بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17239
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه طبق آیات قرآن حضرت آدم (ع) و حوا ابتدا در بهشت (جنة) بودند و بعد به علت وسوسهٔ شیطان و متعاقبا گناه خوردن میوهٔ ممنوعه از آنجا اخراج شده و به زمین منتقل شدند: آیا در بهشت هم شیطان حضور دارد؟! پس این چه بهشتی ست؟! آیا در بهشت هم گناه ممکن است و زمینه اش فراهم؟! سؤال سوم اینکه گناه کردن حضرت آدم (ع) با پیامبر بودنشان چگونه قابل جمع است؟! پیامبر گناه می کند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بهشتی که ما در ابتدا در آن بودیم شیطان هم داشت ولی با کسب فضائل و پشت‌سرگذاشتن شیطان در دنیا، إن‌شاءاللّه به بهشتی می‌رسیم که دیگر شیطان ندارد. 3- در مورد موضوع سوم عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» مبنی بر این‌که آن عصیان، عصیان در مقابل امر ارشادی بود و نه امر مولوی و موجب خروج از عصمت نمی‌شود؛ شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17229
متن پرسش
سلام: آیا با دقت روی رفتار حضرت آقا و حضرت استاد جوادی، می توان به این نتیجه رسید که: با در نظر گرفتن جایگاه تاریخی حادثه ها، حتی هاشمی هم در پازل ماست و باید در دست نگه داریمش، (مگر در استثناءهایی مانند قضیه منتظری)؟؟؟ ۲. آیا با این تعاریف، آن غیر روحانی ای که جایگاه تاریخی را مد نظر داشته باشد، بیشتر از یک روحانی که جایگاه تاریخی حوادث را نمی داند، به کار انقلاب و تمدن نوین اسلامی می آید؟ ۳. با تعاریف فوق، نزدیکترین شخص به معصومین و مدیریت معصومین را می توانیم حضرت آقا بدانیم؟ چراکه به دور از جنجال های سیاسی و حزب بازی و ... با در نظر گرفتن جایگاه تاریخی حادثه، خیلی آرام و با دقت عمل می کنند، بر خلاف حرکتهای عجولانه و بی فکر ... و فتنه ها را پشت سر می گذارند (بحمدلله). التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. و مشکل آقای منتظری نیز در آن بود که متوجه جایگاه تاریخی انقلاب و جایگاه جریان نفاق نبود. ایشان می‌گفت آقای خمینی یک فقیه است و برای خود نظراتی دارند؛ من هم یک فقیه هستم و برای خود نظر دارم. غافل از آن‌که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» روحِ تاریخ این زمانه بود و هست، چیزی که حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» متوجه آن هستند. اخیراً در شرح کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» عرایضی نسبت به غفلت آقای منتظری از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی عرض شد. موفق باشید

17237
متن پرسش
سلام استاد: به خاطر مزاحمتم عذر خواهم: اینکه فرمودید سوالی که پرسیدم یک سوال جدی متوسط است به جهت نارسا بودن سخن و نقص در نوع نوشتار فرمودید یا به جهت محتوای سوال؟ اگر در نوع نوشتار نقص هست آیا می فرمایید این به خاطر همان متوسط بودن سطح تفکر است؟ و اگر هم این پرسش صرفا در محتوا متوسط است برایم سوالی پیش آمد: استاد بنده این پرسش خود را که قبلا نسبت به آن صرفا اطلاعاتی به جهت مطالعه داشتم و بعدا هم که نسبت به آن دردمندانه خودآگاهی داشتم زبان بیان نداشتم و وقتی حس کردم زبانی برای بیانش برایم پیدا شد شروع کردم به نوشتنش که خدمتتان ارسال کردم و استاد بنده این پرسش و یافتم را در حالات مختلف از زبان شما و استاد داوری و... آن هم به عنوان اساسی ترین پرسشهایتان شنیدم (نمونه اش نوشته های شما و دکتر داوری و عبد الجواد موسوی) اما حال که خود به صورتی دیگر و دردمندانه این سوال برایم پیش آمده و آن را بیان کردم و اتفاقات دیگری را در مواجه با این پرسش پیش روی خود دیدم که واقعا حیرت مرا نسبت به زبان، انحطاط این دوران نسبت به زبان و دفن شدن معانی در پیش مخاطب نسبت به آن چیزی که ارده کرده بودیم؟؟؟؟ و به این خودآگاهیم شدید تر شد که «بنده هرآن چه در آن متن گفتم هیچ کدام آن نبود که گفتم»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هم می‌توان مخاطب متوسط باشد و جوابی متوسط به موضوع بدهد و هم می‌تواند مخاطب متوسط نباشد، ولی جواب متوسط بدهد. و هم می‌شود زبان ارائه‌ی سؤال، ظرفیت جواب متعالی نداشته باشد. و این حالت اخیر به جهت شاعرانه و چندلایه‌نبودنِ سؤال خواهد بود. نمونه‌اش همین نوشته که جنبه‌ی متافیزیکی آن بر جنبه‌ی شاعرانه‌بودنِ آن غلبه دارد تا جایی که نمی‌دانم با چه عقلی آن را بفهمم؟ با عقل استدلالی و یا با عقلی که اشارات را درک می‌کند؟ قبول دارم دوران، دورانِ در عسرت‌بودنِ زبان شاعرانه است، ولی نه برای بنده و جنابعالی که موضوعات‌مان برای ظهور در این تاریخ به صحنه آمده است، نه آن‌که قصه‌ی مفاهیم گذشته را بخواهد بیان کند. موفق باشید

17230
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد در رابطه با سوال 12217 روشن نشدم. اشکالی که از صحبت های آقای جوادی به ذهن می رسد این نیست که چرا ایشان هاشمی را سیاه مطلق نمی بینند و در مقابل نظام و رهبری، که خدای نکرده فضای دو قطبی ایجاد شود. بلکه اشکال آن است که با آن همه انحراف و انحطاط و عدول از مسیر امام و انقلاب و از همه مهمتر به مذبح بردن عدالت و تقسیم جامعه به تضاد طبقاتی دهشتناک ضد اسلامی و استقرار توسعه لیبرالیسم و اشرافی گری شخصی و اجتماعی و به تبع آن به مذبح رفتن بسیاری از ارزشها و آرمانها و نهادینه شدن اشکالات که تا سالیان متمادی انقلاب باید هزینه بپردازد تا از آنها رها شود و دفاع محکم همچنان ایشان از آن تفکرات و روشها و ..... چرا آقای جوادی به گونه ای در باره ایشان صحبت می کند که تو گویی منتقدان ایشان که شخصیت های بزرگی هستند بی انصافانی هستند که از حقیقت بدور افتاده اند و از صحبتهای ایشان بوی تائید و تشویق نزدیک به مطلق ایشان به مشام می رسد ما ریشه این تفکر برایمان روشن نشده است. با تشکر از استاد گرامی و التناس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به همین سخنان و تنگناهایی که با آن روبه‌رو هستیم، بنده جواب خود را در چند قسمت ارائه کردم. یکی آن‌که بین سخنان آقای هاشمی قبل از صحبت مقام معظم رهبری در آن مورد خاص و بعد از صحبت ایشان تأمل شود که البته فضای رسانه‌ای اصول‌گرای حزبی از این جهت کاملاً در غفلت است. و دیگر، عبور از روحیه‌ی قبل از انقلاب که روحیه‌ی صفر و یا صد بود. تا در این فضا هر دو موضوع یعنی سخنان آقای هاشمی و مواضع آیت اللّه جوادی در این رابطه مورد تفکر قرار گیرد؛ وگرنه آن می‌شود که جنابعالی در فضای سؤال خود به میان آورده‌اید. و این نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه ما را وارد تاریخی سختْ ظلمانی می‌نماید. بسیار آسان است که در یک جمله آقای هاشمی را این‌طور توصیف کنیم و بگوییم «با آن همه انحراف و انحطاط و عدول از مسیر امام و انقلاب و از همه مهمتر به مذبح بردن عدالت و تقسیم جامعه به تضاد طبقاتی دهشتناک ضد اسلامی و استقرار توسعه لیبرالیسم و اشرافی گری شخصی و اجتماعی و به تبع آن به مذبح رفتن بسیاری از ارزشها و آرمانها و نهادینه شدن اشکالات که تا سالیان متمادی انقلاب باید هزینه بپردازد». در نظر بگیرید اگر آقای هاشمی همین است که در این جملات فرمودید اولین کسی که باید مورد سؤال قرار گیرد شخص رهبری است و واقعاً اگر تنها آقای هاشمی همین است و لاغیر؛ چرا باید توسط نظام و طرفداران او تحمل شود؟ به هر حال مشکل عجیبی است! نه آن‌طور است که بشود راحت از آقای هاشمی دفاع کرد و خونِ دل‌های خود را نادیده گرفت، و نه آن‌چنان است که بتوان هیچ جایگاهی در انقلاب اسلامی و در این شرایط تاریخی برای او قائل نشد و محوریت او و پدر معنوی‌بودنِ او را توسط جبهه‌ی اصلاح‌طلب حمل بر جهل و حماقت آن جبهه دانست. آیا برای ادامه‌ی انقلاب، عقل و ادب دیگری نیاز نیست؟! عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 17236 شده است، خوب است به آن سری بزنید. موفق باشید

17234
متن پرسش
با سلام وخسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده: ببخشید استاد من به دنبال راهی برای اینم که چطوری یار خاص امام زمان (عج) بشم به من گفتند که باید امام زمانتو خوب بشناسی ولی من اصلا نمیدونم چطوری باید ایشونو بشناسم یعنی اصلا نمیدونم که از کجا شروع کنم اگه میشه منو راهنمایی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب‌های «بصیرت و انتظار فرج» و «مبانی معرفتی مهدویت» و «عالم بقیة اللهی» و «شرح دعای ندبه» در این مورد شده است. همه‌ی کتاب‌ها بر روی سایت هست. موفق باشید

17226
متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: می خواستم بدونم از چه سنی انسان باید شروع به کسب معارف و اطلاعات دینی بکنه آیا من که در حال حاضر بیست و هفت سال دارم اگر بخوام شروع کنم دیر نیست؟؟ با توجه به اینکه مجرد هستم می ترسم از اینکه دنبال کسب معرفتی برم و بعد از مدتی بخاطر مشغله ها دیگه نتونم اون رو دنبال کنم. نکته ی دیگه اینکه زمامی که خواستگاری میاد من خیلی سبک سنگین می کنم بخاطر همین مطالعه داشتن فرد و اینکه چقدر به کسب معارف دینی و معرفتی علاقمند هستند، ولی خیلی ها ایراد می گیرند و من رو سختگیر می دونند به عقیده ی دیگران این مسائل و علاقمندی ها بعدا با تلاش طرف مقابل ایجاد میشه، می خواستم نظر شما رو در این باره بدونم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کسب معارف الهی از آن جهت که باید قلبی شود هیچ‌وقت دیر نیست 2- در موارد پذیرش خواستگاری سخت نگیرید، همین‌که معتقد به حرام و حلال الهی باشد، کافی است. موفق باشید

17218
متن پرسش
با سلام: وقت شریفتان را نمی گیرم فقط بفرمایید نظرتان در مورد اینکه (هر آنچه در این دنیا برای ما حاصل می شود فقط نتیجه اعمال ما در این دنیا یا عوالم گذشته است) چیست؟ همین که بفرمایید موافق این نظریه هستید یا خیر فعلا برایم کفایت می کند هر جور صلاح می دانید. حلال کنید اگر سوال تکراری است. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء»بودنِ نفس، حضور نفس در عوالم دیگر معنا ندارد، تنها بحث انتخاب عین ثابته‌ی هرکس در علمِ خدا مطرح است که آن انتخاب و انتخاب‌گری همچنان تا آخر برای انسان هست و هر لحظه می‌تواند آن را تغییر دهد. موفق باشید

17209
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شریف بخیر. استادی به بنده فرمودند «چون گرفتار خیالات هستم شعر نخوانم حتی مثنوی، ضمن اینکه فلسفه هم دارم می خوانم» و اینکه علامه طباطبایی به دکتر دینانی زمانی که مشغول خواندن فلسفه بودند و ضمنا شبها با دوستانشان قرار گذاشته بودند شعر بگویند فرمودندکه شعر گفتن را ترک کنند. برای بنده شبهه ایجادشده: اولا مثنوی و بوستان خیالات صادق را رشد می دهند و ثانیا علاوه بر خیال چون حکمت اند باعث رشد صورتی از عقل می شوند و ثالثا در باب تعارض خواندن فلسفه و خواندن شعر یا سرودن آن می توان گفت سه مقام داریم: 1. مقام اقامه برهان که استخراج اصول و فهم اصول است (سیر در اصول و کلیات) 2. مقام تبیین برهان (سیر از کل به جزء) 3. مقام فهم برهان که خود دو مرحله می شود: الف) فهم با عصای مثال که بنده در آن قرار دارم و ب) فهم بدون مثال. وضعیت ما و مقامی که در آن هستیم تعیین می کند شعر بخوانیم یا نه؟ برای امثال بنده که درمقام فهم برهان از طریق مثال هستیم مثنوی کمک زیادی می کند تا بتوانیم عبور کنیم و رشد خیال به رشد عقلمان کمک می کند تا به مقام عقل (عین التفکر شدن) برسیم (سیر از جزء به کل) اما شاید جناب دکتر دینانی در مقام فهم برهان بدون مثال بودند و علامه می خواستند شخصیت عقلیشان تثبیت شود و شعر وقفه ایجاد می کرد (سیر در کلیات و اصول) اما چرا ابن سینا موقع نوشتن فلسفه شعر نمی خواندند؟ شاید چون مشغول استخراج اصول بود و شعر باعث ماندن در جزء می شد. 2. صرف وقوع خارجی خواب یا مکاشفه دلیل بر حق بودن آن نیست و باید با میزان عقل و شرع سنجیده شود مثل برادری که در «هدف حیات زمینی آدم» اشاره فرمودید. درست متوجه شده ام؟ 3. گاهی پیش بینی حادثه ای را در آینده می کنیم کسی می آید و تصورمان را تایید می کند ممکن است مبدا تحریک شخص، شیطان باشد؟ همین مسئله در مورد رویاهای صادقه هم سوال است چه بسا شیطان مقدمات حوادث را از طریق اشخاص ایجاد کرده باشد. 4. آیت الله مصباح فرموده اند گاهی شیطان دعوت به نماز شب می کند تا در نهایت انسان را به فوت واجبی بکشاند اگر سالک بی خبر از مبدا القاء نماز بخواند هیچ ثوابی به او تعلق نمی گیرد؟ او که نمی خواسته دستور شیطان را اطاعت کند برای رضای خدا خوانده. 5. اینکه شیخ نخودکی بخاطر فوت نماز شبشان فرزندشان غرق شد یا یونس در دهان ماهی رفت این میزان سختگیری به ابرار از باب پاک کردن کامل آلودگی نیست؟ شاید حضرت حق دلش نمی آید بخشی از عقوبت را به برزخ بکشاند. 6. خیالات مقدمه گناه، گناه اند؟ 7. حساسیت امام در رد سریع امانت. 8. استادی در مورد کشف خانمی که سوال و جواب می پرسید و حتی معارفی در اختیارش می گذاشت فرمودند عالمی پرسید که خانم از او بپرسد کیست؟ بعد از پرسش جواب داده بود فاطمه زهرا (س) بعد هم گفته بود جواب فلان سوال ذهنی ات فلان می شود. عالم فرموده بودند شیطان است. مگر می شود شیطان معرفت هم بدهد؟! اینطور که سنگ روی سنگ بند نمی شود. یا از عالمی می گفتند که کسی دائم به ایشان سلام می داد و خودشان می گفتندکه شیطان است. اگر فرشته سلام دهد باید معارفی نصیبمان شود ولی شیطان چرا سلام می دهد؟ سلام یعنی آرزوی سلم و امنیت کردن یعنی امیدوارم در امنیت از گناه واقع شوی کمی عجیب است. لطفا توضیح بفرمایید. 9. چطور می توان مبدا همه القائات را فهمید؟ اگر صرفا با میزان عقل و شرع باشد برخی الهامات مثل خبر از حوادث دنیوی را نمی شود فهمید. راهی هست؟ علمای بزرگ از کجا می فهمیدند؟ با سپاس بسیار.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب قسمت اول سؤال باید عرض کنم همان‌طور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مطرح شد؛ شعر از موطن خیال است و خیال پاک، اشعار ارزشمندی را به صحنه می‌آورد. با این همه اگر بنا بر آن باشد که در موقعیتی خاص عقل پروریده شود و به خیال هرچند خیال پاک، میدان داده نشود باید از شعر و شاعری فاصله گرفت. جواب بقیه‌ی سؤالتان طلبتان باشد تا موضوعات مخلوط نشود. موفق باشید

17204
متن پرسش
سلام علیکم: تفاوت عالم جبروت یا عوالم دیگر در قوس صعود با جبروت قوس نزول چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم جبروت و عوالم دیگر در قوس نزول وجه تکوینی عالم است ولی در قوس صعود مربوط به انتخاب انسان و وجه تشریعی او است و می یابد که به عنوان انتخاب هایی که کرده است در قوس صعود سیر می کند. موفق باشید

17205
متن پرسش
سلام: بنده طلبه پایه سه حوزه هستم. احساس می کنم واقعا طلبه وار زندگی نمی کنم. خواستم استاد توصیه هایی برای امثال بنده داشته باشند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قسمت نوشتارهای سایت قسمت جزوات جزوه‌ی «عالم طلبگی» إن‌شاء الله در این مورد راهنمایی‌های لازم را برای شما خواهد داشت. موفق باشید

17197
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز و گرامی: دیشب با یکی از دوستان صحبت از کتاب «تمدن زایی شیعه» شما به میان آمد. ایشان سوالی را مطرح کردند که از جواب دادن به آن درماندم. گفتند استاد طاهرزاده یکی از نقدهایی که به فرهنگ غرب دارند بحث سرعت موجود در تکنولوژی است و اینکه این سرعت انسان را از آرامشی که باید داشته باشد محروم کرده و ریشه بسیاری از اضطرابهای انسانهای امروز بخاطر دور شدن از این آرامش و تأنی است. بعد گفتند اگر سرعت بد است پس چرا (به مثال شما ارجاع دادند) وقتی آن افریت جن قرار شد تخت بلقیس را برای حضرت سلیمان بیاورند که گفتند قبل از اینکه بنشینی آن را برایت حاضر خواهم کرد، قبول نکردند و از عاصف بن برخیا که گفت قبل از اینکه چشم بر هم بزنی آن را برایت حاضر خواهم کرد قبول کردند (یعنی قبول سرعت بیشتر). پس معلوم می شود سرعت هم موضوعیت دارد و نمی شود آن را رد کرد و مخالف آموزه های دینی و سلوکی دانست!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که تفاوت سرعت عفریت جنی با آوردن تخت حضرت بلقیس توسط عاصف بن برخیا طبق آیات قرآن کاملا متفاوت است. آری! سرعت زیاد مربوط به عفریت جنی است و سرعت تکنیکی امروز نیز که شتاب و عجله است از همان جنس است. ولی جناب عاصف بن برخیا با سرعت زیاد آن تخت را نیاورد بلکه "قبل ان یرتد الیک طرفک" آورد یعنی در بی زمان و فوق معادلات مادی آن کار انجام شد و اتفاقا از همین قضیه می توان نتیجه گرفت که چرا در روایت داریم "العجله من الشیطان". موفق باشید

17201
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: دو سئوال از محضر منورتان دارم: 1. از آنجایی که مقام معظم رهبری سبک زندگی اسلامی را به دو بخش تقسیم کرده اند و فرموده اند که در بخش حقیقی آن پیشرفت چندانی نداشتیم و از طرفی هم حضرتعالی در جزوات این را تاکید کردید که باید ریشه بابی کرد و تاکید ویژه داریدکه باید نظام «قضایی» ، «اداری»، «آموزشی» از نو بازسازی شود هنوز بنده آن چنان که باید ملتفت نشدم. البته یک بار دیگر از جنابعالی در خصوص نظام اداری پرسش کردم که ارجاع دادید به خطبه نهج البلاغه اما پیرامون نظام قضایی و آموزشی منظور شما را خیلی درک نکردم لطف کنید توضیح دهید و اگر نوشتاری از خویش یا دیگران موجود هست معرفی کنید و احیانا اگر نوشتاری نیست سعی کنید کلیات نظام سازی را اگر مقدور هست مفصلا مرقوم نمایید. 2. استاد به نظر شما بهتر و افضل این است که برای تدبر در قرآن و روایات آن کریمه ها را یادداشت کنیم یا می توانیم از نرم افزارهای که روی تلفن همرا نصب می شود استفاده کنیم؟ با سپاس، ببخشید دوباره مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در جزوه ی "علوم انسانی؛ عبور از مدرنیته، نظر به اسماء الهی" در مورد نگاه بنیادین به سبک زندگی شده است 2- همان طور که روایت مشهور پیامبر متذکر می شود یادداشت کردن نقش مهمی در فهم و نگه داری آیات و روایت دارد. موفق باشید

17193
متن پرسش
بسم الله اارحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد در بحث عین ثابته دقیقا این عین ثابته چیست آیا چیزی جز علم خداست؟ این که گفته می شود اقتضای عین ثابت شخص این است که مثلا کافر شدن را انتخاب می کند یعنی چه؟ آیا در عین ثابته موجود متعین و متشخص مختار صاحب عقل و اراده وجود دارد و در عین خارجی آنچه را در عین ثابته انتخاب کرده اجرا می کند؟ وانگهی سوال مهمتر این که همان عین ثابته را چه کسی عین ثابته کرده است و مگر عین ثابته چیزی جز علم خداست؟ تقریبا پاسخهای عین ثابته را دیده ام ولی روشن نشدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به پاسخ هایی که دیده اید مگر روشن نشد علم خدا علم بی معلوم نیست؟ بنابراین واقعیت عین ثابته به عنوان امکان ذاتی اش از خود اوست هرچند که وجود او از طریق خدا داده می شود ولی خداوند خلق او را به او می دهد. موفق باشید

17187
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده در حاضر وقتی شخصیت خودم رو بررسی می کنم می بینم استعداد و توانایی هایم کم نیست، ولی متاسفانه هنوز هیچ کاری برای اسلام انجام ندادم و این واقعا درداوره ... فقط دلم می خواست این فکرم رو با شما در میان بذارم (اگه نکته ای صلاح می دونید....) (جوابی که معمولا به خودم میدم: تا زمانی که درگیر گناه باشی، توفیق سربازی پیدا نمی کنی وقتی پاک بشی، خدا تو مسیر قرارت میده) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین طور است سعی بفرمایید با مطالعات دینی و رشد اخلاقی خود را آماده ی سربازی اسلام و انقلاب اسلامی کنید. موفق باشید

17180
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی لطفا وحدت وجودی که امام خمینی در عروته الوثقی قائلین به آن را نجس می دانند با وحدت وجودی که در کتب مختلف عرفانی اشان مطرح است تفکیک فرمایید. دوم آنکه در یکی از سوال و پاسخ ها شما موسیقی را کاملا رد و غیر مفید دانسته بودید. سوال بنده از شما این است که آیا وقتی که مقام معظم رهبری به آقای افتخاری گلایه می کنند که چرا موسیقی شاد نمی خوانید و وقتی امام راحل به موسیقی ای مطهر علاقه شدید نشان می دهند و با آن گریه می کنند یا وقتی که امام در پاسخ به آن خانم که گفته بود گروه نوازندگی از اول انقلاب تا حالا ناراحت اند که حالا که موسیقی حرام شده چه کنیم و امام فرمودند که برای انقلاب و اسلام بزنید و وقتی که امام در پاسخ به آن بنده ی خدا که با هم پای تلوزیون بودند و شاکی شده بود که چرا در تلوزیون موسیقی شاد پخش می شود و امام فرموده بودند این قبل از انقلاب و خارج از فضای توحیدی انقلاب حرام بوده است نه الان. علت تندروی های ما چیست؟ آیا ما از امام خمینی هم غنی تریم؟ لطفا با توجه به همه مستندات بالا پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وحدت وجود به معنای آنکه هرچیزی خدا باشد هیچکس قبول ندارد و وحدت وجود به آن معنا که تماما حق در صحنه است و مخلوقات همه مظاهر حق اند چیزی است که عرفا و از جمله امام به آن معتقدند 2- بنده به هیچ وجه مخالفت کلی با موسیقی ندارم. عرض بنده آن است که حوزه ی موسیقی در حد تحریک خیال است و اگر کسی بخواهد به معانی و حقایق بالاتری دست یابد از ظریق موسیقی نمی تواند. موفق باشید

17179
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این که حضرتعالی در جزوات مختلف متذکر می شوید باید برای نظام سازی مشکلات را از ریشه یافت و با قانون یا بخش نامه کاستی ها و نقص ها، حل نمی شود و مکر را دیدم تاکید دارید بر این که نظام «آموزشی» ما باید اصلاح گردد، لطف بفرمایید که به طور مشخص و جامع چه رکنی یا ارکانی از نظام آموزشی حل شود؟ چون حقیقتا بنده در حال تحقیق و تعقیب حل این مسئله هستیم تا نظام آموزشی اصلاح شده ای را در قالب کوچک اجرایی کنیم. مضاف بر این که فرمودید نظام «قضایی» ما هم باید اصلاح شود در این موضوع هم نکات لازم و جامع را بفرمایید؟ شایان ذکر است که اگر جزوه یا نوشتاری در این موارد اشاره شده از خودتان یا دیگران هست معرفی نمایید. حلال بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به مباحث «متن خوانی» کتاب «خرد سیاسی زمان توسعه نیافتگی» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

17167
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی حضم و تشخیص این مسئله که امام خمینی در رساله شان قائلین به وحدت وجود را مشرک و نجس می دانند و از طرفی اکثر کتبشان ذیل وحدت وجود است برای ما ترسی ایجاد کرده است. لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعجب می کنم که می فرمایید امام در رساله شان معتقدین به وحدت وجود را مشرک می دانند در حالی که تمام حرف ایشان دفاع از وحدت وجود است. آری آیت الله مکارم در اولین رساله شان چنین موضوعی را مظرح کردند ولی بعداً در رساله های بعدی منصرف شدند. موفق باشید

17164
متن پرسش
سلام حضرت امام رضا علیه السلام بر شما باد جناب استاد طاهرزاده: غرض از مزاحمت اینکه وقتی روایات بشدت مومنین را نسبت به بدگویی نسبت به همدیگر با آن شدت می ترساند، خوف وجودمان را می گیرد که پس چطور نیروی انقلابی را نقد کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نقد از سر دلسوزی انجام می‌گیرد تا امور مسلمین به صلاح گراید. ولی ضایع‌کردن و ایجاد دشمنی بیشتر را شیطان برای به فسادکشاندن جامعه القاء می‌کند. موفق باشید

17171
متن پرسش
سلام استاد: نمی دانم چرا بعد از مطالعه مباحث معرفت نفس طوری است که بعد از مدتی دوباره به اطلاع تبدیل می شود و از حالت حضوری و زنده بودن خارج می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون می خواهید به حافظه بسپارید در حالی که اصلا نباید نگران این مسائل باشید بگذارید ملکات خودتان کار خود را بکنند. موفق باشید

17170
متن پرسش
با سلام: می خواستم بدونم مقام حضرت جبرائیل برتر هست یا حضرت محمد (ص) یکی از اساتید دانشگاه گفتن که جبرییل عامل حیاته و حتی از پیامبر (ص) بالاتره. حتی معراج رو پرسیدم، گفت روایت اشتباهه نظرت حضرتعالی چه می باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام حقیقت محمدی(ص) فوق جبراییل و میکاییل است ولی مقام نفس ناطقه ی حضرت از طریق حضرت جبراییل تعلیم می گیرد. موفق باشید

17155
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: همانطور که می دانید انسان پنج قوه دارد حس خیال، وهم، عقل و فوق عقل، هر کدام از این قوا خوراکی مخصوص به خود دارند که می بایست تغذیه شوند البته باید حدود الهی را مراعات کرد تا جنبه فوق عقلانی و انسانی مان متوقف نشود. شما فرمودید حوزه‌ی فعالیت موسیقی تحریک خیال است و سالک إلی اللّه نمی‌خواهد در محدوده‌ی خیال متوقف شود و از این جهت است که اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» ورودی به موسیقی نداشته‌اند این گفته شما در مورد بقیه قوا هم صادق است به فرض مطالب علمی و معقولات قوه عقل را تحریک می کنند آیا چون عقل تحریک می شود و ممکن است انسان را در محدوده عقل متوقف کند نباید سراغ معقولات رفت؟ هرکدام از محسوسات برای قوه حس نیز همین حکم را دارد من احساس می کنم موسیقی کار دیگری با روح و جان انسان می کند که معصومین علیهم السلام حتی سراغ غیر حرام آن هم نمی رفتند نیاز به توضیح بیشتری دارم لطفا راهنمایی کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بعضی از قوای نفس ناطقه‌ی انسان به خودی خود اصالت دارند و بعضی به تبع می‌توانند مفید باشند. همان‌طور که مثلاً میل جنسی یک نیاز به تبع است که اگر بدان جواب داده نشود به حقیقت انسان لطمه‌ای وارد نمی‌شود؛ بعضی از ابعاد خیال نیز اصالت ندارند و این‌طور نیست که باید همه‌ی حوزه‌های خیال را جواب داد، به‌خصوص که اگر میدان خیال از طریق عقل و قلب کنترل نشوند به خودی خود حجاب عقل و قلب می‌شود. و در مورد عقل نیز باید مقدمه‌ای باشد برای رجوع انسان از طریق قلب به حضرت حق وگرنه خود عقل نیز یک حجاب نورانی است که باید از آن نیز به عنوان یک حجاب عبور کرد. موفق باشید

17160
متن پرسش
سلام علیکم: دیروز در صحبتهاتون در کتابخونه مرکزی فرمودین در طی حمله چنگیز یکی از عرفا فرموده بود خدا به اسم غنی عن العالمینش ظهور کرده. من نفهمیدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد که حضرت حق در هر دوره و تاریخی تجلیِ خاصی دارد و جناب نجم‌الدین کبری در آن شرایط متذکر شده بود که مرحله، مرحله‌ی تجلی اسم غنیٌ عن العالمین است. موفق باشید

17151
متن پرسش
سلام: فردی با گرایشات مذهبی هستم اما جنس مخالف و بی حجابی اطراف بسیار روی روحم موثر است و با اینکه سعیم بر بی تفاوتی و کنترل چشم است اما کوچکترین مظاهر جنس مخالف مرا دچار افسردگی، وسواس فکری، اندوه و درد و دوگانگی می کند. (حس نفرت و تمابل) و نمی توانم تو جامعه راحت زندگی کنم و بی خیال و گذرا، 80 درصد دریچه دید من به تمامی زنان جنسی است، دو سال است ازدواج کردم زندگی خوبی دارم، چطور این مریضی دل و روح و این عقده دلم را درمان کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وظیفه‌ی ما آن است که خیالات خود را دنبال نکنیم. همین‌که متوجه‌اید خیالاتتان شکل درستی ندارد، یک قدم به جلو است. پیشنهاد بنده آن است که کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را مطالعه فرمایید. موفق باشید

17143
متن پرسش
سلام استاد عزیز خسته نباشید: 1. در بحث وحدت وجود اراده انسان هم از نوع وجود هست و بایستی آن اراده هم مال خدا باشد پس می شود گفت که خدا گناه می کند اگر نه پس چگونه است بحث اراده و اختیار در وحدت وجود؟ 2. شما فرمودید تمام انبیا مصداق مخلصین هستند پس چرا جناب یوشع علیه السلام می فرماید شیطان آن را از یادم برد؟ سندی هست که همه پیامبران از مخلصین بوده اند؟ 3. اگر مقامات پیامبران اکتسابی نیست پس چرا حضرت ابراهیم مقام امامت و... را بعد از ابتلائات بدست می آورد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت بفرمایید که اراده به معنای انجام فعل و ترک فعل است و آن‌چه که خداوند برای انسان اراده کرده است، اراده‌ی انسان است و نه فعل انسان. و از این جهت اراده‌ی انسان مربوط به خدا می‌باشد و فعل انسان مربوط به خود انسان. که بحث آن در جزوه‌ی «جبر و اختیار» شده است 2- در روایت از معصوم داریم که انبیاء جزء مخلَصین‌اند و حضرت علامه در تفسیر سوره‌ی کهف، موضوع حضرت یوشع‌بن‌نون را این‌طور مطرح می‌کنند که شیطان نمی‌تواند انبیاء را به گناه بکشاند، ولی تأثیر شیطان در حدّ به فراموشی‌کشاندنِ آن‌ها در امور عادی و یا بیمارکردنِ آن‌ها در امور بدنی از طریق شیطان، از آن‌ها برداشته نشده است 3- در مورد امامت حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همان‌طور که قرآن می‌فرماید آن امامت، جعلِ الهی است هرچند که نیاز به مقدماتی دارد. ولی این‌طور نیست که هرکس آن مقدمات را طی کند، امامت برای او محقق می‌شود. موفق باشید

17138
متن پرسش
سلام استاد: بعد از کتاب «وضع کنونی تفکر در ایران» از دکتر داوری، که فرموده بودید بخوانم، کدام کتاب استاد داوری را بخوانم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته خوب است که با تفکر استاد داوری مأنوس باشید و به‌خصوص اگر آمادگی روحی دارید مباحث متن‌‌خوانیِ کتاب «خردسیاسی در زمان توسعه‌نیافتگی» را دنبال کنید. از آن طرف کتاب «درباره تعلیم و تربیت در ایران» و کتاب «فلسفه و آینده‌نگری» می‌تواند برای ما حرف داشته باشد. موفق باشید

نمایش چاپی