بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38867
متن پرسش

سلام استاد: چرا نام امام علی و واقعه غدیر در قرآن نیامده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بحث در این مورد مفصل است؛ خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

38863
متن پرسش

پیرامون مدادالعلما در سوال 38853 : همانگونه که در سوالات پرتعداد مطرح شد، وقتی همه ی متناقضین و متضادهای ذیل اسلام، خود را مصداق آن علما می‌دانند، معیار تشخیص کیستی و چیستی علم و عالم، مبانی آن خودعالم پندار است یا منابع دست اول اسلام؟ اگر کسی معتقدست فهم آنچه قرآن و حدیث گفته و نیاز به مفسر و مبین دارد، با تسلط به فلان عالم میسر است و می تواند تفسیر آیات قرآن و احادیث، کاملا عکس ظواهر آن باشد و یافتن آن علما نیز عقلا و سپس با همان منابع دست اول میسور نیست، پس نتیجتا همه ی مدعیان علم، خودکارهای متناقضشان را مدادالعلما می‌دانند و دیگران را می‌کوبند و خود را ارضا می‌نمایند. هرگاه استاد پاسخ سوالات قبلی پیرامون همین دور باطل را فرمودند ان شاء الله موقع این بحث ست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خداوند برای هرکس عقل و فطرت قرار داده تا نسبت خود را با هر پیامی حتی قرآن در نسبت با جایگاه آن پیام با فطرت و عقل، خود را در نزد خود حاضر کند. موفق باشید

38861
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من جزوه تفسیر سوره واقعه شما را همراه صوت آن گوش دادم. در بحث حوری بهشتی به یک مشکل بر خوردم. شما می‌فرمایید که تجلی حضرت حق با تمامی اسما به جامعیت به صورت انسانی بر مقربین تجلی می‌کند. از سوی دیگر شما در غزل ۲۴ حافظ بیان فرمودید که حافظ یک حوری بهشتی را تمثل کرده است و ماجرای حافظ بیان می‌کند که اتفاقی که برای مقربین در آخرت رخ می‌دهد، ممکن است که برای یک فرد در همین دنیا رخ دهد. مشکل من آن است که طالب حوری بهشتی شدم. یعنی آنکه اسما حق را به جامعیت و به صورت یک حوری بهشتی بر من تجلی کند. برای همین از وقتی که تفسیر شما از سوره واقعه را گوش دادم، دنبال این تجلی در قوه خیالم هستم. وقتی نماز می‌خوانم قوه خیالم خدا را بصورت یک انسان در نظرم مجسم می‌کند تا او را عبادت کنم. قوه خیالم دنبال اینچنین صورتی است. با این مشکلم چکار کنم؟ با سپاس از لطف شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌گاه که جان انسان با معرفت نسبت به حضرت حق متوجه انوار جامع الهی شد، در ادامه آن حضور ممکن است در میدان خیال او آن حضور، به صورت حوری به ظهور آید. ولی به توصیه مرحوم قاضی خوب است توجه شود که به مرحوم علامه فرموده بودند این روزها ممکن است حوری به سراغ شما آید، به آن توجه نشود. زیرا مرحوم قاضی مایل بودند که علامه در حوزه معارف خاصه توحیدی، بیشتر حاضر شوند مگر در آخر عمر که ظاهراً آن حوری به سراغ ایشان می‌آید. مطلب را می‌توانید در کتاب «مهر تابان» دنبال بفرمایید. موفق باشید  

38858
متن پرسش

با عرض درود و سلام خدمت استاد عزیزم: در قرآن آمده است که خداوند با صوت بر موسی علیه السلام تجلی کرد. شما در تفسیر سوره واقعه در بحث حوری بهشتی می‌فرمایید که تمام کمالات و صفات حق به جامعیت بصورت حوری بر سابقون تجلی می‌کند. ما در احادیث اهل سنت داریم که خدا را در قیامت می‌بینیم. اگر این حدیث را به معنای همین تجلی حق به جامعیت صفات بگیریم، حدیث اهل تسنن درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا دیدن ذات خداوند معنا ندارد مگر لقای او در آینه‌های جامع اسماء حسنایش. موفق باشید

