بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17600
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: لازم به ذکر است که بنده از شاگردانتان نیستم و با میاحث شما آشناییتی ندارم و لطف می کنید اگر پاسخ مرا به صورت عمومی دهید: مهمترین سوال بنده اینست که رهبری در یک سری مسائل چرا قاطعانه و محکم وارد نمی شود زیاد شنیدم که می گویند باید مردم بخواهند و تا مردم به آن بصیرت نرسند رهبری نمی تواند کار کند یا جلوتر از مردم حرکت کند. ولی اصلا نمی توانم این پاسخ را هضم کنم و اصلا من مطمئنم اگر رهبری در یک سری مسائل وارد شوند مردم واقعا خوشحال می شوند که حداقل یک نفر در این جامعه به فکر مردم است و پشتشان است. مثلا در همین حقوق های نجومی درست است که صحبت کردند به مسئولین گفتند پیگیری کنید اینها را و... ولی وقتی مسئولین کوتاهی کردند رهبری آیا نباید کاری کند؟ مگر اینها پول بیت المالی نیست که امام علی (ع) اینقدر رویش حساس بود که به ایشان می گفتند حکومتت پایدار نمی ماند و جنگ و اینها می شود اگر بخواهی بیت المال را مساوی تقسیم کنی می فرمودند بشود. یا اینکه حضرت علی (ع) وقتی می فمند یکی از کارگزاران اقتصادی ایشان اختلاس و خیانتی کرده می گویند که سریع عزلش کنید، حبسش کنید و در نماز جمعه 35 ضربه شلاق بزنید. خب چرا رهبری اینقدر قاطع و محکم و سریع عمل نمی کنند و رهبری در سخنرانی اخیرشان با دانشجویان گفتند که البته اگر یک جایی حس شود که اصل نظام در خطر است رهبری مستقیما وارد می شود. سوال من این است مگر آرمان های نظام جزء اصل نطام نیست؟ مگر عدالت جزء آرمان های نظام نیست؟ چرا پس مستقیما وارد نمی شوند؟ من با سیاست های خارجی رهبری بسیار موافقم ولی آن قاطعیت در سیاست های خارجی ایشان را در سیاست داخلی شان نمی بینم. مگر در قانون اساسی نیامده که رهبری وظیفه نظارت بر سه قوه را دارند خب این چه نظارتی می شود که این همه مشکل در قوه ها وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم مقام معظم رهبری موضوعات را پیگیری نکنند، می‌ماند که ایشان در این شرایط متوجه‌ی مشکلاتِ زیرساختی و تاریخی ما هستند و برای برگرداندن امور، به مسیر اصلی، حکمت و حوصله‌ی لازم به به‌کار می‌برند تا تشنجی ایجاد نشود و برای آبادکردن دهی، شهری خراب نگردد. موفق باشید

17598
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: استاد فرصت فرمودید متنی که در مورد کتاب جامعه شناسی متعالیه خدمتتان ارسال کردم را ببینید؟ ببخشید مزاحم شما شدم. البته همان طور که قبلا عرض کردم جلسه رونمایی کتاب ان شا الله در ابتدای آذر ماه برگزار می شود و اگر تا آن موقع نظر خود را در مورد محتوای کتاب بفرمایید خیلی ممنون می شوم.
متن پاسخ

قبلا به این صورت جواب داده شد. باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه‌ی این امر باشیم که همراه با تاریخِ غرب و حضور انسانِ اجتماعی در عالم اسلام و در فضای تمدنیِ صفویه نیز روحِ رجوع به انسان اجتماعی در هویت اسلامی شیعی نیز به میان آمده، معنا و جایگاه حکمت متعالیه را می‌توانیم در این رابطه معنا کنیم. به این صورت که با حکمت متعالیه از نظر تفکر قدسی، تاریخ جدیدی شروع شد. و از این به بعد انسان‌ها در معنایِ خاصی می‌توانند زندگی خود را شکل دهند که از یک طرف از هویت اجتماعی بیرون نباشند، و از طرف دیگر گرفتار سکولاریسمِ غربی نباشند. و در این رابطه است که هر اندازه نگاهِ حکمت متعالیه‌ی صدرائی را جلو ببریم و در آن کند و کاو کنیم، چهره‌ی تفصیلی انسانی ظهور خواهد کرد که در بطن آن حکمت معنا شده است و نمونه‌ی این نحوه کند و کاو در کارِ ارزشمند برادر عزیزمان جناب آقای ابراهیم خانی در کتاب «سیر نظام‌مند مباحث در کتاب جامعه‌شناسی متعالیه» به ظهور آمده است تا اولاً: از تفکرِ دوران خود که نظر به «وجود» و عبور از «ماهیت» است، محروم نباشیم و ثانیاً: هویت اجتماعی را اعتباری بیرون از نفس‌الأمر ندانیم که این مهم‌ترین مسئله‌ی دوران ما است وگرنه به هر معنایی ما گرفتارِ سوبژکتیویته خواهیم شد و معنای جامعه‌ی توحیدی را که حاصل تلاش همه‌ی اولیاء و انبیاء و شهداء است، از دست خواهیم داد. به امید آن‌که کار برادرمان جناب آقای خانی، درست دیده شود إن‌شاءاللّه. طاهرزاده

17588
متن پرسش
سلام استاد: از بی ارادگی و اینکه دست به هر کاری که میزنم از همون اوایلش از کار دست می کشم واقعا در رنج و عذابم. نمیدونم باید چیکار کنم واقعا دیگه کلافه شدم. اگر امکان دارد راهی را پیشنهاد بفرمایید تا با این بی ارادگی آینده خودمو خراب نکنم. جهت اطلاع مدرک کارشناسی دارم و الان هم سرباز هستم. استاد متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این مورد خیال انسان که این طرف و آن طرف می‌پرد، کنترل شود. در این مورد مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست توصیه می‌شود. موفق باشید

17593
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام: دکتر داوری دو عقل عملی و نظری را به یک عقل باز گرداندند این چه اشارتی و کارکردی دارد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که به شرح فصل پنجم کتاب رجوع شود که دکتر نظرها را متوجه عقل تکنیکی این دوران می‌کند. موفق باشید

17581
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: جنابعالی در کتاب سلوک فرمودید که باید با همت کافی به کتاب های حضرت امام (ره) رجوع نمود و اشاره نمودید که باید مقدمات خاصی را برای رجوع به آن فراهم کرد. 1. مقصود از این مقدمات چیست؟ 2. و إن شاءالله تعالی وقتی که این مقدمات را فراهم کردیم با چه شیوه و روشی و رویکردی آثار امام (ره) رادنبال کنیم؟ 3. مطالعه چه آثاری از امام (ره) ضرورت دارد؟ به ترتیب اولویت بفرمایید باسپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی موجود در سایت، مقدمه‌ی خوبی است. بعد از آن به شرح تفسیر سوره‌ی حمد امام و شرح کتاب «مصباح الهدایه» می‌توانید بپردازید. موفق باشید

17576
متن پرسش
سلام علیکم: حضرت استاد چه عاملی باعث می شود آدمی به سوی خواسته های نفسانی اش برود یا اینکه آنها را کنار بگذارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر انسانی با انتحاب خود در بین دو گذرگاهِ فجور و تقوا قرار دارد و با تعریفی که از خود کرده است به سوی آن دو سیر می‌کند. انبیاء آمده‌اند که تذکر دهند رجوع به فجور، انسان را با ناکامی‌های دنیایی و آخرتی روبه‌رو می‌کند. موفق باشید

17572
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: من احساس می کنم که اگر تفسیر سوره ی آل عمران از جنابتان را کار کنم از مطالعه ی سایر کتب و جزواتتان در این سایت بی نیاز خواهم شد چون به نظر تمامی سخنان شما به یک نور واحد اشاره دارد و از آن سرچشمه می گیرد و البته باید عرض کنم که من از کتب شما مباحث مقدماتی مثل معرفت النفس و آشتی با خدا و رزق را هم مطالعه نموده ام و جلسات تفسیر روز های شنبه را هم چند جلسه ایی تا کنون شرکت کرده ام و تا حدودی با سیستم فکریتان آشنایی دارم و بر همین اساس فکر می کنم که تفسیر سوره آل عمران مرا از سایر کتب شما بی نیاز می کند و اگر روی این تفسیر تمرکز کنم بهره ی بیشتری از مطالعه ی سیر مطالعاتی کتب خواهم برد حال نظر شما چیست؟ آیا چنین کنم یا که باید سیر مطالعاتی را هم قدم به قدم کامل کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از مباحث موجب تفصیل مبحث دیگری می‌شود. موفق باشید

17574
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: 1. با توجه به این که خداوند قرآن را برای هدایت انسان ها نازل کرده و در قرآن گفته شده که این کتاب «هدی للمتقین» است؛ پس چرا برخی از طالبان علم و هدایت که به قرآن رجوع کرده اند؛ از فهم حقیقت قرآن و مراد اصلی آیات در بسیاری موارد بازمانده اند؟ به طور مشخص منظورم برخی علمای شیعه هست. چه در مورد توحید، چه معاد جسمانی و غیره. اگر قرآن مایه هدایت است چرا این همه اختلاف نظرهای جدی در فهم آن توسط بزرگان شیعه که به نظر می رسد سلیم النفس نیز بودند وجود دارد؟ 2- اگر بپذیریم که وجود سرچشمه کمالات است و تمام کمالات از وجود ناشی می شود و همچنین عالم ماده در یک مرتبه واحد از وجود قرار دارد؛ سوال اینجاست که فی المثل وجود عین شکوه و عظمت است. پس چرا ما درجه وجودی پدیده های با شکوه و با عظمت عالم ماده نظیر کوه و یا دریا را برتر و شدیدتر از پدیده های دیگر نمی دانیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنا بر آن است که در قرآن تدبّر شود. آیا تا حال دیده‌اید کسانی با روش درست در قرآن تدبّر کنند و باز گرفتار اختلاف‌های افراطی باشند؟ یا دعوا به جهت ظاهرگرایی در مقابل تدبّر پیش می‌آید؟ 2- گفت: «تا خون‏ نکنى دیده و دل پنجه سال ‏/ از قال تو را ره ننمایند به حال‏». بالاخره باید زحمت کشید تا از عالَم محسوس به عالم ملکوت سیر کنیم و شکوه آن عالم را دریابیم. موفق باشید

17569
متن پرسش
باسمه تعالی با عرض سلام و احترام: بنده بعد از گوش کردن به سخنرانیهای معرفت النفس، برهان صدیقین، حرکت جوهری، در حال گوش کردن به شرح سوره حمد حضرت امام (ره) می باشم. سوالم این هست که هنوز بنده با تمام وجود فرم نازله معنایی برایم حل نشده هست. برای این منظور جنابعالی دو مثال زده اید، اولی مثال نور است و دومی مثال روح، عقل و خیال. هر چند به نظر بنده مثال دوم بسیار گویا تر هست اما به هر حال نفس بنده با نفس علی یا تقی فرق می کند. چگونه می شود هم قایل به وحدت وجود بود هم قایل به تفاوت نفس بین مثلا دو انسان یا بین یک روح حیوان یا روح یک نبات بود. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با ادامه‌ی کار و با نظر به عین ثابته‌ی هر مخلوق و امکانِ ذاتی آن‌ها متوجه خواهید شد تفاوت مخلوقات، مربوط به امکانِ ذاتی خودشان است و از این جهت از تشکیک وجود که بحثِ نازله‌‌بودنِ وجود را پیش می‌کشد؛ عبور خواهید کرد و تشکیک در ظهور مطرح می شود. موفق باشید

17565
متن پرسش
سلام استاد عزیز: این که حضرتعالی در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت علیه سلام به کرات اشاره می کنیدکه غایت قرب هر انسانی امام معصوم علیه السلام هست یا تعبیراتی با این مضامین چند سئوال پیرامون این مطلب از جنابعالی دارم. 1. اگر شخصی به مقام «فنا در فنا» که اگر اشتباه نکنم نهایت قرب الهی می باشد، نایل گردد به نهایت قرب الهی که امام معصوم علیه سلام هست نایل گشته؟ 2. کشف و شهود در کدامین از منازل سیر و سلوک معنوی واقع می شود؟ 3. وقتی ما به مقام فنای در فنا برسیم درست هست بگوییم که در نفس ناطقه مانند معصومین علیه سلام شده ایم؟ 4. آیا مقام عرفانی دکتر چمران با حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه یکسان هست؟ 5. مقصود از حق الیقین همان مقام فنای در فنا هست؟ 6. آیا می توان گفت مقام قرب حضرت عباس علیه السلام با حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه یکسان می باشد؟ فرق این دو بزرگوار در چیست؟ 7. آیا کسی که به مقام فنای در فنا نایل گشته در واقع تمام اسمای الهی بر قلبش تجلی شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! 2- عموماً از منزل 50 به بعد پیش می‌آید ولی به خودِ شخص هم بستگی دارد 3- آری! ذیل امام معصوم 4- نه! یکی واصل است و یکی تابع 5- آری!  6- چگونه دو اقیانوس را می‌توان با هم مقایسه کرد؟ 7- آری. موفق باشید

17555
متن پرسش
سلام علیکم: چرا در وجود انسان عشق الهی باشد قدرتمند می شود؟ چه رابطه ای بین عشق الهی و قدرت وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عشق الهی در هر جانی که تجلی کند قدرت الهی را نیز با خود می‌آورد و از طرفی موجب ایجاد مسیری بدون واسطه به سوی حق خواهد شد. موفق باشید

17548
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالی همواره از کودکی در ذهن من بوده و باعث شده نتوانم خدا را دوست داشته باشم و آن اینکه چرا ما به اجبار خلق شده ایم و باید این همه نکبت و سختی را تحمل کنیم؟ می گویند می خواسته شناخته شود آخر شناساندن به چیزی که خود خلق کرده یعنی چی؟ با این خلقت اجباری بردن به جهنم نهایت نامهربانیست و دلیل اینکه دوست داشتنی نیست. نهایتا آیا می توان ازش خواست ما را کلا از جهان هستی حذف کند؟ نه دنیا را می خواهم نه آخرت. می خواهم اصلا نباشم آیا می شود؟ این سوال را از شما می پرسم چون معروفید که خدا را دوست دارید. می خواهم بدانم چطور شد که بهش علاقه مند شدید؟ لطفا کتاب معرفی نکنید چیزی بگید که تکلیفم را مشخص کند و بر جانم بنشیند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلاسفه و عرفا روشن می‌کنند که هر مخلوقی در ذات خود ممکن‌الوجود است و امکان مربوط به خود مخلوق است و از این جهت هر مخلوقی طلب خلق‌شدن و موجودشدن بر اساس امکان خود دارد و خداوند این طلب را جواب داده. به همین جهت وقتی فرعون از حضرت موسی و هارون«علیهماالسلام» می‌پرسد که خدای شما چگونه خدایی است، جواب می‌دهند: «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏ (50)/طه) پروردگار ما آن کسی است که خلقتِ مخصوص هر موجودی را به او می‌دهد و پس از آن‌که موجود شد، هدایتش می‌کند. ملاحظه فرمایید که می‌گویند: «خلقه»، یعنی خلقت ِ مخصوص آن موجود که در امکان ذاتی آن موجود بود. موفق باشید

17554
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به اینکه فرمودید بحث در عرفان نظری نسبت به راز خلقت، در نظرِ حق به جمال خود است در مقام تفصیل. این سوال از «چرایی» این مسئله همچنان باقی است. توضیح اینکه چرا خداوند می خواست در مقام تفصیل به خود بنگرد؟ مگر علم به ذات خود به طور کامل نداشت؟ اگر ممکن است توضیحی در رابطه با عبارت فوق بفرمایید. حقیقتا برای بنده این تعبیر از هدف و راز خلقت، نامفهوم و گیج کننده است. ممنونم از لطف حضرت استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلاسفه و عرفا ابتدا روشن می‌کنند زیبایی کمال است و دوست‌داشتنِ زیبایی نیز کمال است و خدا کمال مطلق است؛ پس هم زیباست و هم خود را دوست دارد و از آن‌جایی که کمال خود را دوست دارد، نظر به تفصیل آن کمال در مخلوقات می‌کند و آن‌ها را می‌آفریند تا در آینه‌ی آن‌ها خود را بنگرد. به همین جهت جناب حافظ می‌فرماید: «نظری کرد ببیند به جهان قامت خویش / خیمه در مزرعة آب و گِل آدم زد». موفق باشید

17553
متن پرسش
باسلام عرض تسلیت داریم استاد ارجمند: گروهی از طلاب هستیم و از محضر استاد بزرگوار استدعا داریم یک سیر مطالعاتی در مورد مباحث آینده پژوهی عنایت فرمایند حقیقتا اعتماد کردن به هر کتابی در این مسیر از دغدغه‌های هرلحظه ما گشته است. امید است فرزندانتان را در این مسیر یاری فرمایید. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه مطالب کتاب‌های «مقام بقیة اللّهی» و «بصیرت و انتظار فرج» و آخرین قسمت کتاب «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» می‌تواند کمک کند. موفق باشید

17544
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید و تسلیت ایام عزاداری سید الشهدا (ع): متاسفانه توسط تریبون های متعلق به جریان شیعه ی انگلیسی، مدتی است که هجمه هایی علیه انقلاب و نظام شکل گرفته است. یکی از رایج ترین هجمه ها، به بحث آزادی سیاسی و عفو منافقین و مشرکین توسط پیامبر (ص) پس از فتح مکه است. بنده در چند سخنرانی و به صورت جسته و گریخته شنیده ام که اینطور نبوده که پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) در حکومتشان همیشه منافقین را مورد عفو قرار دهند و در صورت محاربه و اقدام نظامی علیه حکومت، برخوردهای شدیدی با ایشان می شده است. منتها دنبال سند روایی موثق برای این حرف هستم. تشکر می کنم اگر چند واقعه ی تاریخی در رابطه ی با اعدام سران منافقین و مشرکین توسط پیامبر (ص) و حضرت عی (ع) را با ذکر منبع روایت بیان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع قتل منافقین بعد از عملیات مرصاد، به جهت محارب‌بودنِ آن‌ها بود نه آن‌که به صرفِ منافق‌بودن‌شان با آن‌ها برخورد شد. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره‌ی  4202 رجوع فرمایید. موفق باشید

17542
متن پرسش
سلام علیکم: در عرفان نظری و در باب هدف خداوند از خلقت و اینکه چرا او دست به خلق زده اند مسئله حب ذات و همچنین استجلا را مطرح کرده اند؛ حال سوال بنده این است که «آیا خداوند چون می خواست خود را در کثرات ببیند ممکنات را ایجاد کرد» یا «چون می خواست ظهورات او به واسطه معرفت به او به کمال برسند ممکنات را ایجاد کرد؟» ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عرفان نظری نسبت به راز خلقت، در نظرِ حق به جمال خود است در مقام تفصیل. و اگر هم فرمود: «فخلقت الخلق لکی ان اُعرف» برمی‌گردد به این‌که باز در آیه‌ی مخلوق می‌خواهد خود را به تفصیل در قلب عارف باللّه ببیند. موفق باشید

17539
متن پرسش
سلام استاد عزیز: مدتی است که با آثار آقای عبدالله مستحسن آشنا شده ام و به شدت چند سوال برایم پیش آمده که طبق همیشه ان شاءالله راهنمایی حضرتعالی چراع راه ما باشد: ۱. نظر حضرتعالی درباره استفاده از آثار آقای مستحسن چیست و آیا توصیه به مطالعه کامل آثارشان می کنید یا نه؟ یا به عبارت بهتر از نظر شما در چه حدی تایید هستند؟ ۲. قطعا نظرات آقای مستحسن در مباحث تفسیر قرآن بسیار نوین و جذاب و به نظر دقیق می باشد، چرا حوزه های علمیه عمدتا با ایشان ناآشنا هستند و اصلا چرا ایشان اصرار بر مستعار بودن خود دارند؟ آیا بهتر نیست که مشخصن مخاطبان ایشان بدانند که با چه کسی در ارتباط هستند؟ ۳. چه نقدهایی به شیوه کار و آثار ایشان وارد است؟ ۴. به نظر شما آیا آشنایی با شخصیت واقعی ایشان در سیر تدبر قرآنی ما کمکی به ما می کند یا خیر؟ و اگر جواب مثبت است چگونه می توانیم با ایشان آشنا شویم و در ارتباط باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم این ابهام را دارم که چرا ایشان خود را معرفی نمی‌کنند. روی هم رفته نکات خوبی را مطرح می‌کنند. ولی از آن جایی که اسلام ابعاد گسترده‌ای دارد، نباید در ایشان متوقف شد. موفق باشید

17532
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی مکررا فرمودید که برای ایجاد تمدن نوین اسلامی یا دیندار کردن مردم بایستی افقی را در جلوی مردم بگذاریم. فی الحال بفرمایید مقصود از این «افق» چیست؟ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بحث های مفصلی نیاز است مثل آن‌چه در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» و کتاب «جايگاه و معني واسطه‌ی فيض» مطرح شده است. باید چنین افق‌هایی را با مردم در میان گذاشت. موفق باشید

17525
متن پرسش
سلام به استاد بزرگوارم: ببخشید من مشاور دبیرستان دخترانه هستم و با یک کلاس دهم درس پرورشی هم دارم. امروز توی کلاس نیازسنجی کردم و بچه ها، به ترتیب، آزادی دختران و جایگاه حجاب و نقش دختران در جامعه، فرقه های نوظهور چون شیطان پرستی و فضاها و شبکه های مجازی را مطرح کردند. می خواستم بدانم نظر شما معلم بزرگوارم چیست؟ آیا طبق همین اولویت کار کنیم؟ چه منابعی پیشنهاد می کنید؟ چه کار کنم که جذاب و موثر باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید با هر بهانه‌ای سعی کنید مباحث انسان شناسی و معرفت نفس و معاد و نبوّت را برای آن‌ها به شکل حضوری تبیین کنید؛ چیزی که در دو کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» مطرح شده‌است. موفق باشید

17509
متن پرسش
سلام خدمت شما: با عرض معذرت می خواستم بپرسم که در رابطه با نظریات جناب آخوند خراسانی در رابطه با تشکیل حکومت و ولایت آیا این حکومت اسلامی و ولایت درسته یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم منظورتان کدام نظر مرحوم آخوند خراسانی است؟ مسلّم همه‌ی علماء دین به دنبال حکومت اسلامی بودند و شاید تصور آن را هم نمی‌کردند که شرایطی به‌وجود آید که فقیه با ولایت خود در این زمان این اندازه حکمش نافذ باشد. موفق باشید

17508
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: اعظم الله اوجورکم. آیا می شود انسان در تمام کارها از اسماء الحسناء کمک بگیرد؟ چطور بفهمیم که فلان کار را با کدام اسم انجام دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حضرت حق به نور اسماء الهی در صحنه است و کمک می‌کند، ولی این‌که چه اسمی را باید برای چه کاری به آن رجوع کرد؛ تا حدّی تخصصی است. موفق باشید

17503
متن پرسش
سلام و عرض تسلیت ایام محرم حسینی قهرمانی که (به قول مرحوم شریعتی تشنه لبیک بود تا آب و درد دین داشت تا زخم تیر و نیزه) حیف برای ما فقط مقاتل را حفظ می کنند و یک عمر است می خوانند. سوالم در رابطه با همین مساله است که با توجه به حفظی بودن و غیر مفهومی بودن اغلب آموزش ها در سیستم های ما به خصوص در آموزش پرورش و در زمینه دین و معرفت چطور می توان این اصل مهم و کلیدی اسلام و ایمان که هیچ چیز مستقل از خدا نیست و همه چیز از جزیی تا کلی زندگیمان دست خداست را در عمق وجود بچه ها بیدار کنیم چون می فرمایید همه در جان خود دارند. اما بچه ها واژه توحید را فقط حفظ کرده اند و حتی مفهومش را. مثلا بچه های سن 11 می پرسند چطور گردش خون ما دست خداست خب ما بدنمان خودش کار می کند و همین طور بیشتر مسایل علمی دنیا. یا وقتی اثبات می شود اگر خدا دو تا شد نظم جهان به هم می ریزد می گوییند پس چرا ما دو نفر با هم مبصر کلاس بودیم و همکاری کردیم و کارها بهتر پیش می رود و.... لطفا راهنمایی ام کنید که مدیون بچه ها نباشم آیا باید از راه فلسفی اثبات کرد یا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را از یک طرف و بحث «صفات خدا» در جزوه‌ی «کلام 1» را از طرف دیگر کار کنید، می‌توانید جواب سؤال‌های خود را بگیرید زیرا این نوع مباحث، مباحثی نیست که با سؤال و جواب حل شود. موفق باشید

17506
متن پرسش
با عرض سلام و تحیت خدمت استاد: بنده چند وقتی است با مطالعه متون فلسفی سوالی در ذهنم متبادر شده است؛ اینکه چه تفاوتی است بین «تشکیک وجود در فلسفه و وجود ممکنات را رقیقه وجود حق دانستن» و «وحدت شخصیه وجود در عرفان که همه چیز را تجلی و نمود حضرت حق می دانند نه عین حق و خدا» توضیح اینکه؛ در عرفان تلویحا پذیرفته شده است که وجود ممکنات وجه تمایزی با حضرت حق دارند (چرا که عین حق نیستند) و تنها تجلی و ظهور وی هستند و در فلسفه نیز همین مطلب بگونه ای دیگر است که تفاوت را ناشی از شدت و ضعف وجود می دانند. اگر در تقریر وحدت شخصیه وجود معتقد به همه خدایی نباشیم باید وجه تمایز موجودات از ذات حق را چه چیزی بدانیم؟ چیزی غیر از شدت و ضعف وجود؟ که این همان مطلب فلسفه اسلامی است. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث مهمی است. همین اندازه عنایت داشته باشید که در وحدت شخصی وجود کسی نمی‌گوید آن‌چه از ممکنات در صحنه است، خداوند است بلکه گفته می‌شود حق، از طریق ممکنات و در محدوده‌ی ممکنات ظهور می‌کند و عارف بصیر از یک طرف متوجه‌ی محدوده‌ی ممکنات است و از طرف دیگر متوجه‌ی ظهور حق در آینه‌ی ممکنات، و بدین لحاظ می‌گوید حق در صحنه است، نه این‌که ممکنات حق‌اند. در تشکیک وجود تنها وجودِ مطلق حق است و سایر وجودات به نحوی غیر حق و جدای از حق می‌باشند و این با بی‌نهایت‌بودنِ خدا نمی‌سازد. موفق باشید    

17490
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: از زمانی که متوجه شدم سن اباعبدالله در کربلا بالا بوده یعنی امام پیرمرد بودند سوز و آهم بیشتر شده، این قضیه آیا اشکالی دارد یا نه؟ برای کدام وجه کربلا وامام باید گریه کرد؟ مصیبت ها یا اینکه امام و مقامش را درک نمی کردند؟ ممنون از لطف شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سن مبارک حضرت حدود 60 سال بوده و این سنِ پیرمردی حساب نمی‌شود 2- در مورد موضوع اشک در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» در صفحه‌ی 228 و در کتاب «کربلامبارزه با پوچی‌ها» صفحه‌ی 158 و در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» صفحه‌ی 121 عرایضی شده. موفق باشید

17497
متن پرسش
سلام استاد: چندین بار سوال پرسیدم ولی جواب ندادید. طلبه پایه دو هستم. دارم کتابای شما رو‌ میخونم. یه سیر مطالعاتی نیاز دارم برای من که اصطلاحات فلسفی و بعضی مباحث رو اصلا نمیدونم چیه مثلا توی کتاب خویشتن یه جاهاییش گیر می کنم. استاد هم در دسترسم نیست. اگه میشه یا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر سیر مطالعاتی روی سایت را دنبال فرمایید به‌خصوص بحث‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را همراه با شرح صوتی آن‌ها دنبال فرمایید، مشکلات رفع خواهد شد. موفق باشید

نمایش چاپی