بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8578
متن پرسش
با سلام: اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در قسمت «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» خبر می‌دهد که اراده‌ی الهی به این تعلق گرفته که خلیفه‌ای در زمین داشته باشد و سپس عین ثابته‌ی آدم را مناسب چنین خلافتی می‌یابد و اسماء خود را در آدم به نظاره می‌نشیند تا خود را در آینه‌ی آدم بنگرد. موفق باشید
8579
متن پرسش
با سلام: چرا لفظ «جاعل» و «خلیفه الله» در «انی جاعل فی الارض خلیفه» به «خالق» و «بشرا» در سوره ص: «انی خالق بشرا من طین» تغییر یافته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سوره‌ی «صاد» نظر به بشر دارد به اعتبار صورت ظاهری آن و این‌که از جنس گِل است. موفق باشید
8580
متن پرسش
سلام: پرورش خیال یعنی چه؟ راه عملی برای پرورش خیال چیست؟ آیا با شعر می توان خیال را پرورش داد؟ اگر بله شعر های کدام شاعر خوب است؟ آیا مولوی خوبه؟ بهترین راه برای پرورش خیال چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیال پرورش نمی‌خواهد خودش به اندازه‌ی کافی پرورش یافته هست. خیال را باید با تصفیه‌ی روح و عقل و با اُنس با حضرت حق پاک و صاحب جمال کرد و از طرفی در کنترل در آورد. تدبّر در قرآن و اشعار امثال مولوی و صداقت کارساز است. موفق باشید
8582
متن پرسش
با سلام: آقای عبدالله مستحسن در کتاب خلیفه خدا نوشته اند: وقتی خدا به آدم امر میکند که از اسماء"آنها"خبر بده آدم آن خلیفه هایی که قبلا بوده ولی در آسمان بوده و از این به بعد است که خلافت آنها باید در زمین هم جعل شود را به همه معرفی میکند. در اینجاست که خدا میگوید آیا نگفتم که من هم غیب آسمانها یعنی آن خلیفه هایی که در آسمانها بوده و شما خبر نداشتید را میدانم و هم غیب زمین و خلیفه هایی که میخواهند از این پس در زمین نیز خلافت کنند را میدانم. آن خبر مهم که جنبه غیب داشته همین بوده که ملائکه از آن بی خبر بودند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید
8583
متن پرسش
با سلام: تفاوت تعبیر «فلما ذاقا الشجره» با آیه «فاکلا منها» به چه دلیل است و گویای چه مطلبی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ظاهراً این دو واژه به یک معنا در این دو آیه به کار رفته است. چون چشیدن هم یک نوع خوردن است و لذا می‌خواهد بگوید وقتی خوردنشان در حدّ چشیدن هم بود، عیوبشان ظاهر شد زیرا رویکردشان دنیایی گشت. موفق باشید.
8585
متن پرسش
با سلام: آیا «لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما» به صورت تکوینی در همه هست؟ اگر هست عزمی که در انبیاء اولوالعزم (ع) و در ائمه (ع) دیده میشود چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وجه تکوینی همه یکسان است چون همه از آدمیت برخوردارند و همه بر روی زمین آمده‌اند، تفاوت در شخصیت تشریعی آن‌ها است. موفق باشید
8603
متن پرسش
سلام یکی از کاربرا سوال کرده بود که احساس میکنه زمان براش خیلی زود سپری میشه و شما پیشنهاد کرده بودید که عالم انسان دینی رو مطالعه کنه می خواستم بدونم احساس زود سپری شدن وقت چه ربطی به این کتاب شما داره چون من این کتاب رو مطالعه کردم و ربطی بین این دو موضوع ندیدم و سوال بعدی اینه که چرا بعضی ها این احساس زود سپری شدن روزها رو دارن و بعضی ها ندارن این ریشه در چی داره؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در کتاب «عالم انسان دینی» متوجه می‌شوید که می‌توان در عالم حضوری ماوراء گذشته و آینده داشت که همان حضور در «حال» است و از آن طرف در آن کتاب متذکر روح غربی می‌شوید که انسان بین بی‌خیالی از یک طرف و بین گرفتارشدن در گذشته و آینده مانده است. این‌توجه به این دو نکته انسان را به تعادل می‌آورد 2- بعضاً این حالت به جهت غلبه‌ی وجه تجرد است و بعضاً به جهت بی‌خیال‌بودن. اولی را باید نگهبانی کرد و دومی را باید تصحیح نمود. موفق باشید
8604
متن پرسش
با سلامی با توجه به تاکید قرآن به تدبر و تفکر ما باید روی چه موضوعاتی تفکر کنیم؟ بارها شده نشسته ام تفکر کنم هیچی یادمان نمی آید زیرا لازمه این تفکر مطالعات قبلی می باشد که من ندارم. تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن ابتدا موضوعاتی مثل توحید، معاد، حضور سنت‌های الهی در عالم را با ما در میان می‌گذارد و سپس ما را دعوت به تفکر در این موضوعات می‌کند. موفق باشید
8564
متن پرسش
سلام علیکم. نظر حضرت امام (ره) راجع به پرستش ماه و خورشید و ستاره چیست؟ اگر ممکن است توضیحش دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم حضرت امام معتقدند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» با ملکوت خیال و عقل و قلب روبه‌رو شدند که ستاره، ملکوت خیال و ماه، ملکوت عقل و خورشید، ملکوت قلب حساب شود. موفق باشید
8557
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد مقام معظم رهبری رای و مشارکت مردم را در مشروعیت نظام جمهوری اسلامی موثر می دانند. لطفا توضیح دهید چگونه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یعنی اگر مردم اصل نظامی که ولیّ فقیه در آن حاکم باشد را نخواهند، نظر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» آن است که آن حاکمیت مشروع نیست و ولیّ فقیه نباید حاکمیت خود را ادامه دهند، هرچند مردم در این مورد به وظیفه‌ی شرعی خود عمل نکرده‌اند. موفق باشید
8560
متن پرسش
سلام علیکم. شما فرمودید خورشید صورت ملکوتی عقل است. کدام خورشید؟ منظور همین خورشیدی که به ما می تابد، است یا خورشیدی دیگر مد نظر است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر نظم عالم مادون را حاصل نظم عالم ملکوت بگیریم می‌توان گفت همان‌طور که نور عقل تجلی می‌کند تا سایر قوا درست دیده شوند، ما به ازاء عقل ، نور همین خورشید موجب می‌شود که اشیاء این عالم درست دیده شوند. موفق باشید
8547
