بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13214
متن پرسش
سلام علیکم: خیلی خیلی عذر می خواهم که وقت گرانبهایتان را می گیرم. خیلی ببخشید. خواهش می کنم جواب این حقیر را بدهید. 1. بنده جوانی هستم وقتی که می خواهم برنامه ریزی کنم برای مطالعه، ناامید شده و می گویم الان که خیلی دیر است و موقعیت های زیادی را از دست داده ای در نهایت سرخورده می شوم و رهایش می کنم. 2. به تجربه دیده ام که کثرت عبادت باعث کمال نمی شود بلکه فهم و مطالعه کتبی نظیر «رساله الولایه» و «برهان صدیقین» انسان را بالا می برد نظر شما چیست؟ 3. در جواب سوالی فرموده اید علومی مثل ریاضیات باعث کمال نمی شود بلکه تقوا و نگاه توحیدی باعث کمال است. سوال من این است این نگاه توحیدی این است که مثلا درخت و سنگ را که می بینیم عین ربط بودن اینها یا صریح تر بگویم این را ببینیم که اینها همان خدا هستند که به این شکل درآمده است را ببینیم؟ حلال کنید مزاحم شدم ببخشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  علم نور است هرکجای آن را بگیرید همان‌جا ابتدا و انتهای آن است. به همین جهت همین‌که شروع می‌کنید امیدواری در درون شما شکل می‌گیرد. در مورد توحید هم متوجه باشید در این مسیر آرام‌ارام به نگاه توحیدی بیش از پیش نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوید. گفت: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد».. موفق باشید

13186
متن پرسش
سلام: 1. اینکه می گویید در نماز باید هست انسان به هست مطلق متصل شود منظورتان چیست؟ کلا در نماز چگونه باید حضور قلب داشته باشیم؟ خواه ناخواه اموری فکر انسان را به خود مشغول می کنند. لطفا یک روش کاربردی توصیه کنید. 2. من خواستگارهای طلبه را رد می کنم چون از راه رفتن با طلبه (به دلیل پوشش خاصشان)خجالت می کشم آیا این مسئله در سیر و سلوک من مشکلی ایجاد می کند و نقطه ی ضعف من محسوب می شود؟ لطفا راهنمایی کنید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس در احساس هستِ خود در راستای اتصال به هستِ حق، راه‌گشا است. اصل بحث در شرح «رسالة‌الولایه» شده است. 2- لباس روحانیت، همان‌طور که در جواب‌های گذشته عرض شده، نماد یک تاریخ حیات فعّال دینی در جامعه‌ی ما در مقابل هر فرهنگ وارداتی است و لذا جامعه‌ای که گرفتار فرهنگ غیر خودی است و یک نوع بیگانگی از ریشه‌های فرهنگی را در خود دارد، نسبت به آن حساس است. راه‌کار؛ عقب‌نشینی نیست، بلکه در صحنه‌بودنِ روحانیت است و لذا خوب است که همسر یک روحانی دوش‌به‌دوش او در مناظر و مرائا حاضر باشد. موفق باشید

13185
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله استاد بزرگوار: حاج آقا، مدتی است که توفیق بیتوته با خدای سبحان از حقیر سلب شده؛ دلم برای اون تهجدهای دلنشین تنگ شده. لطفا نزدیکترین راه جهت نائل شدن به همچین ایامی را می فرمایید؟ خیلی متشکر از وقتی که برای پاسخ به سؤالم می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قرار خداوند است که ابتدا درِ باغ سبزی را به ما نشان می‌دهد که به معنای «چه عشق آسان نمود اول» باشد ولی بعداً انتظار حضرت حق آن است که با معارف و فضائل اخلاقی لازم به آن دست بیابیم به معنای آن‌که «ولی افتاد مشکل‌ها». پیشنهاد می‌شود در کنار کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» جهت استفاده از شرح مقالات آیت اللّه شجاعی را با شماره‌ی 09136032342 تماس فرمایید. موفق باشید

