بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
14311
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به سوال 14244 و پاسخ شما، جالب اینکه بنده کتاب چه نیازی به نبی را حدودا 1 سال پیش مطالعه کرده بودم منتهی نمی دانم که چرا باز هم این قضیه برایم حل شده نبود و اصلا به ذهن نداشتم که فلان جا، فلان مطلب را خوانده ام. بهرحال ارجاع شما و دقیقا پاسخی که حقیر به دنبالش بودم، بر جانم فرود آمد و از این بابت متشرکم. سوالی داشتم و آن اینکه چگونه بر کتبی که می خوانیم حاشیه بزنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید اصل مطلب هر قسمت از کتاب را انتخاب و همان را یادداشت کنید. موفق باشید

14308
متن پرسش
با عرض سلام: این فرمایش رهبری را که در تاریخ 94/10/8 درباره تمدن نوین اسلامی می فرمایند: «ما هم امروز از دانش جهان استفاده می کنیم برای برپا کردن تمدن نوین اسلامی منتها با روح اسلامی و با روح معنویت» آیا می توان با فرمایش شما در مورد شهید آوینی که معتقدید در سینما تصرف کرد و روح مورد نظر خود را در آن دمید معادل بدانیم و بگوییم شرط این که استفاده از ابزار دنیای مدرن فرهنگش را بر ما غلبه ندهد نیاز به این دارد که مثل شهید آوینی با آن برخورد کنیم و مقدمه ی این کار این است که آوینی ها پروریده شوند؟ و گرنه استفاده از دانش و تمدن غرب نتیجه ی عکس خواهد داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم برداشت خوبی از سخن مقام معظم رهبری است. از طرفی علم با عقل همه‌ی انسان‌ها مرتبط است و منحصر به قوم خاصی نیست. مشکل وقتی است که امیال اقوام آن را مطابق هوس خود جهت بدهند. موفق باشید

14306
متن پرسش
با سلام: اگر مثلا یک میز از مکان و زمان برود در حالیکه هنوز میز است از نظر جا و زمان آیا مبرای از مکان و زمان است یا همه جا و همه زمانهاست. اینکه جوهر قایم به خود است را کمی توضیح می دهید. هدهد در داستان سلیمان نبی چگونه این مسایل مهم را بیان می کرد و آن دانشمندی که تخت بلقیس را آورد و علم کتاب داشت، منظور از علم کتاب چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- میز به عنوان یک پدیده‌ی معین زمان و مکان است معنا نمی‌دهد که از زمان و مکان خارج شود 2- بحث حرکت جوهری را با دقت دنبال بفرمایید تا معنای قائم‌بودنِ جوهر به خود، برایتان روشن شود 3- هدهد در مقام تکوینی خود مثل همه‌ی موجودات در مقام تسبیح الهی است منتها به نور حضرت سلیمان توانست آن را در عالم تشریع اظهار کند 4- در مورد «علمٌ من الکتاب» که حضرت آصف‌بن‌برخیا منوّر به آن بودند؛ علمی است حضوری که عین قدرت است و با مبانی عالم ارض مرتبط است. در این رابطه می‌توانید به عرایضی که در شرح آیه‌ی 40 سوره‌ی نمل شده، رجوع فرمایید. موفق باشید

14305
متن پرسش
سلام خدمت شما: چجوری میتونیم صفات حال رو به صفات ملکه تبدیل کنیم (در مورد درونی کردن فضایل و از بین بردن رذایل)؟ میشه اگه ممکنه شرح بدین یا اگه توضیح از حوصله ی این صفحه بیرونه کتابی رو معرفی کنین؟ تا بحال کتابی در زمینه ی توحید نخونده ام. میشه لطفا کتابی معرفی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پایداری بر اخلاق فاضله به خودی خود موجب می‌شود تا حالِ حضور انسان به ملکه تبدیل شود 2- دنبال‌کردن مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن دو کتاب إن‌شاءاللّه در نگاه توحیدی کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

