بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
18082
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در مورد آیات سوره هود که از شما سوال کردم در آنجا آمده که بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم می مانند تا بر پا بودن آسمان و زمین مگر اینکه خدا بخواهد، در اینجا سوالم در مورد این استثنا بود که در مورد جهنمیان فرمودید که شاید با عذاب کشیدن پاک شوند، حال می خواستم ببینم که در مورد بهشتیان این استثنا به چه معناست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد هم استثناء به همان معنا است که تا خدا بخواهد در بهشت می‌مانند، ولی چون رحمت حضرت حق بر غضب او سبقت دارد همواره بهشتیان در بهشت‌اند اما نه به آن معنا که خداوند دستبند به دست خود زده است و دیگر اقامت بهشتیان در بهشت بر اراده‌ی خداوند حاکم باشد. موفق باشید

18070
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر: در فلسفه اسلامی در بحث ادارک حسی تطابق ذهن و عین با بحث وجود ذهنی و وحدت ماهوی بین وجود ذهنی و وجود خارجی حل می شود. حال سوال بنده این است که: 1. فلاسفه پیش از صدرا از جمله ابن سینا در بحث تطابق ماهوی قایل به نظریه انتباع هستند. یعنی همان ماهیت خارجی در ذهن منتبع می شود. حال چه مشکلی در بحث انتباع هست که ملاصدرا نظر دیگری منوط به اینکه ماهیت در ذهن نه حاصل انتباع که حاصل انشاء خود نفس است را مطرح می کند؟ فارغ از بحث اصالت وجود و اقتضائات خود این نظریه مشخصا مشکل نظریه انتباع را می خواهم بدانم. 2. این که شیخ اشراق قائل به ادراک شهودی ما از عالم خارج بدون واسطه هر نوع وجود ذهنی است چه مشکلی ایجاد می کند؟ آیا نظریه شیخ اشراق همان نظریه اضافه است که فخر رازی مطرح می کند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ابن سينا به سه نوع ادراك قايل است و در مواردى ادراك نوع چهارم يعنى وهمى را نيز بدانها افزوده است. در جريان ادراك خيالى ابن سينا قايل به انطباع است؛ يعنى صور از بيرون ادراك مى شوند و در قوه خيال باقى مى مانند كه به اين نوع ادراك، ادراك خيالى مى گويند. پس ادراك خيالى از ديدگاه ابن سينا مادى است. ابن سينا خيال را خزانه يافته هاى حس مشترك مى داند و براى خيال به مثابه يكى از حواس باطنى، شأن اساسى در شناخت قايل نيست. او خيال را به عالم حس محدود مى كند و برايش عالم مستقل قايل نيست: سهروردى معتقد است كه صور خيالى منطبع در خيال نيستند؛ بلكه اين صور در واقع عبارت از كالبدها و ابدان معلق در عالم مثال اند كه آنها محل جسمانى نيستند. پس ادراك خيالى از ديدگاه سهروردى داراى تجرد است. او مى گويد حافظه صورت ها و معانى جزئى نيز در مغز نيست؛ زيرا نفس انسان كه بدن را در تصرف دارد، به همه اندام هاى آن چيره است و همه جايش را زيرنظر دارد؛ پس امكان ندارد كه از صورت و معناى محفوظ در يكى از اندام ها غفلت كند. سهروردى حافظه ادراك هاى انسان را امرى مبهم با عنوان جهان يادآورى مى داند و آن را در قلمرو نفوس آسمانى به شمار مى آورد. ملا صدرا معتقد است نفس، صورتی مطابق شیئ خارجی در خود ابداع می‌کند، 2- نظر شیخ اشراق به نظر ملاصدرا و رابطه‌ی وجودی بین ذهن و عین، بسیار نزدیک است با این تفاوت که شیخ اشراق با نظر به وجه نوری وجود حرف خود را می‌زند و عملاً از مفهوم‌گرایی که در معنای وجود نهفته است، آزاد است. موفق باشید

18056
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در آیات سوره هود این دو آیه که خداوند می فرمایند: بهشتیان همه در بهشتند تا بودن آسمان و زمین و جهنمیان همه در جهنم هستند تا بودن آسمان و زمین مگر آنکه خدا خواهد، این استثنا آوردن در این آیات دقیقا به چه معناست؟ بهشتیان همه در بهشتند تا همیشه مگر آنکه خدا خواهد؟ به چه معناست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند این تعابیر با زبان محاوره‌ای گفته شده است تا ابدیت را برساند و استثناء در این‌جا به این معنا است که معلوم نیست همه‌ی جهنمیان تا ابد در جهنم بمانند و با فشارهای آن پاک نگردند. موفق باشید

