بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13477
متن پرسش
جناب استاد طاهرزاده با سلام: چگونه می توان افکار مزاحم و سمج را تحت کنترل خود درآورد به گونه ای که به محض ورود این افکار توان کنترل و توجه نکردن و دورکردن این افکار را داشته باشیم؟ با سپاس. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» جواب خود را می‌یابید. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13478
متن پرسش
سلام علیکم استاد: چندی پیش دغدغه خود نسبت به آینده کشور بعد از توافق و فتنه ای که در پیش داریم را با شما در میان گذاشتم و شما گفتید که نباید نگران بود و از من خواستید که نسبت به توافق هسته ای نگاه جناحی نداشته باشم، ولی حال که می بینم آن فتنه در حال وقوع است و جریانی که در مواجهه با استکبار نسبتی با موازین قرآن و انقلاب ندارند بر سر کارند و اگر این روند ادامه داشته باشد آینده انقلاب به شدت در خطر است، نگرانی ام خیلی بیشتر شده و گاهی به حد افراط و افسردگی می رسد. به شخصه، با شرایطی که پیش آمده چه در سطح جامعه و چه در سطح مسوولین اجرایی و قانونی، و با توجه به این که مجلس آینده هم به احتمال زیاد در دست همین جریان قرار خواهد گرفت و مجلس خبرگان هم شاید، هیچ روزنه امیدی برای برون رفت از این وضع و بازگشت نظام به مسیر انقلابی خودش نمی بینم، به نظرم مقام معظم رهبری(حفظه الله) در شدیدترین مخمصه بعد از انقلاب قرار گرفته اند و فقط معجزه ای بتواند وضعیت را برگرداند، شاید ظهور حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف، آیا این تحلیل به نظر شما صحیح است و یا ناشی از یک یأس ناشیانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حضور انقلاب اسلامی به عنوان اراده‌ی خدا برای نفیِ استکبار غفلت نکنید. در این فضا هر جریانی، خود را می‌نمایاند و مسلّم مردم پس از آن‌که متوجه شدند با نزدیکی به غرب، انقلاب اسلامی به حاشیه می‌رود، به خود می‌آیند و عهدشان را با انقلاب تجدید می‌کنند. زیرا حقیقت این انقلاب بر قلب مردم متجلی شده است. به همین جهت حضرت امام می‌فرمایند اگر من برگردم، این مردم برنمی‌گردند. داستان جریان‌های سیاسی را که به جای عهدِ با انقلاب، با گروه و حزب خود عهد بسته‌اند، از مردم جدا بدانید. به تجربه‏ روشن شده كه امكانات ذاتى انقلاب اسلامى از نظر فرهنگى آن‏قدر عميق است كه هرگز اجازه نمى‏دهد انديشه‏ هايى را كه اهدافى جداى از اهداف انقلاب اسلامى دارند، بر آن تحميل كنند و بر اساس همين غناى فرهنگى، توانست از راه‏كارهاى سكولاريته‏ اى كه در دوران سازندگى و اصلاحات بر آن تحميل شد خود را بيرون بكشد و توجه به عدالت و معنويت را بازسازى كند و رويكرد به انتهاى با بركتى كه نظر به حاكميت حضرت مهدى (عج) دارد را دوباره به متن انقلاب باز گرداند. موفق باشید    

13468
متن پرسش
در دوره ي غيبت چه وظيفه اي داريم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق حرام و حلال الهی عمل کنید و از طریق خدمت به انقلاب اسلامی و نایب امام، زمینه‌ی ظهور آن حضرت را فراهم نمایید. موفق باشید

13467
متن پرسش
با عرض سلام: می خواستم بدونم مطالعه آثار اقای شهریار زرشناس مفید هست و به درد فهم تاریخ امروز ما می خورد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب آقای زرشناس به عنوان یک نویسنده‌ی متعهد به انقلاب، نکات خوبی را در غرب‌شناسی در اختیار مخاطبان خود قرار می‌دهد. موفق باشید

13472
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت: آیا در رابطه با سوال 13441 می شود گفت که دوران ظهور و رجعت شرایط و اوضاع به قدری برزخی می شود که انسانها برای عوض شدن ساحت آمادگی پیدا می کنند؟ یعنی آنها که در برزخ اند سیر خود را دارند و اینها هم که دنیایی اند بقدری تحت فشارند و به قدری عقولشان رشد می کند و به قدری محیط آماده شده است {مثل آنجا که سنگ بر علیه دشمن به حرف می آید} که وقتی قیامت بر پا می شود گویی برزخ خود را طی کرده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست که در آخرالزمان که عالم و آدم به استعدادهای بلندی دست می‌یابند، برزخ برای آن‌ها منتفی باشد. بالاخره برای حضور در قیامت باید در ساحتی قرار گیرند که نسبت‌هایشان با دنیا تغییر کند و نسبت خاصی که باید در قیامت پیدا کنند، برایشان پیش آید. موفق باشید

13462
متن پرسش
با سلام ممنون از جوابای خوبتون: بنده در دروس معرفت نفس و عرفان مسئله عینیت حق و خلق را شنیدم. در فلسفه عینیت به عینیت حقیقت و رقیقت توجیه می شود اما سوال من اینجاست که عرفای شامخ عینیت حق و خلق را به چه معنا و به کدام یک از انواع حمل توجیه می کنند. بعضی حمل محیط و محاط را هم عنوان کردن.. بهر حال در عرفان این مسئله را چطور می دانند؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع را باید در فصّ هودی پس از طی فصوص قبلی دنبال کنید. عینیت حق با خلق در عین اطلاق حق مطرح است با این نگاه که جز حق در صحنه نیست و لذا حضرت حق در مظهریت عین ثابته‌ی مخلوقات ظهور دارد در عین اطلاق، که این تنها از طریق شهود به‌دست می‌آید و نه با تعقل. به عنوان مثال ظهور دریا در موج که نه موجب دوگانگی می‌شود و نه موج، دریا را محدود می‌کند. ولی به قول مولوی: «ای برون از گفت و قال و قیل من/ خاک بر فرق من و تمثیل من». موفق باشید

13456
متن پرسش
با سلام: چرا همانگونه که سیر ایمان و کفر برخی از افراد با رجعت تکمیل می شود و برخی دیگر در قیامت. چرا این امر برای همه انسان ها به یک باره در رجعت صورت نمی گیرد؟ مگر کسانی که در ایمان و کفر کامل بوده اند و دوباره رجعت می کنند نمی توانستند این سیر را در قیامت طی کنند تا دیگر نیازی به رجعت نباشد و یا چرا سایر افراد نمی توانند رجعت کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت، دیگر امکان عمل نیست. لذا شخصیت‌هایی که به جهت شرایط زندگی‌شان نهایت اراده‌ی خود را نتوانسته‌اند به فعلیت برسانند، امکان این کار برایشان در رجعت هست. به همین جهت می‌فرماید مؤمنین محض و کافرین محض که اراده‌های نهایی کفر و ایمان را دارند، در رجعت برمی‌گردند تا آن اراده‌ها را صورتِ فعلیت بدهند و جبهه‌ی نهایی تقابل حق و باطل نیز، ظهور کامل نماید. موفق باشید

13455
متن پرسش
سلام: امام حسین (ع) مقابله با فرهنگ معاویه را وظیفه خود می دانست. لذا بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم نیز دست از راه خود برنداشت. هر چند می دانست تنهاست و شهید می شود. حال سوال اینجاست که چرا امام حسن (ع) نیز که همچون سیدالشهدا تنها بودند این راه را ادامه ندادند تا شهید بشوند؟ در حالی که در زمان هر دو حضرت فرهنگ معاویه یکی بود. اگر جواب این است که زمان قیام برای امام حسن (ع) مهیا نبود، دوباره این سوال پیش می آید که از کجا بفهمیم که زمان ما زمان قیام امام حسین (ع) است یا صلح امام حسن (ع)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» شده است. متن کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13452
متن پرسش
سلام علیکم: استاد خسته نباشید إن شاءالله. غرض از مزاحمت: اول: بنده حقیر خواب هایم حول یک محور می چرخید مدتی. مثلا: ظهور صورت سبک شدن روح را در قالب پرواز مثل اینکه می دیدم. برنامه ای ریختم که چند وقت یکبار نماز توبه ماه ذی قعده را انجام می دهم. بعضا بعد این اعمال عموما خواب شست و شو می بینم. جدیدا هم در خوابم چیزی نمی بینم. یا می بینم و یادم می رود. نمی دانم چرا؟ دوم : بعضا در قبرستان قدیمی که می روم هر پنجشنبه به تفکر می پردازم. خلوت هم هست. صدای هرج و مرج و شلوغی به گوشم می رسد از قبرستان. البته بعضی وقتها. که وقتی می دیدم صدا اذیتم می کند سریعا آنجا را ترک می کردم. سوم اینکه: بعضی از آشنایان که با بنده در ارتباط اند چند چیز از ما دیدند (غیر عمدی و کاملا بدون فکر قبلی) حال رفتند به یکدیگر می گویند که فلانی کرامت دارد‌. ذهن می خواند. در صورتی که قصد و فکر قبلی در کار نبوده. و ناراحت می شوم که اینها از من صادر می شود و خودم بعدا متوجه می شوم. اینها از بین می رود؟ چهارم: بنده ای که قبلا بسیار گناهکار بودم چطور شده که حضرت حق که دائم فیض می رساند حال فیض بیشتری احساس می کنم می رسد؟ یعنی آن گناهان دیگر کلا محو شده و از اثرات لایه ای آن خبری نیست؟ چون بیشتر اوقات در بسط و شور عرفانی هستم. کم شده که به قبض بروم. لطفا در حد وقت و توانتان تفصیلا راهنمایی ام کنید استاد. جزاکم الله خیرا کثیرا إن شاءالله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با معارف عمیق، سیر خود را سیری عالمانه نمایید زیرا که آن‌قدر که شیطان از عالِمان به حقایق مأیوس است، از عابدان مأیوس نیست. موفق باشید

13451
متن پرسش
سلام علیکم استاد: یکی از معضلات زندگی بنده ضعیف بودن توکل و توسل است که خیلی توی این دو موضوع ضعیف هستم الان هم از شما درخواست دارم که کمکم کنید این دو تا رو قوی کنم. اگه از ابتدا و صفر شروع کنید ممنون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توحید مطرح در نهج‌البلاغه سعی کنید هرچه بیشتر خدا را وارد زندگی خود کنید تا در ذیل نور توحید، انتخاب‌های اساسی داشته باشید. موفق باشید

13450
متن پرسش
سلام: غرض از مزاحت، صرفا یه درد دله. بنده فکر می کنم با این توافق هسته ای و موفقیت های ظاهری دولت، دولت آقای روحانی و مخصوصا آقای ظریف توی دل مردم یه جایگاه خوبی پیدا کرده و حالا که به عنوان شخصی که باب دست دادن رو با اوباما باز کنه از سوی دولت انتخاب شده، هر کسی بهش اعتراض کنه، خودش محکوم میشه. منظورم اینه که کاری کردند که اگه الآن مقام معظم رهبری توی سه سخنرانی عمومی مثلا این کار رو محکوم کنه، خود ایشون محکوم میشن. چقدر این ها با تدبیر اهداف شیطانی شون رو دنبال می کنن. ثم فکّر و قدّر، فقتل کیف قدّر ببخشید مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل آقایان در غفلت از تقابل تمدنیِ اسلام با استکبار است. و اساساً روح دینی در إزاء تقابل با استکبار شکوفا می‌شود و مفتخر به مددهای الهی می‌گردد. به همین جهت خداوند شاخصه‌ی روح شیطان را، استکبار و زیر بارنرفتنِ حق معرفی کرد و فرمود: «أبا واستکبر». و مسلّم امروز آمریکا مظهر تامّ و تمام استکبار و شیطان‌صفتی است و رئیس جمهور آمریکا نماد کامل شیطان در این دوران است و طبیعی است که دست‌دادن با رئیس جمهور آمریکا، یعنی دست‌دادن با شیطان و یعنی زیرپاگذاشتنِ همه‌ی عهدی که ملت مؤمن ایران با خدا بسته‌اند آن‌جایی که خداوند فرمود: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ» (60/ یس) ای بنی آدم! مگر عهد نکردی که شیطان را نپرستی که او دشمن آشکاری برای تو می‌باشد؟ و لذا هرگز نباید به بهانه‌ی رعایت احترام با شیطان دست داد. زیرا همه‌ی انبیاء«علیهم‌السلام» آمده‌اند تا بنی‌آدم، شیطان را تحقیر کند و آن را زیر پا بگذارد. نه آن‌که به بهانه‌ی رعایت احترام به آن دست دهد و عملاً با این‌کار، عهدی که همه‌ی انبیاء و اولیاء و امامان با خدا بسته‌اند را، زیر پا بگذارند. البته جنابعالی نگران نباشید، همیشه نقشه‌های شیطان به ظاهر، پیچیده، ولی در باطن ضعیف و بی‌نتیجه است به همان معنایی که قرآن عزیز فرمود: «الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (76/ نساء) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند؛ و آنها كه كافرند، در راه طاغوت‏[ بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. موفق باشید  

13446
متن پرسش
سلام استاد گرامی: استاد من الان که به المیزان مراجعه می کنم می بینم هنوز برایم زود است. از طرفی خیلی دوست دارم وارد دریای المیزان بشم برای همین منظور قصد دارم کارهای زیر را انجام بدم تا فهم المیزان برایم راحت تر بشه: 1. مطالعه کتاب از برهان تا عرفان همراه با شرح «ده نکته را خوانده ام» 2. مطالعه کتابهایی از امام از قبیل آداب الصلاه و اربعین حدیث «اندکی از آنها را خوانده ام» 3. مطالعه کتاب اصول فلسفه علامه با شرح شهید مطهری «2مقاله اول را خوانده ام» استاد به نظر شما این کارها میتونه به من کمک کنه؟ چون کار نسبتا زمان بری است به دلگرمی و راهنمایی شما نیاز دارم. بی زحمت اگه پیشنهاد دیگری دارین بفرمائید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نیاز به اصول فلسفه نداشته باشید و آداب الصلواة امام را با شرحی که بنده عرض کرده‌ام، دنبال بفرمایید. اربعین حدیث، مردافکن است، به مراتب از تفسیر المیزان مشکل‌تر می‌باشد. بحث معاد را با شرح بنده دنبال فرمایید و سپس صوت سوره‌های روم، شوری، زمر، عنکبوت را با حوصله دنبال کنید و آرام‌آرام وارد المیزان شوید. موفق باشید

13444
متن پرسش
سلام علیکم: در اشعار امام خمینی با جمله هایی مثل (من از مسجد و مدرسه بیزار شدم و یا از درس و بحث مدرسه ام حاصلی نشد کی می توان رسید به دریا از این سراب) برمی خوریم مقصود اصلی امام خمینی چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح تفسیر حمد امام عرض شد که منظور ایشان از این نوع ادبیات، عبور از علم حصولی به علم حضوری، و عبور از پرستش عقلی به پرستش قلبی است. موفق باشید

13443
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و عرض تبریک به مناسبت عید غدیر: حضرتعالی در کتاب خویشتن پنهان می فرمایید: «حضور مطلق خدا چيزي است بالاتر از حضور حضرت جبرائيل و عزرائيل؛ چون آن‌ها بر اساس استعداد ما بر ما تجلي مي‌کنند امّا حضرت حق با حضور مطلق خود در صحنه است، کافي است متوجه چنين حضوري باشيم و جهت جان خود را به او بيندازيم، او به جهت رحمت واسعه‌اش بر ما تجلي مي‌کند.» آیا این درک حضور مطلق خداوند و ارتباط حضوری با خداوند بی واسطه صورت می گیرد یا از طریق ارتباط و رجوع به مظاهر جامع خداوند که همان ائمه (ع) و در مرتبه پایین تر ولی فقیه است، متذکر حضور خداوند می شویم؟ همانطور که حضرتعالی در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی (ره) می فرمایید: «اگر بخواهيم به خدا رجوع کنيم به مظهر تامّ حضرت حق بايد رجوع کنيم که همان خليفه‌ي الهي است.» با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد نسبت خدا با ما بدون حجاب و بدون واسطه است که در این رابطه فرمود: «إنّی قریب»، ولی نسبت ما با خدا از طریق مظاهر و واسطه‌ها ممکن است. موفق باشید

13441
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی، در مبحث معاد دو سوال داشتم: 1. با توجه به اینکه هر انسانی برزخی را طی می کند تا به قیامت برسد آیا می توان گفت که برزخ عالم ماده همان زمان ظهور حضرت حجت و رجعت می باشد؟ 2. چه تفاوت و یا چه تداخلی میان قیامت عالم ماده و قیامت نفس هر انسان وجود دارد؟ مثلا چطور می شود که قیامت عالم ماده برسد در حالی که نفس شخص قیامتی نشده باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برزخ برای عالم ماده معنا ندارد و انسان برای رسیدن به قیامت باید در برزخ آمادگی‌های لازم را پیدا کند، حتی وقتی که تمام دنیا، آخر می‌شود مدتی طول می‌کشد تا با نفخه‌ی دوم، قیامت کبری ظهور کند. موفق باشید

13439
متن پرسش
سلام: در تاريخ 19/9/1379 رهبري در ديدار اعضاي‌ شوراي‌ عالي‌ انقلاب‌ فرهنگي‌ فرمود: «دولت‌ ديني‌ با دين‌ دولتي‌ متفاوت‌ است‌ و دولتي‌ كه‌ مبناي‌ مشروعيتش‌ دين‌ است‌ بايد براي‌ حفظ دين‌ و فرهنگ‌ مردم‌، بدون‌ هراس‌ از جوسازي ها با استفاده‌ از شيوه‌هاي‌ لازم‌ به‌ وظايف‌ خود كاملا عمل‌ نمايد.» و در تاريخ 19/9/1392 در همين ديدار اعضاي‌ شوراي‌ عالي‌ انقلاب‌ فرهنگي‌ فرمودند: «بعضى‌ها با عنوان «دين دولتى» و «فرهنگ دولتى» مي خواهند نظارت دولت را محدود كنند و تخريب كنند و به‌اصطلاح يك اَنگ غلطى و مخالفتى به آن بزنند كه آقا، اينها مي خواهند دين را دولتى كنند، فرهنگ را دولتى كنند! اين حرفها يعنى چه؟ دولت دينى با دين دولتى هيچ فرقى ندارد. دولت جزو مردم است؛ دين دولتى يعنى دين مردمى؛ همان دينى كه مردم دارند، دولت هم همان دين را دارد. دولت، وظيفه براى ترويجِ بيشتر [دين] دارد. خلاصه: 1- دولت‌ ديني‌ با دين‌ دولتي‌ متفاوت‌ است‌. 2- دولت دينى با دين دولتى هيچ فرقى ندارد. اين تناقض را لطفا توجيهش كنيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید در یک فضا متذکر می‌شوند که نباید دین خود را از دولت‌ها و بخش‌نامه‌ها بگیریم. و در فضای دیگر که عده‌ای می‌خواهند بگوین دولت‌ها نباید در دین مردم مسئولیتی داشته باشند و یک دولت سکولار را پیشنهاد می‌کنند، مقام معظم رهبری متذکر می‌شوند وقتی دولت، مردمی است، دیگر دین دولتی و دولت دینی فرق ندارد. موفق باشید

13436
متن پرسش
با عرض سلام و احترام و تبریک عید سعید غدیر خدمت استاد گرامی: سوال بنده در مورد دایره ولایت ولی فقیه مطابق با نظریه ولایت فقیه خود مرحوم امام هست. یعنی بر طبق نظر مرحوم امام، تا کجا امر و گفته ولی وقیه واجب الاطاعه هست؟ مرز بین اموری که اصطلاحا ارشادی هستند با اموری که مولوی هستند کجاست؟ فی المثل اگر رهبری قبل از انتخابات بگویند که به کاندیدایی ما نیاز داری که فلان ویژگی ها را داشته باشد؛ آیا ما شرعا موظفیم مطابق با نظر و معیار ایشان کاندیدای خود را انتخاب کنیم و یا اینکه این امور جزو حیطه منطقه الفراغ به حساب می آید؟ یا مثلا وقتی که رهبری می گوید مهمترین معروف، نظام سازی است؛ آیا حرف ایشان که قاعدتا تبعات عملی هم دارد؛ پذیرشش برای ما الزامی هست یا نه؟ به طور خلاصه لطفا معیار و شاخصی برای تمییز گفته هایی که از جانب ولی فقیه بیان می شود و اطاعتش بر ما واجب است با گفته هایی که شرعا اطاعت از آنها و پذیرشش بر ما لازم نیست؛ ارائه بفرمایید. ترجیحا مطابق با نظریه ولایت فقیه امام. و یا قانون اساسی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که ولیّ فقیه حکم خدا و رسول را می‌گوید، پذیرش حکم او بدون قید و شرط لازم است. ولی همان‌طور که می‌فرمایید بعضاً حکم ایشان ارشادی است، یعنی طوری سخن نمی‌گویند که عدم تبعیت از ایشان به معنای مقابله با حکم ایشان باشد. از این گذشته بعضاً سخنانی دارند که نسبت به افراد مختلف، متفاوت است. مثل همین نظام‌سازی که می‌فرمایید. برای یک صنعت‌گر یک‌نوع تکلیف می‌آورد، و برای یک روحانی، یک نوع دیگر. حتی یک سخن ممکن است برای یک نفر انجامش، واجب باشد ولی برای کس دیگر واجب نباشد. به همین جهت نمی‌توان به طور مشخص روشن کرد کدام سخن واجب‌الاطاعه است و کدام سخن واجب الاطاعه نیست. به اصطلاح گفته می‌شود حوزه‌ی سخن جایگاه سخن را تعیین می‌کند. موفق باشید