38852
متن پرسش

سلام و عرض ادب: آیا روح در جهان دیگر مثل گیاهان حال نباتی می‌شود؟ بخاطر اعمال بدش یا کفر و نفاق و بی نمازی و .. و این خود جهنم است؟ لطفا متن سوال رو پاک کنید و فقط جواب بدهید.  ۲. استاد برای اینکه توحید را خوب درک کنیم چه کتاب‌هایی برای من مبتدی پیشنهاد دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حال نباتی که برای بعضی پیش می‌آید ربطی به نفس ناطقه آن‌ها و اراده درونی آن‌ها که مطابق آن اراده‌ها در قیامت حاضر می‌شوند؛ ندارد. ۲. همان‌طور که در سیر مطالعاتی سایت در مورد مباحث توحیدی عرض شد؛ پس از مباحث «آشتی با خدا» و «ده نکته از معرفت نفس»، خوب است به این مباحث پرداخته شود: «برهان صديقين» و «برهان حركت جوهري» در كتاب « از برهان تا عرفان»، همراه با سی‌دی و تفسير سوره‌هاي حديد جلسات ۱ تا ۴ - سوره زمر-  شرح نهج‌البلاغه خطبه‌های ۱ و ۱۸۶ و ۱۶۳ و ۱۱۴. موفق باشید 

38847
متن پرسش

سلام استاد عزیز: متن زیر چقدرش صحیح است؟: علت سجده نکردن شیطان به آدم بخاطر این بود که متوقع ظهور مقام نورانیت اهل بیت در جنیان بوده است و منظورش از اینکه ما از آتشیم و آنها از گل اشاره به این موضوع بوده است که ما از لحاظ ساختاری و جنسی لایق تر بودیم برای تجلی این نور در خودمان، جنیان هم اختیار دارند و هم در عالم طبیعت بسر می‌برند از جن باید نبی و ولی انتخاب می‌شد و آدمیان از آنها تبعیت می‌کردند نه برعکس و کبرش هم برای این درخواست بوده است. و بهترین راه انحراف بنی آدم هم در این می‌بیند که از مقام نورانیت اهل بیت دورمان کند تا نشان دهد بنی آدم قدر این مقام را نداشتند و لایق ارتباط با این مقام نبوده اند و نعوذبالله خداوند اشتباه کرد این مقام را در ساحت آدم تجلی کرد. و اینگونه بنی آدمیان را بدرد خودش یعنی نداشتن هیچگونه ارتباطی با مقام نورانیت اهل بیت دچار کند و در شبیه ترین حالت و اشتراک با شیطان که تهی بودن از این ارتباط است دچار شویم. بنی آدم بفهمیم چه گنجی خداوند به ما عطا کرده «ظرفیت پذیرش ارتباط با این نور» که این نور فقط و فقط تنها شرط فرودش طهارت است پس باید صیقل دهیم خویشتن را تا مهیا شویم برای دریافت این ارتباط و علت اینکه شیعه گرداگرد ۱۴ معصوم می‌گردد این امر است که این عزیزان ظرف وجود و عمر مبارکشان سراسر و یکپارچه لبریز از ارتباط با این مقام بوده است و ما بوسیله تبعیت و محبت به این عزیزان می‌خواهیم شبیه ترین شویم به آنها که این بالاترین درجه بفعلیت رساندن بالقوه گیمان است و باید توسل واقعی پیدا کنیم به ائمه برای همجواری به این مقام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما با اُنس با اولیای معصوم، انسانیت خود را وسعت می‌دهیم و بر هویت قدسی خود می‌افزائیم. ولی آن مقدماتی که فرمودید با آیات قرآن، چندان منطبق نیست. پیشنهاد می‌شود کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

38835
متن پرسش

همه کمال در نقص است، اگر نقص نبود و همه کمال مطلق بودند عشق بی معنا بود، آنوقت من می‌شدم کمال مطلقی که تنها کمال مطلق است اما باز تنهاست، ناقص بودن و عاشق کاملی بودن بهتر است از کامل بودن و تنهایی! اما اینکه باز می‌دانیم همه در نهایت، کمال مطلقیم بیشتر می‌ترساندم که ما تا همیشه تنها خواهیم بود که ناگاه صدا می‌رسد: نترس تا ابد تو ناقصی هستی که در کنار من که کمال مطلقم آرامی! «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» نترس بنده من نمی‌گذارم مثل خودم تنها شوی! نمی‌گذارم موحدی شوی که تمام احساس کمال را دارد، با نقصت خوش باش، با کفرت خوش باش، با دوئیت خوش باش، عشق جبران ما فات می‌کند. در دل این کفر توحید معنا می‌شود... تو کافری باش عاشق منی که موحدم و تنها! کاش می‌شد یواشکی بگویم من هم کافرم شاید کافرتر از تو و عاشق تویی هستم که موحد و تنهایی! تو عاشق کمالی و من عاشق نقص پس من از تو کافرترم! بنده من یکی درد پسندد مثل من و یکی درمان پسندد مثل تو! تنهایی خیلی وحشتناک است! من تجربه‌اش کرده‌ام بنده من! نخواهم گذاشت تو هم تجربه‌اش کنی! بگذار از من بخواهی و من عطایت کنم! گناه کنی و من ببخشم! عشق یعنی همین عوام بازی ها! ناقص عاشق کامل است و کامل عاشق ناقص! محال است خواص بفهمند این دور چه دور قشنگی است وقتی تو با خدایت زیر یک چتر دونفری زیر باران قدم می‌زنی! و آه از باران...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و باز «انتم الفقراء الی الله» و نظر به تعلّق و نسبت. آری! فقط نسبت، که ما را همین بس است، بقیه بهانه است تا این نسبت را درک کنیم. اگر او خود را در ما دید، ما خود را در نسبتی که با او داریم می‌یابیم. گفت: «پس بدین نسبت به تو همسایه‌ایم / چون تو خورشیدی و ما چون سایه‌ایم». موفق باشید

38826
متن پرسش

سلام علیکم: در واقعیت یا کثرت در وجود حقیقت دارد یا وحدت در وجود. وقتی به این نتیجه رسیدید که وحدت وجود حق است. پس فقط یک وجود است و هر فعلی که اتفاق می‌افتد از آن یک وجود است. بعضی افعال (اسم جلال) و بعضی افعال (اسم جمال) حق هست. پس در این افعال (به عنوان مظاهر) نور جمال و جلال حضرت حق مشاهده می‌شود. این جاست که حضرت حق را به نور اسماء جلال و جمال در مظاهر دیده می‌شود. آیا مطالب بالا را درست فهمیدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به کتاب شریف «شرح دعای سحر» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رجوع فرمایید. موفق باشید

38821
متن پرسش

سلام علیکم استاد: روان شناس حوزوی و نویسنده هستم. مشغول نوشتن کتابی درباره سهم و نقش شیاطین در اختلافات زناشویی. در این زمینه فیش برداری کرده‌ام و مصاحبه‌های زیادی داشته‌ام. سؤالاتی برایم مطرح است استدعا دارم به سؤالاتی که برایم پیش آمده جواب فرمایید: بیشتر تلاشم در حوزه علوم غریبه بیان ترفندهای روان شناختی دعانویسان شیاد و.... است. همین طور بحث زمینه های روان شناختی اسناد مشکلات به جادو. درست می فرمایید کار خیلی حساس است. ۱. برداشت زیر درست است؟ در آیه ۱۰۲ بقره آمده سحر حقیقت دارد و قابل آموزش است و اکتساب. اگر توصیه های دینی حضرت سلیمان کافی می بود لازم نبود هاروت و ماروت بیایند آموزش هم بدهند برای بطلان سحر. بنابراین برای دفع سحرهای محکم، لازم است از اهل فن هم کمک گرفت. ۲. اگر یک نفر از یک میلیون گرفتار سحر شود طوری که متخصصان علوم مادی نتوانند علاج کند، فرد باید نزد چه فردی برود که اهلیت دفع داشته باشد؟ صفات (سلبی و ایجابی) چنین فردی چیست؟ علما وارسته در دسترس نیستند و کثرت مشکلات و مراجعن سبب می‌شود نتوان به خیل زیاد پرسشگران و افراد نگران پاسخگو باشند، در برابر دعانویسان شیاد و رمالان و دعانویسان گرفتار جاهل مرکب و کلاش در بیرون و فضای اینترنتی خیلی زیاد شده اند. ۳. آیا در عصر فعلی، دوره حضرت خاتم (ص) آیا شیاطین غیر وسوسه، قدرت اجرایی برای بیمار کردن جسمانی (مسنی الشیطانُ بنُصب و عذاب در داستان حضرت ایوب) و بیماری روانی (یَتخبّطه الشیطانُ من المس) دارند یا فقط وسوسه می کنند؟ (داستان دیوانه شدن افراد توسط جنیان در برخی روایات هست. و حکایت سنگ انداختن جنیان به منازل را بزرگانی مثل آیت‌الله بهجت نقل کرده اند) ۴. آیا کتاب مستقل نوشتن درباره سهم و نقش شیطان در اختلافات زناشویی سبب تشویش ذهن مردم می شود یا روشنگری است؟ در کتاب بحث می شود که در کنار علل متعدد مادی، علت ماورایی مثل سحر و چشم زخم و.. هم می تواند در اختلافات سهیم باشد. در کتاب پیوسته امور زیر تذکر داده می شود: قدرت انتخابگری انسان و فرع بودن وسوسه شیطان، تأیید الهی و فرشتگان، تأثیر سبک زندگی دنیا و دعا و توسل و ناچیز بودن قدرت شیطان در برابر خدا و ایمان قوی، آسیب های رجوع به دعانویسان شیاد و ناآگاه و... تذکر داده می شود) ۵. آیا بین نام افراد و مشکلات فردی و زناشویی و بیماری و سلامتی و فقر یا ثروت رابطه ای وجود دارد؟ این روزها افراد زیادی با عنوان علم اعداد و اسما و... نام مراجعان خود را حتی نام معصوم و صفات و القابشان را تغییر می دهند تا مشکلاتشون رفع شود. ۶. قطعا اسباب طبیعی مهم است در کنار آنها علل ماورایی در نارضامندی و رضامندی زناشویی کدام اند؟ ۷. کتاب معتبر ادعیه، ذکر، ختومات و.... برای استفاده عموم در این زمینه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است. کتاب روی سایت هست. به نظر می‌آید اگر بیشتر متذکر توحید و تقوا شویم، انسان‌ها را از گردونه تأثیر جنیان شرور که همان شیاطین هستند رهایی بخشیده‌ایم به همین جهت بیشتر باید در موضوع مقابله با شیطان که «کان من الجن» می‌باشد؛ موضوع را دنبال کرد. امید است نظر به آن کتاب بتواند جوابگوی سؤالات جنابعالی باشد. به هر حال در مواجهه با جنیان شرور یعنی شیاطین، مسئله نظر به تقوایی که شریعت الهی متذکر می‌شود اگر مطرح شود، بهتر است همان روشی که ائمه «علیهم‌السلام» دنبال کردند. موفق باشید

38812
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها آقای طاهرزاده زاده عزیز چطور می‌شود مقام و منزلت ما از فرشتگان مقرب و مقرب ترین فرشته ها بالا رود آیا مقام شیعیان حضرت علی (ع) بالاتر است یا مقام فرشتگان مقرب مثل حضرت جبرئیل و میکائیل؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شد؛ بحث در تعلیم اسمای الهی به آدم است و گوهر وجودی او که حامل همه اسماء الهی می‌باشد. موفق باشید

38809
متن پرسش

سلام علیکم: در مباحث معادشناسی و بحث تجسّم اعمال مطرح شده است که «عقاید» و «اخلاق» و «اعمال» خوب یا بد انسان ها صورت باطنی و تمثل برزخی دارند. لذا در همین دنیا هم متصل به جان انسان هستند ولی به صورت پنهانی، و بعد از مرگ و جدایی از بدن کاملاً آشکار و ظاهر هستند (با همان کیفیت و تفصیلی که روایات متذکر شده اند). حال پرسش بنده این هست که مثلاً وقتی نماز بعد از مرگ تمثّل پیدا می کند، چگونه و با چه کیفیتی انسان را کمک و همراهی می کند؟ و اساساً این صورت باطنی دقیقاً به چه کار می آید و انسان با آن صورت چه می کند یا آن صورت باطنی با انسان چه می کند؟ در نهایت نحوه‌ی ارتباط انسان با آن صورت باطنی چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افق عقاید توحیدی او را به صورت حضوری برایش پیش می‌آورند. موفق باشید

38808
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به روایتی که از امیرالمؤمنین «سلام الله علیه» نقل شده است که فرموده اند: «إنّ اليومَ عَمَلٌ و لا حِسابَ، و غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ»، ۱. جایگاه اعمال افرادی که در همین دنیا تا حدی برزخی شده اند چگونه خواهد بود؟ ۲. تفاوت این افراد با کسانی که از دنیا رفته‌اند و وارد برزخ شده اند چیست؟ ۳. بالاخره بزرگانی که در مورد ایشان گفته شده از جوانی برزخی شده اند، آیا در همین دنیا مشغول عمل هستند یا حساب؟! چون در روایت می فرماید: غَدا حِسابٌ و لا عَمَلَ. پس این اعمالی که از ایشان مشاهده می شود چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین دنیا قیامتی شده‌اند. ۲. در برزخ حضور بیشتری نسبت به خود پیدا می‌کند. ۳. همین امروز تا حدی برکات کارهای خوب خود را احساس می‌نماید. موفق باشید

38807
متن پرسش

سلام استاد گرامی. ببخشید سوالی در مورد سکته داشتم. ا...........................

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است انسان با اعمال خود خطاهایی پیش آورد، ولی تقدیر انسان‌ها امری است که به خودشان مربوط است و مقدرات الهی. موفق باشید

38805
متن پرسش

سلام علیکم: کمالات در خدا بصورت اندماجی است یعنی چه؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنای وحدت بین ذات و صفات است. موفق باشید

38785
متن پرسش

سلام علیکم: در برهان صدیقین می‌فرمایید که خداوند مساوی وجود نیست. بلکه به عین هستی خدا گفته می‌شود. حال سوالم این است که از نظر عرفان، مظاهری را که در عالم می‌بینیم آیا عین خدا هستند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مظاهر، آینه‌اند تا هر آن کس که در سلوک خود از کثرات عبور کرده و چشمِ خدابین یافته، خدا را در آن مظاهر بنگرد و نه آن‌که آن مظاهر را خدا بداند. موفق باشید

38784
متن پرسش

سلام علیکم: ابلیس به خدا گفت که خدایا تو مرا گمراه کردی. ابلیس گمراه شدن خود را به خدا منتسب می کند. آیا این سخن ابلیس از نظر عرفان درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوعی خودخواهی است که شیطان، اختیار طغیان در مقابل دستورات خدا را نادیده می‌گیرد و این قصه هر آن کس است که خطاهای خود را به گردن نمی‌گیرد. موفق باشید

38775
متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد مدتی هستش گمگشته طورم. همش فکرمی‌کنم باید کاری بکنم واسه خودم و فرزندانم. یه روز میرم به سمت اینکه حافظ حافظ بشم یه روز میرم برای حفظ قرآن. رشته خودم هنر هستش دست و دلم به کار خودم نمیره همش فکرمی‌کنم بیهوده اس کارای خودم. راهنماییم کنین لطفا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم؛ سیر مطالعاتی سایت دنبال شود و یا به عنوان شروع، به شرح حدیثی که تحت عنوان «ای اباذر» شده است، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D8%B1&tab=sounds . موفق باشید

38771
متن پرسش

سلام علیکم: گفته می‌شود که انسان در درون خودش یک گیرنده دارد که با آن خدا را می‌شناسد که به آن فطرت می‌گویند. حال انسان با این گیرنده یا ذات خدا را می چشد یا اسم الله را. آنچه که من تاکنون به آن رسیده ام انسان حد اکثر شناختی که خداوند برای انسان قرار داده تا خداوند را بشناسد، همین چشیدن اسم الله است. آیا مطالب بالا که فهمیده ام درست است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آیه ۱۷۲ سوره اعراف مطرح است انسان می‌تواند در بستر حضور در فطرت خود تا مرز شهود نور ربوبیت حضرت ربّ جلو برود. موفق باشید

38770
متن پرسش

سلام: ببخشید ۲ سوال دارم: ۱. درد و از آن طرف لذت چه منشای داره؟ آیا خداوند هم درد و لذت رو تجربه میکنه؟ ۲. با توجه به عبارتی در انتهای دعای ندبه، آیا بعد از چشیدن از حوض کوثر، درد و لذت خاتمه پیدا میکنه؟ یا دیگه نیازی رو تجربه نمی‌کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند عین وجود و عین حضور است و لذا محل تغییر نیست و آن کس را که در نسبت با حضرت حق در حضور باشد، سراسر لذت است؛ لذاتی ماورای لذات مادی و توهّمی. موفق باشید

38764
متن پرسش

بسمه تعالی: سلام علیکم: چندی پیش سوالی داشتم که مطمئن از پرسشش نبودم؛ سوالم به شرح زیر بود: استاد اساسا در چنین جهان بس گشوده ای چطور می‌توان به یک ثبات و پایه ای رسید تا بتوان حرکت کرد؟ حداقلیات راه عمر کدامست؟ آنقدر حقیقت به انحاء مختلف جلوه کرده که انسان نمی‌داند که اساس و پایه شروع حرکتش باید به چه صورت باشد؟ آخر به گونه ایست که انسان فعالیت هایی را در پی هدفی انجام می‌دهد، در حالت خوبش به این بر می‌خورد که به عنوان مثال با در نظر نگرفتن آنچه که فیلسوفان غرب در جستجوی آن در تلاطم بودند، هدفش ناقص بوده و به تبع کاری پیش برده که در خور نبوده. با توجه به وهم انسان هم که زود رازی می‌شود و محدودیت طلب است و فکر می‌کند که هر چه دارد آخر دارایی هاست، انسان چه موقع می‌تواند در عرصه اجتماع در مواجه با انسان ها کاری را پیش برد که بداند حق است و کامل؟ - الان با سوالی مواجه شدم که احساس می‌کنم با سوال قبلم مرتبط است. ۱. استاد در یک زندگی توحیدی که می‌توان با قرآن و روایت بدان رسید، حقیقتاً ما نیازی به شناخت تفکرات متفکران رو داریم؟ آیا ما از برای سلوک خودمان نیاز به خواندن تفکرات شهید مطهری و نیچه و هایدگر و علامه طباطبائی و ... داریم؟ و یا به صورت عرضی، آنهم برای هدایت انسان ها و مواجهه با آنها نیاز به دانستن تفکرات موجود داریم؟ جز این می‌توان گفت که چشم های قرآن ندیده ما برای یافت بیشتر حقیقت، برای یافت بیشتر اطمینان، نیاز درونی به مواجهه با تفکرات جهان دارد؟ ۲. راز شکل گیری افراد چیست؟ چرا انسان ها حقیقت را به یک اندازه و به یک شکل دریافت نمی‌کنند؟ چرا شما که حقیقت را یافتید به گونه ای حضور و ظهور دارید و امام که حقیقت را یافت به گونه ای دیگر؟ چرا هرکس یکجاست؟ چه چیز هایی دارد ما را شکل می‌دهد؟ این نا توانی های انسان است که به هر قدر که ناتوانند، آن ناتوانی آن ها در مناصب اجتماعی جا می‌دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده احساس حضور انسان در نزد خود است و درک هویت روحانی که جان او احساس کند که در جایگاه خوبی حاضر است، یا نه. در این رابطه با خود به مسائلی می رسد که می‌یابد قرآن با او سخن‌ها دارد و در راستای هرچه بیشتر حاضرشدن نزد خود با متفکرانی که نام بردید، آشنا می‌شود تا بیابد چگونه آن‌ها در مواجهه با خود موشکافانه مواجه شده‌اند و در رفع آن مسائل توانسته‌اند خود را بیشتر و بیشتر بیابند. به همین جهت همه حرف در آن است که در مواجهه با متفکران باید متوجه مسائل آن‌ها شد. در ‌خصوص علامه طباطبایی می‌توان گفت ایشان متوجه مسائل تاریخ خود نسبت به انسان بوده‌اند و با توجه به این امر به قرآن رجوع کرده تا انسان بتواند معنای بودنِ خود را در این جهان و در این تاریخ در نزد خود با توجه به اشارات قرآنی احساس نماید. موفق باشید

38747
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله. استاد چند تا سوال داشتم: ۱. یحیی سنوار چرا با اینکه شیعه نبود آتیش به قلب شیعه ها زد؟ من یکی فرقی در شهادت سنوار و سید حسن زیاد حس نکردم یعنی فکر می‌کردم سید حسنی در غزه شهید شد یا بعبارتی دیگه حاج قاسمی در فلسطین. این حس از کجا بیرون میاد؟ ۲‌. من تازه مباحث شما رو شروع کردم قبلا شهید مطهری میخوندم، دیروز جوان و انتخاب بزرگ رو شروع کردم با جلسه ای که روی کانال قرار گرفته بود. البته هنوز کامل نشده یکی دو جلسه اش مونده به نظرم. حالا به نظرتون من ۲۰ سال ۲۱ ساله بعد از جوان و انتخاب بزرگ بهتره چه سیری برای خودم بچینم که به قول اون کتابتون به جوانی و وسعت روح خودم جواب داده باشم و موقع مرگم یا حسرتا نگم؟ میشه منم دعا کنید؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در جبهه مقاومت، جدایی بین شیعه و سنی در میان نیست بخصوص که شهید یحیی سنوار آن ارادت را به طور خاص به مولایمان حضرت علی «علیه‌السلام» داشت. ۲. سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله در هدفی که می‌خواهید دنبال کنید، می‌تواند کمک کند. موفق باشید

38745
متن پرسش

با سلام و خدا قوت خدمت استاد محترم: با توجه به شرایط زمانه نظر استاد برای خانمهایی که بچه دارهستند و هم دغدغه تربیت فرزند را دارند و هم می‌خواهند از نظر علمی از جامعه عقب نباشند آیا ادامه تحصیلات خوب هست که دروس دانشگاه یا حوزه بخوانن و مدرک داشته باشند یا کتابهای شما و استاد مطهری و کتابهای علمی دیگری مطالعه داشته باشند که هم برای رشد خودشان خوب و مفید باشه و هم برای رشد و تربیت فرزندان و اگر کتابهای هم هست برای مطالعه معرفی بفرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به روحیه خودتان دارد که با حضور در مراکز رسمی مانند دانشگاه و حوزه بیشتر جلو می‌روید؟ و یا می‌توانید با همت خود و با مطالعه کتاب‌هایی که فرمودید، تا با انس با قرآن از طریق تفسیر المیزان و پس از آن انس با فصوص الحکم ابن عربی جلو بروید. موفق باشید

38736
متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: به طور اتفاقی به یک پرسش و پاسخ در سایتتون برخوردم ‌ که این بود سوال ۱.  در اعتکاف صورتهای خیالی سراغم می آمدند. زیادتر از نماز. مثلا اگر چند سال پیش صحنه ای بد و یا نسبتا بد به چشمم خورده بود در اعتکاف مرور می شد به شدت. حتی گناهانی که یادم هم نبود مرور می شد. بنده هم احساس کردم کار شیطان باشد به همین خاطر بی اعتنایی کردم و به ذکر و فکر و خواندن جزوات شما مشغول شدم و کمی با کشف المحجوب به سر بردم تا راحت شدم. به نظر شما این صورتها از بین می روند پاسخ جنابعالی: ۱. چقدر خوب است که این حالات در این دنیا سراغ ما می‌آید که با عدم توجه به آن‌ها می‌توانیم از آن‌ها عبور کنیم وگرنه در برزخ به پای ما می‌پیچد. ۱. بنده مجرد هستم و این مشکل همیشگی بنده هست حتی در نماز، دعا و ... اگر ممکن است اینکه فرمودین خوب است اینها وگرنه ممکن است در برزخ به دست و پای شما بپیچد را توضیح بفرمایید. ۲. چرا حتی در زمانیکه اصلا برای فرار از این افکار سراغ عبادت و ... می‌رویم با این شدت وحشتناک به سراغمان می آید؟ تشکر. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق آیه « لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» که شیطان قسم خورده سراغ کسانی برود که در صراط مستقیم هستند؛ این موارد در آن موقعیت‌ها پیش می‌آید و البته با اطاعت از خدا و پیامبر خدا، حیله‌های او ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. موفق باشید

38735
متن پرسش

سلام وعرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخی که به کاربر شماره ۳۸۶۹۵ فرمودید یعنی درجهان آخرت و بعد از حساب و کتاب و رسیدگی به اعمال؛ کسانی هم که بهشتی هستند مثلا مادر، پدر، و فرزند و...‌ هم همدیگر رو نمی بینند و هر کس تا ابد خودش هست و خودش؟ دیدن پدر و مادر و اقوام ... فقط تو این دنیاست و بعد از مرگ دیگه تا ابد آنها رو نمی‌بینیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت پدر و فرزندی و امثال آن در جهان ابدی معنا ندارد ولی از آن جهت که اهل بهشت «ممّا یشتهون» هر آنچه را بخواهند می‌یابند؛ قضیه فرق می‌کند. مثل آن‌که انسان طالب انس با کسانی باشد که در دنیا در حکم مادر و یا همسر و یا فرزند او بوده‌اند. این مباحث به طور مفصل در کتاب «معاد بازگشت به جدی‌ترین زندگی» که روی سایت هست، بحث شده. موفق باشید

38733
متن پرسش

با سلام استاد گرامی: با توجه به «نحن والله الاسماء الحسنی التی...» و این موضوع که زمان مختص عالم ماده است و در عالم اسما و صفات زمان مطرح نمی باشد، چگونه امام زمان (عج)، امام تمام عوالم و موجودات و فرشتگان است؟ که حتی امیر المومنین نیز اگر بخواهد فیضی به کسی برساند باید با خواست ایشان باشد. مگر در وحدت تفاوتی بین این بزرگواران و موجودات هست؟ اصلا مگر چیزی هم غیر از خدا هست؟ لطفا راهنمایی فرمایید یا کتابی معرفی کنید، ببخشید اگر سوالم به اندازه خودم کوچک است. انتم الفقرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کرده‌اید که قرآن می‌فرماید: «و لله الاسماء الحسنی» پس در این‌جا ذات خداوند در میان نیست، بحث در اسمای حسنای اوست و هر اسمی مظهری دارد و ائمه همان‌طور که در آن روایت متذکر شدید؛ مظهر جامعیت آن اسماء می‌باشند به همان معنایی که خداوند در قرآن فرمود: «علّم آدم الاسماء کلّها». موفق باشید

نمایش چاپی