بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13071
متن پرسش
سلام: آیا وحی هم مانند وجود شدت و ضعف دارد؟ مثلا بگوییم وحی بر زنبور عسل یک نوع وحی است به نازله، و وحی حضرت محمد (ص) وحی به معناالاتم است. و آخرین مرتبه وحی است در شدت؟
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که هر حقیقتی تشکیکی است از جمله وَحی. و حتی وحی‌ای که به پیامبران می‌شود در عین تجلی نور ربوبیت ربّ است، باز شدت و ضعف خود را دارد یعنی وَحی آن‌طور که برای آخرین پیامبر نازل می‌شود با وحی‌ای که برای مثلاً حضرت یونس«علیه‌السلام» بوده است در یک درجه‌ی وجودی نیست. موفق باشید

13067
متن پرسش
سلام استاد: مزاحم همیشگی شما دوباره مزاحم شد. عذر خواهم. چون ما توفیق نزدیکی به شما رو نداریم مجبوریم اینطوری مزاحم شما بشیم. ازین مساله واقعا معذرت می خواهم. دیروز صحبت حضرت آقا را گوش می دادم. وسط بحث چیزی قریب به این مضمون فرمودند: این انقلاب باعث یقظه در دنیا شده و بیداری اسلامی ایجاد شده. آیا این یقظه همان یقظه ای است که در عرفان از آن یاد می شود؟ یا ایشون صرف کلمه عربی فرمودند؟ یعنی این انقلاب نوری ایجاد کرده که یقظه ای که قبلا لازم بود استاد دید تا فراهم شود به سرعت در جهان در حال انتشار است؟ ۲. خود رهبر شریف هم در سیر و سلوک هستند؟ ایشان را می توان از عرفای نادر این زمان دانست؟ آخر جملات علامه حسن زاده راجع به ایشان بسیار اعجاب انگیز است. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم منظور مقام معظم رهبری در این سخنرانی «یقظه» به معنای عرفی آن باشد و نه به معنای عرفانی آن 2- همه‌ی شواهد خبر از آن می‌دهد که بحمداللّه رهبری عزیز از انوار خاص الهی بهره‌مندند. موفق باشید

13066
متن پرسش
با عرض سلام: جناب استاد چند سوال داشتم: 1. اگر کسی به درجه یا مقام ایمان نرسیده باشد آیا اعمال دیگرش مثال انفاق او قبول می شود؟ 2. چرا انسان با توکل می تواند قدرتمند باشد؟ آیا انسان بی ایمان که البته ظاهرا مایل به ایمان است ولی در باطن نتوانسته به ایمان برسد در معرض تجلیات لطف حق قرار ندارد یعنی خداوند به انسان با ایمان نظری مخصوص تر دارد مگر نه این است که خداوند از پدر و مادر بر انسان مهربان تر است و همیشه بر انسان مهربان؟ 3. وقتی کسی ذکر «لا حول ولا قوه الا با الله» را سه بار می گوید چه می شود که اثر چشم زخم بر او کم می شود یعنی قلب ما متوجه خدا می شود و او هم به ما توجه می کند؟ یعنی ما با اختیار خودمان می توانیم در اراده و مشیت خدا تغییر ایجاد کنیم؟ یعنی قبل از آن خدا ما را به حال خودمان رها کرده است؟ 4. استاد وقتی به وسیله ریاضات شرعی درجه تجردمان زیاد شد و جمع شدیم باز با رفتن به کوی و برزن و بازار و صحبت با خلق و... رفته رفته دوباره متکثر می شویم با توجه به حدیث امام رضا (ع) که می فرماید کسی که دین را فدای دنیا و دنیا را فدای دین کند از ما نیست چگونه می توان دنیا را به دست بیا وریم بدون اینکه گرفتار کثرت شویم؟ با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایمان یک حقیقت تشکیکی است و هراندازه خلوص انسان بیشتر باشد یعنی با قلب امیدوارتر به حضرت حق رجوع کند، به همان اندازه جواب عمیق‌تری می‌گیرد و به یک معنا انفاق او با عمق بیشتری که خودش نسبت به توحید الهی داشته است قبول می‌شود 2- توکل نیز به این معنا است که انسان در اعمال خود در عین انجام اعمال، به خدا رجوع کند ولی به جای امید به اعمال خود به خدا امید داشته باشد که آن اعمال را به عالی‌ترین نتیجه برساند و مهربانی خدا به این معنا است که رجوع بنده به پروردگارش را بی‌جواب نمی‌گذارد 3- با ذکر «لا حول و لا قوة إلاّ باللّه» نظر به حضور مطلق حضرت پروردگار در همه‌ی امور می‌کنیم و حضرت پروردگار نیز با همین نگاه و ایمان ما به امورات ما نظر می‌کنند 4- به هر صورت ما باید هرچه بیشتر توحید خود را شدت ببخشیم تا در هر صحنه‌ای قبل از آن‌که امورات کثیر برایمان اصالت پیدا کند حضور حضرت حق اصالت داشته باشد. موفق باشید

