بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35137
متن پرسش

سلام علیکم وعرض ادب خدمت استاد طاهر زاده گرامی: سوالی پیش آمده اگر قبول راهنمایی بفرمایید ممنون میشم. استاد سوال میشه از ما در مورد ولایت فقیه اگر روزی ولایت فقیه ما حضرت سید علی خامنه ای روحی فداه در قید حیات نباشند آیا ما باز هم می‌گوییم که پرچم از دست رهبرمان سید علی به دست امام زمان (عج) می‌رسد؟ و سوال دیگر که می‌پرسند: ولایت فقیه منوط به شخص خاصی است یا نه، هر کس که ممکنه بعد از ایشان در این جایگاه قرار بگیرد مورد قبول ما هست به عنوان ولی فقیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در آخرین روزهای عمر شریف خود می‌فرمایند:
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه‏ شروع‏ انقلاب‏ بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.» و این نشان می‌دهد که جایگاه تاریخی این انقلاب کجاست. و امید است که با ادامه حیات رهبر حکیم انقلاب که حقیقتاً نشان دادند نایب الامام هستند، حضور حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه» محقق شود. موفق باشید

 

35132
متن پرسش

سلام عليكم استاد عزیز: می خواستم بدونم برای شروع عرفان عملی مقالات استاد شجاعی رو بخونم یا منازل السائرین رو یا کتاب دیگه ای باید بخونم یعنی کدوم بهتره؟ و اینکه آیا قبلش به عرفان نظری یا چیز دیگری نیاز هست؟ سوم اینکه برای اینکه بتوانم در طی مراحل عرفان موفق شوم و مثل بسیاری از سالکین در جا نزنم چکار باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوبیِ مقالات آیت الله شجاعی آن است که جلد اول مقالات در واقع نوعی عرفان نظری است و کمک می‌کند برای حضور بیشتر در اعمال عرفانی. و چنانچه درسیر عرفانی ما نوعی از حضور تاریخی که با انقلاب اسلامی و با نظر به شهداهست پیش نیاید؛ معلوم است که آن نتیجه حقیقی و آن شور و شعف لازم را پیش نمی آورد. موفق باشید

35129
متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده ی بزرگوار: من چندین ساله دارم تزکیه می‌کنم. اوایل سلوک استادم من رو از انجام مستحبات حتی نماز شب منع کردن شاید یکسال طول کشید که بعد با اصرار ازشون اجازه ی انجام مجدد مستحبات رو گرفتم اما متاسفانه هرچی تلاش کردم دیگه ذوقی به انجام هیچ نوع اعمال مستحبات نداشتم چند روز تکرار می‌کردم و بعد دلسرد می‌شدم و کنار میذاشتم. چندین بار به استادم گفتم و ایشان میگفتن وسوسه ی شیطانه اما واقعا با وجود تمایل نمیتونم بصورت دائم مستحبات رو انجام بدم قبلا با ذوق و استقامت سحر داشتم نماز شب داشتم تلاوت قرآن و ذکر داشتم شاید یکی دوسال به همین منوال بودم که با ایشان استادم آشنا شدم و این طور شد الان هیچ ذوقی به انجام این کارها ندارم لطفاً چاره ای پیش روم بذارین و منو از این گرداب وحشتناک نجات بدین. سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین اینکه البته نباید در انجام مستحبات به خود سخت بگیرید، این احتمال را هم بدهید که خداوند بخواهد شما را در عمق بخشیدن به معارف سیر دهد تا ان شاء الله نه تنها واجبات تان بلکه مستحبات تان هر اندازه هم کم باشد تأثیر خود را داشته باشد. پیشنهاد می‌شود سری به سیر مطالعاتی که روی سایت هست بزنید. امید است راهی باشد برای عمق بخشیدن به معارفی که بحمدلله بدان باور دارید. موفق باشید

35127
متن پرسش

سلام و عرض ادب: ببخشید می‌خواستم بگم که من خیلی فکر های بدی میاد توی سرم یعنی به چیزایی فکر می‌کنم که نمیتونم به زبون بیارم میشه لطفا راهنماییم کنید باید چیکار کنم برای چی این جور فکرا میاد توی سرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ما هستیم و عبور از این نوع سوالات که دیر یا زود با آنها روبرومی‌شویم. هر اندازه خود را مشغول مطالب عمیق تر و  معارف الهی بنماییم، به گفته آیت الله حسن زاده هر اندازه خودمان افکار خود را مشغول کنیم توهمات ما، ما را مشغول نمی‌کنند. در این مورد پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید

35125
متن پرسش

سلام استاد عزیز: ببخشید مزاحم وقتتون میشم من مدت خیلی زیادی هست که از مطالعه به صورت برنامه ریزی و متداول جدا شدم با مباحث تون آشنایی کامل دارم، دوره های معرفت نفس و برهان و معاد و ... رو قبلا گذروندم ولی از وقتی بچه دار شدم چون پشت خمی هم بودن دیگه وقتم اجازه نداد و نتونستم سمت کتاب برم مدت زیادیه که احساس نیاز می‌کنم برای مطالعه، ولی هیچ جوره نتونستم دوباره شروع کنم، انگار روحم هم مثل قبل همراهی نمی‌کنه ازتون درخواست داشتم که اولا راهنمایی بفرمایید اگه بخوام دوباره شروع کنم به مطالعه ی مباحث معرفتی از چه کتابی شروع کنم؟ دوما چکار کنم که مثل قبل، عطش مطالعه و پیگیری مباحث درونم بوجود بیاد؟ البته به صورت مجازی تا حدودی در جریان مباحث تون بودم ولی حتی صوت ها رو هم که میخوام گوش بدم احساس می‌کنم نفسم همراهی نمیکنه و تشنه ی شنیدن نیستم. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید به خودتان سخت‌گیری کنید زیرا در همین شرایطی که هستید به لطف الهی از تجلیات انوار الهی و حضور فرشتگان برخوردار می‌باشید. نهایتاً پیشنهاد می‌شود با توجه به سوابق مطالعاتی که دارید خوب است بحثهایی که در رابطه با قرآن در سوره‌های اخیر شده است را دنبال بفرمایید. مثل سوره «الضحی» و «اللیل». یا سوره «بلد». موفق باشید

35120
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: آیا بین روز جمعه و زیارت قبور شهدا ارتباطی هست؟ همینطور که قبلا اشاره داشتید در مورد روز جمعه که روز قرآن است و انگار روز جمعه روز جامع تری هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایت داریم روز پنج شنبه و جمعه، اموات در شرایطی هستند که رابطه بهتری با کسانی که به زیارت آن‌ها می‌روند برقرار می‌کنند و حضور آنها بر سر مزار متوفی و قرآن و دعاهای آنان، بیشتر برای متوفی مؤثر است و البته دعاهای آنان نیز برای زائرشان تأثیر خاص خود را دارد. موفق باشید

35112
متن پرسش

سلام استاد: وقت شما بخیر. سوالی داشتم، برای نوجوان ها، از چه سنی می‌توانند از کتاب ها و صوتهای های شما استفاده کنند که درکش برایشان ممکن باشد؟ شما برای نوجوان ها چه کتاب ها و چه مباحثی را پیشنهاد می‌دهید؟ که ان شاءلله در مسیر الهی قرار بگیرند. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مباحثی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «آشتی با خدا» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن در این مورد خوب است. صوت‌های «شرح حدیث «ای اباذر» إن شاءالله می تواند مفید باشد. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/661?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D8%B1

35108
متن پرسش

با سلام « پرسش با سلام شما در کتاب آشتی با خدا، فرمودید که: هست انسان مرگ نمی پذیرد. آیا سخن بالا به این معناست که خدا، هست انسان را نمی تواند نابود کند؟! متن پاسخ باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! از آن جهت که نفس ناطقه انسان مجرد است و فوق زمان و مکان می‌باشد، مانند جسم انسان مرگ ندارد نه آن‌که خداوند در نابودی آن دست‌بسته است. موفق باشید» از مطالعه پرسش و پاسخ با لا سوالی برایم پیش آمد. سوال ۱: یعنی آنکه خدا می تواند روح انسان را نابود کند؟ سوال۲: اگر در سر نوشت روح انسان مرگی هست، این مرگ چه زمانی رخ می‌دهد. من از نا بودی روح خیلی می‌ترسم تا جایی که سرم درد می‌کند. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه بفرمایید که خداوند وجود هر موجودی را به او عطا می‌کند و پس از آن انسان‌ها در آن دنیا مطابق اعمالشان زندگی را ادامه می‌دهند و به همین جهت در رابطه با قبض روح قرآن می‌فرماید: «فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ» او را نابودی نیست، بلکه گرفتنی است از جایگاهی نزدیک. بدان معنا که حضرت عزرائیل از روح انسان فاصله ندارد و بدین لحاظ قرآن می‌فرماید: «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا ۖ فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» و توفی به معنای تمام و کمال گرفتن است و نه نابودکردن. موفق باشید

35105
متن پرسش

با سلام: شما در کتاب آشتی با خدا، فرمودید که: هست انسان مرگ نمی پذیرد. آیا سخن بالا به این معناست که خدا، هست انسان را نمی تواند نابود کند؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! از آن جهت که نفس ناطقه انسان مجرد است و فوق زمان و مکان می‌باشد، مانند جسم انسان مرگ ندارد نه آن‌که خداوند در نابودی آن دست‌بسته است. موفق باشید

35101
متن پرسش

با سلام حضور استاد گرامی: ببخشید مبحث دعای سحر مربوط به حق مطلق است؟ حق مقید که نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است به این معنا که با هر اسمی که روبرو می‌شوید متوجه حضور مطلق آن اسم در همه مظاهر می‌گردید. در این مورد عرایضی در کتاب «شرح اسماء دریچه های نظر به حق» شده است. موفق باشید

35095
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. در عالم وجود فقط ذات خداوند هست. فقط صفات خداست، فقط افعال خداست. این چه معنایی دارد. پس این موجودات چه هستند؟ اینها آیات خدایند، یعنی آنکه اینها خدا را نشان می دهند. مثلاً درختی را فرض کنید. این درخت همانند آینه ای است که خدا را نشان می دهد. آینه آنگاه آینه است که دیگری را نشان می دهد. این کثرت همه آیات و نشانه های هستند که خدا را نشان می دهند. آیه قرآن می فرماید: «اینما تولوا فثم وجه الله» به هر سو رو کنی وجه الله را می‌بینی؟ سوال آیا این آیه می فرماید که به هر سو نگاه کنی در آیات اوست که این آیات وجه الله را نشان می دهد؟ سوال۲: ما در روایات داریم که ائمه وجه الله هستند. یک اشکال هست. اگر می گفتند که ائمه آیات هستند، خوب ما در ائمه وجه الله را می دیدیم. اما وقتی که وجه الله هستند دیگر بحث آیت نیست و وقتی که ما ائمه را می‌بینیم خدا را داریم می بینم. ۳: چه فرقی بین این آیت بودن و وجه الله بودن است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است زیرا ۱. همه، مظاهر اسماء او هستند و ما به حکم: «ولله الاسماء الحسنی فدعوه بها» با او از طریق اسماء‌اش روبرو هستیم و از طریق اسماء او، او را می‌خوانیم که مظهر ارتباط با حضرت «الله» هستند ۲. اگر فرمود اولیای الهی نیز وجه الله هستند؛ خواست متذکر این امر باشد که جمال پر جلال اولیای الهی، عملاً ما را با جلوه‌ای از جلوات انوار نورانی حضرت حق روبرو می‌کند وگرنه تفاوت چندانی بین آیت بودنِ آنها و وجه الله بودن‌شان نمی‌تواند باشد. موفق باشید

35094
متن پرسش

با عرض سلام و احترام! من در صوت ایت الله شجاعی عبارات زیر را شنیدم، می خواستم ببینم که درست می فرمایند یا نه؟ ایشان فرمودند که: فقط ذات خداست. فقط صفات خداست. فقط افعال خداست. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه عالم مظاهر حضورِ حضرت حق است وگرنه نسبت به حضور مطلق او، محدودیت پیش می‌‌آید. عمده آن است که متوجه نگاه حضرت علی «علیه‌السلام» به عالم باشیم که می‌فرمایند: «ما رایت شیئاً الا و رایت الله قبله و معه و بعده». یا به تعبیر جناب مولوی: «دیده آن باشد که باشد شه‌شناس/ تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید

35092
متن پرسش

با سلام: از نظر وحدت شخصیه وجود، مثلا در آب، سیراب کردن اثر خداست یا اثر آب؟ لطفاً توضیح مختصری بفرمایید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه تأثیرات از حضرت حق است با حضور مطلقی که او در عالم هستی دارد، ولی از طریق مظاهر اسمای حسنایش. موفق باشید

35082
متن پرسش

با سلام و خسته نباشید: بنده طلبه پایه سه هستم. می خواستم تحقیقی در مورد قاعده «الواحد لا یصدر عنه الا الواحد» و روایت پیامبر اول ما خلق الله نوری بنویسم. می خواستم کمی در این مورد توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به بحث «برهان صدیقین» رجوع فرمایید که رابطه وجودیِ بین حضرت حق و مخلوقش را به میان می آورد. نکاتی در این رابطه در جزوه «فلسفه و کلام» اسلامی شده است. در مورد روایت «اول ما خلق الله نوری» می توانید به کتاب «حقیقت نوری اهل البیت «علیهم السلام» رجوع فرمایید. جزوه مذکور و کتاب هر دو روی سایت هست. موفق باشید

35081
متن پرسش

با سلام: آیا منظور از آیه «آنا لله و آنا الیه راجعون»، به معنای آن است که ما از ذات خداوند هستیم و به ذات او بر می گردیم یا اگر معنای دیگری دارد لطفاً توضیح دهید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث، مربوط به ذات حق در میان نیست. بحث در آن است که در مخلوقیت خود به خالقیت حضرت حق مربوط می باشیم و این که مخلوق، همواره در عین این که از خالقِ خود منشأ گرفته است، همواره به خالق خود رجوع دارد به اعتبار این که رابطه او با خالقش رابطه وجودی است به همان معنای رابطه بین علت حقیقی و معلول حقیقی. موفق باشید

35066
متن پرسش

سلام استاد: برای اینکه مباحث شما رو بچه های ما بتونن شروع کنن چه کنیم؟ پسرم۱۰ سالشه بشدت علاقه به مطالعه داره. میخوام سوقش بدم با این سمت. آیا مباحثی مناسب سن اونها پیش بینی کردین استاد بزرگوار؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله کتاب هایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و یا «چه نیازی به نبی» که روی سایت هست و یا کتاب « داستان راستان» از مرحوم شهید مطهری در این موارد می تواند مفید و موثر باشد. موفق باشید

35065
متن پرسش

سلام علیکم: ۱. آقای فاطمی نیا فرمودند: آقا مقدس نباشید، مقدس هارو نمیخرن، مشتی ها رو میخرن. سر بسته بگم؛ افعال نجاتتون نمیدن، صفات نجاتتون میدن. ۲. استاد در رابطه با هویت انسانی و طلبگی رجوعاتی بفرمایید ۳. بنده یک شخصیتی دارم که اهل حرف نیستم به خصوص که اطرافیان حرف مغز داری ندارند و به حرف های روز مره و سبک مشغولند، بسیار حساسم و جویای عقل و به همین جهت زیاد فکر می‌کنم، انقدر مشغول فکر و مطالعه و هدف و... هستم که اصلاً فرصت اینکه بخوام به رفاقت های سطحی بپردازم، ندارم. یه دوستی می‌گفت رفاقت بر روی هدف مشترک شکل میگیره. می‌خواستم بدونم ضرورت دوستی چی هست؟ در شرایطی که دوستی جز لغو گذرانی نیست و از طرفی ندرتاً پیش میاد که احساس تنهایی و نیاز به تعامل برایم اذیت کننده می‌شود ( نمی دانم می توانم منظورم را برسانم یا نه) آیا جز اینست که انسان باید نسبت به آگاهی های خود تلاش کند و برنامه ریزی کند و در این مسیر هر چه پیش راه آمده را بپذیرد و اکنون که موقع دوستی و رفاقت نیست بیخود، خود را خسته نکند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که فعلاً خداوند میل شما را به مطالعه و عمق بخشیدن به عقایدتان سوق داده است، جای شکر دارد و نباید کوتاهی کرد و از آن طرف چنانچه شرایطی پیش آید که در جمع دوستان متوجه نکاتی شوید که نیاز است در مورد آن ها نیز فکر کنید، آن جمع و آن حضور را به فال نیک بگیرید و یا اگر پیش آمد که با افرادی روبرو باشید جهت رشد معرفتی آن ها، آن را نیز باید به فال نیک گرفت و میدانی دانست برای رشد شخصیت خودتان. موفق باشید

35057
متن پرسش

با سلام! وقتی ما در بینش عرفانی وجود را فقط خداوند بدانیم و ما سوی الله را نمود بدانیم، آیا عینیت خالق و مخلوق پیش نمی آید؟ اگر جواب نه است، به چه دلیل؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه در صحنه است خداوند است با انوار اسماء در آینه ممکن الوجودها، به همان معنایی که از حضرت علی «علیه السلام» داریم: «ما رَأيْتُ‏ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه» با این همه، مخلوق بودن مخلوقات به آن معنا است که موجودات وجودشان و کمالاتشان از خودشان نیست و بدین لحاظ عینیت خالق و مخلوق پیش نمی آید. موفق باشید

35056
متن پرسش

سلام: وقتتون بخیر. من خیلی وقته که در وجود خدا شک و تردید دارم و این خیلی حالمو بد میکنه. منی که چادر می‌پوشم منی که نماز میخونم، منی که میخوام امر به معروف و نهی از منکر کنم، خودم به وجود خدا شک دارم. لطفا خدا رو برای من اثبات کنید. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع شک، شک به وجود خداوند نیست، شکی است که در نسبت با خودمان با خدا پیش می آید و این را باید به فال نیک گرفت و در این رابطه عرض شد:
گاه به گاه باید خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم
به آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا...» فکر کنید که ایمانِ دیروزین برای حضور در امروزِ این تاریخ کافی نیست. همان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. اگر خود را در آینده‌ تاریخ خود حاضر نکنیم و همچنان در گذشته متوقف باشیم، عملاً گور خود را پیشاپیش کنده‌ایم، زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌ایم. انسان‌‌هایی می‌خواهیم که نه‌تنها در نسبت با درک وجودی خود تامل کافی داشته باشند، بلکه معنای سعه‌ توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، در این زمانه همچون اقیانوس شده است و دوره‌ دریاچه‌ بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم «گاه به گاه خود را گم کنیم» تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی که بودنی خشک و ساکن نمی‌باشد. و حضرت امام خمینی

«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در غزل مشهور خود متذکر آن «بودنِ دوباره» می‌شوند و اظهار می‌دارند:
در میخانه گشایی به رویم شب و روز        که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
موفق باشید

 

35054
متن پرسش

سلام: توفیقاتتان‌ روزافزون ان‌شاءالله. برای آشنایی و مطالعه ابتدایی و اولیه فلسفه اسلامی برای جوانان چه کتاب و چه سیر مطالعاتی پیشنهاد می‌نمایید؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که مباحثی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» می تواند نسبت به امر مذکور شروع خوبی باشد. موفق باشید

35051
متن پرسش

سلام: میشه گفت تمام هستی عین سبح لله هست عین آب که تری داره هستی تسبیح گو خدا ست. و انسان اگه اعراز کرد بر خلاف جریان هستی حرکت کرده و انسان هم اگه محرک برای اعراز نداشته باشه حتما خدا رو ستایش می‌کنه چون دین فطری بوده و کاملآ توجیه شدیم قبلاً نفس لوامه هم استادانه کارش رو بلده

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عالم در هستیِ تکوینی خود به تسبیح حضرت حق مشغولند و انسان های مومن به اعتبار اختیار خود می توانند منور به تسبیح عبادی نسبت به حضرت حق بشوند. موفق باشید

35048
متن پرسش

با سلام خدمت حاج آقا، استاد بحثی که خانم لطفی راجع به رجعت الان د رکانالشونه، بنده روی قبور شهدای گمنام هم می‌بینیم نوشته رجعت، این رجعت بالون رجعت یکیه؟ حاج آقا ما کجاییم؟ باید کجا باشیم، شما گفتید این که در تلویزیون برنامه پس از زندگی میگه اینا برگشتن این طور نیست من تو این زمینه مطلب میخام. صحبت حجه الاسلام عابدینی هم گوش دادم, استاد مطلب دیگه یکی از کتابهای علامه حسن زاده راجع به انواع سلسله سادات بود، همش میگم علامه چی میدیدن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک نوع رجعت، رجعتی است که فرد متوفی دوباره به دنیا برمی گردد تا در نهایتی که باید حاضر شود، حاضر گردد و یک نوع رجعت، رجعت فکر و فردی است که رحلت کرده و یا شهید شده. آری! ممکن است حاج قاسم سلیمانی به صورت رجعت نوع اول، رجعت نکند ولی در آینده از نظر فکری، حاج قاسم ها داریم به عنوان روح و روحیه ای که ایشان در خود داشتند. موفق باشید

35022
متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. در کنار سیر مطالعاتی که به عنوان مباحث معرفتی دنبال می کنیم (که البته به خودی خود موجب سلوک است) برای اینکه حالاتی که برای انسان پیش میاد رو بشناسیم و به طور کلی راه سلوک رو بدانیم چه مباحثی را دنبال کنیم؟ باید شرح مقالات دنبال شود یا منازل یا مبحث دیگری به این منظور کارساز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام خوبی خود را دارند و می‌تواند راه‌گشا باشند. چقدر خوب است اگر بتوانید در ابتدا با مباحث «مقالات» شروع کنید و سپس به «منازل‌السائرین» بپردازید. موفق باشید

35005
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: روز معلم بر شما مبارک. حضور ذیل اسم جلاله الله به چه معناست، برای اینکه این قسم از حضور و نشانه هایش را بشناسیم منابع یا فایلهای صوتی هست؟ لطفا معرفی بفرمایید. همچنین در زمینه (مبحث حضور در دوره آخرالزمانی، اینکه چه نشانه هایی دال بر رخداد چنین نکته ای است) چه منبع یا فایل صوتی ما را به این مفاهیم نزدیک می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:با تشکر. در مورد اسم جلال و حضور ذیل آن اسم مبارک نکات ظریفی نهفته است که انسان نسبت به حضور متعالی حضرت حق درکی خاص برایش پیش می آید. عرایضی در مراسم اعتکاف ماه رمضان امسال شد که قسمت مربوط به اسم جلال خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید
 https://eitaa.com/matalebevijeh/13546 و https://eitaa.com/matalebevijeh/13547

 

35004
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: خدا قوت. با توجه به اینکه روح انسان پس از مرگ دارای حیات مشخص شده است شامل برزخ قیامت و آخرت، و ما می دانیم این سرنوشت روح انسان با توجه به اعمال ما در این دنیا مشخص خواهد شد، حال روح حیوانی چه سرنوشتی پس از مرگ برایش رقم خواهد خورد آیا پس از مرگ حیوانات روح آن ها از بین خواهد رفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه حقیقت انسان را تشکیل می دهد همان نفس ناطقه است که نسبت انسان را با خدا در بستر فطرت الهی تعیین می‌کند. و در همین رابطه در سوره مرسلات آنجا که می‌فرماید: «فاذا النجوم طمست» فرموده اند حتی قوای نفس ناطقه که نسبتی با اعضاء دارند از میان می روند. موفق باشید

نمایش چاپی