بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29729
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تشکر. ۱. لطفا در مورد مصرف گوشت راهنمایی بفرمائید مصرف آن چه اثری روی روح می زاره؟ سنگدلی و بی رحمی میاره؟ بچه ها بخورند یا نه؟ ۲. در بحث عرفان عملی چه کتاب هایی را معرفی می کنید؟ (مقالات استاد شجاعی را خواندم) ۳. عرفان های غیر اسلامی، که تعالیمی را میدن و فرد ادعا یا احساس تجربیات معنوی هم داره، اینها معتبر هست یا نه؟ تفاوت رشد عرفانی با مبنای اسلامی با غیر اسلامی آن در چیست؟ از کجا شروع می شه؟ ۴. در مورد راه چهارم و گورجیف و اسپنسکی راهنمایی بفرمائید. این ها هم جزو عرفان کاذبند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌فرمایند هر روز گوشت نخوریم ولی ترکِ کلی آن هم جایز نیست یک روز در میان، اشکال ندارد و فکر نمی‌کنم این برای کودکان و نوجوانان و جوانان موردی داشته باشد زیرا که بیشتر آن‌ها در موقعیت نفس بهیمه‌ی هستند. ۲. علیکم به منازل السائرین عارفِ واصل جناب پیر هرات، شیخ عبدالله انصاری. در این مورد می‌توانید جزوات ترجمه و شرح «منازل‌السائرین» را همراه با شرح صوتی آن از حاج آقا نظری بگیرید. ۳. عرفان‌های سایر ادیان در جای خود معتبرند، ولی عرفان‌های کیهانی بیشتر القائیات روان‌شناسانه می‌باشد و ریشه در واقعیات و فطریات انسان ندارد و عملاً نوعی توهّم را شکل می‌دهد. ۴. در جریان آن‌ها نیستم. موفق باشید

29727
متن پرسش
با سلام: اینکه پس از مرگ با ملکات روبرو خواهیم بود برایم مبهم است. چون ملکات امری مطلق نیست. مثلا بسیاری درست است که دابشان بر صداقت است اما گهگاهی دروغ می‌گویند یا در مواردی مشخص نیست کدام ملکه است فرد ممکن است مدتی خوش خلق باشد چندی بعد بدخلق شود دوباره خوش خلق و این سخن پایان ندارد فرد با برخی افراد برخورد خوبی دارد با برخی دیگر نه برخی افراد ملکه مشخصی ندارند نه صفت رذیله در جانشان به آن صورت ریشه دوانده نه صفت حمیده ملکه وجودش شده تکلیف افراد بی ملکه چیست؟ یا برخی افراد مذبذب هستند و ملکات مختلفی در طول حیات دارند آیا ملاک لحظه مرگ است، فردی در طول عمرش صادق بوده سال آخر به دروغگویی مبتلا می‌شود از سویی بسیار می‌شود که توبه کردیم اما هنوز ملکه گناهان در روحمان است تکلیف چیست؟ اگر ملکه ملاک است قاعدتا فرد معذب خواهد بود و اگر بخواهیم قبول توبه را منوط به این کنیم که فرد آن ملکه رذیله را زائل کرده باشد که فکر کنم در روایات اینگونه نباشد توبه فرد با استغفار جدی قبول است بعد از آن نباید گناه را ادامه دهد و با توجه به اینکه بسیاری توبه را می‌شکنند که نشان از رسوخ ملکات است اگر فرد پس از استغفار فوت شود در حالی‌که رسوخ ملکات را زائل نکرده چه سیری در برزخ و قیامت خواهد داشت؟ بنده گمان می‌کنم بحث ملکه در راستای اثبات تجرد اعمال است تا ابدی بودن عذاب نسبت به این امد بسیار کوتاه توجیه شود که با این مشکلات که مطرح کردم بنظر صحیح نمی آید بهتر است ابدی بودن بهشت را تفضلی دانست و عذاب جهنم را همچون عرفایی چون ابن عربی نهایتا عذب دانست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اخیر سؤال، اختلاف هست. به گفته‌ی آیت الله طباطبایی و آیت الله جوادی، بالاخره انسانی که در کلیّت شخصیت خود مطابق فطرتش عمل نکرده و شخصیتی جدای امور فطری خود دارد، پس از مرگ دائماً با آن شخصیت در تضاد به‌سر می‌برد تضادی بین شخصیت او و فطرت او، و حقیقتاً این امری آزاردهنده است. مگر آن‌که بپذیریم آن انسان وقتی رحلت کرد به‌کلّی از انسانیت خارج می‌شود و نه آن‌که انسانی است که گناه کرده است؛ که این امری است غیر قابل قبول. ولی اگر شخصیت کلّی افراد رویهمرفته جدای از فطرتش نبود، اعمالِ گاه و بی‌گاهِ خلاف او، او را مخلّد در آتش نمی‌کند، زیرا ملکات یا شخصیت اصلی او جهت مخالف فطرتش نداشته. موفق باشید  

