بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26995
متن پرسش
اگر توحید افعالی بیان می کند که هر چیز من جمله افکار و اندیشه ها و وقوع پدیده های طبیعی از جانب خداوند است، ستارگان بدون اذن او برافروخته نمی شوند. قلب بی اذن او خون به بدن پمپ نمی کند و خلاصه کوچکترین حرکتی نیست که بی اذنش صورت گیرد. حتی این پرسش نامه که در حال نوشتن آن محضر شما هستم همه دلیل آن ذات اقدس و اعظم و رب العالمین است، پس لزوم فرستادن احکام و شرع چیست؟ در حالی که او خود می تواند هدایت کند یا گمراه؟ ممکن است بگویید احکام و شرع وسیله است برای ایجاد و وقوع این سنت اما حال چه نیاز زمانی که کسی قصد دارد به ما زیانی برساند آن را از خود دفع کنیم مگر نه اینکه همه از جانب اوست؟ یا دشمنی که قصد جانمان را دارد مگر نه اینکه قصد او قصد خدا، شمشیر او شمشیر خدا و حرکت دست او به اختیار باری تعالی می باشد؟ فراتر از همه آنها اگر همه چیز از جانب اوست پس دیگر گناه کار و درستکاری معنایی ندارد زیرا آن وجودی که وجودش از رب العالمین است به اذن خدا گناهکار می شود و عذاب می کشد پس تفاوت او با آن بهشتی چیست؟ چرا خداوند برای یکی عاقبت بد و برای دیگری سعادت می خواهد؟ یا چه نیاز زمانی که به گناهی مبتلا شده گریه و زاری و استغفار کرده در حالی که خود خداوند موجب به فعلیت رسیدن این گناه بوده؟ با همه اینها می دانم حقی است که بدان آگه نیستم، و ذهنی دارم که بدون لطف خدا هیچ مفهومی را درک نخواهد کرد بنابراین از شما خواستارم که ان شاءالله موجب گشوده شدن باب فهم من باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که حضرت حق خواست خود را در آینه‌ی مخلوقات بچشد به همان معنایی که فرمود: «کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاُِعرَف». لذا خداوند خود را در عبد دیدن و عبد، خدا را در خود یافتن، امری است که انسان در آن صورت از آنِ خدا می‌شود و اگر عبد با عصیان خود مانع تجلیات الهی در افکار و اعمالش شود، عملاً از خدا دور می‌افتد و جهنم یعنی همین. شریعت، راهی است جهت تحقق عبودیت تا موانع تجلیِ انوار الهی کنار رود و لذا نباید بین تکوین و تشریع خلط شود. موفق باشید

27009
متن پرسش
سلام و رحمت خدمت شما استاد طاهرزاده: چند سوال مهم برای حقیر را مرحمت فرمائید لطفا: ۱. بین اولیای الهی و حتی معصومین دیده شده که گاهی به سوءظن ها توجه نداشتند. ولی در جاهایی هم دیده شده که برای رفع سوءظن مردم کارهایشان متفاوت شده است. حضرتعالی بهتر می دانید که این مسئله در منازل مختلف جلواتی دارد و گاهی خطرناک و مسئله باریک است. حقیر به ذهن ناقصم رسیده که اگر اخلاص کامل در آن لحظه پیدا شد باید به حق توجه کرد و از رسوایی یا مسائل دیگر نترسید. آیا می توان دل به دریای حق زد؟ و در آن لحظات که گاهی فرصت فکر و توجه به حال ممکن است نباشد آیا می شود از قبل عازم شویم؟ ۲. اینکه نبی اکرم می فرمایند: «لولا أنَّ الشَّياطينَ يَحُومونَ على قُلوبِ بَني آدمَ لَنَظَروا إلى مَلَكوتِ السَّماءِ» اولا این نظر به ملکوت، علاوه بر حفظ معنایش بر رستگاری کامل هم ناظر است؟ اگر بلی پس چرا دشمن ترین دشمن ما در اینجا دیده نمی شود؟ اگر احیانا بفرمایید که نفس هم شیطنت دارد و لذا خارج از شیاطین نیست گیج می شوم که دیگر جاها چرا شیاطین از نفس جدا شده اند؟ ۳. آیا دستور استخاره بصورت قرعه انداختن (مثلا ده مورد از صد مورد) در روایات وارد شده است؟ (یعنی ذکری یا آدابی)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال برای کمک به افراد، رفعِ سوء ظن خوب است هرچند مشکلی از نظر خلوص نیّت نداشته باشید. ۲. روایت فوق می‌فرماید در آن صورت انسان به باطن عالم یعنی ملکوت نظر می‌کند و لذا دیگر تسویلات نفس امّاره که ما را به کثرات مشغول می‌کند، از تأثیر می‌افتد. ۳. نمی‌دانم. موفق باشید

27005
متن پرسش
آیه ۱۱۲ انعام را رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی مطرح کردند «وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا» و گفتند:« هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم می کنند؛ سیستم‌های اطّلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری می کنند؛». ایشان وحی به همدیگر را کمک سیستم اطلاعاتی معنا کردند در حالی که وحی بیشتر به القای سریع (الهام) نزدیک است تا انتقال اطلاعات و اسناد. اینجا بعضی مسئله جنّ و علوم غریبه علیه جمهوری اسلامی را مطرح کردند ولی این هم با ادامه بحث رهبری که به جنگ احزاب (همکاری اهل کتاب و کفار) می پردازند ربطی ندارد چون در جنگ‌احزاب بحث دشمنان انسانی است نه جنی. طبق آموزه های قرآن شیطان بر انسان تسلطی ندارد مگر اینکه انسان بخواهد پس جنگ ما با انسانهای پذیرنده شیطان است نه جنگ مستقیم با جن. ادامه‌آیه این است که اینها را بگذار َو رعا کن: لَوْ شٰاءَ رَبُّكَ مٰا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ مٰا يَفْتَرُونَ. به قول علامه بحث این است تا خدا نخواهد کسی نمی تواند کاری کند. پس ما باید بیشتر خود را به خدای قادر نزدیک کنیم تا به علوم غریبه. نظر شما در این مورد نقش جن در دشمنی با انقلاب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! نقش شیطان در آن حدّ است که ما با امیال خود دستگیره جهت ورودش ایجاد می‌کنیم و هر اندازه ملت منوّر به معارف توحیدی و اخلاق فاضله باشند، تأثیر شیطان خنثی می‌شود. ۲. همین‌طور که متوجه شدید حضرت آقا آیه را نمونه آوردند، ولی مصداق آن را نقشه‌های مربوط به علوم غریبه که کارشناسان بی‌بی‌سی به دنبال آن بودند، قرار ندادند، بلکه کمک‌های اطلاعاتیِ کشورها نسبت به همدیگر قرار دادند از آن جهت که روحی شیطانی در این بده‌بستان‌ها در میان است. موفق باشید

27000
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: وقتی می فرمایید حضرت حق. نظر به غیب هویت است یا احدیت یا واحدیت؟ ببخشید. خیلی ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود انسان دارد که در نظر به مظاهر حق، کدام مراتب مدّ نظر اوست و می‌تواند به آن مقام رجوع کند. البته بعضی غیبِ هویت را همان مقامِ احدیت می‌گیرند ولی کلّی نیست. موفق باشید

26993
متن پرسش
سلام استاد: آیا به نظر شما سیر مطالعه المیزان را از ابتدا شروع کنیم تا آخر یا سیر تفسیر شما که از سوره زمر شروع می شود را ابتدا کار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا خوب است «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کار شود. موفق باشید

26984
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: عید مبعث رو تبریک عرض می کنم. بنده در انتهای مباحث کتاب خویشتن پنهان هستم و می خواستم از فرصت تعطیلات برای ایجاد نظام فکری درست و منسجم از مباحث معرفه النفس شناخت جایگاه و حقیقت امام، خدا شناسی و هستی شناسی از بحث های شما مطالبی رو دنبال کنم و مطالعه کنم می خواستم بدونم پیشنهاد خود شما برای بنده در این فرصت نزدیک به یک ماه فارق از سیر های پیشنهادی خود سایت چیست؟ (تقدم و تاخر این مباحث و اولویت مطالعه مباحث چگونه است) ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از «برهان صدیقین» شروع بفرمایید و بعد با کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت «علیهم‌السلام» کار را جلو ببرید. موفق باشید

26975
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: ضمن تشکر از تلاش جهاد گونه ی حضرتعالی در راستای علوم دینی و ایجاد بصیرت در جامعه ی شیعه به استحضار می رساند: بنده کارمند هستم و در شرایطی از زندگی هستم که نمی توانم کار خود را رها کرده و برای ادامه زندگی همانند طلاب ادامه راه دهم. با توجه به اینکه به برخی از پرسش کنندگان فرموده بودید بر اساس نظر علما حوزه ی علمیه نیاز به افزایش طلبه دارد و واجب کفایی می باشد خواهشمند است ارائه ی طریقی برای بنده و امثال بنده بفرمایید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه عرض شد مربوط به عزیزانی است که بنا دارند زندگی را شروع کنند. اما امثال جنابعالی با عمیق‌کردن مطالعات دینی و رعایت اخلاق فاضله، إن‌شاءاللّه می‌توانید در حوزه‌ای دیگر نقش‌آفرینی کنید. موفق باشید

26991
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم. در یکی از جلسات شرح مصباح امام (ره) فرمودید توحید در مورد کلمه لااله الا الله باید در نظر داشت یکی الله حی و قیوم و یکی الله معبود است. منتها بخاطر درک پایین بنده متوجه نشدم در مورد توحید لا اله الا الله. به احدیت باید نظر داشت یا به واحدیت. اگه با این سوال بنده دلخور شدید گذشت بفرمایید. چون فقط از طریق صوت دروس مستفیظ می شوم. خدا ان شاءلله خودتون و خانواده محترم را از بیماریهای این روزها مصون بدارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذکر «لا إله إلاّ اللّه» به اعتبار نظر به حضرت حق به عنوان حق‌بودنش، و نه به اعتبار معبودبودنش؛ بستگی به خودمان دارد که در «واحدیتِ» او به اسماء حسنای او نظر داریم و او را به اسماء حسنایش می‌بینیم، و یا به «احدیتِ» او نظر می‌کنیم و او را در اسماء حسنایش می‌بینیم. موفق باشید

26989
متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: آیا این امکان وجود دارد که خدا، یکی از خدایان باشد و از آنجا که خالق ماست دستگاه عقل و ذهن ما را به گونه ای سرشته است که فقط او را خدای واحد بپنداریم و اینکه بگوییم بی نهایت جای برای غیر نمی نهد مکفی نیست چه شاید نهایت و بینهایت مربوط به حیطه موجودات محدود و کمیت بردار باشد و خدایان اجل از این اوصاف باشند و یاامکان وجود چندین ذات اقدس اله بینهایت در عرض هم باشد چون جنس وجودیشان متفاوت است مثلا فضای بینهایت را متصور شوید در آن فضا می توان بینهایت آب و بی نهایت نور و بینهایت امواج رادیویی و... داشت بدون تداخل، تازه این مربوط به عالم مادی است و در عالم مجردات و خدایان بطریق اولی شاهد خواهیم بود البته ممکن است خود حق هم نسبت به وجود سایر خدایان هیچ اطلاعی نداشته باشد کما اینکه ما نیز فقط به خودمان علم حضوری داریم نه دیگران.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی «معارف اسلامی ۱» که بر روی سایت هست، بحثی در رابطه با یگانگی خداوند شده است که آن قسمت را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

    ۷. يگانگي خداوند: در قرآن هست كه بقية گناهان اگر توسط انسان ادامه نيابد بخشيده مي‌شود، ولي فقط شرك است كه چنانچه انسان توبه نكند بخشيده نمي‌شود، چون اصل تعادل انساني در انديشة شرك‌آلود، فرو ريخته است. در انديشة شرك‌آلود است كه انسان جهتي به‌سوي خداوند ندارد ولي مي‌شود انسان در عيني كه جهتي الهي دارد به جهت غلبة هوس گناهي را انجام دهد.

    برهان وحدت خداوند: علاوه بر اثبات وجود خداوند، بايد متوجه بود كه خداي واحدي در جهان هستي هست، چون مي‌بينيم نظم جهان نظمي است ارگانيكي و يك آهنگي و اندام‌وار. يعني همة اجزاء آن در خدمت همة اجزاء است، مثل بدن كه هر عضوي در خدمت همة بدن است، فرض چند تدبيري در چنين نظام يك آهنگي، محال است. زيرا از چند ذات متفاوت آثار و برنامه‌هاي متفاوت ظاهر و تدبير مي‌شود كه در جهان چنين چيزي وجود ندارد.

 اشكال: مگر حالا جهان ناهماهنگ نيست كه آب تر مي‌كند و آتش مي‌سوزاند؟

    جواب: اين‌كه اجزاء جهان همديگر را محدود مي‌كنند را نبايد ناهماهنگي ناميد، ناهماهنگي آن است كه قانوني، قانوني را در نظام عالم نقض كند و ديگر آن قانون در جاي خود مؤثر نباشد، در حالي كه با همين محدودكردن‌ها طبيعت به مقصد مي‌رسد. مثل دوكفة ترازو كه در عين جهت متفاوتي كه دارند كار توزين را عملي مي‌سازند.

    اشكال: چرا فرض نكنيم كه دو يا چند خدا در امر تدبير جهان به توافق رسيده‌اند كه به خاطر مصلحت با هم اختلاف نكنند و مانع تدبير يكديگر نشوند؟

    جواب: توافق در نظام معني مي‌دهد براي رسيدن به هدفي مشخص، در حالي كه خدا يعني آن كس كه خالق نظام است و فعل او همان نظام است و توافق يعني پيروي چند نفر از قواعد عقلي موجود در نظام. مثل دو مهندس كه توافق مي‌كنند در اين قسمت كه استحكام بيشتري دارد پايه‌هاي پل را قرار دهند چون هيچ‌كدام از اين مهندسين خالق نيستند، بلكه برروي استفاده از مخلوقي كه خدا آفريده است توافق مي‌كنند. در حالي‌كه خدا خالق پديده‌هاست، و به‌همين جهت توافق براي خدا معني ندارد.

26972
متن پرسش
سلام استاد: ۱. استاد به نطر شما این که بنده تنها علاقه دارم شب و روز مطالعه و سخنرانی مذهبی و کلا همه آثار شما را بخوانم و حس می کنم دیگه در زندگی چیزی نمی خواهم تمام لذتم قرآن است و یاد اهل بیت آیا این افراط است؟ ۲. استاد من دوست دارم معلم معارف باشم و این حس و حال خوبم را به بچه ها منتقل کنم و آنها را هم با آثار شما آشنا کنم اما نمی شود. آیا خداوند مسیر زندگی مرا برای کمک به دیگران جور دیگری قرار داده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این نوع پیگیری نسبت به معارف، جهت آماده‌شدن برای حضور در آینده‌ای که زندگی با مردم است، خوب و لازم می‌باشد. ۲. باید منتظر ماند تا خدا چه پیش می‌آورد. تواضع و صداقت فراموش نشود. موفق باشید

26967
متن پرسش
سلام علیکم: سال نو را خدمت استاد عزیز تبریک عرض می کنم: با توجه با شناختی که استاد از بنده و سطح علمی ام دارید آیا برای بنده قبل از ورود به عرفان فلسفه هم نیاز هست کار کنم؟ اگر نیاز نیست چرا؟ یعنی برای بنده نیاز نیست یا برای همه فلسفه پیش نیاز فصوص نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته اگر کلیّاتی از فلسفه در حدّ مباحث «معرفت نفس» و آنچه در شرح کتاب «از برهان تا عرفان» بدانید، راحت‌تر جلو می‌روید. موفق باشید

26959
متن پرسش
با عرض سلامت خدمت شما استاد گرامی: ببخشید خواستم ببینم میشه سحر شخصی را از راه دور باطل کرد یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

26950
متن پرسش
سلام استاد: بنده دانشجوی معلم ابتدایی هستم؛ اما به دلیل فضای مذهبی که از ایام دبیرستان داشتم به درس های حوزوی علاقه داشتم ناگفته نماند که بنظر خودم استعداد و توانایی علوم انسانی و حوزوی را هم داشتم؛ اما به دلیل مخالفت خانواده و همچنین شک و تردید های خودم در هنگام انتخاب مسیر آینده؛ وارد تعلیم و تربیت شدم؛ اکنون اگر حوزه را در نظر نگیرم بسیار از جایی که هستم راضی ام اما چون هم علاقه و هم استعداد حوزه را داشتم و از طرفی می دانم حوزه واجب کفایی بوده دائما متحیرم از طرفی نمی توانم از تربیت معلم هم انصراف بدهم چون جریمه سنگینی دارد و قادر به پرداخت آن نیستم. حقیر هم اکنون آثار آقای وکیلی؛ علامه طهرانی؛ و بعضا آثار حضرتعالی و عین صاد را مطالعه می کنم یا در سیر مطالعاتی ام قرارداده ام تا مطالعه کنم. آیا حضور در تعلیم و تربیت واجب کفایی نیست؟ بنده اگر همزمان با معلمی؛ در معارف دین هم عمیق شوم؛ و همچنین در زمینه تعلیم و تربیت هم در رشته فلسفه تعلیم و تربیت ادامه تحصیل بدهم وظیفه ام را درست انجام داده ام؟ اگر نه؛ لطفا دقیق مرا راهنمایی کنید که مسیر درست پیمودن در آموزش و پروش برای انجام درست وظیفه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در جای خوبی قرار دارید. اگر منوّر به حکمت و معارف عالیه و اخلاق فاضله بشوید، دانش‌آموزان شما از گفتار و حرکات شما زندگی خود را می‌یابند. موفق باشید

26953
متن پرسش
سلام استاد: میدونم که ساعت ۸ سوالات سایت رو پاسخ میدید. پس الان که دارید پیامم رو میخونید سال تحویل شده، عیدتون مبارک. استاد من این بار پرسشی نداشتم، ولی تنها راهی بود که میتونستم خواهشم رو بهتون برسونم دعا کنید همه خوشبخت بشن و من هم امسال ازدواج کنم و خوشبخت بشم. دیگه تحمل نگاههای بد مردا و پسرای فامیل رو ندارم، دیگه نمیتونم این وضعیت رو تحمل کنم. البته قبلش دعا کنید که به شناخت درستی از خدا، خودم و زندگی برسم. نمیدونم چرا در این زمان اینقدر شناخت پیدا کردن سخت شده، آدم حتی وقتی میگه خودش رو شناخته چند روز بعد از یه سری چیزایی وجودش شگفت زده میشه. وقتتون شریفه، ازتون نمیگیرمش. فقط برای من دعا کنید. شاید که دعای شما گیرا واقع بشه. این پیام بین خودمان و خدای خودمان بماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه آنچه بهترین تقدیر است را خداوند برای شما تقدیر کند. از تدبّر در قرآن غفلت ننمایید. موفق باشید

26945
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می توان همانگونه که به کرات فرمودید، از برهان و استدلال به درک قبلی و یقین قلبی و شهود قلبی همانطور که قرآن فرموده «قلوب یعقلون بها» رسید و در وجود حقایق بوسیله قلب تدبر و تعمق کرد و ادراک قلبی را به صحنه آورد و بوسیله قلوب با وضعیت ها و حوادث روبرو شد؟مدتی است واقعا میل و رغبت ام به مباحث عقلی و استدلالی و صغری کبری های منطقی در اصول عقاید و در تبیین حقایق و معارف اسلامی و انقلابی، کم شده است و بیشتر دنبال آنم که بوسیله قلبم در صحنه حاضر شوم و حضور قلبی در صحنه داشته باشم ویژه اینکه جمله ای از حضرتعالی در کتاب جوان و انتخاب بزرگ، یک تلنگر به من بود که انسان های مومن انقلاب اسلامی را دوست دارند چون باعث سیر و توجه روح به عالم غیب می شود و با مدیریت اجتماعی ولی فقیه، از سردرگمی زندگی های غیر دینی نجات می یابند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم در همین سیری که قرار دارید با جدیّت کامل، ادبیات عرب و سپس فلسفه‌ی اسلامی را ادامه دهید تا حساب‌شده وارد معارف سلوکی و قلبی بگردید. موفق باشید

26943
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جان اگر بخواهیم تفسیر المیزان را جزء برنامه های مطالعاتی قرار دهیم، آیا شرحی بصورت مکتوب یا صوتی پیشنهاد می‌فرمایید، که بیان علامه را با توضیحات لازم برای مبتدیان بیان فرموده باشند. تشکر فراوان از شما و دوستان زحمت کش لب المیزان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده این است که اولاً: جزوه‌ی «روش کار با تفسیر المیزان» مطالعه شود. ثانیاً: صوت شرح چند سوره مثل سوره‌ی عنکبوت و زمر و آل عمران دنبال گردد. ثالثاً: به همان روشی که در آن جزوه گفته شده، سراغ تفسیر المیزان بروید. إن‌شاءاللّه نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

26930
متن پرسش
با سلام و دعای خیر: در مبحث معاد فرمودید هر کدام از پدیده های مادی در امتداد خود به احد منتهی می گردند ولی هر کدام بنابر شرایط به جلوه ی خاص می باشند. حال اگر با صدای آب احساس آرامش کنیم می توان گفت از طریق قوای شنوایی این صدا به من انسان منتقل می شود و با توجه به اینکه وجه دیگر آب به روشنایی ختم می شود من انسان با وجه آرامش آن روبرو می شود و ارتباط می گیرد. با تشگر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نکته‌ی خوبی است. وقتی متوجه شویم در این مثال، چگونه عالم ماده در سیر خود به ساحتِ غیر مادی منتقل می‌گردد. موفق باشید

26940
متن پرسش
سلام علیکم: مدت یک سال است که در سر خود احساس می کنم که چند نفر مدام در حال صحبت اند. من خود آنان را شیطان فرض کرده ام. به شدت توسط آنان مورد آزار قرار می گیرم. ماه هاست که مدام در سرم می گویند امام زمان وجود ندارد و من فقط با تعویذ توانسته‌ام اعتقاد خود را حفظ کنم. مدام دار حال فریب بنده اند برای انجام کار های شرورانه و فحشا که فقط با ذکر خودم را از گزند کسانی که در سرم صحبت می کنند در امان بمانم. چندین بار به روانپزشک مراجعه کردم و دارو گرفتم بدون این که درمان داشته باشد. از شما می خواهم راهی برای درمان این مسیله پیدا کنید تا بتوانم اعتقاد خود را حفظ کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بد نیست به راه‌کارهایی که در کتاب‌های «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» و «ادب خیال و عقل و قلب» پیشنهاد شده، سری بزنید. موفق باشید

26928
متن پرسش
سلام علیکم: در این ایام اخیر، بحثی مطرح شده که حکومت پهلوی بعلت توجه و تمرکز بالا روی اقشار و افراد نو گرا و تجدد گرا و غفلت از توجه و شنیدن صدای جریانات و اقشار سنت گرا و با تفکر سنت گرایانه (که خب منظورشان هم از سنت گرا، همان نیروهای انقلاب و حول محور امام راحل است) شکست خورد و به فروپاشی در بهمن ۵۷ رسید. در ادامه بحثی را مطرح می کنند که امروز جمهوری اسلامی، توجه و تمرکز بالا روی اقشار سنت گرا دارد و از شنیدن صدای اقشار و جریانات تجدد گرا خودداری می کند و راه حل کشور، شنیدن صدای این تجدد گرایان و عدم تمرکز بیش از حد روی سنت گرایان هست. آیا اساسا چنین تحلیل و راهکاری، اوضاع کنونی جامعه را درست تبیین کرده و راهکار قوی و در عین حال بدون منافات با اصول انقلاب اسلامی است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلِ حرف، حرف درستی است و آقای دکتر عبدالکریمی نیز مکرر این نکته را مطرح می‌کنند. و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند انقلاب اسلامی باید در ارائه‌ی اندیشه و مبانیِ خود با ادبیاتی فاخر نخبگان را مورد توجه قرار دهد. ولی مشکل تجددگرایان آنجا است که اساساً متوجه‌ی جایگاه تاریخی انقلاب نیستند و عملاً بیرون از زمانه‌ی خود و بیگانه با مردم تنفس می‌کنند، وگرنه حضرت امام سعیِ وافر داشتند که جریان روشنفکری در انقلاب، جای و جایگاه داشته باشد. و ما هنوز نیز نیاز به این امر داریم. موفق باشید

26915
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می‌فرماید: انبیاء توحید مجسم بودند. اگر می‌خواست خدای سبحان در این عالم دیده شود، انبیاء می‌شد. تمام رفتار و گفتار انبیاء ظهور خدای سبحان است. توحید را در فعل آشکار کردند، به طوری که اگر جنبه جسمانی اینها از آنها جدا شود، فقط توحید را نشان می‌دهند و چیز دیگر نیست. در کدام جلد گفته شده و آدرس آن کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:در نرم افزاری که مربوط به آثار علامه بود چنین جمله ای یافت نشد هرچند جمله دقیقی است. موفق باشید

26927
متن پرسش
سلام استاد: ۱. با توجه به کتاب روزه دریچه رویت شما و روزه از مباحات دیگر، ما زنان چه نیازی به کار داریم؟ از طرفی بخواهیم در اجتماع حضور داشته باشیم چه کار کنیم؟ ۲. استاد اگر بخواهیم شغل و ادامه تحصیل ما در رابطه با معارف اسلامی و به ویژه تفسیر قرآن باشد باید چه کار کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان روحِ حکمت و برهان و قرآن را چشید، خود به خود افقی در مقابلش گشوده می‌شود که متوجه خواهد شد در کدام راه قدم بگذارد به‌خصوص که راهنمایی همچون نایب‌الإمام خامنه‌ای در میان است. موفق باشید

26925
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد برای چه باید حضورمون رو گسترده تر کنیم؟ خب با وجود غیر قابل قبول بعضی ها در اجتماع و مشکلات آن چه کنیم اگر فقط قصد احساس حضور وجوده؟ ۲. استاد بعد از مطالعه مباحث ابتدایی معرفت النفس و غرب شناسی، برای اینکه بطور جدی تر وارد سیر وجودی در حقایق بشیم و وجود و مراتبش رو بشناسیم (که با شناختی که پیدا کردم حکمت و عرفان را پیشنهاد می فرمایید) جدای از آثار حضرتعالی کجا میتونم این مباحث رو بصورت درست و واقعی و زنده پیگیری کنم؟ بصورتی که فقط مذکر حقیقت واقعیت باشد و واسطه نزنند (احساس می کنم روح ابتدای مباحث معرفت النفس تان رو تاحدی حس کردم اما با مثل مباحث از برهان تا عرفان با متن و صوتش نمیتونم ارتباط جدی برقرار کنم و این احساس رسیدن به واقعیت بی واسطه رو حس نمی کنم) استاد بنده با انبوهی از سوالات فردی بودم که در متن مدرنیته رشد کرده و خودش در توهمات ذهنی گیر افتاده تا آنجایی که فکر کنه در خارج از خودش چیزی هست یا نه (و حتی مدتی بدنبال کشیده شدن این امر در وجود خودش هم فکر کنه) دنبال آغاز آغازها بوده و با ارتباط با مباحث شما و وارد شدن به صحنه ارتباط بی واسطه با حقیقت از طریق معرفت حضوری نفس (که البته میدونیم آشفته به اوهام هست) به زندگی یک انسان طبیعی برگشتم با سها هم ارتباط دارم ولی بصورت جدی نمیتونم کاری انجام بدم در سطح شما جواب از اونجا نمی گیرم. اگر مجموعه ها و اساتیدی رو معرفی بفرمایید در این افق کار جدی بکنند و اگر متعدد هستند بنا بر سلیقه انتخاب کنم و در صورت امکان بتونم با ارتباط با مجموعه شان جدی پیش برم. ۲. جلسه چند ماه پیش خدمتتون برنامه کوه صبح ها رو رسیدم که جمع بندی ارزشمندی ارائه فرمودید فکر کنم در سطح بحث برکات نظر به صرف الوجود بوده. خیلی ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نتیجه‌ی درک «بودن»ِ خود آن می‌شود که قرآن در وصف مؤمنین فرمود: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» چون با امر لغو و بیهوده‌ای روبه‌رو شدند، خود را همسنگِ آن افراد که چنین اعمالی را انجام می‌دهند، نمی‌کنند. ۲. فکر می‌کنم کتاب «بدایة الحکمة» از علامه با شرح آقای امینی‌نژاد بتواند در نظم ذهنیِ لازم کمک کند. موفق باشید

26924
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: سوالی درباره کتاب مصباح الهدایه از خدمتتون داشتم. حضرت امام در مصباح بیست و یکم می فرمایند عالم ماده و مادیات و ساکنان زمین های پست همه بدون هیچ انکاری ایمان آوردند و اما عدم پذیرش رسالت و ولایت از جانب برخی بدلیل نقصان قابل و ضعف استعداد او در پذیرش کمالات است و گرنه هر موجودی به میزان ظرفیت وجودی و قابلیت خود، ولایت و خلافت باطنی را پذیرفته و این دو در سرتاسر پهنه آسمانها و زمین نافذ است. منظور امام (ره) اینجا چیست و به چه مطلبی اشاره دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در وَجهِ تکوینی عالم، قضیه از آن قرار است که فرمودند و در شرح آن جمله باید عرض شود که شعورِ فهمِ تعیّن ولایت الهی در همه‌ی موجودات نبوده است. موفق باشید

26921
متن پرسش
درباره عصمت جایگاه امامت در ولی فقیه: دلیل عقلی‌ای که بر اثبات امامت پیامبر (ص) و ائمه (ع) آوردیم مربوط به جایگاه است نه شخص زیرا احکام عقلی احکامی کلی هستند. به تعبیر دیگر دلیل عقلی ما اثبات می‌کند که هر شخصی در این جایگاه قرار گرفته باشد باید معصوم باشد. البته ائمه غیر از شأن حکومتداری شأن مرجعیت علمی (بیان احکام) و شأن هدایت معنوی را نیز دارای هستند. بنابراین عصمت ائمه بالاترین مرتبه عصمت است. زیرا عصمت می‌تواند در اعمال ظاهری و یا عصمت در اعمال قلبی و روحی و ... مطرح شود. حال اگر عصمت مخصوص جایگاه و نه شخص ائمه است و ولی فقیه دقیقاً همان جایگاه معصوم را در امر حکومتداری دارد، بنابراین عصمت در ولی فقیه شبیه عصمت در امام است هر چند عصمت امام در بالاترین مرتبه از عصمت باشد. به تعبیر دیگر اگر مردم در زمان ما حکومتداری ولی خدا را پذیرفته باشند پس خداوند باید حاکم صالح را به مردم بدهد و اگر ندهد مردم در این زمینه هدایت نمی شوند و با لطف الهی ناسازگار است. آیا می توان گفت عصمت ولی فقیه مرتبه ای از مراتب عصمت امام بوده و در حقیقت عصمت از ملکه عصمت در انسان ناشی شده که همان ملکه تقوا و معنویت است که مرتبه نازله تقوا و معنویت امام است؟ نتیجه این بحث آن است که اگر انتقاد به شخص معصوم کار خطایی است زیرا معصوم امکان ندارد خطا کند پس انتقاد به ولی فقیه نیز خطاست. انتقاد به امام در واقع انتقاد به جایگاه هدایت کننده از طرف خداست که معصومانه است هر چند شخصی که در آن قرار گرفته جزو ائمه نباشد. البته جای انتقاد به ولی الهی همیشه در جامعه اسلامی باز است. نه به این خاطر که انتقاد وارد است و باید اصلاح شود، بلکه بدین خاطر که مردم آزاد باشند تا خودشان متوجه خطای خود بشوند و رشد کنند. به هر حال اگر ولی فقیه (به عنوان یکی از شئون امام معصوم) معصوم نباشد استدلال ما برای اثبات عصمت امام نیز منتفی می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عصمت ائمه «علیهم‌السلام» به صراحتِ آیه‌ی ۳۳ سوره‌ی احزاب، تکوینی است که بحث آن در المیزان به‌خوبی آمده است و ولیّ فقیه به حکمِ روایتی که می‌فرماید:

«إِنَّ‌ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده‌اي از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سينه‌ي او را گشاده مي‌گرداند. تا در مديريت خود کوچک‌ترين لغزشي نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِيهِ غَيْرَ صَوَابٍ» در نتيجه آنچنان توانا مي‌شود که در جواب‌گويي به هيچ نيازي در نمي‌ماند و غير از صواب از او نخواهي يافت و به خوبي مصلحت مردم را در نظر مي‌گيرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَيَّدٌ»[1] پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأييد الهي است.

مطابق روایت فوق، ولیّ فقیه مؤیّد به تأییداتِ الهی است. ولی به هر حال خودِ او متوجه است که آن نوع عصمت که ائمه دارا هستند و به صراحت ادعا می‌کنند؛ را ندارد. و به همین جهت در بستر سیره‌ی معصومین عمل می‌کند و بدین لحاظ از آن نوع خطرات و اشتباهات که به معنای انحراف است، در امان هستند. موفق باشید

 


[1] - تحف العقول،ص ۴۴۳

26920
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: به نظرتان، به چه دلیلی حرکت های اسلامی که موسوم به بیداری اسلامی در مصر و تونس و لیبی شد، نتوانستند مانند انقلاب اسلامی در جهان حاضر شوند و آن جایگاه را پیدا کنند؟ آیا می شود گفت با وجود اینکه این حرکت ها در مرحله انقلاب و جنبش، رویکرد دینی و ضد استبداد و استکباری داشتند، اما در مرحله نظام سازی و پس از پیروزی، تابع قواعد غرب و عالم مدرن شدند و خواستند الگوی لیبرال_دموکراسی را اسلامیزه کنند در صورتیکه انقلاب اسلامی با وجود نظریه ولایت فقیه وارد نظام سازی شد و حتی توانست بحثی مثل انتخابات را ذیل ولایت یک فقیه جامع الشرایط استحاله کند و همین انتخابات برخاسته از فرهنگ مدرن، در گفتمان انقلاب اسلامی تبدیل به ابزاری برای مشارکت اجتماعی در چارچوب شریعت الهی هم چنین بیعت با نائب الامام شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عوامل زیادی را در این رابطه باید برشمرد که جای آن این‌جا نیست. ولی اتفاقاً در جلسه‌ای که رهبر معظم انقلاب با نخبگانِ جهان اسلام داشتند، دقیقاً به همین نکته و ضرورتِ نظام‌سازی تأکید کردند. موفق باشید

نمایش چاپی