بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15880
متن پرسش
سلام استاد عزیز: لطفا به این سوالات دقیق جواب بدید چون اینارو میخام برا دوستان ارائه بدم: ۱. آیا مقام قرب یا ولایت عصمت می آورد و بعد نبوت به او داده می شود؟ یا نه بعد از نبوت عصمت حاصل می گردد؟ ۲. آیا مقام نبوت برای انبیا اکتسابی است یا موهبی؟ اگر موهبی است پس امتحانات برای حضرت ابراهیم و رسیدن به مقام امامت چه می شود؟ یعنی مقامات را مثل عرفا طی می کنند یا جور دیگر است؟ برای اهل البیت علیهم السلام چطور؟ ۳. فرق نبی و رسول چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. خوب است که رفقا به آن کتاب رجوع فرمایند. اجملاً عرض کنم: 1- مقام قرب به خودی خود، عصمت نمی‌آورد ولی وقتی انسانی به مقام قرب رسید که مصلحت خداوند است که او پیامبر آن زمان باشد؛ به او جهت موفقیت‌اش در امر مأموریتی که دارد، عصمت را موهبت می‌کند 2- مسلّم عصمتی که به نبی یا امام جهت موفقیت در مأموریت‌شان داده می‌شود پس از آن است که حضرت حق آن‌ها را شایسته‌ی نبوت و امامت دید. ولی این‌طور نیست که هرکس آن شایستگی را داشته باشد، امام و نبی شود. زیرا نبوت و امامت بر اساس ضرورت تاریخی است 3- در روایت داریم که: «نبی» صدای فرشته را می‌شنود ولی «رسول» هم صدای فرشته را می‌شنود و هم او را می‌بیند. موفق باشید

15871
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده ی عزیز: بنده 18 سال دارم و طبق تاکیدات شما در کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» به انس با قرآن از طریق خواندن و تفکر کردن در تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره)، می خواستم بپرسم که آیا این تفسیر برای سن ما هم خوب دست با باید ما از تفاسیر دیگر که ساده تر هستند استفاده کنیم مثل تفاسیر «نور» و «نمونه» و یا....؟! خیلی ممنون و متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مباحثی که در قسمت سیر مطالعاتی سایت هست را، به عنوان مقدمه دنبال کنید و سپس تفسیر «المیزان» را شروع فرمایید، نتیجه‌ی بیشتری می‌گیرید. ولی سعی کنید در هر حال با تفسیر المیزان مسائل خود را دنبال فرمایید. موفق باشید

15846
متن پرسش
سلام استاد عزیز: چندی پیش کتابی می خواندم که در واقع پرسش و پاسخ بود از دکتر دینانی. ایشان مطلبی فرموده بودند به این عبارت که نبوت مقام نیست بلکه اصل ولایت است و نبوت ظهور ولایت است و نبوت برای مردم است بعد در ذهن بنده سوالی پیش آمد با توجه به کتاب مبانی نظری نبوت و امامت شما نبوت ظهور ولایت است. آیا ولی مقام عصمت را دارا می شود؟ یا اگر خداوند او را نبی کند معصوم می شود؟ چه فرقی بین مثلا آیت الله قاضی و بر فرض حضرت موسی (ع) وجود دارد؟ آیا عارف می تواند معصوم شود همچون پیامبر؟ اگر نه باید نبوت را یک مقام حساب آورد چون علاوه بر مقام قرب و ولایت مقام عصمت را داراست. ضمنا فرق بین رسول و نبی در چیست؟ متاسفانه احتمالا شما این را در کتابتان نیاوردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد فرموده‌اند تا مقام قرب و ولایت برای نبی خدا پیش نیاید، مأموریت شریعت به او واگذار نمی‌شود. ولی فراموش نفرمایید وقتی شریعت وارد تاریخ شد، مسیر قرب الهی برای بقیه فراهم می‌شود و هرکس به اندازه‌ی رعایت ظاهر و باطن شریعت، منوّر به عصمت اکتسابی می‌گردد. موفق باشید

15845
متن پرسش
سلام استاد: یه تضادی برام پیش اومده از یک طرف عقلم بهم میگه انسان اگر خود را دوست داشته باشد به طرف زیبایی ها حرکت می کند و پرواز به سوی آسمان می کند و در واقع قدم اول برای دوست داشتن خدا دوست داشتن خود است و اگر انسانی خود را تحقیر کند آن وقت است که دست به هر اشتباه و گناهی می زند. کسی که خود را دوست دارد چون می داند زیباست هیچ وقت نسبت به مردم متکبر نمی شود چون نیازی ندارد و یا شیطانی که خود را زیبا نمی دانست از این که خدا مخلوقی بالاتر از او آفریده بود دست به طغیان زد. از سوی دیگر تو دعاها ما فقط ذکر بزرگی خدا و اهل البیت (ع) را انجام می دهیم و انگار من بنده خدا هیچ زیبایی ندارم (شاید مکر شیطان در من اثر کرده) و در محافل مذهبی ابدا و اصلا روی دوست داشتن خود تاکید نمی شود و فقط منبع نور دیده می شود. در حالی که اگر قدم اول یعنی زیبا دانستن خود انسان (همین که خدا ارزش قائل شده و من را آفریده و برایم راهنما گذاشته و ثانیه به ثانیه برایم برنامه ریزی می کند) تاکید بشه شاید انسان سرعت حرکتش به اوج زیبایی ها چند برابر هم بشود. این در حالی است که از خود گذشتن و خود را فراموش کردن تو حرفهای عرفا تاکید شده است. سوال دوم هم بپرسم استاد من بر خلاف تفکر شما که خوشبینی به مسئولین کشور دارید احساس می کنم بدجور دارن به کشور و مردم خیانت میکنن. مثلا تو حوزه شهر که یکم آشنایی دارم می دونم فروش تراکم به ضرر شهر و در واقع خیانت به آیندگان است ولی مدیران شهری که دین مداری شون گوش فلک را پر کرده رویه فعلی را ادامه میدن با این که بهتر از هرکس عاقبتش را میدونن. ربای بانک ها و روند غلط پروش بچه ها در آموزش و پرورش و... هم بگذریم. استاد پس نقش ولایت فقیه در این میان چیست؟ فقط باید صبر کرد تا مردم به میزان رشدی برسن تا بشود اصلاحی انجام داد؟ حذف ربا و تغییر تو روند آموزش و پروش و... اینقدر سخته که تو 40 سال از گذشت انقلاب نمیشه کاری کرد؟ تشکر....
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تمام دستورات شرع مقدس و ادعیه‌ی مأثور با نظر به خلیفة اللهی انسان و اشرف مخلوقات‌بودنِ او مطرح است، به آن معنا که انسان متوجه‌ی کمالات و ظرفیت خود می‌باشد و با رعایت دستورات الهی آن کمالات را حفظ و رشد می‌دهد 2- بنده 20 سال پیش در مورد این مشکلات، عرایضی را مطرح کردم که صوت آن سخنان هنوز در خدمت عزیزان هست. عمده آن است که متوجه باشیم این مشکلات، مشکلاتِ تاریخی ما است و با تغییر فکر و فرهنگ مردم حل می‌شود و نه با دستور و بخش‌نامه. و عظمت رهبری عزیز انقلاب آن است که متوجه‌اند باید بسترهای فرهنگیِ لازم را جهت رفع این مشکلات فراهم کرد. موفق باشید

15857
متن پرسش
با سلام: آیا زمانی که آسمانها به شکل دود بوده زمین هم به همین صورت بوده؟ این جمله که انسان دنیایی سیر تکامل دارد و تعین ندارد یعنی چه؟ آیا انسان در عین ثابته اش تعین دارد و آیا با مرگ تعین می یابد؟ من کتابهای معرفت نفس و از برهان تا عرفان و خویشتن و... را مطالعه کرده ام ولی این سوالات را هم دارم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی آسمان به صورت دود بود، هنوز زمینی خلق نشده بود. همه‌ی عالم با همان ماده‌ی «دود» شکل گرفت 2- تعیّن اولیه‌ی انسان همان عین ثابته‌ی اوست که در مقام «امکان» است. و تعیّن ثانویه‌ی او با اراده و انتخاب‌هایش شکل می‌گیرد. موفق باشید

15856
متن پرسش
با سلام: در کتابتان این بحث شما در مورد عالم داشتن انسانها، اینکه ما در خارج فقط وجود داریم و اعتبارات و ماهیات عدم و ساخته ذهن ما هستند. مثلا میز اعتباری است و در اصل چوب است و چوب در اصل چیز خاصی نیست، یک چیزی است که مثلا آهن نیست، فهم قسمت اول یعنی اینکه در خارج فقط چوب است و در اصل میز ساخته ذهن ماست، برایم آسان است ولی فهم قسمت دوم یعنی آنجایی که می فر مایید در اصل چوب هم نیست فقط وجود هست برایم سخت است. خواهشا خواهشا اگر امکان داره با یک مثال یا توضیح این بحث را برایم روشن کنید. و دوم اینکه در مورد اینکه فرمودید که خداوند به تبع خالق نور بودن و فاعل سایه بودن خالق ظلمت و فاعل غیر سایه هم هستند، اگه امکان داره با یک مثال در مورد ساخته های انسان و یا یک مثال دیگر کمی توضیح دهید که چگونه می شود که به تبع خلق یک چیز خالق چیز دیگری هم بود. خواهشا خواهشا خواهشا به هر دو سوالم را پاسخ دهید که به جوابشان نیاز دارم. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مگر جز این است که همه‌ی عالم را «وجود» پر کرده است؟! و همه‌ی پدیده‌ها، صورت‌های مختلف وجوداند. مشکل کجاست که نیاز به مثال داشته باشد؟ 2- چون خداوند عین وجود است، پس از خداوند جز وجود صادر نمی‌شود و هرچه جنبه‌ی عدمی دارد، به تبعِ وجود شکل می‌گیرد. مثل محدودیت‌های مخلوقات که بعد از به‌وجودآمدنِ آن‌ها، محدودیت‌های آن‌ها معنا پیدا می‌کند، ولی محدویت‌های آن‌ها خدا خلق نکرده است. موفق باشید

15854
متن پرسش
با سلام: من بخشی از تفسیر المیزان و کتابهایی از شما را مطالعه کرده ام. در مورد تقدیر انسان، خداوند می فرمایند که اتفاقی برای انسان نمی افتد مگر اینکه در لوح محفوظ ثبت است و اینکه شما می فرمایید که ما کاملا با اختیار کارها را انجام می دهیم و خداوند مجرد محض است و می داند که ما در آینده چه می کنیم، اینکه او کار ؛ینده مرا می داند یعنی کاملا درون وجود مرا می شناسد و از طرفی کار من در لوح ثبت است حال سوال من این است که این لوح محفوظ و نفس ناطقه من چگونه قرابتی دارند و لوح محو و اثبات چگونه است؟ خواهشا بی توضیح نگذارید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در لوح محفوظ، قواعد کلّی عالم ثبت است و لوح محو و اثبات، محل ظهور تدریجی آن حقایق است. به طوری‌که یکی ظهور می‌کند و محو می‌شود و صورت دیگری از حقیقت به ظهور می‌آید و در متن این قواعد و ظهورات است که خداوند تمام آن‌چه «هست» و «می‌شود» را می‌داند و اعمال ما نیز طبق قواعد «لوح محفوظ» و «لوح محو و اثبات» محقق می‌شود و از این جهت خداوند به اعمال ما آگاه است که مثلاً اگر ما رعایت شریعت را به عهده بگیریم، چه نتیجه‌ای نصیب‌مان می‌شود و می‌داند که آن عمل را انجام می‌دهیم و آن نتیجه را می‌گیریم قبل از آن‌که ما به آن عمل مبادرت کنیم. موفق باشید 

15842
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. من حدود دو سالیست که آشنایی پیدا کردم با هدف خلقتم، با نفس اماره ام، با بدی هایم و به انجام تکالیفم نسبت به خودم، حوزه نمیرم به طور اتفاقی با صحبتهای آقای پناهیان با اینها آشنا شدم. همیشه در عذابی بودم که چرا به وجود آمدم و هدف زندگیم چیه. اما استاد حال که مقداری با این هدف و راهی که باید طی کنم و اگر سعادت بخوام جز با مبارزه با هوای نفس نمیشه، اما کم آوردم. راه مبارزه و غلبه بر نفسم را گاهی گم می کنم. گاهی دل به دلش میدم گاهی جلوش سرسختانه می ایستم. نمیدونم چطور باید عزمم رو جزم کنم. از اینکه دو هوا هستم خسته شدم. البته بیشتر سعیم روی اینه که جلوش وایسم اما همیشه نه، دلم می خواهد پرواز کنم از این نفسی که من رو اسیر خودش کرده، رهاشم. استاد خیلی دچار خشم و دلخوری میشم، از اینکه چیزی طبق میلم نباشه ناراحتم میکنه، از این عصبانت خودم و اینکه نمیتونم کنترلش کنم بیزارم، به خواب خیلی اهمیت میدم به طوری که اگر چیزی مانع یا باعث تاخیر در آن بشه عصبانیتمو به نقطه آخر میبره. استاد خواهش می کنم برای همه مشکلاتم راهکاری بگید. باور کنید از هیچ کدوم این اتفاقات راضی نیستم و خیلی در رنج هستم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم اگر با کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع فرمایید و بعد با دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ادامه دهید، گشایشی حاصل شود. موفق باشید

15826
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده 45 ساله دارای مدرک دکترا و چند سالی هم دانشگاه مجازی علوم و حدیث خوانده ام آیا تحصیل در حوزه برای من امکان پذیر است و آیا حضرتعالی سیر مطالعاتی که در برگیرنده کتب حوزی هم باشد را پیشنهاد می فرمایید یا زیر نظر شاگردان شما این سیر مطالعاتی را داشته باشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید لااقل از طریق حوزه، ادبیات عرب و تا حدّی فقه را دنبال کنید و سپس به حکمت و عرفان و قرآن و حدیث بپردازید؛ بهتر است. موفق باشید

15825
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد فاضل و ارجمند، شنیده ام علامه طباطبایی فرموده اند: مشکل اساسی ما با اهل تسنن در توحید است، یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:همین‌طور است. زیرا هر اندازه توحید به معنای واقعی آن خوب‌تر معنا شود، جایگاه اولیاء معصوم«علیهم‌السلام» که حقیقت قرآن به قلب آن‌ها اشراق می‌شده، معلوم می‌گردد، و لذا اسلام را در محدوده‌ی فقه متوقف نمی‌کردند. موفق باشید

15823
متن پرسش
سلام و درود: استاد فاضل و ارجمند، استاد شهید مطهری که از بزرگان اهل علم و عمل هستند. آیا موافقید آثارشان عرفانی و معرفتی و توحیدی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ؛ ولی در تاریخی که قرار داشتند باید با آن زبان سخن می‌گفتند. عرایضی در این مورد در جزوات «مطهریِ تاریخ ما» داشته‌ام. موفق باشید

15820
متن پرسش
سلام و درود: مستحضرید در برزخ رفع حجاب برای برخی ممکن است. آیا در برزخ ازدیاد علم ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ازدیاد علم به همان رفع حجاب است. موفق باشید

15818
متن پرسش
سوال شما پاسخ داده شد سوال شما: سلام و احترام: حکیم گرانقدر، با توجه به اینکه اسلام تنها دینی است که باعث آرامش انسان می شود، چرا برخی هیچ توجهی به دستورات اسلام ندارند، یا کم توجه هستند. آیا برخی علاقه ای به آرامش ندارند؟ آیا برخی به اضطراب علاقه دارند؟ چرا به برخی می گوییم اگر آرامش در دنیا را می خواهید باید به دستورات اسلام عمل کنید، قبول نمی کنند؟ مگر قبول اسلام در فطرت هر انسان نیست؟ چرا شیطان در هر عصر طرفدارانش بیشتر از خداوند تبارک و تعالی است؟ پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر ما اسلام را آن‌طور که هست به مردم ارائه کرده‌ایم؟! کجاست اسلامی که امثال حضرت امام و علامه‌ی طباطبایی معرفی می‌کنند تا مردم با دل و جان به آن رجوع نمایند؟ ما هنوز گرفتار اسلامِ سطحی می‌باشیم. موفق باشید سلام و اردات: استاد فاضل و مهربان، در زمان اهل بیت (ع) چرا مردم به دستورات اسلام عمل نمی کردند، با توجه به جواب حضرتعالی در مطلب فوق، اهل بیت (ع) اسلام واقعی را به مردم معرفی کردند، پس چرا مردم به دستوراتشان عمل نکردند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان هم نه شیعیان به‌واقع وظیفه‌ی تاریخی خود را انجام می‌داد و نه دشمن و شیطان بیکار بودند. اگر شیطان خوب عمل می‌کرد، شیطان و دشمن عظیم می‌شدند. موفق باشید

15817
متن پرسش
استاد سلام خدا قوت: بنده طلبه درس خارجم. برخی دوستانم شدیدا معتقد به یمانی شدند. البته با خصوصیاتی ویژه، مثلا قایلند که ایشان پسر امام زمان (عج) هستند. قبل از ظهور می آیند و همه ماباید از ایشان تبعیت کنیم. قایلند یمانی الان در عراق هست. به علما و مقام معظم رهبری بدبین هستند. این بزرگان را مقابل یمانی قرار می دهند. ازایشان پرسیدم اگر چنین عقیده ای در تشیع بوده پس چرا در علما در عصر غیبت چنین صریح نگفته اند؟ می گویند حکمت خدا بوده مخفی بماند این مسئله. البته مستحضرید اصل مسئله یمانی در روایات متواتر هست اما اینها عقایدی پیدا کردند که هیچ یک از بزرگان دین نگفتند. نظر حضرتعالی با قضیه یمانی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها حرف‌های وَهمی است و در حالی‌که نایب ایشان حضرت امام خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» به‌خوبی دارند جهان را مدیریت می‌کنند و روشن است که راهنمایی‌های ایشان از جنس هدایت‌هایی است که حضرت مهدی«صلوات‌اللّه‌علیه» دارند و در همان فرهنگ و فضا، مقابل کفر و استکبار ایستاده‌اند. بنابراین باید شدیداً به این یمانی‌ها ی مدعی در این تاریخ بدبین بود. موفق باشید 

15830
متن پرسش
سلام علیکمک خسته نباشید. استاد بنده بسیاری از مباحث صوتی حضرتعالی را گوش داده ام. قبلا هم از جلسات تفسیر استاد جوادی آملی را دنبال می کردم و مطالعه هم داشته ام. فی الحال می خواهم از محضر حضرتعال سوال کنم. با توجه به علاقه ای که به فلسفه و عرفان دارم ولی تحصیلات بنده در حد دبیرستان است. و نیز سن 44 سالگی؛ از کجا و با چه کتابی و یا چه مبحثی و یا کدام یک از جلسات حضرتعالی شروع کنم که به صورت مدون و منظم ادامه دهم؟ (معرفت نفس، برهان صدقین و حرکت جوهری، تفسیر سوره حمد، معاد و... را گوش داده و حتی به صورت جزوه (واو به واو) را نوشته ام.)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام سراغ شرح تفسیر «حمد» امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بروید و مسیر را تا «مصباح‌الهدایه» با دقت جلو ببرید. موفق باشید

15809
متن پرسش
بنام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: من حدود 3 ماه است که با افکار حضرت عالی آشنا شده ام و این نعمت را جواب خواسته ام از امام حسین علیه السلام در اربعین گذشته می دانم. سوال بنده این است که امامی را در عبادات نصب العين خود قرار دهیم به چه معنا است؟ و در جای دیگر از صحبت های شما این حکم را در مورد حضرت امام (ره) و یا علامه طباطبایی داده شده است. مشخصا سوالم اینست به چه کیفیتی و چه روشی در عبادتمان به این سروران اقتدا کنیم؟ آیا منظور الگو قرار دادن سیره و روش سلوکی آنها است؟ با تشکر از استاد محترم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» را با شرح صوتی آن لازم است به عنوان مقدمه دنبال فرمایید. موفق باشید

15811
متن پرسش
سلام استاد: من خودم طلبه هستم، راجع به خواهرم ازتون راهنمایی می خواستم؛ ایشون ۳۰ سالشون هست و تحصیلاتشون دیپلم، متأهل، دارای دو فرزند، و خانه دار هستند. شوهرشون هم تحصیلات خاصی نداره و مغازه داری میکنه، زندگیشون از لحاظ اجتماعی و مذهبی یه سبک سنتی و متوسط رو داره. خودش علاقه زیادی به مطالعه و بالا بردن معرفت داره، کلاسهای قرآن و اخلاق و امثالهم هم شرکت میکنه. ایشون از من خواستند که بهشون چند تا کتاب و همینطور سیر مطالعه و اینکه چه چیزایی بخونن رو معرفی کنم، و من هم خواستم از شما مشورت بگیرم که چه کتاب هایی رو ایشون به عنوان یک زن با این شرایط واجبه که بخونه که برای خودش و زندگیش، اداره خانواده و سطح تربیت فرزندانش مناسب باشه. و از طرفی مبنایی و ریشه ای افکارش رو رشد بده و زندگی مادی و معنویش رو در مسیر درستی قرار بده. بسیار ممنونم از اینکه تکیه گاه ما جوانان هستید. روز معلم بر شما که به معنای واقعی یک معلم هستید تبریک میگم. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» 2-  دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. موفق باشید

15795
متن پرسش
سلام: خسته نباشید استاد 1. یکی از رفقای قدیمی ما که ده نکته و برهان صدیقین را کار کرده است و مقداری هم معاد کار کرده است (ولی طلبه نیست). ما تصمیم گرفتیم یک جمعی داشته باشیم و با هم مباحثی مطرح کنیم و صحبت کنیم که در اخلاق روزانه ما تاثیرات زیادی داشته باشد. این دوست ما گفت: مباحثی را کار کنیم که سبک زندگی (اخلاق و سبک زندگی) باشد. منظورشان این بود که از مباحث تئوریک عرفانی و اخلاقی خوشش نمی آید. مباحث عملی که روزانه بدرد می خورد را دورهم کار کنیم. بحمدلله بنده بیشتر مباحث را کار کرده ام. فقط نمی دانم الان در این جمع (بعد از تحکیم عقاید) چه مبحثی را کار کنم تا خواسته این دوست ما هم زمین نماند؟ اگر می شود سیری بفرمایید و بفرمایید که کتاب چگونگی فعلیت یافتن را چگونه و در کجای مباحث کار کنیم؟ ممنونم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً یکی از کتاب‌هایی که می‌تواند باورهای دینی را به صحنه‌ی عمل بکشاند، کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» است. در ضمن کتاب «شرح جنود عقل و جهل» و کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» نیز در این مسیر کمک می‌کند. موفق باشید

15800
متن پرسش
سلام علیکم: چند سالی هست که سردرگمم. حالا فهمیدم که تنها راه رسیدن به مقصودم بندگی خداست. حالا از کجا باید بندگی خدا را شروع کرد؟ چون بندگی می تواند نماز خواندن، درس خواندن، خدمت به پدر و مادر و گناه نکرد و ... باشد. واقع سوراخ کیسه را از کجا پیدا کنیم که بعد بتوانیم از جمع آوری نتیجه کسب کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بندگی همان‌هایی است که فهمیده‌اید. عمده رویکرد درستی است که این اعمال را به نتیجه می‌رساند و آن با عمیق‌کردنِ معارف الهی حاصل می‌شود. سیر مطالعاتی روی سایت در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

15793
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ماههای شعبان و رجب را می توانم روزه بگیرم اما بخاطر ضعف بدنم مطالعات معرفتی و معنوی را تا ظهر بیشتر توان انجام ندارم و بعد از ظهر عملا کمیت و کیفیت کارم خیلی پایین می آید. به نظر حضرتعالی روزه بگیرم بهتر است یا بدون روزه باشم اما کمیت و کیفیت کار را نگه دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی که باید به عمیق‌ترکردنِ معارف الهی خود بپردازید، همان کار را ترجیح دهید. موفق باشید

15799
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: از اینکه پشت سرهم مزاحم اوقات شریفتون میشم معذرت میخام ولی همیشه با زبان نالایق و دل تیره ام دعایتان می کنم بعد از یک عمر جهالت که برای یافتن استاد و جواب سوالات بی شمارم خود را به هر دری زدم و از همه کس و همه دنیا مایوس شدم خدا شما را سر راهم قرار داد و الان هر لحظه که از معارف شما دور می شوم قلبم می میرد یادم می افتد زندگی را فراموش کرده ام و دوباره برمی گردم. یکی از مشکلاتم این است که بیش از حد به نگاه و نظر مردم حساسم و نسبت به همه ارزیابی ها و قضاوتهای مردم استرس می گیرم و حالم عوض میشه نه اینکه از اونها ناراحت بشم نظرم در مورد خودم عوض میشه فکر می کنم همه درست می گویند به جز من. زیاد وارد جمع نیستم اما این افکار که همه چه فکری می کنند یا با انجام عملی خوب شاید مرتکب ریا می شوم یا دوست دارم اطرافیانم هم تاثیر بگیرند دست از سرم برنمی دارند همیشه ناخودآگاه خود را با دیگران مقایسه می کنم در زمینه معرفتی و احساس یاس یا ابهام یا ...می کنم. حس می کنم بزرگترین بدبختی و آفت همه عمر و اعمالم است منطق بردار هم نیست اینهمه میگویند کبر و خودبینی و دیگربینی و می دانم اما شما کمکم کنید. 2. من بیشتر اوقات احساساتم و اعمالم را با ذکرها و توجه به آنها کنترل می کنم اما در مورد خشم چیزی یادم بدهید که آرامم کند. ممنون از لطفتون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مشکل اول، راه‌کارِ بنیادین تجلی نور توحید است که با رعایت دستورات الهی آرام‌‌آرام آن نور بر قلب انسان تجلی خواهد کرد. دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» راه‌کارهای خوبی در مقابل شما می‌گذارد. در مورد سؤال دوم و کنترل خشم، که مسئله‌ی بسیار مهمی است و به این راحتی‌ها هم مشکل حل نمی‌شود، باید برنامه‌ای جهت اُنس با کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام و شرحی که بنده داشته‌ام، برای خود بریزید. موفق باشید

15798
متن پرسش
سلام: در اکثر سوالات سایت شما سلوک و فنا را در راهی که حضرت امام خمینی (ره) در این زمانه گشوده اند می دانید همان راهی که شهدا رفتند و راه صد ساله را یک شبه طی کردند. از شما می خواهم بگویید اصلا این راه چیست من که می خواهم در این راه باشم چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این راه در این زمان، جز آموختن معارف الهی و دفاع از انقلاب و رهبری با آرامش تمام و آمادگی جهت سربازی انقلاب اسلامی چه در جبهه‌ی فرهنگی و چه در جبهه‌ی نظامی نیست. و این در صورتی است که با توجه به معادلاتِ جهانی و فهم افول تمدن غربی، خود را در تاریخ دیگری که ادامه‌ی غرب نیست، احساس کنیم. شعور تاریخی یک‌نوع احساسِ قدسی است از تجلیِ اسماء الهی مطابق ظرف تاریخی که در آن هستیم، مثل احساس خداوند که قلبْ متذکر آن است. موفق باشید

15780
متن پرسش
سلام علیکم: 1-. علامه حسن زاده را می توان یکی از عرفای انگشت شمار حال حاضر در ایران دانست؟ 2. اول کتاب جنود عقل و جهل از امام را کار کنم یا حدیث یابن جندب؟ 3. یه سری کتاب ها جدیدا چاپ شده. فکر کنم از انتشارات آرما در اصفهان. از آقای موسی نجفی. این کتاب ها خوب هستن در مورد تاریخ؟ 4. من که طلبه نیستم نمیتونم عرفان نظری بخونم و در اون استاد بشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همین‌طور است، ایشان همواره در عالم ملکوت به‌سر می‌برند مگر گاهی که طبیعت و طبع آن‌ها، ایشان را به عالم ناسوت بکشاند 2- اگر مقدمات لازم مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» را دارید؛ شرح کتاب «جنود عقل و جهل» نکات خوبی را در اختیار شما می‌گذارد 3- کتاب‌های جناب آقای دکتر موسی نجفی با توجه به رویکردِ تمدنی که ایشان دارند، مطالب خوبی را در اختیار شما قرار می‌دهد 4- استادشدن در عرفان، به چه دردی می‌خورد؟!! دردِ ما اُنس با خدا است و این راه به سوی هیچ‌کس بسته نیست. موفق باشید

15779
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم و تشکر از اینکه برای جواب دادن سوالات کاربران وقت می گذارید. با توجه به اینکه می گوییم با مردن نفس فقط جنبه ی فاعلیه اش می ماند و جنبه ی انفعالی اش متوقف می شود و چون آزاد از محدودیت های مادی می شود خیلی راحت تر می تواند جنبه ی فاعلی اش را نشان دهد تا جایی که اهل دنیا را هم متاثر کند مثل بشارت کشته شدگان در راه خدا به رزمندگانی که هنوز به آنها نپیوسته اند. حال سوال من این است که آیا برزخیان کافر هم چنین اثری روی اهل دنیا دارند یا درگیر اعمال خودشان هستند و فقط تا موقعی که سرگردانند و هنوز متوجه برزخ نشده اند چنین تاثیری را روی اهل دنیا که همفکر باهاشان هستند دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون کافران در برزخ گرفتار گناهان خود هستند، نفس آن‌ها قدرت نفوذ ندارد مگر به اذن خاصی که از طرف حضرت حق به آن‌ها داده شود. موفق باشید

15778
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: «اگر ابدان و افراد متعدد انسانها را در دنیا شاهدیم ناشی از ابدان متعدد در عقل می باشد منتها به کلیت و نه به جزئیت» حال اگر چنین ادعایی صحیح باشد آیا من متشخص خاص یکی از مظاهر آن بدن کلی ام می باشم که در اینصورت این بدن مصادیق متعددی را در دنیا شامل می شود یا تفصیل آن بدن کلی هستم که در اینصورت این بدن فقط مربوط به شخص من می باشد و فرق این ادعا با مثل افلاطون در این است که افلاطون می گوید بدن شخص خاص در عقل نزولی فعلیت و تفصیل یا فته که ما معتقدیم محال است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن انسان، صورت روح انسان است که در این دنیا اتحادش با روح، اتحادِ انضمامی است و در آن دنیا اتحادش حقیقی است و صورتِ اعمال و اخلاق اوست. در این دستگاه شاید دیگر به آن مباحث نیاز نداشته باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی