بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38231
متن پرسش

سلام علیکم: استاد یزدان پناه در صفحه ۲۲۷ کتاب مبانی عرفان نظری می فرمایند: «این ذات مطلق و یگانه حق تعالی است که به واسطهٔ داشتن تمام کمالات در مقام ذات به صورت اندماجی خود را در موطن کثرت با جلوه های گوناگون ظاهر می سازد. از همین رو یکی از اموری که عارف در هر موطن و هر مقامی در پی آن است شناخت اسمی است که در آن موطن غلبه دارد و بر آن مقام حاکم است تا چگونگی تجلی حق در آن موطن را به حقیقت دریابد.» حال سئوال این است: اگر انقلاب اسلامی را کشف امام خمینی از بطن تاریخ این زمان بدانیم و قاعدتا برای آن حقیقتی را بخواهیم متصور باشیم، در موطن و مقام انقلاب اسلامی، چه اسمی غلبه دارد؟ و تجلی حق در این موطن با چه اسمی است؟ یعنی حضرت حق در امروز تاریخ ما با چه نمودی ظاهر شده است؟ و بعد از انقلاب اسلامی، حوادثی چون طوفان الاقصی، اربعین و... آیا هر کدام دربردارنده اسمی خاص هستند و یا نه همه ذیل اسم کلی ای که انقلاب اسلامی آن را نشان می دهند جمع هستند؟ و خدا می‌داند اگر با این دید به انقلاب اسلامی بنگریم، چه عظمتی دارد و امام چه کاری کرده اند کارستان. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور نور محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به جلوه «اسم الله» بیندیشید به حکم: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» از آن جهت که باید از طریق انقلاب اسلامی بشر، به عنوان خلیفۀ الله در این آخرین دوران به خود آید و در ظرفیت ِ آخرالزمانی خود که گسترده‌ترین ظرفیت است، حاضر شود. موفق باشید

38221
متن پرسش

با سلام: فرض کنیم که اسماء الله چشیدنی باشد. فرض کنیم که مثلاً یک سیب مانند یک کپسول حاوی اسم رحمان باشد. با خوردن سیب من اسم رحمان را می‌کشم. چون می‌گویند اسماء الله بی مظاهر نمی‌شود. خوب در فرض بالا ما سیب را مظهر اسم رحمان قرار دادیم. حال فرض کنیم که همه اسماء الله را در یک کپسول به نام الله داریم. و این الله از طریق یک مظهری چشیده شود.  فرض کنیم آن مظهر حوری بهشتی باشد. پس وقتی خدا به ما حوری بهشتی می‌دهد ما اسم الله را می‌کشیم. مطالب بالا چیزهایی بود که در ذهنم آمد و سعی کردم در قالب جملات بیان کنم. نمی‌دانم تا چه اندازه توانستم منظورم را برسانم. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تجلی اسمای الهی از طریق مظاهر می‌باشد. بنابراین ما در آینه مظاهر می‌توانیم با انوار اسمای الهی نسبت برقرار کنیم. موفق باشید

38219
متن پرسش

با سلام: به نظر شما با روی کار آمدن انقلاب اسلامی ایران کدام اسم از اسماء الله به صحنه آمده است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود در این موارد کار آسانی نیست که بتوان متذکر اسم یا چند اسم باشیم. موفق باشید

38218
متن پرسش

با سلام: من وقتی به جهان اطراف خودم می‌نگرم، احساس می‌کنم که یک قدرتی در جریان است که دارد آن را اداره می کند. از ذرت اتم تا موجودات زمینی و... آیا می‌توان گفت که در عبارات بالا من دارم یکی از اسماء الله به نام رب را شهود می‌کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله وقتی که رجوع ما به حضرت ربّ باشد. موفق باشید

38217
متن پرسش

با سلام: در شعر زیر که شما از آن استفاده می کنید: دریا موج گوناگون بر آمد زبیچونی به رنگ چون درآمد و... آیا منظور آن است که دریا همان ذات خداست که بیچون بود و این موجها که آمدند این دریا را به رنگ چون در آوردند. آیا منظور از این موج‌ها اسماء الله می‌باشد یا همین موجوداتی (مانند آدم، کوه، ملک و....) که می‌بینم می‌باشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! از او که «لیس کمثله شیئ» است همه عالم ظاهر می‌شود و معلوم است که تمام عالم بر مبنای اسمای حسنای او به ظهور می‌آیند. موفق باشید

