بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: تفسیر قرآن

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
6769
متن پرسش
سلام علیکم ضمن عرض تشکر بابت تبیین جایگاه زن از منظر حضرت رسول ص لطفا در مورد سوال زیر حقیر راراهنمایی فرمایید. با توجه به آیه ی تطهیر و پاک بودن اهل بیت از رجس و با توجه به مصادیق رجس - ازجمله حیض و جنابت- آیا اگر چنانچه حضرت زهرا س از عادت ماهانه زنان مطهر بوده اند ( هر چند که این لازمه ی بقاء نسل است ) می توان گفت همسر و اولاد پاک ایشان نیز ازجنابت - که به قول امام خمینی ( ره ) غفلت از روحانیت و دخول در اسفل السافلین است - مطهر هستند؟ این بنده حقیر به تطهیر 14 معصوم و خارج بودنشان از چرخه ی علت و معلول به حکم آیه ی 117 بقره ایمان ویقین دارم اما لطفا بفرماییدچگونه می توانم آخرین آیه ی سوره ی کهف و آیه ی 6 سوره فصلت را با این یقین جمع کنم. سلامتی و توفیق بیش از پیش از درگاه ایزد منان برایتان مسئلت دارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که باید تأکید کرد اصل طهارت برای ائمه«علیهم‌السلام» طهارت از نقص فکری و روحی است و شاید بتوانیم آن طهارت را به ابعاد جسمانی ایشان نسبت داد می‌توان گفت آیاتی که خداوند به رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» دستور می‌دهد تا بگوید من بشری هستم مثل شما نظر به این دارد که متوجه باشند وَحی الهی چیزی است ماوراء قدرت بشری آن حضرت و نباید از آن حضرت چیزی ماوراء آن‌که به ایشان وحی شده انتظار داشته باشند. موفق باشید
6763
متن پرسش
سلام استاد زیارتتان قبول. انشاءالله همیشه به این راههای خوب و پربرکت بروید. استاد در تاریخ آمده بارها قبر سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام خراب شده و شخم زده شده و آب رویش رها شده و ... استاد حال این مکانی که اکنون قبر هست، از کجا می توان مطمئن بود که محل قبر است؟قبر امام علی چطور؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با راهنمایی ائمه«علیهم‌السلام» همواره جای قبور مبارک حضرت علی«علیه‌السلام» و حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» محفوظ مانده. موفق باشید
6748
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز معنای این شعر حافظ چیست دلبرا بنده نوازیت که آمو خت بگو که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حافظ در این شعر نظر به روح قدسی انسان کامل دارد که چگونه روح سالک را می‌پروراند و خارج از دستگاه انسان کامل هیچ بُعدی از ابعاد انسان آن‌طور که شایسته است رشد نمی‌یابد. موفق باشید
6739
متن پرسش
مسئولین سایت: سلام وخداقوت لطفا صوت 2جلسه آخر استادرو بگذارید توسایت یه هفته گذشته باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای دکتر قدوسی.............پیگیری شد
6741
متن پرسش
با سلام .ناظر به تفکر اصالت وجودی و آن هم وجود از آن جهت که تشکیکی است ، جایگاه تاریخی آقای هاشمی رفسنجانی در نظام اسلامی چیست ؟ جایگاه آقای روحانی چطور ؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعات اجتماعی اعتباری است و فلسفه نظر به «وجود» دارد و نباید بین این دو خلط کرد. موفق باشید
6746
متن پرسش
با سلام نظراتان در مورد فرقه مریمیه و اینکه دکتر سید حسین نصر عضو این فرقه اند چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با احتیاط موضوع را دنبال می‌کنم و معتقدم باید سخنان خود آقای نصر را در مورد این اتهامات بشنویم و البته بدین‌معنا نیست که بر فرض عدم صحت آن اتهامات ما نظر کاملاً مثبتی نسبت به جایگاه مباحث آقای نصر و امثال ایشانم داشته باشیم. زیرا ما به تمدن اسلامی نظر داریم و آقایان عموماً در ذیل تمدن غربی، غرب را نقد می‌کنند. نقد غرب این آقایان ارزشمند است ولی رویکردشان قابل تأمل می‌باشد و با نقدی که هایدگر نسبت به غرب دارد فرق می کند. موفق باشید
6730
متن پرسش
استاد ، به که بگوییم که دلمان از دست این وهم سازان خون می شود http://mardominezhad.blogfa.com/post/126
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سینمای حقیقت نیست، این عقده‌گشایی کسانی است که همیشه با حقیقت سر جنگ داشتند و خدا را شکر که خداوند دشمنان ما را از احمق‌ترین احمق‌ها قرار داد که نمی‌فهمند در چه زمانی زندگی می‌کنند. این بیچاره‌ها در ذیل روح غرب زندگی می‌کنند و ناکام‌ترین انسان‌های روزگار خواهند بود. موفق باشید
6732
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز زندگی من در سال های اخیر دستخوش سختی هایی بوده است. قکر می کنم این مسئله باعث شده بود که من در مناجات ها بم لذت بیشتری ببرم. و حالا به کونه ای شده ام که احساس می کنم بلا را از کشایش بیشتر می پسندم و می دانم که این اقراط است ولی دست خودم نیست. انگار نمی توانم در نعمت خوشحال باشم. لطفا مرا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم این حالت خوب است. شاید روح شما متوجه خطراتی است که در رفاه برایش پیش می‌اید. موفق باشید
6715
متن پرسش
باسمه تعالی. با سلام حضور استاد عزیز. استاد در خطبه امام رضا در خصوص امر امامت آمده است که خداوند پس از نبوت و خلت ، مقام امامت را به حضرت ابراهیم موهبت فرمود و ایشان درخصوص ذریه شان پرسیدند که خداوند فرمود عهد من به ظالمان نمی رسد. اکنون 2 سوال برای من مطرح است:1. قبل از حضرت ابراهیم ؛ هم امام داشته ایم؟اگر نه پس تکلیف حدیث که اگر امام نباشد زمین اهلش را فرو می برد؛ چیست؟(لساخت الارض...)؟2. استاد این حدیث مذکور(لساخت...ا) ، یک معنای تکوینی دارد دیگر؟یعنی برداشت بنده این است که حقیقتا اگر امام نباشد؛ این اتفاق می افتد و نه آنکه برای اهمیت امر امامت این را گفته باشند؛ دیدگاه حضرتعالی چیست؟3. در آنجا که خداوند در پاسخ حضرت ابراهیم فرمود: عهد من به ظالمان نمی رسه، در لحظه اول این برداشت میشه که فرزندان تو به کل ظالمند و به آنها نمی رسد. چرا این پاسخ خداوند در قرآن گونه ای دیگر طرح نشده که مثلا نه به اون عده شون که ظالمند نمی رسه؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در روایت هست زمین بدون حجت نمی‌شود حال چه آن حجت پیامبر خدا باشد و چه امام 2- همین‌طور است که می‌فرمایید زیرا حجت خدا ظهور مقصد خلقت است و از این جهت اگر حجت خدا بر زمین نباشد دلیلی برای بقای خلقت نمی‌ماند 3- ظرایفی فوق‌العاده دقیق در این نوع گفتمان هست که می‌توانید در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در ذیل امامت عامه دنبال کنید. موفق باشید
6720
متن پرسش
به نام خدا و با عرض سلام مدتی است روایاتی ذهن من را مشغول کرده که بوی تجری از ان می اید و نافی عمل و نقش ان در سرنوشت است مثلا روایتی قریب به این مضمون دیدم که فردای قیامت شخصی را که پرونده اش پر از گناهان کبیره است کا رنامه اش را بدستش می دهند او طبق عادت دنیا می گوید بسم الله الرحمن الرحیم وقتی به کار نامه اش نگاه می کند هیچ اثری از گناهانش نیست یا شخصی محکوم به جهنم بخا طر گناهن زیادش می شود وقتی اورا به سوی اتش می برند به پشت سرش نگاه می کند می پرسند چکار داری می گوید من در دنیا فکر می کردم خدا مرا می بخشد خداوند می فرماید دروغ می گوید اما او را به بهشت ببرید روایات نقل به مضمون بود جالب است او حتی در قیامت دروغ می گوید و همین دروغ او رابهشتی می کند در سوال 6631 در پاسخ فرموده اید این روایات در صورتی مفید است که با اقتضائاتش باشد در حالی که در ان روایت می فرماید اگر کسی این دعا را یک بار بخواند در حالی که اهل گناهان کبیره با شد و حتی توبه هم نکرده باشد اری می توان گفت در صورتی که مقتضی موجود و مانع مفقود باشد اثر دارد ولی این روایات به گونه ای سخن می گوید که با نبود مقتضی و بود ن مانع بیشتر می سازد لطفا در این باره راهنمایی فرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید در دل روایت متوجه آن نکته‌ی ظریفی که مغایر حکمت الهی نیست باشیم. مگر توبه جز این آن است که انسان به خدا برمی‌گردد و دارای شخصیتی دیگر می‌شود و مگر جز این است که در قیامت انسان فقط با ملکات خود عمل می‌کند و آن‌هم بر مبنای قلب؟ واقعاً اگر کسی آن‌جا بتواند یک بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم بگوید چیزی جز رجوع به حق در او می‌ماند هرچند از نظر عملی گناهانی داشته باشد؟ موفق باشید
6721
متن پرسش
سلام پاسخی که در جواب 6704 فرمودید حتمی است؟ یعنی اگر ما خواستگار را بدون دلیل رد کنیم حتما خدا ما را به خودمان وا می گذاد؟ اگر حتمی باشد کمی درکش مشکل است چون من عینا موردی را دیدم که بدون دلیل خواستگاری را رد کرد ولی الان شوهر خوبی دارد یعنی خداوند وی را در انتخاب مورد دوم به حال خود واگذاشته است؟ مگر می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک قاعده است که نباید به رحمت خدا پشت کرد وگرنه خداوند ما را به خود وامی‌گذارد، ولی اگر عوامل دیگری در میان بوده آن بحث دیگری است. موفق باشید
6723
متن پرسش
سلام.حضرت استاد تمدن اسلامی که در لسان رهبری می باشد ومد نظر دارند همان تمدن مهدوی است یا مقدمه ساز آن ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: صورت کامل تمدن اسلامی با حاکمیت امام معصوم محقق می‌شود و مقدمه‌ی آن نیز صورتی از تمدن اسلامی است از آن جهت که از تمدن غربی فاصله گرفته و نوع دیگری از زندگی را به میان می‌آورد. موفق باشید
6729
متن پرسش
سلام وخداقوت می خواستم بدانم برای خواندن کتاب های حوزه و کتاب هایی که اکثرا عربی هستند می خواهیم بخوانیم تفسیر و قرآن و....درآینده نزدیک آیا ادبیات عرب خواندن(صرق ونحو) کفایت می کند ویا مکالمه عربی هم نیاز است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فهم متون دینی همان ادبیات عربی که در حوزه معمول است کافی است، ولی برای مطالعه‌ی کتب امروزی و مجلاتی که به زبان عربی است مکالمه‌ی عربی نیاز است. موفق باشید
6705
متن پرسش
باسلام 1.اینکه شما سر وجود بحث می کنید و می فرمایید انسان فقط هست می خواستم ببینم در کل نظام هستی یک وجود است یا نه انسان یک وجود دارد خدایک وجود دارد و...؟ 2.سهروردی قائل به اصالت نور است و می گوید وجود اعتباری است و خود وجود هم ظهور است این یعنی چه؟ 3.آیا ائمه(علیهم السلام) به مرگ اخترامی شهید می شوند؟ 4.در روایتی از امام رضا(علیه السلام)داریم که بهشت و جهنم هم اکنون خلق شده اند این روایت چگونه با فرمایش شما جمع می شود که فرمودید بهشت و جهنم ایجاد شده قلب انسان است ما که هنوز آن دنیا نرفتیم تا اعمال ما ظهور بشود؟ 5.بنده کتابهای خویشتن و معاد با صوت و برهان صدیقین را کار کردم حالا می خواهم وارد فلسفه شوم به نظر شما قبل از بدایه الحکمه فلسفه مقدماتی آقای عبودیت و آموزش فلسفه آقای مصباح را بخوانم یانه؟ 6.بسیج حوزه علمیه ما یک کاری را شروع کرده که بر روی تابلوی اعلانات بسیج هر هفته روزنامه کیهان و هفته نامه نه دی و پرتو را و مباحثی پیرامون نقد آقای هاشمی می زند و این کار بامخالفت بعضی از اساتید و طلاب قرار می گیرد حال سئوال اینجاست:آیا کنار این روزنامه ها روزنامه جمهوری و برخی از روزنامه های اصلاح طلب را بزنند یا نه؟2.اصل این کا از ریشه خوب است یانه
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این را باید در مباحث برهان صدیقین دنبال کنید زیرا وقتی وجود تشکیکی شد که دیگر وجودهای متباین معنا ندارد 2- شاید جواب همین سؤال را نیز در مباحث برهان صدیقین بتوانید بیابید چون در آن‌جا عرض می‌شود اصالت ماهیتی که امثال سهروردی و میرداماد معتقدند مغایرتی با اصالت وجود صدرایی ندارد . اصالت وجود صدرا مقابل اصالت ماهیتی که نظر به صورت اشیاء در علم خدا دارد نیست 3.- ائمه«علیهم‌السلام» از اول کامل‌اند و وظیفه‌ی آن‌ها حفظ عصمت است، پس برای آن‌ها مرگ اخترامی به آن معنا که نفس آن‌ها هنوز نیاز به بدن داشته باشد معنا نمی‌دهد 4- در کتاب معاد مفصلاً در این مورد بحث شده. چرا که وجود مراتب عالی مقدم بر مراتب دانی است ولی انسان باید به آن‌جا برسد و در آن حال از آن مرتبه از وجود عالی می‌تواند بهشت و جهنم خود را برای خود ایجاد کند که مفصل آن را باید در مباحث معاد دنبال کنید 5- شاید بدایة الحکمه و نهایة الحکمه جواب‌گو باشند 6- خوب است که طلاب در جریان زمانه‌ی خود در حدّ کلی باشند و به نظرم باید نگاه و جریان مقابل کیهان هم در میان باشد تا طلاب خودشان فکر کنند. موفق باشید
6710
متن پرسش
با سلام. نظر به کتاب " دانش تفسیر در سنت یهودی و مسیحی" که مترجم این کتاب یکی از انگیزه های ترجمه ی خود را اقتباس روش تفسیر در یهودیت و مسیحیت برای تفسیر قرآن مطرح کرده است ، آیا این کتاب جایگاهی دارد ؟ و اساسا ما نیاز به اقتباس این روش داریم ؟ آیا روشی بهتر از روش علامه طباطبایی متصور است ؟ راجع به روش تفسیری علامه طباطبایی شما چه مطالبی دارید ؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این کتاب را ندیدم ولی به نظرم کار خوبی است. بنده نظر خودم را در مورد جایگاه تفسیر المیزان در جزوه‌ی «چگونگی استفاده از المیزان» عرض کرده‌ام. موفق باشید
6713
متن پرسش
سلام. 14معصوم هم دارای نفس ناطقه هستند. آیا انسان کامل بودن حضرات معصومین علیهم السلام به اعتبار همین نفس ناطقه می باشد؟ اگر جواب پرسش قبلی درست باشد باید این گونه گفت که حضرات 14 معصوم به علاوه دیگر انبیاء انسان کامل اند به این اعتباراما فرقی که بین دیگر انبیاء و14 معصوم وجود دارد این است که این بزرگواران دارای خلقت خاصی قبل از به وجود آمدن نفس ناطقه شان می باشد واز این جهت با دیگر انبیاء متفاوت وبرترند که همان حقیقت نوری شان می باشد آیا این درست است وانبیا دیگر دارای خلقت نوری نیستند؟ یک پرسش دیگر اینکه می گویند انسان های کامل از ابتدا کامل بوده اند وسیر تکامل درآنها وجود ندارد چگونه است یعنی به محض افاضه روح به جنین که نفس ناطقه خلق می شود تا پایان زندگی در زمین آنها کامل هستند وفقط تکاملشان به حفظ عصمت است؟ اگر این را بپذیریم چگونه می شود این موضوع را که در یک زمان خاص مثلا در زمان نبی مکرم اسلام حضرت ختمی مرتبت(ص) هم ایشان هستند هم حضرت امیر وهم حسنین(ع)وبافرض قبلی همه ی این عزیزان کامل هستند وکامل نمی شوند وازجهتی داریم که انسان کامل ظرف ظهور تمام اسماءالله است ویکی از اسماء الله من لیس کمثله شیء می باشد ومطمئنا از این باب باید انسان کامل یکی باشد با این تفاسیر باید قبول کنیم که این عزیزان در زمان حیات پیامبر انسان کامل نبودند و پی در پی وبعد از شهادت هر عزیزی عزیز دیگر مقام انسان کامل را دارا می شود؟ویا به گونه ای دیگر است؟ ویک سوال هم این که آیا حضرت زهرا سلا الله علیها هم انسان کامل اند به آن معنای قبلی واگر می باشند چگونه است چون در زمان حیات حضرت محمد (ص) که ایشان بودهاند وبعد امیرمومنین(ع) وایشان در این بین با این مبنا که انسان کامل یکی است هیچ زمانی برای انسان کامل بودن نداشتند. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما که بحمداللّه مباحث را و کتاب‌ها را دنبال می‌کنید پیشنهاد می‌کنم کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را نیز با دقت مطالعه فرمایید زیرا در بستر مطالب آن کتاب راحت‌تر توانسته‌ام این نکات را عرض کنم 1- در هر حال باید گفت: انسان کامل‌بودن ائمه«علیهم‌السلام» به جهت اتحاد نفس ناطقه‌ی آن بزرگواران است با نور عظمت‌شان و انجام عبادات کامل برای حفظ این اتحاد است و همه‌ی انبیاء به نحوی با نور عظمت رسول خدا و ائمه«علیهم‌السلام» مرتبط بوده‌اند و از این جهت همه‌ی آن‌ها دارای خلقت نوری هستند و از نبوت و ولایتِ ختم نبوت و ختم ولایت بهره گرفته‌اند. 2- آری حضرت حق در علم خود دید آن ذوات مقدس می‌توانند عصمت را حفظ کنند و لذا آن‌ها را معصوم آفرید و تکامل آن‌ها حفظ آن عصمت بود و از آن جهت که همه‌ی آن‌ها در مقام نوری‌شان یک نورند با ظهورات مختلف ،هرکدام در زمان خود بر اساس ظرفیت زمان‌شان آن نور را اظهار می‌کنند و بدین لحاظ اگر زمانه، زمانه‌ی ظهور آن نور از طریق حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است بقیه با تبعیت کامل از حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» عصمت خود را حفظ می‌کنند در عین آن‌که در آن زمان یک نفر است که مظهر «لیس کمثله شیئ» حضرت حق است و زهرای مرضیه«علیها‌السلام» نیز انسان کامل‌اند از آن جهت که تمام حقیقت شریعت محمدی را تصدیق کردند و با رعایت همه‌ی آن دین عصمت و کمال خود را محفوظ داشتند. موفق باشید
6693
متن پرسش
سلام علیکم " استاد آیا کتابی هست که در رابطه با اثبات عدم تحریف قرآن نوشته شده باشه یا مقاله ای ؟ و اگر نیست لطفا چند دلیل قوی و مستند برای این امر بیاورید ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه کتب ارزشمند و معتبری در این رابطه نوشته شده که از جمله کتاب آیت‌اللّه معرفت است و کتاب آیت‌اللّه حسن‌زاده تحت عنوان «قرآن هرگز تحریف نشده» در دسترس است. بنده خلاصه‌ی کتاب آیت‌اللّه حسن‌زاده را به صورت جزوه در اختیار کاربران بر روی سایت گذاشته‌ام. در ضمن آیت‌اللّه جوادی بحث مفصلی در تفسیر خود در این رابطه داشتند که نوارها پیاده و به صورت کتاب درآمد. کتاب «سلامة‌القران من التحریف» از دکتر فتح‌اللّه محمدی کتاب ارزشمندی است. موفق باشید
6698
متن پرسش
سلام وخداقوت 1.می خواستم بدانم وظیفه ی ما درباره فضای مجازی چیست وچه طور باید باشد باتوجه به این که الان قلب های افراد را این روح تسخیر کرده است وانواع حالات جدیدی که اطلاع دارید وی چت و... نحوه ی رویکرد ماباید چطور باشد؟ 2.درباره جمله ای که از روحانیون تاکید میشود درباره تاکید بالا وبلاگ زدن و..... چطور؟ چون بنده نمی بینم چیزی جزء کپی کردن ها وسرگرمی های جدید؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حداقل باید از همین وسایل در راستای اهداف خودمان استفاده کنیم ولی تسخیر آن نشویم و متوجه محدودیت‌های آن باشیم 2- به هر صورت امروز می‌توان معارف دینی را از طریق فضای مجازی در آن حدّ که ظرفیت دارد، ارائه داد. موفق باشید
6673
متن پرسش
سلام استاد گرامی خسته نباشید1-صرف نظر از مزاجها چرا فهم ریاضیات مشکل تر از سایر علوم است؟2-اینکه در عقل غیر خدا هم جای میگیرد یعنی چه؟والسلام
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید از آن جهت ریاضیات برای اکثر عقل‌ها مشکل‌تر است که باید از کثرت صِرف، نظر به قواعد کثرت‌ها شود و یک نحوه سیر از ظاهر به باطن است هرچند آن باطن چندان متعالی نیست 2- یعنی انسان به چیزهایی که معلول‌اند و نقش اساسی در عالم ندارند، اصالت می‌دهد که در واقع در این موارد آن عقل، عقل نیست بلکه وَهم است. موفق باشید
6675
متن پرسش
سلام علیکم از این که وقت شما را میگیرم عذر خواهی می کنم. قبلا در این موضوع از شما سئوال کرده بودم ولی شما فرموده بودید هرگونه که وارد این موضوعات شوید درست است اما بنده دچار تزلزل شدم. بنده سیر معرفت نفس و معاد و برهان صدیقین شما را کار کردم الان می خواهم بطور عمیق سر این موضوعات کار کنم بخاطر همین یک لیستی تهیه کرده ام از کتب و از شما دو خواهش دارم:1.از آنجا که برخی از این کتب سنگین تر هستند به کتب دیگر برای بنده بصورت شماره بندی بفرمایید کدام را اول بخوانم و کدام را دوم و....2. اگر کتب دیگر هم نیاز هست به این سیر افزوده بفرمایید: شروع سیر:سیرمعرفت نفس: 1.دروس معرفت نفس:حسن زاده آملی 2.شرح دروس معرفت نفس:صمدی آملی 3.عیون مسائل نفس:حسن زاده آملی 4.صدکلمه در معرفت نفس:حسن زاده آملی 6.انسان در اسلام:جوادی آملی 7.تفسیرانسان به انسان:جوادی آملی 8.صورت و سیرت انسان در قرآن:جوادی آملی 9.حیات حقیقی انسان در قرآن:جوادی آملی 10.انسان شناسی در اندیشه امام خمینی. لطفا ترتیب بندی بفرمایید و اگز کتاب دیگری هست که ذکر نشده به ترتیب اضافه بفرمایید. سیرتوحیدی: 1.توحیدعلمی و عینی:علامه طهرانی 2.الله شناسی:علامه طهرانی 3.توحید در قرآن:جوادی آملی 4.تبیین براهین اثبات خدا:جوادی آملی 5.توحید صدوق لطفا ترتیب بندی بفرمایید و اگز کتاب دیگری هست که ذکر نشده به ترتیب اضافه بفرمایید سیر معاد: 1معاد یا بازگشت بسوی خدا:محمدشجاعی 2.تجسم عمل و شفاعت:محمدشجاعی 3.قیام قیامت:محمدشجاعی 4.مواقف حشر:محمدشجاعی 5.معادشناسی:علامه طهرانی 6.معاد:جوادی آملی 7.یاد معاد:جوادی آملی 8.ده مقاله در مبدا و معاد:جوادی آملی 9.منظره پیرامون معاد:جوادی آملی و سیدان 10.سیاحت غرب:قوچانی 11.منازل الآخره:شیخ عباس قمی 12.معاد:امام خمینی لطفا ترتیب بندی بفرمایید و اگز کتاب دیگری هست که ذکر نشده به ترتیب اضافه بفرمایید. بسیار بسیار معذرت می خواهم از اینکه اینهمه وقت شما را می گیرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم در مورد موضوعات شماره 1 بعد از بحث ده نکته و برهان صدیقین و معاد، اگر خویشتن پنهان را درست کار کنید تقریباً به هیچ‌یک از کتاب‌هایی که در شماره 1 نوشته‌اید نیاز ندارید و باید به سراغ المیزان بروید 2- در مورد توحید همان اندازه که از معرفت نفس و برهان صدیقین به‌دست آورده‌اید فعلاً کافی است، سعی کنید با خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه معرفت توحیدی خود را کامل کنید 3- در مورد معاد غیر از کتاب‌های آیت‌اللّه شجاعی و شماره‌ی 12 که معاد حضرت امام است، بقیه را تا حدّ زیادی دارید یا با کتاب‌های آیت‌اللّه شجاعی به‌دست می‌آورید. سعی کنید با آیات و روایات بیشتر آشنا شوید. موفق باشید
6649
متن پرسش
استاد با سلام و احترام فراوان بنده خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران هستم که خواستار اطلاعات بیشتر درباره کتاب تحت چاپ شما با عنوان معرفت النفس و الحشر هستم که خبر آن را از آقای اصفا گرفتم. قصد من این است که قبل از انتشار کتاب پیش خبر آن را تهیه کنم. اگر با بنده همکاری بفرمایید بسیار ممنونتان می شوم. در صورت تمایل توضیحاتی درباره موضوع و محتوای کتاب بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جلد 8 و 9 اسفار معارف ارزنده‌ای از الهیات به بمعنالاخص و معرفت نفس در اختیار فرهنگ بشری ‌گذارده که سال‌های سال بشر نیاز دارد اندیشه‌ی خود را از آن طریق بارور نماید و از آن‌جایی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» جهت ورود به عرفان بر همین دو جلد تأکید داشتند لازم بود که جلسه‌ی 8 و 9 اسفار در اختیار فارسی‌زبان قرار گیرد و از آن‌جایی که چاپ اول کتاب معرفت‌النفس و الحشر در سال‌های گذشته نایاب شده بود و از طرفی نیاز بود که با ویرایش جدید در اختیار عزیزان قرار گیرد بر آن شدیم که آن کتاب را با ویرایش جدید و با شرح و اضافاتی مفید تجدید چاپ نماییم. به‌خصوص که احساس می‌شود نسلی به صحنه آمده است که طالب معارف متعالی است و می‌تواند مطلوب خود را از دریای بیکران حکمت متعالیه‌ی ملاصدرا به‌دست آورد. ملاصدرایی که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در وصف او فرموده‌اند: «و ما ادراک ماالملاصدرا» زیرا عظمت روح اندیشه‌ی حکمت متعالی انسان را حیران می‌کند که چگونه خداوند آن مرد را و اندیشه‌‌ی او را پرورانده که در این زمان می‌تواند برای عبور از ظلمات سوبژکتیویته‌ی غرب به کمک آید. موفق باشید
6651
متن پرسش
سلام و درود اللهی بر شما استاد عزیز. چند وقتی است که از مجرای آثار شما مشتاق مرحوم علامه طباطبایی شده ایم. ولی به اقتضای شرایط زندگی امکان مطالعه کامل المیزان را نداریم. (فکر میکنیم کهشیطان به ذهنمون انداخته که) به شما پیشنهاد یه زحمت بدیم که چقدر خوب میشد که یاداشتاتون را که از علامه برداشته اید را با متن قران به صورت منظم و...چاپ می کردید. امثال ما چند سال جون بکنیم تا فقط یاداشت برداریم و بعد تازه بشینیم به تدبر. اما بزرگی مثل شما که به هر نگاهتان کلی مروارید از دریای المیزان برمیدارید خوب بود که چنین میکردید با این کار هم قران را می خواندیم هم نگاه علامه را به واسطه لطف شما به تدبر می نشستیم. می دانیم که پیشنهادمون بده،درهرصورت پیشنهاد چون مایی به چون شما خامی است لذا عذر خواهیم. یا حق.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یاداشت‌هایم بسیار پراکنده است حتی سوره‌ی کهف را در حاشیه‌ی قرآنم نوشته‌ام. فکر می‌کنم از این جهت کتاب خلاصه المیزان و نمونه از آقای عباس پور سیف که عملاً خلاصه‌ی نظرات علامه در المیزان است خیلی نزدیک است به یادداشت‌های بنده. با این‌همه توصیه می‌کنم به روشی که در جزوه‌ی «چگونگی کار با المیزان» عرض کردم خود المیزان را بخوانید. نترسید عمرتان از بین نمی‌رود عمرتان احیاء می‌شود حتی اگر یک جلد از آن را بخوانید و فرصت ادامه نداشته باشید. موفق باشید
6635
متن پرسش
سلام علیکم " استاد من شنیدم که اما خمینی فرموده اند که میتوان هم در محکمات و هم در متشابهات قرآن را تفسیر کرد . اصلا این رو گفتن ؟ و یعنی چی ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم گفته‌اند یا نه ولی مسلّم دانشمندی مثل ایشان به‌خوبی توان چنین کاری را دارند. زیرا همواره هم محکمات قرآن نیاز به تفسیر دارد و هم متشابهات آن و در همین راستا قرآن ما را دعوت به تدبّر در آیات کرده است. محکماتی مثل «جاهدوا الکفار» تفسیر می‌خواهد که چگونه با کفار جهاد کنیم، مصداق امروزی‌اش چیست؟ این‌ها را می‌گویند تدبّر در قرآن. متشابهات که جای خود، چون مفسر است که می‌تواند متشابهات را به کمک محکمات تفسیر کند. موفق باشید
6618
متن پرسش
با سلام. از محضر شما و مقام معظم رهبری بابت این پرسش عذر می خواهم. در جلسه ای که حضرتعالی در قم برگزار کردید این مسئله به طور حضوری برای بنده مرتفع گردید و متوجه جایگاه تاریخی مقام معظم رهبری شدم اما همیشه که ما در جلسه نیستیم که مطالب را حضوری بگیریم. سؤالم اینه که آیا واقعا اشتباه مقام معظم رهبری در عدم تذکر برای افزایش جمعیت همان طور که خود ایشان گفتند ، اشتباه تاریخی بوده است ؟ و نقش ایشان در این اشتباه چقدر بوده ؟ چون همان موقع که رهبری اعتراف به اشتباه کردند بعضی از دوستداران ولایت ، جملاتی از ایشان گفتند که ایشون از همان دهه ی 70 مخالفت خود با این سیاست را اعلام کردند اما نتیجه ای نداد و به در تنگنا بودن رهبری اشاره می کردند ، از طرفی عده ای دیگر از دوستداران ولایت ، می گفتند اگر ایشان در تنگنا بودند چرا از همان سالی که آقای احمدی نژاد بحث ازدیاد جمعیت را مطرح کردند ، آقا مطرح نکردند ؟ حقیر نمی دانم کدام حرف صحت دارد و میزان اشتباه ایشان چقدر بوده و چرا ایشان اشتباه خود را تاریخی توصیف کردند ؟؟ 2) اگر بله ، آیا امکان دارد که ایشان مجددا باعرض معضرت چنین اشتباهی را مرتکب شوند ؟؟ 3) آیا ناظر به جایگاه تاریخی مقام معظم رهبری ، می توانیم بگوییم این اشتباهات هم در جایگاه تاریخی ایشان ، جا دارد و از غیبت امام زمان عج است ولی در هر حال روی جایگاه تاریخی ایشان اثری ندارد و اگر نگاه ما به ایشون تاریخی باشد ماورای اشتباهات رهبری ، هم از قدیس کردن ایشان پرهیز کرده هم همه ی توجه ما به اشارات و راهنمایی های ایشان جلب می شود ؟؟؟ با تشکر فراوان از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: زعمای دین اعم از زعمای بزرگی مثل شیخ عبدالکریم حائری یا آیت‌اللّه بروجردی و یا زعمایی مثل حضرت امام و مقام معظم رهبری، متوجه تقدیر الهی در زمان خود می‌شوند و به عنوان بنده‌ای که طالب است تا آنچه را خدا می‌خواهد عمل کند وارد وظیفه و رسالت تاریخی خود می‌شوند و چون متوجه تقدیر الهی در زمان خودشان شده‌اند کلیت کار را درست جلو می‌برند و در راستای تشخیص اراده‌ی کلی حضرت حق در مقایسه با هدفی که باید دنبال کنند متوجه ضعف‌های خود می‌شوند و این نیز از برکت بصیرت چنین عالمانی است. به همین جهت به آنان اطمینان می‌کنیم و حضرت رضا«علیه‌السلام» نیز در این رابطه می‌فرمایند: « «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ»اگر خداوند بنده‏اى از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینه‏ى او را گشاده مى‏گرداند. تا در مدیریت خود کوچک‏ترین لغزشى نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد.«فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ»در نتیجه آنچنان توانا مى‏شود که در جواب‏گویى به هیچ نیازى در نمى‏ماند و غیر از صواب از او نخواهى یافت و به خوبى مصلحت مردم را در نظر مى‏گیرد.«فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأیید الهى است..» جایگاه تاریخی حضرت امام و رهبری در رابطه با نگاه کلی است که به تاریخ خود دارند. مگر امام نفرمودند در انتصاب دولت موقت به ریاست آقای بازرگان اشتباه کردم. آیا آن اشتباه حضور تاریخی انقلاب اسلامی را مختل کرد؟ در همین راستا ما متوجه شعوری در رهبری می‌شویم که متوجه می‌شوند کنترل جمعیت نسبت به آن حضور تاریخی که ما باید در آن قرار گیریم، کار خطا و اشتباهی است و لذا این نوع اشتباهات نه‌تنها اعتماد ما را به زعیم دینی زمانه‌مان کم نمی‌کند بلکه امیدوار می‌شویم که خداوند با بصیرتی که به زعمای دین می‌دهد ما را تنها نمی‌گذارد که گرفتار خطاهایی شویم که از مقصد باز بمانیم. موفق باشید
6609
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز و گرانقدر بنده خودم را کوچکتر از آن می بینم که بخواهم به حضرت عالی انتقادی کنم ویا تذکری بدهم اما مسائلی پیش آمده که لازم دیدم تا آنها را بها شما در میان بگذارم: از چندین سال پیش با شما وجلسات تفسیر قرآن شما آشنا شدم و مرتبا در جلسات حاضر می شدم و استفاده می بردم و این حضور من در این جلسات مرا با تعدادی از شاگردان پرو پا قرص و ثابت درسهای شما آشنا کرد.به تبع آن باعث شد تا ما در بین هم به مباحثه بپردازیم ، اما پس از مدتی دچار اختلافات زیادی شدیم و چون در زندگی من اخلال ایجاد کرده بود و من فکر می کردم ظرفیت این گونه مباحث را ندارم راهم را جدا کردم و چون فکر میکردم آنچه شما میگویید و شاگردانتان بر آن حاشیه می زنند افراط است از جلسات دور شدم و دیگر به جلسات نیامدم ولی ارتباطم را هم قطع نکردم بخصوص با همان شاگردان همیشه بحث که نه بلکه جدل داشتم واز موضع مخالف با آنها روبرو میشدم به عبارت دیگر همیشه حرفهایشان را نقد میکردم .اکنون پس از چند سال با دیدی دیگر و همتی بالاتر برگشتم و دوست دارم مباحث را ادامه دهم اما در تمام این مدت احساس میکنم جای یکسری مطالب در در مباحث شما خالی است !!! همان چیزهایی که من به عنوان منتقد به آنها میگفتم و در درستی آن اطمینان داشتم اما چون آنها یکطرفه قضاوت میکردند دچار اختلاف میشدیم بگذارید اندکی توضیح دهم . من با بعضی از این شاگردان رفت و آمد خانوادگی هم دارم و از اختلافات شدید بین آنها و همسرانشان اطلاع دارم . با آنکه همسرانشان مومنه و موقر هستند و کوتاهی در شوهر داری نمیکنند رفتار های خشک و بی روحی را از شوهرانشان مشاهده میکنم و حتی توسط همسرانشان به همسر من رسیده است .جدیدا خبری از تعداد دیگری از شاگردان شنیده ام که امیدوارم درست نباشد بعضی از آنها کارشان به طلاق رسیده است به خاطر دین !!!!! به زنان خود میگویند شما کند ذهنید ، مطالب استاد را نمی فهمید ، به آنها میگویند اگر میخواهید مطالعه داشته باشید مطلقا باید کتب و سخنرانیهای استاد را گوش دهید و امثال این موارد که کم نیست . به طور کلی دیدشان نسبت به زن فقط یک ابزار است برای تولید نسل . وقتی برای آنها حدیث رفتار خوب با همسر می آورم می گویند منظور از این حدیث فلان است و فلون نیست.!! میگویند تو نمی فهمی این حدیث جنبه قدسی دارد و تو داری احادیث را مادی میکنی و پای احادیث را میکشی و پایین می آوری بعضی اوقات چنان از موضع حق وارد میشوند که انگار هیچکس به جز آنان پای درس شما ننشسته است . این حرف من نیست بسیار دیگری را میشناسم که این حرف را تایید میکنند من نمیگویم اشتباه میگویند ولی میدانم اشتباه عمل میکنند اصلا مگر هدف از این درسها و بحثها مگر جز این است که دینداری وارد زندگی ما شود به قول خودتان دینداری کنیم نه دین دانی؟ بسیاری از فامیلها و نزدیکان این شاگردان را میشناسم که وقتی رفتار و برخورد پر از خشم و حالات افسرده آنان را می بینند میگویند اگر دین این است ما این دین را نمی خواهیم البته که اقربا و آشنایان اینها اکثرا مسلمان اند و مقید و نه دور از منبر و وعظ . با بعضی از آنها به خاطر آشتی دادن همسرانشان صحبت کرده ام می گویند" ما استاد را میشناسیم بعضی از کتابهایش را هم خوانده ایم خیلی منطقی و مستدل است ما میدانیم خود استاد اینگونه نیست اما این شاگردانش کاسه داغ تر از آش شده اند"حتی یکی از همسرانشان گفته بود از بس مرا مجبور به کاری میکند و همیشه دنبال نماز جمعه و جلسه استاد و مباحثه است که دارم از هرچه دین است زده میشوم اکنون که بررسی کرده ام می بینم راست میگویند حرف هیچکس را به جز شما قبول ندارند ، یکطرفه به قاضی میروند ، خود را بر حق می دانند و طرف مقابل را هر کس میخواهد باشد باطل ، به راحتی علما دیگر نظیر آیت ا.. خاتمی( امام جمعه تهران )، حاج آقا عالی ؛ حاج آقا قرائتی، حاج آقا پناهیان آیت الله مکارم و امثالهم و حتی شهید مطهری را هم زیرسوال میبرند و به حرفهای شما استناد میکنند میگویند استاد در نمیدانم کوه یا فلان جلسه خاص گفته است فلان!!!، با درس و دانشجو به طور کلی مخالف اند، همه فعالیتهای زندگی را که شاید وظیفه شان باشد کنار گذاشته اند ، دائم در اتاقی می نشینند و سی دی و بحثهای شما را گوش میدهند ، میگویند این سی دی خاص است از اقای توسلی یا نمیدانم توکلی گرفته ایم تا معاد را کار نکنید به شما نمیدهیم ،به زن و بچه و خواسته هایشان توجه ندارند و تا مجبور نباشند به داد این بیچاره ها نمی رسند، دائما نماز خواندن را کار می دانند و اندکی در کار منزل به همسر کمک کردن را کار نمیدانند . به همکاران و نزدیکان بیش از حد تذکر میدهند و به هر چیز کوچکی گیر میدهند حتی مستحبات تذکر طوری نیست ای کاش با اخلاق نرم و روش درست می گفتند با تندی میگویند و میروند حتی نمی ایستند حرف و انتقاد طرف مقابل را گوش دهند ، اخیرا نیز دنبال افراد با نفوذی می گشتند تا بواسطه آنها به سوریه بروند و شهید شوند نمیدانم من که مدتی از بحثهای شما دور بوده ام اما فکر نمی کنم این چیزها را شما به آنها یاد داده باشید. شاید آنها تفکر را کنار گذاشته و مقلد محض شما شده اند . و یا مطالب را بد برداشت کرده اند یا شاید من اشتباه میکنم به هر حال شما را به خدا کاری بکنید و یا حرفی بزنید شاید به شما گوش دهند . هر چه به آنها میگوییم مانند کامپیوتر از ذهنشان جمله ای از شما استخراج میکنند و جواب ما را میدهند حتی وقتی میگوییم بروید پیش یک مشاور مذهبی که خودتان قبول دارید میگویند ما مگر مشکلی داریم !!! همسرانمان باید خودشان را برسانند !!! خواهش میکنم مرا ببخشید قصد جسارت ندارم اما فکر میکنم انطور که باید در مباحثتان جنبه های مختلف یک بحث را بیان نمیکنید . ویا شاید به این امید که خودشان مد نظر قرار میدهند کم رنگ بیان میکنید و زود رد میشوید . شاید هم به توضیح بیشتری نیاز دارد نمیدانم شاید هم من اشتباه میکنم . به هر حال مردم به این زندگی ها نگاه میکنند و نتیجه ای که میگیرند این است که دیندارها یا ریش دارها همین اند زندگی همسرانشان را زهر مار میکنند برای خواسته های خودشان. از شما تقاضا دارم این مباحث را مستقیم روی سایت قرار ندهید و حداقل به خود من بگویید تا تکلیفم را بدانم که آیا این رفتار ها دلیل دینی دارد و ما نتوانسته ایم هضم کنیم و یا اینکه باید در خودشان تجدید نظر کنند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: افراط و تفریط در هرحال بد است بنده هم شنیده‌ام عده‌ای از افرادی که در جلسات بنده حاضر می‌شوند همین‌طور هستند که شما می‌فرمایید در حالی‌که نه دین خدا چنین رفتاری را قبول دارد و نه بنده این‌طور عمل می‌کنم. نمی‌گویم بعضی از خواهران انتظارات بیش از حدّ ندارند، ولی حقیقتاً این افراد که خودشان را به ظاهر مرید بنده می‌دانند مشکلی برای بنده و خودشان و مباحثی که مطرح می‌شود ایجاد می‌کنند در حالی‌که هیچ‌کس غیر معصوم نباید حجت باشد. بحث‌های بنده در کنار بحث‌ها و دستورات سایر سخنرانان و نویسندگان می‌تواند مفید باشد ولی اگر سخنان بنده مطلق شود و افراد بدون آن‌که تفکر کنند آن را بپذیرند فایده‌ای برای افراد ندارد. بنده سعی دارم با عقل مخاطبانم حرف بزنم و نه با احساساتشان و امید دارم آن‌ها نیز با عقل‌شان روی عرایض بنده فکر کنند و جوانب قضایا را بسنجند و عمل کنند. در راستای گله‌ای که از بعضی از این آقایان داشتم – هرچند عمومیت ندارد- در جلسه‌ی(جلسه 24) دعای مکارم‌الاخلاق بحثی تحت عنوان «خانواده مرکزصمیمیت » کمی روی حقوق زن و تلاش برای صمیمیت در خانواده داشتم که دوستان آن بحث را بر روی صفحه‌ی اول سایت قرار دادند. خلاصه بنده هم از دست بعضی از این‌ مریدها گله‌مندم هرچند معتقدم بعضاً همسران آن‌ها نیز انتظاراتی از شوهرانشان دارند که انتظارات بیش از حدّ اعتدال است. موفق باشید
نمایش چاپی