بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29902
متن پرسش
با سلام: در نگاه عرفانی می‌توان به این نتیجه رسید که: رحمت بر دو نوع است: رحمت عام (رحمت امتنان) كه همه موجودات را از آن حيث كه وجود دارند فرا مي گيرند؛ چه خیر باشند چه شر و چه، طاعت باشند و چه، معصيت. رحمت خاص (رحمت وجوب) كه خداوند بر خود واجب نموده و بر كاينات بر طبق اعيان ثابته شان و بر انسان، علاوه بر آن بر طبق اعمالش عطا مي كند. قلب انسان كامل هر چند كه با رحمت ايجاد شده ولي چون همه اسما و صفات الهي را در خود متجلي مي سازد، فراگيرتر از رحمت است و رحمت بر غضب، پيشي دارد و نهايتا شامل اهل جهنم نيز خواهد شد، به اين دلايل؛ اولا: غضب، عارضي ارواح است نه ذاتي و عارضي از بين خواهد رفت و ثانيا: براي وفاي به وعيد، مرجحي جز معصيت نيست كه آن هم توسط خداوند، طبق آيات «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» «نتجاوز عن سيئاتهم» و «... ان الله يغفر الذنوب جميعا» بخشيده خواهد شد. پس باطن عذاب، رحمت است؛ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ» چنانچه عذاب قوم يونس، رحمت را بر آنان برگرداند.  
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی از آن طرف هم فکر کنید که هرکس را به خودش می‌دهند و می‌فرمایند: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» کتاب خود را که همان صحیفه‌ی جان تو می‌باشد، بخوان خودت برای ارزیابی خودت کافی هستی. حال اگر کسی در آن تنهاییِ قیامت، هیچ خدایی نداشت در حالی‌که فطرتش تنها با خدا آرام می‌گیرد، چه بر او می‌گذرد! عرایضی در رابطه با آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی جاثیه شده است. شاید در این رابطه کمک کند. موفق باشید

]وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ (34) [

و به آن‌ها گفته می‌شود در این زمان شما را تنها می‌گذاریم و فراموش می‌کنیم همان‌طور که شما ملاقات این روزِ خود را فراموش کردید و مأوای شما آتش است و برای شما هیچ یاوری نیست.

«وَقِيلَ الْيَوْمَ» و گفته می‌شود بفرمایید، ما امروز به شما بی‌محلی می‌کنیم. خدایی که عین رحمت است و فرمود «سَبَقَتْ رَحْمَتِي غَضَبِي»‏ رحمت من بر غضب من سبقت دارد. در این‌جا می‌فرماید این افراد نسبت به آن رحمت فراموش می‌شوند.

وقتی انسان خودش را در دنیا در آن حضورِ معنوی حاضر نکرد و از جهان کیفیِ وسیع عالم غیب و معنویت محروم شد، یک مرتبه با فراموشی از طرف خداوند روبه‌رو می‌شود و در تنهاییِ خاصی که هیچ امیدی به جایی ندارد، قرار می‌گیرد، چیزی که فکر نمی‌کنم احدی در این دنیا بتواند آن را تصور کند. در رابطه با علت این تنهایی و فراموشی، موضوع روشنی را مطرح می کند و می‌فرماید: «كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» این تنهایی چیزی نیست جز انعکاس فراموشی این روزتان که امروز در مقابل خود می‌یابید ولی اکنون دیگر نمی‌توانید این روز را که روز حضور در محضر خداوند است و با خداوند به‌سربردن، از آنِ خود کنید. شما می‌توانید در همین دنیا این روزِ خود را ملاقات کنید، زیرا این روز شما بود و می‌توانستید با این روزِ خود در دنیا، آماده‌ی حضور در روزی شوید که در قیامت با آن روبه‌رو خواهید شد.

به نظر بنده نکته‌ای دقیق و ظریف در این قسمت از آیه مطرح است که جای بحث بیشتر دارد. در ادامه فرمود: «وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» مگر این‌ها در دنیا به دنبال مأوا نبودند ولی دنیا را مأوای خود گرفتند؟ حال آتش مأوای آن‌ها شد که عین بی‌مأوایی می‌باشد. «وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» و برای شما هیچ یاوری که به نحوی به شما کمک کند تا از تنهاییِ شما بکاهد، نیست و این چیزی جز انعکاس همان زندگی دنیای خودتان نیست که جز خودتان هیچ چیز دیگری را نمی‌دیدید و به کثرات دنیای مشغول بودید و حالا خودتان هستید بدون آن مشغولیات. وقتی بدانیم انسان بدون کمک و رحمت الهی قدمی نمی‌تواند بردارد، و حتی اهل دنیا هم در دنیا به رحمت الهی امیدوارند. وقتی این امید به‌کلی قطع شود و هیچ چیزی که بتوان به آن مشغول شد و به آن امیدوار بود، نماند، چه می‌شود؟ «واللّه اعلم».

فرمود به آن‌ها گفته می‌شود: «الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» به نظر می‌آید باز نیاز است بر روی قسمت «كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» کمی بیشتر فکر شود. به منکران معاد می‌فرماید شما روزگارانی داشتید و می‌توانستید لقایی که امروز با آن روبه‌رو شده‌اید را از قبل تجربه کنید و در آن فضا زندگی کنید ولی با مشغولیات دنیایی و کبر و خود برتربینی‌ها از یادتان رفت که چنین حضوری در کنارتان بود. هرکاری که موجب شود تا ما این نوع حضور را فراموش کنیم، فردای قیامت موجب آن تنهایی خاص می‌شود. حال آن کار هرکاری می‌خواهد باشد. مگر آن‌که زندگی را با نظر به حضوری که در ابدیت داریم و می‌توان آن را احساس کرد، دنبال کنیم.

می‌فرماید: «لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» لقاء این روز که روز خود شما بود و لقائی که می‌توانستید با نظر به آن برای خود داشته باشید. این روزتان را می‌توانستید در افق حضور خدا احساس کنید و منوّر به چنین توحیدی می‌شدید که عالم برایتان محل ظهور انوار الهی می‌شد و امروز بحمداللّه این نحوه حضور خدا را در انقلاب اسلامی در مقابل استکبار، می‌توانید احساس کنید و همین امروز به آینده‌ی توحیدی خود نظر نمایید.

29899
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله. از عرفا می گویند: « شيطان مشابه و كپي حقائق را در طريق سلوک بر اهل ايمان ارائه می كند. مشابه ‏ترين ميوه‏ ها را به عنوان نتایج و مقاصد سلوک ارائه می كند.» به نظر حضرتعالی منظور چیست؟ راه حل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور بوده. مگر شیطان ما را وعده به «شجرة الخلد» و «مُلک لا یُبلی» نداد؟ و درست عکسِ آن پیش آمد؟ موفق باشید

29896
متن پرسش
سلام: در سوالات دیدم چندین بار آوردید که امام فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. اما ظاهرا امام چنین جمله ای نفرمودند هرچند مشابه آن را فرموده باشند ولی در نقل قول ها می‌بایست دقت شود و مطلبی که امام نفرمودند به ایشان نسبت ندهیم. اگر سندی برین سخن دارید بیان فرمایید والا با توجه به آدرسی که ارائه می‌شود دقیقا آنچه امام فرموده اند را بهمان صورت بیان فرمایید تا تحریفی رخ ندهد. http://www.imam-khomeini.ir/fa/c76_15106/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4_%D9%88_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE/%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C/%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1_%C2%AB%D9%BE%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%AF_%D8%AA%D8%A7_%D8%A8%D9%87_%D9%85%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%AA_%D8%B4%D9%85%D8%A7_%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8_%D9%86%D8%B1%D8%B3%D8%AF%C2%BB_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما به جهت موقعیتی که در آن سال‌ها با سخنان حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مأنوس بودیم، همان مطلب از آن سخنان استنباط می‌شد و بی‌حساب نیست که در گفتمان‌ها به همان مضمون ردّ و بدل می‌شود و تا به یاد دارم بیش از یک بار ایشان چنین مضامینی را مطرح کرده‌اند. موفق باشید

29890
متن پرسش
سلام استاد: اگر انسان بخواهد در طول عمرش فقط یک کتاب بخواند اون چه کتابی است؟! چه پیشنهادی می‌دهید؟! به غیر از قرآن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از جلد ۸ و ۹ اسفار، روایات، بهترین هستند. موفق باشید

29887
متن پرسش
سلام: در تفسیر المیزان در آیه ۲۱۳ بقره بیان شده است که روزگاری بر نوع بشر گذشته که در زندگی اتحاد و اتفاقی داشته، به خاطر سادگی و بساطت زندگی امتی واحد بوده اند و هیچ اختلافی در بین آنان نبوده است و دلیل این معنا جمله بعد است که می‌فرماید: «فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین....» حال سوال من این است که چه ربطی بین این دو جمله است یعنی به چه دلیل بعث انبیا و حکم کتاب در موارد اختلاف نتیجه و فرع امت واحده بودن مردم قرار دارد؟ آیا در این زمینه خودتان فرمایشات داشته اید؟ اگر داشته اید حتما معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه با آن آیه در زمانی که سوره‌ی مبارکه‌ی بقره بحث شد؛ انجام شد ولی ضبط نشده. نکته‌ی بسیار دقیقی را علامه‌ی طباطبایی و به تبع ایشان، مرحوم شهید مطهری دارند که در ابتدای امر مردم در حدّی ساده و سطحی بودند که تنوعی در فهم و اندیشه‌ی آن‌ها نبود، ولی در سیر به سوی خودآگاهی‌ها، تفاوت‌ها شکل گرفت و این‌جا است که باید آن سیر با هدایت الهی از طریق انبیاء جلو می‌رفت به جای آن‌که به گذشته برگشت شود و لذا انبیاء آمدند تا سیر خودآگاهی به کمال خود نایل شود. موفق باشید 

29883
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار و مهربان: پیرامون پاسخ سوال قبلیم در مورد قوه خیال و وهم با عرض معذرت قانع نشدم۔ حتماً عیب در جمله بندی سوالم بوده۔ حضرت استاد، سوال بنده بر اساس جمله ای از شیخ اکبر بوده که فرموده اند وهم سلطان اعظم است۔ از این لحاظ کارکرد قوه خیال باید کلی باشد اما چون قوه وهم صورت گری های خیالی رو معنی و مفهوم می‌دهد کار اصلی بر عهده آنست۔ اگر تحت سیطره عقل نورانی فعال بوده باشد که نور علی نور اما اگر طغیان نماید انسان رو بسوی ورطه تخیل و توهم سوق داده راهزن می‌شود۔ بفرمایید آیا این برداشت بنده درست است یا اشتباه کرده ام۔ سوال دیگری در مورد قوس نزولی هست که می‌خواهم علاحده مطرح نمایم۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در افق توحیدی نظر شود، قوه‌ی واهمه صورت‌های معقول هستند که در موطن خیال تجلی می‌کنند ولی اگر افق دنیا مدّ نظر باشد قوه‌ی واهمه صورت‌های توهمیِ عالم محسوسات را می‌سازد که غیر واقعی هستند. موفق باشید

29882
متن پرسش
سلام استاد: مدت ۳ سال است که با دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی تا الان کار کرده ایم و موضوعات کار شده کتاب های جوان و انتخاب بزرگ، چه نیازی به نبی، ده نکته از معرفت نفس و برهان صدیقین بوده است. اکنون در ادامه چه مطالبی را کار کنیم؟ آیا برهان حرکت جوهری را اجازه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. مباحث حرکت جوهری برای این مقطع سخت و سنگین است. مطالعه‌ی کتاب «فرزندم این‌چنین باید بود» پیشنهاد می‌شود. موفق باشید

29868
متن پرسش
سلام: آیا مردگان در برزخ صعودی قرار دارند؟ اگر آری با توجه به صعوبت دسترسی به این عالم و غیب محالی بودن آن، در خواب که افراد با اموات مواجه می‌شوند در حقیقت با چه چیز روبرو می‌شوند؟ و آیا این صعوبت فقط برای ماست یا برای اموات هم ارتباط با احیا در خواب دشوار است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اموات در عالم برزخ در آن حدی که اذن دارند به سراغ زندگان می‌آیند و از احوالات خبر می‌دهند. موفق باشید

29871
متن پرسش
با سلام استاد: ۱. پیرو سوال ۲۹۸۵۸ دعای سحر رو سایت چیزی نبود باید چکار کرد؟ ۲. استاد جایی خوانده امام در مورد توحید یه چیزهایی گفتن نمیتونم درسته یا نه و اصلا این موضوع صحیحه یا نه که علم توحید هم ممکنه یه جاهایی ادمو.. و یا شنیدن توحید بدون کفر به طاغوت معنی نداره استاد اینا در بحث شرح دعا هست؟ ۳. استاد یه سوال دیگه اینکه در فضای اینترنت دیدم یه بچه هایی نشون میده وقتی بدنیا میان رو تنشون قرآن نوشته، اینا راسته استاد؟ استاد لطفا به ایمیلم اینا رو بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «اسماء حسنی دریچه‌ی نظر به حق» که روی سایت هست. ۲. خوب است در این مورد مباحث «معرفت نفس» دنبال شود. ۳. نمی‌دانم. موفق باشید

29855
متن پرسش
عنوان: کتاب شناسی با سلام. استاد در بین کتب شرح منازل السایرین، چند شرحی که ارجحیت داره را راهنمایی بفرمایید. عرفانی که از تلاش مرتاض و یا یوگی به دست می آید، تفاوت اساسی آن با عرفان اسلامی در چیست؟ مرتاض و یوگی به همان راه می روند که عرفان اسلامی می رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در نظر به افق توحید و فنای فی الله است که در عرفانِ اسلامی این موضوع به نحوه‌ای فوق‌العاده سرزنده و حاضر است. شرح عبدالرزاق کاشانی که جناب استاد یزدان پناه شرح کرده‌اند، شرح خوبی است. البته شرح ایشان را به صورت صوتی باید دنبال فرمایید. موفق باشید

29854
متن پرسش

سلام و درود: آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند این روزها که قدم به قدم با (بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان) حضرتعالی جلو می آیم و لحظه لحظه به آن فکر می‌کنم و تمام لحظاتم را پر کرده است؛ هر کاری که می‌خواهم بکنم آن افق گشوده را جایی جز شهدا و مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی پیدا کنم؛ نمی توانم که نمی توانم. و اینجاست که این روزها به این می اندیشم که زبان انقلاب اسلامی جز شهادت و جز حاج قاسم کجا می تواند باشد؟ که آن هم در وصیت نامه ایشان به ظهور کامل می رسد. حال با پذیرش اینکه وصیت نامه سردار شهید در قله تفکر زمانه جهان بین دو جهان قرار دارد و زبان گم شده انقلاب است باید پرسید حاج قاسم را چه شده که به این زبان رسیده است که این چنین شیوا و بلیغ اشارات را بازگو می کند؟ آیا حاج قاسم در استقرار صدرا و ابن عربی با دیالوگ با متفکرینی چون هایدگر و گادامر دارای زبان شده یا نه؟ این لسان الغیبی حاج قاسم که امام جامعه تعبیر به مکتب می‌کنند ناشی از مسیر دیگری است که هر کسی که هم هایدگر و صدرا را نمی‌فهمد و با زبان آنها مرتبط نیست اما می تواند با زبان سردار شهید و افق گشوده سردار شهید همراه شود و خود را در مسکن تفکر انقلاب مستقر کند و مستقر بیابد؟ اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی وآنگه به یک پیمانه می با من وفاداری کند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده آن است که در این تاریخ یا باید حاج قاسم شد به همان معنایی که او در جای خود مکتبی است برای حضور در این تاریخ و یا باید آوینی بود و گرنه هیچ چیز نیستیم. در مباحث «جهان بین دو جهان» عرض شد اگر متوجه حضور تاریخی خود نباشیم نه حاج قاسم خواهیم بود و نه آوینی بلکه یا کدیور می‌شویم و یا امجد زیرا اولی خود را در جهان غرب معنا کرد و دومی در اخلاق فردی. آری در اخلاق فردی، آن‌که محکوم است ولیّ فقیه است زیرا او متوجه حضور تاریخی ما می‌باشد ولی در اخلاق فردی به مسائل جزئیِ فردی توجه می‌شود نه به حضوری که باید با حیات قدسی در این تاریخ داشت. این همان اشکالی است که آقای منتظری نیز گرفتار آن شد و آن نامه‌ها را به حضرت امام نوشت و عملاً حضرت امام را مقصّر آن ضعف‌ها دانست غافل از آن‌که برای آبادکردن دهی نباید از آباد کردن شهری غافل بود. موفق باشید

29852
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: بنده طلبه هستم از کتب فلسفی بدایه و نهایه خوندم (با استاد امینی نژاد) می خواستم وارد کتاب های عرفان نظری بشوم. از اسفار قبل از ورود به عرفان نظری کدوم جلدها ضرورتا باید خوانده شود و کفایت می کنه؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از جلد ۶ تا ۹ لازم است به‌خصوص جلد ۸ و ۹ که حضرت امام هم به آن تأکید کرده‌اند و تعلیقات ایشان هم از این دو جلد محفوظ مانده است. موفق باشید

29858
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مبحث توحید را به صورت جامع از کجا می‌توان پیگیر بود بخصوص مباحث توحید مربوط به امام (ره)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح دعای سحر حضرت امام نکات خوبی در رابطه با توحید دارد. موفق باشید

29843
متن پرسش
یک پیشنهاد دارم کتابها را به صورت صوتی (غیر از صدای سخنرانی) آماده کنید خیلی تو افزایش افراد برای خوندنشان کمک میکنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضا رفقا به این فکر هستند ولی هنوز برنامه‌ی مدونی جهت این امر شکل نگرفته‌است. موفق باشید

29840
متن پرسش
سلام: شیطان هر لحظه به تمام افراد بشر دسترسی دارد و اعمال همه را زیر نظر دارد تا اغواگری کند؟ و اگر اینطور باشد بنظر می‌رسد تجرد فوق العاده بالایی دارد و بالاتر از تجرد مثالی است و چون برخی وساوس ظاهر عقلی دارد و اصلا شیطان با وجودی طرف است که ناطق است و باید از تمام تار و پودش مطلع باشد و دست از احدی نمی‌کشد مگر مخلصین و می‌دانیم برخی افراد از تجرد عقلی گذشته اند و در آن مدارج بالا هم باز شیطان از وسوسه دست نمی‌کشد و اگر منازل را ۱۰۰ بگیریم در عبور از ۹۹ به ۱۰۰ شیطان در کمین نیست؟ و اگر به صد رسیدیم باز سعی نمی‌کند ما را به زیر کشد و سد راه الی الله شود پس چنین وجودی نمی‌تواند خود از عقل و حتی فوق عقل بی بهره باشد و در فریب آدمی موفق و گویا بالاتر از ملائکه بود که سراسر عقلند بنظر می‌رسد شیطان تمثیلا ماهی است که بجای آنکه رو به شمس بایستد پشت به او استاده و بنابرین هرکه تحت ظل شیطان باشد در خسوف است و برای آنکه بتواند خسوف را کامل کند بتواند سایه تمام انوار الهی شود پس مرتبه ای از تجرد نیست که شیطان را از او بهره نه و در کل شیطان چه وجودیست که لا یشغله شان عن شان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم شیطان در موطن خیالش به‌سر می‌برد که می‌گوید «أنا خیرٌ منه». اگر متوجه‌ی حقیقت می‌شد که این جمله را نمی‌گفت. آری! انسان‌ها مراتبی دارند حتی وقتی در موطن عقل ناب هستند، از موطن خیال منقطع نمی‌باشند و شیطان از این موطن در آن‌ها وارد می‌شود. ولی آن‌ها با عقلِ ناب‌شان از او تأثیر نمی‌پذیرند و شیطنت او را تشخیص می‌دهند. موفق باشید

29846
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بعد پایان صوت های شرح زیارت جامعه کبیره شما که حقا بسیار زیبا و دلنشین است؛ اگر بخواهیم عمیق تر با زیارت جامعه ارتباط برقرارکنیم چه کتابی را سفارش می کنید؟ ادب فنای مقربان حضرت آیت الله جوادی آملی مناسب است؟ با ادبیات عرب هم بیگانه نیستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «مصباح الهدایه» از حضرت امام در این رابطه بهتر کمک کند زیرا فرمایشات آیت الله جوادی تا حدی در عرایضی که شده‌است لحاظ گشته. موفق باشید

29831
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: رهبر انقلاب فرمودند سیلی سخت‌تر در پاسخ به شهادت حاج قاسم، همون غلبه بر هیمنه‌ی پوچ استکبار است. در این مورد یک مقدار توضیح می‌فرمایید؟ چرا حضرت آقا روی انتقام نظامی مثل این نوع از انتقام تاکید نمی‌کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انتقام نظامی را که نفی نکردند، ما را متذکر نمودند که سیلی سخت باید حالت نرم‌افزاری داشته باشد تا حیات فرهنگیِ استکبار از بین برود. در این رابطه یادداشتی شده است که در عین آن‌که در بنر سایت هست، عیناً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته‌ در انقلاب اسلامی

باسمه تعالی

حضرت علی «علیه‌السلام» صورتِ به ظهورآمده‌ی سرّ ولایت نبیّ اکرم «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» است[1] و ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» نیز صورت‌های حقایق نهفته و متنوع ولایت علی «علیه‌السلام» هستند،- که در شرایط مختلف به ظهور آمدند- و زینب کبری «سلام‌الله‌علیها» به عنوان صورت حقیقت اسرارآمیز زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» می باشند، تا بشریت تا حدّی متوجه‌ی اسرار نهفته‌ی اولیای الهی بشود.

در راستای به ظهور آمدن اسرار نهفته‌ای که در قلب اولیا همواره جاری می باشد و «پری روی تاب مستوری ندارد» است که می توان گفت:

انوار نهفته‌‌ای که بر قلب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اشراق شد و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» ذیل آن اشراق قرار گرفتند، شخصیت برجسته‌ی حاج قاسم در ارتباط با آن عارفِ واصل و آن تابعِ صادق، به ظهور آمد تا همه متوجه شوند نسبت به آن رازی که بر قلب آن عارف واصل اشراق شد، بیگانه نیستند.

مواجهه مردم با آن شهید نشان داد که حاج قاسم را نمودِ رازی از شخصیت خود یافتند، زیرا او صورت نازل‌شده و ملموس حقیقتی بود که بر قلب حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اشراق شد، تا انسان‌ها معنای حضور تاریخیِ حق‌الیقینیِ خود را درک کنند و متوجه شوند چگونه اراده‌ی خداوند تمام وجود آن‌ها را در برگرفته و حاج قاسم متذکر چنین حضوری بود که حضور همه‌ی ما در آغوش اراده‌ی خداوندی است که بنا بر نفی استکبار دارد.

آری! به اندازه‌ای که ما چشم بر افقِ آینده‌ی تاریخ انقلاب اسلامی بگشاییم عطایای الهی در این رابطه به سراغ ما می‌آید تا هر کدام سیلی سختی شویم جهت غلبه‌ی نرم‌افزارگونه‌ای در راستای نابودی هیمنه‌ی پوچ استکبار. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در رابطه با انتقامی که باید از استکبار نسبت به شهادت حاج قاسم سلیمانی گرفته شود، فرمودند: «سیلی سخت‌تر عبارت است از غلبه‌ی نرم‌افزاری بر هیمنه‌ی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنه‌ی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

[1] - پیامبر خدا می فرمایند: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً» اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آن‏ها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مى‏فرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِ‏بْنِ ‏ابيطالِب» براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من على‏بن‏ابى‏طالب است.

 

29812
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه الله نور السموات و الارض است، یعنی این نور تمام افعال عالم را انجام می دهد؟ همان مثال دریا و موج می شود؟ قبلا در توحید افعالی فرموده بودید، که یعنی هر فعل و حرکتی دیدید متوجه نقش جلالی و کبریایی حضرت حق شوید ‌و در کتاب مقام لیله القدری حضرت فاطمه فرمودید برای فهم کبریایی خداوند باید از روح فاطمه کمک بگیرید. این دو موضوع به هم مربوط است؟ یعنی برای یقین در توحید افعالی باید از حضرت فاطمه کمک گرفت؟ چه طور باید به یقین در توحید افعالی رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً این‌طور است. زیرا حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» نوری دارند که قبل از خلقت حضرت آدم در عرش جاری بوده است یعنی نوری عرشی که همه‌ی عالم فرش را منوّر می‌کند. در  رابطه با توحید و ابعاد آن، خوب است به مباحث سوره‌ی «فتح» که در سایت هست رجوع فرمایید. که اگر با حوصله و پشتکار مطالب را دنبال بفرمایید، إن‌شاءالله نکات قابل استفاده‌ای به دست می‌آورید. موفق باشید

29822
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: چند صباحی ست که با کتاب «معرفت نفس» و «هدف حیات زمینی آدم» استاد شروع به یادگیری مباحث معرفتی و عرفانی کرده ایم. ولی برای پیگیری مباحث، با وجود وسعت معارف، سر در گم هستیم که چه مسیری را طی کنیم. لطفا راهنمایی بفرمایید که از چه مباحث یا کتابهایی برای ادامه راه بهره ببریم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مباحث «معرفت نفس» خوب است که سراغ «برهان صدیقین» و سپس مباحث «معاد» همراه با شرح صوتی آن‌ها بروید و در کنارش، بعضی از مباحث قرآنی مثل سوره‌ی آل‌عمران را دنبال بفرمایید. موفق باشید

29819
متن پرسش
سلام استاد گرامی: برای انجام کارها چه معنوی چه دنیوی، نیاز به شیوه ای داشتم که بتوانم ثابت قدم بشوم، و مشکلاتی را که در مسیر به وجود می آید بدانم از چیست. اخیرا کتابی به نام «اثر مرکب» نوشته دارن هاردی، را مطالعه می‌کنم. آقای هاردی شیوه های انجام کار و موانع را خوب بیان می‌کنند و فارغ از اینکه چه کاری باشد، راه هایی پیشنهاد می‌دهند که کمک خیلی زیادی می کند. هر چند که بعضی مطالب کتاب خصوصا آنجا که تلاش می کند انگیزه های متفاوتی از انجام کار بدهد، برایم قابل درک نیست اما کلیت مطالب خوب است. نظر جناب عالی در مورد این کتاب چیست؟ آیا کتاب بهتری در این زمینه سراغ دارید؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمی‌شناسم و معتقدم تا مبانیِ معرفتی لازم به‌دست نیاید، راه‌کارهای مذکور آن طور که باید و شاید نتیجه‌بخش نیست. سیر مطالعاتی در سایت، راه کارِ مفیدی است إن‌شاءالله. موفق باشید

29818
متن پرسش
سلام استاد: شرط استفاده از صوتهای فصوص و منازل السائرین شما چی هستش؟ چه مراحلی و با چه کیفیتی حرمت شرعی استفاده از فایلها رو بلا مانع میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن مباحث «معاد» که همه إن‌شاءالله با شرح صوتی آن دنبال شود و در کنار آن اُنس با مباحث قرآنی مثل سوره‌ی آل‌عمران؛ دنبال شود می‌توان آماده‌ی دنبال‌کردن مباحث شرح فصوص شد. موفق باشید

29809
متن پرسش
سلام علیکم: اخیرا به مناسبت سالگرد شهادت سردار سلیمانی در تهران همایش و نشستی با عنوان نظریه مقاومت و آینده جهان اسلام و با محورهای ۱. نظریه مقاومت، مسایل و رویکردها ۲. نظریه مقاومت، نخبگان و تمدن سازی اسلامی ۳. محور مقاومت و نقش نخبگان جهان اسلام ۴. جایگاه نخبگان محور مقاومت بر آینده جهان اسلام در حال انجام است. آیا از نظر استاد می‌توان مقاومت اسلامی در کشورهای منطقه را یک نظریه علمی دانست و اینکه آیا خود شما (استاد طاهرزاده) مقاله یا کتابی در این موضوعات دارند و یا می‌شناسند که به بنده در جهت فهم مطالب فوق کمک کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. آری! روح مقاومت، روحِ تاریخی این دوران است که به ملت‌ها عطا شده. به طور پراکنده عرایضی شده است. مقاله‌ای تحت عنوان «امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مکتب مقاومت در این تاریخ» قبلاً تنظیم شده است که ذیلاً ارسال می‌گردد. موفق باشید

امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و مکتب مقاومت در این تاریخ

باسمه تعالی

سخن بر سر معجزه مقاومت است که خداوند در این تاریخ در مقابل مستضعفان جهان گشوده است و مقام معظم رهبری متذکر آن شدند از آن جهت که حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن را نمایان ساختند. در این مقاله سعی بر آن است تا جایگاه تذکرات رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» را با خوانندگان محترم در میان بگذاریم.

۱. وقتي آموزه‌هاي ديني، ما را متوجه اين امر مي‌کند که مشيّتي الهی بر انسان‌ها و تاريخِ آن‌ها حاکم است که از چشم عمومِ پوشيده‌است ولي انبياء و اولياء متذکر آن هستند، ما بر آن مي‌شويم که بدانيم در هر صورت در زير سايه‌ي اولياء الهي، آن مشيت و سرنوشت بايد از طريق ما ظاهر شود و تحقق يابد وگرنه جهت شکوفایی خود، مطابق اراده‌ي الهي عمل نکرده‌ايم، همان طور که وقتي حضرت سيد‌الشهدا «علیه‌السلام» در رؤيايي که رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را در آن ديدند از حضرت شنيدند که فرمودند: «فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ‏ قَتِيلًا ..... إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا» (ترجمه لهوف، ص 65) خداوند مي‌خواهد تو را در اين مسير کشته‌شده و خانواده‌ي تو را اسير ببيند. حضرت امام حسين «علیه‌السلام» همه‌ي اختيار خود را در مسير اراده‌ي الهي که از طرف جدّشان از آن آگاه شدند، به کار بردند و به عالي‌ترين شکوفايي ممکن رسيدند.

انبياء و اولياء امکانات و خصوصيات تاريخي را که ما در آن به سر مي‌بريم به ما متذکر مي‌شوند تا ما در بستر تاريخ خود به شکوفايي لازم دست يابيم.

يک ملت تنها پس از قرارگرفتن در شرايط تحققِ مشيت الهي در زندگي‌شان به خودآگاهي و تفکّر تاريخي لازم مي‌رسند و عملاً اراده‌ي خداوند را به ظهور مي‌رسانند. در اين صورت اين ملت در مقابل همه‌ي موانعي که اراده‌هاي شيطانيِ دوران ايجاد مي‌کنند مي‌ايستند و پيروز خواهند شد و آينده را از آنِ خود خواهند کرد. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» با توجه به چنین قاعده‌ای در تاریخ 14/3/98 در حرم حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند:

یک خصوصیّت از خصوصیّات امام هست که بنده امروز درباره‌ی آن بیشتر می‌خواهم صحبت کنم و آن، خصوصیّت «مقاومت» است؛ مقاومت، ایستادگی. آن چیزی که امام را در هیئت یک مکتب، یک اندیشه، یک تفکّر، یک راه، مطرح کرد برای زمان خود و در تاریخ، بیشتر این خصوصیّت بود؛ خصوصیّت ایستادگی، مقاومت، عدم تسلیم در مقابل مشکلات و موانع. در برابر طاغوت‌ها امام مقاومت خودش را به رخ همه‌ی دنیا کشید؛ چه طاغوت داخل در دوران مبارزات که خیلی‌ها خسته‌ شدند، خیلی‌ها مشرف به ناامیدی شدند امّا امام محکم ایستاد، امام بدون ذرّه‌ای عقب‌نشینی در راه مبارزه ایستاد؛ که این مال دوران قبل از پیروزی انقلاب بود. و بعد از پیروزی انقلاب هم فشارها از نوع دیگر و به صورت همه‌جانبه‌تر در مقابل امام ظاهر شد، [امّا] امام باز هم اصل مقاومت را، ایستادگی را از دست ننهاد، مقاومت کرد.» این به جهت آن بود که تلاش دشمن و تهدید دشمن نمی‌توانست دستگاه محاسباتی امام را به هم بریزد؛ زیرا به بیّنات دین مبین اسلام متّکی بود.

۲. کافي است به جاي آن‌که گمان کنيم آن‌چه در تاريخ ما مي‌گذرد اتفاقي است، متوجه شويم همه‌چيز حکيمانه مديريت مي‌شود و اين اصلي است که نمي‌توان آن را انکار کرد. اگر تاريخ با نظر به مشيت الهي به انديشه درآمد درخواهيم يافت که بشر نيز در جريان تحقق اراده‌ي الهي نقش دارد. و ما امروز در راستای تحقق مکتب مقاومت می‌توانیم نقش‌افرینی کنیم به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند:

معنای مقاومت این است که انسان راهی را انتخاب کند که آن را حق می‌داند، و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند. حرف امام حاکمیّت دین خدا بود؛ بر جامعه‌ی مسلمین و بر زندگی عموم مردم؛ بدیهی است که این حرف و این مَشی، دشمنان گردن‌کلفتی در عالم دارد. این‌که یک حکومتی در قلب آسیا، در این نقطه‌ی حسّاس، در ایران به وجود بیاید که شعارش این باشد که با ظلم کنار نمی‌آید، از مظلوم حمایت می‌کند، معلوم است دشمنی را کسانی شروع کردند که اهل ظلم بودند، این‌ها با طبیعت پیام امام بزرگوار یعنی نظام جمهوری اسلامی، طبعاً نمی‌توانستند سازگار باشند. امام در مقابل این تهاجم ناجوانمردانه و خباثت‌آلود، از اوّل، فکر مقاومت را، فکر ایستادگی را، فکر گم نکردن راه و هدف را پایه‌گذاری کرد و به عنوان یک درس، به عنوان یک راه، برای ماها، برای ملّت ایران، برای مبارزان، برای مسئولان کشور، این راه را نشان‌دار کرد و گذاشت تا از این راه حرکت کنیم.

۳. اگر متوجه غلبه‌ي مشيت الهي بر همه‌ي قلمرو‌هاي حيات انسان‌ها در طول تاريخ باشيم، در آن صورت مطالعه‌ي تاريخ، مطالعه‌ي نحوه‌ي ظهور متفاوت مشيت خداوند در عالم است و راهي است براي خداشناسي. به شرطي که تنها به شناخت جزئيات محدود نشويم و از شناخت امرِ والا يعني سنت‌هاي جاري در عالم، چشم پوشي نکنيم. در این رابطه به سخن رهبر معظم انقلاب توجه کنید که می‌فرمایند:

مقاومت به تدریج از مرزهای جمهوری اسلامی فراتر رفت. امروز در منطقه‌ی ما، منطقه‌ی غربِ آسیا، کلمه‌ی مشترکِ ملّت‌ها، مقاومت است؛ تحلیل‌گران بین‌المللی نیز معتقدند: «یکی از مهم‌ترین علل دشمنیِ آمریکا با جمهوری اسلامی همین است که جمهوری اسلامی مسیر مقاومت را در پیش گرفت و موفّق شد، توفیق پیدا کرد، توانست بر موانع فائق بیاید.

اگر انسان در مرتبه‌ي احساس بماند به هيچ ادراک کلّي نمي‌رسد تا وارد عالم تفکر شود. آن‌چه اهميت دارد تشخيص مصلحت‌هاي بزرگ در هر تاريخي و نسبت آن‌ها با اراده‌ي الهي است و اعمال انسان‌هاي بزرگ مثل حضرت امام خميني «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» بر همين اساس مورد توجه قرار مي‌گيرد. اين انسان‌ها از پندارهاي معمولي فراتر رفته‌اند که مي‌توانند مصلحت‌هاي بزرگ زمانه‌ي خود را تشخيص دهند. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» می‌فرمایند:

 امام مسیر مقاومت را انتخاب کرده است. پشتوانه‌ی انتخابِ مقاومت از سوی امام بزرگوار ما یک پشتوانه‌ی منطقی است. مقاومت، واکنش طبیعیِ هر ملّت آزاده و باشرف در مقابل تحمیل و زورگویی است و موجب عقب‌نشینی دشمن می‌شود؛ هرجا ما ایستادگی کردیم و مقاومت کردیم، توانستیم پیش برویم؛ هر جا تسلیم شدیم و طبق میلِ طرف مقابل حرکت کردیم، ضربه خوردیم. و البته مقاومت، هزینه دارد، امّا هزینه‌ی تسلیم در مقابل دشمن بیشتر است از هزینه‌ی مقاومت. و قرآن به وعده‌ی الهی می‌فرماید: «وَ لَیَنصُرَنَّ‌ اللهُ مَن یَنصُرُه.» آیات فراوان قرآن همه همین عاقبت را نوید می‌دهند به آن کسانی که در راه مقاومت‌اند. بخشی از استدلال قوی و منطق قوی امام همین آیات است که نشان می‌دهد مقاومت یک امر ممکن است؛ درست نقطه‌ی مقابلِ فکر غلطِ کسانی که می‌گویند و تبلیغ می‌کنند که: «آقا! فایده‌ای ندارد» خطای بزرگ این‌جا است که کسی تصوّر کند در مقابل گردن‌کلفت‌های عالَم نمی‌شود مقاومت کرد، نمی‌شود ایستاد.

۴. روح هر ملتي در هر زماني با اراده‌ي الهي در آن زمان پيوند دارد و اگر آن ملّت آمادگي لازم را از خود نشان دهند هر کاري که از آن‌ها سر مي‌زند با اراده‌ي حضرت رب العالمين هماهنگ خواهد بود و آن ملت نمودي از اراده‌ي الهي هستند. ملت‌ها به ميزاني که متوجه اين امر باشند، نقش آفرين خواهند بود و موفق به ساخت جهاني معنوي و ديني خواهند شد که آينده‌ي تاريخ از آن تغذيه مي‌کند و آن‌ها بر آينده‌ي تاريخ فرمانروايي خواهند کرد.

يکي از علائم انحطاط يک ملت ترجيح خواست فردي افراد بر مشيت و اراده‌ي کلّي حضرت حق است - اراده‌اي که همه بايد در ذيل آن قرار گيرند- و مهم‌ترين کار متفکران جامعه توجه به حضور مشيت الهي و نظر به غايتي است که خداوند براي يک ملت اراده کرده‌است.

در افراد مختلف کوشش‌هاي بسياري وجود دارد ولي آن کوشش‌ها وقتي اهميت دارند که در جهت غايت نهايي يعني ظهور مهدي «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» باشند و از اين جهت در اين عصر و اين زمانه هر حرکتي که در مسير به نتيجه رساندن انقلاب اسلامي باشد حرکتي معني‌دار خواهد بود و انسان را از نيست‌انگاري زمانه رهايي مي‌بخشد و او را از نظر به منافع فردي که غفلت از امکانات الهی برای این ملت است، به مقاصد بالاتري مي‌برد. رهبر انقلاب در این رابطه می‌فرمایند:

خطای محاسباتی از این‌جا ناشی می‌شود که ما جبهه‌ی خودمان را هم درست نشناسیم، جبهه‌ی مقابل را هم درست نشناسیم؛ باید حقایق مربوط به این زورگویان را درست بدانیم، حقایق مربوط به خودمان را هم بدانیم. یکی از این حقایق، «قدرت مقاومت» است. در ادبیّات سیاسیِ بین‌المللی، «مقاومت به شیوه‌ی امام خمینی» و «دکترین مقاومت امام خمینی» یک موضوع شده. یکی از چهره‌های سیاسی دنیا نوشته است: «دوران نقش‌آفرینی منحصر به فردِ توان نظامی و اقتصادی در سیطره‌ی جهانی در حال افول است؛ اینکه یک کشوری توان نظامی زیادی داشته باشد و توان اقتصادی زیادی داشته باشد و بتواند به سیطره‌ی خود ادامه بدهد، دیگر در حال افول است؛ دنیا عوض شده»؛ «در آینده‌ی نه چندان دور شاهد قدرت‌های فرامرزی‌ای خواهیم بود که از لحاظ ماشین‌آلات جنگی - مثل بمب اتم- یا سهم در تولید صنعتی جهانی، چندان بالا نیستند امّا با قدرت تأثیرگذاری بر میلیون‌ها انسان، سیطره‌ی نظامی و اقتصادی غرب را به چالش خواهند کشید.» «دکترین مقاومت خمینی با تمام توان، شاهرگ‌های سیطره‌ی غرب و آمریکا را هدف گرفته است». راز ماندگاری جمهوری اسلامی این خطّی است که امام بزرگوار، در میان ما باقی گذاشت.

۵. هرکس در ذيل تاريخي که اراده‌ي الهي براي او رقم زده‌است مي‌تواند آن‌چه را در درون دارد به ظهور رساند و در اين رابطه عناصر تشکيل‌دهنده‌ي يک ملت، داراي سازگاري کاملي خواهند بود و نمي‌توان عناصر تشکيل‌دهنده‌ي يک قوم را با عناصر تشکيل‌دهنده‌ي قوم ديگر جابجا کرد و گمان کنيم مي‌شود انقلاب اسلامي راه‌هاي برآوردن اهداف خود را در غرب جستجو کند. توجه به این نکته است که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند:

امروز جبهه‌ی مقاومت در منسجم‌ترین وضعیّت در چهل سالِ گذشته‌ است؛ نقطه‌ی مقابل، قدرت استکباری آمریکا و خباثت رژیم صهیونیستی، از چهل سال پیش به این طرف به مراتب تنزّل کرده‌اند؛ ما این را در محاسبات خودمان باید لحاظ کنیم. آمارهای واضحی وجود دارد در مورد وضع اقتدار اقتصادی آمریکا و تأثیر آمریکا در اقتصاد جهانی که در طول این چندین دهه به شکل عجیبی سقوط کرده است.

۶. رهبران واقعي ملت‌ها اصول کلي تاريخ خود را در درون خويش به الهام دريافته‌اند و در صدد تحقق‌بخشيدن به آن‌ اصول کلّي بر مي‌آيند. قدرت رهبرانِ تاريخي ملّت‌ها نتيجه‌ي پيوند آن‌ها با مشيت الهي است که به آنان الهام و اشراق شده‌است و لذا راهي که چنين رهبراني در تاريخ مي‌گشايند مسير ساير انسان‌هاي آن دوران خواهد بود و آن الهام و اشراق، منشأ تحولات بزرگ خواهد شد، هر چند با رنج‌هاي بزرگ همراه باشد ولي آن رهبران بزرگ براي پيوند خود با مشيت الهي به رنج‌ها و سختي‌ها اهميت نمي‌دهند و از اهداف خود دست برنمی‌دارند، اهدافی که رهبر معظم انقلاب آن‌ها را این‌طور ترسیم می‌کنند:

 هدف مقاومت عبارت است از رسیدن به نقطه‌ی بازدارندگی. هم در اقتصاد، هم در مسائل سیاسی کشور، هم در مسائل اجتماعی، هم در مسائل نظامی باید به نقطه‌ای برسیم که این نقطه برای تعرض به ایران بازدارنده باشد، یعنی دشمن ببیند فایده‌ای ندارد و با ملّت ایران نمی‌تواند کاری بکند. مثل بخش نظامی مواجهه‌ی ما با مسائل‌مان و با دشمنان‌مان باید اوّلاً شجاعانه باشد، مرعوبانه نباشد؛ ثانیاً امیدوارانه باشد، مأیوسانه نباشد؛ ثالثاً عاقلانه و خردمندانه باشد، هیجانی و احساساتیِ سطحی نباشد؛ [رابعاً] مبتکرانه باشد، از روی انفعال نباشد.

۷. سياست در هرحال، مبنا و اساس حقيقي مي‌طلبد، اگر سياست از ديانت و مشيت الهي که در درون ملت جريان دارد، فاصله بگيرد به امري غير واقعي تبديل مي‌شود و ديگر خواست کلي زمانه و خواست افراد نيست تا هرکس آزادي خود را در همراهي با خواست جمعي که در نظام اسلامي تحقق يافته بنگرد اما با انقلاب اسلامي است که مي‌توان به سياستي دست يافت که ريشه در حقيقت داشته باشد، چيزي که در شخصيت حضرت امام خميني «رضوان‌اللّه‌تعالي‌عليه» ملاحظه کرديد و آن درکِ درست ترفندهای دشمن است که رهبر انقلاب این‌طور از آن خبر می‌دهند:  

 یک شرط دیگر برای موفّقیّت این است که ما به ترفند دشمن برای تضعیف اندیشه‌ی مقاومت توجّه کنیم. زیرا اندیشه‌ی مقاومت، قدرت‌مندترین سلاحِ یک ملّت است؛ پس طبیعی است که دشمن بخواهد این سلاح را از دست ملّت ایران بگیرد؛ [لذا] روی اندیشه‌ی مقاومت شروع می‌کنند به وسوسه کردن، تردید‌افکنی و با ترفند دشمن تضعیف نشود. متوجه‌ی وعده‌ی الهی باشیم که هرچه دشمن اسلام بیشتر مجهز شود، امید به نابودی آن بیشتر خواهد بود. خداوند می‌فرماید: «وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» (احزاب/22) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‌اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. این نشان می‌دهد ایستادگی و مقاومت نتیجه‌ی ایمان و ارتباط با خدا است. ازجمله‌ی وظایف ما حفظ دین و تقوا است تا روحیه‌ی مقاومت در ما شکل بگیرد. وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آن‌وقت «قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً»؛ در میدان جنگ هم، مثل یک گلوله‌ی آتش، در دل هدف می‌نشیند؛ این نتیجه‌ی ایمان و ارتباط با خدا است. مؤمنان در مواجهه با حوادث سخت دچار ترس و دلهره نمی‌شوند. «اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون‌؛ این به خاطر ایمان است، به خاطر ارتباط با خدا است، به خاطر قبول ولایت الهی است؛ خوف و مانند آن نباید باشد. امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» واقعاً نمی‌ترسید.

۸. وظيفه‌ي اهل تفکر آن است که در تاريخِ خود نقش آفريني کنند و آن‌چه را که منسوخ است و دورانش به پايان رسيده نشان دهند تا جامعه گرفتار بي فکري و کودني فرهنگي نشود. کودني فرهنگي چيزي نيست جز مشغول‌شدن بر اموري که مربوط به تاريخ گذشته است. وقتي تاريخ جديدي در حال وقوع است آن کس که هنوز در گذشته زندگي مي‌کند و در نتيجه منزوي مي‌شود، بايد خود را در انزواي خود مقصر بداند زيرا نگاه نکرد که اراده‌ي الهي در اين دوران به چه چيز اشاره دارد تا امروز نيز وارد ساحت آگاهي گردد. رهبر انقلاب می‌فرمایند:

ملاحظه کنید؛ دو جور آدم در مقابله‌ی با دشمن وجود دارد: « وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً. وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا...» (احزاب/ ۱۲ و ۱۳) این یک نگاه است، یک دید است در مقابله‌ی با این حوادث؛ یک دید دیگر این است که می‌گوید: « وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» این هم یک دید است.

ما دو جور انسان داریم: یک عده هستند که وقتی هیمنه‌ی آمریکا را می‌بینند، قدرت نظامی او را می‌بینند، قدرت دیپلماسی او را می‌بینند، قدرت تبلیغاتی او را می‌بینند، پول فراوان او را می‌بینند، مرعوب می‌شوند؛ می‌گویند ما که نمی‌توانیم کاری بکنیم، چرا بیخودی نیروهای‌مان را هدر بدهیم؟ این‌جور افراد الآن هستند، در زمان انقلاب ما هم بودند. ما مواجه بودیم با افرادی از این قبیل که می‌گفتند آقا بیخود چرا خودتان را زحمت می‌دهید؛ به یک حداقلی قانع شوید و قضیه را تمام کنید. یک عده این‌جور بودند. یک عده‌ی دیگر هستند که نه، قدرت دشمن را با قدرت خدای متعال مقایسه می‌کنند، عظمت دشمن را در مقابل عظمت پروردگار قرار می‌دهند؛ آن وقت می‌بینند که این‌ها حقیر محض‌اند، این‌ها چیزی نیستند. وعده‌ی الهی را هم راست می‌شمرند، حسن ظنّ به وعده‌ی الهی دارند؛ این مهم است. خدای متعال به ما وعده کرده است: «لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ» (حج/۴۰) این وعده‌ی قطعی است، وعده‌ی مؤکد است. اگر چنان‌چه ما به وعده‌ی الهی حسن‌ظن داشته باشیم، یک جور عمل می‌کنیم، اگر به وعده‌ی الهی سوءظنّ داشته باشیم، جور دیگری عمل می‌کنیم. خدای متعال افرادی را که سوءظنّ دارند، مشخص کرده است: «وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصيراً» (فتح/۶) امروز هم هستند. چند آیه بعد می‌گوید: «بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِلى‏ أَهْليهِمْ أَبَداً وَ زُيِّنَ ذلِكَ في‏ قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً» (فتح/۱۲) سوءظن به خدا موجب می‌شود که انسان بنشیند و از حرکت و از کار و تلاش باز بماند. اگر حسن‌ظنّ به خدا داشتیم، آن وقت می‌توانیم پیش برویم.  

۹. از آن‌جايي که هر زمانه‌اي مسائل خاص خود را دارد، متفکران بزرگ با توجه به آن مسائل متوجه‌ مشيت الهي در آن زمانه مي‌شوند و راه حلي ارائه مي‌کنند که جوابگويي به همه‌ي مسائل آن زمانه در آن راه حل مي‌گنجند؛ از اين لحاظ مي‌گوييم هر زماني، متفکر و فکر زمانه‌ي خود را مي‌طلبد بدون آن‌که از افقي که متفکران گذشته گشوده‌اند روي برگرداند.

درست است که وقتي به اراده‌ي انسان‌هايي که در مقابل مشيت الهي سربرکشيده‌اند نظر کنيم متوجه مي‌شويم رسيدن به جامعه‌ي مطلوب دشوارتر از آن است که در ابتداي امر گمان مي‌شد ولي اين بدين معني نيست که براي شکوفايي خود و جامعه راه حلّ ديگري غیر از راه مقاومت هست بلکه مي‌فهميم خداوند از ما پايداري و مقاومتِ بيشتري را انتظار دارد و مي‌خواهد تاريخي را به ظهور برسانيم که بناست انديشه‌هاي ژرف در آن ظهور کند.

در آخر به مصاحبه‌ی نماد مقاومت یعنی جناب سید حسن نصراللّه که در جمعه 21/4/98  با شبکه‌ی خبری «المنار» داشت اشاره می‌کنم که درباره برخی‌ از قسمت‌های نقشه فلسطین اشغالی به صورت مفصل توضیح داد و رسانه‌ها آن را «نقشه محو اسرائیل» توصیف کردند، از آن جهت که هر جمله‌ی او مثل موشکی نقطه‌زن به سوی سیاستمداران و افکار عمومیِ اسرائیل و حاکمان غربی و سعودی و اماراتی شلیک شد و به صورت پیش‌گیرانه خواب و تخیّل حمله به ایران و لبنان را از سر دشمنان بیرون کرد زیراکه صلح راستین وقتی برقرار می‌شود که قدرت واقعی از آنِ ما باشد و این تنها با «مقاومت» ممکن است.

والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

29802
متن پرسش
سلام علیکم: استاد شما در کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود فرمودید علم حصولی شدت وجودی برای ما نمی آورد. این فرمایش با تعریف علم توسط صدرا و اتحاد عالم و معلوم که نوعی توسعه وجود است چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تمام بحث جناب صدرالمتألّهین در نظر به «وجود» است و نه مفهوم وجود. مفهوم وجود که شدت و ضعف ندارد، ذات وجود، عین شدت و ضعف است در افقی که انسان به علم حضوری احساس کند. موفق باشید

29801
متن پرسش
سلام: در سوال 29783 فرمودید آثار حضرت سلیمان تا حدی در اورشلیم هست اما مختصر جستجویی که کردم گویا باستانشناسان چیز خاصی درین مورد نیافتند. مثلا در ویکیپدیا در مدخل هیکل سلیمان آمده است که معاویه ابراهیم که یکی از باستان شناسان فلسطینی می باشد در مورد معبد سلیمان بیان کرده است که بر اساس حفاری های انجام شده چیزی در مورد معبد پیدا نشده است. همچنین آقای هیرتسوغ که از باستان شناسان اسراییل هست که استاد دانشگاه تل آویو می باشند در مقاله در روزنامه هارتس در 28/11/1999 بیان کرده است که همه حفاری ها در سرزمین اسراییل ناامید کننده است و هیچ چیزی بر اساس آنچه که در تورات آمده پیدا نشده است. در تورات در مورد پادشاهی و حکومت سلیمان و داوود بسیار توصیف شده است که حکومت بزرگ و وسیعی بوده است اما با توجه به حفاری های انجام شده در بهترین حالت یک حکومت قبیله ای کوچک بوده است. آقای اسرائیل فنکلشتاین که مسئول بخش باستان شناسی در دانشگاه تل آویو می باشد بیان کرده است که براساس حفاری ها انجام شده آثار باقی مانده بسیار ناچیز است و تقریبا هیچ نتیجه ای نگرفتند و حتی براساس حفاری ها معبدسلیمان اصلا وجود نداشته است. بر اساس آنچه ذکر شده به صراحت گفته می شود که آتار از معبد سلیمان بر اساس آنچه در تورات ذکر شده است هیچ چیز پیدا نشده است. حضرتعالی اگر اسناد یا منابعی درین زمینه مدنظرتان است محبت کنید بیان فرمایید در مورد سایر انبیا می‌توانستند اسناد تاریخی از خود بجا بگذارند کما اینکه در مورد حضرت محمد احیانا اسنادی بجا مانده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضرت سلیمان، اطلاعات بنده در همان حدّی بود که شایع است باید آن کاخ و بنا در اورشلیم باشد که به یک معنا مسجدالاقصی مدّ نظر است و چیز بیشتری نمی‌دانم. و این در استقبال از سؤال جنابعالی بود که چرا از سایر پیامبران آثاری نمانده که عرض شد نقش انبیاء تربیت نفوس بود و این‌که امروز مردم جهان بیگانه از تأثیر انبیاء نیستند، حتی در همان کشورهایی که به ظاهر متجددند. موفق باشید

29795
متن پرسش
سلام استاد عزیز: خوابهایی که می‌بینم آشفته و پریشان است دست و پایم در خوابهایی که می‌بینم بسته است و اصلا خوشایند نیست می خواستم ببینم بعد از مردنم برزخ من همینگونه است. مطلبی از حضرت ایت الله حسن زاده خواندم که گویا بی ارتباط نیست. لطفا راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. نباید این حالات که بیشتر در راستای تحت تأثیربودنِ روح نسبت به مسائل روزتان هست را، به احوالات برزخ نسبت داد که انسان در آن‌جا با ملکات خود روبروست. موفق باشید

نمایش چاپی