بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16006
متن پرسش
سلام استاد: چند سوال داشتم لطف کنید به هر کدام جداگانه یا اینکه یه جواب جامع برای همه سوالات بفرمایید 1. هدف خلقت و فلسفه زندگی چیست؟ 2. کمال انسان در چیست؟ 3. وظیفه انسان در این دنیا چیست؟ 4. چیزی که اعظم تر از همه چیز است و انسان باید برای آن تلاش کند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست از ابتدا تا انتها مطالعه فرمایید إن‌شاءاللّه جواب مناسب خودتان را دریافت می‌کنید. البته خوب است که سری هم به دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بزنید. بالاخره سؤال‌های اساسی زندگی هرکسی، همین سؤال‌ها است و نباید سرسری از آن‌ها گذشت. موفق باشید

16000
متن پرسش
با سلام: با توجه به آیه ۶۳ احزاب این طور فهمیده می شود که پیامبر (ص) علم به قیامت ندارد چطور ممکن است به این که قیامت جز شئون وجودی آن حضرت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی مذکور روشن می‌کند که پیامبر خدا نسبت به زمان وقوع قیامت علم ندارند لذا در آخر آیه می‌فرماید تو چه می‌دانی؟ شاید قیامت نزدیک باشد. موفق باشید

16003
متن پرسش
سلام: استاد یه مطلب روانشناسی خوندم که در اون گفته بود اگر پاداش و جزای یک عمل با تاخیر صورت پذیرد نتیجه عکس می دهد. مثالی هم آورد که در قشر مذهبی به خاطر اینکه اعتقاد دارند پاداش یا جزای یک عمل در قیامت صورت می پذیرد زشتی ها بیشتری در اون جامعه هست چون در مردم به خاطر تاخیر در پاداش و جزا کینه و انتظاری بد رشد می کند که سبب بدتر شدن افراد می شود و این مکانیسم در جامعه پاسخ نداده. خودم در این مورد فکر می کردم که یاد حدیثی افتادم که اگر کسی قیامت را در حال حاضر نداند جزو شیعیان ما نیست و از طرف دیگر یاد آیت الله بهجت افتادم که لذت اعمال و عباداتشون را همون لحظه درک می کردند و به این نتیجه رسیدم این اعتقاد بین ما که صبر کنیم تا یه روزی نتیجه کارهای خودمان را ببینیم اعتقاد ناقصی است و باید این تمرین را در خود انجام بدهیم که لذت عبادت و ذلت گناه را در لحظه بیابیم مثل امام حسین (ع) که در روز عاشورا هر لحظه که به زمان شهادت نزدیک می شدند شادتر به نظر می رسیدند. استاد این فکر من و مطلب روانشناسی غلطه یا نه؟ ایا من در دین منحرف شدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پاداش عمل از خدای سریع‌الحساب، حتی قبل از عمل به صرفِ نیّت واقعی محقق می‌شود و فردای قیامت، صورت آن ظهور می‌کند. به همین جهت باید انسان‌ها دائماً خود را در قیامت احساس کنند وگرنه به نتیجه‌ی لازم از طریق اعمال شرعی نمی‌رسند. موفق باشید

16002
متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا منابعی جهت آشنایی کامل با مسئله هرمونتیک معرفی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد کتاب‌هایی مثل «علم هرمنوتیک» از ریچارد پالمر، ترجمه‌ی آقای حنایی کاشانی و یا کتاب «هرمنوتیکِ مدرن» هست ولی نمی‌دانم آخرین کتاب‌هایی که در این مورد به بازار آمده، کدام است؟ می‌توانید در این مورد از جناب آقای دکتر صافیان از اساتید دانشگاه اصفهان سؤال بفرمایید. موفق باشید

15997
متن پرسش
سلام استاد عزیز: برای رسیدن به مقامات و کمالات از جمله اخلاص، و غیره چه اقدامی صورت دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در توحید رشد کنیم و همه‌ی امور را در زیر سایه‌ی انجام وظایف شرعی به خدا واگذار نماییم، حجاب‌های بین ما و حضرت حق، رفع می‌گردد. پیشنهاد می‌کنم اگر مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را مطالعه کرده‌اید، سه جلد کتاب «مقالات» آیت اللّه شجاعی را همراه با شرح صوتی که بنده عرض کرده‌ام؛ دنبال فرمایید. موفق باشید

15985
متن پرسش
با عرض سلام: حضرتعالی در بحث آداب صلات امام خمینی (ره) می فرمایید فرق فطر با خلق در این است که در فطر خداوند از هیچ ایجاد کرد و پرده عدم را شکافت و دنیا را بیرون کشید نه مثل رابطه بنا و ساختمان که سر هم کردن است. آیا منظورتان از عدم همان علم خدای سبحان می باشد؟ یا قصد دیگر اراده فرموده اید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از عدم خلق‌کردن یعنی مقام، مقامِ «کن فیکون» است که می‌فرماید: بشو و می‌شود. ولی در خلق‌کردن این‌طور نیست، بلکه به تعبیر علامه‌ی طباطبایی حالت جمع‌آوری و تألیف دارد. مثل آن‌که بدن ما را از مواد عالم ماده خلق می‌کند. موفق باشید

15993
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما: ببخشید چند سوال از شما داشتم: 1. آیا به نظر شما استفاده کردن از لوح فشرده عرفان نظری بهتر است یا به درس استاد رفتن یا فرقی نمی کند؟ 2. آیا توحید ذاتی و توحید اسماء و صفات و توحید افعال در چه مرحله ای روی می دهد؟ واحدیت یا احدیت ؟ یا ممکن است در عالم عقل هم تجلی اسماء و صفات برای سالک پیش آید؟ 3. ببخشید بنده مقداری از تاریکی و جن می ترسم به خصوص وقتی در خانه تنها هستم، مقداری ترس دارم در اتاقی که تاریک هست وارد شوم و می ترسم یک دفعه یک جن در جلویم ظاهر شود و این تا جایی است که با سن تقریبا بالایی که دارم و بچه نیستم، معمولا شب ها در اتاق خودم تنها نمی خوابم. حتی پیش مشاور هم رفتم ولی مشکلم حل نشده. خودمم دیگه از این مشکل ناراحتم و نمی دانم چه کنم. خواهشا راهنمایی بفرمایید. متشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بستگی به روحیه‌ی خودتان دارد. ولی به هرحال حضور در درس استاد بهتر است 2- توحید اسمائی و افعالی مربوط به مقام «واحدیت» است. ولی توحید ذاتی مربوط به مقام «احدیت» می‌باشد. در عالم عقل، انسان با مفاهیم روبه‌روست و نه با تجلی. 3- هر اندازه توحید خود را تقویت کنیم، به خصوص توحید افعالی را، قوه‌ی واهمه از قدرت می‌افتد. سعی کنید با امید به خدا تا آن‌جا که ممکن است در اطاق خود بخوابید. موفق باشید

15989
متن پرسش
به نام خدا و با سلام: استاد محترم و مستطاب مدتی است در حال خواندن حرکت جوهری و جلسات سخنرانی مربوط به آن هستم. مانند ورزشکارانی که بعد از ورزش سنگین بدن درد دلچسبی می گیرند بنده حقیر نیز با فکر اندک خود دو دو تا چهار تایی می کنم و به هم می ریزم و درست می شوم. در رابطه با مطلب زمان به عنوان بعد چهارم و حدوث و قدم به مثالی برای خود رسیدم و گفتم عنوان شود تا شما بفرمایید که در مسیر هستم یا راه را به اشتباه می روم. طرح مثال: هم اکنون بنده دارای یک فرزند هستم که 15 سال دارد حال اگر کسی بپرسد که فرزند دوم من (در حالی که ندارم) چند سال دارد؟ خوب جواب معلوم است که سالی ندارد چون اصلا" وجود ندارد. حال اگر سال آینده خدا به اینجانب فرزندی عطا نماید و در دو سال دیگر همان شخص بپرسد که فرزند دوم من چند سال دارد؟ می گویم یک سال. از کی شد یک سال؟ از وقتی که به دنیا آمد. سوال: قبل از به دنیا آمدن چند سال داشت؟ هیچی. پس زمان آن با به دنیا آمدنش شروع شد. نتیجه اینکه تا قبل از به دنیا آمدن آن زمانی برایش متصور نبودیم. همین گونه است بحث زمان در دنیا و ایجاد آن و بحث حادث بودنش و قدیم بودن آن. جسارتا" یک مطلب دیگر و آن هم اینکه: مرحوم یدالله سحابی در کتاب خلقت انسان مطالبی در رابطه با آفرینش انسان و تَک زایی (در رابطه با حضرت مریم(س)) و اینکه جد بزرگ ما حضرت آدم را حضرت باریتعالی از میان انسانهایی برگزید و مقام نبوت و پیغمبری داد، همچنین قائل شده اند بین آدم و انسان (به تصدیق کلام شریف قرآن) تفاوتهایی است و در جایی که خداوند متعال نام آدم را برده اند منظوری و از کلمه انسان منظور دیگری ایفاد می شود. خواستم بدانم نظر حضرت عالی در این رابطه چیست؟ قبلا" و قلبا" از صبر و حوصله شما ممنون و متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مثال شما در رابطه با حادث‌بودنِ زمان بسیار عالی است 2- در موضوع «برگزیده‌شدن حضرت آدم» که قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ» خدا آدم را برگزید، حتماً به معنایِ برگزیدن آدم از بین انسان‌ها نیست، شاید به معنای برگزیدن او به جهت شایستگی‌اش جهت خلیفة‌اللّه‌بودن باشد. به نظر بنده نظر حضرت علامه که حضرت آدم را اولین انسان و ابوالبشر می‌داند، خوب و کامل است. موفق باشید

15987
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد طاهرزاده عزیز: ضمن تبریک اعیاد ماه مبارک شعبان سئوالی داشتم. با توجه به اینکه در برخی از سئوالات که از شما درباره ی یادداشت برداری از کتب پرسیده شده است و شما تاکیدات فراوان داشته اید می خواستم بپرسم که چگونه می توانیم یک یادداشت خوب برداریم و یا معیار های یک یادداشت خوب چیست؟! در ضمن آیا کتاب «داستان راستان» شهید مطهری نیاز به یادداشت برداری دارد؟! بعضی معتقد اند چه خوب است که پیام هر داستان را بعنوان یادداشت برداریم. خیلی ممنون و متشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید جهت تمرکز و تثبیت، مطالبی که می‌خوانید را یادداشت‌برداری کنید. با این فرض که هر فصل از هر کتابی، نکات مهمی دارد که باید مدّ نظر قرار گیرد. در مورد کتاب‌های امثال کتاب «داستان راستان» نیز اگر احساس نمایید نکاتی را در همان راستایی که عرض شد، می‌توانید یادداشت کنید؛ کوتاهی ننمایید. موفق باشید

15981
متن پرسش
استاد عزیز سلام: اینکه آتش در خارج از ذهن ما خاصیت سوزانندگی دارد و اینکه فرمودید که خاصیت در خارج را خدا می دهد، خواهشا بفرمایید که آتش در ذهن ما چرا خاصیت سوزانندگی ندارد، یا مثلا چیزهای دیگری مثل تصاویر دیگری را که ما تخیل می کنیم، ایا این تخیلات ما و تصاویر ذهنیمان به اذن خدا و در قیامت خاصیت و وجود واقعی پیدا می کنند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود علمی آتش، آتش نیست، علم است نه آتش. و در قیامت نیز نیّت‌های ما ظهور می‌کند. موفق باشید

15977
متن پرسش
سلام استاد عزیز: آیا وجه های تکامل نیافته وجودی من مثل عدم عبودیت و غرور و... وجه های عدمی من هستند؟ و دوم اینکه فرمودید که اسماء الهی شئون حق تبارک و تعالی هستند و روح، اعظم مخلوقات است، پس اینکه فرمودید روح جامع اسماء است به چه معناست؟ آیا اسماء تجلی ذات برای ذات است؟ و روح تجلی برای خلق؟ لطفا کمی توضیح دهید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عدم عبودیت و امثال آن، عدمِ ملکه است. یعنی می‌توان به آن رسید ولی نرسیده‌ایم 2- همان‌طور که مقام ائمه، مقام جامع اسماء می‌باشد و خودشان می‌فرمایند: «نحن واللّه اسماء الحسنی» روح نیز مقام مخلوقیت دارد و در عین حال مقام تجلی اسماء است و حضرت حق خود را در مخلوقاتش به تماشا می‌نشیند. در این موارد بهتر است به کتاب «عرفان نظری» حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه رجوع فرمایید. موفق باشید

15975
متن پرسش
با عرض سلام: 1. آیا همه انبیا از مخلَصین بودند؟ 2. آیا شهدای انقلاب اسلامی بعد از شهادت در برزخ به کمال می رسند؟ 3. چه کنیم وظیفه مان را نسبت به رهبری عزیز ایفا کنیم؟ 4. در سوالات پاسخ داده شده اینطور برداشت کردم که فرموده اید نهایت ترقی و کمال و رشد انسان رسیدن به مقام احدیت است؟ آیا برداشت من درست است؟ پس مقام احدیت ذاتیه که در بعضی کتب نوشته شده برای کیست؟ مثلا انبیا ممکن است به آن برسند یا خیر؟ لطفا توضیح بدهید. همچنین از شما تشکر می کنم که با جواب گویی به سوالات و برگزاری جلسات و نوشتن کتاب ها برای رشد سطح معارف جوانان وقت می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نهایت مقام انسان، فنای فی اللّه است که در آن مقام، اراده‌ی انسان در اراده‌ی الهی فانی می‌شود. شاید واژه‌ی احدیت ذات واژه‌ی مناسبی جهت این مقام نباشد و مطلب را در ابهام ببرد. زیرا احدیت ذات مقام حضرت حق است. موفق باشید

15965
متن پرسش
با عرض سلام: ببخشید چند تا سوال در دو قسمت غیرمرتبط به هم دارم: قسمت اول: 1. چرا در آیه 58 سوره نور خدا میگه افرادی که به سن بلوغ «نرسیدن» موقع ورود به منزل اجازه بگیرن؟ درسته که افرادی که به سن بلوغ «رسیدن» نیازی به اجازه نیست؟ اگه حکم هردو علی السویه است، قید آیه برای سن بلوغ از چه جهت است؟ قسمت دوم: 2. چرا شیطانی که در رأس است و بقیه شیاطین سربازان او محسوب می شوند، از «جن» است؟ در حالی که شیاطین انسی که در قرآن هم آمده، پست تر از شیاطین جنی هستن، چطور شرهای عالَم را به یک شیطان انسی ثابت برنمی گردانند؟ 3. تکلیف این شیاطین انسی (مثل بوش و اوباما و جان کری و وندی شرمن و اشتون.....) چیست؟ آیا «خلود» در جهنم دارند؟ یا پس از میلیاردها میلیارد سال نوری عذاب و فشار، سرانجام راحت می شوند؟ (مثل بقیه جهنمی ها) 4. آیا همانطور که شیطان (از جن) علم دارد به اینکه خداوند حق است و صراط مستقیم چیست، آیا شیاطین انسی هم علم دارند به حقانیت خدا و بطلان خودشون؟ و آیا همانطور که شیطان (از جن) علم دارد در قیامت ازش کاری برنمیاد و علم دارد که خلود در جهنم داره و مأیوس ترین موجود هست و از روی یأس و تکبر به خدا باز نمی گردد ، آیا «شیاطین انسی» هم به این مسائل «علم» دارند ولی از بازگشت به سمت خدا مأیوسند؟ 5. آیا امکان امید دادن به شیاطین برای بازگشت به سمت خدا وجود ندارد؟ آیا امکان دارد که شیطان توبه کند با توجه به اینکه هنوز هم فرصت دارد؟ ( مباحث معرفتی شما را گوش کرده ام، معاد را کامل گوش دادم و مباحث دیگه ...)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آیه‌ی مذکور می‌فرماید آن‌هایی که به سن بلوغ نرسیده‌اند، ولی آن اندازه هم کودک نیستند که نزد شما باشند – یعنی قدرت تمیز دارند – در مواقعی که خلوت دارید و زمان‌های «عوراتند» که پوشش عموی ندارید، بدون اجازه وارد نشوند 2- نمی‌دانم، ولی قدرت حضور شیطان در خیال، بیشتر از انسان است به همان معنایی که قرآن در وصف آن می‌فرماید: «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُم‏»(اعراف/27) او و قبیله‌ی او شما را از جایی که شما آن‌ها را نمی‌بینید زیر نظر دارند 3-  در مورد خلودِ در جهنم، بین شیاطین جنّ و انس فرقی نمی‌کند. اگر کسی در هیچ‌یک از وجوه شخصیت خود، هیچ رجوعی را نسبت به حضرت حق اراده نکرده باشد و تماماً در حاکمیت نفس امّاره، اراده‌های خود را شکل داده باشد، در جهنم مخلّد خواهد بود 4- فرق نمی‌کند، شیاطین انسی هم به حکم فطرت متوجه خالقیت حق هستند ولی روح استکباری آن‌ها مانع اراده‌ی صحیح می‌باشد و در همین فضا از رحمت خدا مأیوسند 5- اساساً کسی که در مقابل حضرت حق کبر پیشه کند و تمام عمر در این فضا شخصیت خود را بسازد نسبت به هر حقیقت معنوی کینه‌مند است. در آن حدّ که در روایت داریم در قیامت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از کنار جهنم رد می‌شوند و نسیم خنکی به جهنمیان می‌رسد. ابوجهل می‌پرسد علت آن نسیم چیست؟ وقتی می‌فهمد به جهت وجود مقدس حضرت است، می‌گوید: در جهنم را ببندید که به من چیزی از آن مرد نرسد. تا این حدّ نسبت به حق و حقیقت، کینه دارد. موفق باشید

15964
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد بزرگوار طاهرزاده: بنده از طلاب علوم دینی هستم و برخی از کتب شما را نیز مطالعه داشته ام. سوالی که خدمت شما می خواستم مطرح کنم این است که در برخی کتب برای سیر معارف دینی پیشنهاد می شود که ابتدا با مساله و چیزی که دغدغه اصلی من به عنوان یک انسان است بایستی به سراغ معارف دینی رفت تا متناسب با نیازهای اساسی انسانی خود از دستورات الهی پاسخی مناسب دریافت کنم. سوال بنده این است که به نظر شما آیا این روش و یا مسیر مناسب برای پیدا کردن سیر معرفتی در زندگی هست یا خیر؟ اگر این روش را تایید می فرمایید آیا چنین روشی مستند و مورد تایید مبانی دین اسلام می باشد یا خیر؟ ممنون از وقتی که برای پاسخ به سوال بنده می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش اصلی رسیدن به معرفت حقیقی، تعمق و تدبّر در قرآن و روایات است. مقدماتی مثل مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کمک می‌کند تا بتوانید با راحتی بیشتر در آیات و روایات تدبر کنید. موفق باشید

15963
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: 1. برای تقویت عزم و اراده و داشتن ارده قوی چه باید کرد؟ چون ما هر چه آسیب و عقب ماندگی داریم از نداشتن عزم قوی است. اینکه در موقع گناه کردن نمی‌توانیم بر خود غلبه کنیم یا برای نماز شب بلند می شویم و باز می خوابیم یا اصلا بلند نمی شویم یا از این هم بدتر نماز صبح قضا می شود و.... همه بدلیل نداشتن اراه قوی است. چه باید کرد تا بتوان اراده قوی داشت و بر نفس خود غلبه کرد؟ ۲)دعا یا اذکار یا نماز خاصی برای تقویت عزم و اراده توصیه بفرمایید لطفا کمی شرح دهید.باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بتوانید راهی به سوی خود بگشایید. موفق باشید

15960
متن پرسش
سلام استادعزیز: بنده حدودا 23 سال دارم و در رشته حقوق مشغول به تحصیل می باشم و به لطف الهی همیشه از خدای بزرگ و اهل بیت سلام الله علیهم خواستم که این حقیر را به عنوان یک سرباز می پذیرند. اخیرا که حضرتعالی فرموده بودید که طلبگی یعنی سربازی امام زمان روحی له الفدا خیلی ذهنم مشغول گشته که در ذیل چند سوال از محضر مبارک پرسش می نمایم. 1. آیا کسانی که در عرصه های گوناگون خالصانه فعالیت می کنند آیا از این فضیلت بزرگ مستثنی هستند؟ 2. به نظر حضرتعالی در کدام عرصه ها ما به جوانانی که منور به نور معرفت هستند احتیاج داریم تا ان شاء الله اقدامی بزرگ در جهت ظهور برداشته شود؟ 3. آیا موسسه کتب رساله الولایه و مصباح الهدایه را منتشر می کند یا اگر جواب منفی است پس باید این کتب را از کجا خریداری نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- سربازی امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی فرجه» در هرجایی ممکن است 2- باید متوجه‌ی حضور انقلاب اسلامی به عنوان مسیر ظهور حضرت بود و نسبت به انقلاب اسلامی و رهبری انقلاب، صادقانه عمل کرد 3- کتاب را مسلّم کتاب‌فروشی‌ها و به‌خصوص مرکز نشر آثار امام دارند. تلفنی هم به جناب آقای نظری بزنید بد نیست. شماره‌ی ایشان 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

15959
متن پرسش
سلام علیکم: چطور خدا رو در جلوه کسی ببینم که نسبت به من ظلم زیادی می کند و از این لحاظ نمی توانم حقش را ادا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند را باید ماوراء حجاب‌های دنیایی با چشم قلب و حقیقتِ ایمان به تماشا نشست. سایر پدیده‌ها، وسایل امتحان ما هستند. موفق باشید

15950
متن پرسش
سلام: آیت الله جوادی آملی که بعضی وقتا میگن: «ذات اقدس اله» معنی اش چیه؟ میدونم منظورشون خداس. ولی نمیدونم معنی و مفهومش چیه؟ ممنون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «اقدس» یعنی مبرّا از هرگونه کثرت، حتی کثرتِ اسمائی. از این نظر حضرت آقا با طرح این واژه، نظر به مقام احدی حضرت حق دارند که فوق مقام واحدی است. موفق باشید

15948
متن پرسش
با سلام: اینکه خداوند بین انسان و قلبش حایل می شود به چه معناست؟ آیا من الان از آن جهت که تکامل وجودی نیافته ام از نظر اعتقادی و اخلاقی و کرداری، وجه عدمی دارم؟ و در اصل به اندازه ی تکامل اعتقاد و .... حقه در اصل وجود دارم؟ در مورد اینکه آسمان ها اول به شکل دود بود و فرمودید که عالم از این دود به وجود آمده، آیا این دود خود تجلی اصل وجود بوده یا نه؟ لطفا کمی توضیح دهید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن جهت که وجود ما از خداوند است، بیش از آن‌که ما به اصل خود آگاه باشیم و به خود نزدیک باشیم، خداوند به ما نزدیک است. زیرا او اصل وجود ما و مرتبه‌ی برتر وجود ما است و به این معنا، او بین ما و قلب ما حائل می‌باشد 2- واژه‌ی «دود» یا دخان، واژه‌ی مبهمی است و ظاهراً خدا بیش از آن نخواسته است مطلب، روشن شود. هرچه هست «وجود» است که به آن شکل درآمده. موفق باشید 

15925
متن پرسش
با سلام استاد گرامي چند سوال در مورد قرآن كريم دارم خواهشمندم مبسوط پاسخ دهيد. 1- نظر مستدل و قطعي در مورد قديم يا حادث بودن قرآن وجود دارد. نظرتان در مور مطلب ذيل از دكتر سروش چيست؟ «... مشکل می‌توان پذیرفت که برای تک تک این احوالات و سوالات، آیاتی از ازل معین و مکتوب بوده، و خداوند جبرئیل را می‌گماشته تا از مخزن آیات، یکی را به مناسبت بر گیرد و نزد پیامبر ببرد تا بر امت خود فرو خواند... نیز باطل است اگر گمان کنیم که با حدوث هر حادثه‌یی، اراده تازه‌یی در ذات باری پدید می‌آمده و آیه‌یی ساخته می‌شده و بر جبرئیل القاء می‌شده تا به پیامبر القا کند... تجدد ارادات هم در مورد باری تعالی فرض محالی است. خداوند چون معرض حوادث واقع نمی‌شود و تغییر نمی‌کند، نمی‌تواند هر دم اراده‌یی بکند و تصمیمی بگیرد. لذا رفت و آمد جبرئیل میان خدا و رسول، و پیام آوردن و پیام بردن و برای هر حادثه‌یی آیه‌یی دریافت کردن و به زمین آوردن، مطلقا با متافیزیک فیلسوفان و متکلمان مسلمان موافقت ندارد و بهیچ رو معقول و موجه نیست... نیز می‌افزایم که بنا بر حکمت اسلامی افعال الهی مسبوق و معلل به اغراض نیست، و در جای خود مدلل شده است که محال است باری تعالی برای رسیدن به غرضی و هدفی کاری بکند. او فاعل بالقصد نیست. اینکه گاهگاه اراده تازه‌یی بکند و آیه تازه‌یی را برای تحصیل غرضی و توضیح مطلبی یا ایجاب و تحریمی نازل کند، از اشد محالات است. گرچه همه چیز به اذن و علم و اراده باری است اما این اراده ورزی به شیوه انسانی نیست...» 2- از آنجا كه بخشي از آيات قرآن سخن خدا نيست بلكه پرسشها يا جملاتي از جانب اطرافيان پيامبر است كه توسط خدا به پيامبر وحي شده و پاسخ داده شده است اگر مثلا ما هم در زمان ايشان بوديم و سوالي مي پرسيديم ممكن بود به قرآن اضافه شود. 3- از آنجا كه وحي تا پايان عمر رسول الله لاينقطع بود اگر ايشان بيشتر عمر مي كرد بر قرآن افزوده مي شد؟ 4- مخاطب قرآن كيست؟ در آغاز سوره‌ی روم، قرآن از شکست روم در سرزمینی نزدیک خبر داده است و پیش‌بینی کرده است که روم ظرف چند سال آینده پیروز خواهد شد. این خبر به همین صورت در قرآن باقی مانده است، یعنی بعد از گذشت نزدیک به هزار و چهارصد سال، همچنان در قرآن می‌خوانیم که روم در چند سال آینده‌ پیروز خواهد شد. اخبار روم که زمانی برای مخاطبان قرآن تازه بوده است، برای خوانندگان امروزی قرآن به گذشته‌ای دور تعلق دارد. در قرآن تصریح شده است که «رسول خدا در میان شماست»: واعلموا أن فیکم رسول الله. این سخن قرآن زمانی بیان شده است که پیامبر در میان مؤمنان حضور داشته است. امروزه نمی‌توانیم به مردم اعلام کنیم که «پیامبر در میان شماست». اگر گزاره‌های صحیح قرآن را از زمان و مکان نزولشان خارج کنیم، به گزاره‌هایی غلط تبدیل می‌شوند. قرآن تصريح مي كند كه "به زبان عربي مبين نازل شده چرا كه بر قومي عرب زبان نازل شده و اگر اعجمي بود مي گفتند قرآني اعجمي براي قوم عرب؟" خب ما و تمام انسانهاي غيرعرب هم مي توانيم بگوييم اين قرآن فقط براي عربها مبين است تازه آن هم نه براي عرب امروز بلكه با توجه به تغييرات زباني و اصطلاحات خاص قرآني با ادبيات هزار و چهارصد سال پبش فقط عربهاي آن روز. واقعا مخاطب قرآن كيست. چطور همه انبيا فقط براي هدايت قوم خودشان با زبان قوم خودشان مبعوث شده اند اما حضرت محمد براي هدايت همه جهانيان تا پايان عالم آمده آن هم با زبان قوم خود در هزار و چهارصد سال پيش. از اين يك ميليارد و اندي مسلمان فعلي دنيا چند نفر از قرآن آگاهند. در قرآن مطالب بسیار متنوعی بیان شده است. بخشی از مطالب قرآن حاشیه‌های تعالیم اصلی این کتاب است و بخشی هم موضوعات خاصی است که تنها برای مخاطبان عرب اهمیت داشته است. طالوت، جالوت، یأجوج، مأجوج، هاروت، ماروت، ذوالقرنین، یعوق، سواع، بحیرة، سائبة، نسیء، ظهار، ایلاء و دیگر موارد مشابه از کلمات و موضوعاتی هستند که در قرآن به آنها اشاره شده است. چه بسيار مطالبي در قرآن كه مسلمانها از آن هيچ اطلاعي ندارند و اين بي اطلاعي هيچ تاثيري در باور و رفتار آنها ندارد. بسیاری از اهل قرآن با اسامی و اصطلاحات قرآنی آشنایی ندارند و این ناآشنایی هم اختلالی بنیادی در دین و ایمانشان به وجود نمی‌آورد.چند نفر مثلا به اين نكته توجه كرده اند كه در قرآن آمده برخي فرشتگان دو يا سه يا چهار بال دارند يا مثلا عرش خدا بر دوش هشت ملك است اصلا اينها چه تاثيري در هدايت انسان امروز دارد. 5- قرآن از مردم خواسته است که هنگامی که قرائت می‌شود به آن گوش دهند: فإذا قریء القرآن فاستمعوا له. منظور قرآن این نیست که مردم به آواز قاری گوش دهند بدون اینکه متوجه شوند چه می‌گوید، چون قرآن چنین استماعی را سرزنش کرده است: مثل الذین کفروا کمثل الذی ینعق بما لایسمع إلا الدعاء و نداء. با این حال در مجلسی که قرآن قرائت می‌شود، شنوندگان عجم‌زبان فقط آواز قاری را می‌شنوند و متوجه نمی‌شوند او چه می‌گوید. ناتوانی در درک صحیح زبان عربی می‌تواند به ایرادات شرعی منجر ‌شود. قرآن از نمازگزاران خواسته است که در نماز مست نباشند تا بدانند چه می‌گویند: یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلوة وأنتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون. نمازگزاران باید بدانند در نماز چه می‌گویند. بسیاری از نمازگزاران عجم‌زبان که نماز را به زبان عربی می‌خوانند، نمی‌دانند در نماز چه می‌گویند، بدون اینکه مست باشند. برای اینکه قرآن را به روشنی درک کنیم باید با زبان عربی آشنا شویم، آن هم نه زبان عربی مصر و عراق معاصر، بلکه زبان عربی حجازِ هزار و چهارصد سال پیش. بعضی از کلمات و اصطلاحات قرآن به مرور زمان و در عبور از سرزمینها و فرهنگهای مختلف تغییر معنی داده‌اند و بعضی از کلمات هم منسوخ شده‌اند.(به نقل از سايت نيلوفر)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقای دکتر سروش همان‌طور که در مصاحبه‌ی با میشل‌هوبینگ خبرنگار بخش عربی رادیو جهانی هلند، مطرح می‌کند، تصور بسیار غلطی است که از وَحی دارد و متوجه نیستند که حقیقت وحی به شکل حصولی و مفهومی بر قلب مبارک پیامبر خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شکل نگرفته است، بلکه یک کشف وجودی و حضوری است. از این جهت در هر صحنه‌ای آن حقیقت وجودی، ظهور خاص خود را آشکار می‌کند. در حالی‌که به شکل جامع در شب قدر آن حقیقت بر قلب مبارک پیامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نازل شده است. پس اشکالی پیش نمی‌آید که از یک طرف وجهِ جامع آن در نزد پیامبر وَحی شده و در هر صحنه‌ای به نور حضرت جبرائیل، آن حقیقت جامع، مطابق شرایط زمانی و مکانی، نمایانده شود و بشریت در متن آن شرایط زمانی و مکانی، متوجه‌ی سنن و قواعد کلّی عالم بگردد. مثل آن‌که وقتی شما قاعده‌ی 2+2 را برابر 4 دانستید، دیگر شمائید که متوجه می‌شوید هم 2 گردو با 2 گردو می‌شود 4 گردو، و هم 2 انسان با 2 انسان می‌شود 4 انسان. آری! متکلمانِ مسلمان هرگز خدا را محل حوادث نمی‌دانند، ولی در راستای ظهور حقایق عالم کثرت، حضرت حق حقایقی در «لوح محفوظ» متجلی نموده است که سیر رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» به نور جبرائیل برای تطبیق عالم کثرت، مطابق عالم وحدانی صورت می‌گیرد. و بنابراین ظهور گاه‌گاهِ احکام الهی به معنای تغییر اراده‌ی الهی نیست.

2 و 3-  بشریت در حیات زمینی خود قواعدی دارد و برای آن‌که آن قواعد، جهت الهیِ خود را حفظ کند، باید مطابق حقایق عالم وجود که به صورت جامع و وجودی در عالم «امر» محقق شده است، شکل بگیرد و حیات رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در آن حدّ است که در متن سال‌های نبوت خود در ظرف حوادث مختلف، آن سنن را متذکر شود تا بشر در هر حادثه‌ی جدیدی نیز بتواند مطابق آن سنن عمل نماید. لذا است که جبرائیل در آخرین سفر حج رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» خبر اتمام این مأموریت را به حضرت داد. همچنان‌که قرآن نیز فرمود: «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ (115)/انعام» ای پیامبر! کلمات پروردگار تو که در اوج صدق و عدل قرار دارد به انتها رسید و این کلمات، حقایق پایداری است که تغییرپذیر نیست و خدایی که تقاضای انسان‌ها را می‌شنود و عالِم است به آن‌چه آن‌ها نیاز دارند، این قرآن را به انتها رساند. بنابراین جایی ندارد که بگوییم اگر عمر رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» بیشتر می‌شد بر قرآن افزوده می‌گشت؛ این سخنان حکایت از تصور غلط دکتر سروش دارد. 4- تعجب بعدی از این سخن آقای سروش است که می‌پرسد مخاطب قرآن کیست و می‌گوید خبری که قرآن از پیروزی بر رومی‌ها در سوره‌ی روم داده است، ربطی به امروزِ تاریخ ما ندارد. غافل از این‌که خداوند با این نوع اخبار اولاً: در صدر اسلام، حقانیت سخن پیامبر را اثبات می‌نماید تا معلوم شود رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مأمور پروردگاری است که عالَم را مدیریت می‌کند ثانیاً: برای این تاریخ، این پیام را دارد که با واقع‌شدنِ خبری که قرآن داد ما اطمینانی کامل به صدق سخن رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» پیدا می‌کنیم.

می‌گوید اگر به زبان عربی مبین نازل شده، چه ربطی به بقیه‌ی ملت‌ها دارد. غافل از آن‌که بالاخره پیام خدا باید به زبان بشر نازل شود. حال اگر زبانی با توجه به نظر زبان‌شناسان، ظرفیت پیام‌هایی را دارد که ماوراء زبان‌های رسمیِ گرفتار مفهوم‌زدگی است و بیشتر به زبان شعر نزدیک‌ است، بهترین راه گفتگو با بشر نیست؟! مگر همین امروز امثال هایدگر برای عبور از افکار متافیزیکی، زبان شعر را توصیه نمی‌کند؟ و منظورشان البته از زبان شعر، کلمات دارای قافیه در شعر مصطلح نیست، بلکه کلماتی است که با آهنگ خود اشاراتی حضوری را در مخاطب ایجاد می‌کند.

می‌گوید: همه‌ی مسلمانان قرآن را نمی‌فهمند؛ غافل از آن‌که قرآن بنا است فرهنگی را بیاورد که بشریت در زیر سایه‌ی آن فرهنگ زندگی خود را معنا بخشد. مگر در فرهنگ‌های دیگر که مردم مطابق آن فرهنگ‌ها عمل می‌کنند، همه متوجه‌ی مبانیِ آن فرهنگ‌ها هستند؟! آری! توصیه‌ی قرآن آن است که مردم، فهم قرآنی پیدا کنند و جامعه‌ی اسلامی بستری را فراهم نماید تا هرکس در کنار زبان مادری خود، زبان قرآن را نیز متوجه شود چیزی که در بعضی از مراحل تاریخی واقع شده است ولی جنبه‌ی تمدن‌سازیِ قرآن را که موجب می‌شود در زیر سایه‌ی آن سخنانی همچون سخن مولوی ظهور کند که به تعبیر او: «هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين». آیا این هنر قرآن نیست که به زبان قرآن‌شناسانِ دلشیفته‌ی همچون محمد بلخی با زبان قرآن با فارسی‌زبانان سخن می‌گویند؟ ملاحظه می‌کنید که مشکلات آقای سروش نه‌تنها در نفهمیدن معنای وَحی است، حتی نسبت به جایگاه تاریخی قرآن به عنوان وحی الهی چشم برهم گذاشته و این‌همه تأثیر کتاب وحی را بر همه‌ی ملت‌های مسلمان با هر قوم و قبیله و زبانی، نادیده می‌گیرد! و در این فرصت کم بیش از آن نمی‌توان به ضعف‌های تصور غلط ایشان از وحی بپردازیم. در ضمن عرایضی در جزوه‌ی «غفلت از مقام نبوت در پوشش تمجید از حضرت محمد صلی الله علیه و آله» در نقد مصاحبه‌ی آقای سروش با میشل‌هوبینگ خبرنگار بخش عربی رادیو جهانی هلند، شده است که می‌توانید آن را در قسمت جزوات همین سایت مطالعه فرمایید. موفق باشید

15923
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خدا قوت حلول ماه معظم شعبان و اعیاد این ماه را تبریک عرض می کنم موضوع سوال: ازدواج بنده فرد علیه السلامی نیستم که همه دستورات اسلامی مثل مستحب و مکروه را عمل کنم فقط سعی می کنم به حلال و حرام مقید باشم و اهل مسجد؛ که این دوره و زمانه به ماها می گویند «مذهبی». به نظر من در مورد ازدواج اگه فرد مقابل از لحاظ ایمان و اخلاق و خانواده متوسط باشد (مثل خودم) شخص مناسب است و برای زندگی مشترک باید تا جایی که ممکن هست سادگی و قناعت پیشه کرد. مثلاً بجای جهزیه ی 40 یا 50 میلیونی می شود با حدود 10 میلیون و حتی کمتر، آبرومندانه زندگی را شروع کرد. 1. سوال من اینه، الان که آنقدر ازدواج سخت شده به ویژه برای مذهبی ها، اگر موارد مناسبی پیدا شود. آیا من می توانم بر مهریه سبک مثل 14 سکه ای که مدنظر نظر رهبر انقلاب هم هست پافشاری کنم تا آنجا که اگر قبول نکردند از این موارد صرف نظر کنم؟ (این را هم بگویم مهریه هایی که من با آن مخالفم دارای ارقام عجیب و غریب و نجومی نیست، همین چیزی که متاسفانه عرف شده و حدود 300 ، 400 میلیون تومان است را می گویم) البته منظور من از این سخت گیری هم مبارزه و مقابله با این چشم و هم چشمی ها است و هم اینکه بتوانم در طول زندگی این هدیه را بپردازم. 2. با توجه به دیدگاهی که نسبت به آیات و روایات دارید ملاک های اصلی ازوداج را برای دختر و پسر توضیح دهید، که اگر در این زمینه ها دچار افراط و تفریط هستیم از آن خارج شویم. با تشکر. در پناه خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خانواده‌ی دختر پیشنهاد چنین قباله‌ای را بنماید، کار خوبی است، مشروط بر آن‌که شناخت کافی از سلامت شخصیت آن مرد داشته باشد. ولی مرد نباید چنین شرطی را بگذارد زیرا این شائبه پیش می‌آید که می‌خواهد اگر خواست راحت همسرش را طلاق دهد به‌خصوص که این موارد پیش آمده است. آری! قباله‌ای در حدّ مبلغ 100 تا 200 میلیون تومان در حال حاضر افراط نیست. اگر دختر و پسر اصل انقلاب و ولایت را پذیرفته‌اند، قاعدتاً زمینه‌ی ادامه‌ی حیات طیّب برایشان فراهم است. موفق باشید

15928
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. برای دانش آموزان نخبه یا مستعد نخبگی (متوسط به بالا) دبیرستانی (4 سال آخر - قبل دانشگاه) چه موضوعات (ریز) معرفتی رو پیشنهاد می کنید، که اونها رو تا حدودی واکسینه کنه؟ برای دانشگاهی ها چطور؟ لازمه عرض کنم این دانش آموزان پسر هستند که قراره تا دانشگاه و بعد هم در دانشگاه با ما همراه باشن. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» و کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» إن‌شاءاللّه کارساز خواهند بود. موفق باشید

15927
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید ان شاءالله سلامتی همیشه برقرار باشه. استاد من مشکلی دارم اینه که برای نماز شب که بیدار میشم خیلی با ترس اطرافم و نگاه می کنم. دوس دارم از نمازم لذت ببرم اما ذهنم مدام درگیر توهمات ترسناک میشه چون قبلا خیلی خواب جن و اینا می دیدم و حتی می ترسیدم که بخوابم اما خدا رو شکر دیگه از این خواب ها خبری نیست اما ترسش مونده و از نماز شبم اصلا لذت نمی برم و این واقعا منو عذاب میده. پیشه خودم میگم همه چی دست خداست چیزی پیش نمیاد اما یاد صحبت یکی از دوستان می افتم که می گفت جنی اونو اذیت می کرد و اینکه حتی اگر کل قرآن رو هم بخونه ولکنش نیست و لجوجه یا اینکه اگر بفهمن ما می ترسیم بیشتر اذیتمون میکنن. خلاصه این چیزا میاد توی ذهنم خیلی دوستدارم دل قرص و شجاعی داشته باشم اما نمیدونم چیکار کنم اگر لطف کنین راهنمایی کنین ممنون میشم استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان ایمان خود را با حضور در صحنه‌های عبادی به‌دست می‌آورد و معلوم می‌شود که توهّمات نمی‌تواند نقش چندانی داشته باشد. داستان دوست‌تان جای خود دارد که میدان را تا آن‌جا به توهماتش داده است که این‌چنین به زحمت افتاده. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» در این موارد شده است. موفق باشید

15919
متن پرسش
سلام استاد حکیم: 1. می شود گفت کسانی که بوسیله عبادات هنوز نتوانسته اند برای خود وجودی بالفعل بسازند ولو در حد کم؛ قلب ندارند چون قلب یعنی وجود بالفعل؛ و لذا نمی توانند حضور قلب داشته باشند و اصلا نمی توانند در حال زندگی کنند چون درگیر وجود متحرک خود که وابسته به بدن است می باشند؟ آیا حضور قلب همان حضور اسمء خداوند در نفس انسان بصورت بالفعل است؛ و توجه به این اسماء را حضور قلب می گویند؟ اگر اینگونه باشد می توان گفت کسی که هنوز با معرفت و عمل خود را در معرض اسماء خداوند قرار نداده و به قول معروف هنوز بسط اسماء در او شروع نشده اصلا قلب ندارد و محال است حضور و نشاط در عبادات را بفهمد؟ انسان از کجا می تواند بفهمد قلب دارد و اسماء خداوند در او در حال تجلی است؟ از کجا می تواند بفهمد در حال سیر به جلو است یا در حال عقب گرد؟ این را پرسیدم چون گاهی انسان با خیال احوالات معنویی که قبلا داشته زندگی می کند و خود را با الفاظ عارفان مشغول می کند در حالی که در استدراج است و درحال عقب گرد، چگونه بفهمیم در حال سیر الی الله بشکل حقیقی هستیم؟ ۲. اگر کسی بعد از مدتی شور عملی خود را از دست بدهد هرچند شعور علمی برای کسب معارف دارد و واقعا در حال مطالعه و تفکر در معارف است؛ ولی شور عملی او به حدی کاسته شده که نه تنها نماز شب بلکه نماز صبح هم نمی خواد البته نه از روی عمد؛ قلبا عاشق عبادت هست ولی مثلا برای نماز شب بیدار می شود اما نمی داند چرا باید بلند شود؛ خلاصه که نمی دانم چطور این حالت را توضیح بدهم ان شاءالله که استاد متوجه این حالت هستند و جوابی عرض می کنند. گاهی آنقدر عمل کردن برایم مبهم می شود و می گویم چرا باید فلان عبادت را انجام داد و بدنم اصلا دیگر فرمان بردار نیست؛ با اینکه از نظر علمی مبادی عبادت و چرایی آن برایم حل شده ولی موقع عمل مثلا نماز صبح؛ یک حال بهت و گنگی برایم پیش می آید که نمی دانم چرا باید نماز بخوانم؛ شاید بخاطر این باشد که چندین سالست دم از سلوک می زنیم و چون خبری نشده و نمی دانیم چه باید بشود یک یاس مخفی در عمل پیدا کرده ایم. به هر حال امیدوارم متوجه احوال حقیر شده باشید چون نمی دانم چگونه توضیح دهم. تشکر از زحمات وافرتان؛ اجرکم عندالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قلب به صورت بالقوه در همه‌ی انسان‌ها هست و همان وجهِ باطنی انسان است که چنان‌چه با نیّت قرب الهی، عبادات را انجام دهد آرام‌آرام ظهور می‌کند 2- وقتی انسان به آن‌چه می‌داند عمل کند، زمینه برای اعمال برتر با رجوع بهتر به قلب او چشانده می‌شود. مدتی با زندگی‌نامه‌ی عرفا مأنوس باشید خوب است. در ضمن کتاب «تذکرة الالیاء» عطار را نیز مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

15918
متن پرسش
با سلام: من چندی از کتابهای شما و بخشی از تفسیر المیزان را مطالعه کرده ام. آیا منظور از اینکه ملائکه اعمال ما را می نویسند، ملکه شدن اعمال برای ماست؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی خوبی است. با این تأکید که ملکات به شکل حضوری، شخصیت انسان را در بر می‌گیرد. موفق باشید

نمایش چاپی