18064
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یک موضوعی که من و اکثر دوستان به آن دچاریم مسئله شغل و در آمد است. همه ما تحصیلات دانشگاهی را سپری کردیم ولی شغل و درآمد خوبی نداریم به کتابهای روانشناسی ثروت آفرینی مراجعه کردیم ولی اتفاقی نیفتاد تا اینکه به یاد شعری افتادم، سالها دل طلب جام جم از ما می کرد و... و به این مسئله نگاه دینی انداختم که دین ما راه درست و مستقیم را به ما نشان می دهد چرا بخواهم از جایی گدایی کنم که مبنای دینی هم ندارد از شما تقاضامندم چه کنم که رزق و روزی افزایش پیدا کند واقعا خسته ام از این دوران، نیازمند تغییری در زندگی هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «جایگاه رزق در هستی» در این رابطه با شما حرف‌هایی دارد. با حوصله تا آخر آن را مطالعه فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

18063
متن پرسش
استاد سلام: انسان در عوالم، چه تن و چه برزخ و چه قیامت و حتی بهشت یا دوزخ نظر میکنه؟ من اینجوری فهمیدم که چون من هستی هستم فقط پس هستی مکان دار نیست، پس نمیتونه حضور جاگیر داشته باشه، حالا حضورش در قیامت و بهشت هم نظر کردنه؟ يعني حضور بدون جاگیر بودن همون نظره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بودن انسان در قیامت از جهتی به جهت بُعد مجردی که دارد در عالم بیکرانه حاضر می‌شود، منتها با بعد مثالی‌اش با صُور بهشتی مرتبط است. موفق باشید

18059
متن پرسش
کندن انسان از تعلق توسط عزراییل فقط برای مردن است یا در هنگام حیات ایشان ظهور این ویژگی هم است؟ یعنی در زمان حیات می توانیم به ایشان متوسل شویم تا قلب ما را از تعلقات بگیرند بدون اینکه جان ما را بگیرند و نمیریم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرگونه قبض و گرفتنِ تعلقی از امور دنیا به نور حضرت عزائیل«علیه‌السلام» است که به جهت حقیقت مجردی که دارند، در همه‌ی عوالم حاضرند بدون آن‌که عالم ماده و پدیده‌های آن مانع حضور ایشان باشد. موفق باشید

18051
متن پرسش
سلام: استاد روان چیست؟ اگه بگیم ظهور نفس در مغز روان است درسته؟ لطفا توضیح‌ بدین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «روان» واژه‌ی فارسی نفس ناطقه است و نفس ناطقه مراتبی دارد یک مرتبه از آن در عالم «جسم» و مرتبه‌ای در «خیال» و مرتبه‌ای در «عقل» است. موفق باشید

18050
متن پرسش
سلام استاد: ظهور و تجلی به یک معنا هستن یا فرق دارند؟ بعد فرمودید هر چیزی یک ظهور از خداست، حال ظهور چه چیزی از خدا؟ انسان ظهور چه چیزی از خداست؟ مثلا جبراییل ظهور علم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نیز در بحث «برهان صدیقین» روشن می‌شود. وقتی با نگاه وجودی به مخلوقات نگاه کنیم، بحث تجلی پیش می‌آید. و وقتی مخلوقات را آینه‌ی نمایش اسماء الهی ببینیم، بحث ظهور پیش می‌آید. موفق باشید

18048
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: اینکه امامان رب ما هستند این سوال را برایم پیش آورده که تفاوت آن با ربوبیت در این روایت که ما را از نسبت دادن آن به ایشان نهی کرده در چیست؟ «نزلونا عن الربوبیه و قولو فینا ما شئتم»؛ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ‌وقت نباید گفته شود ائمه«علیهم‌السلام» ربّ ما هستند. آن‌ها مظهر ربوبیت حق‌اند و همچنان‌که خودشان در روایت فوق می‌فرمایند باید ذیل ربوبیت حضرت ربّ‌العالمین به آن‌ها رجوع نمود. موفق باشید

18043
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: لطفا بفرمایید: ۱. نگاه وجودی داشتن به چه معناست؟ ۲. فرموده اید که نفس در تغییر و تحول همگام بدن است تا لحظه ای که به آخرین مراتب کمال دست یابد و از تعلق به بدن بی نیاز گردد. سوال این جاست که مثلا فردی که در سن ۸۰ سالگی فوت کرده مطابق این صحبت نفسش به آخرین مراتب کمال رسیده است حال چه از نظر سعادت یا از نظر شقاوت اما ما عموما این حالت را در مردم نمی بینیم یعنی اساسا احساس نمی کنیم این فرد که‌ مرده در نفسش به شقاوت کامل رسیده یا به سعادت کامل حتی در نزدیک ترین افرادمان. آیا می شود‌ گفت نفس در راه تکامل خود در برزخ هم این مسیر را در راه سعادت یا شقاوت طی می کند و از این روست که مدام بر عذاب یا مدام بر نعمت او افزود می شود. ۳. چطور می شود مثلا کسی در سن ۲۵ سالکی بمیرد و بعد بگوییم نفسش به کمال رسیده! مثلا در مورد شهدا می شود گفت اما انسانهای عادی در این فرصت نفسشان چطور به کمال می رسد مگر اینکه قایل باشیم این نفس راه خود را بعد از مرگ هم طی می کند. حال چه در مسیر شقاوت چه در مسیر سعادت. سپاسگزارم در پناه خدا موید باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- عنایت داشته باشید که در کتاب «خویشتن پنهان» بحث نسبتاً مفصلی در مورد مرگ به جهت یأس شد و عرض شد که اکثراً به این شکل زندگی را به برزخ منتقل می‌کنند. از طرفی روشن شد که در برزخ و قیامت، انسان‌ها اراده‌هایی برای تغییر شخصیت خود ندارند به همان معنایی که در روایت داریم: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» امروز روز عمل است و فردا، روز نتیجه‌گرفتن از اعمال می‌باشد. می‌ماند که اگر کسی نیّت‌های متعالی داشته باشد ولی عمر او کفاف ندهد، مطابق نیّت‌هایش با او عمل می‌کنند. مضافاً بر آن‌که بالاخره کوتاهیِ عمر او بی‌رابطه با اعمال و نیّت‌های او نمی‌باشد که همه‌ی این مطالب به نحوی در کتاب «خویشتن پنهان» مندرج شده است. موفق باشید