29725
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد می گویند علوم حکمی نظری به دنبال کشف حقیقت است و علوم حکمی عملی به دنبال خیر و مصلحت: ۱. با توجه به اینکه علوم عملی مربوط به اخلاق و رفتار انسان است آیا فاقد حقیقتی برای کشف شدن است؟ چطور؟ ۲. فرق علم حضوری با حکمی عملی چیست؟ ۳. فقه در کجا قرار می‌گیرد؟ باتشکر و آرزوی سلامتی برای شما استاد گرانقدر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مبنای علم اخلاق و تزکیه باید معارفی باشد که آن اعمال را پشتیبانی کند و موجب انگیزه‌ی عمل اخلاقی باشد. ۲. در علم حضوری، معلوم عند العالم است. ۳. فقه، آداب قرب الی الله را برای انسان روشن می کند. موفق باشید

29714
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله با عرض ادب و خسته نباشید. در گفتگو با آقای دخانچی فرمودید که فقه برای آنست که قبول باطنی برایش پیش آمده و مثلا می‌خواهد روزه بگیرد حالا میاید سراغ فقه و فقه برای او مشخص می‌کند چگونگی و حدود روزه را، این نسبت به قسمی از احکام است و مثلا در مورد حدود با این طرز نگاه چگونه برای کسی که مثلا روزه خواری کرده ما مجازات قرار می‌دهیم؟ در صورتی که اگر برای او هم قبول درونی پیش آمده بود دست به اینکار نمی‌زد ولی می‌بینیم در فقه حد مشخص شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متعرض نظام اجتماعی جامعه‌ی مسلمانان باشند، به اعتبار آن‌که قواعد و قوانین جامعه را رعایت نکرده، بر او حدّ جاری می‌شود. ولی اگر تظاهر به روزه‌خواری نکند، مشکلی ندارد. مشکلش بین خود او و خداوند است. موفق باشید

29719
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: تمامی انتخاب هایم و تفکرم تحت‌ سیطره‌ شهوت و بر اساس هوی و هوس است چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به حضرت پیامبر اسلام «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در شریعت و رعایت احکام الهی و با رجوع به حضرت علی «علیه‌السلام» در ولایت و رعایت مدیریت اولیای الهی و نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌علیه» راه عبور شیطان را در قلبتان ببندید. موفق باشید

29708
متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد آیا کار درستی است که شخص برای انجام دادن یا ندادن کاری به خواب هایش رجوع کند؟ فرض بفرمایید فردا می‌خواهد کاری انجام دهد و شب قبل خواب بد ببیند آیا صرف خواب دیدن برای شخص حجته؟ ۲. استاد به نظر شما برای انجام کاری رجوع یه استخاره یا فال کار درستیه؟ از آن‌جایی که خیلی از فرادی که استخاره میگیرن اصلا اذن استخاره ندارن. ۳. استاد خیلی دیده شده یک آدم معمولی استخاره میگیره و دیگران نتیجه هم میگیرن با اینکه آن شخص مراحل روحی را طی نکرده و اذن حقیقی ندارد از لحاظ معرفت النفسی چطور می‌شود این موضوع را استدلال کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما از طریق پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» با شریعتی روبه‌رو هستیم که با رجوع به آن و تدبّر در آن به خوبی تکالیف ما را روشن کرده، چرا به امور دیگری که قابل اطمینان نیست، نظر کنیم؟ آری! استخاره به معنای طلب خیر، چیز خوبی است ولی با استخاره به معنایی که امروزه معمول است رویهمرفته نمی‌توان زندگی کرد مگر در جایی که کاملاً بر سر دو راهی نسبت به دو امر خیر باشیم. البته در آن موارد هم اگر عقل، یکی از آن موارد را ترجیح داد، پیروی از عقل باید کرد. موفق باشید

29698
متن پرسش
با سلام و احترام:من چند سوال درباره سحر و جادو داشتم ممنون ميشم كمكم كنيد. (در ضمن جواب سوالات خود را در كتاب جايگاه جن و شيطان نيافتم) ١. آيا سحر و جادو مي‌تواند بر زندگي فرد تاثير بگذارد؟ ٢. اگر سحر وجود دارد براي رفع آن و در امان ماندن از آن بايد چكار كرد؟ ٣. براي به راه كردن كسي كه سر به ناسازگاري و اذيت گذاشته بايد چكار كرد؟ ٤. مراجعه به دعا نويس براي ابطال يا رفع سحر و جادو كار درستي است؟ ٥. لطفا نظر خود را درباره سركتاب باز كردن بفرماييد؟ ٦. چطور متوجه شويم كه فردي سحر يا جادو شده (اگر سحر حقيقت دارد)؟ با تشكر فراوان از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جواب همه‌ی سؤالات را در کتاب مذکور می‌توانستید بیابید. آری! سحر و جادو وجود دارد مثل آن‌که تحریم‌های آمریکا وجود دارد ولی تأثیر آن در نسبت به ضعف‌های ما می‌باشد. با توکل و صداقت و تواضع و قناعت و تدبّر در قرآن از طریق تفاسیر و تلاش بدنی مثل ورزش، انسانی می‌شوید که عوامل بیرونی برایتان نقش‌آفرینی نمی‌توانند بکنند. چرا باید خود را مشغول این امور کرد؟ موفق باشید

29703
متن پرسش
به نام خدا سلام بر جناب استاد طاهرزاده حفظکم الله: آقای دکتر سروش اگر اشتباه نکنم در مبحث تقلید فرمودند از هر یک از فقهای شیعه یا سنی حی یا میت می‌توان تقلید کرد و عرفا بعضا کتاب اسهل الفتاوا داشتند و در مسائل از آن فتوایی پیروی می‌کردند که آسانتر بوده است. در همین راستا حقیر برای آنکه شریعت سد راه طریقت نشود بعضا از فتاوایی که آسان‌تر است پیروی می‌کنم مهم اینست که عمل انسان مبتنی بر فتوای یک فقیه باشد و شریعت سهله را نباید با احتیاط های نابجا بر خود صعب کرد و در نتیجه موجبات طغیان نفس را فراهم کرد که مخل طریقت است مشکلی از حیث تقلید از هریک از فقهای شیعه حیا او میتا فارغ از آن فرمایش استاد سروش ندارم. چون در مسائل تقلید از فقهایی پیروی می‌کنیم که ۱. اعلمیت را شرط نمی‌دانند. ۲. زنده بودن مرجع را لازم نمی‌دانند. بنابرین دست من در تقلید از هر یک از فقها باز است. در بحثی که با یکی از فقهای اصفهان داشتم گفتم شما اعلمیت را شرط نمی‌دانید من هم نمی‌دانم بنابرین مشکلی در تقلید من از شما نیست. البته ایشان چون مرجع نیستند نمی‌خواستند زیر بار افتا بروند. اما مشخص بود در برابر استدلال من جوابی نداشتند و من مجاز به تقلید از ایشان بودم به هرجهت در تقلید از فقهای شیعه مشکلی ندارم. اما تقلید از فقهای اهل سنت که دکتر سروش گفتند مجازست آیا ایشان با توجه به آشنایی شما با ایشان و تحصیلات حوزوی که احتمالا داشتند مجتهد هستند تا با توجه به سخن ایشان این امکان فراهم شود از فقهای اهل سنت هم تقلید کرد؟ و اگر مجتهد نیستند مجتهدی سراغ دارید که تقلید از فقهای اهل سنت را مجاز بداند البته من با توجه به نگاه ابن عربی معتقد به بسط دیدگاه شان هستم و نظرم بر این است که باید لااقل به این اندیشید که می‌توان در عین اینکه کشف احمدی را اتم می‌دانیم لکن قائل به جواز تعبد به جمیع شرایع شد پس اشکالی بر اتخاذ احکام از شریعت موسوی یا عیسوی نیست و حضرتعالی فکرکنم شیخ را عقیدتا شیعه و از نظر فقهی سنی دانستید و نمی‌شود که خاتم الاولیا در مکاشفات نفهمیده باشد اعمالش به خاطر تبعیت از فقه سنی باطلست و چگونه با این اعمال باطل به حقیقت رسیدند پس مشاهده می‌کنیم فقه سنی یا شیعه اهمیتی ندارد و هریک از فقهای شیعه یا سنی می‌توانند طریق رسیدن به حقیقت باشند سوال دیگر من اینست که شیخ اکبر راجع به تقلید از سایر شرایع چه نگاهی دارند دقت شود فقه مثلا مسیحی نه اینکه مسیحی شویم بلکه در عین اینکه مسلمانیم در مسیر سلوک ممکنست همه فقها فلان مساله را حرام بدانند لکن نفس چموشی کند ولی حضرت عیسی جایز بدانند ما هم اگر بشود ازیشان پیروی کنیم تا نفس سرکش آرام بگیرد و ما هم گرفتار تجری نشویم و حجت داشته باشیم که در دین مسیحی شراب حلال بود و ما نوشیدیم نظر محی الدین درین باره چیست اگر بشود همه سوالات را پاسخ دهید و جواب کلی ندهید ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در زنده‌بودن در زمانه‌ای است که زندگی می‌کنیم و مسلّم باید در دینداری در حوزه‌ی احکام، از طریق کسی که به او اطمینان دارید در زمانه‌ای که هستیم، تکلیف ما را می‌شناسد و ابلاغ می‌کند و در این رابطه و در این زمان با روبه‌روبودن با این‌همه مسائل، باید به فکر فقیه زنده و اعلم بود، و یا خودمجتهد بود. ۲. آقای سروش نه مجتهدند و نه چنین ادعایی دارد و فکر نمی‌کنم فقیهی باشد که بتواند به تقلید از اهل سنت فتوا دهد. ۳. ابن‌عربی خودش هم بالاخره از امام حنفی تقلید می‌کند و موضوع انس با روحانیت پیامبران، غیر از موضوع تقلید در احکام فقهی از آنان می‌باشد. موفق باشید

