بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10117
متن پرسش
سلام: برای اینکه وارد عالم دینی شویم می گویید باید با قلب خود متوجه حقایق عالم غیب شد، حال می خواهم بدانم که برداشت های من از سخنان شما درست است یا نه؟ می توان با توجه به وجود نفس در بدن به وجود خدا پی برد و همانطور که در قرآن می گوید به ملکوت آسمان ها و زمین بنگرید منظور از ملکوت همان خداست که هر لحظه همه جا حاضر است و فقط هست و معنی فقط هست را من اینطور فهمیدم که خدا چیز خواصی نیست (از نظر شبیه بودن) و در همه جا حاضر و همه زمان به خاطر تجردش حاضر است و البته خدا زمان و مکان که مربوط به عالم ماده است را آفریده. چند سوال دیگر داشتم: 1. منظورتان از کثرت و وحدت چیست؟ 2. خدا که همه جا هست و عالم محضر اوست، آیا وقتیی که مثلا من روی زمین می نشینم روی خدا نشسته ام یا آیا وقتی که آب دهان جایی می اندازم آیا بر روی خدا انداخته ام (به خاطر بی ادبی معذرت می خواهم) خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که برای مثال وقتی روی بدن آب جوش یا سرد می ریزم نفس ما هم آن را حس می کند و با توجه به این مطلب خدا هم حرکات ما را ناظر است و حس می کند یا خدا حس دارد یا نه؟ 3. و یا در جعبه ای خدا به طور کامل وجود دارد و یا بخشی از آن؟ 4. مثلا درخت زیبایی وجود دارد آیا خدا که همه جا به طور کامل حضور دارد آن زیبایی درخت از خداست که به این صورت نمود پیدا کرده و تنه آن بخشی از خداست که به صورت تنه نمود پیدا کرده در مورد صورت افراد چطور؟ 5. آیا خدا در درون من وجود دارد؟ 6. آیا نفس آدم چیز مستقلی از خداست و با وجود اینکه خدا او را آفریده چرا باز تمایل به گناه دارد؟ 7. با توجه به فرمایشات شیخ رجبعلی خیاط که می گوید هر لحظه و هر جا به یاد خدا باشید و هر کاری را برای خدا بکنید، من همیشه سعی می کنم این سخن را عملی کنم، اما بعضی مواقع حواسم پرت می شود، مثلا موقع حرف زدن یا خواب و بعضی مواقع مثلا تخم مرغ که آب پز می کنم زیر گاز را یادم می رود روشن کنم توجه ام به خدا باشد یا به این امور؟ و چگونه بعضی کارها مثل بستن در و یا راه رفتن را برای خدا انجام دهیم درحالی که هیچ ربطی به کار برای خدا ندارد؟ 8. چرا بعضی مواقع که مضطر می شویم و دعا می کنیم خدا دعای ما را مستجاب نمی کند (مناجات خمسه عشر) 9. برای رسیدن به مقام فنا و رضا و دیگر مقامات چه باید کرد؟ کلا ترتیب این درجات چگونه است؟ 10. و آیا نظر نفس به هر جا یعنی فکر کردن در مورد چیز یا مکانی؟ 11. چگونه قلب خود را از کثرات و چیستی ها انصراف دهیم و به وجود پی ببریم؟ کتاب های آشتی با خدا و ادب خیال و عالم انسان دینی را مطالعه کردم و کمی گیج شده ام. با توجه به سخنانم می دانم که بی عالم هستم و چکار باید بکنم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- توجه به حضور خدا از طریق نظر به ملکوت عالم کار خوبی است 2- بحث کثرت در عین وحدت را باید در مباحث عرفانی دنبال بفرمایید 3- با دنبال‌کردن مباحث برهان صدیقین این سؤالاتتان جواب داده می‌شود و قبل از آن کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوت آن لازم است کار شود تا با تصور درستی که إن‌شاءاللّه برایتان پیش می‌آید سؤالات یازده‌گانه‌تان جواب داده شود. موفق باشید
10110
متن پرسش
سلام: با توجه به آیات فراوانی که به ولایت امیرالمومنین (ع) اشاره دارد، برای اثبات این امر به کدام آیه در قرآن که محسوس تر از بقیه است، می توان استناد کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» قسمت امامت در قرآن خوب است. موفق باشید
10093
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید: «بعضی از انسان‌ها از نظر طینت و شخصیت عموماً امور الهی را انتخاب می‌کنند و شخصیتاً خود را در انتخاب‌های معنوی می‌پرورانند با این‌که می‌توانند انتخاب‌های غیر الهی داشته باشند و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» نمونه‌ی کامل چنین شخصیتی هستند» گناه شخصی که شخصیتش اینچنین نیست چیست؟ اگر عین ثابته فردی تمایل به بدی دارد چرا خدا عقابش می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دیگر مربوط به خود شخص است که آیا مطابق عهد الهی‌اش که در فطرت خود دارد انتخاب کند و یا نه، به همین جهت آن‌هایی که مطابق عهد الهی‌شان عمل نکنند فردای قیامت خود را ملامت می کنند. موفق باشید
10094
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: در فرقه شیخیه رکنی را از اصول دین می دانند به اسم رکن رابع یا شیعه کامل که معتقد است در هر عصر و زمانی شیعه ای کامل که در روایت همان عدول نامیده شده می آید و دین را از افراط ها و تفریط ها می رهاند و باید همه به دنبال او حرکت کنند که محمد کریم خان کرمانی در کتاب ارشاد العوام جلد 4 صفحه 218 تا 220 آن را بیان می کند. شما نیز سلوک ذیل شخصیت امام خمینی را مطرح فرمودید. سوال بنده تفاوت دقیق بین سلوک ذیل شخصیت امام (ره) و رکن رابع یا شیعه کامل شیخیه است؟ با تشکر از لطف و بزرگواری جناب عالی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه بشر در معرض چنین مشکلی قرار داشته، یک روز باید بتواند به نور فطرت بین پیامبران راستین و پیامبران دروغین تفکیک کند و یک روز باید بین عدولی که خداوند در زمان غیبت برایش پرورانده و بین مدعیان قلابی تفکیک کند که البته چندان هم مشکل نیست. زیرا به عنوان مثال رکن رابع که آقایان می‌گویند او را به عنوان شخص کامل معرفی می‌کنند؛ در صورتی که به راحتی می‌توانید متوجه شوید آن شخص با نقص‌هایی همراه است. ولی نه حضرت امام(رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» چنین ادعایی دارند و نه ما به این صورت به حضرت امام می‌نگریم. که حتماً در کتاب «سلوک ...» متوجه این امر شده‌اید. موفق باشید
10097
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز دو سوال: 1- آیا گوش دادن به موسیقی های سنتی از نظر اخلاقی ایرادی دارد؟ 2- وقتی گریه ام کم می شود باید چکار کرد؟ لطفا جواب را به ایمیلم هم بفرسید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شاید از نظر فقهی اشکال نداشته باشد ولی شما را از نظر سلوکی عقب می‌اندازد 2- با خوش‌اخلاقی و صله‌ی رحم و صدقه و مطالعات موضوعات ظریف عرفانی، روح خود را متوجه عالَمی کنید که تنها با گریه می‌توان به آن عالم رسید. موفق باشید
10098
متن پرسش
سلام علیکم: به نظرم می رسد که ما زمانی که از هیچ بودن خود در برابر خدا سخن می‌گوییم و باز خیلی راحت به بقیه بیانات خودمان می پردازیم، نشان می دهد که این یک نوع حرف زدن است و محترمانه اش این است که در حد یک مفهوم و اطلاع قبول کرده ایم اما اگر این حرف را حقیقتا بفهمیم و پی به عمق آن ببریم مجنون و دیوانه می شویم چون هویتی دیگر برای خود نمی یابیم. نظرتان چیست؟ (ببخشید دیگر منظورم را بهتر نتوانستم بیان کنم)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است و لذا باید علاوه بر توحید علمی، توحید عملی داشت و در امور خود، خدا را همه‌کاره دانست. موفق باشید
10076
متن پرسش
سلام: من می خواستم در مورد چشم زخم بپرسم ازتون، فکر و ذهن من رو فلج کرده، همش می ترسم کاری رو انجام بدم چشمم بزنن، همش از شکست می ترسم و شکست می خورم، اصلا آرامش ندارم. لطفا در مورد قانون جذب هم من رو قانع کنید روی باورم به خدا خیلی اثر بدی گذاشته، میدونم که وجود داره.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! بنده این‌همه وقت گذاشتم و کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» را نوشتم و به لطف خداوند به طور مبنایی جایگاه چشم‌زخم و امثال آن را روشن کردم تا شما بتوانید در آغوش حضرت حق و با پیداکردن نور رب‌العالمین زندگی آرامی داشته باشید، حالا انصاف است که آن کتاب را نخوانید و بخواهید بنده این سؤال را به صورتی جزئی جواب دهم؟! موفق باشید
10071
متن پرسش
سلام: مدتی است که یکی از دوستانم هوای زردتشتی شدن به سرش زده هر چه از ایرادهای این دین می گوییم فایده ندارد... مثلا تقدیس سگ تو دینش... یا دشتان و رفتار با زنان و... در پاسخ می گوید کتابهای اصیلمان چیز دیگری می گوید. واقعا درمانده شده ام. شما به من بگویید چطور او را قانع کنم و پاسخ شبهاتش را چگونه بدهم... مثلا می گوید در کمبریج انگلیسی خوانده که حضرت علی (ع) به فارس حمله کرده و دریای خون راه انداخته هر چه از تاریخ بر رد این مساله دلیل می آورم قبول ندارد. او کتابهای تاریخی خود را معتبر می داند. شما کمکم کنید از ایرادهای و کاستی های این دین بگویید شاید قانع شود. ضمن اینکه حرفهای زیبایی در مورد راستی و درستی فراوان می گوید و برخی از حرفاش با عقل جور در می آید.... بی صبرانه منتظر راهنمایی شما هستم. استاد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به رسول‌اش فرمود: «ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ » بر رسول جز رساندن وَحی الهی از طریق قرآن به مردم وظیفه‌ی دیگری نیست، از آن به بعد هرکس دغدغه‌ی سعادت خود را دارد، خودش باید مسئله‌ی خود را با قرآن حلّ کند. خود آن رفیق شما باید از خود بپرسد آیا دینی که به وحدانیت خدا دعوت می‌کند با دینی که اهریمن می‌تواند مقابل اهورامزدا بایستد، یکسان است؟ و آیا چنین خدایی می‌تواند نجات‌دهنده باشد؟ موفق باشید
10064
متن پرسش
سلام علیکم: می خواستم کتابی در رابطه با تاریخ کربلا که بدون تحلیل باشد معرفی نمایید. استاد از بی برکتی فرصتهایم همیشه رنج می برم، ریشه آن در چیست؟ خداوند بر برکات عمر شما بیفزاید که این برکات در سایت جلوه گری می کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «سخنان امام حسین - علیه‌السلام – از مدینه تا کربلا» از آقای محمدصادق نجفی خوب است. مقتل مقرم و لُهُوف هم فقط حادثه‌ها را نقل کرده‌اند 2- اوقات خود را تقسیم کنید و به خود برنامه بدهید. موفق باشید
10062
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: 1) جهاد اوسط چیست؟ در فرمایشی از آیت الله جوادی املی جهاد اوسط را جنگ فضایل و رذایل در درون آدم می دانند و جهاد اکبر را جنگ عرفان و حکمت می دانند که کار متقین است و مال ماها نیست، در صورتیکه حضرت امام (ره) تفکیکی قائل نبودند. توضیح بفرمایید. 2) در میان علماء (بیشتر فقهاء) عده ای دنیا را مزرعه آخرت می دانند و رعایت حلال و حرام را تاکید دارند و عده ای بیشتر حکماء دنیا را گذرگاه می دانند که بایستی سیر کرد و قوس صعود را طی کرد و به لقاءالله رسید. کدام دیدگاه به صواب نزدیک تر و کاربردی تر است؟ توضیح بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت استاد آیت‌اللّه جوادی بنا بر سخن عرفا این‌طور می‌فرمایند زیرا عارف؛ مبارزه با نفس برای دروغ‌نگفتن و فحاشی‌ننمودن و تواضع‌کردن و امثال این‌ها را جهاد اوسط می‌دانند زیرا کار بالاتری هم هست و آن عبور از عقل برای رسیدن به عشق که همان جنگ بین عرفان و حکمت باشد و سالک به جایی می‌رسد که چشم عقل را جهت ارتباط با خدا محدود می‌یابد و سعی می‌کند از آن بگذرد تا با چشم دل به ملاقات خداوند برود. 2- هر دو به یک معنا است زیرا اگر شما رعایت حرام و حلال الهی را بکنید از دنیا عبور کرده‌اید و حجاب‌های بین شما و حضرت حق برطرف می‌شود. عمده آن است که رویکرد ما در همه‌ی امور قرب الهی باشد زیرا تنها هدف حقیقی هرکس حضرت حق است. موفق باشید
10048
متن پرسش
سلام حضرت استاد: در کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» صفحه 62 در پاراگراف آخر شما جهت توضیح بیشتر درباره نحوه حضور مومنان در برزخ داستان مومن آل یاسین را مطرح فرموده اید اما به اشتباه نام مومن آل فرعون و همراهی او با حضرت موسی علیه السلام ذکر شده است. شهید مطهری هم در کتاب معادشان توضیح می دهند دلیل اینکه به آن شخص یاری دهنده آیین رسولان فرستاده شده مومن آل یاسین می گویند این است که داستان این مومن در سوره یس آمده و بنا بر سیاق مومن آل فرعون و این دو مومن دو فرد متفاوتند و آنی که شما بنا بر آیه 27 سوره یس در مقام توضیح هستید مومن آل یاسین است نه مومن آل فرعون. جسارت بنده را ببخشید. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این اشکال از آن جهت که شما می‌فرمایید وارد است ولی از آن جهت که جریان بحث این مؤمن در سوره‌ی یاسین آمده عرض شد مؤمن آل یاسین. باید گفته می‌شد مؤمن سوره‌ی یاسین تا با حبیب نجّار اشتباه نشود. موفق باشید
10051
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: چند هفته پیش این سوال را پرسیدم ولی هر چه به سایت مراجعه می کنم پاسخ را مشاهده نمی کنم. پاسخ نقل قول زیر که در شبکه های اجتماعی منتشر می شود چیست؟ «جرم جهنمیان سکس و مشروب بود و پاداش بهشتیان نیز سکس و مشروب. ما در روزگارمان چقدر به سادگی نیاکان خودمان خندیدیم و روزی خواهد آمد که آیندگان به خرافات ما بخندند.» صادق هدایت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که همه‌ی فکر و ذکرشان امور شهوانی است حتی سخنان قرآن را در همان فضای ذهنی خود می‌فهمند، در حالی‌که وقتی قرآن می‌فرماید: «وَ حُورٌ عینٌ، کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»، در آیه‌ی بعد می‌فرماید: «جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون‏» یعنی آن حوریان جزای زندگی توحیدی آن‌ها است و صورت انوار الهی است تا جانشان به آرامش لازم برسد. آیا این موضوع که هر عقلی می‌فهمد نفس ناطقه‌ی انسان جاودانه است و هرکس با احوالات و روحیاتی که در این دنیا به‌دست آورده در زندگی جاودانه‌ی خود به‌سر می‌برد خرافه است و یا خرافه تفکرات روشنفکران غرب‌زده است که تا آن حدّ خود را در مقابل غرب باخته‌اند که میراث الهی و حکیمانه‌ی نیاکان خود را خرافه می‌پندارند؟! موفق باشید
10053
متن پرسش
با سلام: می شود یک تعریفی در مود تفسیر به رای ارائه کنید؟ تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان یک تفکری را که هیچ ربطی به عقاید توحیدی ندارد و سخن شریعت نیست، بر آیات خدا تحمیل کند و بخواهد از طریق آیات الهی تفکر خود را در جامعه و در مخاطب خود القاء کند، تفسیر به رأی کرده است. ولی اگر با تدبر در آیات الهی سعی کند اشارات آیات را بفهمد و مصداق‌های امروزین آن را تعیین کند تفسیر به رأی محسوب نمی‌شود. موفق باشید
10054
متن پرسش
سلام: در اینکه حضرت ابراهیم (ع) از خداوند تقاضا می کند بخاطر بیشتر شدن یقینش زنده شدن مردگان پس از مرگ را به او نشان دهد دو حالت وجود دارد: یا حضرت ابراهیم (ع) نمی دانسته اند که زنده شدن مردگان پس از مرگ با بدن دنیوی نیست بلکه با بدن برزخی است که چنین چیزی بعید است یا اینکه می دانسته اند و اگر می دانسته چرا خداوند جسم های پرندگان را به همان صورت اولیه در آورد و این چه ربطی به زنده شدن پس از مرگ دارد؟ مگر زنده شدن پس از مرگ اینگونه است؟ و این اینگونه زنده کردن چگونه یقین حضرت را بیشتر کرد؟ و آیا این که خداوند جسم پرندگان دنیا را بعد از متلاشی شدن دوباره احیا کرد و گفت «اینگونه مردگان زنده می شوند» نمی توان این برداشت را کرد که انسانها پس از مرگ در مقطعی با همین بدن دنیوی زنده می شوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقت کنید به سخن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» که کیفیت زنده‌کردن را از حضرت حق تقاضا کرد و این مقام فوق‌العاده متعالی است و خدا هم همان را به حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» داد که با یک اراده پرندگان تکه‌تکه‌شده به حالت اول برگردند، آری با یک اراده که حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» کرد. موفق باشید
10057
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه دنیایی که در آن زندگی می کنیم مادی است و از اشیا ساخته شده است ضرورتا باید حد داشته باشد، یعنی یک جایی تمام شود و از آن بیشتر نباشد. حال به من بگویید چگونه ممکن است به جایی برسیم که بعد از آن چیزی نباشد؟ این تناقض است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا در عالم ماده هستید با بدن مادی، هرچه بروید با ماده روبه‌روئید. ولی اگر از عالم ماده خارج شدید می‌یابید که عالم ماده چقدر محدود بود. ماده در ماده‌بودن که محدود نیست، ماده نسبت به مجردات محدود است. مثل نسبت بدن شما با عقل شما که عقل شما نسبت به بدن شما نامحدود است. موفق باشید
10036
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد با عرض معذرت در یک سخنرانی برای بنده شبهه ای پیش آمد مبنی بر اینکه گفته اند امروز دیگر حکم ارتداد مطرح نیست و جایگاهی ندارد و باعث هرج و مرج در کشور است و این فتوایی که برخی از علما درباره ی شاهین نجفی مطرج کردند فتوای جاهلانه بوده است، مرجعیت باید دارای معنویت باشد باید حکم مثل حکم میرزای شیرازی باشد. و یا گفته شد که امام (سلام الله علیه) هم اگر عواقب حکم ارتداد سلمان رشدی را می دانست شاید آنگونه قتوا نمی داد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود حکم خداوند که رب العالمین است را ترک کرد، تنها با رعایت دستور خداوند است که بستر سعادت انسان‌ها فراهم می‌شود و تنها حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» حکم خدا را در مورد سلمان رشدی اعلام فرمودند و نتیجه‌ی آن از حدّ تصور ما بیرون است که چگونه نقشه‌های صهیونیسم با این حکم نقش بر آب شد. موفق باشید
10037
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: تشکر می کنم از اینکه ما این همه سوال می پرسیم و شما جواب می دهید. کتاب ادب عقل را که مطالعه کردم راستش کمی گیج شدم چرا که در پی برنامه ای هستم 1. نمی دانم چه برنامه ای آماده کنم و چه نکاتی در آن باشد. 2. نمی دانم برای شروع چه کتابی را بخوانم، کدام یک از کتاب های امام خمینی (ره) و آیا مثنوی یا عرفان محیی الدین، کتاب های اساتید دیگر مثل آقای شجاعی و تفسیر علامه طباطبایی و یا ... با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های همه‌ی این عزیزان که نام بردید مفیداند، هرکدام که با روحتان هماهنگی داشت را انتخاب کنید. موفق باشید
10040
متن پرسش
سلام علیکم: بنده طلبه ی پایه ی2 هستم. خواهشمندم بفرمایید اگر بخواهم مدیون امام زمان عج الله تعالی فرجه نباشم و فردی مفید برای اسلام و تشیع باشم، روزی چند ساعت مطالعه ی درسی و چند ساعت مطالعه ی غیر درسی داشته باشم؟ سوال دیگری هم داشتم: اینکه در احادیث هست یک لحظه فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است، چگونه فکر کردن و به چه فکر کردن است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- شما هر اندازه که فرصت دارید باید دروس رسمی حوزه را مطالعه کنید، اگر فرصتی پیدا کردید به موضوعات غیر درسی بپردازید 2- تفکر به معنای واقعی آن متمرکزشدن بر روی حقایق وجودی مثل معرفت نفس است که در وقت‌اش پیش می‌آید. موفق باشید
10045
متن پرسش
سلام: حضرت استاد در کتاب جوان پرورِ «جوان و انتخاب بزرگ» تقریبا در انتهای کتاب نام دو پیامبر بزرگ الهی حضرت عیسی و ادریس علیهما السلام آورده شده است به عنوان دو پیامبری که زنده اند و به آسمان رفته اند به گمان حقیر نام الیاس نبی به اشتباه ادریس کتابت شده است چون پیامبری که مانند عیسی علیه السلام عروج کردند الیاس علیه السلام است. در روایتی آمده روزی عزرائیل نزد الیاس (ع) آمد تا روحش را قبض کند، الیاس (ع) گریست. عزرائیل گفت آیا گریه می کنی با این که به سوی پروردگارت باز می گردی. الیاس گفت: گریه ام برای مرگ نیست، بلکه برای فراق از شبهای طولانی زمستان و روزهای تابستان است که دوستان خدا این شب ها را به عبادت می گذرانند و با محبوبشان خدا، راز و نیاز می کنند و لذت می برند. ولی من می خواهم از صف آنها جدا گردم و اسیر خاک شوم. خداوند به الیاس چنین وحی کرد: تو را به خاطر آن که علاقه به مناجات داری و می خواهی در خدمت مردم باشی تا روز قیامت مهلت می دهم. المخازن سید عباس کاشانی، ج 1، ص 286. برای این متذکر شدم که اگر اشکال بنده درست بود در چاپ های بعدی اصلاح شود. یا علی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر از تذکری که فرمودید. قیصرى در شرح فصوص می‌فرماید: إدریس بسیار از بدن منسلخ مى‏شد و صاحب معراج گردیده بود و با أرواح و ملائکه‌ی مجرده آمیزش داشت. بعضى گفتند مدت شانزده سال خواب نکرد و چیزى نخورد تا عقل مجرد شد و میل بشری - مثل خواب و غذا - از او زایل گشت. هرچند مختص آسمان چهارم است ولی معراج‌هایی تا آسمان هفتم داشت. از این جهت بنده آن مطلب را عرض کردم. موفق باشید
10046
متن پرسش
سلام علیکم: سوال بنده در مورد بحث طینت و وجه جمع با اختیار و همچنین بحث ثواب و عقاب است. توضیح آنکه از احادیث طینت اینطور استنباط می شود؛ که اصولاً برخی ها از ابتدا و ذاتاً خوب هستند و برخی ها از ابتدا و ذاتاً بد. پس اگر خب؛ عمل صالح کرد هنری نکرده چون به اقتضای طینتش بوده و اگر بد نیز اعمال خلاف انجام داد لایق سرزنش نیست چون او نیز به اقتضای طینتش بوده. تا جائیکه روایت داریم که عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مَعِی رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی لَأَغْتَمُّ وَ أَحْزَنُ مِنْ غَیْرِ أَنْ أَعْرِفَ لِذَلِکَ سَبَباً فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ ذَلِکَ الْحَزَنَ وَ الْفَرَحَ یَصِلُ إِلَیْکُمْ مِنَّا لِأَنَّا إِذَا دَخَلَ عَلَیْنَا حُزْنٌ أَوْ سُرُورٌ کَانَ ذَلِکَ دَاخِلًا عَلَیْکُمْ لِأَنَّا وَ إِیَّاکُمْ مِنْ نُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَجَعَلَنَا وَ طِینَتَنَا وَ طِینَتَکُمْ وَاحِدَةً وَ لَوْ تُرِکَتْ طِینَتُکُمْ کَمَا أُخِذَتْ لَکُنَّا وَ أَنْتُمْ سَوَاءً وَ لَکِنْ مُزِجَتْ طِینَتُکُمْ بِطِیْنَةِ أَعْدَائِکُمْ فَلَوْ لَا ذَلِکَ مَا أَذْنَبْتُمْ ذَنْباً أَبَداً ... خب از ظاهر حدیث اینطور استنباط می شود که پس معصومین (ع) هنری نکرده اند که معصوم بوده اند. چون طینتشان خالص بهشتی و علیینی است. اگر طینت ما نیز خالص علیینی بود ما نیز گناه نمی کردیم به تصریح خود معصوم در روایت. حال این مسأله را چطور باید حل کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به معنای طینت است که متوجه باشیم بعضی از انسان‌ها از نظر طینت و شخصیت عموماً امور الهی را انتخاب می‌کنند و شخصیتاً خود را در انتخاب‌های معنوی می‌پرورانند با این‌که می‌توانند انتخاب‌های غیر الهی داشته باشند و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» نمونه‌ی کامل چنین شخصیتی هستند به همین جهت عبادات طولانی دارند، زیرا می‌خواهند بهترین انتخاب را بکنند، در حالی‌که می‌توانستند غیر از این عمل کنند. حال آن انسان‌هایی که به این معنا به شخصیت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» نزدیک‌اند از طینت‌ آن‌ها برخوردارند. موفق باشید
10025
متن پرسش
با سلام: حضرتعالی فرمودید در مورد تصاویر مستهجن مدتی بی اعتنایی کنید تا قدرت آن روی اراده کم شود. خواستم بپرسم اگر صور خیالی آن تصاویر باعث شده روی اراده فرد تاثیر بگذارد بدین معنی است که چنین شخصی از روی اراده خود گناه انجام نداده و نقصیر صور خیالی بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان ابتدا چیزی را تصور می‌کند و مطابق آن اراده می‌نماید. حتی وقتی شما اراده می‌کنید بروید جلسه‌ی سخنرانی، ابتدا تصوری از آن جلسه دارید. حال اگر کسی بنا به تصوری که از پیش خود داشت اراده کرد به تصاویر مستهجن نگاه کند آن تصاویر در خیال او شکل می‌گیرند و از این به بعد با صورت‌های شدیدی از آن تصاویر روبه‌روست و لذا همان صورت‌ها اراده‌ی او را تحت تأثیر قرار می‌دهند هر چند می‌تواند مقابله کند. ولی اگر صورت‌ها قوی باشند ممکن است مقاومت او را بشکنند. حال اگر مدتی مقاومت کند قدرت آن صورت‌ها کم می‌شود و اراده‌ی او قدرت مقابله با آن‌ صورت‌های خیالی را به‌دست می‌آورد. موفق باشید
10032
متن پرسش
سلام علیکم: شما انسان را به عقل خودش ارجاع می دهید. این عقل راهنمایی می کند که بیا قدم صدق در سلوک بگذار. بنا می گذاری برای سلوک همان لحظه به یاد ضعف خود، عذاب، مصایب کربلا، زندگی ابدی با من خود، حق بودن صراط، حشر، قبر، سوال و جواب در مورد اعمال و عظمت آسمان و کراتش، دور بودن از هو، خجالت از گذشته بسیار قبیح، احساس خستگی از عبد نبودن و آزاد بودن، خسته از میلهای بست بی بایان، خسته از کثرت، خجالت از بی عاری در خلوت دور از چشمهای خلایق و کردن آنچه نباید کرد. خسته از حسن ظن دیگران به خود در حالی که ما چیز دیگری که فکرش را نمی کنند هستیم، خسته و فرسوده از فقر معنوی و.....! شروع می کنی به سلوک! نمی دانی چطور شروع کنی نمی دانی به هو چه بگویی! چند دقیقه. چند ساعت، چند روز، چند هفته ذکر می گویی، نافله می خوانی، روزه می گیری، تفکر می کنی، سیر در آیات می کنی، سنن النبی می خوانی، آشتی با خدا می خوانی، 10نکته می خوانی، معاد می خوانی، نهج البلاغه می خوانی، غسل توبه می کنی، چند سیلی به خود میزنی اما! و امان از این اما! خراب می کنی بد جور! روز از نو روزی از نو، انگار نه انگار تو همان بودی که خسته بودی غسل کرده بودی سیر کرده بودی ........ هل من ناصر ینصرنی؟ هل من ناصر ینصرنی؟ هل من ناصر ینصرنی؟ امیدی باقی نمانده. اما جایی هم نیست برویم سر به نیست شویم لا یمکن الفرار من حکومتک. شهامت آرزوی مرگ را هم نداریم. قل ان کانت لکم الدار اخره فتمنه الموت ان کنتم صادقین.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و باز توبه‌ کن و باز شیطان از یک گوشه‌ای و از روزنه‌‌ی نقطه‌ضعفی ورود می‌کند تا تو را مأیوس کند. باز توبه کن. مطمئن باش راه باز می‌شود و به عظمت ربوبیت حضرت رب «جلّ جلاله» پی می‌بری و در خود می‌پیچی که چقدر پروردگارت مهربان و بزرگوار بود و خواهی گفت: «وَ رَبّی، أحْسَنَ رَبّی». موفق باشید
10016
متن پرسش
سلام استاد: چه طوری میشه از عقل استدلالی عبور کرد بعدش ملاک تشخیص حق و باطل چیه ممنون از حوصله تون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید عبورکردن از عقل استدلالی به معنای زیرِ پاگذاشتن آن نیست، به این معنا که با قلب نیز به حقایق نظر کنیم و متوجه باشیم همه‌ی ابعاد حقیقت در معرض عقل قرار نمی‌گیرد، ولی در هر حال موضوعی که باید مورد نظر قلب قرار ‌دهیم از نظر عقل، وجودش ثابت شده باشد وگرنه گرفتار انواع خرافات می‌شویم. موفق باشید
10017
متن پرسش
سلام: ببخشید که مزاحم میشم می خواستم در مورد دعا و طلسم بپرسم که اگر کسی رو طلسم کرده باشند چکار کنه تا مشکلاتش حل بشه؟ و همچنین در مورد بستن بخت. ممنون از راهنمایی شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» عرض کرده‌ام که حضرت حق هرگز سرنوشت ما را در دست کسی قرار نمی‌دهد مگر آن‌که خود ما چنین امکانی را به شیطان و یا جادوگر می‌دهیم، در آن کتاب عرایضی مطرح شده، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
10018
متن پرسش
سلام علیکم: شما فرمودید هر انسانی حب ذات دارد. خواستم بپرسم شیطان پرستان که علاقه به جهنم رفتن دارند، مگر حب ذات ندارند؟ پس چرا آرزوی جهنم رفتن دارند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بدبخت‌ها تصور درستی از جهنم ندارند، همان‌طور که تصور درستی از نور ایمان ندارند. موفق باشید
نمایش چاپی