بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
22154
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به سوال 10943 شما در جواب سوالی که به نقل از علامه حسن زاده گفته شده ممکنه ظهور 100 هزار سال بعد اتفاق بیافته. فرمودید بالاخره ظهور اتفاق میافته. سوالم اینه که با وجود این همه روایاتی که در مورد آخرالزمان هست و تا الان همشون اتفاق افتاده آیا درسته که بگیم ظهور 100 هزار سال بعد ممکنه اتفاق بیافته؟ یعنی این همه روایاتی که برای آخرالزمان گفته شده میشه خدا بیخیال همشون بشه و 100 هزار سال بعد ظهور اتفاق بیافته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم هر لحظه امکان ظهور مولایمان هست و ما نمی‌توانیم برای حضرت تکلیف تعیین کنیم. می‌ماند که در این مورد هم خوب است فکر کنیم که برای حضرت در مراحل گوناگون تاریخ، ظهورهای خاص پیش آمده است مثل ظهور خاص حضرت در تاریخِ دفاع مقدس و یا ظهور ایشان در کلمات و رهنمودهای نایب‌شان. موفق باشید

22146
متن پرسش
با سلام: در خصوص سوال ۲۲۱۳۷ استاد متوجه این مطلب که فرمودید هستم ولی سوالم دقیقا این بود که الان در جامعه همه به یک نوع، تفکر نمی کنند و برداشت ها در مورد انقلاب متفاوت هست و کسی که نیاز ولی فقیه را حس کند و هدف ایجاد انقلاب اسلامی رو بفهمد و بداند که امریست الهی و ان شاءالله به حکومت جهانی امام زمان (عج) منتهی می‌شود خوب حسابش جداست و بحثی نیست و در حد خودش کمک به حرکت مسیر انقلاب جهانی مهدوی می کند. ولی استاد منظورم این بود که در این زمانه ما طوری شده که بعضی ها فقر، اختلاس، بیکاری، ازدواج، دعوای احزاب و خلاصه بیشتر مشکلات را علت آن را رهبری میدانن و در بین جامعه در بحث ها بیشتر این را می گویند که مگر رهبر در راس انقلاب نیست پس چرا اقدامی صورت نمی گیرد و هزاران سوال. چرا می گوید مذاکره نرید ولی می روند؟ چرا مهره های ناکارامد حذف نمی شوند؟ چرا راحت اختلاس می شود؟ چرا راحت گرانی می شود؟ چرا جوانان شرایط ازدواجشان سخت تر می شود؟ چرا مدرک گرایی و سیستم اموزش مشکل ایجاد می کند چرا بی حجابی رونق گرفته چرا مدیران نجومی بگیر می شوند و کارگران بدبخت چرا و چرا های فراوان. وقتی هم که بگوییم مثلا بعضی ها دنیا طلب شده اند می گویند چرا سمت دارن خلاصه استاد هر جوابی بدهیم باز چرایی دیگر. خوب مردم در رنجند و بیشتر آنها بی منظور می گویند نه اینکه مخالف نظام باشند سختشان است شاید هنوز واقعیت این نظام و هدف والای آن که امریست الهی را هنوز به جان درک نکرده اند شاید هنوز به واقعیت، معنی امنیت و این هدف را حس نکرده اند شاید به این باور نرسیده اند که امام خمینی وقتی گفت امریکا شیطان بزرگ است را تجزیه تحلیل نمی کنند که چرا گفت؟ بیشتر مردم قلب و دلشان با خدا و انقلاب هست ولی شرایط موجود صدایشان را در اورده که چرا دارند. وقتی بگویی رهبری باید کشتی انقلاب را سکانداری کند تا به ساحل مهدویت برساند می گویند چرا روسا همکاری نمی کنند و چرا باید هنوز بمانند؟ وقتی بگویی رهبری با دید عارفانه و الهی انتها را می بیند می گویند پس الانمان چی؟ وقتی بگویی این نهضت از شروع تا الان چقدر خون داده و در این را شهید شدند می گویند پس چرا اختلاس میشه که خونشان پایمال بشه؟ اگر بگویی شاید اینها خواست خدا باشد تا مردم به مرور حق و ناحق را تشخیص بدهند و درست انتخاب کنند و شاید اینها مقدماتی باشد برای ایجاد ظهور، می گویند الان بازار پیش گویی ها را ندیده ای که مثلا شاه نعمت اله ولی گفته در چهل سال فلان می شود و از این جور پیش گویی ها پس چرا حرفی از اراده الهی نیست زمان اهل بیت هم یکی صلح کرد یکی دست به شمشیر، خون داد یکی زندانی شد یکی خانه نشین. بگویی زمانه ما صلاح بر مثلا مدارا کردن است تا اتحاد و انسجام حفظ شود و دشمن رخنه نکند می گویند به چه قیمتی مگر با ماهواره و شبکه های ناجور اجتماعی در خانه ها رخنه نکرده و چرا فلان آخوند یا فلان استاد یا دکتر و فلان شخصیت به بیراهه می رود بگویی همه را با هم یکی نکنیم می گویند مگر اینها الگو نیستند چرا اگر فاسند دارن جولان می دهند؟ در کل استاد جدا از اینکه دشمن دنبال ایجاد شکاف و فاصله هست الان داره هم دید مردم بد میشه هم بدتر اعتقادات و باورها زیر سوال میره. استاد جان آنکه انقلاب و ولی فقیه را فهمید که هیچ ولی در جواب آنهایی که هنوز برایشان روشن نشده، واقعا باید چه جوابی داد تا قانع شده و روشن شوند و آنها هم دیدشان مشخص شود. خیلی ها قلبشان با اسلام و روحانیت و رهبریست شاید ذهنشان شفاف نشده. اصل سوال من این است در جواب این جور تفکرات باید چه کرد سکوت کرد یا جوابی بدهیم که روشنگری باشد و قلبن قانع شوند؟ از این که طولانی شد معذرت، وقت شما عزیز است ولی استاد این موضوعیست که همه جا با آن مواجه ایم. با تشکر از حوصله ای که بخرج دادید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عنایت داشته باشید که قرآن قیام به قسط و عدالت را در زیر دستورات الهی به عهده‌ی مردم گذاشته است. در سوره‌ی حدید آیه‌ی 25 می‏ فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ». به راستى پيامبران خود را با بیّنات روانه كرديم و با آن‌ها كتاب و میزان را فرود آورديم تا مردم به قسط برخيزند و حدید را كه در آن سختی زیاد و سودهایی برای مردم است نازل کردیم تا خدا معلوم بدارد چه كسى او و پيامبرانش را به غیب يارى مى‏ كند، آرى خدا نيرومندِ شكست ناپذير است.