18028
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: 1. ما الحمدلله تفسیر سوره ی انعام را داریم گوش می دهیم و سخنرانی را یادداشت می کنیم شما فکر می کنین نیاز هست که این مطالب سخنرانی را تایپ کنیم و براتون بفرستیم به عنوان کتاب در بیارین؟ مثل خویشتن پنهان که شرح ده نکته ی معرفت را به صورت کتاب در آوردین؟ 2. استاد گرامی کتاب مبین با لوح محفوظ فرق داره؟ 3. برداشتم نسبت به کتاب مبین درسته؟ کتاب مبین سرنوشتمون در آن یادداشت میشه در طول زندگی با دعا و صدقه کم و زیاد میشه و شب قدر هم در کتاب مبین مطالبی در مورد ما نوشته میشه. 4. استاد عزیز در مورد اینکه دانش آموزان را مشهد بردیم و ازتون راهنمایی خواستم شما فرمودین کتاب شهید برونسی و چه نیازی به نبی؟ فلسفه تقلید را براشون در واگن ها صحبت کنم. متاسفانه همه بچه ها با تبلت و آهنگ غیر مجاز سرگرم بودند و احساس کردم حوصله ی حرف هایم را ندارند. گذاشتم بعد از زیارت و برگشتنی ولی حجاب و نماز آنها خیلی پرت بود اصلا به نماز اهمیت نمی دادند چند بار به مدیرم گفتم وضع حجابشون خیلی بده. بچه ها فقط دوست داشتن بازار برن و روز اول نماز صبح نیم ساعت مونده به قضا به همکارم که مسئول پرورشی اونا بود به این تذکر من واکنش منفی نشون داد و ناراحت شد چقدر سخت میگیرین... و خودشون از قطار پیاده نمی شدن و ترس از اینکه گم بشن تو قطار میخوندن و به بچه ها می گفتند بعدا قضا بخونین ... یک وضعی بود ... خلاصه وضع معلم ها و دانش آموزان خیلی ناراحت کننده بود ... موقع برگشت خیلی ناراحت بودم که فایده ای برای دانش آموزانم نداشتم چون ندونستم باهاشون صحبت کنم اصلا آمادگی نداشتند و یا شاید من بلد نیستم باهاشون ارتباط برقرار کنم از این بابت از دست خودم ناراحتم که چرا نتونستم تو واگن ها براشون در مورد پیشنهاد شما کار کنم. 5. ضعف های دولت و کارهای اشتباه را دبیران مدرسه مون تو سر ما خالی میکنن و ما را مخاطب قرار میدین که دبیران دینی چکار میکنین... من معمولا حرفی نمی زنم چون اکثرا ماهواره نگاه میکنن و به نماز و حجاب اهمیت نمیدن فقط گفتم، جامعه بدتر هم میشه باید امام زمان بیاد همه چیز خوب بشه باز به این حرفم، گیر میدن بس دست به دست هم بنشینیم گفتم نه تلاش کنیم... 6. چکار کنیم به دخترامون که دوست دارند آهنگ غیر مجاز گوش کنن، نهی یا متوجه کنیم؟ ممنون به سوالاتمون جواب میدین 7. استاد عزیز، در گذشت آیت الله محمد فاضل استر آبادی ما را به شما و امام زمان تسلیت می گویم نمیدونم این عالم ربانی ما را می شناسین؟ خدا به وقتتون برکت بده. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فعلاً نیاز نیست همین‌که با یادداشت‌کردن در موضوعات متمرکز می‌شوید برای خودتان مفید است 2- می‌توان گفت «لوح محفوظ» از آن جهت که حقایق را به صورت روشن مطرح می‌کند - چون مجرد است - همان «کتاب مبین» است 3- خوب است 4- نباید نگران باشید بالاخره شرایط نبوده، إن‌شاءاللّه از طریق دیگر خداوند راهی جهت این امر می‌گشاید 5- در این موارد باید با محبت و رفاقت با آن‌ها برخورد کرد و نباید کار به «مراء» بکشد 6- به آن‌ها سخت‌گیری نکنید، با محبتی که به آن‌ها می‌کنید؛ خود به خود علاقه‌شان به آن آهنگ‌ها کم می‌شود 7- خدا ایشان را رحمت کند. آشنایی چندانی نسبت به ایشان نداشتم. موفق باشید

18031
متن پرسش
سلام علیکم جناب آقای طاهر زاده: وقت بخیر. لطفا توضیح دهید آیا این نقدی که به بحث برهان علت و معلول این جا الآن براتون نوشتم آیا این نقد وارده یا خیر؟ چرا؟ متن نقد: «برهان علت و معلولی که مطرح است دو عنصر مهم در آن لحاظ شده است یکی ضرورت و دیگری سنخیت، ضرورت به این معناست که در فرض وجود علت معنا ندارد که معلول نباشد و خود این معنا سبب بی معنا شدن اختیار از یک سو و قدیم شدن اشیاء از سوی دیگر است چرا که خداوند علت العلل است و از هر زمان که فرض شود وجود خداوند دیگر وجود معلول همراه او خواهد بود و بی معنا شدن اختیار به این جهت است که هر گاه انگیزه ها و مقتضیات شخص را به میل به اندازه ای مشخص رساند (که از آن تعبیر به شوق اکید می شود) خواسته و ناخواسته از او معلول صادر می شود و اراده خود علت آن شوق اکید بلکه خود آن است که آن برآمده از علم است و اساسا فعل و اختیار در اینجا بی معناست. سنخیت هم که همان مشابهت است و بنابر آن معنا ندارد که به تباین محض میان خالق و مخلوق قائل شویم، اما بالاتر از این دو اشکال که شاید بتوان با بیاناتی آن ها را اصلاح کرد که کرده اند مشکل اساسی برهان علیت نادیده انگاشتن حقیقت ایجاد و احداث است که ضرورت برآمده از همین معناست و اساسا اذهان با علیتی خو گرفته اند که معنایی از احداث در آن دیده نمی شود مانند سوختگی بر اثر آتش و بریده شدن براثر حرکت چاقو و... و در اینجا نتیجه می گیریم که چون علت و معلول فلسفی بر محور اصل علیت است و لازمه اصل علیت سنخیت علت و معلول و ضرورت صدور معلول از علت تامه است. نتایج این حرف که با ضروریات دین سازگار نیست از این قرار است: ۱. سنخیت خدا و خلق ۲. قدیم بودن عالم که هر دوی این دو مورد مخالف است با نصوص آیات و روایات و اینکه در مورد آیه 35 از سوره مبارکه طور که آمده «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْ‌ءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ» و فلاسفه به بحث علت و معلول ربط می دهند. این آیه ربطی به مدعی فلاسفه اصلا ندارد بلکه بر خلاف مدعای ایشان هست. خداوند علت پیدایش نیست زیرا علت با معلول یک جنس و یک سنخ و یک ماده و شبیه و نظیر هستند ولی در مورد خداوند هیچ یک از اینها نیست بلکه همان طور که آیات و روایات بسیاری فرموده خداوند خالق هست آن هم از غیر شی و از عدم و نیستی، لذا این آیه می فرماید آیا شما خلق شدید از غیر شی یا اینکه خودتون خالق خودتون هستید در این آیه به وضوح بحث از خلق هست آن هم از غیر شی نه حرف از علت و معلولیت آن هم علتی که سبب معلول هست لذا بین علت و معلول رابطه های زیادی هست.» (لطفاً توضیح بفرمایید فقط استناد نکنید اینجور که یک عالم بزرگوار و جلیل القدر شیعه چون موافق خداشناسی فلسفی بوده و مشرب فکری اش مشرب فلسفی بوده حالا با استناد به این قضیه این برهان علت و معلول خوب می شود و در نتیجه این نقد های فنی کذاست، لطفا اینطور که مثالی آوردم استدلال نکنید بزرگوار)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید این سؤال‌ها بحث مفصل می‌خواهد و بحث شده. به نظرم جناب آقای دکتر سید مهدی امامی‌جمعه در طی 15 جلسه با توجه به آیات قرآن و روایات ائمه«علیهم‌السلام» به‌خوبی روشن می‌کنند که لازم نمی‌آید معنای خلقت دوگانگی و عدم سنخیت باشد. ایشان طی  15 جلسه تحت عنوان «سیر تاریخی الهیات اسلامی» به‌خوبی به این موضوع پرداخته‌اند. متن صوتی آن را از مرکز فرهنگی «سُها» از جناب آقای تیموری به آدرس hrteimouri@gmail.com می‌توانید تهیه کنید. موفق باشید

18022
متن پرسش
با سلام: این جمله را لطفا بصورت مصداقی معنا کنید. اگر وجود را به معنای حقیقی آن در خارج نگاه کردید که تشکیکی و دارای مراتب است متوجه می شوید مدرنیته حجاب حقیقت است و لذا مبارزه ی شما با روح تمدن غرب شروع می شود و قیام برای خدا معنا پیدا می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی نگاه ما به عالم و آدم نگاهِ وجودی شد و تنها وجود هرچیز مدّ نظر ما قرار گرفت، دیگر این‌همه کثرات که مدرنیته بر اذهان بشر حاکم کرده همچون سرابی غیر واقعی جلوه می‌کند و این‌جا است که عملاً رجوع به حق و حقیقت شروع می‌شود و همه‌چیز مظهر اسماء الهی می‌گردد. موفق باشید

18018
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت: در مورد اینکه هابیل و قابیل با خواهران خود ازدواج نکرده اند برای ادامه نسل بشر تا زنا صورت نگیرد روایت هست که خداوند جن یا ملک یا نسناسی برای حمل نطفه اینان خلق نموده است حال سوال بنده این است که آیا ما فرزندان جن یا نسناس یا ملک هم هستیم یا فقط فرزندان آدم و حواییم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً در اولین جلسه‌ی بحث در مورد سوره‌ی نساء عرض شد که به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی حکم ازدواج با خواهر و برادر بعداً آمده و فرزندان آدم با همدیگر ازدواج کردند. در این مورد خوب است که به تفسیر اولین آیه‌ی سوره‌ی نساء در المیزان رجوع شود. موفق باشید

18010
متن پرسش
طلبه پایه 2 هستم. 1. «جامع السعاده» از کتاب «محجه البیضا» و «محجه البیضا» از کتب «احیا العوم» احمد غزالی و احمد غزلی از یونان گرفت اخلاق (آیت الله مظاهری) پس چرا بعضی ها توصیه می کنند «محجه البیضا» یا «جامع السعاده» را بخوانیم؟ 2.ادبیات در حوزه چقدر کافی است و چه کتاب هایی؟ 3. آیا منطق و فلسفه را بیشتر وقت بگذاریم یا ادبیات عرب و در منطق چه کتاب هایی بخوانیم تا در حد عالی بخوانیم کتاب هایی از مقدم تا عالی معرفی کنید. 3. اگر خدا بخواه اجتماع نقیض محال نیست اگر می شود اثبات کنید این حرف درست است یا غلط
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر هم فرض کنیم غزالی از جهت ساختار اخلاقی و تعادل بین افراط و تفریط تحت تأثیر ارسطو است، مرحوم فیض کاشانی در «مهجة» و استاد آیت اللّه ملا مهدی نراقی و فرزند او ملامحمد، با رجوع به روایات اهل البیت«علیهم‌السلام» کتاب‌های خود را تنظیم کرده‌اند و به همین جهت حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند نراقین را بخوانید که منظور «جامع‌السعادات» و «معراج السعادت» می‌باشد 2- به نظر بنده یک طلبه بیاد همه‌ی دروس رسمی حوزه که مربوط به ادبیات است را کامل بخواند 3- همین منطق «مظفر» و سپس «بدایة و نهایة» علامه و در آخر «اسفار» ما را با عقل فلسفی آشنا می‌کند. 4- اجتماع نقیضین یعنی اجتماع بودن و نبودنِ یک چیز در یک زمان و یک مکان. حال اگر کسی اجتماع نقیضین را محال نداند یعنی باید معتقد باشد محال نیست که همین حالا در این زمان و در این مکان، هم باشد و هم نباشد. و همین امر ار نیز به خدا سرایت دهد که مثلاً اگر خدا بخواهد اجتماع نقیضین محال نیست، یعنی همین حالا، هم خدا باشد و همین حالا خدا نباشد. و این عملاً نفیِ خداوندی است که عین بقاء و سرمدیت و ابدیت است.  موفق باشید

18006
متن پرسش
سلام استاد عزیز: استاد همچنان که خود حضرتعالی در یکی از صوت های جلسات فرمودید که هنگام نماز «مکروه» است که چشم را ببندیم، بلکه بایستی چشم را باز نگه داریم تا حضرت حق و تجلیلت الهی را ببینیم لذا بنده سعی کردم این حکم را رعایت نمایم اما گاها جهت امتحان چه در نماز و غیر نماز که چشمم را می بندم، بهتر حضور خدا را حس می کنم. اولا بفرمایید این حس وهمی است یا قلبی و حضوری؟ ثانیا خوب است که ما هنگام نماز چشم بسته نماز بخوانیم؟ در حالی که مکروه می باشد!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به مراتب انسان‌ها دارد. آری! در مراتبِ بالای سلوک، انسان بهتر است که چشم خود را نبندد تا با نگاه قلبی و ماورای آن‌چه در مقابل چشمش هست، با حضرت ربّ مرتبط شود ولی فرموده‌اند در ابتدایِ راه و در میانه‌ی آن، جهت تمرکز بیشتر، اشکال ندارد که چشم خود را ببندد. و این ربطی به غلبه‌ی وَهم ندارد. موفق باشید

17996
متن پرسش
سلام علیکم: خسته نباشید. از شما خواستارم راجع به جهاد و زندگی جهادی و مبانی آن توضیح دهید. زندگی جهادی چیست؟ کتابی راجع به این مطلب دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زندگی جهادی در یک کلمه روشی است ماورای نظم اداری با نظر به اهداف انقلاب اسلامی و عبور از ارزش‌های استکباری. کتاب‌های نقد مدرنیته به عنوان نظر به عالمی که باید از آن عبور کرد، و کتاب‌های مربوط به انقلاب اسلامی به عنوان عالمی که باید به آن توجه نمود، می‌توانند در این امر کمک کنند. کتاب‌ها بر روی سایت هست.  موفق باشید

18003
متن پرسش
سلام: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ أَقْرَبُ إِلَى اسْمِ اللّهِ الاَْعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَيْنِ إِلى بَياضِها.»: «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» به اسم اعظم خدا، از سياهى چشم به سفيدى اش نزديكتر است. از امام حسن عسکری علیه السلام. کمی راهنمایی‌مان می‌کنید، چگونه در عالم این حدیث سیر کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «اسم اللّه» است و تأثیر آن اسم در رفعِ حوائج. و این‌که «اسم اللّه» به یک معنا همان اسم اعظم است و اگر کسی نظر به حضرت اللّه که مستجمعِ همه‌ی اسماء می‌باشد، بکند عملاً نظر به اسم اعظم کرده، اسم اعظمی که جوابگویِ همه‌ی حوائج ما است. حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در شرح سوره‌ی حمد نکاتی در این مورد فرموده‌اند. موفق باشید  

17993
متن پرسش
با عرض سلام و احترام: لطفا در خصوص این حدیث و نسبت آن با اراده انسان توضیح بفرمایید با تشکر. امام رضا عليه السلام فرمودند: اِذا اَرادَ اللّه ُ اَمْرا سَلَبَ الْعِبادَ عُقولَهُمْ فَاَنْفَذَ اَمْرَهُ وَ تَمَّتْ اِرادَتُهُ فَاِذااَنْفَذَ اَمْرَهُ رَدَّ اِلى كُلِّ ذى عَقْلٍ عَقْلَهُ فَيَقولُ كَيْفَ ذا؟ وَ مِنْ اَيْنَ ذا؟ هرگاه خداوند اراده‌ی امرى را بنمايد عقل را از مردم مى ‏گيرد و كار خود را اجرا مي‌نمايد و اراده ‏اش به‌اتمام مي‌رسد، وقتى تمام شد هوش و عقل آن‌ها را برمي‌گرداند، آن وقت اظهار نظر مي‌كنند كه چه شد؟ و از كجا به‌وجود آمد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  اراده و اختیار انسان تنها در آن حدّ است که وقتی خداوند به حکم آیه‌ی «کلّ یومٍ هو فی شأن» تاریخی را به صحنه آورد – مثل حضور اسلام در تاریخ – شخصیت خود را شکل دهد ولی به این معنا نیست که انسان‌ها در هر جایی بتوانند هرطور خواستند عمل کنند. حدیث ارزشمند مذکور نشان می‌دهد بعضی از وقایع را خداوند ماورای عقل انسان‌ها محقق می‌کند و چون آن حادثه واقع شد، انسان‌ها تعجب می‌کنند که چگونه چنین شد؟ موفق باشید    

17998
متن پرسش
سلام: لطفا این چند مورد را که در سخنرانی هایتان از آنها نام می برید تعریف کنید: فکر، عقل، قلب، وهم، خیال، نفس، روح، توهم، تخیل،
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب‌های «ده نکته در معرفت نفس» و «ادب خیال و عقل و قلب» شده است. موفق باشید

17984
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: آیا یقین قلبی به وجود خدا، به معنای علم حضوری یافتن به خداست و یا تفاوت هایی وجود دارد. تقسیم بندی یقین به علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین چه ارتباطی به مفهوم یقین قلبی و علم حضوری دارد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یقین قلبی حتماً حضوری است و نه مفهومی که در آن صورت، سالک الی اللّه با علم‌الیقین و حق‌الیقین نظر به حق دارد. و البته در حق‌الیقین سالک به مقام فنا رسیده ولی علم الیقین، یقینِ عقلی است و نه حضوری. موفق باشید

17990
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز لطف می کنید در مورد کشف تفصیلی خدا در عین اجمال علم او یک توضیح کوچک دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توضیح این مطلب مفصل است و علامه در «بدایة الحکمه» جهت تبیین این موضوع، زحمت زیادی کشیده‌اند. موفق باشید

17975
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا بحث تشکیک وجود باعث محدودیت در وجود می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا در تشکیک در وجود، عملاً پذیرفته‌ایم وجود مطلق در همه جا حاضر نیست. موفق باشید

17959
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز معنی تشکیک در وجود و تشکیک در ظهور را جداگانه فهمیدم، اما لطف می کنید توضیحی کوچک در مورد رسیدن از تشکیک در وجود به تشکیک در ظهور بدهید. کلا کسی که از تشکیک در وجود به تشکیک در ظهور برسد چگونه کسی است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مدتی سالک متوجه می‌شود از آن‌جایی که حضور خداوند مطلق است، همه‌ی عالم را خدا پر کرده و از این به بعد متوجه می‌گردد تفاوت‌های موجود در ظهورات مختلف اسماء الهی است و نه در مراتب وجود اشیاء. موفق باشید

17970
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز آیا منظور از شجره ملعونه که در آیه شصت سوره اسرا آمده نقطه مقابل کلمه طیبه است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. زیرا شجره‌ی ملعونه مصداق بنی‌امیه و کلمه‌ی طیبه مصداق اهل‌البیت«علیهم‌السلام» است. موفق باشید

نمایش چاپی