بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31048
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: استاد چطور میشه به حکمت برسیم؟ تشکر از پاسخگوی شما و التماس دعا از شما استاد دلسوز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبّر در قرآن در این موضوع، بسیار مهم است. موفق باشید

31045
متن پرسش
با سلام و عرض تشکر از حضور گرم شما و بابت زحماتی که در پاسخگویی به شبهات و سوالات ما تقبل نموده اید. جناب استاد من گاهی نمازم رو با تمام قلب میخونم ولی گاهی نمی دونم برای کی و برای چی نماز میخونم ولی به امید اینکه اون حالت برطرف بشه باز میخونمش. یه سوالی که برام هست این هست که مقصود از خوندن نماز اگر کرنش و توجه به درگاه خدای بزرگ هست خب مگر با توجه و حضور در لحظه و رعایت مسئولیت در قبال دیگران و... نمیشه این کار رو ادا کرد، و اینکه واقعا ایرانیها قبل از اسلام مگر چیزی جایگزین نماز نداشتن خب آنها هم خدا پرست بودند. چرا باید حتما نماز خوند؟ گاهی وقت واقعا خسته ام و نمی‌فهمم چی میخونم فقط بخاطر ناچار بودن میخونمش. ممنون از لطفتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع نفس، مباحث بسیار ارزشمندی شده است تا انسان به بهترین نحوه از نمازگزاری نائل شود. مثل کتاب «آداب الصلواة» که حضرت امام تألیف نمودند. بحث، در بهترین نحوه حضور در محضر حضرت حق است که در آخرالزمان بهترین حضور، حضورِ محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌باشد و نماز، حضور در محضر حق است با افقی که حضرت محمد «صلوات‌الله علیه‌وآله» به نور الهی به میان آورده‌اند. آری! بالاخره قبض و بسط در صحنه است. «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید

31044
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد در مورد بهشت حیوانات می‌خواستم بدونم چطوری هست مثلا سگ اصحاب کهف که گفتن از بهشتیان هست چگونه هست؟ بعضی این را دلیلی برای نگهداری سگ می دانند!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حیوانات حشرِ مخصوص به خود دارند که آن مربوط به غرایز حیوانی آن‌ها می‌باشد. ولی نگهداری سگ در درون زندگی، نوعی به میان‌‌آوردن نفس امّاره است و موجب می‌شود تا حقایقی که بناست به سوی انسان گشوده شود، در حجاب رود. موفق باشید

31033
متن پرسش
سلام علیکم: بابت این که وقتتون را برای من گذاشتید ممنون هستم، من گرفتار گناهانی و صفات بدی هستم و توبه می کنم ولی به گناه عتیاد پیدا کردم نمی توانم گناه را ترک کنم، نمی توانم بر نفسم غلبه کنم، از زندگی خسته شدم آرزو می کنم ای کاش آخرتی نبود تا خودکشی می کردم، چه کنم که بر نفس خود غلبه و گناهان و صفات بد خو را ترک کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که هر دو روی سایت هست بزنید. موفق باشید

31023
متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد محترم: وقتتون بخیر و عافیت. سوالی در رابطه با روح داشتم که در سوره ی مبارکه ی قدر و آیات دیگر قرآن کریم به آن اشاره شده است. «تنزل الملائکه و الروح...» «قل الروح من امر ربی» آیا روح که در لیلة قدر بر زمین نازل می شود و از امر پروردگار است، همان حقیقت وجودی انسان کامل است که بر حقیقت قرآن کریم انطباق دارد؟ این موضوع با این حقیقت که باطن لیلة القدر وجود مبارک صدیقه ی طاهره ی کبری است را چطور می توان بیان کرد؟ا با توجه به این حقیقت که علامه حسن زاده ی آملی اشاره فرمودند که عالم آفرینش از اتحاد نور وجود امیرالمومنین (ع) به عنوان عقل کل و نور وجود صدیقه طاهره ی کبری (س) به عنوان نفس کل بوجود می آید می توان گفت، در شب قدر نزول روح به عنوان عقل کل و ملائکه به عنوان قوای عقلی در ظرف لیلة القدر، قرآن یا حقیقت وجودی انسان کامل را تشکیل می دهد که بر قلب مطهر امام عصر (عج) در عالم دنیا نازل می شود؟ با تشکر از زحمات شما، اجرتون با بی بی صدیقه ی طاهره (س)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست مقام روح آن‌چنان بالا است که حضرت حق آن را به خود نسبت می‌دهند و می‌فرمایند: «روحی». حال مظاهر تامّ و تمام آن روح، اولیای معصوم «علیهم‌السلام» هستند و به گفته حضرت صادق «علیه‌السلام» درک شب قدر به عنوان شبی که روح نیز در آن نازل می‌شود، با نظر به مظهر مبارکی چون حضرت صدیقه طاهره «سلام‌الله‌علیها» بهتر درک می‌شود. در موضوع نظر به جایگاه حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» و در مقایسه با حضرت مولا «علیه‌السلام»، آری! آن تشبیه آیت الله حسن‌زاده تشبیه خوبی است. موفق باشید

31022
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و گرامی: «یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ» همانطور که می‌دانید این فرازی از دعای نورانی جوشن کبیر هست. آیا میشه گفت این فراز خلاصه و لب مطلب مسئله وجود است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. وقتی «وجود» را حضوری مدّ نظر داشته باشیم و نه مفهومی. موفق باشید

31015
متن پرسش
سلام استاد عزیز: من دانشجو معلمی تقریبا ۲۰ ساله هستم که دارم سعی می‌کنم کنار درس هام، دروس حوزه رو هم کم کم بخونم. به دلایلی نمیتونم کلا از دانشگاه انصراف بدم و برم حوزه. اما از طرفی سرعت خوندنم کمه و روزی نهایتا ۳ ساعت میتونم وقت بزارم. و برای خوندن دروس حوزه هم فقط از صوت اساتید و بعضا پرسش از رفقای طلبه، کار رو جلو می‌برم فعلا (شاید در آینده فرصت استفاده از استاد هم فراهم شد). و علت رفتنم سمت دروس حوزه، عشق و علاقه به علم دینی و فهم عمیق آن ها، و همینطور یادگرفتن ادبیات دین برای فهم قرآن و روایات و شاید هم در آینده، «تولید علم» هستش. اما الان تنها بودنم تو این مسیر و سرعت کمم، کمی دل سرد کرده من رو. (هر چند هنوز الحمدالله اراده نسبتا خوبی دارم). از شما توصیه و راهنمایی می‌خوام. خدا خیرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید در این مرحله همین‌طور خوب است که جهت فهم عمیق دین و ارتباط با قرآن و روایات همچنان تنها جلو بروید. خداوند بقیه مسیر را به وقتش نشان می‌دهد و راه را می‌گشاید. موفق باشید

31013
متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد و معلم گرامی: یک مورد مشکلی بود خواستم از شما راهنمایی بگیرم. ما در جوی کار می کنیم که عموما افراد مومن و انقلابی هستند و تلاش برای حل مشکلی از مملکت دارند، اینکه خیلی مادی نباشند و تلاش و همتشان برای رفع مشکل و یا پیشبرد طرح و هدفی در کشور باشه در خیلی از این همکاران دیده می شود. موردی که هست افرادی در مجموعه هستند که خود را با کار تعریف می کنند (همین کارهایی که ذکر شد) و تعادل تهذیب، تحصیل، ورزش و یا بگوییم خانواده، کار، ارتباط با خدا را ندارند. برای مثال اشخاصی بدون چشمداشت مادی خاص و یا با با اندک ضرورت آن که از صبح ساعت ۷ دنبال کارها باشه تا ساعت ۹-۱۰ شب. بقول خودشون کار زیاد و فرصت کم است و ۲۴ ساعت زمان کمی برای یک روز است و مشکلات و کارها بسیار زیاد هستند. این افراد خودشون رو در کار غرق می کنند، نماز رو به سرعت برگزار می کنند، برنامه عبادی خاصی از ایشان نمی بینی ولی از لحاظ کاری و در جامعه در تراز بالایی قرار دارند. خواستم حضرت عالی بیانی و سخنی بفرمایید برای چنین افرادی و ماهایی که شاید بعضی اوقات برنامه زندگیمون از حالت تعادل خارج میشه و به این سمت کشیده میشه چراغ راه همیشگی و راهنما باشه. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر رابطه‌مان را با خداوند در میدان گسترده رحمت به او مدّ نظر قرار دهیم و در ظرائف عبادات و رعایت خانواده و ارحام در حدّ متعادل وارد شویم، نتایج بهتر و پایدارتری می‌گیریم. سادگی و قناعت بسیار خوب، ولی سخت‌گیری به خود و خانواده، نه. موفق باشید

