بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13737
متن پرسش
سلام استاد: 1. حاج عظیم ابراهیم پور کارشناس سیاسی، برای استفاده سیاسی چگونه است؟ 2. برای تقویت سیاست اسلامی ناب در منظر امام (ره) و آقا حفظه الله چه کتابهایی بخوانیم؟ صحیفه نور را روزی چند صفحه بخوانم خوب است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هرچه هست، جز خوبی و صفا چیزی دیگر ما در ایشان ندیدیم  2- صحبت‌های مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» و تاریخ اسلام و مطالعه‌ی تاریخ معاصر در این مورد کمک می‌کند. جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست، نسبت به مطالعه‌ی تاریخ معاصر، شروع خوبی است. در مورد صحیفه‌ی نور بالاخره باید سعی کنید در هر فرصتی که برایتان پیش می‌آید مطالعه فرمایید. موفق باشید

13726
متن پرسش
با سلام و تشكر از استاد بزرگوار: مدتي پيش دو عنوان از كتاب​هاي شما (كربلا مبارزه با پوچي​ها و راز شادي امام حسين(ع) در قتلگاه) را به تعداد جند نسخه تهيه كردم و در مسجد بين خانم هاي مسجد كه اغلب خانه دار هستند توزيع كردم كه بخوانند. اما نگران هستم شايد اين كتاب ها بالاتر از سطح فكري آنها باشد و نتوانند چندان بهره​مند شوند. شما كدام يك از آثارتان را براي سير مطالعاتي و يا مسابقات در مسجد توصيه مي كنيد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم کتاب‌هایی که معرفی کرده‌اید برای افراد عادی مشکل باشد. با این‌همه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

13717
متن پرسش
سلام: استاد نمیدونم دردل کنم یا در مقام منتقد سوال کنم یا کسی که چند وقته دلش شکسته این مطالب را بنویسم. این جملات را که می نویسم (شاید) با علم به مصالح کشور می نویسم. 1. بنده به عنوان یه کسی که خودشو سرباز ولایت فقیه می دونسته سعی داشته درحد خودش نظرات امام و رهبری را از هر طریق که میشده ترویج کنه واقعا از اینکه این نظرات را گفتم ناراحت نیستم ولی بعضی موقع ها آدم یه چیزهایی می بینه که یه مقدار شوکه میشه. مثلا ما در مورد مذاکره با آمریکا جملات آقا را خوندیم و هر جا رفتیم گفتیم مذاکره با آمریکا بده خوب نیست بعد دیدیم اصلا خود رهبری اجازه دادند. در همین مساله اخیر یعنی دست دادن آقای ظریف ما همه جا گفتیم این کار بد بود خود شما نوشتید این دست دادن یعنی قتل انبیاء بعد امروز آقا آقای ظریف را فرد متدین نام می برند بعد نتیجه این شده که بچه هایی مثل من معروف شوند به تندرو 2. حضرت استاد به این نتیجه رسیدم که (شاید) اغلب مسولین کشور قصدی برای اجرا کردن عملی آرمان های انقلاب را ندارند پس آیا کار ما فایده دارد یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در مسیری که رهبری انقلاب جلوی ما گذاشته‌اند، ورود در مسیری است که ضرر و زیان در آن نیست. رهبری انقلاب هیچ‌وقت تیم مذاکره‌کننده را تضعیف نکردند و عموماً آن‌ها را تأیید می‌نمودند. آن‌هایی که بین تیم مذاکره‌کننده و توافق انجام‌شده خلط کردند و نقص‌های توافق را به جای آن‌که به حیله‌گری‌های آمریکا نسبت دهند، پای تیم مذاکره‌کنندگان گذاشتند از رهنمودهای مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» غفلت کردند، وگرنه هنوز هم توافق به تعبیر رهبری ضعف‌هایی دارد که باید رفع شود. در مورد دست‌دادن با اوباما؛ مسلّم کار بدی صورت گرفته است، منتها مقام معظم رهبری قول آقای ظریف را که آن را یک اتفاق مطرح کردند، حمل بر صحت نمودند و از آن گذشتند زیرا این غیر از آن است که آقای روحانی در گفتگوی تلفنی با اوباما انجام داد که رهبری آن را کار «بیجایی» معرفی کردند. موفق باشید 

13710
متن پرسش
با عرض سلام: 1. استاد به نظر شما دلیل این که بعضی از ما تا به حال هزاران بار تصمیم به اصلاح و تغییر روش زندگی گرفته ایم اما موفق نمی شویم چیست؟ مثلا بنده خودم بار ها شده که مثلا با خواندن بخش هایی از یک کتاب (آشتی با خدا، شرح ده نکته از معرفت نفس و...) یک تصمیمی می گیرم و مثلا فردایش انگار اصلا به کلی فراموش می کنم و دوباره در شب یا در فرصتی که با خود تنها می شوم می گویم ای داد! اصلا اخیرا گاهی این مطلب به ذهنم خطور می کند که این نوع زندگی که دین به ما ارائه می کند گاهی نشدنی به نظر می رسد؟ 2. چه کنیم که با توجه به نکته خودتان در یکی از کتاب ها، خدایی که «هست» را متوجه باشیم تا خدایی که «چیست» دارد را؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. 1ـ وقتی آرزوهای بلند دنیایی را اصل نگیریم و کینه و پر حرفی را در میدان ذهن و فکر خود جای ندهیم، بین عمل و عقیده نزدیکی حاصل می‌شود. 2ـ در این مورد عرایض مفصّلی در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده‌است، خوب است که با حوصله شرح صوتی آن کتاب را دنبال کنید. موفق باشید

13708
متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد بنده پرسشگر 13694 هستم. خواستم بدانم مقصد و مقصود شما از توحید امام و علامه به صورت علمی و عملی چیست؟ لطفا به صورت مبسوط بفرمایید و راهنمایی های لازم را قید کنید و با توجه به مطلبی که در ایمیل قبل فرستادم آیا در مسیر امام قرار ندارم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. نگاه توحیدی این بزرگان، نگاه کلامی نیست مثل همان سخنانی که امیرالمومنین در تبیین توحید در نهج‌البلاغه متذکر می‌شوند. تفسیر سوره حمد امام و رساله توحیدی علامه طباطبایی نکات خوبی در این مورد دارد. موفق باشید

13705
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: علامه مجلسی در کتاب اعتقادات خود نوشته است که پس از مرگ و دفن میت روح برای سوال و جواب وارد پیکر اصلی شده و پس از پایان آن وارد جسم مثالی می شود. همچنین در قیامت هم با پیکر اصلی محشور می شود و عدم اعتقاد به این کفر است. پاسخ شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی. سلام علیکم. اولا در اعتقاد به جسمانی بودن معاد، همه‌ی شیعیان متّفق هستند؛‌ می‌ماند که آیا آن جسم، جنس ماده دارد یا جنس عالم برزخ و قیامت؟ مرحوم علامه مجلسی معتقد به جسم مادی هستند ولی امثال حضرت امام و علامه طباطبایی و ملاصدرا معتقد به معاد جسمانی ولی با جنس برزخی و قیامتی می‌باشند. موفق باشید
 

13691
متن پرسش
سلام: استاد یک سردر گمی برایم پیش آمده در مطالعه آثارتان. الان نمی دانم اول کدامیک ازینها را که الان عرض می کنم بخوانم: «مقالات» ، «شرح سوره حمد» ، «جلد 8 و نه اسفار». یا وارد مباحث اهل بیت شوم. لطفا راهنمایی فرمایید و اگر هم جزوه ای لازم می دانید بخوانم بفرمایید. چون ترتیب خواندن جزوات را اصلا نمی دانم. خوب میشد اگر موسسه المیزان به لطف خدا یک سیر مطالعاتی برای جزوات تنظیم می کرد با مشورت شما. تا بیشتر و بهتر ان شاءالله استفاده کنیم. التماس دعای فراوان از استاد عزیز داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر فرصت مناسب دارید بعد از ده‌نکته و برهان صدیقین و معاد - همراه با شرح صوتی آن‌ها - شرح سوره‌ی حمد را شروع کنید و بعد از جلد اول «مقالات» همراه با شرح صوتی آن، به جلد 8 و 9 اسفار بپردازید. موفق باشید

13689
متن پرسش
سلام: وقت شریفتان بخیر پسری 23ساله و دانشجوی علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم هستم یعنی ان شاء الله به زودی معلم ابتدایی خواهم شد. وضع مالی متوسطی داریم و الحمدلله راضی هستیم. جز افراد مذهبی هستم در بسیج و کارهایی قرآنی نیز فعالیت هایی دارم اما خیلی از اوقات احساس می کنم یعنی می بینم که عمر و جوانیم دارد می گذرد ولی رشدی احساس نمی کنم. گاهی می گویم رشته ام را تغییر دهم و به حوزه علمیه وارد شوم بلکه شاید این عمر برکتی بیابد. یا می گویم به رشته پزشکی بروم تا هم به مردم خدمتی برسانم و هم وضع مادی ام خوب شود. انگار در مسیر خودم قرار ندارم. دوست دارم مثل شهدا، مثل کسانی که در صنایع نظامی و هسته ای فعالیت دارند، برای نظام اسلامی قدمی برمی داشتم ولی خب اینطور نشده. خلاصه گذر عمر فکرم را مشغول می کند تا جایی که گاهی دل زدگی از زندگی پیدا می کنم. جناب استاد راهنمایی بفرمایید. مشکل من چیست و چرا مثل خیلی از مردم دلم به زندگی خوش نمی شود؟ آیا این یک مشکل روحی است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین موقعیتی که هستید سعی کنید با معارف اسلامی بیشتر آشنا شوید و کا را با تدبّر در قرآن از طریق تفسیر قیّم المیزان ادامه دهید. سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست، شروع خوبی است إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13701
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید ان شاءالله سوالی دیگر از محضرتان دارم. جناب شیخ اکبر که بر این عقیده بودند که آنهایی که جهنمی می شوند به آن عادت می کنند یا به عبارتی اگر آنها را از آنجا بیرون ببرند اذیت می شوند. این را شما در معرفت نفس و حشر در پاورقی آوردید ولی متاسفانه در تایپ اشتباه شده. در جلد 9 اسفار است. در آنجا فرمودید علامه بر این عقیده بودند که ایشان از نظرشان برگشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً متوجه فرمایش شما نشدم. ملاصدرا در جلد 9 اسفار، صفحه‌ی 346 به استقبال سخن محی‌الدین رفته و معتقد می‌شود عذاب، دائمی نمی‌باشد و معتقد است از آن‌جایی که قرآن می‌فرماید: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» (اعراف/179) به یقین عده‌ی زیادی را برای جهنم آفریدیم. پس ذات عده‌ای برای جهنم است و از این جهت که ذات آن‌ها با جهنم مناسبت دارد نباید جهنم برای آن‌ها آزاردهنده باشد و به همین جهت از درخت زقّوم با ولع می‌خورند. البته ملاصدرا در کتاب «عرشیه» که از آخرین آثار اوست از عقیده‌ی قبلی برمی‌گردد و معتقد می‌شود دار جهنم دار آلام و رنجِ ابدی است. در کتاب «عرشیه» این طور شروع می‌کند: صاحب فتوحات مکیه، ابن عربی، در این باب امعان نظر کرد و در آن کتاب، بحث فراوان نمود و در فصوص گفت: اما دوزخیان، فرجام کار آن‌ها به سوی نعمت است؛ زیرا صورت آتش برای دوزخیان پس از سپری شدن مدت عقوبت، سرد و سلامت می‌شود. «و اما انا و الّذي لاح لى بما انا مشتغل به من الرياضات العلميّة و العمليّة ان دار الجحيم، ليست بدار النعيم و انما هى موضع الألم و المحن و فيها العذاب الدائم، لكن آلامها متفننة متجددة على الاستمرار بلا انقطاع و الجلود فيها متبدلةامّا من، آنچه که برایم با اشتغال به ریاضت‌های علمی و عملی، ظاهر و آشکار شده، این است که دوزخ و سرای جحیم جای نعمت نیست بلکه جای درد و رنج است و در آن، عذاب دائم و همیشگی وجود دارد امّا رنج‌ها و دردهایش گوناگون و نو به نو و در عین حال پیوسته و بدون پایان است. پوست‌ها در آن دگرگون می‌شوند. آن‌جا جای راحتی و آسودگی و رحمت و آرامش نیست؛ زیرا منزلت دوزخ و دار جحیم در آن سرای، همانند منزلت عالم کون و فساد، از این عالم دنیاست.(ملا صدرا، عرشیه، انتشارات مولى، 1361، ص 282.) موفق باشید

13694
متن پرسش
به نام خدا با سلام: استاد عزیز چند وقتی است سر نماز اطراف سجاده گاهی نقاط نورانی لحظه ای به چشم بنده می آید آیا اینها توهم است؟ خصوصی التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست کاری به این چیزها نداشته باشید. سعی کنید خود را در توحید بپرورانید، کاری که امثال حضرت امام و آیت اللّه طباطبایی«رحمت‌اللّه‌علیهما» انجام دادند. موفق باشید

13680
متن پرسش
با سلام: در عرفان به تعبیر عامیانه عارف باید یک چشم یا دو چشم باشد یا هر دو؟ چرا بعضی از عرفا به یک چشم بودن معروفند. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عارف باید دو چشم داشته باشد تا با یک چشم «وحدت را در کثرت» ببیند و با چشم دیگر «کثرت را در وحدت» بنگرد. عارفِ یک‌چشم‌، وحدت را می‌بیند ولی کثرت را در وحدت نمی‌بیند. موفق باشید

13685
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده در محل کارم که یک شرکت خصوصی هست دو همکار خانم دارم که دائما در حال توهین به نظام و رهبری و مردم مومن و روحانیت و سپاه هستند و اگه ساعت کاری 8 ساعته اونها 5 ساعت رو دارن بین خودشون و با صدای بلند بحث های سیاسی و عقیدتی که همش توهین به نظام و رهبری و گاها اسلام هست میکنن و تبلیغ شبکه های ماهواره ای bbc و ... میکنن، و کاملا واضحه که با نظام سر دشمنی دارن مخصوصا یکیشون که خیلی ام روی حرفاش اسرار داره و تبلیغ هم میکنه، البته مدیر شرکت هم اصلاح طلبه با اون تفکرات مخصوص به خودشون، بنده چند بار با این خانم بحث کردم و از نظام دفاع کردم که به دلیل اینکه منطقا کم آورد شروع به جدل و مسخره کردن کرد، البته بنده زیاد برام مهم نبود اما چون مدیریت این شرکت هم تقریبا با این شخص هم تفکره اگه بخوام بحث کنم و از نظام دفاع کنم باید پیه اخراج رو به تنم بمالم، بنده متاهل هستم، از طرفی از این محیط کار به دلیل این توهین ها راضی نیستم. لطفا به بنده بفرمایید با توجه به این مطالب و خطر اخراج و ناراضی بودن از محیط کار تکلیفم چیست، چه کنم، آیا جلوی این خانم بایستم و باهاش بحث کنم که نتیجش اخراجه، و یا با حالت ناراضی از محیط کار هیچ چیزی نگم و خودم رو سرکوب کنم و به کارم ادامه بدم؟ لطفا بنده را راهنمایی کنید و راهی جلوی پای بنده قرار دهید. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر به ما نفرموده‌اند: «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»(72/فرقان) وقتی با سخنان لغو روبه‌رو شدید خود را هم‌سنگ آن‌ها نکنید و بزرگواری خود را حفظ نمایید بگذارید در ذهنیات خود بمانند! شرایط طوری است که حجت برای جنین افرادی تمام شده است، بنابراین مسئولیتی نسبت به آن‌ها ندارید. موفق باشید

13684
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که در پاسخ به سوالات فرموده بودید برای مطالعه اسفار به استاد حاذق باید مراجعه کرد، بنده ساکن تهران هستم چون طلبه نیستم دسترسی به اساتید ندارم، و از طرفی فهم عمیق این متون همانطور که فرموده بودید، نیاز به همراهی به استاد دارد. در این باره چکار کنم؟ به صوت و کتب اساتید بزرگ اکتفا کنم؟ (برای مطالعه نهایه از صوت اساتید بهره می گیرم )
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه امروزه صوت شرح «اسفار» و «حکمت متعالیه» از استادان ارزشمندی در دست است. این فرصت را از دست ندهید. اساتیدی مثل آیت اللّه جوادی، آیت اللّه مصباح، استاد یزدان‌پناه، استاد امینی‌نژاد، استاد صمدی آملی که همه در این مسیر می‌توانند کمک‌کار شما باشند. موفق باشید

13682
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من وارد گروه ده نکته از معرفت از نفس شدم که استادش یکی از شاگردان به نام شماست (حاج آقا حسینی) هدفم یادآوری مباحث بود اما 3 جلسه که ادامه دادم دچار سوالاتی شدم از خواب و برزخ و ... که جواب قانع کننده دریافت نکردم و حسابی پشیمون شدم که وارد چنین گروهی شدم اشکال از طرف حاج آقا نیست اشکال از طرف من هستش که نتونستم حرفها و مباحث ایشون را درک کنم حالا لطفا شما منو راهنمایی کنید کل سوال و جواب ها را می نویسم. سوال: 1. سلام استاد شما می فرمایید اگر مسيري براي ما بسيار مهم بشود و جديت در راه پيدا كنيم خواب ها شروع مي شوند تا شما در آن راه راسخ شويد (و استاد طاهر زاده می فرمایند بعدا خواب برداشته می شود و اما شما می فرمایید ما همچنان خواب می بینیم) از طرفی هم می فرمایید که چون اصولا خوابهاي ما مخلوط از دروغ و راسته اعتنا كردن و جدي دانستن اين خواب ها بيشتر دردسر سازه. ما مثل اولياي الهي نيستيم كه خوابمان عين حق باشد پس زياد جدي نيستند به آنها اعتنا نکنیم این مطالب را چطور با هم جمع می شود؟ 2. اصولا در خواب نفس با عالم برزخ ارتباط برقرار مي کند اما چون نفس های ما خيلي ضعيفند چيزی از عالم برزخ بدستش نمي آید اگر نکته ارتباط با برزخ را بپذیریم با این توضیح شما روبرو می شویم که اکثر خوابهای ما تکرار روزمان هستند لذا بي اهميتند؛ و ما وقتي از خواب بيدار مي شویم؛ چيزی بياد نمي آوریم پس این ارتباط با برزخ نیست هر نفسی بر اساس شدت و ضعف باید با برزخ ارتباط داشته باشه یعنی وارد عالم دیگر شده باشه ولی روزمرگی ها یادآور ورود به عالم دیگه نیست. 3. وقتی دوره برزخ تمام می شود از فرد می پرسند چقدر در این دوران بودی میگ وید نصف روز یا شاید کمتر آیا این هم مثل عالم خواب است و ما به یاد نمی آوریم یا برای ما مهمترینش تو یادمان هست و یا........؟ به این اعتقاد هستم که آنجا زمان و مکان ندارد. متشکرم جواب ایشان این بود خوابها جدی نیستند صرفا مشخص کننده راه هستند آن هم در صورتی که راهی شروع شده باشد و گرنه اصلا در همین حد هم مهم نیستند پس به آنها زیاد اهمیت ندهید. هر خوابی از دریچه خیال است و خیال هر کس کانالی است به عالم خیال که همان برزخ می باشد و این برزخ مقید مختص به خودتان می باشد. علت ندانستنش نه بخاطر بیاد نیاوردن است بلکه بخاطر بی زمانی عالم خواب و برزخ است. سوال: لطفا رابطه بین عالم برزخ و خیال را توضیح دهید؟ 2. بعد از برزخ قیامت هست در قیامت هم بی زمانی وجود داره توضیح شما فقط منوط شده به عالم خواب و برزخ این را هم توضیح بفرمایید. جواب: برزخ و خیال یک چیزند خیال منفصل را عالم برزخ می گویند وخیال متصل را همان خیال خودمان می گویند. در برزخ و قیامت هر دو تجرد وجود دارد و لذا هر دو بی زمانند. خواب بهترین نمونه ای است که همه آن را تجربه کرده اند و لذا اگر تجربه دیگری سراغ دارید شما بفرمایید. سوال: من تجربه بهتر ندارم اما پاسختون منو توجیه نمیکنه هرچند قبول دارم. جواب: اگر از این طریق نمی توانید با این مبحث ارتباط بگیرید می توانید با مباحث عقلی این بحث مرتبط بشوید تا با استدلالهای عقلی مساله برایتان حل گردد و گرنه یا باید به تجربه عام همگی تکیه کنید یا خودتان اهل کشف و شهود باشید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواب؛ صورت خیال در مقام مرتبه‌ی برزخی انسان است. اگر خیال پاک باشد، خواب‌های انسان قدسی است، مثل خواب اولیاء. و اگر در مسیر صحیح قرار گیریم آن نوع خواب‌ها که صورت توهّمات است، برداشته می‌شود 2- اکثر خواب‌ها به جهت منتقل‌شدن از عالَم حسّ به عالَم مثال یا مرتبه‌ی برزخیِ انسان است، صورت‌های محسوسات اوست که در آن عالَم ظاهر می‌شود. ولی اگر کسی از غلبه‌ی صورت‌های حسّی خود آزاد باشد، در عالَم برزخی خود و یا عالَم مثال، با صورت هایی روبه‌رو می‌شود که نازله‌ی حقایق عقلی می‌باشند 3- مکان و زمان در برزخ نیست لذا این‌که می‌گوییم یک‌روز و یا نصفه روز در دنیا بوده‌ایم، به جهت عادت‌های فکری است که این مفاهیم را در خود داریم. عالَم خیال و عالَم برزخ از نظر مرتبه‌ی وجودی فرق نمی‌کند. آن‌جا عالمی است که صورت دارد ولی آن صورت‌ها جرم ندارند. با کمی توجه به خود و احوالات خود می‌توانید عالَمی را غیر از عالَم مادی در خود حسّ کنید. موفق باشید

13681
متن پرسش
به نام خدای محمد، با سلام خدمت استاد محترم: می خواستم بدانم که حکمت الهی از این که قلب انسان را در هر لحظه، روز، هفته، ماه و غیره متذکر یک نوع یا یک جزء از عالم ماده یا معنا می نماید چیست؟؟؟ بالفرض برای بنده اتفاق افتاده که در یک لحظه یا روز پیش خودم گفتم اصلا باید چرا درس بخوانم؟ برای چی تلاش کنم؟ در حالی که الحمدالله به خوبی می دانم برای چی، یا در فاز معنوی و معنادر یک لحظه پیش خودم میگم حالا مگه بهشت چه خبره و از این دست مثال ها، یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان در سیر علم حصولی خود فضای علم حضوری را برای خود شکل ندهد طبیعی است که آن حالت که می‌فرمایید برایش پیش می‌اید زیرا تنها با مفاهیم مرتبط است و نه با نور حقیقت. در اُنس با حقیقت است که شور و امید فراهم می‌شود. پیشنهاد می‌شود کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را همراه با شرح صوتی آن مطالعه فرمایید. موفق باشید

13676
متن پرسش
با سلام: به نظر شما بعد از اینکه کتابهای حرکت جوهری و برهان صدیقین را خواندیم لازم هست که فلسفه اسلامی را در یک حدی بخوانیم که با فضای فکری فلاسفه اسلامی آشنا شویم یا حداقل جلد 1 تا 8 اسفار ملاصدرا که نظرات فلاسفه قبلی هست رو خوب هست مطالعه کنیم؟ من واقعا نمی دونم که این کار لازم هست یا اینکه باعث صرف وقت و مشغولیت ذهنی می شه از طرفی هم احساس می کنم اگر این کار رو نکنم یک نقصی در دریافت نظرات ملاصدرا پیدا می کنم و ممکنه منظور ایشون را به طور واقعی نفهمم. مثلا شرح منظومه رو خوب هست بخونیم یا نه. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیه‌ی صدرالمتألهین هرچه عمیق‌تر بررسی شود ما را بیشتر به حقایق جاری عالم و به نسبت هرچه بیشتر به خدا می‌رساند. عمده آن است که بتوانیم در عین داشتن مقدمات و فهم متون به زبان عربی و استادی حاذق، کار را جلو ببریم. شرح منظومه بعد از فهم اسفار، جمع‌بندی خوبی است. موفق باشید

13674
متن پرسش
سلام علیکم: دلیل مرتد شمردن و واجب القتل شدن کسی مثل سلمان رشدی چیست؟ مرتد بودن بجای خود، چرا مثل ائمه ی اطهار (ع) اینگونه افراد را با بحث علمی رسوا نمی کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان واجب‌القتل‌بودنِ کافرِ بالفطره در رابطه با یک توطئه‌ی سیاسی است که قرآن در آیه‌ی 72 سوره‌ی آل‌عمران متذکر آن است از آن جهت که می‌فرمایند: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» گروهی از اهل کتاب برای آن‌که روشن کنند اسلام یک دین واقعی نیست، نقشه کشیدند که ابتدا به عنوان دینی که از قبل در کتاب‌های خودشان از آن خبر داده شده، به اسلام بگروند و سپس اعلام کنند ما تحقیق کردیم و معلوم شد این دین آن دینی نیست که در کتاب پیامبر قبلی از آن خبر داده شده است و از این طریق با برگشت از اسلام به دین قبلی عملاً یک مقابله‌ی مستقیم با دین خدا را در پیش گیرند. از این جهت اسلام این نوع توطئه‌گران را که با آگاهی کامل برای ضربه‌زدن به اسلام ارتداد پیشه می‌کنند واجب‌القتل می‌داند. این غیر از آن است که کسی بخواهد در مورد اسلام تحقیق کند در این مورد قرآن در سوره‌ی توبه در آیه‌ی 6 می‌فرماید: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ» اگر یکی از مشرکان از شما فرصت خواست که سخن خدا را بشنود و در آن تأمل کند، او را پناه دهید و آن‌چه از نظر علمی می‌طلبد در اختیارش بگذارید سپس با امنیت کامل او را برگردانید به محلی که می‌خواهد برگردد، تا هرطور خواست تصمیم بگیرد. موفق باشید

13677
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: 1. آیا یک صورت خیالی (مثلا صورت خیالی یک درخت) علاوه بر اینکه یک وجود ذهنی است، وجودی علمی نیز هست؟ 2. آیا یک صورت خیالی شهوانی (مثلا صورت خیالی یک زن) نیز وجودی علمی است؟ 3. با توجه به اینکه وجود های علمی، نور هستند، چگونه یک صورت خیالی شهوانی، نور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صور ذهنی یک نوع وجود علمی است، ولی یا علمی است که اشاره به واقعیات دارد و یا علمی است که تحت عنوان «وَهم» اشاره به حقیقتی در خارج ندارد بلکه قوه‌ی واهمه بر اساس امیال خودش ساخته است و از این جهت نه‌تنها آن صورت علمی نور نیست بلکه ظلمات است. موفق باشید

13673
متن پرسش
سلام خدمت استاد: پس اتمام کتاب «نهایه الحکمه» مرحوم علامه کدام کتاب را پیشنهاد می فرمایید؟ یعنی سیر مطالعه فلسفه و پس از آن عرفان به طور کلی بر کدام کتابها متکی است؟ ترتیب مطالعه کتب مدنظرم هست. تشکر از محضر استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در ادامه، مطالعه‌ی اسفار را شروع کنید و در یک جمع‌بندیِ خوبی به سراغ فصوص‌الحکم بروید، در فضای فصوص الحکم با بسیاری از معارف مرتبط خواهید شد. در آن‌جا است که می‌توانید احساس کنید گویا نسبت به عالَم بیگانه نیستید. موفق باشید

13671
متن پرسش
سلام استاد: چیزی به اسم همزاد واقعیت دارد؟ چرا بعضی ها از آن می گویند. در مورد این بحث کجا مطالعه می توان کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف غلط و عقیده‌ی بی‌دلیلی است. باید آن‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند دلایل خود را بفرمایند. چیزی نیست که بخواهیم به دنبال مطالعه‌ی آن باشیم! موفق باشید

13651
متن پرسش
با سلام: لطفا در مورد اینکه می گویند قلب امام عرش پروردگار است توضیح بفرمایید. یا در کتاب مقام لیلة القدری حضرت زهرا (س) یک حدیثی را توضیح دادید که سقف خانه حضرت زهرا، عرش خداوند بوده. درست است که استنباط کنیم مجرای تحقق اراده الهی، ائمه هستند؟ یعنی همین که می گوییم عده ای با امام به بهشت می رسند و عده ای به جهنم می رسند می تواند یک وجهی از این قضیه باشد؟ اگر امکان دارد با تفصیل بیشتر موضوع را توضیح بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرش محل تجلیات اوامر الهی است و از آن‌جایی که قلب امام – به عنوان قلب مؤمنِ به فعلیت‌رسیده - محل حقیقی اوامر الهی است، گفته می‌شود قلب امام عرش رحمان است و در این رابطه حدیث دوم نیز معنا می‌دهد. موفق باشید

13665
متن پرسش
سلام علیکم: با آرزوی طول عمر برای حضرتعالی. استاد خاضعانه، خاشعانه و ذلیلانه از شما در خواست داریم مجددا شرحی بر معرفت النفس و الحشر بدهید. التماس داریم این تقاضا را رد نکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز مایل هستم که چنین کاری را خداوند به عهده‌ام بگذارد و معتقدم جلد هشتم و نهم اسفار، افقی بس بالاتر از فلسفه‌ی معمولی به روی ما می‌گشاید. دعا کنید امکان آن برای بنده محقق شود. موفق باشید

13662
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. استاد بحمدلله با آثار و صوتهای شما که مانوسم. کم کم به نظرات استاد داوری و شهید آوینی رحمت الله هم راه پیدا کردم. و ترس را در خودم از بین بردم. چون می ترسیدم بخوانم و نتیجه نگیرم یا نفهمم. ولی خدا را شکر خوب راه افتادم. حال سوالم این است که بنده که قریب التلبس به لباس روحانیت هستم بجز فقه و اصول خودم، به آثار چه اساتیدی رجوع کنم که همانطور که خودتان فرمودید جزو علمای عالم دار باشم. هم علمم بالا برود و توانایی تبلیغ داشته باشم و هم خودم در سیرم پیشرفت کنم. الان بنده آثار استاد محمد شجاعی را تقریبا دارم. تمام آثار شما را با سیدی ها دارم. هفتاد هشتاد درصد کتب شهید مطهری و علامه طباطبایی را دارم. کتاب شواهد الربوبیه را دارم. شکستن بتهای جاهلیت را از ملا صدرا دارم (ترجمه است). شرح اصول کافی ایشان را دارم. مفاتیح الغیب را دارم. رساله الحشر را دارم. کتب معتبر روایی و حدیثی را مثل اصول کافی و الارشاد کتب شیخ صدوق را دارم. حال از شما دو خواهش دارم. یک اینکه: چند استاد را از معاصرین نام ببرید که مانند استاد داوری تفکر تمدن ساز داشته باشند. دیگر اینکه: طبق این کتبی که بنده دارم از شما خواهش دارم. بجز آثار خودتان که پای ثابت مطالعه ام است، از همین کتبی که بنده نام بردم یک سیر کلی برایم انتخاب کنید تا با آن مطالعه کنم. چون بنده نمی توانم تشخیص دهم. می دانم سرتان شلوغ است ولی ممنون می شوم این کار را برایم انجام دهید و منت نهید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در عین جدّی‌گرفتن دروس رسمی حوزه، آرام‌آرام وارد تفسیر المیزان شوید 2- امثال آقای دکتر اصغر مصلح، نکات خوبی را در رابطه با غرب متذکر است. کتاب «حکمت اُنسی» سید عباس معارف نیز کارساز است. موفق باشید

13661
متن پرسش
سلام علیکم بر استاد عزیز: خسته نباشید. ایام تسلیت. استاد بنده توفیق دارم مباحث شما را کار می کنم. یک سوال دارم و یک راهنمایی می خواهم. 1. شما فرموده یودید حضرت امام با دیدن فضای جامعه تفسیر سوره حمد را فرمودند. مگر آن تفسیر چه ویژگی خاصی داشت؟ می دانم تفسیری عرفانی بود. ولی قبل آن هم تفسیر عرفانی داشتیم. دیگر اینکه مبانی تربیتی با مبانی تفسیر مگر دو مقوله جدا نیستند؟ 2. استاد، بنده مقالات و شرح صوتی آن را کار کردم و به نتیجه رسیدم. حال چه صلاح می دانید تا آن کار را کنم؟ لطفا بر روی سایت قرار دهید چون بنده ایمیلم حذف شده. خیلی ممنونم استاد عزیز. التماس دعا. یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قبلاً چنین مباحثی به طور علنی مطرح نبود. اگر قرآن درست طرح شود بار تربیتی آن کاملاً در دل آن نهفته است 2- کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و شرح تفسیر سوره‌ی حمد و شرح کتاب «مصباح الهدایه» افق خوبی را در جلوی شما می‌گشاید. موفق باشید

13644
متن پرسش
با سلام استاد: درباره ظرفیت وجودی می خواستم بدونم. اینکه هر کس به مقدار ظرفیت وجودی بهرمند می شود یعنی چه؟ بالاخره خدا عین وجود است و از او جز وجود ساطع نمی شود و ممکنات هم که نبودند تا بگوییم خدا به هر ممکنی به اندازه ظرفیت وجودیش وجود می دهد این مسئله چگونه قابل حل است چون وقتی از اختلافات و ظلم ها پرسیده می شود اشاره به ظرفیت هر ممکن می شود خب مگه ظرفیت ها هم خدا خلق نکرده پس چرا محدودیت ها را به هر موجود نسبت می دهیم؟ مثلا چگونه می شود شخصی می شود امام حسین علیه السلام و شخصی یزید لعنت الله علیه؟ این ظرفیت هر کس چگونه تعیین می شود ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث امکان ذاتی موجودات و عین ثابته‌ی آن‌ها داریم که خداوند بر اساس امکان ذاتی مخلوقات با آن‌ها برخورد می‌کند و «امکان» ذاتیِ خود ممکن الوجود است که بحث آن هم در کتاب «عدل الهی» شهید مطهری آمده است و هم در قسمت آرشیو سؤالات این سایت تحت عنوان عین ثابته مباحثی مطرح شده. موفق باشید

نمایش چاپی