بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3610
متن پرسش
ببخشیدچگونه می توان نفس راتقویت وبه کمال رساند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با گناه‌نکردن. پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی روش سلوکی آیت‌الله بهجت را مطالعه فرمایید. موفق باشید
3612
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر - بنده 24 سالمه و مشغله و ضعف در اطلاعات و نخوندن عمل و گفتار در مواردی موجب عدم توانایی صد در صدم در راهنمایی خواهرم شده - خواهر بنده 12 سالشه و نماز نمیخونه - با تنبیه و قهر و توضیح و هرچی که شده تلاش کردم راهنماییش کنم ولی نمیتونم. متاسفانه عاشق اموری دیگه چون موزیک و دیدن سریال های مخرب خارجی شده و دیگه نمیدونم چه کنم . ازتون میخوام اولا من و دوما این بچه معصوم رو تا دیر نشده راهنمایی کنید . راضیش کردم هرچی سوال و شک و غیره هست رو براتون بنویسه . پاسخ رو خودم چک میکنم . هرچی برای من لازم هست بفرمایید . من بخش مربوط به خودشو بهش نشون میدم .متن زیر متن خودشه که عینا کپی کردم . زیاده عفو کنید. سلام من دختری هستم که چیز زیادی از خدا نمی دونم من سئوال های زیادی درباره ی خدا دارم و می خواهم از شما سئوال بپرسم 1- چرا ما باید نماز بخونیم به طوری که خدا گفته به نماز شما احتیاجی ندارم 2- مگه خدا مهربان نیست مگه همه گناها را نمیبخشه پس ما همه گناهارو انجام بدیم بعد توبه کنیم خدا مگه نمیبخشه مگه خودش نگفته همه ی توبه هارو قبول میکنم 3-چرا ما باید حجاب بگیریم 4- خداوند چگونه میتونه همه ی دونیارو نگاه کنه 5- از کجا معلومه که بهشت و جهنم هست 6- مگه خدا مارو نیاورده که توی دنیا شاد باشیم پس چرا تو ی دنیا این همه سختی داریم پس چرا توی این دنیا باید نمازبخونین قران بخونیم 7- بعضی از مردم هستن که میگن وقتی ما شیعه هارو بکشیم به بهشت میرویم شایداون ادم ها راست میگن اگه راست نگن این هاکه نمیدونن که این کار درست نیست فکر میکنن درست است وخدا در آخرت ا این جور آدم هاکه بی آگاه هستن آن هارا به بهشت میفرستد یا جهنم 8- چرا وقتی ما دعا میکنیم برآورده نمیشود مگه خدا دعا هارا بر آورده نمیکند 9- چرا دعا های گناهکارها بر آورده میشود و دعا های نیکو کاران بر آورده نمیشود آگه هم برآورده شود دیر برآورده میشود 10-چرا نیکوکاران زود میمیرند ولی گناهکار ها دیر پس اگه من میخواهم زیاد در این دنیا بمانم باید گناهکار شوم 11- اگه اون دنیا زیبا است پس چرا ما از مرگ میترسیم 12- چرا خدا مارا آدم آفریده است 13- چرا وقتی یک صحنه تو زندگیت اتفاق مافتد احساس میکنی این صحنه را جایی دیدی 14-از کجا باید مطمئن باشیم که خدا مهربان است یا از کجا باید مطمئن باشیم که اون دنیا وجود دارد 15- چرا من توی کشور ایران کشور مذهبی دنیا اومدم 16-چرا خداوند برای یک کسی سر نوشت خوب و یک کسی سرنوشت بدی نوشته است 17-چرا خداوند کسی را زیبا و کسی را زشت آفریده است 18-چرا ما با نماز و قرآن خوندن آرامش میگیریم 19- شاید من هم اگه امام حسین بودم یا هر امامی بودم مهربان میشدم 20- چرا این همه سال از شهادت امامان میگذره ولی مردم برای آنها عزاداری میکنن 21-چرا ما برای امامان عزاداری میکنیم ولی برای شهدایی که در جنگ ایران شهید شدن عزاداری خوب نمیکنیم مگه اون ها مهربان نبودند مگه نیکو کار نبودند مگه برای کشورو مردمان جان خود را فدا نکردند 22- چرا باید اول هر چیز نام خدا رو به زبان آورد 23- چرا امام مهدی ظهورنمیکند 24-بعضی ها میگن وقتی که امام زمان ظهور کند یک پیر زن اون را به شهادت میرساند مگه امام زمان وقتی میاید همه گوناه کار هارا نمیکشد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روش درست آن است که به جای جواب‌دادن به تک‌تک این سؤالات خواهرمان معارفی پیدا کند که در زیر سایه‌ی آن معارف این سؤالات جواب داده شود. پیشنهاد می‌کنم ابتدا کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و بعداً کتاب «چه نیاز به نبی» را مطالعه فرمایند. موفق باشید
3591
متن پرسش
سلام علیکم! حدیثی داریم بدین شرح: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ.»(الکافی ج5 ص330) حال در رابطه با این حدیث چند سوال داشتم: 1- فرض بفرمائید جوانی مثلاً 20 ساله باشد که بنشیند با خودش حساب کند بگوید من الان کار ندارم؛ بعد به دلیل درس و سربازی و ... حداقل تا 3 4 سال دیگر نیز نمی توانم کار پیدا کنم. پدر پولداری نیز ندارم که تا زمانی که سر کار می روم خرجم را بدهد. خانه هم ندارم. سربازی نیز نرفته ام. و ... . پس ازدواج نمی کنم. حال این شخص که ازدواج نمی کند به دلیل بحث مالی آیا طبق این حدیث به خدا سوء ظن دارد یا خیر دارد تدبیر می کند زندگی اش را؟! اگر این جوان سوء ظن دارد یعنی اگر در همین وضعیتی که هست برود ازدواج کند خدا همه مشکلاتش را حل می کند؟!!! یعنی به طور ناگهانی مثلاً سر کار می رود خانه پیدا می کند و ...؟!!! در صورتی که ما می بینیم در مورد خیلی ها این اتفاق نمی افتد. اما اگر این حدیث شامل این جوان نمی شود؛ پس منظور این حدیث چیست؟! 2- به نظر می رسد محتوای این حدیث با آیه: «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏»(النور:33) در تضاد است. چون از طرفی حدیث می گوید اگر کسی به خاطر مشکلات مالی و ترس از فقر ازدواج نکند؛ به خدا سوء ظن دارد. اما این آیه می گوید کسی که مشکل دارد فعلاً صبر کند تا خدا مشکلش را برطرف کند. البته به نظر می رسد این آیه با آیه قبلش نیز در تضاد باشد. چون آیه قبل می گوید اگر فقیرند خدا غنیشان می کند. اما اینجا می گوید تا وقتی مشکل دارند صبر کنند. بالاخره مشکل دارد طبق آن حدیث و آیه قبل ازدواج بکند یا طبق این آیه صبر کند؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نظر مبارکتان باشد که این حدیث با نظر به یک نوع زندگی ابراز شده که انسان‌ها مجبور نیستند برای جای‌دادن وسایل زندگی حداقل یک آپارتمان یک‌خوابه داشته باشند و برای درآمد اقتصادی حقوقی مناسب آن زندگی که کرایه‌ی آپارتمان آن برابر حقوق یک کارگر است داشته باشند. مشکل زندگی مدرن آن است که زندگی‌ها را سخت کرده‌اند و لذا از حکم خدا دور شده ایم. آری اگر پذیرفتیم به ساده‌ترین شکل در همان شهر و روستای خود زندگی کنیم و به ساده‌ترین کار حتی کارگر ساختمان دست زدیم، آیا باز هم این نوع تنگناها که می‌فرمایید به‌وجود می‌آید؟ چه کسی سبک زندگی را عوض کرد؟ آیا این کار را به گردن خدا بگذاریم یا به گردن خودمان؟ موفق باشید
3597
متن پرسش
سلام وقت شما بخیر نماز شب در چه موقعی باید خونده شود؟ ایا اثری هم در نزدیکی به خدا دارد؟
متن پاسخ
3597 - باسمه تعالی؛ علیکم السلام: هرچه به اذان صبح نزدیک‌تر باشد بهتر است – مثلاً یک ساعت به اذان صبح- رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: نماز شب برای اجابت دعا و قبول‌شدن اعمال مفید است و فرمودند: هنگامی که بنده ای از بستر خواب نوشین خود در حالی که چشمانش خواب آلوده است بر می خیزد تا خدای خود را با نماز شب گذاردن خشنود کند خدایش به او بر فرشتگان خویش مباهات می کند و می فرماید آیا این بنده مرا می بینید که از بستر خود برای نمازی که بر او واجب نکرده ام برخاسته است گواه باشید که او را آمرزیدم و همان حضرت فرموده اند آن کسی که نماز شب می خواند اگر تصور کند روز گرسنه و بدون روزی می ماند یاوه پنداشته است. 2- امام رضا(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: بر شما باد به نماز شب. هیچ بنده مؤمنی در آخر شب بر نمی خیزد و هشت رکعت نماز و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت وتر را نمی گذارد و هفتاد مرتبه در دعای دست خود استغفار نمی کند مگر این که خدایش او را از عذاب گور و عذاب دوزخ پناه می دهد و عمرش را می افزاید و روزیش را فراخ می دارد و سپس فرمود همانا خانه هایی که در آن نماز شب خوانده می شود،‌ پرتو آن برای مردم آسمانها همچون پرتو ستارگان برای اهل زمین است و می درخشد. 3- امام صادق(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: یکی از جمله اموری که خداوند آن را وسیله شادمانی روح و نشاط قلبی مؤمن قرار داده است نماز شب می‏باشد. 4- حضرت علی(ع)در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: نماز شب موجب خشنودی خداوند و محبت فرشتگان و نسبت پیامبران و نور معرفت و پایه ایمان و راحت ابدان و خشم شیطان و اسلحه بر علیه دشمنان و اجابت دعاها و قبولی اعمال و برکت روزی و شفاعت نزد ملک الموت و چراغ قبر و زیرانداز انسان در قبر و پاسخگویی نکیر و منکر و انیس و مونس انسان در قبر می باشد و در قیامت حائل بین او و آتش و وسیله سنگینی میزان اعمال و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد. 5- امام صادق(ع) در مورد فضیلت نماز شب فرمودند: به سلیمان دیلمی فرموده است. ای سلیمان دست از شب خیزی بر مدار که مغبون آن کسی است که از قیام به هنگام شب محروم بماند. 6- رسول اکرم(ص): چون آخر شب فرا رسید خداوند سبحان فرماید آیا دعا کنندای هست تا اجابتش کنم؟ آیا سؤال کننده و خواهنده ای هست که خواسته اش را بدهم؟ آیا استغفار کننده ای هست تا او را بیامرزم؟ آیا توبه کننده ای هست تا توبه اش را بپذیرم؟. موفق باشید
3545
متن پرسش
سلام. استاد بزرگوار؛ در روایاتی خوانده ام اگر کودکی صدای نفس والدین را در حین مسایل جنسی بشنود، حتما در زندگیش زنا می شود؛ متاسفانه در کودکی به علت اینکه خانه ما کوچک بود گاهی اصواتی به گوش ما بچه ها میخورد، حالا باید چه خاکی به سرمان بریزیم. ما یعنی آخرش در زندگی به زنا دچار می شویم؟اگر به خدا توکل کرده و از او بخواهیم این طور نشودچه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این‌ها بالإقتضاء است و نه علت حقیقی و لذا به نور الهی آثارش مرتفع می‌شود. موفق باشید
3534
متن پرسش
سلام. ایا روایاتی در مورد مذمت فکر کردن به نامحرم و صحبتهایی که با او رد و بدل شده، داریم؟گاهی مواقع، حرفها و صحبتهایی که با نامحرمان رد و بدل می کنم در موقع خواب به ذهنم هجوم می آورد. سعی می کنم همون موقع قطعش کنم، اما گاهی هم طولانی می شه. خودم حس خوبی ندارم. چه باید کرد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: تمام احکام فقهی مبتنی بر روایات و آیات است. فقیه مرز این ارتباط و عدم ارتباط را مشخص می‌کند. در این مورد بهترین مستند، رساله‌ی عملیه است. موفق باشید
3536
متن پرسش
سلام. استاد خواهش می کنم به من بگویید چه کنم؟خودم از این شرایط خسته ام. استاد، من یک عیب بسیار بزرگ دارم و آن این است که به شدت خودنما هستم. در هر مجلس و محفل و ... دوست دارم بدرخشم(نه لزوما به لحاظ چهره و لباس و ...)؛ اصلا مدل حرف زدن، شوخ طبعی لطیفانه و ظریفانه، اعمال و بیان و ...باعث می شه نگاهها بهم جلب بشه.البته من خیلی خودمو کنترل می کنم به طوری که اگر کنترل نمی کردم بسیار بسیار در مجالس و محافل جای درخشش داشتم...استاد آیا خودنمایی گناه است(نه خودنمایی شهوانی، الحمدالله آنگونه نیستم، خودنمایی در فضل و کمال با تلفیق زیبایی بصری). دوم اینکه استاد، قلبم دوست دارم خودنما نباشم یه گوشه واسه خودم برم و بیام، قلبا دوست دارم مثال این روایت امام باقر باشم که فرمود: پنج چیز رو غنیمت بدان: در مجلسی رفتی نشناختنت.....استاد قلبا دوست دارم با حقیقت درونم زندگی کنم اما....چه کنم این حالت خودنمایی رفع بشه. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در جواب سؤال 3499 سخنی از حضرت باقر«علیه‌السلام» عرض کردم. داستان طوطی و بازرگان را هم عرض می‌کنم شاید کمک‌تان کند. در راستای خودنمایی‌های جسمی و آفات آن، آن داستان را در مثنوی دارید که بازرگان وقتی می‌خواست به سفر هندوستان برود از طوطی خود پرسید برای تو از سفر چه بیاورم؟ طوطی گفت به طوطیان آنجا سلام مرا برسان و بگو چاره‌ی درد من در این زندان قفس چیست؟ بر شما کرد او سلام و داد خواست وز شما چاره ره و ارشاد خواست این روا باشد که من در بند سخت گه شما بر سبزه، گاهی بر درخت مولوی می‌گوید طوطی جان شما هم اسیر قفس است و باید فکر آزادکردن آن باشید و علت محبوس‌شدنش را بشناسید. قصه‌ی طوطی جان زین‌سان بود کو کسی کو محرم مرغان بود پس قصه‌ی طوطی گرفتار قفس، قصه‌ی ماست. وگرنه به قول مولوی مگر کسی هست که با مرغان حرف بزند؟ آن بازرگان. چون‌که تا اقصای هندستان‌رسید در بیابان طوطی چندی بدید مرکب استانید و پس آواز داد آن سلام و آن امانت باز داد قصه‌ی طوطی خود را برای آن طوطیان هندوستان گفت و سؤال آن طوطی را به آن‌ها رساند، که ناگهان ملاحظه کرد. طوطئ زان طوطیان لرزیدو پس اُفتاد و مرد و بگسستش نفس یکی از طوطیان آن سرزمین وقتی پیام طوطی بازرگان را شنید با شنیدن آن پیام در مقابل بازرگان، افتاد و مرد، بازرگان ناراحت شد که عجب پیامی دادم، ولی بالأخره سفر را تمام کرد و برگشت. گفت طوطی، ارمغان بنده کو آنچه گفتی، و آنچه دیدی بازگو گفت نی، من خود پشیمانم از آن دست خود خایان و انگشتان گزان بازرگان در جواب گفت، اصلاً من پشیمانم از آن که چرا چنین پیام خامی از تو برای آن‌ها بردم و کار خوبی نکردم، تو هم مسئله را رها کن. گفت ای خواجه پشیمانی ز چیست؟ چیست آن، کاین خشم و غم را مقتضی است؟ طوطی از بازرگان پرسید: چه شده است که آن کار موجب پشیمانی شما گشته؟ گفت، گفتم آن شکایت‌های تو با گروهی طوطیان همتای تو آن یکی طوطی ز دردت بوی برد زهره‌اش بدرید و لرزید و بمرد طوطی وقتی قضیه را شنید. جواب سؤال خود را به خوبی دریافت کرد و در جا افتاد و خود را به ظاهر به مُردن زد. چون‌شنید آن مرغ‌کان طوطی چه‌کرد هم بلرزید، اوفتاد و گشت سرد بازرگانِ ساده اندیش بسیار ناراحت شد و جیغ و فریاد بر سر خود زد که این چه قصه‌ای است که موجب مرگ طوطی من ‌شد! خواجه چون دیدش فتاده همچنین برجهید و زد کُلَه را بر زمین شروع کرد ناله و زاری کردن که عجب کاری کردم، طوطی نازنینم را از دست دادم. گفت‌ای طوطی خوب و خوش‌ حنین هین‌چه بودت این، چرا گشتی چنین؟ ای دریغا! مرغ خوش آواز من ای دریغا! همدم و همراز من بالأخره دید طوطی مرده است، درِ قفس را بازکرد و طوطی را پرتاب کرد روی بام. بعد از آنش از قفس بیرون فکند طوطیک پرید تا شاخ بلند همین که طوطی را به بالا پرتاب کرد، طوطی پریدن آغاز نمود و رفت و بر شاخ بلندی نشست. طوطی مرده چنان پرواز کرد کافتاب از چرخ، ترکی‌تاز کرد خواجه‌حیران‌گشت‌اندرکار مرغ بی‌خبر ناگه بدید اسرار مرغ روی بالاکرد وگفت‌ای عندلیب از بیان حال خودْمان ده نصیب او چه کرد آنجا که تو آموختی چشم ما از مکر خود بر دوختی ساختی مکری و ما را سوختی سوختی ما را و خود افروختی بازرگان که از حرکات این دو طوطی به حیرت آمده بود از طوطی خود ماجرا را سؤال کرد، حالا طوطی آزاد شده از قفس به سخن در آمد. گفت طوطی، کو به فعلم پند داد که رها کن نطق و آواز گشاد زانکه آوازت تو را در بند کرد خویش را مرده، پی این پند کرد آن طوطی هندوستانی با عمل خود به من پیام داد که تا اهل خودنمایی هستی و برای بقیه خود را به نمایش می‌گذاری، اسیر قفسی، از خودنمایی برای غیر بمیر تا آزاد شوی. محرومیت تو از سبزه‌زار به جهت خودنمائی برای بازرگان است. از جنگل سبز معنویت به آن جهت محرومی که نظر به غیر داری، پیام داد که از این خودنمایی بمیر. یعنی ای مطرب شده با عام و خاص مرده شو چون من، که تا یابی خلاص دانه باشی مرغکانت برچِنَنْد غنچه باشی کودکانت برکنند تو برای عام و خاص مطرب شده‌ای، از خودنمایی دست بردار تا بعد از آن با خودی به‌سر بری که تا بیکرانه‌ی عالم وجود می‌تواند خود را حاضر داشته باشد، در حالی که تا در محدوده‌ی نظر به غیر، خود را می‌آرایی، یا مثل دانه در منقار مرغانِ خودخواه هستی و یا مثل غنچه در دست کودکان بی‌تدبیر. در یک نتیجه‌گیری همه‌جانبه می‌فرماید: هرکه داد او حُسن خود را در مزاد صد قضای بد سوی او رو نهاد چشم‌ها و خشم‌ها و رَشک‌ها بر سرش بارد چو آب از مشک‌ها هرکس خواست زیبایی‌های خود را بر نامحرمان بنمایاند صدها مشکل به سوی او روی خواهد نمود، از چشم‌زخم بگیر، تا کینه و حسادت، همه به سوی او روانه می‌شوند. انسانی که اهل خودنمایی است - اعم از زن یا مرد- خود را به عنوان یک کالا به بقیه معرفی می‌کند و بقیه نیز با او به عنوان یک کالا برخورد می‌کنند و این علاوه بر آن است که با انتظارات خودخواهانه، انسان را از زندگی ساقط می‌کنند. به همین جهت در ادامه می‌گوید: دشمنان او را ز غیرت می‌درند دوستان هم روزگارش می‌برند از یک طرف با پیش‌آمدن رقابت‌ها و کینه‌ها، رقبای او مانع ادامه‌ی زندگی شخصی او می‌شوند، و از طرف دیگر با تحریک انتظار دوستان، دوستان روزگار برای او نمی‌گذارند تا به خود آید و کاری برای خود بکند. راه رهایی از همه‌ی این معضلات یک چیز بیشتر نیست و آن این که نظر جان را به حق بیندازیم تا حق‌خواهی جای خودنمایی بنشیند، و از دام شیطان که تا هلاکت ما آن را گسترده است رها شویم. در پناه لطف حق باید گریخت کوهزاران لطف‌بر ارواح ریخت تا پناهی یابی آن هم چه پناه آب و آتش مر تو را گردد سپاه مولوی در آخر توصیه می‌کند که: ای آدم! چرا می‌خواهی معشوقه‌ی دیگران باشی؟ چرا دائم برای خود عاشق‌تراشی می‌کنی؟ بیا عاشقی پیشه کن و عاشق آن‌که ‌ارزش آن را دارد که به آن عشق بورزی باش. عاشق آن عاشقان غیب باش عاشقان چند روزه کم تراش عشق خود را برای معشوقی صرف کن که بیش از همه به تو نظر دارد و با ربوبیت خود، تو را از نقص حیوانی به قله‌ی انسانی سوق می‌دهد. عاشقانت در پس پرده‌ی کرم بهر تو نعره‌زنان بین دمبدم خداوند و ملائکه‌ی مقرب او با آوردن این دستورات و ارسال انبیاء، بر تو فریاد می‌زنند که از چه نشسته‌ای، چطور راضی می‌شوی از آن افق اَعلی نظر برداری و به معشوقه‌های زمینی دلخوش شوی. مولوی می‌گوید بر من خیلی سخت می‌گذرد که چگونه انگیزه‌ی لبخندهای اهل دنیا را به خودت نمی‌شناسی که بر خلاف ادعایشان سخت خودخواهانه است. غیرتم آید که پیشت بیستند بر تو می‌خندند و عاشق نیستند این‌ها که پیش تو می‌ایستند و بر تو می‌خندند، عاشق تو نیستند ولی تو اگر مواظب نباشی سرمست همین خنده‌های هوسناک می‌شوی و با تحریکاتی که وَهْم در تو ایجاد می‌کند، از دست می‌روی. اوچو بیند خلق را سر مست خویش از تکبر می‌رود از دست خویش او که مشغول خودنمائی برای دیگران است به دنبال جلب این نگاه‌ها، همه چیزش را از دست می‌دهد، امکان‌های افلاکی شدن روح را، در پای شنزار هوس قربانی می‌کند و دیگر هیچِ هیچ. موفق باشید
3516
متن پرسش
با سلام عرض ادب. استادعزیز، اگر انسان اعمال مستحبش را به امام زمان هدیه دهد، تاثیری در افزایش معنویت دارد؟آیا می شود مثلا صلوات تقدیم به روح رسول الله بفرستیم از جانب امام زمان؟آیا می شود انسان اعمال واجبش مثل نماز و روزه اش را به امام زمان هدیه دهد؟این کار برکاتی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اعمال واجب بر عهده‌ی خود ما است و ظاهراً نمی‌شود به وجود مقدس حضرت هدیه کرد، ولی اعمال مستحب وقتی به حضرت هدیه شود با نور حضرت بالا می‌رود و بر آن مبنا به حساب ما نوشته می‌شود و آن اعمال با آن نورانیت به قلب ما برمی‌گردد. در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» بحث آن شده است. موفق باشید
3512
متن پرسش
سلام علیکم! روایتی داریم بدین شرح: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: لِلزَّانِی‏ سِتُّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ فِی الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ فِی الْآخِرَةِ أَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَیَذْهَبُ بِنُورِ الْوَجْهِ وَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ یُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ أَمَّا الَّتِی فِی الْآخِرَةِ فَسَخَطُ الرَّبِّ وَ سُوءُ الْحِسَابِ وَ الْخُلُودُ فِی النَّار»(الکافی ج5 ص541) حال سوالم در مورد عواقب دنیائی زنا هست که هر کدام از موارد ذکر شده(رفتن نور وجه و تعجیل در فنا) دقیقاً یعنی چه؟!!! و اینکه چرا زنا باعث تعجیل در فنا می شود؟! و سوال بعد اینکه چه فرقی هست بین زنا و آمیزش حلال؟! البته فرقش به لحاظ روانشناسی و فیزیولوژیکی را می خواهم شما ذکر کنید.لطفاً یک جواب کامل و جامع بدهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: معنای رفتن نورِ وجه همان بی‌آبروشدن و لاابالی‌شدن است و تعجیل در فنا به معنای آن است که این انسان نگران از بین‌رفتن خودش نیست، به‌راحتی به کارهایی دست می‌زند که از بین می‌رود. انسان در آمیزش حلال در ذیل ولایت الهی قرار دارد و با روحی آرام زندگی می‌کند ولی در زنا تحت تأثیر نفس امّاره قرار دارد که انسان را تا هلاکت و نابودی جلو می‌برد. موفق باشید
3502
متن پرسش
سلام علیکم. منظور از " روزی تضمین شده که در احادیث بیان شده چیست؟ یعنی اگر چند شغله باشیم در کل رزق و روزی ما ثابت است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در کتاب «جایگاه رزق در هستی» عرایضی در این رابطه داشته‌ام به کتاب رجوع فرمایید تا مسئله به‌کلی برایتان حل شود. موفق باشید
3503
متن پرسش
سلام علیکم. با تشکر از این که به سوال قبلی بنده پاسخ دادید. در پاسخ خود فرموده بودید که باید در ذیل شریعت و انقلاب اسلامی به استاد ارادت ورزید تا قلب آماده ی ارتباط با ملکوت استاد شود. اما من در خودم ارادت بسیار زیادی به استاد محترمم می بینم و در بحث علمی هم از شاگردان ممتاز ایشان هستم، اما باز هم از ملکوت استاد بی بهره می باشم. البته در رعایت آداب ظاهری خدمت استاد کوتاهی داشته ام، آیا ممکن است امتحانی در کار بوده باشد و من در آن امتحان ساقط شده باشم؟ چگونه می توانم پی به مشکل کار خود ببرم؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: رجوع به استاد ملکوتی از طریق ملکوت خودتان امکان دارد و با رعایت احکام الهی راه اُنس با ملکوت استاد گشوده می‌شود. لازم نیست تصور بفرمایید در امتحان ساقط شده‌اید، باید موضوع را با استمرار حل کرد. موفق باشید
3506
متن پرسش
سلام استاد. خسته نباشید. میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر شما مبارک باد.استاد در راستای رفع شح نفس و از بین بردن رذایل نفسانی، فوق العاده احساس می کنم باید حلم را در خودم تقویت کرده و غضب را مدیریت کنم. البته شرایط این مساله به سختی برایم فراهم می شود. من از کودکی هر موقع میخواستم به راحتی عصبانی می شدم و این در خانواده ما زشت محسوب نمی شد بعدها خودم را به جریان آموزه های اسلامی سپردم و تصمیم گرفتم روی صفاتم کارکنم. برادری دارم که در حد کمال سربه سر آدم می گذارد اصلا خوشش می آید اعصاب بقیه را خرد کرده و صدایشان را در آورد،-خلاصه نمی گذارد راحت و بدون عصبانیت روز را شب کنی- مادری دارم که به خاطر بیماری روحی که دارد مدام کارهایی انجام می دهد که آدم را عصبانی میکند-در واقع برادرم از روی تعمد و عمدا اعصابم را خرد می کند و مادرم از روی بیماری و غیرعمدی-خلاصه شرایط غضب بسیار مهیاست. من باید چه کنم؟آیا خداوند اجازه غضب را در این شرایط می دهد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: خداوند هرکس را برای رفع رذائل‌اش یک طور امتحان می‌کند و مهم‌ترین گردنه‌ای که باید از آن گذشت رذیله‌ی غضب است، رذیله‌ای که 6000 سال عبادت شیطان را یک‌ساعته به باد داد. پیشنهاد می‌کنم قسمت رفع غضب در کتاب «جنود عقل و جهل» از حضرت امام را خوب مطالعه کنید، بسیار کارساز است و متوجه باشید به هیچ وجه به مادر خود غضب نکنید که همه‌ی زحماتتان بر باد می‌رود. موفق باشید
3497
متن پرسش
سلام من نمی دانم در دانشگاه تدریس کنم یا نه. اگر بخواهم درس بدهم مجبورم به دختر ها هم نگاه کنم و ان ها هم معمولا حجاب درستی ندارند من چه کار باید کنم ایا در دانشگاه تحصیل نکنم که گرفتارگناه نشوم و سلوکم لطمه نخورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از دفتر مرجع تقلیدتان استفتا کنید، هر آن‌چه آن فقیه بگوید همان در سلوک شما مؤثر خواهد بود. موفق باشید
3498
متن پرسش
عرض سلام و وقت به خیر و تبریک ایام بارها برایم پیش آمده که در برهه ای (خصوصا بعد از انجام گناه و توبه) یک ذکر خاص یا یک آیه خاص یا یک روایت خاص، یا حتی یک بیت شعر عرفانی، برایم خیلی دلنشین و موثر می شود. به گونه ای که همواره آن را تکرار می کنم و با تکرار کردن آن نزدیک شدن به خدا و منتقل شدن به عالم معنی را احساس می کنم. اما متاسفانه بعد از مدتی مثلا یک ماه یا کمتر، دیگر آن طراوت و دلنشینی را برایم ندارد و لذا کمتر متوجه و متذکر خدا می شوم و متاسفانه به گناه می افتم. و این چرخه مدتی است برایم تکرار شده. مشکل چیست؟ آیا این تکراری و عادی شدن یک آیه یا یک معرفت یا مثلا دعای کمیل، امری عادی و طبیعی است و باید سالک الی الله برای سلوک هر برهه ای متوجه ذکر و حقیقت جدیدی بشود و با آن انس بگیرد؟ و یا اینکه مشکلی در من وجود دارد که این گونه می شود. لطفا مرا راهنمایی کنید. متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: آری این طبیعی است ولی هر اندازه دل را زنده نگه دارید آن اذکار به صورتی زنده سراغ شما می‌آید و هراندازه از گناه فاصله بگیرید و به معارف الهی مشغول شوید دل‌زنده‌تر می‌شود. موفق باشید
3499
متن پرسش
عرض سلام و وقت به خیر نیاز به مقبولیت یعنی محبوب سایر انسان ها بودن، نیازی فطری، غریزی یا وهمی است؟ من بعضا در خودم نیازی احساس می کنم که مثلا دوست دارم افراد مرا دوست داشته باشند و مثلا گاهی که می شنوم از کاری یا صفتی از من تعریف کنند، لذت می برم. می خواهم تکلیف خودم را با این احساس روشن کنم. آیا این حس از ناحیه شیطان است وباید سرکوبش کنم؟ متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: باید سعی کنید آرام‌آرام از این حالت آزاد شوید و به رضایت الهی فکر کنید. امام باقر«علیه‌السلام» می‌فرمایند: « «یا جابِر! اغْتَنِمْ‏ مِنْ اهْلِ زَمانِکَ خمْساً»؛ پنج چیز را در رابطه با مردم زمانه غنیمت شمار : «إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در مجلسى حاضر بودى و تو را نشناختند. «وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ و اگر از جلسه خارج شدى و به دنبالت نبودند. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشاوَر»؛ و اگر در جلسه بودى و از تو نظر نخواستند. «وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ یُقْبَلْ قَوْلُکَ»؛ و اگر نظر دادى و نظرت را نپذیرفتند. «وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ»؛ و اگر خواستگارى کردى و جواب ردّ دادند. این پنج حالت را غنیمت بشمار، نه این‏که از آن‏ها ناراحت شوى، چون امام (ع) مى‏خواهند که ارزش‏هاى اهل دنیا براى ما ملاکِ کمال و خوارى قرار نگیرد. مگر تو در این دنیا نیامده‏اى که عبودیت خود را تقویت کنى، سراسر این دنیا امتحان است براى اظهار عبودیت . موفق باشید
3483
متن پرسش
بنده جوانی 23ساله ام و در استانه ازدواج. متاسفانه علی رغم اینکه ازمضرات روخی وجسمی عمل خودازضایی اطلاع کامل دارم اما هنوز نمی توانم انرا ترک کنم لطفا کمکم کنید باتشکر
متن پاسخ
.باسمه تعالی؛ علیکم السلام: شاید مطالعه کتاب ادب خیال و عقل و قلب کمک کند. موفق باشید
3473
متن پرسش
چرا در سجده 7عضو قرار میگیرد و طواف 7شوط است؟ سر عدد 7چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: نمی‌دانم. ظاهراً موضوع تعبدی است. موفق باشید
3477
متن پرسش
سلام علیکم. اینکه در احادیث آمده رزق و روزی تضمین شده به چه معناست؟ یعنی اگر شغلی با درامد معینی داریم نباید شغل دوم نیز داشته باشیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بیکارید اگر درآمد کافی دارید به دنبال شغل دوم باشید؟ کتاب «جایگاه رزق در هستی» شاید در فهم این مطلب کمک کند. موفق باشید
3466
متن پرسش
سلام این چندمین باراست که ازشماسوال میپرسم وشماجواب نمیدهیدومیگویدیکباردیگرسوال رامطرح کنیدحکم داشتن مجسمه ویاحیوانات خشک شده در خانه چیست وچکاربایدکردبرای زیادشدن رزق وروزی ممنون میشم جواب بدهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این سؤال یک سؤال فقهی است و باید از مرجع تقلید خودتان بپرسید. موفق باشید
3460
متن پرسش
به نام خدا باسلام و تشکر فراوان از شما میخواستم از فرق غرور و تکبر مطلع شوم ؟ خدا حفظتان کند.التماس دعای فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ریشه‌ی غرور و حسد و کینه همه در تکبر است، وقتی انسان در مقابل حضرت حق تواضع لازم را نداشت در مقابل خلق خدا مغرور می‌شود و یا کینه می‌ورزد یا حسادت می‌کند ولی اگر متوجه شد هر کمالی که دارد از حضرت حق است دیگر جای غرور نمی‌ماند. موفق باشید
3440
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم می خواستم بدانم که روایات در مورد قمر در عقرب چقدر قطعی است؟ و اینکه با توجه به نظر مراجع مانند آقای مکارم که می فرمایند تقویم های نجومی موجود در بازار اعتبار ندارتد برای دانستن زمان مناسب امور و زمان های قمر در عقرب چه کنیم(مثلا برای زمان های مناسب بچه دار شدن) و از چه منبعی استفاده کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: من نمی دانم.آن‌هایی هم که این مورد را رعایت می‌کنند، احتیاطاً این کار را می‌کنند نه آن‌که کاملاً این موارد را پذیرفته باشند. به‌جز آن‌چه در رساله‌ها تحت عنوان حرام و واجب و مستحب و مکروه هست نمی‌توان به دیگر امورات اطمینان داشت. موفق باشید
3431
متن پرسش
سلام علیکم! شما در پاسخ به سوال 2757 که سوال کننده در مورد محتلم نشدن ائمه(ع) پرسیده بود؛ جواب داده بودید نمی دانید که احتلام افراد واقعاً ناشی از آلودگی ذهن است یا خیر؟! اما خوب ما در دعائی که در مفاتیح الجنان برای عدم جنابت داریم که در منابع متعدد نیز آمده است گفته شده:«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا خِفْتَ الْجَنَابَةَ فَقُلْ فِی فِرَاشِکَ- اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الِاحْتِلَامِ وَ مِنْ سُوءِ الْأَحْلَامِ وَ مِنْ أَنْ یَتَلَاعَبَ بِیَ الشَّیْطَانُ فِی الْیَقَظَةِ وَ الْمَنَامِ.» خوب از آنجائیکه طبق روایت احتلام ناشی از بازی شیطان با فرد است. پس آیا طبق این روایت می توان نتیجه گرفت کسی که واقعاً پاک پاک باشد از هر احتلامی بدور است؟! و هر احتلامی ناشی از بازی شیطان است؟!
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در همین دعا بین احتلام و سوء احتلام تفکیک کرده، پس می‌توان نتیجه گرفت هر احتلامی، بد نیست تا بگوییم شیطانی است. هرچند می‌توانید با این دعا از خدا بخواهید محتلم نشوید ولی نه از آن‌جهت که احتلام در هر شکل‌اش بد است و شیطانی است. موفق باشید
3424
متن پرسش
با سلام حضور استاد گرامی. استاد سوالی از حضورتان داشتم:استاد من سعی می کنم در عبادات مخلص باشم و در طول شبانه روز یک سری کارها را در راه خدا انجام میدم و دوست ندارم احدی از انها مطلع باشه؛ اما سر کار وقتی به وظایفم عمل می کنم -باتوجه به اینکه به لطف خدا از استعداد و توانمندی خوبی در کارم برخوردارم بدم نمیاد رئیسم بدونه مثلا فلان اقدام را من انجام دادم یا فلان مطلب را من تنظیم کردم، ته دلم خوشحال میشم که به خاطر اقدامات موثری که انجام میدهم مورد تشویق قرار بگیرم-البته نه اینکه مدام به این فکر باشم، با تحقیق روی روحیات و اخلاق و درونم فهمیدم که انگار بدم نمیاد رئیسم تشویقم کنه، (البته درمورد این آدم اینجوره)، استاد مدام با خودم درگیرم که خدایا! آیا باید در تمام احوال و کارها خالص باشم؟ یا در سرکار صرفا به وظایفم عمل کنم و حالا بدمم نیاد مورد تشویق قرار گیرم هم طوری نیست؟2.استاد سوال دومم اینه که سالها پیش یک روحانی می گفتن: نماز آمپر روحه و هر آدمی میخواهدبداند چقدر باخداست، پقدر به وعده های الهی یقین داره خلاصه چه بنده ایی به نمازش نظر کنه. استاد این حرف تاچه حد دقیقه؟اگه هست؛ چه کنیم نمازمون رو ارتقاء بدیم؟تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- چه اشکال دارد که هم انسان برای خدا کار کند و هم در ازاء انجام وظیفه در سر کار انتظار داشته باشد ارزش کارش را بشناسند فکر نمی‌کنم این دو با هم منافات داشته باشد چون در عرض هم نیستند بلکه در طول هم‌اند 2- حرف درستی است برای بررسی بیشتر به ابتدای کتاب «آداب‌الصلواة» از حضرت امام خمینی«رضوان‌اله ‌تعالی‌علیه» رجوع فرمایید. موفق باشید
3414
متن پرسش
باسلام -دریک تشکل اسلامی فعالیت میکردم ازبدو ورودبامسائلی همچون دروغ،تهمت،زیرآب زنی،عدم رعایت حقوق مادی ومعنوی افراد،تحقیرو...ازناحیه مسئولان این تشکل مواجه بودم اگرهم اعتراضی میکردیم برچسب منتقدبه مامی زدندبعضی هاگفتندبایدسکوت کنیدوصبرداشته باشیدیااینکه ازاین تشکل خارج شوید به نظرشماآیااین امرصحیح است؟لطفاراهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: اگر محیط نامناسب باشد بنده خارج می‌شدم. موفق باشید
3405
متن پرسش
با سلام و خدا قوت. «تأنی» یعنی چه؟ جایگاه «تأنی» در آموزه های اسلامی چیست؟ لطفا اگر آیه یا حدیثی در این باره هست بیان بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در روایت داریم: «التّأنّی من اللَّه و العجلة من الشّیطان‏» تأنی نوری و لطفی است که از طرف خدا می‌آید و عجله از شیطان است و از همین حدیث می‌فهمیم معنی تأنی روحیه‌ای است در مقابل عجله. موفق باشید
نمایش چاپی