بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31134
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: من حدود 10 ماه است که دیگر حالات معنوی و روحی قبلی را ندارم. تمایلم به مطالعه و علم کاهش یافته تا حدی که احساس می‌کنم که از همه چیز اشباع شده ام. دیگر حس و حالی برای امور معنوی و عبادی ندارم تا حدی که حتی در حرم معصومین نیز هیچ حسی ندارم و هرچه تلاش می‌کنم توجه خودم را معطوف به حضرت کنم موفق نمی شوم. دیگر آن شوری که حدود یک سال قبل نسبت به انقلاب اسلامی و شهدا داشتم وجود ندارد و خیلی کمتر شده. و در روح خودم نوعی گرفتگی شدید حس می‌کنم. انگار انگیزه ای برای هیچ کاری ندارم و آنچه که قبلا در من انگیزه ایجاد می کرد گویا دیگر مؤثر نیست. استاد واقعا از این وضعیت خسته شده ام. خیلی نگران هستم. نمی‌دانم با این وضع چه کنم. مدتی قبل که از شما پرسیدم فرمودید این حالت قبض است و برطرف می شود. اما نمی‌دانم چرا هنوز این حالت ادامه دارد. نمی‌دانم چه کنم. حتی معارف دینی هم گویا دیگر در وجودم اثری ندارد. می ترسم که این حالت دست مایه ای برای شیطان باشد و نتوانم در برابر تمایل به گناه ایستادگی کنم. می ترسم که نکند این قساوت قلب باشد. می ترسم که دیگر آن شور انقلابی بر نگردد و از این فضا دور شوم. اگر امکان دارد راهی به من نشان دهید که بتوانم از این حالت روحی نجات پیدا کنم. محتاج دعای خیر شما هستم. ممنون از توجه شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره قلب‌ها را اقبالی هست و ادباری. تدبّر در قرآن به کمک تفسیر شریف المیزان إن‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید

31128
متن پرسش
سلام: بنده از لحاظ ظاهری مسلمان هستم یعنی سعی دارم که نماز اول وقت بخونم، نماز شب بخونم، روزه مستحبی بگیرم و خلاصه تلاشم بر این است که گناه نکنم یعنی در واقع اسلام ظاهری دارم اما باطنم کافر هست، روحم بیمار هست از عبادت لذت نمی‌برم، باطنم من رو بسمت دنیا میکشونه، می‌خواستم ببینم راه حل چیست؟ علاج این بیماری چی هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رشد معرفت الهی و تدبّر در قرآن إن‌شاءالله کار جلو می‌رود. موفق باشید

31106
متن پرسش
سلام علیکم: استاد سوالی داشتم در کیفیت انفاق و ایثار: فرض بفرمایید اگر در ماه ۱۰ واحد حقوق و رزق دریافت کنیم چه میزان آن را باید در راه خدا انفاق کنیم؟ برای مثال اگر اشتباه نکنم در مورد سید هاشم حداد میخونیم که سید علی اقا قاضی بهشون گفتن هر وقت فقیری به سمتت آمد دست در جیب کن و هر چه در جیبت است را بده. که نوعی ایثار است. حال در مسیر سلوک الی الله شخص از رزق و روزی خود چه میزانی را باید برای انفاق و ایثار در راه خدا کنار بگذارد؟ آیا سخت گیری و آینده نگری و تدبیر در این امر به نوعی شرک خفی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» (اسراء/29) و دستت را بخیلانه بسته مدار [که از انفاق در راه خدا باز مانی] و به طور کامل هم [در انفاق] دست و دل باز مباش [که چیزی برای معاش خودت باقی نماند] که در نهایت [نزد شایستگان] نکوهیده [و در زندگی خود] درمانده گردی.

آری! چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش / چون رنده ز کار خویش بیگانه مباش

تعلیم ز ارّه گیر در کار معاش / نیمی سوی خود می کش و نیمی می‌پاش

موفق باشید 

31111
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: ببخشید مزاحم وقتتون میشم‌ استاد من طلبه سطح دو هستم که درسم به لطف خدا تمام شده خیلی دلم می‌خواست ادامه دهنده حوزه باشم ولی حقیقتا انگار خدا فعالیت بسیج محله رو گذاشت جلوی راهم و باز هم به لطف خدا مربی حلقه صالحین دختران نوجوان رو به عهده گرفتم که تعداد دختران قابل توجه هست. خدا رو شکر با روحیه شادی که خداوند نصیبم کرده تونستم خیلی نزد خودم جذبشون کنم. در مرحله اول معرفت النفس رو با زبان راحت براشون گفتم. به نظرم یه درس جدید و خوبی براشون بود و جالبه خیلی دلشون می‌خواد از قیامت بدونن، ولی استاد الان دغدغه من این شده که متاسفانه اکثر این دختران گل که واقعا دلشون پاکه و خیلی دوست داشتنی هستند و آماده دریافت بسیاری از معارف هستند گرفتار شدید دوستیهای مجازی مخالف شدن، تمام دغدغه من شده که چه کار باید بکنم؟ واقعا نمی‌دونم تو این امر چه جوری راهنمایشون کنم و چه جوری بهشون بفهمونم که این راه درست نیست. مطلب دیگه که گاها استاد پیش خودم فکر می‌کنم من لیاقت ندارم تو بسیج و این نوجونها خدمت کنم، من هنوز خودم گرفتار خیلی گناهان هستم چه جوری میتونم راهنمای کسان دیگر باشم؟ استاد واقعا دلم می‌خواد هرچی از مال و جان دارم در راه کمک برای هدایت این دختران بردارم ولی گاها از خودم نامید می‌شوم لطفا راهنمایی کنید و واقعا مثل همیشه برامون دعا کنید که هم از گناهان خودمون دور بشیم و هم خدمتی کرده باشیم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار مباحث «ده نکته در معرفت نفس» توجه دادن به توصیه حضرت امیرالمؤمنین به امام حسن «علیهماالسلام» که در کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» مطرح شده کمک‌شان می‌کند تا آرام‌آرام متذکر شوند اگر گرفتار رابطه‌های غیر شرعی شوند از حضور در جهان‌های گسترده معنویت محروم می‌گردند. موفق باشید

31101
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: انجام کار خوبی که با نیت قربه‌الی‌الله انجام نمیشه و فقط به خاطر اینه که تشخیص دادیم این کار خوبیه چه افت‌هایی داره؟ من خیلی وقتا دوست دارم به یکی یه چیزی یاد بدم و ممکن هم هست اون لحظه در غفلت از خدا باشم. این گونه اعمال که اعمال بدی نیستند یه جورایی انگار به دیگران سود رسوندی اما حجاب قلب خودت بیشتر شده. اعمالی که با حضور قلب انجام نمیشن و صرفا همین که دوست داری انجامشون بدی. بعضی وقتا تبدیل به حجابی میشن که تا انجامشون ندی از ذهنت پاک نمیشن. این جور مواقع باید چطور تصمیم بگیریم؟ آیا هر کاری حتی بهترین کارها اگر با نیت قربه‌الی‌الله انجام نشن بیهوده هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نیّت انسان کلّی باشد به خودی خود آن نیّت در نزدیکی حق به انسان کمک می‌کند هرچند در تک‌تکِ امور نیّات جزئی در میان نباشد. موفق باشید

31097
متن پرسش
با عرض سلام‌: ۱. با دیدن رفتارهای علنی در جامعه که مخالف با حکمی از احکام  شریعت هست احساس ضعف و عصبانیت می‌کنم و این حس به خاطر خدا ایجاد نمی‌شود. احساس ضعیف شدن و اینکه به شخص من توهین شده به وجود می آید. چه کتابی برای این مشکل معرفی می‌فرمایید؟ ۲. با دیدن بی حجابی (نه بد حجابی) قوه غضب در من قوت می‌گرد و در احساس و عزم طی کردن راه بندگی سستی پیش می آید و سرد می‌شود. چرا باید عزمم به عمل دیگران مربوط شود برای حل این مشکل چه کتاب یا کاری رو معرفی می‌فرمایید؟ قبلا در مواجهه با بی یا بد حجاب تذکراتی در خیابان و .. می‌دادم بعضا اصطکاکاتی سطحی پیش می آمد در جواب به شرایط امر به معرف که بیان کردید من اینجور برداشت کردم باید در جایی مناسب و شرایط آرام و بدور هیاهو تذکر داده شود برای همین اون تذکرات در جمع و خیابان را نمی‌دهم. این عمل از احساس مورد ۱ و ۲ کم کرده است. اگر برداشت و کارم اشتباه است تصحیح بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرایطی هستیم که شهرها بسی گسترده‌تر از شرایط گذشته است که محدود بودند و همه همدیگر را می‌شناختند و به همین جهت باید در ارائه معارف الهی راه‌های دیگری را جستجو نمود و به نظر می‌‌آید فضای مجازی یکی از آن راه‌ها می‌باشد. اکثر این بنده‌های خدا تحت تأثیر تبلیغات بیگانگان هستند و نه آن‌که قصد مقابله با اسلام و آموزه‌های دینی را داشته باشند.

ما در ابتدای انقلاب بِرکه و یا نهایتاً دریاچه‌ای بیش نبودیم که با سرازیرشدن رودخانه‌های گِل‌آلود، به‌کلّی گل‌آلود می‌شدیم و لذا اگر آدم‌های مشکوک در دل انقلاب حضور فعّال پیدا می‌کردند، ماهیت انقلاب را تغییر می‌دادند و در این رابطه اگر در بعضی موارد در دفع افراد مشکوک افراط شد، در صحت اصل آن قضیه نباید شک داشت. مثل وقتی تنها در ابتدای حضور ایمانیِ خود قرار داریم و نهایتِ توحید ما آن است که خداوند یکی است و شریکی ندارد، ولی از آن‌جایی که نور توحید ظهورِ بعد از ظهور دارد و آرام‌آرام خود را تا آن‌جا نشان می‌دهد که می‌یابید او در عین حال که «احد» است، «صمد» است. انقلاب اسلامی به نور توحیدش نسبت به ابتدای خود در حال حاضر بسیار گشوده شده، مثل آن‌که اقیانوس اگر صدها رودخانه گل‌آلود در آن بریزند، گِل و لای‌ها را فرو می‌نشاند و آب‌های رودخانه‌ها را از جنس خود می‌کند و در آغوش می‌گیرد. در این دیدگاه عرض می‌شود به توحیدی رسیده‌ایم که متوجه می‌شویم متفکران مذکور در آن توحید جای دارند. آری امثال مارکس و فویرباخ توحیدی نیستند و خودشان هم چنین ادعاهای نکرده‌اند ولی جدای این افراد، متأسفانه ما در شرایطی نیستیم که دغدغه‌های توحیدی متفکران جهان را بفهمیم و با فرض این‌که می‌خواهیم در جهان حاضر شویم آن‌ها را از آنِ خود کنیم. موفق باشید  

31092
متن پرسش
سلام: ببخشید فلسفه اینکه ۵ معصوم زیر عبا رفتن و بعد آیه تطهیر نازل شده چیه؟ برای چی بیرون از عبا این آیه نازل نشده یا برای چی پیامبر احساس ضعف داشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جریان «کساء یمانیِ» پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و رخداد زیبایی که شکل دادند، نمادی است زیبا و تاریخی، تا جایگاه آسمانیِ آن ذوات مقدس در حافظه تاریخ بماند و ما نیز بتوانیم نسبتی خاص با این ذرّیه مقدس برقرار کنیم بخصوص که با محوریتِ وجود مقدس حضرت زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» آن رخداد شکل گرفته. افقی است تا انسان‌ها بدانند در بودن خود و در عبور از مشکلات، به کجا نظر کنند و بدین لحاظ است که برای رفع مشکلات به حدیث کساء توسل می‌جویند که در جای خود کاری است صحیح. موفق باشید

31090
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز: خواستم از حضرتعالی درخواست کنم لطفا کتب سرالصلاة و اربعین حدیث حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) رو هم اگر امکان دارد شرح و توضیحی بفرمائید. بنده از شدت علاقه تا به حال ۳ بار کتاب سرالصلاة رو خواندم ولی زیاد متوجه نشدم اما با این حال که کمی متوجه شدم بسیار متاثر شدم. گاهی اوقات در حال خواندن اشک از چشم هایم جاری می‌شد از بس که حضرت امام این کتاب را با خلوص و از سویدای دل نوشتند. به نظرم فهم این کتاب و همچنین کتاب اربعین حدیث برای جوان ها و افرادی که می خواهند به انقلاب اسلامی کمک شایانی کنند بسیار لازم است. موفقیت حضرتعالی را از خدای متعال خواستارم. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بعضی از فرازهای کتاب «اربعین حدیث» به طور پراکنده شرح داده شده است. ولی إن‌شاءالله توفیقی باشد خود بنده نیز تمایل بحث و شرح کتاب «سرّ الصلواة» را دارا هستم. موفق باشید

31070
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: این ایام صحبت های زیادی در مورد اعدام های سال ۶۷ و نقش حجت الاسلام رییسی و اعتراض های آقای منتظری شنیدیم. اگر امکان هست پاسخ جامعی بفرمایید، تا ما با افراد و گروه هایی که روبرو هستیم، حداقل بتوانیم این پاسخ را ارسال کنیم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه بحث، بسیار مفصل است. همین اندازه متوجه باشید که بعد از عملیات مرصاد که منافقین جهت براندازیِ نظام به ایران حمله کردند و بنای آن‌ها آن بود که قتل عام مفصلی انجام دهند، پس از غافلگیرشدنِ آن‌ها و شکستی که بر آن‌ها تحمیل شد؛ اسنادی به‌دست آمد حاکی از آن‌که عده‌ای از زندانیانِ داخل کشور با آن‌ها همکاری کاملی داشتند و عملاً در امر محاربه با ملت، شریک بودند و طبیعی است که هرکجا باشند حکم آن‌ها قتل است و حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به عنوان ولیّ فقیه دستور قتل آن‌ها را صادر فرمودند. و انطباق محارب‌بودنِ تک تک افراد را به عهده بعضی از آقایان گذاشتند که البته این ربطی به اصل حکم ندارد. حضرت امام در آن حکم فرمودند: «: «از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آن‌ها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آن‌ها و جنگ کلاسیک آن‌ها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آن‌ها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت‌الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین‌طور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می‌باشد، رحم بر محاربان ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام» . مفصل‌ترِ مطلب را می‌توانید در خبرگزاری شبستان به آدرس زیر دنبال فرمایید.  http://shabestan.ir/detail/News/954591  موفق باشید

31065
متن پرسش
سلام: از این به بعد رفتار ما با دوستان یا اقوام که رای ندادند و معتقدند نظام کنونی فاسد است چگونه باید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ما فرموده‌اند: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» لذا باید بزرگوارانه با خطای چنین انسان‌هایی که مغرض نیستند ولی جاهل هستند، برخورد کرد تا با دیدن سجایای اخلاقی شما شرمنده شوند. موفق باشید

31064
متن پرسش
سلام استاد گرامی: بعد از نمار مغرب بین نماز غفیله و نافله ی مغرب کدام را انجام بدهیم بهتر است؟ الان که شبها کوتاه است انجام هر دو با هم یه مقدار طولانی می‌شود، اگر یک شب نماز غفیله و بک شب نافله بخوانیم چطور؟ سؤال دوم: اینکه بعضی شبها توفیق نماز شب را از دست می‌دهم و یا فقط نماز شفع و وتر را می‌توانم بخوانم و حضور قلبم هم کم است. لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً نافله، ارجحیت دارد. ولی در نماز جماعت که فرصت نیست، غفلیه را به قصد نافله می‌خوانند. اگر بشود غفلیه در حکم دو رکعت اول نافله مغرب بخوانید و دو رکعت بعدی را نیز انجام دهید، جمع خوبی می‌شود. ۲. کار خوبی است که در فرصت کم، به همان شفع و وتر اکتفا شود. إن‌شاءالله خدا کمک می‌کند و حضور قلب را مرحمت می‌نماید. موفق باشید

31057
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده سوالی مشابه سوال 31044 دارم و آن هم نگهداری از پرندگان زینتی است مانند انواع طوطی البته سوال بنده به هیچ وجهی جنبه ی فقهی ندارد، و گرنه مصدع اوقات شریف نمی‌شدم من چون بشخصه علاقه ی بسیاری به پرندگان دارم و با دیدن پرنده ها خیلی روحیه می‌گیرم و خیلی دوست دارم که در خانه یکی از همین پرندگان رو نگهداری کنم. ولی روی خواسته ی خودم پا گذلشته ام چرا که حداقل در سیره ی امامان معصوم ندیدم چنین حرکتی وجود داشته باشه، پس با خود این احتمال رو دادم که شاید دل مشغولی های کاذب برام ایجاد بکنه و خلاصه مزاحمتی برای سلوک انسانی من باشه. اما از طرفی مثلا مادرم بزرگم بسیار به نگهداری از گل و گیاه خانگی علاقه دارند و خیلی از نگهداری از گل و گیاه روحیه می‌گیرند. حالا در آخر دیگه مزاحم شما شدم من بالاخره با این علاقه ی قلبی خودم به نگهداری از پرنده چیکار کنم؟ (و البته درون پرانتز عرض کنم یک ساله میخوام سوال رو بپرسم ازتون و حقیقتا روم نمی‌شد و حالا چونکه برادر/خواهر برگوارمون در سوال 31044 مشابه سوال بنده رو پرسیدن من جرات پیدا کردم که سوالم رو مطرح کنم خلاصه من رو ببخشید که تو لین برحه ی حساس نزدیک به انتخابات سوال این سبکی می‌پرسم و وقت شریفتون رو می‌گیرم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید این موارد اشکال فقهی ندارد ولی خود انسان باید متوجه باشد که کار مهمش چه کاری است و سعی کند اگر این مشغولیات کار مهم او را به حاشیه می‌برد، مواظب خود باشد. موفق باشید

31048
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد چطور میشه به حکمت برسیم؟ تشکر از پاسخگوی شما و التماس دعا از شما استاد دلسوز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبّر در قرآن در این موضوع، بسیار مهم است. موفق باشید

31045
متن پرسش
با سلام و عرض تشکر از حضور گرم شما و بابت زحماتی که در پاسخگویی به شبهات و سوالات ما تقبل نموده اید. جناب استاد من گاهی نمازم رو با تمام قلب میخونم ولی گاهی نمی دونم برای کی و برای چی نماز میخونم ولی به امید اینکه اون حالت برطرف بشه باز میخونمش. یه سوالی که برام هست این هست که مقصود از خوندن نماز اگر کرنش و توجه به درگاه خدای بزرگ هست خب مگر با توجه و حضور در لحظه و رعایت مسئولیت در قبال دیگران و... نمیشه این کار رو ادا کرد، و اینکه واقعا ایرانیها قبل از اسلام مگر چیزی جایگزین نماز نداشتن خب آنها هم خدا پرست بودند. چرا باید حتما نماز خوند؟ گاهی وقت واقعا خسته ام و نمی‌فهمم چی میخونم فقط بخاطر ناچار بودن میخونمش. ممنون از لطفتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع نفس، مباحث بسیار ارزشمندی شده است تا انسان به بهترین نحوه از نمازگزاری نائل شود. مثل کتاب «آداب الصلواة» که حضرت امام تألیف نمودند. بحث، در بهترین نحوه حضور در محضر حضرت حق است که در آخرالزمان بهترین حضور، حضورِ محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌باشد و نماز، حضور در محضر حق است با افقی که حضرت محمد «صلوات‌الله علیه‌وآله» به نور الهی به میان آورده‌اند. آری! بالاخره قبض و بسط در صحنه است. «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید

31044
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد در مورد بهشت حیوانات می‌خواستم بدونم چطوری هست مثلا سگ اصحاب کهف که گفتن از بهشتیان هست چگونه هست؟ بعضی این را دلیلی برای نگهداری سگ می دانند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حیوانات حشرِ مخصوص به خود دارند که آن مربوط به غرایز حیوانی آن‌ها می‌باشد. ولی نگهداری سگ در درون زندگی، نوعی به میان‌‌آوردن نفس امّاره است و موجب می‌شود تا حقایقی که بناست به سوی انسان گشوده شود، در حجاب رود. موفق باشید

31033
متن پرسش
سلام علیکم: بابت این که وقتتون را برای من گذاشتید ممنون هستم، من گرفتار گناهانی و صفات بدی هستم و توبه می کنم ولی به گناه عتیاد پیدا کردم نمی توانم گناه را ترک کنم، نمی توانم بر نفسم غلبه کنم، از زندگی خسته شدم آرزو می کنم ای کاش آخرتی نبود تا خودکشی می کردم، چه کنم که بر نفس خود غلبه و گناهان و صفات بد خو را ترک کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که هر دو روی سایت هست بزنید. موفق باشید

31023
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد محترم: وقتتون بخیر و عافیت. سوالی در رابطه با روح داشتم که در سوره ی مبارکه ی قدر و آیات دیگر قرآن کریم به آن اشاره شده است. «تنزل الملائکه و الروح...» «قل الروح من امر ربی» آیا روح که در لیلة قدر بر زمین نازل می شود و از امر پروردگار است، همان حقیقت وجودی انسان کامل است که بر حقیقت قرآن کریم انطباق دارد؟ این موضوع با این حقیقت که باطن لیلة القدر وجود مبارک صدیقه ی طاهره ی کبری است را چطور می توان بیان کرد؟ا با توجه به این حقیقت که علامه حسن زاده ی آملی اشاره فرمودند که عالم آفرینش از اتحاد نور وجود امیرالمومنین (ع) به عنوان عقل کل و نور وجود صدیقه طاهره ی کبری (س) به عنوان نفس کل بوجود می آید می توان گفت، در شب قدر نزول روح به عنوان عقل کل و ملائکه به عنوان قوای عقلی در ظرف لیلة القدر، قرآن یا حقیقت وجودی انسان کامل را تشکیل می دهد که بر قلب مطهر امام عصر (عج) در عالم دنیا نازل می شود؟ با تشکر از زحمات شما، اجرتون با بی بی صدیقه ی طاهره (س)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مقام روح آن‌چنان بالا است که حضرت حق آن را به خود نسبت می‌دهند و می‌فرمایند: «روحی». حال مظاهر تامّ و تمام آن روح، اولیای معصوم «علیهم‌السلام» هستند و به گفته حضرت صادق «علیه‌السلام» درک شب قدر به عنوان شبی که روح نیز در آن نازل می‌شود، با نظر به مظهر مبارکی چون حضرت صدیقه طاهره «سلام‌الله‌علیها» بهتر درک می‌شود. در موضوع نظر به جایگاه حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و در مقایسه با حضرت مولا «علیه‌السلام»، آری! آن تشبیه آیت الله حسن‌زاده تشبیه خوبی است. موفق باشید

31022
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و گرامی: «یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ» همانطور که می‌دانید این فرازی از دعای نورانی جوشن کبیر هست. آیا میشه گفت این فراز خلاصه و لب مطلب مسئله وجود است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. وقتی «وجود» را حضوری مدّ نظر داشته باشیم و نه مفهومی. موفق باشید

31015
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من دانشجو معلمی تقریبا ۲۰ ساله هستم که دارم سعی می‌کنم کنار درس هام، دروس حوزه رو هم کم کم بخونم. به دلایلی نمیتونم کلا از دانشگاه انصراف بدم و برم حوزه. اما از طرفی سرعت خوندنم کمه و روزی نهایتا ۳ ساعت میتونم وقت بزارم. و برای خوندن دروس حوزه هم فقط از صوت اساتید و بعضا پرسش از رفقای طلبه، کار رو جلو می‌برم فعلا (شاید در آینده فرصت استفاده از استاد هم فراهم شد). و علت رفتنم سمت دروس حوزه، عشق و علاقه به علم دینی و فهم عمیق آن ها، و همینطور یادگرفتن ادبیات دین برای فهم قرآن و روایات و شاید هم در آینده، «تولید علم» هستش. اما الان تنها بودنم تو این مسیر و سرعت کمم، کمی دل سرد کرده من رو. (هر چند هنوز الحمدالله اراده نسبتا خوبی دارم). از شما توصیه و راهنمایی می‌خوام. خدا خیرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در این مرحله همین‌طور خوب است که جهت فهم عمیق دین و ارتباط با قرآن و روایات همچنان تنها جلو بروید. خداوند بقیه مسیر را به وقتش نشان می‌دهد و راه را می‌گشاید. موفق باشید

31013
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد و معلم گرامی: یک مورد مشکلی بود خواستم از شما راهنمایی بگیرم. ما در جوی کار می کنیم که عموما افراد مومن و انقلابی هستند و تلاش برای حل مشکلی از مملکت دارند، اینکه خیلی مادی نباشند و تلاش و همتشان برای رفع مشکل و یا پیشبرد طرح و هدفی در کشور باشه در خیلی از این همکاران دیده می شود. موردی که هست افرادی در مجموعه هستند که خود را با کار تعریف می کنند (همین کارهایی که ذکر شد) و تعادل تهذیب، تحصیل، ورزش و یا بگوییم خانواده، کار، ارتباط با خدا را ندارند. برای مثال اشخاصی بدون چشمداشت مادی خاص و یا با با اندک ضرورت آن که از صبح ساعت ۷ دنبال کارها باشه تا ساعت ۹-۱۰ شب. بقول خودشون کار زیاد و فرصت کم است و ۲۴ ساعت زمان کمی برای یک روز است و مشکلات و کارها بسیار زیاد هستند. این افراد خودشون رو در کار غرق می کنند، نماز رو به سرعت برگزار می کنند، برنامه عبادی خاصی از ایشان نمی بینی ولی از لحاظ کاری و در جامعه در تراز بالایی قرار دارند. خواستم حضرت عالی بیانی و سخنی بفرمایید برای چنین افرادی و ماهایی که شاید بعضی اوقات برنامه زندگیمون از حالت تعادل خارج میشه و به این سمت کشیده میشه چراغ راه همیشگی و راهنما باشه. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر رابطه‌مان را با خداوند در میدان گسترده رحمت به او مدّ نظر قرار دهیم و در ظرائف عبادات و رعایت خانواده و ارحام در حدّ متعادل وارد شویم، نتایج بهتر و پایدارتری می‌گیریم. سادگی و قناعت بسیار خوب، ولی سخت‌گیری به خود و خانواده، نه. موفق باشید

31002
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین. سلام استاد محترم و عرض تشکر بابت همه الطافی که به اذن حضرت رحمان در اختیار ما می‌گذارید جزاک الله خیرا و حسنا. ‏به توفیق الهی بنده مدتهاست از راه دور شاگرد شما هستم و مطالب گرانبهای الهی که در کلام شما جاری می‌شود را خدای رحمان به قلبم می‌رساند ‏به رسم ادب و شاگردی از محضرتان سوال و طلب راهنمایی دارم. به لطف الهی در ماه مبارک رمضان امسال پس از مدتها طلب انس با حقیقت قرآن از حضرت حق و به لطف بحث زیبای زبان قرآن اصیل ترین زبان در روز ۱۴ ماه مبارک انگار دریچه قلبم به منظر قرآن گشوده شد و انگار این بار این قرآن بود که به جانم تلاوت می‌شد انگار خداوند رحمان را در افق قبله می‌دید قلبم که آیات را به جانم تلاوت می‌کند قابل وصف نیست به زبان قال اما زبان حال اشکی بود که بی اختیار جاری می‌شد قلبی که فقط می‌خواست کلام حق را بشنود و هرچه میامد کنار می‌زد لذتی که وصف شدنی نبود و کلامی که انگار الان در کنار پیامبران انذارشان را می‌بینم استهزاء قومشان را می‌بینم دردی که از عدم توجه مردم به دیدن حق بود را در وجود پیامبران علیهم السلام می‌دیدم حقیقت هر مساله ای را به وضوح انگار می‌دیدم و اعتباری بودن یا بهتر بگویم پوچ بودن خیالات معاندین را انگار می‌دیدم. استاد بزرگوار انگار وارد عالمی دیگر می‌شدم که پر رنگ ترین چیزی که می‌دیدم مهر الهی بود و سپس عفو و خلاصه قابل وصف نیست و این حال بسیار خوش در سحر ۱۴ ماه مبارک که با قرآن کریم آغاز شد در ادامه ماه با نظر به قرآن کریم ادامه می یافت اما دیگر نه به اندازه بار اول، بعد از آن انگار که خدا را دیده بودم در ورای پدیده ها و اتفاقات. خداوند رحمان را حاضر و ناظر می‌دیدم بر زبان قلبم جاری بود «انک قریب مجیب» از همه جالب تر اینکه اون من اعتباری و غیر حقیقی و دانی که همیشه ازش به خداوند رحمان پناه می‌بردم و در واقع ازش فراری بودم اما مرا رها نمی‌کرد به نظری که با قرآن کریم به حضرت رحمان گشوده شد خود بخود کنار رفت طوری که حتی در آن حال خوش گشتم و پیدایش نکردم اما بعد از آن هم با نظر به همان افق قبله که انگار گمشده ام آنجا بود دوباره آن من اعتباری کم رنگ می‌شد و بلکه ناپدید. استاد محترم. عرض حال کردم تا از شما بزرگوار چند سوال بپرسم که نابلد راهم و نیاز به دستگیری دارم گرچه صادقانه اعتراف می‌کنم هر طلب دستگیری که به دلم افتاد حضرت حق به بهترین نحو با مهر خود راه نشانم داد الحمدلله رب العالمین. الان هم نظرم به عنایت اوست شاید در کلام شما استاد بزرگوار. اول اینکه آیا این احوال واقعی است یا ساخته و پرداخته خیالاتم؟ گرچه شرم دارم از این سوال از بس که لطف حضرت حق را به وضوح در قلبم چشیدم لکن لیطمئن قلبی. دوم اینکه بعد از ماه مبارک آنقدر شفاف شده بودم به فضل الهی که با یک خرید یا یک کلام اضافه رفتن اندک اندک نور تابیده شده حضرت رحمان را احساس می‌کردم و متاسفانه هرچه از ماه دل انگیز میهمانی حضرت رب العالمین دورتر می‌شویم کلام اضافه و مشغول دنیا شدن و اخلاق فاسده که همه ناشی از غفلت و کوتاهی خودم هست موجب کدر شدن آن شفافیت وجودی می‌شود. در این حالات که عاجزانه مثل بدبختی عاجز و بینوا به محبوب رو می‌کنم آنقدر زیاد رحمتش را به جانم می‌نشاند که جز شرمندگی و جز شرمندگی هیچی برایم نمی‌ماند. استاد سوال دومم این است که آیا نظر به افق قبله که انگار اولین بار محبوب از آنجا جلوه گر شد برای ارتباط با او کار اشتباهی است با توجه به اینکه حضرت حق در همه جا حضور دارد و جایی ندارد؟ و سوال آخر اینکه راهنمایی ام بفرمایید چه کنم که راه گم نشود و اگر تا به اینجا راه را صحیح آمده ام همانطور عاشقانه و با قوت در همان راهی که مرا می‌طلبد طی مسیر کنم. البته بنده سالهاست مسیر زندگی ام به عنایت حضرت اباعبدالله علیه السلام روشن به معارف الهی گشته و الحمدلله غرق در این معارف و کتب حقه و خدمت به خلق می‌گذرد و الحمدلله بعد ماه مبارک با نگاه جدید شروع به نگاه به قرآن کرده ام در بین الطلوعین و الحمدلله انگار بعد این همه سال دارم از اول قرآن را می‌بینم و می‌شنوم اما خوف فراق که من آن را نار حقیقی دیدم مرا نگران می‌کند گرچه همین خوف مرا به آغوش پر مهر محبوب هدایت می‌کند از اینکه وقت گرانبهای شما را گرفتم حلالیت می‌طلبم و محتاج راهنمایی و دعای خیر شما بزرگوار در حق شاگردی حقیر و کوچک هستم. همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم و آخر دعواهم ان الحمدلله رب العالمین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مولایمان علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً» برای قلب‌ها بعضاً احوالات رجوع به حق است به صورت خاص، و بعضاً قلب‌ها در حالت عادی هستند و لذا موضوع قبض و بسط را حمل بر بی‌پناهی و بی‌محلی از طرف حضرت ربّ العالمین ننمایید. 2- آری! قبله، مظهریت تامّ دارد و کمک می‌کند تا در بقیه مظاهر نیز ما به نور آن مظهریت تامّ انس بگیریم. 3- این‌که بعضاً ما را حضرت محبوب به خود وامی‌گذارد برای آن است که به نوعی به خود آییم و احوالات را تبدیل به معارف کنیم به همین جهت پیشنهاد بنده آن است که از تدبّر نسبت به تفسیر المیزان به همان شکل که در جزوه «روش کار با المیزان» عرض شد، غفلت نشود.

موفق باشید.

31001
متن پرسش
فقط محتاج اوییم و لاغیر آیت الله شیخ نصر الله شاه آبادی: اگر فقط و فقط خودت را محتاج او دیدی و لاغیر، یقین بدان که زندگی ات می‌گذرد. این به این معنای این نیست که بخوابی؛ خیر؛ او رزاق است و بلندت می کند و راهت می اندازد و کار جلوی پایت می‌گذارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است واقعاً. «بی عنایت حق و الطاف حق / گر ملک باشد، سیه باشد ورق». موفق باشید

30972
متن پرسش
سلام: در منابر شنیده ام که می‌گویند خداوند در روز قیامت آبروی بنده های مومنی که خطا کرده باشند رو مقابل بقیه نمی برد و اون خطاها رو از پیامبر هم می‌پوشاند و از طرفی نفس خود انسان بازتاب کننده تمام اعمالش هست بدون آنکه سخن بگوید. به نظر شما این دو مطلب با هم تناقض ندارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط، شرایطی می‌شود که با تجلیات انوار الهی، انسان خود را در موطنی می یابد که اساساً اراده‌های منجر به گناه غرق حضور و توجه به حضرت حق می‌شود و حضوری در میدان شخصیت آن افراد ندارد همان‌طور که بعضاً در دنیا نیز برای اهل ایمان پیش می‌آید که به کلّی اراده‌های قبلی آن‌ها نسبت به اعمال خلاف‌شان از میدان شخصیت‌شان خارج شده و اساساً این افراد دیگر آن افراد نیستند. موفق باشید

30967
متن پرسش
سلام استاد: استاد من دائما از درون در رنج و عذابم‌. دائما به خدا میگم خدایا منو ببخش. هر روز گناهان و خطاهایی که در گذشته انجام دادم بی اختیار یادم میاد. من بارها و بارها به خاطر هر کدومش توبه کردم ولی باز یادم میاد و استغفار می‌کنم. اما چند وقت بعد دوباره یادم میاد و ناراحت میشم از اون گناه یا خطا. حتی برای بعضی گناهان قبل سن تکلیف هم رد مظالم دادم و بعدا فهمیدم که دوباره رد مظالم پرداخت کردم ولی از جلوی چشمم نمیره کنار. استاد این یادآوری دائمی علتش چیه؟ من میگم با خودم مگم میشه خدا بعد این همه توبه نبخشیده باشه ولی باز یادم میاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید این دیگر وسوسه‌ شیطان است و باید توجه نکرد. زیرا حضرت حق توّاب هستند و توبه بنده را می‌بخشند و باز آن گناه را مدّنظرآوردن که ممکن است نبخشیده باشد، به گفته خواجه عبدالله انصاری این نوعی جفاکاری به خداوند است. موفق باشید

30960
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: ۱. این جمله درست است که انسان باید خداوند را در قلب خود رویت کند؟ ۲. ماه رمضان تقریبا خوب طی شد، شب عید فطر هم خوب بود، ولی نمی دانم چرا روز عید فطر این اندازه ورق برگشت و انگار نفس اماره فقط خودنمایی کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! ولی رؤیت حق به چه معناست، جای بحث دارد. عرایضی در جلسات ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ سوره جاثیه که کتاب آن روی سایت هست، در این رابطه شده است. ۲. آری! «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید

نمایش چاپی