بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: نبی، امام

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6496
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار. آیا دو مقوله ی «مهدویت» و «عقلانیت» با هم تباین دارند؟ به نظر شما ارتباط این دو چگونه است؟ آیا مقوله ای به نام «عقلانیت مهدوی» را می پذیرید؟ در صورت مثبت بودن پاسخ چه تعریفی از «عقلانیت» مهدوی دارید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یقیناً مهدویت با نور عقلانیت همراه است ولی عقل قدسی و عقل فطری که همه‌ی جوانب عالم را مدّ نظر دارد، عقلانیت مهدوی نور کشف حقیقت است که از یک طرف فطرت انسان‌ها را می‌شناسد و از طرف دیگر قواعد تکوینی عالم را، و بر این مبنا عمل می‌کند. خداوند همه‌ی ما را در ذیل نور ولایت فقیه، از منتظران آن حضرت قرار دهد و یک لحظه از نظر به حضور مبارک آن حضرت غافل‌مان نگرداند. شاید کتاب «جایگاه واسطه فیض»موفق باشید
6479
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی میخواستم بدانم اگر کسی قرار باشد برای اولین بار به کربلا سفر کند باتوجه به عظمت این سرزمین چطور می تواند قبل از حضور آمادگی روحی لازم را کسب کند تا بتواند از این موهبت به طور کامل استفاده کند؟ (بنده دنبال اطلاعات نیستم بلکه می خواهم از نظر روحی کملا آماده شوم)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قسمت آداب زیارت در مفاتیح از یک جهت، و به قسمت آداب زیارت امام حسین«علیه‌السلام» از جهت دیگر رجوع فرمایید. در آن‌جا می‌خوانید که در ضمن باید سه روز قبل از سفر روزه بگیرید. موفق باشید
6468
متن پرسش
سلام.با توجه به این که فرمودید درپاسخ یکی از پرسش ها که بعد از بالا رفتن این عالم ماده طبق حرکت جوهری وبرپایی قیامت بازهم خداوند بنا بر اقتضای فیاضیت وخلاقیت شان باز عالم ماده ای برپا می کنند واین سیر ادامه دارد! چند سوال برای بنده پیش آمد. 1.اگراین طورباشد عالم ماده ای که قرار است خلق شوند چه فرقی با این عالم می کنند؟ومگر این عالم ماده احسن نیست واگر قرار باشد عالم ماده ی دیگری برپا شود از این عالم بهتر است که با احسن بودن تناقض دارد؟ویا مانند همین است که چه فایده ای مترتب است وتکرار پیش می آید .واگر فیض خدا ونور حضرت حق همواره می تابد بر ظرف مستعد پس چرا همین جا این افراد عالم ماده ظهور نمی کنند ومتجلی نمی شوند؟ 2.با فرض اینکه عالم ماده ای جدید برپا می شود آیا عوالم غیب هم به تناسب تغییرمی کنند؟وحقایق متفاوت است؟ومثلا وسیله هدایت موجودات غیر قرآن است ؟ومثلا پیامبران وائمه غیر اینانند؟ 3.عالم ماده فعلی اولین عالم است آخرین عالم است یا نه؟اصلا ممکن است درعرض این عالم ماده عوالم ماده دیگر تابی نهایت موجود باشند چون تقدم وتاخر که برای خدا وجود ندارد وبرای ایجاد این عالم ماده هم ترجیحی حداقل نمی بینیم چون با دیگر عالم ماده ای که قرار است تشکیل شود آشنایی لازم را نداریم؟ کلا با این موضوع خیلی کلنجار رفتم وچه بسیار متحیر شدم. متشکرم که جوابی بدهید تا کمی از تحیرم کم شود. موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب را باید در مباحث برهان صدیقین دنبال کنید که حضرت حق، فیاض علی الاطلاق است و تجلی تعطیل‌بردار نیست به‌خصوص که در روایت داریم . ابو حمزه ثمالى گفت از حضرت زین العابدین علیه السّلام شنیدم میفرمود خداوند محمّد و علی و پاک فرزندانش را از نور عظمت خود آفرید و آنها را بصورت شبح قرار داد قبل از آفرینش مخلوقات سپس فرمود تو خیال میکنى خداوند جز شما چیزى نیافریده بخدا سوگند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفرید که تو در آخرین عالم قرار گرفته‏اى. « ُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیّاً وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ ثُمَّ قَالَ أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاکُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِی آخِرِ تِلْکَ الْعَوَالِم‏ »، بدین معنا که با هر آدمی عالمی شروع شده و بعد به انتها رسیده و باز عالمی دیگر و آدمی دیگر. با دنبال‌کردن مباحث برهان صدیقین همه‌ی بندهای سؤال‌تان برایتان روشن می‌شود. إن‌شاءاللّه دنبال‌کردن این مباحث نه‌تنها از حیرتتان بکاهد بلکه وارد عالَمی از معرفت بکند که به دنبالش بوده‌اید. موفق باشید
6469
متن پرسش
سلام.استاد آن جوانی که پیامبر(ص) بعد از نماز صبح مشاهده کردند وحال عجیبی داشتند چه شخصیتی می باشندشما در برخی از کتب فرمودید زیدبن حارثه ودربرخی دیگر حارثه بن زید ودربرخی آمده مالک بن حارثه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات شیعه یعنی در کافی عنوانش هست «حارثة بن مالک» ولی در روایات اهل سنت «زید بن حارثه» آمده. موفق باشید
6471
متن پرسش
سلام.حضرت استاد مدت زمانی دراز است که راجع به بسط عدالت در تمدن مهدوی(ع) می اندیشم.وگمانم این است که این ارزش وبسط آن در حکومت مهدوی غیر از آن مفهوم ساده واولیه ای است که در اذهان نقش بسته وتصور می کنند.به عنوان مثال اگر زمینی در قرن ها قبل توسط شخصی غصب شده است وبه ورثه رسیده ودر حال حاضر یک مکان ارزشمند ومفید برای جامعه وحتی مسجد ساخته شده است به نظر حقیر عدالت حکم می کند که این زمین به صاحبان اصلی اش برگردانده شود ومثلا اگر در پی ریزی یک بنا ودر ساختن آن حتی شنی غیرعادلانه دراین بنا استفاده شده ویا حق یک کارگر ساده یک روز در آنجا ضایع شده این بنا براساس وپایه ی عدالت اصل بنا نشده است و وجودش به یک نحو شرعی نیست وبا نظام تکوین هم خوانی ندارد.وبنابراین دربسط ارزش عدالت به دست یداللهی مهدی (ع) باید نابود شود.حالا با بسط این مثال های ساده می توان نتیجه گرفت این تمدن مدرن وهرتمدن شبیه به این که از ابتدا با چپاول منابع وثروت از طبیعت وانسان ها به نامشروع وظلم به خود ودیگران که کلان آن کفر والحاد است منافی عدالت می باشد ومسلما مهدی(ع) نباید با تکیه برحتی ذره ای از این تمدن الحادی که ریشه ی تاریخ آن به ابتدای نزاع جبهه ی حق وباطل است تمدن عظیم خود را بنا کند ومسلما باید جهانی دیگر با زیربنای توحید وروبنای عدالت از نو ساخته شود ویک دگرگونی عظیم اتفاق بیفتد که شاید تصورآن هم بسیار دشوار باشد. می خواستم نظر شما را دراین باره بدانم واینکه این نگرش تا چه حدی صحیح است وتاچه حد نگاهی افراطی وغیر واقعی نسبت به تمدن مهدوی (ع)وبسط این ارزش مهجور می باشد.؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم نه‌تنها هیچ افراطی در این نگرش نیست بلکه این اولین شرط تجلی انوار غیب توسط آن موجود مقدس است که واسطه‌ی فیض بین ارض و سماء است و تازه وسعت عدالتی که جهان ظرفیت آن را دارد بسیار بالاتر از عدالت اقتصادی است. خوشا به حال آن‌ها که می‌فهمند این جهان چه ظرفیت فوق‌العاده‌ای دارد و بدین لحاظ در ذیل تبعیت از ولّی فقیه زمان ،منتظر آن حضرت هستند و سعی می‌کنند بین علم و عملشان تخلفی نباشد و آنچه را حق می‌دانند سعی می‌کنند در عمل بدان مقید باشند. موفق باشید
6472
متن پرسش
سلام.حضرت استاد شما چیزی به عنوان ذاتی وعرضی دین را که دکتر سروش در بسط تجربه نبوی عنوان می کنند را قبول دارید؟ به عنوان مثال سوره ی ابولهب ونزول ان را مثال می زنند که اگر ابولهب نبود ویا اصلا مومن بود دیگر این سوره در طعن ونفرین او نازل نمی شد وهیچ خللی هم به دین وارد نمی شود ویا مثلا تاثیر محیط زندگی پیامبر درنزول وحی که مثلا از مردم می خواهد که به آفرینش شتر دقت کنید که اگر این فضای حجاز نبود دیگر شتری نبود که داخل در وحی شود واز این قبیل؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از دکتر سروش که به‌کلّی وَحی را منکر است و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را همچون شاعر خوش قریحه‌ای می‌داند که این آیات را گفته، غیر از این انتظار نیست که به هر بهانه‌ای کفر خود را اظهار کند. در حالی‌که قرآن یک حقیقت آسمانی است که در ظرف‌های مختلف ظهور می‌کند و این حادثه‌ها صرفاً حادثه نیست بلکه ظرف حقیقت قرآن است مثل آن‌که چشم شما ظرف ظهور قوه‌ی بینایی شما است، حالا می‌شود کسی بگوید چشم عرض ذاتی انسان است در حالی‌که نفس انسان با همین اعضاء، قوای خود را ظهور می‌دهد و به کمال می‌رسد. این سخنان دکتر سروش حکایت از آن دارد که او حقیقتی برای قرآن قائل نیست. موفق باشید
6473
متن پرسش
سلام.حضرت استاد عرفایی که بنا به تاریخ وشواهد از لحاظ فقهی شیعه نبوده اند واز ائمه4 گانه اهل سنت تقلید می کرده اند( به عنوان مثال مولوی ومحی الدین وعطار و...) وبنا بر ادعای ما این عمل به شریعت وعبادت غلط است وطوری نیست که با نظام تکوین هم راستا شود پس چگونه این افراد که حتی (بنا به فرض)ابتداییات عباداتشان نظیر نماز وطهارت اشتباه می باشد توانسته اند به مراتب عالیه کشف وشهودبرسند.آیا فقه اهل سنت هم در دایره آنچیزی که درباب تقلید از فقیه وشدت وضعف نور شریعت فرمودید که دراحکام فقهی مشاهده می شود می دانید و آن احکام هم را داخل در حقیقتی که دارای شدت وضعف می باشد مانند نورخورشید می دانید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که آیت‌اللّه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» فرموده بودند که آن‌ها از این جهت مستضعف بوده‌اند. به این معنا که در شرایطی قرار داشته‌اند که راهی برای تحقیق بهتر برایشان نبوده، مضافاً آن‌که فقه ائمه‌ی چهارگانه‌ی اهل سنت بیگانه از فقه ائمه نیست زیرا آن‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد امام صادق«علیه‌السلام» بوده‌اند و از این جهت شاید بتوان گفت با توجه به عقاید خوبی که عرفای اهل سنت در امور معرفتی دارند تا حدّی مشکل را حل کند. و این تازه در صورتی است که در مقام تقیه نبوده باشند. زیرا بعضی معتقدند آن‌ها شیعه بوده‌اند ولی مجبور بودند تقیه کنند. به طوری که یک بار عطّار را به جرم شیعه‌بودن از شهر هرات بیرون کردند. حال حساب کنید اگر پدر مولوی می‌خواست در هرات بماند چه بر سرش می‌آمد و لذا به طرف قونیه حرکت می‌کنند. موفق باشید
6474
متن پرسش
سلام.حضرت استاد درنوشتارهای شما این گونه بر می آید که دشمن اصلی جریان اهل بیت (ع)در ابتدای اسلام جریان ابوسفیان ومعاویه می باشند دربسیاری از کتابهای شما نظیر راز شدای امام حسین در قتلگاه ویا کتب مربوط به انقلاب اسلامی وحضرت صدیقه طاهره(ع)این را ابراز داشته اید وفرموده اید که با یدحساب ابوبکر و عمر وعثمان را از معاویه جدا کرد! آیا این فرموده شما تاکتیکی است برای نزدیکی وتقریب بیش از پیش بین شیعه واهل سنت است چون آنها حساسیتی که به خلفا ی 3گانه دارند به معاویه ندارند واز این رو می خواید این دریچه دیالوگ ومفاهمه را باز کنید ویا نه واقعا به این که خلفا بازی خورده جریان اموی هستند را باور دارید ؟ این با برخی از روایات که خلفا را عامل اصلی ومقصر اول و اولین کافران به رسول(ص)می دانند منافات داردواین چنین است که نفرتی که شیعیان به خلیفه دوم واول دارند شاید به معاویه ندارند آیا این کینه ونفرت صدچندان به خلفا اول وثانی از روی احساس است و واقعیت امر چیز دیگری است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حاصل مطالعات بنده در تاریخ اسلام همین‌طور است که شما از سخنان بنده برداشت کرده‌اید و این‌که ملاحظه می‌فرمایید اهل‌البیت«علیهم‌السلام» در عین انتقاد به خلفاء با آن‌ها مدارا می‌کردند را باید در همین موضوع دانست که به نظرم کتاب شریف «الغدیر» و یا کتاب‌های «امام شناسی» آیت‌اللّه طهرانی در این موارد کمک می‌کنند. ولی با این‌همه نباید از ظلم‌هایی که خلیفه‌ی دوم بدان اقدام کرد - هرچند از سر تحریک باشد- چشم پوشید. خطبه‌ی 162 نهج‌البلاغه نکاتی در راستای عدم غفلت از معاویه در مقایسه با خلفاء دارد. موفق باشید
6476
متن پرسش
1. وظیفه ی یک طلبه درجامعه ی امروز چیست ؟ ( باتوجه به اینکه طلاب سربازامام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تلقی می شوند، ومسؤلیت خطیری برعهده ی شان است ) 2. آیاکسی که داعیه دار سربازی امام زمان علیه السلام است حتما باید در پایگاه بسیج حضور داشته وکارکند ؟ بنده دچار یک شبهه شده ام خواهشمندم شرح حال بسیج قبل وحال را بیان فرمایید . 3. حقیقت کسا ء چیست ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- طلبه باید خوب درس بخواند تا بتواند اسلام را خوب بفهمد و در وقت مناسب مثل شهید مطهری خوب تبلیغ کند و به صورت کلی از جریان‌های کشور و دنیا نیز آن‌طور که رهبری اشاره می‌کنند بی‌خبر نباشد 2- مقام معظم رهبری فرمودند هستند کسانی که عضو رسمی بسیج نیستند ولی به جهت علاقه‌ای که به انقلاب و اهداف بسیج دارند، بسیجی‌اند. باید به شرایط خود بنگرید که آیا در موقعیتی هستید که در فعالیت‌های بسیج شرکت کنید و یا باید فعلاً درس بخوانید و وقت محدودی را اگر پیش آمد برای کارهای بسیج بگذارید. عمده توجه به جایگاه بسیج است که عبارت است از محل نیروهای آماده برای هرگونه فداکاری در راستای اهداف انقلاب 3- به متونی که در مورد تاریخ حدیث کساء سخن گفته‌اند رجوع فرمایید. در باره حدیث کسا سخن مختلف است: آیة الله مکارم شیرازی در توضیحى درباره حدیث کِسا در مفاتیح نوین می نویسد : اصل حدیث کِسا میان شیعه و اهل سنّت بسیار مشهور و معروف است و جاى هیچ گونه تردیدى نیست که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در منزل حضرت زهرا (علیها السلام)، و یا در خانه خودش زیر پارچه اى شبیه عبا قرار گرفت و حضرت على و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را زیر آن جاى داد و از آنان به عظمت و بزرگى یاد نمود و آن جمع را مصداق آیه: «اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً؛ همانا خداوند مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد»، معرّفى کرد. موفق باشید
6433
متن پرسش
سلام من سخنرانی های شمارا در مورد کربلا گوش دادم و نکاتی از آنها را به صورت مکتوب نوشتم و میخوام به بعضی از دوستانی که میشناسم بفرستم. میخواستم شما هم بخونید که اگه جاییش اشتباه است بهم بگید. ممنون أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع): إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ . امام صادق(ع) از امام علی(ع) نقل میکند و می فرماید: اَمر (شأن و امامت ما) سخت دشوارتر است؛ و کسی نمی تواند (چنان که باید) به آن اقرار کند مگر مَلک مقرّب، یا نبیّ مرسل، یا عبدی که خداوند قلب او را برای ایمان خالص کرده است. امام میخواهد بگوید حرف و اعمال ما ،امری است که دارای سرّ است.هرکسی نمیتواند به سرّ امر ما برسد. درقرآن داریم: ذَلِکَ الکِتابُ لارَیبَ فِیهِ هُدیً لِلمُتَّقِینَ .(سوره بقره آیه 2) همانطور که قرآن هدایت میکند،کربلا هم هدایت میکند. چون کربلا هم هم مثل قرآن است.کربلا قرآن است و قرآن،کربلاست. حالا چه کسانی میتونند از قرآن بهره بگیرند و هدایت بشوند؟؟ الَّذینَ یُومِنُونَ بِالغَیبِ وَ یَقِیمُونَ الصَّلوةَ وَ مِمَّا رَزَقناهُم یُنفِقُونَ.(سوره بقره آیه 3) کسانی که ایمان به غیب داشته باشند.غیب یعنی حقایقی که در عالم هست. همانطور که کسانی میتونند از هدایت قرآن بهره مند بشند که ایمان به غیب داشته باشند،پس کسانی میتونند از کربلا هدایت بشوند که ایمان به غیب داشته باشند. هدف متوسط از خلقت این است که ما عبادت کنیم. وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ (56 سوره ذاریات) هدف بالاتری هم هست که خدا در قرآن رسیدن به مقام یقین را اعلام میکند. وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ(99 سوره حجر) مگرما نیومدیم در دنیا که عبادت کنیم و از این عبادت به یقین برسیم.یقین هم یعنی مقام انس تام و تمام با حقایق الهی.اتصال با قلب. کربلا هم مُذکِر همین قضیه است... کربلا،نمایش تام وتمام ایمان به حقایق است. یکی از حقایق و سنن الهی این است که خدا در قرآن میفرماید: إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا (سوره حج آیه 38) خدا مدافع آنهایی است که مومن اند. امام حسین میخواهد بگوید،بیش از آنکه اسلحه ها و تحرکات انسانها نقش داشته باشد،سنن الهی در عالم نقش اصلی را دارند. این سنت خداست که از مومنین دفاع میکند... خدا در عالم هستی،دفاع از مومن را به عهده گرفته است.پس اگر کل عالم،انس و جن همه با هم دست به یکی کنند تا به مومنی ظلم کنند،نمیتونند. حقیقت کربلا ظهور ایمان به حقایق و سنن الهی و در هرشرایطی بر اساس ایمان عمل کردن است!! گاهی ما فقط میدونیم که خدا مدافع مومنین است ولی هنوزبه مرحله ایمان نرسیدیم.مثلا میدونیم خدا رزاق است ولی در عمل بازم به این و اون رو میزنیم.میدونیم خدا مدافع ماست ولی وقتی کسی پشت سر ما حرف بزنه،نگران و دلواپس میشیم. ایمان یعنی با تمام وجود به این سنت الهی برسی. کوفیان امیدشون به اسلحه و تعداد سپاهیان و عبیدالله بن زیاد بود ولی اصحاب امام حسین امیدشون به خدا و سنن الهی بود. ایمان به سنن الهی آنچنان است که در اوج تنهایی ،احساس تنهایی نمیکنی.این یقین با کربلا بدست می آید. هلال بن نافع میگوید:کشته ای را ندیده بودم که در خون خود بغلطد و از حسین بشاش تر و زیباترباشد. چرا امام حسین در گودی قتلگاه میخندند؟؟ چه پیامی این کار امام دارد؟؟ راز اینکه این همه مصیبت،روح امام را تضعیف نمیکند این است که به سنن و حقایق الهی ایمان دارد و خود را در آغوش سنن الهی حس میکند. میداند که خدا از حق مظلومان و مومنین دفاع میکند. یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: زحمت کشیده‌اید خداوند اجرتان بدهد. به نظر بنده خوب است. موفق باشید
6435
متن پرسش
سلام علیکم. چرا می گوییم مقام حضرت علی(ع) از انبیاء اولوالعزمی مثل حضرت ابراهیم و موسی و عیسی(علیهم السلام) بالاتر است؟ از روحانی ای شنیدم که می گفت بنابر حدیث پیامبر اکرم(ص): (( علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل)) مقام و جایگاه حضرت امام خمینی(ره) از انبیای بنی اسرائیل مثل حضرت ابراهیم(ع) و ... بالاتر است ولی این حرف را نمی توانم به راحتی قبول کنم. لطفا راهنمایی فرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کمال هر پیامبری بر اساس کتابی است که بر قلب مبارک آن پیامبر نازل می‌شود و در همین رابطه قرآن می‌فرماید: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض» و از آن‌جایی که قرآن به عنوان عالی‌ترین کتاب الهی علاوه بر قلب رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در قلب ائمه«علیهم‌السلام» نیز جاری است و قرآن می‌فرماید: « إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَریم‏، فی‏ کِتابٍ مَکْنُون‏، لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون» قرآن کریم در مقام غیبی خود طوری است که فقط مطهرون می‌توانند با آن مقام مرتبط شوند و آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب مطهرون را اهل‌البیت معرفی می‌کند. پس قلب مبارک اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که با قرآن منطبق است درجه‌ی وجودی آن‌ها از همه‌ی انبیاء بالاتر است. موفق باشید
6438
متن پرسش
ایا نظر دکتر سروش درست تر نیست که ما نیاز به یک انقلاب انفسی داریم تا ظاهری؟چون رشد عقلی جهان به جایی رسیده که محتاج معرفت است نه تمدنی که در این سی و پنج سال نتوانسته یک خط هم علم اسلامی درست کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالات دکتر سروش از این حرف‌ها بیرون است. چه ارزشی دارد وقت خود را صرف نظرات کسی کنیم که تا این حدّ سقوط کرده که متوجه نور وَحی الهی نیست و معتقد است؛ «قرآن حرف‌های خود محمد است و محمد می‌پنداشته است پیامبر است». یعنی همان اتهامی را به رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌زند که مشرکان به پیامبر زدند و گفتند جنّیان برروی ذهن حضرت تأثیر گذاشته‌اند. همان‌طور که در سخنرانی خود در روز تاسوعا تحت عنوان « جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن. » عرض کردم که متن سخنرانی را می‌توانید در صفحه‌ی اول سایت دنبال کنید؛ ما باید بیشتر به اشاراتی که یک سخن دارد توجه کنیم زیرا همواره هرکس با هر نیت منفی که داشته باشد به ظاهر حرف‌های خوبی می‌زند و بصیرت آن است که ببینیم جایگاه آن سخنان کجاست و به کجا اشاره دارد؟ اگر متوجه شدیم که دکتر سروش و امثال ایشان در عین حفظ تمدن غربی یک‌نوع دینداریِ اسلامی را در ذیل آن تمدن پیشنهاد می‌کنند و ما را از تمدنی که رجوع آن در نهایت به حاکمیت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» غافل می‌نماید دیگر نباید مشغول مفردات سخن او شویم و از کلیت آن سخنان غافل گردیم. موفق باشید
6440
متن پرسش
باسلام الف)شخصی سوره عبس را اینگونه معنا میکرد که عتاب در سوره عبس نسبت به پیامبر از آن جهت است که ایشان میخواستند نسبت به هدایت آن شخصی که از آمدن نابینا نزد پیامبر روی ترش کرده بود،اصرار کنند و در نتیجه نسبت به هدایت نابینا کوتاهی میشد،از اینجهت نسبت به دفع این موضع پیامبر سوره نازل شده است.اگر این مطلب صحیح است،به عصمت پیامبر خدشه وارد نمیشود؟ب)منظور از این عبارت چیست؟لست علیهم بمصیطر الا من تولی و کفرگویا علامه آیه را چنین معنا کرده اند که تو تنها بر کسانی چیره هستی که اعراض کردهد و کفر ورزیدند.نظر شما چیست؟با سپاس فراوان از محضر استاد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الف- روایات شیعه و سنی اذعان دارند که آن شخص مردی از قریش بوده که منظور عثمان است که ناراحت شد حالا که ابن ام مکتوم آمد کار خراب شد و سران قریش که آمده بودند با رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مذاکره کنند نتیجه‌ی لازم را نمی‌گیرند. به نظرم علامه طباطبایی روح مطلب را خیلی خوب روشن کرده‌اند. ب- علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» در ذیل آیه‌ی «إِلاَّ مَنْ تَوَلَّى‏ » در جمع‌بندی سه آیه می‌فرمایند: «کأنّه فرموده تو به ایشان تذکر بده و تذکر خود را پی بگیر و آن را قطع مکن، مگر از کسی که یک‌بار و دو بار تذکرش دادی و او روی گردانید و کفر ورزید که در این صورت لازم نیست به تذکر خود ادامه دهی بلکه باید از او اعراض کنی تا خدای تعالی به عذاب بزرگ‌تر معذبش سازد». موفق باشید
6403
متن پرسش
سلام استاد. آیا دلیل روایی داریم مبنی بر اینکه در هرعصر تنها و تنها یک نفر وجود دارد که منتخب امام زمان است و همه ی مردم باید زیل آن سلوک کنند؟ یعنی اینکه دو نفر و یا بیشتر چرا نمی توانند از جانب معصوم انتخاب گردند؟ چرا نتوانیم بجای سلوک زیل امام خمینی، زیل علامه حسن زاده یا علامه طباطبایی سلوک کنیم؟ اصولا آیا بعد از فوت کسی که زیل آن جامعه باید سلوک کند، بلافاصله فرد دیگری از جانب معصوم انتخاب می شود و یا خیر؟ دلیل روایی و یا عقلی چیست؟ و چه دلیلی وجود دارد که هم مبانی فکری و هم مبانی عمل مان را از او بگیریم؟ چه دلیلی داریم که واژه ی "تقلید" در حیث "... ان یقلدوه.." تقلید در دو حوزه ی عمل و نظر می باشد؟ انشالله خداوند متعال عمری پر برکت به شما استاد بزرگوار عنایت کند و همیشه در پرتوی عنایات امام عصر قرار داشته باشید. والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولیاء خدا اعم از علامه طباطبایی و یا آیت‌اللّه حسن‌زاده با نوری که به قلب‌شان می‌رسد ما را در آن رابطه هدایت می‌کنند و مطابق دغدغه‌ای که دارند خداوند آن‌ها را مأمور دستگیری مردم می‌کند و همان‌طور که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض شد دغدغه‌ی حضرت امام نجات جامعه از کفر نظام شاهنشاهی و کفر ظلمات فرهنگ مدرنیته بود و بدین لحاظ خداوند نور انقلاب اسلامی را به قلب حضرت امام اشراق فرمود و همان‌طور که باید در ذیل اولیای خدایی چون علامه طباطبایی از برکات وجودی ایشان بهره‌مند شویم، اگر بخواهیم در این دوران از ظلمات فرهنگ غربی رها شویم و به تمدن اسلامی نایل گردیم باید در ذیل شخصیت اشراقی حضرت روح‌اللّه قرار گیریم و مصداق حدیث حضرت صادق«علیه‌السلام» را نیز بدین لحاظ می‌توان با شخصیت امام منطبق کرد که حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند: رسول خدا (ص) فرمودند:«یَحْمِلُ هَذَا الدِّینَ فِی کُلِّ قَرْنٍ‏ عُدُولٌ یَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِیلَ الْمُبْطِلِینَ وَ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِینَ کَمَا یَنْفِی الْکِیرُ خَبَثَ الْحَدِید» در هر قرن انسان‏هاى متعادل و عدولى هستند که این دین را حمل نموده و هرگونه تأویلِ اهل باطل و تحریف افراطیون، و ادعاهاى جاهلین را از آن دور مى‏گردانند، همان‏طور که کوره‏ى آهنگران پلیدى و چرکى آهن را پاک مى‏کند. و از آن‌جایی که با اشراقی که بر قلب امام شده تاریخ جدید ما شروع شده ادامه‌ی کار با ادامه‌ی راهی است که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گشوده‌اند. این چیزی است که رهبری عزیز متوجه شده‌اند و بر این اساس به بهترین نحو کشور را مدیریت می‌کنند. موفق باشید
6406
متن پرسش
سلام علیکم شما در پاسخ به سوال( 2049 )فرموده اید که چون حقیقت قرآن بر اساس شرایط مکانی و زمانی نازل شده است نام علی«علیه‌السلام» در قرآن نیامده و چون خداوند وعده داده است قرآن را حفظ کند نام حضرت را در قرآن نیاورده تا قرآن حفظ شود.در مورد این پاسخ اعتقاد برخی بزرگان این است که این جواب یک مسئله پنهان در خود دارد و آن اینست که آمدن نام ائمه در قرآن لازم برای هدایت مردم بوده ولی خداوند متعال بخاطر تحریف نشدن قرآن نام حضرات معصومین را در قرآن نیاورده است.پاسخ شما به این شبهه چیست؟(البته آن افراد برای نیامدن نام حضرت علی دلایل دیگری می آورند که مهمترین آن دلایل امتحان مردم است و اینکه مومن و کافر در امت رسول الله با ملاک پذیرش ولایت شناخته میشوند و خود قرآن کریم خصوصیات وصی پیامبر را به کرات مشخص کرده فقط اسم آن جناب را نیاورده است)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت نظر عزیزان محترم است. آنچه عرض شد را علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» با توجه به شواهد خود قرآن بود که می‌فرمایند : خداوند به رسول خود نهیب می‌زند که چرا مسئله‌ی تعیین علی«علیه‌السلام» را به عقب می‌اندازی. تا آن‌جایی که فرمود: «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه‏» اگر معرفی جانشینی را عملی نکنی عملاً رسالت خود را به انجام نرسانده‌ای. بدین لحاظ می‌بینیم شواهد زیادی در آیات هست که مصداق آن علی«علیه‌السلام» است ولی نام مبارک حضرت نیامده تا بالاخره با هدایت الهی، به‌کلّی مقابله نشود و از طرفی آن‌قدر شاهد برای رجوع به اهل‌البیت و ذی‌القربی در قرآن آمده که طالب هدایت از هدایت محروم نگردد. موفق باشید
6410
متن پرسش
با سلام بزرگی میگفت بر طبق حدیثی که در من لا یحضره الفقیه است وقتییک پیغمبر یا وصی پیغمبر از دنیا میرود خداوند متعال بدنشان را به آسمان می برد حتی گوشت و استخوان و پوستش را،اگر این روایت درست است به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم روح بزرگ اولیاء در عالی‌ترین درجات عالم اعلاء برده می‌شود ولی نمی‌دانم گوشت و استخوان آن‌ها را هم می‌برند یا نه. حدیث را بفرمایید تا روی آن فکر کنم. موفق باشید
6415
متن پرسش
با سلام منظور از روایتی که میفرماید غیر از مومنین محض و کافرین محض سوال و جواب قبر ندارند چیست؟گویا اعتقاد بعضی علما عکس این مسئله است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها مؤمن محض که انسان های معصوم باشند و کافر محض سؤال و جواب ندارند، زیرا کافر محض که تکلیفش معلوم است دیگر سؤال و جوابی ندارد برای آن‌که تکلیفش معلوم شود همان‌طور مؤمن محض که هیچ کوتاهی نداشته که با سؤال و جواب بخواهد کوتاهی خود را توجیه کند و پنهانِ شخصیت خود را آشکار کند. موفق باشید
6420
متن پرسش
با سلام با توجه به اینکه آدم در مقام تعلیم الهی بوده،آیا میتوان تاریخی را که به ما آموزش داده شده پذیرفت که انسانهای اولیه در غار زندگی میکردند و ابتدا سخن گفتن نمیدانستند و خطی نداشتند؟در درس تاریخ در دوره راهنمایی به ما اینطور آموزش داده بودند که به دوره ای که بشر خط نمیدانسته دوره ماقبل تاریخ میگویند..به نظر می آید غیر از نظریه تکامل تصویری که از انسانهای اولیه در تلویزیون ارایه شده که انسانهایی نیمه برهنه و نیمه وحشی بودند که در غارها زندگی میکردند با تصویری که از مقام آدم به عنوان اولین انسان روی زمین در قرآن کریم مطرح شده منافات اساسی دارد.نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب برای آن‌که بگوید آخرین تمدن کامل‌ترین تمدن است این افسانه‌ها را در آورده، در حالی‌که اولین انسان پیامبر است و فرزند آدم یعنی حضرت شیث نیز پیامبر است و همچنان جهان از انسان‌های متعالی برخوردار بوده. موفق باشید
6422
متن پرسش
با سلام آیا حضرت علی(ع)سرانجام با دومی بیعت کردند؟در چه منابعی این مطلب آمده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نمی‌شود امام معصوم با خلیفه‌ی غاصب خلافت به اختیار خود بیعت کنند. موفق باشید
6423
متن پرسش
سلام الف) با توجه به گفتار شما در کتاب انسان از تنگنای بدن...میتوان به این نتیجه رسید که روح همان حقیقت محمدیه است که با توجه به قید من در من روحی هریک از ما توسط آن مقام والا خلق شده ایم و به جهت همین مطلب است که بقول شما هر انسانی در جانش حضرات معصومین را میطلبد که در واقع نازله آن حقیقت محمدیه هستند؟ب)آیا علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مصداقی برای روح تعیین نکرده اندو به صورت کلی ویژگیهای آنرا بررسی کرده اند و ظاهرا شما موضوع روح را واضح تر بیان کرده اید؟در کتاب انسان قبل و در دنیا و بعد از دنیای علامه روح را با توجه به آیات قرآنی به چند دسته مانند روح ایمان که در مومنین هست تقسیم بندی کرده اند،آیا اگر روح همان حقیقت محمدیه است میتوان برای آن مراتب قائل شده که یک مرتبه از آن در مومنین ظهور پیدا کرده که مصداق آن این روایت است که شیعیان ما از باقیمانده طینت ما خلق شده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در هر دو مورد درست می‌فرمایند. موفق باشید
6400
متن پرسش
سلام علیکم الف)منظور از آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه که در قرآن اشاره شده چیست؟ب)منظور از اینکه حضرت عیسی را به سوی خود بالا بردیم چیست؟آیا از این آیه سوره آل عمران عروج حضرت عیسی اثبات میشود یا تنها منظور قرب بیشتر حضرت عیسی منظور است؟آیا زندگی کنونی حضرت عیسی مانند حضرت حجت و حضرت خضر بر روی زمین است؟ج)انجیل تحریف نشده مانند تورات و قرآن از آسمان نازل شده یا مانند احادیث متواتر است؟(شخصی در تفسیر سوره اعلی میگفت چون انجیل مانند تورات و کتاب حضرت ابراهیم نازل نشده است،در عبارت "ان هذا لفی صحف ابراهیم و موسی" به آن اشاره نشده است)د)رابطه بین سوگند و جواب قسم در سوره های مبارک بلد و فجر چیست؟از اینکه وقت گران بهایتان را با سوالاتم میگیرم،حلالیت می طلبم،التماس دعا دارم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در تفسیر سوره‌ی «ق» عرایضی داشتم مبنی بر آن‌که مراحل معنوی را آسمان‌های هفت‌گانه گویند و مراحل غیر معنوی و پستی‌ها را زمین‌های هفتگانه می‌گویند 2- حقیقتاً خداوند حضرت عیسی«علیه‌السلام» را به آسمان بالا برده و هم‌اکنون ایشان زنده‌اند مثل حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» و حضرت خضر«علیه‌السلام» 3- ظاهراً انجیل به صورت معانی به قلب مبارک حضرت عیسی«علیه‌السلام» القاء می‌شده و حضرت با کلمات خودشان آن را اظهار می‌کردند و بدین معنا شبیه احادیث قدسی می‌شود که اولیاء معصوم اظهار می‌داشتند با این تفاوت که معانی که به قلب حضرت عیسی«علیه‌السلام» القاء می‌شده به عنوان دستورات خاص بوده که مربوط به نبوت آن حضرت می‌باشد 4- شاید علت عدم ذکر کتاب حضرت عیسی«علیه‌السلام» در آن آیه به جهت آن بوده که حضرت عیسی«علیه‌السلام» به یک معنا مکمل دین حضرت موسی«علیه‌السلام» هستند و مأمور بوده‌اند تحریفات دین حضرت موسی«علیه‌السلام» را متذکر شوند 5- با توجه به تفاوت نظر در این مورد به تفسیر المیزان مراجعه فرمایید. موفق باشید
6376
متن پرسش
سلام استاد چه شده همچین سوالاتی اتفاق افتاده؟ 1.من به نیهیلیسم رسیدم ازکجا شروع کنم وچطور بیرون بیام؟ 2.اسم شهدای کربلا را نامشان راشنیدم اما 20 سالم ست که نمی دانم که بودند وهستند؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر اندازه انسان به حضرت حق رجوع کند و او را منبع همه‌ی کمالات بداند از پوچ و پوچ‌انگاری رها می‌شود. کتاب ده نکته همراه با شرح آن إن‌شاءاللّه کارساز است 2- کتاب «عنصر شجاعت» از آیت‌اللّه کمره‌ای در این مورد کتاب ارزنده‌ای است. موفق باشید
6383
متن پرسش
با سلام. حضرت رسول اکرم ص در حدیثی می فرمایند من از دنیای شما سه چیز را دوست میدارم نماز زن و عطر . چه حقیقتی در وجود زن نهفته است که حضرت او رادر کنار نماز قرار می دهند ؟ استدلال قرآن در اینمورد چیست؟ با سپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثی را در کتاب « صلوات بر پیامبر صلى الله علیه وآله؛ عامل قدسى‏ شدن روح » دارم که عینا خدمتتان ارسال می دارم انشاء الـله جواب سوالتان را در آن می یابید. جایگاه زن در منظر پیامبر (ص) :روش پیامبر (ص) در قبال غذا و خواب «قناعت» است و شیوه ایشان در برابر زنان «کرامت» است، همان نگاهى که خدا به انسان ها دارد، پیامبر (ص) هم همان نگاه را دارند. شیطان و انسان هاى شیطانى بر زنان نظرى پست دارند و برعکسِ نظرآن ها؛ نظر پیامبر (ص) است، که نظر خاصى بر نساء دارند. این نظر همان نظر کریمانه اى است که خداوند بر همه انسان ها دارد، محترم شمردن آن نوع از انسان که مادر همه انسان ها است، انسانى از جنس زن. زن به این اعتبار تشابه به حق دارد، خداوند از یک زاویه منشأ عالم و امّ هستى است، پیامبر (ص) نیز از زاویه دیگرى انگیزه خلقت عالم و امّ هستى مى باشد و زنان هم از نظر مسیر خلقت انسان ها ظهور امّیت الهى در هستى مى باشند، همه انسان ها از زنان هستند و کرامت انسان به کرامت زنان است. از این جاست که مى بینید پیامبر (ص) مى فرمایند:«حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ‏ وَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ» براى من پسندیده شده از دنیا سه چیز: زنان، و بوى خوش، و نور چشم من در نماز است». این نگاه کجا و نگاه آلوده‏ امروز دنیا به زنان کجا؟ به اسم احترام به زنان آن ها را بازى مى دهند و هسته توحیدى خانواده را مضمحل مى کنند، تا دیگر نه زن، زن باشد و نه مرد، مرد. در حالى که تمام دستورات اسلام در مورد زنان در راستاى حفظ کرامت آنان است . در کتاب «زن آن گونه که باید باشد» دلایل قرآنی کرامت زن آورده شده است. موفق باشید
6387
متن پرسش
با سلام. به نظر شما مؤلفه های اصلی سبک زندگی مهدوی چیست؟ لطفا درباره ی هر یک از این مؤلفه ها توضیح کوتاهی عرض کنید تا بتوانیم ادامه اش را خودمان پی گیری کنیم. ملتمس دعای خیر شما نیز هستیم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم ابتدا باید جزوه‌ی «. سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی .» را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
6362
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی در مورد نحوه شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام در کتاب ارزشمند نفس المهموم مرحوم شیخ عباس قمی 5 روایت امده از لهوف - ارشاد - ابومخنف - کلبی و احتجاج فقط یکی از انها یعنی کلبی بیان داشته حضرت طلب اب کرد بقیه فرموده اند حضرت علی اصغر در دستان حسین علیه السلام به شهادت رسید و در دو تا از ان روایتها می فرماید او طفلی بود که از ظاهر بر میاید بیش از شش ماه داشته و ان دو روایت اشاره به شیرخواره بودن او دارد و در هیچکدام از روایتها به شش ماهه بودن ایشان تصریح نشده است. برای همین اولویت به عدم درخواست اب است طبق مستندات تاریخی. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً دو نفر بوده‌اند؛ یکی آن‌که یعقوبی می‌گوید که شیرخواره است و در خیمه به شهادت رسیده و دیگری آن را که حضرت به میدان آوردند و گویا این دو نفر بین مورخین قاطی شده. موفق باشید
نمایش چاپی