بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: معارف دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11213
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد اگر بخواهیم کتابی به عنوان هدیه ای فرهنگی به دانشجویان ترم جدید بدیم به نظر شما چه کتابی بدیم بهشون که افق تازه براشون باز شود تا شوق به ادامه ی کار و سیر مطالعاتی حضرت عالی داشته باشند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید کتاب «آشتی با خدا» کمک کند. از بقیه هم مشورت بگیرید. موفق باشید
11212
متن پرسش
با عرض سلام و ادب حضور استاد بزرگوار: بنده مدتهاست که کتابهای شما را مطالعه می کنم و از سخنرانی های شما استفاده می کنم و هر جا جلسه ای در این رابطه باشد اگر توفیق الهی شامل حالم شود شرکت می کنم. اما مشکلی که دارم این است که مطالب کتابها را خیلی زود فراموش می کنم هرچند در لحظه گوش دادن یا خواندن می فهمم و احساس می کنم به جانم می نشیند اما زود فراموش می کنم. البته خیلی تغییر خاصی در خودم حس نمی کنم. آدم عجولی نیستم اما همیشه احساس می کنم خیلی وقتم کم است اما نمی دانم چه کار باید بکنم. لطفا مرا راهنمایی کنید. اگر ذکری هست در این رابطه بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمداللّه که مطالب کتاب‌ها را فراموش می‌کنید. مگر کتاب درسی است که می‌خواهید یاد بگیرید و امتحان بدهید؟ کتاب تذکر است تا آرام‌آرام تصمیم‌های بلندی بگیرید. دلواپس نباشید، إن‌شاءاللّه خدا کمک می‌کند. موفق باشید
11206
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد اگه امکان داره 1- یک معنی ساده (همانند "به به" که جنابعالی برای الحمدلله بکار می برید) از اسم عظیم، اعلی و اکبر آنها بفرمایید تا در نماز قلبمون شاید بتونه با آنها ارتباط برقرار کنه؟ 2- اگه این سوال بنده، سوال درستی باشه راه عملی میانبر برای اینکه اسم عظیم و اعلی حضرت حق در رکوع و سجود در حد ظرفیتمون به قلبمون تجلی کنه چیه؟ 3- و از کجا باید فهمید که تجلی حاصل شده؟ التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی در رکوع نظر به نور عظیم پروردگارمان می‌اندازیم متوجه نوری هستیم که از محدوده‌ی هر مخلوقی برتر است و عظمت هر مخلوقی به آن نور است و در نظر به نور اَعْلی نیز باید نظر به حقیقت نور اَعْلی انداخت. همچنان‌که متوجه می شوید «اللّه» از هر کبریایی برتر است و نظر را به حقیقت نور کبریایی مطلق معطوف می‌دارید 2- همان‌که عرض کردم 3- باید از عقل و مفهوم این واژه‌ها عبور کنیم و احساس آن انوار را در خود بیابیم. دستورات اخلاقی برای رسیدن به احساس قلبی است به خصوص دستوراتی که در آن‌ها تواضع توصیه می‌شود. موفق باشید
11201
متن پرسش
سلام استاد عزیز: الهی خدا نعمت‌هایی مثل شما رو از ما جوونا نگیره. استاد آیا این امکان وجود داره که شیطان در قالب کسی مثل عرفا در بیاد و انسان رو تا یه جاهایی به خدا نزدیک کنه و بعد مسیر رو کج کنه و انسان گمراه بشه؟ بنده قبلا هم در مورد اطمینان از اساتید سوال پرسیده بودم ازتون...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیطان دارای روح استکباری است و لذا در هر صورتی که درآید از کبر و استکبارش دست برنمی‌دارد و هرکس به‌خصوص هر عارفی به‌خوبی می‌تواند بفهمد که در مسیر بندگی قرار دارد و بنده‌ی خدا بودن برایش مطرح است یا فخرفروشی به بندگان خدا. اگر کسی بنا بر خودنمایی خود و تحقیر دیگر بندگان خوب خدا دارد قابل اطمینان نیست. موفق باشید
11208
متن پرسش
سلام علیکم: استاد ما هفته ای یک جلسه کلاسی در مسجد برگزار می کنیم برای نوجوانان رده سنی 13 الی 16 سال در رابطه با مباحث اعتقادی، لطفا چند کتاب به من معرفی کنید که بتوانم از آنها استفاده کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» مفید می‌افتد. از کتاب «نامه‌های بلوغ» مرحوم صفائی حائری هم غافل نباشید. موفق باشید
11209
متن پرسش
سلام علیکم: استاد سیر مطالعاتی شما برای چه رده سنی مناسب است و آیا برای یک نوجوان 12 ساله مناسب است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیاز به نبی» و «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» شروع خوبی است. موفق باشید
11195
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم،با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی طول عمر و عافیت و سلامتی، اگر عالم مظهر اسمای الهی است و غیر از خدا چیزی وجود ندارد، پس من انسانی چیست؟ آن چیزی که خداوند به او اراده داده چیست که به ازای اعمال آن اراده ثواب یا عقاب می‌گیرد؟ آن من غیر خدا است یا او هم مظهری از اسمای خدا است؟ اگر او هم مظهر اسمای خدا است پس نعوذ بالله خداوند به خودش پاداش می‌دهد یا خود را عذاب می‌کند؟ چه کسی مسئول است و جنسش از چیست؟ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر ممکن الوجودی در ذات خود ممکن الوجود است و امکان آن، ذاتی آن است و حضرت حق به هر ممکن‌الوجودی وجود می‌دهد و موجودی مثل انسان که دارای ابعاد مختلف است باید خودش خود را متعالی کند و وجود ملکوتی خود را بر وجود ناسوتی خود غالب گرداند. آن‌چه شما در هر مخلوقی و هر مظهری می‌توانید ببینید وجودی است که خداوند به هر مخلوقی داده و مخلوقات از این جهت مظهر اسماء الهی هستند، نه از جهت امکان ذاتی و محدودیت وجودی که دارند. که در عرفان تحت عنوان «عین ثابته‌ی مخلوق» مورد بحث قرار می‌گیرد. موفق باشید
11174
متن پرسش
به نام خدا سلام استاد گرامی بی‌زحمت در صورت امکان لطف کرده و نظر خودتان را در مورد این مطلب بفرمایید. ظاهراً آقای سوزنچی مدعی ترجمه و تفسیر اشتباه برخی آیات قرآن تحت تأثیر علمای بنی‌امیه شده‌اند که در آن نام امام علی (ع) صراحتاً قید شده است اگر چنین باشد چظور در طول 1400 سال حداقل علمای بزرگ شیعه متوجه این قضیه نشده‌اند یا شاید هم نخواسته‌اند متوجه شوند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «قرآن هرگز تحریف نشده» از آیت‌اللّه حسن‌زاده«حفظه‌اللّه» به این موضوع پرداخته و مطابق تحقیق آیت اللّه شعرانی آنچه آن آقا فرموده اند را ردّ کرده‌اند. بنده در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عنوانی به نام «چرا نام علی«علیه السلام» در قرآن نیامده» مطرح کرده ام می توانید به آن کتاب که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
11171
متن پرسش
سلام حضرت استاد: سپاس بسیار بابت پاسخ ها. زیرکی از خواص کدامیک از قوا می باشد؟ عاقله؟ می توان گفت که آنان که فهم فلسفی عالی دارند عموما زیرکند مثل فلاسفه بزرگ؟ و به نظر می رسد که یکی از مراتب این قوه است. آیت الله بهجهت(ره)فرموده اند که زیرکی خدادادی است. که ما میان زیرکان شخصیت عظیمی چون حضرت امام را داریم که در ذهن انسان این میزان زیرکی نمی گنجد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به هرکس استعدادهایی را می‌دهد تا او آن استعداد‌ها را در مسیر بندگی خداوند مصرف کند و عقل و زیرکی به آن معنایی که یک نوع هوشیاری است لطف خدا است. موفق باشید
11169
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: استاد بنده حدود 3 سال است که توبه کرده ام در این مدت گاهی با حالی خوش گاه با امید و گاهی با حضور قلب و گاه سرسری و بدون حضور قلب عبادات و امور شخصی ام را می گذراندم ولی چیزی که در این مدت همیشه با من بوده است ترس از تکرار گناهان قبل از توبه بوده چه در خواب چه در بیداری و چه در موقه عبادت کردن حتی با یک نگاه یک صدم ثانیه ای به نامحرم تمام بدنم می لرزد و سرم درد می گیرد و دلم می خواهد همان جا بزنم زیر گریه و از همه چی خجالت می کشم. می خواستم بفرمایید برای چه حالات روحی من در حال تغییر است و ثابت نیست خواهشمندم در این شرایط برای حضور قلب به بنده کمک کنید و بگویید چه کنم. التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً عنصر صبر که در آیات و روایات آمده به جهت درمان همین مشکلی است که همه‌ی ما با آن روبه‌روئیم و همین که مدتی در حفظ حالت توبه‌ی خود مقاومت به خرج دهیم قدرت آن صورت‌های ذهنی که یک زمانی همه‌ی زندگی ما را در اختیار داشت، ضعیف می‌شود و می‌توانیم بر آن‌ها مسلط شویم. در مورد حضور قلب سعی کنید مباحث توحیدی ِحکمی و عرفانی را دنبال کنید. موفق باشید
