بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان

موضوعات

دسته بندی: سلوک دینی

تعداد نمایش
کتاب
جزوه
یادداشت ویژه
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30208
متن پرسش
سلام علیکم: گاهی اوقات از طرف دیگران حقیقتا حدود و حقوقی از انسان ضایع می‌شود که باعث ایجاد کینه در دل شده و بزرگان کینه را سمی مهلک برای سلوک انسانی می‌دانند ولی رهایی از این کینه غیر ممکن است مگر با گذشت زمان و این شاید جزو سرشت و طبیعت انسان باشد حتی انسان کامل هم چه بسا دچار چنین عارضه ای شود مثل اینکه دختر گرامی پیامبر اکرم صلوات الله علیهما در جریان غصب فدک غضبناک نسبت به غاصبین شدند این تناقض را چگونه باید حل کرد؟ گذشت و رسیدن به آرامش و حالت عادی هم دست خود انسان نیست و با پند و اندرز نمی‌توان آن را حل کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غم اسلام را خوردن و غضبِ فاطمی‌کردن، غیر از غضب و کینه‌ای است که به جهت برخورد بد با ما پیش می‌آید. از غضب دومی تا می‌شود باید عبور کرد. موفق باشید

30205
متن پرسش
با سلام و احترام: آیا اهداء تندیس چوبی سردار سلیمانی را در جشن کودکان انقلاب جایز می دانید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به فتوای اخیر مقام معظم رهبری، اشکال ندارد. موفق باشید

30203
متن پرسش
سلام استاد: متاسفانه جواب سوال 30191 برام ارسال تشده و توی جواب ها هم پاسخ این سوال نبود. ممنون میشم به بنده هم جواب بدید؟ شاید اینکه گفتم احتمال داره پای اجنه درمیون باشه فقط یه توهم هست. در هر صورت این حالت در من هست و نمیدونم چیه و راه درمانش کدومه؟ بنده واقعا نیاز به راهنماییتون دارم تا ان شالله به یاری خداوند بتونم خودم رو پیدا کنم و با محبت خدا و اهل بیت علیه السلام قدم بردارم. حتی اگر پاسخم رو به ایمیل ارسال نمی‌کنید تو لیست سوالات هم قرار بدید مطالعه اش می‌کنم. ممنون از توجه شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با حضور در جلسات مذهبی و با ورزش و تغذیه‌ی مناسب جهت تقویت بدن و ارتباط با رفقای خوب، خود را وسعت دهید. موفق باشید

30197
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید اگر صرف انجام واجبات و ترک محرمات انسان را به اعلی درجه می‌رساند اشخاص زیادی را می شناسم که با این همه درگیر هزار فرقه که بعضا رهبری و امام خمینی ره را قبول ندارند شده اند و راهی را می‌روند که نمی‌دانم به کجا ختم می‌شوند و اینکه خدا رب عالمین است چرا اگر راهشان صحیح نیست چرا دستگیری نمی کند مگه غیر این است که الیس الله بکاف عبده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً اگر انسان با رویکرد رجوع به خداوند و به حقیقت در عبادات الهی وارد شود، همان عبادات، افقِ نظر به حقیقت را در مقابل او می‌گشاید و انسان را از فحشاء و منکر نجات می‌دهد و حقیقت را با چهره‌های مختلفش در هر جا می‌یابد. عمده رویکرد درستی است که باید مبتنی بر معرفت لازم به عبادات انداخت. موفق باشید

30195
متن پرسش
سلام: سوال من در مورد اینست که زنی که قبل از ازدواح برایش مهم نبوده باشه که خط شوهرش با خودش یکسان باشه و الان که ازدواج کرده شوهرش بعد از ده سال حرف های بدی در مورد جامعه و حکومت میزنه زن چقدر میتواند واکنش نشان بدهد . اگه کار به دعوای لفظی بکشد چه کار باید کرد؟ آیا زن باید در مورد حرفهای شوهرش سکوت کنه؟ واکنش نشان بدهد؟ وقتی شوهرش شروع به بد گفتن و ناسزا گفتن میگه باید زن چکار کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: محیط خانه راتا آن‌جا که امکان دارد نباید مکدّر کرد. در عین صفا باید گفت نه! این‌طور که شما می‌گویید نیست، ولی نیاز به دعوا ندارد. شرایط طوری است که این افراد تحت تأثیر آن شرایط این حرف‌ها را می‌زنند و چنانچه إن‌شاءالله شرایط تغییر کند، اصراری بر آن حرف‌ها ندارد. موفق باشید

30188
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: ۱. استاد یه طلبه صاحب تریبون میگفتن که در نماز جماعت بنده وقتی امام جماعت وایمیستم نیت جماعت نمی‌کنم و این رو منتصب به سیره بعضی بزرگان هم میکردن. استاد حکم شرعی اش رو میدونم که اگر امام هم میخواد ثواب جماعت ببره لازمه نیت جماعت کنه آیا حرف ایشان مبنا دارد؟ و ارجحیت دارد؟ جساراتا سیره خود شما چگونه است؟ ۲. استاد در صوت اخلاقی شرح حدیث عبدالله بن جندب شما فرمودید به این مضمون که تولد گرفتن اصلش برای معصوم است و چه معنایی دارد برای انسان های معمولی تولد بگیریم. استاد من متوجه جایگاه صحبت شما هستم اما در این زمانه اگر برای فرزند نگیریم ممکن است چون دوست و فامیل می‌گیرند عقده شود؟ پیشنهاد عملی شما چیست؟ چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه بنده می‌دانم باید امام جماعت نیّت امام آن جماعت را در خود داشته باشد. این غیر از آن است که انسان، نماز فرادای خود را بخواند و عده‌ای به او اقتدا کنند. ۲. کاملاً درست می‌فرمایید. امروزه در این حال و هوا آن حرف‌ها از جهتی تند به نظر می‌رسد. موفق باشید

30181
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: می‌خواستم بدونم نگاه من نسبت به دیگران چطور باید باشه؟ من در رابطه با دیگران سعی می‌کنم زاویه نگاهشون رو بفهمم و خیلی روی حرف و رفتار دیگران دقت می‌کنم تا پیدا کنم و بعد با این تصور که فهمیدمشون رفتارم رو باهاشون تنظیم می‌کنم. نمیدونم قضاوتی که کردم درسته یا اشتباه به هر حال از زاویه خودم به نتیجه‌ای رسیدم در واقع برداشتم از حرفاشون به تصور من از زاویه نگاهشون برمی‌گرده و نمیدونم این کارم درسته یا نه و اینکه آیا با توجه به آدم مقابل باید باهاش رفتار کنیم یا باید خودمون باشیم و به شخص مقابل کاری نداشته باشیم؟ من وقتی در مقابل دیگران قرار میگیرم خیلی توجهم میره سمت تفکراتشون و از خودم دور میشم و وقتی می‌بینم یکی موافق من نیست بیشتر روش تمرکز می‌کنم و از زاویه نگاهش به مسئله نگاه می‌کنم تا خطاشو پیدا کنم و همین طور از نگاه خودم توی شخص مقابل می‌گردم تا خطاشو پیدا کنم و بعد انگار اون منم و باید شروع کنم و هدایت بشم و راه خروج از اون بن بست رو پیدا کنم. دنبال یه اصل کلی در مورد رابطه با دیگران هستم ممنون میشم راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه از طریق تدبّر در معارف حقّه خود را گسترده کنیم، رابطه‌ی ما با بقیه، روان‌تر می‌شود و لذا یا آن‌ها را نزد خود می‌یابیم و یا آن‌ها را «دیگری» می‌یابیم که باید مورد احترام باشد، مگر معاندی که مقابل حق و حقیقت است. موفق باشید

30167
متن پرسش
سلام: فرموده بودید ادیان هرکدام هرچه به توحید نزدیک تر باشند به سعادت نزدیک ترند. ۱. دین یهود به توحید نزدیک تر است نسبت به مسیحیت اما قرآن دین مسیح را ترجیح می‌دهد. ۲. دین بهاییت بنظر می رسد چون سرانش با عرفان آشنا بودند توحید بالایی را مطرح می‌کنند درحالیکه در نبوت مشکل دارند. ۳. توحید بسیار بالایی در بعض ادیان هند یافت می‌شود حتی به این صراحت که وحدت وجود را مطرح می‌کنند قرآن و روایات مطرح نمی کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید دین مسیح جهت تکمیل دین حضرت موسی «علیه‌السلام» توسط حضرت عیسی «علیه‌السلام» به میان آمد و به همین جهت مسیحیان دارای دو کتاب «عهد عتیق» و «عهد جدید» هستند. ۲. بهائیت یک حزب است با مزدورانی که در درون جهان اسلام برای مقابله با اسلام ساخته شده است. آن حرف‌ها بهانه است. ۳. از این جهت که توحیدهای ادیان هندی قابل قبول است حرفی نیست. به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی حرف در آن است که چون آن وحدت وجود، درست مطرح نشده، کارش در بسیاری موارد به شرک کشیده شد و عملاً آن عبادتی که موجب قرب إلی الله می‌شود، از صحنه خارج شد.

30166
متن پرسش
سلام: یکی از مطالبی که قرآن مجید مطرح می‌کند بخصوص اگر یک مطلب اخلاقی باشد یا هر مطلب دیگر علمی باشد فرهنگی و ... البته مقصودم امور اعتباری چون فقه نیست که بتوانیم امروز ادعا کنیم که اگر قرآن مطرح نمی کرد عقل بشر مستقلا امکان دستیابی به آن نکته مثلا اخلاقی را نمی یافت را بیان فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در اندیشه‌ی کلامی خود متوجه‌ی حُسن و قبح عقلی هستیم. بدان معنا که دستورات اخلاقی شرع را عقل، عقلانی می‌داند بر عکس اشاعره که معتقدند چون شرع فرموده است خوب است و نه چون عقل تشخیص داده، خوب است شرع فرموده. موفق باشید

30159
متن پرسش
سلام استاد: پدر من یه آدم خیلی خیلی سادست که هیچ کاری به جز کارگری از دستشون برنمیاد. تا الان که من ۳۰ سالمه همش با خودم فکر می‌کردم ما که زندگیمون میچرخه و مشکل مالی نداشتیم تا الان. اما این سالها مدام تو خونمون به علت بیکاری پدرم دعوا بوده. حالا میگم یعنی خدا این همه سال دلش برای ما نسوخت که هر روز شاهد دعوا و قهر مادرم باشیم؟ و چه اثرات بدی که این دعواها روی ما بچه ها داشته و زجری که پدرم از بیکاری و دعواهای مادرم کشید. مادرم هر روز کلی پدرمو سرزنش و لعن و نفرین میکنه خصوصا زمستونا که کار اصلا نیست برای کارگر. ولی فامیلامون که کارمندن فضای خونشون خیلی پر محبت و آرومه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیباییِ زندگی را در همین بدانید که چگونه انسان‌ها می‌توانند در همین مشکلات پا برجا باشند. زندگی خودِ ما هم تقریباً همین‌طور بوده و نتیجه‌اش این شد که مثلاً بنده هرگز از فقر نمی‌ترسم، زیرا تجربه کرده‌ام خداوند در فقر هم، نه‌تنها ما را فراموش نمی‌کند، بلکه عزمی بزرگ‌تر به ما عطا می‌شود. مادرتان اشتباه می‌کنند که فکر می‌کنند در این سختی‌ها نمی‌توان زندگی کرد. موفق باشید

30151
متن پرسش
با سلام: طلبه هستم. به مطالب عقلی و عرفانی علاقه دارم. و از مباحثی که از جنس مباحث شماست لذت می‌برم. و در خود استعداد متخصص شدن در حوزه علوم عقلی را می‌بینم ولی آنچنان که باید و شاید مشغولیت علمی ندارم و خوب درس نمی خوانم. که این خوب درس نخواندن ناشی از این است که بصورت واضح نمی دانم وظیفه ام چیست. و در واقع در یک بی عالمی بسر می‌برم. از طرفی چون متاهل هستم، و دارای دو فرزند، فکر می‌کنم با وضعیت مالی که دارم (درآمد شهریه و ماهی ۶۰۰ تومان هم از مضاربه) و اوضاع اقتصادی کشور باید کار کنم. الان هم مشغول کار فرهنگی در خود حوزه هستم. میانگین بین ۳ تا ۴ ساعت وقت می گذارم و ماهانه حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ حقوق می‌گیرم. از طرف دیگر حسی در درونم می گوید که تو باید درس بخوانی و تو حیف هستی و شان تو این کار نیست. و این کار هم چون اجرایی است هم مشغولبت دارد و هم خستگی، حال نمی دونم وظیفه من چیه؟ آیا باید کار کنم به خاطر شرایطی که دارم و درسم را در سطح معمول و کمتر نگه دارم و به یه نمره آوردن قناعت کنم؟ یا نه باید به دنبال علاقه و استعداد خودم برم و لو از لحاظ مالی به سختی بیفتم. استاد واقعا دچار دوگانگی شدم و نمی توانم تشخیص بدم کار درست را. لطفا کمکم کنید و این را هم می دانم که در صورت اضطرار باید کار کرد، اما نمی دانم که مضطر شده ام یا خیر. و تشخیص آن برایم سخت است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به قاعده‌ی «توزیع الوقت، توسیع الوقت» فکر نمی‌کنید تا در حدّ کسب درآمد ساده، زندگی را بچرخانید و در عین مطالعات دروس رسمی حوزه، به معارف عمیق بپردازید؟ روی خودتان کم حساب نکنید، باید در جای خود حاج قاسمی باشید. موفق باشید

30117
متن پرسش
استاد گرامی سلام: بنده دائم در گذشته سیر می کنم و در این سیر به هرگوشه که سر می زنم غیر از گناه، غفلت و ناشکری چیزی نمی یابم. متاسفانه ساختار زندگیم را در همان حالت غفلت پایه ریزی کردم که الان دیگر قابل جبران نیست (مثل انتخاب همسر، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب شغل و...) زندگیم مصداق آیه مبارکه «وَأَنذِرهُم يَومَ الحَسرَةِ إِذ قُضِيَ الأَمرُ» است. مطمئنم این عذاب وجدان در قیامت از درونم به بیرون می رسد و جهنمم را می سازد. بارها جنابعالی در خصوص رحمت خداوند و بخشش او صحبت کرده اید و من نه اینکه بخواهم از خدا سبقت بگیرم ولی با توجه به اینکه همه چیز اعم از بهشت و دوزخ، شادی و غم و... از درون خود انسان نشأت می گیرد نمی توانم خودم را ببخشم و این احساس که دیگر به آخر خط رسیده ام سخت دست و پایم را بسته است. لطفا اگر راهی برای خلاصی از این عذاب هست بفرمایید. ممنون از سعه صدر و الطاف جنابعالی - التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر شما در این‌جا است که راضی به تقدیر الهی باشید و در نسبت با همین انتخاب همسر و رشته‌ی تحصیلی و شغل، وارستگی‌های نهفته در خود را به ظهور آورید. موفق باشید

30120
متن پرسش
مدام به در بسته می خورام و چندین سال هست دیگه نا امیدی در من رخنه کرده. تلاشم بسیار اما نتیجه هیچ.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوش‌خُلقی، خوش‌بینی، تواضع، صداقت، صله‌ی رحم. موفق باشید

30113
متن پرسش
سلام علیکم: در احادیث و روایات آمده که هر کس تسبیحات دختر گرامی پیامبر را بگوید و آخر آن را به دکر لااله الا الله ختم کند خداوند او را می‌آمرزد یا هر کس در وضویش سوره «انا انزلیا» را بخواند از گناهان پاک می‌شود که سند اینها هم مورد تایید بزرگان می‌باشد و نظیر اینگونه روایات فراوان است حال فرض کنیم کسی این دو عمل را انجام داد و بدون اینکه حق الناسی بر گردن او باشد قلب او از کار افتاده از دنیا برود آیا او بعد از مرگ مشکلی ندارد و بهشتی خواهد بود آن‌هم بدون فشارهای برزخی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! اگر واقعاً در آن اذکار، افق‌های جان خود را به سوی حضرت معبود انداخته باشد. موفق باشید

30094
متن پرسش
سلام: اگر انسان بتواند یکی از دو عمل نماز شب یا شرکت در نماز جماعت صبح را انجام دهد کدام اولویت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. هر کدام برکات خاص خود را دارد. خودتان بررسی کنید اگر جمع آن برایتان مقدور نیست، کدام یک برای احوالاتتان بهتر است؟ موفق باشید

30089
متن پرسش
سلام علیکم: یکی از مسایل مهم در شرح رساله الولایه تفهیم این مطلب است که تشریعیات ریشه در تکوینیات دارد. آنچه حقیر فهمیدم قوانین الهی و تشریعی ریشه در یک سری واقعیات عالم معنا دارد که در عالم ماده به صورت شریعت و دین متجلی می‌شود حال با این مقدمه چگونه اسلام پیروان سایر ادیان را که بر اساس سنت خود ازدواج می‌کنند حلال زاده می‌داند با اینکه همین خطبه عقد هم ریشه در قوانین تکوینی عالم دارد؟ یا چگونه شرکت در نماز جماعت وهابیون در مراسم حج یا اهل سنت درست است درحالی که آنها در وضو و غسل و تیمم طبق نص صریح آیات یا روایات درست عمل نمی‌کنند و دهها مورد مشابه دیگر؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن ادیان توحیدی را دعوت به اسلام نکرده، بلکه دعوت به تسلیم‌بودن در مقابل حکم خدا در دین خودشان نموده؛ متوجه می‌شویم مبنای همه‌ی ادیان یکی است و آن ادیان، متناسب شرایط امت‌ها ظهورات مختلف دارند و چون همه با نظر به آن مبانی، وظایف دینی خود را انجام می‌دهند به همان مبانی نفس‌الأمری متصف می‌شوند حتی مردم عادی اهل سنت با نظر به همان مبانی دین اسلام عمل می‌کنند و نتیجه می‌گیرند. مشکل، مربوط به علمای آن‌ها است که تحقیق لازم را نکرده‌اند وگرنه مردم با این نیّت که آنچه می‌کنند، حکم خداست؛ به نتیجه خواهند رسید. موفق باشید

30088
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ببخشین یک زن چه گونه میتونه باعث بالارفتن معنویت در خانوادش بشه؟ ممنون از پاسخگوییتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در صفای ایمانی و مادری خود در خانه چون شمع بسوزید و نور دهید، خود به خود دیر یا زود تأثیر خود را می‌گذارد. موفق باشید

30071
متن پرسش
سلام استاد، با عرض خدا قوت: استاد حقیقتا صوت ها و کتب شما میتونه سوالات نسل جوان رو پاسخ بده و اونها رو از شلختگی روح و شخصیت نجات بده، افقی رو برای بودن برتر باز کنه، اما استاد نمیدونم چرا شما رو به هرکسی معرفی می‌کنم علاقه ای برای ادامه ی معرفیتون در مخاطبم نیست، جوونهای مذهبی الان خیلی تحت تاثیر آقای پناهیان هستند، من تقریبا همه مباحث ایشون رو گوش دادم و باید بگم که فوق العاده هستن برای کسایی که اول راه سلوکن، اما باید از ایشون گذشت و در بوستان آثار شما تنفس کرد، اما دوستان انگار قصد بالاتر آمدن ندارن و همچنان تکرار و تکرار، تکرار سخنرانی های معمولی و سطحی روحانی محل، استاد واقعا حیفم میاد که با آثار شما مانوس نیستن، حتی نمیخوان یکبار هم شده یه صوت از شما گوش بدن، آخه من باید چکار کنم؟، دوستانم اهل خودسازی هستن، بیگانه از آسمان معنویت نیستند، ولی حاضر نیستند یکم در سلوکشون ساحتشون رو تغییر بدهند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ذوق‌ها متفاوت است. نباید در این موارد سخت‌گیری و اصرار نمود. موفق باشید

30067
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد در این مورد که فرمودید پیامبران آمدند که ما خدا را بیابیم و نه اینکه صرفا خدای ذهنی را داشته باشیم را نسبت به این جمله که مثلا من در برابر مشکلات صبر می‌کنم و در برابر شهوات عفت پیشه ی کنم و... را می‌توانید روشن تر بیان کنید. خلاصه تر اینکه زمانی که من صبر می‌کنم اخلاق نیکو داشته باشم و عفت پیشه کنم و... آیا من خدا را یافته ام؟ آیا می‌توانیم در اینجا بگوییم که در این حالات است که ما وسیله ظهور خدا می‌شویم و او را حضوراً یافته ایم؟ ممنون
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. زیرا انسان در ذات خود، خدا را دارد و عواملی موجب این غفلت می‌شود که به آن حجاب‌های حضور خدا می‌گویند مثل مواردی که جنابعالی برشمردید. موفق باشید

30055
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. کی میشه که انسان بشینه و با خدا حرف بزنه؟ کی میشه که انسان بشینه و مشکلاتش رو با خدا در میون بگذاره و بگه که برام حلش کن؟ مباحث مناجات‌التائبین را پیگیر بودم؛ دو سه تا مسئله جدی دارم. یکی اینکه حرف زدن با خدا خیلی برام سخته، اصلا مناجات نمیتونم بکنم، البته قبلا اینجور نبود؛ خیلی راحتر انس می‌گرفتم و با خدا مناجات می‌کردم و اشکم سرازیر بود، احتمالا مربوط به چشم‌هام هستش که کنترلش برام سخت شده و از قبل سخت بوده. دوم اینکه در جلسه‌های چهارم و پنجم هستش که یه کم درمورد غضب صحبت می‌کنید؛ بنده چنین جهنمی که ازش صحبت می‌کنید در درونم هست، به شدت هم هست طوری که حالم از کل عالم و آدم به هم میخوره، و هر بار با کوچکترین مسئله و حرف به شدت شعله‌ور میشه، ولی نمیتونم ازش آزاد بشم و اصلا نمی‌فهمم چرا اینجور هستش و از طرف دیگه نمیتونم با خدا حرف بزنم و این مسئله رو باهاش درمیون بزارم. اصل حرفم این مسئله است، که من اصلا هیچی متوجه نمی‌شم؛ اصلا حرف زدن با خدا رو نمی‌فهمم و خیلی از مسائل دیگه. چنان شهوت و غضبی بر من حاکم است که نه صبحی دارم و نه شبی. کاملا پوچ و بی‌فایده خودم رو حس می‌کنم. بنده مباحث آشتی با خدا و ده نکته و از برهان تا عرفان رو چندین مرتبه و به صورت مباحث دنبال کردم، نمیدونم چرا نمیشه؛ نمیونم چطور باید آزاد بشم استاد؟ اصلا از مطالعه برای من کاری میاد؟ با خودم درگیرم، با خانواده درگیرم و اصلا نمیدونم چیکار کنم؛ حس می‌کنم هر چی تلاش می‌کنم و دست و پا می‌زنم بیشتر فرو میرم. ممنون که حرف‌های بنده رو می‌شنوید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله راه ارتباط با قرآن برایتان گشوده شده است. پیشنهاد بنده آن است که به روشی که در جزوه‌ی «روش کار با المیزان» مطرح شده، ورود بفرمایید. موفق باشید

30043
متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: ابن سینا حدودا هم عصر شیخ طوسی است. چطور شیخ طوسی می تواند بر شخصیتی مثل ابن سینا ولایت داشته باشد در صورتی که در خیلی از مبانی اصولی هم محتاج ابن سیناست و هم عقب تر از ابن سیناست؟ به عبارت دیگر با تعاریفی که از ولایت می شود چطور شخصیت شیخ طوسی می تواند کشف بیشتری از عالم نسبت به ابن سینا داشته باشد در صورتی که با توجه به منظومه و مواجهه ی این دو بزرگوار با عالم به هیچ عنوان نمی توان گفت که این فقیه از آن فیلسوف کشف بیشتری دارد و نتیجتا بر او ولایت دارد و چیزی را به ابن سینا دستور دهد که به ابن سینا مکشوف نشده باشد و ابن سینا بخواهد از ولایت شیخ طوسی عقل خود را اخذ کند. با این مقدمه می‌خواهم نحوه ی مواجهه ی مسئله ای که از ولایت تعریف می شود را باز کنم مثلا کدام فقیه می تواند به بلندای فکر فارابی یا ملاصدرا یا ابن عربی برسد؟ وقتی بناست که هدایت جامعه در دست کسی باشد که کشف بیشتری برای او رخ داده است، چطور فقیه با مبانی فقهی که با عینک ناقص اصولی رویت شده می تواند ادعا کند کشف بیشتری از حکیم برایش رخ داده است؟ خود علم اصول چقدر از مبانی فلسفی خود را تکمیل کرد و هنوز هم بسیار خلاها دارد و وام دار فلسفه است. از طرف دیگه در همین اصول می گویند احکام تابع مصالح و مفاسد است و کدام فقیه با این مبانی فقهی می تواند ادعا کند من کشف عمیق تری از مبانی حکما دارم؟ صحبتم این نیست که حالا که ابن سینا اسطوره ی عرفان است پس قرار نیست از حاکم تبیعیت نکند یا اینکه فقیه بالاخره مانند حاکمی می ماند که باید حد و مرزی را مشخص کند و مدیر اگر اشتباه کند نباید اصل مدیر داشتن را زیر سوال برد. بحث این است که اینکه ما بیاییم و بیشترین کشف را انحصار در فقیه کنیم خطرناک است و البته محدوده ی ولایت خود ولی هم باید مشخص باشد. الغرض بحث خیلی گسترده و پر پیچ و خم است و یکی از ثمراتی که پیدا می کند در بحث ولایت فقیه است که با تعاریفی که جریان امروز از مسئله ی ولایت می آورند به نظر می رسد این ایدئولوژی قاسر در برابر ظهور وجود بشکند و یا ما باید با تعریف دیگری از ولایت روبرو شویم یا این نحوه ی تعریف ما از ولایت در آینده ما را بی ولی و متحیر می کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که فقیه و فقه، متذکر احکام و وظایف فردی و اجتماعی هستند. ولی در امر عقیدتی و اخلاق هرکس باید خودش نسبت خود را با حقیقت شکل دهد که در این امر بعضاً فیلسوفان می‌توانند کمک کنند. از طرفی فقیه، متخصص کشف حکم خداوند است و ابن‌سیناها و صدراها از آن جهت ولایت فقیه را می‌پذیرند. تکیه بر بعضی قواعد اصول فقه، جهت کشف حکم خدا، اصلِ مسئله را منتفی نمی‌کند هرچند ممکن است در ظهور کامل آن حکم، فقیه موفق نباشد. موفق باشید     

30044
متن پرسش
سلام: استاد فرق بین غرور و عجب چیه؟ اگر مثالی هم بزنید ممنون میشم. هر چند من فکر می کنم فرقی با هم ندارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید تفاوت چندانی ندارند. شاید بتوان گفت در غرور، انسان با نظر به توانایی‌های خود حتی توانایی‌های عقلی، مغرور می‌شود و در عجب، انسان به اعمال عبادی خود مُعجب می‌گردد. موفق باشید

30035
متن پرسش
با سلام و احترام:اخیرا در روانشناسی جریانی شکل گرفته تحت عنوان شفقت و مهربانی با خود که توصیه می‌کند بجای قضاوت کردن خود، با خود مهربان باشیم و مشفق. اگر کار بدی کردیم خود را خیلی عتاب نکنیم و در لحظه زندگی کنیم. ریشه ی مشکلات روانی عدم مهربانی با خود است. نظر شما چیست در این باره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته حرف خوبی است به شرطی که ملاک‌های دینی در گناه‌بودن امری که گناه است، مورد غفلت قرار نگیرد. آری! نباید مأیوس شد و همچنان باید امیدوار به رحمت الهی بود. موفق باشید

30027
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در فایل صوتی افضل یقین که روی کانال گذاشته بودید، فرمودید هرچه از حاکمیت عالم طبع و طبیعت رها شویم، آزاد می شویم و یقین می کنیم که نظام عالم با حکومت ملکوتی اداره می شود. و جایی دیگر هم «لا خوف علیهم و لاهم یحزنون» را فرمودید خداوند نشان می‌دهد که در صحنه ها کارگردانی می کند. الان مشکل اینجاست، که بنده حدود چهار سال است در مساله ای حالت بلاتکلیف پیدا کرده ام، وقتی به اهل بیت (ع) توسل می کنم، نشانه هایی و هدایت هایی می یابم، که انگار ملائک و یا همون نظام فوق عالم طبیعت و اسباب می خواهند جهتی را نشان دهند، ولی برای خودم این موضوع حجت عقلی نیست یعنی در نظام اسباب طبیعت هنوز برای من اتفاقی نیافتاده، که بخواهم یقین به چیزی پیدا کنم کاش می توانستم به یک یقین و آرامش و ثبات درونی برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این رابطه به جهانی نظر کرد که به نور دعا و مناجات، مقابل ما گشوده می‌شود. مباحث «مناجات التّائبین» إن‌شاءالله می‌تواند این موضوع را به تفصیل در آورد. موفق باشید

30034
متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد درسته که نباید این سوال را بپرسم، ولی استاد شما چیزی بگویید تا که میل خدا چه باشد! پانزده ساله نفس تنگی دارم و گاهی تا قبض روح پیش میرم، استاد خسته شدم. همه فوق تخصص های قلب و ریه و... رو هم رفته ام میگن قلب و ریه و... سالم است و دلیلی برای نفس تنگی نیست. استاد باید چه کرد در این مواقع؟! نه تنها صبر می کنم بلکه فدای یک لحظه خشنودی رب العالمین اگر اینچنین می پسندد. ولی استاد گاهی اوقات سختم می شود و خسته می شوم. شما چیزی بگویید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید اگر خدا نمی‌خواست زندگی کنید، نَفَسی که فرو می‌رفت، بالا نمی‌آمد. پس می‌خواهد زنده باشید. پس نفس بکشید. موفق باشید

نمایش چاپی