بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29660
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد شما در مباحثتون در تفسیر سوره فاطر می فرمودید که یکی از اصول دین ایمان به ملائکه است و اینقدر مهم دانستید مسئله ملک شناسی رو، با توجه به اهمیت این موضوع نه تنها بزرگان دیگه هم مثل اصول دیگر دین به این موضوع کمتر پرداختن شما کتابی درباره ملک شناسی ندارید!چرا؟! خودتون فرمودید بعد توحید ملک شناسی. ۲. مگر خداوند ستار العیوب نیستن پس چه طور هفته ای دوبار اعمال ما خدمت امام زمان میرسه؟این اعمال شامل همه چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی شهید مطهری «رحمت‌الله‌علیه» اصول دینی که در بین ما شیعیان مطرح است در مقابل اشاعره و معتزله می‌باشد وگرنه اموری مثل امر به معروف و یا همین ایمان به فرشتگان، بسیار اصولی‌تر است در فضای قرآنیِ بحث. ۲. حضرت ربّ العالمین «ستارالعیوب» اند تا عیب مردم فاش نشود و از ادامه‌ی کمالات مأیوس گردند. ولی حضرت ولیّ عصر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حجّتِ همه‌ی انسانیت‌اند و به نور آن حضرت، انسان‌ها سر و سامان می‌گیرند. مگر می‌شود آن حضرت در جریان وضع انسان‌ها نباشند؟! موفق باشید

29667
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده: بنده به مدت پنج سال است که ازدواج کردم و دختر دو ساله دارم. از اول آشنایی و ازدواجمان همسرم تمام اعتقاداتی که مسلمان باید داشته باشد را داشت اما الان چند وقتیست از تمام آرمان دین اسلام دست برداشته حتی به جایی رسیده که ممکن است به امامان و پیشوایان دین ناسزا بگوید، درصورتیکه شخصی بود که قبلاً تمام نمازاش اول وقت بود اما الان همه چی تغییر کرده حتی به من میگه اگه تونستی جواب سوالای منو بدی و منو قانعم کنید من برمی‌گردم. من حتی به خانواده اش هم گفتم ولی آنها هم بعد از چند بار گفتن من گفتن عیسی به دین خود موسی به دین خود! تو رو خدا کمک کنین چه کار کنم؟ به من میگه تو نمیری تحقیق کنی چون می‌ترسی بفهمی این همه سال همه‌ی اسلام غلط بوده اصلا اسلامی وجود ندارد! اینها همش ماله حکمرانی فرمانرواییه! من اول اینکه زندگیم رو دوست دارم همسرم رو دوست دارم بعدا از تربیت بچه ام می‌ترسم. آقای طاهرزاده تمنا می‌کنم راهنماییم کنین. آخه از وقتی یکی از علما راهنمایی خواستم خیلی سریع به من گفت ازش جدا بشو. من اون روز تا آخر شب فقط گریه می‌کردم، ترسیده بودم مگه میشه؟ من زندگیم رو دوست دارم، من به اسلام اعتقاد دارم، من هرساله محرم و صفر سیاه پوشم ولی دوست ندارم به خاطر اسلام از همسرم جدا بشم. تو رو خدا کمکم کنین تمام زندگیم شده استرس، همش تو خودمم، همش تو فکرم، می‌ترسم آقای طاهرزاده، چه کار کنم؟ ازتون تشکر می‌کنم راهنماییم کنین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران نباید بود. خود ایشان هم به جهت این‌که بالاخره دغدغه دارد، به خود می‌آید. این افراد به اسلامی که تا حال داشته‌اند، کافر شده‌اند و نه به حقیقت، که اصلِ اسلام است و این غیر از آن نوع کفری است که تحت عنوان «ارتداد» مشهور است. با او مدارا کنید تا خودش متوجه شود. به هر حال اگر انسان جهت جان خود را از طریق ادیان الهی به سوی حقیقت سیر ندهد می‌تواند با بی‌معناییِ صِرف با خود کنار بیاید؟ آیا اسلام یکی از بهترین راه‌های سیر به سوی حقیقت نیست؟ موفق باشید