14304
متن پرسش
سلام. 1. شرح دعای سمات آقای قاضی رحمت الله را چگونه مطالعه می شود کرد؟ استاد و شرح می خواهد؟ 2. کتاب کیمیای وصال مرحوم شجاعی اعلی الله مقامه را برای بنده صلاح می دانید؟ الان تا مبحث معاد آماده ام در مباحثتان. 3. آیا کتاب کشف المحجوب را شرح خواهید کرد؟ چگونه کتابی است این کتاب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر با ادبیات عرفانی تا حدّی آشنا باشید اشارات مرحوم قاضی در شرح دعای سمات نکات خوبی را متذکر می‌شود 2- در هر حال کتاب «کیمیای وصال» آن مرحوم مذَکِر خوبی در اصلاح روحانیت ما می‌باشد 3- به نظر بنده کتاب «کشف‌المحجوب» کتاب حفظ و توسعه‌ی عالَم سلوکی انسان است. اگر در شرایط مناسب به مدت دوسال با آن مأنوس باشید عالَم خوبی را برای شما منکشف می‌کند، عالمی که شیطان به‌راحتی نمی‌تواند وارد آن شود. موفق باشید

14302
متن پرسش
سلام: چرا خداوند در این دنیا هیچ دخالتی ندارد در حالی که پیش از این با انسان های زیادی که پیامبر نام گرفتند سخن گفته و ما چگونه باید به وجودش پی ببریم؟ سوال دوم اینکه: اتفاقهایی که در زندگی ما رخ می دهد را می توانیم به خدا نسبت دهیم؟ چه خوب و چه بد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به عالی‌ترین شکل از طریق قرآن با ما سخن گفته است و کافی است که ما در قرآن تدبر کنیم و نیوشای سخن او باشیم  2- مسلّم اگر برگی هم از درختی فرو افتد در مدیریت حضرت حق است ولی نه به آن معنا که انسان‌ها نقشی در سرنوشت خود نداشته باشند و جبر پیش آید. موفق باشید

14299
متن پرسش
سلام: 1. در زمینه تاریخ امام حسین (ع) بجز کتب شما و شهید مطهری که کار کرده ام چه کتابی بخوانم؟ 2. در زمینه مقتل امام حسین (ع) بجز کتب مذکور و مقتل لهوف چه کتابی به جزئیات دقیق پرداخته؟ 3. کتب میرزا جواد آقا ملکی تبریزی چگونه است؟ جایگاهش در عرفان؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع بسیار گسترده است با کتاب‌های بسیار گسترده. کتاب «پس از پنجاه‌سال» مرحوم دکتر شهیدی و کتاب «نفس‌المهموم» مرحوم شیخ عباس قمی و جلد 44 بحارالأنوار برای شروع خوب است 2- غیر از لهوف، مقتل دیگری را نمی‌شناسم 3- کتاب‌های مرحوم ملکی تبریزی در عرفان عملی، عالی است. موفق باشید

14294
متن پرسش
سلام عرض می کنم خدمت حضرت استاد: جلسات برهان صدیقین رو گوش دادم و برکات زیادی الحمدلله نصیبم شد اما جلسه آخر رو شاید درست متوجه نشدم جناب استاد شما در مساله تشکیک فرمودین تمام مخلوقات تجلیات حق هستند در واقع اسماء الهی هستند که متجلی شدن و عین الربط به حق هستند و «عین الربط» هیچ شانی از وجود نداره و ربط محضه .. (این فرمایشتون در مورد تشکیک وجود بود) در وحدت شخصی فرمودین که در صحنه، فقط وجود و هستیه، که در تجلی هست و تشکیک در ظهور و تجلی هست و بعد فرمودین که در تشکیک وجود، وجود مخلوق و وجود خالق داریم !و ما در وحدت شخصی بالاتر می آییم و حظی از وجود برای ظهورات قائل نیستیم. سوال: شما در اصوات قبلی هم که گفتین تجلیات عین الربط هستن عین الربط هم که حظی از وجود نداره در واقع «عین الربط» وجود نیست بلکه نموده، پس چطور میگین که توی تشکیک به تقریری که عرض کردین هستی مطلق و هستی مقید مطرحه «عین الربط رو که فرمودین نموده و نه بود» و در صوت آخر فرمودین که عرفا حتی عین الربط رو هم قبول نمیکنن و بالاتر میرن. این بالاتر رو متوجه نشدم. چون تقریری که از وحدت شخصی فرمودین با تقریر قبلیتون از تشکیک به نظرم یکی اومد! در هر دو عنوان هستی مطلق در صحنه هست و تجلیاتش تجلیات هم که اسماءالله هستند و عین الربط به حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب است که از عین‌الربط‌ بودنِ معلول متوجه شده‌اید معلول آن‌چنان وجودی ندارد که بحث دوگانگی خالق و مخلوق پیش آید، ولی در حکمت صدرایی از آن جهت که عالَم مادونِ عین وجود را مراتب وجود فرض می‌کند، از وحدت وجود فاصله می‌گیرد در حالی‌که در عرفان روشن می‌شود حضرت اللّه در همه‌ی عوالم و در همه‌ی اعیان حاضر است و در نتیجه تشکیک را فقط باید در ظهور دانست و نه در وجود. موفق باشید

14293
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد محترم و تبریک میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و رئیس مذهب حضرت امام جعفر صادق (ع). در راستای تدوین مباحث تفصیلی طلبه عصر انقلاب اسلامی و بازشناسی هویت تاریخی طلبه این عصر که به نحو روشن و امید بخشی، عصر اضمحلال کفر و طلوع خورشید عصر توحید است به طور خلاصه بحثی را که برمبنای کتاب گران بهای (ده نکته) تهیه شده خدمت شما ارائه می گردد. یادآور می گردم که قصد گرفتن وقت استاد محترم را نداشتم لکن اساتید عزیز من در المیزان متاسفانه وقت کافی برای بررسی و بحث بر سر متون تهیه شده اختصاص نمی دهند و به ناچار زحمت به استاد محترم می دهیم. از این بابت عذر مرا بپذیرید. بسم الله الرحمن الرحیم وقتی دانستیم که در مسیر سیر الی الله هرچه انسان به سبب اتصال به حق و از طریق عبودیتی مبتنی بر شناخت و معرفت جان خویش را در مسیر انوار الهی قرار دهد و به قدر ظرفیتی که در نفس خود ایجاد نموده، جان خویش را از این انوار عالیه مملو سازد به درجه وجودی بالاتری دست می یابد و از خود نازله به خود برتر خود می رسد و توانستیم نتیجه بگیریم در چنین صورتی اولا: سالک بخاطر فانی شدن در آن مرتبه ی عالیه وجود، به وجود نازله و مراتب پایینی وجود مسلط و آگاه می گردد و آن مراتب را در احاطه دارد، ثانیا: هرکس که در مسیر سیر الی الله بالا می ورد به ناچار به جایی می رسد که با وجود آن ولیّ الهی متحد می گردد و ثالثا: هرچه سالک در این مسیر بالاتر می رود از کثرات عالم به وحدت وجود می گراید می گوییم: 1. همه ی ما گمشده ای داریم که آن گمشده منِ برتر ما و جان ما و جان جان ما و جان جان جان ما است و تنها از راه درونی و حضوری است که می توانیم به آن خود برتر خود دست یابیم؛ چراکه در بیرون هرچه هست ماده است، شأن وجودی نفس اجل از آن است که بتواند با ماده ی بی جان و مرده و متکثر متحد گردد. پس راه دست یابی به قرب الهی یک راه درونی است. 2. چنانچه در نکته 9 روشن شد همه وجودها پرتویی از وجود حق است و نفس نیز از این قاعده مستثنی نیست با این تفاوت که او بالقوه مقرب حق و برتر از ملائکه است و از سوی دیگر پای در زمین و تن خاکی خود دارد و مختار است تا به سوی بالا برود یا در عالم اسفل سقوط نماید ولی برای بقا که خواسته ی فطری اوست راهی جز فنا ندارد و آن این است که چنان از کثرت به سوی وحدت سیر کند تا از خود نیز که اکنون حجاب خویش شده گذر کند. پس او برای آن در زمین است تا با به کارگیری تن صاحب مقام قرب حق گردد و هرچه جز در این راه باشد بیهوده و بی ثمر خواهد بود. 3. همواره در مسیر سلوک محور وحدتی باید باشد تا سالک از طریق ارتباط با ظهورات وجودی او با او اتحاد یابد چراکه در جای خود (نکته 3) روشن شد ما همواره از طریق ظهورات وجود با ذات وجود ارتباط می یابیم و چیزی بیشتر از ظهورات وجودی آن ذات را درک نمی کنیم و محال است که بی‌واسطه با ذات حق مرتبط شویم. از این رو است که در هر تاریخی ولیّ الهی در آن دوره از تاریخ حضور می یابد و خود که مظهر حق و ظهور اراده های الهی در آن تاریخ است محور وحدت و مسیر سلوک سالک می گردد تا از طریق قرار گرفتن ذیل شخصیت ایشان که همان خود برتر ما است به قرب الهی دست یابیم. 4. باید متوجه بود که عالم حس و ماده عالم تکامل و حرکت از نقص به سوی کمال است پس اراده های الهی همواره متناسب با میزان ظرفیت تکامل یافته ی عالم ماده از طریق ولی الهی در آن جریان می یابد بنابراین جلوه های جدید حق در هر تاریخی متناسب همان تاریخ است و از آن رو که سالک باید خود مظهر اراده ی الهی باشد و همان را بخواهد که خدا خواسته است باید خود را ذیل شخصیت ولی امر الهی در تاریخ خود قرار دهد تا شاهد سرگردانی و پریشان احوالی خویش برای ارتباط با خدایی که رفته است نباشد. 5. چون پای وحدت در میان است به ناچار محور وحدت همواره در هر تاریخی یک نفر است و از آن رو است که همه مسلمین بودن دو امام در یک زمان را جایز نمی دانند لکن شیعه در زمان غیبت براساس ادله رای بر نایب عام دارد و از بحث ما روشن می‌گردد که آنچنان که ادله فقهی ثابت می‌نماید وی تنها یک رهبر سیاسی نیست بلکه همان ظهور حق و مقام وجودی برتری است که سالک برای پیمودن راه به بودنش نیازمند و محتاج است وگرنه به غایت خود که اتحاد وجودی با امام زمان خویش است دست نخواهد یافت. 6. اگر متوجه نباشیم که سلوک مگر ذیل شخصیت ولی الهی ممکن نیست و ولی الهی همان خود برتر و عالم بالاتر و آن گم شده ی حقیقی جان همه انسان ها است دچار سرگردانی و بی هویتی می شویم؛ چراکه هویت موجودی که عین ربط است همواره در ارتباطش با آن مرتبه ی وجودی بالاتر از خود معنا می یابد و هر آن گاه که این ارتباط ضعیف و مخدوش شود و با غفلت از وجود گرفتار ماهیت بینی شویم سرگردانی و پریشانی به سراغمان خواهد آمد و در چنین وضعی است که می گوییم بی هویت شده ایم. 7. گفتیم که ولی الهی محور وحدت و ظهور اراده الهی در هر تاریخ است. اکنون بر همین مبنا می خواهیم متذکر شویم که هویت صنفی و اجتماعی هر صنف و گروهی از اصناف در وسعت اجتماع در نسبت با هویت وجودی ایشان معنا می یابد و چون ولی الهی اجتماع را به سمت یک سلوک جمعی در تاریخ حاضر هدایت و رهبری می کند و فعل و کلام وی ظهور حق است و در بیان دیگر وی همان ظهور اراده الهی در تاریخ حاضر است در نسبت با او و از طریق اوست که می توان هویت صنفی و شغلی خود را روشن نمود و جایگاه و رسالت اجتماعی خود را تعیین کرد و طلبه عصر انقلاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. اینگونه است که دیگر وجود امام غایب یک مساله بی ارتباط با زندگی ما نخواهد بود و بحث مهدویت و انتظار منتظر از یک حالت انفعالی و بلکه انتزاعی به یک مساله جدی و روز مره زندگی ما بدل می گردد. 8. اکنون که می دانیم امامت و رهبری اجتماعی نیازمند حضور ولی در میان اجتماع است پس در شرایط غیبت به ناچار نایب امام این مسئولیت را از جانب ایشان عهده دار می گردد و چون وی باید خود طریق دستیابی جان های خسته به امام منتظر گردد بحث نیابت امام از یک بحث فقهی صرف فراتر می رود و سلوک سالک در نسبت با شخصیت وی تحقق می یابد و این همان مسیر و طریقی است که برای کشف هویت صنفی خود از طریق فهم اراده‌های تشریعی حق در نسبت با ظهور حق در تاریخ خود بدان نیازمندیم. والسلام علیکم
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بنده با دیدن مقاله‌ی جنابعالی بسیار مسرور و دلگرم شدم زیرا نخواسته‌اید مطالب را به صِرفِ احساس دینی بپذیرید؛ بلکه سعی کرده‌اید مطالب فکری‌تان مبتنی بر فهم تاریخیِ موضوعات شکل بگیرد. البته عنایت داشته باشید آن‌جا که در قسمت ثانیاً می‌فرمایید که سالک به جایی می‌رسد که با ولیّ الهی متحد می‌گردد؛ اتحاد به معنای اتحاد بین واصل و تابع منظور باید باشد، نه آن‌که کسی در عرض ولیّ الهی قرار گیرد. موفق باشید  

14286
متن پرسش
با سلام: استاد این مسئله که می گویند فلاسفه اسلامی به خدا وجود را هدیه کردند چه پاسخی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف درستی نیست. خداوندی که وجود همه‌چیز از اوست، خودش عین وجود است پس یعنی چه که کسی وجود را به او هدیه کند! این به آن معنا است که حضرت حق «وجود» ندارد و فیلسوفان این فکر را ساخته‌اند که خدایی وجود دارد. موفق باشید

14291
متن پرسش
سلام استاد: 1. تفاوت صدرا با سینا چیست؟ 2. تفاوت لیبرالیزم و نئولیبرالیزم را در سه ساحت هنر علم و اقتصاد چیست؟ اگر ممکن است یک مقداری مفصل تر توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد تفاوت بین مکتب ابن‌سینا و ملاصدرا لازم است کتاب‌هایی مثل «اشارات» را از ابن‌سینا دنبال کنید و از ملاصدرا حداقل کتاب «شواهد الربوبیه» را مطالعه فرمایید. 2- در مورد تفاوت ساحت هنر و اقتصاد در لیبرالیزم و نئولیبرالیزم اطلاعاتی ندارم. موفق باشید

14282
متن پرسش
سلام علیکم: می خواهم بدانم که علت اختلاف نظر در بین مراجع تقلید به چه دلیل است؟ واقعیت امر با رجوع به فضای مجازی و پیگیری این قضیه، به چیزی جز کلی گویی نرسیده ام. اینکه عنوان می شود، نوع برداشت فقها از قرآن و سنت متفاوت است، یعنی چه؟ یعنی یکی درست تر فهمیده و یکی درست؟ و سوال دوم اینکه می توان این قصه را با پزشکان مقایسه کرد. که انسان دچار یک بیماری سختی می شود و به چندین پزشک مراجعه می کند، مثلا از بین همه آنها فقط یک نفر تشخیص صحیح می دهد، آیا این می تواند دلیل بر این باشد که دکتر تشخیص دهنده فهم بهتری از علم پزشکی دارد و دیگر پزشکان نه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در قسمت دوم کتاب «چه نیازی به نبی» در رابطه با «فقه و فقها» شده است که در آن قسمت این موضوع، مورد بحث قرار گرفته. خوب است که به آن‌جا رجوع کنید. موفق باشید

14278
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد: بنده چند سالی است سیر مطالعاتی شما را عمیقا دنبال کرده و معاد را همراه شرح صوتی به نیمه رسانده ام. در حال تحصیل در حوزه نیز می باشم. اوقاتی که کتب شما را مطالعه می کنم حضور قلب و حالات معنوی خوبی دارم اما زمانی که به دلیل مشغولیت های خانه داری یا دروس حوزه مباحث را برای مدتی دنبال نمی کنم آن حالات خوش گرفته می شود. از طرفی می خواهم کتب معرفت النفس حضرت امام (ره)، آقای جوادی آملی و علامه حسن زاده را مطالعه کنم همچنین علاقمند به خواندن تفسیر المیزان و حفظ قرآن و تفکر در قرآن نیز می باشم اما نمی دانم چگونه با مشکل کمبود وقت این مراحل را طی کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک برنامه به خودتان بدهید و مباحث را اولویت‌بندی کنید، إن‌شاءاللّه «وقت» کم نمی‌آورید. به ما فرموده‌اند: «توزیع الوقت، توسیع الوقت» وقتی زمان خود را تنظیم کنیم، وسعت می‌یابد. موفق باشید

14276
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: منظور شما از آشتی کردن با خود کدوم خوده؟ من واقعا گیج شدم. یعنی چی ما از خودمون غافل شدیم؟ چطوری میتونیم با خودمون آشتی کنیم تا بعد با خدا آشتی کنیم؟ تو رو به خدا جواب بدید. آشفتگی ذهنی همه چیزم را ریخته بهم. اصلا نمیتونم درس بخونم. من خیلی دوس دارم به خدا نزدیک بشم ولی هیچ امیدی ندارم چون خیلی گناه کردم همش تو خیالم و تضاد فکری توی حرفام مشخصه اضطراب و ....
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌رسد کتاب «آشتی با خدا» را تا آخر به‌خصوص جلسه‌ی نهم را درست از نظر نگذرانده‌اید! موفق باشید

14274
متن پرسش
با سلام: آیا واقعا مهمه که چه دینی داشته باشیم؟ ملاک برتری دین چیه؟ کدوم دین برتره؟ چرا؟ و دیگه اینکه چجوری میشه زمام نفس رو بدست گرفت بدون اینکه بخوای امیالتو سرکوب کنی؟ تو روانشناسی داریم که سرکوب کردن امیال و غرایز باعث نفوذ اونا به ناخودآگاه و بروزشون به صورتای مختلف میشه. مثلا راه پیدا کردن افکاری که پس میزنیمشون به خواب، به راستی چطوری میشه زمام امیال و نفس رو به دست گرفت بدون اینکه بخوایم سرکوبشون کنیم؟ میشه لطفا شرح بدین!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه‌ی توحید، یعنی حقیقت واحد عالَم وجود باشیم هر دینی که ما را بهتر به توحید برساند، بهترین دین است 2- ادیان الهی هیچ‌کدام امیال انسان‌ها را سرکوب نمی‌کنند، بلکه جهت می‌دهند تا در یکی افراط و در دیگری تفریط واقع نشود 3- نظر به آن حقیقت یگانه موجب می‌شود انسان از غلبه‌ی امیال راحت شود و هر میلی را در جای خود قرار دهد و شریعت الهی در این راستا به بشر کمک می‌کند. موفق باشید

14271
متن پرسش
با سلام: یه توضیح کوچولو درباره ی اسم سایت می دید. در مورد اینکه تعداد پیامبران چند تا بوده چه نظری قطعی تره و اینکه آیا پیامبران در کدام نواحی بوده اند؟ آیا فقط در منطقه خاور میانه بوده.. و اینکه تفاوت درجه های پیامبران در چه بوده؟ در سوال قبلیم در جواب از فیاضیت علی الاطلاق و قابلیت انسان گفتید ما چه کار کنیم تا قابلیت دریافت فیض بیشتری داشته باشیم؟ و سوال آخر اینکه این کهکشان ها و آسمان و ... از اول اینگونه بوده یا نه؟ لطف می کنید اگر بفرمایید چگونه بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نام سایت با نظر به تفسیر المیزان انتخاب شد. 2- روایات ما تعداد پیامبران را 124 هزار معلوم فرموده است. ولی بدین معنا نیست که همه‌ی آن‌ها در خاورمیانه ظهور کرده باشند. قرآن آن‌هایی را نام برده است که امکان تحقیق و تأیید حضور آن‌ها در آن منطقه بوده است 3- تفاوت پیامبران در درجه‌ی توحید آن‌ها است که در این مورد می‌توانید به تفسیر آیه‌ی «تلک الرّسل فضّلنا بعضهم علی بعض» به المیزان رجوع فرمایید 4- هراندازه انسان منوّر به عقاید حقه و رعایت اخلاق فاضله بگردد، زمینه‌ی دریافت فیض بیشتر را در خود فراهم می‌نماید 5- مسلّم عالَم ابتدا به صورت  دخان بوده است. قرآن می‌فرماید: «ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ» (فصلت/ 11) سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود. موفق باشید‏

14257
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: سوال بنده در مورد مقامات اشراقی و دینی هست که شما برای ولی فقیه قائل هستید. به طور مشخص می خواستم از شما بپرسم که بر طبق اندیشه شما، مراتبی که برای حضرت امام و رهبری ذکر می کنید و مثلا می گویید «ولی فقیه حکم خدا را می گوید» و غیره ناظر به این دو شخص است یا ناظر به خود منصب «ولایت فقیه»؟ یعنی شما اگر هر کس دیگری بعد از حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان ولی فقیه انتخاب شود؛ باز هم به طور پیشینی مراتب کنونی ای را که برای ولی فقیه قائلید برای ایشان هم قائل خواهید بود؟ یا این که به یک نحوه قبض و بسطی در این موضوع قائل هستید؟ به عبارت دیگر تمجیدها و دعوت به ولایت پذیری شما ناظر به خود منصب ولایت فقیه است یا ناظر به آیت الله خامنه ای که اکنون این منصب را در اختیار دارد؟ در کل آن حکم کلی که شما می توانید در این زمینه صادر کنید و برای همیشه خود را ملزم بدان بدانید؛ چیست؟ اگر به طور دقیق به این پرسش حیاتی پاسخ بدهید؛ بسیار ممنون می شوم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به ادلّه‌ای که در کتاب «امام خمینی و سلوک در تاریخ توحیدی زمانه» عرض کرده‌ام؛ اصلِ اشراق را در رابطه با انقلاب اسلامی مخصوص حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌دانم و این ربطی به فقاهت ایشان ندارد. آری! هرکس توانست ذیل شخصیت ایشان قرار گیرد از آن إشراق، بهره می‌برد که رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» نمونه‌ی خوبی از آن بهره‌مندی را دارند. در ضمن در تبیین موضوع عرایضی در شرح آیه‌ی 52 سوره‌ی آل‌عمران شده است. موفق باشید

14253
متن پرسش
سلام: اینکه یه نفر علاقه شدید به درسی مثل فلسفه پیدا می کنه رو میشه از نظر فلسفی یه کم توضیح دهید. اینکه حرکت جوهری رو به ویدیو پروژکتور تشبیه کنیم رو توضیح میدید. اینکه خداوند همواره نور خود را کامل می کند یعنی چه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی‌ها استعداشان در امور عقلی است و لذا از آن طریق بیشتر تغذیه می‌شوند. خداوند به عنوان کمال مطلق و فیّاض علی‌الاطلاق، فیض خود را در هر مخلوقی که زمینه‌ی گرفتنِ فیض را دارد، متجلی می‌کند و اگر آن مخلوق آمادگی بیشتر داشت آن فیض را کامل می‌گرداند. پس کامل‌شدنِ نور خدا بستگی به «قابل» دارد و نه «فاعل». زیرا که فاعل در مقام خود در کمال مطلق است. موفق باشید

14264
متن پرسش
سلام و درود: استاد گرانقدر برخی برای خودسازی راه آیت الله حسن زاده آملی را معرفی می کنند که قدم اول آن مطالعات معرفتی و توحیدی از جمله جلد 8 اسفار و... را بهترین می دانند. اما برخی راه انصاری همدانی یا آیت الله ناصری که اصغهانی هست را معرفی می کنند. همانطور که مستحضرید این بزرگان در این راه خودسازی مطالعات معرفتی و توحیدی و معرفت نفسی را اطلا توصیه نمی کنند و توصیه به ذکر و انس با خدا و نهج البلاغه و... می کنند. کدام راه قوی تر است؟ عارف بزرگ قرن امام خمینی (ره) در کتابهایشان راه معرفتی و توحیدی را بهترین می دانند و قدم اول را مطالعات توحیدی و معرفتی بر اساس آثار محی الدین عربی و ملاصدرا می دانند. کدام راه قوی تر و سریع تر می باشد؟ آیت الله بهاءالدینی مطالعات توحیدی و معرفتی را اطلا توصیه نمی کردند ولی خودشان از عرفا هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی راه‌هایی که این بزرگان در مقابل ما قرار داده‌اند راه‌های خوبی است و با هم تنافی ندارد. راه توحیدی حضرت امام خمینی راهِ اصلی امروز ما است. در جزوه‌ی «روحیه‌ی تمدن‌سازی و عرفان اسلامی» عرایضی شده است خوب است که بدان‌جا رجوع شود. موفق باشید

14263
متن پرسش
سلام و احترام: استاد فاضل و فرزانه همانطور که مستحضرید، انسان بخشی دارد به نام فوق عقل آیا غذای این بخش فقط ارتباط با خدا و اهل بیت است؟ آیا تحمل آزار دیگران و کمک به دیگران به نیت رضایت خدا غذای فوق عقل محسوب می شود؟ این که می گویند اگر هر روز فوق عقل غذا نخورد انسان دچار استرس می شود، صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابعاد قلبی و روحی انسان با ادب خاصی تغذیه می‌شود و آن، توحید در عقیده و عمل در اخلاق است منتها با رویکرد رعایت قلب و روح. موفق باشید

14234
متن پرسش
سلام علیکم: با گروهی از دوستان سعی در انجام کاری فرهنگی در محیطی با جمعیت 1000 نفر هستیم و به این نتیجه رسیده ایم که باید در بالا بردن اطلاعات خود در زمینه های فرهنگی - سیاست - غرب شناسی - ولایت فقیه و... تلاش کنیم ولی نه می دانیم از کجا شروع کنیم و نه چطور کار کنیم و موضاعت را از چه منابعی انتخاب کنیم لذا از جنابعالی درخواست دارم تا ما را در این زمینه کمک کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که پس از مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کتاب‌های «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» و کتاب «انقلاب اسلامی و برون‌رفت از عهد غربی» مطالعه شود و سپس کتاب «مدرنیته و توهّم» در کنار کتاب‌های مرحوم شهید آوینی و مرحوم مددپور دنبال شود. موفق باشید

14231
متن پرسش
سلام استاد: هشدارهایی که آیت الله قرهی درباره فتنه بزرگی که در پیش است بسیار هشدار داده اند و فتنه مجلسین و اتفاق بزرگی که قرار است اردیبهشت سال آینده می افتد و ....نظر شما چیست؟ چه باید کرد که فتنه در امان بود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ذیل سخنان رهبری انقلاب جلو رفت و جامعه‌ی خود را طوری تربیت نماییم که ملاک‌های ارزشی‌اش به‌جای آن‌که آمریکایی باشد؛ محمّدی گردد. موفق باشید

14229
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: جنابعالی در سوال ۶۹۹۴ فرمودید که تفسیر تسنیم شرح تفسیر المیزان می باشد. حال سوال من این است که مطالعه المیزان را به همراه تسنیم انجام دهم یا طبق جزوه ی المیزان هفت تا هشت سال فقط المیزان را باید مطالعه کرد و لا غیر؟ اینکه بعد از مطالعه نظر علامه طباطبایی در یک آیه به سراغ نظر آیت اله جوادی برویم باعث پراکندگی و عدم انسجام ذهن روی المیزان می شود و یا مفید می باشد؟ بنده دانشجو هستم اما با تمام وجود تشنه ی معارف قرآنی هستم و از خواندن تفسیر کلام خدا بسیار لذت میبرم لکن تحصیلات حوزوی ندارم. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ابتداً همه‌ی همت خود را مشغول مطالعه‌ی تفسیر «الیمزان» بفرمایید تا آخر تفسیر، تا روحِ آن تفسیر را بیابید و بعد بنا به موقعیت‌هایی که پیش می‌آید به تفسیر «تسنیم» رجوع فرمایید. موفق باشید

14224
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اینکه برخی از دوستان عزیز اقدام به راه اندازی کانالی در تلگرام کردند بنده دیدم هیچ کدام از کانالها متاسفانه کامل نیستند. لذا تصمیم گرفتم اگر شما اجازه ای صادر کنید کانالی راه اندازی کنم که به صورت (سیر مطالعاتی که شما می فرمایید با شماره بندی) مطالب کتابها را بارگذاری کنم. یعنی مطالب درس درس باشد یا شماره شماره. یعنی کسی که وارد این کانال می شود مطلب یاد بگیرد نه اینکه مطالب پخش و پراکنده ذهنش را برهم بزند. با دعای استاد این کانال بهترین کانال نشر سخنان شما می شود. کانال ساحت حضور که یکی از دوستان زحمت کشیدند فقط پرسش و پاسخ است ولی کانالی که بنده راه اندازی کردم و منتظر دستور شما هستم اینگونه نیست. مطلب است. درس است. بخاطر این مهم چند خواهش داشتم از جنابعالی. 1. اجازه این کار را بدهید. مطمئن باشید از عهده اش بر می آیم ان شاءالله. 2. کانال ما را در سایت بزنید تا همه بیایند (کانال تلگرامی. قیم المیزان) 3. می خواهم از کتاب جوان و انتخاب بزرگ شروع کنم. به نظرتان سیر به چه صورت باشد بهتر است؟ این هم لینک کانال: Telegram.me/ghaiemolmizan التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نباید به صورت مستقیم وارد این امور بشوم و همان‌طور که به حکم وظیفه نسبت به انقلاب و اسلام سعی کرده‌ام مثل یک بسیجی پشت خاکریز در صحنه‌ی تاریخ انقلاب اسلامی هرچند به صورت جزیی حضور داشته باشم، جنابعالی و هرکس دیگر که به دنبال هویت معنوی خود مطابق این تاریخ است، باید برای خود فکری بکند. در این رابطه است که اگر به نظرتان رسیده از این طریق که می‌فرمایید کاری می‌توانید انجام هید، منتظر تأیید یا ردّ کسی نباشید. در مورد قراردادن آدرس کانال بر روی سایت «لب المیزان» پس از مدتی که فعالیت خود را شروع کردید شورای سایت با بررسی که می‌کند، این کار را انجام می‌دهد و در مورد طرح کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» به نظرم کار خوبی می‌شود به این صورت که مخاطب شما سعی کند در رابطه با موضوعات مطروحه فکر نماید. موفق باشید

14218
متن پرسش
سلام جناب استاد: می خواستم نظر شما را راجع به کتاب «مکتب در فرآیند تکامل» نوشته استاد سید حسین مدرسی طباطبایی بدانم و اگر نقطه ضعف یا قوتی مشاهده می کنید بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سراسر کتاب نقطه‌ضعف و مغالطه است و ناشی از آن است که مؤلف آن هیچ حضوری در لایه‌های اصلی رابطه‌ی بین امامان و علماء نداشته. به صورت پراکنده نقدهایی به آن کتاب شده است، بهترین کسانی‌که باید به این کتاب نقد کنند علمایی می‌باشند که درس خارج را به‌خوبی لمس کرده‌اند. شاید هم از طریق آن بزرگان نقدهایی شده است و بنده اطلاعی ندارم. موفق باشید

نمایش چاپی