 می ‏فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا» یعنی ارسال رسول با تدبیر الهی بوده و می‏ گوید «ما» فرستادیم تا نظر را متوجه خداوند و کارگزاران الهی کند. اینان رسولان را فرستادند تا آن‌ها به جای خدای نامحدود بتوانند عمل کنند. «بِالْبَيِّنَاتِ» با چیزی رسولان را فرستادیم که هم خودش روشن است و هم روشنی‏ بخش و روشنگر است و طرف مقابل هم از این سخنان بهره می ‏برد زیرا تنها برای خودِ رسول روشن نبوده، قدرت روشنگری هم دارد و طرف مقابل که با آن بیّنات روبه‌رو شود مطالب زیادی برایش روشن می ‏شود - حتی معجزات هم نمونه‏ هایی از بیّنات‌اند- و این شیوه عمومی کسانی است که صاحب رسالت‏ اند، چه انبیاء یا جانشینان آن‏ها و شیوه‏ هایی که این بزرگان از آن استفاده می ‏کنند امور بیّن ‏اند و از همه راه‏های بیّن استفاده می‏ کردند. گویی پیامبران وارد فضای تاریکی شده ‏اند که انسان‏ها در آن فضا خودشان را هم نمی ‏بینند و نمی ‏شناسند و پیامبران آمده ‏اند تا با بیّناتِ خود، تعریف جدیدی از خود بیابند تا شرایط تغییر کند و از تاریخ جاهلیت که نه در آن ابدیت برای انسان مطرح بود و نه استعداد رسیدن به قرب الهی برای انسان معنا داشت، به تاریخ دیگری وارد شوند که دستور عمل‏ های خاص خود را دارد لذا می‏ فرماید: «أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ» با پیامبران کتاب و میزان نازل کردیم تا آن‏هایی که در کنار پیامبران قرار می‏ گیرند از آن بهره ‏مند شوند.

بحث «اِنزال» را به میان می ‏آورد که پایین‌آوردن است نه یاددادن به پیامبر، زیرا این دستورات، باطنی معنوی دارند و نازل شده ‏اند تا برای مردم قابل فهم باشد. «میزان»، آن قدرت تشخیصی است که چگونه از کتاب و دستورات الهی استفاده کنیم و این هم با پیامبران نازل می‏ شود و در رابطه با میزان، انسان‌ها وزن هر دستوری را تشخیص می‌دهند تا آن‌جا که اگر دو دستور معارضِ همدیگر شدند می‏ فهمند وزن و اهمیت هرکدام چه قدر است و کدام را باید بر کدام حاکم کرد. چنین تشخیصی با پیامبران نازل می‏ شود و هر آن کس که در کنار پیامبران قرار گیرد از چنین توانایی بهره ‏مند می‏ شود و گرفتار تحجر نمی ‏گردد. در ادامه می‌فرماید: «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» برای آن که مردم جهت اقامه‌ی قسط به‌پا خیزند. هدف اولِ ارسال رسولان قیام به قسط است تا مردم خودشان به‌پا خیزند نه آن‌که پیامبران به هر قیمتی اقامه‌ی قسط کنند، اگر مردم خواستند خودشان قیام کنند و درگیر موضوع شوند تا اولاً: جبهه مقابل خود را بشناسند. ثانیاً: بدانند برای اقامه قسط باید خود هزینه کنند و پیامبران شرایط چنین انتخابی را فراهم نمودند و آن‏ها را از انتخاب‏های خطا آزاد کردند و موفقیت در این امر مربوط به مردم است که اقدام بکنند یا نکنند. پس وقتی در روایت داریم: «ارتَّد الناس بعد رسول الله الا ثلاثه»[2] بعد از رسول خدا (ص) همه به نحوی منحرف شدند مگر سه نفر، باید بگوییم مردم کوتاهی کردند یا رسول خدا؟ در حالی‌که رساندن کتاب و میزان به عهده‌ی پیامبران بود و قیام به قسط به عهده‌ی مردم می‌باشد.

