بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13685
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده در محل کارم که یک شرکت خصوصی هست دو همکار خانم دارم که دائما در حال توهین به نظام و رهبری و مردم مومن و روحانیت و سپاه هستند و اگه ساعت کاری 8 ساعته اونها 5 ساعت رو دارن بین خودشون و با صدای بلند بحث های سیاسی و عقیدتی که همش توهین به نظام و رهبری و گاها اسلام هست میکنن و تبلیغ شبکه های ماهواره ای bbc و ... میکنن، و کاملا واضحه که با نظام سر دشمنی دارن مخصوصا یکیشون که خیلی ام روی حرفاش اسرار داره و تبلیغ هم میکنه، البته مدیر شرکت هم اصلاح طلبه با اون تفکرات مخصوص به خودشون، بنده چند بار با این خانم بحث کردم و از نظام دفاع کردم که به دلیل اینکه منطقا کم آورد شروع به جدل و مسخره کردن کرد، البته بنده زیاد برام مهم نبود اما چون مدیریت این شرکت هم تقریبا با این شخص هم تفکره اگه بخوام بحث کنم و از نظام دفاع کنم باید پیه اخراج رو به تنم بمالم، بنده متاهل هستم، از طرفی از این محیط کار به دلیل این توهین ها راضی نیستم. لطفا به بنده بفرمایید با توجه به این مطالب و خطر اخراج و ناراضی بودن از محیط کار تکلیفم چیست، چه کنم، آیا جلوی این خانم بایستم و باهاش بحث کنم که نتیجش اخراجه، و یا با حالت ناراضی از محیط کار هیچ چیزی نگم و خودم رو سرکوب کنم و به کارم ادامه بدم؟ لطفا بنده را راهنمایی کنید و راهی جلوی پای بنده قرار دهید. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر به ما نفرموده‌اند: «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً»(72/فرقان) وقتی با سخنان لغو روبه‌رو شدید خود را هم‌سنگ آن‌ها نکنید و بزرگواری خود را حفظ نمایید بگذارید در ذهنیات خود بمانند! شرایط طوری است که حجت برای جنین افرادی تمام شده است، بنابراین مسئولیتی نسبت به آن‌ها ندارید. موفق باشید

13684
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: همانطور که در پاسخ به سوالات فرموده بودید برای مطالعه اسفار به استاد حاذق باید مراجعه کرد، بنده ساکن تهران هستم چون طلبه نیستم دسترسی به اساتید ندارم، و از طرفی فهم عمیق این متون همانطور که فرموده بودید، نیاز به همراهی به استاد دارد. در این باره چکار کنم؟ به صوت و کتب اساتید بزرگ اکتفا کنم؟ (برای مطالعه نهایه از صوت اساتید بهره می گیرم )
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه امروزه صوت شرح «اسفار» و «حکمت متعالیه» از استادان ارزشمندی در دست است. این فرصت را از دست ندهید. اساتیدی مثل آیت اللّه جوادی، آیت اللّه مصباح، استاد یزدان‌پناه، استاد امینی‌نژاد، استاد صمدی آملی که همه در این مسیر می‌توانند کمک‌کار شما باشند. موفق باشید

13682
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من وارد گروه ده نکته از معرفت از نفس شدم که استادش یکی از شاگردان به نام شماست (حاج آقا حسینی) هدفم یادآوری مباحث بود اما 3 جلسه که ادامه دادم دچار سوالاتی شدم از خواب و برزخ و ... که جواب قانع کننده دریافت نکردم و حسابی پشیمون شدم که وارد چنین گروهی شدم اشکال از طرف حاج آقا نیست اشکال از طرف من هستش که نتونستم حرفها و مباحث ایشون را درک کنم حالا لطفا شما منو راهنمایی کنید کل سوال و جواب ها را می نویسم. سوال: 1. سلام استاد شما می فرمایید اگر مسيري براي ما بسيار مهم بشود و جديت در راه پيدا كنيم خواب ها شروع مي شوند تا شما در آن راه راسخ شويد (و استاد طاهر زاده می فرمایند بعدا خواب برداشته می شود و اما شما می فرمایید ما همچنان خواب می بینیم) از طرفی هم می فرمایید که چون اصولا خوابهاي ما مخلوط از دروغ و راسته اعتنا كردن و جدي دانستن اين خواب ها بيشتر دردسر سازه. ما مثل اولياي الهي نيستيم كه خوابمان عين حق باشد پس زياد جدي نيستند به آنها اعتنا نکنیم این مطالب را چطور با هم جمع می شود؟ 2. اصولا در خواب نفس با عالم برزخ ارتباط برقرار مي کند اما چون نفس های ما خيلي ضعيفند چيزی از عالم برزخ بدستش نمي آید اگر نکته ارتباط با برزخ را بپذیریم با این توضیح شما روبرو می شویم که اکثر خوابهای ما تکرار روزمان هستند لذا بي اهميتند؛ و ما وقتي از خواب بيدار مي شویم؛ چيزی بياد نمي آوریم پس این ارتباط با برزخ نیست هر نفسی بر اساس شدت و ضعف باید با برزخ ارتباط داشته باشه یعنی وارد عالم دیگر شده باشه ولی روزمرگی ها یادآور ورود به عالم دیگه نیست. 3. وقتی دوره برزخ تمام می شود از فرد می پرسند چقدر در این دوران بودی میگ وید نصف روز یا شاید کمتر آیا این هم مثل عالم خواب است و ما به یاد نمی آوریم یا برای ما مهمترینش تو یادمان هست و یا........؟ به این اعتقاد هستم که آنجا زمان و مکان ندارد. متشکرم جواب ایشان این بود خوابها جدی نیستند صرفا مشخص کننده راه هستند آن هم در صورتی که راهی شروع شده باشد و گرنه اصلا در همین حد هم مهم نیستند پس به آنها زیاد اهمیت ندهید. هر خوابی از دریچه خیال است و خیال هر کس کانالی است به عالم خیال که همان برزخ می باشد و این برزخ مقید مختص به خودتان می باشد. علت ندانستنش نه بخاطر بیاد نیاوردن است بلکه بخاطر بی زمانی عالم خواب و برزخ است. سوال: لطفا رابطه بین عالم برزخ و خیال را توضیح دهید؟ 2. بعد از برزخ قیامت هست در قیامت هم بی زمانی وجود داره توضیح شما فقط منوط شده به عالم خواب و برزخ این را هم توضیح بفرمایید. جواب: برزخ و خیال یک چیزند خیال منفصل را عالم برزخ می گویند وخیال متصل را همان خیال خودمان می گویند. در برزخ و قیامت هر دو تجرد وجود دارد و لذا هر دو بی زمانند. خواب بهترین نمونه ای است که همه آن را تجربه کرده اند و لذا اگر تجربه دیگری سراغ دارید شما بفرمایید. سوال: من تجربه بهتر ندارم اما پاسختون منو توجیه نمیکنه هرچند قبول دارم. جواب: اگر از این طریق نمی توانید با این مبحث ارتباط بگیرید می توانید با مباحث عقلی این بحث مرتبط بشوید تا با استدلالهای عقلی مساله برایتان حل گردد و گرنه یا باید به تجربه عام همگی تکیه کنید یا خودتان اهل کشف و شهود باشید.
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- خواب؛ صورت خیال در مقام مرتبه‌ی برزخی انسان است. اگر خیال پاک باشد، خواب‌های انسان قدسی است، مثل خواب اولیاء. و اگر در مسیر صحیح قرار گیریم آن نوع خواب‌ها که صورت توهّمات است، برداشته می‌شود 2- اکثر خواب‌ها به جهت منتقل‌شدن از عالَم حسّ به عالَم مثال یا مرتبه‌ی برزخیِ انسان است، صورت‌های محسوسات اوست که در آن عالَم ظاهر می‌شود. ولی اگر کسی از غلبه‌ی صورت‌های حسّی خود آزاد باشد، در عالَم برزخی خود و یا عالَم مثال، با صورت هایی روبه‌رو می‌شود که نازله‌ی حقایق عقلی می‌باشند 3- مکان و زمان در برزخ نیست لذا این‌که می‌گوییم یک‌روز و یا نصفه روز در دنیا بوده‌ایم، به جهت عادت‌های فکری است که این مفاهیم را در خود داریم. عالَم خیال و عالَم برزخ از نظر مرتبه‌ی وجودی فرق نمی‌کند. آن‌جا عالمی است که صورت دارد ولی آن صورت‌ها جرم ندارند. با کمی توجه به خود و احوالات خود می‌توانید عالَمی را غیر از عالَم مادی در خود حسّ کنید. موفق باشید

13681
متن پرسش
به نام خدای محمد، با سلام خدمت استاد محترم: می خواستم بدانم که حکمت الهی از این که قلب انسان را در هر لحظه، روز، هفته، ماه و غیره متذکر یک نوع یا یک جزء از عالم ماده یا معنا می نماید چیست؟؟؟ بالفرض برای بنده اتفاق افتاده که در یک لحظه یا روز پیش خودم گفتم اصلا باید چرا درس بخوانم؟ برای چی تلاش کنم؟ در حالی که الحمدالله به خوبی می دانم برای چی، یا در فاز معنوی و معنادر یک لحظه پیش خودم میگم حالا مگه بهشت چه خبره و از این دست مثال ها، یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان در سیر علم حصولی خود فضای علم حضوری را برای خود شکل ندهد طبیعی است که آن حالت که می‌فرمایید برایش پیش می‌اید زیرا تنها با مفاهیم مرتبط است و نه با نور حقیقت. در اُنس با حقیقت است که شور و امید فراهم می‌شود. پیشنهاد می‌شود کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را همراه با شرح صوتی آن مطالعه فرمایید. موفق باشید

13676
متن پرسش
با سلام: به نظر شما بعد از اینکه کتابهای حرکت جوهری و برهان صدیقین را خواندیم لازم هست که فلسفه اسلامی را در یک حدی بخوانیم که با فضای فکری فلاسفه اسلامی آشنا شویم یا حداقل جلد 1 تا 8 اسفار ملاصدرا که نظرات فلاسفه قبلی هست رو خوب هست مطالعه کنیم؟ من واقعا نمی دونم که این کار لازم هست یا اینکه باعث صرف وقت و مشغولیت ذهنی می شه از طرفی هم احساس می کنم اگر این کار رو نکنم یک نقصی در دریافت نظرات ملاصدرا پیدا می کنم و ممکنه منظور ایشون را به طور واقعی نفهمم. مثلا شرح منظومه رو خوب هست بخونیم یا نه. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکمت متعالیه‌ی صدرالمتألهین هرچه عمیق‌تر بررسی شود ما را بیشتر به حقایق جاری عالم و به نسبت هرچه بیشتر به خدا می‌رساند. عمده آن است که بتوانیم در عین داشتن مقدمات و فهم متون به زبان عربی و استادی حاذق، کار را جلو ببریم. شرح منظومه بعد از فهم اسفار، جمع‌بندی خوبی است. موفق باشید

13674
متن پرسش
سلام علیکم: دلیل مرتد شمردن و واجب القتل شدن کسی مثل سلمان رشدی چیست؟ مرتد بودن بجای خود، چرا مثل ائمه ی اطهار (ع) اینگونه افراد را با بحث علمی رسوا نمی کنند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان واجب‌القتل‌بودنِ کافرِ بالفطره در رابطه با یک توطئه‌ی سیاسی است که قرآن در آیه‌ی 72 سوره‌ی آل‌عمران متذکر آن است از آن جهت که می‌فرمایند: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» گروهی از اهل کتاب برای آن‌که روشن کنند اسلام یک دین واقعی نیست، نقشه کشیدند که ابتدا به عنوان دینی که از قبل در کتاب‌های خودشان از آن خبر داده شده، به اسلام بگروند و سپس اعلام کنند ما تحقیق کردیم و معلوم شد این دین آن دینی نیست که در کتاب پیامبر قبلی از آن خبر داده شده است و از این طریق با برگشت از اسلام به دین قبلی عملاً یک مقابله‌ی مستقیم با دین خدا را در پیش گیرند. از این جهت اسلام این نوع توطئه‌گران را که با آگاهی کامل برای ضربه‌زدن به اسلام ارتداد پیشه می‌کنند واجب‌القتل می‌داند. این غیر از آن است که کسی بخواهد در مورد اسلام تحقیق کند در این مورد قرآن در سوره‌ی توبه در آیه‌ی 6 می‌فرماید: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ» اگر یکی از مشرکان از شما فرصت خواست که سخن خدا را بشنود و در آن تأمل کند، او را پناه دهید و آن‌چه از نظر علمی می‌طلبد در اختیارش بگذارید سپس با امنیت کامل او را برگردانید به محلی که می‌خواهد برگردد، تا هرطور خواست تصمیم بگیرد. موفق باشید

13677
متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم: 1. آیا یک صورت خیالی (مثلا صورت خیالی یک درخت) علاوه بر اینکه یک وجود ذهنی است، وجودی علمی نیز هست؟ 2. آیا یک صورت خیالی شهوانی (مثلا صورت خیالی یک زن) نیز وجودی علمی است؟ 3. با توجه به اینکه وجود های علمی، نور هستند، چگونه یک صورت خیالی شهوانی، نور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صور ذهنی یک نوع وجود علمی است، ولی یا علمی است که اشاره به واقعیات دارد و یا علمی است که تحت عنوان «وَهم» اشاره به حقیقتی در خارج ندارد بلکه قوه‌ی واهمه بر اساس امیال خودش ساخته است و از این جهت نه‌تنها آن صورت علمی نور نیست بلکه ظلمات است. موفق باشید

13673
متن پرسش
سلام خدمت استاد: پس اتمام کتاب «نهایه الحکمه» مرحوم علامه کدام کتاب را پیشنهاد می فرمایید؟ یعنی سیر مطالعه فلسفه و پس از آن عرفان به طور کلی بر کدام کتابها متکی است؟ ترتیب مطالعه کتب مدنظرم هست. تشکر از محضر استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در ادامه، مطالعه‌ی اسفار را شروع کنید و در یک جمع‌بندیِ خوبی به سراغ فصوص‌الحکم بروید، در فضای فصوص الحکم با بسیاری از معارف مرتبط خواهید شد. در آن‌جا است که می‌توانید احساس کنید گویا نسبت به عالَم بیگانه نیستید. موفق باشید

13671
متن پرسش
سلام استاد: چیزی به اسم همزاد واقعیت دارد؟ چرا بعضی ها از آن می گویند. در مورد این بحث کجا مطالعه می توان کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف غلط و عقیده‌ی بی‌دلیلی است. باید آن‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند دلایل خود را بفرمایند. چیزی نیست که بخواهیم به دنبال مطالعه‌ی آن باشیم! موفق باشید

13651
متن پرسش
با سلام: لطفا در مورد اینکه می گویند قلب امام عرش پروردگار است توضیح بفرمایید. یا در کتاب مقام لیلة القدری حضرت زهرا (س) یک حدیثی را توضیح دادید که سقف خانه حضرت زهرا، عرش خداوند بوده. درست است که استنباط کنیم مجرای تحقق اراده الهی، ائمه هستند؟ یعنی همین که می گوییم عده ای با امام به بهشت می رسند و عده ای به جهنم می رسند می تواند یک وجهی از این قضیه باشد؟ اگر امکان دارد با تفصیل بیشتر موضوع را توضیح بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرش محل تجلیات اوامر الهی است و از آن‌جایی که قلب امام – به عنوان قلب مؤمنِ به فعلیت‌رسیده - محل حقیقی اوامر الهی است، گفته می‌شود قلب امام عرش رحمان است و در این رابطه حدیث دوم نیز معنا می‌دهد. موفق باشید

13665
متن پرسش
سلام علیکم: با آرزوی طول عمر برای حضرتعالی. استاد خاضعانه، خاشعانه و ذلیلانه از شما در خواست داریم مجددا شرحی بر معرفت النفس و الحشر بدهید. التماس داریم این تقاضا را رد نکنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود بنده نیز مایل هستم که چنین کاری را خداوند به عهده‌ام بگذارد و معتقدم جلد هشتم و نهم اسفار، افقی بس بالاتر از فلسفه‌ی معمولی به روی ما می‌گشاید. دعا کنید امکان آن برای بنده محقق شود. موفق باشید

13662
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. استاد بحمدلله با آثار و صوتهای شما که مانوسم. کم کم به نظرات استاد داوری و شهید آوینی رحمت الله هم راه پیدا کردم. و ترس را در خودم از بین بردم. چون می ترسیدم بخوانم و نتیجه نگیرم یا نفهمم. ولی خدا را شکر خوب راه افتادم. حال سوالم این است که بنده که قریب التلبس به لباس روحانیت هستم بجز فقه و اصول خودم، به آثار چه اساتیدی رجوع کنم که همانطور که خودتان فرمودید جزو علمای عالم دار باشم. هم علمم بالا برود و توانایی تبلیغ داشته باشم و هم خودم در سیرم پیشرفت کنم. الان بنده آثار استاد محمد شجاعی را تقریبا دارم. تمام آثار شما را با سیدی ها دارم. هفتاد هشتاد درصد کتب شهید مطهری و علامه طباطبایی را دارم. کتاب شواهد الربوبیه را دارم. شکستن بتهای جاهلیت را از ملا صدرا دارم (ترجمه است). شرح اصول کافی ایشان را دارم. مفاتیح الغیب را دارم. رساله الحشر را دارم. کتب معتبر روایی و حدیثی را مثل اصول کافی و الارشاد کتب شیخ صدوق را دارم. حال از شما دو خواهش دارم. یک اینکه: چند استاد را از معاصرین نام ببرید که مانند استاد داوری تفکر تمدن ساز داشته باشند. دیگر اینکه: طبق این کتبی که بنده دارم از شما خواهش دارم. بجز آثار خودتان که پای ثابت مطالعه ام است، از همین کتبی که بنده نام بردم یک سیر کلی برایم انتخاب کنید تا با آن مطالعه کنم. چون بنده نمی توانم تشخیص دهم. می دانم سرتان شلوغ است ولی ممنون می شوم این کار را برایم انجام دهید و منت نهید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در عین جدّی‌گرفتن دروس رسمی حوزه، آرام‌آرام وارد تفسیر المیزان شوید 2- امثال آقای دکتر اصغر مصلح، نکات خوبی را در رابطه با غرب متذکر است. کتاب «حکمت اُنسی» سید عباس معارف نیز کارساز است. موفق باشید

13661
متن پرسش
سلام علیکم بر استاد عزیز: خسته نباشید. ایام تسلیت. استاد بنده توفیق دارم مباحث شما را کار می کنم. یک سوال دارم و یک راهنمایی می خواهم. 1. شما فرموده یودید حضرت امام با دیدن فضای جامعه تفسیر سوره حمد را فرمودند. مگر آن تفسیر چه ویژگی خاصی داشت؟ می دانم تفسیری عرفانی بود. ولی قبل آن هم تفسیر عرفانی داشتیم. دیگر اینکه مبانی تربیتی با مبانی تفسیر مگر دو مقوله جدا نیستند؟ 2. استاد، بنده مقالات و شرح صوتی آن را کار کردم و به نتیجه رسیدم. حال چه صلاح می دانید تا آن کار را کنم؟ لطفا بر روی سایت قرار دهید چون بنده ایمیلم حذف شده. خیلی ممنونم استاد عزیز. التماس دعا. یا علی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قبلاً چنین مباحثی به طور علنی مطرح نبود. اگر قرآن درست طرح شود بار تربیتی آن کاملاً در دل آن نهفته است 2- کتاب «معرفتِ نفس و حشر» و شرح تفسیر سوره‌ی حمد و شرح کتاب «مصباح الهدایه» افق خوبی را در جلوی شما می‌گشاید. موفق باشید

13644
متن پرسش
با سلام استاد: درباره ظرفیت وجودی می خواستم بدونم. اینکه هر کس به مقدار ظرفیت وجودی بهرمند می شود یعنی چه؟ بالاخره خدا عین وجود است و از او جز وجود ساطع نمی شود و ممکنات هم که نبودند تا بگوییم خدا به هر ممکنی به اندازه ظرفیت وجودیش وجود می دهد این مسئله چگونه قابل حل است چون وقتی از اختلافات و ظلم ها پرسیده می شود اشاره به ظرفیت هر ممکن می شود خب مگه ظرفیت ها هم خدا خلق نکرده پس چرا محدودیت ها را به هر موجود نسبت می دهیم؟ مثلا چگونه می شود شخصی می شود امام حسین علیه السلام و شخصی یزید لعنت الله علیه؟ این ظرفیت هر کس چگونه تعیین می شود ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث امکان ذاتی موجودات و عین ثابته‌ی آن‌ها داریم که خداوند بر اساس امکان ذاتی مخلوقات با آن‌ها برخورد می‌کند و «امکان» ذاتیِ خود ممکن الوجود است که بحث آن هم در کتاب «عدل الهی» شهید مطهری آمده است و هم در قسمت آرشیو سؤالات این سایت تحت عنوان عین ثابته مباحثی مطرح شده. موفق باشید

13643
متن پرسش
سلام استاد: جواب شما در سوال ۱۳۶۳۵ رو تا حدودی متوجه شدم اما در زمینه نفس در آیه وارد شده (لاتکونوا کالذین نسوا الله....) یعنی اگر خدا را فراموش کنیم خودمان را از یاد بردیم اما در حدیث آمده (من عرف نفسه عرف ربه) یعنی اگر خودمان را فراموش کنیم خدا را فراموش کردیم این اختلاف چگونه قابل حل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند در آیه‌ی مذکور می‌فرماید: اگر خدا را فراموش کنید خودتان را و موضوعات مهم خود را فراموش می‌کنید و به امور فرعی می‌پردازید، لذا از آن‌هایی نباشید که خدا را فراموش کردند. و روایت مذکور می‌فرماید: حال که نباید خدا را در امور خود فراموش کنید، اگر می‌خواهید ربوبیت ربّ را بشناسید، خود را باید بشناسید. موفق باشید

13642
متن پرسش
سلام استاد: در مورد جواب سوال ۱۳۶۲۳ می خواستم دلیل شما رو از فاصله نگرفتن بدونم. چون برخی از بزرگان از رفتن به این جلسات نهی می کنند همچنین قصدم از آن سوال این بود که شما این مسئله و امثال این را برای ما تبیین کنید که وظیفه ما چیست به هر حال در انقلاب اسلامی و حرکت به سمت مقصد آن به این تبیین شما نیازمندیم که جایگاه استاد امجد و امثال ایشان در انقلاب روشن شود چون بعد از سال 88 کسانی که به جلسه ایشان می رفتند و حتی علما و بزرگان نسبت به ایشان دو گروه شدند عده ای تمام حرف های ایشان را درست می دانند و تقریبا شده اند چپی و منتقد نظام و عده ای مواضع ایشان را درست نمی دانند و از رفتن به جلسات ایشان نهی می کنند و هر دو گروه از بزرگان هستند و ما نمی دانیم حرف کدام یک را گوش کنیم مثلا مشهور است آیت الله خوشوقت که با ایشان رابطه عمیقی داشتند بعد از اینکه در جلسات سوگواری اباعبدالله استاد امجد امثال آقای محمد هاشمی شرکت می کردند ایشان را از راه دادن آقای هاشمی به جلسه نهی کردند و چون استاد امجد این کار را نکردند رابطه استاد خشوقت با ایشان قطع شد و هم اکنون هم استاد امجد با استاد فاطمی نیا هر ساله محرم در منزل آقای هاشمی جلسه دارند. البته استاد امجد گفته اند که من بدخواه و مخالف آیت الله خامنه ای را لعن می کنم و باید برای این سید دعا کرد چون بار بر روی دوش اوست ولی رویکرد ایشان در سال های اخیر بیشتر به سمت انتقاد رفته و معتقد است که با نقد هست که جامعه رشد می کند. مثلا ایشان می گویند: «انقلاب عظیمی شد به نام جمهوری اسلامی، متاسفانه [امروز] نه جمهوری است نه اسلامی! انقلاب بسیار بزرگ و عظیم و بی نظیری به رهبری یک عالم دینی رخ داد که به نقل یکی از معتبرترین مجلات فرانسه: «مردی که جهان را تکان داد» اما افسوس و هزاران افسوس ما دنیاپرستان خودپرست همه چیز را ضایع کردیم و آبرو و حیثیت پر ارزش خودمان را بر باد دادیم. این همه هزینه، این همه فداکاری، این همه شهدا، جانبازان، آزادگان و وفاداری مردم که از همه چیز برای نظام گذشتند.» یا می گویند: «ما امام را معصوم نمی دانیم که بگوییم حتی یک اشتباه لفظی نمی کند. امام نمی خواست حکومت کند. اما زمانی که مجاهدین به نزدش رفتند و با او دیدار کردند به آقای مطهری گفت اگر حکومت بخواهد به دست این ها بیافتد من به تلویزیون می روم و دست شاه راه در تلویزیون می بوسم.» مملکت و مردمی که در آن نقد و ناقد محترم نباشد و چاپلوس محترم باشد ساقط است. هیچ چیز برایش نمی ماند. ما نوع انسان را ضایع کرده ایم و علما مسئولند. پیش از این نیز گفته ام دو طبقه اگر سالم باشند جامعه سالم خواهد بود. علماء و امرا. منظور از علما همه ی دانشمندان و فرهنگیان است. از معلم مدرسه تا مرجع تقلید. بیایید همه به اسلام بازگردیم.» استاد رویکرد مقام رهبری بیشتر امید دادن و نقاط مثبت را دیدن است البته خودشان در سخنرانی های اخیرشان فرمودند که من از ضعف ها با خبرم .... اما در سخنان استاد امجد و امثال ایشان مثل استاد حکیمی بیشتر رویکرد نقد جلوه گر است غیر از سوالاتی که اول سخنم عرض کردم چند سوال مطرح است: 1. رویکرد ما در مسائل کشور چگونه باید باشد آیا باید منتقدانه باشد یا مانند رهبری باشد؟ با توجه به اینکه ممکن است این گونه رویکرد رهبری مخصوص خودشان باشد و وظیفه ما چیز دیری باشد؟ 2. آیا اینگونه انتقاد به شیوه استاد امجد و حکیمی صحیح می باشد؟ 3. آیا کوتاهی ای در مواضع رهبری حس نمی شود و آیا نباید قاطعانه و بیش از این رویکردشان، انتقاد از اوضاع کشور کنند؟ 4. آیا نباید در جامعه ای که می خواهد اسلامی باشد نسبت به ظلم هایی که در جامعه می شود حساس تر بود؟ ببخشید سخن طولانی شد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم اگر با هوشیاری و بصیرت سیاسی لازم از افرادی مثل جناب آقای امجد عزیزان فاصله نگیرند، بهتر می‌توان مسیر تمدن‌سازی انقلاب اسلامی را طی کرد. زیرا با دست خود چنین افرادی که بالاخره نسبت به انقلاب حساسیت مثبت دارند را از صحنه بیرون نکرده‌ایم تا ذهنیات آن‌ها نسبت به مسائل منفی تقویت شود. 2- آری! مسلّم انقلاب در ابتدای راه خود قرار دارد و با ضعف‌هایی از جهات مختلف روبه‌رو است. ولی همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند به جای آن‌که بخواهیم همه‌ی آرمان‌هایمان به زودی به ثمر برسد، انقلاب را در 40 ساله بودنش با 40 ساله‌بودن سایر انقلاب‌ها مقایسه کنیم و کشور را با سایر کشورهای اطراف خود مقایسه نماییم تا در عین تلاش برای رفع مشکلات اساسی از رویکرد درخشان و امیدوارانه‌ی انقلاب در تاریخ آینده‌ی جهان غافل نباشیم و در این رابطه است که رهبری عزیز انقلاب سعی دارند ضعف‌ها را آنچنان برجسته نکنند که حقیقت تاریخی انقلاب نادیده شود و دشمنان انقلاب امیدوار گردند. 3- آری! ظلم و ظلم‌های فراوانی هست ولی راه عبور از آن‌ها راه ترکیه و آل سعود است یا تأکید بر همین انقلاب و ارزش‌های آن؟! موفق باشید

13635
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در خطبه ای از امام حسین علیه السلام آمده که شناخت امام شناخت خدا است و در روایاتی دیگر هم راه شناخت خدا شناخت امام است اما در دعایی معروف وارد شده که شناخت خدا مقدمه شناخت امام است (اللهم عرفنی نفسک...) حال سوالم این است آیا مقدمه شناخت خدا شناخت امام است یا بر عکس؟ در زمینه معرفت نفس هم همین سوال مطرح است که آیا شناخت نفس مقدمه شناخت خدا است یا برعکس؟ لازم به ذکر است مطالب معرفت نفس شما مورد مطالعه قرار گرفته شده فقط می خوام بدانم این تناقض ظاهری چگونه حل می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا این خداوند است که شناخت خود را به ما مرحمت می‌کند و ما در آن راستا چنین تقاضایی داریم که خدایا خودت را به ما بشناسان. ولی در متن آن شناخت اجمالی طلبِ شناخت تفصیلی را داریم که آن در مظاهر حق یافت می‌شود و با نظر به شخصیت قدسی امام، به عنوان مظاهر تامّ و تمام اسماء الهی محقق می‌شود. در مورد معرفت نفس نیز همین قاعده در میان است که با شناخت نفس به معرفت تفصیلی توحید می‌توان رسید. موفق باشید

13634
متن پرسش
با سلام: شیعه می گوید با شهادت امام حسین (ع) اسلام به پیروزی رسید، دین خدا حفظ شد، دستورات اسلام و پیامبر (ص)، کتاب خدا دست نخورده باقی ماند و... ولی چگونه است که در زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «با شهادت امام حسین (ع) حرام و حلال دین نابود شد در دین الهی تغییر و تبدیل صورت گرفت احکام الهی تعطیل شد آیات قران تحریف شد و...»؟ پس این دین و قرآنی که نزد ماست چگونه است؟ لطفا توضیح بفرمایید. شاید بفرمایید این قضایا موقت بوده است و بعدا اصلاح شده ولی چرا امام زمان اینگونه سخن گفته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین را امام نشان دادند که جریان حاکم، دینِ الهی را تماماً زیر پا گذارده و این امر موجب بیداری جامعه شد و جهان اسلام اعم از شیعه و سنی به امویان پشت کردند و به اسلام برگشتند. در این مورد عرایضی در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» شده است. متن کتاب بر روی سایت است. موفق باشید

13622
متن پرسش
سلام: کتاب چه نیازی به نبی را مطالعه کردم لطفا اگر کتابهایی در این مورد با عمق بیشتر و به صورت برهانی تر می شناسید معرفی کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» برایتان مفید خواهد بود. موفق باشید

13608
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. استاد بعد از کار کردن روی برهان صدیقین. داشتم روی نزول و هستی نازله و مثالی که فرمودید فکر می کردم که به یه چیزی رسیدم. نمیدونم درسته یا نه. (اگر یه هستی مطلق داریم بقیه ازون نازل شدن. مثل خورشید که پرتوها از اون نازل شدن. حال اگر کمی دقت کنیم ما به پرتوهای خورشید میگیم(پرتو) به خورشید هم میگیم خورشید. ولی گفتن ما مهم نیست. در متن واقع پرتو خورشید هم همان خورشید است. آیا در مورد حضرت حق هم همینطور است؟ یعنی هرچه هست خداست و ما با توجه به وهم خود آنها را نامگذاری کردیم یا فکر می کنیم چیز دیگری هستند. بقول جناب محی الدین بقیه چیزها در عالم وهم هستند؟ استاد کمی توضیح بدهید که ان شاءالله بتوانم جلوتر بروم. ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این از نکات دقیق توحیدی است و به گفته‌ی محی‌الدین؛ حضرت حق همواره از طریق اعیان ثابته‌ی مخلوقات در صحنه است. لذا است که انسان موحد محدودیت مظاهر را به اعیان نسبت می‌دهد و حقیقت وجودی آن‌ها را به خدا مربوط می‌داند و معنای «سبحان اللّه والحمداللّه» به همین معناست. موفق باشید

13614
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: فرق شیطان با ابلیس چیست؟ آیا امکان رویت ابلیس در دنیا هست؟ شیطان چطور؟ رانده شدن ابلیس به چه معنایی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان صفت ابلیس است که یکی از جنّیان می‌باشد. بعضی از بزرگان فرموده‌اند شیطان برای آن‌ها متمثل شده است. موفق باشید

13613
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: چکار کنیم که در امر مطالعه جدی باشیم و مطالعه از امور جاری و واجب زندگی مان باشد؟ در طول روز چقدر مطالعه داشته باشیم؟ با توجه به اینکه هم در حال تعلیم مباحث شما از جمله مصباح و.. و بحثهای خانم در طول محرم و صفر به صورت زنده هستیم و هم مباحث شما را تدریس می کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تحت عنوان «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» در این مورد کمک کند. موفق باشید

13607
متن پرسش
با سلام: بنده می خواهم یک راه درست و صحیح رو برای زندگیم در پیش بگیرم و ان شاءلله برسم به مقامی که خواست خدا هست و جای واقعی هر انسانیه مثل آیت الله قاضی و آیت الله انصاری و... اگر بخواهم از صفر شروع کنم و مثل کسی که اصلا اطلاع زیادی از دین نداره از کجا باید شروع کنم و با چه برنامه ای جلو برم که مطمئن باشم به مقصد می رسم و اول از لحاظ عقلی کاملا همه اصول و فروع دین برام اثبات بشه و بعد ان شاءلله پا به مرحله عرفانی بگذارم؟ و چه کتابهایی رو بخونم؟ البته سیر مطالعاتی سایت رو مطالعه کرده ام و کتاب آشتی با خدا رو هم تقریبا خونده ام ولی ممنون میشم در این زمینه بیشتر راهنماییم کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید و بعد از دنبال‌کردن بحث معاد و شرح آن و بحث «خویشتن پنهان» با کتاب‌های «مقالات» آیت اللّه شجاعی کار را دنبال کنید از آن به بعد «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

13601
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده عزیز، با اهدای سلام و دعای خیر خداوند به توفیقات حضرتعالی بیفزاید که این چراغ معرفت نفس را روش کردید که با دریچه ایی به افق ابدیت به خود و جامعه و هستی بنگریم ، تردید ندارم تا این معارف جای خود را در بین کلیه سطوح جامعه باز نکند جامعه به یک بی تفکری دچار خواهد شد و هر روز در پیله ایی که مدرنیته به دور آن می تند فربه تر و از درون پوسیده تر خواهد شد چون تاثیرات این معارف را در طول یک سال و اندی که در شبکه مجازی تلگرام شروع کردیم می بینم که چقدر جوانان ما علاقمند به دین ناب و اصیل اسلامی هستند و چه تاثیرات شگرفی در زندگی شان داشته لذا بر خود واجب می دانم این معارف عمیق را در فضای مجازی تلگرام گسترش بدهم چرا که نمی توان شبکه های مجازی را که دامنه وسیعی از کلیه سطوح جامعه را تحت الشعاع خود قرار می دهد نادیده گرفت و وجود چنین تاثیری را کتمان کرد هر چند این شبکه ها معایبی دارد ولی می توان مدیریت کرد مطالب متن کتاب و سخنرانی های حضرتعالی در این شبکه تلکرام به مراتب راحتر از سایت لب المیزان در دسترس علاقمندان قرار می گیرد به خاطر همین سلسله مباحث حضرتعالی را که به پنج دوره تقسیم فرموده اید از اول یعنی : ده نکته _ آشتی با خدا_ برهان صدیقین_ خطبه 49_شرح حدیث عنوان بصری_حرکت جوهری_معاد قسمت اول_خطبه 113_معاد قسمت دوم_چگونگی فعلیت یافتن_مدرنیته و توهم _عالم انسان دینی _ جایگاه اشراقی انقلاب_دستور العمل آیت الله بهجت_کتاب فعلیت یافتن باورهای دینی _خطبه 114 _مبانی نظری و عملی حب اهل بیت_کتاب حقیقت نوری اهل بیت _کتاب امام و مقام تعلیم به ملایکه _ در نهایت تفسیر سوره مبارکه سباء. تمام اینها با ارایه سخنرانی ها و متن ها کوچیک شده کتاب می باشد بعد از اتمام هر کتاب و گوش دادن به سخنرانی ها به کتاب و سخنرانی بالاتر وارد می شوند و هر جا سوالی داشتند در گروه های مجزا پرسش و پاسخ توسط اساتید مجرب جواب داده خواهد شد. نکته حایز اهمیت این است که : در کنار اینها کتابهای ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری و معاد برای اعضا تدریس می شود که الان در تدریس حرکت جوهری هستیم و به زودی وارد تدریس معاد خواهیم شد. علاوه بر تدریس کتاب ها در شهر تهران یک دوره حضوری بر گزار کردیم ان شاءالله دوره دوم بعد از محرم با تدریس طلبه های سطح عالی قم که تشریف می اورند برگزار خواهیم کرد ان شاءالله که در دو پنج شنبه متوالی صورت گرفت. همانطور که عنایت دارید مباحث معرفت نفس طوری است که سوالات عدیده ایی به برکت نظام آموزشی ما که از فرهنگ غرب منتج شده است پیش می آید چرا که در این نظام آموزشی فقط به بعدی از ابعاد وجود انسان پرداخته می شود و با مباحث معرفت نفس به آموخته های قبلی آنها نهیب زده می شود و سوالات جدی دارند که باید سریعا جواب داده شود که خدا را شکر این کار در شبکه تلگرام صورت می گیرد خیلی از علاقمندان به چنین معارفی را بنده سراغ دارم چون جوابی برای سوالات خود از فرد ذی صلاحی پیدا نکردند از ادامه مباحث خودداری کردند لذا می توان از این ظرفیت ایجاد شده در فضای شبکه مجازی تلگرام استفاده کرد و چنین چیزی را می توان به استحضار سایر علاقمندان به مباحث معرفت نفس رسانید ضمنا بنده در شبکه اینستاگرام به نام شما صفحه ایی باز کرده ام که دوستان را راهنمایی میکنم به مطالعه کتاب ها حضرتعالی و وارد شدن به سیر مطالعاتی در تلگرام در محضر اساتید مجرب به شماره 09371853394 & 09125245604 می توانند پیام دهند تا از محضر اساتید برجسته ایی که به سوالات دوستان جواب می دهند و بسیار هم راهگشا است استفاده کنند لذا خواهشی که دارم شماره بنده در سوال باشد تا علاقمندان که به سایت لب المیزان مراجعه می کنند مطلع شوند از محضر اساتید بهره ببرند و بتوانیم دوره حضوری بیشتری در تهران برگزار کنیم آرزوی صحت و سلامت و توفیق روزافزون برای شما و دست اندرکاران سایت لب المیزان داریم ان شاءالله زیر سایه حضرت حجت عج موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه جنابعالی و سایر عزیزان توانسته‌اند ماوراء ظلمات فضای مجازی قدم‌هایی در راستای تصرف شبکه‌های مجازی در مسیر تمدن اسلامی و معارف الهی بردارید و این مایه‌ی امیدواری است. بنده دعاگوی همه‌ی عزیزان که در مسیر تحقق آرمان‌های رهبری انقلاب تلاش شبانه‌روزی دارند؛ هستم. موفق باشید 

13600
متن پرسش
سلام: 1. لطفا در مورد عالم قلب اگر امکان دارد توضیح بدید یا بفرمایید در کدام یک از کتابهاتون می تونیم شناخت پیدا کنیم. اینکه قرآن می فرماید «لهم قلوب لا یفقهون بها» منظور چی هست؟ 2. آیا مراتب قلب همان مراتب ایمان است که مثلا از مراتب ایمان توکل و یقین است و هر چه ایمان درجه بالاتری پیدا کند وارد این عوالم می شود. اگر این نیست پس مراتب قلب چی هست؟ 3. عقل قدسی کدام عقل است، همان عقلی که در حدیث امام صادق (ع) دارای 75 جنود است را عقل قدسی می گویند؟ 4-عقل قدسی چه نسبتی با قلب دارد؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام قلب مقام فوق نفس است و مقام اُنس با حق می‌باشد و چنان‌چه کسی به نور قلب در عالَم تفقه کند، با انوار الهی مأنوس می‌گردد و نه با مفاهیم قدسی. و به همین جهت می‌توان گفت که انسان در مقام قلب به ایمان می‌رسد، یعنی مقامی که قلب، حقایق جاری در عالم را حس می‌کند و معلوم است که این حالت با شدت و ضعف همراه است و می‌توان به همان معنای مراتب قلبی اشاره کرد. شاید بتوان گفت عقل قدسی همان قلبِ دارای تفقه است. موفق باشید

نمایش چاپی