بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8741
متن پرسش
به نام خدا با سلام و عرض تبریک عید مبعث استاد گرامی! مگر نه این است که 84 خبره‌ی مورد اعتماد مردم به این نتیجه رسیده‌اند که آقای خامنه‌ای آگاه‌ترین فقیه زمانه است پس چه معنا دارد که چندین فقیه دیگر هم عرض اندام کرده و در لوای مرجعیت عملاً دعوی رهبری جامعه را داشته باشند؟ تا آنجا که یکی سپاه با به تبعیت از مرجعیت (نه رهبری) توصیه می‌کند یکی آن‌قدر که به دیدار مراجع می‌رود به دیدار رهبر نمی‌رود دیگری با وجود حمایت‌های رهبری، مخالفت مراجع کافی است تا تکفیرش کنند و منحرفش بنامند! و حتی کسی هم این وسط پیدا می‌شود که به رهبری غلط می‌کنی و بی‌سواد می‌گوید چون از نظر امام خامنه‌ای اصرار به بلند گریستن و حتی بلند صلوات فرستادن در مراسم عزادرای لازم نیست و حتی نباید باشد! ما ولایت فقیه داریم یا فقیهان؟ آیا در زمان حیات امام حسن(ع) امام حسین (ع) هم امامت می‌فرمود؟ چه معنا دارد که رییس دولت دهم حق دیدار مرجعیت را نداشت ولی مطابق اخبار دختران موسوی به راحتی به دیدار ایشان می‌روند؟ (نظر به اینکه هم پاسخ نامه‌ی قبلی بنده و نیز برخی از دوستان با مشکل فونت روبرو بود ممنون می‌شوم جواب را به صورت عکس یا طوری که به مشکل نخورد ارسال فرمایید زیرا با وجود تمامی تنظیمات مشکل بر طرف نشده است)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیلی متوجه منظورتان نشدم. در هر حال ولیّ فقیه به عنوان حاکم اسلامی وظایفی دارند و هیچ فقیهی بنا به فتوای خود فقها حق دخالت در حاکمیت حاکم اسلامی را ندارد ولی به عنوان دلسوز‌های جامعه چقدر خوب است که نظراتشان اظهار شود و مورد توجه قرار گیرد و همه مواظب‌اند به فقها و مراجع احترام بگذارند. زیرا سایر فقها هم انقلاب را از خودشان می‌دانند و نسبت به آن احساس مسئولیت می‌کنند و این خیلی مثبت است. اگر هم کسی پیدا شود که بخواهد با نظام مقابله کند که تکلیفش معلوم است و نه‌تنها نظام، که مردم نیز وظیفه دارند به او پشت کنند. موفق باشید
8726
متن پرسش
بسمه تعالی . . . سلام علیکم . . . ببخشید استاد عزیز، جایگاه این مطالعاتی که حالا در امر معاد شناسی ، امام شناسی توحید و... میکنیم در برزخ و قیامت با توجه به اینکه سختی های سکرات و برزخ تمام حافظه را پاک میکند چگونه است؟ آیا همان نیتی که صرفا کرده ایم متمثل میشود؟ یا صرفا آن علوم هم به نحوی مثل نماز و روزه یا عمل خیر ظهور خاصی دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فشار سکرات هرگز عقاید حقه را پاک نمی‌کند، بلکه آن‌ها را شکوفا می‌کند تا ما صورت اعمال خود را در برزخ ببینیم. فشار سکرات باورهای اعتباری و غیر واقعی را از بین می‌برد. وای به حال کسی که خود را تنها در این امور اعتباری معنا کرده باشد. در آن دنیا با خلاء کاملی از خود روبه‌رو است. موفق باشید
8707
متن پرسش
آیا با توجه به محدود بودن دنیا و نامتناهی بودن آخرت، عذاب جاودان اخروی با عدل الهی تناقض ندارد؟ جواب فیلسوفان و عرفا را خوانده ولی قانع نشدم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث اراده‌ی انسان‌های گناهکار مطرح است. بدین‌معنی که اگر یک کسی شخصیتاً اراده کرده در دنیا همواره بدی‌ها را انتخاب کند، در قیامت با آن انتخاب و اراده‌ی خود روبه‌رو می‌شود. موفق باشید
8702
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت علیهم السلام در صفحه 286 فرموده اید: مقام و مرتبه مخلَصین اصلاً جایی نیست که شیطان بتواند در حوزه ی شخصیتشان وارد بشود چون توسط خدا خالص شده اند، مقامی است که شیطان در آن مقام دستگیره ای ندارد که بدان متوسل شود و بهانه ای برای تحریک داشته باشد. پس استاد چرا شیطان در هنگامی که حضرت ابراهیم علیهم السلام میخواستند حضرت اسماعیل علیهم السلام را قربانی کنند ایشان را وسوسه میکرد؟ مگر شیطان نمیدانست که ایشان از مخلَصین است؟ یا در مورد معصومین اگر خداوند اراده کرده که آنها پاک و خالص باشند پس یک نوع جبر است و آنها از خود اختیاری ندارند که گناهی مرتکب شوند ؟ لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در مخلَص‌بودن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همین بس که شیطان نتوانست هیچ تأثیری بر اراده‌ی حضرت داشته باشد، و خود شیطان هم گفت: فقط مخلَصین تحت تأثیر اغوای من قرار نمی‌گیرند و در مورد حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نیز همین‌طور شد. 2- در رابطه با عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها، اخیراً که آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب در شنبه‌شب‌ها بحث شد عرایضی داشتم. خوب است که به صوت آن بحث رجوع فرمایید تا روشن شود عصمت معصومین با علم به گناه به آن‌ها داده می‌شود و به همین جهت خودشان زشتی گناه را می‌بینند و با اختیار خودشان از آن دوری می‌کنند. موفق باشید
8703
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز اگر هر چیز را باید علت و آفریننده ای باشد خدا نیز باید علت و آفریننده ای داشته باشد؟ لطفا پاسخ این سوال را به صورتی که برای عموم قابل فهم باشد را بفرمائید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرگز این‌طور نیست که هرچیزی باید علت داشته باشد. خداوند عین هستی است و عین هستی، هستی‌آفرین است بدون آن‌که نیاز باشد هستیِ او به هستی دیگری وابسته باشد. اگر بحث برهان صدیقین را دنبال بفرمایید این موضوع برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
8686
متن پرسش
با سلام: به نظر می آید معنایی که در کتاب هدف حیات زمینی آدم از شجره فرموده اید که منظور دنیاست با روایتی از عیون اخبارالرضا در تضاد باشد: از امام رضا (ع) روایت شده که فرمودند: آدم با خود گفت آیا خداوند بشری بهتر از من خلق کرده است؟ خداوند فرمود: به ساق عرش بنگر. آدم دید نوشته است: لااله الا الله محمد رسول الله، علی ابن ابیطالب امیر مومنان (ع) همسر او سرور زنان عالمین (س) و حسن (ع) و حسین (ع) سرور جوانان بهشت. آدم گفت پروردگارا اینان کیستند؟ فرمود: اینان از نسل تو هستند آنان از تو و همه آفریدگانم بهترند... مبادا به دیده حسد به آنان بنگری که ترا از جوار خود بیرون میکنم. آدم به دیده حسد به آنان نگریست شیطان بر او مسلط شد تا از آن درخت خورد. گویا درخت همان حسد آدم به مقام اهل بیت (ع) بوده. این تفسیر با تفسیر درخت به دنیا چگونه جمع میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از این نوع موارد زیاد داریم که یک موضوع با موضوعات زیادی تطبیق می‌کند. نمونه‌ی این‌ها را در تفسیر المیزان ملاحظه خواهید کرد که به آن اصلاحاً «جَرْی» می‌گویند. موفق باشید
8687
متن پرسش
با سلام: علامه در مورد "ما کنتم تکتمون"سوره بقره فرموده اند: "از باب رعایت آداب کلامی است که عمل یک نفر را به جماعتی که با آن یکنفر آمیخته اند و امتیازی بینشان نیست نسبت میدهند" آیا بین ملائکه ای که مطیع امر خدا بودند با ابلیس که کفر خود را مکتوم داشته بود امتیازی نیست؟ قرآنی که در مورد لوط فرموده "انا منجوک و اهلک الا امراتک" و همسر لوط را از اهل او جدا کرده چرا بین ملائکه و ابلیس امتیاز ننهاده باشد؟ به نظر می آید فرمایش علامه در این مورد مورد مناقشه است. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مقام ملائکه طوری بود که شیطان می‌توانست در آن مقام قرار گیرد و کفر او پنهان بماند. موفق باشید
8689
متن پرسش
با سلام: در جواب سوالی فرموده اید: "آدم به جهت آدمیت‌اش به شجره نزدیک شد نه از جنبه‌ی نبوتش که مافوق دنیا و مافیها است." چطور آدمیت و نبوت که دو جنبه متفاوتند و به ظاهر متضادند (چون فرموده اید که جنبه نبوت از دنیا و مافیها بالاتر است) در یک شخص واحد جمع میشود و او شخصیت واحدی دارد؟ واقعا مساله پیچیده ای است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مثل آن‌که فطرت و غریزه در یک نفر جمع می‌شود و یا خدا می‌فرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» که فجور و تقوای نفس را در نفس ناطقه‌ی انسان جمع کرد. موفق باشید
8658
متن پرسش
با عرض سلام: بنده مدتی است در وجود خدا شک میکنم و هرچه روی برهان صدیقین هم فکر میکنم باز هم قلبم حالت انکار دارد. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به وجود خدا شک ندارید به این شک دارید که آیا این برهان می‌تواند آن خدایی را که می‌شناسید اثبات کند یا نه. به دنبال راهی هستید که خدایتان را برایتان روشن کند. شاید در مباحث معرفت نفس آن خدا را بهتر پیدا کنید. آن کسی که در به در به د نبال خداست به وجود خدا شک ندارد بلکه می‌خواهد بهتر او را پیدا کند تا با او مأنوس گردد. دنبال کنید پیدایش می‌نمایید و به او خواهید گفت «دیر آمدی ای نگار سر مست...... زودت ندهم دامن از دست». موفق باشید
8659
متن پرسش
سلام استاد. بنده از جواب سوال 8578 (اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟) قانع نشدم لطفا بیشتر توضیح بفرمایید. (البته بنده سوال کننده نبودم)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سعی بفرمایید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را مطالعه بفرمایید معارف بسیار بلندی در آیات اولیه‌ای که مربوط به بهشت آدم هست برایتان پیش می‌آید. همین اندازه بدانید که حضرت حق به ملکوتیان خبر می‌دهد که بنا است در زمین خلیفه‌ای قرار دهد و سپس آن خلیفه را با تعلیم اسماء به صحنه می‌آورد. موفق باشید
8665
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: شما در بحث وحدت وجودی که در مسجد امیرالمومنین (ع) در ایام اعتکاف داشتید فرمودید وجود تشکیکی نیست و بلکه ظهور خداوند است که تشکیکی است. و آنچه که از تشکیکی بودن وجود در برهان صدیقین بیان کردیم من باب تعلیم است و حقیقت امر وحدت شخصیه وجود است. آیا با این صحبت در مورد نفس هم که شما در ده نکته بحث از تشکیکی بودن مراتب نفس می کردید برای تعلیم است و نفس انسان هم وجود تشکیکی ندارد و بلکه ظهور تشکیکی دارد؟ اگر امکان دارد کمی توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تشکیکی بودن نفس به این معنا که نفس در نزد خدا است ولی دائماً می‌تواند نسبت وجودی خود را با خدا شدید کند و از حجاب‌هایش بکاهد ربطی به تشکیکی‌بودن وجود که گمان کنیم یک وجود مطلق داریم و به صورت طولی و بیرون از وجود مطلق وجوداتی هست، فرق دارد. موفق باشید
8645
متن پرسش
با سلام. در جواب سوالی فرموده اید: "در روایت داریم هر اندازه عقل انسان رشد کند، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود." پس اینکه حضرت رسول هر روز صبح از اصحابشان می پرسیدند هل من مبشرات چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خواب دیدن‌هایی که در اثر تحرک غیر قابل کنترل قوه‌ی خیال باشد، با رشد عقل و کنترل خیال کم می‌شود ولی آن حالاتی که در اثر صعود نفس ناطقه بر عالم بالا برای نسان صورت می‌گیرد پای برجاست که به آن، مبشّرات می‌گویند. موفق باشید
8633
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد 1) آیا در بحث سیر مطالعاتی که ارائه داده اید رعایت آن حتمی است؟ مثلا یکی از دوستان شروع مباحثه مطالب را از سلوک ذیل شخصیت امام (ره) بعنوان روش سلوکی نوین تعیین می نماید نظر حضرتعالی چیست؟ 2) در ابتدای جلسه نهم کتاب سلوک ذیل شخصیت امام (ره) به گفته ایشان که فرمودند "اقل مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند" بعنوان شخصیتی که در مقام تفصیل حقیقت اجمالی امام (ره) قرارگرفته اید موضوع را باز فرمایید و اگر فلسفه لازم می آید چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ 3) بنده حدود یک سالی است که بعد از ظهرها پس از استراحت از کار صبح تنهایی و با استفاده از سایت و گاها کتبی از مشهد مقدس از آثار شما بهره مندمی شوم و دو هفته ای است که دو نفر از رفقا بجمع پیوسته اند و احساس می نمایم روش مباحثه دلگرمی خاصی دارد و از سرخوردگی های مقطعی که در تنهایی رخ می دهد جلوگیری می کند توصیه ای اگر دارید بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست از جهتی نگاه فلسفی شما را نیز تأمین می‌کند به‌خصوص اگر تا بحث‌ معاد را با شرح آن دنبال کنید و بهتر می‌توانید مباحث کتاب سلوک را دریافت فرمایید. به نظرم اگر جمع رفقا از قبل بحثی از مباحث سیر مطالعاتی را کار کنید و بعد وعده کنید با یادداشت‌هایی که کرده‌اید با همدیگر مباحثه کنید خوب است. موفق باشید
8615
متن پرسش
سلام علیکم . در جواب عزیزی فرموده بودید : "حضرت حق بر اساس امکان و ظرفیت هر شیئ به نور اسماء‌اش بر آن شیئ تجلی می‌کند که آن ظرفیت و استعداد، همان جنبه‌ی امکانی آن شیئ است. " سوال اول اینکه آن ظرفیت شی را برای بار نخستین چه کسی تعیین میکند؟ آیا خب ذات احدیت این ظرفیت را تعریف میکند یا همان وجود شی؟ اگر حالت اول باشد که جبر پیش میاید؟ و سوال دوم اینکه امکان و ظرفیت هر شی ء همان عیت ثابت است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- «امکان» ذاتیِ هر شیئ است، چیزی نیست که خالق بخواهد. خالق شیئ «امکان» را وجود می‌دهد. به قول ابن‌سینا: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها» خداوند زردآلو را، زردآلو نکرد بلکه آن را ایجاد کرد. 2- آری امکانِ شیئ همان عین ثابته‌ی آن شیئ است که به عنایت الهی وجود پیدا کرده. موفق باشید
8574
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما و همه ی فعالان عرصه ی فرهنگ سوالی داشتم و آن اینکه سیر مطالعاتی الف (با استفاده از دی وی دی ها و کتابها) را که در سایت قرار داده اید، حدودا چه مقدار زمان نیاز دارد؟ به طور متوسط هفته ای چند ساعت نیاز دارد تا انشالله بتوانم در مدت 2 سال این سیر مطالعاتی را به پایان برسانم؟ قابل ذکر است که بنده معلم هنرستان هستم و در ایام مدارس، تقریبا پنج روز هفته (صبح تا ظهر) در مدرسه مشغولم. علاوه بر آن نیز ممکن است در پایان هفته هم کلاس های تدریس اضافی داشته باشم. ممنونم از حسن توجه شما سالم و سربلند باشید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: معارف الهی چون «نور» است، همین‌که وارد شوید روح و قلب به نشاط می‌آید. نه ماهی فکر آن را می‌کند که چه موقع به پایان آب برسیم و نه انسان در زندگی با معارف الهی باید فکر پایان آن را داشته باشد. گفت: «هر که چون ماهی نباشد جوید او پایان آب.... هر که او ماهی بود کی فکرت پایان کند». موفق باشید
8576
متن پرسش
با سلام. ضمیر «هم» دوم در «انباهم باسمائهم» به کدام مرجع برمیگردد؟ اگر به ملائکه برمیگردد چه لزومی داشت آدم اسماء ملائکه را به خود آنان نشان دهد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: باید به ملائکه نشان داده می‌شد حقیقت شما در نزد خلیفه الهی است. موفق باشید
8577
متن پرسش
با سلام. نظر شما درباره کتاب «خلیفه خدا» ی آقای عبدالله مستحسن چیست؟ به نظر می آید نظرات ایشان با علامه متفاوت است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: من آن کتاب را مطالعه نکرده‌ام ولی در هر صورت آقای مستحسن اهل فکر‌اند و باید فکر ایشان را هم مورد توجه قرار داد. موفق باشید
8578
متن پرسش
با سلام: اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در قسمت «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» خبر می‌دهد که اراده‌ی الهی به این تعلق گرفته که خلیفه‌ای در زمین داشته باشد و سپس عین ثابته‌ی آدم را مناسب چنین خلافتی می‌یابد و اسماء خود را در آدم به نظاره می‌نشیند تا خود را در آینه‌ی آدم بنگرد. موفق باشید
8579
متن پرسش
با سلام: چرا لفظ «جاعل» و «خلیفه الله» در «انی جاعل فی الارض خلیفه» به «خالق» و «بشرا» در سوره ص: «انی خالق بشرا من طین» تغییر یافته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سوره‌ی «صاد» نظر به بشر دارد به اعتبار صورت ظاهری آن و این‌که از جنس گِل است. موفق باشید
8580
متن پرسش
سلام: پرورش خیال یعنی چه؟ راه عملی برای پرورش خیال چیست؟ آیا با شعر می توان خیال را پرورش داد؟ اگر بله شعر های کدام شاعر خوب است؟ آیا مولوی خوبه؟ بهترین راه برای پرورش خیال چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیال پرورش نمی‌خواهد خودش به اندازه‌ی کافی پرورش یافته هست. خیال را باید با تصفیه‌ی روح و عقل و با اُنس با حضرت حق پاک و صاحب جمال کرد و از طرفی در کنترل در آورد. تدبّر در قرآن و اشعار امثال مولوی و صداقت کارساز است. موفق باشید
8582
متن پرسش
با سلام: آقای عبدالله مستحسن در کتاب خلیفه خدا نوشته اند: وقتی خدا به آدم امر میکند که از اسماء"آنها"خبر بده آدم آن خلیفه هایی که قبلا بوده ولی در آسمان بوده و از این به بعد است که خلافت آنها باید در زمین هم جعل شود را به همه معرفی میکند. در اینجاست که خدا میگوید آیا نگفتم که من هم غیب آسمانها یعنی آن خلیفه هایی که در آسمانها بوده و شما خبر نداشتید را میدانم و هم غیب زمین و خلیفه هایی که میخواهند از این پس در زمین نیز خلافت کنند را میدانم. آن خبر مهم که جنبه غیب داشته همین بوده که ملائکه از آن بی خبر بودند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید
8583
متن پرسش
با سلام: تفاوت تعبیر «فلما ذاقا الشجره» با آیه «فاکلا منها» به چه دلیل است و گویای چه مطلبی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ظاهراً این دو واژه به یک معنا در این دو آیه به کار رفته است. چون چشیدن هم یک نوع خوردن است و لذا می‌خواهد بگوید وقتی خوردنشان در حدّ چشیدن هم بود، عیوبشان ظاهر شد زیرا رویکردشان دنیایی گشت. موفق باشید.
8585
متن پرسش
با سلام: آیا «لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما» به صورت تکوینی در همه هست؟ اگر هست عزمی که در انبیاء اولوالعزم (ع) و در ائمه (ع) دیده میشود چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وجه تکوینی همه یکسان است چون همه از آدمیت برخوردارند و همه بر روی زمین آمده‌اند، تفاوت در شخصیت تشریعی آن‌ها است. موفق باشید
8603
متن پرسش
سلام یکی از کاربرا سوال کرده بود که احساس میکنه زمان براش خیلی زود سپری میشه و شما پیشنهاد کرده بودید که عالم انسان دینی رو مطالعه کنه می خواستم بدونم احساس زود سپری شدن وقت چه ربطی به این کتاب شما داره چون من این کتاب رو مطالعه کردم و ربطی بین این دو موضوع ندیدم و سوال بعدی اینه که چرا بعضی ها این احساس زود سپری شدن روزها رو دارن و بعضی ها ندارن این ریشه در چی داره؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در کتاب «عالم انسان دینی» متوجه می‌شوید که می‌توان در عالم حضوری ماوراء گذشته و آینده داشت که همان حضور در «حال» است و از آن طرف در آن کتاب متذکر روح غربی می‌شوید که انسان بین بی‌خیالی از یک طرف و بین گرفتارشدن در گذشته و آینده مانده است. این‌توجه به این دو نکته انسان را به تعادل می‌آورد 2- بعضاً این حالت به جهت غلبه‌ی وجه تجرد است و بعضاً به جهت بی‌خیال‌بودن. اولی را باید نگهبانی کرد و دومی را باید تصحیح نمود. موفق باشید
8604
متن پرسش
با سلامی با توجه به تاکید قرآن به تدبر و تفکر ما باید روی چه موضوعاتی تفکر کنیم؟ بارها شده نشسته ام تفکر کنم هیچی یادمان نمی آید زیرا لازمه این تفکر مطالعات قبلی می باشد که من ندارم. تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن ابتدا موضوعاتی مثل توحید، معاد، حضور سنت‌های الهی در عالم را با ما در میان می‌گذارد و سپس ما را دعوت به تفکر در این موضوعات می‌کند. موفق باشید
نمایش چاپی