بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18015
متن پرسش
سلام استاد: آیا دعای صنمی قریش معتبر است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از اهل تحقیق این طور می‌فرمایند: دعای صنمی قریش به هیچ وجه معتبر نیست بلکه به نظر بعضی از محققین جعلی است. این دعا نخستین بار در حدود سال ششصد هجری توسط یکی از راویان ترویج و علنی شد. ادبیات این دعا با ادبیات دعاهای دیگر تفاوت فاحشی دارد. هیچ دلیل معتبری نداریم که ثابت کند دعای صنمی قریش از سوی معصوم (ع) توصیه شده و ثوابهای آنچنانی را دارا باشد. برخی از کسانی که دعای صنمی قریش را ترویج می کنند قصدشان ایجاد درگیری بین شیعه و سنی است زیرا منظور از صنمی قریش در این دعا «شخصیتهای مقدس نزد اهل سنت» است. بنابراین باید به جای چنین دعای مشکوک و تفرقه افکنی به قرائت زیارت ها و ادعیه معتبری مثل زیارت عاشورا و زیارت امین لله و صلوات و دعاهای صحیفه سجادیه بپردازیم که واقعا معجزه می کنند.

تاثیر دعای صنمی قریش بیش از هر چیزی افزایش نفرت بین شیعه و سنی است که موجب می شود سنی های معتدل به وهابی های افراطی تبدیل شوند.

اینکه گفته شده است بعضیها دعای صنمی قریش خوانده اند و حاجت گرفته اند گرچه محال نیست ولی ما به راستگویی این مدعیان شک داریم چون می دانیم که این افراد مأموریت دارند که با ترویج این دعا بین شیعه و سنی درگیری و اختلاف ایجاد نمایند.

قرآن کریم به ما می فرماید ایجاد دشمنی بین مسلمانان کار شیطان است (۱). نباید از شیطان غافل شویم. اگر دعای صنمی قریش که یک دعای مشکوک و فاقد سند معتبر است حاجت می دهد قطعا زیارت امین لله و زیارت عاشورا که معتبر هستند چند برابر حاجت می دهند بنابراین چرا دعاهای معتبر را رها کنیم و وقت خود را به دعاهای مشکوک و تفرقه افکن بگذرانیم؟!

اگر دعای صنمی قریش در سطح گسترده رواج یابد موجب بیشتر شدن کینه بین شیعه و سنی خواهد شد.

متاسفانه مدیران گروه های اجتماعی منتسب به شیعیان انگلیسی که به عمد به دنبال ایجاد درگیری بین شیعه و سنی هستند بر قرائت این دعا بسیار تأکید می کنند در حالی که این کار دقیقا کمک کردن به انگلیس و اسراییل و آل سعود است.

لذا وقتی گروههای تفرقه افکن سعی می کند مردم را با احادیث مشکوک و ضعیف به سمت اختلاف و کینه سوق دهند راه حل این است که ما هم مردم را آگاه کنیم.

( وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَانَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ كَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا”( و به بندگانم بگو: «آنچه را كه بهتر است بگویند»، كه شیطان میانشان را به هم می زند، زیرا شیطان همواره براى انسان دشمنى آشكار است (اسراء/ ۵۳). ( به سایت http://masalnews.ir/ رجوع شود). موفق باشید

18012
متن پرسش
با سلام و عرض تبریک به مناسبت آغازین روز امامت امام جهانیان بقیه الله فی الارضیین سوالی داشتم که آیا عشق حضرت یعقوب (ع) به یوسف (ع) چرا وجود داشته؟ هر چه فکر می کنم وجه تمایزی بین حضرت یوسف (ع) با بقیه ی پیامبران پیدا نمی کنم جز زیبایی و هیبت ظاهری و وقار حضرت یوسف (ع). آیا می شود این عشق را همان عشق مجازی ای دانست که در سوالی تحت عنوان چگونگی سیر از عشق مجازی به عشق حقیقی توضیح داد؟ و آثار عشق مجازی چیه که چشمان حضرت یعقوب (ع) با پیراهن حضرت یوسف (ع) بینا می شود؟ این چه عشقی است؟ در پناه یوسف زهرا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع برای حضرت یعقوب«علیه‌السلام» نظر به پیامبری است که از منظر ایشان، غایب شده است و پیامبر است که قدر پیامبر را می‌داند و اگر هم نام این نوع علاقه را عشق مجازی بگذاریم، حقیقتاً همان عشقی است که انسان در آینه‌ی وجود او محبوب حقیقی را می‌نگرد. موفق باشید

18013
متن پرسش
سلام: ۱. آیا اجل معلق بر اجل مسمی لزوما تقدم دارد؟ یا می تواند تاخر هم داشته باشد؟ ۲. آیا انطباق اجل معلق و مسمی در یک فرد لزوما معنای تکامل دارد یا می تواند غیر از این هم باشد و فرد هنوز به تکامل نرسیده باشد؟ ۳. آیا امکان دارد در مرگ غیر طبیعی هم فرد به تکامل رسیده باشد و حال که بخواهد ابزار تن را کنار بگذارد با خراب کردن ابزار آن را کنار گذاشته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی در ابتدای سوره‌ی اعراف نکات بسیار دقیقی در مورد این امر فرموده‌اند و بنده نیز در شرح آن در بحث سوره‌ی اعراف آن نکات را متذکر شدم. عمده آن است که متوجه باشیم هرکس اجل مسمایی دارد که از آن نمی‌تواند عبور کند ولی می‌تواند با اعمال گناه‌آلود نگذارد آن اجل به ثمره‌ی خود برسد و نتیجه‌ی لازم را به‌دست آورد. زیرا مسیر طبیعی هر انسانی رسیدن به اجلی است که نفس در فرصتی که داشته است به ثمرات لازم برسد. موفق باشید

17993
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: لطفا در خصوص این حدیث و نسبت آن با اراده انسان توضیح بفرمایید با تشکر. امام رضا عليه السلام فرمودند: اِذا اَرادَ اللّه ُ اَمْرا سَلَبَ الْعِبادَ عُقولَهُمْ فَاَنْفَذَ اَمْرَهُ وَ تَمَّتْ اِرادَتُهُ فَاِذااَنْفَذَ اَمْرَهُ رَدَّ اِلى كُلِّ ذى عَقْلٍ عَقْلَهُ فَيَقولُ كَيْفَ ذا؟ وَ مِنْ اَيْنَ ذا؟ هرگاه خداوند اراده‌ی امرى را بنمايد عقل را از مردم مى ‏گيرد و كار خود را اجرا مي‌نمايد و اراده ‏اش به‌اتمام مي‌رسد، وقتى تمام شد هوش و عقل آن‌ها را برمي‌گرداند، آن وقت اظهار نظر مي‌كنند كه چه شد؟ و از كجا به‌وجود آمد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  اراده و اختیار انسان تنها در آن حدّ است که وقتی خداوند به حکم آیه‌ی «کلّ یومٍ هو فی شأن» تاریخی را به صحنه آورد – مثل حضور اسلام در تاریخ – شخصیت خود را شکل دهد ولی به این معنا نیست که انسان‌ها در هر جایی بتوانند هرطور خواستند عمل کنند. حدیث ارزشمند مذکور نشان می‌دهد بعضی از وقایع را خداوند ماورای عقل انسان‌ها محقق می‌کند و چون آن حادثه واقع شد، انسان‌ها تعجب می‌کنند که چگونه چنین شد؟ موفق باشید    

17992
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا کتاب مبین گفته شده در قرآن همان لوح محفوظ است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور از «کتاب مبین» تمام عالم عقل و معنا باشد که مثل عالم ماده در حجاب و کدورت نیستند. موفق باشید

