بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28189
متن پرسش
با سلام احترام خدمت استاد عزیزم و آرزوی طول عمر: احتراما مطالعه کتاب ادب خیال را تمام و در حال مطالعه ی کتاب هدف حیات زمینی انسان هستم و در راستای معارفی که از این کتاب ها تا کنون دستگیرم شده سوالاتی برایم پیش آمده است: ۱. در کتاب ادب خیال بیان نموده اید که قلب (همان بعدی از ما که دوست داشتن را با آن درک می‌کنیم) یک شعور همه جانبه دارد و قدرت دریافتش بالاتر از ساحاتی است که عقل درک می کند، اگر به صحنه بیاید بسیاری از نقیصه ها جبران می شود حال با استناد به این حقایق و هم چنین آنکه قلب همان فطرت ماست که به خوبیها گرایش دارد آیا می‌توانیم بگوئیم در مواقع تصمیم گیری و انتخاب بین دو یا چند موضوع موضوعی که ما به آن حس قلبی مثبت داریم و اگر آن موضوع را که انتخاب کردیم باعث شود که حال دلمان خوب شود آن موضوع، موضوع به حق تر و درست تری است نسبت به موضوعات مقابلش است؟ ۲. اگر استدلال ارائه شده در سوال اول پذیرفتنی و صحیح است پس اینکه بیان می‌شود تصمیم گیری احساسی امری غلط است به چه معناست؟ ۳. در کتاب هدف حیات زمینی نوشته اید که وزیدن الهام ملک به قلب مانند یک نسیم باعث ایجاد حس آرامش می‌شود ولی وسوسه ی شیطان باعث ایجاد احساس بد مانند استعلا و خشم و غیره می‌شود. آیا عکس این قضیه نیز صادق است یعنی ممکن است که وسوسه ی شیطان حس خوب بدهد و الهام ملک حس غذاب؟ اگر ممکن است در چه مواردی؟ ۴. بنا بر سوالات فوق می‌توان اینگونه نتیجه گیری کرد قلب ما بمشابه یک قطب نماست که همواره به سمت خیر و مقصد حقیقیمان جهت گیری می‌کند و اگر مطلبی در ذهن ما آمد و حس بدی ایجاد کرد یعنی آن مطلب برای ما شر است و اگر حس خوبی ایجاد کرد خیر است اگر هم توهم باشد و ما از دروغ بودن آن اطلاع نداشته باشیم با روبرو شدن با حقیقت تلخی آن را حس خواهیم کرد و فاصله می‌گیریم؟ ۵. می توانیم بطور کلی و به شکل یک قانون بگوییم که هنر ما در این زندگی زمینی آنست که همواره حالمان خوب باشد و در نشاط قلبی به سر ببریم و برای برآورده کردن این مهم عقل را به میدان می آوریم تا هر چه بیشتر حقایق را بیابد و قلب با آنها مرتبط گردد؟ ۶. مفهوم قلب مریض چیست و تفاوت آن با قلب سلیم در چیست؟ ۷. آیا مراقبه به بدین معناست که شخصی مبتدی نباید حرفی را بشنود و یا متنی را بخواند که حال او را بد بکند؟ ۸. حب دنیا به معنی آنست که دچار این توهم شویم که دلیل حال خوب و آٰرامش ما پول و ثروت است به عنوان مثال کسی که نیت اش از کارکردن و پول درآوردن و کسب ثروت و خریدن خانه ی برزگ و وسیع و اتومبیلی در خور تامین آسایش خودش و خانواده اش باشد حس لذت و حال خوب را از این هدف دنیایی تجربه خواهد کرد ولی شخصی که می‌خواهد با نیت استعلا و برتری جویی نسبت به دیگران و خود نمایی و خریدار پیدا کردن برای خودش به کسب ثروت بپردازد این شخص بجز حس عذاب و زجر کشیدن نتیجه ایی بدست نمی آورد و هرگز آن حس لذت و آرامشی که مطلوب اوست را درک نخواهد کرد. ۹. گرایش های غریزی مانند میل به خوردن و خوابیدن و جنس مخالف و هوس ها تماما از جانب جسم صادر می‌شود و محل ظهور آنها در قلب نیست و اینکه ما قلبا این گرایش های غریزی را دوست داریم برای حفظ بقای جسم دنیویست است و دلیل آنکه از پر خوری منع و به حفظ عفت در اسلام تاکید می‌شود آنست که جهت قلب خود را روی این امور پست متمرکز نکنیم و منبع دریافت حس خوب در ما امور غریزی نشود. ۱۰ در اعمال عبادی به عنوان مثال وقتی برای نماز صبح بیدار نمی‌شویم یا آنکه بیدار می‌شویم ولی اراده نمی کنیم از بستر برخیزیم به خاطر آنست که در مقابل هوس بدن نسبت به خواب (که خوابیدن هم ذاتا چیز بدی نیست) مغلوب شده ایم و دل به لذت خواب صبح سپرده ایم نه آنکه قلب ما نماز صبح را بد بداند و حس مثبتی نسبت به آن نداشته باشد. ۱۱. به عنوان مثالی دیگر شخصی که نماز می خواند تا در نظر دیگران مومن و با خدا جلوه کند این شخص مطابق با خاصیت قلب نباید حس لذت و حال خوبی را در نمازش تجربه کرده باشد چون خود نمایی از وساوس شیطان چشمه می‌گرد. ۱۲. در مسئله ی روزه گرفتن کسی که در قلبش نسبت به روزه گرفتن احساس بدی دارد این حس بد او نسبت به روزه تحت تاثیر خیالاتیست که از جانب شیطان به او القا شده است و در واقع در وهم خود گرفتار است وگرنه قلب ما داتا روزه گرفتن را دوست دارد. ۱۳. در زمینه ی خواستگاری و ازدواج نیز اینکه گفته می‌شود شخص مقابل باید به دل بنشیند و روی هم رفته انسان بدش نیاید به دلیل این است که محبت قلبی اولیه ای که بوجود می آید نشان از آن دارد که یک نحوه اتحاد فطری با طرف مقابلمان داریم و اگر در آن نگاه اول از آن شخص بدمان بیاید یعنی آن شخص قسمت ما نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مواظب باشید که خود را فریب ندهید. ۲. احساسِ صرف، کارساز نیست باید در نسبت با شریعت الهی آن احساس معنا شود. ۳. بعضاً آری! ولی در هر حال در عمق آن نوعی تکبر نهفته است. ۴. رویهمرفته نتیجه‌ی خوبی است. ۵. حرف خوبی است. ۶. در نظر به حق یا در نظر به خود. ۷. مراقبه در نسبت با خطورات است که باید مواظب بود وسوسه‌های دنیایی ما را متأثر نکند. ۸. بقیه‌ طلب‌تان باشد زیرا از جوابگویی به بقیه‌ی سؤالات رفقا باز می‌مانم. موفق باشید

28179
متن پرسش
سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد گرامی: ۱. در خانواده ای زندگی می‌کنم که به دین زیاد پایبند نیستند و مدام در حال تمسخر و نیش و کنایه زدن به من هستند از طرفی برای بحث ازدواج شخصیتی هایی شبیه خودشان را می‌پسندد باید چه کار کنم که بی احترامی نکرده باشم و تحمل کنم و یا حتی تغییر در آنها ایجاد شود؟ ۲. برای کنترل ذهن و دوری از فکر های بد چه راهکار هایی پیشنهاد می‌فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همواره در نظر داشته باشید که به ما فرموده‌اند: «اذا مرّوا باللّغو مرّوا کراما» بنابراین همین‌که درگیر نشویم، خداوند راه‌هایی جهت عبور از این نوع مشکلات فراهم می‌کند ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

28178
متن پرسش
سلام علیکم: آقای مهدی نصیری در کتاب اخیرشون بنام عصر حیرت، مطالبی مطرح شده است بصورت ویژه تمدن سازی پیش از ظهور حضرت ولیعصر (عج) و در عصر فعلی که مدرنیته حاضرست را بلند پروازی و امری غیر لازم و حتی هزینه زا برای انقلاب و نظام می‌دانند. ایشان بعلت غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم و ولایت او بصورت ظاهری و عمومی همچنین اختلاف فقها و مجتهدان در استنباط احکام شرعی، مباحث کلامی و فقهی و احادیثی را بصورت زیادی می آورند و آنها را دلایلی بر عدم لزوم و تکلیف مومنین برای بنای تمدنی پیش از عصر ظهور می‌دانند و معتقدند عصر غیبت، عصر فروبستگی و حیرانی و محدویت مومنین است و البته معتقدند اقدام امام برای انقلاب یک اقدام درست جهت حفظ کیان دین بود ولی به معنای لزوم تمدن سازی نیست بلکه باید تا حد ممکن یکسری اصلاح گری در حد توان انجام داد و تمدن سازی و تلاش برای ساخت تمدن را یک اقدام غیر ضروری و هزینه زا برای انقلاب می‌دانند که به مقبولیت عمومی نظام و انقلاب ضربه می‌زند و باید تا حد ممکن تساهل داشت و در سطح خانواده ها هم اگر اختلافاتی پیش می آید و گرایشهای مدرن و نه چندان مقیدانه به شرع دیده شد، با آنها مدارا کرد و برایشان دعا کرد و تسامح را پیش گرفت و عقلانیت حکم می‌کند باید فعلا از ابزارهای مفید و تجارب بشری جهان برای تقویت کارآمدی استفاده کرد و منتظر وضع موعود ماند و رویاهای بزرگ را رها کرد. البته ایشان مدرنیته را هم مشکل دیگر می‌دانند که شوره زاری تمدنی ایجاد کرده است و مانعی برای برقراری جامعه وحدانی است و نیازها و ساحاتی که بسیاریشان کاذب است را برای بشر ایجاد کرده که دین برای آنها برنامه نمی‌تواند بریزد و البته به نظر آقای نصیری لازم هم نیست دین برای آنها حرفی بزند چون نیازهای دست ساخت مبانی معرفتی و سیاسی مدرنیته است و خودش یک شوره زار تمدنی است و بعید است بتوان در این فضا با ابزار و نیازهایی که مبدا آن مدرنیته است، بتوان شریعت را بصورت جامع در تمام زیرنظام ها و ابعاد و ساحت ها و فضاهای زندگی کنونی بشر پیاده کرد. من خودم بشدت منتقد این دیدگاه عصر حیرت آقای نصیری هستم و شاید نوعی دیگر از قبض و بسط شریعت آقای سروش باشد البته با این تفاوت که آقای سروش ذات دین را دارای این محدودیت می‌داند ولی آقای نصیری، عصر غیبت و عصر مدرنیته را باعث ایجاد محدودیتهایی می‌دانند. خواستم از حضرتعالی بعنوان استاد خود و شخصی که دغدغه مند در عرصه تمدن نوین اسلامی-انقلابی هستید و در تبیین اندیشه حضرت آقا (حفظه الله) در راستای تمدن نوین اسلامی هستید این مطلب را بپرسم و درخواست کنم لطفا نظرتان را در این باب و این مباحث عصر حیرت آقای نصیری، بفرمایید. با تشکر و عرض ارادت فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهم رفته در جریان نگاه آقای نصیری هستم. مصاحبه‌ی ایشان و آقای علیزاده را هم دیدم. نگاه ایشان، نگاه یک شخص نیست، نگاه آنهایی است که در رابطه با شریعت الهی معتقد به تدبّر در متون دینی و تفکر نسبت به آن‌ها نیستند. بیشتر عقل خود را تعطیل می‌کنند و به سوی دین می‌روند. و مخالفت ایشان با فلسفه و عرفان از این جنس است و حتماً چنین نتایجی را به همراه دارد خیلی شبیه توصیه‌ای است که می‌گوید: «چراغ خرد خاموش کن». و عملاً نوعی بریدگی در مقابل تمدن غربی برای ایشان پیش آمده است، ولی با ادبیاتی که در آن ادبیات، حرف‌های خوبی زده می‌شود که مثلاً ما نباید با مخالفان تندی می‌کردیم و یا تندی بکنیم. ولی این سخنان، با زیربنایی که امثال مقام معظم رهبری می‌گویند، فرق دارد. زیرا رهبری برای سعه‌ی انقلاب اسلامی و تمدن اسلامی چنین راه‌کاری دارند که لازم است. موفق باشید  

28177
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز با توجه به مباحث تمدنی که در کتاب تمدن زایی شیعه داشتید، یک مبحث برام ایجاد شد. این نکته رو میشه بحران تمدنی ایران معاصر و جهان اسلام در یک قرن اخیر دانست که در مواجهه با تمدن مدرن و مظاهر آن، به رویکرد ترکیب و گزینش گری روی آورد به نحوی که این تفکر جا افتاد که خب مدرنیته که تمام جوانبش بد نیست و سراسر غیر دینی نیست بلکه جنبه های خوبی هم دارد باید محاسن تمدن مدرن رو بگیرد و معایبش را حذف کند و این محاسن تمدن مدرن رو ضمیمه میراث اسلامی و بینش دینی خود کنند تا به یک وضع درست و عقلانی و صحیح در جامعه و تمدن رسید و واقعا یک گزینش گری و تذبذبی بود که برای ما بحران تمدنی ایجاد کرده است. و این وضع در سطح عالم اسلام و در درجات و ساحت هایی هم در کشور ما با وجود اینکه قلب تپنده انقلاب تمدن ساز معاصر و آغازگر عصری مقابل تمدن مدرنیته بود، وجود دارد و به نظرم ما رو درگیر تذبذب تمدنی و هویتی کرده است و شاهدیم الگوهای توسعه و جامعه سازی مدرن ضمیمه الگوی اسلامی می‌شود، نهایتا هم یک آشوب ایجاد می‌کند کما اینکه در الگوهای اقتصادی و مدیریت شهری و حتی تعلیم و تربیت ویژه در آموزش و پرورش می بینیم این ترکیب و تذبذب ما رو در برگرفته و مشخص نیست در الگوی انقلاب اسلامی می‌خواهد ریل گذاری شود یا لیبرال دموکراسی بلکه در یک وضع ترکیبی و گزینش گری گویی بینشها و ریل گذاری ها دیده می‌شود. حال راه حل گذار از این تذبذب و ترکیب گری چیست و چگونه می‌توان در راستای انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی طراحی انجام داد به نحوی که نه رویکرد سلفی ها و نه سنت گرایان را دنبال کنیم و نه رویکردی که تمدن سازی در عصر غیبت و حضور مدرنیته را بسیار بعید می‌داند و به حفظ بنیانهای اعتقادی در کنار استفاده اکل میته از مظاهر تمدنی مدرن قائل است و معتقدست تمدن نوین اسلامی بلند پروازی است که به اعتبار و مقبولیت انقلاب ضربه می‌زند و اساسا در عصر غیبت و شرایط فعلی ممکن نیست و نه رویکردمان همان رویکرد هلند و ژاپن اسلامی شود که دین را در نظام و مختصات مدرن تعریف می‌کند و به تعبیر حضرتعالی در کتاب مبانی معرفتی مهدویت، می‌خواهد قرآن را در خدمت اهداف لیبرال دموکراسی ببرد و از قرآن فرهنگ مدرنیته را استخراج کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایط بسیار حساسی قرار داریم. با تجربه‌ی راه‌هایی که رفته‌ایم و موفق نبوده‌ایم، روبه‌رو هستیم. در تعبیر مقام معظم رهبری فرمودند به جای تحول، بعضاً گرفتار استحاله شده‌ایم و از هویت خود و داشته‌هایمان محروم گشته‌ایم. هنوز بنده بر روی نظر به جهان دیگر که جهانی است بین دو جهان، تأکید دارم که البته کار آسانی نیست. موفق باشید

28176
متن پرسش
سلام علیکم: با آروزی سلامتی توفیق و طول عمر برای استاد طاهرزاده عزیز و بزرگوار: بنده جوانی هستم که به اصول انقلابی و انقلاب علاقه فراوان دارم و چند سالی است که در حال درس خواندن پشت کنکور هستم و امسال رو به اصرار فراوان والدینم در حال خواندن درس برای کنکور هستم و در این چند سال که موفق نشده ام دچار خستگی و افسردگی شده ام به طوری که متاسفانه در انجام تکلیف شرعی نیز دچار سستی نسبت به قبل از کنکور شده ام و حتی این موضوع در نوع مطالعه ام تاثیر منفی گذاشته است، و والدینم به شدت اصرار به قبولی من دارند و همین موضوع باعث اضطراب و نگرانی بیشتر من شده است. نظر شما در مورد وضعیت الان من چیست و چطور می توانم در برای عمل کردن با روحیه به تکالیف شرعی و انقلابی عمل کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌قدر ای دل که توانی بکوش. ولی جهان، بزرگ‌تر از آن است که اگر کسی در کنکور قبول نشد، جایی برای او نباشد. در حدّ مناسب مطالعات خود را داشته باشید، ولی نگران قبول‌نشدن نباید بود. موفق باشید

28157
متن پرسش
سلام: جلسه اول شرح کتاب معاد صوتش رو سایت نیست مینویسه ناموجود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به زیاد بودن صوت‌ها، همه‌ی آن‌ها روی سایت نیست. در این مورد می‌توانید جهت ارسال دی‌وی‌دیِ آن با حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

28161
متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت: استاد این روزا زود ناراحت میشم و در مقابل هرچیزی زود جبهه گیری می‌کنم و ناراحت و عصبانی میشم. از این خصلتم خیلی بدم میاد ولی متاسفانه نمیدونم دیگه باید چیکار کنم؟! با خودم عهد بسته بودم که الکی عصبانی نشم ولی متاسفانه از وقتی این عهد رو بستم بیشتر تو موقعیت قرار می‌گیرم و شرمنده خدا میشم. لطفا بگین چیکار کنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره شیطان بیکار نیست و با غضب خود ۶ هزارسال عبادت خود را از بین برد و معلوم است که تلاش دارد انسان‌هایی که در مسیر اصلاح خود هستند را با گرفتارکردن‌شان در امر غضب، زحمات‌شان را از بین ببرد و با توجهی که جنابعالی دارید به لطف الهی امیدوار باشید بالاخره از این رذیله عبور خواهید کرد و در آن صورت به نتایج خوبی خواهید رسید. موفق باشید

28145
متن پرسش
سلام استاد: بعد از سالها دست و پا زدن در ورطه عصیان و گناه و آرزوی اصلاح شدن و از دست دادن دوران جوانی اکنون به این نکته رسیده ام که کلید اصلاح و نقطه شروع سختی دادن به این بدن خاکی و دور شدن از تن پروری و راحت طلبی است. در حالی‌که از بچگی لوس و تنبل بوده ام و اکنون نسبت به جوانی روحیه ام هم خیلی ضعیف تر شده است. از کجا شروع کنم؟ چه کنم؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس برنامه‌ی شریعت الهی که چندان هم نیاز به سخت‌گیری ندارد، باید عمل کرد. مهم معارف الهی است که باید پشتوانه‌ی اعمال ما باشد. سیر مطالعاتی سایت، پیشنهاد ما است. موفق باشید

28136
متن پرسش
سلام استاد جان: بنده میخوام تا شرح فصوص رو با شما کار کنم. منتها فرمودید یه سیر قبلش نیازه. من اون سیر رو پیدا نکردم میشه بفرمایید از کجا شروع کنم و چجوری ادامه بدم. بنده بدایة الحکمة رو هم کامل خوندم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی سایت و پس از آن دنبال‌کردن شرح صوتی کتاب «معاد» حتماً در این مورد لازم است.

28140
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد بنده گاهی احساس می‌کنم در مطالعه ضعیف هستم و کسانی رو که این استعداد رو دارن که کتابهای زیادی رو میخونن غبطه می‌خورم، می‌خواستم در دوره تند خوانی شرکت کنم که مطالعات بیشتری داشته باشم، بنده خانه دار هستم. خواستم ببینم شرکت در دوره های تندخوانی لزومی داره؟ یا نه این استعداد رو آرام آرام با اضافه کردن مطالعات بدست بیارم؟ مثلا حضرت آقا در این دوره ها شرکت کردن یا نه به مرور این استعداد رو بدست آوردن؟ یا این که ایشان فرازمانی مطالعه دارند؟ ۲. انس با قرآن ندارم، هر کار می‌کنم انگار نماز و قرانم هنوز شده زورکی، که برم یک صفحه قرآن برای انجام وظیفه بخونم ،لطفا جواب رو در کانال بگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر نمی‌کنم نیاز به دوره‌های تندخوانی باشد. انسان باید در موضوعاتی که اندیشه‌ساز است بدون هر شتاب و عجله‌ای، تأمّل کند. ۲. قرآن حاوی حقایقی است تا انسان در جهانی بس گشوده و کیفی وارد شود. وقتی با این رویکرد به قرآن رجوع شود حتماً علاقه‌مند خواهید شد که مطالب را دنبال کنید. موفق باشید

28131
متن پرسش
سلام علیکم سؤالی داشتم خدمت استاد: طلبه ی پایه سوم هستم. به نظرتان چگونه استعداد خودمان را در فلسفه کشف کنیم؟ یا استعداد خودمان را در اصول کشف کنیم؟ و اینکه بنده دوست ندارم خودم را در کمک علمی به انقلاب محصور کنم (کمک گفتمانی و عملی را هم دوست دارم) آیا می توانم هر دو را با هم دنبال کنم وقت می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تأمّل و تعمق در آن موضوعات مثل فلسفه و اصول می‌یابیم که چه نسبتی باید با آن‌ها برقرار کنیم. پس ابتدا باید با دقت آن موضوعات را دنبال کرد. ۲. پس از فهم عمیق جایگاه تاریخیِ انقلاب، خود به خود زمینه‌ی ورود برای گفتمان و فعالیت‌های عملی در بستر انقلاب پیش خواهد آمد. موفق باشید

28130
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و ارادت محضر استاد گرانقدر: جناب استاد، در خصوص شناخت و ارتباط با اسماء الهی و اینکه بتوانیم نگاه خود را در آفاق و انفس از پدیده ها به اسماءالله هدایت کنیم نیازمند مطالعه و شناخت اسماء الهی هستم. از محضرتان درخواست دارم راهنمایی بفرمایید در این رابطه مطالعه ی چه کتابهایی می‌تواند مفید فایده باشد؟ خداوند خیر دو جهان را به شما عطا کند. ان‌شاءلله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح کتاب «دعای سحر» حضرت امام نکات خوبی در رابطه با نظر به اسماء دارد که در کتاب «اسماء حسنی، دریچه‌‌های نظر به حق» نکاتی که حضرت امام فرمودند، شرح داده شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

28129
متن پرسش
سلام علیکم خدا قوت: می خواستم بدونم ظلمت مخلوق خداست؟ نور یک حقیقت است و ظلمت هم یک حقیقت جدا؟ ما استادی داریم از شاگردان آقای جوادی آملی، که بحثی رو داریم درباره اینکه ظلمت عدم نور نیست به اون معنای عام، البته این حرف رو با استناد بر آیات و روایاتی که دارند می‌زنند، توضیحش البته مفصله، نمیدونم تونستم مطلب رو برسونم؟ میشه برا بنده توضیح ظلمت رو بگذارید؟ و ایشان اثبات کردند که ظلمت هم مخلوق خداست، اگر خواستید سند روایت آیات و... براتون می‌گذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، ظلمت بالتبع است، نه آن‌که خلقت آن مستقیم باشد. آری! خداوند نور و ظلمت را هر دو خلق می‌کند، ولی یکی مستقیم و یکی بالتبع. مثل آن‌که خورشید نور را مستقیم ایجاد می‌کند و سایه غیر مستقیم مخلوق خورشید است. نباید روایات را طوری تفسیر نمود که انسان‌ها گمان کنند ائمه «علیهم‌السلام» اهل اندیشه و فکر نبوده‌اند. موفق باشید

28110
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز سؤالی ذهن مرا به خود مشغول ساخته است. همیشه با خود می‌گویم ظهور امام زمان (عج) بسیار نزدیک است و باید در خواندن و اجتهاد درسی عجله کرد و بدین صورت آن ثبات خود را از دست می‌دهم. باید چه کنم؟ و مطلبی دیگر که ذهن مرا مشوش کرده این است که گاهی فکر می‌کنم امثال آیت الله حسن زاده و شاگردان ایشان، یا مثلا علامه طباطبایی چقدر در در علم آموزی جدی هستند و بسیاری از علوم را در مشت دارند. یا مثلا مرحوم امام در سن کمتر از سی، کتابهای عمیق عرفانی نوشته اند. فکر می‌کنم باید شب و روز مانند آنها به درس و بحث بپردازم. استاد جان در این زمانه این چنین شدن ممکن است؟ آیا ما هم باید پا جای پای آنها بگذاریم و مانند آنها در علوم مختلف متبحر بشویم. اصلا آیا در رسیدن به مقام توحید این درسها شرط است؟ اگر آری شهدا چه می‌شوند؟ آنها که از این علوم چیزی نمی دانستند. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید هرکدام از انسان‌های امروز در خود جهانی باشند با حضور در همه‌ی مسائلی که شخصیت آن‌ها اقتضاء می‌کند. موفق باشید

28109
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جان بنده گاهی از اوقات در معرض نفحات الهی قرار می‌گیرم. اما بعدا با اینکه می توانم دوباره خودم را در معرض آن قرار بدهم، این کار را نمی کنم. به خود می‌گویم تازه در معرض آن بودی فعلا بس است. این «دیگر بس است» در امور دیگر هم وجود دارد. اگر روزی زیاد درس بخوانم و وقت زیادی در تتبع در دروس بگذارم، فردای همان روز دیگر وقت نمی‌گذارم و می‌گویم دیروز زیاد وقت گذاشتی و دیگر بس است. همین مقدار تو را کفایت می کند. ناگفته نماند که انرژی برای ادامه دارم. استاد آیا این مکر و حیله شیطان است؟ اگر آری چگونه آن را خنثی کنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همچون دریا در استقرار خود مستقر بود و در همان استقرار همه‌چیز را در خود جای داد چه دروس را و چه نفحاتِ الهیه را از آن جهت که در روح توحیدی، کاری انسان را از کاری باز نمی‌دارد. موفق باشید

28108
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بنده دانشجوی رشته علوم قرآن و حدیث هستم. متاسفانه دروس رسمی ما، نه اینکه بگویم اصلا به درد نمی‌خورد، بلکه این مقدار که دانشگاه روی آن وقت می‌گذارد نیاز نیست. حدود ۱۴ ترم تنها و تنها رجال حدیثی و مصطلح الحدیث و ... که می توان در ۲ ترم همه آنها را حلاصه کرد. و نیز متاسفانه تفسیر هم که می خوانیم بسیار پراکنده و براساس تفاسیری که دیگر در این زمانه با آمدن المیزان و تسنیم منسوخ شده اند و هیچ فایده ای برای روح و جان ما ندارند. استاد گرامی من با پیگیری مطالب شما به این نتیجه رسیدم که در این تاریخ بستری ویژه برای خودسازی فکری و عملی ما فراهم شده است. آیا رواست ما عمر خود را بیهوده در این دروس تلف کنیم؟ من نتوانستم با خودم کنار بیایم که چرا باید این همه وقت صرف این دروس در دانشگاه بکنم. نمرات آخر ترمم در این دروس همیشه پایین است در عوض وقت خود را صرف خواندن فلسفه و معرفت نفس و ... می‌کنم. آیا کار من درست است؟ پیشنهاد شما چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» فرمودند نظام آموزشیِ کشور نیاز به تحول دارد. به نظر می‌آید روش شما خوب باشد که کلیّات دروس را بشناسید. موفق باشید

28127
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: شرح فصوص و منازل السائرین و مباحث معاد اسفار را چگونه می توانیم تهیه کنیم؟ در سایت آنها را پیدا نکردم. اگر در مورد این مباحث سیر مطالعاتی خاصی هست آن را هم بیان بفرمایید. بنده از آثار استاد کتابهایی نظیر ده نکته از معرفت النفس از برهان تا عرفان، ماه رجب، صلوات، تعدادی از کتب در موضوع انقلاب، مهدویت، مقام لیله القدری حضرت فاطمه و ... مطالعه و کار کرده ام. همچنین شرح منظومه ملاهادی سبزواری را نیز خوانده ام و در باب مطالب عرفان نظری و عملی استاد بسیار علاقه مند به مطالعه می‌باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتیِ سایت لازم است. مباحث «اسفار» یعنی شرح جلد ۸ و ۹، صوت خوبی ندارد. پیشنهاد آن است که بعد از مقدمات سیر مطالعاتی، بحث کتاب «معاد» همراه با شرح‌های صوتی آن را بدون عجله دنبال بفرمایید و سپس با فصّ «آدمی» و «شیثی» ورود در عرفان إن‌شاءاللّه محقق می‌شود. موفق باشید

28116
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرانقدر چگونه می توان به فرموده شما انسان، جهانی شود بنشسته در گوشه ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان مأواگزیدن در توحید حضرت ربّ العالمین و حضور مطلق اوست در همه‌ی عالم، تا ما خود را در آغوش او احساس کنیم و عبادات را وسیله‌ی نزدیک‌شدن به خدایی بدانیم که ما را در برگرفته است، ولی ما از آن دربرگرفتگی غافلیم. موفق باشید

28111
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرانقدر بنده مقاله «قرارگرفتن در بود تاریخی خود» را از شما خواندم. آنچه نتیجه گرفتم درست است؟: ۱. در این تاریخ احادیثی چون «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» بیشتر از قبل می‌درخشند چراکه تاریخ کنونی شرایطی را ایجاد کرده است که مردم در آن باید با دیدن حقیقت به آن دلبسته شوند. نظیر آنچه در تشییع جنازه حاج قاسم دیدیم. ۲. اینکه حضرت آقا اخیرا فرمودند تا می‌توانید جبهه انقلاب را گسترش دهید میسر نمی‌شود مگر اینکه بستر تفکر را برای دیگران باز کنیم چراکه حقیقت در این تاریخ به صورت ویژه ای خود را می نمایاند. هر ارگانی هم در این زمینه مسئول است. دانشگاهها با ایجاد کرسی‌های آزاد اندیشی، حوزه با ورود عالمانه به عرصه تولید علم دینی، صدا و سیما با تولید آثار فاخری که وجهه باطنی انقلاب را به دنیا نشان دهد و ... . ۳. اینکه در قضیه برجام فرمودند: «پشتوانه تجربی ملت ایران را بیشتر می کند» یا در ماجرای گرانی بنزین از سران قوا حمایت کردند یا از ابتدای شروع کرونا همه چیز را به تشخیص پزشکان منوط دانستند، حتی در اینکه ماه رمضان روزه باشد یا نباشد (با اینکه خودشان اعتقاد دارند روزه سلامت جسم را نیز تامین می‌کند و این را از فتوای قبل از شروع ماه رمضانشان می‌توان فهمید)، ناظر به همین پیچ تاریخی بزرگ است که در پس آن قرار است عقلانیت ظهور کند چراکه آخرالزمان دوره تفکر است نه تعبد محض همانطور که اصحاب مهدی (عج) از روی پوست و مرکب حق را می شناسند و این نوع شناخت قطعا نشانه تفکری بسیار عمیق است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده ورود خوبی به آن جزوه داشته‌اید و نتایج خوبی گرفته‌اید. امید است با همّتی بلند هرکدام از عزیزان، جهانی باشند «بنشسته در گوشه‌ای».

 هر آنکس ز دانش برد توشه ای           جهانی است بنشسته در گوشه ای

هر آنکس به دانش شد آراسته              جهانی بود پر ز هر خواسته

موفق باشید

28092
متن پرسش
سلام استاد: امیدوارم حالتون خوب باشد. قبلا سوالم با شماره ۲۸۰۲۸ ثبت شد اما پاسخی دریافت نکردم. مضمون سوالم این است: (ممنون می‌شوم پاسخ دهید) وقتی خداوند آرزو و شوق چیزی را در دلت ایجاد می‌کند و زبان تو را به دعا و تضرع باز می کند به معنای این نیست که می‌خواهد دعایت را مستجاب کند و تو باید صبر کنی؟ خیالبافی یا فکر کردن در مورد امور آینده و این که به این فکر کنی که آینده پیش روی تو دلگرم کننده و خوب است چقدر می‌تواند مضر یا مفید باشد؟ منظورم نگاه مثبت به آینده است که باعث می‌شود ناامید نشوی. آیا فکر کردن به ظهور و قیامت نوعی آینده نگری نیست؟ فکر کردن به آینده در مسائل مادی و دنیایی تا چه میزان می تواند مضر باشد و از کجا بدانیم اینها وسوسه شیطان است؟ با احترام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به ایمیل‌تان به طور شخصی این‌طور جواب داده شد: ۲۸۰۲۸- باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو خواهم بود. ولی عنایت دارید که این موارد مواردی نیست که امثال بنده طی سؤال و جواب بتوانیم ورود کنیم، بیشتر باید با افرادی موضوع را در میان بگذارید که با روحیه‌ی شما آشنایی داشته باشند و یا لااقل طی مشاوره‌ای بتوانند نظر دهند. فکر می‌کنم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، راه‌کارهایی را در این رابطه متذکر باشد. موفق باشید

28100
متن پرسش

سلام علیکم: علت اینکه با وجود کاستی ها و خیلی شواهد ناگوار و خیلی مظاهر نامناسب و انحرافات، حضرت آقا این میزان امیدوار اند و معتقدند اینها سلسله حوادث طبیعی در راه رسیدن به قله است، چیست؟ ایشان خودشان به مسائل و مفاسد واقف اند و می‌دانند و عسر و حرج هایی که برای ماست، واقعا چه دلیلی دارد که ایشان محکم و راسخ به دلشان حزن راه نمی‌دهند و صریح می‌گویند من معتقدم مردم پس از انقلاب دیندار تر شده اند و علیرغم بعض ظواهر اما عمق رسوخ ایمان بین شان زیاد است، و اشاره به آیه حضرت موسی پشت نیل می‌کنند «کلا ان معی ربی»؟این مشکلات چگونه برای ایشان در حدی نیست که ملت و انقلاب را زمین گیر و به اصطلاح ابن السبیل کند و معتقدند ما از اینها می‌گذریم و روشنایی در انتظار ماست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به عنوان توحید ناب در مقابل مردم گشودند، درست همان راهی است که مردم می‌خواهند و این توحید، دل‌ها را در برگرفته هرچند از یک طرف مدرنیته و از طرف دیگر امثال ما با طرح معارفی ضعیف با حضرت امام در این رابطه همراهی نکردیم. ولی بالاخره این توحید ناب کار خود را می‌کند و جلو می‌آید و قاسم سلیمانی‌ها را به ظهور می‌آورد. موفق باشید

28098
متن پرسش
سلام استاد جان: ببخشید روش تحقیق و ورود به علوم دینی سبک صحیحش چجوریه؟ یعنی اون چیزی که باید جایگزین روش پایانامه‌نویسی بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم خود افراد مطابق ذوق خود آن علمی که دوست دارند، پیش ببرند. ولی پایان‌نامه‌نویسی عموماً یک نوع تحمیل و موضوع‌تراشی است. موفق باشید

28091
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: تفاوت بین توحید صفاتی و توحید اسمائی را متوجه نمی شوم. مثلا در کتاب آداب نماز امام خمینی (ره) منزل رکوع را توحید صفاتی توضیح می دهد و اینکه چون کثرات اسمائیه دارد، تکبیر بعد از رکوع به معنای دور کردن کثرات است و رفتن به سجده و مقام قرب و توحید ذات، درحالی‌که توحید اسمائی را در همین کتاب مقام معرفت اسم اعظم توضیح می دهد که برداشت خودم همان اسم الله است که جامع همه اسم هاست. در نهایت مقام جامع الله در منزل رکوع است یا سجود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید صفاتی در کنار توحید ذاتی و افعالی قرار دارد به آن معنا که هرکمالی هست از حضرت حق است و در رکوع با نفی خود امکان اظهار آن کمالات را نمازگزار به میان می‌آورد ولی توحید اسمائی نظر به اسماء و حضرت اللّه دارد که جامع جمیع اسماء است و بدین لحاظ اسم اعظم گفته شده است. موفق باشید

28097
متن پرسش
سلام مجددا: ببخشید چرا در مورد صحبتای آقای محمد زمانی که تجربه مرگ داشتن شما گفتین این حرفا با مبنای فلسفه اسلامی غلط نیستن ولی در مورد کتاب آنسوی مرگ و زندگی پس از زندگی گفتین این افراد پیش فرضهای ذهنیشون رو رویت کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمومیت ندارد. عرض بنده آن بود که باید سخنان آن‌ها را با مبانی قرآن و برهان بررسی کرد. از آن جهت صحبت‌های آقای زمانی با مبانی دینی و فکری ما، همراه بود. موفق باشید

28095
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: ۱. انسان هایی که در عالم متوجه هست پدیده ها هستند و همه چیز را از جنبه وجودی می بینند نه ماهوی به اصطلاح عالم دارند یعنی مثلا چطوری به دریا نگاه می کنند یا یک کودک در عمل چه فرقی دارد با کسانی که به ماهیات توجه دارند در عمل و سبک زندگی چه فرقی دارند شب و روزشان و سلوک عملی شان چه فرقی دارد اگر هر دو دین دار هم باشند؟ ۲. اصلا معنی هست را در کتاب های شما نمی فهمم می دانم می فرمایید چیستی در موردش معنی ندارد خوب این هست دیدن چه فایده ای دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به «بودن»ِ خود در مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و پس از آن شرح کتاب «رسالة الولایة» إن‌شاءاللّه راهی جهت جواب به سؤال‌تان گشوده می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی