بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32938
متن پرسش

طبق نظر کارشناسان، انسانها از نظر فکری به دوقسمت تقسیم میشند، اول افرادی که در حیطه‌ی خاصی ولی عمیق فکر می‌کنند (مثال دریاچه‌ای که عمق زیادی دارد)، ثانی افرادی که خیلی گسترده ولی سطحی، تامل و زندگی خود را می‌گذرانند (مثال دریای بزرگ ولی کم‌عمق) بنده تا به الآن هرکسی که عمیق فکر می‌کند را خیلی موفق‌تر دیدم تا دسته دوم!خودم به این نتیجه رسیدم که جزو دسته دوم هستم، دوستانی که دارم جزو دسته اول. هرجور نگاه می‌کنم می‌بینم این افراد بهتر فکر می‌کنند، بهتر تصمیم می‌گیرند و بطورکلی موفق‌تر هستند. اما برای دسته دوم که خودم جزوشون هستم حداقل شخصا چیز خاصی ندیدم و این مسئله من رو اذیت میکنه. وقتی می‌بینم رفقام خوب می‌فهمند خوب تحلیل می‌کنند و خوب بحث می‌کنند و سوال می‌پرسند و... ولی خودم هیچ، یک ناامیدی خاصی در وجودم پدید میاد، البته نه به این معنا که کاملا ناامید باشم و تو سر خود بزنم و...، از این جهت که بالاخره یک اذیت و آزار روحی خاصی داره و این رو نمیدونم چطور درمان کنم. حالا هم نمیدونم چقدر تونستم مسئله‌ای که تو ذهن هست‌رو روشن کنم، خواستم راهنمایی بفرمایید که برای درمان این روحیه چه کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمّق در معارف توحیدی و رعایت دستورات شرعی در امورات فردی و اجتماعی، انسان را به فطرتش نزدیک می‌کند که به گفته قرآن آن فطرت در همه انسان‌ها یکسان است و می‌تواند از طریق دستورات شرع در گستره حضور انسان‌های مؤمن حاضر شوند و از پوچی‌ها و تنهایی‌های مربوط به دنیاطلبی آزاد گردند. موفق باشید

32935
متن پرسش

عرض سلام و تشکر فراوان: استاد محترم برای مراقبه مخصوصا در مورد خطورات قلبی چه راهی توصیه می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در معارف توحیدی عمیق‌تر شویم، به همان اندازه خطورات، ضعیف‌تر می‌شوند. مباحث «معرفت نفس» جهت این امر می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

32933
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام ببخشید بنده یه مسئله ای دارم بنده وقتی توی خونه ام حالم خوبه و با خداوند به گونه و حد کنونی ام مانوسم وقتی میرم بیرون با اینکه گناهی ندارم و رفتارم عادیه تا حدودی برمی‌گردم به شدت سنگینی دل و احساس گناه رو در دل در عملم احساس می‌کنم و کل هیجان و انرژیم تخلیه میشه حتی اگه ۱ ساعت بیرون باشم یعنی به کُلی انگار از زنده به مرده تبدیل میشم در این حد خدمتتون عرض کنم. از نظر روحی مشکل بنده چیست؟ آیا مشکل است یا نه و اگر هست ریشه در چه دارد؟ راهکار ارائه بدید به فکر این افتادم از خانه بیرون نروم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به وسعت روحی خود فکر کنید، روحی که همواره به حکم وظیفه در صحنه‌های مختلف حاضر می‌شود و او را کاری از کاری باز نمی‌دارد. موفق باشید

32932
متن پرسش

سلام استاد: سوالی داشتم، اینکه این‌همه بدبختی واسه آدم پیش میاد هرچه انگار نماز و مومن تر باشی بدبختی بیشتر میشه و آقا بعضی مواقع به اینکه چرا خدا حرف ما رو گوش نمیکنه یا کمکی نمیرسونه حالمان خوب شود فکر می کنم علت اینها چیست؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه فکر کنید که حضرت ربّ العالمین می‌فرمایند: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»(بقره/۱۵۵) و البته شما را به پاره‌ای از سختی‌ها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم، و صابران را بشارت و مژده بده.

