بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16331
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق‌تعالی اگر قبول زحمت فرموده و نظرتان را در مورد میزان مطابقت نظر زیر با اسلام بفرمایید ممنون می‌شوم: ثروت یک بحث است انباشت سرمایه بحثی دیگر؛ اینکه آن‌قدر داشته باشی که اگر همین امروز تمام منابع درآمدت قطع شد تا زمان یافتن منبع جدید خللی به زندگی شخصی و خانوادگی‌ات وارد نشود و دغدغه‌ی مسکن و بدهی هم نداشته باشی می‌شود ثروت؛ اما انباشت سرمایه آنجاست که آن‌قدر جمع کرده و می‌کنی که تا هفت‌پشتت هم کار نکنند باز هم دارند تا بخورند. مسلماً اسلام با ثروت حلال مشکلی ندارد؛ اما در مورد انباشت سرمایه باید پرسید که آیا این انباشت باعث نمی‌شود در گوشه‌ای از دنیا کاری لنگ بماند؟ آیا جوانان با درآمدی مکفی شاغل، مجردان متأهل، جاده‌ها ساخته، مدارس و غیره بنا، روستاها و شهرها آباد و در یک‌کلام رفاه نسبی شامل حال همگان شده است که داری انباشت سرمایه می‌کنی؟ انباشت سرمایه آنجایی خوب است که کاری بر زمین نمانده باشد اگر با 1200 متر شدن ویلای 1000 متری‌ات منجر به افزایش هزینه‌ی تأمین مسکن و بی‌بهره ماندن حتی یک نفر از خانه‌ی شخصی خواهی شد این برخلاف عدالت و انصاف است. در اسلام نه عرضه و تقاضا که عدالت و انصاف روابط بازار را رقم می‌زند؛ اگر خانه‌ای را با هزینه‌ای متری یک‌میلیون تومان بناکرده‌ای موقع قیمت‌گذاری نباید به عرضه و تقاضا نگاه کنی باید به عدل و انصاف نگاه کنی؛ البته قرار نیست ضرر کنی یا دست‌کم سودی نبری ولی اگر می‌بینی درصورتی‌که به‌جای متری یک و نیم میلیون تومان 250 هزار تومان ارزان‌تر بفروشی باعث خواهی شد هم تعداد بیشتری توان خرید پیدا کنند و هم کسی که می‌خرد پولی در دستش باقی بماند که با آن، قسمت دیگری از زندگی‌اش را اصلاح کند حق در این است که به این سود کم‌تر قانع شوی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال آن‌چه باعث می‌شود تا ما از پل صراط دنیا، سبک‌بال بگذریم؛ قناعت و سادگی است حتی اگر ثروت‌مان از پارو بالا رود، آن ثروت باید در خدمت جامعه و تولید باشد وگرنه «کنز» محسوب می‌شود و کنزِ ثروت حرام است. موفق باشید

16321
متن پرسش
استاد عزیز سلام: با توجه به تفسیرهای زیادی که در مورد سوره نور و آیات مربوط به آیه «الله نور اسماوات و الارض» به بعد که معرفی نور خداست، خواندم خوب هر چند کلیت همه یک چیز را می گویند اما در مورد کلمات، «مشکات»، «زجاج» و «زیت» و «مصباح» دقیقا متوجه نشدم چه چیزی هستند. توضیح زیاد هم نمی خواهم که به زحمت تان بیندازم؛ حتی شده هر کدام را در حد یک کلمه برایم معرفی کنید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در آیه‌ی مذکور می‌فرماید ظهور حق در مراتب مختلف محقق می‌شود یعنی «ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِۦ كَمِشْكَوٰةٍۢ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ ٱلْمِصْبَاحُ فِى زُجَاجَةٍ ۖ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌۭ دُرِّىٌّۭ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍۢ مُّبَٰرَكَةٍۢ زَيْتُونَةٍۢ لَّا شَرْقِيَّةٍۢ وَلَا غَرْبِيَّةٍۢ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِىٓءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌۭ ۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍۢ ۗ يَهْدِى ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُ ۚ وَيَضْرِبُ ٱللَّهُ ٱلْأَمْثَٰلَ لِلنَّاسِ ۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌۭ»( 35/نور) حضور نور حضرت حق در عالم مانند آن است که چراغدانی باشد که در آن چراغدان، شعله‌ای قرار داشته باشد که آن شعله در چراغ باشد و لذا نور از طریق شعله، ابتدا به چراغ می‌رسد و از آن چراغ به چراغدان و ما از طریق مظاهر، که همان چراغدان است متوجه‌ی نور چراغی می‌شویم که همان مقام وحدانی است که آن مقام وحدانی در باطن خود، نور حضرت احدی را دارد که در حکم «مصباح» باشد. موفق باشید  

