بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30658
متن پرسش
با عرض سلام: مطلبی را ابتدا از آیت الله نکونام شنیدم که بچه های آدم بجای آنکه بگوییم با موجودات دیگری چون جن ازدواج کردند یا بگوییم خواهر برادر مزدوج شدند با همان انسان نماهایی که روی زمین بودند ازدواج کردند. اخیرا که برین موضوع تامل می‌کردم بنظر رسید قول احق همینست چون ازدواج با محارم آنقدر قبیحست و آثار وضعی در ژنتیک و ... دارد که به سادگی نمی‌توان قائل به حلیت آن در ابتدای امر شد به راحتی خداوند می‌توانست بجای اینکه مستقیم ۲ نفر را بیافریند (خلقت مستقیم هم جای سوال است و خلاف موازین فلسفی) چه اشکالی داشت ۴ نفر را بیافریند دو مرد و دو زن تا بعد به مشکل ازدواج محارم برنخورد مویدی که اخیرا در ویکی پدیا دیدم این است: «انسان خردمند با دیگر انسان‌تباران، بچه‌دار شده‌اند و این باعث شد که پس از انقراض سه گونه دیگر، انسان‌تباران، دی ان ای آن‌ها همچنان در انسان خردمند، موجود باشد. انسان خردمند، حامل دی ان ای انسان‌تبار دنیسووا، انسان نئاندرتال و گونه‌ای دیگر که هنوز شناسایی نشده می‌باشد.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دلایلی بر این امر نداریم بخصوص که به گفته‌ی علامه، این امور مربوط به شریعت است و از حضرت نوح «علیه‌السلام» به بعد مطرح شده. موفق باشید

30652
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهر زاده عزیز: بنده کتاب هایی که شرح صوتی آن بر روی سایت قرار داده شده را به این ترتیب دنبال کردم خویشتن پنهان، برهان صدیقین و حرکت جوهری، معاد، آداب الصلاه، شرح سوره حمد، رساله الولایه، به همراه صوت و یادداشت بیانات شما در حاشیه کتاب، چند جلسه ای هم از شرح مقالات، با توجه به تاکید جنابعالی در مورد کتاب معرفت و نفس و حشر و اینکه صوت آن جلسات روی سایت قرار داده نشده و بنده با فرمایشات جنابعالی خیلی بهتر با کتاب و مباحث ارتباط می گیرم، لطفاً بفرمایید چگونه مباحث را ادامه بدهم؟ (ادامه شرح مقالات یا کتاب معرفت نفس و حشر یا شرح مصباح الهدایه و یا اگر نیاز به مطلب دیگری هست بفرمایید که به آن رجوع کنم.) با تشکر. ارادتمندم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کیفیت‌های صوت کتاب «معرفت نفس و حشر» پایین است و به همین جهت در سایت قرار نمی‌گیرد. ولی اگر از حاج آقا نظری بخواهید، برایتان ارسال می‌کنند. ۲. بستگی به ذوق خودتان دارد. ولی اگر با کتاب «معرفت نفس و حشر» شروع کنید و بعد با جلد اول مقالات کار را ادامه دهید و سپس شرح کتاب «مصباح الهدایه» را دنبال کنید، إن‌شاءالله خوب است. موفق باشید

30651
متن پرسش
سلام: مطلبی را در یکی از سایت ها از یکی از وزرای سابق همین دولت به این مضمون دیدم که آقای روحانی آن زمان که احساس کردند نمی‌توانند به وعده هایی که دادند جامه تحقق بپوشانند می بایست انتخابات زودرس انجام می‌دانند و امر را به دیگری می سپردند این یک. در مجلس زمزمه هایی مبنی بر استیضاح دولت از همان اوایل تشکیل مجلس در بین برخی وجود داشت این دو. در مورد اول جایی خواندم جناب روحانی قصد استعفا داشتند ولی رهبری فرمودند تا روز آخر دولت بایدبه کارش ادامه دهد. در مورد دوم هم که رهبری فکر کنم مانع استیضاح شدند، نتیجه اینکه وقتی دولتی ناکارامدست و نه خودش مایل به ادامه کار است نه مجلس و نه ملت خواهان او هستند (حالا یک عقبه مردمی یا حزبی و جناحی وسیعی برایش باقی مانده بود می گفتیم مصلحت نیست با مردم و احزاب درافتاد) و رهبری اصرار بر ماندن او دارد اولا دلیل اصرار ایشان چیست؟ ناکارامدی آن که زودتر از اینها مشخص شده بود و ثانیا آیا رهبری مسئول تداوم این دولت و این همه آلامی که می‌کشیم نیستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی این امور مربوط به سال آخر دولت است که عملاً آن استعفا و یا آن استیضاح، ثمری به بار نمی‌آورد زیرا تا برگزاری انتخابات، معاون اول باید امور را به‌دست می‌گرفت که عملاً همان یک‌سال که باید دولت تمام می‌شد، در اختیار معاون اول بود و علاوه بر آن‌که تشنجاتی به‌وجود می‌آمد که قابل پیش‌بینی نبود و رهبر انقلاب با توجه به این امر، حکیمانه مصلحت دیدند کار با همین دولت تمام شود. موفق باشید