31002
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین. سلام استاد محترم و عرض تشکر بابت همه الطافی که به اذن حضرت رحمان در اختیار ما می‌گذارید جزاک الله خیرا و حسنا. ‏به توفیق الهی بنده مدتهاست از راه دور شاگرد شما هستم و مطالب گرانبهای الهی که در کلام شما جاری می‌شود را خدای رحمان به قلبم می‌رساند ‏به رسم ادب و شاگردی از محضرتان سوال و طلب راهنمایی دارم. به لطف الهی در ماه مبارک رمضان امسال پس از مدتها طلب انس با حقیقت قرآن از حضرت حق و به لطف بحث زیبای زبان قرآن اصیل ترین زبان در روز ۱۴ ماه مبارک انگار دریچه قلبم به منظر قرآن گشوده شد و انگار این بار این قرآن بود که به جانم تلاوت می‌شد انگار خداوند رحمان را در افق قبله می‌دید قلبم که آیات را به جانم تلاوت می‌کند قابل وصف نیست به زبان قال اما زبان حال اشکی بود که بی اختیار جاری می‌شد قلبی که فقط می‌خواست کلام حق را بشنود و هرچه میامد کنار می‌زد لذتی که وصف شدنی نبود و کلامی که انگار الان در کنار پیامبران انذارشان را می‌بینم استهزاء قومشان را می‌بینم دردی که از عدم توجه مردم به دیدن حق بود را در وجود پیامبران علیهم السلام می‌دیدم حقیقت هر مساله ای را به وضوح انگار می‌دیدم و اعتباری بودن یا بهتر بگویم پوچ بودن خیالات معاندین را انگار می‌دیدم. استاد بزرگوار انگار وارد عالمی دیگر می‌شدم که پر رنگ ترین چیزی که می‌دیدم مهر الهی بود و سپس عفو و خلاصه قابل وصف نیست و این حال بسیار خوش در سحر ۱۴ ماه مبارک که با قرآن کریم آغاز شد در ادامه ماه با نظر به قرآن کریم ادامه می یافت اما دیگر نه به اندازه بار اول، بعد از آن انگار که خدا را دیده بودم در ورای پدیده ها و اتفاقات. خداوند رحمان را حاضر و ناظر می‌دیدم بر زبان قلبم جاری بود «انک قریب مجیب» از همه جالب تر اینکه اون من اعتباری و غیر حقیقی و دانی که همیشه ازش به خداوند رحمان پناه می‌بردم و در واقع ازش فراری بودم اما مرا رها نمی‌کرد به نظری که با قرآن کریم به حضرت رحمان گشوده شد خود بخود کنار رفت طوری که حتی در آن حال خوش گشتم و پیدایش نکردم اما بعد از آن هم با نظر به همان افق قبله که انگار گمشده ام آنجا بود دوباره آن من اعتباری کم رنگ می‌شد و بلکه ناپدید. استاد محترم. عرض حال کردم تا از شما بزرگوار چند سوال بپرسم که نابلد راهم و نیاز به دستگیری دارم گرچه صادقانه اعتراف می‌کنم هر طلب دستگیری که به دلم افتاد حضرت حق به بهترین نحو با مهر خود راه نشانم داد الحمدلله رب العالمین. الان هم نظرم به عنایت اوست شاید در کلام شما استاد بزرگوار. اول اینکه آیا این احوال واقعی است یا ساخته و پرداخته خیالاتم؟ گرچه شرم دارم از این سوال از بس که لطف حضرت حق را به وضوح در قلبم چشیدم لکن لیطمئن قلبی. دوم اینکه بعد از ماه مبارک آنقدر شفاف شده بودم به فضل الهی که با یک خرید یا یک کلام اضافه رفتن اندک اندک نور تابیده شده حضرت رحمان را احساس می‌کردم و متاسفانه هرچه از ماه دل انگیز میهمانی حضرت رب العالمین دورتر می‌شویم کلام اضافه و مشغول دنیا شدن و اخلاق فاسده که همه ناشی از غفلت و کوتاهی خودم هست موجب کدر شدن آن شفافیت وجودی می‌شود. در این حالات که عاجزانه مثل بدبختی عاجز و بینوا به محبوب رو می‌کنم آنقدر زیاد رحمتش را به جانم می‌نشاند که جز شرمندگی و جز شرمندگی هیچی برایم نمی‌ماند. استاد سوال دومم این است که آیا نظر به افق قبله که انگار اولین بار محبوب از آنجا جلوه گر شد برای ارتباط با او کار اشتباهی است با توجه به اینکه حضرت حق در همه جا حضور دارد و جایی ندارد؟ و سوال آخر اینکه راهنمایی ام بفرمایید چه کنم که راه گم نشود و اگر تا به اینجا راه را صحیح آمده ام همانطور عاشقانه و با قوت در همان راهی که مرا می‌طلبد طی مسیر کنم. البته بنده سالهاست مسیر زندگی ام به عنایت حضرت اباعبدالله علیه السلام روشن به معارف الهی گشته و الحمدلله غرق در این معارف و کتب حقه و خدمت به خلق می‌گذرد و الحمدلله بعد ماه مبارک با نگاه جدید شروع به نگاه به قرآن کرده ام در بین الطلوعین و الحمدلله انگار بعد این همه سال دارم از اول قرآن را می‌بینم و می‌شنوم اما خوف فراق که من آن را نار حقیقی دیدم مرا نگران می‌کند گرچه همین خوف مرا به آغوش پر مهر محبوب هدایت می‌کند از اینکه وقت گرانبهای شما را گرفتم حلالیت می‌طلبم و محتاج راهنمایی و دعای خیر شما بزرگوار در حق شاگردی حقیر و کوچک هستم. همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم و آخر دعواهم ان الحمدلله رب العالمین
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مولایمان علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً» برای قلب‌ها بعضاً احوالات رجوع به حق است به صورت خاص، و بعضاً قلب‌ها در حالت عادی هستند و لذا موضوع قبض و بسط را حمل بر بی‌پناهی و بی‌محلی از طرف حضرت ربّ العالمین ننمایید. 2- آری! قبله، مظهریت تامّ دارد و کمک می‌کند تا در بقیه مظاهر نیز ما به نور آن مظهریت تامّ انس بگیریم. 3- این‌که بعضاً ما را حضرت محبوب به خود وامی‌گذارد برای آن است که به نوعی به خود آییم و احوالات را تبدیل به معارف کنیم به همین جهت پیشنهاد بنده آن است که از تدبّر نسبت به تفسیر المیزان به همان شکل که در جزوه «روش کار با المیزان» عرض شد، غفلت نشود.

موفق باشید.

31001
متن پرسش
فقط محتاج اوییم و لاغیر آیت الله شیخ نصر الله شاه آبادی: اگر فقط و فقط خودت را محتاج او دیدی و لاغیر، یقین بدان که زندگی ات می‌گذرد. این به این معنای این نیست که بخوابی؛ خیر؛ او رزاق است و بلندت می کند و راهت می اندازد و کار جلوی پایت می‌گذارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است واقعاً. «بی عنایت حق و الطاف حق / گر ملک باشد، سیه باشد ورق». موفق باشید

30972
متن پرسش
سلام: در منابر شنیده ام که می‌گویند خداوند در روز قیامت آبروی بنده های مومنی که خطا کرده باشند رو مقابل بقیه نمی برد و اون خطاها رو از پیامبر هم می‌پوشاند و از طرفی نفس خود انسان بازتاب کننده تمام اعمالش هست بدون آنکه سخن بگوید. به نظر شما این دو مطلب با هم تناقض ندارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط، شرایطی می‌شود که با تجلیات انوار الهی، انسان خود را در موطنی می یابد که اساساً اراده‌های منجر به گناه غرق حضور و توجه به حضرت حق می‌شود و حضوری در میدان شخصیت آن افراد ندارد همان‌طور که بعضاً در دنیا نیز برای اهل ایمان پیش می‌آید که به کلّی اراده‌های قبلی آن‌ها نسبت به اعمال خلاف‌شان از میدان شخصیت‌شان خارج شده و اساساً این افراد دیگر آن افراد نیستند. موفق باشید

30967
متن پرسش
سلام استاد: استاد من دائما از درون در رنج و عذابم‌. دائما به خدا میگم خدایا منو ببخش. هر روز گناهان و خطاهایی که در گذشته انجام دادم بی اختیار یادم میاد. من بارها و بارها به خاطر هر کدومش توبه کردم ولی باز یادم میاد و استغفار می‌کنم. اما چند وقت بعد دوباره یادم میاد و ناراحت میشم از اون گناه یا خطا. حتی برای بعضی گناهان قبل سن تکلیف هم رد مظالم دادم و بعدا فهمیدم که دوباره رد مظالم پرداخت کردم ولی از جلوی چشمم نمیره کنار. استاد این یادآوری دائمی علتش چیه؟ من میگم با خودم مگم میشه خدا بعد این همه توبه نبخشیده باشه ولی باز یادم میاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید این دیگر وسوسه‌ شیطان است و باید توجه نکرد. زیرا حضرت حق توّاب هستند و توبه بنده را می‌بخشند و باز آن گناه را مدّنظرآوردن که ممکن است نبخشیده باشد، به گفته خواجه عبدالله انصاری این نوعی جفاکاری به خداوند است. موفق باشید

30960
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: ۱. این جمله درست است که انسان باید خداوند را در قلب خود رویت کند؟ ۲. ماه رمضان تقریبا خوب طی شد، شب عید فطر هم خوب بود، ولی نمی دانم چرا روز عید فطر این اندازه ورق برگشت و انگار نفس اماره فقط خودنمایی کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! ولی رؤیت حق به چه معناست، جای بحث دارد. عرایضی در جلسات ۲۴ و ۲۵ و ۲۶ سوره جاثیه که کتاب آن روی سایت هست، در این رابطه شده است. ۲. آری! «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید

30958
متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم ازتون درخواست کنم یه ختم مجرب از ذکر استغفار بدهید تا به آن عمل کنم و دین و دنیا و آخرت خودم رو آباد کنم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد سررشته‌ای ندارم. همین اندازه می‌دانم پيامبراکرم «صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلْم» مي‌فرمايند: «إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَي قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً» گاهي کدورت روي قلبم مي‌نشيند و من در هر روز هفتاد مرتبه استغفار مي‌کنم. موفق باشید

30952
متن پرسش
استاد عزیزم سلام: خدا قوت. شهید ابراهیم هادی وقتی می‌فهمند که دختر خانم ها از تیپ و قیافه ایشان خوششان میاد و جذاب هستند سریعاً موهای خودشان را می تراشند. این را بگذارید کنار رسیدگی به چهره و موهای مبارک پیامبر اسلام. در عصر کنونی مثل پیامبر موهای بلند و عطر زدن لازم است تا جذاب شویم و افراد را به سمت اسلام جذب کنیم؟ یا مثل شهید هادی مراقب باشیم دل نامحرم را نبریم؟ سپاسگذارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در انتقالی است که با رؤیت شخص برای ناظر پیش می‌آید. آری! رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» با آراستن جمال مبارک خود مردم را به شخصیت قدسی خود منتقل می‌کردند بخصوص که آن آراستن، حالت تجملی نداشت. ولی ظاهراً شهید بزرگوار جناب آقای ابرهیم هادی متوجه می شوند آن‌ها به ظاهر عادی آن شهید جذب شده‌اند و لذا آن اقدام را انجام می‌دهد. البته این موارد را هرکس خودش باید تشخیص دهد که در چه موقعیتی می‌باشد. موفق باشید

30951
متن پرسش

سلام استاد گرامی ضمن تبریک عید فطر. سوال من در مورد فطریه است این موضوع برام مقداری گنگه: مبلغ فطریه برای هر نفر بر مبنای قوت غالب منطقه، سه کیلو گندم، جو، برنج، خرما، کشمش و مانند آنها و یا معادل قیمت اینها به نرخ آزاد پرداخت گردد، فطریه بالاخره چقدره، واقعیت اینه ما برنج یا نان خالی نمی خوریم، اینجا هم می گه قوت غالب حکم اسلامیش چیه؟ با توجه به اینکه اسمش زکات هست آیا منظورشون معادل یک دهم غذایی هست که در ماه رمضان مصرف می کنیم یا ... برای نمونه می گویند کفاره روزه غیرعمدی، برای هر روز، یک مد (حدود ۷۵۰ گرم) طعام است این میشه زکات معادل چهار وعده غذا. اگر در این مورد توضیح دهید ممنون می شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قوت غالب، تعبیر فقهاست و به معنای غذاهایی است که در شهر رواج داره و لازم نیست به لحاظ یک نفر سنجیده بشه که غالبا چی میخوره. بنابر این همه ی اهل شهر میتونن سه کیلو گندم یا برنج یا هر چیز دیگه ای که در غذاهای مردم به کار میره را حساب کنند و خودش یا پولش رو به فقیر بدهند. البته اگر تمکن مالی دارند بهتره به این بهانه، بیشتر به فقرا کمک کنند. ۲. یک دهم یا یک بیستم مربوط به زکات امواله و ربطی به زکات فطره نداره ۳. کفاره مربوط به باب دیگری است و ربطی به فطریه ندارد.

30956
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: استاد شما در کتاب تمدن زایی و مدرنیته در بحث استفاده از ابزار جملاتی به این مضمون دارید که مثلا استفاده از فرش دستباف نسبت به فرش ماشینی که با الیاف مصنوعی ساخته شده، روح انسان را بهتر در حضور و ارتباط و گفتگو با طبیعت نگه میداره. سوال من اینه که خب الان چیزهایی مثل فرش دستباف، جعبه های خاتم کاری شده و... اینها به دلیل قیمت بسیار بالایی که دارند چه بسا به عنوان تجمل شناخته میشن! توضیح شما نسبت به این مساله چیست؟ چگونه ساده زیستی با استفاده از چیزهای سنتی (که بعضا بسیار گران قیمت هستن) قابل جمع هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه همین‌طور است که می‌فرمایید. لااقل اگر بشود از آن نوع فرش‌های دست‌باف عادی که در روستاها تهیه می‌شود و غیر اشرافی است؛ استفاده شود بهتر است. ولی وقتی چاره نیست إن‌شاإالله خداوند به صورت دیگری جبران می‌کند. موفق باشید

30955
متن پرسش

سلام به استاد گرامی و با قبولی طاعات و تبریک به جهت عید سعید فطر. راستش با جوابی که به سؤال شماره 30948 تحت عنوان «بهترین حضور در عهدی که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم» دادید احساس کردم مطلب می تواند بیش از این حرفها باشد و آن جواب مقدمه‌ای هست برای این که ما با شروع عید فطر به تولد دیگری فکر کنیم. خواستم اگر ممکن است در این رابطه یعنی در رابطه با عید فطر و نوع زندگی که باید شروع کنیم، نکاتی بفرمایید. پیشاپیش از اینکه وقت شما را می‌گیرم، پوزش می‌طلبم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید موضوع عید فطر بسیار بزرگ‌تر از آن است که تنها خوشحال باشیم که وظایف دینی خود را انجام دادیم و تمام شد. آری! سال‌های قبل در رابطه با عید لقاء الهی‌بودنِ عید فطر عرایضی شد و در امسال یادداشتی را که امروز تنظیم شد را خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید
باسمه تعالی

عید فطر و شروعی دیگر

وقتی در ماه رمضان دل به دریا زدید و با همّتی بزرگ تا کناره‌های رؤیت حضرت مجبوب جلو رفتید؛ هان! متوجه باشید حال که راز خدایی بر زبان دارید و جان شما پیک کلام ازلی شده، آن را پاس دارید. این نتیجه تلاش و صبر آن‌هایی است که به برتر از نیازهای حیوانی خود نظر کردند.
حال که آسمان به سوی شما گشوده شد، باید خود را وقف ایثارها و خوش‌خلقی‌ها و خوش‌بینی‌ها کنید، به پاس این همنشینی با فرشتگان، به پاس زندگی در تاریخی که شهید حاج قاسم‌ها در آن متولد شدند و خود را در جاودانگی تجربه کردند و فهمیدند در سایه چه کسی آرام گیرند آن‌جایی که آن شهید بزرگوار در وصف مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» فرمود:
«والله! والله! والله! از مهم‌ترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.»
در جنگ بین ظلمات و نور، از رنج مقدس و غم از دست‌رفتن عزیزان در این جنگ نباید هراس داشت. آن‌که به دل طوفان می‌زند، زبان خداوند است و اجازه ندارد اجازه دهد این شعله برافراشته، یعنی انقلاب اسلامی را عده‌ای که تا دیروز مدعی انقلابی‌گری بودند با شعارهای عوامانه خود، خاموش کنند.
کسی که با آسمان‌ها به گفتگو در می‌آید از آذرخش آسمان نمی‌ترسد، حتی اگر آن آذرخش‌ها، مقدسانِ نادانی باشند همانند خوارج.
تنها با ایمانی پارسایانه می‌توان به «عید فطرِ» رمضانی رسید که در آن زندگی با طراوتی دیگر شروع می‌شود و تنها در پرتو تسلیم، دلیرانه در مقابل حکیم بزرگ دوران می‌توان در خدمت مردم بود وگرنه از مردم و از انسانیت دم‌زدن و رهبریِ رهبر معظم انقلاب را مدّ نظر نداشتن، شیطانی را تداعی می‌کند با 6000 سال عبادت، چون کوری سرگردان با وجودی سراسر غضب.
در بستر انقلاب اسلامی و با حضور در کناره‌های رؤیت حضرت محبوب، تنها چیزی ارزش دارد که جان‌ها را به سوی حقیقت، به شکوفایی دعوت می‌کند. کافی نیست وقتی به سخن می‌پردازند، سخنان خوب بگویند و دم از انسانیت بزنند اما در دل آن سخنان، نهادهای مقدس نظام اسلامی را نفی کنند و تلاش نمایند مردم را در مقابل آن‌ نهادها قرار دهند و با روحیه کودکانه خود، نقش و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب را نادیده بگیرند.
چگونه آن کلام دوستانه‌ای که از دل آن مرد شجاع چون چشمه‌ای معنوی از عمق کوه وجدان این ملت بیرون آمد و چون قطره‌های بلورین ما را به نیروهای پنهان عالم آگاه کرد؛ فراموش ‌کنیم؟ آن‌گاه که فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد.»
از چه ملتِ ما را به سازش و دوستی با دشمنان انسانیت دعوت می‌کنند؟ ملتی را که رهایی‌اش جز در نبرد با مستکبران نیست؟ شهدای ما رؤیای رفاه غربی را از سر به در کردند که آن‌چنان آبدیده و آسمانی شدند.
در عید فطر می‌توان غرق در شوق الهام شد و زندگی را در بستری که به سوی آینده توحیدی است، دنبال کرد. با طبیعتی خدایی باید خویشتن را خداگونه آشکار نمود تا از دهان‌تان موسیقی عشق و حماسه به ظهور آید، عشق و حماسه‌ای که در طنین سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» به گوش‌ها می‌رسد تا همچون سردار دل‌ها، جاویدان ادامه یابید.
بنیادی‌ترین روحی که در عید فطر شروع می‌شود، نظر به جانب بالا است و با تمام وجود و یک‌پارچه ایمان و عزم‌شدن.
مقدس می‌تواند همیشه مقدس بماند اگر انسان مغرور تعریف و تمجید عوام نشود و از سنت‌های حضور در جهان بیکرانه الهی غفلت نکند.
آن کسی که در زندگی فقط یک راه را می‌بیند و آن راهی است که تنها به او ختم شود، اگر مردم به او رأی ندهند، به هیچ‌کس رأی نمی‌دهد.
عید فطر، عیدی است برای شروعی دیگر و گام‌زدن در جاده‌ای که مردم ما در انتخابات پیش رو به حاکمیت مردانِ مردی نظر می‌کنند که در تراز انقلاب اسلامی باشد. با نظر به «جهانی میان دو جهان»، تا نه از آرمان‌های مقدس نظام اسلامی غافل شویم و نه از زندگی در دنیای جدید فرار کنیم.
والسلام

30949
متن پرسش
دستانِ بی‏نهایت خداوند، سفره مهمانی یک‏ماهه را جمع می‏‌کند تا گستره‏ای نامتناهی را بر اشتهای انسان، عرضه دارد. تصرّف در متن فطر، امضایی است که بر کارنامه رمضانی هر عاشق زده خواهد شد. سایبان مهربانی خداوند؛ گسترده ‏تر خواهد شد و روشنای ازلی هدایتش، تداوم خواهد داشت. این، همان بشارتی است که پیامبر فطر، به ابلاغش مبعوث شده است. استاد عزیزم عیدتون مبارک. استاد من نمیدونم تو ماه مبارک بخشیده شدم یا نه؟ حس عجیبی دارم ولی فقط میدونم خداوند رو خیلی دوست دارم. با اینکه خطاکارم، اهلبیت رو دوست دارم. استاد برامون دعا کنید؛ دعا کنید عاقبت به خیر بشیم؛
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ملاحظه نمی‌کنید که فراقِ دیروز به ملاقاتِ امروزین تبدیل شد تا باز او، رُخ بپوشاند تا با ملاقاتی دیگر به ظهور آید. آری!

  رگ رگ است این آب شیرین و آب شور ** در خلایق می‌‌رود تا نفخ صور

  نیکوان را هست میراث از خوش‌‌آب ** آن چه میراث است أورثنا الکتاب

موفق باشید

30948
متن پرسش
سلام به استاد گرامی: طاعات و عباداتتون قبول حق باشه. ماه رمضان آرام‌آرام در حال برچیدن دامان مبارک خود است و بنا است ما را تنها بگذارد تا معلوم شود ما چه کاره‌ایم! جناب استاد: حال از این به بعد ما می‌مانیم و خودمان. چگونه با بهره‌ای که نمی‌دانیم از آن ماه مبارک برده‌ایم یا نه، زندگی را ادامه دهیم؟ چه کار کنیم؟ چه بخواهیم و چه بشویم؟
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه قصه زندگی به همین شکل بوده و هست که حضرت محبوب رُخ می نمایاند و سپس آن را برمی‌گیرد. و لذا خداوند در خطاب به ما می‌فرماید: «لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» تا ببینیم شما چه خواهید کرد. آری! راهی گشوده است که به «خود» آییم و در این بیکرانه زندگی به همان شکل که خداوند با رحمت خود به سوی ما آمد و آغوش خود را برای ما گشود تا مزه رحمت بیکرانه او را بچشیم، باید در ادامه ماه رمضان این ما باشیم و آغوش گشوده محبّت و ایثار به سوی خلق. و این، بهترین حضور در عهدی است که ما با ماه رمضان در خود می‌توانیم نگه داریم. محبت و ایثار و خوش‌بینی و خوش‌خُلقی، یعنی رمضانی‌ماندن. موفق باشید      

30942
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: آیا شیوه تربیت شما شامل دادن ذکر به سالکین هم می شود؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. عرایضی معرفتی در کتاب‌های روی سایت هست که اگر کسی آن مباحث مطابق ذوقش بود، بتواند استفاده کند. موفق باشید

30944
متن پرسش
إنَّ اللّه َ أوحَى إلى داوود عليه السلام: يا داوود، إنّه لَيسَ عبدٌ مِن عبادِي يُطِيعُني فيما آمُرُهُ إلاّ أعطَيتُهُ قَبلَ أن يَسألَني، و أستَجِيبُ له قَبلَ أن يَدعُوَني. رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: قالَ اللّه ُ تَعالى: مَن شَغَلَهُ ذِكري عن مَسألَتي أعطَيتُهُ أفضَلَ ما اُعطِي السائلينَ. عنه صلى الله عليه و آله: مَن شَغَلَتهُ عِبادةُ اللّه ِ عن مَسألَتِهِ أعطاهُ اللّه ُ أفضَلَ ما يُعطِي السائلينَ عنه صلى الله عليه و آله: قالَ اللّه ُ تَعالى: مَن شَغَلَهُ ذِكري عن مَسألَتي أعطَيتُهُ قَبلَ أنْ يَسألَني. عنه صلى الله عليه و آله: يقولُ اللّه ُ: مَن شَغَلَهُ ذِكري عن مَسألَتي أعطَيتُهُ فوقَ ما اُعْطِي السائلينَ. فاطمةُ الزَّهراءُ عليها السلام : مَن أصعَدَ إلى اللّه ِ خالصَ عبادَتِهِ أهبَطَ اللّه ُ عزّ و جلّ له أفضَلَ مَصلَحَتِهِ . سلام و ادب: آیا روایات بالا که بر ذکر خداوند و عبادت تاکید دارند ۱. به معنای جایگزین کردن ذکر به جای دعاست؟ ۲. منظور از ذکر دقیقا چیست؟ (اشتغال به ذکر یعنی چه؟) ۳. وظیفه ی ما در قبال روایات بالا چیست؟ ۴. دعا کردن را می شود جزو ذکر و عبادت معنا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این روایات نکات خوبی را متذکر می‌شوند که اگر انسان در بستر یاد خدا و ذکر حضرت ربّ العالمین امورات خود را طی کند، حضرت حق متکفّل نیازهای او می‌شود. علاوه بر آن ملاحظه می‌کنید که ادعیه‌ای مانند دعای «جوشن کبیر» چگونه انسان را مشغول اسمای حسنای پروردگار می‌کند و سراسر آن دعا ذکر حضرت محبوب است. موفق باشید

30920
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات شما قبول. استاد، بنده دو مطلب از شما شنیدم که در بحث تزکیه نفس به من گرا داد که جایی از کارم می لنگه و نیاز به راهنمایی شما برای پیدا کردن مشکل دارم. یکی اینکه فرمودید هر جا تلخی هایی در زندگی ما وجود داشت دچار افراط شدیم و داریم به خودمون سخت می گیریم و گرنه زندگی اهل ایمان باید شاد و بانشاط باشه و یکی اینکه فرمودید این عذابهای روحی که ما در این دنیا به خودمون تحمیل می کنیم مثل برخی از حرص خوردنها ممکنه تسری پیدا کنه به برزخ ما. بنده مادری دارم که تنها زندگی می‌کنند و با وجود مشغله های فراوان سعی می‌کنم نگذارم ایشون تنهایی را حس کنند. با این وجود اکثرا حس می‌کنم ایشون از من راضی نیستند و انتظار بیشتری دارند. من هم نمیتونم تشخیص بدم وسعم بیشتر از این هست یا نه. یه طورایی دچار وسواس نسبت به این قضیه شدم. بخاطر زیاد با هم بودن، گاهی اوقات که خودم هم از کار خونه و نگهداری بچه ها خیلی خسته هستم و با تذکرات مدام ایشون مواجه میشم ممکنه واکنشی نشون بدم که موجب ناراحتی ایشون بشه و کلا تا مدتی به هم بریزم که چرا این اتفاق افتاد. خلاصه اینکه این موضوع شیرینی زندگی را تا حدود زیادی از من گرفته و همیشه احساس می‌کنم در نارضایتی والدین که خط قرمز خداست به سر می‌برم. با توجه به فرمایشات شما دلم برای خودم میسوزه که اولا قراره این رنج روحی که جدا شدن ازش از من ساخته نیست را به برزخ هم ببرم و دوما متوجه شدم که ممکنه دچار افراط شده باشم ولی نمیتونم تشخیص بدم کجا و چگونه؟ ممنون میشم خصوصی راهنمایی بفرمایید. اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید وظیفه  ما نسبت به والدین در حدّ رعایت نیازهای ضروری و شرعی آن‌ها در حدّ ممکن است و این غیر از آن است که بخواهیم جواب میل‌ها و آرزوها و انتظارات آن‌ها را بدهیم. موفق باشید

30919
متن پرسش
سلام علیکم: وقت به خیر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات اکنون و پس از شب قدر و مقدر شدن زندگی یک سال دیگر ما، رابطه ما و دعا کردن برای تحقق امری در این یکسال چگونه است؟ مثلا دعا کردن برای امر ازدواج؛ اگر در شب قدر مقرر نشده باشد، پس دعای ما در این یکسال مستجاب نیست؛ پس دعا نکنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا موجب می‌شود تا به لطف الهی افقی برای زندگی گسترده و معقول در مقابل ما گشوده شود تا مقدّرات خود را راهِ سکنی‌گزیدن در زندگی بدانیم و این بالاتر از آن است که بر آرزوهای خود تأکید کنیم و متوقف شویم. در این مورد می‌توانید سری به کتاب «با دعا در آغوش خدا» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید      

30913
متن پرسش
سلام استاد: چهار ماه هست درگیر یک رابطه عاطفی غیرمستقیم هستم. پسرعلاقه اش را نشان داد و محبت او به قلبم کاملا وارد شد. از همان اول شدید متوسل به حضرت زهرا و امام زمان و وائمه شدم و گفتم اگر صلاح من نیست همین اول محبت او را از دلم خارج کنید ولی روز به روز محبتش بیشتر شد. اما رابطه بهم خورد و من حالم بد است شدید. ماه رجب و شعبان و رمضان من در این احوالات گذشت و من پس از رمضان پر از حس شکست و تنهایی عمیق و بی خوابی و بی اشتهایی و غم خواهد شد. چرا چنین شد؟ سی ساله هستم و محبتم از روی بچگی و ناپختگی نبود و نیست. چرا امورم هیچکدام سامان نمی‌گیرد و هرچه بیشتر متوسل می‌شوم شکسته تر و گره های بیشتر؟ دعایم قبل از این ماجرا، هر شب در طول یکسال در نیمه شبها و شبانه روز، گشایش و فتح و دعای «ربنا تحملنا ما لا طاقه لنا» و دعای «رب انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین بود» حالم قبل این جریان سخت بود و حال اکنون بسی تنهاتر شدم و گرفتار. بسیار دلشکسته ام. دیگر پناه و چاره ای نمی‌شناسم. به که باید امید بست؟ چرا تقدیرات من گره اندر گره است؟ تشکر استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به امر دیگری فکر کنید که بنا است با تجربه‌ای که در این صحنه‌ها برایتان پیش می‌آید آن امر، بیش از پیش برایتان روشن گردد. عرایضی در جزوات «زن و در جهان‌بودن در این تاریخ» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» شده است که می‌تواند کمک کننده باشد إن‌شاءالله. موفق باشید

نمایش چاپی