16320
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به تفسیری که از آیه قرآن که می فرماید عرش خدا بر آب بود در کتاب «آنگاه که فعالیت فرهنگی پوچ می شود» فرمودید، و با توجه به آیات سوره نور که در ادامه ی «الله نور السماوات والارض»، که زیت آن را معرفی کرده که می فرماید «لا شرقیه لا غربیه است»، آیا آن روی آب بودن عرش خدا و شرقی و غربی نبودن زیت آن چراغ را می توان هر دو را به یک معنی در نظر گرفت و به معنی اینکه در عین حال که کاملا عقلانی و اصولی است ولی کاملا آزاد از هر نظر و قومیت و حدود قائل شدنی است. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جا که قرآن می‌فرماید: «عرشه علی الماء» نظر به مبنای فرمانروایی حضرت حق بر عالم دارد که آن مبنا، «علم» است که در صورت مثالی در آن عالم به صورت آب ظهور دارد. و آن‌جا که می‌فرماید نور حضرت اللّه، شرقی و غربی نیست؛ یعنی هویتش متعَیّن به تعیّن خاصی نمی‌باشد و لذا ماوراء تعیّن‌های محدود، در همه‌ی عالم حضور گسترده دارد. موفق باشید

16327
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: ببخشید چند سوال از محضرتان داشتم: 1. در پاسخ بعضی سوالات دیدم که نوشتید، مثلا خداوند زردآلو را زردآلو نکرد بلکه فقط او را وجود بخشید. خواستم بدانم یعنی خداوند قدرت خلق کردن زردآلو را ندارد؟ آخه اینطور قدرت خدا محدود میشه که فقط خداوند میتونه یه چیزی رو موجود کنه ولی اون چیزی که موجود میشه دیگه دست خدا نیست که چی باشه و به ذات اون موجود بستگی داره که زردآلو بشه یا...؟ 2. در همین موضوع سوال دیگری ازتون دارم که عین ثابت و سعه وجودی انسان ها هم آیا باز خداوند به آن ها وجود میبخشه؟ یعنی مثلا آقای قاضی (ره)، با سعه وجودی مثلا 20، آیا خداوند اراده کرد سعه وجودی ایشون بشه 20 یا نه بلکه اقتضای ذات و روح آقای قاضی این سعه وجودی (20) است و مثلا با سعه وجودی 19 نمی تواند به عالم دنیا وارد شود و متولد شود؟ خوب اگه اقتضای ذات ایشون باشه خوب باز قدرت خدا محدود میشه؟ 3. ببخشید ابهامی برام پیش اومده که میگم مگه خداوند عادل نیست پس چرا مثلا اقتضای ذات آقای قاضی مثلا 20 باشه که فقط در این سعه وجودی می تواند متولد شود ولی سعه من مثلا 5 باشه. اگه اقتضای ذات اون 20 است چرا مال من نباشه. آیا اینکه اقتضای هر ذاتی چه عین ثابت و چه مقدار سعه وجودی داشته باشد را خدا تعیین میکنه؟ یعنی خداوند اراده می کند سعه وجودی من چقدر و سعه وجودی آقای قاضی چقدر باشد؟ خواهشا به همه سوالات جواب بفرمایید تا شاید با کنار هم گذاشتن جواب ها، ابهام و شبهه ام حل شود. خداوند خیرتان دهد. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع از موضوعات ظریف فلسفی و کلامی است. مرحوم شهید مطهری تا حدّی در کتاب ارزشمند «عدل الهی» موضوع را مورد مداقّه قرار داده‌اند. زیرا «امکان»، ذاتیِ هر شیئی است و حضرت حق، امکانِ هر شیئ را «وجود» می‌دهد. به همین جهت می‌فرماید: « قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ» حجت بالغه از آن خداوند است. بدین معنا که فردای قیامت کسی نمی‌تواند بگوید چرا من چنین شدم که هستم. زیرا در جواب گفته می‌شود خداوند آن‌چه تو بوده‌ای را، وجود داده است. که البته این بحث، عرضِ عریضی دارد. موفق باشید

16322
متن پرسش
رابطه خواب و تقوا س 132: آيا اينكه كسي هيچ خواب معنوي نمي‌بيند دليل بر ضعف تقواي اوست؟ ج: بله. حتماً. س 133: چرا حتماً؟ ج: ضعف تقوا اثر دارد. خواب شب تابع اعمال روز انسان است. اگر روز تمام كارها را بر طبق تقوا انجام دهيم شب عكس العمل نشان مي ­دهد، آدم زيارت مكه و مدينه مي­ رود؛ پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در خواب مي­ بيند، بنابراين درست نيست، اینکه آدم هیچِ هيچ نبيند و اهل تقوا باشد. س 134: یعنی انسان با تقوا هر شب خواب خوب می‌بیند؟ ج: بله، اجمالاً. حالا هر شب هم نه يك شب در ميان، دو شب در ميان مي ­بیند. س 135: به اين مضمون روايت داريم كه كسي كه ايمانش بالا باشد ديگر خواب نمی ­بیند؟ ج: روايت اينجوري نیست، روایت فرموده است كسي كه عقلش قوي باشد اينگونه است، نه ايمانش. كساني كه عقلشان زياد است خواب نمي ­بينند یا كم مي بينند. س 136: یعنی تقوايشان مشكل دارد؟ ج: مشكل نیست، خود عقل زياد مانع بروز خواب است، اما ايمان زیاد نه، بلکه انسان خواب‌هاي خوب مي ­بيند. س 137: تقوايي كه مي‌فرماييد با خواب خوب ملازم است تقواي درجه بالا است؟ ج: نه همينکه تقوا شروع شود كافي است، انسان گناه نكند واجبات را انجام دهد ايمانش بالا مي­ رود خواب‌هاي خوب شروع مي ­شود. سلام استاد: وقتتون بخیر و خسته نباشید و تشکر از وقتی که در اختیار ما میذارید. استاد این متن سوال و جواب از مرحوم آیت الله خوشوقت هست که در سایتشون منتشر شده. استاد بنده بندرت خواب می بینم و خواب معنوی هم کلا شاید در چند ماه یکی یا دو تا ببینم که شایدم توهمات باشه و در طول روز هم سعی در مراقبه و گناه نکردن دارم در حد توان خودم و خیلی هم دوس دارم از این خوابا ببینم چون حس می کنم شاید بهم آرامش بده اما خبری نیست. شنیدم که میگن به خواب اهمیت ندین اما فرمایشات ایشون منو به فکر واداشته که شاید یه جای کار من میلنگه. استاد آیا واقعا خواب خوب ندیدن دلیلش نداشتن تقوی است؟ خیلی عذر میخوام که طولانی شد. ببخشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه‌ی خواب حوزه‌ی بسیار وسیعی است و به راحتی نمی‌توان در مورد آن سخن گفت. فرمایشاتی مرحوم آیت اللّه شجاعی داشته‌اند که بنده در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» از صفحه‌ی 86 به بعد آن مطالب را آورده‌ام. در ضمن نکاتی در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» به‌خصوص در یک پاورقی طولانی عرض شده است. خوب است که به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

16305
متن پرسش
سلام استاد گرامی، خدا قوت عرض می کنم: برخی دوستان، بخاطر اینکه وقت شریف شما زیاد گرفته نشود بعضی موارد در سطح پایین را از بنده راهنمایی می گیرند و بنده هم دقیقا طبق فرمایشات جنابعالی، به آنها راهنمایی می کنم، که چگونه کار کنند و... کتب را، صوت ها را و... (البته اگر استاد صلاح ندانند بنده کاری نمی کنم، ولی در هرصورت در خدمت هستم، حتی اگر اینجا در تهران باشم دوست دارم به شما کمکی کرده باشم، و این قضیه مرا بسیار مسرور می کند) بخاطر این قضیه چند نکته را خواستم با استاد مشورت کنم: 1. بعضی از افراد که خیلی پیگیر معرفت نفس هستند، و بیشتر با معرفت نفس کار می کنند و انس دارند پس از «ده نکته» و از «برهان تا عرفان»، صلاح است که سراغ کتاب «خویشتن پنهان» بروند (بجز قسمتی که نظرات علامه (ره) نوشته شده)؟ یا اینکه معاد را کار کنند و سپس آن کتاب را کار کنند؟ 2. یکی از دوستان کتب دکتر شریعتی زیاد خوانده است و الان به کتب شما رجوع کرده است، صلاح است پس از «ده نکته»، سری به کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» بزند، و سپس سیر را ادامه دهد؟ 3. استاد خوشحال می شوم اگر باعث شوم وقتتان در پرسش و پاسخهای غیر اصلی کمتر گرفته شود، (گرچه خودم هم وقتتان را گرفته ام). به همین خاطر آماده خدمت هستم، ایمیل و شماره بنده را به هرکسی که صلاح دانستید مختارید بدهید، 09190172061 طلبه : مهدی وحدتی فر Mahdi12vahdati@gmail.com
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خدا بسیار بسیار شما را مأجور دارد که در جواب به سؤال‌ها، بار سنگینی از دوش رفقایی که در کانال‌های تلگرام و یا به طور خصوصی مشغول جوابگویی به سؤالات هستند می‌توانید بردارید.  شماره‌ی جنابعالی را به جناب حاج آقا نظری خواهم داد زیرا ایشان هم به دنبال کسانی بودند که افراد را جهت جواب‌گویی به سوالات به آن‌ها ارجاع دهند 2- به نظرم اگر کتاب «خویشتن پنهان» بعد از بحث معاد که همراه با شرح صوتی است، به افراد معرفی کنید به همان شکلی که سخنان حضرت علامه در پاورقی به حساب آید، بهتر است. 3- کار خوبی کرده‌اید در مورد رجوع به کتاب "ادب خیال، عقل و قلب» به آن رفیق عزیز. موفق باشید  

16303
متن پرسش
سلام علیکم: بنده کتابهای شهید مطهری رو خوانده ام و برخی را تدریس کرده ام. خواستم کتابهای کلیدی استاد طاهرزاده را بخوانم. اگر بخواهم حدود 20 کتاب را بخوانم از استاد سوال فرمایید کدام کتابها و طبق کدام سیر بخوانم؟ متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم همان سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، همراه با دنبال‌کردن شرح سوره‌ی احزاب، إن‌شاءاللّه مفید واقع شود به شرطی که کار تا رسیدن به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» ادامه یابد. موفق باشید

16302
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد بزرگوار نمی دانم نظر حقیر چقدر به واقعیت نزدیک باشد برای همین به خود حضرتعالی رجوع می دهم تا شما اصلاح بفرمایید. جوانی را در نظر بگیرید که تازه با مباحث ارزشمندتان آشتا شده و بیشتر افق نگاهش مسائل سلوک شخصی و مراقبه برای غلبه بر میل های زمینی و ظلمانی مورد تذکر به خودش را در اولویت قرار داده تا اینکه ان شاءالله به جامعیت مراقبه همه جانبه رسیدن به تعادل در اعمال و عقاید و اخلاق برسد اما هر گاه با شوق زیادی! برای عمل کردن به موضوعی خدمتتان می رسد چه حضوری و چه در سایت اولین اولویت شما در پاسخ گویی به اینگونه سائلان در منظر آوردن (انقلاب اسلامی! و کلیت مبارزه در راه خدا ذیل حرکات انقلابی! اجتماعی! ذیل رهبری! مسائل جهانی! منطقه ای! فتنه های کلی جهانی! و ...) به وی پاسخ مرحمت می کنید که البته خود این پاسخگویی جای شکر دارد. اما جوان مذکور خود را در راه رسیدن به موضوع مد نظر شما! چنان دور می بیند! که عرصه بودن با خداوند بر وی چنان تنگ می آید که آن شوق!!! اولیه تبدیل به (یاسی غیر قابل عبور) می شود و با زبان بی زبانی می گوید من در خود مانده و خراب و داغون و نا امیدم شما می گویی کار اجتماعی؟ استاد عزیز متوجه ام که شما اهل ذکر و ورد و دستورات شخصی به کسی دادن نیستید اما همین قدر بگویم: الهی گر یک بار بگویی بنده من از عرش بگذرد خنده من! استاد اگر یک بار بگویی چنان کن فلانی/ از عرش بگذرد خنده من) اگر به ما هم از سر مجاز و لطف الکی و نه واقعیت القاء می کردید که من هم می توانم در صحنه دروس استاد باشم شاید ما هم در خیال خود می توانستیم خوش باشیم. جانم فدایت. موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که اصلاح انسان حتی در امور فردی، در حضورِ تاریخی او معنای حقیقی دارد و ما سال‌های سال است به جهت خفقان حاکمان ظالم، معنای زندگی دینی را به معنای حقیقی‌اش گم کرده‌ایم. به ما فرموده‌اند: «واعتصموا بحبل‌اللّه جمیعا» یعنی در نسبتِ حضورِ جمعی، راه خدا را برای خود بگشایید و با دغدغه‌ی برگرداندنِ خدا به جامعه، عبادات خود را که راه اُنس شما با خدا است شکل دهیم. به همان معنایی که وقتی حتی نیمه شبان با خدا راز و نیاز دارید، به خدایی رجوع کرده‌اید که بنا است در این تاریخ، در این جامعه ظهور کند و همه‌چیز را خدایی نماید. با این روحیه است که می‌توانید از رذائل فردی و شخصی نیز نجات پیدا کنید. لذا مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در 14 خرداد امسال فرمودند: «اینکه ما عرض کردیم باید به آن آرمانها پابند بود، باید دنبال عدالت اجتماعی بود، دنبال حمایت از محرومین بود، دنبال حمایت از مظلوم بود، با ظالم و مستکبر باید مقابله کرد، زیر بار او نرفت، اینها همه مطالبات اسلامی است، اسلام اینها را از ما خواسته است؛ این‌جور نیست که فقط یک محاسبه‌ی عقلائی و انسانی باشد؛ تکلیف دینی است. هرکسی این چیزها را از اسلام جدا کند، اسلام را نشناخته است؛ هرکسی حوزه‌ی معرفتی اسلام را و حوزه‌ی عملی اسلام را از محیط زندگی اجتماعی مردم و سیاسی مردم دور کند، بلاشک اسلام را نشناخته است. قرآن به ما می گوید: اُعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطّاغوت؛(۱۴) عبودیّت خدا - یعنی تسلیم در مقابل خدا بودن - و اجتناب از طاغوت، و در آیه‌ی دیگر [می گوید]: اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلُوا اَولِیآءَ الشََّیطٰنِ اِنَّ کَیدَ الشََّیطٰنِ کانَ ضَعیفًا»؛(۱۵) اینها دستور قرآن است. ..؛ این یک خواست دینی است؛ رعایت آن، تقوای دینی است. این تقوای دینی است؛ تقوای سیاسی هم در داخل همین مندرج است؛ اگر چنانچه این تقوای دینی تحقّق پیدا کرد، تقوای سیاسی هم همراه همین است. تقوای سیاسی یعنی انسان از لغزشگاه‌هایی که دشمن می تواند از آن استفاده کند، پرهیز بکند». ملاحظه می‌کنید که چگونه می‌خواهند تقوا را در فضای مقابله با دشمنان اسلام به جامعه برگردانند. توصیه‌ی بنده به رفقا این است که وقتی چنین راهی گشوده است و می‌توانیم با چنین دغدغه‌هایی دلِ خود را داغدار و حسرت خود را، قدسی و معنوی کنید و چنین غمی را که غم برگرداندنِ خدا به تاریخ است، غم خود نمایید که این غم انبیاء و اولیاء بوده است، چرا راه دیگری را که مربوط به تاریخ گذشته است دنبال می‌کنید؟!! موفق باشید  

16312
متن پرسش
سلام: 1. در جواب سوال 16268 حدیث امام باقر (ع) به جابر بن ‏يزيد جعفى به روح من جلا داد. استاد ممنون،خیلی کیف داد، استاد یه حدیث یا یه کتاب درباره این موضوع برای اطمینان قلب. 2. استاد با وجود جوابتون در سوال 16268 و احساس ؛رامش موقت، اما بعضی اوقات از این که خدا من را در فقر آفریده و من در این فقر بد تربیت شده ام و با این که تلاش کردم و الان مدرک ارشد دارم اما به خاطر والدین و محیط نامناسب در سن 25 سالگی هیچ هنری ندارم و احساس تنهایی و بی خودی بودن می کنم. این شرایط باعث شده من با خدا درگیری پیدا کنم (زورم که بهش نمیرسه اما لفظی چرا) از طرف دیگر به خاطر این شرایط به روانشناسی پناه بردم و از این طریق مطالبی شنیدم مبنی بر این که انسان به خاطر ضعفش و جنگ ها نیاز به پناهی داشته و بنابراین خدایی ساخته و دینی برای آرامش و همین دین وسیله ای شده برای قدرتمندان برای بهره کشی از مردم، از طرفی هم شرایط اقتصادی و فرهنگی ایران با تمدن غرب مقایسه می کنم و رفتار دولتمردان ایرانی و دروغ هایشان را با فکر شیعه مقایسه می کنم یکم فکرهای ضد انقلابی و ضد دینی به ذهنم خطور میکنه، احساس می کنم خدایی نیست و کلاهی بزرگ سال به سرم گذاشته اند. استاد برای این مشکل چه کنم؟ این تنهایی، فقر، بی عرضگی و عدم جذب شدن توسط جامعه داره بنیان عقایدم را متلاشی میکنه و من دارم آثارش را توی نمازم می بینم. 3. استاد یه پیشنهاد داشتم اونهم اینکه تفکرات و اندیشه های دینی را تبدیل به جدول نمودار و شکل و نمودار ذهنی بکنید.مثل کتابهای روانشناسی. به مغز و عقاید نظم میبخشه و جایگاه همه اعمال و عقاید دینی را مشخص میکنه. در دنیای امروز این کار هم به افراد دیندار برای عیب یابی روند دینداریشون کمک میکنه و به حرکتشون سرعت می بخشه و در یک لحظه یه بچه شیعه تمام عقاید و رفتارها و افکار دینی و عکس العمل های دینی که از یک فرد مسلمان انتظار هست به چشم می بینه و درک کاملی از دین پیدا میکنه و در واقع با این کار یه حسابرسی سریع و کامل از خودش میکنه و هم افراد بیرون از دین را با مفاهیم دینی به سهولت آشنا می شوند. 4. استاد انتظار دیدن امام عصر داشتن و گفتگو با ایشان و حتی زندگی در جوارشان آیا نوعی طلبکاری برای منی که فاصله بسیار (بی نهایت) با ایشان دارم محسوب میشه و یا باید با همین عصر غیبت ساخت؟ در جایی دیدم که آیت الله بهجت به زائر امام رضا (ع) فرموده بودند رفتی مشهد امام رضا را هم دیدی؟ گویی این اتفاق حتما باید برای زائر امام بیفتد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان وقتی که با عقل خود معارف حقه‌ی الهیه را تصدیق کرد و از طریق رعایت دستورات الهی، قلب خود را آماده‌ی احساس حقایق قدسی نمود، و در عالَمی وارد شد که هر آن‌چه دین گفته است را به نحوی دریافت کرد، متوجه می‌شود راهی که خداوند از طریق انبیاء در مقابل ما گشوده است چه اندازه حقیقی، منطقی و مفید خواهد بود در آن وقت است که ملاحظه می‌کنید مکاتب روان‌شناسانِ مادی چه اندازه پوچ و بی‌معنا و پریشان است. به قول جناب فیض کاشانی: «گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی / گفتم ز غم خمیدم، گفتا خمیده باشی. گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی / گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی. گفتم جفات تا کی، گفتا همیشه باشد / از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی. گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد / گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی. گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن / جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی. گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی؟ / گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی. خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی / کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی. آری به قول فیض؛ شاید رسیده باشی! از کجا می‌گویی از نور ایمان برخوردار نیستید؟ ثانیاً: بشتر برکات تبعیت از شریعت الهی در زندگی ابدی سراغ انسان می‌آید. همه‌ی فکر و ذهن خود را در راستای اطاعت از حکم خدا برای آبادانی قیامت باید به‌کار برد. در آن صورت است که می‌بینید آن‌چنان هم بی‌عضه و دست و پا چُلفتی هم نیستید، بلکه راه را عوضی رفته‌اید. موفق باشید

16297
متن پرسش
حضرت استاد سلام: بنده اندیشیدم که چرا هاشمی این جمله را بکار برده که «اگر وضع عمومی همین‌گونه باشد و مردم را داشته باشیم، نتیجه انتخابات ۹۶ روشن است ولی اگر دست‌های دیگری دخالت کنند، بحث‌ جداگانه است.» به این رسیدم که او می خواهد باز فتنه به پا کند. حال به نظرم ما باید تدابیر محکمی بیاندیشیم، با آینده پژوهی و برنامه ریزی. شما را به خدا این مسئله حساس را با سیاسیون و علماء در میان بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نایب مولایمان حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» با تأکید بر فریضه‌ی تبیین، راهی را که ما باید طی کنیم و به نتیجه‌ی حتمی برسیم، برای ما گشوده‌اند. عمده آن است که ماوراء جدال‌ها و حاکم و محکوم‌کردن‌ها، جایگاه هر فکر و نظری را در نسبت با اهداف پذیرفته‌شده‌ی انقلاب اسلامی نشان دهیم. کاری که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» همیشه و به‌خصوص در سخنان 14 خرداد امسال نشان دادند. موفق باشید

16295
متن پرسش
با سلام و ارادت: کانالی تحت عنوان داروخانه معنوی، اذکاری با منبع و نیز جداولی رمزی جهت رفع مشکل معرفی می نماید لطفا صحت و سقم چنین مطالبی که باعث عضو شدن بیش از 200000 نفر در کانال مذکور شده را عنایت فرمایید. با تشکر آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/goshayeshe
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم‌رفته کار خوبی است ولی عنایت فرمایید که تأثیر اذکار با معرفت به محتوای آن‌ها و رجوع قلبی، تأثیر اساسی خود را دارد. موفق باشید

16294
متن پرسش
سلام: در مناظره ای جدید (برنامه پرگار بی بی سی فارسی) دکتر سروش گفته الفاظ قرآن کریم از جانب پروردگار نیست بلکه پیامبر انچه را که دیده اند با توجه به مخاطبی که داشتند بیان کرده اند لذا مثلا اگر پیامبر در فرانسه بودند گونه‌ای دیگر پیام خود را ابلاغ می گردند. (نقل به مضمون) پاسخهایی داده شده و جوابهایی دکتر سروش داده که ضمیمه است. لطفا تبیین بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عده‌ی قلیلی نسبت به الفاظ قرآن چنین تصوری را دارند ولی شواهد قرآنی این نگاه را تأیید نمی‌کند به‌خصوص که قرآن، صورت الفاظ را نیز به عنوان معجزه معرفی می‌نماید.  عرایضی در جزوه‌ی «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد«صلوات‌اللّه‌علیه» بر روی سایت هست. موفق باشید

16293
متن پرسش
با سلام: حضرت استاد در رابطه با بدن بودن جسم برای انسان حکما فرمایشاتی دارند که جسمیت بدن و بدن بودن بدن را از هم تفکیک می کنند و جسم را متعلق به عالم ماده و خاک می دانند و معاد جسمانی را در مورد بدن مطرح می کنند. سوال من اینجاست که آیا بدن بودن بدن همان حیثیت تجلی و اضافه اشراقی نفس است به بیان دیگر به همان تجلی نفس بدن می گویند یا جسم را ازین نظر که مورد اشراق نفس قرار می گیرد مصداق مفهوم بدن است؟ به نظر می آید بدن تنها بر همان حیثیت اشراقی نفس بر جسم اطلاق می شود که همان بدن مثالی است این طور نیست؟ و گرنه جسم اصلا مصداق مفهوم بدن بودن نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است و معاد جسمانی هم به همین معنا است. در این رابطه در جزوه‌ی «چگونگی بدن اُخروی» عرایضی شده است. موفق باشید

16292
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این حقیر از نوشته ها و گفته های شما اینگونه فهمیده ام که انسان در هر زمان باید وظیفه خودش را بفهمد و طبق آن عمل کند و نتیجه را به خداوند واگذار کند. حال می خواستم بپرسم به نظر شما در زمان کنونی وظیفه یک دانشجو که وارد رشته مهندسی شده و در حال اتمام تحصیل است و در یک نگاه به خود متوجه می شود که تا به حال متاسفانه نه به خوبی درس خوانده و نه اندوخته ای برای آخرت خود دارد چیست؟ و چگونه می تواند جبران مافات کرده و در مسیر قرار گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر دو حوزه که کوتاهی شده است، خوب است در زیر سایه‌ی انقلاب اسلامی و نایب امام عصر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بازبینی نمایید، إن‌شاءاللّه به تعادل لازم خواهید رسید. موفق باشید

16285
متن پرسش
با عرض سلام: داشتم سخنرانی آقای ظریف در موسسه سیپری سوئد را می خواندم. آنچه که خیلی نمود داره متاسفانه نگاه آقای ظریف (و هم فکران آقای ظریف) به مسائل جهان با غفلت از نگاه قرآن است. متاسفانه مساله حق و باطل در نگاه اینها یا نیست و یا بسیار کمرنگ است. به نظر می رسد آنچه که غدیر، عاشورا، واقعه 15 خرداد 42، بهمن 57 ، دفاع مقدس، و تمام یوم الله هایی که اتفاق می افتد را داشتن نگاه حقانی به عالم دانست که در عالم سیاست هم باید این جلوه کنه و خمینی عزیز این را به ما یاد داد و به نظر می رسه راهی غیر از این یعنی دفن حقیقت، زیبایی، شور و حماسه
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته در گفتمان‌های بین‌المللی و در فضای دیپلماسی باید عرف جهانی را رعایت کرد، در عین روحیه‌ای که مختص نظام اسلامی است به همان معنایی که رهبری عزیز تأکید می‌کنند. به همین جهت نمی‌توان راحت با در نظرگرفت آن سخنان، قضاوت کرد که آقایان از اهداف انقلاب اسلامی عدول کرده‌اند. موفق باشید

16283
متن پرسش
با سلام: استاد یک راهنمایی از شما می خواستم. با توجه به اینکه به ماه رمضان نزدیک شدیم، برای جلسه قرآن محله که معمولا خانمهایی با سطح معلومات مختلفی حضور دارند از تحصیلات ابتدایی تا دانشگاهی ولی خانم های بسیار مشتاقی هستند. در طی سالهای گذشته موضوعات مختلفی گفته شده براشون. اما امسال بیشتر می خواستیم از کتاب ها و مباحث شما استفاده کنیم، شما چه پیشنهادی از میان کتاب های خودتون دارید. من فکر کردم شاید مباحث شما در شرح حدیث ای اباذر مفید باشد. لطفا پاسخ به ایمیل فقط ارسال شود.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از تذکر اجمالی نسبت به معرفت نفس تا نکته‌ی هشتم، خوب است با توجه به نکاتی که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» مطرح است، نکاتی را با آن مخاطبان در میان بگذارید. موفق باشید

16282
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با توجه به کتاب «جنود عقل و جهل» کسی که دچار صفت رذیله سمعه است، یعنی در نیت صادق است ولی دوست دارد عبادت را به سمع دیگران برساند یا دیگران به سمع او برسانند (این صفت بسیار خطرناک و آزار دهنده است و اثر عبادات را نابود می کند و فرد مصداق «خسر الدنیا و الاخر می شود.» 1. برای رفع و ترک آن چه باید بکند؟ و به چه چیزی نظر داشته باشد؟ 2. لطفا برا رفع آن ذکر ماثوره بفرمایید؟ لطفا کمی شرح دهید. شاید سوال خیلی ها باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تجلی نور توحید است که قلب، توجه استقلالی به غیر حق را نفی می‌کند و نور توحید با عبادات شرعی حاصل می‌شود مشروط بر آن‌که رویکرد ما در عبادات، رویکرد اُنس با حضرت حق باشد. در این فضا تکرار آخرین فراز مناجات شعبانیه إن‌شاءاللّه مؤثر خواهد بود آن‌جایی که انسان اظهار می‌دارد: «الهی و الحقنی بنورک الأبهج ......». موفق باشید

16280
متن پرسش
سلام بر حضرت استاد طاهرزاده عزیز: بنده ماموریتی برای خودم تعیین کرده ام که قشر روشنفکر جامعه را با احساسات و استدلالات عقلی به سوی دین بکشانم و رفع سوء تفاهمات کنم. در این مسیر با دید دلسوزانه نسبت به جهل افراد آنها را از محبت خود آگاه می کنم و کار زشت شان را به حساب جهل شان می گذارم. ولو آنکه آن فرد به مقدسات توهین کرده باشد. آیا این روش صحیح است؟ و توصیه حضرتعالی در این باره چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما چنین وظیفه‌ای را در هر شرایطی که پیش بیاید، داریم به همان معنایی که مقام معظم رهبری اخیراً بحث وظیفه‌ی تبیین را مطرح کرده‌اند. البته باید مواظب باشیم کار به جدال و خصومت کشیده نشود. موفق باشید

16278
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: قرآن می فرماید: «اینما تولوا فثم وجه الله» و اسما هم صورتهای موجود در عالم هستند در آیه ای دیگر می فرماید: «کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام» چه چیزی فانی می شود و آیا وجه رب با وجه الله فرق دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجه ربّ، یعنی تجلیّات اسمائی. و این است که در موجودی ظهور می‌کند هرچند آن موجود مثل درخت و دریا و انسان از بین برود. لذا است می فرماید حقیقت حیات و علم در عالم همواره در حال تجلی است هرچند مظاهر آن تجلی که در زمین ظهور کرده‌اند، فانی شود ولی آن تجلیات در مظاهر دیگر باقی خواهند ماند. موفق باشید

16244
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده از حدود یک سال پیش به دنبال یادگیری تاریخ فلسفه رفتم و مدام علاقه مندتر شدم. چند ماه پیش هم به فایل های صوتی «از برهان تا عرفان» شما استاد عزیز گوش می دادم اما تصمیم گرفتم که کتابش را خریداری کرده و بخوانم و اکنون مشغول خواندن آن هستم. مشکلی که برایم پیش آمده این است که تعدادی از دوستانم نسبت به دین و حتی وجود خدا شک کرده اند و عده ای نماز و اعمال واجب را هم کنار گذاشته اند. بنده هم کمی دچار تردید شده ام و حتی گاهی در اصول دین، حتی در وجود خدا که برایم جای سوال نبود، دچار تردید می شوم و این مسئله من را از نظر ذهنی می آزارد و می ترسم که این تردیدها ادامه یابد و همانند بعضی از دوستانم به انکار دین و خدا و پرداختن به محرمات منجر شود. حتی احساس می کنم که در نمازم هم گاهی آن نشاط سابق نیست و همه چیز عوض شده است. به نظر جنابعالی چه کاری باید برای بیرون آمدن از بحران فعلی انجام دهم؟ چه کنم که ایمان و لذت آن به بنده برگردد؟ آیا ادامه ی مطالعه ی برهان های وجود خدا نظیر برهان صدیقین در این برهه می تواند برایم مفید باشد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحث صوتی «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را خوب کار کنید، می‌توانید به دوستان خود نیز کمک کنید تا إن‌شاءاللّه با مباحث صوتی «معاد» به رشد کاملی در این مسائل دست یابید. موفق باشید

16260
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: اینکه بخت کسی را بسته باشند آیا صحت دارد؟ و اینکه اعداد اسامی افراد چه تاثیری در زندگی و آینده ی افراد و ازدواج اون ها دارند؟ مگر خداوند اختیار برای انسان ها قرار نداده، پس چطور بعضی می گویند تمام مشکلات از اسامی افراد است؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است تا معلوم گردد خودِ این حرف‌ها از نقشه‌های شیطان است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

16259
متن پرسش
با سلام: در کتاب فلسفه غرب۱: فرمودید که افلوطین گفته است که: عقل زمانی که از مقام احدیت صادر می شود، مبدا خود را تعقل می کند، و حاصل این تعقل خلق مادون خود می شود، حال سوالم اینجاست که عقل زمانی که مبدا خود را تعقل می کند مگر به مقام قبلی و بالاتر خود نمی اندیشد که احدیت است، پس علت چیست که با این تعقل مادون خود را خلق می کند؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، واسطه‌ی فیض بین حق و خلق است و از این جهت مادونِ خود را خلق می‌نماید. حضرت امام در کتاب «مصباح‌الهدایه» در مطلعِ اول تا ششم به این نکته به‌خوبی پرداخته‌اند. موفق باشید

16255
متن پرسش
سلام استاد عزیز: با نظر به سخنان حکیمانه مقام معظم رهبری که فرمودند: «جوانهای عزیز! بچه‌های عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیت را بر دوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، بلکه در یک میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. البتّه ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد؛ به‌عکس، آبادانی به‌دنبال دارد، امّا سختی‌اش بیشتر است. 1. افق مقام معظم رهبری از جمله (خرمشهر ها پیش است) تا کجاست و به کجا نظر دارند؟ لطفا کمی مسئله را شرح دهید. 2. با توجه به کتاب عقل و ادب انقلاب اسلامی چه باید کرد تا از این افق و این حضور تاریخی عقب نماند و بتوان خود را یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور در رابطه با وظیفه‌ای که در این تاریخ داریم، تدوین شده است. عرایضی نیز در جلسه‌ی اخیر شرح سوره‌ی آل‌عمران در این رابطه شد. همچنان‌که رهبری عزیز می‌فرمایند وظیفه‌ی ما در این تاریخ، تبیین است. موفق باشید

16236
متن پرسش
با عرض سلام: 6 سالی هست که در تهران با یک سری از دوستان مباحث شما را کار و مباحثه می کنیم و جلسات به صورت منظم هفتگی برگزار میشه که به لطف خدا دستاوردهای خوبی هم داشته، معرفت نفس و خویشتن پنهان دوبار، برهان صدیقین و حرکت جوهری دو بار، انسان از فراخنای... یک بار، آشتی با خدا و معاد هم یک بار مباحثه شده می خواستیم از شما راجع به بحث بعدی نظر بخواهیم که کدوم مبحث را پی بگیریم؟ ما در حین کار مباحثاتی در حال انجام کارهای فرهنگی هم بودیم حالا کم و بیش مثلا یه صندوق قرض الحسنه تشکیل دادیم و به مومنای نیازمند واقعی وام میدیم و ... دوستان میخوان بدونن در حال حاضر اولویت کار فرهنگی ما چی باشه؟ چون نظر خود بنده این هست همین سیر معرفتی و تحکیم مبانی معرفتی خودش بهترین کار فرهنگیه اما بازخواستیم نظر شما که همیشه برای ما مثمر ثمر بوده را بدونیم، آیا ما باید بیشتر ریز بشیم تو کارهای جزیی تر یا همین سیری که میریم و درکنارش کارهای دیگه هم می کنیم خوبه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند توفیق کامل به عزیزان مرحمت کند. هر اندازه در معارف الهی عمیق‌تر شوید، رسالت فهم دین خدا و تبیین آن را که به گفته‌ی مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» نیاز امروز جامعه است، بهتر انجام می‌دهید. پیشنهاد بنده آن است که بعد از مطالعه‌ی کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» به شرح تفسیر حمد امام مشغول شوید که صوت آن مباحث، بر روی سایت هست. در ضمن در مباحث غرب‌شناسی از کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» و «مدرنیته و توهّم» غفلت نشود تا إن‌شاءاللّه رفقا آماده‌ی اُنس با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» گردند. موفق باشید

16235
متن پرسش
سلام علیکم: ممنون از حوصله به خرج دادنتان در پاسخ به سوالات حقیر. استاد بزرگی در قم به بنده ایراد می گرفتند که چرا محاسبات و تصمیماتم بر اساس شهودات و عینیاتم است. مثلا برای استاد اخلاق گرفتن بنده در کربلا به حضرت سیدالشهدا متوسل شدم که فرد منتخب شان را به حقیر نشان دهند، دیری نپایید که یکی از اساتید به همراه کلی از شاگردانشان در مقابل بنده ظاهر شدند و در همسایگی ما سکنی گزیدند. اما ایشان این مسائل را وهم و خیال می انگاشتند. کار به جایی رسید که حتی به بنده می گفتند جهل مرکب حادث گشته.بنده هم دچار شک شدم و اینک این تشکیک به کل عقایدم رخنه کرده به طوری که به پوچی گراییده و اکنون در امورم بسیار متزلزل و سست شده ام. لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره حجت ما، عقل و شرع است. اگر آن استاد بعد از توسل به حضرت اباعبداللّه«علیه‌السلام» برای شما پیدا شد، باز باید بر اساس عقل و شرع، دستورات ایشان را دنبال کنید. و اگر موجب نزدیکیِ هرچه ‌بیشترِ شما به بندگی خدا و فهم انقلاب اسلامی شد، او را بپذیرید. موفق باشید

نمایش چاپی