بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31931
متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: با این احساس تنهایی باید چکار کرد؟ خیلی مراجعه میکنن ودنبال راهکار هستن غافل از اینکه بنده خودم بیشترین احساس تنهایی رو دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی و محبت و ایثار. موفق باشید

31930
متن پرسش

سلام استاد عزیز خدا قوت. استاد قلبم سنگینه. حال دلم یجوریه، دارم اذیت میشم یه مدته خدا بهم لطف کرده با سه تا بچه تو چند تا مجموعه دارم ایده میدم و اجرا می‌کنم. برخورد اطرافیان هم بهم بال و پر دادن. حالا توی خودم فکر کردم خیریه. گاهی شکر و گاهی استغفار می‌کنم. به خودم متذکر میشم ولی چیزی در درونم بیخودی باد کرده و نمی‌ذاره راحت نفَس بندگی ام بالا بیاد. داره بهم فشار میاد حس می‌کنم اخلاص کارم داره کم میشه. دوست دارم ازم تعریف میکنن انگار نفسم نمیتونه از تصمیمات مدیرها بی خبر باشه. دلم میخواد همه جا خودم مدیر باشم و نظر دهنده. برای این کار تلاش می‌کنم تا جایی که به خواسته ام می‌رسم و بعدش... می‌خواستم از بعضی انصراف بدم و به جای مسئول اصلی مسئول فرع بشم و نخوام همه جا خودم نظر بدم اما گفتم شاید پاک کردن صورت مسئله باشه. امیدوارم خدا از طریق شما راه نجاتی بفرسته برام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ره رو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود». آری! هنر ما گشودگی نسبت به نظر و نظریات دیگران است و نه در خودماندن. موفق باشید

31929
متن پرسش

سلام علیکم استاد: در روایات که تاکید بسیاری بر رو به قبله خوابیدن شده است منظور چه حالتی هست؟ ۱. حالتی که فرد محتضر را رو به قبله می کنند در حالی که کف پای فرد به سمت قبله است ۲. حالتی که فرد میت را درون قبر می گذارند و صورت او را به سمت راست و قبله می چرخانند در روایات هم بارها آمده است که فرد مومن به سمت راست می خوابد آیا به همین حالت دوم اشاره دارد؟ لطفاً استنباط خود را از احادیث ذیل این موضوع بیان بفرمائید. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم آیت الله ملکی تبریزی حالت دوم را توصیه می‌فرمایند که صورت رو به قبله باشد. موفق باشید

31926
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود: ۱. آیا کدح یا همان رنج، سنت لا یبدل الهی در زمین است که در همه اعصار و در هر شانی از شئون حق بر انسان تقدیر می‌گردد؟ ۲. آیا انسانی که برای رسیدن به آینده مهدوی که تمام نسبت های حاکم در عالم توحیدی می‌گردد باید رنج بکشد تا از کمیت ها عبور کند و به کیفیت ها برسد، در آن آینده مهدوی رنجی نخواهد داشت؟ ۳. و مگر می‌شود در کره ای خاکی که از جنس ماده است زندگی کرد و کمیت نداشت و سراسر کیفیت بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه! زیرا بنا به فرمایش جناب مولوی:

ور به هر زخمی تو پر کینه شوی                        پس کجا بی‌صیقل آئینه شوی

«کدح» همان صیقلی است که انسان نیاز دارد تا به درخشش آید. ۲. رنجی که جان را به شکوفایی می‌آورد و سختی‌هایی که تکامل‌ساز است، از آنِ ما و سختی‌هایی که جهان مدرن به بشر تحمیل کرده و تکامل‌سوز است؛ از آنِ بایدن و ترامپ ۳. آری! کمیّت‌ها هم در جهان کیفی برای انسان با وجه کیفی ظهور می‌کنند و لذا فرمود:

«سر پیری جوان شدن عشق است / این جهان آن جهان شدن عشق است». یعنی در جهان کمیّت‌ها، کیفی‌بودن مدّ نظر است. موفق باشید

31922
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت: برای بخشش گناهان به غیر از استغفار کار دیگری هست که انجام بدهیم؟ گاهی با توجه به شرایط جدیدی که پیش می آید متوجه نمی‌شویم که کاری گناه یا اشتباه است تا چند بار تکرار می شود و بعد می فهمیم اما کار از کار می گذرد یا اینکه مطالعه می کنیم یا سخنرانی گوش می دهیم اما توان تشخیص تفصیل را توجه به آن اجمال نداریم در این موارد باید برای پیشگیری از گناه چه کنیم؟ چون متاسفانه بیشتر اوقات با تجربه و آزمون و خطا متوجه حقایق می شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همیشه قصه بشر همین بوده است که بعضاً خطا می‌کند و حضرت حق او را متوجه خطایش می‌نماید تا با نور توبه به سوی پروردگارش برگردد. به گفته جناب مولوی:

ای خدا ای فضل تو حاجت روا

با تو یاد هیچ کس نبود روا

این قَدَر ارشاد، تو بخشیده ای

تا بدین، بس عیب ما پوشیده ای

گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن

مصلحی تو ای تو سلطان سُخن! 

کیمیا داری که تبدیلش کنی

گرچه جوی خون بود، نیلش کنی

این چنین میناگری ها کار توست

این چنین اکسیرها اسرار توست

آری! سنت توبه، موضوع بسیار مهمی است و واقعاً با طلب مغفرت مسئله حل می‌شود زیرا او توّاب است مگر تجاوز به حق النّاس که باید آن را جبران کرد. پیشنهاد می‌شود کتاب «با دعا در آغوش خدا» را که روی سایت هست مطالعه بفرمایید. موفق باشید   

31910
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: استاد جان دیدن فیلم های سکسی و پورن به قصد سرگرمی جایز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً حرام است. زیرا روح و روان و قلب انسان را تماماً آلوده و فاسد می‌کند و امکان اُنس با انوار الهی را از انسان می‌گیرد. این جریان، یکی از خطرناک‌ترین جریان‌هایی است که شیطان برای بشر آخرالزمان به میان آورده است. موفق باشید

31906
متن پرسش

سلام استاد عزیز: راجع به آیت الله حسینی تهرانی می‌خواستم نکته‌ای را خدمت شما عرض کنم. احساس می کنم حتی آقای محمدصادق تهرانی یعنی فرزند ایشان نیز به گونه ای که مطالب را در کتاب نور مجرد درباره ایشان گفته‌اند که اینطور برداشت می شود که گویا تنها و تنها در این زمان ایشان بودند که به درجات عالی توحیدی رسیدند و هر کدام از علما بالاخره در زندگیشان یک اشکالی پیدا می‌شود. و تنها کسی که به مقام توحید مطلق رسیده است ایشان می‌باشند یا حداقل به جامعیت ایشان کسی نیست. من کاری به عقاید آقای محمد محسن طهرانی ندارم که معلوم الحال است بلکه بحثم با آقای محمد صادق است. استاد در نور مجرد ایشان را خیلی بزرگ نمایی کرده اند بگذارید یک مطلب جالب خدمت شما بگویم همانطور که می دانید حتی آقای محمد صادق تهرانی که میانه ای خوبی با انقلاب دارد قائل به جدایی حیات سلوکی و حیات سیاسی شاگردان آقای تهرانی است. یعنی آنها حیات سلوکی خود را ذیل ایشان تعریف می‌کنند و حیات سیاسی خود را ذیل امام و رهبری. استاد عزیز بنده از یکی از شاگردان آیت الله سعادت پرور پرسیدم که آیا شما چنین عقیده ای دارید و آیا آیت الله سعادت پرور اینگونه فکر می کردند؟ البته اسمی از آقای علامه طهرانی نبردم. ایشان به شدت موضوع را رد کردند و فرمودند مرحوم استاد سعادت پرور به هیچ عنوان حیات سلوکی خود را جدایی از حیات سیاسی نمی دانستند و خود را ذیل امام در زمان حیاتشان و ذیل رهبری در بعد از حیات امام قرار داده بودند. والسلام علی من اتبع الهدی. امید که دل در گرو انقلاب و رهبری و امام داشته باشیم به جای بزرگان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امر هستم. می‌ماند که ما چه وظیفه‌ای داریم؟ به نظر بنده در عین احترام به علامه طهرانی به عنوان دانشمندی ارزشمند، برای افرادی که حضرت امام و رهبری را تنها در امر سیاسی محترم می‌شمارند، مانند خود مقام معظم رهبری، برایشان احترام قائل هستیم. در حالی‌‌که سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام «رضوان‌الله‌ تعالی‌علیه» سلوکی است که ما را در هویتِ «حق الیقینی» مستقر می‌کند و در دل آن حاج قاسم‌ها ساخته می‌شود. زیرا اینان افق شخصیت خود را حضرت امام و رهبری قرار داده‌اند. موفق باشید

31896
متن پرسش

سلام خدمت استاد: چه می‌شود که طلب ها تغییر می‌کند؟ برای مثال چگونه فردی که در مسیر مبانی معرفتی در حال حرکت است و به قول خودمان سیروسلوک می‌کند به فردی تبدیل می‌شود که دچار امیال دنیوی شده و دچار دنیا زندگی می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به گفته جناب مولوی: «ای بردار عقل یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». انسان باید بتواند در خزانِ روح خود، خود را حفظ کند و منتظر حضوری باشد بالاتر از حضور گذشته. ولی متأسفانه بعضی‌ها چون در خزانِ روح خود قرار می‌گیرند این گونه عمل نمی کنند. به سخن جناب مولوی در دیوان شمس نظر کنید و رازِ ریزش‌های از انقلاب اسلامی را در عین بی‌صبری نسبت به دولت آقای رئیسی که تازه کار را شروع کرده است، بیابید که چگونه قصه بعضی چنین است:

اندک اندک روي سرخش زرد شد

اندک اندک خشک شد چشم ترش

وسوسه و انديشه بر وي در گشاد

راند عشق لاابالي از درش

اندک اندک شاخ و برگش خشک گشت

چون بريده شد رگ بيخ آورش

اندک اندک ديو شد لاحول گو

سست شد در عاشقي بال و پرش

عشق داد و دل بر اين عالم نهاد

در برش زين پس نيايد دلبرش

خواجه مي گريد که ماند از قافله

ليک مي خندد خر اندر آخرش

عشق را بگذاشت و دم خر گرفت

لاجرم سرگين خر شد عنبرش

ملک را بگذاشت و بر سرگين نشست

لاجرم شد خرمگس سرلشکرش

خرمگس آن وسوسه ست و آن خيال

که همي خارش دهد همچون گرش

موفق باشید      

31891
متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با عرض معذرت دیروز امتحان نسبتا شدیدی برای من در حیطه ی شهوت جنسی بوجود آمد و الحمدالله ۹۰ درصد سربلند بیرون آمدم و مهارش کردم. بعد از آن و تا امروز دچار کسالت عجیبی شدم و انگار حالتی از کرختی و له شدن روحی برایم ایجاد شده. ممنون میشم راهنمایی ام کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم حالت پیش‌آمده حالت بدی باشد. نوعی به خود آمدن است برای حضور در ساحتی برتر که هنوز به خوبی در چشم‌انداز ما قرار نگرفته است تا به سوی او قدم بزنیم. موفق باشید

31890
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: چند سالی است به علت عدم تربیت قوه خیال، متاسفانه قوه خیالم از کنترلم خارج شده و تصاویر و افکار نامناسب در خصوص افراد (بعضا سوءاخلاقی) در مقابلم قرار می دهد. این مورد برایم آزار دهنده و خسته کننده شده است. راه مبارزه با این پدیده شوم چیست؟ به عبارتی نحوه ریاضت قوه تخیل چگونه است تا بتوانم افسار آن را در اختیار عقلم قرار دهم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسئله را نباید امری غیر عادی بدانید. بالاخره  «آب گِل خواهد که بر دریا رود / گِل گرفته پای او را می‌کشد» و این خطورات و صورت‌های خیالی همان گِل‌هایی است که جلوی ما سبز می‌شوند تا مانع سیر ما گردند. راه حلّ آن توجه به جهان اولیای الهی است و با اذکاری مثل صلوات و یا سوره قل هو الله احد، نظر را به افقِ افق‌ها معطوف می‌داریم و از خیالاتِ پیش‌آمده عبور می‌کنیم. موفق باشید   

31888
متن پرسش

با سلام: استاد کجای کار من اشتباه است؟ چرا با من حرف نمی زنید؟ از من نا امید شدید؟ اشتباهاتم زیاد است ولی جهتم عوض نشده. خیلی از بهبودی اوضاع دلسرد می شوم وقتی جواب پرسش های مرا نمی دهید، خدا را صدا می‌زنم اما با پاسخ های شما جواب او را می شنوم اگر تقدیر من سر کردن روزگار در تیمارستان است بمن بگوئید راضی هستم. فقط اگر خدا همین را بخواهد. من که دیگر به درد نمی‌خورم در جامعه نمی توانم جایگاهی داشته باشم ودرساختن گلستانی که گفتید مشارکت کنم. همه درها به رویم بسته شده، من دختر خانه نشین نیستم. اما انگار تقدیر این است، ممکن است به نحوی در کارم گشایشی حاصل شود؟ راستش امیدم در حال اتمام است و همینطور انگیزه ام. دوست داشتم از جوانی ام بیشتر استفاده کنم اما نشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران خود نباشید به تقدیری که خداوند برایتان پیش آورده، راضی باشید خداوند هم همین را دوست دارد. موفق باشید

31887
متن پرسش

اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر قرآن. لطفا ی منبع معرفی کنید برای ارائه مقاله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خاصی به نظرم نمی‌آید. منابعی مثل «مهجة البیضاء» نکات خوبی در این رابطه دارد که تحت عنوان «راه روشن» ترجمه شده است. موفق باشید

31883
متن پرسش

یا مهدی ادرکنی: سلام علیکم. خدا بر توفیقاتتان بیفزاید ان شاءالله. استاد من سالهاست توفیق بهره گیری از مطالب حضرتعالی رو دارم بحمدالله. استاد، شوهر من شخص مومنی است نمازهاشونو با حال و شوق می خوانند قرآن رو دوست دارند و تلاوت می کنند و... اما در مواردی حق من رعایت نمیشه، چون ایشون هم نظرات حضرتعالی رو قبول دارند گفتیم به شما مراجعه کنیم. استاد عزیز، ما در خانه مان را که باز کنیم مسجد است، یعنی رو بروی خانه ما مسجد است و نماز جماعت هم برگزار می شود، همسر من که از صبح تا شب سر کار است و من چشم براه آمدنشان هستم، می‌گویند الا و لابد من باید بروم مسجد محله مادرم اینا، نماز بخوانم، چون از کودکی در آنجا خاطره دارم و....، محله زندگی ما منطقه ۴ است محله مادرشون منطقه ۱۵، فلذا از سر کار بدون این که بیان خونه_ معمولا_ می‌روند مسجد محله شون، ۳ ساعتی طول می کشد حدود ساعت ۱۰ شب میان خونه، آن موقعی که می آیند باید برنامه کاری فرداشون رو هماهنگ کنند و معمولا با من حرف نمیزنن. من از شدت کمبود محبت مانده ام چکار کنم. ببینید من هم به فضل خدا اهل دین و دیانتم، عاشق اهل بیتم، اما هر زنی نیازمند محبت شوهرش است این حس را خدا در نهادش گذاشته، ایشون به این موضوع دقت ندارند. تفریح ما هم فقط خانه مادرشان است که مرا می‌گذارند آنجا و می‌روند مسجد، و من باز هم تنها هستم، در مسجد هم فقط نماز نمی خوانند که، می روند بلندگو رو می‌گیرند یاسین، دعا کمیل و....وقتی سوار ماشین می شویم برویم خانه مادرشان چون در خانه فرصت حرف زدن نیست تا می آیم حرف بزنم بهم تشر میزنن که سوار ماشین شدیم باید قرآن بخوانی، شروع می کنن چهار قل، قدر ، کوثر و.....تا بیام حرف بزنم قرآن تمام شده رسیدیم، استاد من بهشون میگم پیغمبر صلوات الله می‌فرمایند ساعتی نزد همسرت بنشینی از اعتکاف در مسجد من بهتره و... زیر بار نمیرن. به هرکس میخواد ازدواج کنه میگم با یک آدم معمولی که دین معمولی داره ولی هوای زن رو داره و مسئولیت پذیره و به زنش محبت میکنه ازدواج کنید و با این مومنای این مدلی ازدواج نکنین. همیشه یاد مثال امام صادق علیه السلام می افتم و اون فرد تازه مسلمان مسیحی. استاد یعنی کار ایشون درسته؟ توقع من که میگم برو مسجد کوچه خودمون، که اتفاقا جوان‌ها هم می آیند و می شود کار فرهنگی هم کرد، به جای مسجد محله خودشان که فقط چند پیرمرد و پیرزن می آیند، اشتباه است؟ استاد شوهر من اهل کار خیر هم هست، بنده هم قبل از ازدواج اهل کار خیر بودم اما حالا اسم کار خیر میاد چهارستون بدنم میلرزه، همسر من بخش عمده همون یه کم وقتش که میمونه رو میره دنبال کار خیر: برای فامیل و دوست و آشنا و غریبه و... میرن مرغ قربونی می کنن و بعد دونه دونه توزیع میکنن بین فقرا. کلی لباس و... از اقصا نقاط جمع و توزیع می کنن، سبد غذایی درست میکنن بین فقرا توزیع می کنن، و هزار جور کار دیگه... که معمولا هر روز انجام میدن و وقتی برای من نمی‌ذارن. حالا اگر من بگم یه چیزی برای خونه بگیر معمولا چندین روز طول میدن که یا خودم باید برم بیرون بخرم یا با دعوا و تشر بخرن. حالا مثلا بگم پیاز بگیر میره تعمدا بدترین پیاز رو که جوانه زده و ریز و بیخوده می‌خره بعد که میگم آخه یک مقدار چیز بهتر بخر شروع به نفرین میکنه که خدا نعمت رو ازش بگیر و... تو قدر نعمت الهی رو نمی دونی و... حال آنکه برای دیگران که میخواد بخره چیزهای خوب میخره، استاد آیا اسلام این رو میگه؟ من خودم شاغلم، به راحتی هم میتونم دست ایشون رو از همه چیز قطع کنم و خودم رئیس خانه شوم اما شرع و اخلاق بهم این اجازه رو نمیده که همسرم رو از ریاست ساقط کنم حال آنکه ایشون اجازه تماشای تلویزیون رو نمیدن، آشپزخانه رو گرفته دستش، اگر خلاف میلش رفتار بشه بداخلاقی می کنه و... خلاصه من علیرغم میل باطنیم مجبور میشم داد بکشم تا دست برداره، خب چرا یک مرد مومن باید زنشو به اینجا برسونه؟ همیشه بهش میگم هرکسی جای من بود از دین و دیانت زده می شد. نه دلخوشی نه تفریح، شما فکر می کنید منظور من از تفریح رستوران و شهربازیه؟ من شخصا به اینجور جاها علقه و علاقه ندارم، من دلم میخواد یه جمعه غذا درست کنم بریم زیارت شهید حججی رحمت الله علیه، بیرون چای و غذامون رو بخوریم و بیاییم. بریم گلستان شهدا، باغ رضوان سر مزار پدرم. اما ایشون فقط فقرا. فقط مسجد. تازه معتقدند عقد موقت ثواب دارد! در حالیکه اینطور نیست و ثواب ندارد حتی رهبری هم فرمودند، بعد به دوستانشون که میگن همسرانشون سرد هستند و... از بین خانمهای فقیر یک مورد صیغه ای معرفی میکنن، و من بهشون میگم این راهش نیست و اون آقا باید همسرش رو درمان کنه و الان راههای نوین و سنتی فراوانی هست، به جای اینکه بنیاد خانواده بپاشه، چون روح زمانه ما اینه که چون خانمها غالبا و اکثر خانمهای مذهبی سعی میکنن حق همسر رو ادا کنن، نمی پذیرن که شوهرشون دنبال این برنامه ها باشه، فلذا خانواده میپاشه... در مجموع البته من نمیگم همسرم هیچ خوبی ندارن، اینطور نیست،خوبیهایی هم دارند، اما کلیت شخصیت ایشان و خیلی از آقایان متشرع با همسرشون، نوعی دگم بودن و احساس عقل کل بودن است، در حالی که زنانی که در دامان انقلاب اسلامی رشد کرده و بالنده شده اند، هیچ چيز از یک مرد کامل کم ندارند، اما برخی از مردان مذهبی به همسرشان به چشم کنیز نگاه می کنند، این باعث سرخوردگی شدید این بانوان میشه، استاد تصور و خواست همیشگی من از همسر مومن، کسی در افق سیره شهدا بود اما... استاد جان، تو رو خدا یه کم این مومنها رو نصیحت کنید، شاید به حرف شما گوش بدن، من میگم اگر ندیدید اون دنیا همین مرد خوش اخلاق و خوش خونه ها، که نصف شما هم دوندگی نکردن، ولی با خانوادشون خوبن، درجاتشون از شماها بالاتر نبود. استاد حق و حقوق زن چیه در زندگی؟ آیا این دین عمرگونه درسته؟ سپاس از لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور که تشخیص داده‌اید این افراد بعضاً میدان عمل را و گشودگی نسبت به آن‌جایی که باید گشوده باشند را، فراموش می‌کنند. مسلّماً در تنهاییِ ابدی‌شان از این نوع خلأهایی که در این دنیا پر نکرده‌اند اذیت می‌شوند. انسان عاقل انسانی است که متوجه شود وظایف او در این صحنه و این زمان و این شرایط چیست. آقای قرائتی می‌فرمودند میهمان پدر شهیدی بودیم و برای تجدید وضو مجبور شدم پله‌های زیادی را پایین بروم. همین‌که وضو گرفتم دیدم پدر پیر آن شهید حوله‌ای را جهت خشکاندن دست و صورتم تقدیم کرد. به او گفتم مستحب است آب وضو را خشک نکنیم. و او گفت همان خدایی که گفته است آب وضو را خشک نکنید، نگفته است دست ردّ به عطایی که پدر شهیدی این‌همه پله را طی کرده و آورده است، نزنید؟!

قصه ما مذهبی‌ها همین‌طور است. یک‌جایی را در نظر می‌گیریم و جاهایی را در نظر نمی‌گیریم. خوشا به حال مؤمنینی که با گشودگی خود همه جوانب را در نظر می‌گیرند و به وسعت انسانی خود نسبت به همه انسان‌ها فکر می‌کنند. موفق باشید     

31868
متن پرسش

سلام: بنده ی مشکلی دارم اینکه تو چند روز و... خیلی خوبم اما می‌بینی بعد از چند روزی یک بی‌احترامی می‌کنم یا عصبانی میشم و پرخاشگری می‌کنم بعد از پرخاشگری به خودم که میام، یک دفعه با خودم میگم که همه چیز پرید دیگه هیچی نداری و نتیجه می‌گیرم که من چند روز خوبم با یک پرخاشگری می‌پره و دوباره روز از نو روزی از نو. اینطوری باشه من دیگه هیچ رشدی نمی کنم😭😭😭 چی کار کنم؟ راهکار چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری: داستان همه ما از همین جنس هاست و با نظر به اولیای معصوم به هر حال به خود می آییم و این افتادن و برخاستنها به مرور کمتر و کمتر میشود. نباید مأیوس بود. موفق باشید

31867
متن پرسش

سلام علیکم: ببخشید بنده یک گره ذهنی دارم و آن این هست که: توصیه شده که تسوف نکنید و کار امروز را به فردا میاندازید سوال و مشکلی که برای بنده هست: من عادت به این برنامه کردم که صبح برای نماز صبح که بیدار می‌شوم نخوابم و درس بخوانم و... و اگر یک روزی که نرسیدم به برنامه ام و یا تنبلی کردم، و شبش تا نیمه شب بیدار بمانم، فردایش را بکل تقریبا از دست می دهم و کسل و بی حال و اصلا تمرکز برای کاری ندارم با این وجود چکار کنم؟ باز هم برای جبرانِ امروز، شبش بیدار بمانم و فردایم را از دست دهم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد در عین رعایت برنامه، نباید به خود سختگیری کنید و مدارا با خود نیز لازم است. موفق باشید

31865
متن پرسش

سلام خدمت استاد ارجمند: آیا شما دیدن فیلم و سریال هالیوودی یا انیمیشن را به قصد تنوع برای سالک خوب می‌دونید؟ البته هر دو سانسور شده باشند و به مقدار کم مثلا یک یا دوبار در هفته تماشا بشوند. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحب‌نظر نیستم زیرا به‌کلّی در فضای این امور قرار ندارم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید

31859
متن پرسش

سلام جناب استاد: در مورد گناهان جنسی که اخیراً مورد سوال قرار گرفته، خصوصاً در مواردی که حالت مزمن و اعتیاد پیدا کرده، اغلب با صرف توکل و مجاهدت معنوی قابل درمان نیست و ما بارها از نوجوانان و جوانان می‌شنویم که هیچ طور نمی‌توانند بر این عادات غلبه کنند. این ها وقتی حالت بیماری پیدا کند جنبه های عصبی دارد، گاه مزاجی و ژنتیکی هم دارد. خصوصاً در صورت ضعف اعصاب مرکزی یا اعصاب تناسلی یا تندی مزاج عموما فقط از روش های طبی و تغییر سبک زندگی این اعتیادهای جنسی قابل درمان است و صرف توصیه به توبه و توکل حال بیمار را بدتر و فقط احساس گناه را در او تشدید می‌کند. بنا به اطلاع و تجربه بنده برخی اطبا سنتی نسخه های مفیدی برای درمان این بیماری های جنسی دارند که کسانی که گرفتارند حتماً باید رجوع کنند. البته به نظر من در نهایت وظیفه ارگان های نظام مثل مدرسه و دانشگاه و صدا و سیما است که با توجه به شیوع بیماری های رفتاری جنسی در این دوره به مقوله راهنمایی و درمان مبتلایان بپردازند. الان که نوجوانان و‌ جوانان فعلا در آتش شهوات رها هستند و ظاهراً مسئولان فرهنگی هم برنامه ای برای این معضلات ندارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! گناهان جنسی اگر بر اراده انسان غلبه کند، همان‌طور که می‌فرمایید باید به طبیب رجوع نماید. ولی همین‌که طرف متوجه گناه‌بودنِ عمل خود است، نقش مؤثری در زیرپاگذاردن آن میل دارد. حتماً اطلاع دارید از عده‌ای که با همین توبه‌ها به‌کلّی راه‌شان تغییر کرد و خداوند آن‌ها را متوجه زشتی گناهشان نمود. موفق باشید

31857
متن پرسش

باسمه تبارک و تعالی سلام علیکم: طلبه جوانی هستم که چند سالی در حوزه نفس کشیده و رفت و آمد کردم. در این سالها به لطف خدا پایه های درسی را طی کرده و دروس سطح را به پایان رساندم. علاقه و ارادت شدیدی به امامین انقلاب سلام الله علیهما دارم و سالهاست که سیر مطالعاتی خود را بر محور منظومه فکری آن دو حکیم بصیر تنظیم کردم. علاقه زیادم به مطالعه و درس و تبلیغ باعث شده تا امروز و در سن ۳۲ سالگی علیرغم داشتن یک رزومه علمی پژوهشی و تبلیغی قابل توجه چون دستم از پول خالی است و دستاورد مالی نداشته و اولیات اقدام برای ازدواج در شرایط فعلی جامعه را ندارم خانواده (پدر و مادر) ضمن فاصله گرفتن از حوزه و نظام، به شدت و از سر خیرخواهی بر خروج بنده از حوزه و رفتن به خدمت سربازی و نهایتا ورود به یک شغل و حرفه برای کسب درآمد تاکید می کنند. از آن استاد عزیز تقاضامندم حقیر را در موارد زیر آگاه کرده و راهنمایی بفرمایید ۱. خروج از طلبگی مصداق گناه کبیره تعرب بعد الهجره است؟ ۲. چگونه والدینم را اقناع کنم که هم به هدف برسم هم ادب و احترام مراعات گردد و هم در طلبگی بمانم؟ ۳. برای امرار معاش طلابی که وضع زندگی شان از زهد نیز فراتر رفته و روی زهد را سفید کرده و در عین حال به کلاس و درس و بحث و تبلیغ علاقمند هستند چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ دعاگویم و محتاج دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با حوصله و خوشرویی مسیر طلبگی را حفظ کنید، بهتر است. ولی هیچ‌وقت خروج از طلبگی به معنای گناه نیست، چه رسد به گناه کبیره! تصور بنده آن است که خود خداوند آنچه رزق ما است به وقتش می‌رساند مشروط بر صداقت و تواضع. موفق باشید

31854
متن پرسش

با سلام خدمت استاد مهربانم: با تشکر از وجود شما، من نیازی به حرز بستن در خود نمی بینم، اما ممکن است بستن آن در حکم مدارا بگنجد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرز امام رضا «علیه‌السلام» انشاءالله کمک می‌کند. موفق باشید

31853
متن پرسش

با سلام استاد: ۱. اگر شخصی مهمان ما شود که به هر نحوی ما مجبور به تکریم او باشیم هر چند با ما اختلاف عقیده داشته باشد یا نمی‌دانم ممکن باشد تکریم او جایز نباشد اما ما مجبور به حفظ ظواهر و مدارا باشیم حتی با اینکه سخن هایش ضد حکومت، دین وغیبت باشد این اجازه را داریم که در آن جلسه بنشینیم؟ چقدر حدود نشستن ما در آن جلسه باشد که هم دینمان به خطر نیفتد و هم دنیایمان از این سخت تر نشود؟ و اگر سوالاتی از ما بپرسد که ممکن باشد کسی از پاسخ ما برنجد ولی پاسخ ندادن به آن شخص هم مقدور نباشد بهترین کار چیست؟ گاهی حتی گفتن حقیقت هم آسیب رسان است اما سکوت هم... جایی را در نظر بگیرید که حتی از معذرت می خوام دستش..یی رفتن ما هم داستانها ساخته اند. ۲. در رفتن به مهمانی ها چطور اگر ما نتوانیم در مقابل اراده جمع به دلایلی بایستیم و بدانیم مثلا اگر عروسی است موسیقی حرام و رقص دارد و طولانی در آن می مانند و یا جلسات مهمانی شب نشینی یا طولانی یا پر از غیبت و... است، و وظیفه ما در آن زمان مثلا مطالعه می باشد اما مجبور به حضور در آنجا شویم، حکم برای ما چیست؟ آیا ذکری هست که خود را مشغول به آن کنیم؟ یا کاری هست که بتوانیم انجام بدهیم؟ ۳. در مقابل جاهلی که به دلایل ظاهرا درست ولی باطنا معیوب قصد آسیب زدن به ما را دارد چه رفتاری صحیح است؟ تا چه حد مجاز به سکوتیم؟ ۴. در مورد برخورد درمهمانی ها ونحوه ار تباطات با توجه به شرایطم خیلی دوست دارم بیشتر بدانم آیا منبعی در سایت برای این امر وجود دارد؟ یا نصیحتی دارید که به من لطف فرموده و ارائه دهید؟ البته من پرسش های سایت را تا حدودی بررسی کرده ام ولی چون مقتضای شرایط افراد با هم متفاوت است مزاحمتان شدم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام از موضوعاتی که فرمودید در جای خود بحثی جداگانه دارد. در مورد میهمان داریم: «أَكْرِمِ الضَّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كَافِرا» زیرا احترام به او موجب می‌شود تا او در دل خود نسبت به ما و عقاید ما نرم شود. آری! ما با جدال به جایی نمی‌رسیم سعی کنید در این موارد موضوع را عوض کنید. بحث مدارا، رویهمرفته مهم است که روایات آن ذیلاً خدمتتان تقدیم می‌شود. در عروسی‌ها تا آن‌جا که می‌شود موسیقی و رقص زن برای زن را بنا به فتوای بعضی از مراجع حمل بر حلّیّت بکنید مگر آن‌که اختلاط زن و مرد در میان باشد که باید چنین جلسه‌ای را ترک کرد. موفق باشید

فرهنگ «مدارا» که در متون دینی و روایات بر آن تأکید می‌شود، حکایت از آن دارد که انسان‌ها می‌توانند با حضور در سنتی خاص و تاریخی معین به فهمی نائل شوند که محصول و برآیند گفت‌وگوی طرفین است، بدون آن‌که نتیجه نهایی گفت‌وگو از قبل قابل پیش‌بینی باشد. بلکه رابطه‌ای دیالکتیکی در میان است و از این جهت گفته می‌شود «فهم»، یک رخداد است که به گفته جناب گادامر با ادغام افق‌ها پیش می‌آید.

معلوم است که در سنت مدارای مدّ نظر دین، هرکدام از افراد افق‌هایی را مدّ نظر دارند که آن مدارا از سنت و تاریخی که افراد در آن هستند شکل گرفته و در بستر گفت‌وگویی که پیش می‌آید «فهم» رُخ می‌دهد و بدین لحاظ فهم، امری است تاریخی و همواره رو به جلو.

با توجه به این امر نظر می‌کنیم به روایات وارد شده از طریق رسول خدا «ص» و ائمه معصومین «ع».

روايت شده كه خداوند تبارك و تعالى به رسول گراميش «ص» وحى نمود؛ همچنان كه در برابر فرائض و واجبات مسئوليت دارى و نسبت به آن‌ها مؤاخذه مي‌شوى، در باره مدارا كردن با مردم مؤاخذه خواهى شد. (بحار الأنوار، ج‏68، ص: 90)

رسول خدا «ص»  فرمودند: «مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ»‏ (الكافى، ج 2، ص 117.) مدارا با مردم نيمى از ايمان است و نرمش با آن‌ها نيمى از زندگانى. این بدان معنا است که باید اندازه فهم مردم را از دین و وظایف دینی رعایت کرد.

رسول خدا «ص» می‌فرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ- مُدَارَاةُ النَّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ وَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ خِفَّةُ لِحْيَتِه‏» ريشه‏ خِرد پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است در غير ترک حق، و از خوشبختى مرد است كمىِ نزاع و جنگ.

از حضرت باقر «ع» هست که: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ»‏ براى هر چيزى قفلى است، و قفل ايمان نرمش است. و یا می‌فرمایند: «مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِيمَان‏» هر كه را نرمش بهره دادند، برای او بهره‌ای از ایمان را مقرر کرده‌اند.

از حضرت صادق «ع» هست که فرمودند:«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِيلُهُ أَضْغَانَهُمْ». (اصول كافى، ترجمه كمره‏اى، ج‏4، ص: 359) به راستى خدا تبارك و تعالى اهل نرمش است نرمش را دوست دارد و از نرمشِ او با بنده‏ ها است كه كينه ‏ها را از سينه ‏هاى آن‌ها در كشد. مسلّم یکی از موارد رفق با مردم همان است که انتظار نداشته باشیم همه آن‌طور که ما دین را می‌فهمیم آن‌ها هم به همان صورت بفهمند.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «ص»: «الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْم»‏ نرمش ميمنت دارد و سخت‌گيرى شوم است. و همچنان حضرت می‌فرمایند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ‏» نرمى روى هر چه گذاشته شد، آن را زينت داد و از هر چه برداشته شد، زشتش ساخت. پس در واقع با رفق و مدارا بهتر می‌توان افراد را با خود همراه کرد و نسبت به آنچه حق می‌دانیم وارد نمود.

پیامبر خدا «ص» می‌فرمایند: «إِنَّ فِي الرِّفْقِ الزِّيَادَةَ وَ الْبَرَكَةَ وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْر» در نرمى، زيادى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد از خير محروم گشت. این نشان می‌دهد اگر علامه دهر هم باشیم ولی اهل مدارا نباشیم برکتی برای خود و دیگران نداریم.

امام صادق «ع» فرمودند: «مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر» از هر خاندانى كه نرمى دور شد، خير از آن‌ها دور گشت. (الكافي، ج‏2، ص: 119) و رسول خدا «ص»  می‌فرمایند: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض»‏ خداوند به همان‌گونه‌ای که به من در مورد واجبات امر کرده، در مورد مدارا با مردم نیز امر فرموده. زیرا در چنین فضایی است که انسان‌ها احساس می‌کنند می‌توانند وارد تاریخی شوند که با انقلاب اسلامی شروع شده و انقلابیون به آن‌ها سخت‌گیری نمی‌کنند.

31852
متن پرسش

با سلام: ببخشید من باز مزاحم اوقات شما می‌شوم، گاهی مسائلی پیش می آید که کار درست و یا غلط را تشخیص نمی دهم یا هر آنچه می‌دانم را انجام می دهم اما باز هم نتیجه درست نیست و وجود مشکلاتی را می فهمم، ایراد کار من چیست؟ من خیلی از افراد را می بینم که بدون آنکه تزکیه کرده باشند یا زحمتی به خود بدهند به راحتی صلاح خود را تشخیص می دهند پس چرا من هر کاری و تلاشی که می کنم از چاهی که درون آن افتاده ام در نمی آیم؟ چرا هیچ کسی نباید در کنار من باشد چرا باید همه چیز را به تنهایی تجربه کنم و بفهمم؟ چرا من باید تا این حد سختی و رنج را تحمل کنم؟ و چرا هیچ گشایشی غیر از پرتاب شدن در ...نیست؟ من به خدا باور دارم به اینکه راه درستی هست اما واقعا دارم خرد می‌شوم و گاهی به مرگ عامدانه فکر می‌کنم ولی جسارت آن‌را ندارم ولی شاید روزی پیدا کنم، فکر می کردم شما و اسلام و دین پاسخ درست هستید پس چرا نتیجه ایی نمی گیرم؟ یعنی باز هم در حال افراط و تفریط هستم؟ دعا کنید زود این دنیا را ترک کنم. شاید دعای شما در حق من مستجاب شود. ما زیاران چشم یاری داشتیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا می‌کنم جهانی را خداوند مقابل شما بگشاید که متوجه شوید تنهایی هم در جای خود نه‌تنها بد نیست، بلکه خودش جهانی است. در این مورد به جزوه «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید

31842
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: استاد در خصوص بعضی موارد که سوال بعضی از دوستان هست که درگیر گناه هستیم (عموما جنسی) و بارها توبه می کنیم و توبه می شکنیم اغلب هم شما پاسخی به این مضمون داده اید که توبه نشانه این است که خدا شما را به حال خود رها نکرده و اگر صد بار توبه شکسته ای باز آی و اینکه آنقدر این توبه را ادامه دهید تا به نور آن مشکلات حل شوند و توجه به مهمان ناخوانده بودن گناهان (البته صحبت و پاسخ شما روح خودش رو داره و من صرفا تیتر راه کار رو منظورم بود) بعضی موارد پیش میاد دوستی سوالی می پرسه، سعی می کنم به پاسخ شما ارجاعش بدم ولی وقتی ماها متن پاسخ رو برای کسی ارسال می کنیم اون حضور شما هم کمتر دیده میشه و شاید بیشتر راهکار برای افراد می مونه. سوالم این بود آیا با این وجود و با این نگاه ، هنوز نمی شه یک راهکاری هم ارائه داد که از شر این شیاطین خلاصی پیدا کرد؟ مثلا آیا به کسی که در سوریه و یا در یمن در برابر دشمنان می جنگه صرف این دلگرمی که بالاخره جبهه حق پیروز است کافیست یا این که باید یه دفاع ضد موشکی بهش داد که بتونه تهاجم هوایی رو دفع کنه، یک عبادتی، ذکری، دعایی چیزی بالاخره مثلا نمازهای نافله و دعاهای در تعقیب اون و یا چه بدانم استاد سامانه پدافند هوایی نیازمندیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دفاع ضد موشکی که به خوبی بر آن تأکید دارید، همان حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است که انسان معنای خاصی از جنس معنایی که شهدا برای خود یافتند، می‌یابند و از این طریق با مقابله با صحنه‌های فساد دشمن به زیباترین شکل پاکدامنی و عفت خود را حفظ می‌کند زیرا می‌داند که قضیه، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی است و لذا زشتیِ این نوع گناهان را از زاویه اجتماعی و سیاسی آن مدّ نظر قرار می‌دهد. و این‌جا است که توبه او راهی می‌شود برای هرچه بیشتر نزدیک‌شدن به جهانی که شهدا در آن وارد شده‌اند یعنی توبه‌ای سلحشورانه. موفق باشید

31836
متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: استاد گرامی دوستی دارم که دارای تحصیلات عالیه در رشته فقه و تفسیر و الهیات و مطالعات فراوان در این رشته هستند و آثار خوبی هم برجای گذاشته اند و به چشم دیده ام که مورد عنایت اهل بیت علیهم السلام بوده اند ولی متاسفانه هنوز به پذیرش عقلی و حسی و عاطفی نسبت به شخص آقای خامنه ای به عنوان ولی فقیه نرسیده اند و دچار شبهه هستند. پس از فوت آیت الله لنکرانی (به عنوان مرجع تقلید ایشان) به حضرت آقا رجوع کردند و در حال حاضر مدتهاست که قصد رجوع به حضرت جوادی آملی را دارند و اندیشه ها و بیانات ایشان را به خود نزدیکتر می دانند و به عبارتی بیشتر قبولش دارند. با دفتر آقای جوادی آملی تماس گرفته و درخواست تغییر مرجع خود را مطرح کردند و پاسخی که شنیدند این بود که باید دو عالم دیگر برتری آقای جوادی بر حضرت آقا را تشخیص دهند تا ایشان بتواند چنین تغییری انجام دهد. حال این پاسخ هم به شبهه های ایشان دامن زده و هم شرایط را سخت تر کرده. آیا هیچ دو عالم دیگری پیدا می شود که حکم برتری آقای جوادی بر حضرت آقا را بدهند؟ آیا چنین پاسخی از دفتر آقای جوادی درست آست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اعلمیت مرجع تقلید است به آن معنا که در همه ابعاد اسلام، اعلم باشد و معلوم است که اگر تشخیص دهیم مرجعی از همه ابعاد نسبت به مرجع ما اعلم است، عقلاً اقتضاء می‌کند که از اعلم تقلید کرد. موفق باشید

 

31835
متن پرسش

حاج آقا وقتتون بخیر: جوانی هستم ۳۰ ساله و متاهل، با اینکه رشته تحصیلی من علوم معارف هست اما متاسفانه اهل معصیت (عموما جنسی) هستم. با اینکه می‌دانم در محضر خداوند هستم و اعمال من ضبط میشه و با اینکه می‌دانم گناه خواری دنیا و عذاب آخرت را به دنبال دارد، با اینکه می‌دانم ابدیت در پیش داریم و در این فرصت محدود دنیا باید برای ابدیتمان تلاش کنیم اما مع الاسف با اینکه می‌توانم اما در برابر وسواس نفسانی و شیطانی مقاومت نکرده و به راحتی مرتکب گناه می‌شوم. و در موقع گناه هیچ چیزی از قبیل شاهد بودن خدا، یاد مرگ و عذاب های اخروی و ... بروی من موثر نیست. رزائل اخلاقی و راه های دفع آنها را تا حدودی می‌دانم اما مشکل اصلی این است که اراده و عزمی برای تقوا و پرهیز از گناه ندارم، چه باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که متذکر گناه‌بودنِ این اعمال هستید، آن را لطف خدا بدانید که حضرت حق شما را به خود واگذار نکرده و البته متوجه باشید گناهانی که دین الهی متذکر آن می‌شود، عواملی است که انسان را از حضور در عوالم پاک و جهان‌های معنوی محروم می‌کند. موفق باشید

31834
متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: عیدتون مبارک. من ۴ ماهه که عروسی کردم و یک هفته بعد از عروسی مادرم را پیش خودم آوردم چون هیچ جایی را نداشت و پیش اقوام بود در حال حاضر پیش من زندگی میکنه. اما همسرم بشدت مخالفه و همیشه سر این موضوع با من دعوا میکنه نظر شما چیه من مادرم رو کجا ببرم؟ نه هزینه دارم نه سرمایه ای خیلی جاها مراجعه کردم اما بی فایده بود خود. هشمندم راهنماییم کنید. من بین مادر و همسر گیر کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرف امروزی جامعه آن است که افراد نیاز دارند در زندگی خود تنها باشند پس اگر چاره‌ای دارید که مادرتان داخل زندگی‌تان نباشد، بهتر است. البته اگر همسر شما تحمل کند تا عزّت آن مادر حفظ شود مطمئن باشند برکات زیادی در زندگی‌اش وارد می‌شود. ولی این نباید تحمیلی باشد. موفق باشید

نمایش چاپی