13054
متن پرسش
با سلام: چرا ایران از بشار اسدحمایت می کند؟ جواب دویست هزار خون مردم سوریه که با حمایت ایران از بشار و ماندن بشار در قدرت اتفاق افتاده را چه کسی می دهد؟ مگر نظام سوریه دیکتاتوری نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری در 14 خرداد چند سال گذشته در حرم حضرت امام دلایل دفاع از سوریه را در عین نقدی که به نظام سیاسی سوریه داشتند، روشن فرمودند مبنی بر این‌که بحث مقابله با سوریه بحث مقابله با جبهه‌ی مقاومت در برابر با استکبار است و عملاً آن‌ها ایران را نشانه گرفته‌اند. موفق باشید

13039
متن پرسش
سلام علیکم: با عرض شرمندگی سوالی داشتم. آیا آن افرادی که قرآن باز می کنند و از زندگی و آینده افراد خبر می دهند و برای حل مشکل دعا می نویسند کار درستی می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار درستی نیست، بعضاً هم شیطنت در آن می‌شود. موفق باشید

13037
متن پرسش
با سلام: 1. به چه دلیل روش ما یا بهتر بگويم طلب ما نباید مثل افرادی همچون منصور حلاج باشد (البته ذیل شخصیت امام خمینی (ره) (همچو منصور خریدار سر دار شدم) مگر افرادی چون آن بزرگواران کار اشتباهي کردند؟ 2. آیا روش پسر امام هم همین روش نبوده و چرا عده ای چون جنید مامور به ظاهر می شوند که حکم قتل منصور را بدهد و عده ای مامور به باطن؟ 3. آیا شریعت انسان را از طریقت باز می دارد؟ 4. جایگاه احاديثي همچون امام سجاد (ع) که می فرماید من پنهان می کنم خلاصه علم خود را تا جاهلان بر من نشورند از سخنان حق و این علم خاصان است که اگر اظهار کنم هر آینه بگویند مرا که (بت پرست) است و (مسلمانان) خون مرا حلال دانند و هر بدی که در حق می کنند آن را موجب ثواب شناسند و همین علم را علی (ع) جدم به من وصیت کرد و به امام حسن (ع) و حسین (ع) وصیت کرد که به کسی اظهار نکند. خلاصه علم آیا علم توحید است چون از ظاهر ساختن علم شریعت و طریقت کسی خون کسی نمی ريزد. اگر امکانش است در شخصی جواب داده شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی خراباتی‌اند و بعضی مناجاتی. و هر دو در طریقت الهی در ذیل شریعت حضرت حق می‌توانند جلو بروند. در مورد علم توحید همان‌طور که حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند ظرایفی هست که اگر مردم معمولی با او روبه‌رو شوند همان خدایی را هم که می‌پرستیدند از دست می‌دادند. سخن حضرت سجاد«علیه‌السلام» تذکری است به ما که متوجه باشیم طریقت رجوع به حق، بسیار دقیق‌تر و عمیق‌تر از آن است که در ابتدای امر با آن روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

13033
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخير: استاد عزيز لطفا منبع منسجمى پيرامون فهم بحٽ تجلى معرفى بفرماييد؟ هرچه از ابعاد مختلف بررسى مى کنم باز هم بخش هاى نامفهومى برايم وجود دارد. با تشکر از شما در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» إن‌شاءاللّه موضوع برایتان قابل تصدیق می‌گردد. موفق باشید

13029
متن پرسش
سلام علیکم: داریم که جوانی به حضرت رسول (ص) رجوع می کنند و اعتراف به آن گناه می کند در رابطه با کفن دزدی که بعد از توبه واقعی برایش آیه نازل شد. ای کسانی که در گناه بر نفستان اسراف کردید. 1. چرا فردی چون حضرت رسول (ص) که دوران زنده به گور کردن دختران و ازدواج با محارم و خلاصه هر نوع گناهی که از نفس اماره سر بزند را در منظر دارند و در ابتدا ایشان اصرار بر بزرگتر بودن رحمت خداوند متعال از هر گناهی را در منظر دارند یکدفعه آن طور تغییر موضع بدهند که بفرمایند از نزدم برو که می ترسم آتشی بیاید و من هم در آتش تو بسوزم؟ 2. منظور حضرت از آتش آن شخص که ممکن است کس دیگری هم به آن اتش بسوزد چیست؟3. مهمتریت سوالم اینست که چرا آن جوان موفق به توبه نصوح شد؟ 4. وضعیت قوه مصوره و نفس اماره و فعالیت شیطان قسم خورده بر آن جوان در آن 40 روز چگونه بود؟ آیا این جوان یادآوری آن گناه را نداشت؟ ایا نفسش از ریاضت بدش نمی آمد؟ نقش شیطان در آن دوره ریاضت چگونه بود؟ شما را به جان حضرت زهرا (س) قسم می دهم برای حقیر برای رسیدن به یک توبه نصوح دعا کنید. ان شاءالله شفاعت پیامبر نصیبتان شود حقیر را مخصوصا دعا کنید. مطمئنم اگر با سوز دل این فقیر یتیم ال رسول را دعا کنید به سویتان باز می گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ظاهراً گناه او آنچنان بزرگ بوده و فضای جامعه را آلوده می‌نموده که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» تنها می‌توانستند منتظر بمانند تا حکم الهی تکلیف را روشن کند 2- منظور آن بوده است که وجود او در آن صحنه فضا را آلوده می‌کرده و رحمت حضرت حق در آن فضا رخت برمی‌بسته است 3- چون آن جوان با همه‌ی آن گناهانی که مرتکب می‌شده، درون خود را ضایع نکرده بوده و به همین جهت هم سراغ رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آمده خداوند زشتی آن گناه را بر او نشان داده و او توفیق به توبه‌ی آن‌چنانی شده‌است 4- بالاخره توفیق الهی که آمد، نفس امّاره و شیطان از کارآیی لازم می‌افتد. موفق باشید

13028
متن پرسش
با سلام: اولا آدرس الکترونیکی را الکی زدم چون نداشتم، عفوکنید. اما سوال: بنده ادعا می کنم که از راه های کوناگون چه در خواب و چه در بیداری صوت می شنوم و مطالبی به من گفته می شود مثلا به من گفته می شود که انسانها را باید خدا بزرگ کنه یا اینکه می گویند که ولایت مال رسول الله است و نظریه ولایت فقیه را که من مطرح می کردم را زیر سوال می برند. یا اینکه گفته می شود که صداقت مال بزرگترهاست یا شما گفتید که آیت الله جوادی رشد خوبی کردند تفاوت بین رشد خوب و بزرگ کردن انسان توسط خدا چیست؟ مطالبی را خدمتتان عرض کردم رو چگونه با هم دیگه جمع کنم؟ با تشکر موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مواظب بود خود را در اختیار این نوع اصوات و خطورات قرار ندهیم وگرنه شیطان از این طریقه وارد می‌شود و به صورت‌های مختلف و انواع شبهه‌ها ما را بیچاره می‌کند. ملاک ما در فهم و تعقل، قرآن و روایت و نظر علماء باید باشد نه خطوراتی که به سراغ ما می‌آید. موفق باشید

13021
متن پرسش
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در دعای جوشن کبیر در فراز 81 چنین مناجاتی هست: «یا من خلق الاشیاء من العدم» سوال من اینجاست که در فلسفه داریم که عدم نمی تواند سبب و یا محل تغییر و خلقتی باشد. ولی در این فراز چنین بیان شده که از عدم هم ممکن است خلقت صورت گیرد. لطفا توضیح بفرمایید. ممنون. دعاگویتان هستم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فراز سخن از آن است که خداوند علت حقیقی اشیاء است و لذا اشیاء را با اراده‌ی خود خلق می‌کند نه آن‌که لازم باشد از چیزی چیزی بسازد مثل آن‌که بنّا از آجر و سیمان، ساختمان می‌سازد. موفق باشید

13019
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد مشکلى که بنده دارم اين است که بعد از مقدارى مطالعات معرفتى و طاعات و عبادات وهمى سراغ بنده مى آيد و تصورى از بنده خوبى بودن و درست بودن به من دست مى دهد و فکر می کنم بزرگان هم همین شکل بوده اند با ریاضت و سنی بیشتر حتى برخى مواقع خودم را فردى داراى کرامت و مستجاب دعا تصور مى کنم، با اينکه مى دانم همه اش توهم است و گناهان خودم را مى دانم و تا آخر عمر هم توبه کنم آن گناهان پاک نمى شود اما نمى توانم از اين وهم و غرور رها بشم که البته می دانم وهم اینکه تو بنده خوبی هستی از فریب های شیطان است. لطفا جهت رفع اش راهنمایی بفرمایید. آیا برای رفع به جای مطالعه ی معارف به تهذیب بیشتر نفس بپردازم موثر است؟ و یا شاید وسعت بنده در حد این معارف (مانند سیر شما) نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌بینید که در موقعی که شرایط، شرایطِ رجوع به حق است - مثل نماز - کم دارید پس معلوم می‌شود راه بسیاری در پیش است. ملاک انسان در قرب و بُعد الهی‌بودن، حضور قلب است نه انبوه اطلاعات. موفق باشید

13018
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد برای بنده این مسئله خوف از خدا و ترس از خدا که در قرآن و روایات آمده مقداری نامفهوم است. برخی موارد ترس از خدا جهت محرومیت از نگاه و نظر خدا و لقای خدا می باشد اما روایات وایاتی است که ترس از عذاب را مطرح می کند و خوف از خدا جهت مجازات نشدن که حالت اول مثل ترس از معشوق است ولی دومی مثل ترس از حاکم این مسئله در اصل به چه شکل مطرح می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق نظری که به حضرت حق و الطاف او دارد و با تصور از محرومیت از آن الطاف، ترسِ از خدا برای او معنا می‌یابد. یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از بهشت محروم می‌شود و یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از نظر الهی محروم می‌گردد و این را حرمان بزرگ می‌داند در آن حدّ که آن برایش از جهنم و عذاب آن سخت‌تر است. موفق باشید

13017
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد عزیز آیا شما کتاب و نوشته ای در رابطه قضا و قدر دارید؟ لطفا منبعی در مورد فهم ساده ی این موضوع معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دی‌وی‌دیِ عقاید بحثی در رابطه با «عدل الهی» و «قضا و قدر» شده است. بحث «جبر و اختیار» هم کمک می‌کند. از کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری غافل نباشید. موفق باشید

13016
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: خدا داری یعنی چه؟ شما فرمودید خدا دانی مثل آدرسی است که به ما می دهند و راه زندگی ماست و ابزار و اسباب پیمودن راه همان طور که خداوند در سوره کهف می فرمایند عبارت است از: عمل صالح و در عبادت پروردگار هیچ کس را شریک او قرار ندادن و غیر خدا را در زندگی موثر قرار ندادن بعد از ساختن زندگی خود با این اعمال و نگاه ها از کجا بفهمیم که به خدا داری رسیده ایم؟ حتما باید شهود غیب حاصل بشه؟ ۀیا امکان ندارد شهودی غیر الهی برایمان حاصل بشه و ما اشتباه گرفتیم که الهی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان سعی کند با حضور قلب به حضرت حق رجوع نماید، از خدادانی به خداداری سیر خواهد کرد. مباحث کتاب «رسالة الولایه» در این مورد کمک می‌کند إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13014
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در یکی از صحبت های حاج آقا بهجت در تلویزیون مطلبی را فرمودند: که مؤمن و کافر در برزخ می گویند کاش زودتر آمده بودیم. سؤال اینه که کافر که به خدا میگه برم گردون عمل صالح انجام دهم چطور می گوید کاش زودتر آمده بودم این دو نوع برخورد کافر با هم تناقض دارد. لطفاً توضیح فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت آیت اللّه آن باشد که کافران خوشحا‌لند که زودتر به برزخ آمده‌اند که گناه بیشتر نکنند. موفق باشید

13013
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در بحث هدف حیات زمینی بحث سجده ملائکه و ابلیس هست، ملائکه حامل تمام اسماء نیستند و باید در مقابل مقام جامع اسماء سجده کنند، اما آیا ابلیس هم که از جن هست باید دارای مقام جامع اسماء شود چون در قرآن می فرماید جن و انس را خلق نکردم جز برای عبادت، جنی که در عالم ماده است آیا مثل انسان باید جامع اسماء را کسب کند، یا حامل چند اسم شود، اگر مقامش این است که باید جامع اسماء را کسب کند خوب مثل انسان می شود، پس چرا باید به انسان سجده کند؟ و در این زمینه اگر منبعی جهت مطالعه بیشتر هست معرفی فرمائید؟
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که شیطان در مقام ملائکه بود و خطاب برای سجده‌ به آدم ، به «مقام» تعلق گرفت و مقامِ ملائکه مقام اسماء تقدیس و تسبیح بود، باید مقام جنّیان نیز همین اندازه باشد و عبادت جنّیان در عالَم در راستای همان اسمی است که می‌شناسند، منتها باید متوجه شوند که مقام آدم مقام جامعیت اسماء است و در این راستا باید از پیامبران تبعیت کنند. موفق باشید

13012
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: شما در برهان صدیقین فرمودید که هر جا پای وجود است پای کمال است خدا عین هستی است پس عین کمال است، حالا ما می گوییم خدا غضب می کند، خدا منتقم است یعنی صفت غضب و انتقام را به خدا نسبت می دهیم، آیا یعنی غضب و انتقام جنبه وجودی کمال است و ذات احدی آن را داراست یا انتقام و غضب کمال نیست و جنبه عدمی دارد؟ و در ضمن وقتی می گوییم خدا غضب کرد بر فلان قوم آیا به این معنی است که به صفت غضب جلوه کرد و چیزی را خلق کرد یا معنای دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق از آن‌جایی که عین کمال است و از او جز کمال صادر نمی‌شود وقتی غضب کند بدین معنا است که کمالی را که به بنده‌اش داده است، از او سلب می‌کند و معنای «لعنت خدا» به همین معنای «اخذ فیض» است. موفق باشید

13011
متن پرسش
سلام علیکم: برای دانشجویان رشته ی حقوق جهت نیل به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی از منظر پزوهشی و اجرایی چه فعالیتی را پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خاص رشته‌ی حقوق پژوهشی را نمی‌شناسم و در تخصص بنده نیست. منتها عرایضی در رابطه با انقلاب اسلامی در کتاب‌هایی مثل «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» عرایضی داشته‌ام که می‌تواند افقی را در مقابل شما بگشاید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13001
متن پرسش
سلام علیکم: اقای طاهرزاده در مطالعاتی که انجام می دهم چند مشکل دارم 1. از یک طرف فکر می کنم باید کتاب های زیادی مطالعه و همین طور کتاب خواند تا به جایی برسم از این طریق بعد از چند روز در خود خلا و پوچی احساس می کنم (در حالی که کتاب های خوبی از شما و... می خوانم) و حس می کنم وقتم دارد از بین می رود از طرف دیگر می خواهم کتابی را با تمرکز و تعمق بخوانم می بینم اینطوری خیلی طول می کشد بنابراین بعد از مدتی این نوع مطالعه را ترک می کنم و وقتی می بینم زمان بر است از اینکه به جایی برسم ناامید می شوم چون می گویم عمرم کوتاه است با نصف روز مطالعه که نمی شود. 2. بنده گوش دادن صوت و نکته برداری را خیلی مفید تر از مطالعه می دانم. آیا اینطور ادامه دهم؟ 3. آیا گوش دادن ۲ الی ۳ صوت از شما یا آقای یزدان پناه مشکل دارد؟ کتاب ادب عقل را خوانده ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برنامه و بدون دلواپسی و بدون افراط و تفریط و با رعایت سایر وظایف از جمله وظایفی که فرزند نسبت به خانواده دارد، باید جلو بروید. کتاب سرمایه‌ی بسیار بزرگی است و عموماً بعداً هم باید با رجوع به کتاب‌هایی که مطالعه کرده‌اید شخصیت علمی خود را ادامه دهید. آری! گوش‌دادنِ صوت، حال و هوای خود را دارد و افق را راحت‌تر برای انسان روشن می‌کند ولی «چه خوش بُود که برآید به یک کرشمه، دوکار» هم مطالعه و دقت در کتاب‌ها، و هم گوش‌دادنِ صوت‌ها و فهم افق‌ها. موفق باشید

12987
متن پرسش
با سلام: استاد معذرت می خوهام سوال می کنم، آیا از احادیث بر نمی آید ثواب برخی اعمال قطعی است مثل قرآن خواندن که ذاتش مستحب است. مثلا بنده مومن وقتی سوره انعام را با حضور قلب می خواند اثر معنوی تلاوت سوره را در وجود خود درک می کند. فرموده اید فلان عمل ثواب داره یعنی قرب ما را بیشتر می کند حال وقتی کسی نماز شب می خواند بعد نماز احساس قرب بیشتر با خدا دارد این بمعنی قطعی بودن ثواب نیست؟ با تشکر و معذرت فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز هم باید بین خوف و رجاء خود را مستقر کند زیرا شیطان در این امور هم بیکار نیست. موفق باشید

12984
متن پرسش
سلام استاد: کسی تو وبلاگش پرسید: فرض کنید شما در یک کشور اروپایی و یا آمریکای شمالی دانشجو هستید، یکی از همکلاسی هاتون ابراز تمایل می کنه به اسلام، شما برای شروع از او چه درخواستی می نمایید؟ حجاب؟ نماز؟ روزه؟ خمس؟ زکات؟ جهاد؟ و یا تفکر درباره ی توحید و معاد؟ نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بعد از ایمان به توحید و معاد متوجه‌ی نبوت شود؛ یعنی راهی که او را به درستی به مبدأ و معاد می‌رساند و سپس باید متوجه نبوت رسول خدا به معنای خاص گردد و در راستای پذیرش نبوت آن حضرت، جایگاه احکام الهی در متن چنین راهی برای او روشن می‌شود و در این مسیر البته شخصیت‌های برجسته‌ی اسلام کارساز‌اند. موفق باشید

12979
متن پرسش
سلام: طبق جواب سوال 12942 که فرمودید: «قبلاً عرایضی در این مورد شده است که چگونه انسان از طریق این‌گونه رذیله‌ها از سیر به سوی حق و حقیقت عقب می‌افتد. لذا وقتی همین موضوع را مدّ نظر قرار دهیم شوق چنین گناهانی در ما ضعیف شده و جای آن را شوق رجوع الی اللّه می‌گیرد.» این جواب شما خیلی کلی هست. سوال اینه که چگونه می توان اوج و کمال خسارتی را که از این رذائل به روح و جسم و دنیا و آخرت ما وارد می شود را با تمام وجود درک کرد که با این درک، غم و ترس از دست دادن لقاء الی الله باعث شود تن به این رذائل ندهیم؟ چگونه می توان لذت و امید سیر بسوی حق را تا آخر با این همه قبض و بسط روحی حفظ کرد به گونه ای که هیچ لذت زود گذری جای آن را نگیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را با رجوع به معارف الهی مثل معرفت نفس و معاد متوجه می‌شویم که جان انسان چه وسعتی دارد و به طور حضوری و قلبی تا کجاها می‌تواند سیر کند و بعد از آن است که می‌فهمید گناهان چگونه ما را از این حضورها محروم می‌کند. موفق باشید

12978
متن پرسش
سلام جناب استاد: بنده آن سوال امام شناسی و خداشناسی را پرسیده بودم. بنده حدودا 150 صفحه از کتاب شما را خوانده ام و ادامه اش هم مانده یعنی حین مطالعه کتاب سوال را پرسیده ام و دلیل پرسش هم این است که یک عده می گویند با عقل و بدون امام می توان خدا را شناخت حال سوال من این است که عقل به تنهایی در شناخت کامل خداوند کافی است یا اینکه تا یک جایی عقل برد دارد و شناخت اصلی با قلب و با بندگی است؟ وقتی می گوییم ائمه باب الله هستند می گویند شناخت باب لازم نیست! آنها می گویند اول باید خدا را کامل شناخت بعد امام را ما می گوییم شناخت کامل خدا بدون امام غیر ممکن است. البته بنده نظر علامه را در شیعه در اسلام را مطالعه کرده ام که در پایان می گویند امام شناسی از خدا شناسی جدا نیست. همچنین نظر علامه جوادی را در ادب فنای مقربان ذیل محال معرفه الله. همه این بحث ها با دوستان و یکی از طلاب صورت گرفته تا به یک حقیقت برسیم خواهش می کنم جواب بنده را بدهید تا کرسی آزاد اندیشی مان تکمیل گردد. خواهشا هر چه لازم است مرقوم دارید اجرتان با مولا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل بیت» و به خصوص در شرح آن، عرایضی شده‌است که از جلسه‌ی پنجاه به بعد می‌توانید جواب خود را به صورت مبنایی بگیرید و گرنه هر روز در این موارد با سوال بدون جوابی روبرو هستید. موفق باشید

12967
متن پرسش
سلام علیکم: جمع بین دو مطلب جسمانیه الحدوث بودن با خلق ارواح دو هزار سال قبل از ابدان و عوالم قبلی که به مقتضای انتخاب در آنها مراتب امکانی (به معنای امکانت اعم از ادوار زمانی و..) قابل جمع است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روح هرکس در علم خدا به صورت علمی از ازل بوده است ولی ظهور خاص آن به عنوان یک موجود بر اساس حرکت جوهری، از جسم شروع می‌شود. موفق باشید

12972
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، پدرم از ایثارگران و جانبازان جنگ تحمیلی است ولی از همان جوانی به واسطه نفوذ مهدی هاشمی معدوم در منطقه لنجان تحت تاثیر ایشان در زمره طرفداران و پیروان آقای منتظری بوده و هست و به واسطه این تعلق سیاسی به سراغ کتب اعتقادی آقای صالحی نجف آبادی رفت و بدون در نظر گرفتن وزنه علمی و مقبولیت ایشان در حوزه و نیز بدون داشتن بنیه علمی برای مواجهه با شبهات صرفا به واسطه تعلق سیاسی و نزدیک بودن این شخص به آقای منتظری، به خصوص در مباحث امامت شدیدا تحت تاثیر ایشان گرفته تا جایی که باعث نگرانی جدی اعضای خانواده شده است، برای مثال پدرم مدتی است که زیارت ائمه علیهم السلام را کاری بیهوده می داند چرا که آنها از دنیا رفته اند و کاری ازشان بر نمی آید، مشکل اینجاست که زمینه برای مباحثه دوطرفه با ایشان هم نیست، از طرفی خودشان گریزانند و از طرف دیگر هروقت مباحثه ای اتفاق افتاده گویا از ما حالت انزجار پیدا می کنند، لطفا ما را راهنمایی فرمایید. در ضمن اگر منابع مشخصی در مورد رد اینگونه کتب می شناسید معرفی فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است ولی به نظر می‌رسد چون در این موارد کار به مِراء می‌کشد و موجب درحجاب‌رفتنِ قلب می‌گردد بهترین راه ترک این مباحث است. موفق باشید

نمایش چاپی