29666
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! واقع اش بنده نسبت به سلوک و سیره شهید حججی غبطه می‌خورم (به آن عشق ها، ایثار ها و اخلاص ها...) اما دو سؤال ذهنم را درگیر کرده که پاسخ آن را می طلبم. ۱. استاد جان! سن بنده تقریبا نزدیک سن شهید حججی است، در حالی که بنده هنوز در این سن درگیر حجاب های ظلمانی و نورانی هستم؛ چطور باید شهید حججی در این سن کم به آن مرتبه از سلوک برسد که در وصیت خود به فرزندش می گوید «فرزندم چنان زندگی کن که خدا عاشقت بشه، که اگر عاشقت بشه تو رو خوب خریداری میکنه» راز این سرعت سلوک شهید حججی چیست!؟ چرا بنده نیستم؟!! ۲. بنده وقتی سلوک اجتماعی مقام معظم رهبری در دوران جوانی شان را با سلوک اجتماعی شهید حججی مورد مداقه قرار می‌دهم به یک تمایز عمده و مهم می‌رسم؛ اینکه گویا انتخاب حضرت آقا در نسبت با انقلاب اسلامی بزرگتر و به تعبیری سعه وجودی بیشتری داشته!! استدلالی که دارم این است که وقتی مبارزات و مجاهدت های آقا را در دوران جوانی ملاحظه می کنیم به شدت فعال و در عرصه های گوناگون حضوری جامع و تعیین کننده داشتن. بر خلاف شهید حججی که یک نوع انزواء حیاگونه می‌بینیم. نظر مبارک تان در مورد برداشت بنده نسبت به اصل انتخاب این دو بزرگوار و نیز استدلال بنده چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با رابطه‌ی صادقانه با خدا و اولیای معصوم «علیهم‌السلام» إن‌شاءالله نظر لطف خداوند بر انسان محقق می‌شود. حال اوست که تصمیم بگیرد چگونه ما را بخرد. ۲. دو نگاه در میان است و هرکدام را خداوند به شکلی جلو می‌برد. شهید حججی را برای آن‌که حجّت شهدا شود و رهبر معظم انقلاب را برای آن‌که راه توحیدیِ بشر امروز را با نور شخصیت خود بنمایاند تا انسان‌ها در مسیر توحید جلو بروند. موفق باشید

29659
متن پرسش
سلام و ارادت خدمت استاد: استاد حدود ۱۰ سال پیش با اندیشه های شما آشنا شدم تقریبا نیمی از کتابهای شما را مطالعه نمودم و بسیار استفاده نمودم. کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» با صوت مطالعه کردم بسیار در روحیه ام تاثیر گذاشت روزی نیست که چندین بار به مرگ فکر نکنم و شبها با فکر نمودن به آن خواب می روم چیزی‌که بسیار نگرانم می کند عادات بدی است که گاهی وقتها در درون خود میابم وحشت زیادی سرا پایم را می گیرد. تلاش زیادی می‌کنم که خود را اصلاح کنم لکن ناخواسته گاهی وقتها مرتکب بعضی از گناهان می شوم. چه کنم استاد دارم دیوانه می شوم. لطفا راهنمایی فرمایید کتاب شما بدجوری مرا درگیر خودم نموده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رحمت خداوند امیدوار باشید و سعی کنید با توبه، قدرتِ آن گناه را ضعیف نمایید و اگر باز مرتکب شدید، باز از توبه غافل نشوید. موفق باشید

29655
متن پرسش
استاد بزرگوار: با سلام و آرزوی سلامتی. استدعا دارم ما را راهنمایی بفرمایید چه کنیم تا رزق خانواده ما زیاد شود (در درجه اول رزق معنوی و بعد هم مادی). می دانم که در این رابطه نکات زیادی از سوی اولیای الهی ما ذکر شده ولی با توجه به اشراف حضرتعالی، مهمترین نکات چیست؟ خانواده ما سالهاست که از بی برکتی در تمام امور (معرفتی، اولاد، امکانات مالی) رنج می برد و نیازمند حکیمی هستیم که به ما بگوید گیر اصلی کار در کجاست؟ نمی توان گفت که کاملا با تقوا هستیم ولی اهل فسق و فجورهای آنچنانی هم نبوده ایم. در حد توان و معرفتمان از فرامین الهی را اطاعت کرده ایم هرچند نواقص نیز زیاد داریم. با سپاس فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صله‌ی رحم، خوش‌بینی و خوش‌رویی، صدق و تواضع و توبه و حلالیت طلبیدن از ذوی‌الحقوق کارساز است. موفق باشید

29640
متن پرسش
سلام خدمت شما: می‌خواستم بپرسم آیا میشه ۴۰ شب نماز غفیله رو به نیت تعجیل فرج امام زمان خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیّت خوبی است ولی نباید امری را بر حضرت تکلیف کنیم که چه موقع تشریف بیاورند. آری! تقاضای تعجیل در فرج را باید از خدا داشت، ولی اگر بعد از ۴۰ روز نیامدند، بدهکار نباشند بلکه برکات آن حضرت شامل حال ما شود. موفق باشید

29637
متن پرسش
سلام و رحمت خداوند بر شما استاد گرامی: سوالی از حضورتون داشتم، فکر کردن به نامحرم چه آثار زیانباری در سیر و سلوک سالک میتونه داشته باشه و چه جوری میشه این طوق رو از گردن ذهن و فکر جدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همین‌که نامحرم، نامحرم است یعنی جای او در حریم جان و روح ما نیست و ما را از آنچه مهمِ ما است و باید بر آن بیندیشیم، باز می‌دارد. باید بر آنچه محرم ما است یعنی حضرت معبود، دل بست و قرآن و روایات وقتی بر آن‌ها تدبّر شود، نمایش قصه‌ی حضور اوست. هر اندازه در این وادی اندیشه به خرج دهیم، به همان اندازه با محرم جان خود مأنوس می‌شویم. آری! «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار / دیو چو بیرون رود فرشته درآید». موفق باشید    

29631
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند بار مستهجن ترین عکسها و فیلمها را دیدم و خیلی هم پشیمان شدم و گریه کردم ولی چه کنم که این تصاویر از ذهنم پاک نمی شود و دارد دیوانه ام می کند اوضاع من خرابه حریف خودم نمیشم. کمکم کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دنبال نکنید، خودش خود به خود می‌رود. زیرا ریشه‌ی این صورت‌ها در خیال و توهّم است و آنچه می‌ماند توحید است که در فطرت انسان‌ها جای دارد. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29630
متن پرسش
سلام: آن بحثی که در آداب الصلوه امام هست که باید اذکار تفهیم قلب شوند و آنها را دهان قلب گذاشت یعنی مفاهیم رو رویش تاکید کنیم و به قلب تفهیم کنیم و این کار با نظر به وحدت وجود در نماز چگونه محقق می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وحدت وجود» برای انسان با سیر و سلوک حاصل می‌شود. یکی از منازل سلوک، همین تذکری است که امام خمینی در «آداب الصلواة» می‌فرمایند. موفق باشید

29613
متن پرسش
سلام: من یه دختر مجرد هستم ۲۰ سالمه دانشجو هستم و اهل مطالعه کتا های دینی نیستم مشکلی ک برای من پیش اومده هر موضوع منفی منو آشفته میکنه و خیلی منفی بافی می‌کنم و فکر و خیال مغذم رو درگیر میکنه جوری ک دائما آشفته هستم می‌خواستم با توجه به این مشکل یه برنامه و یا یه راهنمایی چیزی به من بدید ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنید متوجه‌ی نظام احسن عالَم باشید زیرا خالق عالم، عالَم را بستری برای کمال انسان‌ها آفریده. در این نگاه است که متوجه می‌شویم «قطره‌ای کز جویباری می‌رود / در پی انجام کاری می‌رود». سیر مطالعاتی سایت می‌تواند به روح و روحیه‌ی شما کمک کند إن‌شاءالله. با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع کنید به عنوان دشتِ اول، باید خوب باشد. موفق باشید

29606
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد ارجمند: مسئله‌ای ذهن بنده رو شدید مشغول کرده. من مدتی به بعضی ذکرها آن‌هم اذکار عمومی مثل استغفار مداومت زیاد داشتم و از اونجا که ناشی بودم ذکر هام نفسانی بود و به هپروتی و بعدا به افسردگی دچار شدم. و یکی از مومنین به من گفت که خیلی ذکری نشو و سعی کن محبت رو زیاد کنی. استاد گرانقدر الان بر سر یک دو راهی گیر کردم. اگه تلاش کنم دائم الذکر بشم اگرچه گناه رو جلوشو می‌گیرم ولی خیلی به روحم فشار میاد و ترسِ برگشتِ بیماری روحی رو دارم. منظور حقیر از دائم الذکر بودن فقط ذکر لسانی نیست و هر توجه مدام رو میگم. و اگر هم ذکر مدام نداشته باشم واقعا از ترک بعضی گناهان عاجزم. راستش احساس می‌کنم که محال است کسی دائم الذکر نباشد و در عین حال حرام ها را یک‌به‌یک ترک کند. خواهشمندم حقیر رو راهنمایی کنید. با سپاس فراوان از مهرتان. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. به نظر بنده نکاتی جهت فکرکردن و راه‌کاریافتن در این موضوع دارد. موفق باشید.

29605
متن پرسش
سلام استاد: با عوارض ناشی از عدم تربیت جنسی در گذشته چکار‌ میشه کرد؟ آیا قابل جبرانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که سعی شود در مسیر شریعت الهی قرار گیریم، با عبادات و ارتباط سالم با مؤمنین و خدمت به مردم، طبق آیه‌ی «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» که کارهای نیک زشتی‌ها را برطرف می‌کند، مشکل حل می‌شود. موفق باشید

29594
متن پرسش
بسمه تعالی. با سلام: با توجه به وحدت شخصیه وجود که همه خلق جلوه باری تعالی هستند نماز چه معنای پیدا می‌کند، خدا خودش را عبادت می‌کند؟ رویکرد در نماز و عبادت با توجه به وحدت شخصیه چه باید باشد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ابتدا متوجه شویم که حضرت حق در همه جا حاضر است و نمی‌شود جایی چیزی باشد و آن‌جا، خداوند حضور نداشته باشد و وحدت وجود را در این زاویه بنگریم، تلاش دوم ما آن می‌شود که نحوه‌ی وجود سایر مخلوقات را چگونه بدانیم. در مورد نماز، او در جلوه‌ی ربوبیت عبد، خود را قرار می‌دهد تا عبد را به سوی راهی ببرد که بنده‌اش بتواند به واقعیتی وارد شود که عبودیتش را هم لطفی از ربوبیت حضرت محبوب بیابد به همان معنایی که به بنده‌ی خود فرمود: «ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی». آن‌چنان عبد را در خود فانی کرد که اراده‌ی عبد در راستای اراده‌ی پروردگارش شد و این است جایگاه اصلی نماز. پیشنهاد می‌شود در این مورد به صوت شرح جلسه‌ی 5 سوره‌ی فتح تحت عنوان «معنای مراقبه بر مبنای وحدت وجود» به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفق باشید

http://lobolmizan.ir/sound/1291#7541

29588
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: طاعات و عبادات قبول درگاه الهی. خداوند خیر و عمر با برکت به شما عنایت فرمایند. استاد سوالی در مورد بندهای خطبه ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) که در کتاب بصیرت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بحث شده پیش آمده است. در بند 90 تا 93 چرا حضرت برای ایمان، تطهیر؛ برای نماز، تنزیه؛ برای زکات، تزکیه؛ و برای روزه، تثبیت؛ به کار برده اند‼️ تفاوت این افعال چیست، مخصوصا تطهير و تنزیه؟ تشکر از زحمات فراوان شما. التماس دعا داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت در آن خطبه این‌طور می‌فرمایند: «فَجَعَلَ اللهُ الايمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ» پس خداوند ايمان را براي تطهير شما از شرك قرار داد. «وَ الصَّلوةَ تَنْزيهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ» و نماز را براي پاك كردن شما از كبر مقرر فرمود. «وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِي الرِّزْقِ» و خداوند زكات را براي پاك كردن جان و رشد و نمو رزقتان قرار داد. «وَ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلْاِخْلاصِ» و روزه را تشريع فرمود جهت تثبيت و محكم نمودن اخلاص.‌

آری! مگر جز این است که انسان از طریق ایمان نسبت به شرک و آلودگی‌های آن، روح و جان خود را پاک می‌کند؟ همچنان‌که با نماز و اظهار عبودیت از تکبّر و استکبار در مقابل حکم خدا، نجات می‌یابد و با زکات، نفس خود را از بخل پاک می‌کند و زمینه‌ی رشد رزق او در نظام عالَم بهتر فراهم می‌شود و با روزه‌داری نسبت خود را با خدا طوری می‌کند که حجاب‌های او برطرف شود و او بماند و خدا؛ و این یعنی اخلاص. موفق باشید

29587
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با توجه به پاسخ قسمت اول سوال 29569 که در مورد تفاوت قحطی و قحطی زدگی برداشت بنده را تایید فرمودید؛ پس آیا می‌توان نتیجه گرفت باورهای فکری انسانها در مورد رزق؛ می‌تواند میزان رزق آنها را کم یا زیاد کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی همین‌طور است ولی نه به طور کلی. مثل آن‌که بداخلاقی و یا ترک صله‌ی رحم، رزق را تنگ می‌کند. ولی در هر حال رزقِ مقسوم به انسان می‌رسد. موفق باشید

29576
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: وقتتون بخیر باشه. من با نماز خوندن و قرآن خوندن به مشکل خورده‌ام از این بابت که نتیجه ای که باید رو نمی‌گیرم. در زمان حضرت رسول اکرم و امیرالمومنین، مسلمانان وقتی نماز خواندن حضرت رسول اکرم را می دیدند، نماز حضرت امیرمومنان را می دیدند و وقتی خود نماز می خواندند متوجه بودند که نمازشان فرعی است که اصل آن همان نمازی است که در رسول اکرم مشاهده می کنند، اگر هم ادا در می آوردند ولی با این وجود در محضر یک حقیقت متعالی قرار داشتند نماز خواندن ما چی؟! با کدوم حقیقت ارتباط داریم؟ وقتی نماز می خونیم کدوم صحنه ای از عبادات معصومین در افق دیدمان هست؟ همینطور تلاوت قران. هر کور و کچلی که در زمان پیامبر حضور داشت، وقتی قران می خواند متذکر آن صحنه هایی بود که حضرت رسول اکرم وحی را بر جان انسان ها تلاوت می کرد و افراد با خواندن قران آن تذکر را برای خود تکرار می کردند. قرآن خواندن ما چی؟ اصلا قران خواندنمون چه ربطی به آن تذکری داره که مسلمانان صدر اسلام از اون بهره مند بودند دعا خواندنمون هم همین وضعیت رو داره. مسلمانان مناجات های پیامبر رو می دیدن، مناجات های حضرت امیرالمومنین، دعای حضرت سیدالشهدا، مناجات های حضرت زین العابدین برای نمونه مناجات حضرت داوود کجا، که کوه و دشت همراه حضرت خدا را بخوانند بعد این وسط جایگاه ما چی هست؟ اینکه کلماتی رو تکرار کنیم که از حقیقت آن، حتی از دیدن یک نمونه ظهور حقیقت آن در افراد بی خبریم، این چه دعایی شد، این چه نمازیه، این چه قرآنیه؟ با این اوصاف از اسلام، از دینداری چی برای ما می مونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به جهت همین مسائلی که برای رفقا در شرایط جدید پیش می‌آید عرایضی در مباحث «با دعا، در آغوش خدا» در شرح مناجات التّائبین داشتم. که مطلب روی سایت هست. در آن‌جا عرض شده که باید منتظر نوعی از کفر که مقدمه‌ی ایمان برتری است، باشیم. که بحمدلله برای شما پیش آمده. آری! با رویکرد گشوده‌شدن جهانی که جهانِ کیفیت‌ها است، در مقابل ما در راستای عبور از سیطره‌ی جهان کمیّت‌ها می‌توان به نماز و قرآن رجوع کرد تا با جهانی روبه‌رو شویم که به گفته‌ی جناب مولوی:

آن جهان و راهش ار پیدا بود / کم کسی یک لحظه در این‌جا بود. موفق باشید

در جایی این‌طور نوشته شد:

باید گاه به گاه خود را گم کنیمهمان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. مردان نظام اگر خود را در آینده‌ی تاریخ خود حاضر نکنند و همچنان در گذشته متوقف باشند، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کنده‌اند. زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌اند. مردانی می‌خواهیم که معنای سعه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره‌ی دریاچه‌بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم گاه به گاه خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی و نه یک وجود خشکِ ساکن.