11167
متن پرسش
سلام: شخصی یک سوال از من پرسید و من جواب کامل نداشتم که بدهم. لطفا جواب این سوال را به صورت محکم بدهید تا من جواب آن شخص را بدهم. سوال: انسانی که دچار توهم شده توهم خود را واقعی می پندارد و شکی در واقعی بودن آن ندارد، از کجا معلوم که بقیه صور که ما واقعی می پنداریم توهم نباشد؟ می خواهم جوری به آن شخص جواب دهم که با استفاده از گفته ها و استدلال خودش خودش را زیر سوال ببرم و تناقض گویی اش را اثبات کنم، یعنی با استدلال خودش ابطال عقیده اش را اثبات کنم.با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب سؤال شماره‌ی 11157 می‌تواند در این مورد هم صادق باشد. موفق باشید
11160
متن پرسش
سلام علیکم: 1. آیا همه مباحث مرگ را ذکر کرده اید؟ یعنی تقدیر خداوند فقط در این حوزه هاست؟ آیا خداوند مرگی را برای کسی تقدیر کرده که هیچ کس نداند چرا؟ 2. کلیپ فروختن زنان توسط داعش را در بازار دیدم! گناه این زنان چیست و آیا خودشان در این حادثه ای که اتفاق افتاده نقشی داشته اند؟ منظورم این است که چون هجرت نکرده اند مقصرند و این تاوان کم کاری خودشان است؟ یا جنایاتی که ریگی می کرد و گروگان می گرفت و گروگان ها را می کشت چه توضیحی دارد؟ آیا به عین ثابته شان ربطی دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تنها در نگاه فلسفی ما بحث کرده‌ایم و این هرگز همه‌ی مطلب نیست 2- هرچه هست حساب‌هایی است که از مدیریت الهی خارج نیست هرچند در ظاهر ما متوجه حکمت آن نشویم. گفت: صدهزاران طفل سر بُبْریده شد/ تا کلیم اللّه صاحب‌دیده شد». موفق باشید
11159
متن پرسش
با سلام: بنده چند مدتی است که دچار عدم تمرکز حواس در درس خواندن شده ام و بسیار هم آثار بدی در روند درسی ام داشته. راستش گاهی اوقات نا امید میشم نسبت به ادامه درس. به نظر استاد گرامی چون در جو طلبگی هستم، بسیار ادیت میشم. راهنمایی بفرمایید باید چه کار کنم هم از بعد معنوی و هم ابعاد دیگر؟ اگر کتاب یا مطلب مناسبی هم هست معرفی بفرمایید. یاعلی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» کمک می‌کند. سعی کنید مطالب را خلاصه‌نویسی کنید تا تمرکز لازم ظهور کند. موفق باشید
11158
متن پرسش
با سلام: استاد حس می کنم کل جهان هستی مامورند که اتفاقاتشونو طوری رقم بزنند که به نفع منه. نمیدونم این خیالاته یا واقعا همین طوره.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است، مگر نفرمودند دنیا را خداوند برای شما خلق کرد و نه شما را برای دنیا؟ موفق باشید
11153
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: لطف کنید در مورد نظر علامه طباطبایی در مورد انقلاب اسلامی بگویید چون بنده از برخی شنیدم که ایشان موافق نبودند. همچنین جناب آقای حکیمی در کتابی نوشته اند که علامه فرمود (تنها شهید این انقلاب اسلام است) یا شنیده ام مرحوم امام اثاثیه ای از علامه را که در خانه ایشان اجاره نشین بودند بیرون ریختند. لطف کنید راهنمایی بفرماید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت آخر را کسانی که در جریان امر بودند تکذیب کردند. با نظر به شاگردان علامه که همه از ستون‌های انقلاب بودند و هستند باید به علامه نگاه کرد. داماد ایشان شهید آیت اللّه قدوسی اولین دادستان انقلاب هستند و نوه‌ی ایشان یعنی فرزند آیت اللّه قدوسی از شهدای انقلاب می باشند. جمله‌ی آقای حکیمی می‌تواند از آن جهت مورد نظر باشد که با حرکات و سکنات بعضی مسئولان مردم نسبت به اسلام بدبین می‌شوند ولی این کلیّت ندارد. آیا حرکات و سکنات مقام معظم رهبری موجب نشد که مردم به عظمت اسلام پی ببرند. آقای غلام‌ رضا گلی زواره تحقیق ارزشمندی تحت عنوان «امام خمینی و علامه طباطبایی» انجام داده‌اند که سایت http://www.khatteemam.ir/fa/?p=1070 آن را منتشر کرده بنده تنها قسمتی از آن را اینجا می آورم. ایشان می فرمایند: علامه طباطبایی با امام خمینی از قدیم روابط دوستانه داشت و برای ایشان احترام قایل بود و با پیروزی انقلاب اسلامی امام امت را به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر کبیر نهضت اسلامی ایران قبول داشت و همواره این اصل را مایه سعادت سیادت و عزت مسلمانان می دانست (۱۰) هنگامی که یکی از بزرگان فلسفه به قم آمد و در مجلسی از امام پرسید شما آقای طباطبایی هستید علامه فرمود طباطبایی منم ایشان آیه الله خمینی استاد من هستند و همه می دانستند که علامه سخن به مجامله نمی گفت. (۱۱) آیه الله ابراهیم امینی گفته است دوست داشتم بدانم میان حضرت امام و علامه طباطبایی کدام یک در فلسفه ی برترند و به همین جهت روزی آن دو استاد گرانقدر را برای صرف ناهار طلبگی به حجره خویش دعوت کردم و مساله ای فلسفی پیش کشیدم هر دو نفر خوب گوش دادند اما ساکت ماندند لحظاتی بعد علامه نگاهی به امام کردند و امام با لبخندی پاسخ را به علامه واگذار نمودند. علامه جواب سئوال را فرمودند و امام با سکوت کامل به بیانات ایشان گوش می نمودند و چیزی نفرمودند. پس از آن پرسش فلسفی دیگری از امام کردم. ایشان نگاه مودبانه ای به علامه کردند و سپس شروع به پاسخ دادن نمودند و این بار علامه سرا پا گوش بودند و خاموش. در هر حال نتوانستم آن دو استاد را به بحث طلبگی و مناظره فلسفی بکشانم گویا منظورم را درک کرده بودند. (۱۲) علامه طباطبایی پس از قیام امام خمینی در برابر ستم و استکبار گفت: ایشان خیلی قاطع کلام خود را بر زبان جاری می نماید. فردی از اهل علم ساکن مشهد در امر امام خمینی تردید داشت یک بار که علامه به زیارت بارگاه قدس رضوی آمد درباره امام از وی سئوالاتی نمود علامه در جواب آن مرد مردد گفت: امام بر ملکوت مسلط است. (۱۳) وقتی امام به قم عزیمت نمود و در کوچه علامه طباطبایی سکونت اختیار نمود همسایه ها برای سهولت در دیدارها و ملاقات ها خانه های خود را تخلیه کردند. علامه به امام گفت: اگر لازم است ما هم چنین کنیم . امام فرمودند همسایگی شما برای ما مغتنم است و چون امام در همسایگی علامه قرار داشتند و سر و صداهای ناشی از صوت بلندگوها و همهمه مردم خیلی زیاد بود از علامه پرسیدند از این جهت اذیت نمی شوید او لبخندی نمود و گفت هر چه از دوست رسد نیکوست در حالی که از ناراحتی اعصاب رنج می برد و نیاز به آرامش داشت. (۱۴) استاد سیدمحمد باقر موسوی همدانی (ره) گفته است: علامه طباطبایی به قدری از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی شادمان بود که نمی توانست از اظهار آن خودداری کند روزی به من فرمود دلم می خواهد رژه ارتشی ها را در برابر امام ببینم عرض کردم هم اکنون آنان در کوچه هستند و چند لحظه دیگر برنامه آنان آغاز می شود. بلند شوید تا دم در از نزدیک مشاهده کنید. عبا را بر دوش گرفتند که ناگهان صدای موزیک ارتشیان برخاست آمدیم پشت درب منزل و چون من درب را گشودم ایشان محو تماشای رژه نیروهای نظامی از برابر امام گردیدند و مکرر با هیجان می فرمودند: چقدر جالب است. (15) امام خمینی پس از رحلت علامه طباطبای در طلیعه یکی از بیانات خود فرمودند: «من قبلا باید از این ضایعه ای که برای حوزه های علمیه و مسلمین حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبایی است اظهار تاسف کنم و به شما و ملت ایران و خصوص حوزه های علمیه تسلیت عرض کنم خداوند ایشان را با خدمتگزاران به اسلام و اولیای اسلام محشور فرماید و به بازماندگان و متعلقین و شاگردان ایشان صبر عنایت فرماید. (۱۶) البته فردای روز رحلت علامه یعنی در ۲۵ آبان ۱۳۶۰ مجلس ترحیمی از سوی امام خمینی برای ایشان در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار گردید. (۱۷) و مقام معظم رهبری حضرت آیه الله خامنه ای پیام تسلیتی در سوگ علامه خطاب به امام راحل صادر فرمودند که در فرازی از آن آمده بود: « محضر مبارک رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (مد ظله العالی ) ضایعه ارتحال عالم ربانی و دانشمند عظیم الشان فیلسوف و مفسر کبیر قرآن حضرت آیه الله علامه طباطبایی را که یکی از مفاخر کم نظیر عالم اسلام بودند به پیشگاه ولی عصر (ارواحنا له الفدا) و حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و حوزه های علمیه مخصوصا حوزه مقدس قم و مراجع عظام تقلید و شاگردان این مرحوم و همه دانشمندان و عاشقان علم و فضیلت تسلیت عرض می کنم … » (۱۸) در ضمن سایت http://siasi.porsemani.ir/node/1187 در رابطه مواضع علامه (ره) نسبت به انقلاب است اطلاعات خوبی در اختیار شما می گذارد. موفق باشید
11146
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوارم: با توجه به سوال 11140 انسان را مجموعه ای از عقل و خیال و حس دانسته اید. در مورد عقل کمی محسوس است! ولی در مورد خیال و حس نه. لطفا از آثار و کتب خود و دیگران چیزی معرفی کنید تا بیشتر متوجه شوم. 2- مگر خیال انسان ساخته و پرداخته عقل او نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد اگر انسان خود را با دستورات شریعت مهذّب کند، خیالات او به نور عالم قدس منوّر می‌شود و حسّ او عالَم را آیات الهی می‌بیند 2- خیال، ساحتی از نفس ناطقه‌ی انسان است که اگر تحت تأثیر عقل قرار گیرد خیال خوبی خواهد بود. موفق باشید
11140
متن پرسش
در صفحه 55 بخش «انسانیت از مقوله وجود» کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» فرموده اید: هر انسان جنبه ای از وجود به نام انسانیت دارد.... سپس استدلال فرموده اید: «شجاعت از بی باکی گرگ متمایز است. همچنین انسان یک نحوه میل دارد که غیر از شهوت خوک است و نیز ویژگی به نام تعقل دارد که آن را حیوان ندارد. این نحوه خصوصیات در انسانها را که غیر از خصوصات موجود در گرگ است، انسانیت می نامیم» و اما سوال: به نظرم آنچه بی باکی گرگ و شجاعت انسان را از هم جدا می کند تعقل انسان است. گرگ وقتی خطری جانش را تهدید می کند فرار می کند. این انسان است که با تعقل به آرمانی بلند می رسد و علیرغم خطر از مرگ نمی گریزد. در مورد شهوت خوک و انسان هم تعقل انسان است که انسان هرگونه حرکتی را انجام نمی دهد و حیا به خرج می دهد و شهوت افسار گسیخنه ندارد. عقال عقل است که پای او را بسته. (همانگونه که اگر عقل به خرج ندهد در رده حیوانات و پایین تر قرار می گیرد. شما در ص 56 به نحوی به این امر اشاره دارید: «انسانها تمام رفتارهایش انسانی نیست و رفتارهای حیوانی از خود نشان می دهد و تا حدی شهوت و غضبشان جنبه حیوانی به خود می گیرد و صورت عقل کامل نیستند» پس متمایز کننده انسان و حیوان عقل است. اجمالا نظرم این است که انسانیت مقوله وجودی نیست و آنچه جنبه وجودی دارد عقل است. پس ما عین العقل داریم که خدای متعال است ولی عین الانسان نداریم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده در آن متن اول، تأکید بر آن است که انسانیت انسان مجموعه‌ای از عقل و خیال و حسّ است و این مجموعه، انسانیت انسان را تشکیل می‌دهد و لذا خیال انسانی غیر از خیال حیوانی است. زیرا خیال انسانی در آن مجموعه معنای خاص خود را دارد و حرف اصلی بنده همان متن اول است. ولی در نگاهی دیگر بحث دوم مطرح است که اگر سایر قوا تحت حاکمیت عقل باشد در جای خود قرار می‌‌گیرند و این مطلب نباید جدای از مطلب اول در نظر گرفته شود که در هر حال انسانیت انسان با همه‌ی قوایش یک حقیقت است که از عین الإنسان یعنی انسان کامل به عنوان یک حقیقت تغذیه می‌شود، ولی عین ِعقل، یک موضوع انتزاعی و ذهنی است. موفق باشید
11128
متن پرسش
سلام: من یک مرتبه دیگه سوال فرستادم. درخواست کرده بودم راهنمایی کنید که چطور می تونم با خیالم مواجه بشم. خیالات زیادی دارم و مرتب در فکر هستم هر فکری دیگران در مورد من می کنند و هر برخوردی تصمیم دارند بکنند را در خیالاتم می بینم و از قبل اکثرا با خبر هستم. فضای فکرم پر از این افکار است. البته با آقای موسویان صحبت کردم و یک مقدار این مشکلم حل شد اما هنوز قسمت عمده این امر باقی هست. برای اینکه خودم رو تغییر بدم احتیاج به کمک دارم. اصلا نمی دونم این حد از خیالات آیا خوبه یا نه؟ یعنی هر چیزی در خیالم بیاد معمولا می‌دونم که اتفاقی هست که قراره بیافته. آیا این مسئله بدی هست و من نباید اجازه بدم ذهنم مشغول این ها باشه؟ نمی دونم چه کار باید بکنم. لطفا راهنمایی کنید. ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع خیالات و افکار توجه داشت وگرنه قوه‌ی واهمه همه‌ی شخصیت شما را اشغال می‌کند. موفق باشید
11126
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: من سوالاتی رو در قالب چند شماره ازتون پرسیدم ولی جوابی دریافت نکردم هنوز، زمان ارسال سوالم شما کربلا بودید و من هم اول سوالم رو با زیارت قبولی شروع کردم. ایمیل رو هم که دادم، سوال بهتون رسیده؟ ممنون
متن پاسخ
به نام خدا/ شماره سوال و جواب 10870 هست که استاد در تاریخ اول دی ماه جواب داده اند. لطفا در دیدن سوال و جواب های سایت دقت فرمایید./ مدیریت سایت/ سلام: زیارتتون قبول. یادش بخیر چند سال قبل روزی سعادت پیدا کردیم و با زیارت شما شدیم زائر حرم آقا ان شاالله. سوال اول: استاد میخوام ازتون درباره تفکر بپرسم. مدتی است بخصوص با وجود اینترنت و گروههای اجتماعی و مشارکت در گروهها که البته همه هم مذهبی هستند یا در قالب صحبتهای دوستانه فرصت مطالعه تفکر و خیلی کارهای خوب از من گرفته شده. بارها قصد دوری ازین ابزارها رو گرفتم و همه ناموفق بوده. حتی در دوران دوری ازین ابزارها هم توفیقی برای کارهای مفید مثل قرآن خواندن یا مطالعه نداشتم. انگار دست و دلم پیش نمیره و بیخود موبایل دستم میگیرم. میدونم که وقتم داره تلف میشه. چطوری غلبه کنم؟ نور زندگیم کم شده، شوق مناجاتم، کیفیت نمازهام و...همه کم شدن. چه کنم؟ سوال دوم: از وقتی ساکن تهران شدیم و از کلاسهای هفتگی شما و سخنرانی های هفتگی آقای معمار منتظرین فاصله گرفتم روحم کسل شده و ذهنم پر از افکار بیهوده، نیاز به تذکر دارم. به نظرتون چه کتابی یا چه سخنرانی رو ازتون گوش کنم یا بخوانم تا حالم جا بیاد؟ سوال سوم: رهبر عزیزمون که فرمودن فلسفه رو باید از کودکی به فرزندانمون بیاموزیم، چطوری باید چنین کنیم؟ وظیفه ما والدین چیه؟ آیا شما در این زمینه مطالب آماده ای دارید؟ ممنونم. التماس دعا..........................باسمه تعالی: سلام علیکم: جای شما و همه‌ی دوستان حقیقتاً خالی بود 1- با توجه به آنچه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد باید به خودتان برنامه بدهید و همچنان روی برنامه مقاومت کنید تا شخصیت جدیدی برایتان ظهور کند 2- می‌توانید همان مباحث را به‌خصوص مباحث جلسات شنبه را از روی سایت دنبال کنید تا فضای حضورتان محفوظ بماند و در انتخاب کارها به کمک‌تان آید 3- فکر می کنم مباحث معرفت نفس مثل بحث «من کو؟» در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» خوب باشد. موفق باشید
11116
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد ارجمندم: از اینکه با حوصله سئوالات مخاطبین و جوانان را پاسخ میدید به نوبه خودم سپاسگزارم خداوند بهتون سلامتی و جزای خیر بده. مبحثی که خوب برای بعضی جوانان حزب اللهی روشن نشده دو اقدام آقای دکتر احمدی نژاد در دوره قبل هستش که از اون تعبیر به عدم تمکین به نظر رهبری می کنند و میگن ایشون جلوی رهبر ایستاد. مورد اول در انتصاب آقای مشایی به معاونت اولی است که می گویند رهبر انقلاب حکم حکومتی صادر کردند و دکتر احمدی نژاد می خواست صداش را درنیاره و اجرا نکنه. مورد دوم بحث 11 روز خانه نشینی ایشان و به نوعی استعفا بخاطر اینکه نمی خواست زیر بار حرف رهبر برود. نظر و تحلیل حضرتعالی برای ما راهگشاست. سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی 11 روز خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد برای بنده نیز سؤال است، ولی همان‌طور که در جزوه‌ی «احمدی‌نژاد، اولین خاکریز» عرض شد مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بعد از آن جریان، دولت را با تعبیرهای خاصی تأیید کردند که نشان می‌داد حضرت آقا نظر مثبت به دولت دارند. و در مورد معاونت اولی آقای مشایی محتوای دستور حکم حکومتی نبود و خود آقای احمدی‌نژاد در یک جایی مفصل صحبت کرده‌اند که بنا بود بعد از یادداشت رهبری روز دوشنبه بروم خدمت آقا، که سایت‌ها موضوع را آفتابی کردند و فضا را از حالت عادی در آوردند. ولی ای کاش بعد از آن‌که عذر آقای مشایی را از معاونت اولی خواستند، ایشان را به مسئولیت دفترشان منصوب نمی‌کردند. با همه‌ی این‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت آقای احمدی‌نژاد کمتر از مدعیان ولایت‌مداری، ولایت‌مدار است. موفق باشید
11115
متن پرسش
سلام علیکم: مباحث مربوط به صادر اول و نور حضرت محمد (ص) و مقام عنصری را از چه منابعی می تونم مطالعه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید در تشکیک وجود از طریق «برهان صدیقین» وارد شوید و سپس کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» می‌تواند باب اندیشه در این موارد را بگشاید تا برسید به مباحث عرفان نظری. موفق باشید
11111
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: درخصوص حدیثی که معصوم فرمودند ما اهل البیت از آنچه که شما می گویید کمتریم و از آنچه که فکر می کنید بالاتریم توضیحی بفرمایید، چرا که همیشه قوه خیال ما انسانها افکار بلندتری دارد تا زبان و گویش ما، چطور طبق سخن معصوم علیه السلام حضرات از گویش ما پایین تر و از افکار ما بلندترند؟ و در خصوص حدیثی دیگر از حضرت علی علیه السلام که فرمودند من یک ساعت دنیا را با تمام آخرت عوض نمی کنم قریب به این مضمون حضرت که سلطان لو کشف بودند چرا این سخن را فرمودند برای حضرت که غیب و شهود یکی است چرا فرمودند آیا برای اعلام ارزش دنیا به اخرت برای مابوده است یا ...با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متن عربی حدیث بود بهتر می‌شد نظر داد. حدیث اول در جواب کسی است که صادقانه با حضرت برخورد نمی‌کند و در ظاهر سخنان غلوّآمیز می‌گوید ولی در دل، حضرت را قبول ندارد. و در حدیث دوم شاید منظور آن باشد که دنیا از آن جهت که مسیر رسیدن به کمالات آخرت است مورد نظر باشد. به تعبیر حضرت؛ دنیا متجر اولیاء الهی است و از طریق همین دنیا به آن نتایج عالیه رسیده‌اند. موفق باشید
11108
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: درجلسه تفسیر شنبه چندین بار فرمودید که به هنگام نزول وحی گوش حضرت صوت می شنید. خوب این صوت باید به طور طبیعی به گوش اطرافیان حضرت هم برسد و اتفاقا همین اعتراض را به حضرت می کردند، لذا مکانیسم این صوت الهی را لطفا شرح دهید. در ضمن این سوال را از یک معلم قرآن پرسیدم فرمودند مجرای شنیدن فقط پرده گوش نیست شما اگر محکم درب گوشها را بگیرید و دندانها را به هم بزنید صدا را به خوبی می شنوید. نظر شما در مورد این مثال چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث معرفت نفس روشن می‌شود که گوش انسان یا از طریق ارتعاشات هوا از بیرون متأثر می‌شود و نفس ناطقه‌ی انسان آن صوت را می‌شنود، در این حالت است که باید بقیه هم آن صوت را بشنوند، و یا آن صوت در جان شخص ایجاد می‌شود و نفس ناطقه از درون می‌شنود. صوتی که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شنیدند از جنس دوم است. موفق باشید
11105
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و تبریک عید میلاد النبی (صل الله علیه و آله). از محضرتان سوال می گردد که (۱) : چرا در این (برهه حساس) از تاریخ انقلاب اسلامی شاهد عقب گرد مدیریتی و بازگشت به تفکراتی شده ایم که حداقل صورت ظاهری آنها فتنه سال ۸۸ بود؟ این سوال از آن جهت شکل گرفت که به تناقضی از پیشروندگی انقلاب با زعامت منحصر به فرد رهبری عزیز و از طرف دیگر عقبگرد نسبت به مبانی روشن انقلاب از جانب بعضی از مسئولین هستیم! (۲) : چرا امروز شاهدیم که اکثر قریب به اتفاق رجل سیاسی و فرهنگی کشور، از متدینین تا اعضا حزب منحله مشارکت در ولایتمداری و پایبندی آقای احمدی نژاد به ولایت فقیه و شخص رهبری (مد ظله العالی) تشکیک ایجاد می کنند؟ این سوال از آن جهت طرح می گردد که روز گذشته حضرت آیت الله علم الهدی (مد ظله العالی) در پنجمین نشست همگرایی اصولگرایان فرمودند: ( آیت الله علم الهدی در مورد وحدت اصولگرایان با احمدی نژاد گفت: آقای احمدی نژاد یک نفری بود که عوضی رفت، مرد و تمام شد. احمدی نژاد جریان نیست. او مقابل ولایت ایستاد و سقوط کرد.) در حالی که با رجوع به صحبت های آقای احمدی نژاد در ارتباط با رهبری به این گفته رسیده ام : ((۹مرداد ۸۸): دکتر محمود احمدی‌نژاد صبح امروز در آیین یازدهمین هم اندیشی علمی- پژوهشی اساتید بسیجی کشور گفت: در روزهای اخیر عده ای با خیال خام خود به تکاپو افتادند تا رابطه دولت و رهبر عزیز انقلاب را خدشه‌دار جلوه دهند و با جار و جنجال، جدایی و فاصله بین دولت و رهبری را القاء کنند، در حالی که آنان نمی‌دانند که نوع رابطه ما با مقام معظم رهبری فراتر از قالب‌های سیاسی و اداری است و از جنس محبت، اعتقادی و پدر پسری است.) متاسفانه به تناقضی آشکار برخورده ام، لطفآ راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با توجه به این‌که حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در کنار طرح ولایت فقیه برای حکومت دینی سوره‌ی حمد را با نگاه عرفانی بحث کردند تا معلوم شود سیاست ما باید با نگاه عرفانی توسط انسان‌هایی مدیریت شود که قلب خود را با خدا آشنا کرده‌اند. ولی با حضور دولت سازندگی و روحیه‌ی آقای هاشمی رفسنجانی متأسفانه روحیه‌ی عرفانی انقلاب تا حدّ زیادی به حاشیه رفت و در همان زمان بنده و امثال بنده این خطر را پیش‌بینی می‌کردیم و حالا هم هیچ راهی نداریم جز آن‌که با برگشت به معارف الهی تلاش کنیم مدیران آینده‌ی کشور در زمره‌ی کسانی باشند که حقیقتاً قلب‌شان با خدا مأنوس است. تأکید بنده در نظر به میراث عرفانی امام برای ادامه‌ی درست انقلاب اسلامی است 2- بنده هم از سخنان آقای علم الهدی تعجب کردم که آیا اشتباهات آقای احمدی‌نژاد در آن حدّ است که این طور سخن بگوییم؟! موفق باشید
11104
متن پرسش
سلام و خدا قوت: تشکر به خاطر جواب سوالی که در مورد کتاب عین الحیات و کتب شیخ صدوق پرسیده بودم که پاسخ شما تاکید روی فهم روایات بود حال برای فهمیدن روایات چه باید کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای فهم روایات مثل فهم قرآن مقدماتی نیاز است که از همه مهم‌تر نگاه توحیدی است، همان نگاهی که مبنای سخنان ائمه«علیهم‌السلام» بوده است. پیشنهاد می‌کنم خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه مثل خطبه‌ی اول را مدّ نظر قرار دهید. برهان صدیقین و مباحث معرفت نفس نیز برای ابتدای کار خوب است. موفق باشید
نمایش چاپی