بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35902
متن پرسش

یا محبوب! در چند جلمه ای شرح حالی زار را به عرضتان می رسانم: معشوق دگر آنقدر دور است که فاصله اش حتی در وصال و فراق هم نمی گنجند باید چه کرد؟ وقتی آنقدر دور شده ای که روز های نزدیکی را به یاد نداری حتی باور نمی‌کنی روزی بوده است که نزدیک تر از حال بوده ای.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 35901 عرض شد به حضور در هستی خود که تکرار آن حضور نیز هستی است؛ باید توجه کرد. تاریخ دیگری پیش آمده تا ما با خرد خسروانی خود و با تبیین آن از یک طرف، و از طرف دیگر خدّام با آن نهایی‌ترین ایثارها خود را احساس کنیم از آن جهت که سیطره کمیّت و اصالت‌دادن به سود و سرمایه مادی دیگر در میان نیست. موفق باشید.

35901
متن پرسش

یا محبوب! یک سلام خدمت حضورتان از آنهایی که حسرت دیدار معشوق در واژه واژه اش مشهود و ملموس است! از این طور معشوق گفتن ها دورم آنقدر که گویا از هر خداناباوری ناباور ترم نه در زبان باور و آن چندین و چند استدلال واجب و ممکن هایی که در دیار وجودند! در تپش های هر روز و طلوع و غروب های روزگاری که نحسی برایش بهترین نام است آنقدر در واژه های کتاب زندگی ام معشوق نیست که دیگر روزها و شب های این جان گویا بی معنی تر از هر نیستی فقط می‌گذرند تا یادشان نرود که هستند! هر چند که باز هم در این باره اطمینان ندارم. استاد عزیز آنقدر از دیار حرف های آقا روح و الله و لبخند های حاج حسین دور شده ام که اصلا تصور آن روزها هم از توانم خارج است از نماز گریزان و آیه های قرآن را دیر زمانی است که به چشم ندیده ام! در یادآوری روزهای با او بودن تنها به لبخندی اکتفا می‌کنم و نام معشوق و دوستدارانش را تنها کلیشه ای از دست رفته می دانم! هیچ از روزهای آتش نیست و این در این دیار بیچارگی زده حتی باد آز و شهوت هم نمی وزد! گویا اصلا سوالی نبوده مثل همیشه یک درد و دل ساده!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا این حضور که می‌فرمایید همان حضوری نیست که انسان با هستی خود و در خود حاضر می‌شود تا هیچ ابژه‌ای در میان نماند؟ با حضور در بودنِ اجمالی که با هیچ واژه‌ای تعریف‌بردار نیست، ولی در حالِ سوسوزدن است تا پریروز را - که دیروز و امروز و فردا نیست- در پس فردای خود حاضر کند. در شب اربعین در موکب عمود ۱۱۳۳ عرض شد زمانه زمانه‌ای نیست که کمی خوب‌بودن در این طوفانِ آخرالزمانی کافی باشد که خوب‌هایی مانند خاوری‌ها با آن خوبی‌های ضعیف، آن اختلاس‌های بزرگ را انجام می‌دهند. ( https://eitaa.com/matalebevijeh/14651 ) باید به پریروز که همانند حضرت عباس «علیه‌السلام»، حضور ذیل سایه امام حسین «علیه‌السلام» است و پس فردا که همانند حاج قاسم، حضور ذیل سایه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» است نظر کرد. این‌جا است که به اربعینی نظر کرده‌ایم که همه بنا دارند در نهایتِ خوبی‌ها خود را جستجو کنند؛ مثل نهایت ایثار خدّام اربعینی. موفق باشید   

35900
متن پرسش

سلام: آیا گناهان فراموش شده توبه واستغفار لازم دارد؟ چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر که به یادمان آمد بالاخره باید با توبه و یا جبران خسارتی که مثلاً به کسی وارد کرده‌ایم جبران کنیم، ولی نباید در عبادات خود به گفته جناب خواجه عبدالله انصاری همواره گناهان را مدّ نظر آوریم و از رحمت وغفران حضرت ربّ العالمین غفلت داشته باشیم. موفق باشید

35899
متن پرسش

سلام استاد عزیز: هیچگاه فکر نمی‌کردم خریدن کتاب کوچکی «۱۰ نکته در معرفت نفس» در نمایشگاهی در گوشه ایران بتواند باعث تغییر باوری شگرف در سالها بعد در این جدول وجودی کوچک گردد. همیشه دعاگوی شما و استادان بی رنگتان هستم. با وجود بی وقتی اما هرجور شده روزانه با مطالبتان در کتابها و صوتها انس می‌گیرم و چندین سال است با مطالبتان محشور و احساس می‌کنم گمشده خود را یافته ام. بعد از تفسیر حمد امام الحمدلله با راهنمایی شما وارد مباحث مصباح الهدایه شده ام به تازگی. همینطور در مسیر افتاده ام و ان شاءلله لطف حق مدد فرماید. آیا ادامه دادن به این شکل را توصیه می‌فرمایید که از نزدیک استادی رویت نمی‌کنم؟ خود کتاب مصباح الهدایه  pdf اش موجود هست. التماس دعای خیر از استاد عزیز و جامع بحمدالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! همان‌طور که آیت الله بهجت فرموده بودند در این زمانه همین علوم معرفتی حکم استاد ما را خواهند داشت. ۲. سعی بفرمایید آرام‌آرام در مسیر فکری خود با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» نیز مأنوس شوید. موفق باشید

35895
متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. من از رحمت خدا ناامیدم. لطفاً من رو راهنمایی کنید که چیکار کنم از این حال ناامیدی در بیام. سالهای مدیدی (بیش از بیست سال) با یه سری مشکلات دست و پنجه نرم می کردم و همه جور تلاشی برای رفعشون انجام دادم و هر روز اوضاع بدتر شد. در چند سال اخیر شدیداً دست به دعا و توسل و تضرع بلند کردم به امید اینکه فرجی برسه و از همه جا قطع امید کردم و به خدا خوشبین بودم که چون امیدم رو از همه جا قطع کرده حتماً می خواد فرج کنه. نه تنها هیچ فرجی نشد بلکه الان در بدترین شرایط قابل تصور قرار دارم و اخیراً امیدم رو به رحمت و دستگیری خدا کاملاً از دست دادم و توسل و استغفار و استغاثه رو رها کردم و در تاریکی ناامیدی مطلق روزگار می گذرونم. حتی برای رفع مشکلم به روان پزشک مراجعه کردم و ایشون معتقده مشکل جدی و خاصی ندارم (اگه تشخیص درست داده باشه) الان جدای از این که روزگارم به تلخ ترین و سخت ترین شکل ممکن می گذره، می ترسم با حال کفر از دنیا برم (البته واجباتم رو هنوز انجام میدم) لطفاً بگید چیکار کنم که حداقل کافر نمیرم! برای زندگی طاقت فرسا و غیر قابل تحملم که گمان نکنم کسی راه حلی سراغ داشته باشه. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند ما را خلق کرد تا در جهان گشوده معنویت حاضر شویم که جهانی است سراسر رحمت. و از این جهت خودمان باید تلاش کنیم دنیا را برای خود عمده ننماییم. کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی که شرح آن روی سایت هست راهگشای خوبی در این مورد می‌تواند باشدhttps://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%DB%8C . موفق باشید

35892
متن پرسش

سلام استاد: وقتون بخیر. برای رسیدن به موت اختیاری از طریق روزه مداوم میشه رسید؟ راهش چیه؟ ممنونم جواب بفرپایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش» همین‌که دنیا محور توجه انسان نباشد، کار شروع شده است. موفق باشید

35891
متن پرسش

سلام: در دعای ندبه آمده «عزیز علی... و لا ینالک منی ضجیج و لاشکوی» بر من سخت است که صدای ناله و شکایت من را نشنوی سوال من اینست که اگر امام زمان صدای ناله ما رو نمی‌شنوند پس چگونه همین عبارات را با او در میان می‌گذاریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این فراز به معنای درد و دل با آن حضرت است، وگرنه توجه آن حضرت به دل‌دادگان‌شان فوق‌العاده است از جنس توجه ایشان به اربعینی‌ها که هیچکدام‌شان از نظر حضرت غایب نیستند. موفق باشید

35890
متن پرسش

با سلام و احترام: استاد ۱. اگر تا قوه خیال پاک نباشد و نشود؛ طرف روی خوشی را نمی بیند و از طرفی تطهیر قوه خیال هم کار آسانی نیست؛ پس اگر بلا و گرفتاری برای کسی پیش می اید، راه برون رفتی هم به این آسانی نیست؟. یا اینکه کلا اشتباه است؟ ۲. در گرفتاری های دامن گیر و خسته کننده و طولانی که تمام انرژی فرد را می گیرد، و نزدیکان را پراکنده می کند؛ محرم را نامحرم کرده و هیچ دعایی به ظاهر استجابت نمی شود، و فرد مستأصل می شود؛ تا جایی که بشود کاری کرد، کار از کجا لنگ است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شریعت الهی است بخصوص که انسان، پیامبر خدا و ائمه هدی«علیهم‌السلام» را مدّ نظر دارد در این مسیر است که انسان از سیطره توهّمات و خیالات باطل می‌تواند عبور کند. ۲. با هرچه دل‌بستن به ثقلین یعنی تدبّر در قرآن و توجه به سیره اولیای الهی و در این زمانه، توجه به عظمت انقلاب اسلامی دشمنی با استکبار کارساز خواهد بود. موفق باشید

35873
متن پرسش

با سلام خدمت جناب استاد طاهرزاده: اخیراً کلیپی از آقایی به نام تمسکی که ظاهراً طرفداران زیادی در کانال خود دارد، پخش شده است که مطالبی در مورد دین گفته اند که بعضاً مطالب درستی دارد (در سؤال ۳۵۸۲۸ مطالب آمده است)، یکی از مطالبی که این آقا گفته است این است که «دین، آدم خوب را خوب تر و آدم بد را بدتر می کند». آیا این جملات باعث دین گریزی جوانان نمی شود؟ کسی که بد هست آیا دین نمی تواند او را خوب کند؟ کسی که بد هست نباید سراغ دین برود؟ کجای آیات و روایات این را داریم؟ مگر انسانهای زمان قبل از اسلام و جاهلیت پس از اسلام به انسانهای متعالی و وارسته ای تبدیل نشدند؟ انسانهای وحشی و غارتگر قبل از اسلام به انسانهای از خودگذشته تبدیل شدند. آیا جملات این آقا در مورد دین با مطالب مقاله آقای مصطفی ملکیان سنخیتی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد خود قرآن متذکر این امر است که اگر کسی اهل تقوا باشد و متوجه عالم غیب شده باشد، قرآن را به عنوان عطای الهی می‌یابد و استفاده می‌کند. جناب آقای دکتر محقق داماد نکات دقیق قرآنی را به میان آوردند و در این رابطه می توانید به کتاب خوب « «تعلیم و تربیت اسلامی» از آیت‌الله حائری شیرازی و به سؤال و جواب های 24355 و 24273 و 8414 و 2067 رجوع فرمایید و این غیر از سخن آقای ملکیان است که اساساً ایشان جایگاهی برای دین قائل نیستند و مخاطب خود را توصیه به پذیرفتن نیست‌انگاری می‌کنند. موفق باشید

35869
متن پرسش

سلام خدمت استاد: در کتاب خطر مادی شدن دین فرموده اید خلیفه دوم می گفت دین مانند شتری است که دوران مختلف توانایی و ناتوانی دارد. فرمودید حکم سنگسار زنا را به مصلحت و... لغو کرد و این مادی کردن دین است. الان که در جامعه ما حکم زنا به هیچ وجه اجرا نمی شود یا قطع کردن دین یا هزاران حکم به مصلحت تعطیل شده صد پله از خلیفه دوم بدتر است. هر چه مطالب این کتاب را خواندیم دیدیم تنها مکتبی که الان طبق این کتاب عمل می کنند طالبان هستند که تابع زمان نیستند. بعد مطالب این کتاب با صحبتهای کنونی شما که می فرمایید ما مال این زمان هستیم در تعارض است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در زمانه‌ای که همان احکام موجب بازدارندگی بود؛ خلیفه دوم آن احکام را لغو نمود. ولی اگر امروز با تشخیص عالمانِ دین، راه‌های دیگری هست برای بازدارندگیِ آن نوع انحرافات و گناهان؛ باید روی همان راه‌ها فکر کرد. زیرا آن طور که از حضرت امام خمینی نقل می‌کنند آن نوع احکام، حکم بازدارندگی داشته است و نه آن که عیناً ذات آنها مورد نظر باشد. موفق باشید

35863
متن پرسش

با سلام به استاد عزیز آقای طاهرزاده ............................................................................................................................................................................................................................................................... ببخشید خیلی اطاله کلام شدم و یک درد دل بود کردم عذر خواهی می کنم با تشکر از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤمن نسبت به آنچه خدا برایش فراهم کرده، راضی است و به جهت نداشتن‌ها زندگی را تلخ نمی‌کند. اخلاق خوب از همه سرمایه‌های دنیا بهتر است. باید تا آن‌جا که ممکن است با انسان‌ها بخصوص با نزدیکان مهربان بود و از هیچکس انتظار نداشته باشیم و به همان چیزی که خداوند برایمان تقدیر کرده است قانع باشیم تا گشایش لازم فرا رسد. در این مورد دنبال‌کردن صوت‌های شرح کتاب «جامع السعاده» متذکر نکات خوبی است. https://lobolmizan.ir/sound/673?mark=%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9 . موفق باشید

35858
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده توفیق در مباحث نورایتان را داشتم و دارم، نه تنها شما بلکه دیگر اساتید دیگر، عالمی که از آن سخن می‌گوید همیشه برایم زنده و سرشار از حضور است اما، دیگر از خودم خسته شدم دیگر از این بودن خسته شدم و دلم تنها مرگ می‌خواهد تا از تمام ترس و احساس گناه و نگرانی و انتظار و درد رها شوم، از آدم ها رها شوم، و مهم تر از آن از خودم، خودی که هیچ برکتی و اثری بر این کره خاکی نداشته و تنها رفتن جواب گوست. احساس تنهایی عمیق که هیچ کس و هیچ چیز و هیچ عمل نداری و خودت را باری بر دوش همه می‌بینی، از عممق جان خواهشمندم از شما استاد عزیزم که این قلب بیمار را دعا کنید که هر بار عهدی بسته می‌شود گناه و فاجعه بدتری رخ می‌دهد و سیاهی های ته نشین شده سر ریز می‌شود و دیگر تحمل خود را ندارم. بریده‌ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم چاره کار همین است که به گفته جناب مولوی: «همچو چَه کن خاک می کن گر کسی / زین تنِ خاکی ، که در آبی رسی». اگر واقعاَ کسی هستیم، مانندِ چاه کن از این تنِ خاکی، خاک باید بکنی تا به آب معنویت برسیم. یعنی اگر واقعاً آدمی با کلنگِ ریاضت از این جسمِ خاکی، اوصاف پلید را بکند و جدا کند؛ به آبِ لطیف حقیقت می‌رسد.
کار می‌کن تو به گوش آن مباش  ** اندک اندک خاک چَه را می‌تراش
هر که رنجی دید گنجی شد پدید  ** هر که جدی کرد در جدی رسید
موفق باشید

35857
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: با صد شرمساری، مشکلی که برای بنده بعضاً در سفرهای زیارتی پیش می آید وسوسه هایی است که از طرف شیطان به جانم می افتد. قبل از سفر، نیت می کنیم و به این امید می رویم به زیارت امامان معصوم علیهم‌السلام تا در افق تاریخی عظیمی که گشوده شده است وارد شدیم و قدم بزنیم و جان مان در معرض انواری که از شخصیت و قبور مطهّر این عزیزان متجلی و جاری است قرار بگیرد و به تعبیر حضرتعالی در کتاب مبانی معرفتی مهدویت، مبادی میل مان اصلاح شود. ولی متأسفانه نمی دانم این چه دردی است که گاهی شیطان بدجوری به جان مان می افتد و وسوسه ها ما را می گزند. کار به جایی رسیده است که گاهی فکر می کنم بی‌خیال بشوم و از خیر این زیارت بگذرم. ولی باز دلم قبول نمی کند و با روی گرد آلود و انواع دردها و گرفتاری ها به در خانه اولیای خدا حرکت می کنم. چه کنم استاد؟ اگر توصیه ای دارید کمک مان کنید. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همین حالات هم از الطاف امام است که متذکر عیب‌های ما می‌شوند تا با اصلاح نفسِ بیشتر در محضر حضرت حاضر شویم زیرا متوجه آمادگی‌های ما هستند. به گفته جناب مولوی:
 مرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم           دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم
گفت كه ديوانه، نه‌اي، لايق اين خانـه نه‌اي          رفتم و ديوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت‌كه‌سرمست نه‌اي، روكه ازاين دست نه‌اي       رفتم وسرمست شدم وزطرب آكنده شدم
گفت كه تو زيرككي، مست خيالي و شكي           گول‌شدم، هول شدم وزهمه بركنده‌شدم
گفت كه تو شمع شدي، قبله اين‌جمع‌شدي             جمع نِيَم، شمع نِيَم، دود پراكنده شدم
تابش جان يافت دلم، واشد و بشكافت دلم            اطلس نو يافت دلم، دشمن اين ژنده شدم
زهره بدم، ماه شدم، چرخ دو صد تاه شدم             يوسف بودم، زكنون يوسف‌زاينده شدم
از توام اي‌شهره‌ قمر، در من و در خود بنگر             كز اثــر خنــدة تو، گلشـن خندنده شدم
موفق باشید

35852
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: چند سوال در یک راستا داشتم: ۱. اینکه باید همه را بهتر از خودمان بدانیم را درک نمی‌کنم، یعنی مثلا زهیر خودش را بدتر از شمر می‌دانست؟ امام خمینی خودشان را بدتر از صدام می‌دانستند؟ و... ۲. اینکه نمی‌توانیم همه را بهتر از خودمان بدانیم نشانه کدام رذیله اخلاقی ست؟ خودم گاهی فکر می‌کنم نکند از تکبر باشد؟ ۳. راه درمان تکبر را می‌فرمایید؟ برای کسی که فقط در حد دانستن می‌داند که عین ربط به خدا و فقیر بالذات است، ولی این مساله را درک نکرده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظور نسبت به مؤمنین و انسان‌هایی است که پشت به انسانیتِ انسان‌ها نکرده‌اند. ۲. باید متوجه خوبی‌های انسان‌ها بود و در این راستا به خود متذکر شویم وقتی دلیلی بر بد بودن آن‌ها نداریم چرا به خوبی‌های آن‌ها نظر نکنیم؟ ۳. کتاب «شرح جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این مورد نکات خوبی را با ما در میان می‌گذارد. شرح صوتی آن کتاب روی سایت هست. موفق باشید

35839
متن پرسش

سلام استاد: چند وقتی است خداوند تفضل فرموده، موفق شده‌ام با کتاب مقالات مرحوم آیت الله شجاعی انس بگیرم. جلد اول را با شوق فراوان تمام کردم. اکنون بخشی از جلد دوم را مطالعه کرده‌ام. الان به شک افتادم که آیا با همین شوق و ذوق هر سه جلد را تمام کنم و ان‌شاءالله پس از آن به دستورات آن عمل کنم یا نه، هر بخشی را که خواندم در خود پیاده کنم و بعد سراغ بخش بعدی بروم که در این صورت و در صورت توفیق به همراهی عملی کتاب، شاید بیست سی سال طول بکشد تا سه جلد پایان یابد. نظر حضرتعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که همچنان مطالعه هر سه جلد را ادامه دهید تا به صورت اجمال، آن تذکرات خوب و معنوی در شما حاضر شود و إن شاءالله در طول زندگی آنچه اجمالاً مدّ نظر دارید به تفصیل در آید. موفق باشید

35833
متن پرسش

سلام استاد عزیز: یه سوال داشتم. نظر شما در مورد حرزهایی که از اهل بیت نقل شده هست چیست؟ مثل محج دعوات و انیس صادقین و... این حرزها سندیت دارند یا خیر؟ خداوند توفیقی حاصل کرده آثار شما را دنبال کنیم. خدا اجرتون بده

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن به این موارد بسیار مشکل است زیرا باید اهل نظر که سند روایات را بررسی کرده‌اند، نظر بدهند. می‌ماند نکاتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح در مورد حرزها مطرح فرموده‌اند که رویهمرفته قابل اعتماد است، به اعتبار سند. و بحث تأثیر آن به خود شخص و آمادگی‌های روحی وی بستگی دارد. موفق باشید

35831
متن پرسش

سلام استاد: دیروز منزل اقوام بودم دائما بحث بر سر خیانتهایی بود که حکومت به مردم کرده. آتش تهمت ها قلبم رو می‌سوزند و هیچ کس رو هم در جمع برای همراهی نمی‌دیدم همشون پای ماهواره تغذیه میشن بنده چله سکوت دارم و از طرفی بسیار قدرت طنز سازی دارم احساس کردم اگه اینجا خودم رو خرج انقلاب نکنم ضرر می‌کنم گوش این جماعت به منطق و استدلال بدهکار نبود پس کاری که کردم بعد هر تهمت و افترایی که به حکومت میزدن ی طنز شیرین از تو حرفهاشون می‌ساختم و با قهقهه هایی که می‌زدن مسیر حرف رو گم می‌کردم. دست آخر یکیشون که خودش رو خیلی متفکر و دلسوز فقرا می‌دونست مجلس رو ترک کرد و آتش گپ و گفت ها خوابید نمیدونم کارم درست بود یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی کرده‌اید زیرا نباید بگذاریم این مسائل سیاسی که بر مبنای دروغ و تهمت بنا داردبین جامعه، ما را به کدورت و دوگانگی بکشاند، بر رابطه‌ها حاکم گردد. به هر حال اینان برای عبور از روان خود که سخت احساس بی‌ثمری می‌کنند، به جای آن‌که خود را ملامت کنند به زمین و زمان بد می‌گویند ولی چیزی نمی‌گذرد که به جای بازی‌خوردن از افکار عمومی که رسانه‌های دنیا بر آن سیطره دارند، به وجدان عمومی خود رجوع می‌کنند و با جهان دیگری روبرو می‌شوند که ذات انقلاب اسلامی و شهدا در ساختن آن همت کرده اند. این‌جا است که شما اجر کارهایتان که موجب شد تا دوگانگی در خانواده پیش نیاید را می‌برید. موفق باشید

35829
متن پرسش

با عرض سلام: ببخشید استاد سوالات پر تکرار قطعا شما را هم خسته می‌کند. چه رسد به خوانندگان عزیز. پوزش می‌طلبم در بحث توبه. ولی سوالی ذهن بنده را درگیر کرده که اگر کسی مثلا قتلی مرتکب شده باشد و الان توبه کرده است که ابدا دیگر این کار را تکرار نخواهد کرد چطور خدا او را می‌بخشد؟ آخه قاتل یک انسان را کشته است. و آن فرد را از تکاملش باز گذاشته است که ممکنه اگر آن فرد زنده می‌ماند کارهای خیر بسیاری می‌کرد. (الله اعلم) و اینکه اگر مقتول آن دنیا قاتل را نبخشد پس چطور جبران می‌شود؟ این نبخشیدن با بخشش خدا منافات دارد. خدا بخشیده، مقتول که نبخشیده. قاتل هم اون دنیا دستش خالیه از جبران قتلی که انجام داده. پس جهنمی و بدهکار میشه. پس بخشش خدا و توبه به چه دردش میخوره؟ پس توبه ای که میگن بی فایده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید خالق انسان‌ها یعنی حضرت حق، متذکر توبه شده است و مسلّماً طوری جهان را مدیریت می‌کند که اگر بر فرض قتلی صورت گیرد تقدیرِ مقتول نیز در همین رابطه بوده است نه آن که گمان کنیم قاتل، صاحب جهان است و البته اگر قاتل به تمام معنا توبه کرده باشد در قیامت، شخص مقتول با کسی روبه‌رو است که به یک معنا قاتل او نیست زیرا با توبه، شخصیت او تغییر کرده است. حال می‌ماند حکمت الهی که چگونه با مقتول رفتار کند که باز نظر جنابعالی به آیه ۲۲ سوره حدید جلب می‌شود که می‌فرماید هر اتفاقی از قبل در کتاب مخصوصی ثبت شده است. موفق باشید

35828
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: اخیراً کلیپی در فضای مجازی پخش شده است که آقایی مطالبی را در مورد دین بیان می کند که به نظر می‌رسد شبهاتی در آن وجود دارد. با توجه به این که نسل جوان بیشتر با فضای مجازی در ارتباط هستند، خواهشمندم نظر خود را در مورد درستی مطالب بیان شده بفرمایید. متن صحبت‌های این آقا به صورت زیر است: «این روزها بحث در مورد دین و مذهب، حسابی تو جامعه بالا گرفته. یه عده میگن دستورات دین باید قانون بشه و یه عده میگن تو طول تاریخ هر بلایی سر انسان اومده زیر سر همین دینه. عمده ی تنفر مردم از مذاهب به خاطر رفتار پیروان مذاهبه این که یک نفر نماز می خونه، کلیسا میره، روزه می گیره، اما حق خوری میکنه، ظلم میکنه، دروغم میگه! مثلاً یه کلیپی رو نگاه می‌کنی که توش یه آدم بی دین داره به یه حیوان بی پناه محبت می‌کنه و اون طرف، یک آدم دیندار داره حیوان آزاری می کنه و زیر کلیپ نوشته انسانیت بهترین دین است و مشکل دقیقاً از همین جا شروع میشه. خیلی ها فکر می‌کنند انسانیت میوه ی دینه. نه! انسانیت میوه ی عقله. انسانیت دین نیست، وظیفه ست. خوب بودن، عادل بودن، صادق بودن، وظیفه ی ماست. چون نعمتی به اسم عقل داریم که بقیه ی موجودات ازش بی بهره اند و چون امکان اضافه تری داریم پس وظیفه ی سنگین تری هم روی دوشمون هست. خیلی از دین دارها فکر می‌کنند چون ظلم نمیکنن، چون رحم میکنن، چون دروغ نمیگن، باید براشون کف زد. نه! انسانیت وظیفه ست، اسمش روشه. انسانیت یعنی مختص انسانه. مگه از انسان جز انسانیت و از حیوان جز حیوانیت انتظار میره؟! پس خوب بودن حکم عقله، نه دین. و اگر هیچ پیامبری برای بشر نمیومد، بشر تا الآن باید تمام این مفاهیم رو خودش می فهمید و رعایت می‌کرد. این را بدان که دین مرتبه ی پس از انسانیته، نه قبل از انسانیت. انسانیت سقف دین نیست، کف دینه. دین میگه اولین و ابتدایی ترین وظیفه ی تو اینه که آدم باشی، چون آدم خلق شدی و وقتی که تمام قوانین انسانیت را رعایت کردی و به یک انسان تمام معنا تبدیل شدی، اون موقع بیا من یک سری دستورات ویژه برات دارم که تو را به مراتب خیلی متعالی تری نسبت به انسانیت میبره. دین نیومده تو را انسان کنه. انسان سازی وظیفه ی ماست. دین اومده تو را شبیه به خدا کنه و برای شبیه خدا شدن لازمه که اول شبیه انسان شد. دین تو را دعوت می‌کند به دیدن پشت پرده‌ی عالم، به شناخت عالم غیب، به کشف حقیقت هستی، به راز خلقت، به عاشقی با پروردگار و گسترش تمام ابعاد وجودی انسان. اما همه ی این ها بعد از تحقق انسانیت امکان پذیره. انسانیت اولین پله از نردبان دینه و تا کسی پایش را روی این پله نگذاره امکان ندارد بتونه پایش را روی پله های بعدی بگذارند. کسی که انسانیت را در خودش زنده کرده شبیه بذر مستعده و دین آبی هست که می‌تونه این بذر را به یک درخت تنومند تبدیل کنه. اما انجام مناسک دینی بدون تحقق انسانیت مثل اینه که ۵۰ سال روزی پنج بار آب به زمینی بدهی که هیچ بذری توی آن نیست. کسی که دین داره اما انسانیت نداره، سوار قطار شهربازیه. داره سر جای خودش می چرخه اما فکر میکنه داره به مقصد میرسه. فقط توهم رسیدن داره. کسی که انسانیت داره اما دین نداره، سوار یه قطار واقعیه و با اون قطار می‌تونه هرجایی که روی زمین خدا خواست برود. اما کسی که هم دین داره، هم انسانیت، پر پرواز داره. دین بدون انسانیت یه شوخی کودکانه ست. کما اینکه بارها و بارها در متون دینی دیدید که کسی که رحم ندارد، ایمان ندارد. کسی که صبر ندارد، ایمان ندارد. یه نکته ی خیلی خیلی مهم اینجاست و اون اینه که نباید تدین را با ایمان اشتباه بگیری. خیلی ها دین دارن اما ایمان ندارن. شاید باورتون نشه اما تدین، آدم خوب را خوب تر و آدم بد را بدتر می کنه. کسی که تا دیروز رحم داشت، وقتی دین دار میشه رحمش از قبل بیشتر میشه و حتی دیگه پایش را روی مورچه هم نمیگذاره. چرا؟ چون میگه این مخلوق معشوق منه. اما کسی که تا دیروز رحم نداشت، وقتی دین دار میشه، بی رحم تر میشه. درست مثل داعشی ها که سر می‌بریدن و افتخار هم می‌کردن. چون این بار برای بی رحمی خودش، پشتوانه و توجیه قوی هم پیدا کرده. شاید بگین چی میگی آقای تمسکی! مگه میشه دین آدم خوب را خوب تر و آدم بد را بدتر کنه؟ من نمی گم. خود خدا توی قرآن در مورد بزرگترین معجزه ی بزرگترین پیغمبرش این را میگه. میگه «ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین» این قرآن مایه ی شفا و رحمت برای مؤمنه. مؤمن کیه؟ کسی که امنه. کسی که تو میتونی کنارش خودت باشی بدون این که ترس از قضاوت داشته باشی. میگه این قرآن شفای دل مجروح مؤمنه. اما آیا شفای دل ظالم هم هست ؟ میگه هرگز! «و لایزید الظالمین الا خسارا» این قرآن برای ظالم فقط مایه خسارته، نه هدایت. اگه میخوای بحث را کامل بفهمی به این مثال دقت کن. وقتی یه سیب زمینی و یه تخم مرغ را با هم توی ظرف آب جوش میندازی، آب جوش محتویات نرم داخل تخم مرغ را سفت می‌کنه اما محتویات سفت داخل سیب زمینی را نرم می‌کنه. آدم خوب مثل سیب زمینیه. وقتی با دین مواجه میشه درونیاتش لطیف تر و نرم تر از قبل میشه اما آدم بد مثل تخم مرغ در مواجه با آب جوش درونیاتش و قلبش زمخت تر از قبل میشه. درست مثل داعشی ها که بعد از دین آوردنشون بی رحم تر شدن. جان کلام این که نماز و روزه و حج و زکات نیومده انسان بسازه، اومده انسان را به معراج ببره. نماز، آدم بد را خوب نمیکنه، آدم خوب را خوب تر می‌کنه. دنیا پر است از آدمهای خوب بی نماز و آدمهای بد نمازخوان. روزی ۱۷ بار تعظیم کردن جلوی پروردگار باعث نمیشه من عقده های روانی ام، احساس حقارتم، تنگ نظری ام و حسادتم شفا پیدا کنه. اونها مشاوره، مطالعه کتاب، مبارزه با نفس و تمرین و اتاق درمان می‌خواهد. ما تا حالا ندیدیم کسی که احساس خودکم بینی داره با نمازخواندن احساس کفایت کنه. یا یه آدم حسود با روزه گرفتن عزت نفس پیدا کنه. بحثم را با یک داستان تکان دهنده اما واقعی جمع می کنم. داشتم روزی شرح حال یکی از عرفا را می‌خواندم که یه آقایی اومده بود پیشش و اصرار کرده بود که بگو چهره برزخی یا چهره ی ملکوتی من چه شکلیه؟ اون عارف گفته بود: ناراحت نمیشی؟ گفته بود نه، من برای اصلاح خودم اومدم. گفته بود شبیه الاغ می مونی! اون شخص تشکر کرده بود و رفته بود چهل روز، شبها نماز شب و روزها روزه گرفته بود و روی سجاده مشغول عبادت بود. بعد از چهل روز برگشت پیش این عارف و گفت بگو من چه شکلی شدم؟ اون عارف بهش گفته بود شبیه یک الاغ نورانی شدی! هزار تا کتاب توی این جمله ست. الاغ نورانی! دین اومده برای نورانی کردن اما تا موقعی که آدم نشیم، نورانی شدن به چه دردمون میخوره؟ کما اینکه امام حسین علیه السلام و بقیه اولیای دین را همین الاغ های نورانی به شهادت رساندند! هیچ چیز توی دنیا خطرناک تر از دین دار شدن بدون آدم شدن نیست. چون همچین شخصی به خودش اجازه این را می‌دهد که هر رفتار غیر انسانی را از خودش نشون بدهد، مضاف بر اینکه احساس تقرب و معنویت هم می‌کند. درست مثل کسی که با لگد توی پهلوی دختر مردم می‌زند برای این که بهش تذکر حجاب بدهد. پس اول به خودم و هرکسی که صدای من را می‌شنوه میگم که به قول سعدی آدمی را آدمیت لازم است. تا آدم نشیم دین به کار ما نخواهد آمد. تمام.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و به همین جهت قرآن، شرط استفاده از خود را تقوای اولیه می‌داند به این معنا که اگر کسی بنا داشته باشد در تقوا، پایدار و عمیق شود؛ قرآن کمکش می‌کند. اخیراً نیز جناب آقای موسویان در مباحثی که در رابطه با «امر به معروف» داشتند متذکر این امر شدند که به هر حال باید معروف یعنی امر پذیرفته‌شده را مخاطب شما قبول داشته باشد که رعایت آن را با او در میان بگذارید. در این مورد خوب است که به صوت‌های «امر به معروف» ایشان رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/14454
جناب آقای دکتر مصطفی محقق داماد در کتاب «فاجعه جهل مقدس» نکاتی در همین رابطه فرموده‌اند که بنده خلاصه‌ای که از آن کتاب برای خود در این رابطه برداشته‌ام را خدمتتان تقدیم می‌کنم. موفق باشید
 آری! جمع بین سیاست و اخلاق ممکن است آنگاه که متوجه باشیم آن اخلاق ما را در وسعت تاریخ قدسی و معنوی خود حاضر می‌کند. ابتدا باید معلم خود بود و سپس معلم دیگران.
خطر دیندارانِ کج اندیش آن است که تمام صفات خوب را در قالب دین و پوشش دین ولی درست در جایی برعکس آن جایی که دین بدان اشاره دارد، جای می‌دهند.
اگر قرآن فرمود: «وَ أَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ كافِرُونَ» (توبه/۱۲۵) باید گفت اصولاً معنای این‌که خداوند افزایش مرض و ضلالت را در برخی آیات به خود نسبت می‌دهد همین مانع هدایت بودن دین است چنانچه کسی دین را دست کم بگیرد و در فهم آن سعی نکند  آب را از چشمه بر ندارد، نه تنها مایه هدایت او نمی‌شود بلکه موجب گمراهی، سرگردانی، بدبختی و همچنین بلای خانمان سوز او خواهد شد.
تنها کسانی می‌توانند از رهنمودهای قرآن برای تعالی بهره بگیرند که سودای آن را در سر داشته باشند به گفته جناب مولوی
زان که از قرآن بسی گمره شدند        زان رسن قومی درون چه شده‌اند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود      چون تو را سودای سربالا نبود
خلاصه آنکه اگر کسی رویکرد فکری و فرهنگی متعالی داشته باشد ، با درک عقلانی و اخلاقی از قرآن کریم می‌تواند زندگی نیکو و مناسبات درستی را با دیگران بسازد. قرآن «حبل الله متین و  ْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ الهی» است. فقط باعث هدایت و تعالی کسانی است که ویژگی‌شان هدایت جویی و هدف‌شان  بالارفتن و آسمانی‌شدن است.
خداوند می‌فرماید: «الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» (انعام/82) کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را به شرک نمی‌آلایند ، ایمنی از آن ایشان است و ایشان هدایت یافتگان‌اند.
فرمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دينا»(مائده/3) پیام این آیه این است: در فضایی که دین و تفسیر متون و مفاهیم دینی و اداره امور در دست شخصی مانند علی«علیه‌السلام» قرار گیرد، دین برای بشریت نعمت است و در غیر این صورت چنانچه به جای مولای متقیان«علیه‌السلام» اشخاصی مانند معاویه و امثال او به جای آن حضرت بنشینند همان دین، بلا و آفتی خانمان سوز خواهد بود. اینان همان طاغوتی هستند که در آیه ۵۱ سوره نساء در موردشان فرمود: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذينَ آمَنُوا سَبيلاً» یعنی آیا کسانی را که نصیبی از کتاب داده شده‌اند ندیدی که به جبت و طاغوت ایمان می‌آورند و درباره کافران می‌گویند که راه اینان از راه مومنان به هدایت نزدیک‌تر است؟
- جاهلیت مقابل عالمیت نیست، مقابل عاقلیت است.
قرآن می‌فرماید وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (اسراء/82) در این آیه دو گروه بررسی می‌شوند مؤمنین و ظالمین، نه مؤمنین و کافرین.
در جامعه جاهلی همه صفات زشت، هر چند مردم آنها را مرتکب می‌شدند بد بود، ولی خطر در جامعه دینی این است که دین، ابزار توجیه زشتی‌ها می‌شود.
امام در شب عاشورا به اصحاب فرمودند اگر من مهلت خواستم برای خودم نبود بلکه برای شما بود. ایشان می‌خواست با استفاده از تاریکی شب یک انتخاب آزاد صورت گیرد و هر کس به دور از هرگونه تحمیل و تعارف بتواند تصمیم بگیرد.
قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) الْمُتَعَبِّدُ عَلَى غَيْرِ فِقْهٍ كَحِمَارِ الطَّاحُونَةِ يَدُورُ وَ لَا يَبْرَح. عبادت‏ كننده ناآگاه از دين، همچون خر آسياب است، كه دور خود مى‏‌چرخد ولى از جايى كه هست بيشتر نمى ‏رود.
أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ وَ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ مِنَ الطَّرِيقِ إِلَّا بُعْدا. كسى كه بدون بينائى عمل كند چون كسيست که بيراهه رود و سرعت رفتن جز پرتى از راه برايش نيفزايد.
قال: النبي صلى الله عليه وسلم: الناس معادن كمعادن الذهب والفضة، خيارهم في الجاهلية خيارهم في الإسلام إذا فقهوا وشرارکم فی الجاهلیه‏ شرارکم فی الاسلام

کتاب فاجعه جهل مقدس صفحه ۲۱۹ حال اگر عبادت مبتنی بر معرفت باشد انسان به تمام معنا متوجه حق و حقیقت می‌شود وگرنه عبادت موجب شقاوت می‌گردد همانطور که خداوند در قرآن فرمود  
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ (4) الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ (5) الَّذينَ هُمْ يُراؤُنَ (6) وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ (7)
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله تهديد كننده آينده امت اسلامى را «سوء تدبير» مى دانند. و مى فرمايد:ما أخافُ عَلى اُمَّتِيَ الفَقرَ ، ولكِنَ أخافُ عَلَيهِم سوءَ التَّدبيرِ..من براى امّتم از فقر نمى ترسم ؛ ولى از سوء تدبير ترسانم. آری فقر معلول سوء تدبیر است.

 

35818
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: من امسال حج واجب رفتم. خیلی دلم تنگ کعبه است، همش دلم میخواد برم مسجدالحرام، چه کنم با این همه دلتنگی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با اُنس با ادعیه‌های توحیدی مثل دعای صباح و دعای کمیل، آن اُنس را ادامه دهید. ارتباط با مؤمنین بخصوص ارحام مؤمن از آن جهت که به یک معنا، مؤمن کمتر از خانه خدا نیست؛ حضور توحیدی خود را زنده نگه دارید. موفق باشید

35816
متن پرسش

سلام استاد جان خسته نباشید. استاد من دور و بر زندگیم افرادی که نسبتا مذهبی هم هستند را می‌بینم که به مصیبتهای فوق العاده عجیب و دردناک مبتلا می‌شوند و عمریست به چه کنم چه‌کنم هستند و خود و خانوادشون در اذیتند. اما من تا این لحظه از عمرم هیچکدام ازاین امتحانات را نداشته ام و همیشه الحمدلله در غرق نعمت بوده ام. سوالم اینه که همش تو ذهنم میاد که یااابالفضل خدا چه آشی برای خودم داره میپزه و منم دیر یا زود این اتفاقات سخت بلکه چون تا حالا نداشته ام خییییلی سخت تر بناس برام بیفته که نمیدونم این حرفم درسته یا نه؟ و اینکه نمیشه خدا کسی رو فقط به خیر در کل عمرش آزمایش کنه؟ سوال دومم اینه که لحظه مرگ‌هر کسی که تقدیرشه، چه چیزی ملاک تقدیره؟ یعنی چه پیمانه ای که پر بشه ملاک تقدیر خداست چون هم جوان می‌میرد و هم پیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرموده‌اند در نعمت، شکر و در مصیبت، صبر پیشه کنید زیرا در هر دو امتحان می‌شویم و نه آن‌که گمان کنیم نعمت‌ها به جهت امتیازی است که ما در نزد خدا داریم و یا سختی‌ها به جهت بی‌توجهی خداوند است. خیر! «امتحان در امتحان است ای پسر». ۲. چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

35815
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: استاد اگر‌ کسی به ما به ظلم حقوقمان را نداد یا قولی که داده بود را عمل نکرد آیا باز هم مبتنی بر بحث کتاب رزق تون آیا این قضیه می‌توان گفت که رزقمان نبوده؟ و نباید دفاع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نباید دفاع کرد وقتی خداوند آن رزق را برای ما تقدیر کرده است و عده‌ای آن را قاپیده‌اند؟ این نوعی دفاع از حق است و برکات خاص خود را دارد، مگر آن‌که کار به دردسرهای بزرگ بکشد که ما را از کارهای اصلی باز دارد؛ در این مورد می‌فرمایند به خدا واگذار کنید که او بهتر از شما توان احیای حق را دارد. ولی این مربوط به مرحله آخر است. موفق باشید

35814
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: از گرفتاری در بیت دروغین نفس بیزارم و برای من رنجی از این بالاتر وجود ندارد. مردم روزگار گذشته همانهایی هستند که در تک تک ظلم های عالم دخیل بودند و اگر خدا قصد هدایتمان نمی‌کرد با توجه به آخرالزمان که هرکسی نزد خودش حاضر می شود (چه ترامپ ها تازه می‌فهمند چقدر ترامپند و در مقابل چه شهدا چقدر شهید) حتی دیگر جای توبه هم نمی‌ماند. انسان بودن یعنی در حضورِ زندگی حضرت حق تعالی و هیچ عمل و معنایی یا بودنی جز این حضورِ ناب بی معنیست. مذهبی نیستم مومن و مسلمانم تا آدم و متشرع باشم و در ظهور انسانیت معنا یابم زیرا مذهبیان سعی می‌کنند کاری کنند یا مدل رفتار خاصی انجام دهند و برنامه ریزی برای موفقیت خود بنویسند تا چیزی بدست آرند اما من حتی تقوا را کاری انجام دادن یا ندادن نمی‌فهمم، پس فرمودند: ألهمنی التّقوی . دیگر کسی نگوید علی علیه السلام مظلوم‌ است تازه زمان او شروع شده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان آرام‌آرام در جهان خود حاضر شود و در آن حضور به ابعاد متعالی‌اش نظر کند، او می‌ماند و افقی که در راستای قرب به خدا برایش گشوده می‌شود. و این‌جا است که حضور پیامبران چه اندازه ارزشمند می‌گردد تا انسان را نسبت به آن افق، نزدیک و نزدیک‌تر کند و تقوی و یا به تعبیری وارستگی، همان حضور امیدوارانه است نسبت به آنچه پیش آمده است تا در زندگی درجا نزنیم. موفق باشید

35811
متن پرسش

سلام استاد گرانقدر: چه سری در تعداد اذکار که مثلا گفته می‌شود ۱۱۰ بار گفته شود وجود دارد؟ اگر تعداد مهم است برای حاجتی مهم اخرتی که من در نظر دارم. تعداد آیت الکرسی چه مقدار باید بخوانم؟ حاجات دنیایی چطور؟ چه مقدار؟ کلا چیزی به اسم ختم آیت الکرسی داریم؟ تعداد آن چقدر است؟ یا کتابی که تعداد اذکار را گفته باشد و مورد تایید شماست معرفی کنید. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر این نوع تعیین تعداد اذکار مبتنی بر حروف ابجد است که مبنایی ندارد. تنها آن اذکار و آن تعداد که از طریق روایت وارد شده است، معتبر است مثل آن‌که می‌فرمایند در ماه رجب فلان ذکر را مثلاً ۷۰ مرتبه بگویید. در مورد ختم آیت الکرسی چیزی نمی‌دانم. ولی در مورد آنکه فرموده‌اند هر روز ۲۱ بار گفته شود، نکته قابل توجهی است. موفق باشید

35801
متن پرسش

با سلام و احترام: لطفا در موارد زیر راهنمایی بفرمایید: (سوالات از سخنرانی فردی که ادعای شاگردی اساتید را می کرد، ایجاد شده) ۱. همان طور که معاویه باید در مقابل حضرت علی ع باشد، پس امام زمان عج الله هم مقابلی مثل خودشان دارند که هزار سال و چه بسا بیشتر عمر دارند و او هم کارهایی را برای پیروزی خود می کند که صهیونیست کنونی همان است!؟. حقیقت دارد؟ و اینکه یوگی های ۳ هزار ساله الان هستند که برای آمدن یا نیامدن ابرها از کشاورزان پول می گیرند؟! ۲. بیماری نتیجه ی بهم ریختن مزاج است و دردهایی که می کشد یعنی نفس او هم در عذاب است یعنی برزخ او شروع شده و عذاب ها شروع شده و فرد بیمار اگر با بیماری فوت شود، مسلما وارد همین فضای درد و بدار از آن خواهد شد. و گفتند کسی که در اثر غلبه سودا، که اصل بدبینی است مریض شده؛ در اصل اولین بدبینی و نا امیدی را به خدا داشته که در جسم اثر کرده؛ پس همین را بعد از مرگ دریافت می کنه؟! جدا استاد این عقیده ها درست است؟ ما آموختیم که مریضی کفاره گناهان است و صبر بر بیماری؛ عاقبت خوش دارد، نه اینکه بیماری....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع حرف‌هایی که بدون دلیل و توهّمی است، توجه داشت. در حالی‌که خداوند با شریعت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و کلام الله مجید، راهی بسی روشن را در مقابل ما قرار داده است. موفق باشید

نمایش چاپی