بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26810
متن پرسش
سلام علیکم: در یادداشت علی (ع) و تعیین نبا عظیم تاریخی، فرمودید انسان با نظر به «بودن»اش، حقیقت را در بستر تقدیرِ تاریخ احساس می‌کند، از آن جهت که «حقیقت» در افق زمان و تاریخ، در شخصیتی متعین فهمیده می‌شود و انسان اصیل در عین آن‌که یک فرد است، به وسعت هستی است و در عین آن‌که متناهی است، مطلق است به جهت مقام فهم «وجود و بودن» خویش. این انسان از حیث وجودش سر و کارش از یک طرف با وجودِ خویش است و از طرف دیگر با تمام عالم وجود سر و کار و رابطه دارد. آیا این مطلب حضرتعالی همان نکته ای است که این چنین در کتاب شرح زیارت آل یس متذکر آن شده اید و نشانگر همان ارتباط با انسان کامل بعنوان اصل انسانیت و تجلی عینی انسان کامل هم چنین لزوم الفت با او را دارد، است: «همه ما انسانيم، اما هيچ كدام انسان كامل نيستيم. پس بايد انسانيت ما به انسان كامل يا عين انسان برگردد. بنابراين عين انسان هميشه در عالم هست كه ما مي توانيم از جهت انسانيت از او نور بگيريم و در راستای انسانيت رشد كنيم، و عنايت داشته باشيد حقيقت انسان يا انسان كامل، حقيقتی است فوق جسم و مكان و زمان. زن ها و مردها همه انسان اند، ولی قطب جان همه انسان ها امام زمان (عج) است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست تطبیق فرموده‌اید. در بحث اخیر، نظر به جایگاه انسانِ کامل در هستی شده است و در آن بحث، نظر به نسبتِ ما با انسان کامل مطرح است. موفق باشید

26808
متن پرسش
استاد سلام: با توجه به اینکه انجام حج تمتع با معرفت توصیه ائمه اطهار (ع) و بزرگان است، خواهشمندم سیر مطالعاتی و دستورات سلوکي در این مورد بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جزوات «حقیقت حج» و «وظیفه‌ی حجاج پس از برگشت از حج» که بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

26800
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در این شب های ولادت حضرت علی (ع) به نظرم آمد خداوند با این ویروس کرونا بنا داشته است، ما را متوجه غرور ها و منیت های خودمان کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است. ولی امیدوار باشید کشور عزیز ایران اسلامی به الهام الهی، راهِ مقابله با آن ویروس را به جهان ارائه دهد و از آن مهم‌تر بصیرتی برای ما باشد. عزیزی نکاتی فرموده بود و بنده نیز عرایض مختصری در استقبال از سخن او داشتم که ذیلاً تقدیم می‌کنم. موفق باشید

 [Forwarded from مجید افقری]

آیا خطر کرونا برای همه طیف های جامعه ما یکسان است.

اول باید این نکته را ذکر کنم این نوشته به معنای نادیده گرفتن و کم اهمیت جلوه دادن این ویروس نیست بلکه شاید این ویروس پرده از برخی توهمات ذهنی ما برداشته.

چرا عده ای این قدر احساس خفگی و ترس می کنند؟ چرا قبل از مرگ می میریم و جز سیاهی جلوی چشم خود هیچ چیزی نمی بینیم.

همه ی ما خیالات و توهماتی در پس ذهن داریم و شاید سالها با آن زندگی می کنیم و به آن پرو بال می دهیم و مثل خود انسان که از کودکی به نوجوانی و جوانی می رسد. این تخیلات هم با آدم رشد می کند و قد می کشد. البته  به این معنا نیست که داشتن چنین خیالاتی حتما بد است نه اصلا اگر آدم دارای قوه خیال نباشد اصلا عزم و حرکتی در کار نیست.

اما بعضی خیالات بنیادشان بر آب است و عمری را بر باد می دهند.

یکی از این خیالاتی که ما یا خود آن را داشته یا از دوستان آشنایان آن را بارهاشنیده ایم این است که می خواهم بروم خارج یا در آینده می روم خارج، اما در این که خارج کیست، چیست، کجاست خیلی بحثی نداشته ایم.

همه ی ما در لابلای اخبار و اطلاعاتی که دنبال کرده یا شنیده ایم کم و بیش به مفهوم مهاجرت آگاهی اجمالی پیداکرده ایم.

سالانه هزاران خانواده ایرانی با مراجعه به سفارتخانه کشورهایی که از نظرشان آنجا از نظر سطح زندگی  بهتر از کشور خودشان است بار سفر می بندند و از ایران می روند. «اگر آمریکا و اروپا شد که چه بهتر اگر نشد همین گرجستان و ارمنستان هم غنیمتی است.»

قطعا دلایلی که باعث می شود فرد دست به مهاجرت بزند حداقل برای خود فرد موجه است می خواهد دلیل آن اقتصادی، سیاسی و یا حتی فرهنگی باشد. اما هرچه که هست در اکثر این دلایل یک وجه اشتراکی وجود دارد و آن این است که خارج بهتر از این جاست. در این که در برخی شاخصه ها وضعیت زندگی در برخی کشورهای به اصطلاح پیشرفته بهتر از ماست خیلی بحثی ندارم حتی اگر کسی بگوید در همه ی شاخصه ها آنها بهتر از ما هستند من باز مناقشه ای ندارم چون موضوع بحثم این نیست. 

آنچه که من روی آن مساله دارم این رویا پردازی و خیال پردازی ماست این مطلق انگاری، این که آنجا جایی است که اگر برویم دیگر مشکلاتی نیست و می توانیم بهترین خانه و اتومبیل و درآمد را داشته باشیم و در صحت و سلامت بتوانیم در این بهشت دنیایی سالها خوش باشیم و در آرامش زندگی کنیم.

این آرزوها فقط مخصوص کسانی نیست که موفق به مهاجرت می شوند بلکه به قول معروف اینها مشتی است نمونه خروار. کسانی که موفق به مهاجرت نشده اند و چنین آرزویی در دل دارند بسیار بیشتراند و شاید جامعه هدف و افرادی که می خواهیم در مورد آنها بنویسیم همین هستند.

آری افرادی که در داخل زندگی می کنند و چنین رویاها و اوهامی در سر می پرورانند وجود این ویروس برای آنها کشنده تر است.

به خاطر این که این ویروس همه جایی است و جهانی است و اوهام و رویاها به واسطه ی آن فروریخته و دیگر آن جایی وجود ندارد و همه جا این جاست دیگر آن جایی که گوشه ی ذهن پر خیالش پرورانده بود که برود و خوش باشد و عیش کند دیگر وجود ندارد دیگر آن جا در ذهنش وجود ندارد با این که شاید پایش را از شهر خودش هم بیرون نگذاشته است اما عمری با این خیال زندگی کرده و حالا با پوچ بودن وهمی بودن بخشی از خودش روبرو شده.

آری عزیز جان کرونا می تواند تذکری به من و تو باشد که چقدر در گیر اوهام هستیم و چقدر در وادی حقیقت سیر می کنیم.

ما همگی اوهام زیادی در ذهن و جان خود پرورانده ایم و روزی چیزی مثل همین ویروس باعث می شود که ما با خود دوباره روبرو شویم و خالی بودن وجود خود را دوباره بنگریم و یاس و وحشت در ما غلبه می کند.

اگر امروز سراب ها را آب بنگریم اگر موجودات را وجود بنگریم اگر اعتباریات را اصیل بپنداریم چنین سختی هایی از این پس بیشتر با آن روبرو خواهیم شد.

و تنها چیزی که می تواند ما را از این معرکه ی سخت و جان فرسا نجات دهد تفکر است. 

تفکراست که نمی گزارد سراب را آب ببینی و وقتی سراب را آب ندیدی خوشحالی و نشاط وهمی هم سراغ تو نمی آید و به همین دلیل یاس بعد از روبرو شدن با واقع هم دیگر نداری.

حوادث و مسائلی این چنین شاید فرصتی است که خود را دوباره ببینیم و خود را دوباره آزاد از بسیاری از نسبت ها حس کنیم نسبت هایی که همچون غل و زنجیر پای ما را گرفته و پر پرواز ما را بی فایده کرده است

 [Forwarded from طاهرزاده]

با سلام: انصافاً قضیه از همین قرار است که در ناکجاآبادها به دنبالِ آبادانی می‌گردیم، غافل از آن‌که حقیقت، از همه‌چیز به ما نزدیک‌تر است. کافی است راهِ رجوع به حقیقت را که همان مأواگزیدن در محضر خدا است، آن هم از طریقِ آنچه به ما عطا فرموده است را بیابیم. 

26777
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید چند سوالی داشتم خدمتتان عرض می کنم: ۱. می خواستم در مورد توحید افعالی و قضا و قدر بپرسم: سوالاتی که بیشتر پرسیده شد بیشتر مورد بحث جبر و اختیار خود شخص بوده ولی من بعد اجتماعی آن را مدنظر دارم: فرض کنیم فرد الف از فرد ب میزانی پول قرض کرده و باید تا موئد مقرری بدهد و آن پول را هم داشته باشد حال اینکه بدهد یا ندهد برای فرد الف اختیاری است یعنی خدا به این فرد اجازه را داده که قرض را ادا کند ولی با اختیار خود ادا نمی کند و این پس ندادن پول به فرد ب. جبرا باعث مشکل مالی فرد ب می شود و عامل امتحان و ابتلا فرد ب است یعنی می خواهم بگوییم که تاثیر عمل اختیاری فرد الف بر فرد ب جبری است. ۱. در واقع خیلی از رفتار ها و تاثیرات دیگران بر ما جبری است و از اراده ما خارج ولی رفتار ما در پاسخ به دیگران اختیاری است؟ ۲. اگر یزید با اختیار خود شقی نمی شد و با اختیار خود دستور حمله را نمی داد خدا چطور از امام حسین (ع) امتحان می گرفت؟ آیا واقعه عاشورا رخ نمی داد؟ ۳. اعیان ثابته علم به سرانجام فرد یا استعداد بالقوه (که ممکنه نرسد) یا جبر است؟ ۴. مرگ و زندگی دست خداست حال اگر فردی دیگری را به قتل برساند مرگ آن شخص مطابق با قضا و قدر و علم خداوند (جبر) بوده ولی قاتل دارای اختیار بوده اگر بخواهیم از نگاه توحید افعالی به این موضوع بنگریم آیا درست است که بگوییم که خدا از روز ازل علم به این استعداد آدم کشی آن شخص دارد و باید شخص را در معرض امتحان قرار دهد تا آن استعداد را بروز بدهد و هم می داند که بروز می دهد بنابراین به نحوی آن دو فرد را کنار هم قرار داده تا هم قاتل استعداد آدم کشی خود را بروز دهد و هم مقتول طبق علم خدا مرگش فرا رسد؟ ۵. طبق فرمایش آیت الله بهجت همه ما ها شمر بالقوه ایم یعنی چه؟ ۶. من جایی خواندم یکی از اولیا گفته همه از آخر می ترسند ولی من از اول آیا این نشان از جبری بودن عاقبت نیست؟ ۷. من جایی شنیدم که گفتن امتحان برای نشان دان و بروز دادن سِر شخص است آیا این با آن هدف سازندگی و رشد امتحان تناقض ندارد؟ ۸. استعداد های بالقوه و ( سِر) ما در کجا شکل گرفت و آیا قابل تغییر هستند؟ استاد ببخشید مطالب زیاد و پراکنده شد. در پناه حق
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید چند بحث را جمع کرد. یکی تقدیراتی را که هر کس دارد و دیگر انسان در دلِ تقدیرات، اختیاراتش را شکل می‌دهد و سوم، بحث نظام احسن عالَم است که لازمه‌ی هر کدام از این مباحث، مطالعات طولانی نیاز دارد و در محدوده‌ی سؤال و جواب نمی‌گنجد. بد نیست از کتاب «عدل الهی» و انسان و سرنوشت از مرحوم شهید مطهری شروع فرمایید. موفق باشید

26783
متن پرسش
سلام: قبل از خبر بیست و سی یک صوت از رهبر در خطاب به پرستاران پخش کرد که قسمتی از این فرمودند «امید بیماران اول به خدا و دوم به شما....» می خواستم بدانم چرا حضرت آقا با اینکه در معارف دینی ما امید اول خدا و آخر هم خداست اینگونه فرمودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به واسطه‌هایی که خداوند جهت اعمال اراده‌اش به میان آورده است، با توحید منافات ندارد. موفق باشید

26782
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: من کتابها و سخنرانی های آیت الله شجاعی رو همراه کتاب های سلوک و سخنرانی های شما مثل معرفت نفس, برهان صذیقین و.. رو گوش دادم. میخوام ادامه بدهم, چطور دسترسی پیدا کنم به صوت سایر دروس که شما تدریس نمودید؟ خیلی نیاز دارم, در شهر من استاد سلوکی نیست و مخالفت هست در مورد عرفان و ....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هم می‌توانید به سایت رجوع فرمایید و هم با حاج آقا نظری به شماره‌ی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تماس بگیرید. موفق باشید

 

26771
متن پرسش
با سلام مجدد استاد عزیز: اگر بعد از رجوع به قرآن و عقل، بخواهیم به احادیث رجوع داشته باشیم؛ کدام منبع معتبر را سفارش می فرمایید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «اصول کافی» و «تحف‌العقول» و «بحارالانوار» در این مورد کارسازند. موفق باشید

26765
متن پرسش
سلام‌حاج آقا: الان‌بنظرتون با این شرایط داخلی و حمله به شیعیان مظلوم هندی، آیا باید بفکر نشستن در صحن مساجد بود؟ آیا نباید یک اعتراض سیاسی به خونخواهی شیعیان‌هندی بیرون شهرها و در فضای باز با رعایت بهداشت و ...انجام داد؟ آیا وقت بلند شدن و راه افتادن تا اونطرف مرزهای ایران‌ نیست؟ آیا عالَم با تمام وسعتش مسجد اولیاءالله نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دغدغه‌ی به‌جایی است. ولی ظاهراً آنچه از طریق مقام معظم رهبری و وزارت امور خارجه انجام شد، کاری است که باید انجام می‌شد. موفق باشید

26763
متن پرسش
با سلام: منظور شما از این جمله چیست؟ (حق تعالی را به حکم موطن خیال در صورتی می‌یابی همان‌گونه که در موطن نظرِ عقلی او را منزه از صورت می‌فهمی). منظور از این که حق تعالی را در موطن خیال در یک صورت می یابی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمله‌ی بسیار مهمی است که باید با قواعد آن آشنا بود. حداقل به این روایت فکر کنید که از رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم: «رأیت ربّی باحسن صورته» یا به عرایضی که در رابطه با تشییع‌کنندگان پیکر شهید حاج قاسم عرض شد مبنی بر آن‌که حاج قاسم عامل ظهور خداوند در میان صحنه‌ی تشییع‌کنندگان شد. موفق باشید

26741
متن پرسش
سلام علیکم: با مطالعه کتاب جذاب و راهگشای شما یعنی کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» یک سوال و مطلبی برایم ایجاد شد. اینکه آیا می شود گفت جمیع انبیاء و اولیاء الهی در صدد هستند تا انتخاب های بشر را رشد دهند و به او کمک کنند تا دست به انتخاب عمیق و با طراوات و در شان خود بزند زیرا انتخاب و هدف هر فرد بایستی متناسب با ظرفیت و سرمایه او باشد و انسان بعنوان اشرف مخلوقات و خلیفه الله و با وجود این میزان استعداد و سرمایه، باید هدفی در تراز این سرمایه ها و استعدادها و نعمت های مخصوص داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟ مگر جز این است که هویت هر انسانی در انتخاب‌های او شکل می‌گیرد؟ موفق باشید

26740
متن پرسش
سلام علیکم: آیا در عالم برزخ، امکان توبه از معاصی و درخواست مغفرت از درگاه الهی وجود دارد و آیا این توبه مورد پذیرش قرار می گیرد یا اینکه تنها در دنیا این امر ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، الیوم یوم العمل و غدا یوم الحساب. موفق باشید

26746
متن پرسش

سلام علیکم: در یادداشت «براستی همه ما حاج قاسم هستیم»، اشاره به حس حضور تاریخی خدا از طریق انقلاب اسلامی کردید و فرمودید، شهید سلیمانی در بستر این نهضت غرق در اراده الهی بود. در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی نیز در این باب مطالبی دارید و نوشته اید «مشکل امروز ما اين است که جوانان ما دارند عالَم ديني شان را از دست مي دهد و گرنه از من و شما بهتر مي توانند خدا را ثابت کنند، ولی با علم به وجود خدا، وارد عالَمی نشده اند که منجر به اُنس با خدا گردد و به همين جهت در عالَم خود جايگاهی براي احکام الهی نمي شناسند.» در ادامه هم تبیین فرمودید علت اینکه خیلی افراد نسبت به تک تک احکام دینی سوال کرده و یا ابهام برایشان ایجاد می شود، همین وارد نشدن و نشناختن عالَم دینی است. فکر می کنم و برداشتم این است که منظور حضرتعالی این بود که اگر ما سعه وجودی مان را از طریق الفت با ذات اقدس رب العالمین بالا ببریم و به عمق جهانی کاری که در پرتو انقلاب اسلامی در حال شکل گیری است بیندیشیم و خود را در طرح بزرگ تمدن سازی توحیدی حاضر ببینیم، صبر و بصیرت پیشه می کنیم و دیگر سختی ها و مشقت های این مسیر ما را زمین گیر و ابن السبیل نمی کند و آن وقت حتی عباداتی مثل نماز یومیه را هم از دین دید می بینیم که این نماز، به ما عظمت روحی می دهد تا در کلان پروژه تاریخ خود ثابت قدم و استوار بمانیم و به واقعیت این جمله امام راحل برسیم که عالَم محضر خداست. نمی دانم تا چه حد این برداشت من از سخنان حضرتعالی درست بوده اما بواقع نکات عمیق و قابل تدبر و حکمت آمیز در یادداشت تان درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی بود و ان شاء الله باب تدبر برای همه ما به برکت خون این شهید عزیز، باز شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. احساسِ بودنِ حقیقی، نه به بودنِ مفهوم، بلکه در بودنِ تاریخی محقق می‌شود و انقلاب اسلامی عطای الهی است به بودنِ تاریخی که همیشه انسان اصیل به دنبال آن است. علی «علیه‌السلام» مظهر کامل بودنِ تاریخیِ اسلام‌اند. عرایضی در این رابطه در بحث سوره‌ی «نبأ» شد. متن درس‌گفتارِ آن را در زیر خدمتتان می‌فرستم. البته تنها یک جلسه در شرح مفادّ آن متن بحث شده. عمری باشد ادامه خواهد یافت. موفق باشید

تعیّن تاریخی نباء عظیم

باسمه تعالی

در راستای به ظهور آمدن نباء عظیم که یوم الفصلی است وعده داده شده در تحقق شخصی که مصداق «وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً» است می توان گفت:

۱. انسان با نظر به «بودن»اش، حقیقت را در بستر تقدیرِ تاریخ احساس می‌کند، از آن جهت که «حقیقت» در افق زمان و تاریخ، در شخصیتی متعین فهمیده می‌شود.

۲. «بودنِ» انسان در گرو فهم «وجود» است تا با این فهم، انسان مانند سایر موجودات صرفاً در درون جهان قرار نگیرد بلکه چون فهمی از وجود دارد، در میان آینده و گذشته و آزاد از زمان، خود را احساس می‌کند و بر این اساس، یعنی بر اساسِ فهم «وجود»، موجودات از حیث وجودشان در افقِ فهم انسان به حضور در می‌آیند و معنا می‌شوند. یعنی انسان کامل جایگاه هر چیزی را به معنای واقعی‌اش درک می‌کند.

۳. وقتی انسان خود را در تاریخی که به اراده‌ی الهی ظهور آمده،  احساس کند، با نظر با وجه وجودی خود به موجودات، گشوده می‌شود. نحوه‌ی گشودگی و برون‌خویشیِ انسان اصیل، وجهی از همان ساختارِ در جهان‌بودنِ آن است.

۴. بودنِ در زمان و تاریخِ خود، بودنی است غیر ذهنی که می‌توانیم خود را بیش از آن‌که بفهمیم، حسّ کنیم. این است معنای «كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّه عَلَيْهِ التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار» اكثر عبادت اباذر تفكر و عبرت گيرى بوده.

۵. انسان، موجودی است که باید در همان نحوه‌ی واقعیت و وجودش، عین روی‌آورندگی باشد. بودنِ انسان اساساً چیزی جز روی‌آورنده‌بودن نیست، وجودی که عین گشودگی است و به همین جهت، هویت اش تعلقی است. «ماهِيتُهُ انِيتُهُ»، چيستى او همان هستى اوست‏ و در این رابطه پرسش از آن‌که انسان چیست، پرسش بی ربطی است.

۶. انسان اصیل در عین آن‌که یک فرد است، به وسعت هستی است و درعین آن‌که متناهی است، مطلق است به جهت مقام فهم «وجود و بودن» خویش. این انسان از حیث وجودش سر و کارش از یک طرف با وجودِ خویش است و از طرف دیگر با تمام عالم وجود سر و کار و رابطه دارد.

۷. گشودگی انسان اصیل، ایجاب می‌کند تا همواره با امکان‌های بودن خویش و به تبع آن، با انحاء اتمام نا پذیر مواجهه با موجودات، روبرو باشد.

۸. اگر انسان خود را تنها یکی از موجوداتِ عالم بفهمد، غیر اصیل است ولی انسان اصیل باشد، بودن خود را در خواهد یافت و آن را مصممانه بر عهده خواهد گرفت.

۹. آینده‌ی آغازین و اصیل، حرکت به سوی خود است؛ به سوی خودی که عین ربط به بیکرانه وجود است برای تعالی یافتن.

۱۰. این که  انسان با موجود نسبت برقرار کند و موجود بما هو موجود را تجربه کند، به جهت آن است که  وجود به او عطا شده. و گرنه خود را یک وجود بیگانه از سایر موجودات می‌فهمد.

۱۱. رویداد های تاریخی در بستر اسلامی که شروع شد، انسان اصیل، خود را به واسطه‌ی روشنی‌گاه های وجود احساس می کند، اساسا به واسطه‌ی رویدادهای تاریخی است که انسان و حقیقت در تعلّق متقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. به همان معنایی که علی علیه السلام از طریق اسلام با حقیقت روبرو شدند و آن را در صحنه های نبرد دنبال کردند.

۱۲. انسان با آن گشوده شدن نسبت به انوار الهی در پرتو رخدادهای توحیدی به دست می‌آید.

۱۳. تاریخ هستی، همان تاریخ فرستادن‌ها و حوالت هستی است که موجودات را به نحوی آشکار و در عین حال پنهان می‌دارد.

۱۴. تاریخِ حقیقی، حال است. حال، آینده است از آن جهت که حال، چیزی است که انتظارِ وقوع لوازم تاریخ جدید را می‌کشد. آیا این همان بودن نیست که ذاتی است همواره در حال، آن چیزی که در برابر ما، منتظر ما است؟ همان آینده‌ای است که به درستی اندیشه شده.

۱۵. وقتی انسان عین نسبت با وجود باشد، وجود، صرفاً خود را در چنین نسبتی آشکار می‌سازد که همان حضور یافتن است که تعلّق متقابل میان انسان و خدا است.

۱۶. هستی یا وجود به مثابه‌ی رویداد، همواره ارتباطی متقابل میان انسان و وجود را بر قرار می‌کند و وجود به مثابه‌ی رویداد، همواره در پیوند با انسان است که همان «کلّ یومٍ هو فی شأن» است. یعنی تاریخ توحیدی ظرفیت رابطه‌ی متقابل بین خدا و ظرفیت تاریخی انسان است.

۱۷. احساسِ «بودن»، در مواجهه‌ی با حق، در تاریخ، یعنی خود را به صورت اصیل احساس‌کردن است و این نوع «بودن» همان رویداد مواجهه با جنبه‌ی وجودی هر موجود است و در این حالت، انسان بر عکس سایر موجودات، وجودش عین گشودگی خواهد بود که این، در واقع همان «هویت تعلقی» انسان می‌باشد. انسان در این حالت در زمان نیست، بلکه ماورای زمان، عین گشودگی با موجودات است و به موجودات، مجال می‌دهد تا در نسبت با زمان خاص‌شان آشکار شوند. معنای فراتاریخیِ اولیای الهی را باید در این نحوه بودن جستجو کرد.

۱۸. هویت تعلقیِ انسان یعنی در عینِ ربط‌بودن با کلّ هستی. این یعنی جمع بین تناهی و نامتناهی که در اولیای الهی محقق می‌شود.

۱۹. انسان از موطن «بودن»ِ خود در مقام نظر به رویدادهای تاریخی در فهمِ وجود قرار می‌گیرد و از این حیث، بر تمام موجودات تقدم می‌یابد. این نوع «بودن»، احساسِ انسان است نسبت به خود در بیکرانگیِ با وجود، نه موجودی در میان موجودات.

۲۰. انسان با فهمِ «بودن»ِ خود، فهمنده‌ی وجود است و با بودنِ صرف خویش مواجه می‌شود و این همان راز گشودگی انسان است یعنی درکِ اتحاد با خویشتن که منجر به درک وجودی همه‌ی موجودات می‌شود و همه‌ی عالَم را نزد خود احساس می‌کند به همان معنایی که مولایمان علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند:

اتَزْعَمُ انَّكَ جِرْمٌ صَغيرٌ             وَ فيِكَ انْطَوَى الْعالَمُ الاكْبَر

تو مى‏ پندارى كه همين جسم كوچك هستى، در حالى كه جهان بزرگى در نهاد تو پنهان است.

 با این‌همه، انسانِ اصیل نمی‌تواند وجود خود را به صورت تامّ و تمام تجربه کند. زیرا ذاتاً همواره در مقام «امکان» است یعنی بیشتر از آنچه واقع شده است می‌باشد و همین امر موجب می‌شود تا احساسِ «بودن» در عینِ حضور بیکرانه‌ی «وجود» را در خود احساس کند.

۲۱. آن‌چه آینده است، در اصل همان امکان است که به سوی انسان اصیل که با «بودن»ِ خود به‌سر می‌برد، می‌آید، وقتی که او گشودگی خویش را حفظ کرده باشد. پیشروی انسان در آینده به معنای بازگشتِ او به سوی خود است، به معنای آنچه همواره از پیش بوده است.

۲۲. انسانِ اصیل در «حال» قرار می‌گیرد و می‌تواند با موجودات، مواجه شود، به واسطه‌ی رابطه‌ی آینده و گذشته. و لذا نحوه‌ی ارتباط آینده‌بودگی و «حال» را در وحدت‌شان نشان می‌دهد.

۲۳. انسان اصیل در مواجهه با موجودات باید خود را در حدّ مطلقِ گشودگی دریافته باشد و این دریافت، همان حرکتی است که در نخست از آینده در مواجه با نهائی‌ترین امکان، آغاز می‌شود و به سوی «بودگی» می‌رود.

۲۴. انسان اصیل که خود را در گشودگی نسبت به همه چیز می‌یابد، به اطلاقی می‌رسد که در آن اطلاق، دیگر خود را به واسطه‌ی موجودات درون جهان نمی‌فهمد. بلکه «بودن» خویش را در خود جهان احساس می‌کند. 

26757
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: مدتی بود به پرسش ها و پاسخ ها سر نزده بودم تا اینکه دیشب مرور می کردم به سوال ۲۶۶۱۲ رسیدم. استاد می فرمایید رای ۴۲ در صد ضربه ای به دموکراسی نمی زند و ملاک را کشورهای غربی قرار داده اید. استاد ۱. به طور قطع عده ی بسیاری از همین ۴۲ در صد به خاطر ترس پای صندوق آمدند حداقل در شهر ۱۵ هزار نفری ما که حدود ۳۰ در صد رای دادند پنج شش نفر اطرافیان من به وضوح چنین سخنی را گفتند. به عنوان نمونه مستخدم باز نشسته مدرسه قسم جلاله می خورد که من می ترسم یارانه و حقوقم قطع شود. مستخدم پیمانی مدرسه دیگری می گفت چند ماه دیگر قراره استخدام بشم اگه نرم رای بدم ممکنه ردم کنند و میوه فروش محل و.... می توانم با آنچه که در بین مردم کوچه بازار می بینم بگویم حداقل ۱۰ در صد از این ۴۲ درصد رای ترس است و اگر ترس نبود از رای آنها هم خبری نبود. ۲. تازه آنچه که به این رای ۴۲ درصدی کمک کرد رای شهرهایی بود که بیشتر نظام قبیله ای و طایفه ای مطرح است. ۳. شما چگونه رای حکومتی که ولایت فقیه فتوای واجب شرعی حضور را در انتخابات می دهد و تقریبا ۷۰ درصد مردم (با احتساب آن ۱۰ در صد ترس که اگر ترسشان نبود نمی آمدند) را با رای دموکراسی غربی مقایسه می کنید و نتیجه می گیرد به دموکراسی ضرری نزده است. ۴. براستی اینکه ۷۰ درصد یا بگو ۶۰ درصد مردم نظر ولی فقیه برایشان مهم نبود جای تامل ندارد!؟ ۵. من یک فرهنگی هستم و در محل به چشم انقلابی و کسی که نظام را قبول دارد به من نگاه می شود با این‌حال که خیلی ها خود سانسوری می کنند تعداد بسیار بسیار زیادی معتقدند که ما آنچه پدرانمان انتخاب کرده اند نمی خواهیم، شما چطور کلیک کرده اید روی نظر سنجی دانشگاه مریلند و نظر ۹۰ در صدی موافق نظام؟ کافیست کسی در کوچه و بازار باشد تا به وضوح عدم دقت این نظر سنجی را ببیند (حالا کاری به این شبهه که بعضی مطرح می کنند و این نظر سنجی را مدیریت شده می دانند ندارم) به عنوان نمونه (در روزهای اخیر، نتایج یک نظرسنجی به نام دانشگاه مریلند آمریکا منتشر شده که براساس آن، «اکثریت مردم ایران» حامی سیاست‌های جمهوری اسلامی، نظیر سرکوب مخالفان یا حضور در سوریه و لبنان، هستند.) اما منتقدان می‌گویند هم درباره برگزار کننده این نظرسنجی و هم درباره شیوه انجام آن تردیدهایی جدی وجود دارد و نمی‌توان نتایج آن را معتبر دانست. ابراهیم محسنی، که مسئولیت انجام این نظرسنجی را برعهده داشته، مدیر مرکز پژوهش‌های افکارعمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران است. با این حال، این نظرسنجی نه به نام دانشگاه تهران، بلکه به نام موسسه «ایران پل"» و دانشگاه مریلند آمریکا منتشر شده است، بدون آنکه به طور دقیق توضیح داده شده باشد که این دانشگاه چه نقشی در انجام این نظرسنجی داشته و چه اندازه در تعیین پرسش‌ها، غربالگری و انتخاب نظردهندگان و ارزیابی نتایج به دست آمده مشارکت داشته است. بر اساس داده‌های «ایران پل» در این نظرسنجی از حدود هزار خانوار ایرانی سوال شده، اما توضیح بیشتری درباره آنها داده نشده است. اعتبار نظرسنجی‌ها از جمله مشروط به ارایه اطلاعات دقیق‌ پیرامون جنسیت سوال شوندگان، رده سنی، پایگاه اجتماعیً، شغل، حوزه جغرافیایی (شهرهای بزرگ، کوچک یا روستا)، تحصیلات و اطلاعاتی از این دست است تا کارشناسان قادر به تجزیه و تحلیل نتایج آن نظرسنجی شوند. عامل دیگری که می‌تواند اعتبار نظرسنجی‌هایی از این دست را زیر سوال ببرد میزان آزادی پرسش‌شوندگان در دادن نظر واقعی خود است. آیا مراکز و موسسات نظرسنجی امکان ارتباط بی‌دردسر و بدون محدودیت با مردم را داشته‌اند؟ آیا مردم احساس امنیت و اطمینان می‌کنند که به عنوان مثال به سوالاتی درباره رهبر جمهوری اسلامی و یا نهادهایی مانند سپاه پاسداران با صداقت پاسخ دهند؟) و جان مطلب اینکه: استاد با توجه به فتوای علما و نظر صحیح رهبری و وجوب شرعی و درخواست مکرر رهبر حتی از کسانی که نظام را قبول ندارد به خاطر ایران و عدم استجابت و لبیک. و شرکت حدودا ۳۰ در صدی شهر های بزرگ که مسئله قبیله ای و طائفه ای در آن مطرح نیست از این مسئله باید باید درسهای فراوانی گرفت. با تشکر. لطفا در صورت امکان در سایت گذاشته شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً ملاحظه کرده‌اید که بنده در دیدگاه خود از جهت دیگری به تاریخی که توسط انقلاب اسلامی شروع شده، می‌نگرم و آن تاریخ، تاریخِ عبور از تنگناهایی است که استکبار جهانی و غرب‌زدگان پیش آورده‌اند. ولی «إنّ وعد اللّه حق». به هر حال این مشکلات، ریشه در تنگناهای تاریخی ما دارد و تنها با دلسوزیِ دلسوزانِ متدیّن این مشکلات رفع می‌شود و راهِ دیگری که غرب‌زده‌ها مطرح می‌کنند با تاریخِ ما هماهنگی ندارد. موفق باشید

26745
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. با توجه به اینکه در بحث اعیان ثابته گفته می شود امکان ذاتی موجودات است، از طرف دیگر خود اعیان صورت اسماء حقند، می توان گفت امکان همان اسماء حقند که در بحث اعیان ثابته با عالم خلق نسبت برقرار می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امکان، ذاتیِ موجودات است ولی در موطنِ معلوم‌ِ خدابودن، بحث، بحثِ اعیان است و جایی برای اسماء نیست. اسماء مربوط به مقام واحدیت است. موفق باشید

26744
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. تفاوت اعیان ثابته در واحدیت و احدیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعیان ثابته مخلوقات مربوط به علم خدا است و علم خدا، عینِ ذات اوست. پس اعیان ثابته به عنوان اعیان ثابته مربوط به مقام احدیت است. آری! چون حضرت حق به تجلی اسماء، معلوم خود را وجود بخشد، اعیان ثابته متعیّن به مخلوقات می‌شود که مقام واحدیت یا مقام تجلی اسماء به صورت مظاهر است. موفق باشید

26742
متن پرسش
سلام و عرض ادب: با عرض تبریک رجبی به محضر حضرت استاد: ۱. استاد، جلسات جمعه که فصوص و منازل بود، الان آنطور که بنده مطلعم دیگر این دو بحث به اتمام رسیده اند، می خواستم بپرسم جلسات جمعه الان تعطیل شده اند، یا اینکه بحث دیگری در میان هست؟ ۲. بنده بعد از اینکه این مباحث فصوص و منازل را به اتمام رساندم، این انس با مطالعه توحیدی را که عادت بد عادت ما شده است، ول کنم؟ رجوع به فتوحات بدون استاد ظاهرا مشکل باشد، درست است استاد؟ کاش می شد فتوحات یا چیزی در آن سیاق را حضرت استاد در برنامه می داشتند تا همیشه بتوانیم از ایشان کسب فیض کنیم. ۳. نظر حضرتعالی در مورد اینکه پس از فصوص وارد عالم مولانا شویم چیست؟ تجربه کشف ایشان را چگونه ارزیابی می کنید برای استفاده کردن در این مرحله زمانی؟ ۴. استاد، یک کتاب عرفانی تازه چاپ شده است، به نام (حسین پسر غلامحسین) زندگینامه شهید حسین یوسف الهی، با خواندنش تازه فهمیدم چرا حاج قاسم (ره)، در فراقش هق هق می کرد و ضجه می زد، و چرا اصرار پشت اصرار که مرا باید کنار ایشان دفن کنید! گویی پهلوان سلوک است یک پسرِ جوان! انسان انگشت به دهان می ماند. ۵. یک خواهش شخصی هم داشتم از دوستان لب المیزان، که اگر امکانش هست، در نرم افزار کتابخانه طاقچه، باقی کتب حضرت استاد رو هم قرار بدن، الان خیلی از رفقای ما از اونجا مطالعه میکنن، و چون این نسل الکترونیکی شده، کلا در فضای موبایل راحت تر هستن. لذا ممنون میشم که پیگیری بشه، هم برای طاقچه، هم برای کتابخانه همراه نور. خدا خیرتون بده عزیزان. استاد گرامی دعایمان کنید که غرق در شهد شیرین و روشن رجب همواره غرق باشیم و تا شب قدری متفاوت تر درک کنیم، و به تبع سالی متفاوت تر از سال پیش داشته باشیم. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه. ۲. بحث‌های تفسیری که در مرکز سها شده‌است و در حال ادامه است ان‌شاءالله می‌تواند مفید باشد. ۳. مولانا و مثنوی او رزق بس لطیف و زلال و شفافی است. ۴. همین‌طور است. ۵. بنده دعاگو هستم و جریان اخیر را به اطلاع رفقای دست‌اندرکار می‌رسانم. موفق باشید

26732
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده ابتدای ماه رجب سوال پرسیدم ولی جواب داده نشد. بنده قبل از ماه رجب ذکر صلوات را ذکر غالب خود قرار داده بودم. به نظرتون ماه رجب ذکر غالبم را استغفار یا لا اله الا الله قرار بدهم؟ کدام ذکر بهتر در زنده نگه داشتن قلب موثر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این اذکار مفید و کارساز است؛ بستگی به احوال و ذوق خودتان دارد که قلب‌تان در کدام ذکر بیشتر حاضر می‌شود. موفق باشید

26715
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: به نظر شما بهترین و مفصل ترین کتاب شرح زیارت عاشورا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان یک کتاب را معرفی کرد و یا ممکن است بنده در جریان نباشم. موفق باشید

26707
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: در شرح حدیث جنود عقل و جهل عنوان شد اولین مخلوق عقل است آیا بعد از عقل، قلب خلق شد؟ یا نه عقل جزیی در خودش مقام قلب و نیز خیال را نیز داشت و عقل باید آنها را رشد و کنترل کند تا در نهایت بشود قلب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً منظور از عقل، در آن روایت، کامل‌ترین مخلوق است که وقتی بر جان انسان تجلی کند شامل همه‌ی ابعاد اصیل انسان می‌شود. موفق باشید

26703
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: با خواندن بخشی از کتاب معاد شما آن چیزی که بنده برداشت کردم این بود که حتی انسان های تا حد زیاد خوب هم پس از مرگ دچار عذاب های مختلف و طولانی می شوند تا کاملا پاک شوند. با این برداشت که شاید هم کاملا درست نباشد یک حس ناامیدی به وجود میاد. خواستم نظر شما را در مورد این برداشت و راه رهایی از این نوع ناامیدی را بپرسم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نا امیدی؟ زنده باد فشارهایی که عمق توحیدی انسان را به ظهور می‌آورد. موفق باشید

26700
متن پرسش
سلام به استاد عزیزمان: چند مدتی هست اصلا حال و حوصله درس و کتاب رو ندارم الانم که باید برای دکتری بخونم تا چند صفحه میخونم ناپایدار میشم عین کسی که نمیتونه قرار و ثبات داشته باشه ناخودآگاه بلند میشم عین اینکه آدم به یه چیزی تعلق خاطر داره وقتی جدا میشه این کنده شدن یه دردی داری به این حال و روز مبتلا شدم حوصله کلاس و گوش دادن دارم ولی خوندن نه. دلم میخواد ولی جسمم یاری نمیکنه برای بعضی از اعمال عبادی مثل نماز شب و... هم همین حالت دارم. توصیه ای کنید ان شاء الله عمل کنیم و نتیجه ای بگیریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به وسعتی فکر کنید که می‌توانید همه‌ی این امور را در شخصیت خود جای دهید و محدود به هیچ‌کدام هم نباشید. موفق باشید

26699
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزتر از جانم: بنده همکار شما در یکی از شهرستانهای همدان می باشم. این چنین موجز و با سخاوت که شما راهنمایی می فرمائید فقط از دستان با سخاوت معلم برمی آید. چندین سال بود با وجود مطالعه کتب عرفانی در مورد مصداق رب. دچار شک بودم. اگر ممکن است شرحی بر طائیه ابن فارض بفرمائید تا بهرمند شویم. از خدا برایتان طول عمر می خواهم. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار ارزش‌مندی است. شاید فصوص الحکم تا حدی در فهم شرح طائیه کمک کند؛ همان‌طور که شبیه این مطلب را ابن فارض در مورد فتوحات گفته است. حتما شنیده‌اید که جناب ابن عربی از جناب ابن فارض خواست تا شرحی بر آن طائیه بنویسد و او گفت «فتوحات مکیه‌ی» شما شرح طائیه می‌باشد. موفق باشید

26690
متن پرسش
با سلام: مباحث معرفت نفس و الحشر فایل صوتی ندارد و چون اینجانب برخی از مفاهیم آن کتاب را نمی فهمم و آیا برای فهم بهتر آن کتابی یا منبع دیگری را باید بررسی نمایم قبل از این کتاب مهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کیفیت فایل‌های صوتی آن چندان خوب نیست ولی نزد حاج‌آقا نظری هست. شرح صوتی کتاب معاد تا حدی مطلب را جبران می‌کند. موفق باشید

26696
متن پرسش
با سلام و تحیت: مدتی هست که اوهامات بنده به شدت زیاد شده و خودشون را در نماز نشان می دهند به گونه ای که اصلا از نماز خواندن چیزی نمی فهمم. بعد به آن می رسم که خب پس رب ما کو؟ کجاست؟ مگر حضرت علی علیه سلام نمی گفت من خدای نادیده را نمی پرستم؟ پس کو؟ مگر در نماز هر شب ماه رجب اول سوره کافرون خاونده نمی شود که نفی می کند و بعد سوره توحید که می گوید الله صمد؟ پس کو؟ اصلا ما چی را نفی می کنیم وقتی حق را نمی بینیم؟ خلاصه به شدت درگیر هستم. لطفا راهنمایی عملی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی سایت ان‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید

26685
متن پرسش
سلام علیکم استاد: سؤالی داشتم. ‌طلبه پایه دومی هستم که پیام تعطیلی مدرسة علمیّة به دستم رسید. مطالعه های آزادم رو تا الآن تحت نظر اساتیدی که کتب علّامه مطهری رو پیشنهاد می کردند پیش می بردم. اتفاقات دیگری برایم افتاد و سخن مقام معظّم رهبری به گوشم رسید که فرمودند: جوانان، گوشتان به دهان امام باشد و ببینید امام چه می گوید. از طرفی گفته شده است کسی که هرکس می خواهد در حوزه حرفی برای گفتن داشته باشد باید مطالعهٔ آثار شهید مطهری را پیش بگیرد. از طرفی دیگر علاقه به مطالعه کتب روایتی (نهج البلاغه و الغدیر و...) و کتب آیت الله خامنه ای دارم. و چه و چه... چه ملاکیست برای مطالعه غیر درسی یک طلبه؟ اولویت را با چه ملاکی باید چید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مواردی که نام برده‌اید همه را باید ورود کنید ولی فعلا ببینید ذوق شما در کدام مورد است، همان را فعلا دنبال بفرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی