بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13287
متن پرسش
سلام علیکم: اگر لطف بفرمایید این دو سئوال را که قبلا پرسیده شد ولی شما فقط اکتفا به سخن رهبری نمودید را جواب بفرمایید: 1. شما می فرمایید منظور آقا علم بوده در حالی که آقا صریحا فرموده اند فناوری و فناوری هم به معنای تکنولوژی است و چون لفظ تکنولوژی خارجی است آقا از فناوری استفاده نموده اند و دیگر اینکه آنچه از فناوری متبادر به ذهن عرف است تکنولوژی می باشد؟ 2. محسنات را تخصیص زدید و فرمودید که نظم غربی منظور است، حال سئوال پیش می آید چه چیزی به غیر از تکنولوژی غربی به غرب نظم داده؟ خود شما می فرمایید نظم غربی انسان ها را ماشینی نموده، پس نظم غربی توسط تکنولوژی حاصل شده؟ 3. به هر دلیلی که شما نظم غربی را به عنوان محسنات غرب پذیرفتید با این که می فرمایید رویکرد ناسالمی دارد باید تکنولوژی هم در بدو امر پذیرفته شود ولو اینکه رویکرد ناسالم داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی با استناد به سخن مقام معظم رهبری در جواب سؤال شماره‌ی 13269 داشتم. این نوع مباحث را باید از طریق کتاب‌هایی که تدوین شده است دنبال بفرمایید. بنده عرایضی در کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» در این رابطه داشته‌ام. موفق باشید

13286
متن پرسش
سلام علیکم: 1. شما استناد به سخن آقا می فرمایید که ایشان می فرمایند توسعه به معنای توسعه غربی نیست، سئوال اینست که از این جمله چگونه نفی کامل و مطلق تکنولوژی غربی را می فرمایید؟ 2. آیا این درست است: کثرت در مقابل توحید نیست بلکه شرک در مقابل توحید است، کثرت به خودی خود بد نیست و خداوند این را خواسته و عرفا نیز می گویند در پیشگاه ما سیاست یعنی تعامل کثرت ها برای رسیدن به توحید نه نفی کثرت ها، پس کثرت باید باشد چون استعدادها مختلف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحث نفی کامل تکنولوژی غربی در میان نیست. بحث خودآگاهی نسبت به فرهنگ آن نکنولوژی در میان است 2- سیر و سلوک عرفا، نظر به وحدت است در کثرت و نه اصالت‌دادن به کثرت. موفق باشید

13272
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: منظور حضرت آقا (مدظله العالی) از بستن راه نفوذ بر دشمن چیست؟ با توجه به اینکه هنوز برجام به تایید مجلس نرسیده چرا حضرت آقا نفوذ دشمن را قبل از تایید برجام مطرح می کنند یعنی مثل اینکه تایید شدن یا نشدن برجام نافی نفوذ دشمن نخواهد بود. آیا پشت پرده، اتفاقاتی از طرف گروه های حامی دولت در جریان است که حضرت آقا مکرراً تاکید بر بستن راه نفوذ دشمن می کنند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: فضایی که در دولت یازدهم ایجاد شده، بستر خطر نفوذ استکبار را به سرکردگی آمریکا فراهم می‌کند که جنایات و زشتی‌های آن‌ها فراموش شود و تنها راه‌کارِ مقابله با این نفوذ، تقویت روحیه‌ی ضد استکباری یعنی تقویت انقلابی‌گری راستینی است که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند و حیات این ملت را در گرو این روحیه‌ی انقلابی و آزادمنشانه می‌دانند. موفق باشید   

13269
متن پرسش
با سلام: راجع به جواب سئوال 13258 عرایضی داشتم: 1. شما می فرمایید منظور آقا علم بوده در حالی که آقا صریحا فرموده اند فناوری و فناوری هم به معنای تکنولوژی است و چون لفظ تکنولوژی خارجی است آقا از فناوری استفاده نموده اند و دیگر اینکه آنچه از فناوری متبادر به ذهن عرف است تکنولوژی می باشد؟ 2. محسنات را تخصیص زدید و فرمودید که نظم غربی منظور است، حال سئوال پیش می آید چه چیزی به غیر از تکنولوژی غربی به غرب نظم داده؟ خود شما می فرمایید نظم غربی انسانها را ماشینی نموده، پس نظم غربی توسط تکنولوژی حاصل شده؟ 3. به هر دلیلی که شما نظم غربی را به عنوان محسنات غرب پذیرفتید با این که می فرمایید رویکرد ناسالمی دارد باید تکنولوژی هم در بدو امر پذیرفته شود ولو اینکه رویکرد ناسالم داشته باشد؟ 4. امام راحل در وصیتنامه می فرمایند: ادعاى آنكه اسلام با نوآوردها مخالف است - همان سان كه محمد رضا پهلوى مخلوع مى‏گفت كه اينان مى‏خواهند با چهارپايان در اين عصر سفر كنند - يك اتهام ابلهانه بيش نيست. زيرا اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوردها، اختراعات و ابتكارات و صنعتهاى پيشرفته كه در پيشرفت و تمدن بشر دخالت دارد، هيچ‏گاه اسلام و هيچ مذهب توحيدى با آن مخالفت نكرده و نخواهد كرد بلكه علم و صنعت مورد تأكيد اسلام و قرآن مجيد است. و اگر مراد از تجدد و تمدن به آن معنى است كه بعضى روشنفكران حرفه‏اى مى‏گويند كه آزادى در تمام منكرات و فحشا حتى همجنس‏بازى و از اين قبيل، تمام اديان آسمانى و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرق‏زدگان به تقليد كوركورانه آن را ترويج مى‏كنند... امام صریحا می فرماید تخصیص و قیدی نزده اند و فرموده اند مظاهر تمدن، یقینا منظور تکنولوژی غرب را می فرمایند؟ لطفا به تقصیل بفرمایید چون این سئوالات مبتلابه شاگردان حضرتعالی است. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  مقام معظم رهبرى «حفظه‏الله‏تعالي» در ديدار خود با جمعى از نخبگان علمى كشور در تاريخ 6/ 8/ 1388 در عين تكيه بر روى علم و تحقيق، موضوع «شكستن‏ مرزهاى علمى موجود» را به ميان مى‏كشند تا جهت‏گيرى علمى كشور مطابق فرهنگ دينى جلو رود. مى‏فرمايند: «علم را اهميت بدهيد. اين كه من سال‏هاست روى مسئله‏ ى علم، تحقيق، پژوهش، پيشرفت، نوآورى، شكستن‏ مرزهاى علمىِ موجود تكيه مى‏كنم، به خاطر اين است. بدون انواع دانش، اقتدار كشور امكان‏پذير نيست. دانش اقتدار مى‏آورد. يا درجايى ديگر مى‏فرمايند: «ما وقتى مي گوئيم پيشرفت، نبايد توسعه‏ ى به مفهوم رائج غربى تداعى بشود. امروز توسعه، در اصطلاحات سياسى و جهانى و بين المللى حرف رائجى است. ممكن است پيشرفتى كه ما مي گوئيم، با آن چه كه امروز از مفهوم توسعه در دنيا فهميده مي شود، وجوه مشتركى داشته باشد - كه حتماً دارد - اما در نظام واژگانى ما، كلمه‏ ى پيشرفت معناى خاص خودش را داشته باشد كه با توسعه در نظام واژگانى امروز غرب، نبايستى اشتباه بشود. آن چه ما دنبالش هستيم، لزوماً توسعه‏ ى غربى - با همان مختصات و با همان شاخصها - نيست.» (27/ 2/ 1388) در تاريخ 25/ 2/ 1376 مى فرمايند: «غربى ها در تبليغات خود اين گونه القاء كرده اند كه توسعه و پيشرفت مساوى غربى شدن است و متاسفانه برخى از كارگزاران و نخبگان كشور مدل پيشرفت را صرفا يك مدل غربى مى دانند كه اين مسئله اى غلط و خطرناك است .... به طور قاطع مى گويم الگوى غربى براى توسعه يك الگوى ناموفق است.» تدوين و طراحى الگوى بومى براى پيشرفت و ترقى، يكى از اقدامات ضرورى است و اگر به دنبال الگوى ديگران باشيم نظام سلطه با تحميل الگوهاى خود همواره فاصله‏ها را حفظ خواهد كرد.

به نظرم اگر نظر منتقدین غرب مثل رنه‌گنون را در کتاب «بحران جهان غرب» و یا «سیطره‌ی کمّیت» مطالعه فرمایید، بالاخره مجبوریم نگاه خود را نسبت به تکنولوژی غرب، از شیفته‌بودن به آن آزاد کنیم و یا بپذیریم که امثال رهبری و حضرت امام متوجه مشکلات پنهان در فرهنگ تکنیکی نبوده‌اند که فکر نمی‌کنم. موفق باشید

13268
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و احترام: از آنجایی که جسم قیامتی انسانها متفاوت از جسم دنیوی و برزخی آنها می باشد. آیا این امر برای جنیان و ملائکه نیز صادق است؟ به عبارتی گروه جنیان و گروه ملائکه نیز بعد از صیحه دوم و زنده شدنشان دارای بدن های قیامتی متفاوتی با بدن قبلی خود خواهند داشت؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن قیامتی مطابق اراده و شخصیت موجوداتی است که دارای انتخاب و اختیارند و این تنها شامل جنّ و انس می‌شود و نه فرشتگان. موفق باشید

13267
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: طبیعی است که هر کسی، هر متنی را در افق معنایی خویش فهم می کند و با توجه به آن افق معنایی که دارد؛ با آن نسبت برقرار می کند و نیز با توجه به همین امر، بخش هایی از متن در نظرش بیشتر جلوه می کند و بخش هایی هم توجه او را برنمی انگیزد. نسبتی که شما با دکتر داوری برقرار کرده اید نیز از این قاعده خارج نیست. شما با توجه به افق معنایی خودتان و اعتقاد به این که فراتر از انقلاب اسلامی در زمانه ما ممکن نیست (مقدمه کتاب امام خمینی و سلوک در تقدیر توحید زمانه) و این که عقل این دوران، عقلی است که حضرت امام از آن برخوردار بودند و به صحنه آوردند و نیز اعتقاد به بیرون از عالم غربی بودن انقلاب اسلامی و ماموریت آن جهت پایان دادن به ظلمت کنونی و همچنین اعتقاد به این که این انقلاب، توسط رهبری از اجمال به تفصیل رسیده و می رسد و در نهایت می خواهد تمدن نوین اسلامی را پایه گذاری کند؛ کلمات و اشارات دکتر داوری را فهم می کنید. این امر البته فی نفسه اشکالی ندارد. اما مشکل از آنجایی شروع می شود که کسی که مطابق با نوع نگاه شما، به آثار دکتر داوری و علی الخصوص نوشته های چند سال اخیر ایشان رجوع می کند؛ به تدریج متوجه تفاوت های بسیار عمیقی میان اندیشه شما و محکمات آن، با اندیشه دکتر داوری و پارادایم های اصلی تفکر ایشان می شود. این مشکل زمانی حاد تر می شود که مشاهده می شود که شما، اندیشه دکتر داوری را نه صرفا اندیشه ای ارزشمند، بلکه آن را پشتوانه تفکر خودتان قرار می دهید و بر ماده تفکر دکتر داوری، صورت مد نظر خود را می زنید. و اینجاست که انبوه پرسش ها و تناقضات سر بر می آورد. مهم ترین پرسش این که چطور تفکری که در طرح مسائل جهان کنونی، چندان اشاره ای به انقلاب اسلامی نمی کند ( دکتر داوری متاخر را می گویم. با توجه به اینکه خود ایشان هم این نکته که تفکر ایشان را می توان به دوره های مختلف تقسیم کرد؛ قبول دارند.) و جایی برای آن باز نمی کند؛ تا جایی که به ندرت می توان در آثار چند ساله اخیر ایشان، اسمی از انقلاب اسلامی و یا تایید دلچسبی بر آن دید؛ می تواند پشتوانه تفکری باشد که فقط و فقط انقلاب اسلامی را چاره کار ما برای خروج از وضع فعلی می داند و معقتد است که نور انقلاب اسلامی، موانع سر راه خود را بر می دارد؟ چطور می شود که شما از یک سو رهبری فعلی نظام را، تفصیل دهنده اجمال انقلاب اسلامی و عبور دهنده ما از غرب معرفی می کنید؛ اما دکتر داوری در آثارشان هیچ گاه تاییدی بر این ادعای شما ندارند و هیچ گاه روند چند دهه اخیر را، آنگونه که شما تاکید می کنید و به ادامه آن خوش بین هستید؛ تایید نمی کنند و خوش بین نیستند. چطور می شود میان این حرف رهبری که گفتند: امام بزرگوار ما به ما آموختند که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید با مقاله سال قبل دکتر داوری، هیچ اختلافی ندید؟ چطور می شود انواع و اقسام فاصله گذاری های دکتر داوری، از روند کنونی حرکت جمهوری اسلامی و رهبران آن را ندید؟ چطور می شود این جملات مطلب اخیر دکتر داوری را ندید: ظالمان همواره و همیشه ظلم خود را اگر نه عین عدل آن را امری موجه و به جا می دانسته اند زیرا برای حکومت ها ظلم امری عادی و چیزی نظیر حق حاکمان بود. اما اکنون در زمان ما حاکمان نه فقط ظلم را عدل و حق خود می دانند بلکه دیگران هم باید با بحث و درس و به عنوان نتیجه پژوهش به آنها بقبولانند که ظلم حاکمان عدل است. در این شرایط تشخیص عدل از ظلم و مقابله با ظلم و دفاع از مظلوم امر ساده ای نیست. یاد ظلم هایی که در یکصد سال اخیر زیر پرچم عدل و آزادی به مردم جهان شده است و می شود دل ها را پر از بیم و اندوه می کند. حکومت بی پروا به مردم می گوید که همه کارش بر وفق عدل و برای خدمت به مردم و تأمین مصالح کشور و حفظ اخلاق و فرهنگ است. چطور می شود هم دکتر داوری که می گویند مبارزه با ظالم با رفع ظلم و تحقق عدل دو چیز است و از سوی دیگر متذکر این نکته هستند که بنیاد عالم جدید بر مبنای ظلم است؛ حرفشان عمیق و درست باشد و هم امام و رهبری که ظلم را در بنیاد این عالم ندیده و نمی بینند و بیش از همه رسالت خود را درگیری با ظالمان و مستکبرانی نظیر آمریکا می بینند و می دانند هم درست بگویند؟ آیا نمی توان از مقاله اخیر دکتر داوری این نتیجه را گرفت: مبارزه با ظالم و دفع ظلم و تحقق عدل دو چیز است و به همین دلیل، جمهوری اسلامی که همواره در طول این چند دهه، خود را پیش قراول مبارزه با ظالمان می دانسته، از تحقق عدل در قلمرو خود نیز عاجز است؟ آری. می شود این نتیجه را از مقاله اخیر دکتر داوری گرفت. اما لازمه این امر تغییر رویکرد ماست. تا زمانی که ما با رویکرد تایید انقلاب اسلامی و اندیشه رهبرانش و مسیر کنونی اش و امید دادن به مخاطب برای ادامه وضع فعلی، به سراغ اندیشه دکتر داوری برویم؛ تنها بخشی از حرف ها و اشارات ایشان را درک می کنیم. اما کافیست که برای یک بار هم که شده، ما سعی کنیم که خود متن با ما سخن بگوید و نه این که ما حرفمان را در دهان متن بگذاریم. آن وقت خیلی چیزهای جدیدتری گیر ما می آید که تاکنون نمی آمده. کافیست که ما تعلق شدیدمان را به انقلاب اسلامی و رهبرانش را کنار بگذاریم و سپس به دکتر داوری رجوع کنیم. و نه اینکه تفکر را در خدمت ایدئولوژی خود بگیریم و اشارات دکتر داوری را بعضا مسخ کنیم. جمعی که شما میان تفکر خودتان و دکتر داوری کرده اید؛ یک جمع ایدئولوژیک و نه حقیقی است. جمعی که سرشار از تناقض ها و ابهامات است. و تنها زمانی این ابهامات و تناقضات حل می شود؛ که ما پیش فرض های خود را در حد توانمان کنار بگذاریم و نخواهیم که برکه ای را در کوزه ای بگنجانیم. خیلی جالب است که شما از یک سو خود را متعهد به تفکر می دانید و از سوی دیگر، از آنجایی که حاضر نیستید از ایدئولوژی خودتان هم چشم پوشی کنید؛ و از آنجا که در ایدئولوژی حکم تمامی امور و باید و نبایدها مشخص است، با قاطعیت می گویید: راه عبور از غرب همان راهی است که رهبری عزیز می فرمایند! به راستی اگر راه عبور از غرب، همان راهی است که رهبری می فرمایند؛ دیگر چه نیازی به رجوع عمیق به تفکر و خواندن داوری و امثالهم. چرا لقمه را دور سرمان بگردانیم؟ آیا این کار عاقلانه است؟ سخن را کوتاه کنم. قصد پرحرفی نداشتم. دکتر داوری شمشیر دولبه است که اگر چه می تواند ایدئولوژی شما را غنی تر و پرو پیمان تر بکند؛ اما از سوی دیگر می تواند موجب گسست بسیاری از تفکر شما و حتی تفکر انقلاب اسلامی بشود. امری که در مورد بنده اتفاق افتاد. به خاطر تاکیدات شما، دکتر داوری خواندم و الان در نقطه مقابل آن چه که به خاطرش غرب شناسی را خواندم قرار دارم. به نظر شما، دستگاه انقلاب اسلامی شما، برای فهم دکتر داوری ناقص و نارسا نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف درستی است که هرکس هر متنی را در افق معنایی خود می‌فهمد. ولی آیا می‌توان گفت متن به کلی صامت است؟ و یا باید متوجه بود بالاخره آن متن به افقی اشاره دارد که انسان را با خود همدل می‌کند و از آن جهت آن را می‌پذیرد. توجه دلسوزانه‌ای دارید، ولی حقیقت آن است که بنده تفکر دکتر داوری را برای عبور از غرب‌زدگی از یک‌طرف، و عبور از بی‌فکری و تحجر از طرف دیگر، برای این تاریخ و این جامعه مفید می‌دانم. 20 سال است بنده با تفکر دکتر داوری مأنوس هستم و چهار دفترچه‌ی 60 برگ و 100 برگ، حاصل یادداشت‌ها و تأملات بنده بر روی سخنان این متفکر بزرگ است. خود او هم قبول دارد سخت سخن می‌گوید، ولی او به جای عبارت؛ اشارت دارد، و این نیاز زمانه‌ی ما است تا بتوانیم از نگاه انتزاعی صرف آزاد شویم. نمی‌دانم چرا انتظار دارید داوری به عنوان یک فیلسوف مثل یک روحانی سخن بگوید؟! و نمی‌دانم چرا نگاه بنده به انقلاب را یک نگاه ایدئولوژیک فرض کرده‌اید؟! در حالی‌که بنده انقلاب را تجلی نور وجود در این تاریخ می‌دانم و دفاع از آن را یک‌نوع اُنس با حق می‌شمارم و این غیر از رویکرد آنتولوژیک به انقلاب است. در هر صورت در این مورد حرف بسیار است. از سخن آقای دکتر داوری عدم جمع بین تفکر و عدل را درنیافتم و نیز او را بی‌تفاوت به ظلم نمی‌بینم، به‌خصوص که سلوک شخصی او همه حکایت از دغدغه‌مندی نسبت به انقلاب و اسلام دارد. بعضی از عزیزان که متن دکتر داوری را خوانده بودند آن را بزرگ دانسته‌اند و بنده هم نیز فقط خواستم ذهن‌ها را متوجه‌ی آن مرد کنم، نه آن‌که بخواهم نکاتی که موافق خوانش من است برجسته نمایم. موفق باشید

13253
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد سوال ۱۳۲۱۳ پیرامون این جریانی که دارد شکل می گیرد توضیح می دهید؟ آیا ما هم می توانیم بخشی از این جریان باشیم؟ چطور؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریانی که در ذیل انقلاب اسلامی در حال شکل‌گیری است، جریانی است که از یک‌طرف متوجه نقص‌های زندگی غربی است و از طرف دیگر نظر به تحقق زندگی معنوی دارد و همین‌که جنابعالی خود را در اردوگاه انقلاب اسلامی و در ذیل ولایت مقام معظم رهبری قرار دهید و در این فضا عمل کنید، در این تاریخ زندگی کرده‌اید. موفق باشید

13252
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: بنده حقیر مسئول حلقه های طرح صالحین در یکی از پایگاه های بسیج شهرستان تفت در استان یزد می باشم. از شما درخواست دارم نکات مهم در مورد نحوه تربیت (اعم از نحوه برخورد، نحوه بیان مطالب، نحوه رفتار مربی حلقه و ...) دانش آموزان (کودکان و نوجوانان بین سنین 7 تا 15 سال) بیان فرمایید و کتاب هایی در این زمینه معرفی کنید. هدف ما تربیت کودکان و نوجوانان ارزشی است به گونه ای که در آینده خود سفیران برای تربیت دیگر دوستان خود باشند. خواهشمندم در این زمینه راهنمای ما باشید. با تشکر التماس دعای فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً برای کار با کودکان و نوجوانان بیشتر باید نکات مطابق فطرت‌شان را به آن‌ها متذکر شویم، چندان نیاز به مباحث استدلالی که جهت رفع شبهات است، ندارند. به همین جهت فکر می‌کنم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» آن‌هم قسمت دوم کتاب برای ابتدای کار مفید است و سپس به قسمت اول بپردازید و بعد از آن کتاب «چه نیازی به نبی» کمک می‌کند. کتاب «نامه‌های بلوغ» مرحوم صفائی، برای جوانان نزدیک بلوغ کمک‌کار است و سپس کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را مدّ نظر قرار دهید. موفق باشید

13254
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ۱. کتاب کشف الاسرار امام خمینی (ره) که ظاهرا چاپ نمی شود در مورد چیست؟ ۲. آمریکا شیطان بزرگ است دقیقا یعنی چه؟ از لحاظ معرفتی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «کشف‌الأسرار» در نرم‌افزار آثار حضرت امام هست و بیشتر جواب روحیه‌ی وهّابی‌گری درون تشیع است 2- همچنان‌که مقام معظم رهبری فرمودند آمریکا از آن جهت شیطان بزرگ است که علاوه بر این‌که چون ابلیس فریب می‌دهد، روحیه‌ی تجاوز و تجاوزگری را نیز در خود رشد داده است. موفق باشید

13237
متن پرسش
به نظر شما آيا امام زمان (عج) از روند فعلي حكومت ما راضي است؟ آيا با اين روند حكومت به آن اهداف والاي انقلاب و اسلام مي رسيم؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در کلیّات نظام نظر مبارک حضرت حجت«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است که نظام اسلامی جلو می‌رود و این بدین معنا نیست که در امور جزیی، حضرت از کارهای افراد عقده‌ای که نفوذ کرده‌اند در بعضی از قسمت‌های نظام، راضی باشند. مگر نایب او راضی است؟ که ایشان راضی باشند؟! همان‌طور که مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در آخرین سخنانشان که اخیراً با خبرگان داشتند فرمودند:

«نیروهای مؤمن ما در سرتاسر کشور بدانند که حرکت، به‌سمت اهداف و آرمانهای اسلامی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. و همه خودشان را آماده نگه بدارند، همه آماده باشند؛ نیروهای مؤمن، نیروهای اصیل و معتقد در سرتاسر کشور -که بحمدالله اکثریّت قاطع این کشور را هم تشکیل میدهند- آماده‌به‌کار باشند. آماده‌به‌کار به معنای آماده‌ی جنگ نیست؛ یعنی هم آماده‌ی کار اقتصادی باشند، هم آماده‌ی کار فرهنگی باشند، هم آماده‌ی کار سیاسی باشند، هم آماده‌ی حضور در میدانها و عرصه‌های مختلف باشند؛ آماده باشند، ما همه باید آماده باشیم. در مقابل این جهت‌گیری‌های دشمنان -که دشمنان ما شب و روز نمی‌شناسند- ما هم بایستی شب و روز نشناسیم و همه آماده باشیم. و وعده‌ی الهی هم راست است؛ خدای متعال وعده‌اش راست است، ما سوءظنّ به وعده‌ی الهی نباید داشته باشیم‌. یک‌بار من اینجا عرض کردم که باید به خدا پناه ببریم و سوءظنّ به وعده‌ی الهی نداشته باشیم‌. خدای متعال لعنت کرده؛ الظّآنّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دآئِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ سآءَت مَصیرًا یعنی خدا لعنت کرده کسانی را که به خدا سوءظن داشته باشند. حُسن ظنّ به خدا این است که وقتی می گوید که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»،این را باور کن؛ این حسن ظنّ به خدا است؛ وقتی می فرماید: لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه، این را باور کنیم. اگر حقیقتاً نیّت ما نصرت دین الهی است - معنای نصرت خدا همین است - بدانیم که خدای متعال نصرت خواهد کرد و تردیدی در این زمینه نداشته باشیم؛ وقتی انسان با این روحیّه حرکت کرد، آن‌وقت آن سکینه‌ای که عرض کردیم بر دلهای ما ان‌شاءالله نازل خواهد شد.[1] موفق باشید

 


[1] - همان.

13230
متن پرسش
سلام خدا بر شما استاد عزیز: سوال اول: در خصوص اجنه فرموده اید در ساحت و مرتبه دیگری از عالم زندگی می کنند، آیا منظور از مرتبه دیگر، عالم مثال است یا همین عالم ماده، و اگر در عالم ماده زندگی می کنند بدن آنها از عناصر اربعه تشکیل شده است یا فقط از آتش بوجود آمده اند؟ سوال دوم: نحوه جابجایی اشیا توسط اجنه به چه نحوی صورت می گیرد، آیا با قوانین فیزیک، قابل توجیه می باشد (در صورت امکان توضیح بفرمایید) و آیا این عمل، یعنی جابجایی اشیاء را مستقلا انجام می دهند یا وقتی در تسخیر انسان قرار بگیرند. ممنون از حوصله ای که فرمودید، التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید مرتبه‌ی اجنه را مرتبه‌ی مادونِ عالم مثال دانست و قرآن نیز جنس آن‌ها را از مارجی از آتش می‌داند نه خود آتش که تعبیر شهید مطهری آن است که آن‌ها از جنس انرژی باشند. و در مورد جابجایی اشیاء، کارشان شبیه کاری است که مرتاض‌ها با تمرکز قطاری را متوقف می‌کنند، یعنی با جنبه‌ی روحی بر اجسام و بر افراد اثر می‌گذارند. موفق باشید

13229
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه عارف منور به نور غنی بشود یعنی از خلق بی نیاز می شود؟ چون بسیاری از روابط انسانها با یکدیگر بر اساس نباز به یکدیگر است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز انسان‌ها به یکدیگر از تقدیرات الهی در این عالم است، ولی سالک عارف متوجه است که همه‌ی مجاری رفع نیاز مظاهر الهی هستند زیرا قرآن می‌فرماید «انتم الفقراء الی اللّه» شما تنها به خداوند نیازمندید، پس اگر ما از جهتی به همدیگر نیازمند می‌باشیم از آن جهت است که برای همدیگر مظاهری از اسماء الهی هستیم و نباید از این موضوع غفلت کرد. موفق باشید

13226
متن پرسش
با عرض سلام: نسبت به استاد گرانقدر وقتی نظرات دکتر داوری را می خواندم برخی نظرات ایشان برایم تردیدهایی ایجاد کرد و برخی دیگر از نظرات ایشان را درک می کنم. هدفم از این چند سطر تایید یا رد صد در صد نیست چون که نمی خواهم با نگاه تقابلی و یک بعدی به این چند مقاله اخیر ایشان نگاه کنم «به نظرم در دوره ای زندگی می کنیم که مسائل و حوادث دارای ابعاد گوناگون می باشد و مسائل را باید با عقل دیگری فهمید» اما حضرت استاد می خواهم جمله ای بنویسم ولی قبل از آن این را بگویم که از تفکر ایدئولوژی زده فراری ام یا بهتر بگویم در حال تمرین دور شدن از نگاه ایدئولوژی زده هستم. اما حضرت استاد هر چه می خوانم هر چه می اندیشم نمی توانم پشت پا بزنم به حضرت روح الله. نمی توانم خامنه ای عزیز را نبینم. بالاخره نظرات این دو بسیار صریح و شفاف موجود است. البته قصد این که برخی جملات دکتر داوری را بیاورم و در تقابل با نگاه امام و رهبری هم قرار بدهم ندارم، چون هدف تقابل نیست مگر نه می شود برخی جملات امام را در مقابل برخی دیگر از جملات خودشان قرار داد و به تقابل و دعوا پرداخت و از آنجایی که باید محکمات و متشابهات کلام حکیم به درستی فهم شود تا مقصود به  درستی فهمیده شود. از شما درخواست دارم قدری این موضوع را توضیح دهید شاید ابهامات این مساله کمتر شود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده سخت معتقدم عقل این دوران، عقلی است که حضرت روح اللّه امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» در این تاریخ، متذکر آن هستند. و متفکرانی همچون دکتر داوری تلاش دارند که رنج بی‌فکری این تاریخ را متذکر شوند و اگر ما با دقت حرف ایشان را دنبال کنیم، متوجه می‌شویم چگونه داروی درد امروز ما، درست‌فهمیدن جایگاه عقلی است که با سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به صحنه آمده است. نمی‌دانم کدام جمله‌ی دکتر داوری را مقابل سخنان آن اولیاء الهی تشخیص داده‌اید تا در مورد آن بحث شود؟ موفق باشید

13217
متن پرسش
سلام علیکم: استاد همانطور که فرمودید در دعای جوشن کبیر باید اهل البیت (ع) را در نظر داشته باشیم، که کاملا صحیح است. 1. در مثال اسم عظیم این درست که ما به اهل البیت (ع) به عنوان مظهر اسم عظیم نظر داریم و در دعای جوشن به خود اسم عظیم منتقل می شویم؟ یعنی وقتی می گویم یا عظیم یعنی خدایی که عظیم است؟ و لب کلام: وقتی جوشن می خوانیم داریم خدا را می خوانیم یا اهل البیت (ع) را؟ ۲. در نظر داشتن اهل بیت (ع) هنگام دعا یعنی همان جهت گیری قلب به سوی اهل البیت (ع)؟ یعنی ممکن است هنگام دعا توجه خاص به اهل بیت (ع) نباشد ولی جهت گیری باطن به سوی اهل بیت (ع) باشد همین کفایت می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در ادعیه مسلّم فقط خدا را می‌خوانیم ولی اگر در مظاهر، او را نبینیم و با او آشنا نباشیم خدای ذهنی و مفهومی در فکر و ذهن ما است 2- در نظرداشتنِ به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» باز نظر به حق داریم منتها در آینه‌ای که حقْ را می‌نمایاند همان‌طور که در مقابل آینه به آینه نظر ندارید بلکه با مظهریت آینه به آن‌چه آینه می‌نمایاند، نظر می‌کنید. باید قلب را برای چنین نگاهی تربیت و آماده کرد که البته کار می‌برد. رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «مَنْ‏ رَانِى‏ فَقَدْ رَأى الْحَق»[1] اگر كسى من را نگاه كند حق را نگاه كرده‏است. مسلماً منظور پيامبر«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» نگاه‏كردن به گوشت و پوست «خود» شان نيست. بلكه پيامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از نظر غيبى در مقامى قرار دارند كه اگر كسى به آن حضرت نگاه كند در اعمال و گفتار آن حضرت، صفات و جمال حق را مى‏بيند. موفق باشید

 


[1] ( 1)- فصوص‏الحكم، مقدمه قيصرى، ص 85- جامع‏الاسرار، ص 300.

13214
متن پرسش
سلام علیکم: خیلی خیلی عذر می خواهم که وقت گرانبهایتان را می گیرم. خیلی ببخشید. خواهش می کنم جواب این حقیر را بدهید. 1. بنده جوانی هستم وقتی که می خواهم برنامه ریزی کنم برای مطالعه، ناامید شده و می گویم الان که خیلی دیر است و موقعیت های زیادی را از دست داده ای در نهایت سرخورده می شوم و رهایش می کنم. 2. به تجربه دیده ام که کثرت عبادت باعث کمال نمی شود بلکه فهم و مطالعه کتبی نظیر «رساله الولایه» و «برهان صدیقین» انسان را بالا می برد نظر شما چیست؟ 3. در جواب سوالی فرموده اید علومی مثل ریاضیات باعث کمال نمی شود بلکه تقوا و نگاه توحیدی باعث کمال است. سوال من این است این نگاه توحیدی این است که مثلا درخت و سنگ را که می بینیم عین ربط بودن اینها یا صریح تر بگویم این را ببینیم که اینها همان خدا هستند که به این شکل درآمده است را ببینیم؟ حلال کنید مزاحم شدم ببخشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  علم نور است هرکجای آن را بگیرید همان‌جا ابتدا و انتهای آن است. به همین جهت همین‌که شروع می‌کنید امیدواری در درون شما شکل می‌گیرد. در مورد توحید هم متوجه باشید در این مسیر آرام‌ارام به نگاه توحیدی بیش از پیش نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوید. گفت: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد».. موفق باشید

13186
متن پرسش
سلام: 1. اینکه می گویید در نماز باید هست انسان به هست مطلق متصل شود منظورتان چیست؟ کلا در نماز چگونه باید حضور قلب داشته باشیم؟ خواه ناخواه اموری فکر انسان را به خود مشغول می کنند. لطفا یک روش کاربردی توصیه کنید. 2. من خواستگارهای طلبه را رد می کنم چون از راه رفتن با طلبه (به دلیل پوشش خاصشان)خجالت می کشم آیا این مسئله در سیر و سلوک من مشکلی ایجاد می کند و نقطه ی ضعف من محسوب می شود؟ لطفا راهنمایی کنید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس در احساس هستِ خود در راستای اتصال به هستِ حق، راه‌گشا است. اصل بحث در شرح «رسالة‌الولایه» شده است. 2- لباس روحانیت، همان‌طور که در جواب‌های گذشته عرض شده، نماد یک تاریخ حیات فعّال دینی در جامعه‌ی ما در مقابل هر فرهنگ وارداتی است و لذا جامعه‌ای که گرفتار فرهنگ غیر خودی است و یک نوع بیگانگی از ریشه‌های فرهنگی را در خود دارد، نسبت به آن حساس است. راه‌کار؛ عقب‌نشینی نیست، بلکه در صحنه‌بودنِ روحانیت است و لذا خوب است که همسر یک روحانی دوش‌به‌دوش او در مناظر و مرائا حاضر باشد. موفق باشید

13185
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله استاد بزرگوار: حاج آقا، مدتی است که توفیق بیتوته با خدای سبحان از حقیر سلب شده؛ دلم برای اون تهجدهای دلنشین تنگ شده. لطفا نزدیکترین راه جهت نائل شدن به همچین ایامی را می فرمایید؟ خیلی متشکر از وقتی که برای پاسخ به سؤالم می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قرار خداوند است که ابتدا درِ باغ سبزی را به ما نشان می‌دهد که به معنای «چه عشق آسان نمود اول» باشد ولی بعداً انتظار حضرت حق آن است که با معارف و فضائل اخلاقی لازم به آن دست بیابیم به معنای آن‌که «ولی افتاد مشکل‌ها». پیشنهاد می‌شود در کنار کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» جهت استفاده از شرح مقالات آیت اللّه شجاعی را با شماره‌ی 09136032342 تماس فرمایید. موفق باشید

13199
متن پرسش
سلام: استاد در زمینه فلسفه عشق به چه کتاب یا سخنرانی مراجعه کنیم که مفید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انشااللّه با دنبال‌کردن کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت» همراه با شرح صوتی آن، جواب خود را خواهید گرفت. موفق باشید

13184
متن پرسش
سلام استاد: حضرتعالی در پاسخ سوال فرمودید: حضرت حق را فقط می‌توان در مظاهرش مورد توجه و محبت قلبی قرار داد. در فایل صوتی خود فرموده اید: «دین می خواهد ما را به اوج برساند تا با خدا ملافات کنیم. این ملاقات با رجوع به اسماء الهی ممکن است و اسماء الهی تجلیاتش اهل البیت (علیهم السلام) هستند.» پاسخ اول شما این تصور را ایجاد می کند که ما فقط به تجلیات اسم که اهل البیت هستند می توانیم محبت بورزیم و در آنجا متوقف می شویم. ولی فایل صوتی این را بیان می کند که وقتی قلب ما تجلیات (اهل البیت) را شناخت به خود اسماء منقل می شود. این برداشت درست است که ما از طریق محبت به اهل البیت متوجه تجلیات اسماء الهی می شویم و از طریق تجلیات به خود اسماء الهی منقل می شویم؟ امثالی می زنم اگر صحیح است راهنمایی فرمایید: هنگام خواندن دعای جوشن کبیر داریم خدا را به خود اسماء می خوانیم (نه تجلیات که اهل البیت هستند) چون از طریق حب اهل البیت تجلی را شناختیم الان به خود اسماء مرتبط شده ایم. به عبارت بهتر وقتی با توجه فلبی می گوییم یا علی قلب ما متوجه تجلی اسما می شود. ولی وقتی در دعای جوشن می خوانیم يا عَظيمُ، يا قَديمُ يا عَليمُ، اینجا با خود اسما مرتبط شده ایم (نه تجلیات که اهل البیت هستند) (لطفا مثال دعای جوشن کبیر را هم جداگانه پاسخ فرمایید) 2. جایگاه حب البیت را تبین می نمایید ممنون می شود جایگاه محبت به دیگران (همسر، فرزند، مومنین و حتی سایر مخلوقات خدا نظیر پرندگان) را در دیدگاه توحیدی بیان نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت آن وقتی هم که در دعای شریف جوشن کبیر ندا می‌کنیم یا عظیم! اگر بخواهیم قلب ما در کنار معنای آن دعا در صحنه باشد، باید نظر به مظهریت آن اسم در مظاهر داشته باشیم تا موضوع ملموس باشد و با نظر به تصدیقی که قلب از اسماء در مظاهر دارد با حق روبه‌رو می‌شویم، به‌خصوص وقتی مظاهری را مدّ نظر داریم که بسیار مصفّا هستند و ما را به حق مرتبط می‌کنند. عنایت داشته باشید در همين رابطه حضرت باقر (ع) مى‏فرمايند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه»[1] هركس مايل است‏ بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامى از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را مى‏ بيند و خدا نيز او را مى‏ بيند.

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 23، ص 81.

13196
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: چطور می شود که قرآن می فرماید از ابلیس کافران بود و به مقام ملائکه رسیده است، مگر می شود کافر بود و به مقامات غیبی هم دست پیدا کرد، در حالی که ملائکه هیچ گونه کفری ندارند و هم طراز شیطان می باشند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شده است. بدین معنا که ابلیس در آن مقام نسبت به اسم «اللّه» که آدم مظهر کامل آن است، کافر بود. موفق باشید

13195
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سخن آیت الله جوادی در مورد اینکه: 1. هر مرتبه از خلافت برای مرتبه ی ویژه ای از مراتب هستی جعل شده است یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که هر مرتبه‌ای از مراتب هستی حکم خاص خود را دارد و خلیفة اللّه در آن مرتبه حکم خاص آن مرتبه را بر آن مرتبه اعلام می‌کند. موفق باشید

13194
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه ازدواج با محارم حرام است و اولین انسان هم حضرت آدم و حوا بوده اند، در آن زمان ازدواج فرزندان آدم را با توجه به این حکم شرعی چگونه بررسی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی می‌فرمایند: تشریع عدم ازدواج با خواهر بعداً مطرح شده است. همان‌طور که حضرت یعقوب با خواهر همسرشان در عین زنده‌بودن همسرشان، ازدواج کرده بودند و بعداً حرمت این‌کار تشریع شد. موفق باشید

13193
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. در بحث این که ابلیس قبل از خلقت آدم بوده و مشغول عبادت هم بوده در صورتی که اجنه باید از پیامبر ما تبعیت کنند، چگونه پیامبری نبوده و شریعتی نبوده، و ابلیس عبادت می کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن‌ نحوه عبادت که ابلیس را تا حدّ ملائکه بالا برده است مثل همان تبعیتی است که حضرت آدم باید در بهشت از حضرت حق می‌داشتند و در قرب الهی قرار می‌گرفتند. و به همین جهت قرآن می‌فرماید: بعد از آن‌که آدم و ابلیس از بهشت رانده شدند، بحث شریعت مطرح شد و این می‌رساند که در آن مرحله نه برای آدم شریعت و تبعیت از شریعت مطرح بوده و نه برای ابلیس. موفق باشید

13192
متن پرسش
سلام خدمت استاد: آیا بحث نفس واحد آیه ی یک سورهء نساء حقیقت نوری اهل بیت و روح القدس، همان مقام روح یا اول مخلوق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است به‌خصوص که می‌فرماید زنان و مردان همه از آن حقیقت خلق شده‌اند. پس باید آن نفس واحد، حقیقت‌الانسان باشد. موفق باشید

13181
متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از پاسخگویی حضرتعالی که کلیت پاسخ خود را درباره عقل دریافت نمودم. ولی این هنوز برایم هست که 1. ما کارهای روزمره خود را با همین عقل انجام می دهیم؟ و این که می گویند عقل معاش منظور همین عقل است؟ ۲. هوش و حافظه چیزی جدای از عقل هستند یا مرتبه ای از عقل هستند؟ با تشکر و پاسخگویی حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مستحضرید نفس ناطقه‌ی انسان ابعاد مختلفی دارد یک بُعد آن قلب است و اُنس با حقایق، و یک بعد آن عقل است با وجوه مختلف. از وَجه قدسی عقل بگیر و فهم حقایق تا وجه مادون آن که همان عقل معاش است. یکی از ابعاد نفس ناطقه هوش و حافظه است که ربطی به عقل ندارد ولی یکی از ابعاد نفس ناطقه است. به همین جهت هستند کسانی‌که از نظر هوش و حافظه قوی نیستند، ولی عقل خوبی دارند. موفق باشید

نمایش چاپی