29677
متن پرسش
سلام استاد: بنده تمام صوت های شرح حدیث ای اباذر را به لطف خدا گوش دادم. بعد از آن به نظر شما اول حدیث جنود عقل و جهل را کار کنم یا آداب الصلاة را؟ یا چیز دیگری که به نظرتان می‌رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با جدّیت به کتاب «آداب الصلواة» و شرح آن بپردازید، إن‌شاءالله شروع خوبی است و نکات ظریفی به جانتان می‌رسد. موفق باشید

29665
متن پرسش
سلام استاد: در مورد تشکیل صندوق های نیکوکاری در روستا برایم سوالی پیش اومده. در اسلام اینطور که بنده فهمیدم فرهنگ انفاق یک بسته جامع با لوازم و اقتضائات خاص خودش است که اهداف خاصی را از جمله تعالی شخص انفاق کننده را دنبال می کند. اما احساس می کنم یکی از مسائلی که اسلام در فرهنگ انفاق به دنبال اون بوده اینه که انفاق کننده نیز خود طعم انفاق کردن را بچشد که این طعم و لذت هم موجب انگیزه ای برای انفاق بیشتر و هم موجب رشد و تعالی روح انفاق کننده است. احساس بنده اینه که باید در کنار تشکیلاتی کردن مسأله انفاق در جامعه مواظب آسیب های اجتماعی و فرهنگی اون که همانا صدمه زدن به خودِ فرهنگ انفاق است نیز باشیم که چه بسا در بلند مدت همین کارهای تشکیلاتی موجب کم رنگ شدن مسأله انفاق در جامعه شود. بنده احساس می کنم باید در کنار این کار تشکیلاتی که البته لازم هم است به اون فرهنگ جامع انفاق در جامعه نیز بپردازیم. فرهنگی که مردم را خود به خود وارد چرخه انفاق می کند و طعم و لذت کمک کردن را می چشند و به عبارتی تبدیل به سبک زندگی مردم شود. نظر جنابعالی چیست؟! ممنون استاد. اگر در آثار خودتون و دیگران به این مطلب نیز اشاره ای شده ممنون میشم اشاره کنید تا بیشتر تحقیق کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً سخن درستی است حتی تا می‌شود باید خود انسان وارد شود و غیر مستقیم کمک کند که آن فرد مستحق نفهمد از کجا به او کمک شده است. فکر نمی‌کنم مطلب به صورت خاص در نوشته‌های بنده باشد، ولی روح مطلب را در توصیه‌های حضرت مولا «علیه‌السلام» به فرزندشان امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزند؛ این‌چنین باید بود» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

29672
متن پرسش
سلام استاد، با عرض خدا قوت: استاد شما میگین ما در برزخ و قیامت همه چیز دنیاییمون از دست میره، چهره و خانواده و دوستان و...، این دوری و از دست دادن فشار داره برامون، از طرفی فرمودین انسان با ارتباط با دیگران ظرفیت و وسعتش زیاد میشه، و اینکه نباید از دست دادن و بدست آوردن چیزی ما رو اذیت کنه، از طرفی محبت به دوستان مومن و همسر نشانه های ایمانه، واقعا یعنی ما باید قطعا کسانی رو دوست داشته باشیم و از دستشون بدیم؟ یعنی باید من نتیجه بگیرم که این فشار و سختی ما رو میسازه؟ چون جمع بین اینها نتیجش سختی و ناراحتی برای انسانه، هیچ کس نمیتونه همسرشو خیلی دوست داشته باشه و برای از دست دادنش غمگین و دلتنگ نشه، و اینکه فرمودین رسیدن به مقامات بالای بهشت سختی زیادی داره، این سختی آیا همین فشار هاست؟ من تو این دو ۳ ماه اخیر یه بخشی از سلامتیم رو از دست دادم و چنان فشاری بهم اومد که شب و روزم رو نفهمیدم، استاد راه تحمل سختی رو به ما بگین تا ما خودمون رو بسازیم برای راضی به رضای خدا شدن، چون انگار حس کردم من خدای روزهای خوب رو دارم می‌پرستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان مؤمن در برزخ و قیامت به مطلوبات حقیقی که غیر وَهمی باشند، می‌رسد «وَ ممّا یشتهون» هر آنچه طلب می‌کند به او می‌دهند و خودش متوجه‌ی بی‌پایگیِ تعلقات دنیا می‌شود. ۲. سختی‌هایی که به جهت گناهان خود انسان نباشد، موجب گشودگیِ جهان معنوی برای انسان مؤمن می‌شود. موفق باشید

29669
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استاد فرمودید که انسان باید متوجه شود که معبودش الله است و بعد وارد وادی ایمان شود. آنجایی که در مورد ذکر لااله الاالله توضیح فرمودید که قلب باید این ذکر را بگوید. یعنی باید شروع کند روی اینکه این ذکر را به قلب تفهیم کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تکرار این ذکر شریف برای تغذیه‌ی قلب و به تعادل‌آمدنِ آن مؤثر است. موفق باشید

29660
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد شما در مباحثتون در تفسیر سوره فاطر می فرمودید که یکی از اصول دین ایمان به ملائکه است و اینقدر مهم دانستید مسئله ملک شناسی رو، با توجه به اهمیت این موضوع نه تنها بزرگان دیگه هم مثل اصول دیگر دین به این موضوع کمتر پرداختن شما کتابی درباره ملک شناسی ندارید!چرا؟! خودتون فرمودید بعد توحید ملک شناسی. ۲. مگر خداوند ستار العیوب نیستن پس چه طور هفته ای دوبار اعمال ما خدمت امام زمان میرسه؟این اعمال شامل همه چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی شهید مطهری «رحمت‌الله‌علیه» اصول دینی که در بین ما شیعیان مطرح است در مقابل اشاعره و معتزله می‌باشد وگرنه اموری مثل امر به معروف و یا همین ایمان به فرشتگان، بسیار اصولی‌تر است در فضای قرآنیِ بحث. ۲. حضرت ربّ العالمین «ستارالعیوب» اند تا عیب مردم فاش نشود و از ادامه‌ی کمالات مأیوس گردند. ولی حضرت ولیّ عصر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حجّتِ همه‌ی انسانیت‌اند و به نور آن حضرت، انسان‌ها سر و سامان می‌گیرند. مگر می‌شود آن حضرت در جریان وضع انسان‌ها نباشند؟! موفق باشید

29667
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر آقای طاهرزاده: بنده به مدت پنج سال است که ازدواج کردم و دختر دو ساله دارم. از اول آشنایی و ازدواجمان همسرم تمام اعتقاداتی که مسلمان باید داشته باشد را داشت اما الان چند وقتیست از تمام آرمان دین اسلام دست برداشته حتی به جایی رسیده که ممکن است به امامان و پیشوایان دین ناسزا بگوید، درصورتیکه شخصی بود که قبلاً تمام نمازاش اول وقت بود اما الان همه چی تغییر کرده حتی به من میگه اگه تونستی جواب سوالای منو بدی و منو قانعم کنید من برمی‌گردم. من حتی به خانواده اش هم گفتم ولی آنها هم بعد از چند بار گفتن من گفتن عیسی به دین خود موسی به دین خود! تو رو خدا کمک کنین چه کار کنم؟ به من میگه تو نمیری تحقیق کنی چون می‌ترسی بفهمی این همه سال همه‌ی اسلام غلط بوده اصلا اسلامی وجود ندارد! اینها همش ماله حکمرانی فرمانرواییه! من اول اینکه زندگیم رو دوست دارم همسرم رو دوست دارم بعدا از تربیت بچه ام می‌ترسم. آقای طاهرزاده تمنا می‌کنم راهنماییم کنین. آخه از وقتی یکی از علما راهنمایی خواستم خیلی سریع به من گفت ازش جدا بشو. من اون روز تا آخر شب فقط گریه می‌کردم، ترسیده بودم مگه میشه؟ من زندگیم رو دوست دارم، من به اسلام اعتقاد دارم، من هرساله محرم و صفر سیاه پوشم ولی دوست ندارم به خاطر اسلام از همسرم جدا بشم. تو رو خدا کمکم کنین تمام زندگیم شده استرس، همش تو خودمم، همش تو فکرم، می‌ترسم آقای طاهرزاده، چه کار کنم؟ ازتون تشکر می‌کنم راهنماییم کنین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگران نباید بود. خود ایشان هم به جهت این‌که بالاخره دغدغه دارد، به خود می‌آید. این افراد به اسلامی که تا حال داشته‌اند، کافر شده‌اند و نه به حقیقت، که اصلِ اسلام است و این غیر از آن نوع کفری است که تحت عنوان «ارتداد» مشهور است. با او مدارا کنید تا خودش متوجه شود. به هر حال اگر انسان جهت جان خود را از طریق ادیان الهی به سوی حقیقت سیر ندهد می‌تواند با بی‌معناییِ صِرف با خود کنار بیاید؟ آیا اسلام یکی از بهترین راه‌های سیر به سوی حقیقت نیست؟ موفق باشید

29666
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استاد جانم! واقع اش بنده نسبت به سلوک و سیره شهید حججی غبطه می‌خورم (به آن عشق ها، ایثار ها و اخلاص ها...) اما دو سؤال ذهنم را درگیر کرده که پاسخ آن را می طلبم. ۱. استاد جان! سن بنده تقریبا نزدیک سن شهید حججی است، در حالی که بنده هنوز در این سن درگیر حجاب های ظلمانی و نورانی هستم؛ چطور باید شهید حججی در این سن کم به آن مرتبه از سلوک برسد که در وصیت خود به فرزندش می گوید «فرزندم چنان زندگی کن که خدا عاشقت بشه، که اگر عاشقت بشه تو رو خوب خریداری میکنه» راز این سرعت سلوک شهید حججی چیست!؟ چرا بنده نیستم؟!! ۲. بنده وقتی سلوک اجتماعی مقام معظم رهبری در دوران جوانی شان را با سلوک اجتماعی شهید حججی مورد مداقه قرار می‌دهم به یک تمایز عمده و مهم می‌رسم؛ اینکه گویا انتخاب حضرت آقا در نسبت با انقلاب اسلامی بزرگتر و به تعبیری سعه وجودی بیشتری داشته!! استدلالی که دارم این است که وقتی مبارزات و مجاهدت های آقا را در دوران جوانی ملاحظه می کنیم به شدت فعال و در عرصه های گوناگون حضوری جامع و تعیین کننده داشتن. بر خلاف شهید حججی که یک نوع انزواء حیاگونه می‌بینیم. نظر مبارک تان در مورد برداشت بنده نسبت به اصل انتخاب این دو بزرگوار و نیز استدلال بنده چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با رابطه‌ی صادقانه با خدا و اولیای معصوم «علیهم‌السلام» إن‌شاءالله نظر لطف خداوند بر انسان محقق می‌شود. حال اوست که تصمیم بگیرد چگونه ما را بخرد. ۲. دو نگاه در میان است و هرکدام را خداوند به شکلی جلو می‌برد. شهید حججی را برای آن‌که حجّت شهدا شود و رهبر معظم انقلاب را برای آن‌که راه توحیدیِ بشر امروز را با نور شخصیت خود بنمایاند تا انسان‌ها در مسیر توحید جلو بروند. موفق باشید

29659
متن پرسش
سلام و ارادت خدمت استاد: استاد حدود ۱۰ سال پیش با اندیشه های شما آشنا شدم تقریبا نیمی از کتابهای شما را مطالعه نمودم و بسیار استفاده نمودم. کتاب «معاد بازگشت به جدی ترین زندگی» با صوت مطالعه کردم بسیار در روحیه ام تاثیر گذاشت روزی نیست که چندین بار به مرگ فکر نکنم و شبها با فکر نمودن به آن خواب می روم چیزی‌که بسیار نگرانم می کند عادات بدی است که گاهی وقتها در درون خود میابم وحشت زیادی سرا پایم را می گیرد. تلاش زیادی می‌کنم که خود را اصلاح کنم لکن ناخواسته گاهی وقتها مرتکب بعضی از گناهان می شوم. چه کنم استاد دارم دیوانه می شوم. لطفا راهنمایی فرمایید کتاب شما بدجوری مرا درگیر خودم نموده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به رحمت خداوند امیدوار باشید و سعی کنید با توبه، قدرتِ آن گناه را ضعیف نمایید و اگر باز مرتکب شدید، باز از توبه غافل نشوید. موفق باشید

29655
متن پرسش
استاد بزرگوار: با سلام و آرزوی سلامتی. استدعا دارم ما را راهنمایی بفرمایید چه کنیم تا رزق خانواده ما زیاد شود (در درجه اول رزق معنوی و بعد هم مادی). می دانم که در این رابطه نکات زیادی از سوی اولیای الهی ما ذکر شده ولی با توجه به اشراف حضرتعالی، مهمترین نکات چیست؟ خانواده ما سالهاست که از بی برکتی در تمام امور (معرفتی، اولاد، امکانات مالی) رنج می برد و نیازمند حکیمی هستیم که به ما بگوید گیر اصلی کار در کجاست؟ نمی توان گفت که کاملا با تقوا هستیم ولی اهل فسق و فجورهای آنچنانی هم نبوده ایم. در حد توان و معرفتمان از فرامین الهی را اطاعت کرده ایم هرچند نواقص نیز زیاد داریم. با سپاس فراوان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صله‌ی رحم، خوش‌بینی و خوش‌رویی، صدق و تواضع و توبه و حلالیت طلبیدن از ذوی‌الحقوق کارساز است. موفق باشید

29640
متن پرسش
سلام خدمت شما: می‌خواستم بپرسم آیا میشه ۴۰ شب نماز غفیله رو به نیت تعجیل فرج امام زمان خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیّت خوبی است ولی نباید امری را بر حضرت تکلیف کنیم که چه موقع تشریف بیاورند. آری! تقاضای تعجیل در فرج را باید از خدا داشت، ولی اگر بعد از ۴۰ روز نیامدند، بدهکار نباشند بلکه برکات آن حضرت شامل حال ما شود. موفق باشید

29637
متن پرسش
سلام و رحمت خداوند بر شما استاد گرامی: سوالی از حضورتون داشتم، فکر کردن به نامحرم چه آثار زیانباری در سیر و سلوک سالک میتونه داشته باشه و چه جوری میشه این طوق رو از گردن ذهن و فکر جدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همین‌که نامحرم، نامحرم است یعنی جای او در حریم جان و روح ما نیست و ما را از آنچه مهمِ ما است و باید بر آن بیندیشیم، باز می‌دارد. باید بر آنچه محرم ما است یعنی حضرت معبود، دل بست و قرآن و روایات وقتی بر آن‌ها تدبّر شود، نمایش قصه‌ی حضور اوست. هر اندازه در این وادی اندیشه به خرج دهیم، به همان اندازه با محرم جان خود مأنوس می‌شویم. آری! «خلوت دل نیست جای صحبت اغیار / دیو چو بیرون رود فرشته درآید». موفق باشید    

29631
متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند بار مستهجن ترین عکسها و فیلمها را دیدم و خیلی هم پشیمان شدم و گریه کردم ولی چه کنم که این تصاویر از ذهنم پاک نمی شود و دارد دیوانه ام می کند اوضاع من خرابه حریف خودم نمیشم. کمکم کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دنبال نکنید، خودش خود به خود می‌رود. زیرا ریشه‌ی این صورت‌ها در خیال و توهّم است و آنچه می‌ماند توحید است که در فطرت انسان‌ها جای دارد. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29630
متن پرسش
سلام: آن بحثی که در آداب الصلوه امام هست که باید اذکار تفهیم قلب شوند و آنها را دهان قلب گذاشت یعنی مفاهیم رو رویش تاکید کنیم و به قلب تفهیم کنیم و این کار با نظر به وحدت وجود در نماز چگونه محقق می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وحدت وجود» برای انسان با سیر و سلوک حاصل می‌شود. یکی از منازل سلوک، همین تذکری است که امام خمینی در «آداب الصلواة» می‌فرمایند. موفق باشید

29613
متن پرسش
سلام: من یه دختر مجرد هستم ۲۰ سالمه دانشجو هستم و اهل مطالعه کتا های دینی نیستم مشکلی ک برای من پیش اومده هر موضوع منفی منو آشفته میکنه و خیلی منفی بافی می‌کنم و فکر و خیال مغذم رو درگیر میکنه جوری ک دائما آشفته هستم می‌خواستم با توجه به این مشکل یه برنامه و یا یه راهنمایی چیزی به من بدید ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنید متوجه‌ی نظام احسن عالَم باشید زیرا خالق عالم، عالَم را بستری برای کمال انسان‌ها آفریده. در این نگاه است که متوجه می‌شویم «قطره‌ای کز جویباری می‌رود / در پی انجام کاری می‌رود». سیر مطالعاتی سایت می‌تواند به روح و روحیه‌ی شما کمک کند إن‌شاءالله. با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع کنید به عنوان دشتِ اول، باید خوب باشد. موفق باشید

29606
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد ارجمند: مسئله‌ای ذهن بنده رو شدید مشغول کرده. من مدتی به بعضی ذکرها آن‌هم اذکار عمومی مثل استغفار مداومت زیاد داشتم و از اونجا که ناشی بودم ذکر هام نفسانی بود و به هپروتی و بعدا به افسردگی دچار شدم. و یکی از مومنین به من گفت که خیلی ذکری نشو و سعی کن محبت رو زیاد کنی. استاد گرانقدر الان بر سر یک دو راهی گیر کردم. اگه تلاش کنم دائم الذکر بشم اگرچه گناه رو جلوشو می‌گیرم ولی خیلی به روحم فشار میاد و ترسِ برگشتِ بیماری روحی رو دارم. منظور حقیر از دائم الذکر بودن فقط ذکر لسانی نیست و هر توجه مدام رو میگم. و اگر هم ذکر مدام نداشته باشم واقعا از ترک بعضی گناهان عاجزم. راستش احساس می‌کنم که محال است کسی دائم الذکر نباشد و در عین حال حرام ها را یک‌به‌یک ترک کند. خواهشمندم حقیر رو راهنمایی کنید. با سپاس فراوان از مهرتان. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. به نظر بنده نکاتی جهت فکرکردن و راه‌کاریافتن در این موضوع دارد. موفق باشید.

29605
متن پرسش
سلام استاد: با عوارض ناشی از عدم تربیت جنسی در گذشته چکار‌ میشه کرد؟ آیا قابل جبرانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که سعی شود در مسیر شریعت الهی قرار گیریم، با عبادات و ارتباط سالم با مؤمنین و خدمت به مردم، طبق آیه‌ی «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» که کارهای نیک زشتی‌ها را برطرف می‌کند، مشکل حل می‌شود. موفق باشید

29594
متن پرسش
بسمه تعالی. با سلام: با توجه به وحدت شخصیه وجود که همه خلق جلوه باری تعالی هستند نماز چه معنای پیدا می‌کند، خدا خودش را عبادت می‌کند؟ رویکرد در نماز و عبادت با توجه به وحدت شخصیه چه باید باشد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ابتدا متوجه شویم که حضرت حق در همه جا حاضر است و نمی‌شود جایی چیزی باشد و آن‌جا، خداوند حضور نداشته باشد و وحدت وجود را در این زاویه بنگریم، تلاش دوم ما آن می‌شود که نحوه‌ی وجود سایر مخلوقات را چگونه بدانیم. در مورد نماز، او در جلوه‌ی ربوبیت عبد، خود را قرار می‌دهد تا عبد را به سوی راهی ببرد که بنده‌اش بتواند به واقعیتی وارد شود که عبودیتش را هم لطفی از ربوبیت حضرت محبوب بیابد به همان معنایی که به بنده‌ی خود فرمود: «ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی». آن‌چنان عبد را در خود فانی کرد که اراده‌ی عبد در راستای اراده‌ی پروردگارش شد و این است جایگاه اصلی نماز. پیشنهاد می‌شود در این مورد به صوت شرح جلسه‌ی 5 سوره‌ی فتح تحت عنوان «معنای مراقبه بر مبنای وحدت وجود» به آدرس زیر رجوع فرمایید. موفق باشید

http://lobolmizan.ir/sound/1291#7541

نمایش چاپی