بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4322
متن پرسش
با سلام استاد بنده می خواهم تفسیر المیزان را شروع کنم آیا لازم است در کنار آن شرح تفسیر المیزان(سوره اعراف) شما را هم گوش کنم؟ منافات دارند با هم یا کنار همدیگر خوب است؟در صورت جواب مثبت وقتی در تفسیر المیزان رسیدم به سوره اعراف دیگر نمی خواهد کار کنم؟ و آیا بگذارم وقتی رسیدم به سوره اعراف صوت شما را گوش دهم یا نه از ابتدای تفسیر(سوره حمد) گوش دهم؟ 2. منظور از سر در عبارت والسر المستودع فیها چیست؟ 3. کتاب انسان از دیدگاه اسلام کی چاپ میشود؟ 4. در کنار شروع المیزان ایرادی ندارد سیر کتابهای شما را هم داشته باشم آیا می شود تمرکز کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده به طور کلی پیشنهاد می‌کنم دوستانی که قصد دارند وارد مطالعه‌ی تفسیر شریف المیزان شوند صوت چندین سوره را که عرض کرده‌ام گوش بدهند تا حساسیت لازم را نسبت به ورود و خروج مطالب علامه طباطبایی«رحمت‌الله‌علیه» پیدا کنند و در این راستا خوب است که تفسیر سوره‌ی اعراف را همین حالا دنبال کنید ولی در سیر مطالعه‌ی المیزان وقتی باز به سوره‌ی اعراف رسیدید با دقت کامل آن را مطالعه کنید که مزه‌ی دیگری نصیب شما می‌شود2- موضوع سرّی که وجود مقدس حضرت صدیقه‌ی طاهره«سلام‌الله علیها» حامل آن می‌باشند را در کتاب «مقام لیلة القدری فاطمه زهرا«سلام‌الله علیها» در ویرایش جدید در فصل «فاطمه(س) رازی پیدا و پنهان» دنبال بفرمایید. 3- کتاب در اداره‌ی ارشاد در حال بررسی است، إن‌شاءالله این روزها اجازه‌ی چاپش داده می‌شود 4- إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
4324
متن پرسش
وجود خدا را چطور میتوان اثبات کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که کتاب «از برهان تا عرفان» را همراه با سی‌دی آن کار کنید. موفق باشید
4316
متن پرسش
با سلام استاد من برای فاطمیه اصلا وقتی ذکر مصیبت می خوندند نمی تونستم گریه کنم میگن خشکی چشم از قصاوت قلبه استاد چه کار کنم داره حالم از خودم به هم می خوره؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما در مرحله‌ی تعقل و تفکر نسبت به مسائل قدسی حضرت هستید، در این مرحله انتظار گریه و اشک نداشته باشید. إن‌شاءالله اشک عالمانه خواهید داشت. موفق باشید
4300
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم.با سلام.این که یکی از تعاریف اسم الله حقیقت محمدیه (ص)است درست است که در نماز هم هرجا کلمه ی الله بود آن را به همین معنی بگوییم؟ باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متوجه نور جامع حقیقت محمدیه«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» شوید و با چنین توجهی کلمه‌ی مبارکه‌ی «الله» را بر زبان جاری کنید «طوبی لکم» مبارک باشد چنین رویکردی برای شما. کار بسیار ارزشمندی است. موفق باشید
4302
متن پرسش
در سؤال (4089) از شما پرسیدیم که: «علم حضوری به وجود خدا، از جنس مبادی نظری است یا عملی؟»، شما در پاسخ فرمودید: «در این حالت، تمام وجود انسان اعم از نظر و عمل تحت تأثیر چنین مشاهده‌ای است. به این لحاظ، آن کسی که خود را در معرض غرق شدن می‌یابد، عملش همان نظر به خداوندی است که قدرت نجات دارد.». با عرض پوزش، این فرمایش شما، جواب ما نشد؛ این گزاره در این حالت (اگر چه انسان به گزاره‌بودنِ این واقعیت و موضوع و محمول داشتنش توجه ندارد) منشأ تصمیم‌گیری و عمل است، لذا این گزاره در این حالت بالاخره باید جزء مبادی باشد، جزء کدامیک از مبادی است؟ نظری یا عملی؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر موضوع را وجودی در نظر بگیریم و خود را به جای آن کسی قرار دهیم که در حال‌ غرق نظربه خداوند دارد ، حرف همان است که عرض کردم که ماوراء عقل عملی و نظری تماماً نظر به خداوند د ولی اگر موضوع را در حوزه‌ی علم حصولی بیاوریم معلوم است که علم حضوری را به صورت حصولی مدّ نظر قرار داده‌ایم و جزء مبادی نظری می‌شود ولی این دیگر علم حضوری نیست، علمِ به علمِ حضوری است. موفق باشید
4281
متن پرسش
سلام علیکم مدتی هست با اینکه نمازهای نافله ام حتی الامکان ترک نمیشه ولی اصلا سر نمازهای واجب نمی تونم تمرکز کنم. اصلا حواسم به یک کلمه نماز جمع نمیشه. یک کلمه رو واقعی گفتم و اغراق نبود. هرچقدرم تلاش میکنم نمیشه. یواش یواش داره روحیه بیخیالی نسبت به این موضوع برام ایجاد میشه. موضوع خاصی هم نیست که بگم ذهنم مشغول اون شده. هرچی فکر میکنم که شاید کاری کردم که اینطوری شدم ذهنم به جایی قد نمیده ممنون از اینکه وقت میگذارید. خداحافظ
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و جزوه‌ی «روش سلوکی آیت‌الله بهجت«رحمت‌الله‌علیه» انشاء الله کمک می‌کند. موفق باشید
4287
متن پرسش
با سلام استاد من به یک شخصی عشق مجازی پیدا کردم که همجنس خودمه. استاد هرچه روزه میگرمو عبادت میکنم تعلقم از بین نمیره ایا خوبه که باهاش قهر کنم یا رابطمو باهاش کم کنم یا کاری کنم که کمتر ببینمش. یا سعی کنم همین طور که رابطه صمیمیمو باهاش دارم خودمو اصلاح کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید قوه‌ی واهمه‌ی خود را کنترل کنید و نگذارید یاد ایشان همواره در ذهن‌تان باشد. شاید توصیه‌های کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک کند. البته قهر، چاره‌ساز نیست. موفق باشید
4289
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام.اینکه خدا گناه های انسان را ببخشد و با صفت جبار خود آن ها را جبران کند و یا آن ها را با حسنات تعویض کند در برزخ به چه صورتی خود را نشان می دهد.اینکه در برزخ به صورت فیلمی تمام ریز به ریز اعمال خودمون رو در مدت عمر خودمون میبینیم و برای گناهان عذاب می کشیم آن قسمت های جبران شده یا با حسنات جبران شده به چه صورتی خواهد بود؟آیا به طور کلی محو شدن؟با تشکر از شما.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از طرفی با کلیت شخص برخورد می‌شود که در مجموع در کدام جایگاه قرار می‌گیرد، هرچند در روایات بعضاً داریم که مثلاً این عذاب به جهت سخن‌چینی یا خوردن مال حرام است و یا این رحمت به جهت آن عمل خیر است. موفق باشید
4275
متن پرسش
السلام و التحیة. ببخشید استاد قسمت سوم مقاله ای که دکتر جباری در فیس بوک خود گذاشته اند در ذیل آمده است که ایشون به مطالبی که شما عرض فرمودید هم پاسخ دادند ، نظرتان چیست ؟: " شیعه حقیقی یعنی چه؟ (بخش 3) ************************** سومین ساحتی که میتوان در آن به تمییز شیعه و اهل سنت پرداخت، ساحت عرفان و حکمت است. راقم این سطور براین باور است که تنها ساحتی که میتواند معیار و مناط تمییز شیعه از غیر شیعه باشد، همین ساحت حکمت و عرفان است و تنها در همین ساحت است که مفهوم شیعه خود را شکل می دهد و معنا می یابد. این سخن بدان معناست که اساساً شیعه حقیقی (نه شیعه تاریخی) عارفان هستند و هم ایشان هستند که حقیقت شیعه را در طول تاریخ به منصه ظهور آورده اند. اما دلیل این مدعا چیست و چرا باید کثیری از بزرگان حتی فقه و کلام شیعه تاریخی را از دایره شیعه حقیقی بیرون نهاد؟ شاید برای کثیری از شیعیان!!، امروزه دشوار باشد که بزرگانی از فقه و حدیث و کلام تاریخشان را از دایره شیعه بیرون ببیند، اما واقعیت این است که اگر به دنبال شیعه حقیقی و حقیقت شیعه هستیم باید از بند مشهورات تاریخی رها شویم و عاداتی که صرفا بر اثر "تکرار"، بدیهی شده را کنار نهیم. فلان "شیخ"، و فلان "علامه" و فلان "آیت الله" و "ثقه الاسلام" و "حجه الاسلام" نمیتوانند حقیقت شیعه باشند حتی اگر صاحب صدها کتاب در فقه و حدیث بوده باشند و ارکان حدیثی برای این شیعه تاریخی ساخته باشند، مگر اینکه در ساحت "عرفان و حکمت" به حقیقت شیعه نائل آمده باشند. لذا ما از قضاوت درباب افراد پرهیز میکنیم و به دنبال این نخواهیم بود که فی المثل آیا شیخ صدوق یا شیخ طوسی با آن همه کتاب آیا شیعه حقیقی محسوب میشوند یا نه! آنچه برای راقم این سطور حائز اهمیت است مفهوم شیعه حقیقی است که بتواند آن را از شیعه تاریخی متمایز سازد. مهمترین موضوع در عرفان و حکمت، مفهوم "ولایت" است. شاید برخی ایراد بگیرند که مفهوم "امامت" نزد متکلمین هم مطرح است، پس چرا بدان در کلام پرداخته نمیشود؟ در پاسخ میتوان چنین توضیح داد، که مقسم ما در شیعه حقیقی، مقوله "حقیقت" است، نه صرفا مسائل علمی و بحثی. این درست است که در بین متکلمین و کلام امامیه، بحث "امامت" بحثی جدی و مهم است، اما دو نکته است. نخست اینکه فقط بحث است. یعنی یک نسبت "حصولی" وجود دارد. متکلم درباب امامت بحث میکند این بدان معنا نیست که لزوماً حقیقت آن بحث را به حضور دریافته باشد. متکلم میتواند کتابی در اثبات امامت بنویسد، و در عین حال هیچ حظی از حقیقت امامت نبرده باشد و هیچ ایمانی هم نداشته باشد. این خاصیت کلام است که ساحت حصول و بحث و جدل است. اما چون مقسم ما در شیعه حقیقی، حقیقت است، پس باید امری و ساحتی مورد قضاوت و معیار قرار گیرد که نسبت حقیقی و حضوری حاکم باشد، یعنی نسبتی که فرد در آن نسبت، آن معنا را حضور کرده باشد و صرفا مفهوم نباشد. در واقع شیعه حقیقی با "معنا" کار دارد، و شیعه تاریخی(متکلم یا فقیه) با "مفهوم" در ارتباط است. نکته دیگر این است که در کلام امامیه، بحث درباب امامت است، حال آنکه در نزد عرفا مساله "ولایت" است و تفاوت در این است که "ولایت اعم از امامت است. عرفا در نسبتی حضوری به دیدار حقیقتی نائل میشوند که بر کل هستی حاکم است و در این نسبت حضوری عام، مصادیق خاص آن را نیز درک میکنند. اما برای متکلم چون هیچ نسبت حضوری طرح نیست، خود را با مصادیق تاریخی ولیت، یعنی "امامت" مشغول می سازد تا بتواند بطور حصولی عظمت و بزرگی برخی از مصادیق ولایت یعنی "اهل بیت" را اثبات نماید. این اثبات مصادیق جزیی ولایت به شکل امامت در طول تاریخی، اساس و ماهیت شیعه تاریخی را شکل داده است که صرفا در تولید ابنوه آثار به کار می آید و جزء ایجاد افتراق بین مسلمانان هیچ حاصلی نداشته است. وقتی به تاریخ این شیعه تاریخی رجوع میکنیم و حجم وسیعی از کتب در اثبات امامت اهل بیت را میخوانیم، و فی المثل کتابی مانند "الغدیر" مرحوم امینی را در دست میگیریم، چه اتفاقی رخ میدهد؟ آیا خواننده این کتاب معظم، با شیعه حقیقی مواجه میشود و به حقیقت شیعه نائل میشود؟ هرگز. آنچه رخ میدهد، صرفا انبان ذهنی خواننده پر میشود از کثیری احادیث و روایات در اثبات حقانیت امیرالمومنین در ساحت "ذهن" و حصول. این همان چیزی است که نامش را شیعه تاریخی مینامیم. در حالیکه شیعه حقیقی نه در نسبت حصولی، بل در ساحت حضوری به دیدار حقیقت امامت یعنی ولایت نائل می آید. اما داسنتیم که ولایت مهمترین مساله در عرفان است و عارف بدین خاطر عارف میشود که ولایت را به جان می آزماید. ولایت نزد عارفان بدان معناست که حقتعالی ولی کسانی است که ایمان آورده اند و ولایت بدان معناست که حق تعالی همه هستی را خواه تککوینی و خواه تشریعی در ید هدایت خویش دارد و هیچ موجودی نیست در ذیل هدایت او نباشد. "ولیگ نیز از اسما< الله است و به همین سبب برخی از انسانها مظهر این اسم میشوند و ولایت الهی بدانها تجلی میکند و ظهور می یابند. درباب مفهوم "ولایت" و اقسام آن در کتب عارفان مطالب مفصلی وجود دارد، اما آنچه در این مقام می بایست گفته آید این است که شیعه حقیقی نخست این حقیقت را به حق الیقین می ازماید که همه عالم تحت ولایت انسان کامل است و این انسان کامل در هر دوره ای "حضور" دارد، گرچه "ظاهر" نباشد. شیعه حقیقی این "حضور" بدون "ظهور" را در می یابد و میکوشد در این نسبت حضوری با ولی الهی قرار گیرد و بدان تقرب جوید. شیعه حقیقی تا به "دیدار" ولی الله الاعظم نائل نشود و در نسبت حضوری با نباشد، خود را درگیر مباحث انتزاعی مصادیق تاریخی ولیایت نمیسازد. شیعه حقیقی میداند که وظیفه اش درک حضوری ولی الله اعظم است، نه اثبات نظری مقام امام یا امیر المومنین. او این وظیفه را برای مکتلمین رها میسازد و خود به دنبال آن میشود تا در نسبت حضوری حقیقت ولایت و ولی خدا را درک کند. او میداند که با خواندن کتاب و نوشتن هزاران کتاب در اثبات امامت یک مصداق خاص، نمیتوان به حضور ولی خدا نائل آمد. قرب ولی خدا، آدابی دیگر دارد و این آداب جملگی در کتب عارفان به دقت بیان شده است. وجود پیر و مرشدی برای تقرب ساحت ولی الله الاعظم، امر ضروریست و سیر و سلوکی باید تا این تقرب حاصل شود. شیعه حقیقی در نسبت حضوری با ولی خدا، بدین حقیقت نیز نائل می آید که اساساً اسلام هنوز ظهور نیافته است و در کمون غیب است و با این حال رحمت واسعه الهی عام است و همه مخلوقات را در برمیگیرد. شیعه حقیقی مظهریت اسم رحمان میشود تا بتواند رحمت خاصه الهی را برای خود بدست آورد. او میداند تا زمانیکه به همه مخلوقات رحمت عام نداشته باشد، هرگز نمیتواند مشمول رحمت خاصه باشد که همان تقرب به ساحت ولی الله الاعظم است. از همین رو شیعه حقیقی هرگز در دام کینه جویی با خلایق نمی افتد خاصه کینه های تاریخی. شیعه حقیقی میداند کسانی که به اسم دفاع از اهل بیت و با عنوان "تولی و تبری" دائما زبان به دشنام می گشایند و اندرون پلید خود را با این عناوین ظاهر میسازند، نه تنها شیعه نیستند، بل هزاران هزار فرسنگ از حقیقت دورند و در ظلمات کفر غوطه ورند. شیعه حقیقی خود را با هیچ امر انتزاعی و وهمی مانند "تاریخ" درگیر نمیسازد، بل میکوشد، ولی حی و حاضر (اما غایب) را درک کند. او با یقینیات حقیقت دین را می یابد و در مواجهه با دین مانند بنی اسرائیل(داستان گاو و موسی) دنبال مساله تراشی نیستند. دینداری شیعیان تاریخی مانند قوم بنی اسرائیل است زمانیکه کسی به قتل رسیده بود و نزد موسی رفتند تا از او کمک بگیرند، و موسی به اذن الهی به آنها گفت بروید گاوی را ذبح کنید و خونش را به مقتول بمالید تا مقتول خودش زنده شود و قاتلش را معرفی کند. اما قوم بهانه گیر بنی اسرائیل دائمکا از کم و کیف گاو پرسیدند. لاغز باشد، یا چاق؛ پیر باشد، یا جوان. چه رنگی باشد، چه سنی باشد، و... و به موازات این بهانه گیر "و طرح "مسال"، تکلیفشان نیز سخت تر میشد. دینداری شیعیان تاریخی مانند همین قوم دینداری "مساله محور" است. توضیح المسائل جای کتاب الله می نشیند و به جای حصول جای حضور. شیعه درون یک شبکه پیچیده ای از "شبه علومی" مانند "علم رجال و علم الحدیث گرفتار میشود تا بتواند به انجام یک عمل و تکلیف دست یابد. برای استحکام این شبکه پیچیده، سلسله راویان و محدثین شکل میگیرد ودر حقیقت به تقویت آتوریته این شبکه تعداد مسائل افزوده میشود تا هیچ کس نتواند به تنهایی به دین دست یابد مگر از رهگذر این شبکه و این سلسله جلیله!"
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان بسیار مغشوشی است، مگر می‌شود بدون مقدمات علم حصولی نسبت به حقایق به علم حضوری دین رسید؟ و مگر می‌شود بدون شناخت مصداق امام از طریق علم شریف کلام، زمینه‌ی اُنس با امام را فراهم کرد؟ و مگر بدون فقه می‌توان ادب لازم جهت ارتباط با حضرت مولا را پیدا کرد؟ بنده فرصت ندارم وگرنه اگر کسی فرصت داشته باشد می‌تواند به این سخنان اشکال اساسی بگیرد به طوری که بوی اباحه‌گری و همان عرفان منفی از آن استشمام می‌شود إلاّ این‌که نویسنده‌ی محترم با عجله چیزهایی فرموده و متوجه لوازم آن نشده. به گفته‌ی حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اسلام را فقه نگه داشته. موفق باشید
4247
متن پرسش
اگر در مسیر عشق به خدا دچار عشق زمینی بشویم با اینکه متاهل هستیم وان را بروز ندهیم تکلیفمان چیست در ضمن از نوع عشق هوسی وچشم وابرویی نیست ودر واقع خودبخود ایجاد شد ولی ان طرف هم نمی داند واز درون حس خوبی دارم ولی احساس می کنم ادامه مسیر برایم سخت شده وفکرم را درگیر کرده است.لطفا راهنمایی ام بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تمام تلاش باید از این وَهم خود را آزاد کنید و نگذارید با متمرکزشدن بر آن ، آن فکردر ذهن و روان شما جا باز کند. موفق باشید
4225
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید در پاسخ شما به سؤال شماره 4202 به نام منافقین محارب اند دو اشکال وجود دارد یکی اینکه اینها که در زندان بودند و امکان ارتباط آنها با بیرون نبوده که بتوانند نیت براندازی کنند دوم اینکه مگر قصاص قبل از جنایت در اسلام وجود دارد؟ مگر حضرت علی قصاص قبل از جنایت کرد در ارتباط با ابن ملجم با اینکه میدانست قاتل اوست. بهتر نیست در جواب به این سؤال در اصل موضوع و اینکه امام خمینی چنین دستوری را داده باشد تشکیک شود تا ساحت امام از اینگونه اتهامات مبرا شود احتمال نمی دهید دستهای پنهان این کشتار را انجام داده باشند و به امام منتسب کرده باشند؟چون صدور چنین دستوری با هیچیک از موازین عقلی و شرعی سازگار نیست
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسنادی در عقب‌نشینی منافقان در عملیات مرصاد به‌دست آمد ، حاکی از آن بود اعضاء منافقین در عین آن‌که در زندان بودند آمادگی و عضویت خود را جهت قتل عام دست جمعی ملت ایران اعلام کرده بودند و این نوع آمادگی و اراده برای کشتار ملت خودش جنایت است، مثل این‌که شما اگر کسی که می‌خواهد بمب‌گذاری کند قبل از بمب‌گذاری دستگیر کنید و به عنوان محارب با نظام اسلامی او را به قتل برسانید. در مورد ابن‌ملجم و آن صحنه‌ای که می‌فرمایید هنوز ابن‌ملجم هیچ اراده‌ای در این مورد نکرده و به همین جهت وقتی آن سخن را از علی«علیه‌السلام» می‌شنود تعجب می‌کند، آیا می‌شود در حین جنگ ،اول اجازه دهیم دشمن ما را به قتل برساند و بعد او را بکشیم و یا همین‌که آمده است تا ما را به قتل برساند بر ما واجب است او را به قتل برسانیم؟ موفق باشید
4182
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام علیکم .بنده سالهاست که یاد مرگ و فکر مردن بسیار در ذهنم می آید و هر گاری که میخواهم انجام دهم ناگهان یاد مردن می افتد حتی ساختن یا خرید منزل ،به افرادی که سن وسال از آنان گذشته و همچنان حریصانه دنبال دنیا می دوند نگاه میکنم و متعجب میشوم،این گونه افکار منشاش چیست ؟این طور بودن خوب است یا بد؟2-بنده موفق به نماز شب نمیشوم در حالی که در اعمال شبانه روزم دقت میکنم که گناهی سر نزند (هر چتد سر میزند) قبل از خواب آیه آخر سوره کهف را میخوانم زمان را برای بیدار شدن را تنظیم میکنم اما نمیدانم چرا توفیق شب زنده داری را ندارم ،درصورت امکان راهنمایی ام نمایید.التماس دعا
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن مولی‌الموحدین«علیه‌السلام» که می‌فرماید: « اعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَدا» چنان براى زندگى دنیاى خویش تلاش کن که گویا تا ابد زنده هستى، و براى آخرت خویش آنچنان کار کن که گوئى فردا از دنیا خواهى رفت.. باید بتوانیم بین آن دو تعادل ایجاد کنیم و این بسیار کار سختی است، سخت‌تر از آن که انسان تارک دنیا باشد 2- سعی بفرمایید قضای آن را به‌جا آورید تا روح، نورِ نماز شب را بشناسد. موفق باشید
4174
متن پرسش
باسلام خدمت استاد عزیز چندشب پیش در حریم ملکوتی رضوی حاج آقا عالی در مورد اسباب و توکل به خدا صحبت داشتند و گفتند در این مورد نباید افراط وتفریط کرد مثلا داستان بیماری حضرت موسی (ع) را به عنوان تفریط در مورد اسباب و گفتند ازآن طرف بام بعضی ها آنقدر غرق اسباب شده اند که خدا را فراموش کرده اند و 5شنبه در دعای کمیل حرم حاج سعید در ذیل"الهی وربی من لی غیرک"گفت این جمله وقتی محقق میشه که شما مثلا برای خرید خانه چشمتان به وام و دیگر واسطه ها نباشد و فقط وفقط ازخود امام رضا(ع)بخواهید حالا ازشما میخواهم نگرش صحیح در مورد این موضوع را بیان کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوب و درستی فرموده‌اند. موفق باشید
4168
متن پرسش
سلام به استاد عزیز. چگونه می توان با استفاده از برهان صدیقین و نتیجه ی آن یعنی هویت تعلقی، مراتب عالم را به عنوان حضرات خمس تبیین کرد. و عرفا و فلاسفه این مراتب را از کجا اخذ کرده اند. آیا متاثر از عقول در فلسفه ی ارسطوست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرات خمس ربطی به تشکیک وجود ندارد همچنان که ربطی به عقولی که در فلسفه مطرح است ندارد، بحث بسیار دقیقی است که باید در جای خودش بحث شود. اگر نگاهی به جزوه‌ی «عرفان نظری» بیندازید شاید باب بحث در این مورد برایتان باز شود. موفق باشید
4165
متن پرسش
باسلام وخداقوت بعد از کنکور سال 90 همچین سوالاتی (که من به درد چه کاری می خورم؟ یا این که چه کاری به درد من می خورد؟ من برای چه کاری ساخته شده ام؟ من از چه استعدادهایی و در چه حدی برخوردار هستم؟ وظیفه من بر اساس توانایی هایم چیست؟) تا امروزه برای من پیش آمده که از طریق روان شناسی که به نتیجه ای نرسیدم و بعد مباحث شما معرفت نفس را تازه پیدا کردم میخواستم بپرسم الان چی کار کنم؟ 2.نظرتون رو درباره طرح «من» (استعدادیابی بر اساس الگوی انشاء) که براساس آیات،روایات،حدیث است می خواستم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که در سایت هست را دنبال کنید، إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
4151
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت ، استاد گرامی چند وقت است که دچار یک حالت روحی خاصی شده ام که علت ان را نمی دانم بیشتر اوقات در یک حالت گریه و بغض الودگی هستم بدون اینکه مشکل خاصی داشته باشم ، مدام احساس خسران می کنم و این باعث می شود دچار گرفتگی شوم ، وقتی در تلویزیون یا حتی در جای دیگری از ائمه سخنی می شنوم اشکم سرازیر می شود با این که سخن کاملا امید بخش است گاهی به خودم طعنه می زنم که ذکر خدا در قلبم جاری نیست که ارام نیستم ، دنبال چیزی می گردم ، دنبال گمشده ای ، به کاری که میکنم مطمئن نیستم و فکر می کنم کار بهتری را باید انجام دهم »، علت چیست ؟ لطفا کوتاه جواب ندهید سپاس گرارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب بلند بنده یک کلمه است؛ دلت هوای نور حضرت حق از طریق صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» کرده است با معارف حضرت روح‌الله خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» دلت را آشنا کن تا به طریق صحیح آن را تغذیه کنی. کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌های نظر به حق» به عنوان پلی که بتوانیم با آثار حضرت امام آشنا شویم نوشته شده. موفق باشید
4155
متن پرسش
سلام علیکم لطفا نامگذاری امسال مقام معظم رهبری را بیشتر تبیین نمایید مفهوم حماسه،چگونگی خلق حماسه،رابطه این شعار با سبک زندگی،رابطه این شعار با عبور از مدرنیته،سهم دانش آموزان،معلمان،دانشجویان و طلاب در تحقق این شعار را بفرمایید.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در همه‌ی دستورات خود از جمله در شعار هرساله بستری را اراده کرده‌اند که اگر ما جانانه از ایشان تبعیت کنیم، آن بستر به نظامی می‌انجامد که برای جهان بشری الگوی مناسبی است. در همین رابطه در جواب سؤال شماره‌ی 4141 عرایضی داشته‌ام. وقتی متوجه مقصد رهبری عزیز شدیم هرکدام در موقعیت خود وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهیم. حماسه‌ی سیاسی و اقتصادی یعنی در این شرایط تاریخی از هر قدمی که در تقابل با استکبار جهانی می‌توانیم برداریم کوتاهی نکنیم، از جمله در انتخابات و در تحریم‌ها. موفق باشید
4159
متن پرسش
با عرض سلام علاقه مند به شروع مطالعه در علم فلسفه هستم به نظرتان از کجا شروع کنم و چه سیری را پیشنهاد می کنید؟(پیش از این مطالعه ای در این زمینه نداشته ام)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همان سیری که در سایت هست شروع کنید إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرید. موفق باشید
4131
متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و تحیات اینجانب طلبه ای هستم که پایه دهم را سپری میکنم از آرزوهای دیرینه ام این بوده که در طول شبانه روز بیشترین مقدار مطالعه را داشته باشم و دقیقه ای را هدر ندهم. سوالاتم از شما اینست که اولا جنابعالی در شبانه روز چند ساعت مطالعه دارید؟(با عرض معذرت از طرح این سوال که به زندگی خصوصیتان مرتبط است.) ثانیا بفرمایید که بهترین راه از بین بردن خستگی مطالعه بدون اینکه اتلاف وقتی صورت پذیرد چیست؟ والسلام علیکم و رحمه الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در حال حاضر کاری جز مطالعه و یا نوشتن مطالبی که به صورت کتاب چاپ می‌شود ندارم که برای آن‌ها نیز به متون دینی رجوع دارم و یا سؤالات عزیزانی که از طریق سایت سؤال می‌کنند را می‌دهم که آن نیز یک نحوه مطالعه است و ساعتی هم سایت‌های خبری را می‌بینم که آن هم یک نحوه مطالعه به حساب می‌آید و یا کتاب‌های جدید را مطالعه می‌کنم و به نحوه‌ی ورود و خروجشان نسبت به موضوعاتی که ممکن است بشناسم، دقت دارم یا برای چند جلسه‌ای که در طول هفته دارم مطالعه می‌کنم. در مورد از بین‌بردن خستگی مطالعه همان پیشنهادی را دارم که قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تحت عنوان «ضرورت مطالعه و نحوه‌ی آن» عرض کردم. در هر صورت از یادداشت‌برداری موضوعاتی که مطالعه کردید غافل نباشید. ورزش هم یادتان نرود. موفق باشید
4123
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید این سوال مطمئنم پرسش خیلی هاست >استاد من از کوچکی تا الان به ذهن القائات شیطانی میشود وتا جایی ادامه پیدا میکند که من به جنون برسم یک مثال بزنم مثلا درخانواده که هستم این مشکل همیشگی و هر روز من هست از طریق فکر شیطان به ذهنم فشار می اورد و دایم میگوید پدرت تو را دوست ندارد وفقط به فکر خودش است و الی اخر زیاد هستند من 22 سال دارم و از یک سالگی شاید با این مشکل روبه رو بوده ام /استاد من میگم مثلا این ادم خوبی ولی به ذهنم القا میشود این بداست بعد میگم باشه پذیرفتم بد حالا چه کنم یکی مثل بقیه >استاد دیوانه ام کرده شیطان چه باید بکنم تا از ادست فشارهای روانی که به ذهنم می اورد رها شوم ؟موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به توصیه‌ی حضرت آیت‌الله بهجت«قدس‌اله‌سره» آمدن خطورات در اختیار ما نیست ولی ما می‌توانیم تحت تأثیر آن‌ها قرار نگیریم و آن را دنبال نکنیم. این یک دستور کلی است جهت نجات از خطورات. ولی به جهت آن‌که موقعیت شما خاص است اگر می‌توانید به مؤسسه‌ی فرهنگی إنشاء رجوع فرمایید. شماره تلفن آن مؤسسه 6260205 است. موفق باشید
4124
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم. درمورد معاد تاکنون دوسوال از شما پرسیده ام ولی به جواب نرسیده ام بهمین دلیل بصورت دو جواب مطرح میکنم شما بفرمایید کدام درست است و یا هیچکدام درست نیست. الف جهان مادی با انسانهاییکه در آن زندگی میکنند کم کم به نقطه ای میرسد که خود به خود متلاشی میشود طبق قوانین فیزیک واین همان آتش گرفتن دریاهاست و حلاجی شدن کوهها و..... که طی آن همه انسانها نیز مرده وطومار این جهان پیچیده میشودوبنابراین زلزله قیامتکدر واقع همین حوادث آخر عمر دنیاست ب این عالم بهمین صورت ادامه میابد وقرار نیست به نقطه انهدام برسد زیرا به فرض هم انرژی خورشید تمام شود انسانها تا آن زمان توانسته اند از این منظومه بروند آخرت هم باطن همین عالم است وبه موازات این دنیا درجریان است وهر انسانی که میمیرد با باطن این جهان مادی پیوند میخورد وبه چشم خود میبیند حقیقت این جهان مادی زلزله و متلاشی شدن کوهها و آتش گرفتن دریاهاست زیرا اینها حقیقتا فانی اند سوال دوم اگر هیچ کدام از این دوفرض صحیح نیست وآخرت هم که ادامه این دنیا نیست که وقتی تمام شود آخرت شروع شود پس آخر این جهان مادی به چه شکل است آیا میشود قبول کرد همیشه براساس قوانین فیزیکی کار میکرده در یک نقطه خاص همه چیز بهم میریزد وبیخود وبیجهت دریا که اوازجنس آب است آتش میگیرد. وقتی قیامت الان قایم است زلزله آن هم باید همین الان قایم باشدپس زلزله روز قیامت مرز دنیا و آخرت نیست که بگوییم زلزله روز قیامت صبق قانون سوم تدمودینامیک شکل میگیرد بنابراین آیا میشود گفت این زلزله ایست که انسان در سیر خود به سوی مبدا هستی آنرا میبیند که همانا واقعیت این جهان مادیست یعنی متزلزل است ولی از آنطرف فرموده در آنروز میبینی که هر مادر شیردهی فرزند شیرخوارش را وا مینهد یعنی وقتی این زلزله قیامت می اید هنوز بساط شیر دادن و زندگی مادی در جریان است. خیلی گیج کننده است لطفا راهنمایی بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده پیشنهاد می‌کنم به جای آن‌که به دنبال جواب تک‌تک این سؤالات باشید و با توجه به این‌که در هر جوابی یک وجه از موضوع روشن می‌شود ولی وجوهی از همان موضوع همچنان مبهم می‌ماند، وقت بگذارید و کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» را همراه با سی‌دی شرح آن مطالعه بفرمایید تا خودتان بصیرت لازم را در این مورد به‌دست آورید و اگر بر مبنای آن مقدمات سؤال بفرمایید إن‌شاءالله جواب‌ها در رفع ابهام موضوع به شما کمک می‌کند. موفق باشید
4125
متن پرسش
سلام استاد. بنده مباحث مربوط به معاد حضرتعالی را گوش دادم و به نظرم کاملا منطقی می آید. اما در برخی ادعیه مطالبی هست که متناقض به نظر میرسد: مثلا در دعای کمیل به گونه ای از جهنم بحث شده که انگار جهنم یک جایی است و نه صورت اعمال. با این تناقضات چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً جهنم یک جایی است با وجودی به شدت قوی‌تر از وجود این دنیایی، منتهابحث بر سر آن است که ظهور عقاید و اخلاق و اعمال فاسد انسان‌ها است که آن‌ها را احاطه می‌کند، همان‌طور که صورت‌های ذهنی شما، حقیقتاً در جایی به نام ذهن هستند، منتها چون وجودشان شدیدتر است محدودیت‌های پدیده‌های مادی را ندارند که مثل پدیده‌های مادی مکان‌مند باشند. موفق باشید
4122
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر. سالی پر ازمعنویت داشته باشید. استاد اسم «یالطیف» چه برکاتی دارد؟اینکه می گویند روزانه 129 مرتبه برای گشایش بخت دختران بخوانید درست است؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم لطیف عبارت است از تصرف حق در امور بندگان، آن هم تصرفی خفی و لذا با رجوع به حضرت حق با اسم لطیف، حضرت حق إن‌شاءالله به همان شکلی که روح انسان طلب می‌کند امورات انسان را اصلاح می‌نماید.موفق باشید
4117
متن پرسش
با سلام وخداقوت خدمت استاد بنده جوان 19 ساله با 4جلدکتاب انقلاب اسلامی و 2تا از کتاب غرب شناسی با شما آشنا شدم واز مدتی که با فعالیت های شما آشنایی کامل پیدا کردم اینگار گم شده ای را او نشانم داد.(چون کتب معرفتی واخلاقی مختلفی مطالعه میکردم اما نقطه شروع وویژگی بیان شمارا نداشت باتوجه به گفته خودتان که مباحث باتوجه به زمانه بایدانجام شود که دربخش شهیدمطهری بیان کردید.) با عرض معذرت از زیاد شدن سوالات وگرفتن این در گران بهای شما - با توجه به مشکلی که داشتم در زمینه برنامه ریزی شخصیتی وآینده خودم (کتاب ادب خیال،عقل وقلب هم مطالعه کردم) 1.من کتب وتمام صوت شماراگرفتم وسیر شما را بهترین دیدم با توجه به آشفتگی و گیجی که در بقیه سیرها دیدم از جوان وانتخاب بزرگ وآشتی با خدا شروع کردم تا ادامه ی آن ان شاء الله اما می خواستم ببینم حالا چه زمانی کتبی مثل سلوک ذیل امام و کتب امام وجزوات راشروع کنم بگذارم کمی جلو بروم یا؟ 2.جایگاه حفظ قرآن در سیرشما کجاست وچه زمان شروع کنم با توجه به صحبت هایی که شما فرمودید به این سادگی نیست که از فردا بیتوانیم با ورود پیداکنیم باقرآن وبحث مطالعه و..؟؟ 3.درباره درس ریاضی وانگلیسی؟ باتوجه به توصیه وتاکیدهای بسیاری که می شود اما نمی دانم ریاضی یا هندسه ازکجا باید شروع کنم وباتوجه به بی استادی و انگلیسی هم که شروع کردم آثار وضعی بدی باتوجه به کتب آن وفرهنگی که داشت القا میکرد داشت وفعلا لغت حفظ میکنم 4. باتوجه به این که فعلا ترم 3 رشته فقه وحقوق هستم اما علاقه ی زیادی به جامعیت علوم نه از از طریق این رشته های سکولار دانشگاهی دارم مثل شهید مطهری وعلامه جعفری و... اما نمیدانم چیکار کنم وازکجا شروع کنم؟(خانواده هم راضی به حوزه رفتن نیستندودوست دارند مدرک داشته باشم وتوصیفات غیرعالم دینی که شما فرمودید) 5.اشعار نیز ازمولوی و حافظ و...چه طور شروع شود؟ حلال کنید(نکند اون دنیا جواب حق الناس داشته باشم.) تشکربابت جواب دهی وزحمات.وبچه های موسسه. یاعلی علیه السلام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در جواب سوال 4071داده شده. در ان جا عرض شد «باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب سلوک را بهتر است بعد از مطالعه‌ی ده نکته و برهان صدیقین و معاد و مبانی معرفتی مهدویت و مدرنیته و توهم، مطالعه بفرمایید تا معنای مثال‌هایش را احساس کنید 2- حفظ قرآن به معنای آن که لفظ آیات را به حافظه بسپاریم کار خوبی است ولی ما مأمور به تدبر در قرآن هستیم ولی باز تأکید می‌کنم اگر انسان فرصت و استعداد حفظ قرآن داشته باشد هرگز نباید کوتاهی کند 3- انگلیسی به عنوان یک زبان بین‌المللی به‌کار می‌اید حفظ لغت کافی نیست باید متون انگلیسی را بتوانیم بفهمیم و عنداللزوم صحبت کنیم، همان‌طور ذهنی که هندسی شده باشد بهتر فکر می‌کند 4- فعلا همین مسیر را ادامه دهید خداوند گشایش لازم را می‌رساند 5- باید معارف لازم جهت فهم مولوی و حافظ را با مطالعات عرفان نظری به‌دست آورید. إن‌شاءالله. موفق باشید» موفق باشید
4105
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و تحیت خدمت استاد عزیز حدود ده سالی است که گرفتار عشقی شده ام و از ان جایی که حکم خدا و رضایت او و آل الله برام به لطف خدا مهم است خیلی سعی کرده ام از این عشق رها شوم چه تضرعها و اشکها که به در گاه خدا نداشته ام در مراسم متعدد اعتکاف شر کت کرده ام و چه زازی ها که با او نداشتم توسلات مکرر به ال الله داشته ام بعضی وقتها در سجده بسیار اشک ریخته ام و از خدا نجات خواسته ام بسیاری از کتب شما و بزرگان و تفاسیر قر ان و روایات ال الله را مطا لعه نمو ده ام قران را تلاوت می کنم و از تفاسیر ان لذت می برم بعضی وقتها در جملات بزرگان مثل امام ملا صدرا و دیگران تامل می کنم ولی نمی دانم چرا وقتی به قلبم رجوع می کنم ان عشق را در قلبم به شدت می بینم حا لا از چند جهت در عذابم یکی این که چرا من نا خواسته به عشقی دچار شده ام که مورد رضای خدا نیست و و قطعا نمی توانم به او برسم چرا که متا هل است و می دانم رب حکیم مهربان علیم انچه که به من داده بهترین چیز هایی است که مرا به تکامل می رساند و انچه نداده لطف او بوده است و سعادت حقیقی در قیامت و رضای خداست و دنیا محل گذر است ولی از جهتی ان عشق را به شدت در دل خود می یابم و به شدت زجر می کشم از شما استاد عزیز و مهربان می خواهم مرا راهنمایی فرمائید خدا شما را حفظ فرماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همین‌طور مقاومت کنید و همین که موضوع به ذهنتان آمد دنبال نکنید از آن آزاد می‌شوید به طوری که انشاءالله در سایر موارد هم به خوبی می‌توانید بر واهمه‌ی خود حکومت کنید. موفق باشید.
نمایش چاپی