بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10459
متن پرسش
سلام: مشکلی که دارم این است که قلبم ربوبیت مطلقه الهی را نمی پذبرد و متاسفانه امیدم به کسی است که از من نفرت دارد! خواهشا راهکاری به من ارائه دهید که قلبم ربوبیت مطلقه الهی را باور کند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام هر اندازه در مباحث توحیدی و اخلاقی جلو بروید تأثیر مخلوقات ضعیف و نقش حضور ربوبیت مطلق حق بیشتر برایتان ظهور می‌کند. تدبّر در قرآن با استفاده از تفاسیر کمک می‌کند. موفق باشید
10460
متن پرسش
سلام علیکم: 1. از دوستانی که سیر مطالعاتی شما را دنبال می کنند بعد از چند وقت انتظار دارید که از بیشتر 24 ساعت شبانه روز را بدانند منشان کجاست و به چه نظر دارد؟؟ و آیا باید این اتفاق بیفتد و برسیم به اینکه این عمل در نزدمان باشد و ملکه مان باشد؟ هنوز این عمل در من رخ نداده و مقدار بسیار جزیی از دقایق متوجه مفهوم وجود و ظهور و نه حتی خود وجود هستم در حال نا امیدی هستم. نه اینکه این موضوع حق نباشد من شاید مردش نیستم؟ 2. چرا سیر مطالعاتی دارید اما توصیه سیر عبادی خاصی ندارید شاید این موضوع گمشده خاصی در بین دوستان است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی باید ما را به توحید برساند و آرام‌آرام حبّ دنیا در ما ضعیف شود و در انجام عبادات شرعی که همه می‌دانند با عمق بیشتری وارد شویم. عمده‌ی کار، رجوع الی اللّه است این هم آرام‌آرام و با کم و زیادش إن‌شاءاللّه برای رفقا پیش می‌آید. موفق باشید
10461
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه اعلام شد استخدام در دستگاههای دولتی باید با آزمون باشد ولی اکنون در شهر کوچکی که بنده زندگی می کنم شاهد اجرای این قانون نیستم و می بینم که بعضی از افراد همشهری بنده در ادارت بدون هیچگونه آزمونی استخدام می شوند. حال سوال بنده این است که نظر شما در این مورد چیست و اگر خلاف قانون باشد حقوق در یافتی از نظر شرعی مشکلی دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن کسی که به‌کار گرفته می‌شود ربطی ندارد، از شما خواسته‌اند این کار را بکنید و این حقوق را بگیرید. آری اگر پارتی‌بازی کردید و یا به هر شکلی کسی را که حق داشت در آن کار وارد شود کنار زدید، حقوق شما شبهه‌ناک خواهد بود. موفق باشید
10463
متن پرسش
سلام علیکم: بنده با توجه به اینکه سیر معرفتی شما را دنبال می کنم اما هنوز بعضی سوالات برای بنده حل نشده است البته خدا را شکر می کنم که شیعه هستم، ائمه را خیلی دوست دارم خدا را، حجاب را، نماز را و... با وجود اینکه مانند سایرین از وضع خوبی برخوردار نیستم خیلی از خدا راضیم و اگر نارضایتی باشد از خودم ناراضیم. آیا این راضی به رضای خدا بودن نوعی ایستایی در زندگی نیست؟ با این وضع یکی از سوالاتی که برای یکی از دوستان پیش آمد و من نتوانستم جواب بدهم این بود که چرا شما می گویید شیعه حق است؟ با توجه به این که جمعیت زیادی اهل دین های دیگر هستند و یا مذهب سنی نسبت به شیعه جمعیت زیادی را در بر دارد؟ حال آیا این که پاسخ کاملی نتوانم به این سوالات بدهم این دلیل این است که بنده در اعتقادات ضعیف هستم با وجود اینکه اعمال واجب را حتی الامکان به جا می آورم حتی مستحبات را؟ و آیا اینها از قشر سوالاتی است که ممکن است در برزخ برای بنده پیش آید؟ لطفا پاسخ را فقط به ایمیل بنده ارسال کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- راضی‌بودن به رضای خدا به آن معنا است که متوجه ارزش الطاف الهی که به ما شده است باشیم و به این معنا نیست که بیکار باشیم و جهت کمال برتر، تلاش نکنیم 2- گاهی موضوعات برای خودمان حلّ است و متوجه می‌شویم با شیعه‌بودن به آنچه لازم است برسیم می‌رسیم و گاهی باید خود را آماده کنیم تا شبهاتی که برای دیگران پیش می‌آید را جواب بدهیم. حال اگر نتوانیم جواب شبهات دیگری را بدهیم به این معنا نیست که در عقاید خود مشکل داریم، بلکه بدون آن شبهات سیر خود را ادامه‌ داده‌اید. آری بقیه‌ی ادیان باید از خود بپرسند آیا واقعاً همه‌ی آنچه برای زندگی معنوی در دین خود جستجو می‌کنند کافی است؟ آیا دینی که برای خدا، پسری قائل است، راضی‌کننده است و یا به قول «یاسپرس» با هزار وصله‌پینه باید خود را قانع کنیم؟ و یا دینی که برای ادامه‌ی خود نظر به امام معصوم ندارد دین کامل و قانع‌کننده‌ای است؟ موفق باشید
10438
متن پرسش
با عرض سلام و تسلیت ایام عاشورای حسینی: استاد در شرح صوتی چگونگی فعلیت یافتن باوری های دینی مثالی زدید به این مضمون که بعضی اوقات برای انسان امکان و توانایی خرید یک چیزی برای انسان هستش اما دل آدم باهاش نیست دلیل آوردید چون نفس انسان آزاد از زمان و مکان هست بطور اجمالی مثلا در 10 سال آینده حضور پیدا میکنه و میفهمه که این اتفاق های بد میفته و به همین علت این حس به انسان منتقل میشه. استاد ممنون میشم اگه ارشاد بفرمایید اینگونه موارد قابل اعتماد تو این تصمیم گیری من که در ذیل آورده می شود هستند؟ 1- استاد شغلی الان بنده دارم پروژه ای هستش یعنی تا زمانی که کار هست و یا پروژه جدیدی میاد سرکار هستم و گرنه عذرم را می خواند. اتفاقی که در شغل قبلی بنده در نهایت ناباوری و یا خلاف محاسبات بنده اتفاق افتاد و چندین ماهی طول کشید کار پیدا کنم(دوران سختی بود) فکری که الان ذهنم را مشغول کرده اینه که با اینکه الحمدلله سرکار میرم اما برداشت بنده از اوضاع شرکت (یا توهمات بنده) اینطور بهم القا میکنه که ممکنه دوباره بیکار بشم و باید دنبال کار بگردم از طرف دیگه نمی دونم چرا با اینکه آدمی هستم که از تغییر و سعی کوشش نمی ترسم اما این دفعه دلم به دنبال گشتن شغل جدید نیست. تو این وسط هم همسرم به من طعنه میزنه و میگه اگه در موازات شغلت دنبال کار بگردی چیزی از دست نمیدی. استاد بین دل و عقل گیر کردم یک طرف بحث توحید، توکل، رزق و روزی، اعتماد به خدا، کاهش سرعت زندگی ماشینی و ... هستش طرف دیگه عقل تدبیرگر و استدلال بین و خواطر تلخ گذشته. استاد از وقتی که می گذارید و راهنمایی می فرمایید چکار باید بکنم. سپاسگزارم. 2- موضوع دیگه اینه که یه مدتی است با همسرم دنبال خرید خانه ای هستیم بعضی مواردی پیش اومده که چندین چیز خونه مطابق با معیارها مون نیست اما یک حسی گرم و صفایی با بازدید اون خونه بهمون دست داده. می خواستم بدونم اینا توهم یا احساس گذراست و یا که نه میتونیم تو تصمیم گیری ها بهش اعتماد بکنیم. باتشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آنچه در بحث «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» عرض شد را به طور کلی در نظر بگیرید و در ذیل آن مطابق شریعت و روش عقلا عمل کنید و به خود اطمینان دهید همان خدایی که فعلاً این شغل را برای من تهیه کرده، مرا تنها نمی‌گذارد پس بدون دغدغه زندگی خواهید کرد 2- در مورد خانه انسان بیشتر با دلش زندگی می‌کند تا با عقلش، درست است که نباید عقل را زیر پا گذارد، ولی نباید دل را هم بی‌محلی کرد. موفق باشید
10439
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار. عزاداریهاتان مقبول درگاه حضرت حق. استاد بنده چند سوال برایم پیش آمده البته دایم سعی می کنم از ذهنم این سوالات را برانم اما نشد و این است که به شما پناه آوردم. استاد وقتی شرح اقدامات اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را می خوانم دایم با سایر امامان مقایسه می کنم و به خودم می گویم چرا بقیه ائمه (علیهم السلام) این سلوک را نداشتند؟ چرا آنها علنا در برابر کفر زمان نایستادند؟ البته می دانم که مثلا خود امام حسین هم در زمان معاویه قیام نکردند ولی به هرحال طی نامه ای اعلام کردند که همین که با تو نمی جنگم می ترسم در پیشگاه خدا گنهکار باشم و ... یعنی در واقع به نظر می رسد یک روحیه منحصر بفردی در شجاعت داشته باشند و این با تصور من که ائمه را کلهم نور واحد می بیند تفاوت دارد و از این حس عذاب می کشم. شاید بفرمایید مهم این بوده که اسلام حقیقی بماند حال زمانی با شهادت علنی اما حسین (علیه السلام) زمانی با کلاسهای آموزشی امام صادق (علیه السلام) و ...استاد آیا هرکدام از ائمه را که به جای هم می گذاشتند همان حرکت را می کردند؟ یعنی اگر مثلا امام هادی (علیه السلام) را می گذاشتند به جای امام حسین همین کار را می کردند؟ استاد یک پرسش دیگر که در ذهنم شکل می گیرد این است که در تاریخ وقایع بدتر و وحشتناک تر از عاشورا هم احتمالا اتفاق افتاده مثلا در حمله مغول، یا اصلا همین داعشی ها، پس ما نباید برای مثلا کیفیت حوادث عاشورا اشک بریزیم البته من وقتی وقایع را می خوانم مثلا از روی مقاتل و یا ناحیه مقدسه اشکم در می آید ولی استاد ما دقیقا برای چه چیزی اشک بریزیم که آن هدف اشک بر اباعبدالله علیه السلام حاصل شود؟ البته بخودم می گویم در طول تاریخ برای هرکس افتاده باشد، برای اهل بیت نبوت (علیه السلام)حتی خار هم نباید به پایشان برود.. استاد لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ائمه«علیهم‌السلام» در زندگی خود نشان دادند تا پای جان بر سر دین الهی ایستاده‌اند و در این رابطه همه‌شان جان خود را از دست دادند منتها حرکت سیدالشهداء«علیه‌السلام» ملموس‌تر است. ولی حضرت هادی«علیه‌السلام» کاری با متوکل کردند که بارها متوکل‏ مى‏گفت:«وَیْحَکُمْ قَدْ أَعْیَانِی أَمْرُ ابْنِ الرِّضَا» واى بر شما! کار ابن‏الرضا مرا از پا انداخته. منظورش امام هادى علیه السلام‏ بوده 2- همان‌طور که متوجه‌اید بحث جنایات لشکر یزید در کربلا چیز مهمی نیست، عظمت کربلا به حرکات و مدیریت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» است که اشک آدم را در می‌آورد که چه زیبا عمل کردند و طلب اُنس با آن زیبایی‌ها، آن اشک مقدس است. موفق باشید
10442
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: در جواب یکی از سوالات برای حضور قلب در نماز فرمودید: «وَ انْوِ عِنْدَ افْتِتَاحِ‏ الصَّلَاةِ ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّةِ نَصْبَ عَیْنَیْک‏..» در هنگام شروع نماز نیت کن یاد خدا و یاد رسول خدا را و یکی از ائمه را در مقابل خود قرار ده و نماز بخوان. میشه لطف کنید از لحاظ عملی توضیح دهید که اگه من بخوام امام زمان (عج) را در مقابل خود قرار بدم و نماز بخوانم چکار باید بکنم؟ یعنی به جای خدا خود را در حضور حضرت قائم (عج) تصور کنم و با هاشون مناجات کنم؟ هنگام گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین روی صحبتم با امام زمان (عج) باشه؟ هنگام رکوع و سجود یعنی برای ایشان رکوع و سجود کنم؟ هنگام قنوت از ایشان طلب حاجات بکنم و .... استاد اگه برداشتم خیلی پرت هستش مرا به بزرگی خود ببخشید بنده شاگرد خوبی نیستم. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» سعی شده این مطلب تبیین شود. باید آن حضوری که به جهت تجرد نفس در عالم داریم را به سوی نور وجودی ائمه«علیهم‌السلام» سیر دهیم و به احساس حضور آ‌ن‌ها در محضر حق، خود را در محضر حق حاضر کنیم. موفق باشید
10445
متن پرسش
سلام علیکم: 1. تفاوت سیره و نگاه شما با بزرگانی چون مرعشی نجفی و آیت الله شاه آبادی در چیست؟ در جواب سوال آن کاربر که شما فرمودید شاید نیاز نباشد تمام ماه محرم و صفر را مشکی ببوشیم این بزرگان هم خود و هم خانواده را به انجام آن سفارش می کردند. اگر کسی نذر کند یا باعث متذکر شدن و از بین نرفتن فضای مصیبت ال الله بشود چه؟ و اصولا چرا شما نهی می کنید؟ اگر در این فضای گناه آلود کسی بخواهد خود و خانواده و اطرافیان را با این امر متذکر کند اشکال کار در چیست؟ مطلوبمان حفظ این فضا است و جانمان جای خالی محرم را تاب نمی آورد. 2. اگر در شروع سیر مطالعاتی بخواهیم خود را یا بهتر بگویم فضای فکر خود را مجبور به حفظ فضای حظور کنیم و قلب این عمل را بعد از مدت کوتاهی حتی بعد از چند دقیقه بس بزند و نبذیرد و احساس خستگی و کسلی کند چه کنیم؟ ایا آن فضای فکر را به زور هم شده حفظ کنیم؟ آیا اگر قرار است فشار نیاوریم و ریاضت لازم را نکشیم این فرار از وجود نیست؟ مگر اگر ول کنیم موضوعی برای فکر در آن لحظه بهتر از این فضا وجود دارد؟ با احساس خستگی در این حال چه کنیم؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر سیر الی اللّه در عین آن‌که هرگز نباید تسلیم نفس امّاره شد و باید در زیر سایه‌ی دستورات شرع خود را جلو برد، در عین حال نباید آنچنان به خود سخت بگیریم که نفس ناطقه به زحمت بیفتد و ریاضت‌ها را تلخ احساس کند، حال اگر عزیزی مثل آیت اللّه مرعشی نجفی و یا آیت‌اللّه شاه‌ابادی با آمادگی روحی و با پوشیدن لباس مشکی در ماه محرم و صفر احساس صفای خود را حفظ می‌کنند معلوم است که این کار را انجام می‌دهند، ولی اگر ما چنین احساسی را نداشته باشیم و برعکس، ممکن است نفس ناطقه احساس فشار بکند لازم نیست انجام دهیم. موفق باشید
10450
متن پرسش
با سلام و تسلیت به مناسبت این ایام. ببخشید استاد می خواستم بدانم این عبارت که می گویند آدمی از هرچه بترسد سرش می آید آیا ریشه دینی هم دارد یا نه؟ اگر اینگونه است چرا در دعای علقمه بعد از زیارت عاشورا می خوانیم که خدایا ما را کفایت کن از آنچه ازش می ترسم و یا از کید کسی که از کید او می ترسم و... یعنی بلاخره یک سری چیزها هست که انسان از آن می ترسد و خوف دارد؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن نه مبنای عقلی دارد و نه مبنای روایی، بلکه ریشه در وَهم دارد و از این جهت است که اگر انسان خود را در دست اوهام خود داد، خود اوهام او را به جایی می‌کشانند که می‌خواست از آن فرار کند. با پناه‌بردن به خدا می‌توان خود را از اوهام رهانید. موفق باشید‌
10451
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: ببخشید استاد چه کنیم که بتوانیم حسن ظن به خداوند و یا دیگران پیدا کنیم و یا امیدوارانه زندگی کنیم، زندگی به دور از یاس و نا امیدی داشته باشیم و خوشبین باشیم؟ لطفا مرا راهنمایی کنید و چند توصیه اخلاقی با تشکر.
متن پاسخ
تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه خدای حکیمی بشوید که او ربّ و پروردگار شما است به این نتیجه می‌رسید که همان خدایی که کوچک‌ترین نیازهای ما مثل ابرو را پیش‌بینی کرده و برطرف نموده اگر در مسیر بندگی او قرار گیریم و وظیفه‌ی خود را نسبت به خدا و مردم درست انجام دهیم حتماً نیازهای آینده‌ی ما را پیش‌بینی و رفع می‌کند. موفق باشید
10436
متن پرسش
با سلام و تشکر: نظر شما ذر مورد نقاشی از نوع مینیاتور چیه؟ ما از خانواده مذهبی و مقید به رعایت احکام هستیم، روحیه هنری زیادی دارم و واقعا با نقاشی کردن تخلیه روحی می شوم، واقعا فکرم درگیر شده که آیا نقاشی کردن من کار درستیه یا نه؟ اگه ممکنه توضیح زیادی به من بدید چون شدیدا به این کار وابستم. ممنون از زحمات زیادتون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نقاشی به عنوان ظهور روحیه‌ی خلاقی که در انسان‌ها هست اگر همراه با پیام باشد می‌تواند بعضی از ابعاد بالقوه‌ی انسان را به فعلیت برساند. ولی اگر بر ذهن خود متوقف شویم و خود را از صورت‌های ذهنی به حقایق ماوراء ذهن سیر ندادیم به خود ظلم کرده‌ایم. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
10437
متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشه. نظرتون درباره ی این حدیث چیه؟ آیا سندیت دارد؟ خواهشا در مورد حدیث کمی توضیح دهید. امام صادق (ع) می فرمایند: ثواب یک «یا علی (ع)» گفتن برابر است با شانزده هزار بار ختم قرآنی که من امام بخوانم. (عوالم العلوم علامه بحرانی) و اینکه بنده در سخنرانی محرم امسال استاد پناهیان در دانشگاه تهران شندیدم که می فرمودند. «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» جعلی است و تنها ابوهریره نقل کرده. آیا صحیح است؟ لطفا کمی توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی ما با نظر به امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» نظر به سیره‌ی شخصی بکنیم که قرآن مجسم است و با یا علی‌گفتن طلب اتحاد با آن نور مقدس را داشته باشیم، مسلّم قضیه همان می‌شود که در روایت مطرح است 2- بعضی روایات به‌خصوص روایات اخلاقی به اعتبار محتوای آن ها ارزش دارند از جمله همین روایت که می‌فرمایند. آیا جز این است که رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» مبعوث شده‌اند که انسان‌ها به عالی‌ترین درجه‌ی اخلاق برسند و با چنین روحیه‌ای ابدیت خود را بسازند؟ على بن حسین بن زید از امام رضا علیه السّلام روایت مى‏کند که فرمود: رسول خدا صلى اللَّه علیه و اله فرمودند: عَلَیْکُمْ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بَعَثَنِی بِهَا وَ إِنَّ مِنْ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ أَنْ یَعْفُوَ الرَّجُلُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِیَ مَنْ حَرَمَهُ وَ یَصِلَ مَنْ قَطَعَهُ وَ أَنْ یَعُودَ مَنْ لَا یَعُودُه‏. مکارم اخلاق را از دست ندهید زیرا خداوند مرا براى مکارم‏ اخلاق فرستاد، از مکارم اخلاق آن است کسى که به او ظلم کرده از وى درگذرد، هر کس او را محروم نموده او را از خود طرد نکند، کسى که با او قطع رابطه کرده با او مراوده کند و دیدن کسانى برود که از او دیدن نمى‏کنند. موفق باشید
10429
متن پرسش
استاد گرامی: من کنترل رویاها و افکارم را همیشه ندارم. گاه افکار گناه به مغزم هجوم می‌آورند و منجر به گناه می‌شود. از دست رویاها و خیالات باطل و گناه چگونه رها شوم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم علاوه بر مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» سخنانی که در روز تاسوعا تحت عنوان «حرّ یعنی تجسم توبه در تاریخ پر از گناه» عرض کردم را دنبال بفرمایید، إن‌شاءاللّه راه‌کاری در جلوی شما قرار می‌گیرد. موفق باشید
10431
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عده ای معتقدند که قمه زنی در حدود 200 سال پیش انجام می گرفته و کسی با آن مخالفتی نمی کرد آیا این درست است و چرا؟ همچنین می گویند اگر این کار اشتباه است چرا در خواب مانند وحی کسی به ما الهام نمی کند که این کار حرام است و بد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً عنایت دارید که قبلاً اصلاً قمه‌زنی نداشتیم، حدود دویست سال پیش یک روحانی تبریزی تحت تأثیر مسیحیان، آن را وارد عزاداری ما کرد و در آن شرایط طوری نبود که اذهان عمومی جهان نسبت به آن حالت انزجار پیدا کنند و دشمنان هم آن را عَلَم نمی‌کردند و حالا به دلایل عقلی و شرعی کار مطلوبی نیست و همین‌که عقل عقلا و تفقه مراجع آن را نامطلوب می دانند کافی است که بدان مبادرت نشود، وَحی و الهام نیاز ندارد. ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده ی عراقی الاصل کتاب تراژدی کربلا نیز براین عقیده است که مراسم هایی از قبیل قمه زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه زنی و ... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه ی عربی ندارد. عرب های عراق تا آغاز قرن بیستم در این گونه مراسم ها شرکت نمی کردند؛ این اعمال در ابتدا در میان ترک های عراق، فرق صوفیه وکردهای غرب ایران مرسوم بود. عبدالله مستوفی، تاریخ نگار دوره قاجار درباره فاضل دربندی می نویسد: تیغ زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند در عزاداری وارد یا لا محاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است. در این دوره نیز علمای بزرگی مثل علامه سید محسن امین عاملی، قمه زنی و نظایر آن را غیر شرعی و شیطان پسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند. موفق باشید
10418
متن پرسش
با سلام: خدا قوت. استاد فرق قنوط با یأس چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تحقیق نکرده‌ام. به متونی که مباحث فقهُ الغات را روشن می‌کند مثل «مفردات راغب اصفهانی» و یا «النهایه» از ابن اثیر رجوع فرمایید. موفق باشید
10421
متن پرسش
سلام در حال حاضر و در میان انبوه کتاب ها و نوشته ها و سخنرانی ها، کدام یک مناسب من است؟ آیا راه و مسیر مشخصی برای سلوک تعریف شده؟ اگر شخصی بخواهد نسبت به خدا و عالم معرفت پیدا کنداز کجا باید شروع کند؟ شدیدا به شخصی برای راهنمایی و ارشاد خودم نیاز دارم. شخصی که بتوان به او اعتماد کرد. میخواهم ولی نمیدانم از کجا... ترس از گیر افتادن میان افکار و انتخاب مسیر اشتباه دارم و قدم در راه گداشتن مشکل است لطفا راهنمایی کنید با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جوابی که به سؤال 10420 داده شد، افق نگاه شما را روشن کند که بالاخره ما باید به قرآن رجوع کنیم و تدبّر در روایات اهل‌البیت«علیهم‌السلام» مقدمه‌ی بسیار ارزشمندی است. با این‌همه مباحث «معرفت نفس» برای شروع کار و رسیدن به تفکر لازم، خوب است و در این رابطه بنده سیر مطالعاتی که بر روی سایت قرار داده شده است را، پیشنهاد می‌کنم. موفق باشید
10398
متن پرسش
ﺳﻼﻡ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻭ ﺗﺮﺱ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟ ﻭ ﯾﺎ ﺍﺻﻼ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻭ ﯾﺎ ﻫﻤﻪ دارد؟ ﻭ آﯾﺎ ﺻﺪ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ؟ ﭼﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﺩ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه به توحید نزدیک شویم و حضور همه‌جانبه‌ی حق را در عالم بیشتر احساس کنیم، این نوع اضطراب‌هایی که اهل دنیا دارند، بیشتر از بین می‌رود، ولی آن اضطراب‌هایی که برای رشد مردم است و غم دین خوردن است که به آن غم مقدس می‌گویند برای اولیاء الهی هم هست. موفق باشید
10399
متن پرسش
ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ سوالات قبلی ﺍم ﺩﺭﺑﺎﺭه ﺭﻭزه ﻣﺴﺘﺤﺒﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﯾﺎﺿﺖ ﺷﺮﻋﯽ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺳﻮﺍﻝ کرده بودم، ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻃﺒﻖ ﺷﺮﯾﻌﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯿﻢ. ﻣﻦ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﺪﻡ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ یا ﻧﻪ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض کردم شریعت تکلیف هرکس را مطابق شرایط و احوالش تعیین کرده و لذا هرکس باید نسبت به موقعیت خود مستحبات را انجام دهد. موفق باشید
10400
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد و تسلیت ایام شهادت سالار شهیدان اباعبداله الحسین علیه الاف تحیه والثناء و اصحاب با وفای حضرتش. 1) مراد مولانا این اعجوبه عرفان و معرفت از بیت «آب کم جوتشنگی آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست چیست؟» اگر آب را علم معنی کنیم منظور وی این است که دنبال آموختن علم نرویم و ابتدا تشنه علم شویم بعد علم بیاموزیم. اگر این باشد تشنگی چطور حاصل می شود؟ توضیح بفرمایید 2) چرا خواندن مثنی معنوی شور و احساس غریبی به آدم می دهد و دل را به ناکجا آباد می برد؟ علتش چیست؟ 3) خداوند قسمت تمام آرزومندان کربلای معلا کند در آنجا بعد از قرائت آیه ان الله و ملائکه یصلون ... یک بار صلوات می فرستادند درحالیکه ما سه بار می فرستیم علت چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مولوی در این بیت می‌خواهد ما را متذکر طلب بکند، اگر طلب رسیدن به حقیقت در ما شعله‌ور شد مطلوب خود را به‌خوبی در نزد خود می‌یابیم حتی اگر مطلوب ما علم به حقیقت باشد. مشکل بشر آن است که شعله‌ی طلب حقیقت در او شعله‌ور نشده و خود را گرفتار سیری‌های کاذب کرده. 2- مولوی در مثنوی به ما تعلیم نمی‌دهد، به ما قدرت نظرکردن می‌دهد تا حقیقت را که از همه‌ی ما نزدیک‌تر است احساس کنیم. گفت: «خویش را تعلیم کن علم و نظر/ کان بود کالنقش فی جرم الحجر» 3- فرق نمی‌کند شاید سه بار فرستادن صلوات تأکید بیشتر پذیرش آیه باشد. در ایران هم بعضی مساجد یک‌بار صلوات می‌فرستند. موفق باشید
10405
متن پرسش
سلام: ببخشید اگه میشه لطفا اینو شخصا توی میلم جواب بدین. چون صد در صد اوناییکه توی وبسایت شما میان اعتقاداتشون از من خیلی قوی تره. یه سوالی هست که همیشه ذهن منو درگیر خودش کرده. و هیچ وقت جواب درستی واسش پیدا نکردم. هر چقدر که فکر می کنم متوجه نمیشم که چرا ما باید عزاداری کنیم؟ آخه به نظر من این کار اصلا فایده ای نداره. من همیشه به این معتقد بودم که کاری که امام حسین (ع) کرد یه کار خیلی بزرگی بود که ما باید ازش الگو بگیریم. نه اینکه واسش گریه کنیم. بفهمیم که آدم واسه ی رسیدن به هدفش حتی یه جاهایی لازمه که خانواده اش رو فدا کنه. ولی آخه گریه؟؟؟؟ اما از یه طرف می بینم که گاهی توی این عزاداریها یه معجزاتی اتفاق میفته. دلیلشو نمیدونم. واسه همین شک کردم که آیا فکری که من می کنم اشتباهه؟ اگه میشه لطفا شخصی پاسخ بدید. خواهش می کنم. خیلی تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ممکن است این سؤال، سؤال بعضی از کاربران محترم نیز باشد، پس اجازه دهید عمومی مطرح شود. عنایت داشته باشید جریان اشکی که در مورد امام حسین«علیه‌السلام» مطرح است جایگاه خاصی در سیر و سلوک دارد قضیه‏ى کربلا یک فرهنگ فوق العاده‏اى است، انسانِ کاملى به صحنه آمده است و مأمور است در راستاى ادامه‏ى نهضت خود موضوع اشک بر شهداى کربلا را جهت اصلاح بشریت به نحوى خاص جزء مأموریت خود قرار دهد به همین جهت در روایات متعدد روى گریه براى شهداى کربلا تأکید شده است. حتى از قبل مشخص است که حضرت اباعبدالله (ع) چنین مأموریتى را به عهده دارند. در روایت داریم حضرت امیرالمؤمنین (ع) به امام حسین (ع) فرمودند: «یَا عَبْرَةَ کُلِّ مُؤْمِنٍ فَقَالَ أَنَا یَا أَبَتَاهْ؟ فَقَالَ نَعَمْ یَا بُنَی» ؛ اى عاملِ اشک هر مؤمنى! امام حسین (ع) سؤال کردند، مرا مى‏فرمائید اى پدر؟ حضرت فرمودند: آرى اى پسرم. چون این اشک، اشک جبران آن کمالى است که از آن دور افتاده‏ایم و امام حسین (ع) و اصحاب آن حضرت ما را متوجه آن کمال مى‏نمایند. حضرت سیدالشهداء (ع) مى‏فرمایند:«أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر» من کشته‏ام براى اشک، هیچ مؤمنى یادم نمى کند مگر آنکه گریه خواهد کرد. اشکى که در شیعه هست با ناراحتى‏هاى عاطفى و احساساتى فرق اساسى دارد، اشک براى حسین (ع) عامل رابطه‏ى انسان با مقاصد قدسى است و لذا نه تنها شادى و نشاط را از شیعیان نمى‏گیرد، بلکه شادى و نشاط در زندگى شیعیان موج مى‏زند. ولى نباید آن را با لذت‏گرایى یکى گرفت، زیرا تفاوت زیادى است بین آن شادى که با پرهیزگارى همراه است و روح معنوى دارد با آنچه امروز در غرب هست که لذت‏گرایى، مقصد و معبود شده است. در شیعه، شور زندگى با یادآورى غمِ غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ «مرگ‏آگاهى» راه خود را از قهقهه‏هاى اهل غفلت جدا کرده و سعى دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ کند و اشک بر حسین (ع) طلب آن فرح است و آن‏هایى که غمِ غربت در این دنیا را مى‏شناسند، مى‏فهمند حزن مقدس چه حلاوتى دارد و مواظب‏اند گرفتار لذت‏گرایى و خوش‏گذرانى اهل دنیا نشوند و از ارتباط با حقایق وجودى عالم محروم نگردند. از آن‏جا که همگى ما مرگ را در پیش خود مى‏نگریم ممکن نیست چون غافلانِ از غیب و قیامت از زندگى لذّت مستانه ببریم و راز فرهنگ شیعه در «مرگ‏آگاهى» و جدایى از قهقهه‏هاى مستانه‏ى اهل غفلت همین است که با حزنى معنوى‏ در فرحِ حضور در محضر حق قرار دارد و متوجه است که ما در مقام موجوداتى معنوى، با این عالم بیگانه‏ایم و یک نحوه باطن‏گرایى را دائماً مدّ نظر داریم. شیعه با پیروى از ائمه‏علیهما السلام این نکته را دائماً مدّ نظر دارد که این جهان ناقص‏تر از آن است که بتوان در آن با نور حقیقت به طور کامل ارتباط پیدا کرد. و اگر این غم مقدس نبود عناصر شادى‏بخشِ افراطى بر زندگى شیعه غالب مى‏شد و به مردمى تبدیل مى‏شدند که بیشتر لذت‏گرا و خوش‏گذرانند. رسول خدا (ص) فرمودند:«کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَةٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْن»؛ هر چشمى فرداى قیامت گریان است غیر از چشمى که در مصیبت حسین (ع) گریه کند. روایت فوق از شدت تأثیر اشک بر امام حسین (ع) در عمیق‏ترین ابعاد انسانى خبر مى‏دهد که در قیامت ظاهر مى‏شود. آن‏کس که عاطفه‏ى خود را درست مدیریت کند و بخواهد بهترین مصداق را جهت تغذیه‏ى عواطف بیابد، مى‏پذیرد اشک براى اباعبدالله (ع) موجب صیقل قلوب و گشادگى روح مى‏شود و عامل رشد ایمان و حفظ آن از یک طرف و دورى از دنیا و صفات رذیله از طرف دیگر مى‏گردد. اشک براى حسین (ع) نمونه‏ى به فعلیت رسیدن ایمان است. زیرا ایمانى که به پاک‏کردن قلب و زلال‏ساختن دل و دگرگونى آن منتهى نشود، ایمانِ فعلیت‏یافته نیست و نمى‏توان به وسیله‏ى آن، انس با خدا را از یک طرف و ایثار و فداکارى و جهاد را از طرف دیگر به دست آورد و از نفاق درونى رهایى یافت. اشک براى حسین (ع) موجب احیاء قلوب و آزادى عقل از اسارت هوس‏ها و غفلت‏ها است. در عین عطوف‏شدن، شجاعت به‏بار مى‏آورد. و این قصه‏ى مؤمنى است که «سلاحُهُ‏الْبکاء» اسلحه‏ى او اشک است، پس آن اشکى که اسلحه‏اى براى مقابله با دشمن درونى و بیرونى نباشد، اشک بر حسین (ع) نیست. بنابراین کربلا و عاشورا یادآورى یک حادثه و واقعه نیست، بلکه حضرت سیدالشهداء (ع) در شرایطى که دین جدّشان در حال به حاشیه‏رفتن است مى‏خواهند با توجه به حقیقت و با فرهنگ اشک و از طریق سیر قلبى، آن را احیاء کنند. این نوع بازگشت، با کتاب و مقاله به دست نمى‏آید، بلکه با عزادارى و نوحه و ناآرامى قلب به دست مى‏آید. قلب باید بسوزد. یک نحوه سیر روحانی است مثل اشکی که اولیاء الهی در نیمه شبان می‌ریزند تا راه قرب الهی خود را هموار کنند، در جایی این‌طور عرض کردم. موفق باشید
10378
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده و تسلیت ایام شهادت آقا امام حسین (ع): بنده امسال محرم نسبت به سال گذشته آن غم عمیق را که نسبت به امام داشتم ندارم. آیا این افت معرفتی بنده را می رساند یا بدلیل این است که هنوز به عاشورای حسینی نرسیده ایم. البته شادی هم در دل ندارم علاقه مندم در مراسم عزای حسین شرکت کنم و اما نکته دیگر اینکه از در تکیه ها که رد می شوم نمی دانم چرا احساس می کنم مثل سال گذشته نیست بعضی از آنها. آن شور حسینی را ندارد بدلیل ریتمی که بر روی نوحه قرار دادند. باور کنید بعضیها با ترانه ها از لحاظ ریتمی فرقی ندارد و این بیشتر دل را می سوزاند. چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه طالب مرتبه‌ی بالاتری از عزاداری هستید ولی در هرحال از حضور در مجالس عزاداری خودداری نکنید. موفق باشید
10382
متن پرسش
با سلام: آیا تماشا کردن بر نامه‌های ماهواره‌ای مثلا «من و تو» توی ذهن انسان تاثیر منفی میذاره؟ یعنی من با دیدن چنین شبکه‌هایی ممکنه از اعتقاداتم غافل بشم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «می‌رود از سینه هادر سینه‌ها/ از ره پنهان صلاح و کینه‌ها» شیطان خود را به عنوان دلسوز و ناصح به پدر و مادر ما حضرت آدم و حوّا نزدیک کرد و همه‌چیز آن‌ها را گرفت و آن‌ها را عریان کرد. راه‌کار آن است که به شیطان نزدیک نشویم و دشمنی او را فراموش ننماییم. موفق باشید.
10371
متن پرسش
بسمه تعالی. با سلام و تحیت محضر استاد: حقیر رشته مهندسی را تا سطح لیسانس خوانده ام، و در حال حاضر ترم یک ارشد رشته مهندسی را نیز خواندم و به دلیل اینکه متوجه شدم که علاقه مندی در رشته قرآنی دارم تصمیم به تغییر رشته دارم و در حال حاضر چند ترم هست که دیگر در مقطع ارشد انتخاب واحد نکردم و بلا تکلیف رها کردم. قابل ذکر است که فقط به دلیل کار پیدا کردن تصمیم به گرفتن مدرک ارشد را داشتم، حالا با مدرک لیسانس استخدام شدم ولی می‌بینم که در اداره ما همه چی به مدرک بستگی دارد، مدیر شدن، حقوق بالا گرفتن، ... آیا من مجاز هستم که همان رشته فنی را با این که علاقه زیادی ندارم ادامه دهم و وقت برایش صرف کنم تا با آن مدرک حقوق من 500000 تومان زیاد شود و این مبلغ را در راه خیر استفاده کنم؟ یا اینکه به علاقه‌مندیم برسم و یک رشته قرآنی را شروع کنم و ارشد بگیرم. هرچند با ارشد رشته قرآنی دیگر حقوقم زیاد نمی شود و اصلا در سوابق کاری من اثر ندارد. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در عین آن‌که امکان امرار معاش دارید عمر خود را صرف تدبّر در قرآن کنید، از زندگی خود بیشتر بهره خواهید برد. موفق باشید
10374
متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: اگر من که الان سنم 18 سال است شروع به برنامه ریزی و سیرو سلوک و مطالعه آثار شما کنم، آیا می توانم به وجود برسم و غرق در توحید شوم و ترس و اضطراب در درونم نابود بشود و به مقامات عالیه برسم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما به امید خدا باید به هر طریقی خود را در مسیری قرار دهیم که شریعت الهی جلوی ما گذاشته و مطمئن باشیم در دنیا و آخرت نتیجه می‌گیریم. موفق باشید
10375
متن پرسش
سلام : من 18 سالمه، امسال کنکور دارم برای اینکه ریاضت شرعی بکشم باید چه کار کنم؟ با توجه به اینکه اگر بخواهم روزه بگیرم مورد سرزنش و... پدر و مادر و... قرارمی گیرم چه کنم؟ من هر شب نماز شب می خوانم آیا هر شب لازم است؟ اگر حالش نبود و ممکن است عادتم شود و آن شور اولیه از بین برود چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما باید طبق شریعت الهی عمل کنیم چه حال‌اش را داشته باشیم و چه نداشته باشیم. با تکرار دستورات الهی است که آرام‌آرام قلب آماده‌ی سیر به سوی حق می‌شود. موفق باشید
نمایش چاپی