30649
متن پرسش
با سلام: جزوه وظیفه جبهه فرهنگی انقلاب از سخنرانی آقا با جبهه فرهنگی در تاریخ ۲/۲/۹۲ استفاده شده ولی در سایت حضرت آقا همچین سخرانی در این تاریخ صورت نگرفته این بیانات از حضرت آقاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که در ذهن دارم بنا به توصیه‌ی خود مقام معظم رهبری، تصمیم بر آن بود که رسانه‌ای نشود. ولی رهبر انقلاب در اول فروردین ۹۳ متذکر آن جلسه شدند. موفق باشید

30640
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در شرح مناجات شعبانیه یک جای آن فرمودید، وقتی راه باز شد و دل آمد وسط، هم ملک می آید و هم شیطان که با التماس و ناله باید از این مرحله رد شد، اینکه در مورد ماه شعبان گفته میشه باید راه پیدا بشه، و اون راه در ماه رمضان کمک می کنه، منظور از این راه آیا دل هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با عقل، در میدان می‌آییم تا همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی 30639 عرض شد آرام‌آرام دل، منوّر شود. موفق باشید

30643
متن پرسش
سلام: ۱. بنظر می‌رسد نفس رحمانی عام تر از کون جامع باشد گرچه هر دو از عرش تا فرش هستی کشیده شده اند تایید می فرمایید یا اینکه این دو یکی هستند؟ ۲. انسان کامل لابشرط قسمی است یا مقسمی و در فرض اخیر تفاوتش با ذات باری که او نیز مقسمی است چیست؟ ۳. جناب منوچهر خادمی در مقاله لاادری بودن عرفا در مقام ذات است اعتبار دیگری که در آن نه لحاظ با غیر، که مفاد لابشرط مقسمی است درنظر گرفته می شود و نه عدم لحاظ با غیر را اثبات کرده و این اعتبار را مناسب ترین لحاظ برای ذات غیبی حق دانسته است که لوازمی همچون پذیرش اجتماع نقیضین را در پی دارد در کتاب حکمت انسی مرحوم معارف هم فکر کنم اشاره داشتند برخی عرفا مقام ذات را ورای لابشرط مقسمی می‌دانند حال آن مطلب جناب خادمی و یا این مطلب معارف مورد تایید شماست؟ یا همان مقسمی را مقبول می‌دانید و یا به شرط لا که به حکمایی چون صدرا نسبت داده می‌شود. https://www.google.com/url?q=http://wisdom.ihcs.ac.ir/article_1109_abf5b8e86576ec5828b29ca1e8ef8d52.pdf&sa=U&ved=2ahUKEwjf5oygnNvvAhXUtXEKHW9PDqkQFjADegQICRAB&usg=AOvVaw1zvP9WF-tQHIG8LTQjm7VK
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این نوع مباحث را نباید در محدوده‌ی سؤال و جواب دنبال کرد زیرا هر کدام از این واژه‌ها به اعتبارهای مختلف و نسبت‌هایی که پیش می‌آید، معنای مختلف دارند. مثل همان نَفَس رحمانی و کون جامع، که به یک اعتبار، یکی هستند که تازه باید معلوم شود آن اعتبار کدام است و برعکس. موفق باشید

30639
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد: اگر شخصي با تحقيقات و منطقا' و عقلا' به حقانيت اسلام و شيعه و احكام پي ببرد و باور كند و با اين اعتقاد جلو برود، آيا درست باور كرده؟ يا اينكه گفته مي‌شود عشق مرزهاي عقل و منطق را پشت سر مي گذارد مهمتر است؟ در حاليكه عشق به خدا موهبتي است كه شامل حال شخص مي‌شود حتي بدون تلاش و تحقيق، مثل شهدايي كه ١٢-١٥ سال داشتند. خيلي ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان همواره عقل را در صحنه داشت و مطابق آن عمل کرد، جان او آماده می‌شود تا انوار الهی بر آن بتابد و عشق حضرت محبوب به میان آید. موفق باشید

30642
متن پرسش
سلام: در مواجه با اشیا ماهیت آنها به ذهن می آید یا وجود؟ اگر ماهیت، ماهیت که اصالت و وجودی ندارد تا از جایی به جای دیگری برود و اگر وجود، چرا وجود ذهنی منشا اثر در ذهن نیست؟ مثلا آتش در ذهن خاصیت احتراق ندارد باز اگر بگوییم ماهیت می آید سوال اینست چرا بخشی از ویژگی های ماهیت می آید مثلا احتراق از مقومات ماهیت آتش است پس چرا آتش ذهنی سوزان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در خارج و در واقعیت هست، تنها و تنها وجود است منتها در مظاهر مختلف. و انسان اگر متوجه‌ی این امر نباشد به آن مظاهر نه به اعتبار وجود، بلکه به اعتبار محدودیت امکانی‌شان، اصالت می‌دهد. در حالی‌که آن‌ها ماهیت‌هایی هستند که ذهن مفهوماً آن‌ها را می‌شناسد و نه اصالتاً. و باید از این موضوع غفلت نشود. موفق باشید

30637
متن پرسش
سلام وقت به خیر: می‌خواستم بدونم برزخ و قیامت روحانی هستن یا جسمانی؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جسمانی هستند ولی جسمِ برزخی و قیامتی، مثل جسمی که در خواب از اشیاء می‌یابیم. در این مورد جزوه‌ی «چگونگی حیات بدن اُخروی» که روی سایت هست می‌تواند کمک‌کار باشد. http://lobolmizan.ir/leaflet/1295/ . موفق باشید

30636
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: وقتتون بخیر باشه و ان شاء الله در این ایام خداوند نعمت خود را بر شما دو چندان بگرداند. استاد در زندگی یک تغییر رویه ای دارم می دهم، مناسب دیدم شما هم نظر خودتون رو ارسال بفرمایید. من طرفدار و تابع رهبری بوده ام (بجز حدود ده روز جریانات آبان 98) در این ارتباط و علاقه قلبی خللی وارد نشد، برای آن چند روز هم نظرم این بود رهبری اشتباه می کند «وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ» و در صحبت های بعد، شهید خواندن افرادی که در این جریان کشته شدند و پرداخت دیه به آنان را نشانه بازگشت دانستم و نظرم اصلاح شد. ولی الان تقریبا نظرم در حال تغییر است (با نظرات شما هم تا حدودی آشنا هستم - نایب امام زمان دانستن و اینکه هرکسی که از شما آدرس امام زمان را می پرسه شما به رهبری ارجاعش میدین) به نظرم رهبری و حاکمیت در امور اقتصادی و ... به هیچ وجه نمره قابل قبول ندارند و ایراد اصلی آنها این نیست که توانمندی ندارند، بله اشکال اصلی آنجاست که در جایی که تخصص ندارند وارد می شوند و بقیه را ساکت و از میدان به در می کنند، این رفتار خطای بسیار عظیمی است. بنابراین تغییر نظر من تقریبا به این صورت میشه: بجر در موارد سیاست خارجی در زمینه عزت کشور اسلامی و مسلمانان، و ایستادگی در برابر کفر جهانی تا آخرین نفس، و حفظ اصل نظام بقیه موارد قابل قبول نیست، و بلکه بخاطر انحصار و ... که حاکمیت ایجاد کرده اشتباه است. (خودم در حد وسع تا جایی که توانستم در زندگیم در این مسیر بوده ام - در همون حد خودم اعم از کار مهندسی و یا دفاع از رهبری) برای نمونه خدمتتان عرض کنم: دولت کسری بودجه خود را امسال، از جیب اقشار ضعیف جامعه برداشت. قبلا هم این موضوع اتفاق می افتاد ولی امسال بصورت علنی و رسمی و کلان. شما در مورد کسی که ادعای مسلمانی داره و هر وقت پول لازم میشه از دیوار مردم بالا میره چه می فرمایید؟ چیزی که ما در رساله ها خوندیم، نماز خوندن با پیراهنی که یک نخ غصبی هم داشته باشه قبول نیست حال فرض کنید بری در خانه یکنفر دیگر، قسمتی از خانه را تصرف کنی، صورت نماز بر جای آوری، و فریاد حمایت از مظلوم و مقابله با ظالم سر بدی. =========================== لطفا نظر و راهنماییتون رو از من دریغ نفرمایید. در پناه خدا موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که برای آباد کردنِ دهی نباید شهری را خراب کرد. کارِ بزرگ حفظ انقلاب، عاقلانه‌ترین و عالمانه‌ترین کاری است که رهبر معظم انقلاب سعی دارند نسبت به آن همّت عالیه بورزند و به همین جهت وظیفه‌ی خود می‌دانندکه در بعضی موارد اغماض کنند تا اصل قضیه بماند و مشکلات فکری و تاریخی ما به مرور رفع شود. تازه فراموش نکنید چاپ پول بدون پشتوانه، هرچند که کار خوبی نیست، ولی بالاخره آن پول برای رفع مشکلاتی است که مردم دارند و از این موضوع نباید غفلت کرد. و البته این نشان می‌دهد که دولت، دولت موفقی جهت کم‌خرج‌کردنِ نیازهای نظام اداری نیست و مشکل را با روی کارآمدن دولت قدرتمند باید حل کرد، نه با عبور از انقلاب اسلامی. موفق باشید

30641
متن پرسش
سلام: متنی که برای شما می فرستم از صفحه 407 کتاب فرزندم این چنین باید بود _ جلد ۱_ است. و اما متن: «به هر حال عنایت دارید که یگانگی شرط کمال خداوند است چون اگـر دو خـدا در عـالم بود هیچکدام کامل نبودند، زیرا کمالاتی این خدا داشت که آن دیگري نداشـت و بـالعکس و در آن صورت هیچکدام خدا نبودند چون نقص با واجب الوجودبودن و عین وجود بودن خـدا نمی‌سازد.» استاد مگر ما نمی گوییم خداوند صاحب تمام صفات و کمالات است، حالا چطور ممکن است خدایی دیگر بیاید و صفات و کمالاتی غیر از خدای اولی داشته باشد!؟ مگر دیگر صفتی در عالم می ماند که خدای دیگر داشته باشد و خدای اولی نداشته باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین دلیل فرض دو خدا محال است و در آن صورت هیچ‌کدام خدا نیستند و باید بگردیم خدای واقعی را پیدا کنیم. موفق باشید

30635
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: اعیاد بر شما مبارک باشه ان شاء الله. حدود دو سال هست که گروهی به نام آرمانشهر مهدوی با هدایت شخصی روحانی تشکیل شده است. مبانی توحیدی امام خمینی را به عنوان پایه های اصلی فکری خود معرفی می‌کنند. کتاب اسرار الصلوه امام را مبنای اندیشه های خود قرار داده اند؛ بر توسعه محبت و حب الهی میان همه افراد جامعه مسلمین تاکید ویژه دارند. حتی با سطوح و مراتب پایین ایمان. منشاء همه مشکلات در جامعه را نبودن حب الهی و در میان بودن منیت ها می‌دانند شعار تو خودمی یکی از اصلی ترین شعارهای آن ها است. نکته ی که برای بنده سوال شده است میزان علاقه و ارادت بسیار زیاد اطرافیان این روحانی به اوست به نحوی که حرف های ایشان برایشان حجت محض است، هیچ گونه نقدی را به ایشان نمی پذیرند، تعصب خاصی نسبت به ایشان دارند. موضع گیری های ایشان در مسائل مختلف هم تامل برانگیز است، مثلا شدیدا معتقدند نباید مسئولین کشوری هیچ گونه اختلاف رای و نظری با هم داشته باشند، اصلا نباید هیچ نقدی به اندیشه و عملکرد مسئولین داشته باشیم و در این حوزه آقای رفسنجانی را مظلوم تر از شهید بهشتی می‌دانند که با تفکر انگلیسی مورد هجمه واقع شده است. نسبت ایشان را با مقام معظم رهبری مانند نسبت امام علی با پیامبر می‌دانند. در صورت نیاز متن سخنرانی ایشان را در این باره می‌توانم ارسال کنم. برخی از قائم مقام های ایشان خود را بازنشسته کرده اند نا بتوانند به کارهای آرمانشهر رسیدگی کنند. اعضای این گروه خود را در مراتب توحیدی ویژه ای می‌بینند، استادان را که ذوب شده در توحید و محبت الهی می‌پندارند؛ آثار شرک را در رفتار و اعمال دیگران رصد می کنند. و به نظر می‌رسد آرام آرام میان خودشان و دیگر افراد جامعه؛ حتی اقوام خود، فاصله معناداری احساس می‌کنند. اگر بخواهند صدقه بدهند به اعضای گروه خود می‌دهند، با آن ها در باغ های شخصی تفریح می‌روند، برخی از اعضای مجرد بنا به گفته استاد فقط می خواهند با کسانی ازدواج کنند که از لحاظ توحیدی از آن ها بالاتر باشند. بنابراین سنشان بالا رفته و مجردند و پدر و مادرهایشان از ایشان ناراضی هستند. به نماز شب و ذکر و توسل به امام زمان بسیار اهمیت می‌دهند، معتقدند باید مدلی از آرمانشهر مهدوی (توحیدی محض) بسازند در ابعاد کوچک تا الگویی باشد برای دیگران که متوجه آرمانشهر مهدوی بشوند. متاسفانه تنها اندیشه راسخ و برتر را اندیشه استادشان می‌دانند، برای او تقدس بسیار زیادی قائل اند به نحوی که معتقدند اگر کسی به ایشان بی احترامی کند حتما به مشکلات بزرگی مبتلا می‌شود و برای این ادعا شاهد دارند. به روایاتی مثل اینکه زمانی که امام زمان ظهور می‌کنند علماء با ایشان مخالفت خواهند کرد استناد کرده و نقدهایی که از طرف علمای حوزه به اندیشه استاد وارد شده است را جنس همان مخالفت ها با امام زمان می‌دانند. از روایت در زمان طهور زنی از از جایی به جایی می‌رود بدون هیج مزاحمتی این استفاده را می‌کنند که در جامعه آرمانی مهدوی حجاب لازم نیست. استاد دو همسر دارد، با خانم جوانی ازدواج کرده چون خانم اول او از لحاظ توحیدی بودن همطراز ایشان نبوده و دبیلن شیوایی برای ترویج اندیشه ایشان را نداشته است. استاد حدود ۶۰ سال سن دارند. نکته ی مورد سوال برای من خواب های عجیبی است که اعضای این گروه مکررا می‌بینند، باغ و بهشت و امام زمان و توجه خاص امام به افراد این گروه و به ویژه شخص استاد. مطمئن هستم که این خواب ها واقعا دیده شده اند. خواب ها اطمینان افراد را نسبت به استاد و تفکرات و منش ایشان مستحکم می‌کند. استاد عزیزم! نمی‌توانم متوجه حقانیت یا علل اصلی انحراف این جمع بشوم. آنچه از ایشان منتشر می‌شود به ظاهر قابل خرده گرفتن نیست؛ یکی از اعضای خانواده در این گروه حاضر است و به این علت جزئیات بیشتری درباره شان می‌دانم. نگران ایشان و سایر عزیزان خوب و مخلص این جمع هستم چون می‌دانم انسان های پاک و مخلصی هستند. به صورت جدی سعی در جذب افراد دارند. لطفا نظر شریفتان را بفرمایید. اگر درباره خواب ها که آیا صادق هستند یا نه توضیح بفرمایید ممنون خواهم شد. وظیفه بنده نسبت به این گروه چیست؟ به خاطر طولانی شدن بحث پوزش می طلبم. «لطفا این سوال منتشر نشود.» در این ایام عزیز از شما التماس دعای مخصوص دارم. در پناه و عنایت خاص حضرت زهرا سلام الله علیها باشید ان شاء الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان در هیچ حالی نباید عقل خود را تعطیل کند و صرفاً پیرو کسی باشد. ۲. به ما فرموده‌اند: «ره چنان رو که رهروان رفتند». مگر می‌شود این‌همه انسان‌های متدین و عالمان وارسته را نادیده گرفت؟ ۳. مگر در روایات ما متذکر نشده‌اند که خواب، حجّت نیست و حتی بعضاً شیطان در خواب القائاتی می‌کند تا بازار بعضی از توهّمات را گرم نماید. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در رابطه با این نوع خواب‌ها که انسان‌های ساده و کم‌عقل گرفتار آن می‌شوند، شده است. موفق باشید

30633
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. کتاب تحریر ایقاظ النائمین آیت الله جوادی آملی رو دارم میخونم. در بیان ملاصدرا و تقریر آقای جوادی توحید خاصی، وحدت در عین کثرته یا به بیانی دیگه، وحدت وجود و کثرت شهود. به این معنا که عارف خدا رو در مظاهرش ببینه خب من یک سوال برام ایجاد شد. آیا نمیشه هم وحدت وجود باشه و هم وحدت شهود؟ این مرتبه آیا بالاتر نیست؟ چون‌که خود حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم هم که استغفار هفتاد باره داشتن به این جهت بود که کثرت رویت حق تعالی، در مظاهر داشتن دیگه. (بنابر تفسیر حضرت امام خمینی رحمت الله علیه از استغفار معصومین)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کثرت شهود، منافی وحدت شهود نیست. کثرت شهود یعنی او را در مظاهر متکثر می‌یابیم. آری! او جلّ جلاله است که با نور اسماء در مظاهر مختلف به ظهور آمده. موفق باشید

30631
متن پرسش
سلام: دو تا سوال داشتم: ۱. گوش کردن به سابلیمینال برای تغییر خصوصیات ظاهری یا وضع زندگی گناه داره؟ ۲. کسی که به گناه استمناء آلوده باشد آیا همسر خوب و ایده آل نسیبش می‌شود؟ یا به خاطر گناهی که مرتکب شده همسر خوب و قسمتش از بین می‌رود؟ و یا توبه کردن باعث می‌شود که همسر عالی و ایده آل داشته باشد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم این امور با توهّمات و ساختن توهّمات همراه است. خداوند به انسان عقل داده است که بتواند با آن زندگی کند. ۲. ان شاءالله با توبه، انسان می‌تواند در جایگاهی قرار گیرد مثل کسی که گناه نکرده است. موفق باشید 

30630
متن پرسش
سلام: چرا شعار اسلام «لا اله الا الله» است که بار وحدت وجودی ندارد. اله به چه معناست اگر معنا کنیم لا واجب الوجودی الا الله سوال مطرح می‌شود چرا نفرمود لا وجود الا الله؟ یکی از اساتید دیدم معنا می‌کند شیداگری جز اله نیست یعنی هر چه شیداگر می‌بینید اوست ولی بنظر حقیر این رفع و رجوع ها صحیح بنظر نمی‌رسد نه اعراب ای بسا در فضای شیدا میدا بودند نه عموم مسلمین از کلمه اله این شعر ها به ذهنشان خطور کرد. از سویی دیگر قرآن بحث قرب را مطرح می‌کنید و خود این کلمه در خود مفهوم بعد را نهفته است دو شی هر چه بهم نزدیک باشند باز بعدی ولو اندک دارند مگر آنکه بهم بچسبند اگر چه درین حالت هم بعدی همچنان هست و وحدت تام رخ ننماییده است. بحث یکی شدن که هیچ بهم چسبیدگی یا تعبیر کنیم التصاق انسان با خدا را در کدام آیه می‌توان یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید بتوانیم بین خدایی که در همه‌جا هست و در عین حال باید به سوی او باشیم، جمع کنیم و این همان نظر به احدی است که در عین حال، صمد است و باید به سوی او بود. و این با رفع حجاب‌ها ممکن می‌شود تا آن‌جایی که انسان بتواند حضور همه‌جانبه‌ی خدا را بیابد. موفق باشید

30619
متن پرسش
سلام: یکی از معارف عرفانی قرآن که بتوان ادعا کرد مسبوق به سابقه نبوده است یا مثلا با مقایسه با تورات و انجیل بتوان ادعا کرد بر آنها برتری دارد را بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی معارف انبیاء مبتنی بر توحید است و تفاوت در عمق بیشتر توحیدی است که در اسلام ملاحظه می‌فرمایید. مثل توحید سوره‌ی «قل هو الله احد» که چگونه او در عین آن‌که «احد» است و همه‌ی هستیِ بیکرانه را شامل می‌باشد، «صمد» است و باید به سوی او رفت. که بحث مهمی است. و جمع آن، نگاه توحیدیِ خاصی را می‌طلبد. موفق باشید

30615
متن پرسش
با سلام و عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت بقیه الله الاعظم (عج). به نظر شما یک نوجوان چگونه می تواند به امام عصر ( عج) و تعجیل در ظهور ایشان کمک کند؟ ان شاءالله بتوانیم لحظه ظهور حضرت را تماشا کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نگاه و نظر و تأکیدات نایب آن حضرت نباید غفلت کرد. موفق باشید

30614
متن پرسش
سلام استاد: بنظر می رسد ایرانی در کنار روح تشیع، روح ایرانی خود را در طول تاریخ ولو مخالف آموزه های مذهبی اش هم باشد حفظ نموده است و حتی می‌توان گفت این روح و این حوالت ازلی از اهمیت بیشتری برای ایرانی برخوردار بوده است و جزو ذاتیات اوست و مذهب عرضی است چه می‌بینیم مذهب به زور شمشیر ظاهرا تحمیل می‌شود و اکثر ایران تا صفویه اهل تسنن هستند و باز صفویه با شمشیر گویا تشیع را حاکم نمود و ملت شیعه شد والا اگر حقیقت جویی مطرح بود این تلونها چه معنایی دارد؟ اما می‌بینیم حتی برخی پوسته های این روح را هم احدی نتوانسته در طول تاریخ ازین ملت بگیرد. مثل چهارشنبه آخر سال یا نوروز حتی جمهوری اسلامی که در طول چهل سال از زمین و آسمان برای بسط اسلام کوشید و روی خوش به رسوم ایرانی نشان نداد نتوانست اندک خراشی بدین پوسته وارد سازد چه رسد به مغز آن گرچه بسی مغز این ملت را خوردند و تراشیدند. راستی چرا اسامی ماه ها هنوز ایرانیست و تاریخ مقبول ایران شمسی است نه قمری که اسلام توصیه نمود؟ و چرا نوروز پرشکوه ترین عید این ملت است و جمهوری اسلامی گریزی از تعطیلی ۴ ، ۵ روزه آن بر خلاف مذاق خود و اسلام ندارد و اعیاد بزرگ اسلامی می آیند و می روند وانگار نه انگار. همچنین مطلبی را از زبان استاد سید حسین نصر شنیدم یا خواندم اگر اشتباه نقل نکنم اینست که ایشان موافق تداوم سلطنت بودند و ریاست نهاد ملکه را پذیرا شدند و گویا در نهاد ایرانی جایگاه سلطنت را مستقر می‌دانستند برایم تعجب آور بود ایشان با آن مقام علمی و عرفانی چرا دلبسته سلطنت هستند. نگو آنچه پیر در خشت بیند... باری روح ایرانی بخوبی بعد از انقلاب ایرانی خود که علیه ظلم بود نه علیه نهاد سلطنت و واقعا اگر امام به رغم توصیه ناصحان بر حذف سلطنت نمی کوشید ملت به همان مشروطه که شاه سلطنت کند نه حکومت - و این خیانتی بود که دو شاه آخر علیه نهاد سلطنت مرتکب شدند - قانع بودند اما به هرحال شد آنچه شد ولی باز بعد از انقلاب، ایرانی نهاد شاه را بازپروری کرد با اندیشه های عرضی اسلامیش متلایم کرد موروثی بودن آن که منشا فساد بود حذف کرد سعی کرد اقل اختیارات اجرایی را بدو بدهد و در قانون اساسی هم می‌بینیم مقام مسئول شناخته نشده است و آن نهاد شاهنشاهی ولایت فقیه است اگر چه بنظر می‌رسد برخی اضافات در تغییر قانون اساسی رخ داد که مصلحت نبود چون تعیین مستقیم رییس قوه قضاییه یا صدا و سیما گر چه اعلیحضرت خامنه ای خلد الله ملکه الی ظهور ملک الملکین امام مهدی با بصیرت و زیرکی فقط انتصاب رییس را پذیرفتند نه مسئولیت این دو را. یا برخلاف ساده اندیشی برخی که چرا رهبری مستقیم وارد مسائل نمی شوند این از بصیرت این مرد است که نباید اصل این نهاد مقدس ۲۵۰۰ ساله بلکه بسی بیشتر که ریشه است را به خاطر شاخ و برگ های اجرایی ریشه کن نمود و امروز که با درایت ایشان حوزه نفوذمان در چین درین فضای بسته تحریمی گشوده می‌شود و از آن طرف به مدیترانه رسیدیم جای پاهایی در آفریقا و آمریکای لاتین یافتیم و سخن از تمدن و پیشرفت ایرانی می‌کند. بنظر نویدبخش امپراطوری و تمدن نوین و بزرگ ایرانی به توفیق یزدان خواهیم بود خداوند سایه اش را از سر این ملت کوتاه مکناد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایرانیان با درکی که از وحی و ایزدان داشتند به‌خوبی متوجه‌ی اشارات اسلام شدند و خودشان از اسلام استقبال نمودند و صفویه هم بر اساس گرایش مردم ایران به تشیع توانستند کار را جلو ببرند، وگرنه نوادگان شیخ صفی‌الدین اردبیلی گرایش عرفانی- سنی داشتند.

این اقتضای روح این تاریخ است که دوران حاکمیت فرد بر جمع را برنمی‌تابد، مگر حاکمیت قانون، به‌خصوص اگر آن قانون الهی باشد و همین امر منجر به ولایت فقه و فقیه می‌شود و از این جهت دوران شاهنشاهی که مبتنی بر محوریتِ فرد بود، گذشته است. موفق باشید

30612
متن پرسش
سلام: خدای کامل نهایت پذیر را پذیرا باشید مقصود از بی نهایت بودن خدا اینست که همانطور که اعداد انتهایی ندارند کمالات حق هم همینطور تمامی ندارند؟ این مطلبیست که ذهن من با آن مشکل دارد و به نظرم بینهایت بالفعل استحاله عقلی دارد. خداوند هرچه کمالست را داراست ولی لزومی ندارد کمالات بینهایت باشند. فرض کنید کمالات هزار تا باشد حق هر هزار تا را دارد و کمال هزار و یکم عینا و عقلا وجود ندارد که نداشتن آن نقصی بر ذات حق لازم آورد. در روایات هم آمده که «لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ» خدا حد ندارد و جایی ظاهرا نفرمودند که نامحدود است و این دو تفاوت دارد فرض کنید فردی هر چه طلا در جهانست را دارا باشد درین حال می‌گوییم طلا داشتن او حدی ندارد یعنی طلایی خارج از مالکیت او نیست و یک طلا هم نمی یابیم که خارج از ملکش باشد و مالکیت او را حد بزند. اما این به معنای این نیست که طلاهای او بینهایت به معنای فلسفی و ریاضی آن باشد ۱۰۰۰ سکه بود هر ۱۰۰۰ تا مال اوست البته یک تفاوت دارد و آن اینست که دراین جا می‌توان هزار و یکمین سکه را متصور شد اما در خدا نه، هرچه هست را داراست و عقلا فوق آنچه حق دارد چیز دیگری نیست اما کمالات بدلیل استحاله بینهایت بالفعل، نامحدود به معنی فلسفی و ریاضی آن نیستند و اشاره به این مطلب را در دو جا بنظرم می‌توان یافت یکی در بحث قدرت که می‌گویند به محالات تعلق نمی‌گیرد پس می‌توان گفت قدرت حق حد خورده است؟ هر توجیهی بکنید باز عقل انسان می‌گوید حد است عزیزم. حد مگر آنکه این تعلق قدرت را کمال ندانید و دیگری در قرآن مجید که ابتدا و پایانی برای حق قائل می شود «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» درود بر قرآن بخوبی مطلبم را در نهایت ایجاز بیان می کند و این اعجاز خداوند نهایتمند است. می‌فرماید خدا با اینکه ابتدا و انتهایی دارد اما همه کمالات ظاهری یعنی هرچه عینا هست و باطنی یعنی آنچه عقل بتواند متصور شود را داراست. نهایت دارم اما حد ندارم کمالی بیش تر از خود ندارم. نباشم بی نهایت چون محالست / نهایتمندیم عین کمالست
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر به ذاتی فکر کنیم که عین وجود و بالتبع عین کمال است، باز می‌تواند بی‌نهایت بالفعل برایش استحاله‌ی عقلی داشته باشد؟ در حالی‌که ذاتش عین آن کمالات مثل حیات و قدرت است؟ موفق باشید

30609
متن پرسش
در ادامه سوال 30604 یعنی اگر کسی دین رو هم قبول ندارد ولی ذاتا انسان مسئولیت پذیر و وظیفه شناسی هست چنین کسی کار برایش جهاد در راه خداست؟! و اگر حین انجام وظیفه از دنیا رفت شهید از دنیا می‌رود؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره چنانچه انسان موحد نباشد مسیر خود را در همین دنیا به سوی خدای رحمان نگشوده است تا زیر سایه‌ی رحمت الهی باشد. آری! ممکن است در عذاب کم‌تری قرار داشته باشد. موفق باشید

30608
متن پرسش
سلام خدمت استاد: سال نو را خدمت شما تبریک عرض می‌کنم. نظرتون رو در مورد کتاب آنسوی مرگ می خواستم بدونم و لطفاً یک کتاب در مورد عالم برزخ معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 27721 در این رابطه شده است. ۲. فکر می‌کنم کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» که روی سایت هست بتواند نکاتی از برزخ با خواننده در میان بگذارد. موفق باشید

30606
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. اعیان ثابته ای که طلب وجود خارجی ندارند و در مقام خویش الی الابد مستورند آیا محالاتی چون شریک الباری و ... هستند یا نه حقایقی هستند که کمال خود را درین مستوری جستند و لزومی ندیدند که خود را آغشته رنج هستی کنند؟ ۲. درین صورت اصولا عارفان نشان و اطلاعی از آنها داده اند یا از آنها خبری نیست و به قول ویتگنشتاین از آنچه نمی‌توان درباره اش سخن گفت باید به سکوت گذشت؟ ۳. آیا این مستوری آنها نشان از علو مقامشان بر اعیان طالب ظهور دارد؟ ۴. انسان های کامل مطلع بر آنها و برتر از آنها هستند؟ یا آنها فقط جامع اعیان ظهوری هستند؟ ۵. جایگاه روایاتی که اسمای مستاثر را مختص حق می‌داند ولاغیر چیست؟ مثل فَلَكَ الحَمْدُ يا ذا الجُودِ وَالكَرَمِ ، فَأَسأَلُكَ بِهِ وَبِاسْمِكَ الأَعْظَمِ الأَعْظَمِ الأَعْظَمِ الاَجَلِّ الاَكْرَمِ الَّذِي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِي ظِلِّكَ فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلى غَيْرِكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت حقایق آن‌ها طوری هستند که امکان ظهور ندارند و مستغرق در وجود حق می‌باشند. موفق باشید

30605
متن پرسش
سلام: در بعضی از کتب مرحوم شهید مطهری قول فلاسفه مبنی بر قدیم بودن عالم مورد تایید قرار گرفته است جنابعالی نیز عالم را قدیم می‌دانید اگر آری این دو اشکال را پاسخ دهید: ۱.قانون دوم ترمودینامیک نافی قدم عالم نیست؟ ۲. اگر عالم قدیم باشد یعنی بی نهایت به معنای واقعی کلمه زمان گذشته تا به زمان حال برسد چگونه چنین چیزی ممکن است ازل را نقطه الف در نظر بگیرید زمان حال نقطه ب همانطور که الف در بی نهایتی ب است نقطه ب هم در بی نهایتی الف است پس از ازل تا کنون بی نهایت زمان طی شده است و بی نهایت چیزی نیست که بتواند بالفعل محقق شود در ثانی اگر در زمان حال در فاصله بی نهایتی ازل هستیم آیا زمان های آینده بر بی نهایت افزوده می‌شود و آینده فوق بی نهایت است اگر آری که خلاف تعریف بی نهایت است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حرکت جوهری به خوبی روشن می‌شود که زمان، امرِ عارضی بر عالَم ماده است که عین حرکت می‌باشد و لذا نمی‌توان گفت عالَم در زمان است بلکه زمان، در إزای عالَم ظاهر می‌شود. در موضوع اصل دوم ترمودینامیک، بحث در حرکت و فرسایشی است که در پدیده‌های مادی واقع می‌باشد و همه‌ی آن‌ها در عالَمی هستند که زمان، عارضِ آن است. موفق باشید

30599
متن پرسش
سلام: سوالی را سابق پرسیدم بار دیگر می‌پرسم بلکه این مطلب برایم حل شود و آن این است که چه دلیلی وجود دارد که این انقلاب تا ظهور حضرت ادامه می یابد و آن دوران فترتی که شما در مورد برخی دولت ها که همسویی با اهداف انقلاب ندارند را در یکی از کتابهایتان مطرح کردید این‌بار دامن اصل نظام و ولایت فقیه را نگیرد و مردم کوفی مزاج پشت به اصل نظام کنند شاید از نظر جامعه شناسی مردممان بگویید پشت نمی‌کنند ولی ذهن دو دو تا چهارتایی من بدنبال استحاله عقلی مبنی بر عدم قوام نظام تا قیام امام است. باور کنید من یکی که هرچه بلا و مصائب به سرم بیاید همین که می‌بینم ظل سید علی همچنان بر سرمان مستدامست آسوده خاطر می‌خوابم چون که رهبری بیدارست. اگر چه بخشهایی از نظام و برخی از مردم بیمارند و آدمی شرمسار شهدا که چه عرض کنم شرمنده مردم یمن هست که مشتی مستضعف و پابرهنه مقابل مستکبرین ایستادند و هم اکنون که دشمن را به استیصال کشاندند به عظمت این ملت انسان پی می‌برد مقایسه شود با قدم زدن های مسئولین ما با مستکبران و بدتر ملتی که راضی به ریاست این چنین ترسوهای سازش کار شد. چرا این ملت تا ظهور حضرت لیاقت زعامت نائب المهدی را باید داشته باشند؟ مگر جفای کوفیان موجب از دست رفتن زعامت معصوم و شهادت سیدالشهدا نشد؟ شاید ما کوفیان ایرانی هم تاریخ را تکرار کنیم و لیاقتمان حجاج ها باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هیچ‌گاه نمی‌توان پیش‌بینی کرد چه می‌شود، ولی شواهدی در میان است حاکی از آن‌که انقلاب اسلامی آخرین قدم‌های غیبت امام معصوم می‌باشد از آن جهت که ولایت فقیه به صورت تامّ و تمامش که همان به میان‌آمدنِ سخنان امامان همراه با حاکمیت آنان است از طریق غیر امام معصوم؛ به صحنه آمده است و لذا قدم بعدی، ولایت خود امام خواهد بود. موفق باشید 

30603
متن پرسش
سلام بر استاد: در دعاها بعضا آمده است «یا من علی فلا شیء فوقه و دنی فلا شیء دونه» قسمت دوم را اگر توضیح دهید که مقصود از دون نزدیکی است یا دون متضاد فوق و به معنای پایین است و می‌خواهد بگوید که از عرش تا فرش هستی خداست و خدا آنچنان که مرحوم جامی در خردنامه اسکندری فرمودند: بلندی و پستی نخوانم تو را / مقید به اینها ندانم تو را / نه تنها بلندی و پستی تویی / که هستی ده هست و هستی تویی / تویی جمله و غیر تو هیچ نیست / درین نکته یک مو خم و پیچ نیست. مقصود اینست یا اینکه خداوند علی رغم اینکه بلندمرتبه است به بندگانش نزدیک است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام سجاد«علیه‌السلام» در صحیفه فرمودند: «دانٍ فِی عُلُوِّهِ، عالٍ فِی دُنُوِّهِ» حضرت حق در عین علوِّ مراتب، به بودنِ هر مخلوقی نیز در صحنه است و در عین نازل‌ترین مرتبه‌ی وجود، در عالی‌ترین نحوه‌ی حضور نیز در صحنه است. و این ناب‌ترین نحوه‌ی توحید است تا خدا را در همه‌ی جلوات در عین کبریائی‌اش مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی