بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29400
متن پرسش
سلام استاد: درسته شما می گین صبر ولی تحمل هم حدی داره. انقدر وضع مملکت خرابه به خصوص بخش اداری که مسئولین کوچکترین انگیزه ای برای زندگی کردن درست رو تو ایران برای یه جوون باقی نمی ذارن شرایط رفتن رو هم دارم و خدا شاهده فقط به خاطر آقای خامنه ای هست که مردد میشم چون مسئله مهاجرت جوانان ایشون رو ناراحت میکنه. و این ارزش نداره. و اگر نه جوان نخبه تو این کشور هیچ جایگاهی نداره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه، امّ القرایی که حقیقتاً مأوایی برای شما می‌تواند باشد، در خدمت انقلاب اسلامی‌بودن است در هرکجای دنیا که می‌خواهید باشید. کارگری در این کشور ولی زیر سایه‌ی ولیّ فقیه بودن، بر ریاست جمهوری در کشورهای دنیای سرمایه‌داری، شرافت دارد. موفق باشید

29391
متن پرسش
سلام عليكم: آيا در حقيقت ذات آتش بر ذات خاك برتري دارد؟ يعني از نظر مرتبه وجودي آيا آتش بالاتر از خاك قرار دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. همه در مرتبه‌ی ماده هستند. موفق باشید

29379
متن پرسش
سلام: قدرت کنترل ذهن ندارم و گاهی ساعت‌ها به فکر و خیال الکی مشغول می‌شوم. وقتی هم به کاری مشغول می‌شوم (مثلا درس خواندن) پس از درک چند مطلب و مثلا ۱۰ دقیقه مطالعه دیگر نمی‌توانم ادامه دهم و باید به کار دیگری مشغول شوم و ذهنم استراحت کند (که معمولا به چرخیدن تو فضای مجازی صرف میشه). ۱. برای کنترل ذهن چه کنم؟ ۲. برای استراحت ذهن چه کاری را پیشنهاد می‌دهید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم راه‌کارهای مطرح‌شده در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، کارساز باشد. موفق باشید

29377
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: برای مطالعه تاریخ انقلاب و تاریخ معاصر چه کتاب هایی و نویسندگانی پیشنهاد می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به کتاب‌های زیادی که به بازار آمده است به راحتی نمی‌توانم نظر دهم. ولی فکر می‌کنم کتاب «تاریخ معاصر ایران» که آقایان دکتر موسی نجفی و دکتر موسی حقانی زحمت تدوین آن را کشیدند، کتاب خوبی باشد. البته می‌توانید سری هم به جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29376
متن پرسش
سلام: با توجه به فرمایشات اخیر حضرت آقا، حضور در بیمارستانها و کمک به کادر درمان واجب است؟ بیانات معظم له در چه مواقعی بر جمیع مکلفین واجب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بحث وجوب در میان نباشد. بحث مربوط به حضور در میدانی است که اگر کسی بتواند در آن حاضر شود به دریای بیکرانه‌ی سعه‌ی انسانی وارد شده و حجاب‌های او با خالق عالم رقیق و رقیق‌تر می‌شود. موفق باشید

29372
متن پرسش
سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: قبلا که مباحث معرفت النفس شما را دنبال می‌کردم در صوت‌های شرح کتاب ۱۰ نکته معرفت النفس، فرمودید که در مورد نفس هم مانند خداوند سوال از چیستی معنا ندارد. (شاید این استظهار من اشتباه باشد!) این چند سال که مشغول به فلسفه شده‌ام، در مباحث ماهیت، ظاهرا می‌گویند نفس ماهیت دارد. این تناقض رو چه گونه باید حل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم نفس غیر از علم حضوری نفس به خودش است. آری! نفس به اعتبار یک موجود کنار سایر موجودات، مثل سایر موجودات دارای ماهیت است. ولی با نگاه وجودی به نفس، نفس مرتبه‌ای از وجود است و وجود در هیچ مرتبه‌ای دارای ماهیت نیست بلکه یک حقیقت «ذاتَ مشکک» است. موفق باشید

29362
متن پرسش
علم غیب: سلام با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف «قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ» چگونه علم غیب پیامبر و امامان توجیه می‌شود؟ ممنون از پاسخ شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود ائمه «علیهم‌السلام» می‌فرمایند هر آنچه خدا می‌خواهد ما می‌دانیم و به همین جهت گفته می‌شود علمِ امام ذاتی نیست، علم خداوند ذاتی است. عرایضی نسبتاً مفصلی در شرح سوره‌ی اعراف نسبت به این آیه شد. خوب است اگر بتوانید به آن بحث رجوع فرمایید و یا در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، به قسمت «علم امام» رجوع فرمایید. موفق باشید

29361
متن پرسش
سلام علیکم: هفته وحدت و ولادت رسول الله (ص) و امام صادق (ع) رو تبریک عرض می‌کنم در این چند ماهه اخیر احساسی پیدا کردم که شاید در نگاه سطحی و خرد و حوادثی که در جریان است، عجیب به نظر برسد ولی در وجود خود این حس را بصورت ویژه ای می یابم. حس می‌کنم هر چه می‌گذرد به اذن الله بستر برای رقم خوردن تمدن آینده کره ارض و انعقاد عهد جمعی با حضرت حجت (عج) که قطعا هر عصری بر اساس عهدی رقم می‌خورد، نزدیک می‌شویم و انقلاب در گذرگاه مهمی قرار گرفته که ان شاء الله زمینه برای عبور از آن فراهم است و حس می‌کنم قرن ۱۵ شمسی قرن اسلام ناب و انقلاب است. دشمنان مان به ضعفی عظیم دچار شده اند و آن لیبرال دموکراسی که روزی آن‌را ایستگاه پایانی بشر و آخرین علم تمدن مدرنیته می‌خواندند، امروز حتی نظریه پردازانش هم از تثبیت آن عاجزند و هر چه می‌گذرد جبهه استکبار وضع بغرنج تری پیدا می‌کند و گویی سعی دارد با تشدید فشارها و تلاش برای به مذاکره کشاندن، دردهای خود را التیام دهد و البته پیام نهفته در آن اینست که انقلاب فربه شده و به راحتی از پای درنمیاد و نه تنها انقلابی ساده نیست بلکه هویت تمدن مدرن را نشانه گرفته است. گویی بحمدالله در ایران هم علیرغم مسائلی که در صحنه اجتماع می بینیم، به برکت هدایت و رهبری تمدن ساز و بی نظیر امام امت، زمینه برای رخت بستن توسعه گرایی و التقاط و الگوهای نئولیبرال از ساحت معیشتی و نظام سازی و فرهنگی دارد فراهم می‌شود و مردم هم ثمره این نوع بینش را تجربه کردند و گویی زمینه برای حرکت بسمت گام دوم و تمدن نوین اسلامی و مسئولینی در تراز این گام تمدن ساز فراهم می‌شود. گویی انقلاب باید این زنگارها و حجابها را تجربه می‌کرد تا در مسیر تمدن سازی، امت بیش از پیش با امام خویش همراهی و همسویی کند و در غربالها خطوط از هم تمییز یابد و عرصه آخرالزمانی مهاجه جنود عقل و جهل و دولت آدم و دولت ابلیس فراهم شود و براستی چطور پرچمدارن عهد غربی مستاصل مانده اند و در درون خودشان با انواع مشکلات مواجهند و هر چه می‌گذرد از توقف پیشروی انقلاب ناکام مانده اند و بیش از پیش مترصد زمین گیر کردن آنند و البته از قضا سرکنگبین صفرا فزود. مثل اینکه بنا بر اینست که امت با جهادی کبیر که مر آن لا تطع الکافرین است پا در عالمی بگذارد که انعقاد عهد قدسی و بیعه لله است و گویی باید این حوادث و مشکلات و معضلات رخ می‌داد تا متوجه شویم اگر در بستر انقلاب سلوک و توطین نفس و خودسازی و اصلاح نفس نکنیم، با انانیت و نفسانیت در سطح مسئولین مواجهیم که باعث می شود کمترین قرابت فکری با امام جامعه را پیدا کنند. البته بلاشک نباید فراموش کرد اینکه انقلاب از ابلیه سخت ویژه با روندهایی که از سال ۶۸ شروع شد توانست خود را حفظ و گذار دهد و از بسیاری فتنات و تفکراتی که حجاب انقلاب بود، محفوظ مانده و یا در حال گذارست و این چنین این انقلاب ظرفیت دارد قرن آینده را بسازد و چنین تمدن غرب را درگیر حیرانی کند، مرهون زعامت علوی امام امت است که با آینده نگری حکیمانه زیربنای تمدن اسلامی را پی ریزی کرد و کشتی انقلاب را در دریای تلاطم ها پاسداری کرد و سعه صدرش موجب افشای خط نفاق و التقاط شد و هر بار مطمئن تر از پیش می‌گوید آینده این ملت روشن است و افول جوهره تمدن غربی نزدیک است و به حق میراث دار صالح خمینی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی سخن شهدا در همین نکته نهفته است که متوجه‌ی آینده‌ی متعالی این انقلاب شدند و فهمیدند باید تا مرزِ فداشدن برای انقلاب جلو رفت. به نظر این حقیر، بصیرت واقعی در این دوران همین نکاتی است که متذکر شدید. امید فراوان دارم که فرزندانِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متوجه‌ی این نحوه حضور باشند و در همین رابطه خوانندگان این جواب را به مطالعه‌ی دوباره‌ی متن جنابعالی وامی‌گذارم. موفق باشید   

29359
متن پرسش
سلام: در تورات سفر خروج آمده است که اگر بنی اسراییل از نام خدا بپرسند حضرت حق به حضرت موسی می‌گویند بگوید هستم آنکه هستم. اما در قرآن چنین تعبیر بلندی نیست و اگر به سوره طه مراجعه شود ابدا جوابی که به «فمن ربکما یا موسی» داده می‌شود به عظمت تعبیر تورات نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم جایگاه سخن است و مخاطبی که با او باید سخن گفت. آری! در مقابل فرعون باید آن را گفت که: «رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»‏ (طه/۵۰) پروردگار ما ابتدا خلقت هر موجودی را به او می‌دهد و سپس، آن موجود را به سوی آنچه باید بشود، هدایت می‌کند. زیرا بحث در تبیین جایگاه نبوت است، ولی آن‌جایی که بناست نظر به حضرت حق به نور احدیت شود، بحث «قل هو الله احد» پیش می‌آید که از یک طرف متذکر حضور بیکرانه‌ی اوست، و از طرف دیگر با «الله الصمد» نظر به افقی است که باید او را مدّ نظر قرار داد و این از عجایب تفکر است که چگونه اگر در همه‌جا حاضر است، باید در نسبت خود با او به سوی او را تجربه کنیم تا تشریع ما در مقام تکوین قرار گیرد که بحث آن مفصل است. موفق باشید

29364
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر دلتنگ خدا که میشم احساس می‌کنم باید برم سر وقت مطالب شما. استاد بنده دوست دارم بنده باشم و در این جهت حرکت کنم، بزرگواری به بنده سفارش کرده که ادبیات عرب و منطق بخونم، ولی بنده پیش زمینه ای در این خصوص ندارم و از طرفی هیچ کششی سمت این مطالب ندارم نمیتونم نزدیکش بشم، استاد تکلیف چیه آیا واقعا لازمه هر سالکی به این مطالب آگاهی داشته باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منطق، شاید چندان لازم نباشد ولی اگر بتوانید تا حدّی ادبیات عرب را دنبال کنید، خوب است. بحمدلله چه در سایت‌ها و چه در سی‌دی‌ها، راههایی برای آموزش ادبیات عرب فراهم است. موفق باشید

29356
متن پرسش
بسمه تعالی حضرت استاد طاهرزاده گرامی با عرض سلام، ادب و احترام: اگر شما تنها یک توصیه داشته باشید، آن توصیه چیست؟ با تقدیم احترام، ضمن درخواست دعای خیر از محضرتان، سلامتی و طول عمر جنابعالی را از خداوند منان خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «یک چشم‌زدن غافل از آن یار نباشید / شاید که نگاهی کند آگاه نباشید» همواره در منظر نایب الإمام، خود را احساس کنید و افق وجودی او را دنبال نمایید؛ ولی بی‌سر و صدا و بی ادعا. موفق باشید

29353
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید این سوالی که میخوام عرض کنم رو در فضای دانشگاهی مطمئنم کسی نمیتونه جواب بده. مستحضرید که در دانشگاه شیوه صحیح مطالعه بیان نشده و نظریاتی که در این زمینه هست خیلی پراکنده است. می‌خواستم ببینم آیا درست اینه که برای مطالعه کتب معرفتی باید مطابق حالمون عمل کنیم؟ مثلا یکی اینجور بیشتر ارتباط میگیره که در سطر سطر کلمات بزرگان تفکر کنه و حسابی نت برداری کنه و یکی هم اینجوریه که سریع و به شیوه تندخوانی میخونه و میره. می‌خواستم بدونم اولا در مورد خودتون چطوره و بعد اینکه در این باره در سیره علما چیزی سراغ دارید؟ ممنون میشم ازتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق ذوقش عمل می‌کند. بنده سعی می‌کنم اصل مطلب را پیدا کنم و آن را یادداشت نمایم. مشهور است که شپنهاور گفته است که بعضی‌ها لاکپشتی عمل می‌کنند و بعضی‌ها روباه‌گونه. لاکپشت، آهسته و آرام در هرجایی که قرار بگیرد با دقت همه‌ی جوانب را می‌سنجد و سپس قدم بعدی را برمی‌دارد و از این جهت خیلی نمی‌داند، ولی آنچه می‌داند را عمیقاً می‌فهمد. برعکس روباه. موفق باشید

29347
متن پرسش
سلام و عرض ادب: می‌دانیم بهشت حضرات آدم و حوا بهشت اخروی نبوده آیا برایشان فقط ملائکه مدبر زمین و آسمانها سجده کرده اند یا تمامی ملائکه حتی ساکنین عالم امر و ۴ ملک مقرب درگاه الهی؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خطاب به فرشتگانی است که در حیات زمینی و آسمانیِ آدم نقش دارند. به همین جهت گفته می‌شود فرشتگان مهیمن که شیفته و غرق در عظمت خداوند متعال مى باشند مورد خطاب نبوده‌اند زیرا آنها حتى به ذات خود هم توجه ندارند تا چه رسد به غیرخودشان. آنها تنها بر جمال خداوند نظر بسته و مبهوت و حیران در عظمت و جلال و محو شهود آن حسن بى مثالند و به دیگر خلایق توجهى ندارند. موفق باشید

29346
متن پرسش
با سلام محضر استاد: بنظر می‌رسد نسبت به جایگاه «کون جامع» در عرفان اغراق شده است اولا به هیچ وجه جامع نیست در همین عالم مادی انسان برخی حواس سایر حیوانات را ندارد مثلا حس ردیابی که خفاش دارد در انسان موجود نیست یا بسیاری از خواص که در جمادات و نباتات است و در انسان نیست از طرف دیگر قدما زمین را مرکز عالم می‌دانستند و با ظهور علوم جدیده و مشخص شدن این حقیقت که زمین کره بسیار کوچکی است بالتبع این سوال پیش می آید که وقتی انسان محور هستی است چرا خدا عالم را بنحوی طراحی نکرد که زمین مرکز عالم باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان به اعتبار «علّم الادم اسماء کلّها» بالقوه، مقامش مقامِ جامعیت اسماء است، غیر از آن است که آن را بالفعل داشته باشد. «کَون جامع» برای انسان، نظر به آن مقام دارد و استعدادی که در انسان هست. موفق باشید

29337
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: استاد عابدینی در ابتدای صوت جلسه ۸۴ تفسیر قرآن خود می فرمایند: در هر زمانی باید خلیفه ای محقق باشد بصورت فعلیت، هر چند در دوران «فطرت من الرسل» باشد آن زمان هم باید خلیفه باشد. پس در دورات فطرت، رسول (به عنوان کسی که دین بیاورد) نبوده اما اینکه نبی در کار باشد یا وصی نبی در کار باشد این نفی نشده بلکه در بعضی از روایات قوی دیگر می گوید در هر زمانی اگر دو نفر هم در زمین باقی بماند باید یکی از آنها حجت الهی باشد. و حجت هم حتما باید فعلی باشد چون خلیفه باید در تمام مراتب هستی، وجود داشته باشد. لذا چون بحث واسطه در فیض می شود در هر عالمی از مراتب وجود، خلیفه باید همه مراتب وساطتت در فیض بودن را دارا باشد و در هر عالمی که وجود نداشته باشد آن عالم نابود می شود. چون آن عالم وساطتت در فیض را ندارد.» اما استاد عبور می کنند و بیان نمی کنند این حجت الهی به عینه و فعلیت (یعنی با جسم مادی) در زمان فطرت چه کسی بوده. آیا می شود گفت خضر نبی بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جناب حضرت خضر در جایگاه واسطه‌ی فیض نباشند. زیرا مثلاً در زمان حیات پیامبر خدا و ائمه «علیهم‌السلام» جناب خضر در قید حیات‌اند ولی واسطه‌ی فیض نیستند. آری! می‌توانیم بگوییم در همه‌ی زمان‌ها، واسطه‌ی فیض هست ولی در بعضی از زمان‌ها تحت قبه‌ی الهی باشند که «لا یعرفهم احداً». حضرت علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ما برح لله عَزَّت آلاوهُ فی البرهَةِ بَعدَ البُرهَةِ و فی اَزمانِ الفَتَراتِ عبادٌ ناجاهم فی فِکرِهِم و کلَّمَهم فی ذاتِ عُقُولهم فاستَصبحوا بنور یَقظَةٍ فی الابصار و الاَسماعِ و الاَفئِدَة» برای خداوند که نعمتهایش گرامی باد در هر برهه ای از زمان و در فاصله های زمانی میان بعثت پیامبران همواره بندگانی بوده است که با آنان در اندیشه هایشان نجوا کرد و در درون خردهایشان با آنان سخن گفت و بدین سبب آنان چشم ها و گوش ها و دل هایشان از نور بیداری تابناک گردید. موفق باشید

29343
متن پرسش
با سلام محضر استاد طاهرزاده با توجه به سوالی که در مورد نگاه عرفا نسبت به عالم ماده داشتم عرض می‌شود که بحث در مورد آن نگاه مخصوص ابن عربی در فص ادریسی نیست که مثلا توجیه شود که نگاه عرفانی به افلاک است بلکه بحث اینست که عرفا از عالم ماده که بحث می‌کردند طبق هیئت قدیم بحث می‌کردند و این را شما در عرفان نظری یزدان پناه یا کتبی که امینی نژاد طبق تقریرات استاد یزدان پناه نوشته اند می‌توانید مشاهده فرمایید یا به مصباح الانس فناری مراجعه شود عناصر اربعه افلاک نه گانه مولدات ثلاثه اینها همه طبق نگاه سنتی علمای زمان عرفاست و آنها در کتبشان آوردند. سوال اصلی من اینست که چرا عالم ماده مورد مکاشفه قرار نمی‌گیرد؟ چرا عرفا که بعضا در علوم زمانه اشان دست داشتند از مکاشفات برای شناخت عالم ماده استفاده نکردند؟ مثلا سیاره ای کشف کنند، موجودات ذره بینی را مکاشفه و سپس مشاهده کنند و قس علی هذا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ورود عرفانی به عوالم، با این نگاه هست که به وجه نفسانیِ عوالم نظر می‌شود و نه وجه جسمانی آن. حتی جناب فارابی و ابن‌سینا هم عوالم را از جنس نفس و عقل می‌دانند که از وجه عقلی آن، عقل بعدی و از وجه نفسی آن، نفسِ بعدی به ظهور می‌آید. عرایضی در جزوات فلسفه و کلام اسلامی شده است که جزوات روی سایت هست. موفق باشید

29342
متن پرسش
سلام استاد جونم: راستش من قبل از آشنا شدن با این بحثهای معرفتی با عبادت بیشتر مانوس بودم اما الان خیلی اهمیت نمیدم و دغدغه ام این بحثها شده، به نظرتون باید چیکار بکنم؟ از یه طرف با خودم میگم وقت گذاشتن برای عبادت به درد کسایی میخوره که از عبادت، علمی چیزی گیرشون میاد و من باید تمام وقتم رو روی مطالعه بذارم (آخه راستش خیلی شیرینه برام) از طرف دیگه با خودم میگم بالاخره اونایی که با خلوتهاشون عنایاتی بهشون می‌شده از اول که شروع به تهذیب نفس کردن که عنایت نمیشده بشون. لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع آن خوب است. بالاخره لطافتی که در رکوع و سجود طولانی پیش می‌آید را نباید از دست داد. موفق باشید

29329
متن پرسش
با سلام و احترام: هویت انسان یک هویت مستقل است یا وابسته به خدا یا مثلا امام است؟ منظورم این است من اگه بخوام احساس بودن کنم باید به خدا و... وابسته باشم تا حس کنم هستم یا نه مستقل حس بودن داشته باشم؟ سوال دیگر اینکه پایان کتاب آشتی با خدا از استعدادها صحبت می‌کنید. آیا من استعدادهایم هستم یا نه من فقط هستی هستم؟ ببخشید اگه خیلی سؤال می‌پرسم. دعا کنید تا مسأله برایم حل شود!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با سیر مطالعاتی سایت یعنی بعد از کتاب «آشتی با خدا» مطالعه‌ی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن‌ها، إن‌شاءالله می‌توانید به سؤالات خود جواب دهید. در آن‌جا روشن می‌شود معنای اتصال به خدا یعنی چه و چگونه انسان در عین مرتبه‌ای از هستی، حامل استعدادهای خاص خود می‌باشد.          موفق باشید.

29325
متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: سوالم در مورد خیام است آیا خیام همانطور که در بعضی رباعیات منسوب به او اومده اعتقاد به معاد و قیامت نداشته و بطور کلی خیام چطور عقایدی داشته؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خیام از ابژه‌کردن خدا و معاد عبور کرده و وجه اگزیستانس انسان را مدّ نظر دارد منهای اشعاری که به او نسبت می‌دهند. موفق باشید

29324
متن پرسش
سلام: آیا هر کسی از علم اعداد و حروف مطلع هست؟ بنده خواستگاری دارم که مادرم از روی خیر خواهی اسم من و خواستگار رو به کسی که ادعا کرده از علم اعداد و ابجد مطلع هست دادند و نتیجه این شد که اسم ما با هم جور نیست و من باید اسمم را تغییر دهم، بعد از تحقیقاتی که کردم متوجه شدم علامه حسن زاده از علم جفر مطلع هستند خواستم کمکم کنید که باید چه کاری انجام دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تغییر اسم هیچ ربطی به علم جفر ندارد و یک کارِ من‌درآوری است. در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست رجوع فرمایید تا به قسمت بحث تغییر اسم آن دقت شود. موفق باشید

29312
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: گاهی وقت افرادی هستند که می‌گویند اجنه را شبیه به یک انسان دیدیم با فرض اینکه اجنه جسمیت ندارند فقط گاهی اوقات جسمیت می‌گیرند. پس این جسمی که شبیه آن شده اند جسم کیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودشان از طریق جمع‌کردن و تکاثف هوا، جسمی را که بخواهند را به خود می گیرد. موفق باشید

29314
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد من در مساله ای گیر افتادم که هیچ راه هدایتی پیدا نمی کنم. جریان قرار گرفتن سر یک دو راهی است. نزدیک به ۵ سال است که درگیر این بلاتکلیفی و دوراهی هستم. جالب اینجاست که وقتی مشورت می کنم همه راه x را به من نشان می دهند ولی انگار قرآن راه y را به من نشان می دهد. حتی استادی داریم که عارف هستند و چشم برزخی به حقایق دارند. اصلا متوجه نمی شوم کدام راه را به من نشان می دهند. حتی دستوری را اشاره کردند که دو بار خواندم و هر دو بار انگار نشانه هایی از راه y به من نشان داده شد. ‌خسته شدم از این بازی. از این سردرگمی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خود را باید در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی و رهنمودهای نایب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای «حفظه‌الله» و روحیه‌ی جهادی پیدا کنیم. به نظر می‌آید رهنمودهای حضرت مولی الموحدین «علیه‌السلام» به فرزندشان امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» راه‌هایی در مقابل ما بگشاید. موفق باشید

29308
متن پرسش
سلام: آیا اجنه جسمیت دارند؟ اون جسمیتی که در لحظه اجنه میگیره از کجا میاره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توانند جسمیت به خود بگیرند، ولی خود به خود از جسم آزادند و همین موجب سرعت حضور آن‌ها می‌شود. موفق باشید

29304
متن پرسش
سلام و عرض ادب: خدا قوت. ببخشید در مورد سوال خواهر طلبه ای که میگن از وقتی رفتم حوزه انگار یک کلید به قلبم زدن پاسخ داده نشد. تشکر از شما. بنده به ایشان پیشنهاد دادم قرآن بخوانند میگن نمیتونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنچه انسان را به معنا می‌رساند و شور زندگی را در او زنده می‌کند؛ نظر به متون مقدس است و اگر سعی کنند با تدبّر در قرآن جلو بروند، احساس حیاتی که گم کرده‌اند به ایشان برمی‌گردد. موفق باشید

29299
متن پرسش
درود بر استاد: در مقابل حق هیچ وجودی قابل فرض نیست یا هیچ عدمی هم قابل فرض نیست و اگر عدم مطلق را مقابل نفس رحمانی بدانیم درین صورت صرفا می‌توان گفت فقط در عالم واقع حق عدم ناپذیرست و در عالم ذهن و بخصوص خیال و وهم که موطنی از مواطن وجودیند برای حق می‌توان عدم متصور شد و این شاید نافی این باشد که در سیر دیالکتیکی بسوی حق باید بوجودی رسید که هاضم جمیع وجودات و اعدام باشد و ما متذکر شدیم که عدم ذهنی عدم خیالی و عدم وهمی در مقابل حق علم افراشته اند و آن واحد هاضم این ثالث نیست و بنابرین وحدت وجود باطلست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقدمات بحث آشفته است. به نظر می‌آید اگر به کتاب‌هایی که بحث «وحدت شخصیه‌ی وجود» را مطرح می‌کنند رجوع فرمایید، مطلب برایتان روشن می‌شود. مثل کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه. در این رابطه می‌توانید در قسمت جزوات سایت، به جزوه‌ی «مبانی نظری عرفان در اسلام» به آدرس زیر رجوع فرمایید.موفق باشید

http://lobolmizan.ir/leaflet/1344/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%C2%AB%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%C2%BB%C2%AB%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B5%C2%BB

نمایش چاپی