بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8578
متن پرسش
با سلام: اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در قسمت «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» خبر می‌دهد که اراده‌ی الهی به این تعلق گرفته که خلیفه‌ای در زمین داشته باشد و سپس عین ثابته‌ی آدم را مناسب چنین خلافتی می‌یابد و اسماء خود را در آدم به نظاره می‌نشیند تا خود را در آینه‌ی آدم بنگرد. موفق باشید
8579
متن پرسش
با سلام: چرا لفظ «جاعل» و «خلیفه الله» در «انی جاعل فی الارض خلیفه» به «خالق» و «بشرا» در سوره ص: «انی خالق بشرا من طین» تغییر یافته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سوره‌ی «صاد» نظر به بشر دارد به اعتبار صورت ظاهری آن و این‌که از جنس گِل است. موفق باشید
8582
متن پرسش
با سلام: آقای عبدالله مستحسن در کتاب خلیفه خدا نوشته اند: وقتی خدا به آدم امر میکند که از اسماء"آنها"خبر بده آدم آن خلیفه هایی که قبلا بوده ولی در آسمان بوده و از این به بعد است که خلافت آنها باید در زمین هم جعل شود را به همه معرفی میکند. در اینجاست که خدا میگوید آیا نگفتم که من هم غیب آسمانها یعنی آن خلیفه هایی که در آسمانها بوده و شما خبر نداشتید را میدانم و هم غیب زمین و خلیفه هایی که میخواهند از این پس در زمین نیز خلافت کنند را میدانم. آن خبر مهم که جنبه غیب داشته همین بوده که ملائکه از آن بی خبر بودند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید
8583
متن پرسش
با سلام: تفاوت تعبیر «فلما ذاقا الشجره» با آیه «فاکلا منها» به چه دلیل است و گویای چه مطلبی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ظاهراً این دو واژه به یک معنا در این دو آیه به کار رفته است. چون چشیدن هم یک نوع خوردن است و لذا می‌خواهد بگوید وقتی خوردنشان در حدّ چشیدن هم بود، عیوبشان ظاهر شد زیرا رویکردشان دنیایی گشت. موفق باشید.
8585
متن پرسش
با سلام: آیا «لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما» به صورت تکوینی در همه هست؟ اگر هست عزمی که در انبیاء اولوالعزم (ع) و در ائمه (ع) دیده میشود چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وجه تکوینی همه یکسان است چون همه از آدمیت برخوردارند و همه بر روی زمین آمده‌اند، تفاوت در شخصیت تشریعی آن‌ها است. موفق باشید
8587
متن پرسش
با سلام: تفاوت جایگاه تعبیر «فی الارض» در دو آیه «یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض» با «انی جاعل فی الارض خلیفه» بیانگر چه مطلبی است؟ آیا میتوان نتیجه گرفت که داوود فقط در زمین خلیفه است ولی در آیه دوم منظور خلیفه بودن در آسمان و زمین است؟ اگر امکان دارد پاسخ خود را توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر بنا است پیامبران در زمین خلیفه‌ی بالفعل خداوند باشند که به او خبر می‌دهند ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم و مصداق آن خلیفه‌ای هستی که همواره در زمین قرار می‌دهیم. موفق باشید
8588
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت خدمت استاد طاهر زاده آیا امکان داره دوستان شرح صوتی آیه الکرسی را در سایت بگذارند؟ بنده سایت را گشتم که اشاره شده در DVD شماره 13 موجود هستش و متاسفانه من دسترسی به CD های شما را ندارم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده سخن شما را به مسئول محترم سایت ارجاع می‌دهم که اگر محذوری ندارند اقدام فرمایند. ولی در هرصورت سایت ظرفیت همه‌ی مباحث صوتی را ندارد. عزیزان سعی کنند از DVDها استفاده کنند. موفق باشید
8604
متن پرسش
با سلامی با توجه به تاکید قرآن به تدبر و تفکر ما باید روی چه موضوعاتی تفکر کنیم؟ بارها شده نشسته ام تفکر کنم هیچی یادمان نمی آید زیرا لازمه این تفکر مطالعات قبلی می باشد که من ندارم. تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن ابتدا موضوعاتی مثل توحید، معاد، حضور سنت‌های الهی در عالم را با ما در میان می‌گذارد و سپس ما را دعوت به تفکر در این موضوعات می‌کند. موفق باشید
8563
متن پرسش
با سلام . کتاب جدیدی در اینترنت تحت عنوان فرقان الحق منتشر شده که ادعای پاسخ به تحدی قرآن دارد. این کتاب متاسفانه نقد خوبی نشده که در سطح اینترنت منتشر شده باشه و جوان هایی مثل ما هم که دین دوست و اسلام دوست هستیم چون عربی نخواندیم نمی تونیم نقد کنیم و این ما را دچار دودلی میکنه لطفا یه نقد مستدل آیه به آیه یا یک سوره را منطقی نقد کنید و حتی در فضای اینترنت منتشر کنید یا بسپارید به حوزه ها جواب بدن. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وقتی اندیشمندان بزرگ به عظمت قرآن اذعان دارند چه نیاز است که کسی به این حرف‌های بچه‌گانه محل بگذارد و بی‌خودی این‌ها را بزرگ کند. خود شما هم که دقت کنید به کوتوله‌بودن این افکار پی می‌برید. گفت: «گر شوم مشغول اشکال و جواب .... تشنگان را کی توانم داد آب»؟ بحثی در کتاب مبانی نظری نبوت و امامت تحت عنوان دریچه های اعجاز قرآن داشته ام انشاء الله کمک می کند. موفق باشید
8564
متن پرسش
سلام علیکم. نظر حضرت امام (ره) راجع به پرستش ماه و خورشید و ستاره چیست؟ اگر ممکن است توضیحش دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم حضرت امام معتقدند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» با ملکوت خیال و عقل و قلب روبه‌رو شدند که ستاره، ملکوت خیال و ماه، ملکوت عقل و خورشید، ملکوت قلب حساب شود. موفق باشید
8569
متن پرسش
سلام. در جایی حدیثی از پیامبر (ص) خوندم که خداوند به افراد توبه کننده چیزهایی میدهد که به دیگران نمیدهد اگر این حدیث درسته منظور چه چیزهاییست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: توبه در بعضی موارد به معنای رجوع به حق است مطلقاً، نه به معنای توبه از گناه. چون می‌فرماید: «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً» یعنی همه‌تان توبه کنید نه فقط آن‌هایی که گناه کرده‌اند. موفق باشید
8562
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به آیه‌ی 172 سوره اعراف مبنی بر عالم *ذر* ، آیا ما انسان ها قبل از این عالم کنونی مورد آزمایش عالمی قبل‌تر قرار گرفتیم؟ و اگر گرفتیم چرا چیزی به یاد نداریم؟ خواهشمند است با زبانی ساده فلسفه‌ی عالم ذر را بیان فرمائید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضور ما در عهد اَلَست، به علم حضوری بوده که در آن‌جا حافظه و ذهن مطرح نیست. در بحث سوره‌ی اعراف عرایضی در رابطه با این آیه داشته‌ام. بر روی سایت در قسمت مباحث جلسات شنبه بحث سوره‌ی اعراف را دنبال بفرمایید. موفق باشید
8537
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در سوره بقره که می فرماید هیزم جهنم مردم و سنگ هست منظور از سنگ چیست؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا در آیه‌ی 24 سوره‌ی بقره می‌فرماید:«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ» بترسید از آتشی که عامل شعله‌ورشدنش، خودِ انسان است و تعلقات دنیای مادی او، که برای کافران آماده شده. وَقود نار، خودِ انسان است و تعلقات او که از درونش شعله می‌کشد چون خود انسان آن را افروخته است. این آیه به زیبایی تمام ماهیت آتش جهنم را روشن می‌کند. موفق باشید
8543
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی. در قرآن ابلیس به عنوان دشمن آشکار انسان بارها معرفی شده است. آیا امکان دارد که ابلیس توبه نماید؟ و آیا راه برگشت برای او وجود دارد؟ اگر پاسخ منفی است آیا نمیتوان گفت (نعوذ بالله) که علم خدا به این موضوع تولید جبر برای ابلیس کرده است؟ و آیا در این صورت عدالت خداوند زیر سوال نمی رود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: راه توبه برای ابلیس بسته نیست، همان‌طور که راه گناه برای معصومین بسته نیست. ولی همان‌طور که خدا می‌داند ائمه«علیهم‌السلام» با اراده‌ی خودشان تا آخر، عصمت خود را حفظ می‌کنند و آن‌ها را شایسته‌ کرد تا هدایت ما را به عهده بگیرند، می‌داند شیطان دشمنی خود را با بشر ادامه می‌دهد و به ما می‌گوید مواظب او باشید. ملاحظه کنید علم خدا موجب جبر نمی‌شود چون علم خدا علم به عمل ما است آن‌طور که ما اختیار می‌کنیم. موفق باشید
8507
متن پرسش
با سلام و احترام حضرتعالی فرموده اید: عنایت داشته باشید اگر خداوند به اهل ایمان بهشت را وعده می‌دهد به چیز کمی وعده نداده است، می‌ماند که هستند اولیائی که از مقام تجلی اسماء الهی که اصطلاحاً مقام واحدیت است می‌گذرند تا به مقام تعیّن اولی که مقام فناء فی اللّه است برسند. اینان آن کسانی هستند که از بهشت می‌گذرند و لذا همه‌چیز را در فنای به حق می‌بینند و اظهار می‌دارند: «ما رَأیْتُ‏ شَیْئاً إلّا وَ رَأیْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه» یعنی هرچیزی را به جنبه‌ی حقانی‌اش می‌بینند. همین‌ها هم نظر به بهشت را به‌کلی منتفی نمی‌دانند چون بهشت محل تفصیل نور تعیّن اوّل است. آری این‌ها به بالاتر از بهشت هم نظر دارند 1. چون انسانها در نهایت سرنوشتشان یا بهشت هستند یا جهنم. پس اولیا الهی هم باید دربهشت باشند. در روایات داریم که اهل البیت (ع) به بهشت بودن خودشان بارها اشاره کرده اند. این درست که اولیا در بهشت هستند اما در بهشت مخصوص خودشان ؟ 2. در تفسیر حکیمانه سوره واقعه جنبه باطنی نعمتهای بهشتی بیان شده است. مثلا در باره «فاکهه» :صورت کشفیات معنوی است که واجد جمیع کمالات است و «لَحم طیر» صورت لطائف حِکْمی و دقائق معانی معنوی است یعنی اهل فنا و قرب در قیامت به هر کشفی و به هر حکمتی که خواستند، می‌نگرند و آن را می‌یابند و حاصل به‌کاربردن قوای نفس در راه خدا و در اختیار گرفتن خطورات نفس، ظهور این کشفیات معنوی است.وقتی باطن این نعمتها این گونه است چه لزومی دارد به بالاتر از آن نظر کنند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری همین‌طور است که می‌فرمایید چون نظر به باطن نعمت‌های بهشتی همان مقام بالاتر از بهشت است. در آن مباحث بحث در صورت‌های بهشتی بود که این صورت‌ها، صورت عقاید و اخلاق ما است و در بحث اخیر بحث در باطن آن صورت‌ها که همان عقاید و اعمال است که آن جنبه‌ی حقانی عقاید و اعمال می‌باشد. موفق باشید
8504
متن پرسش
با سلام بنده در حال تدوین مقاله ای تحت عنوان فاطمه (س) و تربیت زن امروز هستم. تمام کتاب های جنابعالی در این رابطه را مطالعه کردم. چند سوال باقی مانده یک: داستانی که مربوط به ورود پیامبر ص به مدینه و ورود به خانه حضرت زهرا (س) دارد و دیدن پرده و گردنبند و الگو در نزد فاطمه (س) چگونه توجیح پذیر است و با مقام ایشان منافات ندارد. اگر مطلبی که برای معصوم حقانیت دارد و پیامبر آن را فهم میکنند، چگونه از ابتدا از عهده فهم فاطمه (س) خارج بوده است؟ دو: در کتاب استاد مطهری و نیز کتاب جنابعالی یکی از ضرورت های ازدواج چندگانه برای مردان، تکلیفی است که جامعه در مقابل میزان بالای زنان در مقابل مردان دارد. حال چرا حضرت علی (ع) این وظیفه را در زمان حیات حضرت فاطمه س انجام ندادند. گرچه در روایت امام باقر ع آمده چون فاطمه (س) زنی مطهر و عاری از آلودگی بود، ازدواج دوم بر علی (ع) نهی شده بود، اما این تنها یکی از حکمت های ازدواج دوم است و حکمت اول را که وظیفه اجتماعی است منتفی نمیکند. از این جهت ماجرای زندگی پیامبر (ص) در زمان حضرت خدیجه و علی (ع) با فاطمه (س) مانع از این میشود که به زنان امروز بتوان توصیه به انجام تکلیفی اجتماعی نمود. لطفا در این زمینه توضیح دهید؟ این سخن حضرت فاطمه (س) که فرموده اند بهترین چیز برای زنان ....با ضرورت های حضور اجتماعی زن در جامعه امروزی اینگونه توجیه پذیر هست که بگوییم منظور آن جمله اشاره به امری مستحب است (با توجه به وازه بهتر ) که وقتی در مقابل امر واجب یعنی حضور ضروری زن در جامعه قرار میگیرد، منتفی میشود؟ سوال آخر که مربوط به مقاله ام نیست اینست که شما در کتاب زن آنگونه که باید باشد، فهمانده اید که نمیتوان از برتری مرد یا زن سخن گفت. خدا دو ابزار متفاوت خلقت در اختیاری روح های از جنس واحد قرار داده و بسته به این ابزار ها تکالیفی وضع کرده تا به کمال برسند. بنده پس از تحقیق در زمینه شبهاتم که در زمینه تکالیف مربوط به زن و مرد بود به این نتیجه رسیدم که بهترین تکالیف و راه حل ها را اسلام معرفی کرده اما هنوز در مورد این مطلب که در خلقت زن و مرد تبعیض صورت نگرفته قانع نشده ام. یعنی تفاوت تکلیف که اکثر زنان در مورد آن شبهه دارند، مرا به تفاوت خلقت رساند که عامل آن است به عبارتی چرا خدا زن را موجودی ضعیف، آسیب پذیر، همراه با آلودگی خلق کرد تا به سبب این عوامل اینقدر بر زنان در طول تاریخ ظلم شود. و اساسا اگر آلودگی زن نقص نیست چرا حضرت زهرا (س) از آن مبرا هستند. پس یک نوع نقص است؟ همان که خلقت سیاهان سبب ظلم به آن ها در طول تاریخ شده، خلقت اینچنینی زن هم سبب ظلم و اجحاف در حق او و برخی تکالیف شده. مثلا زنی اگر مورد بی مهری و عدم توجه همسرش در خانه باشد. یا باید راه طلاق را بپیماید یا به گناه بیفتد. ولی اگر مرد مورد بی مهری زن باشد بدون ارتکاب گناه میتواند مشکلش را جبران کند. حال که حتی شرایط طلاق برای زن سخت تر و دشوارتر است. سوالات بنده را اصلا ناشی از مشکل شخصی در خانه تلقی نکنید که به حمدالله زندگی خوش و خوبی دارم اما به حسب اینکه در حوزه تعلیم و تربیت فعال هستم، لازمه حضور و تربیت همجنسانم را این میدانم که بتوانم شبهات خود و زنان دیگر را پاسخگو باشم با تشکر منتظر پاسخ استاد عزیز هستم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همان‌طور که در یکی از کتاب‌ها عرض کردم زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» به عنوان یک وظیفه که باید شرایط خانه را به زیبایی آراسته نمود و آن را هیچ مانعی جهت سلوک نمی‌دانستند ،به نصب آن پرده اقدام می‌کنند، ولی رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» مأمورند جایگاه خاصی برای آن خانواده شکل دهند و از این جهت نخواستند کوچک‌ترین آثاری که مانع تجلی آن انوار خاص می‌شود در میان باشد. این همان قصه‌ی «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین‏» است که آنچه برای نیکان خوب است و باید انجام دهند برای مقربین که بنا است بین آن‌ها و خدا هیچ واسطه‌ای نباشد خطا محسوب می‌شود 2- این‌که قرآن اذن داده به چند همسری تا مشکل جامعه حل شود، غیر از آن است که تکلیفی برای همه باشد به‌خصوص که افرادی بودند که برایشان امکان چنین کاری هست و لذا وقتی کفایت کند دیگر تکلیف بقیه نیست 3- نمی‌دانم چرا داشتن این روحیه را برای زن حمل بر ضعف می‌کنید؟ مگر این‌طور نیست که همیشه حرکت‌های فرهنگی نافذ و پایدار است و این در شخصیت زنان رشد بیشتری دارد و اکثراً در شخصیت‌های فکری و فرهنگی خود وام‌دار مادران‌شان هستند؟ آن موضوع آلودگی و عدم آن برای حضرت، محل بحث است و اگر به تفسیر آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب که بحث طهارت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» را می‌کند در المیزان رجوع فرمایید، ملاحظه می‌کنید موضوع طهارت، طهارت علمی و اخلاقی است و روایات این‌چنینی جای بحث دارد که علماء و فقهای عزیز ما باید با همان روش اجتهادی آن‌ها را بررسی کنند. آیا عدم تعادل تاریخ را باید به پای خدا گذاشت یا به پای تاریخ؟ یک روز به سیاهان ظلم می‌شود و یک روز همان غربی‌ها بیش از 50 میلیون از مردم خود را به قتل می‌رسانند. آری قبول دارم وقتی نظام ارزشی جامعه به‌هم بخورد بعضی دستورات الهی در جایگاه خود قرار نمی‌گیرند. در این مورد از یک طرف باید به عنوان حکمی ثانوی با آن احکام برخورد کرد و از طرف دیگر باید با فعالیت‌های فرهنگی جامعه را به تعادل خود برگرداند تا احکام الهی امکان اجراء پیدا کنند. موفق باشید
8489
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز من در مورد مطلبی که فرمودید حیران شدم و چون استاد عزیز ما هستید فرمایش شما برای ما بسیار مهم است .شما فرمودید وقتی انسان با جنبه‌های حقانی مخلوقات در شهودی قلبی روبه‌رو شد، او می‌ماند و خدای خود. بارها حضرت عالی فرموده اید عارف با سلوک فنای خود را بیشترمی کند آیت الله جوادی می فرمایند:مثلاً بزرگ‌ترین عالم یا هر انسانی که به هویت اصلی خودش پی برده باشد به حداقلها و حدوسطها اکتفا نمی‌کند. آن انسان می‌خواهد مثلا علامه طباطبایی یا انیشتن باشد. انسانها در طیفهای مختلف فکری و بینشی به هویت خودشان پی برده باشند به حداقلها اکتفا نمی‌کنند. اگر کسی دنبال علم باشد اشباع نابردار است. دنبال سیر و سلوک و عرفان و معنویت باشد حدّ یقف نمی‌شناسد. چون هویت اصلی انسان بر اساس آن فطرت گرایش به کمال مطلق دارد. تأله وجودی که در انسان است این را مطالبه می‌کند. پس انسان به تعبیر قرآن صیرورت دارد صیرورت یعنی شدن، حرکت و تحول نهادی و نهانی و درونی که انسان از مرحله‌ای وارد مرحله دیگر می‌شود. آیت الله شاه آبادی از ائمّه علیهم السلام روایت می­کردند که شما هر وقت محتاج می­شوید دست به دامن ما شوید و ما هر وقت گرفتار می­شویم دست به دامن مادرمان می­شویم. گرفتاری و احتیاج ائمّه (علیهم السلام) همان مقامات قرب الهی است که حد یقف ندارد آیت الله مظاهری میفرمایندیغمبراکرم ذیل این آیه ی شریفه به امیرالمومنین(ع) می فرماید:یا علی مراد این است که متقی سوار می شود و بواسطه ی آن سواری اش دائما در حال حرکت است به سوی قرب خدا در حرکت است به سوی خدا، می فرمایند مراد از این آیه ی شریفه که می فرماید« یوم نحشرالمتقین الی الرحمن و فدا» معنایش همین است که یک عده ای هستند در روز قیامت این ها سیر وسلوک دارندیک عده ای هستند این ها در روز قیامت دائما در سیر کمالی هستند.از این کمال به کمال دیگر، از آن کمال به کمال دیگرو حد یقف نیست برای این چنانچه برای خدا و مقام قرب خدا حدیقف نیست برای این انسان متقی هم حد یقف نیست و مرتب رو به کمال است علامه حسن راده می فرمایند: نه کلمات وجودی را نفاد است و نه نفس را حدّ یقف، بلکه اعتلای وجودی می یابد و به مقام وحدت حقّه ی حقیقیّه ی ظلّیه می رسد و خلیفه الله می گردد، بلکه به فوق مقام خلافت نائل می آید : حضرت امام مى فرماید: (اهل یثرب انسانیت هیچ مقام معلومى ندارند, زیرا در قوس نزول داراى مرتبه هیولانى که قابل تجلّى رب است بوده و به حسب قوس صعود داراى افق اعلا و حضرت احدیت مى باشند و مراد شیخ اشراق که مى گوید نفس انسانى ماهیت ندارد نیز همین است, یعنى نفس انسانى داراى مقام احدیت جمع حقایق خلقى و امرى است, پس هیچ ماهیت مشخص و ثابتى ندارد).2 استاد عزیز با توجه به این فرمودید عارف فنای خود را بیشتر می کند ؟آیا به نظر شما طی مراحل قرب الهی حد یقفی دارد؟ منتظر پاسخ سرنوشت ساز حضرتعالی هستم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری ای عزیز! وقتی انسان به لطف و کرم حضرت حق و در زیر سایه‌ی بی‌مثال اولیاء معصوم«صلوات‌اللّه‌علیهم» توانست به جایی برسد که با جنبه‌ی حقّانی مخلوقات در شهود قلبی خود روبه‌رو شود، او می‌ماند و خدای خود. ولی فراموش نفرمایید که این تازه اولِ کار است زیرا از یک طرف حضرت حق را در آینه‌ی اعیان ثابته‌ی مخلوقات می‌نگرد - آن‌طور که خداوند خواست خود را در آینه‌ی اسماء بنگرد- و از طرف دیگر اسماء الهی بی‌نهایت است و با هر اُنسی عطش‌اش هزار برابر می‌شود و در یک کلمه او می‌ماند و خدای خود. بگذار این حرف سر به مهر بماند، که گفتن آن آسان است و رسیدن به آن .چه مشگل. زیرا همه‌اش ادعا است. گفت: «چیز دیگر ماند اما گفتنش.... با تو روح القدس گوید بی منش× نه تو گویی هم بگوش خویشتن.... نه من ونه غیرمن ای هم تو من× همچو آن وقتی که خواب اندر روی.... تو ز پیش خود به پیش خود شوی× بشنوی از خویش و پنداری فلان.... با تو اندر خواب گفتست آن نهان× تو یکی تو نیستی ای خوش رفیق .... بلک گردونی ودریای عمیق× آن تو زفتت که آن نهصدتوست .... قلزمست وغرقه گاه صد توست× خود چه جای حد بیداریست و خواب .... دم مزن والله اعلم بالصواب× دم مزن تا بشنوی از دم ز نان .... آنچ نامد در زبان و در بیان× دم مزن تا بشنوی زان آفتاب .... آنچ نامد درکتاب و در خطاب× دم مزن تا دم زند بهر تو روح .... آشنا بگذار در کشتی نوح× جز خضوع و بندگی و اضطرار .... اندرین حضرت ندارد اعتبار». موفق باشید
8490
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم جناب استاد مرز واقعی بین شیعه واهل تسنن چیست آیا همینکه احکام را چگونه انجام بدهیم ویا امیرالمومنین علی ع را امام اول بدانیم یا ندانیم جزو شیعه واقعی هستیم یا اگر کسی وضو را طبق اهل تسنن بگیرد ولی تفکر و روش او (باستثنای ظاهر احکام) مانند حضرت علی ع باشد و حب و محبت ایشان را در دل داشته باشد شیعه تر است ؟واقعاملاک برای وارد شدن در تشیع واقعی چیست ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اولاً: ائمه‌ی ما«علیهم‌السلام» به ما هنر تعامل با اهل سنت را آموخته‌اند در حدّی که می‌فرمایند به آن‌ها دختر بدهید و از آن‌ها زن بگیرید. ثانیاً: تشیع مجموعه‌ای از قلب و قالب است. قلب آن اعتقاد به حاکمیت امام معصوم است و قالب آن رعایت احکام فقه آل محمد«علیهم‌السلام» است. موفق باشید
8493
متن پرسش
سلام .سوالم از مسئولین سایته. من از استاد خواستم جواب سوال را فقط به ایمیلم بفرستند. ولی ایمیلهایی که از این سایت برام میاد خوانا نیستند حتی قسمت view incoding را هم تغییر میدم فونتها به فارسی تبدیل نمیشن به عنوان مثال همین دستور العمل های استاد سید علی قاضی که ایمیل شده بود را نتونستم بخونم.نگران شدم جواب سوالم را هم نتونم بخونم.میشه طوری ایمیلها را بفرستین که این مشکل پیش نیاد.ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسئول محترم سایت: لطفاً بررسی لازم را بفرمایید. در ضمن متن مرحوم قاضی از طرف ایمیل المیزان به ایمیل بنده فرستاده شده در حالی‌که بعضی از قسمت‌های آن ناخوانا است. قضیه چیست؟ موفق باشید
8495
متن پرسش
سلام و خداقوت در آیه 28 سوره مباره آل عمران. خدای متعال مومنان را از دوستی و سرپرست قراردادن کافران نهی فرموده. این دوستی و سرپرستی دقیقا به چه معناست؟ و آیا در شرایط سیاسی کنونی مصداقی دارد یا خیر؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ولایت در آیه‌ی مذکور هم به معنای دوستی و هم به معنای پذیرش شخصیت فکری و تمدنی کفر می‌باشد و مصداقش امروزش همان چیزی است که واقع شده که فرهنگ غربی بر همه‌ی شئون ما حاکم شده و آن‌طور که بایسته است از اسلام عزیز و ولایت الهی بهره‌ی لازم را نمی‌بریم. موفق باشید
8477
متن پرسش
با سلام و تشکر از پاسخگویی حضرتعالی 1-حقیقت نفس اماره چیست؟ 2-همانطور که فرمودید اهل البیت مثل ما خشم وشهوت دارند آیا آنها نفس اماره هم دارند؟ 3-آیا می شود انسان به جایی برسد که نفس اماره قدرتش را کامل از دست بدهد و دست از سر ما بردارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- میل به برآوردن امیال بدنی و اموراتی که مربوط به غرایز است، همان نفس امّاره است 2- آری ائمه هم نفس امّاره دارند ولی تسلیم آن نیستند. همان‌طور که رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند من شیطان خود را تسلیم کرده‌ام 3- آری، آری، به لطف عبادات و رعایت حرام و حلال. خواجه عبداللّه انصاری در منازل‌السائرین مسیر رسیدن به این حالت را در جلو ما قرار داده‌اند. موفق باشید
8464
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی (با توجه به فرمایشات شما دو سوال داشتم) 1.وقتی به تعریف رهبانیت توجه می کنیم مصداقهای مختلفی دارد مثل ترک بعضی لذتهای حلال و غیره . ولی در مورد یکی از مصداقها سوال داشتم و آن گوشه نشینی است ما بعضی عبادات را به صورت فردی انجام می دهیم مثل قرآن خواندن در منزل و خیلی اعمال دیگر که به تنهایی در منزل انجام می دهیم ایا این مصداق رهبانیت است؟ 2. فرمودید خدا به اندازه ای که ما عبد هستیم رب است ولی اگر کسی عبد نباشد خدا هم رب او نیست منظور شما همان ربوبیت خاص است؟ وگرنه خداوند حتی کافران را هم ربوبیت می کند درست است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیر، این نوع اعمال رهبانیت نیست. رهبانیت آن است که انسان به‌کلی از جمع مؤمنین فاصله بگیرد 2- آری اگر ما عبودیت خود را به او عرضه کنیم و نشان دهیم در مقابل حضرتش هیچ نیستیم او امورات ما را به عهده می‌گیرد و از هدایت‌های لازمه دریغ نمی‌کنند. موفق باشید
8465
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز و گرامی همانور که فرمودید عارف کشف حجاب می کند و فنای خود را بیشتر می کند سوال اینجاست . وقتی خدا به قلب عارف تجلی می کند چرا عارف دنبال کشف حجاب بیشتر است مگر خدایی که در مراحل اول سلوک به قلب تجلی کرده کامل تجلی نمی کند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیر، تجلی حضرت حق تشکیکی است و همواره شدت می‌یابد تا جایی که سالک جنبه‌ی حقانیِ تمام عالم برایش روشن شود. موفق باشید
8467
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید از مستولین سایت درخواست دارم دو جلسه اخیر دوشنبه را در سایت قرار دهند چون در ماه رجب هستیم واستاد بیانات ارزشمندی داشتند با تشکر فروان ایدکم الله
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسئول محترم سایت جهت اقدام
8469
متن پرسش
با سلام .عشق را چگونه تعریف می کنید؟ماه رجب چکونه پرده از آن رخ گران می گشاید؟
متن پاسخ
8469- باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مگر عشق تعریف‌کردنی است؟ به گفته مولوی: هرچه گویم عشق را شرح و بیان.......چون به عشق آیم خجل باشم از آن. گرچه تفسیر زبان روشنگرست.........لیک عشق بی‌زبان روشنترست. چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت.......چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت. او خود هر وقت صلاح دید نفحه‌ای بر جان طالبان حقیقت می‌وزاند، از ما عبودیت می‌خواهد و بس. موفق باشید
نمایش چاپی