13435
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: 1. من دانشجوی ترم یک هستم و یکی از کلاسهایم با اذان مغرب تداخل پیدا می کند و با توجه به اینکه می گویند (هرکاری که انسان را از نماز اول وقت باز دارد خیری در آن نیست) وظیفه ی بنده چیست؟ در ضمن در صورت غیبت بیش از سه جلسه حذف می شوم. 2. انسان چگونه می تواند مسیر زندگی خود را پیدا کند و بداند که برای چه کاری ساخته شده تا حداکثر موفقیت را در آن زمینه کسب کند؟ مثلا دکتر چمران تحصیل در خارج از کشور و فعالیت های علمی را انتخاب کردند یا شهید مطهری طلبگی و تحصیل در حوزه را انتخاب کردند یا کسی ممکن است فعالیت های فرهنگی را انتخاب کند من چطور پی ببرم که برای چه کاری ساخته شده ام؟ 3. چرا انسان ثبات شخصیت ندارد. مثلا بعضی وقت ها بشدت خوشحال و بعضی اوقات به شدت ناراحت است در حالی که برای هیچ کدام از این حالت ها دلیل خاصی ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما نباید بی‌دلیل وقت فضیلت نماز را به عقب بیندازیم و این غیر از آن است که به جهت داشتن کلاس، وقت انجام نماز به تأخیر می افتد. رخصت‌دادن‌ها به جهت همین محذورات است 2- سیری که در مقابل شما قرار می‌گیرد را اگر دنبال کنید خداوند خودش کمک می‌کند که در شرایط مناسب آن‌چه به استعداد شما مربوط است، در جلوی شما قرار گیرد 3- شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد کمک کند. موفق باشید

13430
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: اينجانب از كتب و دروس صوتي اساتيد مرحوم علامه طباطبايي -علامه حسن زاده - علامه جوادي - حضرات صمدي املي و جنابعالي موضوعات معرفت نفس - اتحاد عاقل و معقول شرح مقالات استاد شجاعي - بدايه و نهايت الحكمت - اسفار ج 8 و 9 -شرح سوره حمد و مصباح الهدايه امام خميني - ده نكته - خوشتن پنهان و اكثر كتب اساتيد و شما بهره مند شده ام. بفرماييد بعد از ج 8 و 9 اسفار سير مطالعات و نحوه تهيه آن چگونه است. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مقالات آیت اللّه شجاعی را اگر با شرحی که بنده عرض کرده‌ام دنبال بفرمایید، مقدمه‌ای جهت درک فصوص‌الحکم باشد. جناب حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه، شرح خوبی از اسفار دارند. موفق باشید

13427
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: رهبری در تاریخ 22/12/1379 در دانشگاه امیر کبیر در جواب سوالی این چنین فرمودند: در حال حاضر با توجه به شبهه‌افکنیها و ریاکاری بعضی از مسؤولان و در نتیجه آلوده کردن چهره‌ی نظام اسلامی، چه راهکارهایی را برای در امان ماندن از غفلت یا تندروی های بیجا، و تصمیم‌گیریهای خداپسندانه و مبتنی بر اسلام پیشنهاد می کنید؟ فرمودند: «من کلّاً به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاّب توصیه می کنم که آگاهیهای خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجروی هایی که شما ملاحظه می کنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - به‌ویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطّلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشته‌ای که تحصیل می کنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید - بعد از این هم ان‌شاءاللَّه جزو نخبگانِ برتر خواهید بود - باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتی قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید. نسل امروز ما درست نمی داند که انقلاب اسلامی چگونه این کشور را از چنگال آن رژیم خلاص کرده است. این را ما که با همه‌ی پوست و گوشت و همه‌ی هستىِ خود آن رژیم را حس کردیم، خوب می دانیم. اینها باید منعکس و گفته شود. البته در این زمینه، چیزهایی هم نوشته شده است. رژیم گذشته، رژیمی فاسد و صددرصد وابسته و به‌کلّی دور از عدالت بود. برای آن رژیم مسأله‌ی مردم در کشور به‌هیچ‌وجه مطرح نبود. برای آن رژیم ارزش یک مستشار امریکایی یا یک سیاحتگر صهیونیست، به مراتب بیشتر بود تا جمعیت عظیمی از مردم ایران! عناصر آن رژیم به مفت خوری، زیادی خوری، غارت منابع ملی و استفاده‌ی نامشروع از همه‌ی امکانات کشور عادت کرده بودند. آن رژیم بر پایه‌ی نامشروعی بنا شده بود؛ یعنی کسی که در آن زمان در رأس قدرت بود - که تقریباً سیوپنج سال هم حکومت کرد - فقط با این اعتبار به حکومت رسیده بود که پدرش قبل از او حاکم بوده است! شما ببینید چه منطق غلطی برای حاکمیت یک نفر وجود داشت. همه‌ی قدرت ها و ثروت ها در اختیار او بود و اگر گفته می شد که شما با چه استدلالی روی کار آمده‌ای، پاسخ این بود که چون پدرم قبل از من در این‌جا حاکم بوده است! او با پشتوانه و خواستِ مستقیم انگلیسی ها بر سرِ کار آمد و سی و پنج سال هم حکومت کرد؛ بدیهی است که مملکت متعلّق به آن کسانی باشد که او را بر سر کار آوردند یا از او حمایت کردند. ما چنین رژیمی را پشت سر گذاشتیم. پدر او چرا روی کار آمده بود؟ چون یک کودتای انگلیسی شده بود و آنها این‌طور خواسته بودند. شما باید اینها را بدانید. شما باید تاریخ کودتای رضاخان در اسفند ۱۲۹۹، بعد رسیدنش به سلطنت در ۱۳۰۳، بعد جانشین شدن محمدرضا را بدانید. البته در تلویزیون هم برنامه‌های خوبی گذاشتند و اینها را تشریح کردند. در کتابهایی هم این مطالب نوشته شده است. آگاهی های شما از مسائل جهان باید بالا برود. من گمانم این است هر کسی، هر جوانی و هر دانشجویی که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگ های خون‌آشامی گرفته و چه زحماتی را در این بیست‌ودو سال تحمّل کرده تا به این‌جا رسیده و چه دشمنی هایی با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملاً می فهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنی وظیفه‌ی خودش را حس می کند و تشخیص می دهد. جوان ایرانی، هم روشن‌بین و باهوش است، هم سیاسی است. لذا جای ابهام باقی نمی‌ماند. بنابراین، علاجی که من پیشنهاد می کنم، کتابخوانی، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحثهای صحیح و حقیقی - نه بحثهای انحرافی - است. البته بحث خودسازی و درون‌سازی و نورانی کردن دل و امثال اینها هم بحثهای مفصّلی است که در جای خود باید مورد تأکید قرار گیرد.» سوال این است که چه جوری سطح آگاهی خود را بالا ببریم و یا از تاریخ کشور به خصوص از مشروطه به این طرف مطلع شویم؟ آیا شما کتابی سراغ دارید یا آیا خودتان کتابی نوشته اید در این زمینه؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید امروز کتاب‌های بهتری در رابطه با تاریخ صدساله‌ی گذشته‌ی ما در بازار باشد ولی رویهم‌رفته کتاب‌هایی مثل «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و یا کتاب‌های آقای موسی حقّانی و موسی نجفی کمک‌کننده در این امر هستند. جزوه‌ی تحلیلی از انقلاب اسلامی که بنده تنظیم کرده‌ام انشاءاللّه می‌تواند مفید باشد. کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» از آقای بهنود نیز نکات خوبی دارد به‌خصوص که این کتاب را قبل از پیوستن به اصحاب بی‌بی‌سی نوشته است. موفق باشید

13423
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد نحوه مطالعه تفسیر المیزان جزوه مربوط را خواندم. خواستم از تجربه شما استفاده کنم: آیا همه آیات قرآن را کاملا بنویسم یعنی در پایان یک دوره قرآن را نوشته باشم؟ (البته همراه با تفسیر) دیگر آنکه از آنجایی که ممکن است برخی مطالب بعدا بخواهد اضافه شود دفتر را پیشنهاد می کنید یا برگ کلاسور قطع A4 مناسب تر است یا گونه ای دیگر؟ برخی اوقات که نفس پشت می کند ادامه ندهم؟ چکار کنم یاری خدا شامل شود و اکثر اوقات بتوانم با شوق و ذوق ادامه دهم؟ دعایم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر طور صلاح می‌دانید عمل کنید از آن جهت دفترِ خاصی را پیشنهاد کردم که بتوانید راحت‌تر در اختیار بگیرید. سعی کنید کارهای دیگر را تا حدّ ممکن تعطیل کنید و فقط به تفسیر بپردازید. در عین حال خود را درگیر کارهای دردِ سردار و رقابت‌آفرین، ننمایید. موفق باشید

13425
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. استاد ریاضت های شرعی که باعث شود انسان کمی کرامت دار شود هست؟ نه این که فکر کنم کرامت اصل است. نه. بدیهی است که اصلا مهم نیست. ولیکن طبق کمی تحقیق و دقت به این نتیجه رسیدم که بعضی از کرامتها در بعض سالکها. جنبه ی جایزه دارد. برای ادامه راه. یا به اعتباری تشویق می کند آنها را. درست است یا من اشتباه می کنم. بعد از توضیحاتتان اگر در زمینه چیستی کرامت کتابی یا مطلبی سراغ دارید معرفی بفرمایید که إن شاءالله این مسأله را برای خودم روشن کنم. تشکر از شما التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مسیر بندگی را به صورت قلبی و وجودی طی کنید کرامت‌هایی را هم که پیش می‌ آید، به چیزی نمی‌گیرید و راه خود را ادامه می‌دهید. زیرا می‌یابید که بالاتر از کرامت، خودِ حضرت کریم است. چرا با کرامت کار را ادامه دهید؟! با توحید کار را ادامه دهید. موفق باشید

13422
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: احتراماً، پیرو سوال 13408 و جواب جنابعالی در خصوص نسبت خداوند با مخلوقات، چون حضرت امام (ره) در تفسیر سوره حمد می فرمایند که نسبت خداوند با مخلوقات حتی مانند نسبت نفس با قوای نفس نیست و بالاتر از این حرفهاست. به همین دلیل مزاحم شدم که راهنمائی بفرمائید منظور امام چیست؟ با تشکر و آرزوی سلامتی حضرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آن فراز از سخنان حضرت امام، عرض شد که در هرحال در نسبت بین قوا و نفس یک نحوه دوگانگی در میان است. در حالی‌که مطابق وحدت شخصیه‌ی وجود، بین خالق و مخلوق دوگانگی نیست. به همین جهت فرمودند: مثل موج و دریا بهتر است چون در عین آن‌که موج؛ غیر دریا است ولی بیرون دریا هم نیست بلکه مظهری از دریا است. موفق باشید   

13420
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در سال های اخیر تعدادیی از دوستان قدیمی من از دین برگشته اند و حتی یکی از آنها کاملا به خداوند کافر شده و آتئیست شده است. بابت این دوستانم ناراحتم بابت اینکه دوست ندارم این شرایط را داشته باشند، بابت خودم هم نگرانم که نکند دیدار این دوستان منجر به بی ایمانی من شود و از طرفی سردرگم هستم که من در این دوستان چه وظیفه ای دارم؟ و چگونه می توانم ایمان خود را به اصول دین تقویت کنم تا خود به مشکل برنخورم. یکی دوبار سعی در توجیه یکی از دوستانم کرده ام ولی همانطور که در تفسیر سوره آل یس فرمودید ممکن است که بخواهم حرف حق بزنم ولی مطمئن نیستم که حرف حق را بتوانم خوب بزنم بنابراین تصمیم گرفتم با شما مشورت کنم. حال سوالات اصلی من شامل موارد زیر است: 1. چه کنم که ایمان خودم به گونه ای شود که در برخورد با این دوستانم آنها را تحت تاثیر تفکر توحیدی قرار دهم و خود تحت تاثیر آنها قرار نگیرم؟ 2. اصلاً من در برابر این دوستانم چه وظیفه ای دارم؟ با توجه به اینکه این دوستانم حتی نماز می خوانده اند و بعضاً خانواده های مذهبی دارند. 3. آیا ارجاع دادن دوستانم به خود شما، استاد عزیز، برای ملاقات حضوری ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی انسان ایمان خود را نسبت به حضرت حق وجودی و حضوری کرد دیگر به همان معنایی که خود را احساس می‌کند، خالق خود را و سیر ابدی خود را احساس می‌نماید. در این مورد شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح «رسالة الولایه» که هر دو بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند 2- وظیفه‌ی شما نسبت به دوستتان در آن حدّ است که به آن‌ها تذکر دهید تحقیق لازم در این مورد بکند، اگر آماده بود شرح «برهان صدیقین» را دنبال کند، در تهیه‌ی کتاب و شرح کمکش کنید 3- به شکل ملاقات حضوری نمی‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

13419
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: بنده مسئول موسسه اسلام شناسی در عصر مدرن هستم ـ که رسالتش تلاش در راستای تحقق تمدن اسلامی است ـ که در حال حاضر به پژوهش پیرامون چیستی (تعریف)، چرایی(ضرورت شکل گیری)، و چگونگی (نحوه تحقق) تمدن اسلامی از منظر اشخاص و مراکز فعال در این عرصه اشتغال دارم. از این رو تقاضامندم حقیر را در دست یابی به دیدگاه های استاد مساعدت نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «تمدن‌زایی شیعه » و «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» در این رابطه نوشته شده است. إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی آن متون، الهامات لازم برایتان پیش آید. موفق باشید

نمایش چاپی