29569
متن پرسش
سلام و احترام: دو سوال در باب رزق: سوال اول: تفاوت قحطی با قحطی زدگی در چیست؟ آیا می‌توان اینگونه گفت که قحطی زدگی همان باور های فکری غلط مردم در مورد نعمت های دنیاست و در واقع کسانی که دچار قحطی زدگی هستند تفکرشان نسبت به رزق دچار اختلال شده و خداوند را رزاق نمی‌بینند؟ آیا تحلیل بنده درست است یا قحطی زدگی ابعاد دیگری دارد؟ سوال دوم: در آیه ای از قران داریم که قارون می‌گوید من علم به دست آوردن ثروت را داشته ام. در حالی که شما در کتاب رزقتان بر اساس یک روایت فرمودید خداوند رزق ساده لوح ها را زیاد می‌کند که مردم بفهمند رزق با زرنگی و غیره به دست نمی آید. آیا آیه قرآن با این روایت در تضاد نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده بسیار خوب توانسته‌اید بین قحطی و قحطی‌زدگی تفکیک کنید، مضافاً این‌که ریشه‌ی هر قحطی، قحطی‌زدگی است و غفلت از سعه‌ی رحمت الهی ۲. قارون مدعی است خودش علم به دست‌آوردنِ ثروتش را داشته است، در حالی‌که اشتباه می‌کند. رزق، مقسوم است و حتی آدم‌های زرنگ نمی‌توانند رزق انسان‌های ساده را تصاحب کنند مگر آن‌که آن انسان‌ها به وظیفه‌ی خود در آن حدّ که برایشان امکان دارد، عمل نکنند. موفق باشید  

29568
متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و اظهار دلتنگی خدمت استاد عزیز. ۱. یکی از رفقا خواستند از شما بپرسند: شما که می‌فرمایید هرکسی در این تاریخ در ذیل انقلاب با سلیقه خود کار کند ارام ارام در راهی که باید قرار خواهد گرفت (نقل به مضمون)، آخر بعضی ها ذیل انقلاب دارند ضربه می‌زنند بخصوص به بدنه بسیج و حوزه علمیه! با اینها چه باید کرد؟ ۲. یکی دیگر از رفقا هم ضمن سلام رساندن خدمت حضرتعالی عرضه داشتند: برخی گروهها یا کانالها یا اشخاصی که خود را به شما منتسب می‌کنند چنان رفتار بدی با بعضی ها داشتند که هنوز هم نگرانیم از این انتسابات. گرچه مدافع حق خود حضرت حق است فقط خواستیم انتقال بدهیم. ۳. سوال خود بنده: وقتی حضورتان بودیم بنده سوالی پرسیدم خدمتتان؛ اینگونه «چه می‌شود که در این تاریخ، بسیجی خود را هم سپاهی می‌بیند هم طلبه، هم دانشجو. دانشجو خود را هم طلبه می‌بیند هم ‌....‌ و الی آخر ... _ یک مقام جمعی بین اینها بوجود آمده که دانشجو، طلبه بودن خود را حتی بالقوه هم نمی‌بیند، بالفعل می‌بیند» همانطور که خود دیده اید دانشجویانی که قوه اجتهاد دارند! سوالم اینجاست که چرا با وجود این مقام جمع در روح افراد، در این زمینه، باز هم با هم کار کردن تقریبا جزو محالات شده است؟! چرا هرکس دوست دارد خودش کار کند؟ آیا ویژگی این تاریخ است که فعلا حرفها گفته شود و پس از مدتی که حرفها گفته و شنیده شد، سپس به سمت جمع نظر بروند؟ التماس دعا از حضرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این افراد که می‌فرمایید بخواهند و نخواهند از حضور تاریخی انقلاب اسلامی که امثال آوینی‌ها و حاج قاسم‌ها درک کرده‌اند و به سعه‌ی صدر آن‌چنانی رسیده‌اند؛ محرومند. این‌ها سقیفه‌های انقلاب اسلامی هستند و نه غدیر آن ۲. به هر حال با خودی‌ها باید با سعه‌ی صدر برخورد کرد، هرچند آن‌ها تلخ برخورد کنند، ما باید شیرین جواب دهیم. ۳. این‌که همه در هویت حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» حاضرند و همچنان‌که می‌فرمایید بحمدلله دانشجو به دنبال هویت طلبگی و طلبه به دنبال هویت دانشجویی است؛ یک بحث است و این‌که هنوز در گستره‌ی حضور همدیگر با انقلاب اسلامی همراه نشده‌ایم، بحث دیگر. بنده جلسات «حضور در جهان بین دو جهان» را از این جهت، جلسات خوبی یافته‌ام که بحمدلله رفقا همه در گستره‌ی حضور انقلاب، همدیگر را درک می‌کنند. و این پدیده‌ی مبارکی است که می‌توان در فضای گفتگوی با همدیگر بدان دست یافت، و نه گفتگوی برای یکدیگر. موفق باشید  

29557
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوّت: استاد ببخشيد ممكن است گناهاني كه در دنيا يا توسط ديگر مومنين انجام مي شود بر روحيات و روان ما يا بر بلاياي ما تاثير بگذارد؟ از كجا مي شود فهميد بلايي به خاطر گناهان نازل شده و يا به علت ديگري همچون قضا و قدر و ... از چه طريقي مي شود به توحيد در ربوبيت پي برد و آن را براي ديگران اثبات كرد؟ با تشكر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً تشخیص آن مشکل باشد ولی می‌شود به جایی رسید که به گفته‌ی جناب مولوی: «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم، مات اویم، مات او». عمده آن است که در همه‌ی صحنه‌ها خدا مدّ نظر باشد. موفق باشید

29550
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بنده ۲ سوال از محضر شریف‌تان دارم: ۱. اینکه در مباحث عرفانی تبیین میشه که انسان در ارتباط با مخلوقات و انسان‌های دیگر به انواع کمالات انسانی نائل می‌شود. اگر کسی روحیه اجتماعی بالایی نداشته باشد و با ۵۰ درصد آدم‌ها به اختلاف بخورد (در صورتی‌که سعی می‌کند به کسی ظلم نکند و حقوق دیگران را تا جایی که می‌فهمد و می‌تواند رعایت کند اما به دلیل روحیه احساسی و درون‌گرایی،‌ به انسان‌ها اطمینان نداشته باشد و اجازه صمیمیت از حدی بیشتر ندهد؛ آیا در روند کمال الهی اختلالی ایجاد می‌کند؟) ۲. استاد من احساس می‌کنم در بعضی موارد که تنها هستم فرصت عبادت و مطالعه و ارتباط با حضرت حق و حضرت بقیت الله برایم بیشتر است و توازن بیشتری دارم و یک حس قلبی به من می‌گوید این گونه زیستن برای من بهتر هست! و از طرفی در کارهای گروهی_ اجتماعی_ به دلیل تفاوت‌های انسانی حس سازش کمتری دارم (حتی در کارهای مقدس) و بیشتر دوست دارم تنهای تنها به مسیرم در دنیا و ابدیت ادامه بدهم. از طرفی در ارتباطات اجتماعی حس عدم توازن دارم و اینکه تمرکز کافی روی اهداف و تقویت درونی‌ام از بین میره! استاد حس می‌کنم دوست ندارم بجز خدا و امام زمانم و اولیاءالهی با هیچ‌کسی هم‌هویت شوم، آیا اینکه در ارتباط با دیگران فقط به انجام وظیفه الهی فکر کنم و سعی در خلوت بیشتر برای تقویتم داشته باشم فکر خوبیست؟ یا ممکن است افراطی صورت بگیرد و فقط تصور خودم درست باشد و اثر منفی در دراز مدت روی کمال معنوی و زندگی آیندم داشته باشد؟ به همین دلیل تصمیم گرفتم از شما مشورتی کلی بگیرم. ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره تا آن‌جا که ممکن است انسان باید سعه‌ی صدر خود را رشد دهد تا بهره‌ی بیشتری از بودنِ خود ببرد. ۲. بنا به فرمایش آیت الله حسن‌زاده: «بُوَد مرد تمامی آن‌که از تن‌ها نشد تنها/ به تنهایی بُود تن‌ها و با تن‌ها بُود تنها». آری! باید دست در کار و دل با یار باشد، نه آن‌که با فرار از کار و فرار از اجتماع بخواهیم با یار باشیم. موفق باشید

29544
متن پرسش
با سلام و خدا قوت: استاد بنده رفیقی دارم که مباحث شما را با ایشان کار می کردیم چندین ماه است به رفیقم می گویم بیا ادامه ی مباحث را کار کنیم می‌گوید دیگر نیاز به این مباحث ندارم و هر کس به اوج استعداد خودش و اوج کمال می‌رسد و دیگر نیاز به هیچ کدام این بحث ها نیست و آیه «انا لله و انا الیه راجعون» را می‌گوید که ما همانجا که بودیم می رویم و دیگر نیاز به هیچ سختی دادن و بحث گوش دادن نداریم. حتی می‌گویم عقب می افتیم یا چوب می‌خوریم چون استعدادش را داریم با خنده می‌گوید از چی؟ آیا این چنین است و ما تکوینا به حق می‌رسیم و رسیده ایم، این دانایی ما اولیه بوده و بعد از مدتی دیگر هیچ نیاز به یادگیری نداریم و هرکس چه تلاش کند چه نکند به حقیقت و اوج کمال خودش می‌رسد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای خودم چنین تصوری ندارم که نیاز به مطالعه و گوش‌سپردن به سخنان اهل اندیشه نداشته باشم. نمی‌دانم آن رفیق شما به چه چیز رسیده است که خود را مستغنی می‌داند! آیا برای احساس حضور خود در عالم بی کرانه هم نیاز به مذکری نداریم؟ موفق باشید

29541
متن پرسش
سلام و عرض ادب: رابطه ی لذت و تکلیف (وظیفه) چگونه است؟ اصالت با کدام یک است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که تکالیف دینی به اعتبار آن‌که فرمود: «لا إکراه فی الدین» با جان انسان همراه است؛ اگر هم ابتدا حالت تکلیف به خود می‌گیرد، بعد از مدتی رعایت همان تکالیف، حالت لذّت برای انسان پیش می‌آورد. موفق باشید

29539
متن پرسش
سلام استاد: در پرسش ۲۹۲۶۵پاسخ تناقض نگرفتم: دعا کردم عکس انجام شده. التماس خدا و اهل بیت کردم وضع بدتر شد به فحاشی و توهین و تحقیر خودم با خانواده ام تهمت و فحش ناموسی هم شنیدم اما این بار گفتم شکایت کجا ببرم عموم شهیده غیرت داره آیا به کجا و کی پناه ببرم دعا اهل بیت کجا می دانید عزیز کرده ی خدا هستند. منا با آیه و روایت فریب دادند اگه مظلومیت نیست پس فحاشی تهمت و تحقیر کردن ظلم نیست. پس من فریب خوردم به تعداد چله ها، نمازها، امام زمان می دونه و کمک نمی کنه. من رها شدم. چون نه حالم خوبه نه خدا کسی را می زاره جلوی راهم و نه هیچی من رشد نمی کنم من دارم انکار می رسم. پس خدا کجاست؟ دنیا فقط به کام عزیز کرده‌است. خدا که می خواد ببره جهنم چرا اینقدر عذاب می ده؟ من دیگه اعتقادی به این حرفا ندارم آدم که خدا عزیز کرده کرده، حالا هی بگید امام زمان در جریان است این که بیشتر دل سوختن داره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ راهی جز نظر به رحمت الهی برای رفع تنگناها در عالَم نیست. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «چون‌که غم پیش آیدت در حق گریز / هیچ جز حق، غمگساری دیده‌ای؟». موفق باشید

29532
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در مباحثی که پیرامون شرک داشتید فرمودید که شرک مراتب دارد: ۱. آیا مقصودتان این است که به اندازه ای که در عملی غیر خدا شریک باشد به همان اندازه عمل هبط است، یا مقصودتان این است که اگر ذره ای شرک در عمل بیاید کل عمل هبط می شود؟ ۲. آیا اگر کسی عملی شرک آلود داشته باشد بعد از مدتی که گذشت و از غفلت در آمد توبه کند آن عمل هایی که هبط شده بر می گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً انسان‌های مؤمن گرفتار شرک خفی می‌باشند و در همین رابطه قرآن می‌فرماید: «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» (106/ یوسف) بسیاری از مؤمنین ایمان حقیقی ندارند مگر این‌که از وجهی مشرک‌اند. بدین معنا که در باور خود خدا را همه‌کاره می‌دانند ولی توهّماً نمی‌توانند از نقش پدیده‌ها عبور کنند و هر اندازه توحیدشان بیشتر شود، از این توهّم بهتر عبور می‌کنند، ولی آن شرکی که خداوند نمی‌بخشد و انسان را هلاک می‌کند شرکی است که افراد گمان کنند حقیقتاً غیر خدا هم در این عالَم عواملی هست که در عرض خدا نقش‌آفرین باشد. موفق باشید   

29518
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ببخشید تو زندگی ای که مرد میخواد همه ی مسائل از غذا پختن و نظم خونه تا بچه دار شدن طبق میل و سلیقه ی خودش باشه، زن چیکار باید بکنه؟ این زندگی که مدام طبق نظر همسرت باشی خیلی سخته خصوصا اینکه منطقم پشتش نباشه مثلا مرد بگه چون من از بچه بدم میاد نباید بچه دار شیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی زوجین با اشتراک مساعی زندگی را بگردانند، هر دو رشد می‌کنند. با تک‌نظری هیچکدام رشد نمی‌کنند ولی راه حل هم، درگیری نیست. خداوند راه‌های دیگری را مقابل شما می‌گذارد. موفق باشید

نمایش چاپی