بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8837
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید آیا به نظر شما تقوا فقط بر روی حکمت عملی تاثیر گذار است یا بر روی حکمت نظری هم اثر میگذارد؟ (شهید مطهری معتقد است تقوا فقط بر روی حکمت عملی اثر گذار است!!!) 2. شهید مطهری معتقدند که ریگ در دهان گذاشتن (اجبار عملی) تقوای ضعف محسوب میشود در حالیکه میدانیم سالها آیت الله قاضی این کار را انجام داده اند شاید روشهایشان متفاوت است نظر شما چیست؟ 3. بنده اینطور برداشت کرده ام که در عالم برزخ انسان با عقاید خود روبرو میشود و تجسم اعمال و تفکرات خود را میبیند اما در بعضی حکایات مبینیم که مثلا در عالم برزخ طرف با گرد اسب امام حسین (ع) نجات می یابد. این چگونه توجیه میشود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- به همان دلیل که قرآن می‌فرماید: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه‏» پس تقوا زمینه است تا حضرت حق حکمت‌ها به ما بیاموزاند. 2- کار آیت اللّه قاضی را می‌توان برای ابتدای راه توجیه کرد. 3- چون در این دنیا تعلق قلبی به حضرت داشته، صورت آن تعلق آن بوده که دیده. موفق باشید
8821
متن پرسش
سلام علیکم در مورد این مطلب که خداوند فرموده است هرکس به غیر من امید داشته باشد نا امیدش می کنم. خواستم سوال کنم اگر ما به بعضی عوامل امید داشته باشیم و متوجه باشیم خدا آن را مایه امیدواری ما قرار داده باز هم شامل این حدیث قدسی می شویم؟ مثلا ما به کار و پولمان امید داشته باشیم ولی متوجه باشیم خدا آنها را باعث امیدواری ما قرار داده است. 2. ما بارها متوجه نبودیم که باید به خدا امیدوار باشیم و امید به غیر خدا داشته ایم و بر عکس سوال اول حتی متوجه نبودیم که خدا آن مورد را مایه امیدواری ما قرار داده ست ولی به نتیجه مورد نظر دست یافته ایم علت چیست؟ 3. آیا این قیاس درست است که همانطور که داریم «یا من یعطی من لم یسئله و لم یعرفه ....» اگر کسی هم به غیر خدا امید داشته باشد باز هم خدا از باب کرم ممکن است کار او را حل کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: 1- در هر صورت نباید به کار و پول‌تان ذرّه‌ای امید داشته باشید زیرا ممکن است خداوند بخواهد از طریق دیگری شما را جلو ببرد و لذا اگر کار و پول‌تان را از شما گرفت به مشکلات روحی دچار می‌شوید. 2- علت همه‌ی مشکلات، غفلت از توحید ناب است. 3- همین‌طور است، خدا که کار خودش را می‌کند چرا ما غافل باشیم؟ موفق باشید
8822
متن پرسش
سلام علیکم در سوال 8794 پاسخ خود را در مورد نظر حدیث امام حسین (ع) دریافتم. ولی آیا خداوند فقط هر صبحگاه و دوشنبه و پنجشنبه بر اعمال ما نظر تفصیلی دارند؟ آیا این برداشت درست است که خداوند هر لحظه نظر تفصیلی به اعمال ما دارند و همانطور که فرمودید منظور آن روایت نظر خاص است؟ با تشکر از پاسخگویی جنابعالی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: حضرت حق همواره در همه‌ی ابعاد ما حاضر است، حضور تفصیلی‌اش نسبت به عالمی است که در آن زمان و مکان مطرح است. مثل آن‌که شب قدر در یک شب از سال ظهور می‌کند. موفق باشید
8823
متن پرسش
سلام استاد علامه طباطبایی می فرمایند: اعمال خلق - که یکى از آنها اعمال اختیارى خود او است -، هر چند که نسبتى به خود او دارد، و لیکن در حقیقت این خداى سبحان است که آن عمل را اراده و از طریق اختیار بنده اش و اقتضاى سایر اسباب ایجاد مى کند، پس در حقیقت خالق آن اعمال هم خدا است. سوال: اگر خدا آن عمل را اراده کرده باشد و از طریق اختیار بنده ایجاد کند خب این نوعی جبر بوجود نمی آید؟ یعنی وقتی بنده اختیار می کند" با اختیارش" اراده خدا را ایجاد می کند و اختیار نقش ایجاد کننده دارد نه انتخاب کننده.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: از آن جهت جبر پیش نمی‌آید که آن عمل از مسیر اختیار انسان انجام می‌گیرد، بدین معنا که انسان می‌تواند انجام ندهد زیرا خداوند خواستِ انسان را به آن عمل هدایت می‌کند نه این‌که انسان را مجبور به انجام آن عمل بنماید. موفق باشید
8828
متن پرسش
سلام علیکم با توجه به سوال 8703 ، شما در جواب این دوست عزیز فرمودید که «خداوند عین هستی است و عین هستی، هستی آفرین است بدون اینکه نیاز باشد هستی او به هستی دیگری وابسته باشد» اما باز هم برای بنده قابل فهم نیست اگر امکان دارد بصورت یک مثال عامیانه توضیح دهید نه فلسفی. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: عنایت داشته باشید این بحث نیاز به مقدمه دارد. به همین جهت عرض کردم بحث برهان صدیقین را دنبال بفرمایید. حیف نیست در این موضوع بسیار مهم اقدام لازم ننماییم؟! بنده 17 جلسه در شرح برهان صدیقین عرایضی داشته‌ام، إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
8812
متن پرسش
محضر شریف جناب استاد طاهرزاده سلام علیکم برای اینجانب واقعه ای اتفاق افتاده است که نیاز به کمک شما دارم. یکی از آشنایان بنده در روستایی دور افتاده چند سالی است که دعا نویسی میکند (البته بنده تازه متوجه شده ام) اخیرا در منزل مادریشان از وی خواسته شد که برای فرزند بنده دعایی بنویسد بنده نیز در میان جمع به اکراه فراوان پذیرفتم. خود این فرد دعا نویس در همین مجلس تعریف میکرد که آنها در کربلا بودند و با دعای ایشان برای دوستش تریاک آوردند. بنده به ارتباط ناخواسته این فرد روستایی با جنیان مشکوک شدم. حال وظیفه اینجانب در قبال این دعای نوشته شده و این فرد روستایی ساده که با ما نیز یک رابطه خویشاوندی دور دارد چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: بنده عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» داشته‌ام که إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد و کتاب بر روی سایت هست. متوجه باشید که عموماً ما در این موارد با تحت تأثیرقرارگرفتنِ ذهن، منفعل می‌شویم و با آزادکردنِ ذهن از طریق عقاید صحیح توحیدی دیگر پدر جدّ جنّ و جادوگر و شیطان هم هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند. موفق باشید
8814
متن پرسش
سلام. استاد آیا قضیه فطرس ملک درست است؟ و اگر درست است فرشته چگونه است که گناه می کند؟ لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: آیت‌اللّه جوادی در درس خود می‌فرمودند: قضیه‌ی فطرس ملک مبنائاً و بنائاً آب زیرش می‌رود. یعنی نه از نظر سند معتبر است و نه با مبانی عقلی و قرآنی مطابق است. موفق باشید
8816
متن پرسش
سلام. به نظر شما سه مورد از مشکلات مهم جهان اسلام و سه مورد از مشکلات مهم ایران که از همه بیشتر حودنمایی میکنه چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: مشکل جهان اسلام عدم تدبّر کامل در قرآن است و مشکل ما غفلت از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی است، حالا شما هر اندازه می‌خواهید فرعیات به آن اضافه بفرمایید. موفق باشید
8794
متن پرسش
سلام علیکم در قرآن داریم «وَأَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» حدیثی از امام حسین (ع) دیدم که فرموده اند اعمال امت من هر صبحگاه بر خدا عرضه می شود. خداوند که هر لحظه از ما آگاه است چرا اعمال ما به خداوند عرضه می شود؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همان طور که حضرت حق در مقام ذات به خود علم دارد ولی عالم را خلق کرد تا اسماء و صفات خود را در آینه‌ی مخلوقات به‌خصوص در آینه‌ی انسان کامل بنگرد و آن اجمال به تفصیل در آید. حضرت حق در هر صبح‌گاه نظر خاص تفصیلی به اعمال انسان‌ها می‌اندازد و در هر دوشنبه و پنج‌شنبه با تفصیل بیشتر. موفق باشید
8797
متن پرسش
عرض سلام و تبریک بمناسبت اعیاد شعبانیه استاد من از شب تنها ماندن در خانه خیلی میترسم و ترس من از موجوداتی مثل روح و جن و حضرت عزرائیل هست که با قفل کردن در و پمجره حل نمیشه! وقتیکه تنها میشم یا صداهای مشکوک میشنوم یا حس یکنم کسی به بدنم دست میزنه و خلاصه بشدت میترسم. میخواستم بدونم این ترس بجاست یا نابجا و اگر نابجا چطور برطرفش کنم؟ این موجودات که گفتم خب همیشه حاضرند اما آیا امکان ظهور اونها بدون اینکه ما بخوایم برامون هست؟ کتاب ادب خیال را خوانده ام. ممنونم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حتماً این ترس‌ها نابجا است و با نور توحید باید مشکل را حل کنید. فراموش نکنید او که از همه حاضرتر و مهربان‌تر به شما است خدا است، پس جایی برای نظر به غیر حق باقی نمی‌ماند. موفق باشید
8780
متن پرسش
سلام علیکم . سوال و جوابی در سایت استاد حسن رمضانی شاگر علامه ابوالفضائل حسن زاده آملی زده بود به شرح زیر سوال: بعضی ها نظرشان این است که: سفر چهارمی که ملاصدرا مطرح می‌کند در واقع به انقلاب بر می گردد یا تئوری ولایت فقیه بر آمده از یک نگرش صدرایی است و برخی می‌گویند اسفار اربعه‌ صدرایی، نقشه‌ راه امام خمینی در انقلاب اسلامی است... آیا واقعا تئوری ولایت فقیه بر آمده از یک نگرش صدرایی است؟ آیا سفر چهارمی که ملاصدرا مطرح می کند در واقع به انقلاب بر می‌گردد؟ آیا اسفار اربعه آخوند ملا صدرا در اسفار همان اسفار اربعه عرفاست؟ پاسخ: باسمه تعالی. اسفار اربعه آخوند ملاصدرا در کتاب اسفار، تنها تشابه صوری با اسفار عرفا دارد. ایشان خواسته از سفرهای عرفا، چیزی شبیه به آن در حوزه حکمت درست کند و تنها تشابه صوری و لفظی دارد. عرفا چهار سفر در عمل دارند و آخوند خواسته چهار سفر در نظر و علم درست بکند وگرنه اسفار اربعه عرفا کجا و اسفار اربعه آخوند ملاصدرا کجا! ربطی به سفرهای عملی عرفا ندارد. به بیان دیگر، اسفار عرفا و اسفار آخوند در کتاب حکمت متعالیه، اشتراک لفظی است و در معنا و حقیقت متفاوتند. و اما در مورد سوال، هر کس این نظر را داده، اشتباه کرده است. و اینکه گفته می‌شود حضرت امام بر اساس حکمت صدرایی انقلاب کرد، من این را نمی‌پذیرم و قبول ندارم. امام به عنوان یک فقیه حکیم عارف بر اساس احساس تکلیف الهی کار خودش را انجام داد و اگر هم خواسته باشیم این امر را جزو اسفار اربعه به حساب بیاوریم، از اسفار اربعه عرفانی محسوب می‌کنیم (که سفر فی الخلق بالحق است که مقام دستگیری از دیگران است) نه اسفار اربعه صدرایی. در سفر چهارم عرفانی، عارف به مرحله ای می‌رسد که برای دستگیری دیگران، اقدامات عملی می‌کند. بله در فلسفه صدرایی چون بین سیاست و دیانت، ایجاد ارتباط شده و این حرف اصیلی است که ریشه در فقه دارد از این جهت می‌توان آن را به حکمت صدرایی نیز پیوند داد نه بیشتر. حال من چند سوال داشتم. خود مرحوم ملاصدرا چهار سفر عرفانی را طی کرده بود یا نه؟ سوال دوم اینکه حضرت روح الله که می فرماید من با سه چیز انقلاب کردم: اصول کافی – فلسفه ملاصدرا و فقه صاحب جواهر. این گفته ی ایشان با این پاسخ استاد عزیزمان چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مسلّم جناب ملاصدرا در سفرهای عرفانی وارد شده و همه‌چیز نشان از آن دارد که به مقامات ارزشمندی رسیده. جناب استاد رمضانی در آخر گفتارشان تا حدّی پذیرفته‌اند که نسبتی بین سفر چهارمی که صدرا می‌گوید با فعالیت اجتماعی هست. موفق باشید
8791
متن پرسش
با سلام در صفحه 48 کتاب امام خمینی و خودآگاهی تاریخی فرمودید نباید تعهد ما به انقلاب با فشار روحی همراه باشد و حرص و جوش بخوریم. این حرف شما با این حرف رهبری که بعضی شبها از غصه و نگرانی فرهنگ از خواب می پرند چطور قابل جمع هست؟ یا با درد دلهای امیرالمومنین با چاه؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متوجه عظمت کار ها شدن، غیر از حرص و جوش‌خوردن است. موفق باشید
8776
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم بنده قریب به 8 سال است که در حوزه معرفت نفس مطالعه دارم (در قالب سی دی های معرفت نفس استاد صمدی) و در دو ماه گذشته نیز با دروس حضرتعالی آشنا شده ام. با توجه به موارد مطالعاتی سوالاتی دارم که ان شا الله با پاسخ مناسب شما افق مبهم روشن گردد. 1- بنده در مورد علم و یادگیری اینگونه فکر می کنم که همه انسانها تمام علوم بشری را در ذات خود دارند و تنها با روی آوری به علم خاصی و جد و جهدی که می کنند درهای آن حوزه از علم به روی آنها باز شده و با آن آشنایی پیدا می کنند. بعنوان تشبیه اینکه علوم مانند بیابانی است که انسان با چراغ قوه ایی که دارد بخشی از بیابان را که جلو روی اوست میبیند و اگر طوری بشود که خورشیدی بر بیابان نور بیفکند انسان به تمام علوم آشنایی پیدا می کند. در اینخصوص اگر می شود توضیح بفرمایید. 2- طی سلسله مباحث استاد صمدی و مباحث ده نکته و معاد شما که تا امروز وفق به شنیدن آنها شده ام این نکته مرا به خود مشغول داشته که پرداختن به امور روزمره (مثل تماشای تلویزیون؛ مطالعه مجله و گپ و گفت طولانی با ذوستان و ...) انسان را در قوه خیال معطل می کند و لذا چند سالی است که به جز یک خبر و در صورت وجود برنامه های مستند تقریبا سریال یا فیلم یا سرگرمی به جز مطالعه در حوزه دینی و رشته فنی خودم (الکترونیک و صنایع) ندارم. یعنی مطالعه را با چیز دیگری عوض نمی کنم و این امر در بعضی اوقات منجر به بهم ریختگی اعصاب می شود و تقریبا بیشتر اوقات در فکر فرو می روم. البته با توجه به مباحث روانشناسی انسانی درونگرا نیز هستم و این مطلب نیز مرا به سیر علمی بیشتر تشویق می کند. به نظر شما سیر مطالعاتی در تقویت قوه عاقله و کم کردن قوه خیال موثر است و یا روشی که بنده در پیش گرفته ام اصلا مناسب می باشد؟ البته لازم است عرض بکنم به قول استاد صمدی بنده اگر هم چیزکی یاد گرفته باشم قطع به یقین در اسم الاسما می باشد و به هیچ وجه در هیچ حوزه نظری و عملی نه تنها ادعایی ندارم بلکه روز به روز به بی لیاقتی خود و برازخی که گرفتار آن هستم بیشتر پی می برم. با تشکر از حسن توجه جنابعالی.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در این مورد به صفحه‌ی 84 کتاب «معرفتِ نفس و حشر» تحت عنوان «چگونگی ادراک محسوسات» رجوع فرمایید 2- امروز اسماء حسنای حضرت حق در انقلاب اسلامی ظهور کرده و در کنار مطالعاتی که دارید باید نسبت به سخنان رهبری و دنبال‌کردن مسائل انقلاب حساس باشید وگرنه حق را در مظاهرش نشناخته‌اید. موفق باشید
8751
متن پرسش
سلام علیکم: نزدیک یکسال و نیم است که در کلاسهای شاگردان شما مباحث معرفتی را دنبال میکنم. اگر هنوز این مباحث در عمل چندان تغییری در من ایجاد نکرده باشد و فقط از لحاظ فکری در حال یک تغییر باشم این مباحث جزء عقاید من حساب میشود یا تنها محفوظاتی است که با سکرات از بین می رود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث‌های معرفتی رویهم‌رفته رویکرد انسان را به سوی حقایق معطوف می‌کند و این به خودی خود سیری برای روح هست. و از طرفی مقدمه می‌شود تا انسان جهت‌گیری‌های اخلاقی‌اش را نیز تصحیح کند، زیرا آن معارف زمینه‌ی تأثیرپذیری از احکام الهی خواهد بود. موفق باشید
8755
متن پرسش
سلام علیکم. در نکته هفتم از معرفت نفس بحثی را مطرح کردید با این عنوان که بدن ما نور دارد و نور مجردات به الله است. خواستم بپرسم این چه نوری است؟ اصلا چه لزومی بود مفهومی بنام نور (حیات) در اینجا مطرح شود؟ چون در بحث های قبلی به خوبی تبیین شده بود که نفس مجرد ما همش همه جا هست و بدن در قبضه دارد و همین طور خداوند مجرد محض است و ... دیگر نور واسه چی مطرح شد؟ برای توضیح بیشتر نور اگر جزوه یا مطلبی سراغ داری لطفا معرفی کنید. 2_ اینکه جبرائیل به پیامبر (ص) گفت، ما ملائک وارد خانه ای که مجسمه و سگ در آن باشد وارد نمیشویم، خواستم بپرسم علتش چیست که فرشته وارد خانه ای که در آن مجسمه هست نمیشود؟ آیا عروسک و اسباب بازی ها هم جزو این مجمسمه ها حساب میشوند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در یک نگاه حضوری شما حیات و علم و اراده و قدرت را به صورت نور می‌بینید. به این جهت خواستیم توجه شما به جنبه‌ی حضوریِ حیات بیفتد. 2- بالاخره این کشفی است که برای رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» پیش آمده و به ما خبر داده‌اند. شاید قضیه‌ی روایت از آن جهت است که هر عکس و مجسمه‌ای طلب روح می‌کند، در حالی‌که ما به آن روح نداده‌ایم و تنها شکل داده‌ایم و به همان صورت و شکلی که موجود دارای حیات است وارد زندگی کرده‌ایم و در قیامت آن صورت ذهنی طلب روح می‌کند و ما به زحمت می‌افتیم. بعضی از فقها عروسک و اسباب‌بازی را استثناء می‌کنند، ولی احتیاط آن است که به حدّاقل ممکن اکتفا کنیم. موفق باشید
8735
متن پرسش
سلام: دو سوال مهم که زیاد تو بحث ها مبتلا هستیم: اول: زیاد میشه تو بحث ها که تا از علم و عصمت و زندگانی ائمه (ع) حرف میزنیم میگن چجور میتونی وجود این کسانی را که داری توصیفشون میکنی ثابت کنی؟ به بیان دیگر چجور میشه تاریخ را که نوشتند باور کرد؟ من میگم به همون دلیل که رضا شاه بود یا قاجاریه و تو ندیدی اونا را اما به نقل قول دیگران اطمینان داری. میگن این مسئله فرق میکنه و با اعتقاد یا عدم اعتقاد به این اتفاق مهمی نمی افتد اما مسئله پیشوایان مذهبی فرق داره و ما میخواهیم به یچیزی معتقد بشیم. میگم بفرض تاریخی نقل شده از میان همه تواریخ و زندگانی آدمهای تاریخ بشر این 14نفر موجودات عجیب غریب و خیلی خوشگلی هستند با زندگانی عاشقانه و عارفانه و بهترین سلوک فردی اجتماعی ممکن. ما عاشقشون شدیم. چی میگید؟ میگن متوهمید؟ یچیزی ساخته پرداخته اید. چی بگیم؟ دوم: جواب شبهه قدیمی خداپرستی بخاطر وجود ترس و نیاز به اتکایی الکی { به تعبیر اونا} را چگونه باید جواب داد؟ با تشکر از استاد لطفا جواب کاملی ارائه بدید بعضی از بحث های کم فایده سیاسی را مفصل جواب میدید بعضی سوالات اساسی را خیلی خلاصه و ارجاع میدید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی در ضرورت عصمت انبیاء و امامان داشته‌ام. شاید کمک کند 2- خداپرستی را باید با برهان نشان داد. در برهان صدیقین از یک طرف ثابت می‌کنیم که همه‌ی موجودات به وجود مطلق که کمال مطلق است ختم می‌شود و از طرف دیگر هرکس در ذات خود عین ارتباط با حق است و خداپرستی انعکاس این ارتباط ذاتی است. عنایت داشته باشید این سؤالات سؤالاتی نیست که در محدوده‌ی یک سؤال و جواب قابل طرح باشد. به همین جهت باید با رجوع به کتاب‌هایی که در این موارد بحث کرده‌اند جواب خود را به صورت کامل بگیرید. موفق باشید
8737
متن پرسش
با سلام و ادب خدمت استاد عزیز بنده طلبه پایه اول معصومیه قم هستم. تقریبا از ورود من به حوزه یکسال درسی می گذرد و این درحالیست که به هیچ وجه رضایت لازم را از خود ندارم. گویی این سال به خسارت گذشت. هرچند به دفعات مشاوره گرفتم اما هیچ وقت نمی شد به برنامه ها مقید باشم. دیشب کمی با خود خلوت کردم. دیدم هرچند ذهنم در این سال بخاطر مسئله ازدواج و برخی مشکلات خانوادگی مشوش بوده و فراغت بال نداشته ام اما این مشکلات یک ریشه درونی دارد که تا آن اصلاح نشود آدمی نمی تواند در مسیر رشد علمی و معنوی که لازمه یک طلبه مطلوب است توفیق داشته باشد. به نظر من آن ریشه عدم مدیریت توحیدی بر افکار و احساسات بوده است. من علت اصلی زمین گیری خودم را در این سال دشمنی شیطان می دانم. که با تصورات پیوسته خویش در افکار و خیالاتم مرا دچار سستی و بیحالی کرد و باعث انفعال من شد. اما متاسفانه کمتر کسی به نقش شیطان در مسیر موفقیت طلبگی اشاره می کند. حضرتعالی برای رفع این مشکل و تسلط بر افکار و خیالات و احساسات چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟!
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بنده مکرراً به رفقایی که می‌خواهند مسیر طلبگی را طی کنند عرض کرده‌ام که مطمئن باشید در این مسیر با شیطانی روبه‌رو هستید که بسیار فعّال است و اگر از این موضوع غفلت نکنیم، با خودآگاهی کامل با مشکلات برخورد می‌کنیم و می‌فهمیم او می‌خواهد ما از ادامه‌ی کار طلبگی ناامید شویم. راه‌کار آن است که در ابتدای کار مثل یک طلبه‌ی سنتی به دروس پایه مشغول شویم تا ملکات لازم را به‌دست آوریم و توجهی به وسوسه‌های شیطان نکنیم که می‌گوید تو باید از همین روز اول شیخ العرفا شوی. موفق باشید
8738
متن پرسش
با سلام: چرا خداوند در بسیاری آیات خودش را غایب خطاب میکند با این که گوینده خود اوست؟ مثلا: «و اذ قال ربک... » و نمیفرماید و قلت فلان؟ 2. چند سوال در مورد آینده مجلس و سیاست پرسیدم جواب ندادید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- یکی از اسماء حضرت حق «ربّ» است حال اگر حضرت حق بخواهد ما را متوجه تجلی اسم ربّ کند باید همین‌طور سخن بگوید، حاکی از آن‌که وقتی حضرت حق به نور اسم رب به ملائکه چنین و چنان گفت. 2- گاهی سؤالات به درد عموم نمی‌خورد. اگر ایمیل بدهند می‌توانم جواب دهم. موفق باشید
8741
متن پرسش
به نام خدا با سلام و عرض تبریک عید مبعث استاد گرامی! مگر نه این است که 84 خبره‌ی مورد اعتماد مردم به این نتیجه رسیده‌اند که آقای خامنه‌ای آگاه‌ترین فقیه زمانه است پس چه معنا دارد که چندین فقیه دیگر هم عرض اندام کرده و در لوای مرجعیت عملاً دعوی رهبری جامعه را داشته باشند؟ تا آنجا که یکی سپاه با به تبعیت از مرجعیت (نه رهبری) توصیه می‌کند یکی آن‌قدر که به دیدار مراجع می‌رود به دیدار رهبر نمی‌رود دیگری با وجود حمایت‌های رهبری، مخالفت مراجع کافی است تا تکفیرش کنند و منحرفش بنامند! و حتی کسی هم این وسط پیدا می‌شود که به رهبری غلط می‌کنی و بی‌سواد می‌گوید چون از نظر امام خامنه‌ای اصرار به بلند گریستن و حتی بلند صلوات فرستادن در مراسم عزادرای لازم نیست و حتی نباید باشد! ما ولایت فقیه داریم یا فقیهان؟ آیا در زمان حیات امام حسن(ع) امام حسین (ع) هم امامت می‌فرمود؟ چه معنا دارد که رییس دولت دهم حق دیدار مرجعیت را نداشت ولی مطابق اخبار دختران موسوی به راحتی به دیدار ایشان می‌روند؟ (نظر به اینکه هم پاسخ نامه‌ی قبلی بنده و نیز برخی از دوستان با مشکل فونت روبرو بود ممنون می‌شوم جواب را به صورت عکس یا طوری که به مشکل نخورد ارسال فرمایید زیرا با وجود تمامی تنظیمات مشکل بر طرف نشده است)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیلی متوجه منظورتان نشدم. در هر حال ولیّ فقیه به عنوان حاکم اسلامی وظایفی دارند و هیچ فقیهی بنا به فتوای خود فقها حق دخالت در حاکمیت حاکم اسلامی را ندارد ولی به عنوان دلسوز‌های جامعه چقدر خوب است که نظراتشان اظهار شود و مورد توجه قرار گیرد و همه مواظب‌اند به فقها و مراجع احترام بگذارند. زیرا سایر فقها هم انقلاب را از خودشان می‌دانند و نسبت به آن احساس مسئولیت می‌کنند و این خیلی مثبت است. اگر هم کسی پیدا شود که بخواهد با نظام مقابله کند که تکلیفش معلوم است و نه‌تنها نظام، که مردم نیز وظیفه دارند به او پشت کنند. موفق باشید
8726
متن پرسش
بسمه تعالی . . . سلام علیکم . . . ببخشید استاد عزیز، جایگاه این مطالعاتی که حالا در امر معاد شناسی ، امام شناسی توحید و... میکنیم در برزخ و قیامت با توجه به اینکه سختی های سکرات و برزخ تمام حافظه را پاک میکند چگونه است؟ آیا همان نیتی که صرفا کرده ایم متمثل میشود؟ یا صرفا آن علوم هم به نحوی مثل نماز و روزه یا عمل خیر ظهور خاصی دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فشار سکرات هرگز عقاید حقه را پاک نمی‌کند، بلکه آن‌ها را شکوفا می‌کند تا ما صورت اعمال خود را در برزخ ببینیم. فشار سکرات باورهای اعتباری و غیر واقعی را از بین می‌برد. وای به حال کسی که خود را تنها در این امور اعتباری معنا کرده باشد. در آن دنیا با خلاء کاملی از خود روبه‌رو است. موفق باشید
8707
متن پرسش
آیا با توجه به محدود بودن دنیا و نامتناهی بودن آخرت، عذاب جاودان اخروی با عدل الهی تناقض ندارد؟ جواب فیلسوفان و عرفا را خوانده ولی قانع نشدم.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحث اراده‌ی انسان‌های گناهکار مطرح است. بدین‌معنی که اگر یک کسی شخصیتاً اراده کرده در دنیا همواره بدی‌ها را انتخاب کند، در قیامت با آن انتخاب و اراده‌ی خود روبه‌رو می‌شود. موفق باشید
8702
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل بیت علیهم السلام در صفحه 286 فرموده اید: مقام و مرتبه مخلَصین اصلاً جایی نیست که شیطان بتواند در حوزه ی شخصیتشان وارد بشود چون توسط خدا خالص شده اند، مقامی است که شیطان در آن مقام دستگیره ای ندارد که بدان متوسل شود و بهانه ای برای تحریک داشته باشد. پس استاد چرا شیطان در هنگامی که حضرت ابراهیم علیهم السلام میخواستند حضرت اسماعیل علیهم السلام را قربانی کنند ایشان را وسوسه میکرد؟ مگر شیطان نمیدانست که ایشان از مخلَصین است؟ یا در مورد معصومین اگر خداوند اراده کرده که آنها پاک و خالص باشند پس یک نوع جبر است و آنها از خود اختیاری ندارند که گناهی مرتکب شوند ؟ لطفا راهنمایی بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در مخلَص‌بودن حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» همین بس که شیطان نتوانست هیچ تأثیری بر اراده‌ی حضرت داشته باشد، و خود شیطان هم گفت: فقط مخلَصین تحت تأثیر اغوای من قرار نمی‌گیرند و در مورد حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نیز همین‌طور شد. 2- در رابطه با عصمت تکوینی اهل‌البیت«علیهم‌السلام» و اختیار آن‌ها، اخیراً که آیه‌ی 33 سوره‌ی احزاب در شنبه‌شب‌ها بحث شد عرایضی داشتم. خوب است که به صوت آن بحث رجوع فرمایید تا روشن شود عصمت معصومین با علم به گناه به آن‌ها داده می‌شود و به همین جهت خودشان زشتی گناه را می‌بینند و با اختیار خودشان از آن دوری می‌کنند. موفق باشید
8703
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز اگر هر چیز را باید علت و آفریننده ای باشد خدا نیز باید علت و آفریننده ای داشته باشد؟ لطفا پاسخ این سوال را به صورتی که برای عموم قابل فهم باشد را بفرمائید؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هرگز این‌طور نیست که هرچیزی باید علت داشته باشد. خداوند عین هستی است و عین هستی، هستی‌آفرین است بدون آن‌که نیاز باشد هستیِ او به هستی دیگری وابسته باشد. اگر بحث برهان صدیقین را دنبال بفرمایید این موضوع برایتان روشن می‌شود. موفق باشید
8686
متن پرسش
با سلام: به نظر می آید معنایی که در کتاب هدف حیات زمینی آدم از شجره فرموده اید که منظور دنیاست با روایتی از عیون اخبارالرضا در تضاد باشد: از امام رضا (ع) روایت شده که فرمودند: آدم با خود گفت آیا خداوند بشری بهتر از من خلق کرده است؟ خداوند فرمود: به ساق عرش بنگر. آدم دید نوشته است: لااله الا الله محمد رسول الله، علی ابن ابیطالب امیر مومنان (ع) همسر او سرور زنان عالمین (س) و حسن (ع) و حسین (ع) سرور جوانان بهشت. آدم گفت پروردگارا اینان کیستند؟ فرمود: اینان از نسل تو هستند آنان از تو و همه آفریدگانم بهترند... مبادا به دیده حسد به آنان بنگری که ترا از جوار خود بیرون میکنم. آدم به دیده حسد به آنان نگریست شیطان بر او مسلط شد تا از آن درخت خورد. گویا درخت همان حسد آدم به مقام اهل بیت (ع) بوده. این تفسیر با تفسیر درخت به دنیا چگونه جمع میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از این نوع موارد زیاد داریم که یک موضوع با موضوعات زیادی تطبیق می‌کند. نمونه‌ی این‌ها را در تفسیر المیزان ملاحظه خواهید کرد که به آن اصلاحاً «جَرْی» می‌گویند. موفق باشید
8687
متن پرسش
با سلام: علامه در مورد "ما کنتم تکتمون"سوره بقره فرموده اند: "از باب رعایت آداب کلامی است که عمل یک نفر را به جماعتی که با آن یکنفر آمیخته اند و امتیازی بینشان نیست نسبت میدهند" آیا بین ملائکه ای که مطیع امر خدا بودند با ابلیس که کفر خود را مکتوم داشته بود امتیازی نیست؟ قرآنی که در مورد لوط فرموده "انا منجوک و اهلک الا امراتک" و همسر لوط را از اهل او جدا کرده چرا بین ملائکه و ابلیس امتیاز ننهاده باشد؟ به نظر می آید فرمایش علامه در این مورد مورد مناقشه است. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مقام ملائکه طوری بود که شیطان می‌توانست در آن مقام قرار گیرد و کفر او پنهان بماند. موفق باشید
نمایش چاپی