مردم باید تلاش کنند خود را در تاریخی که شروع شده شکل دهند و این جا است که مافوق عدالت، آزادی به میان می‏ آید و نباید با هر شیوه‏ای به اهداف خود رسید و آزادی انسان‏ها را زیر پا گذاشت و به همین جهت علی (ع) حاضر نیستند مثل معاویه با زیر پاگذاردن آزادی مردم، عمل کنند و به هر قیمتی به اهداف خود برسند. در معنای «قسط» باید متوجه ضد آن یعنی «جُور» شد که به معنای دادن حقِ یکی به دیگری است هر چند خودش هم راضی باشد[3] پس قسط یعنی حق کسی را دادن و دین آمده تا حقوق در همه جا و در همه چیز رعایت شود. هدف در حرکت انبیاء آن است که مردم به شعوری برسند که حقوق هر چیزی و هر کسی رعایت شود و در این راستا به پا خیزند تا مقسِط شوند و قاسط مقابل این هدف قرار دارد و تلاش دارد این اتفاق نیفتد - مثل معاویه -.

در ادامه می‌فرماید: «وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ» و حدید را فرو فرستادیم که در آن سختی زیادی هست و منافعی برای مردم دارد. در چنین شرایطی که مقسطین یک طرف ایستاده‏ اند و قاسطین در طرف دیگر، دستوراتی با شدّت و حِدّتی خاص نازل شده که منجر به قتال و مبارزه می ‏شود[4] که در آن سختی شدیدی هست. بعد از آمدن بیّنات، در مقابل آدم‏هایی که حق برای‏شان روشن شده و جلو فهم خود ایستاده، برخوردهای شدید در میان می ‏آید. نمونه نزول برخورد شدید دستوری است که می‌فرماید: «جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ» که به رسول خدا (ص) دستور داده با کفار و منافقین مقابله کند، این به معنای آن نبود که حضرت با منافقین جنگ کنند، بلکه به معنای همان برخورد سختی است که حضرت با آن‏ها داشتند و این شدت و حدّت نیز نازل شده و ریشه‌ی الهی دارد.

اگر آن برخوردهای سخت انجام شود، منافعی نیز برای مردم دارد و مردم در انتخاب خود گرفتار راهی نیستند که دشمنان دین در مقابل آن‏ها شکل داده ‏اند و نمی ‏گذارند مردم به آنچه فهمیدند و اعتقاد دارند عمل کنند.

هدف از ارسال رسولان را یکی قیام مردم به قسط مطرح کرد و دیگر «وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيز» با توجه به واژه‌ی «عَلِمَ» که هم به معنای دانستن است و هم به معنای نشانه‏ گذاری، می‏ توان در معنای آیه گفت: رسولان را با آن لوازم فرستادیم تا خداوند نشانه بگذارد که چه کسی او و رسولان‏اش را بالغیب یاری می کند، یعنی وقتی رسول در صحنه نیست و با رحلت خود غایب شده است، اینان آن مؤمنین واقعی هستند که به شخصیت‏ها حتی به شخصیت رسول هم بند نیستند و در غیبت رسول هم او را با پیروی از سنت ‏اش یاری می‏ کنند. اینان آن‏هایی‏ اند که خداوند نشانه‏ های خاصی برایشان قائل است و تأکید بر اهمیت مؤمنین آخرالزمان نیز در این راستا می‏ تواند باشد و این که فرمود خدا را یاری کنید از جهت ضعف خداوند نیست زیرا که او قوی و عزیز است، بلکه برای آن است که بندگان زندگی را با آزادی برای خود شکل دهند.

خلفا و جانشینان واقعی رسولان همان شأنی را دارا می ‏باشند که رسولان دارا هستند و در این رابطه وقتی به حضرت صادق (ع) بنگریم می ‏بینیم که چگونه وظیفه خود می ‏دانسته ‏اند به هر شیوه ممکن و در زوایای مختلف ارائه بیّنات کنند و شما با امامی روبروئید که می‏ خواهد مردم را از تاریکی‏ ها نجات دهد و با کودتا در مقابل حاکمان این مشکل حل نمی‏ شود بلکه با تربیت شاگردان و گسیل آن‏ها به اقصا نقاط جهان اسلام این ممکن محقق می‌گردد.

2- از طرفی در بعضی موارد که افراد بنای دیدن حقیقت را ندارند، خود پیامبر هم کاری از پیش نمی‌برند چه رسد به ما. خداوند در قرآن به پیامبرش در مورد این افراد می‌فرماید:  «ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»(حجر/3) بگذار آنها بخورند، و بهره گيرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولى بزودى خواهند فهميد! موفق باشید  


[2] - رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص: 121

[3] - بعضی از یاران علی (ع) در ابتدای حاکمیت آن حضرت از حضرت خواستند حقوق آن‏ها را به امثال مروان حکم بدهند تا از فتنه دست بردارند و حضرت فرمود آیا نصرت و پیروزی را با جور به دست آورم؟

[4] - هر چیزی که دارای شدت و حِّدت است، حدید می‏ گویند. 

22145
متن پرسش
با سلام و آرزوي طاعاتتون: سلام استاد! در بحث استعانت در مسير سير و سلوک يا توسل به ائمه اطهار (عليهم السلام) فهم آنچه در حقيقت اتفاق مي افتد برايم دشوار است. «شخص رو فرض مي کنيم که ته چاهي تقلا براي خروج از چاه دارد. او نيرومند است و مي تواند تا نيمه هاي چاه بيايد، اما براي خروج کامل و رسيدن به ابتداي چاه ناگزير از کمک نيست.» حال سوال اين است که در حقيقت یا واقعيت ائمه ي ما چگونه ما را از اين چاه رهايي مي دهند؟1. آنها طنابي به ما مي دهند که با استفاده از اين طناب نيروي دروني خود را شکوفا مي کنيم و از چاه خارج مي شويم؟ 2. ائمه در بالاي چاه ايستاده و انتهاي طناب را در دست گرفته اند؟ 3. يا اينکه استعانت در مورد اول آنقدر شدت دارد که گويي مورد دوم است؟ (درکش برايم دشوار است استاد، اين سوال در پي فکر در مورد شفايافتن ايجاد شده. چه اينکه در اديان ديگر هم اين اتفاق مي افتد. آيا همه آنها القائات است؟ اگر همه القا نيست، آيا ارتباط برقرار کردن با همان دنياي وجودي ست که مولا (ع) مي فرمايند؟ اگر اينطور هست؟ کمک ائمه در آن سپردن طناب (يا مورد سوم) تعريف مي شود؟ داستان شاه حسين ولي و علامه ناقض مورد اول است؟) تشکر.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ربّ‌العالمین منشأ رحمت به بندگان هستند و مظاهر آن رحمت، اولیای الهی می‌باشند. صورت کامل اولیای الهی، ائمه‌اند و ذیل آن‌ها امثال شاه‌حسین ولی‌ها قرار می‌گیرند. رحمت الهی از یک طرف، خود انسان را متوجه‌ی به‌کاربردن همت در امور می‌کند و از طرف دیگر، شرایط را جهت صعود انسان و محقق‌شدنِ همت فراهم می‌نماید. موفق باشید  

22137
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: با نمی دانم چرا، ولی استاد قلبم گواه می دهد که رهبری در مورد مشکلات کشور با بقیه متفاوت است. مثلا بارها شده در جاهای مختلف که بحثی پیش آمده شنیدم که می گویند تمام مشکلات کشور که در دولت هست علت آن این است که رهبری اقدامی نمی کند و خلاصه همه چیز را به پای رهبری می گذارند. من با مروری که در سوالات سایت در این زمینه داشتم متوجه شدم که مردم باید به این تفکر برسند که از این مسایل عبور کنند و چرخ انقلاب طبیعی هست که با این همه مشکل گاه گاهی به دست اندازی برسد و عبور کند و نیز اینکه خطای همه رو نمیشه به حساب رهبری گذاشت و نیز فهمیدم که عَلم اسلام در این زمانه بدست رهبریست و کار بسیار سختی است که تمام مملکت را با این همه نوع تفکر و احزاب در کنار هم متحد نگه داشت. ولی استاد مشکل اینجاست که در محافل و مجالس و کوچه بازار و خلاصه هر جایی که بحث می شود بیشتر می گویند که رهبری هم با آنهاست و نمی خواهد برای مردم کاری کند و نمی خواهند حساب رهبری را جدا کنند و می گویند چرا رهبر سکوت می کند و کاری در مورد فساد مالی، بی حجابی و بعضی فساد دولتمردان و خلاصه در مورد کل مشکلات کشور، انجام نمی دهد؟ حال سوال من این است استاد واقعا در جواب این سوالات چه باید بگوییم احساس می کنم این یک برنامه تعریف شده از دشمنان است که یک شکاف عمیق بین مردم و رهبری و در نهایت نظام ایجاد کنند که خود بد فتنه ایست حال باید چه جوابی داد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً تلاش دشمن است که در یک پروژه‌ی چهل‌ساله نهایت تلاش خود را در ایجاد مشکلات برای نظام اسلامی به‌کار برده است تا نظام را ناکارآمد نشان دهد و بعد هم مدیریت رهبری انقلاب را که بیشترین ضربه را از آن جانب خورده‌اند؛ زیر سؤال ببرند. خوب است که مردم متذکر این امر باشند که بنا به فرمایش حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اگر دیدند یک شایعه از همه‌جانب در میان است، بدانند که منشأ شیطانی دارد و هرکس می‌فهمد اگر یک‌دهمِ این مشکلاتی که دشمنان نظام اسلامی برای هر کشوری ایجاد کرده بودند، آن کشور از پای در آمده بود. و همین امر است که ما را نسبت به آینده‌ی خود امیدوار می‌کند. موفق باشید

 

22136
متن پرسش
با سلام: احساس بنده اینه که در پاسخ به سوال ۱۱۰۴۰ شما خواستید یه جوری آبرو داری کنید و الا پر واضح است که اعلام عید از وظائف امام المسلمین است. یعنی هر عاقلی متوجه میشه که تو یه جامعه نمیشه بر سر اعلام عید اختلاف نظر داشت بلکه نیاز به فصل الخطاب داریم که همان ولی مسلمین است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً همین‌طور است که می‌فرمایید. متأسفانه بعضی از آقایان هنوز در تاریخی به‌سر می‌برند که ولایت فقیه نبوده است. موفق باشید

22125
متن پرسش
سلام علیکم استاد: می خواستم ببینم مخاطب کتاب های شما چه سنی هستند. من دختری ۱۶ ساله هستم. آیا می توانم بخوانم و موفق شوم. و اینکه بنده دو سال است حب حوزه را دارم و سال دیگر وارد دبیرستان می شوم. خیلی علاقه دارم ولی آنقدر در گوش من می گویند اول دیپلم بگیر. بیخیال می شوم. ولی بعد دوباره باز همان خواسته ام را دارم. خیلی دوست دارم تهذیب نفس را از همین سن شروع کنم و فکر می کنم در حوزه می توانم. نظر شما چیست؟ (البته در شهر ما حوزه نیست برای سیکل بانوان) تشکر خواهشمندم جواب بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب‌هایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌تواند برای چنین سنی إن‌شاءاللّه مفید باشد 2- واقعاً برای خواهران قبل از دیپلم ورود به حوزه چندان مفید نیست زیرا اولاً: نکاتی که در دبیرستان می‌آموزند، در هرحال باید در زندگی از آن‌ها آگاه باشند. ثانیاً: حوزه‌های خواهران آمادگی برای پذیرش چنین سنی را ندارند. موفق باشید

 

22121
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز دل: استاد بنده در حال خواندن کتابی از استاد نصر الله حکمت هستم تحت عنوان «فلسفه ادبیات میخانه» حین خواندن کتاب به یک تکه شعر نو برخوردم که می خواستم نظرتون رو در موردش بدونم. «آنان که درختان تاک را قطع می کنند اگر جای خدا بودند شیطان را نیز اعدام می کردند» دو تا نکته هم در مورد استاد حکمت می خواستم بگم. 1. بنده به عنوان خواننده آثار حضرت عالی تفکر استاد حکمت رو به شما بسیار نزدیک می بینم. 2. استاد حکمت یک نظریه بسیار جالبی رو تحت عنوان «شاکله شناسی» شروع کردند و کتابی رو هم تحت همین عنوان نوشتن که انتشارات الهام چاپ کرده. حقیقتا در نوع خودش کم نظیره. استاد ازتون خواهش می کنم این کتاب رو بخونید و اگر صلاح میدونید به استاد حکمت در تکمیل این تئوری کمک کنید. به این دلیل این حرفو میزنم چون بنده کتاب «خویشتن پنهان» شما رو اونقدر خوندم که تقریبا از حفظم. بعد از خوندن کتاب «شاکله شناسی» استاد حکمت تصور می کردم انگار جلد دوم خویشتن پنهان رو دارم میخونم. استاد عزیز ببخشید سوالم طولانی شد. خیلی دوستتون دارم و همیشه دعاگوی شما هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب خوب را مطالعه کردم و از قبل هم با نوشته‌های استاد حکمت آشنا بودم. امیدوارم که إن‌شاءاللّه ایشان به‌خوبی بتوانند در کاری که شروع کرده‌اند، به پیش برانند. آشنایی شخصی با ایشان ندارم. موفق باشید

22116
متن پرسش
با سلام: من فکر می کنم بسیاری از اعتقاداتم قلبی و ناشی از یک احساس درونی است و دلیل و برهان های عقلی زیاد من را قانع نمی کند و مرتب برای من ایجاد شبهه می کند! اما کاملا به اعتقادات مذهبی پایبندم! بعضا مرا بخاطر این طرز فکر به تقلید کورکورانه متهم می کنند! آیا اینکه بدون دلیل (دلیل آن خارج از درک و فهم ما باشد) به دستورات و مراسمات دینی معتقد باشیم غلط است و ارزشی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همین‌طور خوب است که انسان از طریق دریافت‌های قلبی‌اش با حقایق مرتبط باشد و چنان‌چه شبهه‌ای برایش پیش آمد، از دلایل عقلی کمک بگیرد وگرنه اگر بخواهد صرفاً با دلایل عقلی کار را جلو ببرد همین‌طور که متوجه شده‌اید عقل، دائماً شک و تردید برای هر چیزی به میان می‌آورد. موفق باشید

22115
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد! بعضی‌ها می گویند دوره و عصر ما عصر پرخوانی است؛ نظر شما در این مورد چیست؟ آیا پرخوانی در این دوران وظیفه ما طلبه ها است؟ در مورد اصل پرخوانی، سوای از دوره‌ی خاصی نظرتان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  بالاخره در هر دورانی انسان‌ها مسائلی دارند که باید برای فهم آن مسائل فکر کنند و مطالعه کنند. دوران فارابی، فهم مسائلی است که او را به مطالعه‌ی آثار فیلسوفان یونانی می‌کشاند تا در آن‌چه اسلام به میان آورده است نقش عقل فلسفی را نیز نشان دهد. و امروز نیز ما در چنین شرایطی قرار داریم تا در تاریخی که انقلاب اسلامی به ظهور آورده است نقش سایر اندیشه‌ها را نسبت به انقلاب اسلامی روشن کند. موفق باشید

22109
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱. با توجه به کتب حضرتعالی زیاد خواب دیدن نشانه از پراکندگی و گسستگی خیال انسان است؟ ۲. اینکه انسان کم خواب ببیند یا اصلا نبیند می تواند نشانه کنترل قوه خیال متمرکز بر آن باشد یا عمومیت ندارد؟ لطفاً کمی شرح دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قاعده‌ی کلی آن است که وقتی نفس ناطقه‌ی انسان تحت تأثیر واهمه باشد خواب‌های او آشفته و پراکنده است. مثل زندگی روزمرّه‌ی عوام که دائم در خیالات واهی به‌سر می‌برند. ولی اگر عقلانیت او قالب باشد به همان اندازه نه چندان خواب او پر از چنین خیالاتی است و نه خیلی اساساً خواب می‌بیند، مگر آن‌که نفس در سیر متعالی خود صورت‌های مناسب آن سیر را در قوه‌ی خیالش شکل دهد که به اصطلاح گفته می‌شود آن خیالات، صاحب جمال است. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع شود. موفق باشید  