17988
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در جایی که در قرآن می فرماید کوه و پرنده با حضرت داوود (ع) تسبیح می گفتند، سوال اینکه با توجه به جامعیت تسبیح حضرت داوود (ع)، چگونه پرنده و کوه با ایشان تسبیح می گفتند؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت با آن وجه از تسبیح موجودات که نظر به حق و جلال او دارند، هماهنگ می‌شدند، وجهی که با تمام وجود، هرچند در محدوده‌ی مخلوقیت خودشان باشد، نظر به حق داشتند. موفق باشید

17985
متن پرسش
سلام: بنده دانشجوی رشته علوم قرآن و حدیث هستم. با اینکه شرایط و اوضاع جامعه را می بینم ولی هنوز برایم روشن نیست که با توجه به رشته ام در چه عرصه ای باید فعالیت کنم لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما منوّر به نور علم قرآن و حدیث باشیم خداوند به لطف خود شرایط ارائه‌ی آن‌ها را به مخاطبان طالبِ آن انوار فراهم می‌کند. موفق باشید

17982
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام خدمت استاد: بنده حقیر جنسیتم مذکر است اما این شبهات در ذهنم آمده است! احادیثی در حلیة المتقین در مورد زنان دیدم که برایم سوال به وجود آورد: مثلاً احادیثی که اجازه می دهد که مرد در مقابل کنیز دیگری با کنیز دیگری نزدیکی کند؟ اما در مورد زن آزاده نباید چنین کاری انجام دهد! ایا تبعیض مورد رضایت اسلام است؟ و احادیث دیگر از همین قبیل! همچنین احادیث دیگری در مورد حقوق زن نسبت به مرد که به نظر میاد زنان یک دهم حقوق برعکس را هم ندارند! یا احادیث طوری مشورت با زنان را مطرح می کند که گویی اینان انسان نیستند ... (شما در معرفت نفس می فرمودید فقط بدن زن و مرد دارد حقیقت ما جنس ندارد) پس چطور این احادیث این چنین برداشت می شود!؟ مطمئنا اسلام عیبی ندارد درک من و فهم من از احادیث کم است یا مشکل جای دیگری ست! متشکر می شوم اگر کمک کنید و یا منبع و کتابی معرفی کنید تا این شبهات برطرف شود. نمونه قسمتی از حلیة المتقین: در حديث صحيح از امام محمّد باقرعليه السلام منقول است: زنى آمد به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم و گفت: يا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله و سلم چيست حق شوهر بر زن؟ فرمود: لازم است كه اطاعت شوهر بكند و نافرمانى او نكند، و از خانه او بى رخصت او تصدق نكند، و روزه سنّت بى رخصت او ندارد و هر وقت اراده نزديكى او كند مضايقه نكند، اگرچه بر پشت پالان شتر باشد، و از خانه او بى رخصت او بدر نرود، و اگر بى رخصت بدر برود ملائكه آسمان و زمين و ملائكه غضب و ملائكه رحمت، همه او را لعنت كنند تا به خانه برگردد. گفت: يا رسول اللَّه! حقّ كى بر مرد از همه كس عظيم تر است؟ فرمود: حقّ پدر. گفت: حقّ كى بر زن از همه عظيم تر است؟ فرمود: حقّ شوهر. پرسيد: من به شوهر آن قدر حق ندارم كه او بر من دارد؟ فرمود: از صد تا يكى نه. آن زن گفت: قسم مى خورم به آن خدايى كه تو را به حقيقت فرستاده است، هرگز شوهر نكنم. در حديث ديگر فرمود: هيچ چيز بى رخصت او به كسى ندهد و اگر بدهد، گناهش براى زن است و ثوابش براى شوهر. و هيچ شب نخوابد كه شوهر از او خشمناك باشد. زن گفت: هر چند شوهر بر او ظلم كرده باشد؟ فرمود: بلى. حضرت صادق عليه السلام فرمود: هر زنى كه شب به سر آورد و شوهر از او آزرده باشد، نمازش مقبول نباشد تا شوهر از او راضى باشد، و هر زنى كه بوى خوش براى غير شوهر بكند نمازش مقبول نيست تا آن بوى خوش را از خود بشُويد. و فرمود: سه كس هستند كه هيچ عمل ايشان به آسمان بالا نمى رود: غلام گريخته، زنى كه شوهرش از او راضى نباشد و كسى كه جامه خود را از روى تكبر، بلند آويخته باشد. امير المؤمنين عليه السلام وصيت فرمود به امام حسن عليه السلام: زينهار! مشورت با زنان مكن، رأى ايشان ضعيف و عزم ايشان سست است. و ايشان را پيوسته در پرده بدار و بيرون مفرست و تا توانى چنان كن كه به غير از تو مردى را نشناسند و به ايشان خدمتى به غير آنچه متعلق به خودشان دارد مگذار، كه اين از براى حال ايشان و خشنودى ايشان و حسن و جمال ايشان بهتر است. زيرا كه زن گل است خدمتكار نيست، و همچنين خودش را گرامى دار و سخنش را در حقّ ديگران قبول مكن و اختيار خود را بسيار به دست او مده. در حديث معتبر از حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم منقول است: زنان را در غرفه و بالاخانه جا مدهيد و نوشتن به ايشان مياموزيد و سوره يوسف را تعليم ايشان مكنيد و چرخ رشتن به ياد ايشان بدهيد و سوره نور را به ايشان تعليم كنيد. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم نهى فرمود از آن كه زنان را بر زين سوار كنند. و فرمود: در نيكى اطاعت زنان مكنيد تا آن كه به طمع نيفتد در امر كردن به شما به بدى ها، به خدا پناه بريد از بَدان ايشان، و از نيكانشان در حذر باشيد. امام محمّد باقرعليه السلام فرمود: رازى به ايشان مگوييد و درباره خويشان شما آنچه گويند، اطاعت مكنيد. امير المؤمنين عليه السلام فرمود: مردى كه كارهاى او را زنى تدبير كند ملعون است. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم چون اراده جنگ داشتند، با زنان خود مشورت مى كردند و آنچه ايشان مى گفتند خلاف آن مى كردند. حضرت رسول صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: هركه اطاعت زن خود بكند خدا او را سرنگون در جهنّم اندازد. گفتند: يا رسول اللَّه! اين اطاعت كدام است؟ فرمود: از او رخصت بطلبد كه براى رفتن به حمام‌ها و عروسى‌ها و عيدها و عزاها برود و او را رخصت بدهد و جامه هاى نازك از او طلبد كه در بيرون بپوشد و شوهر براى او بگيرد. در حديث ديگر فرمود: مثل چنين، مثل استخوان كج پهلو است، اگر او را به حال خود مى گذارى منتفع مى شوى و اگر مى خواهى راست كنى مى شكند، پس صبر كن برناخوشى هاى ايشان. با عرض عذرخواهی به خاطر گرفتن وقت شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» تأکید شده است، مطابق آیات قرآن برای رسیدن به حیات طیبه هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و هر دو استعداد رسیدن به عالی‌ترین کمالات را دارند و از این جهت است که باید این‌گونه روایات را مطابق وضع تاریخی و اشارات خاصی که مدّ نظر روایت بوده است معنا کرد و نه به صورت مطلق. بدین معنا که در بسیاری موارد، منظور از «نساء» و عدم مشورت با آن‌ها، شخصیت‌های شهوت‌زده و ترسو است نه مطلق زن به همان دلیل که ائمه«علیهم‌السلام» در نسبت با زنان کمال احترام و ارزش را داشته‌اند. موفق باشید

17970
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا منظور از شجره ملعونه که در آیه شصت سوره اسرا آمده نقطه مقابل کلمه طیبه است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. زیرا شجره‌ی ملعونه مصداق بنی‌امیه و کلمه‌ی طیبه مصداق اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. موفق باشید

17947
متن پرسش
آیا تفسیر دین و سنت و شناخت فردی ابوذر با سلمان و بلال و عمار با هم تفاوتی نداشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قرآن می‌فرماید: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض‏» و درجه‌ی توحیدی آن‌ها متفاوت است، درجه‌ی توحیدی اصحاب پیامبر نیز متفاوت بوده است. موفق باشید

17946
متن پرسش
خدمت استاد طاهرزاده سلام و عرض ادب دارم: سوالی داشته که ذهن بدجوری دنبال جوابشه. سوالم از محضر شريف شما اين است كه چرا در بحث تخصصي خداشناسي پاره اي از متكلمين و فقها حال حاضر منجمله آيت الله صافي گلپايگاني، آيت الله وحيدخراساني، آيت الله سيدان، استاد حكيمي و... خداشناسي فلسفي را قبول نداشته و مباحثي مثل سنخيت، علت و معلول، وحدت تشكيكيه و... را قبول نداشته و باطل مي دانند و حتي براي خود استدلال هم دارند و از آن طرف عكس اين سخنان را فقهايي مثل آيت الله جوادي آملي، آيت الله مصباح يزدي و... مي زنند. چرا در مورد اين بحث تخصصي و ركن ركين دين و مذهب يعني خداشناسي بين اين عزيزان ديني مان اختلافات علمي هست. واقعاً در اين خصوص برداشت خودتان چيست استاد عزيزم؟ در بحث فوق تخصصي خداشناسي حقيقتاً كدام گروه از بين فلاسفه و متكلمين سخنانشان در اين خصوص به معارف خداشناسي و توحيدي شيعه نزديكتره؟ چون واقعاً من جوان در اين بحث تخصصي گيج شدم. از آن ور فقهيي برهان فلسفي را قبول مي كند از آن طرف فقيهي برهان فلسفي را باطل، رد و توالي فساد مي دانند؟ تحليل شما از اين سخنان چيست؟ چون از آن ور دوست دارم اين بحث خداشناسي را استدلالي دنبال كنم و از آن طرف مي خواهم نزديكترين راه به آيات و روايات باشه و مخالفت با آن نداشته باشد. از اين كه بنده نوازي كرده و سخنان حقير را مطالعه نمودید كمال سپاس را دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در روایات داریم علاوه بر حجت ظاهری که شریعت الهی و ائمه‌ی معصومین‌اند، حجت باطنی داریم که همان عقل است و اگر ما عقلِ مقتضی فهم روایات و آیات را به‌کار نگیریم و فقط تنها به ظاهر روایات و آیات بسنده کنیم، چنین مشکلاتی که متذکر شده‌اید پیش می‌آید. امثال حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی در به‌کارگیری عقل در فهمِ آیات و روایات، موفق‌تر از کسانی‌اند که به ظاهر آیات و روایات بسنده کرده‌اند. جناب آقای دکتر مهدی امامی‌جمعه در سلسله بحث‌های خود در 15 جلسه تحت عنوان «سیر تاریخی الهیات اسلامی» به‌خوبی به این موضوع پرداخته‌اند. متن صوتی آن را از مرکز فرهنگی «سُها» از جناب آقای تیموری به آدرس hrteimouri@gmail.com می‌توانید تهیه کنید. موفق باشید

17966
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: می خواستم در مورد آیه ۱۷ سوره رعد توضیحی بفرمایید که اگر آن باران باریده شده ی از آسمان را علم و معرففت در نظر بگیریم که هر کسی به اندازه ی ظرفیت خود گنجایش پر شدن دارد، منظور از کف هایی که روی آن رود یا آهن مذاب جمع می شود چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که در وسط آیه می‌فرماید: «يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِل» می‌خواهد ما را متوجه کند در مسیر رسیدن به حق باید متوجه‌ی تعلقات خود باشیم تا آن‌چه برای ما می‌ماند و به ما می‌رسد، نورِ حق باشد و نه کف‌هایی که به اسم حق‌اند ولی در حقیقت باطل‌اند. موفق باشید‏

17964
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز اینکه در مورد توحید پیامبران فرمودید شدت و ضعف دارد دقیقا معنی این شدت وضعف را نفهمیدم، مثلا ما نسبت به پیامبر (ص) شدت وجودی بسیار کمتری داریم و این شدت وجودی کمتر باعث نقصان ما شده که شاید همیشه بی عیب نباشیم، حال می خواستم بدانم که آیا این تفاوت شدت و ضعف توحید پیامبران از چه نظر است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل شدت و ضعف نور بیرنگ که در عین آن‌که بیرنگ است، شامل هفت رنگ می‌باشد چه شدید باشد و چه ضعیف. توحید محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه» توحیدِ شدیدتری است به همان معنایی که در آیات اولیه‌ی سوره‌ی حدید و در سوره‌ی توحید آمده است. موفق باشید

17928
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز تفسیر زیبای شما را از آیه نفوذ شیاطین به آسمان و دزدی اخبار توسط شیاطین و... خواندم ما این قسمت که شیاطین اخبار را می دزدند نفهمیدم، منظور از سرقت اخبار چه اخباری است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر حادثه‌ای قبل از آن‌که در عالم ماده ظاهر شود، با نظر به مبادیِ غیرِ مادی آن، در عالم غیب محقق می‌شود و شیاطین بعضاً با صعود در آسمان اول، قبل از آن‌که آن حادثه در زمین ظاهر شود، متوجه‌ی آن می‌گردند و چون از طریق صحیح و سلوک لازم بدان دست نیافته‌اند از آن کار تحت عنوان استراق سمع یاد می‌شود. موفق باشید

17919
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شما در مورد تقدیر انسان فرمودید که تقدیر انسان ثابت است و به میزانی که انسان تلاش و عمل صالح و ایمان داشته باشد از این تقدیر برخوردار می شود. دیدم روحانی که از قول علامه طباطبایی می فرمود: این که خداوند می فرماید اگر هر مضطری مرا بخواند او را اجابت می کنم به این معنی است که مضطر باید واقعی باشد و مضطر واقعی کسی است که جز خدا را نخواهد آنگاه خداوند او را اجابت می کند. حال خود می گویم که در مقامی که انسان جز خدا را نخواهد که دیگر به دنیا نگاهی ندارد، پس آیا این آیات که می فرماید بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را یا اینکه اگر مضطری مرا بخواند اجابت می کنم او را، و اینکه اگر دعا کننده ای بخواند مرا او را جواب گویم، پس آیا همه مخصوص به توحید واقعی رسیده ها است؟ و ربطی به جزییات زندگی ندارد؟ یا نه؟ لطفا راهنمایی کنید. پس در اینجا معنی این آیه که می فرمایند اگر دعای بنده نبود برای خداوند ارزشی کمتر داشت، چگونه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مضطرّ واقعی کسی است که جز خدا را به طور مستقل، کاره‌ای در عالم نمی‌داند. و لذا امورات خود را از خدا می‌خواهد و خداوند هم وعده کرده است که جواب چنین مضطرّی را بدهد. موفق باشید

17915
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز منظور دقیق از کلمه طیبه که در قرآن آمده و فرموده اصل آن ثابت و فرعش در آسمان است چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «کلمه» در اصطلاحات دینی به معنای سیره و تشخص افراد است و سیره‌ی پاک و بدون غرض نفسانی را «کلمه‌ی طیبه» گویند که این سیره تحت تأثیر امور زودگذر دنیایی قرار نمی‌گیرد و نظر به آسمان معنویت دارد. موفق باشید

17893
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، مسئله برده داری و مطالعه در این قضیه مرا وارد به پرسشی سخت نمود، اینکه خداوند با چه ملاکی، عده ای را چنان سیاه آفرید و رنج هایی به آن سنگینی که واقعا تصورش هم برای آدم سخت است بر دوش آنان نهاد؟ و از طرفی عده ای دیگر را سفید، تقدیر نمود و در ناز و نعمت و بر تخت سروی آفرید؟ ملاک خدا چه بود؟ ملاک قدر های الهی چیست؟ اگر بگویید اعیان ثابته آنان از خدا چنین طلبی داشتند می پرسم، آنها با چه ملاکی و با چه سطحی از آگاهی و چرا رنج می خواهند و عده ای دیگر ناز و نعمت می خواهند؟ آیا به اختیار می خواهند یا به اجبار می خواهند؟ لطفا پاسخ مشروح بفرمایید و حتی الامکان، به منبعی ارجاعم ندهید چون به خاطر شرایطم، وقت خواندن کتاب های قطور را ندارم. به خاطر جسارتم مرا ببخشید. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام ارزشیِ حضرت حق، سیاه و سفید معنا ندارد. قرآن در این رابطه می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ» (13)/حجرات) در نتیجه فرقی بین سیاه و سفید نگذاشته. مشکل امروز تاریخ جهان، مشکل سیطره‌ی ارزش‌های غربی است. در حالی‌که در اسلام مقداد و بلالِ سیاه‌پوست با سلمان سفیدپوست، همه در یک ارزش از درجه‌ی انسانی هستند. می‌ماند که شرایط جغرافیایی خصوصیات خاصی به بدن‌های اقلیم‌های مختلف می‌دهد که این ربطی به وجه انسانی آن‌ها ندارد. موفق باشید

17886
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی خدا سایه شما را کم نکند. دارم هلاک می شوم کمکم کنید: دیشب قرآن را گشودم و به آیه سوم سوره زمر رسیدم «أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» یک مرتبه توجه کردم نکند آنچه وهابیون راجع ما شیعیان می گویند درست است؟سراغ المیزان رفتم سر در نیاوردم. استاد خواهش می کنم پاسخم دهید اینکه خدا می فرماید بعضی اولیایی می گیرند غیر از خدا و می گویند صرفا قصد ما تقرب به خداست مشمول حال شیعه هم می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن برای این کارها است؟؟! قرآن برای تدبّر است آن‌هم نه در یک آیه، بلکه در مجموعه‌ی یک سوره و سوره‌ها. موفق باشید

17872
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا می توانیم اینگونه بگوییم که انسانهایی در قرن های قبل از اسلام ظرفیت پذیرش اسلام را نداشتند و برای دریافت این دین کامل از همه نظر سطح زندگی و.... باید به یک حد تکاملی می رسیدند البته منظورم از تکامل نه تکامل داروینی که تکامل سطح آگاهی و...است. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین‌طور است که می‌فرمایید. و در همین رابطه از حضرت امام سجّاد عليه السلام در مورد توحيد سؤال شد؛ «فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِى آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَه الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَكَ»؛ (كافى، ج 1، ص 91). به راستى خداى عزو جل مى دانست كه در آخرالزمان مردمى كاوشگر و ژرف‏نگر مى آيند، از اين‏رو سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آياتى از سوره حديد تا آن‏جا كه مى فرمايد: «وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» را نازل كرد، هر كس خداشناسى فراسوى اين‏ها را بجويد، هلاك شده است. (براى تفسير اين روايت به كتاب «رازهاى نماز» از آيت‏ الله‏ جوادى «حفظه‏ الله‏ تعالى» بخش سوم، رازهاى سوره، رجوع فرماييد.). موفق باشید

17871
متن پرسش
استاد عزیز با سلام: این آیه از قرآن که خداوند می فرمایند ایمان حقیقی این نیست که فقط روی خود را به سوی غرب و شرق کنید، منظور از روی خود رو به سوی غرب و شرق کردن به چه معناست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهد بگوید خداوند در منظر توست، سعی کن با رفع حجاب‌ها او را بیابی. موفق باشید

17869
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به دسته بندی «علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین» که در سوره ی تکاثر می فرماید: «کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم» منظور از این علم الیقین در چه حد است؟ با توجه به مثال دیدن دود آتش از دور که از دود می فهمیم آتشی در آنجا هست اگر علم الیقین را در در این حد در نظر بگیریم، آیا مثلا در حد ما که کمی مطالعه داریم و پی به وجود جهنم و... برده ایم، می توان اینگونه گفت که این فهم ما از جهنم که کثرت ها و عدم وجود است، خود دیدن جهنم است؟ و دوم اینکه با توجه به اینکه این آیه بحث دیدن جهنم را در سوره ی تکاثر آورده، می توانیم این را راهنمایی از جانب خدا در این سوره در نظر بگیریم که می خواهد بگوید جهنم همان تکاثر و کثرت و عدم وحدت است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که ما کثرات را چگونه بنگریم. آری! اگر آن‌ها را دهانه‌های بازِ جهنم ببینیم که همه‌ی فرصت‌ها و عمر ما را به آتش می‌کشد، حقیقتاً از طریق کثرات، جهنم را دیده‌ایم. موفق باشید

17862
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به اینکه در قرآن نوع معجزات پیامبرانی چون حضرت موسی (ع) بیان شده می خواستم ببینم آیا در نوع معجزات ایشان که مثلا نورانی شدن دست و عصا ایشان و... بود پیام خاصی است؟ لطفا من را از آن درک عمیق خود مانند همیشه بهره مند سازید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً حضرت با این معجزه‌ی خود مثل معجزه ای که در مقابل ساحران داشتند، شرایطی را به صحنه آوردند که فرعونیان با آن‌همه توانایی‌های عجیب نتوانند آن را امری طبیعی بدانند. موفق باشید

17860
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این آیه از قرآن که می فرمایند همه جنبنده ها از آب خلق شده اند و این آیه که می فرمایند عرش خدا بر آب بود، آیا می توان طبق این دو آیه نتیجه گرفت عرش و مقام جامعیت اسماء الهی و آب بیان شده هر سه منطبق بر هم و یکی هستند؟ من کتاب امام و مقام تعلیم به ملایکه را مطالعه کرده ام. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همین‌طور باشد که می‌فرمایید زیرا این آب، مقامِ اطلاق و بی‌رنگی است و نه آب معمولی. موفق باشید

17854
متن پرسش
سلام علیکم: آیا تاویل و توجیه کردن روایات معصومین علیهم السلام علی الخصوص در مباحث اعتقادی بنظر معارف حقه شیعه اثنی اشعری امری صحیح و درست است یا خیر؟ چرا؟ (چون دیدم برخی از اعاظم عظمای شیعه با تاویل و توجیه کردن روایات توسط فلاسفه و عرفا بشدت مخالف و آن را در حکم تفسیر به رای دانسته و آن را باطل می دانستند.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأویل آیات و روایات طبق آیه‌ی 7 سوره‌ی آل‌عمران مربوط به راسخون فی‌العلم است که مصداق کامل آن ائمه«علیهم‌السلام» می‌باشند و با توجه به آن‌که قرآن می‌فرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (21)/حجر) هرآن‌چه در عالمِ مادون هست، باطن‌هایی در عالم غیب و معنا دارد و هرکس به اندازه‌ای که متوجه‌ی آن بواطن باشد به نحوی آن ظاهر را به باطن ارجاع می‌دهد و بعضاً فلاسفه و عرفا چنین توانایی‌هایی از خود نشان داده‌اند که البته افراد عادی متوجه‌ی اشارات آن‌ها نیستند. موفق باشید

17836
متن پرسش
با سلام: فرق نفس و روح چیست و رابطه ی روح و نفس و جسم به چه شکل است؟ لطفا توضیحات مفصلی بفرمایید. بنده کتاب های «جوان و انتخاب بزرگ»، «آشتی با خدا»، «ده نکته از معرفت نفس»، «خویشتن پنهان»، «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قبر» را خوانده ام البته کتاب آخر را تمام نکرده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در محاورات معمولی، روح و نفس به یک معنا است ولی در اصطلاح قرآن، نفس به معنای روحِ مدبّرِ بدن است. ولی روح، بیشتر به منظور روح الأمین و یا جبرائیل به‌کار می‌رود و نفس ناطقه با تعلقی که به بدن دارد بدن را تدبیر می‌کند مگر آن‌که آن تعلق از بین برود که در آن صورت بدن را رها می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی