بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
15833
متن پرسش
سلام: چه می شه آقای محمد رضا شجریان که ربنا می خونده الان این قدر تغییر کنه شعار مرگ بر دیکتاتور سر بده و 180 درجه برگرده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر «ربّنا» را برای خدا خواند؟!! این‌ها روح‌شان برای نمایش است؛ حتی ربّناهایشان و حتی مثنوی‌خواندشان. اگر یکی از آن ربّناهایی که فریاد زده بود، خالصانه بود و مزه‌ی اُنس با خدا را شنیده بود؛ این اندازه دنیای ظلمانیِ استکبار بر قلب او شیرین نمی‌‌آمد! تأسف ما از آن‌جا است که عده‌ای صوت او را می‌شنوند، ولی زشتیِ اعمال او را که پشت‌کردنِ کامل به حقیقت است، نمی‌بینند!! آیا می‌توان گفت احترام به هنر باید در حدّ ندیدنِ حقیقت ارزشمند باشد؟ موفق باشید 

15832
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. در روایات تصریح شده که نباید افراط و تفریط در خوردن گوشت کرد و هر روز نباید خورد بلکه باید هر رفته یک بار گوشت را مصرف نمود و فاصله زمانی نباید بیشتر از 40 روز شود زیرا فرد بداخلاق می شود. حالا با توجه به روایتی که از شما در یکی از مباحث شنیدم که فرمودید خوردن سه روز پشت سر هم گوشت باعث قساوت قلب می گردد و آن وقت دیگر عبادات راه به جایی نخواهد برد. و با توجه به تغدیه غربی و غیر اسلامی امروزی که اکثر غذاهای روزانه گوشتی هستند. شما چه راهکار را برای نحوه و فواصل زمانی گوشت خوردن می کنید؟ (لطفا راهکار عملی که خودتان از آن استفاده می کنید بفرمایید) 2. آیا مقدار کمی از گوشت که در غذا و یا خورشت هست هم به عنوان یک وعده خوردن گوشت محسوب می شود یا صرف خوردن گوشت ملاک است؟ 3. در خصوص تغذیه اسلامی خود حضرت استاد از روش خانگی و محلی استفاده می کنند؟ به چه صورت؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. بالاخره تا آن‌جا که ممکن است بیش از یک روز در میان مصرف نشود - حتی‌الامکان - 2. غذای گوشتی یعنی همین گوشت‌هایی که در خورش هست. 3. سعی بنده در استفاده از غذاهای سنتی است و نان را هم خودمان می‌پزیم و این بسیار در تغذیه مؤثر است. موفق باشید

15812
متن پرسش
سلام استاد عزیز: 1. به امید خدا بنده حدود 2 سال دیگر قرار است در دوره ی ابتدایی مشغول تدریس شوم. بعضی مثل اساتید دانشگاه می گویند شما باید وقتتان را به طور کامل بگذارید روی مطالعه و متبحر شدن در زمینه ی کاریتان یعنی معلمی و با اشتغالات دیگر نباید حق بچه های مردم را تضییع کنید. از طرف دیگر معلمان اکثرا می گویند از همین الان به فکر یک شغل دوم باشید چون حقوق معلمی کم است و بعدا حق زن و بچه های خوتان ضایع خواهد شد. اگر به کمک خدا و امام زمان (عج) وقتم را بگذارم روی متخصص شدن در شغلم و مطالعات منسجم دینی جهت نشر معارف اهل بیت (ع) (با توجه به زمین های آماده به کشتی مثل کودکان) آیا از تلاش برای تامین روزی حلال که 9 جزء عبادت است باز می مانم؟ شما که خودتان آموزش و پرورشی بوده اید نظرتان چیست؟ 2. در ضمن اگر من اقدام برای خواستگاری را چون کمک هزینه کمی به ما می دهند به همان 2 سال بعد موکول کنم که حقوق مان افزایش می یابد، تا با استقلال اقتصادی در نظر خانواده همسر، محترم جلوه کنم، آیا این طرز فکر یک نوع شرک خفی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با قناعت نیازهای خود را محدود کنید و بیشتر وقت خود را صرف تعمق‌بخشیدن به معارف دینی و تخصصی خود نمایید. 2- خیر، این یک نوع عقلانیت است که انسان در امور زندگی با برنامه‌ریزی جلو رود. امام باقر«علیه‌السلام» به جابر بن ‏يزيد جعفى نصيحت مى‏ كنند كه‏ «يا جابِر! اغْتَنِمْ‏ مِنْ اهْلِ زَمانِكَ خمْساً»؛ پنج چيز را در رابطه با مردم زمانه غنيمت شمار: «إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسى حاضر بودى و تو را نشناختند. «وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدى و به دنبالت نبودند. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودى و از تو نظر نخواستند. «وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ يُقْبَلْ قَوْلُكَ»؛ و اگر نظر دادى و نظرت را نپذيرفتند. «وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ»؛[1] و اگر خواستگارى كردى و جواب ردّ دادند. اين پنج حالت را غنيمت بشمار، نه اين‏كه از آن‏ها ناراحت شوى، چون امام«علیه‌السلام» مى‏ خواهند كه ارزش‏هاى اهل دنيا براى ما ملاكِ كمال و خوارى قرار نگيرد. مگر تو در اين دنيا نيامده‏ اى كه عبوديت خود را تقويت كنى، سراسر اين دنيا امتحان است براى اظهار عبوديت. موفق باشید

 


[1] ( 1)- تحف‏العقول، قسمت روايات امام باقر، حديث اوّل.

15807
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: استاد می خواستم بپرسم با توجه به دنیای امروز و پیچیدگی هایش و با توجه به اینکه نمی توان از سیاست ها و خیلی حوادث سر در آورد برای انتخاب مرجع تقلیدم باید چه کارهایی انجام دهم؟ اصلا مرجع تقلیدم را باید چطور انتخاب کنم؟ لطفا راهنماییم کنید خیلی گیج شده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد اگر خودمان توانایی تشخیص اعلم‌بودنِ فقاهی که در مصدر مرجعیت اند، نداریم به کسانی که این توانایی را دارند و در دروس خارج آن‌ها شرکت می‌کنند و مقایسه می‌نمایند؛ رجوع می‌نماییم. موفق باشید

15804
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: اگر کسی در نوافل حضور قلب بیشتری نسبت به فرائض دارد به طوری که تلاش در محضر حق بودن را در فرائض دارد ولی حضور حاصل نمی شود و در نوافل که علی الظاهر با توجه زیاد خوانده نمی شود احساس توجه و حضور قلب بیشتری می کند چه باید بکند؟ (چه اتفاقی می افتد که حالات به این سیاق می شوند؟) این حالات را می توان قبول کرد یا برای رسیدن به حضور قلب در فرائض همت کند و حتی اگر لازم شد نوافل را نیز کنار بگذارد. لطفا کمی راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عهده‌ی خدا بگذارید تا هرطور خواست و هرجا خواست خود را به هرصورت که خواست، بر ما بنمایاند. موفق باشید

15803
متن پرسش
سلام استاد عزیز: کارهایی از قبیل (بیمه کردن ماشین - قفل کردن موتور و تنظیم ساعت برای نماز صبح و....) آیا خدشه ایی بر توکل به ذات اقدس الهی نمی زنند؟ در چه چایگاه و در چه مراحلی این اسباب مانع توکل آدمی می باشند. و برای رفع آنها چه باید کرد؟ چون به طبع برای عموم افراد این مطرح نیست زیرا اگر کسی مثلا موتورش را قفل نکند نظرش به سمت وسیله اش می رود و نمی تواند عبادت کند و باید این کار را انجام دهد تا با خیال و فکر آسوده به کارش برسد. لطفا کمی در مورد جایگاه و نحوه توکل کردن انسان ها بیان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از وسائلی که عقل بشر برای اصلاح اموراتش شکل داده است، استفاده کرد و به قول معروف: «با توکل زانوی اشتر ببند». لذا هم باید موتور را قفل کرد و هم باید متوجه بود آن خداوند است که موتور را از دستبرد دزد حفظ می‌کند و نه قفل‌کردن آن. موفق باشید

15800
متن پرسش
سلام علیکم: چند سالی هست که سردرگمم. حالا فهمیدم که تنها راه رسیدن به مقصودم بندگی خداست. حالا از کجا باید بندگی خدا را شروع کرد؟ چون بندگی می تواند نماز خواندن، درس خواندن، خدمت به پدر و مادر و گناه نکرد و ... باشد. واقع سوراخ کیسه را از کجا پیدا کنیم که بعد بتوانیم از جمع آوری نتیجه کسب کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بندگی همان‌هایی است که فهمیده‌اید. عمده رویکرد درستی است که این اعمال را به نتیجه می‌رساند و آن با عمیق‌کردنِ معارف الهی حاصل می‌شود. سیر مطالعاتی روی سایت در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

15793
متن پرسش
سلام استاد عزیز: ماههای شعبان و رجب را می توانم روزه بگیرم اما بخاطر ضعف بدنم مطالعات معرفتی و معنوی را تا ظهر بیشتر توان انجام ندارم و بعد از ظهر عملا کمیت و کیفیت کارم خیلی پایین می آید. به نظر حضرتعالی روزه بگیرم بهتر است یا بدون روزه باشم اما کمیت و کیفیت کار را نگه دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی که باید به عمیق‌ترکردنِ معارف الهی خود بپردازید، همان کار را ترجیح دهید. موفق باشید

15799
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: از اینکه پشت سرهم مزاحم اوقات شریفتون میشم معذرت میخام ولی همیشه با زبان نالایق و دل تیره ام دعایتان می کنم بعد از یک عمر جهالت که برای یافتن استاد و جواب سوالات بی شمارم خود را به هر دری زدم و از همه کس و همه دنیا مایوس شدم خدا شما را سر راهم قرار داد و الان هر لحظه که از معارف شما دور می شوم قلبم می میرد یادم می افتد زندگی را فراموش کرده ام و دوباره برمی گردم. یکی از مشکلاتم این است که بیش از حد به نگاه و نظر مردم حساسم و نسبت به همه ارزیابی ها و قضاوتهای مردم استرس می گیرم و حالم عوض میشه نه اینکه از اونها ناراحت بشم نظرم در مورد خودم عوض میشه فکر می کنم همه درست می گویند به جز من. زیاد وارد جمع نیستم اما این افکار که همه چه فکری می کنند یا با انجام عملی خوب شاید مرتکب ریا می شوم یا دوست دارم اطرافیانم هم تاثیر بگیرند دست از سرم برنمی دارند همیشه ناخودآگاه خود را با دیگران مقایسه می کنم در زمینه معرفتی و احساس یاس یا ابهام یا ...می کنم. حس می کنم بزرگترین بدبختی و آفت همه عمر و اعمالم است منطق بردار هم نیست اینهمه میگویند کبر و خودبینی و دیگربینی و می دانم اما شما کمکم کنید. 2. من بیشتر اوقات احساساتم و اعمالم را با ذکرها و توجه به آنها کنترل می کنم اما در مورد خشم چیزی یادم بدهید که آرامم کند. ممنون از لطفتون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مشکل اول، راه‌کارِ بنیادین تجلی نور توحید است که با رعایت دستورات الهی آرام‌‌آرام آن نور بر قلب انسان تجلی خواهد کرد. دو جلد کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» راه‌کارهای خوبی در مقابل شما می‌گذارد. در مورد سؤال دوم و کنترل خشم، که مسئله‌ی بسیار مهمی است و به این راحتی‌ها هم مشکل حل نمی‌شود، باید برنامه‌ای جهت اُنس با کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام و شرحی که بنده داشته‌ام، برای خود بریزید. موفق باشید

15784
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد عزیز: جناب استاد با توجه به این که در ادبار باید فقط به واجبات بسنده کرد و برای مستحبات نباید بر قلب فشار آورد حال اگر این ادبار در ماه رجب واقع شد چه باید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رضایت کامل نسبت به قبض و ادباری که برای قلب پیش آمده، هرچه از دستتان آمد و قلبْ همراهی کرد انجام می‌دهیم. موفق باشید

15779
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم و تشکر از اینکه برای جواب دادن سوالات کاربران وقت می گذارید. با توجه به اینکه می گوییم با مردن نفس فقط جنبه ی فاعلیه اش می ماند و جنبه ی انفعالی اش متوقف می شود و چون آزاد از محدودیت های مادی می شود خیلی راحت تر می تواند جنبه ی فاعلی اش را نشان دهد تا جایی که اهل دنیا را هم متاثر کند مثل بشارت کشته شدگان در راه خدا به رزمندگانی که هنوز به آنها نپیوسته اند. حال سوال من این است که آیا برزخیان کافر هم چنین اثری روی اهل دنیا دارند یا درگیر اعمال خودشان هستند و فقط تا موقعی که سرگردانند و هنوز متوجه برزخ نشده اند چنین تاثیری را روی اهل دنیا که همفکر باهاشان هستند دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون کافران در برزخ گرفتار گناهان خود هستند، نفس آن‌ها قدرت نفوذ ندارد مگر به اذن خاصی که از طرف حضرت حق به آن‌ها داده شود. موفق باشید

15773
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در مورد حدیثی که فرموده اند در عبادت امامی را نصب الهی خود قرار دهید، آیا منظور اینست مثلا در نماز، نمازمان را هدیه کنیم به یکی از حضرات معصومین تا واسطه فیض شوند؟ خواهش می کنم با ذکر مثال توضیح فرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن است که به سیره و روحانیت امام نظر کنیم و در آن فضا عبادات خود را انجام دهیم. موفق باشید

15755
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه همیشه تاکید دارید که همه این اعمال ماه ها روی حساب هستند اذکاری مثل استغفار وقتی حواسم به شمارش اینها باشد فکر می کنم دیگر آن حضور معنا را حس نمی کنم در واقع نمی‌توانم فکرم را جمع کنم و ارتباطم را حفظ کنم، بیشتر اوقات از تعدادش عبور می کنم و دوست دارم ادامه بدهم می خواستم بپرسم واقعا تعداد انکارها معنا دارند و مهم اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید به معنای جمعِ کثرت‌ها است در وحدت، و به همین جهت باید رعایت تعداد اذکاری که از طرف معصوم به ما رسیده است را بکنیم. در عین حال توجه خود را به اشارات آن اذکار از دست ندهیم. موفق باشید

15763
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: ادبار قلب آیا به معنای پر شدن یا نداشتن ظرفیت معنوی جهت دریافت انوار الهی انسان است؟ لطفا معنا را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خاصیت قلب، تبدیل و تحول و تقلیب است و در این رابطه گاهی در «ادبار» قرار می‌گیرد و نسبت به رجوعِ به حقیقت جلو نمی‌رود که در این حالت، انسان باید با صبرِ بر فرائض، بندگی خود را به نمایش بگذارد. و لازم نیست که تصور کنیم حتماً به جهت گناهان ما، قلبْ در ادبار قرار گرفته است. موفق باشید

15761
متن پرسش
سلام استاد عزیز: در مناجات خمسه عشر آیا مناجات ها به ترتیب مراتب معنوی و سلوکی است؟ روی هر دعا چقدر باید ماند و از نور آن استفاده کرد و سیر کرد؟ (دو دعا را می توآن با هم خواند؟) به چه روشی و با چه کیفیتی می توان حداکثر استفاده از این مناجات ها کرد؟ لطفا کمی شرح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم آن ادعیه و مناجات‌های گران‌قدر بر اساس یک ترتیب سلوکی تنظیم شده باشد. هرکس بنا است بر اساس حال خود به هر کدام از مناجات‌ها رجوع کند. پیشنهاد بنده آن است که یک مناجات در یک‌سال مدّ نظر قرار دهد و از آن طریق با حضرت حق مأنوس گردد و سپس به مناجات دیگری رجوع نماید. موفق باشید  

15759
متن پرسش
به نام خدا خدمت استاد عزیز سلام: لطف بفرمایید این حدیث شریف را توضیح دهید اذا احب الله عبدا لم یضره ذنب (پیامبر اکرم ص)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خداوند بنده‌ای را به جهت نیّت‌های پاک و جهت‌گیری کلّی‌اش دوست داشت، حال اگر یک لغزش و گناهی از او سر بزند، آن گناه به او آن‌چنان ضرر نمی‌زند که از ادامه‌ی راه و رحمت الهی مأیوس شود. زیرا عموماً شیطان برای چنین انسان‌هایی از این نوع نقشه‌ها می‌کشد تا آن‌ها را مأیوس کند. روایت فوق شبیه همان روایتی است که رسول خدا (ص) مى‏ فرمايند: «حُبُ‏ عَلِيٍ‏ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة»[1] دوستى على حسنه‏ اى است كه با داشتن آن، سيئه زيانى نمى‏ رساند و دشمنى على سيئه‏ اى است كه با وجود آن، حسنه سودى ندارد. موفق باشید

 


[1] ( 2)- نهج الحق و كشف الصدق، ص 259. كنوز الحقائق، طبع بولاق مصر، ص 53، 57، 67، ينابيع المودة، ص 19.

15748
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: خدا خیر کثیر به حضرت عالی عنایت بفرماید 1. گاهی اوقات در نماز به انسان حالتی دست می دهد که گویا اصلا حضور قلب ندارد و احساس می کند که مثل اوایلی که نماز را شروع به خواندن کرده بود شده است و حضوری در نماز ندارد و حال اینکه همه مقدمات نماز را فراهم آورده و هرچند که سعی در حضور در محضر حق بودن را دارد ولی توجه به الفاظ نمازش می رود وبه معنای منتقل می شود. آیا می توان گفت در چنین حالتی انسان می خواهد نشئه تازه تری از حضور قلب را دریافت کند و برای آن آماده شود؟ چه موقع می توان درک کرد که به نشئه جدید از این حضور انسان رسیده است؟ ۲. گاهی در نماز انسان دیگر به معنای کلمات نیز نظر ندارد و گویا اصلا متوجه معنای نیست آیا این نیز مرتبه بالاتر از حضور قلب است؟ (با توجه به داستان شهید مطهری و هاشم حداد) خواهشا توضیح دهید و کمی از اسرار حضور قلب را بیان بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در شرح حدیث «چهل و هفتم» کتاب «چهل حدیث» حضرت امام، اخیراً در اعتکاف داشته‌ام که دوستان در اسرع وقت آن را بر روی سایت قرار می‌دهند. علاوه بر آن عنایت داشته باشید بحثی در اخلاق و سیر و سلوک داریم تحت عنوان «قبض و بسط». در قبضِ قلب، شوق عبادات انسان کم می شود و از جهتی قلب به عبادات پشت می کند که به آن ادبار قلب می گویند. برعکسِ آن را اقبال قلب می نامند که با تجلی اسم جمال حق ظهور می کند در حالی که در ادبار، اسم جلال تجلی می نماید. موفق باشید

15742
متن پرسش
سلام استاد عزیز: مدتی است احساس دل تنگی برای خدا می کنم. با خودم گاهی خلوت می کنم و می بینم خدا ندارم. این خیلی عذابم می دهد و حاضر نیستم غیر خدا با احدی مأنوس شوم. غیر از لحظات دعا و مناجات با خدا، لحظات دیگرم چیزی نیست. 1. با خودم میگم تا کی به خدا می رسم، یعنی به حضور انورش مشرف خواهم شد؟ دعا می خوانم و مشغول دروس طلبگی هم هستم استاد. اما اون ارتباط عمیق چطور دائماً حاصل می شود؟ نکنه باید حتما عرفان نظری و عملی کار کنم؟ یعنی تا اون وقت باید صبر کنم؟ ۲. مشکل دیگرم هم این هست که همان لحظات کوتاه احساس حضور، بسیار حالت سنگینی ای در وجودم حس می کنم که گرچه یک مراقبه ای حاصل می شود خود بخود، اما بخاطر توجه دیگران و ارتباط با دیگران حتی نگاه کردن به چهرهٔ آنها، حالم از بین می رود و خلاصه زیاد نمی تونم حفظ کنم. در مورد این چکار کنم؟ با تشکر استاد، خدا خیرتون بده. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خاصی لازم نیست انجام دهید. عمده صبر بر عبادات از یک‌طرف و صبر بر ترک معصیت از طرف دیگر است که کارساز خواهد بود. موفق باشید

15736
متن پرسش
با سلام و احترام: جهت ایجاد خلا دعا و نیایش و توبه در ماه رجب چه باید کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط باید گفت: خداوندا! ما گناهان را دوست نداریم و به سوی تو آمده‌ایم حتی اگر صدبار هم شیطان ما را گرفتار گناه کند، از تو دست نمی‌کشیم و نسبت به گناه، تنفر خود را از دست نمی‌دهیم. موفق باشید

15728
متن پرسش
سلام و ارادت: استاد و حکیم وارسته، 1. وظیفه من طلبه هنگام برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی از جمله بی حجابی چیست؟ 2. در موردی که امر به معروف واجب است، چطوری این کار صورت گیرد؟ سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز بیشتر با فعالیت‌های اصیل فرهنگی و طرح بصیرت عبور از غرب، امر به معروف انجام می‌شود مگر در جایی که بتوان به طور مستقیم، خطایِ شخص بی‌حجاب را به او متذکر شد. موفق باشید  

15724
متن پرسش
سلام و احترام: حکیم فاضل یک طلبه درس خارج خوان اول باید خودش را مهذب کند بعد سراغ فعالیتهای تبلیغی برود یا در کنار تهذیب باید به تبلیغ دین در اجتماع بپردازد؟ کدام صحیح است؟ امام خمینی (قدس سره) می فرمایند: تا انسان خودش را نسازد، دیگران را نمی تواند بسازد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. ولی شما سخنان انسان‌های خودساخته یعنی امامان معصوم را مطرح کنید و ضعف خود را پنهان ننمایید تا شما قبله نشوید. موفق باشید

15723
متن پرسش

سلام استاد عزیز: اعمالتان قبول درگاه الهی 1. در اعتکاف صورتهای خیالی سراغم می آمدند. زیادتر از نماز. مثلا اگر چند سال پیش صحنه ای بد و یا نسبتا بد به چشمم خورده بود در اعتکاف مرور می شد به شدت. حتی گناهانی که یادم هم نبود مرور می شد. بنده هم احساس کردم کار شیطان باشد به همین خاطر بی اعتنایی کردم و به ذکر و فکر و خواندن جزوات شما مشغول شدم و کمی با کشف المحجوب به سر بردم تا راحت شدم. به نظر شما این صورتها از بین می روند؟ 2. در اعتکاف جوانی آمده بود و به من می گفت: حاج آقا من نمیتونم اعمال ام داود را انجام بدم خیلی سخته. فقط میخوام ذکر بگم خدا ازم قبول میکنه؟ استاد بنده طبق آیه «لا یکلف نفسا الا وسعها» گفتم: بله. همین ذکر را با توجه بگو ان شاءالله خدا قبول می کند. استاد اشتباه گفتم به ایشون؟ 3. در اعتکاف، روز اول و دوم قبض در من بیشتر شد. ولی شب دوم حال بسیااار خوبی پیدا کردم که تا صبح ادامه داشت و بسیار عجیب اینکه دوباره در روز سوم رفت و دوباره ادبار آمد. علتش چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. چقدر خوب است که این حالات در این دنیا سراغ ما می‌آید که با عدم توجه به آن‌ها می‌توانیم از آن‌ها عبور کنیم وگرنه در برزخ به پای ما می‌پیچد 2. جواب مناسبی به او داده‌اید، زیرا حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) فرموده‌اند: «بُعثت بالحنيفيةِ السمحة السهلة»، بر دینی برگزیده شده‌ام که در عینِ مستقیم‌بودن، آسان و سهل‌گیر است. 3- قصه تا آخر همین است که: «ای بردار عقلْ یک‌دم با خودآر / دمبدم در تو خزان است و بهار». در حالت بسط در آن شب نباید زیاد بیدار می‌ماندید. موفق باشید

15710
متن پرسش
من مداح هستم و مي خواستم نظر معظم له را در رابطه با دو موضوع بدانم: 1) آيا گفتن بيش از يك بار «يا وجيها عندالله» در دعاي توسل، «یا اباعبدلله» در زیارت عاشورا و «یا رب» در دعای کمیل به نیت رجاء و ایجاد حالت تقرب اشكال دارد؟ 2) وقتي دعاي كميل مي خوانم در فرازهایی به معاني آن اشاره مي كنم و فورا دعا را ادامه می دهم آيا اشكال دارد؟ 3) شعر خواندن يا ذكر مصيبت در بين دعا آيا اشكال دارد؟ اگر وقت به شما اجازه می دهد دلایل رو هم مطرح بفرمایید. همیشه در مجالس دعا گوی شما هستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به همان نیتی که تکرار می‌کنید و موجب تأکید و توجه بیشتر می‌شود؛ اشکال ندارد 2- کار بسیار خوبی است که بعضی از معانی فرازهای دعا را در حین دعا متذکر می‌شوید 3- دعا؛ برای رجوعِ به حق است و این خوش‌سلیقگیِ مداح را می‌رساند که در بین دعا با شعری و یا مصیبتی، آن رجوع و آن حضور را تقویت کند مشروط بر آن‌که محوریت دعا به حاشیه نرود. موفق باشید

15701
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: موضوع: اگر دوباره متولد می شدید چه می کردید و چه نمی کردید؟ فرموده اید: (بنده همیشه از اساتید خودم یک سؤال داشتم که با توجه به آنچه تجربه کرده‌اید، اگر دوباره متولد شدید و خواستید زندگی را شروع کنید، از کجا و برای رسیدن به کدام هدف شروع می‌کنید؟) 1. می خواستم بدونم جمله ای که از بین تمام اساتید یادتون هست و برای شما خیلی جالب بوده است رو ذکر کنید؟ 2. الان در این سنی که هستید اگر از شما بپرسند اگر دوباره متولد شدید و خواستید زندگی را شروع کنید، از کجا و برای رسیدن به کدام هدف شروع می‌کنید؟ و چه کار نمی کردید؟ چه خواهید گفت. (البته کتاب ادب خیال قسمت دوم رو مطالعه کردم خیلی عالی فرمودید) با تشکر (لطفا جواب هم از اساتید و هم از خود شما استاد عزیز باشد). التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امورات را تماماً به خدا وامی‌گذارم و تنها به حکم وظیفه‌ی الهی عمل می‌کنم، هرچه پیش آمد، خوش آمد. چیزی از جمله‌ی اساتید در ذهن ندارم. زیرا عموماً از جواب این سؤال شانه خالی می‌کردند. موفق باشید

15694
متن پرسش
سلام علیکم: چون سر و کار بنده با دانش آموزان دبیرستانی هست و این مورد که سوال دارم بسیار مبتلا به است مزاحم می شوم و سوال می کنم. حضرت عالی فرمودید: مراء یعنی رد و بدل‌کردن یک حرف که یکی بگوید به این دلیل تو اشتباه می‌کنی و دیگری مقابله کند. فرض کنیم ما دانش آموزس را ارشاد می کنیم یا موضوع دینی را برایش مطرح می کنیم که او به خاطر جوانیش به پاسخ ما مقابله می کند و ما پاسخ دیگر به او می دهیم و او دوباره جواب به نظر ما می دهد تا در نهایت متوجه نظر اشتباهش می شود. مثلا ما می گوییم ماهواره ضررش بیشتر از سودش است. ولی دانش آموز می گوید نظر شما را قبول ندارم و عصر ارتباطات است و ما می گوییم عصر ارتباطات اگر میانه ما را با حقیقت بر هم بزند که اصالت ندارد و تا اینجا پیش می رویم که می توانیم نظر صحیح را به جوان بفهمانیم و او درست است با ما مقابله کرد ولی جوابهای ما باعث تقکر و تجدید نظر در تفکر اش می شود. حال سوالم این است هر مقابله در بحثی به معنی مراء است؟ چون ممکن است هدف جوان از مقابله آگاهی باشد و یا اصلا مقابله اش به جهت ناآگاهی اش بوده که پس از صحبت با ما آگاه می شود. حضرت عالی در کتاب فرزندم چنین بود فرموده اید: بنده مکرراً تجربه کرده ام که دانشجویی بـر سر موضوعی با بنده مخالفت می کرد اما وقتى بر سر همان موضوع با دیگران بحث مى نمـود بـر همان سخنانی تأکید می کرد که ابتدا مخالف بود، چون نمی توانست با وجدان خود بازي کنـد. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مراء؛ روحیه‌ی استعلاء و برتری‌جویی مطرح است، ولی به این صورت که شما می‌فرمایید چنین روحیه‌ای مطرح نیست. موفق باشید

نمایش چاپی