13199
متن پرسش
سلام: استاد در زمینه فلسفه عشق به چه کتاب یا سخنرانی مراجعه کنیم که مفید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انشااللّه با دنبال‌کردن کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت» همراه با شرح صوتی آن، جواب خود را خواهید گرفت. موفق باشید

13184
متن پرسش
سلام استاد: حضرتعالی در پاسخ سوال فرمودید: حضرت حق را فقط می‌توان در مظاهرش مورد توجه و محبت قلبی قرار داد. در فایل صوتی خود فرموده اید: «دین می خواهد ما را به اوج برساند تا با خدا ملافات کنیم. این ملاقات با رجوع به اسماء الهی ممکن است و اسماء الهی تجلیاتش اهل البیت (علیهم السلام) هستند.» پاسخ اول شما این تصور را ایجاد می کند که ما فقط به تجلیات اسم که اهل البیت هستند می توانیم محبت بورزیم و در آنجا متوقف می شویم. ولی فایل صوتی این را بیان می کند که وقتی قلب ما تجلیات (اهل البیت) را شناخت به خود اسماء منقل می شود. این برداشت درست است که ما از طریق محبت به اهل البیت متوجه تجلیات اسماء الهی می شویم و از طریق تجلیات به خود اسماء الهی منقل می شویم؟ امثالی می زنم اگر صحیح است راهنمایی فرمایید: هنگام خواندن دعای جوشن کبیر داریم خدا را به خود اسماء می خوانیم (نه تجلیات که اهل البیت هستند) چون از طریق حب اهل البیت تجلی را شناختیم الان به خود اسماء مرتبط شده ایم. به عبارت بهتر وقتی با توجه فلبی می گوییم یا علی قلب ما متوجه تجلی اسما می شود. ولی وقتی در دعای جوشن می خوانیم يا عَظيمُ، يا قَديمُ يا عَليمُ، اینجا با خود اسما مرتبط شده ایم (نه تجلیات که اهل البیت هستند) (لطفا مثال دعای جوشن کبیر را هم جداگانه پاسخ فرمایید) 2. جایگاه حب البیت را تبین می نمایید ممنون می شود جایگاه محبت به دیگران (همسر، فرزند، مومنین و حتی سایر مخلوقات خدا نظیر پرندگان) را در دیدگاه توحیدی بیان نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت آن وقتی هم که در دعای شریف جوشن کبیر ندا می‌کنیم یا عظیم! اگر بخواهیم قلب ما در کنار معنای آن دعا در صحنه باشد، باید نظر به مظهریت آن اسم در مظاهر داشته باشیم تا موضوع ملموس باشد و با نظر به تصدیقی که قلب از اسماء در مظاهر دارد با حق روبه‌رو می‌شویم، به‌خصوص وقتی مظاهری را مدّ نظر داریم که بسیار مصفّا هستند و ما را به حق مرتبط می‌کنند. عنایت داشته باشید در همين رابطه حضرت باقر (ع) مى‏فرمايند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه»[1] هركس مايل است‏ بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامى از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را مى‏ بيند و خدا نيز او را مى‏ بيند.

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 23، ص 81.

13196
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: چطور می شود که قرآن می فرماید از ابلیس کافران بود و به مقام ملائکه رسیده است، مگر می شود کافر بود و به مقامات غیبی هم دست پیدا کرد، در حالی که ملائکه هیچ گونه کفری ندارند و هم طراز شیطان می باشند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شده است. بدین معنا که ابلیس در آن مقام نسبت به اسم «اللّه» که آدم مظهر کامل آن است، کافر بود. موفق باشید

13195
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سخن آیت الله جوادی در مورد اینکه: 1. هر مرتبه از خلافت برای مرتبه ی ویژه ای از مراتب هستی جعل شده است یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که هر مرتبه‌ای از مراتب هستی حکم خاص خود را دارد و خلیفة اللّه در آن مرتبه حکم خاص آن مرتبه را بر آن مرتبه اعلام می‌کند. موفق باشید

13194
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه ازدواج با محارم حرام است و اولین انسان هم حضرت آدم و حوا بوده اند، در آن زمان ازدواج فرزندان آدم را با توجه به این حکم شرعی چگونه بررسی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی می‌فرمایند: تشریع عدم ازدواج با خواهر بعداً مطرح شده است. همان‌طور که حضرت یعقوب با خواهر همسرشان در عین زنده‌بودن همسرشان، ازدواج کرده بودند و بعداً حرمت این‌کار تشریع شد. موفق باشید

13193
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. در بحث این که ابلیس قبل از خلقت آدم بوده و مشغول عبادت هم بوده در صورتی که اجنه باید از پیامبر ما تبعیت کنند، چگونه پیامبری نبوده و شریعتی نبوده، و ابلیس عبادت می کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن‌ نحوه عبادت که ابلیس را تا حدّ ملائکه بالا برده است مثل همان تبعیتی است که حضرت آدم باید در بهشت از حضرت حق می‌داشتند و در قرب الهی قرار می‌گرفتند. و به همین جهت قرآن می‌فرماید: بعد از آن‌که آدم و ابلیس از بهشت رانده شدند، بحث شریعت مطرح شد و این می‌رساند که در آن مرحله نه برای آدم شریعت و تبعیت از شریعت مطرح بوده و نه برای ابلیس. موفق باشید

13192
متن پرسش
سلام خدمت استاد: آیا بحث نفس واحد آیه ی یک سورهء نساء حقیقت نوری اهل بیت و روح القدس، همان مقام روح یا اول مخلوق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است به‌خصوص که می‌فرماید زنان و مردان همه از آن حقیقت خلق شده‌اند. پس باید آن نفس واحد، حقیقت‌الانسان باشد. موفق باشید

13181
متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از پاسخگویی حضرتعالی که کلیت پاسخ خود را درباره عقل دریافت نمودم. ولی این هنوز برایم هست که 1. ما کارهای روزمره خود را با همین عقل انجام می دهیم؟ و این که می گویند عقل معاش منظور همین عقل است؟ ۲. هوش و حافظه چیزی جدای از عقل هستند یا مرتبه ای از عقل هستند؟ با تشکر و پاسخگویی حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مستحضرید نفس ناطقه‌ی انسان ابعاد مختلفی دارد یک بُعد آن قلب است و اُنس با حقایق، و یک بعد آن عقل است با وجوه مختلف. از وَجه قدسی عقل بگیر و فهم حقایق تا وجه مادون آن که همان عقل معاش است. یکی از ابعاد نفس ناطقه هوش و حافظه است که ربطی به عقل ندارد ولی یکی از ابعاد نفس ناطقه است. به همین جهت هستند کسانی‌که از نظر هوش و حافظه قوی نیستند، ولی عقل خوبی دارند. موفق باشید

13178
متن پرسش
با سلام: من سه تا سؤال از خودم دارم: 1. آیا من وجود دارم؟ 2. اگر من وجود دارم تصافی هستم یا خالقی دارم؟ 3. اگر منی هست و خالقی هم دارد چرا باید این خالق را بپرستد؟ حال برای رسیدن به جواب باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک امر بدیهی است، به همین جهت وقتی شما سؤال می‌کنید آیا من وجود دارم؟ عملاً وجود خود را احساس می‌کنید و لذا امر بدیهی روشن است و سؤال‌کردن ندارد و جواب نمی‌خواهد 2- جواب این قسمت را در کتاب «از برهان تا عرفان» در قسمت «برهان صدیقین» می‌توانید بیابید. متن کتاب و شرح صوتی آن بر روی سایت هست 3- جواب قسمت سوم سؤال را  در جزوه‌ی «معارف 1» در قسمت «توحید عبودی» می‌توانید پیدا کنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

13162
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار احتراماً در دروس تفسیر سوره حمد امام (ره) فرمودید: هر موجودی دارای دو وجه است که یک وجه آن جنبه امکانی است که هیچ است و وجه موجود بودن آن اتصال به حضرت رب العالمین دارد. با توجه به این نکته که انسان با اذن الهی دارای قوه اختیار می باشد و اعمال چه در مسیر سعادت و چه در مسیر شقاوت، بدنی برزخی را می سازد که در عوالم بعد از دنیای ماده ظهور می کند، آیا این اعمال را می توان گفت که مستقلاً متعلق به انسان است یا خیر؟ و اگر دارای استقلال است، این استقلال در طول وحدت توحیدی در عالم برزخ و عالم قیامت است یا خیر؟ لطفا توضیح فرمائید. با تشکر و آرزوی سلامتی برای معظم له
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجه امکانی انسان به این معنا است که می‌تواند در ذات خود ابعاد مختلفی را که دارد، از قوه به فعل آورد و بدین لحاظ اختیار در همان امکان ذاتی انسان نهفته است، برعکسِ موجوداتی که دارای ابعاد مختلف امکانی نیستند و به این لحاظ انتخاب و اختیار برایشان نیست. موفق باشید

13170
متن پرسش
۱. آیا این عبارت درست است که حقیقی بودن محبت خدا به این معنی نیست که محبت منحصر به خداست؟ زیرا محبت به اهل البیت (ع) که جایگاه والای خود دارد ولی ما به مومنین و پدر و مادر و فرزند و همسر و حتی سایر مخلوقات خدا نظیر پرنگان محبت داریم. ۲. جایگاه محبت خدا و محبت دیگران در دستگاه توحیدی چگونه قایل جمع است؟ با تشکر صادقانه از جنابعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق را فقط می‌توان در مظاهرش مورد توجه و محبت قلبی قرار داد وگرنه با خدای عقلی و انتزاعی که محلی برای دوست‌داشتن ندارد زندگی می‌کنیم و به همین جهت در روایت از حضرت صادق (ع) داریم که مى‏فرمايند: «نَحنُ‏ وَالله‏ الأسماءُ الحُسنى»[1] به خداوند سوگند مائيم اسماء حسناى الهى. «اسم الله» مبدأ جامع اسماء الهى است و انسان كامل مظهر اسم الله است و لذا آنچه در عالم به فرق و كثرت هست در انسان كامل به نحو جامع موجود است، بنابراين شناسايى حقيقت انسان موجب شناسايى همه‏ ى اسماء الهى خواهد شد. اگر كسى بخواهد همه‏ ى اسماء حق را بشناسد، يا بايد در همه‏ ى عوالم هستى سير كند و يا به انسان كامل معرفت پيدا نمايد كه همه‏ ى آن اسماء به صورت بالفعل در او هست. عرایضی در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل‌البیت» هست. خوب است که به آن‌ رجوع فرمایید. موفق باشید

 

 


[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 144.

13168
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید عقل توانایی تشخیص حقایق بر اساس استلال است. چند سوال داشتم: آیا کارایی عقل فقط در همین که تعریف نموده اید خلاصه می شود یا از عقل استفاده درست و یا تادرست دیگه ای می شود کرد؟ مثلا کسی که تخصص تعمیر ماشین را فراگرفته یا کسی که رانندگی می کند از عقل استفاده می کند؟ یا قوه دیگر؟ یا کسی که تفکر منفی دارد و از فکرش در جهت گناه استفاده می کند چه؟ از عقلش استفاده منفی کرده یا اصلا از عقل استفاده نکرده؟ ۲. سرچشمه همه تفکر ها (چه مثبت چه منفی) همان عقلی است که تعریفش بیان شده؟ ۳. امام حسین فرمودند عقل با پیروی از حق کامل می شود. آیا می شود نتیجه گرفت که عقل هم تشکیکی است؟ ۴. در قرآن داریم قلب انسان دارای فهم است قلب با استفاده از عقل حقایق را می فهمد یا مستقل از عقل حقایق را می فهمد یا بعضی موارد همزمان از عقل و قلب در جهت استفاده برای فهم حقایق استفاده می شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل به خودی خود برای تشخیص حقیقت کافی نیست بلکه اگر انسان حقیقتاً اراده کرده باشد که مطابق فطرت خود حقیقت را بیابد، عقل به او کمک می‌کند و به همین جهت امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ‏ هَوَى‏ أَمِيرٍ»[1]  چه بسيار عقل‏هايى كه زير فرمان هوس اسير هستند. و در همین رابطه قرآن در آيه‏ى 46 سوره‏ى حج مى‏فرمايد: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ‏ يَعْقِلُونَ‏ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا» آيا منكران حقيقتِ نبوى در زمين سير نكرده‏ اند و سرنوشت منكران نبوت را ملاحظه نكرده‏ اند تا در اثر آن سير، قلب‏هايى پيدا كنند كه به كمك آن قلب، تعقل كنند و گوش‏هايى به‏ دست آورند كه به كمك آن‏ها حق را بشنوند؟ بنابراین اگر عقلی در ذیل قلب قرار گیرد، درست قضاوت می‌کند و این عقل چنان‌چه به قرآن و روایت رجوع کند، مطلوب خود را در بین آن دو نور مقدس می‌یابد. موفق باشید

 


[1] ( 1)- نهج البلاغه، حكمت 211.

13165
متن پرسش
سلام استاد عزیز: طلبه ام و با مدرک فوق لیسانس 2 سال است که به حوزه آمده ام. الان پایه 3 و 4 ام و دروس بلاغت و فقه 1 و 2 را قرار است بگیرم، حال بقیه وقت را چند گزینه دارم کدام مناسب تر است اگر دلیلش را نیز راهنمایی کنید ممنونم. 1. فلسفه که در مدرسه برگزار می شود را شرکت کنم که توسط آقای امینی نژاد برگزار می شود + هم مباحثه ای بسیار خوبی نیز دارم که او هم می خواهد شرکت کند و در نتیجه با او بودن نیز باعث رشد من می شود چون آدم اخلاقی و هم باسواد است البته با ایشان فقه 1 و 2 نیز هم بحثی ام. 2. این وقت خالی را بگذارم برای حفظ قرآن و قوی کردن ادبیات ولی در این خالت معلوم نیست وقتی بخواهم فلسفه بخوانم آیا فرد مناسبی برای تدریس و بحث پیدا می شود یا نه؟ ولی در این حالت قرآن که به قول شهید ثانی اولویت دارد را بهش می پردازم البته در حالت اول هم حفظ را ادامه می دهم ولی بالتبع کمتر می توانم حفظ کنم. سوال دوم: جایگاه عقاید 4 چه قدر مهم است؟ اگر بجای عقاید 4 کتاب هایی مانند برهان صدیقین و فرزندم این چنین باید بود و ... را کار کنم، به خودم فکر می کنم کتاب های شما بیشتر برام مفید است ولی می ترسم بحث های عقلی عقاید 4 هم مهم باشد و بعد معذور نباشم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید فعلاً تقویت ادبیات و حضور در درس فلسفه با چنین استادی را ادامه دهید؛ بسیار خوب است. با این تأکید که شما در شرایطی هستید که نباید از نظر ادبیاتی ضعیف بمانید، بقیه‌ی مسائل را بعداً می‌توان جبران کرد. فکر می‌کنم با حضور در درس جناب آقای امینی‌نژاد از مباحثی همچون برهان صدیقین بی‌نیاز باشید. موفق باشید

13153
متن پرسش
سلام: خدا قوت. استاد همانطور که فرمودید بنده زنگ زدم که با پست، برایم شرح مقالات رو بفرستند. فقط بی زحمت بفرمایید راهنمایی کنید که 1. چطور استفاده کنم تا ان شاء الله بهره بیشتری ببرم؟ ۲. پیش نیازش کدام کتب شماست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین همراه با شرح صوتی آن را مقدمتاً باید داشته باشید. و پس از آن هفته‌ای یک‌جلسه را با مطابقت با کتاب استماع فرمایید و در آن تأمل کنید. موفق باشید

13151
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام و عرض خسته نباشید در پاسخ به سوال 13112 جایگاه کتاب ها را در هندسه فکری مشخص فرمودید. حقیر با استفاده از این بحث و مطالبی که در سایت وجود داشت به سیری که در ادامه می آید رسیدم می خواستم بدانم آیا مقصود شما را درست دریافت کردم؟ و اگر کتابی پس و پیش است جاگاه درست آن کجاست ؟ با تشکر. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. عناوین کلی: مباحث معرفت نفس، مباحث سلوکی و اخلاقی، رجوع به حق و نظربه اسماءالهی، اهل بیت (ع) مظهر کامل اسماء الهی و رجوع به حضرت مهدی (عج)، انقلاب اسلامی و نفی تمدن غرب نفس: «معرفت نفس و حشر» «خویشتن پنهان» «انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی» «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» «ده نکته از معرفت نفس» مباحث سلوکی و اخلاقی: «ادب خيال، عقل و قلب» «هنر مُردن» «جایگاه رزق انسان در هستی» «فرزندم این‌چنین باید بود/ جلد 1 و 2» «روزه؛ دریچه‌ای به عالم معنا» «رمضان؛ دریچه‌ی رؤیت» «ماه رجب؛ ماه یگانه ‌شدن با خدا» «صلوات بر پيامبر(صلی الله علیه وآله)؛ عامل قدسي ‌شدن روح») رجوع به حق و نظر به اسماءالهی: «از برهان تا عرفان» «آن‌گاه که فعاليت‌هاي فرهنگي پوچ مي‌شود» و «اسماء حسنا؛ دريچه‌ها‌ي نظر به حق» اهل بیت (ع) مظهر کامل اسماءالهی و رجوع به حضرت مهدی (عج): «مباني نظري و روش‌هاي عملي حبّ اهل‌البيت (علیهم السلام)» «حقیقت نوری اهل البیت (علیهم السلام)» «امام و مقام تعلیم به ملائکه» «امام و امامت در تکوین و تشریع» «فاطمه سلام الله علیها مظهر عبوديت» «مقام ليلة‌القدري حضرت فاطمه (سلام الله علیها)» «مباني معرفتي مهدويت» و «جايگاه واسطه‌ي فيض در هستي» و «بصيرت و انتظار فرج» و «عوامل ورود به عالم بقيت اللهي» و «آخرالزمان، شرايط ظهور باطني‌ترين بُعد هستي» «دعای ندبه؛ زندگی در فردایی نورانی» «زیارت آل یس، نظر به مقصد جان هر انسان» «فلسفه‌ی حضور تاریخی حضرت حجت عج الله تعالی فرجه») انقلاب اسلامی و نفی تمدن غرب «گزينش تکنولوژي از دريچه‌ي بينش توحيدي» «فرهنگ مدرنيته و توهم» و و «علل تزلزل تمدن غرب» «تمدن‌زايي شيعه» «خطر مادی‌شدن دین» «عالَم انسان ديني» «کربلا؛ مبارزه با پوچي‌ها» و «زن؛ آن‌گونه که بايد باشد» «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه)» «امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» «جایگاه إشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» «امام‌خميني(رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) و خودآگاهي تاريخي» «انقلاب اسلامی؛ برون‌رفت از عالَم غربی» نتوانستم جایگاه این کتاب ها را پیدا کنم: «هدف حيات زميني آدم» «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی»، همراه با سی‌دی کتاب «جایگاه جنّ، شیطان و جادوگر در عالم» «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با سی‌دی «زيارت عاشورا؛ اتحادي روحاني با امام‌حسين (سلام الله علیه)» «بصیرت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)» «راز شادی امام حسین سلام الله علیه در قتلگاه» «جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» «جوان و انتخاب بزرگ»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی کرده‌اید ولی در هر حال اولاً بعضی کتاب‌ها مثلاً برای ماه رمضان باید رجوع شود و یا بعضی از آن‌ها یک دستورالعمل روحی درازمدت است. مثل نامه‌ی 31 که باید بعد از معرفتی مختصر به توحید و معاد دست به دامن آن زد و در مدتی طولانی با آن مأنوس بود و از همه مهم‌تر مباحث قرآنی است که یک روحانیت فعّال و به روز را در ما شکل می‌دهد. موفق باشید

13147
متن پرسش
با سلام و تشکر بابت کتابهای گرانقدر شما لطفا ترتیب مطالعه کتابهای خودتان را از اول تا آخر (از نظر تزکیه کردن خود) بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی بر روی سایت از یک‌طرف و جواب سؤال شماره‌ی 13112 تحت عنوان «هندسه‌ی فکری کتاب‌ها» إن‌شاءاللّه در این رابطه جوابگوی جنابعالی خواهد بود. موفق باشید

13140
متن پرسش
سلام استاد و خدا قوت: استاد لطفا نظر خود را درباره فتنه آینده معروف به فتنه اکبر بیان کنید. خواهشا این مقاله را در سایت مشرق بخوانید هر چند طولانیست اما بسیار مهم است و مصاحبه ای هست با دکتر متولیان کارشناس مسائل سیاسی در مورد فتنه بزرگ و موج سوم براندازی. حتی اگه فرصت ندارید حداقل بخشی از آن را بخوانید و نظر دهید. مصاحبه در این آدرس است. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/454230/ استاد واقعا فتنه ای به این ابعاد در راه است که بسیاری ار مسئولین نظام هم در آن سهم دارند؟ وظیفه ما چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان یک تحلیل از طرف کسی که با تعهد و دلسوزی دغدغه‌ی تحقق آرمان‌های انقلاب را دارد؛ تحلیلِ قابل توجهی است و موجب دقت و هوشیاری خواننده می‌شود. اما از آن‌جایی که ملت ایران در حیات توحیدی خود و عزم متعالی که در پیش گرفته‌اند، می‌دانند که در کجای تاریخ هستند بدون آگاهی از بسیاری از این نوع فتنه‌ها عبور خواهند کرد. بنابراین وظیفه‌ی ما بیشتر باید صرف فهم توحیدی شود که حضرت روح اللّه به این تاریخ برگرداندند و در متن چنین توحیدی است که فتنه‌ها خنثی و حیله‌ها به چیزی گرفته نمی‌شود و این است راز عبور نظام اسلامی از فتنه‌ها. موفق باشید

13138
متن پرسش
با سلام: دو پیشنهاد داشتم: 1. با توجه به این که سعی و هدف شما فراهم کردن زیرساختهای فرهنگی مورد نیاز برای تربیت یک نیروی فرهنگی در طراز انقلاب هست لطف کنید یک سیر در حوزه فلسفه برای کسی که قصد دارد در این حوزه مطالعه و فعالیت کند مبتنی بر هدف فوق در سایت خود قرار دهید. 2. اگر می شود کتاب «معرفت نفس و حشر» را دوباره درس بدهید. قطعا یک حفره مهم پر می شود زیرا این شروح یا با زبان مخصوصی گفته می شود و یا برخی از این صوتها را انسان حس می کند در افق صدرا بیان نمی شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظر بنده اگر کسی بخواهد به طور جدّی مطالعه‌ی فلسفه را دنبال کند همین سیری که امروزه در حوزه‌ها جاری است، خوب است که پس از بدایه و نهایه، سراغ اسفار بروند 2- شرح مجدد کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بسیار پیشنهاد خوبی است خدا توفیقش را به بنده بدهد. موفق باشید

