بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34056
متن پرسش

سلام استاد خوبین. استاد من پارسال که با جلسه تفسیر تون آشنا شدم خیلی خوب بود. این تفسیرها کمک کرد که برم تو یه عالم. اون موقع توی عالم دیگه ای بودم و هرچی شما می‌گفتین رو انگار می‌دیدم ولی الان نه اون عالم دیگه برام نیست و فقط دربارش حرف می‌زنم. یعنی الان دیگه خودم نمی‌بینم ولی دربارش حرف می‌زنم درصورتی که پارسال انگار واقعا می‌دیدم و یه رشد خیلی خوبه داشتم. چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «ای برادر عقل، یک دم با خود آر / دَم به دَم در تو خزان است و بهار» عمده صبر و پایداری است تا از خزانِ «قبض» عبور کنیم و جهانی بسی برتر و بهتر از بهار دیروزین در ما شکوفا گردد و به ظهور آید. موفق باشید

34044
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: نظر حضرتعالی را درباره این روش در مواجهه با بن بست ها رو می خواستم "از مطالبتون یک بیت مولوی رو هم به انتهای ماجرا اضافه کردم" تصمیم‌گیری! یکی از واحدهای ارتش سوئیس در یکی از مانورها ی کوهستانی گم شده بود و ناامیدانه در کوه‌های آلپ سرگردان بود. هوا سرد و ذخیره غذای گروه کم و محدود بود. ناگهان، یکی از اعضا نقشه منطقه را در کوله خود پیدا کرد. آن‌ها نقشه را دنبال کردند و به اقامت‌گاه اولیه باز گشتند و از مرگ نجات یافتند. وقتی نقشه را به فرمانده خود نشان داند، او متعجب شد و پرسید که چگونه با چنین نقشه‌ای راه را پیدا کرده اید؟ نقشه مربوط به کوه‌های آلپ نبود، بلکه مربوط به کوه‌های پیرنه بود. آن‌ها راه خود را با پیروی از یک نقشه غلط پیدا کرده بودند. اگر آن نقشه را نمی‌یافتند، ساعت‌ها و روزها به امید این‌که گروه‌های نجات آن‌ها را خواهند یافت، در جای خود می‌ماندند. اما آن‌ها با دیدن نقشه راه افتادند. اغلب اوقات بهتر است حتی با نقشه غلط راه بیفتیم و به دنبال راه نجات بگردیم تا این‌که به امید رسیدن نیروی کمکی در جای خود متوقف شویم و از گرسنگی بمیریم. وقتی از همه‌چیز ناامید هستید، دست به کاری بزنید. آن‌ها که در رودخانه قایق سواری کرده‌اند، می‌دانند بیشترین حالت پایداری قایق، نه در سکون، بلکه در هنگام حرکت کردن و پارو زدن ایجاد می‌شود. شاید این گفته بر خلاف تصور عمومی و غریزه‌امان باشد، اما در درستی آن تردیدی نیست. چون‌که رخنه نیست در عالم پدید / خیره یوسف‌وار می‌باید دوید مولانا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بستر حضور در آینده و با نظر به چشم‌اندازی که خالق ما در مقابل ما قرار می‌دهند، می‌توان یوسف‌گونه حرکت کرد از آن جهت که آن حضرت در بستر رعایت دستورات الهی و دوری از گناه، حرکت کردند و در نتیجه همه موانعی که به ظاهر، مانع بودند در مقابل‌شان برطرف شد. مانند دفاع مقدس و مثل ایستادگی ملت ما در مقابل دشمن استکباری که به تعبیر مقام معظم رهبری، از ته درّه شروع کرده‌ایم و بحمدلله به پیشرفت‌های خوبی رسیده‌ایم و دشمن از این نگران است که می‌داند ایرانِ اسلامی یکی از مراکز قدرت جهان آینده است با این هویت که در معنای قدسیِ انسان، حرف‌ها دارد و این نقطه ضعف جهان مدرن است که آن رابی‌آینده کرده. موفق باشید      

34043
متن پرسش

با سلام و درود: استاد عزیز بنده گاهی اوقات به خاطر یه موضوعات پیش پا افتاده چنان در استرس و فشار و خشم قرار می گیرم که خواب شب رو ازم میگیره و هرکاری هم که انجام میدم آروم نمیشم و ذهنم متوجه همون موضوع هست و کارم به بد اخلاقی با اطرافیان و گناهان دیگه می‌کشد با اینکه در کتابهای شما خوندم «هرچه خود را از کثرات دور کنیم و به هست مطلق نزدیک کنیم به آرامش می‌رسیم و از اضطراب و ناآرامی دور می‌مانیم.» حتی با دانستن این مطالب بازم آروم نمیشم و موضوع و مشکل رو بزرگ می‌بینم و با ذکر گفتن هم آروم نمیشم. چکار کنم که از کنار این مسائل راحت عبور کنم و لحظه لحظه زندگیم سراسر از وجود حضرت حق باشه و آرامشی بدست بیارم که از دستش ندم. به قول معروف بیدی نباشم که با این بادها بلرزم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین مأوا برای استقرار روح و روان انسان و رسیدن به آرامشی بنیادین، نظر به سنت‌های لایتغیر الهی است که همه‌چیز در بستر آن سنت‌ها جاری می‌شود. در این رابطه خوب است به بحث «راهی برای حضور در جهان خدا» رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12047 موفق باشید

34042
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: استاد من چند سال هست که در قنوت همه نمازها دعای سلامتی فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را می‌خوانم، چون نظرم این است که همه دعاهای ما در پرتوی دعا برای امام زمان تحقق می‌یابد و در طول روز هم همیشه مواظب هستم در هر نیت و کاری رضایت امامم را مد نظر قرار بدهم. استاد می‌خواستم نظر شما را در این مورد بدانم و بیشتر راهنمایی فرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالیِ عالی است. چه خوش می‌گذرد که فکر و ذکر ما در نسبت با کامل‌ترین انسان، زنده و زنده‌تر باشد، بخصوص که آثار آن نورانیت را انسان در نایب ایشان تجربه می‌کند. موفق باشید

34037
متن پرسش

سلام: ببخشید در مورد دیه سوال داشتم. در سایت سرچ کردم و مقداری گشتم چیز خاصی دستگیرم نشد. یک دانش آموز دبیرستانی از بنده پرسیده چرا دیه زن، نصف مرد است؟ برای پاسخ به این سوال از چه دریچه ای باید وارد بحث شوم؟ آیا دلایل عقلی وجود دارد؟ آیا دلایل نقلی وجود دارد؟ چگونه وارد بحث باید بشویم تا ان شاءالله نتیجه لازم گرفته بشود؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در محافل علمی در رابطه با این موضوع بحث‌های خوبی شده است مبنی بر آن‌که محور اقتصاد خانواده، مرد بوده و لذا چنانچه آن مرد را به قتل برسانند باید دیه آن طوری باشد که خانواده یعنی زن و فرزندان کم‌تر ضربه بخورند و از این جهت دیه مرد بیشتر است زیرا منافع آن به زن خانواده و فرزندان می‌رسد. با این‌همه با توجه به این‌که تا حدّی شرایط تغییر کرده است، مجلس شورای اسلامی قانونی را به صورت زیر تصویب نمودند:

بر این اساس، از سال ۹۲، «صندوق تأمین خسارات‌های بدنی» در مورد جنایاتی که بر روی یک زن واقع می‌شد با حکم دادگاه، موظف به پرداخت معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد شد. موفق باشید

34036
متن پرسش

عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد بزرگوار آقای طاهرزاده: یکی از مسائل مهمی که برای رسیدن به کمال مطلق بزرگانی چون علامه طهرانی توصیه دارند، طی کردن مسیر سلوک با داشتن استاد است، در حالی که می‌بینیم در شرایط سیاسی و اجتماعی امروز جامعه افراد جامعه (خصوصا قشر مذهبی) به وضوح نیاز به استاد را برای تشخیص حق از باطل احساس می‌کنند، در سیر الی‌الله که قطعا تشخیص راه از بیراهه فوق‌العاده پیچیده تر از شرایط کنونی جامعه است، ما چگونه می‌توانیم بدون استاد نفی خواطر کنیم و در عوالم بالا حاضر باشیم. با تشکر از زحمات شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت«رحمت‌الله‌علیه»  

https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA

رجوع فرمایید. از آن جهت که ایشان متذکر می‌شوند چگونه در این زمانه می‌تواند علمِ انسان نسبت به معارف حقّه، خودش جای استاد ما را به خود بگیرد. موفق باشید

34030
متن پرسش

با سلام: استاد این روزها به خاطر شرایط جامعه خیلی پریشان و مضطربم طوریکه دوست دارم زودتر بمیرم و بعضی مواقع این شرایط غیر قابل تحمل میشه. لطفا برای آرامش روح و روان ذکری یا دعایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «راهی برای حضور در جهان خدا» شده است امید است مفید افتد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12047  موفق باشید

34025
متن پرسش

سلام استاد عزیز: از کجا باید فهمید که ملکات نفس ما چی هست؟ چه خوب چه بد؟ همون ملکاتی که تا قیامت همراهمون هست. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملکات یعنی آن حالات و احوالاتی که به عنوان منش و شخصیت در انسان با تکرارهایی که در موضوعاتی داشته، پیش می‌آید. مثل ملکه خوش‌رویی و خوش‌اخلاقی که با مقابله با غضب در موارد متعدد، آن خوشرویی ملکه انسان می‌شود یا مثل مقابله با بخل در مسیر ادامه مکرر ایثار و بخشش. موفق باشید

34022
متن پرسش

با سلام به استاد عزیز و گرامی: ۱. اگر کسی حجاب را قبول نداشته باشد آیا اوکافر هست؟ ۲. اگر کسی نماز نخواند و پایبند به دین نباشد و یا پای ماهواره هستند از فامیل هستند اگر رفت و آمد نکنیم آیا گناه هست زیاد با آنها رفت و آمد نمی کنیم؟ باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این راحتی‌ها نمی‌توانیم به جهت این امور بحث کفر این افراد را به میان آورد. آنچه در اصل، موجب کفر است نفی اصول دین است به همان معنای توحید و نبودت و معاد. فاصله‌گرفتن از فضای این افراد، رویهمرفته خوب است ولی اولاً: منجر به قطع رحم نشود ثانیاً: اگر با زمینه‌های گفتگو و از سر دلسوزی می‌توان تذکراتی به آن‌ها داد، کوتاهی نگردد. موفق باشید

34019
متن پرسش

بسم الله. سلام علیکم: عرفای بزرگ شیعه با آن همه علم و ریاضات و عبادات سخت که باعث تفاوت بسیار زیادشان با مردم عام می‌شود و باعث برتر بودن آنها نسبت به دیگران می‌شود با توجه به «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» چگونه هیچ گاه خود را برتر از دیگران نمی‌دانستند و حتی برتر بودن نسبت به دیگری در ذهنشان هم نبوده؟ و آیا واقعا در ذهنشان هم فکر برتر بودن نبوده!؟ یا اینکه این فکر بوده اما در عمل با آن مجاهده می کردند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان بیشتر خود را با رفع حجاب‌ها در محضر حضرت حق احساس کند، بیشتر متوجه فقر وجودی خود و خالی‌بودن دست خود می‌شود. بنابراین حقیقتاً این بزرگان، خود را اقلّ اقلّین می‌یابند. موفق باشید

34013
متن پرسش

با سلام: خسته نباشید. من یک خدمتگزار آموزش و پرورش هستم. چند تا مشکل داشتم. نیروهای خدماتی حرف های بد و کارهای زشت می کنند چه کار کنم و کار بد انجام می دهند و اکنون در مدرسه خدمتگزار هستم. خانمها که می آیند اکثر بی حجاب هستند من هم مدام چشمم به اینها بر می خورد چه کارکنم؟ شغلم رو نمی توانم عوض کنم. سوال دیگه داشتم کسی مبتلا به اینترنت و فیلم بد دارد و استمنا می کند و چندین سال گرفتار شده چه کار کنم طرف این کارها نرود چگونه اینترنت رو ترک کند؟ بهتر نیست و متاهل هست دنبال این کارها می رود و جذابیت دارد برایش اگر می شود اگر می شود راهنمایی کنید. من چندین سال پیش جلسات شما را می آمدم کتاب و جزوه و سی دی شما را دارم نمی دانم از کجای آن بخوانم، بعضی از آنها سخته فهمیدنش و بعضی از آنها را هم خواندم و یادم می رود حافظه ام ضعیف هست و خیلی سال نیامدم جلسات شما را، چون راه دورهست کار و خستگی دارم گفتم از کدام کتابها شما شروع به مطالعه کنم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جنابعالی با توجه به موقعیت خودتان وظیفه کاری خود را باید به خوبی انجام دهید آن‌ها خودشان مسئول اعمال خود هستند. ۲. این افراد باید متوجه شوند با این نوع کارهای خلاف شرع، نورانیتی که می‌توانند با آن به‌سر ببرند را، از دست می‌دهند. ۳. همین‌که با گوش‌دادن صوت‌های مربوط به سوره‌های قرآن مشغول باشید، برکات خود را پیش می‌آورد و در ضمن از ارادت به مقام معظم رهبری نباید غفلت کرد. موفق باشید

34007
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کتاب خویشتن پنهان فرمودید: اگر با ریاضت های شرعی توجه خود را به عالم غیب و معنویت معطوف کنید، خود را در آن عالم احساس می کنید. منظور از ریاضت شرعی چیه، یعنی باید چیکار کنیم که خودمون درآن عالم احساس کنیم؟ سوال بعدی که دارم اینه: با توجه به اینکه اصل انسان «من انسان» است و در خواب انسان با من خود روبه رو است، پس چرا من انسان به هرجا که دوست دارد در خواب سیر می‌کند و چرا از اراده ما بیرون است، به عنوان مثال من دوست دارم در خواب بروم کربلا ولی وقتی می‌خوابم «من» از اختیار من بیرون است و هرجا خودش دوست داشت می رود؟ آیا امکانش به وجود میاد که در اختیار خودمون باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ریاضت‌های شرعی همان رعایت دستورات واجب الهی است و انجام مستحبات در حدّی که برای انسان امکان دارد. ۲. در خواب و در برزخ و قیامت، ملکات انسان در صحنه است و انتخاب و اختیار، مربوط به دنیا می‌باشد. موفق باشید

34006
متن پرسش

استاد گرامی سلام: دختر ۱۷ ساله ام نماز را ترک کرده و این‌کار روی سایر کارهاش مثل حجاب، احترام به پدر و مادر، کمک در کارهای منزل و ... هم اثر گذاشته. باهاش که صحبت می کنیم به آیه «لا اکراه فی الدین» اشاره می کند و می گوید کاری به من نداشته باشید. متاسفانه تا حالا لای قرآن رو باز نکرده، ولی فقط همین آیه رو یاد گرفته. والا من خودم هم گیج شده ام از طرفی خداوند می فرماید اهلت را به نماز امر کن از طرفی می فرماید هدایت فقط دست خداست و تو هر کس را بخواهی نمی توانی هدایت کنی ‌و بر کسی سیطره نداری. از طرفی داستان پسر حضرت نوح (ص) را که می خوانیم کلا ناامید می شویم ما کجا و نوح پیامبر کجا؟ متاسفانه آموزش و پرورش هم مشخص نیست در خصوص پرورش بچه ها در طی این همه سال چکار کرده که حتی اطلاعات دینیشون هم ضعیفه چه برسه به اینکه ایمانشون قوی باشه. تابستان هرچه اصرار کردم یکی از کتابهای اولیه سیر مطالعاتی شما را بخونه قبول نکرد. بهش می گم اگه با خدا آشتی کنی من خیالم از هر نظر راحت میشه که سعادتمند میشی میگه من با خدا آشتیم ولی نماز نمی خونم. راهنمایی بفرمایید چه برخوردی با هاش داشته باشم؟ کاری که فعلا دارم انجام میدم توسل به اسم هادی و خیرالحافظین حضرت حق است. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بد نیست به ادامه همان آیه‌ای که خداوند فرمود: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» توجه کنند که می‌فرماید: «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي» ‏بدین معنا که مسیر تعالی و مسیر سرگردانی را خداوند برای بشر روشن کرده است تا هرکس خودش انتخاب کند مسیری که مسیر سعادت است. ولی بداند که « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» خداوند تکلیفی را بر جان انسان‌ها تحمیل نکرده، مگر آن‌که مطابق ظرفیت آن‌ها و طلبی که جان آن‌ها داشته است، آن تکالیف را به میان آورده است. غفلت از آن وسعت، موجب احساس خلأ و نوعی نیست‌انگاری و نیهیلیسم می‌شود. ۲. بالاخره خود آن فرد باید با حفظ آزادی‌اش، حضوری را انتخاب کند که جواب ابعاد متعالی او باشد وگرنه خودش با خودش درگیر می‌شود. موفق باشید

34002
متن پرسش

سلام: این چندروزه اخیر مخصوصا یه حدیثی از امیرالمومنین چندبار به گوشمون خورده با چنین مضمونی که میفرماید «...اِعرِفِ الحق،تَعرِف اَهلَه...» حق رو بشناس، اهل حق‌رو خواهی شناخت... و چند روزه تو این فکرم که حق‌رو چطور میشه شناخت؟! یعنی چه نشانه‌هایی داره؟! با چی قابل شناخته (قلب،عقل یا...)؟! و چقدر قابل شناخته؟! یعنی آیا هرکسی قابلیت رویت حق‌رو داره یا نه؟! اگر آره که هیچ، اگر نه باز سوال اینکه امکان داره شناخته باشه اما پشت‌گوش انداخته باشه یا نه (البته تاریخ میگه امکانش هست)؟! حالا چی میشه که یک عده با اینکه می‌شناسند حق‌رو اما بیخیالش میشند؟! و سوال بعد اینکه همیشه نشناختن حق عامدانه‌ست یا نه، سهوی هم هست؟ یعنی طرف براش واقعا قابل تشخیص نبوده؟! اگر اینم هست باز چی میشه که طرف دچار چنین حالتی میشه؟! و سوال آخر اینکه «هل یستوی الذین یعلمون الحق و الذین لا یعلمون»؟! احیانا امکان داره یکی باشه؟! اگر امکان داره چطور؟! سوالهارو از دیگران می‌پرسم احساس می‌کنم با پیچوندن پاسخمون میدن که قانعم نمیکنه...! و حقیقتا دیگه از سخنرانایی که یچیز کلی میگن و میرن بدم میاد. دست خودم نیست (با تمام احترامی که به روحانیت داریم) میان سخنرانی میکنن با فن‌بیانی که دارن... صحبتاشون با تماااام قشنگی و زیبایی بیانشون. ولی قانعم نمیکنه چون در فضای حقیقی می‌بینم حل نمیکنه! یعنی گاهی‌وقتا حتی احساس می‌کنم عامدا اینطور صحبت میکنن با این سبک و لطافت که جامعه مخاطب صرفا از لحن بیانشون خوششون بیاد و بخندند نه از محتواشون! بیشتر احساس پیچوندن می‌کنم تا اقناع بیشتر. اون‌دسته‌ای که دم از تفکر و گفتگو می‌زنند حرفاشون رو که می‌شنوم بیشتر احساس ادا بازی می‌کنم چون تو فضای حقیقی واقعا دارم می‌بینم که گره‌ای حتی از جامعه مخاطبش، حتی از طرفدارانش، حتی از اونایی که خیلی ازش تعریف میکنن، می‌بینم که باز نمیشه واقعا. صرفا توهم زده میشن انگار دیگه از حرفا کلی و اخلاقی خسته شدم. آخرم گفته میشه فلان کار رو انجام بدید به بهشت نزدیک میشید. چه‌میدونم اینقد ثواب داره اونقد کباب یا... من اصلا بهشت اینجور نمیخوام، ثواب و بهشتش برای خودشون! واقعا نمیخوام. خلاصه نمیدونم چکار کنم به کی بگم! سر این مسائل و سوالات بحران زده شدیم چند وقته.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در آن روایت ما را دعوت کرده تا با نور حقیقت که در فطرت خود به صورت نهادینه داریم؛ شخصیت افراد را بسنجیم. ۲. وقتی انسان به امیال خود بیش از حدّ میدان می‌دهد، حتی اگر حق را هم بداند، انکار می‌کند به همان معنایی که سامری به حضرت موسی «علیه‌السلام» عرض کرد: «كَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي» یعنی حق را می‌دانستم ولی میل نفسانی‌ام به چنین عملی کشاند. ۳. آیه مذکور، وجدان مخاطب را مورد خطاب قرار می‌دهد از آن جهت که هر انسانی در نزد خود می‌‌داند علمِ به حقایق و جهل به حقایق، مساوی نیست. به همان جهت دشمنان حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» هم در حقّانیت او نسبت به صدام حسین اقرار داشتند. موفق باشید

34001
متن پرسش

سلام علیکم استاد: لطفا بفرمایین دراین روزها امربه معروف برای خانمهای بی حجاب در خیابان لازم و واجب است؟ اطرافیان بدلیل شرایط خشونت نسبت به زنان چادری نگران به خطرافتادن من هستند و مرا منع می‌کنند برای امربه معروف؛ نظر شما بسیار برایم ارزشمند و راهگشاست. آیا الان در حالی‌که تقریبا هیچ ارگانی نسبت به این مسئله و گناه فراگیرعکس العملی ندارد، وظیفه ای داریم برای اینکار یا باید جانمان را حفظ کنیم؟ ( اوضاع زنان بی حجاب در کرج واقعا اوضاع اسفناک شده) التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً هنوز یک نوع خشم و مقابله با آمر به معروف و ناهی از منکر در میان است. در حالی‌که بنا به گفته قرآن: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» زنان و مردان مؤمن با توجه به نسبت دوستانه‌ای که بین خود دارند اهل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به خود می‌باشند. حال آن‌که افرادی که متذکر هستید متوجه دلسوزی شما نسبت به امر به معروف به آن‌ها و نهی منکر از آن‌ها نیستند و البته به مرور این فضا تغییر می‌کند و اینان متوجه می‌شوند اسلام بنای محدودکردن آزادی آن‌ها را ندارد، بلکه تذکری به آن‌ها می‌دهد که تا در انتخاب آزاد خود، بهترین‌ها را انتخاب کنند تا در مسیر سعادت قرار گیرند. موفق باشید

33997
متن پرسش

سلام استاد: من معلم دینی هستم. بعضی دانش اموزان میگن اصلا کی گفته که این حرفها رو ائمه زدند؟ کی از پیش ائمه اومده؟ من با اینکه بحث علم تاریخ و حدیث رو میدونم فکر می‌کنم این جوابها خیلی جوابهای مناسبی نیستند. شما نظرتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب را می‌توانید به صورت استدلالی و با مخاطب‌قراردادنِ عقل آن‌ها با آن‌ها در میان بگذارید و خودشان را مخیر و مختار کنید در پذیرفتن آن مطالب و این‌که خودشان با انکار آن‌ها و زیر پاگذاردن عقل‌شان، از سعادت خود محروم می‌شوند. بحث «معرفت نفس» شروع خوبی است بخصوص اگر به بحث «چه نیازی به نبی» است منتهی شود. موفق باشید

33982
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد گرامی: بهترین راه برای توبه حقیقی چیه؟ چیکار کنیم توبه ما یک توبه حقیقی باشه و به تعبیر علمای اخلاق منزل اول سلوک که توبه هست رو طی کنیم. و اینکه آیا شخصی که مدتی اهل گناه بوده با توبه کردن همون شخص اول میشه این رو واقعا نمی‌دونم چون مثلا فرض کنید یه لیوان شیشه ای بشکنه اگر هزار بار هم چسب بخوره مثل روز اول نمیشه حالا توبه هم اینجوری هستش؟ اگر اینجوری هست توبه چه فایده ای دارد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ابداً این‌طور نیست. زیرا توبه، شخصیت انسان را تغییر می‌دهد. رسول خدا «صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: « التائب لذنب کمن لا ذنب له» کسی که توبه کند مثل کسی است که گناه نکرده.  ۲. هر اندازه با حقیقت روبه‌رو شویم، توبه ما حقیقی و پایدار می‌ماند، حقیقتی که شهدا در انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی «رضوان الله‌تعالی‌علیه» یافتند. موفق باشید

33971
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: توی هر خانواده و فامیل مشکلاتی وجود داره. من توی زمانه حاضر چقدر باید احساس مسئولیت کنم؟ و چگونه باید به حدی قوی بشم که بتوانم موثر بشم!؟ از اینکه حرفم گاهی موثر نیست و گاهی حرف ندارم که بزنم و کاهی حرف نمی‌زنم ناراحتم و احساس ضعف می‌کنم؟ به نظرتون وظیفه بنده چیه که هم بتونم توی مشکلات موثر باشم که هم خودم راضی باشم از نقش خودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رفاقت و دلسوزی اگر شرایط مناسب بود توصیه‌های خود را انجام می‌دهید بدون انتظار به این‌که همان موقع آن‌ها قبول کنند. به هر حال نباید مشاجره‌ای در میان باشد. موفق باشید

33969
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی آیا گناهی وجود دارد که انجام آن از طرف خدا بخشیده نشود و با وجود توبه باز هم اثرات دنیایی آن حذف نشود و باعث بدبختی دنیای او شود و آن گناهان چه هستند؟ ۲. آیا رد کردن خواستگار توسط دختر می‌تواند گناهی باشد که پس از سالها هیچگاه اثر دنیایی آن رفع نشده و در زندگی آینده او تأثیر گذار باشد؟ و رد کردن چه شخصی موجب این گناه خواهد شد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هیچ گناهی نیست که اگر انسان به خداوندیِ خدا ایمان داشته باشد، با توبه رفع نگردد. می‌ماند که بعضاً تقدیراتی هست که ربطی به مثلاً ردّ کردن خواستگار ندارد، بلکه گویا خداوند نحوه دیگری از زندگی را برای انسان رقم زده. اصل را باید بر تواضع و صداقت گذاشت تا إن‌شاءالله موانع برطرف شود. موفق باشید

33946
متن پرسش

سلام و عرض احترام خدمت استاد بزرگوار: - سوالی که داشتم خدمت تون این هست که بنده طلبه سطح ٢ حوزهٔ علمیه خواهران هستم. و دروس معرفت النفس و فلسفی رو خارج از حوزه دنبال می‌کنم. استاد، بنده حس می‌کنم فقط در سیر نظری متوقف شدم و از جمع آوری یکسری اصطلاحات و شنیدنی ها و خواندنی ها در زمینه معرفتی و عرفانی / سلوکی فراتر نمی روم. و در سیر عملی (منازل سلوکی) شهودی بسیار ضعیف و حتی شاید صفر باشم. استاد بنده نمی‌دونم مشکل از کجاست که حس می‌کنم علمی که دنبال می‌کنم چه در حوزه و چه در خارج از حوزه ثمره ی چندانی ندارد و هم چنان سر گردان و تشنه هستم گویا از مرحله علم عبور نکرده ام و وارد سیر عملی نشده ام. استاد بفرمایید بنده باید چه کنم که از این سردرگمی نجات پیدا کنم؟ واقعا خسته شدم که فقط خوندم و شنیدم اما در مقام عمل وارد منازل توحیدی و سلوکی نشده ام. سطح مراقبات روزانه بنده هم در حد معمول هست. و مراقبات خاصی ندارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نباید از خود انتظار بیش از حدّ داشت و به خود سخت‌گیری نمود بالاخره «المعرفة بذر المشاهده» همین معارف إن‌شاءالله منشأ ظهور انوار الهی می‌شود. موفق باشید

33944
متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیز: استاد در نماز اصل بر حضور است؟ این سوال از این بابت عرض کردم که چند وقتیست به مفاهیم اذکار نماز در خود نماز فکر می‌کنم و بیشتر در حضور هستم و حتی ممکن است درباره یه لفظ (الله اکبر) یه رکعت فکر کنم سپس هوشیار شوم که وای یک رکعت تمام شد و من همچنان در فکر هستم و حتی فکرم هم به جایی نرسید؟ لطفا در باب توصیه بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّ توان خود باید سعی کرد متوجه معنای اذکار نماز و حضوری که پیرو آن پیش می‌آید، بشوید. ولی نباید به خودْ سخت‌گیری نمود زیرا به حکم «الاعمال باالنیّات» حضرت ربّ العالمین به نیّات شما و همان نیّت اولیه قصد نماز نظر دارند. موفق باشید

33905
متن پرسش

سلام استاد: من یه خصلت خیلی بدی دارم اونم اینکه وقتی با افراد غیرمذهبی مواجه میشم نمیتونم از حق دفاع کنم. یه حالت ترسی در وجودم میاد و اضطراب می‌گیرم اگر بخوام حرف بزنم فکر می‌کنم منافق هستم که نمیتونم از دین دفاع کنم با اینکه خیلی هم اهل مطالعه هستم و جواب شبهات رو بلدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون هرگونه جدال و مشاجره و با رفاقت و دلسوزی، می‌توانیم و می‌توانید به آن‌ها تذکر بدهید. موفق باشید

33895
متن پرسش

به نام خدا سلام خسته نباشید: برای اینکه خدا به ما نظر رحمت کند و به ما لطف کند چه ذکری را و روزی چندبار بگوییم؟ با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند همواره طالب آن است که رحمت خود را به ما سرازیر کند. به همین جهت ذکر «یا ارحم الرّاحمین» را در نزد خود داشته باشیم، خوب است چرا که: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند». موفق باشید

33891
متن پرسش

سلام استاد عزیز: در لشکر دوم جنود عقل و جهل، حضرت امام در بخشی می‌فرمایند: «با ذکر حقیقی، حجابهای بین عبد و حق خَرْق شود، و موانع حضور‏‎ ‎‏مرتفع گردد، و قسوت و غفلت قلب برداشته شود، و درهای ملکوت اعلی به‏‎ ‎‏روی سالک باز شود و ابواب لطف و رحمت حق به روی او گشوده گردد.» و در ادامه می‌فرمایند: «برای زنده نمودن دل، ذکر خدا و خصوص اسم مبارک ‏‏«یا حَیُّ یا‏‎ ‎‏قَیُّوم» ‏‏با حضور قلب مناسب است.» من که هر چه تلاش می‌کنم در طول روز یادآوری خدا را در دل داشته باشم، باز هم حواسم جای دیگر است و پی دلخوشی خودش می‌رود. مدتی که می‌خواهیم هی یاد خدا کنیم، حواسمان پرت اینور و آنور است. راهی سریعتر و شتابان تر برای حضور یاد خدا وجود دارد؟ برای دل مرده ی ما که قرار است با ذکر خدا زنده شود، چه راهکار عملی وجود دارد؟ آیا مقصود همین اذکار و اوراد است که با تسیبیح بگوییم؟ در وادی عمل راهکاری وجود دارد تا بهتر به این امر دست یافت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکار دینی در جای خود دل را متذکرِ مذکور می‌کند. مثل ذکر «یا حیّ و یا قیّوم» که حیّ حضرت حق دل را متوجه حیات‌بخشی او در همه عالم می‌نماید تا دل انسان زنده بماند و قیّوم‌بودنش، انسان را در عزم و اراده و در میدان‌ماندن کمک می‌کند. با این‌همه همین عبرت‌گرفتن‌ها که انسان‌های اهل ایمان نسبت به حادثه‌ها به‌دست می‌آورند، در جای خود توجه به حضور خدا و نوعی ذکر است. امام صادق (ع) در توصيف اباذر «رضوان الله تعالى عليه» مى‏‌فرمايند: «كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِى‏ ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّه خَصْلَتَيْنِ، التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار»[1]

بیشترين عبادت اباذر دو خصلت بود يكى تفكر و ديگر عبرت‏ گرفتن از حادثه ‏ها. چشم بصيرى مى ‏خواهد كه آدم متوجه شود در همه‏ ى واقعه‏ هاى عالم جاى عبرت‏ گرفتن است، به معنىِ عبور از ظاهر يك حادثه به سنتِ باطنى آن حادثه. ملاحظه مى ‏فرمائيد كه حضرت مى‏ فرمايند: اباذر اهل تفكر بود و اين بيشترين عبادت اباذر بود و اين را امام معصوم مى‏ فرمايند و آن كار را تأييد مى‏ كنند. از خود بايد پرسيد اباذردر اين كار به چه چيزى رسيده و اين تفكر چه تفكرى است كه بيشترين عبادات اباذر را تشكيل مى ‏داده است؟ اين همان تفكرى است كه با ورع و از طريق ورع به دست مى ‏آيد . موفق باشید

 

[1] ( 1)- الخصال، شيخ صدوق، ج 1، ص 42.

33876
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: یک کارشناس دینی سخنی فرمودند، لطفا نظر خودتان را در این باره بفرمایید. ایشان فرمودند که از نظر فقهی برای نماز واجب خواندن، حتما باید به طرف قبله باشیم اما از نظر عرفانی لازم نیست موقع نماز واجب خواندن روبه قبله باشیم. از کارشناس پرسیدم چرا از نظر عرفانی اشکالی ندارد، گفت عرفان می‌گویند «فاینما تولوا فثم وجه الله» .ترجمه: «به هر سو نظر کنی خدا را می‌بینی.» لطفاً نظرتان را در این باره بفرمایید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در نمازمان به سیره رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نماز می‌خوانیم و این‌که قرآن می‌فرماید: «فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ...» در نماز، جهت و وجه خود را به سوی مسجدالحرام بینداز و البته این غیر از آن است که جلوات حضرت حق را در هر منظری مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی