بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8689
متن پرسش
با سلام: در جواب سوالی فرموده اید: "آدم به جهت آدمیت‌اش به شجره نزدیک شد نه از جنبه‌ی نبوتش که مافوق دنیا و مافیها است." چطور آدمیت و نبوت که دو جنبه متفاوتند و به ظاهر متضادند (چون فرموده اید که جنبه نبوت از دنیا و مافیها بالاتر است) در یک شخص واحد جمع میشود و او شخصیت واحدی دارد؟ واقعا مساله پیچیده ای است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: مثل آن‌که فطرت و غریزه در یک نفر جمع می‌شود و یا خدا می‌فرماید: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» که فجور و تقوای نفس را در نفس ناطقه‌ی انسان جمع کرد. موفق باشید
8658
متن پرسش
با عرض سلام: بنده مدتی است در وجود خدا شک میکنم و هرچه روی برهان صدیقین هم فکر میکنم باز هم قلبم حالت انکار دارد. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به وجود خدا شک ندارید به این شک دارید که آیا این برهان می‌تواند آن خدایی را که می‌شناسید اثبات کند یا نه. به دنبال راهی هستید که خدایتان را برایتان روشن کند. شاید در مباحث معرفت نفس آن خدا را بهتر پیدا کنید. آن کسی که در به در به د نبال خداست به وجود خدا شک ندارد بلکه می‌خواهد بهتر او را پیدا کند تا با او مأنوس گردد. دنبال کنید پیدایش می‌نمایید و به او خواهید گفت «دیر آمدی ای نگار سر مست...... زودت ندهم دامن از دست». موفق باشید
8659
متن پرسش
سلام استاد. بنده از جواب سوال 8578 (اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟) قانع نشدم لطفا بیشتر توضیح بفرمایید. (البته بنده سوال کننده نبودم)
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سعی بفرمایید کتاب «هدف حیات زمینی آدم» را مطالعه بفرمایید معارف بسیار بلندی در آیات اولیه‌ای که مربوط به بهشت آدم هست برایتان پیش می‌آید. همین اندازه بدانید که حضرت حق به ملکوتیان خبر می‌دهد که بنا است در زمین خلیفه‌ای قرار دهد و سپس آن خلیفه را با تعلیم اسماء به صحنه می‌آورد. موفق باشید
8665
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: شما در بحث وحدت وجودی که در مسجد امیرالمومنین (ع) در ایام اعتکاف داشتید فرمودید وجود تشکیکی نیست و بلکه ظهور خداوند است که تشکیکی است. و آنچه که از تشکیکی بودن وجود در برهان صدیقین بیان کردیم من باب تعلیم است و حقیقت امر وحدت شخصیه وجود است. آیا با این صحبت در مورد نفس هم که شما در ده نکته بحث از تشکیکی بودن مراتب نفس می کردید برای تعلیم است و نفس انسان هم وجود تشکیکی ندارد و بلکه ظهور تشکیکی دارد؟ اگر امکان دارد کمی توضیح دهید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تشکیکی بودن نفس به این معنا که نفس در نزد خدا است ولی دائماً می‌تواند نسبت وجودی خود را با خدا شدید کند و از حجاب‌هایش بکاهد ربطی به تشکیکی‌بودن وجود که گمان کنیم یک وجود مطلق داریم و به صورت طولی و بیرون از وجود مطلق وجوداتی هست، فرق دارد. موفق باشید
8645
متن پرسش
با سلام. در جواب سوالی فرموده اید: "در روایت داریم هر اندازه عقل انسان رشد کند، خواب‌دیدن‌هایش کم می‌شود." پس اینکه حضرت رسول هر روز صبح از اصحابشان می پرسیدند هل من مبشرات چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خواب دیدن‌هایی که در اثر تحرک غیر قابل کنترل قوه‌ی خیال باشد، با رشد عقل و کنترل خیال کم می‌شود ولی آن حالاتی که در اثر صعود نفس ناطقه بر عالم بالا برای نسان صورت می‌گیرد پای برجاست که به آن، مبشّرات می‌گویند. موفق باشید
8633
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد 1) آیا در بحث سیر مطالعاتی که ارائه داده اید رعایت آن حتمی است؟ مثلا یکی از دوستان شروع مباحثه مطالب را از سلوک ذیل شخصیت امام (ره) بعنوان روش سلوکی نوین تعیین می نماید نظر حضرتعالی چیست؟ 2) در ابتدای جلسه نهم کتاب سلوک ذیل شخصیت امام (ره) به گفته ایشان که فرمودند "اقل مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند" بعنوان شخصیتی که در مقام تفصیل حقیقت اجمالی امام (ره) قرارگرفته اید موضوع را باز فرمایید و اگر فلسفه لازم می آید چه منبع یا منابعی را توصیه می فرمایید؟ 3) بنده حدود یک سالی است که بعد از ظهرها پس از استراحت از کار صبح تنهایی و با استفاده از سایت و گاها کتبی از مشهد مقدس از آثار شما بهره مندمی شوم و دو هفته ای است که دو نفر از رفقا بجمع پیوسته اند و احساس می نمایم روش مباحثه دلگرمی خاصی دارد و از سرخوردگی های مقطعی که در تنهایی رخ می دهد جلوگیری می کند توصیه ای اگر دارید بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست از جهتی نگاه فلسفی شما را نیز تأمین می‌کند به‌خصوص اگر تا بحث‌ معاد را با شرح آن دنبال کنید و بهتر می‌توانید مباحث کتاب سلوک را دریافت فرمایید. به نظرم اگر جمع رفقا از قبل بحثی از مباحث سیر مطالعاتی را کار کنید و بعد وعده کنید با یادداشت‌هایی که کرده‌اید با همدیگر مباحثه کنید خوب است. موفق باشید
8615
متن پرسش
سلام علیکم . در جواب عزیزی فرموده بودید : "حضرت حق بر اساس امکان و ظرفیت هر شیئ به نور اسماء‌اش بر آن شیئ تجلی می‌کند که آن ظرفیت و استعداد، همان جنبه‌ی امکانی آن شیئ است. " سوال اول اینکه آن ظرفیت شی را برای بار نخستین چه کسی تعیین میکند؟ آیا خب ذات احدیت این ظرفیت را تعریف میکند یا همان وجود شی؟ اگر حالت اول باشد که جبر پیش میاید؟ و سوال دوم اینکه امکان و ظرفیت هر شی ء همان عیت ثابت است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- «امکان» ذاتیِ هر شیئ است، چیزی نیست که خالق بخواهد. خالق شیئ «امکان» را وجود می‌دهد. به قول ابن‌سینا: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها» خداوند زردآلو را، زردآلو نکرد بلکه آن را ایجاد کرد. 2- آری امکانِ شیئ همان عین ثابته‌ی آن شیئ است که به عنایت الهی وجود پیدا کرده. موفق باشید
8574
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما و همه ی فعالان عرصه ی فرهنگ سوالی داشتم و آن اینکه سیر مطالعاتی الف (با استفاده از دی وی دی ها و کتابها) را که در سایت قرار داده اید، حدودا چه مقدار زمان نیاز دارد؟ به طور متوسط هفته ای چند ساعت نیاز دارد تا انشالله بتوانم در مدت 2 سال این سیر مطالعاتی را به پایان برسانم؟ قابل ذکر است که بنده معلم هنرستان هستم و در ایام مدارس، تقریبا پنج روز هفته (صبح تا ظهر) در مدرسه مشغولم. علاوه بر آن نیز ممکن است در پایان هفته هم کلاس های تدریس اضافی داشته باشم. ممنونم از حسن توجه شما سالم و سربلند باشید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: معارف الهی چون «نور» است، همین‌که وارد شوید روح و قلب به نشاط می‌آید. نه ماهی فکر آن را می‌کند که چه موقع به پایان آب برسیم و نه انسان در زندگی با معارف الهی باید فکر پایان آن را داشته باشد. گفت: «هر که چون ماهی نباشد جوید او پایان آب.... هر که او ماهی بود کی فکرت پایان کند». موفق باشید
8576
متن پرسش
با سلام. ضمیر «هم» دوم در «انباهم باسمائهم» به کدام مرجع برمیگردد؟ اگر به ملائکه برمیگردد چه لزومی داشت آدم اسماء ملائکه را به خود آنان نشان دهد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: باید به ملائکه نشان داده می‌شد حقیقت شما در نزد خلیفه الهی است. موفق باشید
8577
متن پرسش
با سلام. نظر شما درباره کتاب «خلیفه خدا» ی آقای عبدالله مستحسن چیست؟ به نظر می آید نظرات ایشان با علامه متفاوت است.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: من آن کتاب را مطالعه نکرده‌ام ولی در هر صورت آقای مستحسن اهل فکر‌اند و باید فکر ایشان را هم مورد توجه قرار داد. موفق باشید
8578
متن پرسش
با سلام: اگر مقام خلیفه اللهی همان مقام تعلیم اسماء است الف: چرا خداوند ابتدا میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» سپس میفرماید «و علم آدم الاسماء کلها» ب: چرا زمان فعل جاعل با علم فرق دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در قسمت «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً» خبر می‌دهد که اراده‌ی الهی به این تعلق گرفته که خلیفه‌ای در زمین داشته باشد و سپس عین ثابته‌ی آدم را مناسب چنین خلافتی می‌یابد و اسماء خود را در آدم به نظاره می‌نشیند تا خود را در آینه‌ی آدم بنگرد. موفق باشید
8579
متن پرسش
با سلام: چرا لفظ «جاعل» و «خلیفه الله» در «انی جاعل فی الارض خلیفه» به «خالق» و «بشرا» در سوره ص: «انی خالق بشرا من طین» تغییر یافته است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در سوره‌ی «صاد» نظر به بشر دارد به اعتبار صورت ظاهری آن و این‌که از جنس گِل است. موفق باشید
8580
متن پرسش
سلام: پرورش خیال یعنی چه؟ راه عملی برای پرورش خیال چیست؟ آیا با شعر می توان خیال را پرورش داد؟ اگر بله شعر های کدام شاعر خوب است؟ آیا مولوی خوبه؟ بهترین راه برای پرورش خیال چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خیال پرورش نمی‌خواهد خودش به اندازه‌ی کافی پرورش یافته هست. خیال را باید با تصفیه‌ی روح و عقل و با اُنس با حضرت حق پاک و صاحب جمال کرد و از طرفی در کنترل در آورد. تدبّر در قرآن و اشعار امثال مولوی و صداقت کارساز است. موفق باشید
8582
متن پرسش
با سلام: آقای عبدالله مستحسن در کتاب خلیفه خدا نوشته اند: وقتی خدا به آدم امر میکند که از اسماء"آنها"خبر بده آدم آن خلیفه هایی که قبلا بوده ولی در آسمان بوده و از این به بعد است که خلافت آنها باید در زمین هم جعل شود را به همه معرفی میکند. در اینجاست که خدا میگوید آیا نگفتم که من هم غیب آسمانها یعنی آن خلیفه هایی که در آسمانها بوده و شما خبر نداشتید را میدانم و هم غیب زمین و خلیفه هایی که میخواهند از این پس در زمین نیز خلافت کنند را میدانم. آن خبر مهم که جنبه غیب داشته همین بوده که ملائکه از آن بی خبر بودند. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حرف خوبی است. موفق باشید
8583
متن پرسش
با سلام: تفاوت تعبیر «فلما ذاقا الشجره» با آیه «فاکلا منها» به چه دلیل است و گویای چه مطلبی است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: ظاهراً این دو واژه به یک معنا در این دو آیه به کار رفته است. چون چشیدن هم یک نوع خوردن است و لذا می‌خواهد بگوید وقتی خوردنشان در حدّ چشیدن هم بود، عیوبشان ظاهر شد زیرا رویکردشان دنیایی گشت. موفق باشید.
8585
متن پرسش
با سلام: آیا «لقد عهدنا الی آدم من قبل فنسی و لم نجد له عزما» به صورت تکوینی در همه هست؟ اگر هست عزمی که در انبیاء اولوالعزم (ع) و در ائمه (ع) دیده میشود چه میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وجه تکوینی همه یکسان است چون همه از آدمیت برخوردارند و همه بر روی زمین آمده‌اند، تفاوت در شخصیت تشریعی آن‌ها است. موفق باشید
8603
متن پرسش
سلام یکی از کاربرا سوال کرده بود که احساس میکنه زمان براش خیلی زود سپری میشه و شما پیشنهاد کرده بودید که عالم انسان دینی رو مطالعه کنه می خواستم بدونم احساس زود سپری شدن وقت چه ربطی به این کتاب شما داره چون من این کتاب رو مطالعه کردم و ربطی بین این دو موضوع ندیدم و سوال بعدی اینه که چرا بعضی ها این احساس زود سپری شدن روزها رو دارن و بعضی ها ندارن این ریشه در چی داره؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در کتاب «عالم انسان دینی» متوجه می‌شوید که می‌توان در عالم حضوری ماوراء گذشته و آینده داشت که همان حضور در «حال» است و از آن طرف در آن کتاب متذکر روح غربی می‌شوید که انسان بین بی‌خیالی از یک طرف و بین گرفتارشدن در گذشته و آینده مانده است. این‌توجه به این دو نکته انسان را به تعادل می‌آورد 2- بعضاً این حالت به جهت غلبه‌ی وجه تجرد است و بعضاً به جهت بی‌خیال‌بودن. اولی را باید نگهبانی کرد و دومی را باید تصحیح نمود. موفق باشید
8604
متن پرسش
با سلامی با توجه به تاکید قرآن به تدبر و تفکر ما باید روی چه موضوعاتی تفکر کنیم؟ بارها شده نشسته ام تفکر کنم هیچی یادمان نمی آید زیرا لازمه این تفکر مطالعات قبلی می باشد که من ندارم. تشکر التماس دعا
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: قرآن ابتدا موضوعاتی مثل توحید، معاد، حضور سنت‌های الهی در عالم را با ما در میان می‌گذارد و سپس ما را دعوت به تفکر در این موضوعات می‌کند. موفق باشید
8564
متن پرسش
سلام علیکم. نظر حضرت امام (ره) راجع به پرستش ماه و خورشید و ستاره چیست؟ اگر ممکن است توضیحش دهید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم حضرت امام معتقدند حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» با ملکوت خیال و عقل و قلب روبه‌رو شدند که ستاره، ملکوت خیال و ماه، ملکوت عقل و خورشید، ملکوت قلب حساب شود. موفق باشید
8557
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد مقام معظم رهبری رای و مشارکت مردم را در مشروعیت نظام جمهوری اسلامی موثر می دانند. لطفا توضیح دهید چگونه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یعنی اگر مردم اصل نظامی که ولیّ فقیه در آن حاکم باشد را نخواهند، نظر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» آن است که آن حاکمیت مشروع نیست و ولیّ فقیه نباید حاکمیت خود را ادامه دهند، هرچند مردم در این مورد به وظیفه‌ی شرعی خود عمل نکرده‌اند. موفق باشید
8560
متن پرسش
سلام علیکم. شما فرمودید خورشید صورت ملکوتی عقل است. کدام خورشید؟ منظور همین خورشیدی که به ما می تابد، است یا خورشیدی دیگر مد نظر است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر نظم عالم مادون را حاصل نظم عالم ملکوت بگیریم می‌توان گفت همان‌طور که نور عقل تجلی می‌کند تا سایر قوا درست دیده شوند، ما به ازاء عقل ، نور همین خورشید موجب می‌شود که اشیاء این عالم درست دیده شوند. موفق باشید
8547
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی. جنابعالی فرمودید که روح انسان به عنوان یک موجود مجرد فقط هست و مردن برای او معنی ندارد و نیز فرمودید که این روح در تمام مراحل زندگی با حداقل یک جسم به سر میبرد. سوالی که پیش می آید این است که در زمان بین دو نفخه صور که همه موجودات مرده اند و خداوند میپرسد که پروردگار جهانیان کیست؟ و چون کسی نیست خود پاسخ خود را میدهد. درآن زمان ارواح که مردن برایشان معنی ندارد آیا مرده اند؟ و اگر نمرده اند چرا قادر به پاسخگوئی به خداوند نمی باشند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در آن مرحله که نور واحد قهار تجلی می‌کند در مقابل چنین اسمی هیچ موجودی استقلال ندارد که سخنی داشته باشند. در مرحله‌ی پایین‌تر است که هر مخلوقی می‌تواند خودش باشد با بدن مخصوص به خودش. موفق باشید
8529
متن پرسش
با سلام و عرض اردات اگر اذکار الهی (مثل تسبیحات حضرت زهرا) بدون حضور قلب گفته شود حداقل ثواب و اثر را دارد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری چون اراده‌ی اولیه‌ آن بوده که این اذکار را بگویید و ذهنتان در حین ذکر جای دیگر رفت، از برکات حداقلی آن بهره‌مند می‌شوید. موفق باشید
8537
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی در سوره بقره که می فرماید هیزم جهنم مردم و سنگ هست منظور از سنگ چیست؟ با تشکر از جنابعالی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا در آیه‌ی 24 سوره‌ی بقره می‌فرماید:«فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ» بترسید از آتشی که عامل شعله‌ورشدنش، خودِ انسان است و تعلقات دنیای مادی او، که برای کافران آماده شده. وَقود نار، خودِ انسان است و تعلقات او که از درونش شعله می‌کشد چون خود انسان آن را افروخته است. این آیه به زیبایی تمام ماهیت آتش جهنم را روشن می‌کند. موفق باشید
8539
متن پرسش
سلام علیکم. استاد: با توجه به مباحث تجرد نفس و مسئله‌ی معاد در حکمت صدارئی که «هم‌اکنون قیامت همه برپاست» و این‌که خود پیامبر هم فرمودند: «الان قیامتی قائم». پس قیامت چیزی نیست که آینده بوجود بیاید و هم اکنون وجود دارد و ما به دلیل کثرت حجاب‌ها نمی‌توانیم آن را ببینیم. اما این‌جا یک سوال پیش می‌آید. بعد از صراط و کتب و ... هر کسی با توجه به درجه‌ی نفسش یا در یکی از مراتب جنت است و یا در یکی از مراتب آتش است. پس حساب همه مشخص شده است. یا جهنمی است و یا بهشتی است. اما ما در دنیا چگونه می‌توانیم بگوییم الآن قیامت همه قائم است. در حالی‌که من در یک روز ممکن است چند بار بهشتی باشم به دلیل کارهای خوبی که انجام دادم و چند بار جهنمی باشم به دلیل کارهای بدی که انجام داده‌ام. حال در بین آن کارهای خوب یک کار واقعاً از سر خلوص بوده و برای به امید لقای خداوند انجام شده و یک کار در همان روز از سر میل به نعمات بهشت بوده است. و یا در همان روز یک ریا و نفاق انجام می‌دهی که یک مرتبه از آتش است و کاری دیگر انجام می‌دهی مثل دروغ که مرتبه‌ی دیگری از آتش است. حال با توجه به این‌که قیامت همه اکنون برپاست پس یا باید در بهشت باشند و یا در جهنم، و اگر در بهشت باشند در درجه‌ی خاص و متعلق خود هستند و در جهنم هم همچنین. در حالی‌که ما در روز چند بار جهنمی هستیم و چند بار بهشتی و حالت جهنمی‌مان هم ثبات ندارد گاهی با عملی در عمق آتش قرار داریم و گاهی در آتش قرار داریم ولی شدتش فرق دارد. این حالت‌ها چگونه با همدیگر قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همان‌طور که در حدیث معراج داریم رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» وقتی از اهل بهشت دیدن کردند و دیدند فرشتگانی که مشغول ساختن قصرها برای اهل بهشت‌اند، بعضاً متوقف می‌شوند و باز به کار ادامه می‌دهند و چون حضرت علت را پرسیدند، جبرائیل عرض کرد؛ وقتی از طرف اهل زمین مصالح لازمه که همان توحید الهی بود برسد، آن‌ها مشغول کارند. پس معلوم می‌شود اهل بهشت یعنی آن عده‌ای که رویهم‌رفته اهل بهشت‌اند، گاهی که کوتاهی می‌کنند از ساختن بهشت خود محروم می‌شوند و مسلّم اهل آتش نیز به همین شکل‌اند، و این جنبه‌ی کلّی شخصیت آن‌ها است. ولی در یوم‌الحساب جنبه‌های جزئی هرکس مشخص می‌شود و حتی ممکن است آن‌هایی که اهل بهشت هستند و برای خود قصرها هم ساخته‌اند مجبور باشند مدتی از آتشِ عقاید باطل و اخلاق فاسد عبور کنند تا شایسته‌ی آن وجه آرمانی خود شوند. موفق باشید
نمایش چاپی