بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
23837
متن پرسش
سلام: در سیر مطالعاتی که در سایت قرار داده اید گفتید هفته ای یک جلسه تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه داشته باشید. اما در مورد مباحث دیگر مانند اصول عقاید، اخلاق، غرب شناسی و ...حرفی نزدید. مباحث دیگر را چگونه در هفته بگنجانیم؟ مثلا هر هفته یک جلسه اصول عقاید را کار کنیم وقتی تمام شد سراغ مبحث بعدی برویم؟ پیشنهاد شما چیه؟ متشکرم. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با فرض آن‌که «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را کار کرده‌اید، اگر سراغ قرآن و نهج‌البلاغه بروید إن‌شاءاللّه به مرور در عقاید و اخلاق و حتی «غرب‌شناسی» به نکات خوبی می‌رسید. موفق باشید

23825
متن پرسش
سلام: استاد یک شبهه ای برام ایجاد شده که ذهنم رو خیلی بد و آزار دهنده مشغول کرده. اینکه از کجا معلوم که دین اسلام نسبت به بقیه ادیانی که الان وجود داره حقانیت داره و کامل تره؟ مثلا از کجا معلوم که بودا آیین درست تری نباشه؟ مگر معجزه ی پیامبر نباید برای همین اثبات حقانیت دین اسلام و اثبات اینکه واقعا این دین و خود پیامبر فرستاده از جانب خدا هستند باشه. ولی چرا قرآن الان برای ما (یا حداقل برای من) حکم یک معحزه را نداره؟ چرا وقتی قرآن می خونم حق بودن دین اسلام برام ثابت نمیشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به اندازه‌ی کافی بر روی فهم قرآن و تدبّر در آن وقت بگذارید همین امروز هم متوجه‌ی معجزه بودن آن می‌شوید. در این مورد خوب است به جواب سوال‌های ۱۰۷۶۴ و ۱۰۹۶۴ و ۲۰۵۲۹ رجوع فرمایید. موفق باشید

23821
متن پرسش
استاد عزیز سلام: سوالی در مورد آیه مبارکه «مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ» داشتم. چرا نام حضرت جبرائیل و میکائیل که از ملائکه هستند جدا برده شده و چرا از دو ملک مقرب دیگر یعنی حضرت عزرائیل و اسرافیل یاد نشده است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور در رابطه با عقائد انحرافی یهود می‌باشد که جناب حضرت جبرائیل و حضرت میکائیل را دشمن می‌داشتند لذا آیه‌ی مذکور می‌فرماید کسانی که دشمنی خدا و ملائکه و رسولان خدا که در این‌جا منظور حضرت جبرائیل و میکائیل است را پیشه کنند بدانند که کافر بوده و دشمن خدا می‌باشند. موفق باشید

23815
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار و بی نظیر: آیا لزوما برای حفظ قرآن باید یه کم صرف و نحو بلد باشیم؟ در کل نظرتان راجع به کسی که می خواهد وارد عرفان بشود و علم صرف و نحو و عربی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که زبانِ قرآن عربی است، به نظر بنده خوب است کمی صرف و نحو بدانیم حتی جهت فهمِ بهتر آموزه‌های عرفانی. موفق باشید

23790
متن پرسش
با سلام و احترام: می بخشید استاد این سؤال شاید برای شما خیلی پیش ما افتاده باشه، اما من کس دیگه ای نبود که بپرسم و مزاحم شما نشوم. من به عشق امام زمان (عج) وارد حوزه شدم و برای اینکه خدمت کنم به اهل بیت (ع) و اسلام. اما بعد از ۱۳ سال که دارم حوزه درس میخونم اما هر بار میام پژوهشی قرآنی انجام بدم با مشکل روبرو میشم و نمیتونم کار خوبی به ثمر برسونم با اینکه در کمک به دیگران در پژوهشاشون واردم و راحت ایرادات کارشونو میگم. خسته شدم. عیب کارم کجاس؟ مشکل چیه؟ چرا هیچ کار نمیتونم انجام بدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که حوزه بستری است تا خودتان به کمک تفاسیر قرآن با قرآن آشنا شوید و جایگاه روایات را درک کنید. در این صورت است که می‌توانید درست به قرآن رجوع فرمایید. بالاخره دروس حوزه زمینه است برای درست ورود پیدا کردن به قرآن و روایت همان طور که امثال علامه طباطبایی ها این‌طور عمل کردند. بالاخره روش علمای ما در درس خارج طوری انسان را می‌پرورانند که در سایر موضوعات یعنی موضوعات غیر فقهی نیز ورود و خروج فقیهانه داشته‌باشند. موفق باشید

23775
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: در خصوص سوال ۲۳۷۴۶ و در تایید فرمایشات جنابعالی باید گفت چرا ما نباید برنامه هایی بسازیم که هم شاد باشد و هم بصیرت بیفزاید؟ آیا به عنوان مثال کتاب هایی که مسابقه برنده باش توصیه به خواندن می کند بصیرت افزاست؟ آیا نمی توان سوالاتی در مسابقه مذکور و سایر مسابقات تلوزیونی و رادیویی طرح کرد که افق جدیدی پیش چشم مردم باز کند و معارف والای اسلامی را اشاعه نماید؟ به آیه ۴۳ سوره مبارکه نجم دقت کنید می گوید خداست که می خنداند و می گریاند «وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَىٰ» شادی در بندگی خداست نه در ابتذال. به قول آن عارف باالله که می گوید خدایا اگر یکبار بگویی بنده من تا عرش می رود خنده من. اسلام با شادی و خنده مخالف نیست. آن بنده والا مقام خداوند حضرت محمدبن عبداله (روحی له الفدا) خنده رو بود و شوخ طبع. خداوند در آیه شریفه «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الاْخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثِیراً» تکلیف همه ما را مشخص نموده یعنی باید چشممان به پیامبر (ص) باشد و سیره او را پیروی کنیم. به امید آنکه همه با پیروی از اهل بیت (ع) راه را از چاه بازشناسیم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قرآن می‌فرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْل‏» (سوره نساء، آیه ۱۳۶) خبر از آن می‌دهد که ایمان اولیه برای حضور در مراحل بالاتر کافی نیست و باید با عمقِ بیشتری از ایمان از فتنه‌های اقتصادی و مقابله با ظلم و استکبار بهره‌مند شد ولی متأسفانه صدا و سیمای ما، ما را در همان مرحله‌ی ایمان اولیه قرار داده و راه هنرمندانه‌ای برای به صحنه آمدن ملت در جبهه‌های بزرگ‌تر در مقابل مردم نمی‌گذارد. بیشتر برای سرگرم کردن مردم از سلبریتی‌ها که عموما انسان‌ های عادی و سطحی هستند استفاده می‌کند تا همان حسّ وهم ‌آلودِ مردم را تغذیه کند. از ‌آن طرف برنامه‌های طنز آن نیز بیشتر حالت لودگی دارد و نه آن‌که طنز اصیلی که همراه با تذکرات اساسی است را به صحنه بیاورد. موفق باشید

23782
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد. از سال نود و یک که مشکلات زندگیم بسیار زیاد شد و همچنان ادامه دارد خداوند به وسیله بحثهای شما منو سرپا نگه داره وگرنه نمیدونم چطور میتونستم ادامه بدم. واقعا دستتون درد نکنه. خدا اجر جزیل بهتون بده. ازتون التماس دعا دارم استاد. در تفسیر عرفانی آیه «كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا» فرموده اید،به این فکر کن که اگر زکریایِ روح آدمی که در عین عباداتِ طولانی هنوز به رزقی نرسیده که جان او را اشباع کند، ناگاه خداوند با مریمِ جان خود او را روبه‌رو می‌کند، که وَجهِ لطیف جان اوست و در آن‌جا رزق‌هایی می‌یابد که دیگر نسبت به آینده‌ی وجهِ معنوی خود عقیم نخواهد بود. چنین تفسیر زیبایی از قران رو در کدام کتاب تفسیری میتونم مطالعه کنم؟ ای کاش خودتون برای حداقل بعضی سوره ها چنین تفسیرهای زیبایی مینوشتین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه عرض شد، تحت عنوان تفسیر انفسی مشهور است. تفسیری که در بازار تحت عنوان «تفسیر محیی الدین» از انتشارات «بیدار» هست، که البته مربوط به جناب عبدالرزارق کاشانی است، تفسیری انفسی است. نمی‌دانم به فارسی ترجمه شده‌است یا نه ولی تفسیر خوبی است. موفق باشید

23781
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در بحث گفتگوی اخیر فرموده بودید با توجه به آیه فی شأن حتی خدای شما استاد عزیز با خدای دهه های دیگه در حضور تاریخی انقلاب اسلامی فرقی اساسی دارد. لطف می کنید بفرمایید خدای دهه شصتی و هفتادی و... در این تاریخ چه نوع تجلی و حضوری دارند ؟ که به فرموده حاج آقا یکتا دهه شصتی ها فرمانده میدان و دهه هفتادی ها میدان دار و هشتادی نیروهای اجرای و... لطف کنید جواب رو در سایت قرار دهید.. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدای واجب الوجود همواره به عنوان خدایی واحد در عالم حیّ و حاضر است ولی تجلیات حضرت حق با نظر به آیه‌ی «یسأله من فی السموات و الارض، کلّ یوم هو فی شأن» در هر زمان و تاریخ، مناسب ظرفیت و طلب افراد است. حال یک روز بود تجلیات انوار الهی برای مقابله با شاه و بعد صدام بود و امروز علاوه بر مقابله با آمریکا، انوار الهی برای مقابله با شبیخون فرهنگی نیز در صحنه است و امثال سردارد حاج آقا حسین یکتا اتفاقا انسانی است که هم با انوار تجلیات الهی که مقابله با صدام است در صحنه بود و هم امروز در راستای خدای مقابله با تهاجم فرهنگی در صحنه است. بد نیست در این مورد سری نیز به جواب سوال شماره ۲۳۱۷۵ بزنید. موفق باشید

23773
متن پرسش
سلام: من تا ۱۸ سالگی مباحث اعتقادی کار کردم مثل ده نکته از معرفت النفس و حرکت جوهری و بعد از این کتاب معرفت النفس آقای حسن زاده. هر هفته هیات مسجد و تو اون سن به فکر سیر و سلوک به خاطر کنکور از مباحث جدا شدم و یواش یواش همون عقیده ها رو حفظ کردم ولی در عمل کم آوردم و تا زمانی ادامه پیدا کرده که الان به همه چیز شک دارم و اون وقایعی هم که بدیهی هست و در فکر قبول کردم رو با دل نمی پذیرم. بهتره بگم اون چند سال هم به خودم تحمیل کرده بودم و با دل قبول نکرده بودم. الان آزارم میده این وضعیت. چطور خودم رو اروم کنم؟ چه کتابی بخونم که درستم کنه؟ یک راهی به من نشون بدید که از برزخ خلاص شم و قدرت پیدا کنم تا جلوی نفسی که مانع از پذیرش و عمل به حق شده بایستم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوبی کار همین است که با بازخوانی مجدد آن مطالب که قبلا معلومات شما بود و در موطن عقل پذیرفته شده‌بود، بازخوانی شود تا از آنِ شما گردد و قلب آن را تصدیق کند. به همین جهت در قرآن داریم:‌ «یا ایها الذین آمنوا آمِنوا» یعنی آن ایمان قبلی را با عمقِ بیشتر و با حضور بیشتر در خود شکل دهید. موفق باشید

23771
متن پرسش
سلام: در مورد سخن امیر المؤمنين (ع) که فرمودند «اگر پرده از برابرم برداشته شود، چیزی بر یقینم افزوده نگردد» تفسیری از یکی از علمای عرب زبان دیدم که گفتم شاید بد نباشد با شما مطرح کنم؛ ایشان اینطور گفته اند: گمان برده نشود امیرالمؤمنین (ع) از حجاب‌های ملکوتی سخن می‌گوید! چطور چنین چیزی ممکن است در‌حالی‌که او در گورستان‌های کوفه حرکت می‌کرد و با مردگان سخن می‌گفت و متوجّه حبه‌ی عرنی شد در‌حالی‌که به او چنین معنایی را می‌فرماید: «ای حبه، اگر پرده از برابرت برداشته شود آن‌ها را می‌بینی که حلقه‌وار با یکدیگر صحبت می‌کنند» 1 امیرالمؤمنین (ع) از پرده‌هایی که لاهوت را از او محجوب ساخته است سخن می‌گوید، از حجاب‌هایی سخن می‌راند که اگر برای علی (ع) کنار زده شود، علی (ع) باقی نمی‌ماند، و حتی چیزی جز خدای واحد قهار باقی نمی‌ماند. امیرالمؤمنین (ع) باقی ماندن این حجاب را گناهی بزرگ به شمار می‌آورد و می‌فرماید: «إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا» (پروردگارا! با گرایشم به خواهش نفسم، بر خود ستم کردم. پس وای بر من اگر بر آن آمرزش نیاوری). و حتی قرآن آن را گناهی ملازم انسان می‌داند که جز با فتح مبین و فنا شدنش در لحظاتی و بازگشت او در لحظاتی دیگر از او جدا نمی‌گردد؛ تا انسان بودن انسان و عبودیت مخلوق بر‌جای بماند. خدای تعالی می‌فرماید: (إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُّبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ) (ما برای تو پيروزی نمايانی را مقدر کرده‌ايم * تا خدا گناه تو را آن‌چه پيش از اين بوده و آن‌چه پس از اين باشد برایت بيامرزد). گناه در این‌جا همان «من» یا شائبه‌ی ظلمت و عدمی است که از بنده جدا نمی‌شود و محمد (ص) به خاطر این فتح، به نوسان درمی‌آید: برای ساعتی محمد (ص) باقی نمی‌ماند و فقط خدای واحد قهار بر جای می‌ماند؛ و ساعتی دیگر محمد (ص) به عبد اول و نور اول و عقل اول و پیروز در مسابقه که سلام و صلوات خداوند بر او باد، بازمی‌گردد. از آن‌جا که علی (ع) باب محمد (ص) است و محمد (ص) صاحب فتح المبین، و در لحظاتی از او هیچ اسمی و هیچ رسمی بر جای نمی‌ماند مگر خداوند واحد قهار، باب یا علی (ع) سرگشته و ممسوس به ذات خداوند و در مقام صاحب فتح مبین می‌گردد و از همین‌رو می‌فرماید: «اگر پرده از برابرم برداشته شود، چیزی بر یقینم افزوده نگردد» (1)- از حبه‌ی عرنی روایت شده است: با امیر مؤمنان به سوی پشت کوفه خارج شدیم. امیر‌المؤمنین (ع) در پشت کوفه در وادی السلام ایستاد و گویی با کسانی سخن می‌گفت. من نیز با او ایستادم تا خسته شدم. پس نشستم تا این‌که ملول شدم. دوباره برخاستم و دوباره مثل مرتبه‌ی اول خسته شدم. سپس نشستم و ملول شدم. سپس ایستادم و ردایم را جمع کردم و گفتم: ای امیر مؤمنان! من بر شما از ایستادن زیاد نگرانم، ساعتی استراحت کن! و ردایم را بر زمین پهن کردم تا بنشیند. فرمودند: «ای حبّه، آنچه دیدی نبود مگر سخن گفتن و انس گرفتن با مؤمن». گفتم: ای امیرالمؤمنین! آن‌ها نیز چنین هستند؟ فرمود: «آری، اگر آن‌چه من می‌بینم برای تو هم کشف می‌شد، می‌دیدی که مؤمنان حلقه‌وار نشسته با هم سخن می‌گویند». عرض کردم: اجسادند یا ارواح؟ فرمودند: «ارواح، و مؤمنی در جایی از زمین نمی‌میرد مگر این‌که به روحش گفته می‌شود: به وادی السلام ملحق شو، که وادی السلام قطعه‌ای از بهشت عدن است»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسّلم رؤیت حضرت، رؤیت فوق ملکوت است. یعنی رؤیت قیامت کبری ولی استناد به آیه ی اول سوره‌ی فتح به نظر بنده نظر علامه طباطبایی صائب تر است مبنی بر این‌که «ذنب» در آیه‌ی فوق به معنای تبعات ذهنیتی است که بت پرستان از حضرت داشتند و می‌فرماید با فتح مکه آن ذهنیت برای همیشه چه در گذشته و چه در آینده بر طرف شد. در این مورد خوب است که به «المیزان» رجوع شود. موفق باشید

23759
متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: با تبریک اعیاد ماه مبارک رجب و سال نو لطفا بفرمایید تفسیر عرفانی و ذوقی این آیه چیست؟ «كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا» با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کن که اگر زکریایِ روح آدمی که در عین عباداتِ طولانی هنوز به رزقی نرسیده که جان او را اشباع کند، ناگاه خداوند با مریمِ جان خود او را روبه‌رو می‌کند، که وَجهِ لطیف جان اوست و در آن‌جا رزق‌هایی می‌یابد که دیگر نسبت به آینده‌ی وجهِ معنوی خود عقیم نخواهد بود. موفق باشید

23766
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: سوالی از خدمتتان داشتم. در مورد آیه قرآن که در آن خداوند تبارک و تعالی می فرمایند «الله نور السماوات و الارض...» سوال اینکه در آن قسمت که می فرمایند آن چراغ با روغنی روشن می شود که نزدیک است خود روغن نور بدهد، منظور از آن روغن چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روغن مثل عقلِ پاکی است که آن‌قدر آمادگی دارد که خود به خود، شوقِ اُنس با حضرت حق در او شعله ور گردد. موفق باشید

23750
متن پرسش
سلام: لطفا پاسخ بر روی سایت قرار گیرد: ۱. اگر انتخاب و قابلیت عین ثابته در پسر بودن و دختر بودن و انتخاب رحم در میان است چرا در سوره شوری آیه ۴۹ آمده خداوند به هرکس بخواهد دختر و به هرکس بخواهد پسر می دهد؟ در اینجا گفته خداوند به هرکس می خواهد پسر یا دختر می دهد در حالی که عین ثابته خودش رحم انتخاب می کند؟ ۲. اگر خداوند به ملائکه فرمود به آدمیت سجده کنید و نه شخص آدم ابوالبشر و زن و مردی در میان نیست چرا در دعای ام داوود می گوید حضرت آدم رو گرامی داشتی و به فرشتگان امر به سجده کردید برای او و بعد از آن حضرت حوا را جداگانه خصوصیتهایش را ذکر می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آیه‌ی مذکور می‌فرماید «هر کس را که خداوند خواست دختر می‌دهد و هر کس را خواست،‌ پسر» ولی دردل این مشیت الهی باید متوجه‌ی عدل الهی بود لذا می‌توان گفت خواستِ خداوند همان است که این عین ثابته بنا به طلب خودش در این رحم قرار بگیرد و آن عینِ ثابته در رحم دیگر قرار بگیرد تا به هر حال فردای قیامت کسی نگوید بر اساس انتخاب ما عمل نشده‌است. ۲. آیا نمی‌توان گفت حضرت آدم به اعتبار خلیفه‌اللهی ایشان محل سجده ی ملائکه بوده‌اند که مربوط به آدمیت حضرت آدم است زیرا اگر موضوع سجده‌ی فرشتگان به شخص آدم مربوط بود،‌ کسانی مثل ائمه و رسول خدا علیهم السلام از آن مقام خارج خواهند بود و مصداق خلیفه‌اللهی نخواهند شد در حالی که خداوند سجده را به اعتبار خلیفه‌اللهی آدم به ملائکه دستور داده‌است. در این مورد خوب است به تفسیر آیت‌الله جوادی رجوع فرمایید. موفق باشید

23734
متن پرسش
سلام: در مورد جریان حضرت ابراهیم (ع) که ستاره و ماه و خورشید را رب خود معرفی کردند، بنده اکثر تفاسیر معتبر شیعه از جمله المیزان و... را مطالعه کردم ولی هیچ کدام قانع کننده نبود. تا اینکه به این متن از یکی از علمای گمنام عراق برخورد کردم، می خواستم نظر شما را درباره آن بدانم: سوال: چگونه ابراهیم می‌گوید ستاره، ماه و خورشید پروردگار من است؟ چگونه سزاوار است که پیامبری از پیامبران اولو العزم همانند ابراهیم (ع)، ستاره، ماه یا خورشید را پروردگار خود بخواند؟! جواب: کسی‌که گمان کند این سخن در عالم شهادت یعنی در این دنیا از ابراهیم (ع) حاصل شده، دچار پندار و توهّم است، هر‌چند ممکن است ابراهیم (ع) آن را در زندگی این دنیا تکرار کرده باشد؛ به جهت نکوهش قومش که این ستارگان یا ارواح حرکت دهنده‌شان را می‌پرستیدند.(1) واقعیت آن است که انوار قدسیِ محمد و آل محمد، صاحبان عقل‌های کامل از انبیای بزرگوار و ملائکه‌ی کرام را حیرت‌زده کرده است (2) تا حدّی که گمان بردند ایشان (ع) خدای دانای سبحان می‌باشند. (3) هنگامی‌که ملکوت آسمان‌ها برای ابراهیم (ع) گشوده شد، و نور قائم (ع) را دید گفت: این پروردگار من است، و هنگامی‌که نور علی (ع) را دید گفت: این پروردگار من است، و هنگامی‌که نور محمد (ص) را دید گفت: این پروردگار من است. ابراهیم (ع) نتوانست بفهمد که این‌ها بندگان‌اند، مگر پس از آن‌که حقایق آن‌ها برایش کشف شد. (4) و اُفول آن‌ها و غیبت‌شان از ذات الهی و بازگشت‌شان به منیّت در لحظه‌هایی، نمودار گشت. فقط در آن هنگام بود که به آن‌که آسمان‌ها را پدیدار ساخته است روی آورد و آن‌گاه دانست که ایشان (ع) «مخلوقات خداوند هستند و خلق پس از خلقت ایشان می‌باشد»، همان‌طور که در حدیث از ایشان (ع) روایت شده است. (5) ابراهیم (ع) را عذری است. در دعای ایام رجب از امام مهدی (ع) در توصیف محمد و آل محمد (ع) چنین وارد شده است: «میان تو و آن‌ها جدایی نیست؛ جز این‌که آنان بنده و مخلوق تو هستند».(6) پس منزّه است پروردگارت، پروردگارِ عزت، از هر آن‌چه به وصفش می‌گویند، و سلام بر محمد و خاندان طاهر او، و ستایش خاص پروردگار جهانیان است. خداوند متعال می‌فرماید: «وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ * فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الليْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَـذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ (7) * فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَـذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ * فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَـذَا رَبِّي هَـذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ * إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (8) «و این‌چنین ملکوت آسمان‌ها و زمين را به ابراهیم نشان داديم تا از اهل يقين گردد * چون شب او را فرو گرفت، ستاره‌ای ديد. گفت: اين است پروردگار من. چون فرو شد، گفت: فرو‌شوندگان را دوست ندارم. * آن‌گاه ماه را ديد که طلوع می‌کند، گفت: اين است پروردگار من. چون فرو شد، گفت: اگر پروردگار من مرا راه ننمايد، از گمراهان خواهم بود. * و چون خورشيد را ديد که طلوع می‌کند، گفت: اين است پروردگار من، اين بزرگ‌تر است و چون فرو شد، گفت: ای قوم من، من از آن‌چه شريک خدايش می‌دانيد بيزارم). تفسیر سخن ابراهیم به این‌که در این زندگانی دنیا و در عالم شهادت و برای احتجاج بر پرستش‌کنندگان ستارگان یا بندگان خورشید به طور خاص بوده است، با آن‌چه پیش‌تر گفته شد منافاتی ندارد. همان‌‌طور که در روایت وارد شده در تفسیر این آیه اشاره دارد به این‌که ماجرا در همین زندگی دنیوی بوده است؛ تفسیری که از امام رضا (ع) روایت شده است برای احتجاج بر مأمون عباسی (لعنت الله علیه) بوده مبنی بر این‌که پیامبران معصوم می‌باشند. اگر امام (ع) درباره‌ی ملکوت سخن می‌گفت، مأمون عباسی کجا می‌توانست سخن امام را بفهمد و دریابد؟! علاوه بر این، مأمونِ ستیزه‌جو، جدل‌پیشه بود و می‌خواست با این پرسش بر امام احتجاج کند و قصد وی فهمیدن مطلب نبود. درضمن اگر به امام رضا (ع) می‌گفت بیش‌تر بفرماید، امام رضا (ع) بیش‌تر سخن می‌فرمود. علاوه بر این، سبْک و سیاق قرآن دلالت دارد بر این‌که دیدن ستاره، ماه و خورشید توسط ابراهیم (ع)، رؤیتی ملکوتی بوده است؛ سخن در این خصوص پس از سخن در مورد نشان دادن ملکوت آسمان‌ها به ابراهیم (ع) آمده است. در تفسیر قمی آمده است: گفت: از امام صادق (ع) درباره‌ی سخن ابراهیم که به غیر خدا گفت «هذا ربّی» پرسیدند؛ آیا او با این گفته مشرک شد؟ فرمود: «هر‌کس امروز چنین بگوید مشرک است ولی از ابراهیم شرکی سر نزده است؛ چرا که ابراهیم در جست‌وجوی پروردگارش بوده است، ولی بیان این جمله از دیگری، شرک محسوب می‌شود».(9) عیاشی نیز این حدیث را روایت کرده و به نقل از یکی از آن دو چنین افزوده است: «او فقط در طلب پروردگارش بود و به کفر نرسید و اگر هر انسانی در چنین شرایطی چنین تصوری کند در جایگاه او قرار می‌گیرد».(10) اگر این گفته‌ی «هذا ربّی» در عالم شهادت یعنی در این حیات دنیوی می‌بود و از جست‌وجوی پروردگار ناشی می‌شد، به طور قطع شرک به حساب می‌آمد، و فرقی در صادر شدن آن از ابراهیم (ع) یا شخصی دیگر وجود ‌نداشت. آری، صادر شدن آن از ابراهیم (ع) شرک محسوب نمی‌شود؛ چرا که پس از کشف شدن ملکوت آسمان‌ها و زمین برای ابراهیم (ع)، این عمل، جست‌وجویی ملکوتی و روحانی بود؛ ولی اگر از غیر ابراهیم (ع) سر بزند شرک محسوب می‌شود؛ چرا که جست‌وجو در عالم شهادت در این زندگی دنیوی و اجسام موجود در آن می‌باشد. سپس امام (ع) بیان می‌فرماید کسی‌که در ملکوت به دنبال پروردگار است مشرک نیست بلکه او در جایگاه و مقام ابراهیم (ع) می‌باشد. «به طور قطع امر ما سخت و چالش‌برانگیز است که کسی جز نبیّ مرسَل (فرستاده‌شده) یا مَلَک مقرّب یا مؤمنی که خداوند قلبش را برای ایمان آزموده است، نمی‌تواند تحمّلش کند».([11]) آری، چرا که او مؤمنی بود که خداوند قلبش را برای ایمان آزموده بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی نیز نظرشان همین است که حضرت ابراهیم علیه السلام ملکوت ستاره و ماه و خورشید را رؤیت کردند به اعتباری که قرآن می‌فرماید: (وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْض) حال مراد، مصداق ستاره و ماه و خورشید را در این سخنی که می‌فرمایید،‌ اولیاء‌معصوم گرفته‌اند که به نظر می‌آید همین‌طور باشد. موفق باشید

23715
متن پرسش
سلام استاد: انس (با قرآن؛ صحیفه سجادیه و ... ) به چه معناست و تفاوت آن با عادت چیست؟ از کجا بدانیم با یک حقیقت مثلا قرآن مانوس شده ایم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اُنس با متون دینی به عنوان ذکری است که افقی از حقیقت را در مقابل ما بگشاید. باید با این رویکرد به قرآن و ادعیه رجوع کرد. موفق باشید

23708
متن پرسش
سلام خدا قوت: استاد در آیه ۸ سوره مبارکه نحل خداوند چهارپایانی چون اسب و قاطر و الاغ را باعث زینت ما می داند! اما در درس اخلاق ۲۷ دی ۹۷ ایت الله جوادی آملی ایشون فرمودن که «آنچه در جان ماست به نام علم و عقل و عدل آن زینت ماست (حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم) وگرنه باغ و راغ زینت زمین است نه ما مثل این که ستارگان زینت اسمان اند که (انا زینا السماء الدنیا بمصابیح)» خب حالا سوال اینه آخر این مرکب (اسب دیروز ماشین شاسی بلند امروز) که جزء مادیات هست زینته یا اون ایمان که جزء معنویاته! نمیشه با هم جمع بشن؟ آخه آقای جوادی عزیز می فرمایند که باغ و راغ (شما بگو مادیات) زینت نیست یعنی نمیشه مادی و معنوی زینت بشه! خودتون صوت این جلسه درس اخلاقو گوش کنید لطفا. خیلی ممنونم. تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آیه‌ی مذکور می‌فرماید اسبان و استران و خران برای سوارشدن و زینت زندگی است و این غیر از چیزی است که زینت برای جان انسان است مثل ایمان. به همین جهت در آیه‌ی مذکور نفرمود: «زینتة لکم». موفق باشید  

23699
متن پرسش
سلام: استاد جوابی که به سوال ۲۳۶۸۲ دادید درست! ولی من میگویم بهتر نبود که حضرت آقا به جای مجمع البیان، تفسیر المیزان را به طلاب پیشنهاد بکنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش نمی‌دانم منظور حضرت آقا چه بوده؟ شاید فرض کرده‌اند طلاب المیزان را مدّ نظر دارند و از «مجمع‌البیان» که یک دایرة المعارفِ تفسیری به حساب می‌آید، خوب است که غفلت نشود. در حالی‌که حضرت آقا مکرراً از المیزان تعریف نموده‌اند. واللّه اعلم. موفق باشید

23682
متن پرسش
سلام استاد: توصیه رهبر انقلاب به طلاب در دیدار اخیر با اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی این بود که تفسیر بخوانند و تفسیر مجمع البیان را مثال میزنند و پیشنهاد می کنند. حال سوالم این است وقتی ما یک گنجی به اسم تفسیر المیزان داریم، چرا مجمع البیان؟! اصلا چرا تا المیزان هست مجمع البیان را مثال می زنند و پیشنهاد می کنند و کلی از آن تعریف می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود جناب علامه هم دائماً به جهت دقت‌های ادبی «مجمع‌البیان» به آن تفسیر نظر دارند. موفق باشید

23667
متن پرسش
سلام و احترام محضر استاد فاضل و عالم: ۱. آیا این مطلب صحیح است که خدا برای ترحم برخی از انسانها آنان را دچار فشار و سختی شدید می کند تا سودی مانند نابودی آثار گناهان نصیبش شود؟ ۲. صحیح است که این فشار گاهی به خاطر رهایی از فشار قبر و عذابهای جهنم است‏‎ زیرا این فرد فشارهای دنیایی را تحمل کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نکته که فرمودید، درست است. خداوند در قرآن می‌فرماید: لقمان به فرزندش فرمود: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» ای فرزند عزیزم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و هر آزار بینی صبر پیش گیر، که این نشانه‌ای از عزم ثابت (مردم بلند همّت) در امور عالم است. یعنی در بستر حیات دینی با مشکلاتی روبه‌رو خواهی شد و در مقابل آن‌چه به تو می‌رسد، پایداری و مقاومت کن.  و در مورد نکته‌ی دوم خداوند می‌فرماید: «وَ لَنُذِیقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الاَدْنی دُونَ الْعَذَابِ الاَکْبرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» (21/سجده) ما آنها را از عذاب نزدیک (این دنیا) قبل از عذاب بزرگ (آخرت) می چشانیم شاید باز گردند.

23656
متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد: سوالی در مورد رمالی داشتم. غیر از شیادهای زیاد در این عرصه آیا رمالی صورت حقیقی هم دارد؟ و در این صورت پیش گویی ها می تواند از طریق ملائکه باشد یا اجنه اخبار صحیح منتقل کنند؟ آیا برخی اجنه حداقل به لوح محو و اثبات دسترسی دارند؟ بنده خودم تجربه رمالی را دارم که وقتی نوجوان بودیم و در پارک برای تفریح با خانواده رفته بودیم برخی اتفاقات مهم در زندگی من و پسر عمویم را پیش بینی کرد. آن اتفاق ها حدود ۱۰ سال بعد محقق شد بدون این که ما اصلا یادمان باشد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قرآن می‌فرماید جنّیان خبرها را از عالم غیب می‌دزدند و استراق سمع می‌کنند «إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ»؛[1] و به همین جهت، خبرهای آن‌ها خبرهای محدود به زمان آینده است که دردی را دوا نمی‌کند و نه خبرهایی از عوالمِ متعالی و حقایق ربّانی که انبیاء و اولیاء ما را از آن‌ها آگاه می‌کند. موفق باشید 


[1] - سوره حجر، آيات 18 تا 16.

23648
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: چگونه می توانیم به این پی ببریم که فهم ما نسبت به خدا، مردم، خودمون، دنیا و دین صحیح هست؟ اگر بگویید که باید به قرآن و روایت رجوع کنیم باز آیا می توانیم به فهم خودمون اکتفاء کنیم؟ ممنون و دست مریضاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیره‌ی اهل‌البیت در کنار قرآن، نمونه‌ی عملی اصلاحِ فهم ما نسبت به دین می‌تواند باشد. موفق باشید

23634
متن پرسش
با سلام: ۱. در سوال ۲۳۶۱۳ ذر مورد دوستی یهود و نصاری پرسیدم و شما وظیفه ما را در مورد دوستی با یهود و نصاری بیان کردید، اما هنوز برای بنده ابهاماتی در مورد مرزبندی آن با توجه به اینکه گفتید متاسفانه در جامعه ما دیده می شود وجود دارد. لطفا چند مثال محسوس که جامعه ما بخصوص مذهبیون از آن غافل هستند ذکر کنید. ۲. بنده از شما به عنوان شخص عالم و با تقوا می خواستم ببینم آیا شما رهبر انقلاب را به عنوان اعلم ترین مرجع در میان مراجع تایید می کنید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌که ما به غذا و لباس یهود و نصاری علاقه‌مند هستیم، نشانه‌ی آن است که آن‌ها را الگوی خود گرفته‌ایم و محبتی باید در میان باشد تا آن‌ها شخصیت الگویی انسان بشوند. ۲. بنده به این نتیجه رسیده‌ام، ولی برای بقیه‌ی اعاظم نیز احترام قائل‌ام. موفق باشید

23620
متن پرسش
سلام علیکم: اگر اسلام ادعای جامعیت دارد نظر قرآن درباره پدیده کامپیوتر و سیستم کامپیوتری چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جامعیت قرآن در هدایت انسان‌هاست تا زندگی را درست انتخاب کنند و در بستر جهت‌گیری صحیح، خودشان در امورات جزئی زندگی ورود کنند. این نوع سؤالات مثل این است که بپرسیم آیا باید در قرآن معلوم شود کدام خیابان را یک‌طرفه کنیم؟ یا این موارد، در رابطه با امور جزئی زندگی انسان‌ها مربوط به خود آن‌هاست. موفق باشید

23613
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز دو سوال از خدمت شما داشتم: ۱. در جلسه امشب و چند جلسه گذشته با توجه به آیات بیان شده نوضیحاتی در مورد تبعیت و دوستی با یهود و نصاری را بیان نمودید، گفتید که نیاز نیست که آنها را لعن کنید ولی از دوستی با آنها خودداری کنید، من هنوز برایم با وجود توضیحات شما ابهام برایم وجود دارد که چگونه باید این مرزبندی را در ارتباطاتمان با یهود و نصاری تنطیم کنید، لطفا با ذکر مثال بیشتر برایم توضیح دهید. در ضمن اگر موردهای محسوسی از به دوستی گرفتن و تبعیت از یهود و نصاری به طور مستقیم و عیر مستقیم در زندگی ما هست که در جامعه زیاد شایع است لطفا ذکر کنید. ۲. در دو سه جلسه پیش در حاشیه جلسه توضیحاتی در مورد امامزاده نزدیک فرودگاه دادید. که برداشت من این بود که شما هم صحت این امامزاده را تائید نمی کنید، اگر این صحیح است چرا اعتراضی از سوی بزرگان و رووحانیون شهر در این مورد نمی شود که بیش از این از شعور مردم سو استفاده نشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مگر قرآن در مورد تورات و انجیل نفرمود: «نوراً و هُدی»؟ و فرمود یهود و نصاری به همان هدایتی که خداوند در کتب آسمانی‌شان در مقابل آن‌ها گذاشته است، مشغول باشند؟ پس چرا به آن‌ها بدبین باشیم و بگوییم چرا اسلام نیاورده‌اند؟ از طرفی علاقه به آن‌ها که متأسفانه در جامعه‌ی ما هست، در حالی‌که آیه‌ی ۵۱ سوره‌ی مائده علاقه‌مندی به آن‌ها را نهی کرده، باید مدّ نظر باشد وگرنه ما جامعه‌ی دینی خود را که مأوای توحیدی ما است، از دست می‌دهیم و این غیر از آن است که با یهود و نصاری رابطه‌ی اقتصادی و سیاسی داشته باشیم. ۲. فکر می‌کنم همین راه درست است که اهل نظر، متذکر امر باشند ولی جبهه‌بندی پیش نیاید.   موفق باشید

 

23599
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد گرامی: در پاسخ یکی از سوالات فرمودید که از تفسیر المیزان برای تفسیر قرآن استفاده کنید. نظرتون درباره شیوه تدبر در قرآن بر اساس سیر نزول چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم این کار ممکن باشد. زیرا همان‌طور که علامه‌ی حسن‌زاده در کتاب شریف «قرآن هرگز تحریف نشده است» می‌فرمایند: سوره‌های قرآن بعضاً ترکیب از آیاتی است که سال‌های مختلف نازل شده و آن آیات به دستور جبرائیل در آن سوره‌ها قرار گرفته‌اند و به همین جهت ما با سوره‌ها روبه‌روئیم. موفق باشید

نمایش چاپی