13135
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: آیا منظور از روح القدس، مقام نور اهل بیت، اولین مخلوق، همان عقل یا روح است؟ چرا در بعضی از آیات مربوط به حیات زمینی خدا فرموده «تو و همسرت» و به صورت جزئی خطاب کرده در حالی که می فرمایید خطاب به مقام است؟ و آیا بهشت برزخ قوس نزول هم مثل بهشت برزخ قوس صعود جلوه ی قلب انسان است، یا جدای نفس انسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در این نوع آیات دو مقام مدّ نظر است: یک مقام مقامی است که آیه‌ی 11 و 12 و 13 سوره‌ی اعراف به آن نظر دارد که آن‌جا مقام جمعی است و بعد که از آن مقام هبوط کردند در مقامی قرار می‌گیرند که آیه‌ی 19 به بعد آن سوره متذکر آن است که تازه به آدم و همسرش می‌فرماید در بهشت قرار بگیرید و مواظب باشید شیطان شما را وسوسه نکند. در حالی‌که شیطان از آن مقام قدسی هبوط کرده، ولی حال در مقام پایین‌تر که مقام جنّت است با آدم و همسرش روبه‌رو شده است. که مفصل این بحث را در تبیین آیات فوق می‌توانید دنبال کنید. قوس نزول مابإزاء قوس صعود است برای انسان، منتها در قوس صعود انسان خود را همراه با انتخاب‌هایی که کرده است حس می‌کند. موفق باشید

13133
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به این که در سوره ی (ص) آیه ی 75 می فرماید ای شیطان چرا به آدم سجده نکردی آیا تکبر کردی یا از عالین بودی» منظور از از عالین چیست؟ اگر کتابی راجع به ملائکه که مفصل بحث شده باشد موجود هست معرفی فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در این مورد نمی‌شناسم و در مورد آیه‌ی مذکور مفسرین می‌فرمایند عالین مقامی از فرشته‌های «مهیمن» هستند که اساساً خطابی به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد. آن‌ها محو جمال حق‌اند. موفق باشید

13132
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: این که در پاورقی صفحه 171 کتاب «هدف حیات زمینی» آقای جوادی می فرمایند امر به سجده نمی تواند حقیقی باشد، چون در آن حالت تکوینی است یا تشریعی، که در حالت تکوینی قابل عصیان نیست و تشریعی فرشتگان اهل تکلیف نیستند، پس باید امر به سجده را به تمثیل حمل کرد، بدین معنی که حقیی معقول و معرفتی غیبی به صورت محسوس بازگو شده است، لطفاً توضیح فرمائید منظور آقا چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کرده‌ام که می‌شود یک حکم در عین تکوینی‌بودن اگر محلِ نزول آن، موجود مختاری باشد، همان حکم در حیطه‌ی موجود مختار حالت تشریعی دارد. مثل الهاماتی که بر قلب انسان می‌شود که در عین تکوینی‌بودن، انسان را مخیّر به انجام و یا عدم انجام می‌کند و به نظر بنده با توجه به این امر آن محذور پیش نمی‌آید که حضرت استاد می‌فرمایند. موفق باشید

13131
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت حاج آقای عزیز: استاد اگر در این دنیا کسی یک چیزهایی را در عالم حضور درک کرد و بعدا آن ها را از دست داد، آن ها را در آخرت با خود دارد یا خیر؟ با تشکر التماس دعای بسیار داریم از استاد برای شاگرداشون چون می دانیم این دعا بعضی موقع ها از دعای یک پدر برای فرزندش بالاتر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً جنس این عالم این‌چنین است که اگر کشفی آمد برای آمدن کشف بعدی، آن از منظر سالک پنهان می‌شود تا إن‌شاءاللّه در آخر عمر و به‌خصوص در یوم‌التلاق که شدت توحیدی انسان بیشتر است، همه یک‌جا جمع می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی