بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
16871
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم. از درسهای شما ممکن و مختار بودن و تجلی خداوند با صفات مختلف بر انسان را پیش آمده ام. با دانستن تمام استدلالات نتوانسته ام استمرار خوبی در عبادت با حی حاضر سمیع داشته باشم. بیشتر چون قهار است دل کوچکم تحمل شنیدن غرها و خفتها را ندارد کانه دلم دنبال مهربان شتر دیدی ندیدیی می گردد. شاید دنبال یک فراموشی باشم که اگر هم بر نفسم از زیادی گناه اسراف کردم چند وقت هم بی خیال باشد. بگذارد کنارش باشیم با هر سر و وضعی. در کل دنبال یک مدت چشم پوشی می گردم از جانبش تا کمی سر و سامان بگیرم بعد بگوید ای یله بی ابرو هر چقدر هم بیایی فایده ندارد. موضوع اینست که لا یمکن الفرار من حکومتشم هم میراندم هم جایی را ندارم کسی را ندارم. بلا تشبیه داستانم شده شبیه آن فیلمی که از انجمن فراماسونها در آمده بود که جشن خون گرفته بودند کودکی در وسط بود به امید پناهی به طرف هرکدام می رفت میخی به او فرو می کردند و او هر بار به امید کمکی با غمی بزرگ به طرف دیگری می رفت این دور تسلسل تا تمام شدن خونش ادامه یافت. خونبهایم شده رانده شدن های متوالی به مدت های زیاد. این دوری غمگینم کرده. منم دلم خدا میخواد. اما هر دفعه میخ میزنه. دلم کسی را میخواد که در آغوشم بگیره و بگه پیش من بمون میخت نمی زنم و نمیزارم کسی میخت بزنه و من باور کنم که میخ ها تمام شده. هیچ وقت عصبانی بودنش چه در خلوت چه جلوت از جلو چشمم کنار نمی رود و در اولین فرصت میدونم میخواد باز هم بزنه. این صدای کمک خواهی من است به خاطر حدیث پیامبرت که فرمود به داد فریادخواه برسید. مسلمان کمک می خواهم به دادم برس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه به عنوان بهترین هدیه می‌توانم در جواب سؤال جنابعالی عرض کنم سخن جناب مولوی است که در خطاب به ما می‌گوید: «هیچ خمری بی‌خماری دیده‌ای / هیچ گل بی‌زخم خاری دیده‌ای. در گلستان جهان آب و گل / بی خزانی نوبهاری دیده‌ای. چونک غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ چون حق غمگساری دیده‌ای. کار حق کن بار حق کش جز ز حق / هیچ کس را کار و باری دیده‌ای. هیچ دل را بی‌صقال لطف او / در تجلی بی‌غباری دیده‌ای. بی جمال خوب دلدار قدیم / جز خیالی دل فشاری دیده‌ای. از نشاط صرف ناآمیخته / شرح ده ای دل تو باری دیده‌ای. در جهان صاف بی‌درد و دغل / بی خطر ایمن مطاری دیده‌ای. چون سگ کهف آی در غار وفا / ای شکاری چون شکاری دیده‌ای. لب ببند و چشم عبرت برگشا / چونک دیده اعتباری دیده‌ای. شمس تبریزی بگیرد دست تو / گر ز چشم بد عثاری دیده‌ای». شرح این سخنان شرح زندگی آن‌هایی است که در متن سختی‌ها، چشم در گشایشِ افق‌های متعالی دارند. افق‌هایی که آسان به‌دست نمی‌آید ولی دست‌یافتنی‌اند. موفق باشید   

16860
متن پرسش
سلام استاد گرامی: استاد بنده به فرمایش حضرتعالی مقالات آیت الله شجاعی رحمت الله علیه را آغاز نمودم. اما در خصوص آن روایتی که امیر مومنان علی علیه السلام که پیرامون ارکان و شرایط توبه فرمودند سوالی دارم آن رکن 5 که حضرت فرمودند «آن گوشتی را که بر تن تو در حال گناه و با لذت معاصی روییده است ذوب کنی تا جایی که پوست به استخوان بچسبد و بین آن ها گوشت تازه ای بروید» لطف بفرمایید این رکن را دقیقا تشریح نمایید. تا ان شاءالله تعالی آن به توبه ی که مورد خشنودی حضرت حق و امیرالمومنین علی علیه سلام هست مفتخر گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با ادامه‌ندادنِ آن گناهان و ماندن بر عزمی که شروع کرده‌اید، عملاً آن توبه محقق می‌شود. زیرا بدن انسان در حال استحاله‌ی مستمر است. موفق باشید

16854
متن پرسش
استاد محترم سلام علیکم: دریت است که بنده کارشناسی فیزیک خوانده ام ولی از نوجوانی تا به حال بسیار علاقه مند به مباحث معرفتی بوده ام و همواره پی آب زلالی برای رفع عطش جان خویش، از اواخر سال نود با آثار شما آشنا شدم، بعضی فایل ها و کتاب هایتان را شنیده و مطالعه کرده ام واقعا مفید بودند و حس کردم نسبت به خیلی از سخنرانی ها و مطالب مذهبی موجود در بازار حرف نو و جدیدی است، مباحثی که از خدمتتان استفاده کردم بدین شرح هست:  «آشتی با خدا» «ده نکته از معرفت نفس» ، «انسان در اسلام» ، «شرح حدیث اباذر» ، «شرح دستورالعمل های آیت الله بهجت» ، «حرکت جوهری» ، «زن آنگونه که باید باشد» ، «و بعضی کتاب های مهدویت را، البته در بعضی از این مطالب، سوال هم داشتم گاهی، ولی در کل بسیار مفید بود. واقعا همانطور که مي فرموديد سعی می کردم با آن مطالب به جای افزایش اطلاعات، در افزایش معرفتم و قربم به خدای متعال و عالم ملکوت بکوشم، و واقعا واقعا واقعا هم خیلی حال خوب و آرام و انسی پیدا می کردم. البته متاسفانه شما و آثار شما به بنده و دوستانم به واسطه استاد نمایی معرفی شدید ک بعد از ۴ سال یقین کردم ک راه او باطل و نفسانی است و الحمدلله توانستم از جرگه شیطانی اش کناره گیری کنم و بین بطلان مباحث او و حرف حقی که در آثار شما یافت می کردم تمییز دهم. در مورد این استاد و راهش و نحوه برخورد با او چندی پیش طی دو سه سوال مجزا از خودتان راهنمایی خواسته بودم، حالا به یقین فهمیده ام که سیر و سلوک در این برهه از تاریخی که ما در آن هستیم با قبل متفاوت شده. باورتان نمی شود که چقدر آرامش درونی گرفتم وقتی جواب هایتان را به کاربران دیگر می خواندم که مي فرموديد سلوک الان ذیل شخصیت والای حضرت امام خمینی کبیر است. واقعا با این راه و این مسئله ارتباط درونی قلبی خود را حس می کردم، واقعا برایتان دعا کردم که چنین دیدگاهی را در جامعه نشر دادید تا جایی که افراد به جای اینکه تکلیف حقیقی خود را در قبال این انقلاب و شرایط حساس کنونی انجام دهند و در عین انجام این تکالیف که بعضا طاقت فرسا هم می شود، ریاضت های شرعی و الهی را به جان بخرند و تحت لوای حضرت آقا، انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) را رقم بزنند. به جای اینکه مثل زمان های قدیم پی یک استاد خاص بگردند و از احوالات و درونیات خود با او سخن بگویند و او به آنها تکالیف سخت و بعضا عجیب نامتعارف بدهد برای اصلاح نفس!  خلاصه استاد،  بحث های معرفتی تان خصوصا «آشتی با خدا» و «معرفت نفس» ، همانی بود ک من از کودکی چه بسا دنبالش بودم. به لطف الهی پاره اي از مباحثی ک بیان می کردید را قبلا و شاید بتوان گفت فطرتا و وجدانا با خود لمس کرده بودم. از بچگی که تنها می ماندم به بدنم خیره می شدم و بارها و بارها این سوال را زمزمه می کردم که «من» کی ام؟ «من» چی ام؟ «من» چه چیزی ام؟ و این که آیا همین انگشت ها و دستها، منم؟ پس من کیست؟ یا در مورد مباحث معرفت نفس حتی کار به جایی می رسید گاهی که حس جدایی نسبی تنم از منم می کردم شاید در اثر همین بود که خواب هایم را می توانستم راحت تر دریافت کنم، حضور قلبم در نماز خیلی بهتر بود، البته من متاسفانه خیلی اوقات در قرائت نماز و بعضی موارد دیگر دچار مشکل هستم و از خیلی ها هم مسئله فقهی اش را پرسیده ام ولی خیلی اوقات، جواب ها گوناگون بوده و خودش باعث شده که من مثلا هنوز بعد این همه سال نماز خواندن سر تلفظ حرف صاد دچار مشکل هستم بطوریکه هر از چند گاهی تمام توجهم در نماز ها به تلفظ می رود و خیلی اوقات نمازم را اعاده مي کنم و خسته می شوم ولی آن زمان هایی ک به صحت نمازهایم اطمینان نسبی داشتم بقدری در حضور قلبم و آرامشم حین نماز و بعد از آن در زندگی کمک کرده که متعجب شدم. از احوالات عالی ای که خدا از اشک و شوق و معرفت عطایم می کند و حتی در خواب هایم هم اثر می کند. شاید یکی از الطاف الهی به من همین بود ک در جریان ارتباط با آن استاد نمای از خدا بی خبر متوجه شدم ک خواب هایم پیام های خاص دارد و حتی برای او که تعریف می کردم جوابی نداشت بدهد. یعنی درست است که فرمودید خواب، حجت نیست ولی خصوصا ماه رمضان پارسال و بعدش خواب هایی ک من دیدم بسیار بسیار در راهنمایی ام به سوی نجات، کارساز بود. الحمدلله خدا سوز درونی و استغاثه خودم و مادرم را بی نتیجه نگذاشت و کمکم کرد قصدم از نوشتن این نامه نسبتا طولانی از خدمتتان این است که چند تا راهنمایی بگیرم از خدمتتان ۱.اول اینکه با این مواردی که عرض کردم برای از الان به بعدم چه سيري را پیشنهاد می کنید؟ هم برای سیر روحی و اعتلای نماز ها و....خودم ۲. برای افزایش معرفت، در زمینه غرب شناسی و سیر مطالبي که لازم است بنده بعنوان جوان عصر امروز بر آن مسلط باشم برای کار فرهنگی در بسیج و حلقه های صالحین برای نوجوانان و تحلیل درست از مسائل... ۳. شدیدا علاقه مندم تاریخ صدر اسلام را با تحلیل بدانم متاسفانه دروس مدرسه خیلی در این زمینه ها تفریط دارد دانشگاه هم که عملا معرفتی به انسان افزوده نمی کند. ما خیلی ضعف داریم در دانستن تاریخ لطفا منبع جامع و روانی که سنگین نباشد معرفی نمایید برای این امر. ۴. بار ها قرآن را با ترجمه خوانده ام متوجه شدم که خیلی از آیات را حتی نمی دانم برای چه موضوعاتی نازل شده و شان نزولش چیست و نیز بسیاری از آیات را نمی توانم درک کنم از نظر معرفتی حس می کنم خیلی در این زمینه نیاز به معرفت دارم آیا تفسیر المیزان را شروع کنم؟خودم بخوانم؟ تفسیر تسنيم آیت الله جوادی چطور؟ کلا چه راهی را پیشنهاد می کنيد؟ ۵. برای دور شدن این وسوسه های شیطان که مانع از حضور قلبم می شود البته بی اعتنایی که معمولا دستور اساتید است را شنیده ام ولی نمی توانم چون خیلی اوقات حس می کنم واقعا عملکرد صحیح نیست و ناچار به اعاده کلمه در نماز می شوم مثلا «صراط» یا «صلّ» پیش بعضي ها از اساتید تجوید یا پاسخگویی به سوالات شرعی ها ک قرائت کرده ام می گویند باید محکم تر بگویی من را به اشتباه می اندازند. استرس می گیرم. تلاش هم می کنم ماه هاست دارم تمرین می کنم  ولی نمی دانم چرا گاهی صحیح می گویم و گاهی غلط و هی وسوسه می شوم که کلمه را تکرار کنم ک در این صورت هم شک می کنم که اگر به وسواس رسيده باشم طبق رساله امام، بنابر احتیاط واجب باید نماز را اعاده کنم، اگر هم از همان اول بی اعتنا باشم و که مجددا نماز را اعاده می کنم، حتی طوری شده ام که سعی می کنم در نماز هیچ صلوات مستحبی نفرستم و هیچ دعا و ذکری که شامل حرف صاد باشد نگویم! ببخشید ولی به صاد های اول سخنرانی های شما هم شک کرده ام چون به من گفته اند آن طوری که صرفا صدای صوت بدهد غلط است! خواهشا کمک کنید مشکل ریشه ای سالیانه من حل شود استاد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: به فرمایش آیت اللّه طهرانی؛ متأسفانه بعضی‌ها چون چیزی از معارف برای گفتن ندارند، مکلّفین آن‌چنان گیرِ ظواهرِ تکلیفات الهی می‌کنند که اصل مطلب که رجوع به حضرت اللّه بود، مورد غفلت قرار می‌گیرد. همین حساسیت‌ها را به جناب صحابه‌ی بزرگ حضرت بلال گرفتند که چرا «اشهد» را «اسهد» می‌گوید و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» فرمودند: خدا «اسهد» بلال را «اشهد» می‌شنود. شما هم در حدّ وسع خود، الفاظ را رعایت کنید و عبور نمایید و به هیچ‌وجه حق ندارید نماز خود را اعاده کنید. 2- پیشنهاد بنده آن است که از یک‌طرف همان‌طور که احساس نیاز کرده‌اید، تفسیر المیزان را شروع فرمایید و سری هم به جزوه‌ی «روش کار با المیزان» که بر روی سایت هست، بزنید. و از طرف دیگر کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه»» را در مقابل خود گشوده دارید. موفق باشید

16848
متن پرسش
سلام علیکم: 1. فرض کنیم که می دانیم که وقتی می رویم زیارت امام رضا (ع) در مسیر زیارت با دوستان غیبت می کنیم یا می رویم بسیج یا نماز جماعت دچار گناهانی بشویم آیا از لحاظ عقلی درست است که حالا که دچار گناه می شویم آن اعمال (مثلا زیارت یا نماز جماعت) را ترک کنیم؟ و سوال مهمتر اینکه اگر صحیح این باشد که آن اعمال عبادی را ترک نکنیم. آیا این درست که ثواب زیارت یا راهپیمایی را داشته ایم و آن گناه هم عواقب خود را دارد بعبارتی آن گناهان باعث نمی شود کل ثواب زیارت از بین برود؟ یا چه بسا ثواب آن زیارت و یا نماز جماعت آنقدر بالاست که سبب مغفرت ان گناهان می شود؟ 2. بعضی مواقع می دانیم اگر شب بیدار بمانیم و عبادت کنیم نماز صبح قضا می شود به فرض اینکه نماز صبح قضا شود ثواب آن اعمال (نماز شب و دعاها محفوظ است؟) با تشکر از حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا بر این است که در مسیرعبادات الهی، شیطان وسوسه کند ولی ما عقب‌نشینی ننماییم و نهایتاً اگر گرفتار معصیت شدیم، توبه کنیم، نه آن‌که عبادت را ترک نماییم. ولی در مورد قسمت آخر، موضوع فرق می‌کند. آری! اگر عبادات شبانه ما را از نماز به وقت صبحگاهان محروم کند، باید نماز صبح را دریافت. موفق باشید

16850
متن پرسش
یاس: سلام استاد بزرگوار، بنده طلبه یکی از حوزه های اصفهان هستم، و ان شاءالله با یاری خدا، سال تحصیلی پیش رو، سال آخر تحصیلی بنده در سطح دو حوزه خواهران هست، قصد دارم در یکی از مساجد محله یا امامزاده نزدیک منزل، فعالیت کنم، خودم فکر کردم در حد فهم عامه مردم، جلسه تفسیر قرآن بگذارم، که هم بانوان با قرآن مانوس بشن ان شاءالله، و هم خودم تا جایی که بشه، وظیفم رو در قبال قرآن و اسلام، در حد توانم انجام بدم و اینکه در خلالش، کمی مسائل احکامی و باز هم در حد مطالعه ای که دارم، اخلاقی، در مورد همون موضوع اون روز، در خدمت خلق خدا باشم، مزاحم شما شدم تا در زمینه تفسیر، کتبی که در این زمینه میتونن کمک بنده باشن رو معرفی کنید، و یا در مورد مسائل اخلاقی حتی، به بنده معرفی کنید، و به نظرتون بیشتر از کدام سوره ها، شروع کنم؟ و اگر نظرتون اینه که بلکل این زمینه رو رها کنم و در زمینه های دیگه فعالیت کنم، مسرور میشم بنده رو راهنمایی بفرمایید. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای عبوردادنِ جامعه از ظلمات سکولاریسم، در هر حال باید به وجهِ حضوری قرآن و نه صرفاً مفهومی و عقلانیِ آن رجوع نمود و این کار در این تاریخ، از طریق مرحوم علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» با تفسیر قیّم المیزان انجام شده. خوب است که جنابعالی تفسیر المیزان را مدّ نظر داشته باشید، ولی برای مردم آن را به زبان ساده – و نه سطحی – مطرح کنید. جزوه‌ی «روش کار با المیزان» بر روی سایت هست. وقتی با نگاه مرحوم علامه با قرآن آشنا شدید، دیگر فرق نمی‌کند که با چه سوره‌ای شروع کنید. در حین مطالعه‌ی تفسیر، مسئله‌ برایتان روشن می‌شود. پیشنهاد بنده آن است قبل از مطالعه‌ی المیزان، جهت آشناشدن با ادبیاتِ آن، صوت‌های تفسیریِ سوره‌های عنکبوت و روم و شوری و زمر را استماع فرمایید – فایل صوتی آن‌ها بر روی سایت هست - در زمینه‌ی اخلاق نیز، دعای «مکارم‌الاخلاق» پیشنهاد می‌شود. فایل‌های صوتی آن بر روی سایت هست. موفق باشید

16840
متن پرسش
سلام عليكم: استاد، مسئله ای است که من و خیلی از جوانهای هم سن و سال من از درک آن عاجزیم و آن اینکه بزرگان می گویند شما ازدواج کنید خدا هم می رساند و روایت هم داریم که امام صادق علیه السلام فرمود «هر کس از ترس تنگدستی ازدواج نکند همانا به خداوند بدگمان شده است خداوند فرموده ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله» استاد، واقعا این مسئله را نمی توان درک کنم. پس عقل چه می شود؟ شرایط و زمینه ها چه؟ وقتی من نه کار دارم نه پول دارم نه خونه دارم چگونه حتی فکر ازدواج هم بکنم؟ به خصوص که با این مقدار ناچیز شهریه ای که به ما طلبه ها می دهند حتی نمی شود لانه مرغی را اجاره کرد؟ استاد اگر خدا فرموده یغنهم الله من فضله، پس چرا کسانی را می بینیم که ازدواج کرده اند و غنی که نشده اند هیچ، بلکه به فلاکت و نداری افتاده اند؟ استاد ببخشید که صریح حرفامو گفتم. ان شاء الله به حق حضرت زهرا سلام الله علیها خدا اول رهبرمون رو حفظ کنه بعد شما رو. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این‌ها که می‌فرمایید اگر با اراده‌ی اعتماد به خدا از یک‌طرف، و عزمِ ساده‌زیستیِ کامل که شأن یک طلبه است از طرف دیگر، پا به میدان بگذارید و از خانواده‌ای خواستگاری کنید که سادگی و دیانت را مدّ نظر دارند؛ و خانواده‌ی خودتان نیز در حدّ امکان دو اطاقی را در اختیار شما بگذارند و شما نیز به قول خودتان به آن لانه‌ی مرغ راضی باشید؛ می‌بینید که آن روایات و آن آیه در اوج بصیرت نسبت به عالَم و آدم در رابطه با ازدواجی قدسی سخن گفته‌اند و نه زندگی مطابق ظلمات سراسر اسراف و تبذیر که حتی مذهبی‌های ما را گرفتار کرده است. و این‌که قرآن می‌فرماید: «یغنهم الله من فضله» یعنی خداوند ما را نسبت به نیازهای اصلی‌مان محتاج نخواهد کرد، نه آن‌که ثروت‌مند بشیم. موفق باشید 

16844
متن پرسش
سلام علیکم استاد طاهرزاده ی بزرگوار: استاد عزیز! مسجدی که نماز می خوانیم توی یک روستاست. چند تا دختر نوجوان (حدود دوازده سیزده ساله) برای اقامه ی نماز به مسجد می آیند و نماز باقی خانم ها را دچار مشکل کرده اند؛ به خاطر آزار و اذیت و همین طور رعایت نکردن احکام شرعی. فی المثل: نپوشاندن گردن موقع نماز و همین طور اذیت کردن همدیگر در اثنای نماز و حتی گاهی حرف زدن در نماز. (و این کارها را عمدا انجام می دهند نه از روی ندانستن حکم شرعی، چرا که این روستا از خیلی وقت پیش روحانی می آمده و این طور نیست که نسبت به دین بیگانه باشند و طرفه آن که حتی وقتی حکم شرعی را هم بهشان متذکر می شوند اینان اعراض می کنند و محل نمی گذارند و با گستاخی و تهدید کنان جواب می دهند که: دیگر مسجد نمی آیند و خب البته می آیند) وقت نماز در صف اول می ایستند بدون این که بگذارند کسی حدفاصل اتصال مردها و زن ها بایستد. و نمازهای یک عده را دچار مشکل می کنند. بسیار سر و صدا و آزار و اذیت می کنند به طوری که چندین نفر از خانم های مسن از مسجد فراری شده اند و گفته اند که تا این دخترها با سرو صداشان و حتی گستاخی و بی ادبی و زبان درازی که در برابر بزرگ تر ها نشان می دهند توی مسجد حضور دارند آن ها به مسجد نخواهند آمد. و روز به روز از همین تعداد اندک مسجدی ها کم تر می شود. نه با اخلاق و محبت و صحبت کردن به راه می آیند و نه با درشتی کردن. در مقابل همه چیز مقاومت می کنند. حتی با یک نوع گستاخی که معلول نوجوانی و خیلی چیزهای دیگر است جلو خانم هایی که سنی ازشان گذشته می ایستند و درشتی می کنند. فقط یک مورد آن که همین دیشب بود که این دختر خانم ها وقتی همه مشغول نماز بودند پسر بچه ی حدود سه ساله ی یکی از نمازگزاران را به یک دست شویی بردند و حبس کردند و برق را هم خاموش کردند طوری که بچه ی بیچاره از شدت داد و فریاد و گریه بی حال شده بود که مادر بی چاره اش به شدت اظهار ناراحتی می کرد. شیطنت هایشان واقعا غیر قابل تحمل است. دو تای از این دخترها چون که پدرشان مرده است و یتیم هستند خیلی لی لی به لالاشان گذاشته می شود. در حال حاضر چند بار هم قول داده اند که اذیت و آزار نکنند. چندین بار هم کسانی ضمانت کرده اند که دیگر کارهایشان را تکرار نکنند. هیچ کدام فایده نداشته است. کفش خانم هایی که به مسجد می آیند را روی پشت بام پرتاب می کنند و بعد هم انکار می کنند و کارهای دیگر، اگر کسی متعرض کارشان بشود به مادرشان اطلاع می دهند و مادرشان هم با الفاظ زشت و داد و بی داد، طرف را ساکت می کند. می خواستم بپرسم: ایرادی دارد موقتا حدود سه چهار هفته از آمدنشان به مسجد ممانعت کنیم تا بلکه رفتارشان را تغییر بدهند و اگر اصلاح شدند بگذاریم بیایند؟ آیا از نظر شرعی ایرادی ندارد؟ از نظر اخلاقی چه طور؟ اگر شما نظر دیگری دارید بفرمایید واقعا ما درباره این ها به بن بست رسیده ایم و تنها کاری که به ذهنمان رسیده این است که رئیس هیئت امنای مسجد را بگوییم جلو در ورودی به مسجد از سمت خانم ها بایستد و مانع از ورود این سه چهار نفر بشود. (البته هنوز این کار نشده است.) واقعا ایذاء و اذیت مومنین می کنند. والبته یقینا وقتی نگذاریم به مسجد بیایند به وسیله ی مادرشان که از قضا زن بسیار بددهنی است ما را مورد ملاطفت قرار خواهند داد. (البته ما می توانیم تحمل کنیم.) اما هر چه فکر می کنیم هیچ راه حل دیگری به ذهنمان نمی رسد. ببخشید که این اندازه نوشتم. شاید یک بند از این حرف ها کافی باشد. ولی حقیر آن قدر امروز ذهنم به خاطر همین مسئله پراکنده شده است که تا الان که حدود ساعت دو نیمه شب است خواب نرفته ام، مجبور شدم به شما پناه بیاورم. ببینید شما را به خدا ذهن حقیرانه ی من مشغول چه چیزهایی است؟! شرمنده ام. باز هم حقیر را ببخشید و حلال بفرمایید. ممنونم. یاعلی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت از رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» داریم: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ‏ صِبْيَانَكُمْ ومَجَانِينَكُمْ» کودکان و دیوانگان را از مساجد دور کنید. حتی در شرح حال بعضی از علمای بزرگ داریم که قبل از اقامه‌ی نماز در درب مسجد می‌ایستادند و مانع ورود کودکان می‌شدند. زیرا دیوانگان و کودکان، فضایِ قدسی مسجد را از بین می‌بردند و این حکم، برای هرکس که رعایت فضای مسجد را نکند، جاری است. به همین جهت خوب است که هیئت امنای محترم که وظیفه دارند در حفظ فضای قدسیِ مسجد همت نمایند، قدم در پیش بگذارند و مانع حضور چنین افرادی شوند. موفق باشید

16839
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم و همه خادمین گروه المیزان: چند سالی هست که از تفکرات قبلی خودم که بی دینی محض بود برگشتم و الان بعد گذشت این سه سال فکر می کنم به خاطر احساساتی بودنم بدون داشتن برنامه ریزی و اولویت بندی مطالعات فرهنگی و دینی داشتم. الان دچار مشکلات بزرگی شدم و نمیدونم راه درست چیه ؟ در زندگیم دچار سردرگمی و حیرانی شدم، نمیدونم الان تکلیف و وظیفم چیه؟ جنگیدن در سوریه یا موندن و...؟ کار فرهنگی رو نمیدونم چه جوری انجام بدم! چون اولویتی در زندگیم ندارم و اصلا انگار هدفی ندارم. در خودسازی هم نمیدونم چه سلوکی پیش بگیرم! از بین اساتید هم نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم و در این بخش اصلا هم واحد ندارم، مدتی درس و بحث های حضرت علامه حسن زاده رو از طریق گوش دادن سخنرانی یکی از شاگردانشون دنبال می کردم بعد توفیق داشتم که با یک شخص حقیقی هم صحبت بشم و چند ماهی با هم مباحثه داشتیم ولی ایشون بنا به درخواست استادشون از ادامه این مباحثه معذور بودن و من رو به خال خودم گذاشتن که در مسیری که انتخاب کردم مصمم تر بشم. انگار میدونستن که به این روز دچار میشم. لطفا کمک کنید، اصلا کسی مثل من باید چه اولویتی داشته باشه؟ راستش راه علوم و معارف رو واقعا نمیخوام از دست بدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از نظر سیر مطالعاتی، سیر مطالعاتی روی سایت کمک می‌کند 2- در ضمن سری به جواب سؤال شماره‌ی 16818 بزنید 3- در مورد سوریه نیز اگر احساس می‌کنید که روح‌تان به چنین حضوری نیاز دارید، خوب است که نسبت به آن فکر کنید. بالاخره حضور در آن جبهه، راهِ گشوده‌ای است که افراد وجود برتر خود را در آن جستجو می‌کنند. موفق باشید

16832
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: ببخشید 1. در جایی خواندم که شیخ صدرالدین قونوی ادعا کرده که به تجلی ذاتی رسیده. خواستم از شما بپرسم از بین نام های زیر کدام یک را، اطلاع دارید به کمال رسیده یا خودش مانند قونوی تصریح کرده. صائن الدین ترکه. ابو حامد محمد ترکه. داوود قیصری. عبدالرزاق کاشانی. بابا رکن الدین شیرازی. سعد الدین فرغانی. عفیف الدین تلمسانی. موید الدین جندی. محمد بن حمزه فناری. سید حیدر املی. اگر هم کسی را به جز این نام ها، از بزرگان عرفان نظری می شناسید که قطعا کامل هستند، لطفا چند تا رو نام ببرید. 2. آیا پیروان امت های قبلی و پیامبرشان، اسفار اربعه را طی می کردند یا نه بلکه نهایتا یک یا دو سفر را طی کردند؟ مثلا نهایتا تا فنا و بقاء بعدالفنا رسیدند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نمی‌دانم 2- نمی‌دانم. درد ما چیز دیگری است باید به رفع حجاب بین خود و حضرت حق فکر کرد. موفق باشید

16809
متن پرسش
سلام علیکم: بنده می خواستم روشهایی عملی جهت شناخت و ارتباط قلبی با ائمه معصومین (ع) پیدا کنم. لازم به ذکر است که در محل کارم، همکارانی هستند که کلن منکر امامت می باشند. گاها شبهات آنها بر خودم هم موثر است. چگونه می شود آنها را منطقا قانع کرد؟ اگر کتبی هست لطفا معرفی نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت» می‌تواند کمک‌کار باشد إن‌شاءاللّه. موفق باشید

16818
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیز: سوال یک: مدتیست که صبرم کم شده و بد خلقم، زود عصبی می شوم و حوصله عبادتم هم کم شده فقط صرف نماز های واجب هستم و به شدت تنبلی می کنم. سوال دوم: شدیدا احساس می کنم مغرور و متکبر هستم و نمی دانم برای آن چکار کنم. پیشاپیش از پاسخ جنابعالی تشکر می نمایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان متوجه‌ی وظیفه و رسالت تاریخی خود بشود که بنا است جهت معنابخشیدن به خود و زندگی خود در این تاریخ به عنوان سرباز انقلاب اسلامی به میدان بیاید در حوزه‌ی علم و عمل با تمام جدّیت وارد می‌شود و نه دیگر برای او تنبلی می‌ماند و نه بی‌صبری. موفق باشید

16805
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد محترم می خواستم بدونم که گریه برای برای اهل بیت (ع) چگونه می تواند برای ما مفید باشه و کلا برای ما چه فایده ای داره؟ آیا دلیل برای گریه کردن ما فقط مصیبت های وارده بر اهل بیته؟ اگر اینطور باشه که در طول تاریخ افرادی بوده اند که مصیبت هایی بزرگتری نسبت به مصیبت های وارد شده بر اهل بیت (ع) براشون اتفاق افتاده. آیا می توان گفت که ما با گریه کردن بر مصیبت های اهل بیت می خواهیم نظرگاه خود را نزدیک به نظرگاه اهل بیت (ع) کنیم و خودمان را در فقری ببینیم که اهل بیت (ع) خود را در آن فقر می دیدند؟ در پایان می خواستم کتابی را در مورد جواب سوالات به بنده معرفی کنین. در ضمن بنده کتاب های «ده نکته» و «برهان تا عرفان» را کار کرده ام. با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشک در شیعه جایگاهی بس بلند و بلندمرتبه دارد. در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچی‌ها» عرایضی در این مورد شده است، به‌خصوص در صفحه‌ی 38 تحت عنوان «اشک و تمدید امید». موفق باشید

16804
متن پرسش
با سلام: در مقدمه کتاب صحیفه سجادیه از امام ششم منقول است که در طول هشتاد ساله حکومت بنی امیه شب قدر وجود نداشت. تحلیل این موضوع چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور آن بود که ظلمات حاکم اموی و پذیرفتن آن حاکمیت توسط مردم ظرفیتی جهت نزول ملائکة اللّه در شب قدر برای مردم باقی نبوده است تا با نور نزول ملائکه افق آینده‌شان برایشان روشن گردد. موفق باشید

16801
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد نازنینم: لطفا بفرمایید چرا گاهی سالکان با آن ظرفیت عظیم بندگی و اطاعت، دچار خطا در محاسبات می شوند و پیام خداوند را دریافت نمی کنند و خرابی های سنگین ببار می آورند؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته خداوند همواره حافظ انسان‌های مؤمن است و آن‌ها را از لغزش‌های بزرگ حفظ می‌کند. آری! در روایت داریم بعضاً برای این‌که مؤمنین مُعجَب نشوند و عجب آن‌ها را نگیرد خطاهایی را به‌دست آن‌‌ها جاری می‌سازد. ولی در هرحال آن نیز در راستای حفظ مؤمنین است. موفق باشید

16796
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز! می دانم وقت شما بسیار با ارزش است و شاید سوالم بی اهمیت باشد ولی برای من حیاتی است. من بنده ای گناهکار از بنده های خدا هستم که اسیر یک گناه شهوانی شده ام. هرچه تلاش می کنم نمی تونم ترک کنم. من حضرت علی (ع) را خیلی دوست دارم دلم می خواهد شیعه ایشان باشم ولی این گناهان نمی گذارد. چه کنم که اراده ام برای ترک گناه زیاد شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت باید بدانید که شهوات حرام، حقیقت بزرگی را از مقابل جان ما به حجاب می‌برد. لذا از توبه‌کردن غافل مباشید و اگر باز گرفتار گناه شدید از توبه‌کردن مأیوس نگردید. حضور در نماز جماعت و زیارت امام‌زاده‌ها و ائمه«علیهم‌السلام» کمک‌کارند. مطالعه‌ی کتاب ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست می‌تواند در تصمیم شما موثر باشد. موفق باشید

16776
متن پرسش
با عرض سلام: در کار فرهنگی، مربی با برخی اعمال زشت و گناه و قبیح متربی مواجه می شود که در خیلی موارد متوجه قبیح بودن آن نیستند و نمی دانند این کار گناه است. همچنین وجود برخی از متربی ها باعث جلوگیری از رشد سایرین می شود. از رابطه ی بین مربی و متربی در قرآن و روایات از قبیل حضرت خضر (ع) و موسی (ع) و رابطه ی پیامبر (ص) با کودکان و ... چیزی که بتوان به آن استناد کرد عایدمان نشد ولی نظر بنده به این فراز مناجات است (إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ). حال باید چه کرد؟ لطفا در صورت امکان دلیل روایی بیاورید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مانند حضرت حق با دلسوزی تمام غم افرادی را خورد که جاهلانه و بدون آن‌که معاند باشند، گرفتار گناه می‌گردند و در این راستا هرطور از دست‌مان بر می‌آید باید آنان را از آثار گناه آگاه کرد در آن حدّ که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» آن‌قدر در این امر در تلاش بودند که حضرت حق در خطاب به ایشان می‌فرماید: «لعلک باخ نفسک الّا یکونوا مؤمنین» نزدیک است که تلف شوی از این‌که عده‌ای ایمان نمی‌آورند. موفق باشید

16781
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: انسان ها بر چه اساس به مقامات معنوی دست می یابند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر اساس رفع حجاب‌های ظلمانی مثل امیال نفسانی و بر اساس رفع حجاب‌های نوری مثل عبور از استدلال‌ها؛ می‌توانند رجوع به حضرت حق را بدون هرگونه حجابی داشته باشند. موفق باشند

16766
متن پرسش
با عرض سلام: حضرت استاد مدتی هست موقعی که شرح صوتی را گوش می دهم حواسم نه پرت می شود نه معلوم هست کجا می رود. انگار وارد یک حالت و یا نمی دانم شرایط خاصی می شود. قبلا هم می توانستم مباحثه کنم ولی الان فقط می فهمم قدرت بیان انگار ازم گرفته شده است و حالتی دست می دهد که انگار فقط صوت های مثل شرح احادیث ابوذر و جندب و... را می توانم گوش بدهم در ثانی کاش یک بار بلکه پنج بار یا بیشتر هر جلسه را گوش می دهم و چیزهای عجیبی برایم روشن می شود. نمی توان درس هایی مثل تفسیر و شرح نهج البلاغه را بخوانم انگار همه چیز را احادیث مثل جندب ها و... بهم می دهند.درمان اش چیست که دوباره رجوع به تفسیر و شرح کتاب ها کنم؟ انگار قلبم حقیقت را می خواد از اطلاعات خسته شده است که در من ایجاد شهوت اطلاعات می کند و دنبال چیزی بالاتر است از این چیزی که هست. ان شاءالله مشمول دعای اماممان حضرت ولی عصر روحی فداک باشید. والسلام علی من تبع الهدی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً این راهی که خداوند در مقابل قلب‌تان گشوده است را دنبال کنید تا إن‌شاءاللّه تجربه‌ی روحی و روحانیِ لازم را از این مرحله به‌دست بیاورید. موفق باشید

16758
متن پرسش
با سلام: نظر شما استاد گرامی درباره ی این گردهمایی چیست؟ فردا دوشنبه ٢١ تير ماه، روز عفاف و حجاب است، به همين مناسبت گردهمايي تحت عنوان ما خانوادهايمان رادوست داريم در ميدان نبوت تهران ساعت ٦، بعد از ظهر برقرار است. در صورت امكان با حضور خود بر شكوه اين جمع بيافزاييم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در راستای نمایاندن تعهد ما بر عفاف و حجاب باشد؛ کار خوبی است ولی نه به آن معنا که فکر کنیم از این طریق می‌شود با بی‌حجابی مقابله کرد که آن، بیشتر یک کار فکری و فرهنگی است و باید با اصلاح نظام آموزشی که از آن غفلت فراوان شده است، مشکل را حل کرد. موفق باشید

16750
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر و خسته نباشید: امیدوارم حالتون خوب باشه و از خدا سلامتی و طول عمر براتون مسالت دارم. استاد چه راهکاری وجود داره برای دائم الحضور بودن؟ چیکار کنیم که مراقبه همیشگی داشته باشیم و دچار غفلت نشیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به مرور، غیرِ حق را به چیزی نگیریم. از آن طرف، حضرت حق، ماوراء حجاب‌ها بر قلب انسان تجلی خواهد کرد و به مرور این حضور برای انسان بیشتر می‌شود و این، رازِ شدت‌بخشیدن به حضور قلب است. موفق باشید   

16737
متن پرسش
سلام استاد ارجمند: الحمدلله رب العالمین بنده چندین ماه است که خداوند مهربان بر این حقیر منت نهاد و رذایل اخلاقی و آلودگی هایم را برخویش نمایان ساخت، اما استاد واقع امر از یک چیز به شدت می سوزم و رنج می برم این که چرا «دیر» خدای بزرگ این بنده را «متنبه» و «هدایت»کرد. و از چیز دیگری که این حقیر را رنج می دهد این است که چقدر قلبم آلوده به رذایل اخلاقی متعدد و متنوع هست! واقعا گاهی اوقات غبطه می خورم به حال کسانی همچون علما و عارفان بزرگ که در نونهالی و نوجوانی نماز شب خوان بودند مثل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه لذا استاد چند سوال از محضر جنابعالی دارم. 1. استاد واقعاچه جوری می شود کسانی همچون علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در سن 20 سالگی چشم برزخی پیدا می کنند؟ 2. استاد واقعا عارفان بزرگ تاریخ قلب مبارکشان از این رذایل مبرا بوده یا احتمالا داشتند و در سنین نونهالی و نوجوانی ظرفیت نشان دادند و خداوند قلبشان را سریعا پالایش کرده!؟ 3. طینت یا گل انسان چقدر دخیل هست در سیر و سلوک؟ 4. استاد لطف کنید که از آثار وضعی گناه که حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در شرح جنود عقل و جهل فرمودند توضیح دهید؟ این که مکررا در پاسخ کاربران فرمودید که کسی که گناه کند و بعد توبه نماید مانندآن است که گناه نکرده پس چه می شود. 5. و چه گناهانی هستند که ما را از سیر و سلوک عقب می اندازند؟ استاد واقعا ببخشید که اینقدر سوال می پرسم بنده متاسفانه اصلا بلد نیستم حقوق عالمان دین را رعایت کنم! حلالم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که شاکر لطف خدا باشید که شما را در «یقظه» وارد کرده است و سعی کنید با امید به رحمت الهی، راهِ گشوده را ادامه دهید. آن‌جایی که حضرت امام ما را متذکر آثار وضعی گناه می‌نمایند، نسبت به آن است که مواظب باشیم گناه نکنیم. و آن‌جایی که روایات ما را امیدوار می‌کند که با توبه، اثر آن گناه مرتفع می‌شود و راهِ سیر و سلوک گشوده می‌گردد. موفق باشید

16731
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیزمان: با توجه به پاسخ سوال 16688 که فرمودید دعا با صدای جهر و محزون بهتر است خیالم راحت شد چرا که خواندن دعا در دل اصلا برایم لذت بخش نبود، ولی جناب استاد پس تفسیر آن آیه ای که به صراحت می فرمایید: «واذکر ربک تضرعا و خفیه و دون الجهر من القول» (سوره آل عمران آیه 205) با توجه به تاکیدی که بر «دون الجهر من القول» دارند چیست؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه‌ی فوق در رابطه با آن‌هایی است که «داد» می‌زدند، مثل عده‌ای که هم اکنون در حرم ائمه«علیهم‌السلام» در خطاب به آن‌ها بیش از حدّ صدایشان را بلند می‌کنند. موفق باشید

16721
متن پرسش
با سلام و تحیت حضور با سعادت استاد طاهرزاده: چند سالی است که در آذربایجان شرقی جشنواره تئاتر برگزار می گردد و گروههای مختلف هنری در آن شرکت می کنند اما در این میان برخی گروه ها بانام فولکلور و یا فرهنگ عامه اقدام به رقص مختلط زن و مرد در انظار عمومی می کنند. خوشبختانه این عمل قبیح با اعتراض مردم مواجه شد. امسال نیز در آستانه برگزاری این جشنواره بحث فولکلور را دوباره مطرح می کنند و عنوان می دارند که برخی ها از فرهنگ بومی تعریفی ندارند و در ضدیت با فرهنگ بومی بر می آیند در حالی که تقویت فرهنگ بومی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن است. به نظر حضرتعالی فولکلور و یا همان فرهنگ عامه چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی و انقلابی دارد؟ آیا این چنین حرکت هایی می تواند در مقابله با تهاجم فرهنگی موثر باشد؟ آیا این فولکلور همان نگاه سوبژه ای به فرهنگ نیست؟ لطفا در این خصوص ما را راهنمایی بفرمایید . باسپاس از محبتتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرهنگ بومی با آموزه‌های دینی تقابلی نداشته باشد، چه اشکالی دارد؟ ولی رقص مختلط زن و مرد، به هر عنوانی که باشد، مسلّم در شأن مردم مسلمان آذربایجان نیست و هرگز فرهنگ بومی آن خطه، آلوده به چنین محرماتی نمی‌باشد. موفق باشید

16685
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد نازنین: امروز زمانه بداخلاقی انسانهاست و در معاملات غالبا افراد کلاهبرداری می کنند، این مسئله را چگونه می توان هضم کرد و از ضرر جلوگیری نمود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید زمانه جنبه‌ی ظلمانی‌اش غلبه دارد ولی اگر ما با سلوک الهی با آن‌ها برخورد کنیم، وجه الهی آن‌ها را تحریک کرده‌ایم. موفق باشید

16688
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت استاد عزيز و آرزوى قبولى طاعات و عبادات: جناب استاد از يک طرف درباره قرآن فرموده اند قرآن را کمى بلند و با صداى محزون بخوانيد که بيشتر بر روى قلب اثر مى گذارد و انگار درباره دعا هم آدم همين حس را دارد ولى خداوند در قرآن مى فرمايد «واذکر ربک فى نفسک تضرعا و خيفه و دون الجهر من القول» حال مى خواستم بدانم طبق اين آيه دعا را بايد مثل نماز ظهر توى دل خواند يا مى شود با صداى اندکى جوهر دار و محزون مثل قران خواند؟ با تشکر فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به موقعیت روحی خودمان و اطراف‌مان دارد، اگر مزاحم اطرافیان نباشید با صدای محزون و جوهردار بهتر است. موفق باشید

نمایش چاپی