22108
متن پرسش
سلام استاد: زمان خوندن «رساله الولایه» علامه در سیر مطالعاتی کی است؟ احساس نیاز کردم ولی نمیدونم شروع کنم یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مطالعه‌ی کتاب «معاد» و شرح آن می‌توان سراغ کتاب «رسالة الولایه» و شرحِ 11 جلسه‌ای آن رفت. موفق باشید

22106
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: مدتی است که دچار سستی اراده تنبلی و اهمال کاری شده ام، و حس می کنم که نسبت به سابق سخت کوشی ام را از دست داده ام و آن سخت کوشی هایی که قبلا داشتم را ندارم مثلا: اضافه وزن پیدا کرده ام و میلی به ورزش ندارم سحر خیزی ام را از دست داده ام نماز هایم به تاخیر می افتد، مدیریت زمانم را از دست داده ام و اتلاف وقت می کنم، و به طور کلی آنچنان که باید مثل قبل با میل و هواس نفس ام مقابله نمی کنم، گویا قبلا روحیه ایی داشتم که از مبارزه با هواهای نفسانی لذت می برد حال از خوشگذرانی لذت می برم و پشت کاری در ورزش و تحرک ندارم، استاد لطفا بفرمایید که چگونه می توانم دوباره روحیه و اراده ی قوی در مقابل میل ها و هوس ها را پیدا کنم؟ و از زمانم حداکثر استفاده را ببرم؟ آیا در این رابطه نوشته یا سخنرانی خاصی ایراد کرده اید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم پیداکردنِ مسئله‌ی اصلی زندگی در این زمانه است تا در راستای رسیدن به آن مسئله، جدّیت انسان شروع شود. آیا امروزه کسب معارف عمیقی که حضرت امام در آثار خود در مقابل ما گذاشته‌اند و فهم عمیق آیات و روایات الهی مسئله‌ی مهم این دوران که دوران غفلت از عالم قدس و معنویت است، نیست؟ تا از طریق آن‌ها متوجه جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی شویم؟ موفق باشید  

22093
متن پرسش
با عرض سلام محضر استاد طاهرزاده: در پاسخ به سوالی که در مورد مغز در خمره پرسیده بودم حضرتعالی فرمودید خودمان را در خمره حس نمی‌کنیم. از شما خواستارم بار دیگر سوال قبلیم را ملاحظه بفرمایید قرار نیست کسی خود را در خمره حس کند چون کامپیوتری که درین فرض به مغز متصلست به گونه ای شبیه سازی می کند که ما تصور کنیم در محیط واقعی هستیم هم اکنون تا حدودی تکنولوژی قادر به اینگونه شبیه سازی ها است. مثلا فیلم های سه بعدی نمونه هایی هستند که اندکی به مغز در خمره نزدیک اند دلیل پرداختن به این شبهات اینست که یقین بنظر حکما دارای چهار پایه است که یکی از آنها باور به عدم امكان نقيض آن گزاره ایست که بدان یقین داریم بنابرین در این مورد چون مغز در خمره به خوبی از پس تبیین ادراکات ما برمی آید و عقلا و علما ایرادی به آن وارد نیست و استحاله عقلی ندارد یا باید این مسئله را پاسخ گفت یا تسلیم شکاکیت شد به زعم برخی مسئله مغز در خمره قوی ترین استدلال شکاکان است امید پاسخ دهید تا راس الشکوک شکسته شود. حقیر اندک مطالعه و تفکری که درین مسئله داشتم تاکنون راه حلی برای پاسخگویی نیافتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه دارید که این مباحث چیزی جز همان شبهاتی نیست که انسان به ادراک بدیهی خود شک کند. به همین جهت اگر انسان به ادراک بدیهی خود شک کند إلی ماشاءاللّه می‌توان از این حرف‌ها زد. مهم آن است که ما به صورت بدیهی چه احساسی نسبت به خود و اطراف خود داریم، آن است احساسِ اصیل و انسانیِ ما. موفق باشید

22092
متن پرسش
سلام استاد: آیا فاعلیت محض خدا در اسماء بسته به وجود انسان کامل است؟ یعنی لازم و ملزوم هم هستند؟ یا حتی اگر معصوم (ع) نبود به عنوان جامع الاسماء خدا باز هم فاعل محض بود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا فاعل محض است و تمام عالم مظهرِ فاعلیت اوست. آری! از آن جهت که انسان کامل واسطه‌ی فیض است، آن فاعلیت از طریق انسان کامل انجام می‌شود. موفق باشید

22089
متن پرسش
سلام استاد: در ادامه سوالم که پرسیدم ۲۲۰۸۴ آیا جواب شما رو درست فهمیدم. پس همه موجودات در مقام تجلی از حق، همه اسماء را دارند ولی در مقام ظهور اسماء فقط اسم خاصی رو میتونن ظهور بدن؟ به عبارتی یعنی همه خلیفه الله هستند ولی حجت الله کامل نه؟ و یا به عبارت دیگر یعنی وجودشان نازله همه اسماء است ولی این وجود جامع الاسماء در مقام ظهور اسماء ظرفیت نشان دادن یک یا چند اسم خاص رو دارند در غیر انسان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید وقتی بحث خلیفة اللّه در میان می‌آید که خلیفه‌ی الهی جامع همه‌ی اسماء الهی به صورت بالفعل باشد. حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه» در موضوع جایگاه خلیفه‌ی الهی در عوالم گوناگون هستی نکات دقیقی دارند که خوب است به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

22087
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام: ۱. استاد آیا وقت Hن نرسیده که رهبری، جناب روحانی را عزل کنند؟ چهار سال نخست که کار مفیدی نکردند حالا هم که یک سال از انتخابات سال گذشته می گذرد شد پنج سال، پنج سال کشور و انقلاب رو از پیشرفت بازداشتند این از اوضاع افتضاح اقتصاد، این از وزارت خارجه که پنج سال است فقط خرج برجام شد که جز ضرر عایدی برای کشور نداشت این هم بقیه وزراء که چند وقت یکبار طرح استیضاحشان مطرح می شود این هم خود جنابشان که هرآنچه را رهبری می فرمایند نقطه مقابلش رو میگن. مثلا رهبری شعار حمایت از کالای ایرانی رو مطرح می کنند آقا دم از واردات می زنه، اصلا چرا شورای نگهبان ایشان رو رد صلاحیت نکرد؟ بله همون موقع انتخابات حرف هایی شنیده شد که روحانی تهدیدهایی کرده که اگر رد صلاحیت شوم فلان کار رو می کنم. آیا نمی شد که نظام با قاطعیت با ایشان برخورد کند و کار به اینجا نکشد، آیا وقتش نرسیده که رهبری اقدامی بفرمایند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملت ما باید این جریان و طرز فکر را تجربه می‌کرد و یاد می‌گرفت چگونه از آن عبور کند که البته هنوز یاد نگرفته است. پیشنهاد می‌شود به جواب سؤال شماره‌ی 22026  تحت عنوان «عقلانیت عبور از دولت آقای روحانی» نظری بیندازید. موفق باشید

22080
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد تقریبا دو سالی هست که مباحث معرفت نفس را دنبال می کنم. «ده نکته»، «آشتی با خدا»، «براهین صدیقین» و اوایل «معاد» هستم. تا حالا چندین مرتبه شب دچار استرس شدید شدم که تپش قلب همراه دارد و طبق مباحث آشتی با خدا، حس می کنم که ابلیس مرا دچار وسوسه می کند و هر بار با همان مباحث، یاد خدا به قلبم آرامش می دهم، چند صباحی می گذرد شرایط عادی می شود و به ناگه دوباره این حالت پیش میاید. استاد در این مواقع بهترین راه کار چیست باید چه کرد تا این اصطراب و استرس از بین برود .احساس می کنم ابلیس نمی گذارد یاد خدا رو قوت بدهم و واقعا گاهی اوقات فشار زیاد است و از عاقبت کار واهمه دارم. راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با استراحت و تقویت بدن و ورزش، از قوه‌ی واهمه هرچه بیشتر عبور فرمایید. مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت است، بد نیست. موفق باشید

22084
متن پرسش
سلام استاد: در موضوع تجلی چطور میشه یک چیزی از حق تعالی تجلی و ظهور کند ولی بعضی از اسماء را نداشته باشد در حالی که خدا عین صفات است و وجود او در هر مرتبه از نزول عین صفات اوست اما به نزول؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید با هر اسمی همه‌ی اسماء هست. تنها به جهت محل ظهورِ خاصِ آن اسم، آن اسم ظاهر می‌شود، به همان معنا که در معرفت نفس یافتید که نفس، در محلِ قوه‌ی بینایی ظاهر می‌شود و به همین جهت می‌گویید «من می‌بینم»، یعنی نفس ناطقه در صحنه است، منتها به مظهریت قوه‌ی بینایی. موفق باشید

22069
متن پرسش
با سلام خدمت استاد لطفاً به سؤالات زیر پاسخ فرمائید: 1. خواسته دراویش نعمت الهی گنابادی صریحاً چه می باشد؟ چه مشکلی برای نظام و کشور دارند؟ 2. معمولاً ذهنم اسیر قضاوت رفتار و گفتار اطرافیانم هست که خیلی خسته کننده است. راه کار عملی خلاص شدن از این وضعیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنیان‌گذار این فرقه از فقهای بزرگ نجف بوده است و جهت ورود عرفان حقیقی شیعه در متن دین اقدام به تأسیس این فرقه می‌نماید. ولی متأسفانه انحرافی در بعضی از قسمت‌های این فرقه در سال‌های بعد ایجاد شده که حاصل آن را در حرکات اخیر خیابان پاسداران ملاحظه کردید 2- به قول مولوی: «گر شوم مشغول اشکال و جواب / تشنگان را کی توانم داد آب» پیشنهاد بنده آن است که خود را بیشتر مشغول مطالعات اساسی بکنید و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که شرح نامه‌ی علی «علیه‌السلام» به فرزندشان است در این مورد کمک می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

22076
متن پرسش
سلام استاد جان: استاد نماز و روزه و طاعات شما قبول درگاه حق شود ان شاءالله . استاد به فضل الهی کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را تقریبا تمام کردم «فصل آخر هستم» خیلی کتاب خوبی بود، هم ناراحت شدم که تموم شد، هم خوشحال بودم که دید خیلی عالی به من داد. استاد با نظر به خودم و درک ضعیفم فهمیدم بیشتر امورات و حرکات و گرایش های ما وسوسه شیطان و در جهت نفس اماره است و الهام ملک خیلی کم یا اصلا من متوجه نمیشم. چطور میشه درک الهام ملک را در خودمان قوی کنیم؟ انگار تمام ورودی من وسوسه است یا موقعی که خطایی می کنیم الهام ملک قوی میشه، چطور قبل از گناه الهام ملک رو زیاد کنیم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر شریعت الهی که انسانی مخلَص یعنی پیامبر خدا آن را برای ما آورده است و شیطان بر او دسترسی ندارد، اگر قرار گیریم به مرور الهامات ملکی شروع می‌شود. مگر همین علاقه‌مندی به معارف الهی، الهامات ملکی نیست؟! موفق باشید

22063
متن پرسش
سلام استاد: چطور میشه با اسماء خدا ارتباط برقرار کرد؟ مثلا اگر کسی بخواد با اسم علیم خداوند ارتباط برقرار کنه باید درس زیاد بخونه؟ اصلا چطور میشه با خوندن درس منظورم درس های فلسفی و... نیست به کمال رسید یا با اسم علیم خداوند ارتباط برقرار کرد؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند اسماء را به حقیقت انسانیت تعلیم کرده. بنابراین نمی‌توان گفت که انسان در فطرت خود از آن اسماء غافل است. کافی است با توجه به معنای آن اسماء، حضرت حق را بخواند مثل دعای سحر. موفق باشید

22067
متن پرسش
بسمه تعالی سلام: در سوال 22053 مورد سوال و ابهام روی زنده کردن بدن مردگان است نه شخصیت آنها. چرا حضرت حق توجه را در مورد سوال حضرت ابراهیم (ع) یا داستان حضرت عزیر (ع) به بعد روحانی قضیه و رودرویی با بدن اخروی نینداخته اند یا در آیه 79 سوره یس در مورد آنهایی که سوال در مورد زنده شدن استخوان های پوسیده دارد به زنده شدن همین استخوانها اشاره می کند در صورتی با برهان متوجه شدیم که بدن اخروی این بدن مادی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن کتاب فلسفی نیست و نمی‌خواهد انسان‌ها را در حدّ مفاهیم علمی هدایت کند؛ نمی‌توان چنین انتظاری که جنابعالی دارید را از قرآن داشت. موفق باشید

22054
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: حضرت استاد معنای ولایت مطلقه فقیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که ولیّ فقیه واسطه و حامل ولایت خدا و رسول خدا است؛ عملاً ولایت او مطلق است یعنی همه‌ی آن‌چه که پیامبر خدا إعمال می‌کنند، ولیّ فقیه که حامل ولایت آن حضرت است دارای آن حیطه و احاطه هست زیرا او حرف خود را نمی زند. موفق باشید

22053
متن پرسش
بسمه تعالی. با عرض سلام: 1. چرا حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد قیامت سوال خود را طوری مطرح می کنند که انگار قرار است همین مردگان زنده شوند؟ «کیف تحی الموتی» یعنی معرفت حضرت ابراهیم از نحوه معاد صحیح نبوده است؟ 2. و چرا جواب قرآن هم درباره زنده کردن همین مردگان در رابطه با زنده کردن پرندگان می باشد. و سوال دیگر در این است که چرا قرآن در مورد معاد صریحا نمی گوید که قصه معاد از جنس زنده شدن این مردگان نیست؟ با تشکر از شما التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» از حضرت پروردگار چگونگی، آری! چگونگیِ احیای مردگان را خواستند و حضرت حق هم توان چگونه‌زنده‌کردن را به حضرت دادند 2- مگر قصه‌ی معاد، زنده‌کردنِ همین مردگان نیست که خدا گفته است؟! موفق باشید

22042
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بنده به توفیق الهی اکثر کتب شما رو مطالعه کردم و با نوع تفکر شما مانوس گشته ام از تاکیدات شما بر فلسفه صدرا و همچنیت توصیه های رهبر انقلاب و امام راحل بر فلسفه صدرا شیفته فلسفه صدرا گشته ام. رهبر انقلاب نیز بارها توصیفه فرموده اند که فلسفه صدرایی در مدارس تدریس شود از آنجا که بنده دبیر هستم و در جمع دوستان و شاگردان هم رای بار ها از نکات شیرین و لطاءف فلسفه صدرا که بیان فرمودید نقل کرده ام آنها نیز مجذوب این مباحث شده و به کرات از من تقاضای تدریس فلسفه صدرا نموده اند. با توجه به دور افتاده بودن و نبود اساتید فلسفه صدرایی در شهر ما از شما استاد محترم تقاضا دارم سیر مطالعاتی و یا فایل های صوتی مشخص فرمایید تا به صورت مقدماتی نیز که شده با فلسفه صدرایی آشنا گردم تا ان شاءلله به دستور مقام معظم رهبری نیز در حد توان خود جامه عمل بپوشانم. ضمنا بنده در مقطع کارشناسی الکترونیک و در مقطع ارشد الهیات خوانده ام. لطفا مفصل پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید که اگر به ترتیب از «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و بحث کتاب «معاد» کار را جلو ببرید، با روح حکمت متعالیه آشنایشان کرده‌اید و سپس کتاب «عرشیه» را با شرحی که آقای دکتر امامی‌جمعه داده‌اند به میان آورید. موفق باشید

نمایش چاپی