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی. جنابعالی فرمودید که روح انسان به عنوان یک موجود مجرد فقط هست و مردن برای او معنی ندارد و نیز فرمودید که این روح در تمام مراحل زندگی با حداقل یک جسم به سر میبرد. سوالی که پیش می آید این است که در زمان بین دو نفخه صور که همه موجودات مرده اند و خداوند میپرسد که پروردگار جهانیان کیست؟ و چون کسی نیست خود پاسخ خود را میدهد. درآن زمان ارواح که مردن برایشان معنی ندارد آیا مرده اند؟ و اگر نمرده اند چرا قادر به پاسخگوئی به خداوند نمی باشند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در آن مرحله که نور واحد قهار تجلی می‌کند در مقابل چنین اسمی هیچ موجودی استقلال ندارد که سخنی داشته باشند. در مرحله‌ی پایین‌تر است که هر مخلوقی می‌تواند خودش باشد با بدن مخصوص به خودش. موفق باشید
8529
متن پرسش
با سلام و عرض اردات اگر اذکار الهی (مثل تسبیحات حضرت زهرا) بدون حضور قلب گفته شود حداقل ثواب و اثر را دارد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری چون اراده‌ی اولیه‌ آن بوده که این اذکار را بگویید و ذهنتان در حین ذکر جای دیگر رفت، از برکات حداقلی آن بهره‌مند می‌شوید. موفق باشید
8537
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در سوره بقره که می فرماید هیزم جهنم مردم و سنگ هست منظور از سنگ چیست؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا در آیه‌ی 24 سوره‌ی بقره می‌فرماید:«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ» بترسید از آتشی که عامل شعله‌ورشدنش، خودِ انسان است و تعلقات دنیای مادی او، که برای کافران آماده شده. وَقود نار، خودِ انسان است و تعلقات او که از درونش شعله می‌کشد چون خود انسان آن را افروخته است. این آیه به زیبایی تمام ماهیت آتش جهنم را روشن می‌کند. موفق باشید
8539
متن پرسش
سلام علیکم. استاد: با توجه به مباحث تجرد نفس و مسئله‌ی معاد در حکمت صدارئی که «هم‌اکنون قیامت همه برپاست» و این‌که خود پیامبر هم فرمودند: «الان قیامتی قائم». پس قیامت چیزی نیست که آینده بوجود بیاید و هم اکنون وجود دارد و ما به دلیل کثرت حجاب‌ها نمی‌توانیم آن را ببینیم. اما این‌جا یک سوال پیش می‌آید. بعد از صراط و کتب و ... هر کسی با توجه به درجه‌ی نفسش یا در یکی از مراتب جنت است و یا در یکی از مراتب آتش است. پس حساب همه مشخص شده است. یا جهنمی است و یا بهشتی است. اما ما در دنیا چگونه می‌توانیم بگوییم الآن قیامت همه قائم است. در حالی‌که من در یک روز ممکن است چند بار بهشتی باشم به دلیل کارهای خوبی که انجام دادم و چند بار جهنمی باشم به دلیل کارهای بدی که انجام داده‌ام. حال در بین آن کارهای خوب یک کار واقعاً از سر خلوص بوده و برای به امید لقای خداوند انجام شده و یک کار در همان روز از سر میل به نعمات بهشت بوده است. و یا در همان روز یک ریا و نفاق انجام می‌دهی که یک مرتبه از آتش است و کاری دیگر انجام می‌دهی مثل دروغ که مرتبه‌ی دیگری از آتش است. حال با توجه به این‌که قیامت همه اکنون برپاست پس یا باید در بهشت باشند و یا در جهنم، و اگر در بهشت باشند در درجه‌ی خاص و متعلق خود هستند و در جهنم هم همچنین. در حالی‌که ما در روز چند بار جهنمی هستیم و چند بار بهشتی و حالت جهنمی‌مان هم ثبات ندارد گاهی با عملی در عمق آتش قرار داریم و گاهی در آتش قرار داریم ولی شدتش فرق دارد. این حالت‌ها چگونه با همدیگر قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همان‌طور که در حدیث معراج داریم رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» وقتی از اهل بهشت دیدن کردند و دیدند فرشتگانی که مشغول ساختن قصرها برای اهل بهشت‌اند، بعضاً متوقف می‌شوند و باز به کار ادامه می‌دهند و چون حضرت علت را پرسیدند، جبرائیل عرض کرد؛ وقتی از طرف اهل زمین مصالح لازمه که همان توحید الهی بود برسد، آن‌ها مشغول کارند. پس معلوم می‌شود اهل بهشت یعنی آن عده‌ای که رویهم‌رفته اهل بهشت‌اند، گاهی که کوتاهی می‌کنند از ساختن بهشت خود محروم می‌شوند و مسلّم اهل آتش نیز به همین شکل‌اند، و این جنبه‌ی کلّی شخصیت آن‌ها است. ولی در یوم‌الحساب جنبه‌های جزئی هرکس مشخص می‌شود و حتی ممکن است آن‌هایی که اهل بهشت هستند و برای خود قصرها هم ساخته‌اند مجبور باشند مدتی از آتشِ عقاید باطل و اخلاق فاسد عبور کنند تا شایسته‌ی آن وجه آرمانی خود شوند. موفق باشید
8542
متن پرسش
به نام خدا محضر مبارک استاد طاهر زاده سلام علیکم توفیق حاصل شد در ایام فاطمیه که منبر داشتم از مطالب حضرت عالی در کتاب بصیرت حضرت فاطمه استفاده کردم که مورد استقبال بسیاری از مستمعین شد که بنده شما و کتاب هایتان را به آ نها معذفی کردم. اما مهمتر از آن این بود که مطالبتان در دفاع از ولایت فقیه بسیار مثمر ثمر بود که بسیاری از مخاطبین اذعان داشتند که پاسخ خیلی از شبهاتشان را دریافت کرده اند. اما متاسفانه امروزه در این شهر به لطف عده ای از طلاب بی بصیرت شبهات سید صادق شیرازی در مورد ولایت فقیه بسیار در دل جوانان حزب اللهی و مذهبی نفوذ کرده که اگر چه آ ها را از ولایت جدا نساخته اما تردیدهایی در دلهشان ایجاد شده که دیگر دفاع سابق و حتی به قولی بی ترمزی های گذشته را کمتر می بینیم. و در این میان در میان روحانیون شهر تنها سخنرانی که موضوع بحثش را به لطف مطالب ارزنده حضرت عالی دفاع از ولایت البته در قالب های متعدد و گریزهای خاص مطرح می کند بنده هستم و سایر سخنرانان بیشتر به مطالب اخلاقی می پردازند که در این میان احساس تنهایی کرده و حس می کنم صدایم آن چنان که بای به گوش افراد نمی رسد. البته به خاطر تدریس در حوزه کم فرصتی هم مزید بر علت شده است. اما می دانم که به حد توان خودم می توانم کار کنم و اگر من درست رفتار کنم می توان تاثیر زیادی را داشت لذا در خواست دارم که در سیر مطالعاتی و همچنین بیان مساله بنده را راهنمایی کرده تا بهتر بتوانم در این زمینه قدم بردارم. ضمن این که بنده پایان نامه سطح 3 خود را در موضوع تمدن اسلامی تدوین می کنم بر این عقیده هستم که تنها موضوع قابل بحث امروز تمدن اسلامی است زیرا جامعه متین بدون روح اسلامی حاکم بر جامعه را جامعه خوارج می دانم. از لطف حضرت عالی سپاسگذارم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه بر روی موضوع بسیار ارزنده‌ای یعنی تمدن اسلامی دست گذاشته‌اید. مطمئن باشید اگر برای مردم روشن کنید همه‌ی مشکلات ما آن است که می‌خواهیم دینداری را در ذیل تمدن سکولار غرب ادامه دهیم، همه‌ی مسائل حتی مشکلاتی که آقای شیرازی‌ها ایجاد کرده اند، حلّ می‌شود. بدون آن‌که خودتان را مشغول بگومگو با آن‌ها بکنید حق را درست نشان دهید، جایِ باطل به‌خوبی روشن می‌شود و بی‌تاریخی آن‌ها نمایان می‌گردد. موفق باشید
8543
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی. در قرآن ابلیس به عنوان دشمن آشکار انسان بارها معرفی شده است. آیا امکان دارد که ابلیس توبه نماید؟ و آیا راه برگشت برای او وجود دارد؟ اگر پاسخ منفی است آیا نمیتوان گفت (نعوذ بالله) که علم خدا به این موضوع تولید جبر برای ابلیس کرده است؟ و آیا در این صورت عدالت خداوند زیر سوال نمی رود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: راه توبه برای ابلیس بسته نیست، همان‌طور که راه گناه برای معصومین بسته نیست. ولی همان‌طور که خدا می‌داند ائمه«علیهم‌السلام» با اراده‌ی خودشان تا آخر، عصمت خود را حفظ می‌کنند و آن‌ها را شایسته‌ کرد تا هدایت ما را به عهده بگیرند، می‌داند شیطان دشمنی خود را با بشر ادامه می‌دهد و به ما می‌گوید مواظب او باشید. ملاحظه کنید علم خدا موجب جبر نمی‌شود چون علم خدا علم به عمل ما است آن‌طور که ما اختیار می‌کنیم. موفق باشید
8545
متن پرسش
با سلام. ولادت آقا امیر المومنین علیه السلام بر شما استاد عزیز و همه شهدا و شیعیان مبارک. از اونجایی که به حقیقت گویی شما ایمان دارم، خواستم سوالی رو خیلی واضح و صریح عرض بفرمایید. در عصر کنونی که رهبری این جامعه با حضرت آقا هست، اهداف انقلاب و نظام و کلا حقایق به وسیله اکثریت مردم (عوام) پیش میرود و یا به وسیله اقلیت مردم است؟ منظور از اقلیت ، خواص با بصیرتی هست که گوش به فرمان رهبری هستند. حقیر فکر میکنم که گزینه دوم درست یاشه. یعنی در عصر کنونی این عوام نیستند که در تداوم اهداف انقلاب نقش بسزایی داشته باشند ( البته نه این که اصلا نقش ندارند. حضور میلیونی در راهپیمایی ها، حضور میلیونی در انتخابات مختلف و..)اما با عقل ناقصم وقتی به قضیه دقیق نگاه میکنم میبینم گاهی اوقات حضرت آقا حتی یک تنه کاری رو پیش میبرند و یا حتی با همان اقلیتی که مصداق کم من فئة القلیل هستند اهداف نظام و انقلاب رو پیش میبرند. و به نظرم متاسفانه همین مظلوم بودن آقا در بین اکثریت مردم، خود حاکی از این باشد که شخص رهبری مثل پدری دلسوز به همراه همان اقلیت با بصیرت که همگی در صراط حق هستند نقش بسیار مهمتری در این زمینه دارند. مانند سیدالشهدا علیه السلام که با همان اقلیت هفتاد و دو نفر، انقلابی ماندگار را در طول تاریخ ثبت کردند. هر چند که بنده اصلا قصد تخریب اکثریت رو ندارم ولی به نظر میاد که شخص رهبری و مردم با بصیرت قلیلی که واقعا گوششان به دو لب آقا هست نقش بسزاتری ایفا میکنند. شرمنده که اظهار نظر کردم. منتظر نظرتان. یاعلی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همیشه همین‌طور بوده. لطف کار آن است که اکثر مردم در مقابل نظرات رهبری مقاومت ندارند و ایشان را خیرخواه خود می‌دانند. هیچ‌وقت نباید از مردم انتظار داشت در زوایای این موضوعات وارد شوند. موفق باشید
8507
متن پرسش
با سلام و احترام حضرتعالی فرموده اید: عنایت داشته باشید اگر خداوند به اهل ایمان بهشت را وعده می‌دهد به چیز کمی وعده نداده است، می‌ماند که هستند اولیائی که از مقام تجلی اسماء الهی که اصطلاحاً مقام واحدیت است می‌گذرند تا به مقام تعیّن اولی که مقام فناء فی اللّه است برسند. اینان آن کسانی هستند که از بهشت می‌گذرند و لذا همه‌چیز را در فنای به حق می‌بینند و اظهار می‌دارند: «ما رَأیْتُ‏ شَیْئاً إلّا وَ رَأیْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه» یعنی هرچیزی را به جنبه‌ی حقانی‌اش می‌بینند. همین‌ها هم نظر به بهشت را به‌کلی منتفی نمی‌دانند چون بهشت محل تفصیل نور تعیّن اوّل است. آری این‌ها به بالاتر از بهشت هم نظر دارند 1. چون انسانها در نهایت سرنوشتشان یا بهشت هستند یا جهنم. پس اولیا الهی هم باید دربهشت باشند. در روایات داریم که اهل البیت (ع) به بهشت بودن خودشان بارها اشاره کرده اند. این درست که اولیا در بهشت هستند اما در بهشت مخصوص خودشان ؟ 2. در تفسیر حکیمانه سوره واقعه جنبه باطنی نعمتهای بهشتی بیان شده است. مثلا در باره «فاکهه» :صورت کشفیات معنوی است که واجد جمیع کمالات است و «لَحم طیر» صورت لطائف حِکْمی و دقائق معانی معنوی است یعنی اهل فنا و قرب در قیامت به هر کشفی و به هر حکمتی که خواستند، می‌نگرند و آن را می‌یابند و حاصل به‌کاربردن قوای نفس در راه خدا و در اختیار گرفتن خطورات نفس، ظهور این کشفیات معنوی است.وقتی باطن این نعمتها این گونه است چه لزومی دارد به بالاتر از آن نظر کنند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری همین‌طور است که می‌فرمایید چون نظر به باطن نعمت‌های بهشتی همان مقام بالاتر از بهشت است. در آن مباحث بحث در صورت‌های بهشتی بود که این صورت‌ها، صورت عقاید و اخلاق ما است و در بحث اخیر بحث در باطن آن صورت‌ها که همان عقاید و اعمال است که آن جنبه‌ی حقانی عقاید و اعمال می‌باشد. موفق باشید
8509
متن پرسش
سلام علیکم اگر آدمیت همه انسانها به شجره ممنوعه نزدیک شده پس اهل بیت (ع)هم باید به شجره نزدیک شده باشند، این مطلب با اینکه اهل بیت (ع) عصمت تکوینی دارند چگونه جمع میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بین مقام نور عظمت اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و مقام انسانی آن‌ها باید فرق گذاشت. به همین دلیل که آن‌ها در روی زمین آمدند و آمدن روی زمین به جهت نزدیکی به شجره بوده. پس آن‌ها نیز از جهت جنبه‌ی بشری به شجره نزدیک شده‌اند چون آدم به جهت آدمیت‌اش به شجره نزدیک شد نه از جنبه‌ی نبوتش که مافوق دنیا و مافیها است. موفق باشید
8515
متن پرسش

سلام علیکم استاد. حدیث داریم که در روز قیامت اگر نماز مورد قبول واقع شد همه اعمال مورد قبول قرار می گیرد و اگر نماز مورذ قبول واقع نگردد سایر اعمال قبول نیست. آیا قبولی نماز منحصر در حضور قلب است یعنی اگر کسی در طول عمری نمازش را خوانده باشد ولی حضور فلب نداشته باشد نماز و حتی سایر اعمالش قبول نمی شود؟ 2. بنده چندبن نماز قضا دارم ولی هنوز قضا نکرده ام آیا اعمال دیگری که انجام داده ام چه واجب و چه مستحب مورد قبول واقع نشده است؟ با سپاس

متن پاسخ

باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- همین‌که اراده می‌کنید با نماز از حکم خدا تبعیت کنید و روی‌هم‌رفته عزم شما آن است که با خدا ملاقات کرده باشید؛ إن‌شاءاللّه نمازتان قبول است. باید سعی کرد کیفیت آن را بیشتر کرد 2- ربطی به هم ندارد، آن اعمال‌تان قبول است. إن‌شاءاللّه تصمیم بگیرید قضای نمازهایتان را اداء کنید. اعتکاف فرصت خوبی است. موفق باشید

8516
متن پرسش
سلام ۱. در شناخت خود چقدر باید کارکرد و تا اینکه این قلب راه بیفتد؟ ۲. در بحث ازدواج چطور متوجه شویم نفس آماده شده است برای تولدی دیگر؟ ۳. چه توصیه ای میفرمایید برای کنترل چشم با توجه به عالم امروزه؟ با تشکر فروان و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به نظرم اگر با کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» مأنوس شوید إن‌شاءاللّه وارد بستری می‌شوید که پس از مدتی خودتان جوابگوی سؤالاتی که در قسمت 1 و 3 کرده‌اید، می‌شوید. در مورد قسمت دوم اگر بدن‌تان آماده است نفس آماده شده. موفق باشید
8503
متن پرسش
استاد محترم سلام جهت تغییر سبک نگرش و متود فکری اساتید دانشگاه ها و نخبگانی که دارای تریبون هستند نسبت به رهبر انقلاب و این نظام اسلامی، چه جزوه ای را صلاح می دانید از آثارتان برای آنها تهیه و در اختیارشان قرار بدهیم. و خواهشمند است حضرتعالی یک توصیه کلی با توجه به سوابق فعالیت های فرهنگی و علمی برای اینجانب مرقوم فرمایید.سایه رهبری مستدام باد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: شاید کتاب «جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم» کمک کند. خودتان هم متوجه باشید امروز انقلاب اسلامی محل ظهور اسم اعظم الهی است و نسبت خود را با انقلاب اسلامی نسبت درستی قرار دهید. موفق باشید
8498
متن پرسش
بنام خدا و با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی استاد یزدان پناه در بحث منازل السایرین منزل تذکر در توضیح استعداد فطری گفنتد همه انسان ها استعداد توحیدی و فطری برای سیرالی الله دارند اما استعداد ها متفاوت است بعضی فقط در حد فعلیت اخلاقی پیش می روند و بعضی قدم در سیر عرفانی هم می گذارند و این افرا د هم متفاوت اند و هر کسی به مرحله ی تجلی ذاتی نمی رسد. چون استعداد آن را ندارد . از طرفی در مباحث نفس داریم که همه ی انسان ها از مقام انسان کامل نازل شده و استعداد باز گشت به همان مقام را هم دارند . حال سوال این است که اگر همه ی انسان ها استعداد وصول به مقام انسان کامل را دارند دیگر جایی برای فرمایش استاد یزدان پناه باقی نمی ماند آیا وجه جمعی به نظر جنابعالی می رسد ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم باید بین استعداد ذاتی انسان‌ها به ما هُو انسان و بین انسان بما هو حسن و رضا فرق گذاشت. همان‌طور که می‌فرمایید هرکس بنا به تعریفی که برای خود کرده همتی را برای خود در مسیر توحید شکل داده که از این جهت معلوم نیست همت او تا فنای ذاتی باشد، هرچند در ذات خود به عنوان «لا تبدیل لخلق اللّه» هیچ تفاوتی در مخلوقات خدا نیست. موفق باشید
8476
متن پرسش
سلام استاد. من جدیدا طوری شدم که اصلا دلم نمی خواد از خونه بیرون برم، با دیدن مردم متشتت می شم، حواسم پرت می شه و اگه چشمامو کنترل نکنم سردرد می گیرم، مخصوصا با دیدن نا محرم که خیلی شدیدتر میشه، دوست ندارم زیاد تو جمع ظاهر بشم و اگه زیاد تو جمع برم و صحبت کنم سردرد می گیرم و احساس پراکندگی حواس می کنم، نمی دونم می خوام بپرسم آیا این حالت بده یا خوب؟ اینکه من نمی دونم بدون مشکل با دیگران روبرو بشم آیا نشونه نداشتن عزت نفسه یا نه؟ البته با همه هم این طوری نیستم، خب کی از مصاحبت با خوبا سردرد که نمی گیره هیچ، لذت هم می بره؟ آیا هنر به این نیست که آدم حاضر در جمع باشه و بتونه خودش رو حفظ کنه تا اینکه زمینه رو برا خودش از بین ببره؟ خیلی ممنون از شما و حقیقتا التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به هرحال همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 8471 از حضرت صادق«علیه‌السلام» آن حدیث نقل شد؛ حضور در جمع مؤمنین لازم است. از طرفی آنچه می‌گویید دو حالت دارد: یا یک حالت معنوی است، و یا یک مشکل روحی است که با اختلالات هورمون‌ها ایجاد شده. که در حالت دوم باید به پزشک رجوع کرد. از ورزش و تغذیه‌ی مقوی غفلت نکنید. موفق باشید
نمایش چاپی