بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
550
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی.1.آیا امام علی (ع) نام فرزندان خود را عثمان و ابوبکر و عمر نام نهاده است . چرا؟2- آیا عمر داماد امام علی بوده است (به یک عبارتی) اگر آری چرا ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: جواب جنابعالی را سایت محترم http://www.valiasr-aj.com/fa/index.php به طور کامل داده‌اند. لطفاً به آن سایت رجوع فرمایید. موفق باشید
314
متن پرسش
در شب قدر رمضان 39سالگی حضرت محمد (ص) قران دفعن به ایشان نازل شد یا 40سالگی اگر39سالگی بود وقتی به ایشان گفتند قران رادر رسالتشان بخوانند بدنشان می لرزید و اگر در40سالگی به ایشان نازل شده پس رمضان که بعد از رجب است چطور در ماه رجب تدریجی به ایشان نازل میشده است در صورتی که همه قران را نمی دانستند
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام هرچه هست باید حقیقت قران ابتدا به صورت دفعی در شب قدری بر قلب مبارک پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده باشد و حضرت حقیقت قرآن نازل‌شده به صورت تدریج را ؛ بشناسند. حال چه اشکال دارد که قبل از آن‌که نزول قرآن به صورت تدریجی شروع شده باشد در زمانی که ماه رمضان هم نباشد به صورت دفعی و اجمالی بر حضرت نازل شده باشد، نمی‌توان نزول دفعی قرآن در غیر ماه رمضان بر پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» را نفی کرد. چنانچه در روایت داریم: در سال آخر عمر پیامبر«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» دوبار قرآن بر حضرت نازل شد و در سال‌های قبل هر سال یک‌بار بر آن حضرت عرضه می‌شده. موفق باشید
39
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم 1- دکتر سروش در مصاحبه خود گفته بود که علم پیامبر نسبت به دانشهای امروزی مانند ژنتیک و غیره در حد مردم زمان خودش بوده است . در حالیکه ما در قرآن می خوانیم خداوند { حقایق} همه اسماء را به آدم آموخت.و با توجه به اینکه تمام عوالم در اثر همین اسماء بوجود می آید و نمایش همان اسماء است چطور می شود پیامبر به حقیقت اسماء که اساس همه عوالم از جمله عالم ماده است علم داشته باشد و به ظهور آنها جاهل باشد و با توجه به اینکه حضرت علی – علیه السلام – می فرماید و باسمائک التی ملئت ارکان کل شیء یعنی همانطور که در فلسفه می گوییم اصالت با وجود است و ماهیت اعتباری در اینجا هم آقا می فرماید حقیقت اشیاء همان اسماء است یعنی کسی که به اسماء و حقیقتشان علم داشته باشد به همه اشیاء علم دارد و اگر این استدلال درست باشد انسان تعجب می کند از عرفان دانی سروش که چطور نسبت به این نکات اولیه غافل و جاهل است و ظاهرا عرفان فهمی او مانند قرآن فهمی ابوحنیفه است که امام صادق – علیه السلام – به او فرمود نعمان تو از قرآن هیچ نمی فهمی و شاید اگر امروز مرحوم مولوی زنده شود به سروش بگوید تو هیچ از مثنوی معنوی نمی فهمی فقط عرض خود می بری و زحمت ما می داری . در مجموع لطفی بفرمایید و درباره علم پیامبر و ائمه – علیهم السلام – نسبت به جزئیات عالم ماده توضیحاتی ارائه نمایید. 2- همانطور که جنابعالی مستحضرید هرچند یکبار در رسانه ها مسأله ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر مورد بحث و غوغا قرار می گیرد در این مورد هم دو روایت و جود دارد مرحوم آسد احمد آقا می گوید امام با ادامه جنگ مخالف بود ولی چون کارشناسان نظامی به ادامه جنگ اصرار داشتند امام قبول کرد آقای رفسنجانی می گوید امام موافق ادامه جنگ بود و می فرمود اگر کسی ممانعت کند برخورد می کنم حال با توجه به شخصیت عرفانی امام که او عارفی است کامل و صاحب مقام قرب نوافل که خداوند در آن مرحله چشم و گوش و مالک قلب آنهاست و خود فرموده است حتما به جای عقل آنها می نشینم و امورات آنها را تدبیر می کنم و با عنایت به حساسیت مسأله شاید بتوان گفت که اگر امام قلبا و از طریق باطن به این مطلب نرسیده بود که ادامه جنگ به مصلحت است هرگز قبول نمی کرد و این مسأله ای نبود که امام – علیه رحمه – فقط طبق حرف کارشناسان عمل کند و باید این قضیه را در نظر داشت که شهید صیاد شیرازی – علیه رحمه – می فرمود بعد از فتح خرمشهر که اسرائیل به لینان حمله کرد ما با هماهنگی سوریه تعدادی نیرو به یکی ار پادگانان سوریه منتقل کردیم تا به کمک لینان برویم بعد خدمت امام رسیدیم و قضیه را به ایشان گفتیم مرحوم امام بعد از تاملی فرمود من اگر یک قطره خون از دماغ کسی بیرون بیاید پاسخ گو نیستم و بعد با قاطعیت فرمود نیروها باید برگردند و این اول بار بود که ایشان با قاطعیت چیزی را از ما می خواست درست است که امام می گوید اگر یک قطره خون ولی شاید بتوان گفت او باطنا به این نتیجه رسیده است که این کار به صلاح نیست خواهشمند است این مسأله ادامه جنگ را از این زاویه توضیح فرمایید.
متن پاسخ
جواب: با سلام و آرزوی توفیق برای جنابعالی؛ 1- بنده کاملاً با شما هم‌نظر می‌باشم. ما معتقدیم آقای سروش نومینالیست هستند که به باطن کلمات و جنبه قدسی دین نظر ندارند، که بحث آن مفصل است. و اما باید متوجه بود علم انبیاء و اولیاء الهی، علم نوری است که به واقعیت و وجود موجودات نظر دارند و لذا موجودات راعین آنچه هستند می‌بینند، نه آن‌طور که دانشمندان با طرح تئوری‌ها پدیده‌ها را معرفی می‌نمایند. جناب «ایان باربور» در کتاب «علم و دین» به طور مفصل روشن می‌کند که علوم دانشمندان تجربی ترکیبی است از بهره‌هایی از تجربه و تعبیرهای آن دانشمند. که در سلسله مباحث( شیعه و تمدن‌زایی) به‌طور مفصل مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. حال امثال آقای دکتر سروش انتظار دارند انبیاء و اولیاء الهی«صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین» با نگاه این دانشمندان هماهنگ شوند!! 2- بحمدالله همچنان که خود متوجه‌اید باید موضوع از همین قرار باشد و در این رابطه مصاحبه آقای محسن رضایی نیز به عنوان فرمانده سپاه آن زمان مفید خواهد بود ایشان در رابطه با این که آیا نظر امام«رحمة‌الله‌علیه» این بود که ما بعد از فتح خرمشهر جنگ را ادامه ندهیم می‌فرمایند: : هرگز چنین نبود، بلکه بعد از فتح خرمشهر ابهاماتی به وجود آمد. در جلسه‌ای که آقای ظهیرنژاد و مقام معظم رهبری و آقای رفسنجانی و احمدآقا و آقای موسوی اردبیلی بودند، امام سؤال کردند شما برای چه می‌خواهید از مرز جلوتر بروید؟ عده‌ای گفتند: اگر ما از مرز برویم کناراروند رود آنجا می‌توانیم دفاع کنیم و در اینجا که هستیم امکان دفاع از خود را نداریم. عده‌ای گفتند: ما هنوز هیچی دست‌مان نیامده. امام استدلال‌ها را گوش کردند ، بعد فرمودند: خیلی خوب پس آماده می‌شویم از مرز برویم آن طرف مرز. امام مخالف ادامه دفاع نبودند، بلکه می‌خواستند حدّ تصمیم و جدّیت ما را ببینند و بعد خودشان تصمیم گرفتند و در واقع آن جمع در محضر امام یک امتحان پس دادند و اصلاً افراد حاضر چنین نبودند که اگر امام نظری داشته باشند قصد مخالفت داشته باشند. و از طرفی بعد از فتح خرمشهر پیشنهاد آتش بس یعنی دادن فرصت به دشمن برای بازیابی قدرت از دست رفته‌اش. ( مصاحبه توسط هفته‌نامه شلمچه شماره 37 در اول مرداد سال 77 انجام شده). دشمن نباید حس کند که این سرزمین را می‌تواند هر لحظه دلش خواست اشغال و هر موقع که دلش خواست برود در خطوط مرزی بایستد و اعلام آتش کند و همین نپذیرفتن آتش بس تحمیلی بعد از خرمشهر موجب شد که دشمن درک کند هزینه تجاوز به کشور اسلامی ایران بسیار بالاست و نمی‌شود پس از حمله هروقت خواستند اراده خود را بر ما تحمیل کنند
33
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم مطلبی از آیت الله بهجت – حفظه الله- نقل می کنند که ایشان فرموده اند زمانی مژده ظهور را به جوانان می دادیم و لی امروز آن مژده را باید به پیران داد که زمان ظهور را درک می کنند . از طرفی هم جنابعالی در مدرنیته و توهم عقیده داشتید که تا انسانها دارای روحیه حضوری و وجودی نشوند اگر امام زمان – علیه السلام – هم تشریف بیاورند دوباره به حاشیه رانده می شوند و با توجه به اینکه مردم فعلا در همان مفاهیم و دنیا مانده اند و آن شرایط هنوز فراهم نیست حرف آقای بهجت چگونه می باشد؟
متن پاسخ
جواب: بحمدالله شرایط سیر انسان‌ها از مفاهیم به حقایق فراهم است. شاید ایشان چنین شرایطی را به عنوان یکی از منازل ظهور کشف کرده‌اند.
7
متن پرسش
سؤال: چگونه می‌توان برای ظهور حضرت تلاش کرد و همواره به یاد ایشان بود؟
متن پاسخ

جواب: فکر می‌کنم با عنایت به نکاتی که از اول بحث تا این‌جا عرض شد، بتوان در جواب این سؤال این‌طور جمع‌بندی کرد که اساسی‌ترین وظیفة ما در حال حاضر از یک طرف عبارت است از شناختِ آنچه وضعیت موجود جهان از بشر گرفته و فرهنگ مدرنیته مانع تحقق آن گشته، و از طرف دیگر سعی در تقویت انقلاب اسلامی به عنوان زمینة ظهور حضرت مهدیg است. امروزه بر عهدة ما است که با روشی دقیق جایگاه و ریشه‌های فکری فرهنگ مدرنیته را بشناسیم و بشناسانیم و روشن کنیم آنچه امروزه با لعابی به نام علم به صحنة زندگی بشر آمده است، ظلماتی است بزرگ که انسان را از ارتباط با عالم قدس به‌کلی محروم می‌کند، در این حالت است که در تعادل لازم برای ادامة زندگی صحیح قرار گرفته‌اید. إن‌شاءالله

8
متن پرسش
سؤال: در مباحث دینی مطرح می‌شود که عموماً دنیا و جذبه‌هایش علیه ما است و زندگی دنیایی همواره با ناکامی همراه است، آیا در آخرالزمان هم همین‌طور است؟
متن پاسخ

جواب: از یک جهت آری و از یک جهت خیر! از آن جهت ‌که دنیا را هدف خود قرار دهیم و قلب خود را مشغول دنیا کنیم، همیشه این کار بد است و هرکس گرفتار این نوع گرایش نسبت به دنیا شد، ناکام خواهد شد، ولی از این جهت ‌که در ظلمات آخرالزمان؛ فضای بین انسان‌ها فضای تقوا نیست، شرایط زمانِ ظهور حضرت درست عکس این شرایطی است که اکنون هست، چون در عالم بقیةالله همه عالم جیره‌خوار نظام مهدویت‌اند. نظامی که تجسم تقوای واقعی است. خداوند می‌فرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ» یعنی؛ اگر مردم ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، حتماً برکات آسمان و زمین را بر آن‌ها می‌گشادیم. و مصداق کامل این آیه در زمان مهدی محقق می‌شود، به همین جهت در روایات داریم؛ زمین بسیاری از برکاتش را در آخرالزمان ظاهر می‌کند.

نمایش چاپی