در آیه مذکور متذکر می‌شود چگونه خداوند با حضور در وظایف شرعی و رعایت دستورات الهی، صبر و شکیبایی را که عالی‌ترین نحوه بودن است، به انسان عطا می‌فرماید. همان صبری که جناب مولوی در إزای برخورد با سختی‌ها چنین توصیف می‌کند:

هله نوميد نباشي که تو را يار براند

گرت امروز براند، نه که فردات بخواند؟

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا

ز پسِ صبر تو را او به سرِ صدر نشاند

و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذرها

رهِ پنهان بنمايد که کس آن راه نداند

همگي ملک سليمان به يکي مور ببخشد

بدهد هر دو جهان را و دلي را نرماند

دل من گِرد جهان گشت و نيابيد مثالش

به که ماند به که ماند به که ماند به که ماند؟

هِله خاموش که بي گفت، از اين ميّ همگان را

بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند

موفق باشید  

32923
متن پرسش

 سلام علیکم: بنده به لطف خدا گاهی اوقات توفیق حضور در جلسات استاد جناب آقای طاهرزاده عزیز را پیدا می‌کنم، یه سوال داشتم از خدمتتون، دخترم ۱۴ سالشه، متاسفانه نمازهاشو با وجود تذکراتی که بهش میدم بصورت مرتب ادا نمیکنه، اگه لطف کنید و راهنمایی بفرمایید، برای پیگری مباحث استاد، با توجه به سن دخترم، با چه موضوع هایی، شروع کنم تا ان شاءلله قبل از اینکه خدای ناکرده، دیر بشه، مسیر فکری و اعتقادی صحیحی را براش فراهم کنم ان شاءلله، ممنون میشم اگه لطف کنید و راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را که روی سایت هست با او در میان بگذارید تا متوجه شود نفس انسان، امری است مجرد و ابدی و برای رشد امروزین خود و آبادانی فردای خود، عبادات الهی نقش بسیار اساسی دارند. موفق باشید

32919
متن پرسش

با سلام و عرض ادب: جناب استاد نظر شما درباره ترک ازدواج با هدف فعالیت جدی و تمام‌وقت در حوزه مهدویت چیست؟ با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شنیده‌ام که شخصی از حضرت علی «علیه‌السلام» می‌پرسد که ازدواج بکنم یا نه؟ و حضرت فرموده باشند اگر بخواهی به سیره حبیبم محمد «صلوات‌الله‌علیهّ‌وآله» عمل کنی، ازدواج کن. و اگر مایلی به سیره برادرم عیسی «علیه‌السلام» عمل کنی، ازدواج نکن. با توجه به این امر شاید بتوان گفت که ازدواج، از جهتی به روحیه افراد بستگی دارد و البته اگر چنانچه خطر به گناه‌افتادن برای انسان باشد، بر او واجب است در حدّ امکان ازدواج کند. موفق باشید

32917
متن پرسش

سلام علیکم: تمنا دارم پیام بنده را تا آخر با دقت بخوانید و جواب گویا، مستدل و کاملی دهید. در یکی از مساجد فعال و پویای جنوب تهران کار علمی و تربیتی می کنیم. بنا بر این در مورد کار تربیتی چند سوال داشتم. تربیت به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم صورت می پذیرد. بعضی از رفقای ما معتقد هستند که روش غیرمستقیم تاثیر بسیار بیشتر و ماندگاری طولانی تر هم دارد. روش غیرمستقیم از همان حدیث حدیث امام جعفر صادق (ع) استنباط می شود که می فرمایند: «كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم، لِيَرَوا مِنكُمُ الوَرَعَ وَالاِجتِهادَ وَالصَّلاةَ وَالخَيرَ، فَإِنَّ ذلِكَ داعِيَةٌ» این رفقای ما علاوه بر اینکه معتقد هستند تربیت غیرمستقیم تاثیر بیشتری دارد می گویند در این زمان تربیت مستقیم یعنی سخنرانی و عقاید و احکام و اینها برای بسیاری از نوجوانان به علت اینکه جذابیتی ندارد و اصلا چنین مواردی برای آنها موضوعیتی ندارد نباید مطرح کرد چون توجهی نمیشه و بلکه ممکنه مسخره کنند و یا زده شوند. بلکه باید اینها اول به یک رشدی برسند و بعد موارد مذکور را به آنها ارائه کرد. خب خود ما و بسیاری از افراد دیگر به همین صورت که از بچگی عقاید و احکام و تجوید یاد گرفتیم رشد کردیم و تربیت شدیم خب حالا سوال اینجاست که آیا در کار تربیتی برای نوجوانان نباید مباحث اصول عقاید به زبان ساده و روان را بیان کرد؟ آیا نباید از احکام صحبتی کرد؟ آیا نباید برای بچه ها صحبت معرفتی کرد؟ اگر خیر چرا؟ و اگر بله خب کتب و این موارد و محتوای آن را که برای نوجوانان جذاب باشد معرفی بفرمائید. در ضمن آقای علی صفایی حائری (ره) در کتاب نامه های بلوغ صفحه ۱۴۹ می گوید: «کسی که نه معرفت دارد و نه محبت و ایمان، کسی که در مقام عمل و اطاعت نیست؛ بر فرض برایش از احکام بگویی، فرار می کند؛ و بر فرض بر او سخت گیری کنی و تحمیل نمایی نفرت می آورد و عصیان و سرکشی نشان می دهد.» این جمله درست است یا خیر؟ دلیل خود را ذکر کنید لطفاً. ممنونم از حوصله و دقت نظر حضرتعالی تحت الطاف و عنایات الهی باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که باید به غیر از زبان و با حرکات و سلوک خود با جوانان و نوجوانان روبه‌رو شد، ولی در دل همان نوع روبرویی با جوانان  وظیه داریم در نشست ها و جلساتی صمیمی، مباحث معرفتی و حتی قرائت قرآن را با آن‌ها در میان بگذاریم و همان‌طور که ملاحظه می‌کنید جناب مرحوم صفایی حائری در همان کتاب خوب «نامه‌های بلوغ» مباحث عقیدتی را با فرزندشان در میان گذاشتند. موفق باشید

32915
متن پرسش

با عرض سلام و ادب: جوانی ۱۹ ساله هستم که الحمدلله توفیق بوده مشغول فعالیت های فرهنگی و طلبگی می‌باشم. بنده از کودکی عواطف خود را بروز می‌دادم و روحیه احساسی زیادی داشتم به شدت به دوستان و برادران دینی خودم عشق می‌ورزم و آنها را از صمیم قلبم دوست دارم اما راستش مدتی هست در شک و عذاب وجدان قرار دارم از طرفی نمی‌دانم آیا این موضوع هم جز مواردی هست که باید با نفسم مبارزه کنم و خودم را از ابراز محبت منع کنم؟ از طرف دیگر می‌ترسم ابراز محبت هایم خدایی نکرده از روی نفس و شهوت بوده باشد و‌ مثلا هربار که دوستان خود را در آغوش می‌گیرم مرتکب فعل حرام شده باشم و اثر و صور جهنمی در نفس خودم ایجاد کرده باشم به شدت این موضوع مرا اذیت می‌کند. لطفا مرا راهنمایی کنید چطور تشخیص بدهم و بفرمایید اگر کار اشتباهی انجام می‌دادم چطور اثرات آن را از بین ببرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره محبت به مؤمنین از الطاف الهی است ولی باید سعی کرد در این امور، افراط نکنیم تا واهمه به میان آید و مسیر ورود شیطان را هموار کند و به همین جهت ما را توصیه به تقوا می‌کنند به معنای آن‌که احساسات خود را کنترل کنیم تا از مرز تعادل خارج نشویم. موفق باشید

32900
متن پرسش

سلام: کسی در خفا گناهی رو انجام می ده (در نظر بگیرید رابطه نامشروع جنسی) و شخصی متوجه این قضیه میشه و افشا می کنه گناه کدوم یک بیشتره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو گناهکارانند. چه کار داریم که کدام گناهشان بیشتر است؟!! آن باید نزد خدا معلوم باشد. موفق باشید

32896
متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. فرمودید اگر پس انداز برای رفع مشکلی نباشد پولمان صرف نیازمندان بشود، اصلا در زندگی برای حوادث و مواردی که ممکنه پیش بیاد پس اندازی نداشته باشیم یا در حد منطقی طوری نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تا آن‌جا که می‌شود نباید با نظر به احتمالاتی که چندان هم قابل توجه نیست، خود را از توفیقات امروزین محروم کرد و گرفتار نوعی ثروت‌اندوزی شد، مگر پس‌اندازی معقول که بالاخره در هر زندگی معنا داشته باشد. موفق باشید

32894
متن پرسش

سلام علیکم استاد: بنده طلبه هستم و داخل شهر قم زندگی می کنم. هر روز برای درس با خودرو شخصی ام می روم. به لحاظ مالی اکثر مواقع الحمدلله دچار مشکلی نیستم و نه تنها روزی ام می رسد بلکه مقداری هم برای پس انداز باقی می ماند. مدتی است که در اسنپ ثبت نام کرده ام و هر روز وقتی می خواهم درس بروم یا از آنجا برگردم یک مسافر با خودم می برم و هزینه دریافت می کنم. آیا این کار من ناشی از صفت حرص است و من که پول به اندازه کافی دارم نباید این کار را بکنم یا اینکه نه چه اشکالی دارد آدم پول حلال در بیاورد. البته خودم می دانم یک مقدار اهل ثروت اندوزی هستم و خیلی پس انداز می کنم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید آیا این کارم مشکل دارد یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه نباید اشکال داشته باشد به شرط آن‌که به روحیه علمی و طلبگی‌تان لطمه‌ای وارد نکند ولی چنانچه فکر شما را مشغول ثروت‌اندوزی نماید و شخصیت علمی شما را مشغول خود کند؛ بهتر است دنبال نشود. موفق باشید

32890
متن پرسش

سلام و احترام: لطفا در مورد درمان بیماری ها و مشکلات با نگاه توحیدی و باور و یقین به رحمت خداوند اگر مطلبی هست بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند که در عین رجوع به طبیب، امیدوار درمان از طریق حضرت شافی باشید. موفق باشید

32887
متن پرسش

ضمن عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم: استاد من تا کتاب مصباح الهدایه امام خمینی (ره) با شما اومدم. اما هنوز این سوال برام حل نشده که : ۱. وقتی سیر ما بعد از مرگ ادامه داره چرا در دنیا با ریاضت کشیدن خودمون رو اذیت کنیم؟من در۱۷ سالگی کعبه را که دیدم دقیقا یک صحنه ی ملکوت را برای چند ثانیه دیدم و لذت غیرقابل وصفی را درک کردم که نوری سفید رنگ و با ابهت جلال و جمال را ازگوشه ی کعبه دیدم و... اما هنوز این سوال برایم بدون پاسخ است که وقتی مسیر ما بعد از مرگ ادامه پیدا می‌کند چرا علما این همه یه ریاضت اهمیت می‌دادند. اگر من الان خودم را ببینم بعد از مرگ که خودم را دیگر نخواهم دید. خلاصه اینکه من به لذت کشف واقفم ولی ریاضت بکشم که کشف کنم؟ خب بعدا کشف می‌کنم. ۲. استاد شما شرح صوتی فصوص الحکم هم دارید؟ فتوحات مکیه چطور؟ ۳. عرفان عملی رو چگونه شروع کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ریاضت‌های شرعی که موجب می‌شود انسان وجود خود را در جایگاهی بالاتر قرار دهد و خود را در عالی‌ترین امکانی که برایش هست، احساس کند چگونه می‌فرمایید اذیت‌کننده است؟ ۲. و ۳. آری! شرح صوتی «فصوص» و «منازل السائرین» انجام شده است. در این مورد خوب است با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بلگیرید. موفق باشید

32885
متن پرسش

سلام: من یه پسر ۱۷ ساله هستم و میل جنسی در این سن در من خیلی زیاد است و بارها و بارها بخاطر این به گناه افتادم ولی هر بار خیلی پشیمون میشم و از خدا و امام زمان خجالت می‌کشم و حتی روم نمیشه نماز بخونم ولی بازم شهوت بر من غلبه میکنه، امکان ازدواج هم که نیست من چطوری مبارزه کنم و جلوی خودم رو بگیرم؟! دیگه خسته شدم میخوام از این لجنزار گناه رها بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در محافل مذهبی و تعمق در معارف الهی و فاصله‌گرفتن از صحنه‌های تحریک‌کننده شهوات؛ نورِ عصمت را که لذت‌بخش‌تر از امور دنیایی است، احساس می‌کنید. از فعالیت‌هایی مثل ورزش و انس با رفقای مذهبی غفلت نکنید. زندگی‌نامه شهدا، جهان نورانیِ آن‌ها را در مقابل شما می‌گشاید تا با عزمِ بزرگ آن‌ها زندگی خود را شکل دهید. موفق باشید

32881
متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه ایام شهادت هست و در روز شهادت مـنـی که الـان آرایـشـگـر هـسـتـم امـروز بـعـد از ظـهـر مـشـتـری دارم درسـت کـنـم آنـهـا رو در گـنـاه شـون شـریـک مـیـشـم؟ مـرجـع تـقـلـیـد آقـای مـکـارمـ‌ شـیـرازی هـسـت.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو مانع همدیگر نیستند. مگر آراستن و زیباکردن افراد موجب غفلت از هر احترام به شخصیت‌های قدسی می‌شود؟ هر کدام در جای خود محترم است و ما نباید به دنبال انگیزه‌های افراد باشیم. موفق باشید

32880
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: چرا انسان بی توکل می‌شود؟ چرا در دل مشکلات ناامیدی از بیرون آمدن از مشکلات در بعضی انسانها بیداد می‌کند‍؟ عیب کار کجاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان از طریق ایمان و تقوا متوجه جهان گشوده و کیفی و معنوی که خداوند در مقابلش می‌گشاید، نباشد معلوم است که به خود واگذاشته می‌شود و محدود به تنگناهای امکانات خود می‌گردد. موفق باشید

32879
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر استاد گرانقدرم. با توجه به حدیث یابن جندب پس انداز کردن هم از غفلت هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌جایی که برای رفع مشکلی نباشد، پس انداز یعنی چه؟! چرا به نیازمندانش نرسانیم تا وسعت بگیریم؟ موفق باشید

32875
متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: من در مورد خواستن دنیا خیلی اذیت شدم هم دنیا رو می‌خوام هم آخرت و هر دو رو میخوام به کمال برسونم هم دوست دارم بهترین‌های دنیا رو داشته باشم هم آخرت ولی یک مدت طوری زندگی کردم که سعی کردم فقط آخرت رو بخوام و دنیا رو نخوام، این اتفاق کلا درونم رو داغون کرد و دیگه خودم نبودم و درواقع خواسته‌هام رو سرکوب کردم و اینجوری از خود واقعیم عقب موندم و بعدش به طور افراطی درگیر خواستن دنیا شدم طوری که آخرتم رو فراموش کردم و نمیدونم کی به تعادلم می‌رسم ولی هیچ فکری ندارم که این طوری که دارم پیش میرم کجاش اشتباهه اینکه ظاهر زندگیت رو هم بخوای به کمال برسونی اشتباهه؟ اینکه بهترین‌ چیزای دنیایی رو بخوای کجاش اشتباهه؟ چرا میگن زندگی لاکچری و تفکر کاخ نشینی بده؟ من این مدل زندگی اصلا انگار تو خونمه نمیتونم ازش جدا بشم و هیچ ایده‌ای برای جدا شدن ازش ندارم. لطفا راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» روشن می‌شود انسان وسیع تر از حضور دنیایی‌اش در نزد خود حاضر است و دنیا مانند بدن انسان، بستر تعالیِ ابعاد روحانی او است و از این جهت دنیا و بدن زمینه آن تعالی هستند، نه آن‌که خودشان هدف باشند. موفق باشید

32874
متن پرسش

سلام استاد: این جمله تان برایم بسیار دلنشین بود خواستم توضیحی، تفسیری، مطلبی هم بر آن اضافه فرمایید. به سوی جهانی که انسانیت انسان، محور تفکر باشد و قلبها آنچنان با عاطفه و عقلانیت به ظهور آیند که تحمل یک فقر و یک فقیر برایشان نماند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تمام دین و دینداری برای غمخواری و دلسوزی نسبت به خلق است در بحث «نبیّ و محبّت، ربوبیت و عبودیت»[1] . شواهد قرآنی مربوط به این موضوع به میان آمده است. موفق باشید

 

[1] - https://lobolmizan.ir/special-post/969

32869
متن پرسش

با عرض سلام: یکی از اقوام قبلا مردم میگفتن که نزول خور بوده و خودم ندیدم شنیدم و مطمئن نیستم که نزول خور هست... الان اگه من ازش پول قرض کنم بدون ربا مشکل داره؟ (قرض کنم ولی سودی بهش ندم و عین پول بهش برگردونم) ممنون میشم پاسخ بدین🙏🙏🙏🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. در ضمن به جهت کمکی که به شما می‌کند بهانه‌ای خوب است تا از خجالتش در آیید. مثل دادن هدیه‌ای. موفق باشید

32863
متن پرسش

سلام آقای طاهرزاده عزیز: دلنوشته ای با بغضی شکسته در گلو برایتان ارسال می‌کنم. جوانی ۲۸ ساله هستم. نزدیک ۱۰ سال هست که در فضای مسجد و جلسات قرآن و گروههای مطالعاتی شهید مطهری و جنابعالی (مانند شرح ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری و ...) هستم. و تحت تاثیر این فضاها و گروههای مطالعاتی در این ۱۰ سال سعی کردم زندگی خودم را رنگ و بوی دینی ببخشم. حداقلش این است که سعی کردم واجبات و محرمات رو انجام بدم. به عنوان مثال آنقدر در مسئله کنترل چشم در این ۱۰ سال مراقبت کردم که حتی زن برادر خودم را هم ندیدم. الان مرتکب گناهی شده‌ام که هیچ وقت فکر نمی‌کردم دچار این قضییه بشوم. نمی‌خوام گناهم را توجیه کنم ولی در سنی هستم که نیاز به ازدواج دارم و غریزه جنسی به شدت در من غلیان دارد. از طرفی شرایط ازدواج را ندارم. از نظر مالی هیچی ندارم. هیچی! لیسانس دارم ولی به ناچار کارگری می‌کنم. تازه به صورت مداوم هم نیست. خلاصه مسئله جنسی آنقدر بر من فشار آورد که نتوانستم کنترلش کنم. تا اینکه نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که نزدیک یک سال است که به کرار مرتکب دیدن فیلمهای مستهجن شدم. هر بار هم که مرتکب شدم به شدت ناراحت شدم و افسرده شدم که چرا این کار را کردم و خودم را نابود کردم. یادآوری مطالب شما در کتابهای ده نکته و برهان صدیقین و حرکت جوهری آتش درونم را چند برابر میکنه. چون می‌فهمم دارم چه بلایی سر نفس و صورتها و ملکات نفسانی خودم می آورم. ولی چه کنم که زور غریزه جنسی از دانسته‌هایم بیشتره. هر دفعه تصمیم گرفتم که دیگر سمت این کار نروم ولی به دو ماه نکشیده دوباره غریزه جنسی بر من فشار آورد و دوباره سمت این کار رفتم. اصلا باورم نمی‌شود که این من بودم که همچین کاری کردم. اصلا به من نمیاد همچین کاری بکنم. استاد محترم احساس می‌کنم هر کاری در این ده سال کردم همه به باد رفت. هر چند خدا می‌داند هیچ وقت قائل به این نبودم که کاری کردم. ولی نسبت به چشمانم خوشحال بودم که خدا توفیق داده و چشمهایم را کنترل کردم. به والله قسم خجالت می‌کشم با خدا و اهل بیت صحبت بکنم. نماز که می‌خوانم از خجالت می‌خواهم‌ آب بشوم. چندین مرتبه قول دادم به خدا و اهل بیت که دیگر نروم سمت این کار ولی دوباره و چند باره رفتم. و همین بدقولی خجالتم رو چندبرابر میکنه. حالم خراب است. از خودم ناامید هستم. اصلا بعید نیست که یکی دو ماه دیگر دوباره این کار را تکرار کنم. شما را به حضرت زهرای مرضیه قسمتان می‌دهم یه کاری برام بکنید. به خدا همین الان که این اسم مبارک رو به زبون آوردم خجالت کشیدم. همیشه در مجالس روضه، در مراسم احیا شب قدر، سر مزار شهدا و امامزاده ها یا در گوشه خانه با اشک و گریه و ضجه از این بزرگواران خواسته‌ام که کاری بکنند که دیگه من نرم سمت این کار ولی چند روز بعد دوباره مرتکب این گناه می‌شوم. استاد گرانقدر! دستم به دامنتان. به قدری این مسئله برایم مهم هست و به قدری از خودم بدم میاد که حاضرم سینه خیز بیایم محضرتان و کف پایتان را ببوسم. کمکم کنید از این لجن‌زار بیرون بیایم. شاید این بزرگانی (خدا و اهل بیت و شهدا و امامزاده‌ها) که بهشان توسل کرده‌ام جوابشان را در لسان شما گذاشته‌اند. الله اعلم شما یادم دادید از رحمت خدا مایوس نشم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که روایات ما متذکر این امر شده اند که بعضاً انسان مومن را به نوعی گرفتار نوعی گناه می کنند تا از عجب، آری! از عجب که بدتر از گناه است نجات دهند و بدین لحاظ از آن جهت که انسان مومن از گناهی که مرتکب شده متنفر است، می‌توان موضوع نجات از عجب را در آن گناه مدّ نظر داشت و جایی برای مأیوس شدن از ادامه دینداری نمی ماند بخصوص که شیطان نیز در این جریان فعال است که به هر شکلی انسان مومن را گرفتار گناهی بکند و سپس القاء نماید که زحمات انسان بر باد رفته است در حالیکه هرگز چنین نیست و به هر حال خداوند با الطاف خود کاری می‌کند که گناه برای انسان شیرین نباشد و اینجا است که در احوالات عرفا داریم بعضاً در یک گناهی که مرتکب شده اند ۷۰ مرتبه توبه کرده اند زیرا متوجه نقشه های شیطان در آن گناهی که مرتکب شده اند بوده اند و از رحمت الهی مأیوس نگشته اند. جا دارد که اولاً: سعی کنیم از صحنه هایی که شرایط انجام گناه فراهم می‌شود، پرهیز نماییم و ثانیاً: با روزه داری میل جنسی خود را در شرایطی که ازدواج فراهم نیست، قابل کنترل کنیم و از آن مهم تر اگر ذهن خود را مشغول امور الهی و بدن خود را مشغول فعالیتهایی  مثل ورزش بنماییم، از آن مهلکه ها إن شاءالله فاصله می‌گیریم. موفق باشید    

32861
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: من قصد دارم یک نفر را به سمت دین و مذهب ترغیب کنم و بهشون پیشنهاد دادم که با هم در جلسات شما شرکت کنیم. چون اهل کتاب خواندن نیستند. البته نیاز به کلاسهایی با بیان آسان دارند. ممکنه راهنمایی بفرمایید چه روزی و چه جلسه ای برای ایشان مناسب است؟ نیاز به اطلاعات و راهنمایی و بیان حقیقت زندگی برای رسیدن به آرامش دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید هر دو جلسه شنبه و دوشنبه هر کدام پیامی برای ایشان داشته باشد که خودشان بررسی کنند در کجای عالَم می توانند خود را بیابند وگرنه معلوم نیست که موضوعات جلسات مطابق مسائل ایشان باشد. موفق باشید

32858
متن پرسش

با سلام: راهکار عملی استاد برای باز شدن قفل قلب انسان و باز گشت به حالت قبلی آن چیست؟ راهکار عملی باشد چون احساس خوشایند که در قلب می کردم را ندارم و حس یک نوع گرفتگی در قلب را دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا بازگشت به گشودگیِ قبلی؟ امیدوار باشید اگر قبضی سراغ قلب آمد، مقدمه ای است برای بسطی بس افزون تر. به همین جهت جناب مولوی می‌فرمایند:
ای بردار عقل یک دم با خود آر /  دم به دم در تو خزان است و بهار
باید در هر قبضی به خود آییم که چگونه خود را در معارف و اخلاق و احکام بپرورانیم تا بسطی و بهاری بس روشن تر سراغ انسان آید و سنت توحید، چنین است که همواره باید با رفع حجابها به سوی او و باز نیز به سوی او رفت. برگشتِ به قبل نداریم. حضور در بسطی و بهاری بیشتر در پیش است. و راز استغفار همیشه در این رابطه است. موفق باشید    

 

32857
متن پرسش

بسم اللّه.. عرض سلام و ادب و زیارت قبولی ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره در مسیر توحید و نظر به حضرت رحمان، باید امیدوار بود. ناامیدی مربوط به کسانی است که با خدا معامله نکرده اند. موفق باشید

32853
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: ایام به خیر. استاد من سالها دغدغه ندانستن وظیفه ام را داشتم و همه اش در جا می‌زدم. تا روزی که به لطف خدا حج بیت الله الحرام نصیبم شد و وظیفه برایم روشن شد الحمدلله الان مدتی است که وظایف گوناگونی روی دوشم احساس می‌کنم (اعم از مادرداری، همسرداری، بچه داری و وظایف اجتماعی) اما در حد و حدود این وظایف مستأصل شده ام. تا فرزند جدید می آوریم نگران نرسیدنم به مادر هستم تا مشغول نوشتن می‌شوم نگران نرسیدن به بچه ها تا مشغول هماهنگی و شرکت در جلسات مرتبط با موضوع جمعیت می‌شوم نگران نرسیدن به همسر و... این گونه است که انکار در حال زندگی نمی‌کنم و در لحظه نمی‌دانم به کدام عمل برسم و چطور بین وظایفم جمع ببندم. موقع انجام دادن هر وظیفه نگران وظایف دیگر هستم و به فکر گذشته یا آینده و لذت عمل به وظیفه را نمی‌چشم. استاد میشه بهم وقتی بدهید حضوری در این موضوع خدمت برسم و بیاری خدا قلبم از نور کلامتون روشن بشه؟ ممنون که دعامون می‌کنید. عاقبت تون به خیر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به ملاقات حضوری نیست. بیشتر باید به حضوری که در سوره مرسلات بحث شد، توجه کرد. به همان معنایی که «کاری از کاری بازمان ندارد» و این یعنی حضورِ  توحیدی که در وصف حضرت حق مولایمان علی «علیه السلام» می فرمایند: «لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ » کاری او را از کاری باز نمی دارد زیرا در مقام توحید هر چیزی در اندازه خودش مدّ نظر انسان قرار می گیرد. به همان معنایی که عقل و شرع جایگاه هر چیزی را روشن می کنند. آری! کار آسانی نیست ولی سلوک توحیدی خود به خود چنین احوالی را برای انسان پیش می آورد و حتی به الهاماتی مفتخر می گردد. عمده استقرار در همان حالت توحیدی است که به تعبیر آیت الله حسن زاده موجب می شود تا «دست در کار و دل با یار» باشد.  موفق باشید

نمایش چاپی