بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31833
متن پرسش

استاد گرامی سلام: هنگام خواندن سوره مبارکه مریم (س) موضوعی که نظرم را جلب کرد موضوع روزه سکوت بود بنظرم رسید آن زمان رسم بوده و اینکه آرزو کردم کاش در زمان ما هم رسم می شد تا از فضیلت سکوت جامعه بهره مند شود می خواستم نظر جنابعالی را بدانم. با تشکر التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت در روایت داریم تا آن‌جا که ممکن است کثرت کلام و پرحرفی نداشته باشیم. رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در توصیه خود به جناب اباذر می‌فرمایند: «يَا أَبَا ذَرٍّ اتْرُكْ فُضُولَ الْكَلَامِ- وَ حَسْبُكَ مِنَ الْكَلَامِ مَا تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ» اى اباذر! زيادى سخن را واگذار و كافى است ترا در سخن گفتن آنقدر كه ترا به نيازت مي‌رساند. موفق باشید

31831
متن پرسش

با سلام: استاد سوالی از خدمتتان داشتم اینکه، زمانی که اراده و علم و حیات مطلق، اراده و خواستی را برای زندگی شخصی داشته باشد، این شخص که نمودی از حیات و علم است در خود چه احساسی را یافت می کند یا چه دریافتی از درون خود خواهد داشت؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان ذیل اراده الهی قرار گرفت آن‌چنان احساسی به سوی او می‌آید که خود را نه‌تنها غرق حضور خدا می‌یابد، بلکه نسبت او با عالم، نسبتی می‌شود که خداوند با عالم دارد. معنای درک حضور تاریخی آن است که در منظر تفکرِ خود این پرسش را داشته باشیم که در موقعیت تاریخی که در آن قرار داریم، خدا با ما چه نسبتی برقرار کرده و ما نیز چه نسبتی باید با او برقرار کنیم؟ دعا و مناجات کمک می‌کند تا در درک جایگاه تاریخی خود حضوری مناسب پیدا کنیم و جهت درک صحیح جایگاه تاریخی خود امیدوار به توجه خاص او باشیم و نسبت به درک سعه‌ حضوری که باید داشته باشیم از او بخواهیم قلوب ما را بعد از هدایت‌مان به چیز دیگری متمایل نگرداند. حضور ذیل اراده‌ الهی که تاریخ را فراگرفته، با خدای رسمی ممکن نیست. حاضر شدن در بطن حیات اجتماعی با برقراریِ نسبتی که با خدا شکل می‌گیرد ممکن است، وگرنه بر اساس توهّمات‌مان عمل می‌کنیم و بی‌آینده می‌مانیم. موفق باشید

31829
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت و آرزوی سلامتی خدمت استاد محترم و تشکر از الطاف شما، ببخشید من تا جایی که یادم هست گاهی اوقات در حین خواب بد دیدن بیدار می‌شدم اما بدنم تکان نمی خورد و شروع به داد زدن می کردم اما دهانم باز نمی شد تا بعد از چند ثانیه صدایم به حالت ناله در می آمد و دیگران را خیلی بد بیدار می کردم والبته گاهی هم فقط با داد از خواب می پریدم، این چه حالتی هست؟ چرا پیش می آید؟ باید برای رفع آن چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. سعی کنید در روز با روحیه‌ای آرام با مسائل زندگی برخورد کنید و شب‌ها هر چه قدر ممکن است زودتر بخوابید. موفق باشید

 

31819
متن پرسش

با سلام و عرض احترام خدمت استاد گرانقدر: به تازگی با شخصی آشنا شده ام که در زمینه علم فیزیک و نجوم تبحر دارد و می تواند از روی تاریخ دقیق تولد و اسم فرد و مادر او راجع به مقدرات آن فرد، ویژگیهای شخصیتی و حتی میزان عمر تقریبی و اجل معلق و امثالهم را پیش بینی کند. البته ایشان راهکارهای قرآنی در راستای رفع نواقص شخص و فرمایشات بعضا عرفانی هم دارند. از آنجایی که بنده بسیار دیر اعتماد می کنم و نگران افتادن در دامهای گوناگون شیاطین در عصر حاضر هستم می خواستم نظر شما را راجب این موضوع و صحت و سقم آن جویا شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید ما در این وادی‌ها وارد شویم. ما با واردشدن به معارف حقه الهیه، مسیر خود را بهتر می‌توانیم پیدا کنیم. موفق باشید

 

 

31812
متن پرسش

سلام علیکم: بنده زندگی پر از پستی و کمی بلندی داشتم، و نظرم اینست که این پستی ها در من نهادینه شده است، هم اکنون در حوزه علمیه تحصیل می‌کنم، شدت علاقه ام به گناه بسیار است، هرچند که حاضر به انجام آنها نیستم، اما به شدت روح و روان من را آشفته کرده و از زندگی باز مانده ام، با متعدد افرادی هم در میان گذاشتم اما جواب نگرفتم، زندگی برایم سرد و سیاه شده، می‌دانم برای عبادت آفریده شده ام اما فقط می‌دانم و ایمان ندارم، کل ماجرای حوزه آمدنم هم معجزه بود، هیچ چیز مرا خوشحال نمی‌کند، فقط به فکر اینم که بروم پی دنیا و اشتباه کردم که اینجا آمدم، اما میدانم که کامل با پوچی روبرو می‌شوم، دلم مرگ می‌خواهد، التماس دعا، خیر خدا سمت شما ریزان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامه حسن‌زاده می‌فرمایند اگر ما خود را با معارف الهی و قرآنی مشغول نکنیم، قوه واهمه ما را با وَهمیات خود مشغول می‌کند. تعمق در معارف الهی کارساز است. موفق باشید

 

31811
متن پرسش

با سلام: استاد چطور سوء تفاهمات را رفع کنیم طوریکه به اشتباه نیفتیم؟ گاهی حتی با گفتن حقیقت کسی حرف ما را باور نمی کند!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با ارتباطی نرم و با برخوردی شیرین و با صفا، إن‌شاءالله سوء تفاهم‌ها از بین می‌رود.
فرهنگ «مدارا» که در متون دینی و روایات بر آن تأکید می‌شود، حکایت از آن دارد که انسان‌ها می‌توانند با حضور در سنتی خاص و تاریخی معین به فهمی نائل شوند که محصول و برآیند گفت‌وگوی طرفین است، بدون آن‌که نتیجه نهایی گفت‌وگو از قبل قابل پیش‌بینی باشد. بلکه رابطه‌ای دیالکتیکی در میان است و از این جهت گفته می‌شود «فهم»، یک رخداد است که به گفته جناب گادامر با ادغام افق‌ها پیش می‌آید.
معلوم است که در سنت مدارای مدّ نظر دین، هرکدام از افراد افق‌هایی را مدّ نظر دارند که آن مدارا از سنت و تاریخی که افراد در آن هستند شکل گرفته و در بستر گفت‌وگویی که پیش می‌آید «فهم» رخ می‌دهد و بدین لحاظ فهم، امری است تاریخی و همواره رو به جلو.
با توجه به این امر نظر می‌کنیم به روایات وارد شده از طریق رسول خدا و ائمه معصومین.
روايت شده كه خداوند تبارك و تعالى به رسول گراميش «ص» وحى نمود؛ همچنان كه در برابر فرائض و واجبات مسئوليت دارى و نسبت به آن‌ها مؤاخذه مي‌شوى، در باره مدارا كردن با مردم مؤاخذه خواهى شد. (بحار الأنوار، ج‏68، ص: 90)
رسول خدا«ص» فرمودند: «مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ» ‏(الكافى، ج 2، ص 117.) مدارا با مردم نيمى از ايمان است و نرمش با آن‌ها نيمى از زندگانى. این بدان معنا است که باید اندازه فهم مردم را از دین و وظایف دینی رعایت کرد.
رسول خدا«ص»  می‌فرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ- مُدَارَاةُ النَّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ وَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ خِفَّةُ لِحْيَتِه‏» ريشه‏ خِرد پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است در غير ترک حق، و از خوشبختى مرد است كمىِ نزاع و جنگ.
از حضرت باقر «ع» هست که: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ»‏ براى هر چيزى قفلى است، و قفل ايمان نرمش است. و یا می‌فرمایند: «مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِيمَان‏» هر كه را نرمش بهره دادند، برای او بهره‌ای از ایمان را مقرر کرده‌اند.
از حضرت صادق «ع» هست که فرمودند: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِيلُهُ أَضْغَانَهُمْ». (اصول كافى، ترجمه كمره‏اى، ج‏4، ص: 359) به راستى خدای تبارك و تعالى اهل نرمش است نرمش را دوست دارد و از نرمشِ او با بنده‏ ها است كه كينه‏ ها را از سينه‏ هاى آن‌ها در كشد. مسلّم یکی از موارد رفق با مردم همان است که انتظار نداشته باشیم همه آن‌طور که ما دین را می‌فهمیم آن‌ها هم به همان صورت بفهمند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «ص»: «الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْم»‏ نرمش ميمنت دارد و سخت‌گيرى شوم است. و همچنان حضرت می‌فرمایند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ‏» نرمى روى هر چه گذاشته شد، آن را زينت داد و از هر چه برداشته شد، زشتش ساخت. پس در واقع با رفق و مدارا بهتر می‌توان افراد را با خود همراه کرد و نسبت به آنچه حق می‌دانیم وارد نمود.
پیامبر خدا «ص»  می‌فرمایند: «إِنَّ فِي الرِّفْقِ الزِّيَادَةَ وَ الْبَرَكَةَ وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْر» در نرمى، زيادى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد از خير محروم گشت. این نشان می‌دهد اگر علامه دهر هم باشیم ولی اهل مدارا نباشیم برکتی برای خود و دیگران نداریم.
امام صادق «ع» فرمودند: «مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر» از هر خاندانى كه نرمى دور شد، خير از آن‌ها دور گشت. (الكافي، ج‏2، ص: 119) و رسول خدا «ص» می‌فرمایند: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض»‏ خداوند به همان‌گونه‌ای که به من در مورد واجبات امر کرده، در مورد مدارا با مردم نیز امر فرموده. زیرا در چنین فضایی است که انسان‌ها احساس می‌کنند می‌توانند وارد تاریخی شوند که با انقلاب اسلامی شروع شده و انقلابیون به آن‌ها سخت‌گیری نمی‌کنند. موفق باشید   

 

31809
متن پرسش

سلام: شاید بیش از صد بار برای یک گناه توبه کردم و توبه را شکستم، از خداوند نا امید نیستم ولی از خودم نا امید شدم، خسته شدم از توبه کردن، هر چه می‌خواهم خودم را در جهان انقلاب اسلامی حاضر کنم نمی‌شود دو سوال دارم: ۱. چکار کنم که از این مشکل رهایی پیدا کنم حال خرابی دارم. ۲. آیا این نا امیدی از خودم در اصل همون نا امیدی از خداست؟

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مگر به ما نفرمودند:
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
خداوند دوست دارد که توّاب بودن خود را به بندگانش بنمایاند. تعجب نمی‌کنید که چگونه بعد از هر گناهی میل توبه کردن در شما می‌افتد، آیا این قصه تجلی نور حضرت توّاب نیست که می‌خواهد همچنان‌که او به سوی شما می‌آید، شما به سوی او روید تا شما را در بر بگیرد و مزه زندگی را، آری! مزه زندگی را با بندگی او به شما بچشاند؟ همین‌که توبه می‌کنید مطمئن باشید پس خداوند دست از سر شما بر نداشته و شما را به خود وانگذاشته. معلوم است هنوز شمایید و انس با خدا، گناهان، مهمان‌های ناخوانده‌ای هستند که بالاخره نمی‌توانند در قلب شما جا خشک کنند. موفق باشید     

 

31808
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخی: رضایت خدا نصیبتون ان شاالله، استاد ۲ تا سوال در رابطه با دعا داشتم خدمتتون در شرح نامه ۳۱ در مبحث دعا فرمودین که ما بدون هیچ واسطه ای با خدا میتونیم مرتبط باشیم و نیازی به واسطه نداریم (نقل به مضمون) اما برخی از بزرگان می‌فرمایند که ما نمیتونیم مستقیما با خداوند مرتبط باشیم و فقط ایمه میتونن بدون واسطه با خداوند این ارتباط رو داشته باشن، حالا چه جوری میشه بین فرمایش شما و ایشان ارتباطی برقرار کرد؟ و مطلب دوم اینکه شما در پاسخ سوالی در رابطه با دعا فرمودین که دعا حتما تاثیر داره و ما باید دعا کنیم، باز بعضی از بزرگواران اظهار می‌دارند به اینکه اصل و نفس دعا برای ارتباط با خداست، وگرنه خداوند هر جور که خودش صلاح بدونه عمل میکنه و دعای ما تاثیری نداره، چه اینکه خیلی از دعاهای ما برآورده نشده و کلا درصد کمی از دعاها اجابت میشه و دعای ما در تحقق خواست ما خیلی نقشی نداره. استاد ممنون میشم این ۲ ابهام رو پاسخ بفرمایید. خیر ببینین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌جا که فرمود: «وَإِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَإِنّي قَريبٌ ۖ أُجيبُ دَعوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ..» نظر به نسبت حضرت حق با ما در میان است که بین او و ما حجابی نیست. لذا فرمود: « فَإِنّي قَريبٌ ۖ». ولی آن‌جایی که نسبت ما به سوی او است، این‌جا است که واسطه‌ها در میان هستند به همان معنایی که فرمود: «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» که مصداق تامّ و تمام وسیله‌ای که ما را به سوی او می‌برد و می‌رساند، ائمه «علیهم‌السلام» هستند.

2- اما این‌که وظیفه ما دعاکردن است به همان معنا می‌باشد که فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ ۖ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما هیچ توجه و اعتنایی نداشت. آری! اگر مصلحت ما نبود که آن دعا مستجاب شود، فرمودند ثواب آن دعا برای ما می‌ماند و در قیامت چیزی بهتر از آنچه به ما در این دنیا به جهت دعای‌مان ندادند؛ عطا می‌کنند. پیشنهاد بنده آن است که سری به کتاب «دعا در آغوش خدا» بزنید. موفق باشید     

31807
متن پرسش

برادر بزرگوار جناب طاهرزاده سلام: چهار ماه قبل در حالیکه در حرم حضرت علی بن موسی الرضا برای شفای خانمم متوسل شده بودم خبر درگدشت ایشون رو بمن اطلاع دادن در این مدت دائم فکر می‌کردم چه حکمت یا عنایتی از حضرت برای من یا همسر فقیدم بوده که باید در اون لحظه از هم دور می‌بودیم یا چرا شفا عنایت نشد؟ چند روزه به نتیجه رسیدم این دنیا محل ظهور همه خواسته های ما نیست حالا چه با با توکل چه با توسل چه با شفا. چه اینکه حتی توقع کنیم چون نماز میخونیم یا دو تا کار عبادی دیگه هم انجام میدیم حتما باید یک عنایت خاصی و یا کرامتی نصیبمون بشه اوست که احکم الحاکمینه و امام رضا که انسان کامل الهی و خلیفه اوست بر خیر و سعادت بنده و همسرم آگاهی کامل دارند و چه بسا رفتنش کاملا برای او خیر و راحتی بوده آیا درسته این نتیجه و اینکه فراق ایشون برام هنوز خیلی سخته کلامی و صحبتی بفرمایید برای آرامش و امیدم به رحمت خدایی برای قلب خودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً بدانید که امام رئوف به شما و به همسرتان نظر داشته‌اند و لازمه آن رأفت، چنین اتفاقی بوده و این را خود بنده نیز تجربه کرده‌ام که چگونه در زیارت آن حضرت و در دررفتگیِ کتف بنده که به ظاهر بسیار دردناک بود، چه برکات نهفته‌ای نسبت به تعالی مبادی میل پیش آمد. موفق باشید

 

 

31806
متن پرسش

با سلام: استاد هفته گذشته در یادواره علامه حکیم حسن زاده هدیه ای به ما عنایت کردید و آن در نظر گرفتن ایشان در نماز هایمان بود حقیر یک هفته ای است می‌خواهم این کار را انجام دهم و گاها طبق تصور خودم انجام می‌دهم ولی اگر لطف کنید درباره نصب عین کردن استاد خویش توضیح بیشتری عنایت کنید؟ نحوه ی آن چگونه است؟ آیا منظور در نظر گرفتن تمثال ایشان، شخصیت ایشان یا غیره است؟ باشد که با توضیح بیشتر شما و توفیق عمل راهی به حقیقت نماز برایمان گشوده شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روحی که سفر به عالم برزخ می کند و در برزخ حیّ و حاضر است، می‌تواند اگر به او رجوع کنیم به نحوی با هویت او در برزخ آشنایی کلی پیدا نماییم. مطالبی در این رابطه در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» شده است. موفق باشید

 

31785
متن پرسش

سلام استاد: از کجا بدانیم حس و حالی که داریم، واقعی است یا وسوسه ی شیطان است؟ چون گاهی شیطان ممکن است از نقاط قوت ما هم وارد شود، برای مثال من به دلیل اینکه دو تا بچه کوچک دارم بیشتر زمانم به بچه ها می‌گذرد، واجبات را انجام می دهم ولی مستحبات و دعا و قرآن زیاد خواندن و... نمی‌رسم اما خیلی احساس اعتماد و عشق به خدا و امیدواری به آینده دارم و خیلی حس می‌کنم به خدا نزدیکم و حتی گاهی فکر می‌کنم خدا به من فرقان داده و راه حل ها را در ذهنم می‌اورد و کمکم می کند در واقع با تمام وجود علی رغم کاستی های عبادی و اخلاقی که دارم و خطاهایم، باز هم حس می کنم خدا حواسش به من هست و با من حرف می‌زند. آیا به این ها اهمیت دهم و راضی باشم یا اینکه وسوسه ی شیطانه و خود بزرگ بینی و اینکه مثلا فکر کنم من آدم خیلی خوبی هستم و دچار غرور و عجب شوم. تفاوتش در چیست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حس عبودیت و تواضع نسبت به حق در شما حاضر است إن‌شاءالله صورت رحمانی حضرت حق در میان است. موفق باشید

31791
متن پرسش

با سلام خدمت استاد اصغر طاهر زاده چند سوال داشتم : ۱. در مورد سوال ۳۱۷۷۸ برای داشتن ایمانی راسخ فرمودید معرفت بالله که معرفت نفس برای شروع این امر طریقه خوبی است و تقوای الهی را باید مد نظر داشت و اگر ممکن است بفرمایید برای تقوای الهی مهمترین عامل چیست؟ ۲. تاریخ به چه درد می‌خورد؟ و از تاریخ چه استفاده ی مفیدی می‌توان کرد؟ ۳. برای بحث کتب انقلاب اسلامی شما ابتدا کتب غرب شناسی شما مطالعه شود خوب است؟ ۴. برای بحث قرآن، آن سوره هایی که تفسیرش را گفته اید، هر چه که دل کشید و در واقع با مبانی آن سوره حال کرد خوب است تفسیرش را کار کنیم؟ یا باید بر اساس سیر مطالعاتی باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقوای الهی چیزی نیست جز همان کنترل خود در رعایت حرام و حلال الهی. ۲. تاریخ، محل حضور سنن الهی است تا با نظر به آن سنن آینده خود را شکل دهیم. ۳. فکر خوبی است. ۴. خیر، همان‌که روح‌تان با آن سوره تغذیه می‌شود، حضور در عالَم معنا را تجربه خواهید کرد. موفق باشید

31786
متن پرسش

سلام‌ واحترام: ببخشید من سوالی پرسیدم درباره حجاب و اینکه با مانتوگشاد وروسری بلند می‌توان حجاب داشت چون نگه داشتن چادر برای من سخت است و شما پاسخ دادید اصل حجاب درست است و اشکالی ندارد. حالا سوالم این است که با توجه به اینکه برای من حجاب امری درونی است و واقعا اعتقاد قلبی دارم اگر چادر نپوشم آیا این وسوسه شیطان نیست و از خدا دور نمی‌شوم؟ یعنی اینکه به جای چادر، مانتو مناسب بپوشم از ضعف ایمان من نیست؟ چون واقعا حجاب را قبول دارم ولی با مانتوگشاد و مناسب راحت ترم. اما میگم نکنه گناه کنم؟ و اینکه به من میگن سختی چادر را تحمل کنم که ایمانم بیشتر باشه چیه پس؟ چون واقعا حس می‌کنم با مانتو حجابم و آرامشم بهتره تا چادر که با بچه گاهی از سرم میوفته و درست بلد نیستم. استاد چکار کنم؟ قضاوت و حرف مردم را چطور؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، حکم خداوند است. وقتی شریعت الهی آن نوع حجاب را جایز می‌داند ما نباید اگر چنانچه می‌فرمایید در آن شرایط با چادر به زحمت می‌افتید؛ سختی بیش از حدّ بر خود تحمیل کنید. آری! وقتی هم می توانید از چادر استفاده کنید، دلیل ندارد که آن را کنار بگذارید! موفق باشید

31784
متن پرسش

با سلام وادب خدمت استاد عزیز گرانمایه: از خداوند برایتان سلامتی و عاقبت بخیری خواهانم. استاد آیا کشیدن نقاشی صورت اشکالی دارد؟ مثلا کشیدن عکس حاج قاسم یا دیگر شهیدان یا اعضای خانواده و آیا این کار در عالم ماورایی انسان نقشی دارد؟ از نظر تربیتی و فقهی آیا اشکال دارد یا خیر؟ ممنون از زحماتتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فتوای مقام معظم رهبری اشکال ندارد. موفق باشید

31778
متن پرسش
سلام استاد عزیز: برای داشتن ایمان و اعتقاد راسخ و و قوی به خداوند، که شیطان در سکرات مرگ نتواند از ما بگیرد چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه انسان را به لطف الهی بالا می‌برد، دو بال «معرفت بالله» و «تقوای الهی» است. در مورد معرفت بالله، «معرفت نفس» راه خوبی است. پیشنهاد می‌شود کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که هر دو روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

31776
متن پرسش

استاد عزیز سلام علیکم. آیات قرآنی تعاون در اثم و عدوان را توصیه نمی فرماید. رژیم سعودی نماد این دو امر است. آیا رفتن به حج به نحوی کمک به این رژیم نیست؟! برای من این سوال بزرگ شده است، لطفا راهنمایی فرمایید که با این وجود و احتمال کمک به این رژیم آیا باز هم می توان به حج رفت و یا معادل مصارف را به کار «بر» و « تقوی» اختصاص داد. با عرض سلام و احترام مجدد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئولین نظام با توجه به همین نکاتی که می‌فرمایید معتقدند در حج واجب چون در جمع مسلمانان سایر کشورها حاضر می‌شویم و به خودی خود آن حضور، تریبونی برای ما هست منافعش بر مضارّش می‌چربد و اتفاقاً آل سعود سعی دارد به بهانه‌های مختلف مانع حضور ما شود و یا سهم کم‌تری به ما اختصاص دهد. موفق باشید

31775
متن پرسش
سلام و ادب‌: استاد نظر شما درباره حجاب چیست؟ اینکه با مانتو گشاد و روسری بلند و رفتار عفیفانه حجاب می‌توان داشت یا حتما باید چادر سر کرد؟ من چند ساله چادر می‌پوشم اما الان دو تا بچه کوچک دارم و درست نمی‌توانم چادر را نگه دارم. اما به شدت به حجاب معتقدم، آیا اگر با مانتو گشاد و روسری بلند باشم امکان دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اشکالی داشته باشد. زیرا اصل حجاب واجب است و اگر شرایط شما شرایطی است که نمی‌توانید از چادر استفاده کنید، نباید اصراری بر آن داشت. موفق باشید

31768
متن پرسش
سلام استادم: استاد من یه حالتی در خود دارم که از آن می‌ترسم و نمی‌دانم خوب است یا بد. من گاهی آنچنان شاد و پرانرژی با انگیزه ام که در پوست نمی‌گنجم و گاهی بسیار افسرده و ساکت و غرق در افکارم و گاهی آرزوی مرگ می‌کنم. این دو احوال اینقدر متضاد هستند که من را می‌ترساند. لطفا راهنماییم کنید اگر کتابی باید بخوانم یا نماز خاصی یا ذکر دعایی لطفا بهم بگید چه کنم تا احوالاتم به ثبات خوب و الهی برسد. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت «ای برادر عقل یک دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار.»

آری! فطرت انسان‌ها خداگرایی لازم را همراه با معرفت فطری دارد ولی همواره با ادامه‌ی عبادات است که بعضا این فطرت ظهور می‌کند و آرام آرام به فعلیّت لازم می‌رسد؛ به همین جهت شریعت الهی با توجه به چنین احوالاتی که ما انسان‌ها داریم عبادات ما را می‌پذیرد در عین این‌که همه‌ی آن‌ها با حضور قلب همراه نیست زیرا در کلیت، آن عبادات جواب‌گویی به فطرت است و آن‌چه در نهایت پیش می‌آید برایند آن رجوعی است که در طول زندگی نسبت به حضرت پروردگار برای انسان پیش می‌آید و به همین جهت نباید آن عباداتی که به ظاهر با حضور قلب همراه نیست را بی بها دانست هر چند که باید تلاش کرد شرایط غفلت نسبت به حضور قلب را به حداقل رساند. موفق باشید

31766
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی و بزرگوار و با تشکر از زحمات شما. آقای صمدی آملی در سخنرانی به نظرم شرح ادب مع الله بود یا طهارت درست خاطرم نیست می فرمایند نوافل و تسبیحات حضرت زهرا (س) برای عوام است و خواص چون نمازشان کامل است نیازی ندارند به اونها در صورتی که اهل بیت (ع) بیشترین مستحبات و نوافل را داشتند و اصلا تسبیحات حضرت زهرا (س) برای خود ایشون از وجود مقدس نبی اکرم (ص) صادر شده بود! بنده متوجه نمیشم، اگر توضیح بفرمایید متشکرم. متن این صحبتها: بعضی از اولیاء الله در مسیر کارشان نوافل را بر می‌دارند! می‌گن: نوافل باعث می‌شه که ما در واجباتمان کوتاهی کنیم! باید اونی که اصل هست رو محکم انجام داد، نماز ظهر و عصر باید خوب پیاده بشه، چرا من نماز را ناقص به‌جا بیاورم و برای جبران نقص نماز ظهر و عصر، نافله بخوانم؟ یا برای جبران نماز ظهر و عصر تعقیبات بخوانم؟! معلوم میشه که دستور العمل تعقیبات و نوافل برای عموم مردم است نه برای خواصّ. ما بعدها پی بردیم که چرا حضرت آقا فرمودند ما چهارده سال که در خدمت مرحوم قمشه ای بودیم، به محض اینکه نماز مغرب و عشاشون تمام می‌شد، تعقیب نماز ایشون، درس بود! این نماز دیگه سبحان الله نمی‌خواد! این نماز تسبیحات [حضرت زهرا سلام الله علیها] نمی‌خواد! این نماز تعقیبات نمی‌خواد! این نماز خودش تامّه، خودش کامله. نقصی نداره که انسان بیاد برای جبران نقص این نماز دنبال مستحبات راه بیفته. آنچه باید اهمیت بدهیم، واجباته، و آدم به سرّ این کلمات علمای اخلاق، عارفان بالله، آنهایی که به حقّ نزدیک شده اند، می‌رسد که می‌فرمایند: آقا در مسیر عملتون اگر می‌خواهید به جایی برسید، واجبات را انجام بدهید بسه، نیاز نمیشه کار دیگری انجام بدهید. فایل صوتی؛ http://ia800301.us.archive.org/2/items/samadi-www.ebnearabi.com/samadi-navafel-www.ebnearabi.com.mp3
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نماز کامل خواندن و محقق شدن آن نماز کامل در اخیار ما است که از مستحبّات مستغنی باشیم؟ مائیم و رجوع به حضرت حق، حال اوست که چگونه بنده‌پروری می‌کند، گاهی با نور جمالش می‌آید و گاهی با نور جلالش «تجلی گه جمال و گه جلال است.». آری! اگر امر مستحبی بر امر مستحبی رجحان داشت، عاقلانه آن است که آن امر مستحبی که رجحان دارد را انتخاب کنیم. مثل آن‌که مثلاً بعد از نماز واجب به درس و بحث پرداخته‌اند. ولی این بدان معنا نیست چون نمازشان کامل بوده است، نیاز به عمل مستحبی نداشته‌اند. موفق باشید

31759
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: وقتتون بخیر. میشه در مورد موضوعی که در زمان کرونا پیش آمده که برخی جوانان می گویند «در هیئت ها کرونا نیست و کسی در آنجا مریض نمی شود و خود آنجا شفا خانه است» چند تا دلیل بفرمایید بر نفی این مسئله. شرمنده مزاحمتون شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا طرف‌های مقابل جهت این سخنان‌شان دلیل دارند؟ تازه بر فرض که چنین باشد، وقتی رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» توصیه بر رعایت دستورات ستاد کرونا دارند، چرا از این توصیه ها سر باز بزنیم و خود را از برکات تبعیت از رهبر انقلاب محروم کنیم؟! موفق باشید

31757
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: بنده دانشجو هستم و در یک تشکلی نقش مطالبه گر را پذیرفته ام. می‌خواستم بدونم اگر شما باشید در حال حاضر چه موضوعاتی را در کشور مطالبه می‌کردید که البته نتایج بدست آمده از آن راهگشا باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده صحبت‌های مقام معظم رهبری تحت عنوان «حلقه‌های میانی» و سخنان ایشان در ماه رمضان امسال، نکات بسیار ارزشمندی را به عنوان مطالبه‌گری در مقابل ما قرار می‌دهند از آن جهت که به تعبیر ایشان باید به سمت مبانی انقلاب به روشی نو برویم و یا در تحول نسبت به مدیریت کشور فکر کنیم و در نفی مسابقه در تجمل تلاش خود را دو چندان نماییم. موفق باشید

31762
متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار سنتی از خانواده به ما پیشنهاد شده که اگر دو خانم مثلا دو عروس در یک خانواده همزمان باردار شوند احتمال بلا زیاد است، یک قربانی بین آن دو نفر و در حضور هر دو، قربانی انجام شود و تاکید می‌کنند که بهتر است مرغ سیاه باشد. سوال بنده این هست که آیا این مسئله و تاکید حضور هر دو خانم حین قربانی جایگاه روایی و قرآنی دارد؟ در صورتی که جایگاه روایی و قرآنی ندارد آیا عمل خاص دیگری پیشنهاد می‌شود؟ اگر صلاح دیدید برای ایمیل در خصوصی ارسال کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید برای این حرف‌ها جایگاهی قائل شد. عمل‌کردن به این نوع حرف‌ها نوعی قرارگرفتن ذیل خرافات است و تبعات منفی خود را دارد. موفق باشید

31752
متن پرسش
سلام استاد جان: من نگران پدر و مادرم هستم. اونها اصلا آرامش روح و روان ندارن و روحیه های مضطربی دارند و قرص خواب می‌خورند و خیلی قرص های دیگه. من حس می‌کنم خیلی از این حالتهاشون به خاطر ضعف داشتن در ایمان و توکل به خدا هست. پدرم تازگی ها دیگه نماز هم نمیخوانن و فحش به آخوند و دین و همه چی می‌دهد. البته قبلاً هم می‌دادن اما نمازشون رو می‌خواندن. خلاصه که من ناراحت و نگرانشونم هم برای این دنیاشون و هم آخرتشون. من باید چی کار کنم؟ چه کمکی میتونم بشون بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما وظیفه‌ای از این جهت نسبت به آن‌ها نداریم. آری! احترام آن‌ها بر ما واجب است و اگر نیاز مادی داشته باشند و ما توان مالی داشته باشیم باید برآورده کنیم. موفق باشید

31747
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تسلیت رحلت عالم مجاهد علامه حسن زاده آملی: در زمینه امر به معروف واقعا سر در گم هستیم که چه باید کرد بعضی می گویند باید حتما در هر شرایطی تذکر لسانی داده شود فرض مثال در مورد بد پوششی اگر بخواهیم در هر موقعیتی تذکر دهیم متاسفانه این قدر تعداد بد حجابان زیاد شده که برای یه خرید بیرون می‌رویم باید مکرر در مکرر تذکر دهیم. استاد واقعا در این زمانه و در این شرایط در مورد امر به معروف چه کار باید کرد؟ چه چیزهایی باید لحاظ شود لطفا ما را از سردرگمی نجات دهید. خداوند حافظتان باشد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید شرایط امر به معروف را فراهم کرد وگرنه با امر به معروف‌های مستقیم به بی‌حجاب‌ها ممکن است تأثیر لازم را همیشه نداشته باشد. به نظر می‌آید امروز باید با معارف الهی جایگاه احکام الهی را برای مردم مشخص نمود و در آن راستا امر به معروف جایگاه خود را پیدا می‌کند و تأثیر خود را می‌گذارد. موفق باشید

31729
متن پرسش
عرض سلام و ادب: استاد احساس می‌کنم قلبم سنگین و تاریک شده، نه اشکی نه حال دعایی، هرکاری هم می‌کنم حالم تغییر نمیکنه، استغفار، نماز جناب جعفر هیچ کدوم بار گناهان رو از روی قلبم کم نمیکنه. استاد چطوری گره کور قلبم را باز کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به سوی معارفی مثل «معرفت نفس» و به سوی حقایقی از طرف تدبّر در قرآن قدم بزنید، إن‌شاءالله ره صدساله را یک شبه طی می‌کنید. موفق باشید

نمایش چاپی