38216
متن پرسش

«یا اباعبدالله یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله» سلام و عرض ادب. عذرخواهم یک سوالی داشتم. اینکه انسان خودش رو روسیاه و بی آبرو میدونه، و بعد شخصیت رو سفید و آبروداری رو به درگاه الهی شفیع قرار میده و پشت او قایم میشه تا دل خدا رو به دست بیاره، آیا این کار نوعی حیله و مکر با خدای متعال محسوب نمیشه؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا حیله‌گری؟!! با نظر به منظر آن شخص و شخصیت به حضرت حق، به حضرت حق رجوع کرده‌ایم و این امری است بسیار ظریف. در شماره ۳ بحث «باز کربلا باز غزه ....» عرایضی شد که می‌تواند ان شاءالله مفید باشد. موفق باشید
۳. باید متوجه بود؛ انسانِ آخرالزمانی، انسانی است که از سیطره اندیشه‌های معمولی که امکان تردید در آن‌ها هست، رهایی یافته تا با اصل‌ترین اصل‌ها روبه‌رو شود که آن انسانیت کامل است، انسانیتی که بالاتر از آن ممکن نیست و این یعنی نظر به اولیای الهی در نمادهایی همچون علی «علیه‌السلام» و سیدالشهداء «علیه‌السلام»، و لازمه چنان حضوری عبور از هر آن چیزی است که در آن توهّمات ساخته ذهن پنهان است، حضوری که مانع می‌شود تا انسان در گرداب نومیدی و انکار فرو غلتد. حضوری که این روزها می‌توان در حرکت اربعینی آن را تجربه کرد و از آن به بعد با آن حضور در همه زندگی به‌سر برد، در عین همراهی با مردم غزه.
 

38214
متن پرسش

سلام استاد: اگر هدف حیات زمینی بشر رسیدن به این مقامات و معرفت است وقتی به خودمان و مردم نگاه می‌کنم اصلا در راستای چنین هدفی زندگی نمی کنیم کشورهای دیگر که هیچ در کشور خودمان هم عموم مردم زندگی دنیایی خودمان را داریم می‌کنیم حتی با قرآن هم کار نداریم. هیچ تناسبی بین هدف خلقت و آنچه داریم به عنوان زندگی انجام می‌دهیم نمی بینم اگر برداشت من درست باشد هدف خلقت محقق نشده و اعتراض فرشتگان به خدا درست بوده و موضوع دیگر اینکه با اینگونه زندگی گذشتکان ما الان باید برزخ سختی داشته باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در هدف مخلوق است، نه هدف خالق. هدف خالق آن است که مخلوق را از سر لغو و بدون هدف خلق نکند، حال اگر مخلوق به هدف خود نرسد خودش مقصر است. موفق باشید

38200
متن پرسش

با سلام: آیا می‌شود که مثلاً اسماء الهی به شکل انسان تجلی کند. مثلا اسم رب به شکل یک انسان تجلی کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند والدین کودک که به نور ربوبیت حضرت ربّ مسئول تربیت و تأمین فرزندشان می‌باشند. موفق باشید

38199
متن پرسش

با سلام: معاد خیالی سهروردی چه فرقی با معاد ملاصدرا دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت و فرقی ندارد مشروط بر آن‌که معنای معاد را در جناب سهروردی و در جناب صدرا متوجه باشیم که آنها معاد را حضور در خود و در جهان خود می‌دانند و این غیر از خیالی است که به معنای صورت‌هایی می‌باشند و ما به ازای خارجی دارند و در موضوع ذهن و عین بوجود می‌آید. موفق باشید

38198
متن پرسش

سلام علیکم: نسبت وجود با خدا چیست؟ طبق معنایی که هیدگر از وجود بیان می‌کند آیا وجود غیر الله هست یا ذات اقدس الهی یا فراتر یا پایین تر از الله هست مثلا عقل اول؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر هایدگر وجود، همان حقیقت است و به نظر می‌آید از نظر صدرا می‌توان وجود را همان توحید قلمداد کرد. به هر حال وجود، مبنای مبناها است. موفق باشید

38196
متن پرسش

سلام استاد: در کتاب مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع) صفحه ۱۸۵ PDF، فرمودید: « دوست داشتنِ غیر معصومین، پشت کردن به عالی ترین دوست داشتن است...»، سوال اینجانب این است که چگونه می شود و می توان بین محبت هایی که در دین توصیه شده (از قبیل پدر و مادر و نزدیکان وغیره...) و عالی ترین دوست داشتن تفکیک قائل شد؟ همچنین در صفحه ۹۹ فرمودید: «عشق بدون مصداق و صورت محقق نمی شود، حال یا آن صورت الهی است یا دنیایی»، سوال این است که برای اینجانب و امثال بنده بدلیل بعد زمانی که ذوات مقدسه را ندیده ایم و نه صدایشان را شنیده ایم و همچنین وجود مقدس امام زمان نیز در غیبت هستند، چگونه امکان تصور متعین ایشان در ذهن وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوست‌داشتن اولیای الهی، گرایش به عالی‌ترین نحوه انسان و انسانیت است از آن جهت که آنان نماد کامل و بالفعل انسان‌ها می‌باشند. و این غیر از احسان به والدین است که به عنوان امری عاطفی در جای خود لازم است همان‌طور که صله رحم به عنوان ارتباط عاطفی با نزدیکان در جای خود ارزشمند است. ۲. آری! نظر به نمادهای انسانیت از طریق نظر به سیره و شخصیت آنها، گویا به نوعی نظر به خود آنها می‌باشد در جان خودمان. و این همان محبت درونی است به انسان‌های کامل که سخت بدان نیاز داریم. لذا به گفته جناب مولوی: «مهر پاكان در ميان جان نشان / دل مده الا به مهر دل‏خوشان». موفق باشید

38177
متن پرسش

با سلام: آیا شناخت اسمای خداوند بدون مظاهر ممکن هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! در این مورد خوب است به کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید 

38172
متن پرسش

سلام علیکم: به حکم آیه «لم یلد و لم یولد» خداوند از آنجایی که زایش ندارد و غم قصه خنده عصبانیت خشنودی و این قبیل احساسات در او راه ندارد چون نوعی زایش است پس این تعابیری که در روایت و قرآن هست که خداوند با فلان کار عصبانی می شود خشم می گیرد یا خشنود می شود راضی می شود بنده تا آنموقع خوب بوده بعد گناه کرده خدا عصبانی می‌شود پس این چیزا ها با توجه به روایت امام حسین در جواب تفسیر الصمد به مردم بصره در خدا نیست پس منظور این احساساتی که خداوند در اثر اعمال بندگان پیدا می کند چیست؟ خودم در نظرم این است که منظور این است انسان با اعمالش جوری رفتار می کند که شایسته چیزی که ما نام آن را خشم یا خشنودی و رضایت می گذاریم از طرف خدا می کند و این خشنودی و عصبانیت ها در ذات او نیست بلکه عدالت او ایجاب می کند با ما آنطور که رفتار کردیم رفتار کند به علاوه فضلش که ما نام آن را حال خشنودی یا عصبانیت می گذاریم حال اگر شما نقدی یا حرفی در تکمیل دارید ممنون می شم بفرمایید با تشکر از شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته حکما، خداوند محل حوادث نیست ولی همین‌که بنده‌ای از بندگان او طوری عمل کنند که دیگر شایسته رحمت او نباشند و او از رحمت خود دریغ کند؛ به معنای غضب است. موفق باشید

38141
متن پرسش

سلام و رحمت خدمت استاد. دوتا سوال دارم: اول اینکه من از یک کسی که ناراحت میشم بخاطر رفتار بدش باهام و حقم خورده میشه، حتی بعد از چندین ماه، گاهی به یاد شخص میفتم. و این یاد هم اذیت کننده هست. دلیلش چیه و چطور از شر این افکار آزاردهنده نجات پیدا کنم؟ دوم اینکه مبتلا به یک عملی هستم که شاید گناه نباشه اما خیر هم نیست. هرچه تلاش می‌کنم به تقوا یا به بستن راه تکرار اون عمل، مثل کسی که هیچ قدرتی به کنترل نداره میشم و تسلیم. فرض بفرمایید شبیه سیگار کشیدن که فرد میدونه آسیب میرسه به بدن خودش و بقیه و می‌خواد که ترک کنه اما یه عاملی مانع میشه. بنظر شما استاد عزیز، این مانع چیه؟ و چطور باید رفعش کنم تا از این کراهت روح خلاص بشم؟ روزه زیاد موثر نبوده. نمازها هم اول وقتند. سپاس بی‌کران

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موارد با اغماض مرتفع می‌شود در آن حدّ که از  حضرت علی (علیه السلام)  داریم: «وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ» به درستی که نیمی از رفتار عاقل تحمل و نیمی از رفتار او نادیده‌گرفتن است و یا می‌فرمایند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عَمّا يَعلَمُ» برترین اخلاقِ انسان بزرگوار، نادیده‌گرفتن آن چیزی است که می‌داند. امری که در شهید حاج قاسم سلیمانی به وضوح ملاحظه می‌کردید و برای ادامه انقلاب اسلامی نیاز داریم این روحیه را در جامعه و در خود رشد دهیم به همان معنایی که اقیانوس، آب‌های گِل‌آلود را در بر می‌گیرد و آلودگی‌های آن را فرو می‌گذارد و آب را در آغوش می‌گیرد. ۲. در این رابطه خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

38128
متن پرسش

سلام استاد: قبلا از حضورتان سوال شد اصول دین یعنی چه، اصول اصول دین یعنی چه، اصول اصول اصول دین یعنی چه؟ پاسخ سرراستی ندادین بیشتر بر این مبنا که تعبیر شاعرانه است یعنی اصل دین است وقتی این عبارت معنا نداره، یا شما معنای آن را نمی دانید چرا همیشه افراد رو به آن ارجاع می دهید؟ البته خودم مثنوی رو دوست دارم اما اصل دین ارتباط با خداست آن هم با اتصال به امام اصل دین این است، معارف هیچ گاه اصل اصل اصل دین نیستند البته شاید اصل معارف دین در برخی موارد باشند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید و شدت توحید فکر کنید. موفق باشید

38113
متن پرسش

سلام استاد: دو تا سوال داشتم: اول ابنکه آیا صحت دارد که عمر را حضرت علی علیه السلام غسل دادند؟ دوم اینکه شما جزو جبهه پایداری هستید؟ و اینکه میرباقری رهبر این جریان گفته مثنوی را باید با انبر گرفت چه توجیهی دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم. ۲. نه! بنده جزو هیچ گروه سیاسیِ تعریف‌شده نیستم. به نظر بنده در این زمانه، بهترین حضور در عالم سیاست ذیل حضور تاریخی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است. ۳. ای کاش حاج آقا میرباقری مانند حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و شهید مطهری نسبت به مثنوی مولوی رابطه دیگری برقرار کرده بودند تا نظرشان چیز دیگری می‌بود. در این موارد بهتر است امثال رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» و مرحوم شهید مطهری که در کنار فقه و فقاهت، در حکمت و عرفان نیز قدم زده‌اند، نظر بدهند. به قول آيت‏ الله انصارى همدانى «رحمةالله‏ عليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. مقام معظم رهبرى «حفظه‏ الله‏ تعالى» در جلسه‏ اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى‏‌گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين» است و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. آیت الله حسینی تهرانی در کتاب «روح مجرد» می‌فرمایند مرحوم آیت الله قاضی معتقد بودند جناب مولوی شیعه است. و حضرت امام فرموده بودند مثنوی تفسیر قرآن ملا جلال است. موفق باشید

38094
متن پرسش

با سلام: شما در چند جا فرمودید که انسان در برزخ سر سفره خودش است. این سفره در درون نفس است یا خارج از نفس؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تماماً انسان در آن جهان میهمان نفس ناطقه خودش می‌باشد و اراده‌ها و انتخاب‌ها و عقایدی که داشته است. در این مورد خوب است به کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

38093
متن پرسش

سلام: کتاب معرفت نفس و نوع نگاه صدرایی و عرفانی باعث شده که من به نتایجی برسم. الف: به خواب اصالت بدهم. چون دنیای خواب اصل وجود و زندگی ما را می رساند. چون پس از مردن وارد عالم خواب می‌شوم. ب: شما در یکی از کتابهای خود گفتید که زمانی می‌رسد که این بدن مثالی نزولی که الان دارم، از بین می‌رود و جای آن را بدن مثال صعودی می‌شود. مگر نمی‌گویید که وجود مثالی فنا ناپذیر است پس چگونه بدن مثالی نزولی می‌میرد ج: فرق عالم خواب با عالم مثال چیست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت نفس انسان بدن خود را مطابق ملکاتش می‌سازد. موفق باشید

38082
متن پرسش

سلام استاد طاهر زاده عزیز: امروز که دارم تفسیر المیزان رو میخونم، یه سوال تو ذهنم تداعی میشه که در سوره طه آیه ۱۴ به پیامبر صلوات الله خطاب میشه: «ولاتعجل بالقرآن» یا در آیه ۱۵ تا ۱۹سوره قیامت: «ولاتحرّک لسانک لتعجل به» آیا این چه کسی است که به پیامبر (ص) می‌گوید در قرآن خواندن عجله نکن، مگر این قرآن مال خود پیامبر نیست محصول تمثّلات و معراج خودشان نیست پس چطور پیامبر این آیه را برای مردم می خواند و چه کسی است که در آیات قرآن به پیامبر دستوراتی می‌دهد که چکار ی انجام بده یا نده مثل آیه «بلّع ما انزل الیک»، اگه این دستور مهم رو ابلاغ نکنی امر رسالتت رو انجام ندادی. نمیدونم چرا بهم الهام شد که این شخص حضرت امیرالمومنین علی (ع) هست، امیدوارم جواب این سوالم رو پیدا کنم و محصول خیال پردازی ام نباشد، مرا راهنمایی کنید استاد گرامی. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در شب قدر، قرآن بر جان رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و طی ۲۳ سال آن حقیقت جامع به کمک آیاتی که جناب جبرائیل نازل می‌کند، به تفصیل می‌آید؛ پس سابقه هر آیه‌ای در جان پیامبر خدا هست و همین‌که شرایط نزول آن نزدیک شود، می‌رود که خودِ پیامبر قبل از اظهار آن آیات توسط جناب جبرائیل بخوانند و در این رابطه خداوند می‌فرماید در این مورد، حضرت عجله نکنند و بگذارند بعد از آن‌که جبرائیل خواند آن را بخوانند. و در مورد مصداق آنچه به حضرت فرمودند: «بلّغ ما انزل الیک» گویا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» دنبال فرصت بودند که خداوند با تذکر به آن حضرت، خواست بگوید فرصت را از دست ندهد. که در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی شده است. موفق باشید

38077
متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: ۱. پیشنهاد می کنیم که تمام یا اکثر کتابهای جنابعالی را همکاران تبدیل به کتاب صوتی جهت استفاده بیشتر نمایند. ۲. درضن اکثر کتابهای چاپ شده شما با قلم ریز انتشار یافته که خواندن را مشگل کرده است دستورفرمایید برای چاپ های بعدی با قلم درشت و قابل خواندن همه باشد. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا در هر دو مورد بررسی‌هایی کرده‌اند ان شاءالله که به بهترین نتیجه برسند. موفق باشید

38074
متن پرسش

سلام بر استاد گرانقدر: استاد جان، بنده یک برداشتی دارم از آموزه های دینی، ارائه می‌کنم ببینید درست است یا اشتباه. من فکر می‌کنم آغاز امامت و این که حجت الهی، مقام امامت را هم داشته باشد، از زمان حضرت ابراهیم بوده و قبل از آن حجج الهی بوده اند اما امام نبوده اند. اما بعد از حضرت ابراهیم حجت الهی، امام هم هستند. این درست است؟ سوال دوم اینکه در کجای قرآن ذکر شده که رسول اکرم صلی الله علیه وآله و اولاد طیبین و طاهرینشان امام هستند؟ ممنون از حوصله شما. مأجور باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی در قرآن و روایات در این مورد مطرح شده است خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست،https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C بخصوص به فصل سوم آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید

38072
متن پرسش

سلام علیکم: روز به خیر. تفسیر نظر ابن عربی که می‌گوید عذاب از عذب می آید و گوارا می باشد چیست؟ آیا جهنم واقعا این تصور مشهوری هست که ما داریم و اینکه چرا بعضی از فلاسفه می گویند آخر کار همه به جنت می آیند حتی ملاصدرا در تفسیر خود این نکته را می گوید و خیلی های دیگر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی از بزرگان از جمله آیت الله جوادی در شرح این قسمت از فصوص با برداشت جناب ابن عربی همراهی نکرده‌اند زیرا بعضاً افرادی هستند که مبنای شخصیت و انتخابشان شرک‌آلود است و اگر هم در جهنم گیاهی روئیده شود که حکایت از صورت رحمت باشد؛ این افراد در درون خود مانند یک انسان مالیخولیایی با خود درگیر هستند.
علامه طباطبایی «رحمه اللّه علیه» پس از بحث بر روی آیات ۱۶۳ تا ۱۶۷ سوره ی بقره، بحثی را در همین رابطه به میان می کشند و می فرمایند: «این مسئله مطرح است كه آیا عذاب قیامت انقطاع مى پذیرد و یا خالد و جاودانه است، مسئله اى است كه نظریه علماى اهل بحث در آن مختلف است، هم از نظر ادله ی عقلى و هم از جهت ظواهر لفظى. و آنچه در این باره می توان گفت، این است كه از جهت ظواهر لفظى، باید دانست كه كتاب خدا نص است در خلود و جاودانگى و مى فرماید: «وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ»، ایشان به هیچ وجه از آتش بیرون نخواهند شد، و سنت از طرق ائمه ی اهل بیت «علیهم‌السلام» نیز آن قدر زیاد است كه به اصطلاح به حد استفاضه رسیده. از جهت عقل، باید گفت: نعمت و عذابِ عقلى كه عارض بر نفس مى شوند، به خاطر تجرّدش و تخلّقش به اخلاق و ملكات فاضله یا رذیله و یا به خاطر احوال خوب و بدى كه كسب كرده. این احوال و ملكات در نفس، صورتى نیكو و یا قبیح ایجاد مى كند كه نفسِ سعیده از آن صورتِ نیكو متنعّم، و نفسِ شقیّ از آن صورتِ قبیح متألّم می شود. و در صورتى كه این صورت ها در نفس رسوخ نكرده باشد و صورى ناسازگار با ذات نفس باشد، به زودى زایل مى گردد، براى این كه عقل براى ناسازگارى دوام و اكثریت نمى بیند و قسر، فشار، زور و ناسازگارى محكوم به زوال است (پس اگر ذاتِ نفس، سعیده باشد، صورت هاى رذیله و زشت دیر یا زود از آن زایل مى گردد و اگر ذات نفس، شقی باشد، صورت هاى نیكو و جمیل كه در آن نقش بسته، به زودى زایل می شود). و نفس خودش می ماند و آن سعادت و شقاوت ذاتی ا ش، پس اگر نفس مؤمن به خاطر گناهانى، صورت هاى زشتى به خود گرفت، سرانجام آن صورت ها از بین مى رود، چون با ذات نفس سازگار نیست هم چنان كه نفسِ كافر كه ذاتاً شقى است، اگر به خاطر تكرار كارهای صالح صور حسنه اى به خود گرفت، آن صور بالأخره از نفس زایل می شود، چون محیط نفس با آن سازگار نیست و همه ی این مطالب روشن است. و اما در صورتى كه صورت هاى عارضه بر نفس، در نفس رسوخ كرده باشد، و در نتیجه صورت جدیدى و نوعیت تازه اى به نفس داده باشد، مثلاً او را كه انسان بود و داراى صورت انسانیه بود، بخیل كند كه چنین انسانى یك نوع جدیدى از انسانیت است، همان طور كه ناطقه وقتى با جنس حیوان ضمیمه شود یك نوع حیوان درست مى كند كه نامش انسان است و این هم معلوم است كه این نوع یعنى انسان، نوعى است مجرد در نفس، و موجود مجرد دائمى الوجود است؛ در نتیجه هر گناهى كه از او صادر شود، در صورتى كه نفس او سعیده باشد و با گناه سنخیت نداشته باشد و خلاصه عوامل خارجى گناه را به گردنش گذاشته باشد، در چنین صورتى وبال و عذاب آن گناهان را مى چشد و پاك می شود، و از عذاب نجات مى یابد و در صورتى كه نفس او شقى باشد و با گناه سنخیت داشته باشد در این صورت هرچند كه هرچه از چنین نفسى سر مى زند به اذن خدا است و لیكن از آن جا كه گناهان بدون قسر و فشار از او سر مى زند، چون نفس او نفسى گناه دوست است، لذا چنین نفسى دائماً در عذاب خواهد ماند. و مَثَل چنین انسانى كه دائماً گرفتار و معذّب به لوازم ملكات خویش است به وجهى مثل كسى است كه به مرض مالیخولیا و یا مرض كابوس دائمى مبتلا شده كه دائماً صورت هایى هول انگیز و وحشت آور و زشت از قوه ی خیالیه اش سر مى زند، چنین كسى همواره از آن صورت ها فرار مى كند و با آن ها در جنگ و ستیز و بالأخره در عذاب است، با این كه خود او این صورت ها را درست می كند و صدور آن از نفسش به قسر قاسر و به فشارى از خارج نیست، و كسى این صورت ها را در نفس او مجسم نكرده، بلكه كار، كار نفس خود او است، ولكن هر چه باشد بالأخره از آن صورت ها رنج مى برد و از آن صورت ها مى گریزد و مگر عذاب، غیر آن چیزى است كه انسان قبل از ابتلاء بدان از آن می گریزد؟ و بعد ازآن كه بدان مبتلا شد، در جستجوى خلاصى از آن بر مى آید؟ و این تعریف و مثال بر آن امور زشت و صورت هاى غیر جمیل كه انسان شقى در دار آخرتش با آن ها روبه رو می شود، صدق مى كند، پس معلوم شد كه عذابِ جاودانه و انقطاع ناپذیر، از انسان شقى، خودِ شقاوت و بدبختى ذاتى او است، و قاسرى و خلاصه كسى او را بدان مبتلا نكرده است. موفق باشید
 

38071
متن پرسش

سلام بر استاد طاهرزاده: حقیقت جنت و جهنم چیست و چه نسبتی با ما دارند و اینکه چرا قرآن در خیلی جاها وعده به جنت یا بیم از جهنم می‌دهد ولی می‌دانیم بشر جدید به بهشت و جهنم راضی نمی‌شود پس چرا این آیات بیان شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید جایگاه وجودی بهشت و جهنم را مطابق فضایی که قرآن مطرح فرموده است، با افراد در میان گذاشت به همان معنایی که هرکس در واقع در قیامت با خودش روبرو می‌شود. حال اگر مطابق شریعت الهی در دنیا عمل کرده باشد، در قیامت مطابق آنچه فطرت او اقتضاء می‌کند با خودش روبروست و همین احوالات، صورتِ بهشت را که اطراف او را فرا می‌گیرد، شکل می‌دهد. به همان معنای «جزاءً بما کانوا یعملون». عرایضی در این رابطه در شرح سوره واقعه شده است. موفق باشید

38059
متن پرسش

با عرض سلام: افرادی همچون آیت الله حسن زاده آملی در سیروسلوک خودشان به مقاماتی رسیدند و اموری را مشاهده کردند. سوالی که از محضر جنابعالی دارم آن است که استفاده از بیانات و کتابهای جنابعالی آیا ما را به چنین مقاماتی می‌رساند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، توجه به توحید هرچه بیشتر حضرت ربّ العالمین است در همه امور و رفع حجاب‌هایی که مانع می‌شود تا ما با حضرت محبوب مأنوس باشیم. حال با هر کتاب و هر جلسه و هر کس که باشد. موفق باشید

38057
متن پرسش

سلام: حقیر طلبه سال سوم خارج هستم. با تفسیر و فلسفه و معرفت نفس آشنایی ابتدایی دارم درخواست معرفی بهترین کتاب از آثار امام خمینی (ره) و بهترین کتاب از آثار جنابعالی را داشتم دعا بفرمایید موفق به مطالعه و عمل به آنها بشوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام آثار حضرت امام خمینی در جای خود آثار عمیق و آخرالزمانی است. شاید برای ورود از کتاب «مصباح الهدایه» به جهت شرحی که از آن کتاب در سایت هست؛ بتوان شروع کرد. در مورد آثار بنده، امید است کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مفید افتد. رفقا بناست در رابطه با این کتاب گفتگویی را شروع کنند. خوب است آن را دنبال فرمایید. https://eitaa.com/soha_sima/4044 موفق باشید

نمایش چاپی