بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17055
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد محترم: ان شاالله خداوند توفیق تان بدهد. در باب اینکه حضرت امام فرمودند موسیقی اراده را سست می نماید، حقیر فکر کردم چون موسیقی تراوش احساسات است و حتی مسائل عقلی را موسیقی از بُعد احساسی بیان می کند پس احساس بعلت شاعرانگی و بی باری عقلی اش موجب سلب نیروی عقل آدمی می شود و دید آدمی را نسبت به مسائل شعارگونه و کاریکاتوری می کند. در واقع هر مسئله ای از جنبه احساسی دیده می شود و این مسئله باعث می شود فرد احساسی، قدرت فکر لازم برای استدلال هر مسئله ای را از دست دهد. نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر همین‌طور است. زیرا خیال در آن حالت بر عقل غلبه دارد. موفق باشید

17051
متن پرسش
بسمه تعالی محضر انور استاد والامقام، حضرت استاد طاهرزاده (دامت برکاته) سلام علیکم: از پاسخ زیبا و راهگشای حضرتعالی در خصوص سوال قبلیم سپاسگزارم. اکنون به لطف الهی بنابر فرمایش شما، با اطمینان تمام به تبیین انقلاب اسلامی می پردازم، و خدای بزرگ را شاکرم. اکنون بار دیگر مصدع وقتتان شدم تا مشکل دیگرم به فضل خدا با راهنمایی حضرتعالی برطرف شود. حقیقت امر، همیشه برای اینکه چه موضوعی را برای سخنرانی در ایام حساس انتخاب کنم که به وظیفه ام عمل کرده باشم، مشغولیت ذهنی داشته ام. اکنون دو موقعیت پیش روی بنده است، که خواهشمندم فرزندتان را راهنمایی بفرمایید. 1. با توجه به اینکه محرم نزدیک است، می خواستم از محضر استاد بزرگوار در خصوص موضوع سخنرانی دهه اول راهنمایی بخواهم. آیا موافقید که در رابطه با مباحث کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها سخن بگویم؟ یا درباره ولایتمداری حضرت عباس علیه السلام؟ اساسا ضرورت امروز جامعه اسلامی در چه امری است که در ایام حساس محرم باید برای مردم گفته شود؟ 2. با توجه به اینکه بحمدالله بنده در مجاورت امام رضا علیه السلام ساکنم، در ایام آخر صفر زائران پیاده مولا به مشهد می آیند و ما برای کارهای فرهنگی در مراکز اسکان درون و بیرون شهری به زیارت ایشان رفته و فعالیت می نماییم. خیلی مشتاقم تا نظر حضرتعالی را برای کار موثر تر در این ایام بدانم. برخی صرفا به بیان احکام اکتفا می کنند که بنظرم این اوقات طلایی که افراد با دل های آماده و مملو از مهر مولا به پابوسشان مشرف می شود، با مباحثی که در شهر خودشان هم بیان می شود، حیف شده و هدر می رود. آیا طرح مباحث ولایت و راه های ولایتمداری مناسب است؟ یا موضوعات دیگر؟ با توجه به اینکه عموما از وضعیت جسمانی مساعدی برای مباحث سنگین برخوردار نیستند، خواهشمندم راهنمایی بفرمائید. بسیار متشکر و سپاسگزارم استاد بزرگوارم - عاقبت بخیر باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در محرم مطالب کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» و یا نظر به نور وفایِ حضرت عباس«علیه‌السلام» به امامِ حیّ زمانه، و یا عرایض کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» و یا مباحثی که به صورت صوت در هر سال شده، همه افق حضور در کربلا را در مقابل مخاطب می‌گشاید. حال اگر مطالب در دستتان باشد، به خدا توکل کنید تا او بهترین شروع را به شما مرحمت نماید 2- به زائرانِ پیاده‌ی حضرت ثامن‌الحجج«علیه‌السلام» قصه‌ی عشق و محبت امامان معصوم را که در دل دارند، به تذکر آورید. در این مورد امید است کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» کمک‌کار باشد. موفق باشید  

17048
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: جای شما خالی استاد، خدمت حضرت علامه استاد جوادی آملی حفظه الله تعالی بودیم، در دماوند، استفاده بردیم، فقط سوالی داشتم: ایشان فرمودند: با آن دعای معروف که در قبرستان ها می خوانند (بحقّ لا اله الا الله ....) می شود با اهل قبور مرتبط گشت، وگرنه این حمد و سوره را همه همه جا می توانند بخوانند، ثواب هم دارد در جای خود، منظور حضرت استاد از ارتباط با ارواح قبور چیست؟ 2. استاد، بنده یک عادتی دارم در کتابخوانی، اینکه: طول می کشد کتابی را بخوانم و تمام کنم، ولی وقتی خواندم، مطالب در جانم هستند گویی، حتی پاورقی ها و شعرها ی ذیل کتاب یادم می ماند، آیا ایرادی دارد که (من دیر خوان هستم؟) 3. اینکه شخصی، اولیا الهی در زمان خودش را حتی از پدرش هم بیشتر دوست بدارد، آیا خداوند راضی هستند به این قضیه؟ 4. در دیدار با اولیا خدا بهترین و مجمل ترین سوالی که می توان پرسید (علاوه بر اشکالات علمی و سوالات) چیست؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه که مواظب بوده‌اید، مواظبِ به هم‌زدنِ خلوت در آن دیار نشده باشید! 1- همین‌طور است که استاد فرموده‌اند. وقتی انسان به ارواح در آن مکان سلام می‌کند آن‌ها جواب سلام را می‌دهند و یک ارتباط روحانی برقرار می‌شود 2- همین‌طور خوب است که انسان مطالب مورد مطالعه را به صورت ملکه در خود شکل دهد 3- پدر روحانی هرکس، مظهر محبوب حقیقی او یعنی حضرت اللّه است 4- بیشتر باید به‌جای علم‌آموزی، از آن‌ها خواست که راه را به انسان بنمایانند. موفق باشید

17040
متن پرسش
با عرض سلام: بنده مدتی در غرب تحصیل می کردم. از همین رو فرهنگ و جهان بینی آن ها روی من تاثیر گذاشته است. به گونه ای که احساس می کنم معارف دینی برایم سنگین یا با شک و تردید همراه می شوند. درخواست راهکاری دارم تا بتوانم آن سخنان پوچ را فراموش و قلبم را تطهیر کنم و مسلمانی با اعتقادات راسخ شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد اولیه‌ی بنده آن است که مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن دنبال فرمایید و سپس به مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بپردازید. همه‌ی مطالب بر روی سایت هست. موفق باشید

17039
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت شما: این آموزه فرهنگ غنی شیعی که ملاصدرا آن را به خوبی تبیین نموده است، مبنی بر آنکه: شهوات نیز در اثر زیاده روی های انسان، بتدریج مجرد گشته و وبال انسان در دنیا و به ویژه آخرت می شود، مرا به هراس انداخته است. سوال اولم اینکه آیا ارضای شرعی نیاز جنسی اگر همت انسان شود، نیز باعث تجرد این شهوت در انسان می شود و در سنین پیری نیز علیرغم فقدان توان جنسی او را رها نمی کند؟ و سوال دومم اینکه برای رهایی از خواطر و خیالات مرتبط با شهوت جنسی به ویژه در میانسالی چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور ملاصدرا افراط در شهوات، در مورد لذات حلال نیست، و اساساً سیره‌ی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در بودن در کنار همسران‌شان نه افراط بوده و نه مشکلی برای آن حضرت به‌وجود می‌آورده 2- آمدن خیالات در اختیار انسان نیست ولی دنبال‌کردنش در اختیار ما است. از این جهت اگر ملکه‌ی کنترل خیالات در ما قوت بگیرد، در میانسالی قدرت خیالات کم می‌شود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در این مورد دارد. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

17025
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام: در خصوص کار فرهنگی که بسیار مهم می باشد، با توجه به سخنان بزرگان اگر افراد جامعه دو مقوله خودشناسی و خداشناسی را مطالعه کرده باشند و در آن عمیق شده باشد دیگر مشکلات فرهنگی نخواهیم داشت. حقیر این را در جلسات فرهنگی مطرح کردم ولی مسوولین محترم نمی پذیرند و گاهی دلیل عدم پذیرش را زمان بر بودن این مقولات می دانند و به عنوان مثال می گویند ما باید تلاش کنیم اول فرد بی حجاب محجبه گردد... الان وظیفه حقیرکه مشغول کار فرهنگی ام چیست؟ با توجه به اینکه مسوولین رده بالا فقط از کار فرهنگی امور ظاهری و سطحی را درخواست می کنند و نتیجه کار فرهنگی را صرفا در ارایه آمار و نتایج مقطعی می بینند؟! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در عین رعایت فعالیت‌های ظاهری، اگر در امور فرهنگی عمق لازم شکل نگیرد، پس از مدتی بر خلاف آن‌چه تصور داشته‌ایم با مسائلی روبه‌رو می‌گردیم که مطلوب ما نیست. در این رابطه عرایضی در آخر کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» تحت عنوان «چگونگي حضور تاريخي کانون‌هاي فرهنگي در انقلاب اسلامي» شده است. کتاب بر روی سایت هست. خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید   

17032
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: واقعا این را با تمام وجود حس کردم که در زمان ها و دوره هایی که گناه نمی کنم نماز شب میخونم، حواسم هست و.... افکار اضطراب آوری را تجربه می کنم و کلا استرس و فشار دارم به بهانه های مختلف. اما در دوره ها و زمان هایی که نماز صبحم قضا میشه نماز هایم را سر وقت نمی خونم، گناه هایی ناخوسته می کنم و به رعایت شرع پایبند نیستم خیلی خیلی راحت ترم. این مرا ترغیب می کند به حالت دوم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس معلوم است قضیه، قضیه‌ی شیطان است که قسم خورده مانع سیر بنده در صراط مستقیم شود و لذا وقتی انسان متوجه باشد که این اضطراب‌ها، حیله‌ی شیطان است و شیطان حیله‌هایش ضعیف است، می‌تواند با اراده‌ی محکم بر خلاف حیله‌ی شیطان عمل کند و او را مأیوس نماید. موفق باشید

17024
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده: ببخشید استاد من مطلبی رو خوندم که به نظرم نویسنده در موضوع اسماءفعلیه و صفاتیه و ذاتیه خدا دچار اشتباه شده. خواستم اگه امکان داره متن رو بخونید و بفرمایید که من درست برداشت کردم یا خیر و دچار اشتباه شده ام و نویسنده درست فرموده. ممنون. متن مطلب: ذات اقدس حضرت حق غیب مطلق بوده و دور از دسترس مخلوق است و کسی در آن مقام راه ندارد، صفات ذات که عین ذات هستند پس آنها هم دور از دسترس می باشند. از این مرحله به بعد قابل سوال است حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام مظهر صفات فعلیه الهی هستند؟ مثلا چنانچه حضرت ابراهیم علیه السلام از قدرت خالقیت برخوردارند و خدای متعال به ابراهیم خلیل قدرت خلق مرحمت فرمودند. این قدرت در انسان کامل و بنده برگزیده حق حضرت علی علیه السلام نیز هست؟ (سوره بقره آیه 260 داستان 4 پرنده آمده است) اعطای همین قدرت به حضرت عیسی علی نبینا و علیه السلام نیز داده شده در قرآن کریم آمده است «انّی اخلق لکم من الطین کهینه الطیر فیکون طیر باذن الله - آل عمران 49». خداوند به حضرت عیسی علیه السلام علم غیب نیز عطا فرموده بود. «و انبئکم بما تاکلون و ما تدخرون فی بیوتکم - همان سوره همان آیه». و همچنین خداوند متعال به حضرت عیسی قدرت شفا بخشیدن و قدرت زنده کردن مردگان را عطا فرموده «و ابری الاکمه و الابرص و احی الموتی باذن الله - همان سوره همان آیه». این همان همه مظهریت بنده است نسبت به صفات الهی و این معنای خلیفه الله است و اینگونه مرتبتی در امیر المومنین علیه السلام بنحو کامل و تمام وجود دارد و خداوند متعال به ایشان همه آنچه به انبیا گذشته مرحمت کرده عطا کرده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در کتاب ارزشمند «مصباح الهدایه» می‌فرمایند: از آن‌جایی که مقام ولایت در اسلام از نظر مقام و رتبه، همان مقام صاحب اسلام یعنی رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» است به‌جز داشتنِ نبوت، و از آن‌جایی که خاتم الرسل جامع همه‌ی مقامات انبیاء گذشته هستند؛ صاحبان ولایت یعنی ائمه‌ی معصومین«علیهم‌السلام» همه‌ی آن مقامات را نیز دارا می‌باشند. البته این موارد باید به طور تفصیلی مورد بحث قرار بگیرد تا بین مقام حقیقت نوری آن‌ها با مقام نفس ناطقه خلط نگردد. عرایضی در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. موفق باشید

17018
متن پرسش
سلام استاد عزیز: نسبت اسم الله به ذات مثل نسبت مثلا حسن به من اوست؟ چطور اسم یک شخص حسن است و حسن جمع کل صفاتش است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام اسم اللّه مقام جامعیت اسماء است مثل جامعیت نورِ بی‌رنگ که در مقام وحدت خود قرار دارد. آری! همان‌طور که اگر شرایط ظهور 7 نور فراهم شود، آن 7 نور به صورت مجزا ظهور می‌کند. ولی در مقام نور بی‌رنگ، به صورتِ وحدانی و یگانه قرار دارند. اسماء الهی نیز در مقام حضرت اللّه چنین‌اند، هرچند بر اساس ظرفیت طالب هر اسمی آن اسم به نور حضرت اللّه برای آن طالب ظهور می‌کند. موفق باشید

17013
متن پرسش
سلام حضرت استاد: وقت شریف بخیر. 1. برای خواندن تمهیدالقواعد و فصوص دانستن فلسفه تا چه مقدارلازم است؟ 2. در نزول دفعی قرآن همه هفتاد بطن با نظر به تشکیکی بودن آن بر قلب سالک نازل می شود؟ 3. در انواع کشف گاهی موطن دریافت و موطن ظهور یکی است یعنی هر دو قلب است مثل کشف الهامی و گاهی موطن دریافت و موطن ظهور متفاوت است یعنی موطن دریافت قلب و موطن ظهور قوای نفس ناطقه است؟ درست متوجه شده ام؟ 4. در تفاوت حدس و فکر می توان گفت حدس مقامی است که حقیقت پیش ماست و اتحاد دانایی و دارایی (بر حقایق به اجمال) است و اما در تفکر عادی باید حرکت کنیم و حقایق را به دست آوریم و لزوما دارایی نیست؟ 5. می توان گفت حجاب ناشی از توجه به مقامات گاهی حجاب ظلمانی است اگر منجر به تحقیر و تکبر شود مثل بلعم باعور یا سامری و گاهی حجاب نورانی است؟ 6. حجاب ناشی از توجه به ثواب و بهشت برای سالک تاجر و ترس از جهنم برای سالک برده چه نوع حجابی است؟ 7. آیا امکان دارد در مکاشفات کاذب مبدا القاءات خود نفس ناطقه باشد. مثلا در کشف صوری سماعی صدای خودمان را بشنویم مثل شنیدن صدای خیالاتمان در خواب؟ 8. مانع ظهور در برخی قوا چیست؟ درونی و مربوط به قصور سالک است یا عامل دیگری در این محرومیت نقش دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فلسفه‌ی حکمت متعالیه در این مورد بسیار مفید خواهد بود 2- حقایق، کثرت‌بردار نیستند هرچند دارای شدت و ضعف باشند و لذا همواره تمام بواطن قرآن در حقیقت قرآن حاضر است هرچند که آن حقیقت به تناسب محل تجلی آن دارای شدت و ضعف باشد 3- قلب از قوای نفس ناطقه جدا نیست، پس بنابراین همواره موطن دریافت حقایق به صورت حضوری، قلب است 4- در رابطه با تفاوت حدس و فکر، تعریفی که می‌فرمایید رویهمرفته قابل قبول است 5- بد نیست 6- حجاب‌های نورانی است 7- بسیاری موارد همین‌طور است 8- بعضاً خصلت‌های انسان مانع ظهور بعضی از انوار قوا است و بعضاً مصالح مقدّرشده توسط حضرت حق. موفق باشید

17004
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام: استاد گرامی بنده قصد مطالعه سبک زندگی و ارائه آن را دارم. مصدع اوقات شدم کتبی را که در این راستا کمک کننده است معرفی بفرمایید. با کمال تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظرم نیست. جزوه‌ای تحت عنوان «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» در قسمت نوشتاریِ سایت قسمتِ جزوات هست. امید است برایتان مفید باشد. موفق باشید

16990
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: می شود دلیل اختلاف علامه ی طهرانی که برخی معتقدند ایشان عارف کاملند با امام خمینی رحمة الله علیهما در موضوع لفظ امام که علامه در جلد آخر معاد شناسی خود آورده اند چیست و حق با کیست؟ همچنین در موارد اختلافی دیگر این دو بزرگوار هم توضیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب بعضی از سؤال‌ها شده است. این‌ها چیزی نیست که فعلاً خود را در این تاریخ به آن‌ها مشغول کنیم. تاریخی که با حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این زمان ظهور کرده، افقِ توحیدی کسی را که بخواهد در مقام اُنس با حضرت حق قرار گیرد، برایش گشوده شده است، در آن حدّ که ملاحظه می‌کنید چگونه رزمندگان ما، رهِ صدساله را یک‌شبه طی کردند. آن اختلاف‌ها که جناب آیت اللّه علامه‌ی طهرانی مطرح می‌کنند مربوط به این تاریخ نیست. معنای سلوک إلی اللّه در این تاریخ را مدّ نظر قرار داد، به همان معنایی که حضرت حق می‌فرمایند: «کلّ یومٍ هو فی شأنٍٍ» باید از خود پرسید امروز و در این تاریخ، حضرت حق در چه شأنی است؟ تا ما مطابق آن شأن به پروردگار خود رجوع نماییم. موفق باشید

16989
متن پرسش
عقل برتر است یا وحی؟ آیا انسان می تواند وحی را کاملا بفهمد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل سالم متوجه محدودیت‌های خود می‌باشد و نیز متوجه برتریِ وَحی الهی نیز هست و از آن به بعد، خود را به وَحی می‌سپارد و نیز می‌فهمد که وَحیِ الهی را کاملاً نخواهد درک کند زیرا وحی الهی نور است و هرکس به اندازه‌ای که از «خود» فانی شود، به آن نور منوّر می‌گردد. موفق باشید

16988
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: حضرت استاد بنده دو سال است مشغول به طراحی طرحی تمدنی هستم. اولین گام ها در این طرح از مخالفت با مطالعه محوری بجای کشف و شهود و وحی در کشف حقایق نشأت می گیرد. در واقع هر آنچه حقیقت است در وجود آدمی هست لکن آدمی باید منقطع از غیر شود و با او مرتبط شود تا خودباوری یا خداباوری دست دهد و علم حقیقی در نهان آدمی شکل بگیرد. جسارتا نظر حضرتعالی در این باب چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شروع خوبی است، می‌ماند که متوجه باشیم در تاریخی زندگی می‌کنیم که تاریخِ غرب است. لذا باید در کنار رجوع قلبی به حقایق الهی، غرب را درست بشناسیم تا ادامه‌ی غرب نشویم. موفق باشید

16987
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده صوت های جنابعالی را درباره نماز از کتاب آداب الصلاه دارم گوش می دهم و به جلسه ی 35 رسیدم. خوشبختانه گاهی در حالت نمازم هر آنچه را که فرمودید به دست می آید ولی متاسفانه گاهی خیلی اذیت میشم و آن خشوع و لذتی که باید باشه را به دست نمی آورم و حتی تو مراحل قرائت و ذکر هم گاها دچار شک میشم، استاد بزرگوار بی زحمت راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «ای برادر عقل یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». گاهی توجه قلب به آینده‌ای است که شروع کرده‌اید و افق نورانیِ آن آینده، قلب را منوّر می‌کند و گاهی توجه قلب به گذشته‌ای است که پشت سر گذاشته‌اید و کدورت آن، انسان را مکدّر می‌نماید و مائیم و دست و پازدن بین آن «بسط» و این «قبض»، تا إن‌شاءاللّه با صبر و پایداری، قلبِ ما از عهدِ دیروزش آزاد شود و به عهد نورانیِ فردایش بیشتر متوجه گردد. موفق باشید

16981
متن پرسش
این طور که بنده فهمیدم در زمان یونان باستان و بعد از ارسطو، عقل مدرن و ابزاری از عقل قدسی جدا میشه. سوالم اینه که چطور عقل میتونه تحت تسلط وحی قرار بگیره. بنده در ذهنم این طور شکل گرفته که عقل ذاتا منقطع از وحی هست ولی به صورت پسینی (نه پیشینی) میشه با وحی محدود و هدایتش کرد و.... نه این که عقل تحت ولایت و تسلط وحی دربیاد. اصن اگه شرع و وحی بر عقل حکومت و ولایت داشته باشه که دور به وجود میاد. چون که ما دین رو با عقل اثبات می کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای امر دین، با عقلِ ما با ما سخن می‌گوید و عقل متوجه‌ی جایگاه متعالی وَحی می‌شود و می‌فهمد که اشارات وَحی، بالاتر از مفاهیم عقل است و لذا تا آخر، نظر به اشارات وحی دارد، بدون‌ آن‌که بخواهد همه‌ی ابعاد وحی را در سیطره‌ی خود قرار دهد – این یک نوع، بی‌ادبیِ عقل است نسبت به وحی - علاوه بر این وقتی دین الهی بر اساس قلب در جان انسان شکل گرفت، انسان منوّر به عقلی می‌شود که با اشارات قلب جلو می‌رود که این همان، عقلِ قدسی نبوی است که قرآن در آیه‌ی 46 سوره‌ی حج بدان اشاره دارد آن‌جا که می‌فرماید: «قُلُوبٌ‏ يَعْقِلُونَ‏ بِهَا»  قلب‌هایی که بدان تعقل می‌کنند. موفق باشید

16980
متن پرسش
با سلام: وقتی به مطالعه قرآن مشغولم به این فکر می کنم که چرا مطالبی که در قرآن ذکر شده، دارای نظم منطقی خاصی نیست. مثل یک کتاب یا مقاله ای که دارای یک تریب منطقی است. آیا انتظار وجود چنین نظمی در قرآن، انتظار بیجایی است؟ اگر انتظار بیجایی نیست چگونه نظمی در قرآن وجود دارد و چگونه می توان آن نظم را کشف کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن کتاب ذکر و اشاره به همه‌ی ابعاد و حقایق عالم است و با تمام وجوه انسان اعم از قلب و عقل و خیال و روح حرف دارد. در حالی‌که در یک نظم منطقی آن‌چه در میان است مفاهیمی است که عقلِ ما را مورد خطاب قرار می‌دهد یعنی موضوع، عملاً محدود به حوزه‌ی عقل می‌شود و به همین جهت مثنویِ مولوی نیز در یک نظم عقلیِ رسمی قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

16972
متن پرسش
سلام علیکم: نظرتون راجع به این متن چیه؟ به نظر می آید اشکالاتی داشته باشه. در حالت پیش از حضور چون بینایی چشم باطنی انسان (قلب) ضعیف است انسان تنها ظاهر بین است بنابراین ممکن است قلب با احساس لطایفی که توسط عقل شناخته عقل را فریب دهد و مبنای شناخت را بجای تحقیق خیال قرار دهد. در اینجا چشمان دل عقل بوده یعنی عقل است که عاطفه ٔدل را بیدار کرده و با شناساندن مسأله عاطفی باعث سست شدن گامهای تحقیق عقل و مبنا قرار دادن تصورات قوهٔ خیال توسط عقل می شود تصوراتی که تنها از آگاهی از ظاهر حاصل شده و اینگونه است که عقل در پیش از حضور اولاً چشم دل است و ثانیاً توان دست یابی به باطن را ندارد و در مسائل عاطفی با یک قمار و دو راهی مواجه خواهد بود. در علم حضور این قلب است که واسطه ای برای باطن بین شدن عقل می شود همانند یک دوربین یا ذره بین برای عقل خواهد بود که باعث کنار رفتن پرده های مادی از مقابل عقل می شود که چیزی جز اتصال عقل (انسان درون) به دریای حکمت الهی به واسطهٔ دل که حریم الله است نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن فوق کمی دارای ابهام است ولی در هر حال همه‏ جانبه‏ بودن يك فكر به اين معنا است كه آن فكر با خودِ حقيقت مرتبط است و نه با مفهوم آن. گاهى با رفيق خود در مورد موضوعى بحث مى‏ كنيد، از يك طرف قبول داريد مطلبى كه او مى ‏گويد درست است ولى از طرف ديگر احساس مى‏ كنيد نمى‏ توانيد به طور كامل آن مطلب را قبول كنيد. اگر موضوع را درست تحليل كنيد متوجه مى‏ شويد رفيق شما مطلب را از يك زاويه مى‏ نگرد و مطرح مى ‏كند و شما نياز داريد مطلب را به صورت جامع و از جنبه‏ ى وجودى و اشراقى‏ اش بنگريد و لذا با همه‏ ى ابعادتان جواب خود را در رابطه با آن موضوع نمى‏ گيريد. شما وقتى با سخنان اهل البيت (عليهم السلام) روبه‏ رو مى‏ شويد ملاحظه مى‏ كنيد مطلب به شكل جامع بروز مى‏ كند. اهل البيت (عليهم السلام) در عين آن‏كه عقل رياضى و عقل فلسفى دارند ولى با ما از طريق عقل رياضى و يا عقل فلسفى سخن نمى‏ گويند تا با موضوعِ مطرح‏ شده از يك زاويه و يا دو زاويه آشنا شويم، عقل اشراقى آن‏ها ما را با حقيقتِ مطلب آشنا مى‏ كند. عقل اشراقى عقلى است كه از قلب جدا نيست، قرآن در توصيف چنين عقلى پاى قلب را به ميان مى‏ كشد و مى‏ فرمايد: انسان مى‏ تواند به جايى برسد كه قلب او تعقل كند و تعقل او از نور قلبى او جدا نباشد، در آيه‏ ى 46 سوره‏ ى حج مى‏ فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ‏ يَعْقِلُونَ‏ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده‏ اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده‏ اند تا در اثر آن سير، قلب‏هايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوش‏هايى به‏ دست آورند كه به كمك آن‏ها حق را بشنوند؟ اگر منكران نبوت به تاريخ رجوع مى‏ كردند و سرنوشت اقوام هلاك شده را ملاحظه مى‏ نمودند به شعورى مى‏ رسيدند كه قلب و عقل آن‏ها هر دو فعليت مى‏ يافت‏. موفق باشید

16968
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز دو سوال با دو بحث متفاوت دارم: 1. عده ایی اعتقاد دارند که سحر و جادو و طلسم دعا نویسان و نظر تنگی بد خواهان در زندگی و اراده آنان اثر گذارده و مانع پیشرفت آنها در زندگی می شود نظر شما در این باره چیست آیا این موضوع صحت دارد یعنی عوامل دیگری غیر از تلاش و اراده انسان در موفقیتش تاثیر می گذارد؟ 2. عده ایی برای اجنه حقوق قائل شده و معتقد اند که مثلا می بایست در هنگام ورد به یک مکان یا باز کردن شیر آب یا خاموش کردن آتش بسم الله گفت تا که جن های موجود متوجه شده و کنار بروند تا آسیبی به آنها نرسد در غیر این صورت اگر به آنها آسیب برسانیم آنها در زندگی ما اختلال ایجاد می کنند و ما باید مراقبت های لازم را در رابطه با جن ها انجام دهیم تا مشکلی برایمان پیش نیاید، حال نظر شما در این رابطه چیست، یعنی لازم است که انسان بخشی از ارداه و تمرکز خود را بر روی رعایت حقوق جنیان صرف کند و از گزند آنها جلوگیری کند؟ (با توجه به آنکه این موجودات از عالم ماده نیستند و اصولا نباید ارتباط و اصطکاکی بین ما و آنها باشد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می‌فرمایید همان‌طور که خودتان متوجه‌اید با بعضی از خرافات همراه است. پیشنهاد می‌شود کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را که بر روی سایت در قسمت نوشتارها هست، مطالعه فرمایید. إن‌شاءاللّه روشن خواهید شد. موفق باشید

16966
متن پرسش
سلام استاد عزیز: دو سوال از محضر جنابعالی پیرامون بحث توبه انسان دارم. 1. با عنایت به آیه ی کریمه که خداوند فرموده «ان الحسنات یذهبن سیئات» یعنی بعد از نماز یا حسنات دیگری گناه انسان پاک و محو می گردد، شرایط و ارکان قبولی توبه پس در این کریمه جایگاهی ندارد؟ 2. استاد واقع اش بنده روزانه گناهان، خطاها، لغزش ها و غفلت هایی دارم به نظر شما باید تا چه اندازه ی به گناهان توجه کرد؟ حضرتعالی در شرح دعای مکارم الاخلاق به سلوک یکی از علما استناد کردید که ایشون بعد هر نماز طبق آیه ی مذکور مجددا سلوک خود را دامه می دادند، خوب است بنده هم همین گونه باشم؟ 3. استاد تفسیر حضرتعالی از احادیثی که با بر زبان جاری کردن یک آیه یا ذکر انسان آمرزیده می شود چیست؟ آیا باید برای آمرزش گناهان به آن ذکر یا آیه معرفت داشت یا صرف اداء کردن کفایت می کند؟ 4. استاد پس چرا شرح صوتی مجلدات مقالات آیت الله شجاعی رحمت الله علیه در آرشیو صوتی نیست، لطفا قرار دهید. ببخشید بیشتر از دو تا سوال شد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم حسنات اعم از نماز و خلق نیکو، سیئات یعنی گناهان را از تأثیر می‌اندازد 2- چه خوب است که انسان بتواند چنین کاری بکند 3- اقلّ ذکر، ذکر زبانی است و بی‌تأثیر نیست؛ به شرطی که از رویکرد قلبی آن ذکر، غفلت نشود 4- به مسئولان محترم سایت در مورد شرح صوتی «مقالات» نظر جنابعالی را پیشنهاد می‌کنیم، ولی در هر حال می‌توانید سی‌دی‌های مربوطه را از جناب حاج آقای نظری بگیرید. موفق باشید

16955
متن پرسش
سلام علیکم خسته نباشید: سؤال بنده این است که وقتی حضرت آیت الله خامنه ای از کسی یا چیزی تعریف می کنند واقعا اینطور است یا مصلحت اندیشی می کنند؟ مثلاً وقتی از دولت نهم و دهم - حتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوزه یازدهم - در جاهای مختلف تعریف هایی از قبیل اینکه شما شعارهای انقلاب را در مجامع جهانی مطرح کردید و... می کردند از روی مصلحت اندیشی (برای اینکه آبروی دولت حفظ شود و...) بوده است یا اینکه واقعا اینچنین بوده است. اگر واقعا اینچنین بوده پس چرا او را اینقدر منکوب می کنند حتی بچه حزب اللهی های ما؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه‌ی نکته‌ی خوبی شده‌اید. متأسفانه مذهبی‌های ما تابع قانونِ «همه یا هیچ‌اند». لذا جهت‌گیری کلّی دولت نهم و دهم را که در رابطه با اهداف انقلاب مثبت بود و مقام معظم رهبری بدان تأکید داشتند؛ متوجه نبودند. به امید عبرت‌گیری از گذشته، هم برای آقای احمدی‌نژاد و هم برای نیروهای مذهبی انقلابی. موفق باشید   

16948
متن پرسش
با سلام حضرت استاد: با توجه به صوت تدریس شما از کتاب از برهان تا عرفان و برخی دیگر از کتب فلسفه این نتیجه به ذهن من اومد آیا تایید می فرمایید؟ در نظام تشکیک وجود چون حقیقت وجود بسیط است و هر مرتبه از وجود نیز عین بساطت است.. (در مرتبه وجود مادی) که ما موجودات متکثری رو مشاهده می کنیم و وجودات رو در این مرتبه کثیر میدونیم در واقع تمام این کثرات مورد مشاهده ما انتزاع ذهن ماست از یک حقیقت واحد بسیط که تنها در خارج یک وجود بسیط در انزل مراتب هست. چون طبق حکم بساطت وجود و اصالت وجود و وحدت تشکیکی جز این نمیشه فرض کرد که تمام کثرات مادی در واقع انتزاع ذهن هست از یکی از مراتب بسیطه وجود که همون انزل مراتب هست اما این مرتبه طوری هست که امکان انتزاع این کثرات ازش هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی ابن عربی انسان باید دارای دو چشم باشد با یک چشم، وَجهِ وَحدانی عالم را که همان وجود است که در همه‌ی مخلوقات جاری است، ببیند. و با چشم دیگر متوجه‌ی امکان ذاتی مخلوقات باشد که حضرت حق جواب ممکن‌الوجودها را با دادن وجود، می‌دهد؛ در عین آن‌که امکان، به خودی خودی چیزی در مقابل وجود نیست ولی ظرف ظهور وجود است و معنی وحدت در کثرت در این راستا خود را می‌نمایاند. موفق باشید  

16945
متن پرسش
با سلام: استاد شجاعی در فایل صوتی کیمیای وصال فرموده بودند ظلمات جهنم سه بعدی است؟ در فایل صوتی که در کانال لب المیزان هم هست متوجه این عبارت و مفهومش نشدم. ممنون چنانچه توضیح‌ بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان اشاره به آیه‌ی «انْطَلِقُوا إِلى‏ ظِلٍّ ذي ثَلاثِ شُعَبٍ (30)/ مرسلات) دارند که می‌فرمایند: اهل جهنم به سایه‌ای پناه می‌برند که دارای سه شعبه است. حال منظور از این سه شعبه چیست، تفاسیر مختلف است. شاید آثار منفی ابعاد حس و خیال و عقل باشد که اهل جهنم در دنیا آن‌ها را درست به‌کار نگرفتند. موفق باشید

16944
متن پرسش
سلام استاد عزیز: حضرتعالی مکررا در پاسخ به سوالات کاربران که اخیرا هم در دو مورد مشاهده شد که یک مورد آن در گفتار علامه مصباح دامت عزه که فرموده بودند با ظهورانقلاب اسلامی می توان ره صد ساله را یک شب رفت. جنابعالی فرمودید که با دو نگاه، نخست انس با حقایق و عرفان نظری و عملی و دوم ایستادگی و مقابله با استکبار. حال استاد گرامی در خصوص نگاه دوم که نگاه مقابله با استکبار است تبیین نماید که بنده باید چه فکر و عملی در دستور کار قرار دهم که ره صد ساله را یک شب برم؟ ان شاءالله تعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد راه شهداء که امروز همان رهنمودهایی است که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» متذکر می‌شوند. و بنده روی‌همرفته عرایضی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» داشته‌ام. و رهبری در کنار مباحث خود بحثِ تحمل مخالف ذیل انقلاب اسلامی را متذکر می‌شوند. موفق باشید

16931
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد وقتی انسان تجارب در آستانه مرگ را چه از خارجی ها و چه از داخلی ها که اخیرا تعدادی از آنها هم منتشر شده می خواند عموما از حال خوش و دیدن تونل نور و..... سخن می گویند این مطلب با بحث سکرات و سختی جان کندن که در روایات ما آمده چگونه قابل جمع است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در این مورد عرض شد که این گزارش‌ها مربوط به روبه‌روشدن انسان است با حالت مجرد خود و این مربوط به قبل از روبه‌روشدن با ملکین نکیر و منکر است که انسان‌ها در محاسبه‌ای خاص قرار می‌گیرند و نسبت به جهت فطری و شرعی خود ارزیابی می‌شوند. موفق باشید

نمایش چاپی